Quantcast
Channel: دانلود فایل رایگان
Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

مقاله در مورد وضعيت حقوقي ـ فقهي رايانه در ايران

$
0
0
 nx دارای 37 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : وضعیت حقوقی ـ فقهی رایانه در ایران اشارهرشد استفاده از رایانه در ایران و به كارگیری آن در فرایندهای مختلف آموزش،صنعت، نشر و پژوهش، مسائل حقوقی نوظهوری را در پی داشت. این مسائل ضرورتاً باید در دستگاه فقهی و حقوقی ایران تحلیل و قوانین مناسب با آن‏ها تصویب گردد. بررسی‏های نظری پژوهش‏گران فقه و حقوق، بستر سازی برای دست‏یابی به قوانین كارآمد است. این مقاله تلاش دارد براساس نیازهای روز و مسائل نوظهور، متون فقهی و آراء فقیهان را بررسی كند.حقوق رایانه دارای طیفی گسترده و موضوعاتی گوناگون است؛ امّا از آن‏جایی كه بسیاری از فروعات این حقوق (بر خلاف كشورهای پیش‏رفته صنعتی), تناسب چندانی با ساختار اقتصادی و اجتماعی كنونی ایران ندارند, طبعاً در تاریخچه قانون‏گذاری حقوق رایانه ایران, نمی‏توانند دارای منزلت و جایگاه ویژه‏ای باشند. به‏عنوان نمونه, گرچه در انگلستان برای حمایت از برخی از ابعاد سخت‏افزاری رایانه, قانونی تحت عنوان حمایت از تراشه‏های نیمه هادی تصویب شده است, اما به دلیل عدم آمادگی صنعت ایران بر تولید چنین محصولاتی در حجم انبوه, نمی‏توان از قانون‏گذار ایرانی انتظار تدوین چنین قوانینی را داشت. به طور كلی می‏توان گفت كه از بین دو جنبه سخت‏افزاری و نرم‏افزاری رایانه, بُعد نرم‏افزاری آن در ایران دارای اهمیت خاصی بوده و كاربردهای فراوانی در صنعت ایران طی بیش از یك دهه ورود آن به كشور داشته است. به همین جهت از میان ابعاد حقوق رایانه, بُعد حقوق نرم‏افزار در ایران مورد توجه نسبی قانون‏گذاران ایران قرار گرفته است؛ از این‏رو در این گفتار بیش‏تر به تاریخچه زیرشاخه حقوق نرم‏افزار خواهیم پرداخت. گرچه رایانه در اواخر دهه 1350 وارد ایران شد, اما رشد این پدیده در ایران از اواخر دهه 60 آغاز گردید. در ابتدای كار, این پدیده در نظام حقوقی ایران تأثیر چندانی نداشت, اما پس از تأسیس شركت‏های نرم‏افزاری در ایران و گذشت چند سال از فعالیت آن شركت‏ها, با طرح اولین دعوای نرم‏افزاری در دادگاه‏های ایران در سال 1372 به یك‏باره توجه حقوق‏دانان و قاضیان به این پدیده جلب شد و پرسش‏ها و ابهامات حقوقی جدیدی در این عرصه پدیدار گشت. نخستین و مهم‏ترین پرسشی كه در این زمینه مطرح شد, درباره ماهیت و جایگاه حقوقی نرم‏افزار بود. به بیانی دیگر, آیا نرم‏افزار اساساً به عنوان یك اثر ادبی و هنری شناخته می‏شود و یا یك اثر صرفاً صنعتی است؟ یا آیا نرم‏افزار دارای شرایط حق تكثیر و كپی‏رایت است یا شرایط اختراع‏پذیری؟ علاوه بر این, اصولاً چه حقوقی بر سازنده نرم‏افزار قابل تصور است؟ آیا ارتكاب اعمال در دایره امور نرم‏افزاری می‏توانند مسئولیت‏های مدنی یا جزایی را به دنبال داشته باشند؟ به طور كلی محور اساسی پرسش‏های فوق به این مسئله بازمی‏گشت كه نرم‏افزار اصولاً تحت چه قانونی حمایت شدنی است؛ قانون حمایت از آثار ادبی و هنری, قانون حمایت از اختراعات صنعتی و یا این‏كه بایستی اساساً تحت یك قانون جدید و مخصوص مورد حمایت قرار گیرد؟ در دهه 1370, برخی از حقوق‏دانان با استناد به دلایلی, نرم‏افزار را به عنوان اثری ادبی تلقی كرده و آن را تحت قانون حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان مصوب سال 1348 می‏دانستند. از سوی دیگر پاره‏ای از حقوق‏دانان, نرم‏افزار را به عنوان یك محصول صنعتی قلمداد كرده, ویژگی اختراع‏پذیری را بر آن قابل انطباق می‏دانستند و از این‏رو منع ی در شمول آن تحت قانون ثبت اختراع و علایم تجاری مصوب 1310 نمی‏دیدند. امّا تطبیق هر كدام از این دو قانون قدیمی بر نرم‏افزار, مبتلابه اشكالات خاصی بود: مشكلات شمول نرم‏افزار تحت قانون 1348 (قانون حق تكثیر آثار ادبی و هنری) 1 گرچه كدهای نوشته شده به زبان‏های سطح بالا, شباهت‏های فراوانی به زبان طبیعی داشته و از جهاتی شبیه محتویات یك كتاب است و از این جهت مانند اثر ادبی, قابلیت این را دارد كه تحت قانون مزبور قرار گیرد, امّا همان‏گونه‏كه بیان شد, نرم‏افزار تنها شامل كدهای نوشته شده نیست؛ بلكه نرم‏افزار در واقع توسط كدهای ماشین (دستورات متشكل از صفر و یك‏ها) اجرا می‏شود. بنا بر این حتی اگر كدهای اصلی نرم‏افزاری را به عنوان اثر ادبی تلقی كنیم, باز هم نمی‏تواند این قانون به طور جامع تمامی مصادیق نرم‏افزار را پوشش دهد 2 در زمان تصویب قانون مزبور, نرم‏افزار وجود خارجی نداشته تا مورد نظر قانون‏گذار باشد, از این‏رو تعیین مجازات‏ها متناسب با موضوعات انفورماتیكی نیست. 3 افزون بر آن, بر اساس اصل «قانونی بودن جرم و مجازات», جرایم نرم‏افزاری باید دارای عنصر قانونی باشند تا قابل مجازات شوند. به همین دلیل تا در قانون به جرم نرم‏افزاری تصریح نشود, امكان مجازات متخلفین وجود ندارد و این در حالی است كه این قانون, هیچ‏گونه تصریحی به نرم‏افزار ندارد. مشكلات مربوط به اختراع‏پذیری نرم‏افزار طبق قانون سال 13104 عدم صراحت در نص قانون مزبور, به شمول پدیده‏های نرم‏افزاری به رغم اهمیت قابل توجه این صنعت, قاضیان دادگاه‏ها را در انطباق آن بر نرم‏افزار دچار تردید كرده بود. 5 در این قانون, مرجع فنی تخصصی جهت تشخیص نوع و طبقه‏بندی این دسته از محصولات, نامشخص بوده و هیچ‏كدام از مراجع فعلی مذكور در قانون بالا, به دلیل عدم صلاحیت فنی‏شان