nx دارای 56 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
مدیریت مدرسه مدار
مقدمه:از مشاغلی كه نقش بسیار مهمی در افزایش و كیفیت مصنوع جمع ساز دارد مدیریت سازمانی میباشد و از انواع مدیریت ها، مدیریت بر سازمان های آموزشی و پرورشی است بویژه در سطوح پایین آن كه ارتباط با درون داد و برون داد آن سیستم دارد و به عبارتی در تربیت و هدایت قشر نوپای جامعه سهیم می باشد، لذا مدیریتی را می طلبد كه به دور از هرگونه فشار روانی مخاطره آمیز باشد. فشار روانی در ابعاد و جنبه های مختلفی بر مدیران تأثیر می گذارد و متاثر از فرهنگ سازمان است. فرهنگ سازمانی نشأت گرفته از مدیریت سازمانی میباشد از آنجا كه مدیر بر فرهنگ موجود در سازمان تأثیر می گذارد در این زمینه لازم است فرهنگ قوی ایجاد نماید تا نیروی انسانی موجود در واحد تحت سرپرستی او احساس آرامش و امنیت كنند.
مفهوم مدیریت فرایندمدارمفهوم مدیریت فرایندمداری عبور مستمر كیفتی و رضایت دانشآموزان از طریق بهبود فرایند است. مدیریت فرایندمدار یك رویكرد سازمانی است كه با هدف ارتقای مستمر كیفیت جامع بهسازی روشها و استفاده مطلوب از امكانات و بهرهگیری از راهبردهای فرایندی عملكرد مدرسه را بهبود میبخشد. ص35رویكرد نوین مدیریت، فرایند محور در مقابل نگاه مدیریت سنتی مبتنی بر درونداد كمك میكند تا مدیر مدرسه همهی منابع و توانمندیهای مدرسه خود را به منظور ارتقای كیفی مدرسه به كار بندد. ص 35
نگاه نسبتی درونداد راهحل بسیاری از مشكلات و موانع و نواقص را در ورودیهای سیستم جستجو میكند در حالیكه رویكرد فرایند مدار و نتیجه گرا معتقد است كه با تضمین كیفیت همراه به بهسازی و ارتقای فرایند و استراتژیهای آن می توان بسیاری از انتظارات و نیازها را پاسخ داد. در مفهوم سنتی مدیریت كار وقتی خوب انجام شده كه درصد قبولی از بالاترین میزان برخوردار باشد. طبق این مفهوم مدیران همه تلاش خود را به افزایش درصد قبولی دانشآموزان متمركز میكنند نه فرایند یادگیری.
در این نگرش سنتی مدیران و معلمان اغلب دانشآموزان را افراد بیانگیزه و ناتوان از شناخت نیازهایشان میدانند و در پاسخ به اعتراض دانشآموزان از وضعیت نمره درسی این جمله را بیان میكنند شما خوب درس نخواندید و به حرف معلم گوش ندادید. دانشآموزان نیز فكر میكنند كارشان فقط حفظ مفاهیم كتابها و آوردن نمره قبولی است نه بیشتر لكن در رویكرد فرایند مداری همه تلاش و هدف مدرسه و مدیر معطوف به رضایت دانشآموزان و توسعه یادگیری است. مدیران فرایند مدار معتقدند تا وقتی رضایت دانشآموزان و معلمان حاصل نشده است در مدرسه كاری انجام نگرفته است در این مفهوم دانشآموز ارباب و سرور است. طبق مفهوم مدیریت مدار رضایت همه كاركنان مدرسه بویژه معلمان مورد توجه قرار میگیرد.