نمی‏توانستند مرجع مناسبی برای ثبت اختراعات نرم‏افزاری به شمار آیند. مشكلات یادشده, به تدریج ضرورت تدوین نظام ویژه حمایت از پدیدآورندگان نرم‏افزار را ایجاب نمود. تا این‏كه در سال 1371 از سوی دولت, انجام كارشناسی حقوقی این كار به شورای عالی انفورماتیك كشور واگذار شد و به همین منظور, شورای مزبور, پژوهش‏های گسترده‏ای در زمینه حقوق سازندگان نرم‏افزار به عمل آورد و با بررسی تطبیقی حقوق سایر كشورها و نیز مشاوره با كارشناسان فنی و مدیران ارشد شركت‏های نرم‏افزاری, در نهایت در آبان‏ماه 1373 لایحه‏ای تحت عنوان «لایحه قانون حمایت از حقوق پدیدآورندگان نرم‏افزار» تدوین گشت. این لایحه مشتمل بر ده ماده بود كه پس از ویرایش اول، یك ماده به آن اضافه گردید. افزون بر آن, نخستین آیین‏نامه مربوط تحت عنوان «پیش‏نویس دستورالعمل صدور گواهی محصولات نرم‏افزاری» در همان سال تدوین گردید. لایحه مزبور تا سال 1378 مورد نقد و بررسی كارشناسان حقوقی مجلس شورای اسلامی قرار گرفت تا سرانجام در چهارم دی‏ماه 1379 قانون حمایت از پدیدآورندگان نرم‏افزار در هفده ماده و دو تبصره, به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید و پس از تأیید آن توسط شورای نگهبان, در 24 دی ماه 79 با امضای رییس جمهوری جنبه اجرایی یافت. تاریخچه حقوق رایانه در دادگاه‏های ایرانبا توجه به ابهامات موجود در خصوص جایگاه نرم‏افزار در قوانین ایران و پس از پی‏گیری‏های مكرر وزارتخانه‏هایی چون وزارت ارشاد و كسب تكلیف از قوّه قضاییه در مورد چگونگی رسیدگی به شكایات نرم‏افزاری, سرانجام در سال 1371, رییس محترم قوّه قضاییه وقت بخش‏نامه‏ای را مبنی بر ملاك عمل قراردادن قانون حقوق مؤلفان, مصوب 1348 و قوانین مشابه صادر نمود و متعاقب آن با صدور نخستین رأی دادگاه‏های كشور درباره دعوای شركت نرم‏افزاری سینا در زمینه حق تكثیر محصولات نرم‏افزاری, این مسئله روشن شد كه گرچه در قانون حقوق مؤلفان مصوب 1348 به موضوع نرم‏افزار تصریح نشده است, اما حقوق منظور شده در این قانون, شامل نرم‏افزارهای رایانه‏ای نیز می‏شود. موضوع این دعوا در ارتباط با شكستن قفل نرم‏افزاری یكی از محصولات شركت نرم‏افزاری سینا بود كه در ششم مردادماه 1370 توسط این شركت اقامه شد. صدور این رأی سرفصل جدیدی در مورد حمایت قانون از این صنعت در كشور ما به شمار می‏رود. افزون بر این, تا پیش از تدوین لایحه حقوق پدیدآورندگان نرم‏افزار, در بین سال‏های 69 تا 73, هیجده مورد شكایت به شورای عالی انفورماتیك كه مرجع بررسی شكایات نرم‏افزاری بوده و هست, رسید. موضوع بیش‏تر این شكایات درباره كپی‏ غیرمجاز از ابعاد مختلف برنامه‏های نرم‏افزاری بود. در ه ر صورت, رسیدگی به شكایات نرم‏افزاری واصله به مراجع مربوط قانونی, نكات و تجارب ارزنده زیر را در پی داشت: 1 نامشخص بودن مفهوم فنی و حدود و ثغور تكثیر غیرمجاز و استفاده مشترك, از بخشی از برنامه‏های تولید شده, این شبهه را بر تولیدكنندگان نرم‏افزار قدیمی ایجاد كرده بود كه تولیدكنندگان نرم‏افزارهای جدید (به دلیل شباهت بخشی از نرم‏افزارشان با نرم‏افزارهای قدیمی) هیچ حقی نسبت به بخش‏هایی از نرم‏افزار كه با نرم‏افزار آن‏ها یكسان است, ندارند. 2 عدم برقراری سیستم استاندارد مشخص و صریح در معاملات محصولات نرم‏افزاری, همچون فقدان فاكتور فروش, قرارداد صریح و یا اسناد مشابه, مشكلات و ابهاماتی را در خصوص موضوع مورد معامله ایجاد كرده بود. 3 با توجه به استناد محدود دادگاه‏ها به قانون حق تكثیر 1348, بسیاری از اشخاص و خریداران, به لحاظ عدم آگاهی نسبت به امكان تعمیم و تسری احكام قانونی بر محصولات نرم‏افزاری, مبادرت به تكثیر و استفاده غیرمجاز از این محصولات می‏كردند. ابهامات موجود در زمینه حقوق نرم‏افزار به دلیل فقدان حقوق ویژه و اختصاصی در موضوع حقوق پدیدآورندگان نرم‏افزار, منجر به این شده بود كه اشخاص و شركت‏های نرم‏افزاری, كم‏تر به طرح شكایات در این خصوص بپردازند تا این‏كه با تصویب نخستین قانون حقوق نرم‏افزاری در سال 1379 و مشخص شدن وضعیت حقوق نرم‏افزار, شركت‏های نرم‏افزاری و دیگر اشخاص درگیر با نرم‏افزار, كم‏كم این جرئت و جسارت را پیدا كردند تا شكایات خود را در قالب دعاوی حقوقی در دادگاه‏ها طرح نمایند و نخستین دعوای مطروح پس از تصویب قانون فوق، در اسفندماه همان سال بود. به جرئت می‏توان گفت كه تصویب قانون حمایت از پدیدآورندگان نرم‏افزار در سال 1379, نقطه عطفی در تاریخ قانون‏گذاری در این زمینه به شمار می‏رود. با این‏كه مدت كوتاهی از تصویب این قانون می‏گذرد, اما به نظر می‏رسد این امر تأثیرات خود را بر نهادهای حقوقی كشور گذاشته است. به عنوان نمونه, اخیراً دادگستری تهران اعلام كرده است كه شعبه‏ای جدید, ویژه جرایم نرم‏افزاری در دادگستری تهران راه‏اندازی شده است. به علاوه, مشابه كشورهایی كه پلیس‏ جرایم نرم‏افزاری تشكیل داده‏اند, اخیراً نیروی انتظامی كشور با توجیه كامل پلیس 110 نسبت به انواع جرایم رایانه‏ای, به سرعت و با جدیت فراوان جرایم نرم‏افزاری را پی‏گیری می‏كند. مثلاً با شكایت شركت نرم‏افزاری یاسین‏رایانه از كپی‏كنندگان غیرمجاز محصولاتش در شهر مشهد, بلافاصله این پلیس اقدام به شناسایی و دستگیری عاملین مربوط نموده است. تاریخچه مختصری از فعالیت‏های علمی انجام‏شده در ایران در زمینه حقوق رایانه متأسفانه در این‏ باره اقدامات بسیار محدودی انجام یافته كه بیش‏ترین سهم مربوط به شورای عالی انفورماتیك كشور است و طبق پژوهش‏های انجام یافته, تنها