مدارس كیفی جامع چیست؟ حسن ارتباط بین كاركنان از جمله معلمان و دانشآموزان و توسعه رفتار آنان در كلاس درس افزایش اثر بخشی مدرسه و كاربرد مفاهیم و ابزارهای مدیریت كیفیت جامع از جمله عناصر مدارس كیفی جامع هستند. در مدارس كیفی جامع وظیفه مشخص مدیریت سرو سامان دادن امكانات و منابع برای پاسخ به نیازهای خارج از مدرسه است. مدارس كیفی جامع به رهبران فرایند مدار احتیاج دارد كه آینده نگر بوده و پذیرای پیشنهادها و تجربیات جدیدی باشند. مهارت كارگروهی در مدرسه:
همه معلمان و كاركنان مدرسه به طور موثر در برنامه های یادگیری و رضایت دانشآموزان و فعالیتهای بهبود و ارتقای مستمر كیفیت نقش دارند. مدارس نمیتوانند تنها به توانایی، قابلیت و هوش مدیران متكی باشند. بلكه همه كاركنان باید بسیج شوند و هر كس در حوزه فعالیت خود نسبت به بهبود شرح وظایف در جهت تعمیق یادگیری و رضایت دانشآموزان تلاش كند. بنابراین مدیران فرایند مدار برای ایجاد محیطی مشاركت پذیر باید نگرش خود را نسبت به سازماندهی كارها تغییر دهند. مدیران سنتی درونداد و وظیفهگرا كارهای روزانه و جاری را به معاونان و دیگر كاركنان مدرسه و كارهای بهبود مدرسه و روش های كار را به خودشان واگذار میكنند. ص 127 این نوع سازماندهی در كار خلاقیت و نوآوری را در كاركنان كاهش میدهد. ذوق و شوق كار را از بین میبرد. فضای مدرسه به فضایی ساكت و سرد تبدیل میشود. در حالیكه هدف مدیریت مدار بهبود امور مدرسه از طریق تلفیق كار روزانه و كار بهبود كیفیت بخشی است به طوری كه همه كاركنان مدرسه این نگرش را كه «كار من نیست» از ذهن خود خارج كنند. ص 139
بعضی از ویژگیهای گروه با كیفیت: 1 همه اعضای گروه در فرایند مشاركتها، گزارش نهایی و ارائه پیشنهاد فعال هستند. 2 اتحاد و همدلی بین اعضای گروه. 3 گروه باید در مورد مسائل فردی خودداری كنند و به دستور كار جلسه بپردازند. 4 گروه به نقاط ضعف و فعالیتهای الگو و نمونه مدرسه توجه خاص دارد.5 گروه به موضوعات خارج از مدرسه مانند والدین و مراكز علمی دیگر توجه میكند. 6 گروه دارای تجارب به زبان و ادبیات تقریباً یكسانی هستند. ص 131 اكثر كارهای مهمی كه در مدارس امروز انجام میشود به عنوان بخشی از كار گروهی تلقی میشود و بخش وسیعی از قدرت و توان مدارس از كار گروهی و مشاركت كاركنان در امور مدرسه نشأت میگیرد.
مدیریت فرایندمدار كمك میكند تا اولاً گروههای فعالی در مدرسه شكل گرفته و ثانیاً به خاطر داشتن حس ارتباط و مناسبات انسانی، گروهها از اثر بخشی بیشتری برخوردار شوند.
مدیریت كیفیت جامع: مدیریت كیفیت جامع، مدارس امروز را در مواردی نظیر فرایند ارزشیابی و قبولی دانشآموزان ارتقای جذابیت مدرسه نزد دانشآموزان و معلمان بهبود برنامههای درسی و آموزشی، سرعت و ارائه خدمات آموزشی و پرورشی بهتر و كاهش هزینه بهبود میبخشد. مدارسی كه فاقد بینش سیستمی و روشهای اجرایی بوده و بر نیاز دانشآموزان و معلمان تمركز نداشته باشد نمیتوانند در دراز مدت به بهبود و ارتقای مستمر كیفیت و مشاركت همه كاركنان و ایجاد شبكههای همكاری پایدار دست یابند. بیتوجهی به هر كدام نوعی ضعف كاربرد، محسوب میشود.
مدیریت كیفیت جامع، روش مدیریت گروهی انجام دادن كار برای بهبود مداوم كیفیت و بهرهوری قابلیتها و استعدادهای مدیریت و نیروی انسانی است. مدیریت كیفیت جامع چیزی نیست كه فقط با تصویب و امضای مسائل ویا تفویض اختیار به دیگران اكتفا شود بلكه اگر مدیر خود شخصاً مدیریت و رهبری نكند موفق نخواهد بود و یا اینكه درصد موفقیت او كاهش چشم گیری مییابد.