یك كتاب, آن‏هم صرفاً در زمینه حقوق پدیدآورندگان نرم‏افزار توسط شورای عالی انفورماتیك كشور تدوین یافته است. از لحاظ پژوهش‏های دانشگاهی, تنها دو رساله (یكی در مقطع كارشناسی ارشد و دیگری در مقطع دكتری) در این خصوص تدوین شده است كه محتویات رساله مربوط به مقطع دكتری, به صورت كتابی مستقل تحت عنوان حمایت از حقوق پدیدآورندگان نرم‏افزار كامپیوتری با حمایت شورای عالی انفورماتیك كشور منتشر ‏شده است. افزون بر آن, در ایران تنها یك مجلّه تخصصی تحت عنوان خبرنامه انفورماتیك در این زمینه منتشر می‏شود كه توانسته است از سال 69 تاكنون در طی هفتاد و شش شماره, بسیاری از مسائل مربوط به حقوق رایانه را نقد و بررسی كند. مهم‏ترین پژوهشی كه درباره ابعادی از حقوق رایانه به زبان فارسی صورت گرفته, جزوه درسی حقوق و رایانه تألیف آقای دكتر پرویز ساورایی است. این جزوه در سال 1375 تألیف شد و روش تحقیق آن به صورت تطبیقی است. چالش‏های موجود در نظام حقوقی ایران در زمینه تثبیت حقوق رایانهجمهوری اسلامی ایران در وضع فعلی, در زمینه ورود و تثبیت شاخه‏های مختلف حقوق رایانه در درون نظام حقوق خود با مشكلات عدیده‏ای مواجه است. از بین مشكلات مزبور, دو مورد را می‏توان اشاره كرد كه از مهم‏ترین موانع روند گسترش حقوق رایانه‏اند. به نظر می‏رسد تا زمانی كه این موانع بر سر راه توسعه حقوق رایانه (به ویژه در شاخه حقوق نرم‏افزار) وجود داشته باشند, صنعت نرم‏افزار ایران با فراز و نشیب‏های فراوانی روبه‏رو خواهد شد و نمی‏تواند از رشد مناسبی برخوردار گردد. این دو مشكل عبارتند از: 1 عدم تنقیح دقیق مبانی فقهی حقوق رایانه به ویژه در بُعد حقوق مالكیت فكری. 2 ناآشنایی قاضیان و وكلا و به طور كلی حقوق‏دانان با موضوعات و مباحث مربوط به حقوق رایانه.هدف اصلی این نوشتار تا آن‏جا كه در چارچوب رساله می‏گنجد, این است كه به بررسی دو جنبه بپردازد تا بتواند از این رهگذر به سهم خود, پاره‏ای از مشكلات مربوط را برطرف نماید. در این‏جا لازم است شرح مختصری از دو مشكل یادشده ارائه دهیم. 1-عدم تنقیح دقیق مبانی فقهی حقوق رایانه (به ویژه حقوق مالكیت فكری): در نسل گذشته از فقهای معاصر, كم‏تر كسی قائل به حقوق مالكیت فكری یا معنوی در موضوعاتی چون كتاب و نرم‏افزار بوده است. از بین این فقها می‏توان به بنیان‏گذار جمهوری اسلامی ایران, امام خمینی(ره) اشاره كرد كه حقوق مالكیت فكری را اساساً غیر شرعی می‏دانستند. در بین فقهای نسل حاضر نیز وضع تقریباً به همین منوال است و بسیاری از آنان این حق را از نظر شرعی معتبر نمی‏دانند. با وجود این, آن‏گونه كه از اظهارات برخی از متولیان نظام انفورماتیك كشور بر می‏آید, آنان بسیار علاقه‏مند هستند كه فقها نسبت به این موضوع نظر مساعدی ابراز كنند. غافل از این‏كه اصولاً احكام شرعی در چارچوب قالب‏ها و ضوابط مشخص و معینی قابل اثبات هستند و نمی‏توان با شیوه‏های تحمیلی و سلیقه‏ای, احیاناً حكم شرعی جدیدی را ملتزم شد و آن را به شرع مقدس نسبت داد! در عین حال, به نظر نگارنده, یكی از علل اصلی عدم پذیرش این مسئله از سوی فقها, شفاف نبودن و عدم وضوح مفهوم و مصادیق حقوق رایانه و نیز فلسفه وجودی مالكیت‏های فكری در حوزه نرم‏افزار, نزد آنان است. به علاوه به نظر می‏رسد, اصول كلی و قواعد خاصی در شرع وجود دارد كه می‏توان به گونه‏ای، از آن‏ها برای اثبات حقوق رایانه استفاده نمود. در مبحث بعد خواهیم دید كه با استناد به این اصول كلی, می‏توان لااقل بخشی از فروعات مهم حقوق رایانه را اعتبار شرعی بخشید. البته این هرگز بدان معنا نیست كه خواسته باشیم با خارج شدن از چارچوب ضوابط و قواعد كلی اثبات احكام شرعی, خدای ناخواسته, حكمی جعلی و تحمیلی را به شرع مقدس اسلام نسبت دهیم؛ بلكه به نظر می‏رسد بتوان با همان معیارهای كلی مدوّن در فقه شیعه این مهم را به انجام رسانید. 2-ناآشنایی حقوق‏دانان با مباحث مربوط به حقوق رایانه: است, عدم آشنایی آنان با مفاهیم و موضوعات مربوط در دایره حقوق رایانه است. به علاوه حقوق‏دانان آشنا به مسائل مالكیت فكری و معنوی و درگیر با دعاوی مالكیت معنوی, تاكنون باور نداشته‏اند كه نرم‏افزار یكی از مصادیق اصلی این نوع مالكیت است. بدیهی است كارشناسان فنی نیز قادر به تشریح موضوعات رایانه‏ای از ابعاد حقوقی نیستند. بنا بر این هنگام طرح یك دعوا در دادگاه‏ها, عموماً قضات و وكلا دچار مشكل شده, نمی‏توانند آن‏گونه كه شایسته و بایسته است, دعوا را به صورتی روان و روشن, حل و فصل نمایند. موضوع عدم آشنایی حقوق‏دانان با توجه به نو بودن این شاخه حقوقی, اختصاصی به حقوق ایران ندارد؛ بلكه در بسیاری دیگر از كشورها, حتی در كشورهای صنعتی این مشكل مشاهده می‏شود. ذكر این نكته ضروری است كه در این زمینه باز هم كشورهای صنعتی بسیار جلوتر از كشورهایی نظیر ایران هستند و این به دلیل اهتمام ویژه حقوق‏دانان این كشورها به مسائل مربوط به حقوق رایانه در چند سال اخیر بوده است. دومین هدف اصلی نوشته حاضر این است كه زیرمجموعه‏هایی از حقوق رایانه كه به گونه‏ای مرتبط با حقوق خصوصی است, برگزیده شده و متناسب با حجم رساله, درباره آن‏ها بحث و بررسی شود. ثمره آشكار این امر, آشنایی بیش‏تر حقوق‏دانان با مفاهیم و مباحث مربوط به حقوق رایانه خواهد بود. از این رو، از بین مباحث مختلف رایانه, موضوع مسئولیت‏های حقوقی در حوزه نرم‏افزار انتخاب شد. این موضوع به نوبه خود, به دو شاخه اصلی مسئولیت حقوقی ناشی از نقض حقوق نرم‏افزار و مسئولیت مدنی ناشی از