مدیر موفق در اجرای مدیریت كیفیت جامع سعی میكند تنها تصمیمات را تایید نكند ودر برنامه ها به جای مشخص كردن افراد مسؤول و تفویض به آنان برای اجرا برنامه بسازد و به جای ارزیابی نتایج فرایند نتایج را ارزیابی میكند. ص 154 تا ص157تعریف و وظیفه رهبر آموزشی؟
یك مدیر یا رهبر آموزشی ممكن است مدیریت و رهبری را وسیلهای موثر در بهبود برنامههای تربیتی بداند اما در حالیكه از نظر یك معلم رهبری آموزشی را با بازرسی یكی دانسته و آن را تهدیدی به مقام خویشتن تعبیر كند و معلم دیگر آن را به منزله وسیلهای بداند كه او را در كارش یاری دهد. ص 1 كتاب وظیفه یك مدیر یا رهبر آموزشی عبارت از فراهم ساختن تسهیلاتی است كه افراد بتوانند با هم به مشورت بپردازند و از تجربه های یكدیگر بهره گیرند. ص 4 هدایت و رهبری آموزش محدود به فرد یا شخص مدیر نیست بلكه بیشتر بر عهده معاونان و خود معلمان است.
و مهمترین ضابطه برای قضاوت كیفیت رهبر آموزش این است كه آیا این عمل سبب بروز شكوفایی و خلاقیت و ابتكار است یا نه؟ ص 5 در كل رهبری آموزشی عبارت از یاری و مدد به بهبود كار آموزشی است و هر عملی كه بتواند معلم را یك گام پیشتر ببرد رهبری آموزش خوانده میشود و عبارت از یاری به ایجاد فرصتهای بهتر برای آموختن و آموزاندن است. ص 6 وظیفه مدیر و رهبر آموزشی چیست؟
وظیفه اساسی رهبر آموزشی عبارت از بهتر ساختن وضع آموختن كودكان است. اگر كسیكه این مقام را به عهده دارد و نتواند در بهبود كیفیت آموزش موثر واقع شود وجود او قابل توجیه نیست. مدیریت آموزشی عبارت از یك كوشش تعلیم و تربیتی است كه برای بهتر انجام دادن كار معلمی در خدمت معلمان قرار دارد. وظیفه رهبر آموزشی در آموزشگاه یاری به معلمان برای آزاد ساختن این نیروهای نهفته است. ص 6مدیران و رهبران آموزشی چگونه وظیفههای خود را انجام میدهند.
یكی از وظایف مدیران شوراهایی است كه در مدارس تشكیل میدهد. این شوراها كوتاه مدت است و مدیر هیچ گاه نمیخواهد و میل ندارد كه باعث تضییع و گرفتن وقت معلمان شود. در شوراها مدیران اطلاعاتی را كه فكر میكنند لازم است در اختیار آنان قرار میدهند و یك فرصتی برای طرحریزی و بررسی برنامه و كار مدرسه نیست بلكه در مورد مسائل مربوط به آموزش و فعالیت معلمان و كار دانشآموزان است. ص 10
از نظر بعضی از مدیران بهتر است مسائلی مربوط به مدرسه قبل از مطرح شدن در شوراها با عده ای از معلمان با نفوذ در میان گذاشته شود كه اگر این مسائل توسط آنان در شوراها مطرح شود مورد موافقت بیشتر قرار میگیرد. در شورا روش آزاد منشانه رعایت میشود ولی این مدیران مایل هستند قبل از اتخاذ تصمیم آن موضوع به طور كامل مطالعه و بررسی شود. در شورا اكثراً كارها گروهی است كه سبب بروز فكر گروهی میشود. از نظر این افراد رهبری مردم سالار عبارت از هدایت ملایم و آرام افراد در انجام دادن كارهائی است كه او مایل است انجام دهند. (معلمان) ص 12