نرم‏افزارهای معیوب تقسیم می‏شود. از آن‏جا كه بررسی عمیق این هر دو جنبه، از حوصله این نوشته خارج است, ناگزیر موضوعی را برمی‏گزینیم كه بیش‏ترین تناسب را با مباحث رشته حقوق خصوصی دارد, بدیهی است از بین دو موضوع یاد شده, گفتار دوم, یعنی مسئولیت‏های مدنی ناشی از نرم‏افزارهای معیوب, ارتباط مستقیم و تنگاتنگی با این رشته حقوقی دارد. افزون بر آن, موضوع نخست, مسائلی همچون مسئولیت‏های جزایی را در بر می‏گیرد كه اصولاً با رشته حقوق جزا تناسب بیش‏تری دارد. گفتنی است در راستای آشنایی بیش‏تر با ابعاد مفهومی حقوق رایانه, سعی شد در ابتدای این بخش, ریز موضوعات این شاخه حقوقی و سایر مفاهیم مرتبط به آن, تعریف و یا به صورت فهرست‏وار به آن‏ها اشاره شوند. مبانی حقوقی و فقهی حقوق رایانهحقوق ایران, ریشه عمیقی در فقه شیعی دارد. از نظر تاریخی, پس از انقلاب مشروطه كه قوانین مدون ایران شكل گرفت, نویسندگان قانون ایران, به ویژه در موضوع مقررات مدنی, تلاش گسترده‏ای برای سازگار نمودن قوانین با نظر مشهور فقهای شیعه كردند. برجستگی این تلاش, زمانی آشكار می‏شود كه بدانیم این كار به موازات همساز نمودن قوانین با اصول و قوانین كشورهای مبتنی بر حقوق نوشته غربی (همچون فرانسه) صورت پذیرفته است. اما این كار در همه جا با موفقیت همراه نبوده است. به عنوان نمونه, قانون حمایت از مؤلفان و مصنفان مصوب 1348 ایران كه در غرب تحت عنوان Author Right Law (قانون حق مؤلف) و یا Law Copyright (قانون حق كپی) نامیده شده است, در حقوق آن كشورها ـ چه كشورهایی مبتنی بر حقوق نوشته و چه كشورهایی دارای سیستم كامن‏لو ـ دارای مبانی حقوقی ویژه‏ای‏اند, اما با وجود این، از نظر فقهی با چالش‏ها و موانع فراوانی مواجه است. یكی از مسائل اساسی در حقوق رایانه, حق كپی نرم‏افزار است كه مانند حق مؤلف كتاب در فقه اسلامی, از نظر مبنا ناشناخته است. تا پیش از انقلاب اسلامی كه هنوز حكومت دینی مبتنی بر ولایت فقیه شكل نگرفته بود, استناد به این مبنا در مباحث فقهی بسیار كم‏رنگ و ضعیف بود, اما در حال حاضر بین فقهای معاصر, مبنای ولایت فقیه در بسیاری از مسائل فقهی, به ویژه مسائل مستحدثه روز, مورد استناد برخی از محققان معاصر قرار گرفته است. یكی از موارد تمسك به این مبنا در همین بحث جاری است. در این گفتار, برآنیم ك ه نخست مروری بر مبنای حقوقی این حق در غرب داشته باشیم و سپس این موضوع را بررسی كنیم كه آیا اصولاً از نظر فقهی, راه‏كارهایی برای تصحیح این حق قابل تصویر است و اگر قابل تصویر است, این راه‏كارها چیست؟هشت راه‏حل برای اثبات شرعی حقوق رایانههمان‏گونه‏ كه گذشت, حقوق رایانه دارای ابعاد مختلفی است كه از مهم‏ترین آن‏ها, بُعد مالكیت معنوی آن است. گرچه موضوع بخش دوم این نوشته, درباره مسئولیت‏های حقوقی ناشی از عیوب نرم‏افزاری است, امّا همان‏گونه ‏كه خواهیم دید, یكی از عیوب نرم‏افزاری, عیب حقوقی است و ثبوت این عیب, متوقف بر پذیرش حق كپی یا حق مؤلف است كه از مظاهر حقوق مالكیت فكری است. از سوی دیگر, همان‏گونه كه در بحث‏های پیشین گذشت, یكی از مهم‏ترین موانع ‏توسعه حقوق رایانه در ایران, وجود ابهامات فراوان در ابعاد مختلف فقهی ـ حقوقی آن, به ویژه عدم تنقیح مبانی فقهی آن است. از این رو مناسب دیدیم كه در این مبحث, بر روی مبانی فقهی حقوق مالكیت‏های فكری متمركز شده, به طور ریشه‏ای راه‏كارهایی را كه ممكن است به وسیله آن‏ها این حقوق اعتبار شرعی یابند, نقد و بررسی كنیم. با توجه به پی‏آمدها و بررسی‏های انجام شده, در فقه اسلامی برای اثبات حقوق مالكیت معنوی دست‏كم هشت راه‏حل قابل تصور است. در توضیح اجمالی این راه حل‏ها بایستی گفت كه یك راه حل با استفاده از مبانی اهل سنت, یك راه‏حل با استفاده از مبانی حكومتی ولایت فقیه و سایر راه‏ها بر اساس قواعد و اصول موجود در فقه شیعه صورت یافته‏اند. 1 تمسك به قاعده مصالح مرسله:یكی از پژوهش‏گران معاصر, برای اعتبار بخشیدن به حق مالكیت فكری, به قاعده مصالح مرسله تمسك نموده است. این قاعده را برخی از معاصرین این‏گونه تعریف كرده‏اند: «مصلحه مرسله از نظر لغوی به معنای منفعت معقول است و در اصطلاح اصولیین, عبارت از حكمی است كه منطبق با اهداف و اغراض شرعی بوده, اما هیچ دلیل خاص معتبر شرعی از اخبار نسبت به اعتبار یا بی‏اعتباری آن وجود ندارد؛ مانند مصلحتی كه صحابه پیامبر در جمع كردن قرآن در ابتدای زمان حكومت خلفای راشدین دیدند. مصالح معتبره در یك تقسیم‏بندی به سه نوع: ضروریات, مثل احكام جهاد؛ حاجیات, مثل احكام مربوط به انواع معاملات؛ و تحسینات, مانند احكام مربوط به پوشیدن لباس تمیز و پاكیزه تقسیم می‏شود.» این مبنا, در حقوق كشورهای اسلامی كه به فتاوای اهل سنت توجه می‏شود, ممكن است كارساز باشد, اما از آن‏جایی كه این قاعده جایگاهی در فقه شیعه ندارد و حقوق ایران نیز بر اساس مبانی مشهور فقهای شیعه تدوین یافته است, این طریق نمی‏تواند مبنای مناسبی بر حقوق مالكیت فكری در حقوق ایران به شمار آید. 2 مبنای ولایت فقیه:عده‏ای از فقیهان معاصر, با توسعه دادن در مبنای ولایت فقیه, اختیارات گسترده‏ای را برای فقیه قائل شده‏اند. قانون اساسی ایران نیز پس از انقلاب بر مبنای ولایت فقیه شكل گرفته است. برای كسانی كه این مبنا را اختیار نموده‏اند, این اصل توانسته است راه‏ گشای بسیاری از مشكلات حقوقی, به ویژه در دایره امور حكومتی باشد. از جمله مواردی كه به مبنای ولایت فقیه تمسك شده است, در زمینه حقوق مالكیت‏های فكری است. بر این اساس, ولی فقیه اگر مصلحت جامعه را در الزام اجتماع به تبعیت از نظام مالكیت فكری ببیند, می‏تواند از ولا یت خود استفاده كرده, با محترم شمردن این حقوق, رعایت آن را بر همگان تكلیف نماید. بدیهی است اعتبار حقوق مالكیت‏های فكری, متوقف بر این است كه ولی فقیه از طریق كارشناسی و مصلحت‏سنجی, صلاح اجتماع را در پیروی از این نظام ببیند. با وجود این, فقیه و متفكر سیاسی معاصر, حضرت امام خمینی(ره) ـ به‏رغم این كه خود مؤسس مبنای ولایت فقیه در معنای گسترده آن هستند ـ اما به شدت مخالف هرگونه حق مالكیت معنوی از جمله حق مؤلف بودند. شاید ایشان هنوز مصلحت جامعه را در این ندیده بودند كه از این اختیار ولایی بهره بگیرند. 