از نظر عدهای دیگر معتقدند كه باید به دانشآموز و معلم آزادی و فرصت ابداع و ابتكار داده شود. آنان میل ندارند كه سازمان اداری مدرسه سبب محدودیت كار معلمان گردد یا روشهای خاصی به آنان تحمیل شود بنابراین از اینكه فكر آن را (مدیر) بخوانند دوری میجویند و محیط را طوری فراهم میكند كه معلمان به بهترین روش وظایف خود را انجام دهند. از نظر این مدیران زمان شورا طولانیتر است و در آن همه معلمان سخن میگویند. هر یك از معلمان در كار خود آزادی عمل دارد و این باعث میشود هر یك از افراد از یكدیگر راهكارهایی را فراگیرند كه در پیشرفت تحصیلی دانشآموزان مفید واقع شود همه معلمان به معنای مشاور مدیر هستند هر گاه یكی از معلمان نظر یا پیشنهاد تازهای داشته باشد با او مطرح میكند. ص 13
از نظر این مدیران مدیریت آموزشی مبتنی بر موازین مردم سالاری است كه عبارت از آزاد گذاشتن معلمان و فرصت دادن به بهتر كار كردن برنامه های آموزشی است. ص 14 تدریس عبارت است از حاصل همه تجربههای معلم. بنابراین برای بهتر ساختن امور آموزشی مدیر باید نخست به گونهای رهبری كند كه موجب پیدایش برنامه واحد و كلی در مدرسه گردد. 2) سپس چنان محیطی عاطفی بوجود آورد كه همه كاركنان ارزش خود را حس كنند و تعلق و وابستگی خود را به سازمان درك نمایند. 3) آن گاه فرصتهایی برای فكر كردن و كار كردن گروهی موثر جهت همه كاركنان به وجود آورد. 4) پس از آن مدیر باید چنان روشهای مطلوب اداری برقرار سازد كه ایمان و اعتقاد
معلم را به دستگاه آموزش و پرورش افزایش بخشد. 5) سرانجام تصمیم به تغییر برنامههای درسی را پس از ارزشیابی واقعی و بیطرفانه عمل نماید. ص 17 مدیر مدرسه باید مسئولیت تقویت وضع روحی كاركنان آموزشگاه را به عهده گیرد از لحاظ رهبری آموزشی وضع روحی مناسب در مدرسه یعنی اینكه بهترین اوضاع و احوال ممكن برای كاركردن وجود داشته باشد و كاركنان ملتفت به این باشند كه رفاه و آسایش آنان برای مدرسه امری بسیار با اهمیت است . و اینكه هر معلمی بداند كه نظرهایش در تعیین مقاصد و روشهای مربوط به امور مدرسه مورد توجه قرار میگیرد و شخصیت هر فردی محترم شمرده شود. ص 18
مدیر یا رهبر آموزشی باید قادر به ایجاد اوضاعی باشد كه در آن افراد با همكاری یكدیگر امور محوله را انجام دهند. مسلماً این كار گروهی باعث میشود كه همكاران از تجربه یكدیگر استفاده كنند.