3 تمسك به ارتكاز عقل: قائلین این مبنا این‏گونه استدلال كرده‏اند كه از یك‏سو ارتكاز عقلا بر مالكیت این حقوق دلالت دارد و از سوی دیگر نیز هیچ منع و ردعی از شارع نسبت به این ارتكاز به دست ما نرسیده است. پس اصل بر اعتبار این ارتكاز عقلایی از نظر شرع مقدس است. اشكال راه حلبر استدلال مزبور اشكال شده است كه این ارتكاز عقلایی امر جدیدی است و در زمان معصوم سابقه نداشته است تا عدم ردع شارع دلیل بر امضای آن باشد. بنا بر این ارتكازات عقلایی هر چند هم گسترده باشند, نمی‏توان به صرف عدم وجود ردع از شارع نسبت به آن ارتكازات, امضای آن را به اثبات رساند. ممكن است این نقد را این‏گونه پاسخ داد كه در این‏جا مورد, از موارد توسعه در مصادیق است, نه توسعه در مفهوم كه نیاز به تحقق آن در زمان معصوم باشد؛ توضیح مطلب این‏كه در زمان معصوم ارتكاز مملِّك بودن حیازت, ثابت بوده است, اما در آن زمان, انطباق این مفهوم بر مصادیق خارجی تنها به حیازاتی منحصر می‏شد كه با دست یا ابزار ساده دستی انجام می‏گرفت؛ درحالی كه امروزه مصادیق نوینی برای حیازت پیدا شده است و آن حیازت‏های گسترده‏ای است كه به كمك ابزار صنعتی جدید انجام می‏گیرد. در چنین مواردی, می‏توان گفت عدم ردع شارع دلیل بر امضای شارع به مفهوم گسترده ارتكازی آن است و لازمه امضای این ارتكاز توسط شرع, پذیرش انطباق این مفهوم بر مصادیق جدیدی است كه در عصر معصومین(ع) نبوده است. البته اگر تأمل ویژه‏ای در این ارتكاز نماییم, خواهیم دید كه در این‏جا نفس ارتكاز, ارتكاز جدیدی است (مفهوم جدید) نه این كه ارتكاز ثابت بوده و مصادیق آن جدید باشند؛ مگر این‏كه پاسخ فوق را این‏گونه توجیه نماییم: الف. این استدلال در صدد آن است كه با همان مفهوم ارتكازی زمان معصوم, این حقوق را اثبات نماید. بیان مطلب این‏كه منشأ اولیه برای ملكیت اعتباری در ارتكاز عقلا دو امر است: حیازت و ساختن. حیازت, سبب ملكیت اشیاء منقول است, مانند صید ماهی؛ و تمهید (مقدمه) ملكیت اشیاء غیرمنقول را موجب می‏گردد, مانند آماده كرده زمین برای كشاورزی یا ساختمان. بدی هی است این تمهید به اشیاء مادی غیرمنقول اختصاص ندارد و به امور معنوی نیز اطلاق می‏شود. پدیدآورنده یك كتاب با تلاش فكری خود, اثری را خلق و ایجاد می‏كند و چه بسا تألیف یك كتاب به مراتب از آباد كردن زمین یا حفر یك چاه بیش‏تر باشد. در پاسخ این توجیه می‏توان گفت: هر چند كه مشابه این كارها در زمان معصوم(ع) به صورت ضعیف و محدود وجود داشته و در زمینه خلق كتب علمی در آن زمان, ابتكارات ممتازی در مقایسه با همان عصر به چشم می‏خورد, اما ارتكاز ملكیت این آثار معنوی, از دید مؤلفان یا مبتكران در آن عصر, یا وجود نداشته یا لااقل در وجود چنین ارتكازی در آن عصر شك داریم. علت فقدان چنین ارتكازی, عدم نیاز به داشتن این تصویر از ملكیت, با توجه به نبودن امكانات گسترده چاپ و در نتیجه عدم امكان عادی تحقق این امر بوده است و گرچه امروزه از نظر ارتكاز عقلا, تألیف به عنوان یكی از مصادیق معنوی ساختن تلقی می‏شود, اما در گذشته این ارتكاز منحصر به مملِّك بودن ساخت در امور مادی بوده است و یا لااقل چنین احتمالی وجود دارد. بنا بر این این مسئله باز به حصول گستره در اصل ارتكاز باز می‏گردد, نه به گستره در دایره مصادیق ارتكاز. ب. ممكن است ارتكاز عقلا را از طریقی به زمان معصوم(ع) متصل نماییم. بدین صورت كه با توجه به این‏كه علم به وجود این ارتكاز در زمان حاضر است, این علم را با استصحاب قهقرایی (بازگشت به عقب در جهت مخالف زمان) به زمان معصوم می‏رسانیم و با استفاده از حكم ظاهری استصحاب, این ارتكاز را به اثبات می‏رسانیم. توجیه دوم نیز با اشكالات متعددی روبه‏رو است كه مهم‏ترین آن, این است كه شرط استصحاب, نداشتن یقین به خلاف است؛ در حالی كه در بحث جاری اتفاق نظر وجود دارد بر این‏كه این ارتكاز نزد عقلا در زمان معصوم وجود نداشته است (پس نقض یقین به یقین شده است) و مجالی بر اعمال قاعده استصحاب باقی نمی‏ماند. 4 ملكیت تكوینی اعمال ذهنی:ملكیت انسان نسبت به ذمه خویش, كارها, جوارح, اعضا و دستاوردهای كارهایش, ملكیت و سلطه‏ای تكوینی است نه اعتباری؛ و عقلا در این موارد, نیازی به جعل سلطنت اعتباری مانند ملكیت انسان نسبت به خانه نمی‏بینند؛ زیرا معتقدند سلطنت تكوینی, انسان را از سلطنت اعتباری بی‏نیاز می‏سازد. این ملكیت تكوینی, موضوع حق اختصاص و اولویت انسان نسبت به كارها و دستاوردهای خویش است و این از موارد تمسك به ارتكاز عقلایی نیست تا محذور پیشین رخ نماید؛ بلكه ما بر ادعای خود به روایت عدم جواز حلیت تصرف در مال غیر تمسك می‏كنیم (مثل توقیع شریفی كه از ناحیه امام عصر(عج) به دست ابوجعفر بن عثمان عمری رسیده است و یا روایت سماعه و روایت زید شحّام ).اگر با استفاده از این روایت, اولویت انسان در مقایسه با نتایج كارش قابل اثبات باشد, خواهیم گفت كه كتاب در وجود تجریدی خود از نتایج و دستاوردهای مؤلف كتاب است؛ بنا بر این به ملكیت تكوینی و نه اعتباری در ملك مؤلف كتاب است و هرگونه تصرف در آن كتاب, تصرف در مال غیر است و با توجه به نص روایت فوق, از نظر شرعی ممنوع است. با همان شیوه نیز می‏توان, به روایات مربوط در باب معاملات نیز استدلال نمود. اشكال راه حل این راه حل نیز ناتمام است؛ زیرا حتی اگر بپذیریم كه روایات نهی از تصرف در مال غیر، اعم بوده و نه تنها شامل ملكیت اعتباری بوده, بلكه ملكیت تكوینی را هم شامل می‏شود, باز خواهیم گفت كه مملوك به ملكیت تكوینی كه به معنای سلطنت تكوینی است, درباره خود كارها است نه نتایج آن‏ها كه از انسان سر می‏زند و سپس از اختیار او تكویناً خارج می‏شود. درست است كه كتاب به معنای ذهنی و تجریدی‏اش در ملكیت تكوینی پدیدآورنده آن است, اما همین كتاب به مجرد ایجاد مؤ لف و تبلور یافتن در قالب كتاب خارجی, رابطه آن با مؤلفش, مانند رابطه خانه با سازنده آن خواهد شد و همچنان‏كه صاحب خانه بر خانه سلطنت تكوینی ندارد, مؤلف نیز بر كتاب خود سلطنت تكوینی ندارد و هر دو به سلطنت اعتباری و ارتكازی نیاز دارند و اگر بخواهیم به ارتكاز بازگردیم, در واقع همان راه حل نخست را برگزیده‏ایم كه مبتلا به اشكالات یاد شده است. 5 قاعده لا ضرر:بر اساس قاعده لاضرر و لاضرار, بهره‏برداری از نتایج كار مؤلف یا هنرمند و نظایر آن, اضرار به آن‏ها تلقی می‏شود كه در شریعت مقدس به صراحت ممنوع شده است. اشكال راه حلضرر در باب اموال و حقوق تنها عبارت از سلب مال و حق است. از این رو صدق ضرر, منوط بر آن است كه مال و حق در رتبه قبل ثابت شده باشد و این اول كلام است؛ چرا كه اگر مالكیت فكری از نظر شرعی حق شمرده شود, دیگر نیازی به تمسك به قاعده لاضرر نیست. در واقع این راه, اصل مدعا را به صورتی دیگر بیان نموده است. 6 تمسك به آیه اوفوا بالعقود:بر اساس این راه, معاملاتی كه بر اشباه و نظایر این حقوق نزد عقلا انجام می‏شود, معاملات عقلایی بوده و در نتیجه مشمول اطّلاق آیه اوفوا بالعقود خواهد شد. اشكال راه حلاشكال این راه حل بسیار واضح است؛ زیرا اگر بپذیریم اوفوا بالعقود بر صحت عقد دلالت دارد و یا این‏كه اطّلاق ادله مشابه آن را بپذیریم, این اطّلاق زمانی اعتبار دارد كه مالكیت حق, شرعاً تحقق یافته باشد؛ زیرا بدون شك, عقد بایستی بر چیزی واقع شود كه از نظر شرعی و عرفی در ملك عاقد و یا حق او باشد, تا بتوان قاعده وجوب وفا را بر آن تطبیق كرد. اما اگر حق و مال تنها از نظر عقلا ثابت شده باشد, این امر تنها صحت عرفی عقد را اثبات می‏كند، نه صحت شرعی آن را (مگر با استفاده از ارتكازی كه در دلیل اول مطرح شد) و با وجود شك در شرعی بودن این حق یا مال, تمسك به اطّلاقاتی مانند اوفوا بالعقود تمسك به عام در شبهه مصداقیه است كه از نظر اصولی بطلان آن ثابت شده است. 7 تمسك به ادله حرمت سرقت و غصب یا ورود عدوانی:این راه حل, تنها به نقض كپی‏رایت توجه نكرده است, بلكه به برخی دیگر از ابعاد حقوق رایانه نیز عنایت دارد. توضیح این كه شكی نیست كه بسیاری از مصادیق نقض كپی‏رایت ـ كه از اقسام حقوق مالكیت معنوی به شمار می‏آید ـ از نظر عرفی, مفهوم سرقت بر آن صدق می‏كند. افزون بر آن, از جمله اعمال غیر مجازی كه هكرها (سارقان و نفوذكنندگان رایانه‏ای) در اینترنت مرتكب می‏شوند, ورود غیرمجاز به سایت‏های اینترنتی مربوط به اشخاص و شركت‏ها است. بی‏شك از نظر عرف كاربران رایانه, مفهوم ورود عدوانی و در برخی شرایط, عنوان غصب سایت بر این اعمال منطبق است و از آن جایی كه هم سرقت و هم غصب یا ورود عدوانی, از منهیات شرعی است, پس به وسیله ادله شرعیه‏ای كه ارتكاب این سه عمل را حرام می‏دانند, می‏توان اعتبار شرعی بسیاری از مصادیق حقوق رایانه را اثبات نمود. اشكال راه حلاین دلیل نیز از دو جهت مورد مناقشه و مخدوش است: الف. موضوع سرقت, ورود عدوانی و غصب در شرع, « اموال دیگران» است و بنا بر این برای ص دق عنوان سرقت, لازم است در رتبه قبل, مفهوم مالیت و ملكیت بر شیء مورد نظر منطبق باشد. و ملكیت و مالیت داشتن این حقوق, اصل مدعا است. ضمن این‏كه اگر هم مالیت آن‏ها اثبات شود, شمول مفهوم سرقت بر عنوان «حق» كه قسم خاصی از اموال است, مورد شك و تردید است. به علاوه, در موضوع ورود عدوانی و غصب, علاوه بر مال بودن شیء, بایستی ملك (=مال غیرمنقول) نیز باشد و صدق عنوان مال غیرمنقول بر سایت‏های اینترنت واضح و روشن نیست. ب. اگر هم این استدلال را تمام بدانیم, این دلیل حداكثر برخی از ابعاد حقوق رایانه را پوشش می‏دهد و سایر جنبه‏های این حقوق, همچون اثبات حقوق معنوی بر دارنده آن و انتقال حقوق به وراث را نمی‏توان مستقیماً از این دلیل استفاده نمود. 8 قاعده حفظ نظام و دلیل عقل مستقل (نظریه برگزیده):دلایلی كه تاكنون برشمرده شد, هر كدام مبتلا به اشكالات و یا محدودیت‏هایی بودند. دلیل مصالح مرسله, اصولاً مربوط به مبانی فقهی اهل سنت بود و با حقوق ایران كه برگرفته از نظر مشهور علمای شیعه است, سازگاری نداشت. مبنای ولایت فقیه, گرچه می‏توانست تاحدودی مشكل را حل كند, اما اعمال آن بر بحث جاری، نیازمند مقدمات عدیده‏ای بود كه اثبات آن مقدمات هم كار چندان آسانی به نظر نمی‏آمد. بنای فعلی عقلا نیز آن چنان قدرت نداشت كه بتواند به زمان معصوم بازگشت نموده, امضای عدم ردع شارع را اثبات نماید. ادله دیگری كه درصدد اثبات مالیت و یا مشروعیت حقوق مالكیت‏های