مدیر مدرسه وظیفه دارد كه در انتخاب كاركنان جدید آموزشی نقش رهبری را ایفاء كند. اجرای صحیح این نقش مستلزم این است كه مدیر به تجزیه و تحلیل و تعیین و تشخیص خصوصیات مشاغل قادر باشد انتخاب عضو جدید شامل مراحلی بدین شرح است. 1) در مرحله اول با مشورت كاركنان باشد. 2) سپس داوطلبان را با توجه به خصوصیات و شایستگیها مورد ارزشیابی قرار دهد. 3) از میان آنها بهترین را برگزیند. 4) در مرحله آخر عضو جدید را با اعضا آشنا سازد و وظیفه هایش را به او محول كند. بیتوجهی در این كار باعث محروم ساختن سازمان از حداكثر توانایی و استعداد است. و باید پیوسته مراقب باشد تا افراد كوتاهی نكنند و اگر كسی استعداد لازم را نداشت بیدرنگ موجبات تغییر آن را فراهم كند. ص 24
مهارت در ارزشیابی: مهارت در استفاده كردن از روشهای ارزشیابی مدیر را قادر خواهد ساخت كه به معلمان در گرفتن تصمیمات لازم یاری كند. سنجش و ارزشیابی در امور آموزشی شامل موارد زیر است: هدفها و مقاصد آموزشی روشن شود و موازین وضابطه هائی برای تعیین میزان پیشرفت كار مشخص گردد شواهدی كه دال بر ایجاد تغییر باشد جمعآوری گردد. كوشش فردی برای بهبود كار خود بهترین نوع ارزشیابی است. ص 25
مدیریت یعنی مهارت در روابط انسانییك مدیر باید به خود اعتماد داشته باشد ایمان داشته باشد. هر گاه مدیری در مواجهه با امور و مسائل مختلف به خود اعتماد داشته باشد هرگز احساس نیاز دایم به این كه مراقب و مواظب خود باشد در او پدید نخواهد آمد. او میتواند در رفتار خویش نسبت به همكارانش برابری را رعایت كرده و معتقد باشد كه همه ایشان در راه خیر و صلاح سازمان میكوشند. فردی كه به خود اطمینان كافی ندارد همواره مراقب اوضاع و احوال است و میكوشد در مقابله با مسائل توانایی خود را به رخ دیگران بكشد. و اقداماتی را به عمل میآورد كه برای دیگران ضرر خواهد داشت. ص 105
یكی از تصورات باطل بعضی از مدیران این است كه میپندارند انسان باید در تمام مواد درسی بیش از معلمان همان مواد اطلاعات داشته باشد. تردیدی نیست كه این غیر ممكن است. وظیفه مدیر عبارت از اتخاذ تدابیر لازم برای هماهنگ كردن قسمتهای مختلف برنامه است و از آنان این انتظار نمیرود كه در هر موضوع درسی دارای تخصص و تبحر باشند. ص 106
هر رهبر رسمی كه میكوشد میل برتری خود را نسبت به دیگران از بین ببرد در حقیقت كفایت و شایستگی خویش را قوت میبخشد. اغلب لازم است كه حاصل كارهای گذشته را مورد مطالعه و بررسی قرار داد و از اشتباهات گذشته به صورت تجارب آموزنده استفاده نمود. تردیدی نیست كه انسان به اشتباه گرفتار میشود اگر مدیر اشتباه ورا وسیله رشد و بهبود تلقی كند شكست و قصور در وضع فعلی سبب ایجاد اعتماد در او میگردد. زیرا تجارب حاصل از شكست كنونی برای افزایش كفایت و كاردانی او در موقعیتهای آتی به كار خواهد رفت. ص 108
تا چه حد اعتماد به دیگران لازم است؟ یك رهبر باید به ارزش شخصیت دیگران مومن باشد. او باید معتقد باشد كه هر معلم یا دانشآموزی دارای ارزش است و میتواند منشأ خدمتی در سازمان باشد. و اگر كوتاهی در این خدمت فردی بشود به علت ناتوانی رهبر است. در صورتی كه مدیر خود به ارزش فردی معلمان معتقد باشد و معلمان هم یكدیگر را با تمام ضعف و قدرتهایشان بپذیرند این طرز فكر در كیفیت روابط اعضای سازمان تاثیر خواهد كرد. ص 109
معلمان همه با هم مشابه نیستند آناه علایق و تواناییهای مشابه ندارند اگر مدیری معتقد به ارزش شخصیت افراد است باید اختلافات فردی را بپذیرد و اشخاص را برای خدماتی كه میكنند محترم شمارد.
معلمانی كه سبب ناراحتی مدیران میشوند: معلم تنبل و كمكار، معلم بیحال و كم تاثیر، معلم مسن و سالخورده، معلم مستبد و ناموافق. یكی از نامطلوبترین روشهایی كه مدیر سازمان را از همكارانش جدا میسازد بستن در اتاق كار خود به روی معلمان و اجازه ندادن ورود اشخاص به اتاق كار كه این باعث میشود دیگران او را خودخواه نامند و خاموش و خونسرد و دور از دسترس بدانند چنین وضعی باعث میشود علاقه و شوق و ابتكار از بین برود. بعضی از افراد در انتظار نگه داشتن را امری میدانند كه باعث میشود آن را فردی متشخص و با اهمیت جلوه دهند. اما در اصل باعث میشود ایجاد خشم و تنفر در دیگران ایجاد شود.
وفای به عهد هم تاثیری مشابه با سرعت در عمل دارد معلمان چنین مدیری را غیرقابل اعتماد میدانند. مدیر باید خود را به جای دیگران قرار دهد ببیند دیگران چه احساسی نسبت به او دارند. و واكنش آنان چه خواهد بود. چه مسائل خاصی در این باره برای معلمان به وجود میآید كه برای مدیر مطرح نمیشود.
مدیر دارای دو مسئولیت مهم است یكی در برابر كاركنان، یكی در برابر دانشآموزان 2) در برابر اولیاء این دو مسئولیت باید در تمام موارد و نحوه اقدام و كوشش مدیر را مشخص و معین سازد. مدیر هرگز نباید تصور كند كه فقط او از میان كاركنان نسبت به ترقی و پیشرفت و موفقیت دانشآموزان علاقهمند است. یكی از دیگر وظایف این است كه مدیر افتخارات مكتسبه را به معلمان هم نسبت دهد این باعث میشود كه روشهای كهنه و قدیمی مورد عمل قرار نگیرند او به خوبی باید بداند كه پخش امتیاز افتخار میان معلمان باعث میشود كه افتخار بیشتری هم نصیب خودش شود.
مشاور چگونه كمك میكند؟ ص 143 كار معلمی با خستگی و ناراحتی همراه است قوانین سخت هم باعث ایجاد خستگی بیشتر میشود بنابراین وظیفه مدیر این است كه با نقش مشاور از ناراحتیها بكاهد. با قرار دادن مشاوره در سازمان میتوانند روحیه كاركنان را تغییر دهند. و مسائل و مشكلات معلمان را بدانند و برای رفع آن اقدام كنند. مدیر نمیتواند معلمی را كه وضعیت روحی مناسب ندارد وادار كند به نزد او بیاید بنابراین گماردن مشاور در سازمان باعث میشود كه نتیجه مطلوبتری داشته باشد. تا اینكه پیش او بیاید و مطرح كند گذشته از آن تسلط معلمان برفن مشاوره وسیلهای برای بالابردن سطح سلامت فكر و روان نسل آینده خواهد بود. (محیط عاطفی كه معلمان برای دانشآموزانشان فراهم میسازند انعكاسی از رفتار مدیران نسبت به خود معلمان است.)
اولین وظیفه اساسی یك مدیر از لحاظ مشاوره این است كه برای معلمان دردمند و ناراحت فرصتی فراهم سازد تا مشكلات خویش را از دل خارج كنند و به زبان آورند سپس برای رفع آنها بكوشد.مدیر باید میان كاركنان وحدت و یكپارچگی ایجاد كند اگر تعارضی میان كاركنان ایجاد شود مدیر باید آمادگی داشته باشد تا اختلاف آنها را حل كند و میان آنان سازگاری ایجاد كند و نباید خود را كنار بكشد. ص 150
گاهی مواردی پیدا میشود كه مدیر فاقد بینش كافی نسبت به موردی است بنابراین در این مواقع نیاز به راهنمای آموزشی یا كارشناس میشود كه او میتواند از كارشناس راهنمایی لازم را بگیرد. اگر راهنمایی او موجبات پیشرفت و بهبود سازمان را فراهم نكند مدیر سازمان باید اوضاع را تغییر دهد. ص 154
مدیر میتواند نظارت بر كار همكارانش را بر اساس ترس و وحشت یا بر پایه احترام و اعتماد قرار دهد. افراد یا به سبب ترس از مجازات دستورها را اجرا میكنند یا بر اساس احترام عمیقی كه برای او قایل هستند. كسانیكه به دلیل ترس كار انجام میدهند باعث میشود كه در آن محیط نظام خبر چینی و جاسوسی به وجود آید و یا كسانیكه كمترین هراس را دارند یا با بیمیلی كار انجام میدهند و احترامی قایل نیستند باعث میشود كه بیشتر وقت خود را به بیكاری و فقط به گذراندن وقت صرف كنند فرضیه اینكه مدیریت بر پایه تسلط است باعث میشود كه فرصتهای شكوفا شدن تواناییها و استعدادها تقلیل پیدا كند. و عكس این فرضیه كه روابط بین افراد است باعث بهرهمندی از استعداد و توانایی گروه است. ص 158
یكی دیگر از وظایف مدیر به هم نزدیك ساختن و در كانون عمل قرار دادن فعالیتهای دیگران است او با هماهنگ كردن كوششهایی كه دیگران صورت میدهند وسایل خلق و ایجاد قدرت گروهی را فراهم میآورد. این در زمانی است كه مدیر به فعالیتهای گروهی اهمیت میدهد و میگذارد تا دیگران هم در مدیریت شركت كنند تا نتایج بهتری حاصل شود.