فكری بودند, نیز نتوانستند این مهم را به اثبات رسانند. با تتبع در اقوال و انظار علما در ابواب مختلف فقهی به نظر می‏رسد, بتوان مبنای فقهی مناسبی را بر مشروعیت حقوق رایانه یافت. این مبنا كه برخاسته از اصول مسلم عقلی است, بارها بارها در موارد مشابه مورد استناد فقها قرار گرفته است. گرچه حقوق رایانه, مفهوم نوینی است كه در شرع مقدس به عنوان اولی حكمی برای آن ثابت نشده است, اما شاید بتوان با تطبیق عناوین ثانوی بر این مفهوم ـ نظیر آن‏چه كه درباره مصادیق لاضرر گفته می‏شود ـ در دایره شرع, جان تازه‏ای به آن داد و اعتبار آن را نزد شارع مقدس به اثبات رساند. اما پیش از هر چیز لازم است مقدمه‏ای را به شرح زیر بیان كنیم: یكی از موضوعاتی كه در مباحث اصول فقه, مورد توجه خاص فقها قرار گرفته است و در بسیاری از ابواب فقهی به آن استناد جسته می‏شود, بحث تلازم حكم عقل و شرع است. توضیح اجمالی این بحث تا آن‏جا كه در شأن این رساله است, بدین صورت است كه عقل مستقل, اگر چنان‏چه در موضوعی خاص حكمی صادر نماید, شارع به دلیل این‏كه خود از عقلا است, بلكه رییس عقلا است, قطعاً این حكم را مورد تأیید و پذیرش قرار می‏دهد. بنا بر این اگر بتوان مصداقی را یافت كه عقل مستقل حكمی در آن خصوص داده باشد, كشف می‏كنیم كه نظر شرع نیز مطابق همین حكم عقلی است. البته آن‏گونه كه اصولیین مطرح نموده‏اند, اعتبار حكم عقل منوط به تحقق شرایطی است. از جمله شرایط اعتبار حكم عقل این است كه تمامی عقلا در شرایط مختلف, بدون عنایت به خصوصیت مكان یا زمان خاص, مشتركاً به این حكم عقلی پای‏بند باشند تا این‏كه بتوان حكم شرع را كشف نمود؛ در غیر این‏صورت, اگر تنها عقلای یك ملت و یا گروه خاصی حكمی را تصویب كنند, نمی‏توان آن را كاشف از نظر شارع دانست؛ زیرا چه بسا ممكن است شارع كه عقل كل است, در خصوص مورد مزبور, در جهت مخالف این گروه از عقلا, مشی نموده باشد. برای این موضوع معمولاً در كتب اصولیین از چند مثال مشهور استفاده می‏شود كه از جمله آن‏ها, حكم عقل به حسن عدل یا قبح ظلم و نیز لزوم حفظ نظام یا قبح اختلال نظم اجتماعی است. پس از ذكر این مقدمه, اكنون به اصل استدلال می‏پردازیم. این استدلال مبتنی بر سه بخش كبرا, صغرا و نتیجه خواهد بود. مقدمه یكم استدلال: اثبات كبرای قضیهدر این گفتار, ما از قاعده عقلی «لزوم حفظ نظام» به عنوان پایه اصلی و كبرای استدلال بهره می‏گیریم. این قاعده, اصلی كلی است كه در فقه كاربرد فراوانی یافته است؛ به طوری‏ كه طبق پژوهش‏های انجام شده در بیش از ده باب فقهی, به این قاعده تمسك شده است و جالب این‏جا است كه به هنگام بیان استدلال‏های مربوط در این چند باب, این قاعده غالباً به عنوان محكم‏ترین و مستدل‏ترین آن‏ها مورد عنایت فقها قرار گرفته است. اصولی مشهور, مرحوم آخوند, در كتاب معروف خود كفایه الاصول تمسك به این قاعده را بارها مورد تأكید قرار داده است. می‏توان كلامشان را در این جمله خلاصه نمود: «الاحتیاط حسن فی كل حال الا ان یخلّ بالنّظام.» مناسب است در این زمینه, گزیده‏ای از كلمات فقها و اصولیین را در ابواب مختلف فقهی و اصولی یادآور شویم: در زمینه اجتهاد و تقلید, هنگامی كه طریق احتیاط, به عنوان یكی از راه‏هایی كه مكلفین می‏توانند در مشی عملی خود داشته باشند, مطرح می‏شود, ملاحظه می‏كنیم كه این طریق, عقلاً و شرعاً به شرطی مطلوب است كه موجب اختلال نظام نشود. در بحث منصب قضا, فقها برای اثبات مشروعیت این مطلب كه برای رفع خصومت‏ها و جدال بین مردم, بایستی افرادی متصدی منصب قضاوت گردند, به قاعده عقلی حفظ نظام تمسك نموده‏اند و گفته‏اند كه در غیر این صورت اختلال نظام پیش خواهد آمد. در موضوع دایره اختیارات فقیه نسبت به امور حسبیه, برخی از فقها, یكی از دلایل تصدی فقیه بر امور حسبیه را حكم عقل به وجوب حفظ نظام دانسته‏اند. در بحث مشروعیت حكومت مبتنی بر ولایت فقیه, برخی از فقیهان معاصر, هنگام بیان دلیل عقلی آن, از قاعده حفظ نظام یاد كرده‏اند. فاضل آبی در مقدمه كتاب كشف الرموز, فلسفه تأسیس فقه را حفظ نظام اسلامی دانسته است. در كتاب حدود و دیات به قاعده عقلی حفظ نظام اجتماعی برای اثبات ضرورت اقامه حد بر سارق ین استدلال شده است. در مورد وظیفه وسواس در اعمالش, عمل بر طبق احتیاط در كلمات برخی فقها به شدت نهی شده و دلیل آن, ایجاد اختلال در نظام رفتاری شخص وسواس عنوان شده است. در بحث قاعده اعتبار ید و نیز قاعده اصاله‏الصحه و یا حجیت برخی از امارات عرفی, برخی اصولیی ن به دلیل عقلی «قاعده لزوم نظم و قبح اختلال در نظام» استناد نموده‏اند و این چنین ادعا نموده‏اند كه روایات مربوط نیز به همین قاعده اشاره دارند. در بحث «امر به معروف و نهی از منكر» یكی از فقهای معاصر این چنین اظهار نموده است: «;عقل مستقل, حكم به قبح ایجاد اختلال در نظام اجتماعی و لزوم حفظ نظم در اجتماع می‏نماید; .» در دلیل انسداد, مرحوم شیخ انصاری و نیز صاحب كتاب نفیس هدایه‏المسترشدین, برای اثبات لزوم عمل بر طبق ظن, در جایی كه امكان كشف قطعی وجود نداشته باشد, این‏گونه استدلال نموده‏اند كه در غیر این صورت, هرج و مرج و اختلال نظام پیش خواهد آمد و بدیهی است این امر عقلاً و شرعاً قبیح است. 1در كتاب متاجر, بیش‏تر فقها, انجام معاملات و صناعات را جزء واجبات كفایی مسلمین دانسته‏اند و بر این مدعا به قاعده عقلی لزوم حفظ و برقراری نظام از طریق انجام معاملات بین مسلمین استناد نموده‏اند. 2در بحث «اخذ اجر بر واجبات», برخی از فقها پس از تقسیم‏بندی واجبات به واجبات نفسی و مقدمی, حكم به جواز اجرت بر واجبات مقدمی را (مثل صناعات كه برای امرار معاش مردم است) حكمی عقلی دانسته و برای اثبات آن, به قاعده لزوم حفظ نظام اجتماعی مسلمین استدلال نموده‏اند. در این‏جا یادآوری این نكته ضروری است كه دو مورد اخیر (معاملات و اخذ اجرت بر واجبات) شباهت‏های زیادی با بحث فعلی دارند؛ از این روی در ادامه بحث برای تقریب مطلب, آن‏ها را مورد عنایت بیش‏تری قرار خواهیم داد. موارد یاد شده بالا, تصویر روشنی از قاعده لزوم حفظ نظام ارائه می‏دهد و با استفاده از این نمونه‏ها, می‏توان حدود و ثغور این قاعده را به درستی تشخیص داد. بر این اساس, هر جا كه انجام یك عمل یا خودداری از آن, پایه‏های نظام اجتماعی را متزلزل و سست كند و نظم اجتماع را مختل سازد, عقل مستقل حكم می‏كند كه بایستی جلوی آن گرفته شود و این حكم فرقی نمی‏كند كه موضوع آن مربوط به كل جامعه باشد یا گروه خاصی از جامعه (همچون آشوبگران و سارقان). همچنین این قاعده نه تنها حاكم بر روابط اجتماعی است, بلكه دامنه آن, امور شخصی افراد را نیز در بر می‏گیرد (مانند نهی از احتیاط نمودن وسواس در امر طهارت و نجاست). پس از اثبات كبرا, حال نوبت به بررسی صغرای این قضیه می‏رسد. در این راستا بایستی ببینیم آیا می‏توان به كمك این قاعده, نظام حقوق رایانه را مشروعیت بخشید؛ به عبارت دیگر, آیا عدم رعایت نظام حقوقی كه در صنعت رایانه ترسیم شده است, نظام نوین اجتماعی را تهدید نكرده و در آن اختلال ایجاد نمی‏كند. مقدمه دوم استدلال: اثبات صغرای قضیهبر كسی پوشیده نیست كه امروزه وضعیت نرم‏افزار بسیار متفاوت با دو دهه پیشین خود است. شاید بتوان بدون اغراق ادعا كه نرم‏افزار در حال حاضر, در تمامی عرصه‏های زندگی بشر نفوذ پیدا كرده است. از صنعت و تجارت گرفته تا پزشكی و سایر علوم بشری, در موقعیت فعلی همگی تحت تأثیر شدید این پدیده نوظهور قرار گرفته‏اند. به جرئت می‏توان گفت تا یك دهه دیگر, نرم‏افزار در معنای عام خود یكی از عناصر و لوازم اصلی جدایی‏ناپذیر ملّت‏ها و جوامع انسانی به شمار خواهد رفت و برنامه‏ریزان نظام‏های اجتماعی دنیا, قطعاً این پدیده را به عنوان یكی از موضوعات كلیدی در برنامه‏ریزی‏های كلان خود مورد توجّه قرار خواهند داد. تجربه دو دهه پیشین به روشنی نشان داده است كه موج پیش‏رفت‏ها و نوآوری‏های نرم‏افزاری كه معمولاً سرمنشأ آن ایالات متحده امریكا است, به طور متوسط پس از گذشت دو سال به كشورهای پیش‏رفته آسیایی, همچون امارات متحده عربی و تایوان رسیده و تقریباً دو سال بعد تأثیر این موج در جو حاكم بر فضای نرم‏افزاری كشورهایی همچون ایران آشكار می‏گردد. در تأیید این مطلب, می‏توان به دو نمونه همگانی شدن استفاده از CD به عنوان یك رسانه اصلی جهت ضبط اطّلاعات و درایورهای سخت‏افزاری مربوطه, و گرایش عمومی به استفاده از شبكه جهانی اینترنت اشاره نمود. از این رو شاید بتوان وضعیت جاری نرم‏افزار در امریكا را معیار و الگوی مناسبی بر پیش‏بینی وضعیت آتی پیش‏رفت‏های این صنعت در سایر كشورها به شمار آورد. بر این اساس, در دهه گذشته، تب استفاده از رایانه در جنبه‏های مختلف زندگی مردم امریكا به ویژه در زمینه نرم‏افزارهای آموزشی به 94درصد میزان خود رسیده است و هم‏اكنون موج دیگری با شتاب در حال شكل‏گیری است و آن همگانی شدن و استفاده آسان از شبكه اینترنت در جامعه امریكا است. طبق بررسی‏های انجام شده, سازمان‏های مخابراتی امریكا هم‏اكنون در حال پیاده‏سازی طرح عظیم شبكه فیبر نوری بین ایالت‏ها و شهرهای مختلف امریكا هستند. ثمره این طرح, سرعت فوق‏العاده ارتباط از طریق اینترنت و تبادل سریع اطّلاعات بین شهرهای امریكا است. از نتایج مستقیم این طرح, تولید انفجارآمیز اطّلاعات در تمامی سطوح زندگی اجتماعی خواهد بود كه در نتیجه تأثیر شگرفی در ایجاد تحولی عظیم در علوم و فنون بشری و در نهایت ایجاد نظم نوین اجتماعی خواهد گذاشت. با توجه به تأثیرپذیری كشورهای مختلف جهان از این فرآیند, خواه ناخواه در آینده نه چندان دور, این تحولات, سرانجام نظام اجتماعی سایر كشورها را دگرگون خواهد ساخت. بدیهی است كشور ایران نیز از این امر مستثنا نخواهد بود. افزون بر آن, اگر در قرن پیش روابط تجاری محدود به مرزهای جغرافیایی بود, اما امروزه به بركت وسایل ارتباط جمعی نوین همچون شبكه اینترنت, زمینه‏های ارتباطی بین اشخاص در سرتاسر جهان بیش از بیش فراهم گشته و باعث شده تا در روابط اقتصادی, مرزهای جغرافیایی نادیده گرفته شوند و تجارت و معاملات, مفهومی جهانی پیدا كند و بدین‏سان نظام حاكم بر تجارت تعریف دیگری یابد. بدون شك فن‏آوری اطّلاعات و نرم‏افزار در تدوین نظام جدید تجارت بین‏الملل بالاترین نقش را ایفا نموده است. بایستی توجه داشت, گرچه مفهوم «لزوم ثبات یا عدم اختلال در نظام اجتماعی» حكمی است ثابت كه مورد پذیرش تمامی عقلای عالم بوده و اختصاص به عصر خاصی ندارد, اما این حكم عق لی، مصداقاً در هر عصر و دوره‏ای متفاوت با دوره پیشین خود بوده و نیز احتمالاً در هر جامعه‏ای متفاوت با جامعه دیگر می‏باشد. با عنایت به مطالب یاد شده, شكی باقی نمی‏ماند كه برای حفظ نظام اجتماعی و جلوگیری از ایجاد اختلال در آن و یا فروپاشی آن, بایستی نرم‏افزار به عنوان یك موضوع اساسی و كلیدی مورد عنایت قرار گیرد. ادامه خواندن مقاله در مورد وضعيت حقوقي ـ فقهي رايانه در ايران

نوشته مقاله در مورد وضعيت حقوقي ـ فقهي رايانه در ايران اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>