قدرت گروه مجموعهای از تواناییهای افراد گروه است كه برای رسیدن به منظور تعیین و مشخص و بر اساس روابطی كه تحت هدایت و رهبری مدیر میان افراد موجود است فراهم آمده است. ص 162
البته رهبر باید حدود و اختیارات خود را مشخص كند تا دیگران از حدود و اختیارات فراتر نروند در حقیقت مدیر وظایف خود را میان اعضای گروه تقسیم میكند البته باید توجه داشت بعضی از وظایف مخصوص مدیریت است و نمیتوان آنها را به گروه پس داد پس گروه باید بر اساس تصمیمات و اختیارات تفویض شده عمل نماید. بحث و تبادل نظر فقط قسمتی از رشد و پرورش گروه است بلكه مهم ترین مسئله را انجام دادن امور به طور جمعی است و زمانی گروه در یك سازمان به وجود میآید كه یك شكل عمومی وجود داشته باشد و مدیر با مطرح كردن آن در گروه آنها را به فعالیت وامیدارد. و البته وظیفه اصلی مدیر در آخر این است كه تلاش كند گروه به توافق و نتیجه كار برسد. ص171
گفتیم كه یكی از وظایف مدیر تشكیل شورا است كه در آن فرصت برای ارائه عقاید و آرای سودمند افراد صاحب نظر به دست میآید و معلمان را به شناسایی بهتر سازمان توفیق می یابند و تبادل اندیشه و نظر و بسیاری از امور و كاركردهای دیگر كه موجب رشد و پرورش اعضای هیئت آموزشی میشود صورت میگیرد.از بحثهای گفته شده نتیجه میگیریم كه بهترین وقت شورا ابتدای كار روزانه است زیرا معلمان در آخر ساعت به جهت خستگی نمی توانند شورا را جدی بگیرند و از آن بهره كافی ببرند. و اینكه زمان شورا نه خیلی كم و نه خیلی زیاد كه خسته كننده باشد. و اینكه به طور ماهانه برگزار گردد.
در بیشتر سازمانها و مدارس مدیر خود مسئولیت شورا را بر عهده دارد اما در برخی دیگر فردی از طرف مدیر انتخاب شده و او رهبری را بر عهده میگیرد. و وظیفه رئیس شورا این است كه محیطی گرم و راحت و صمیمانه ایجاد كند تا هر كسی بتواند نظریات خود را ارائه دهد و شورا مخصوص افرا خاصی نباشد. خلاصه كردن بحث و گفت وگوها هم بر عهده مدیر شورا است و اینكه به بحثها نظم خاصی دهد و جلوی هدر رفتن وقت را بگیرد. ص 193
یكی دیگر از وظایف مدیر جلوگیری از تقصیر و كوتاهی معلمان است در برابر این عمل ابتدا مدیر باید در رفتار خود بنگرد كه چه چیز باعث كوتاهی از انظباط سازمان است و اگر مربوط به رفتار او نبود باید با آن معلم مقصر مذاكره كرد و علت را خواست اگر معلم مورد نظر قبول كرد كه باید راه حل مناسبی برای او پیشنهاد شود تا او هم طبق آن عمل كرده و جبران كند و اگر نه طبق ضوابط باید او را معلق یا منتقل كرد. البته این اقدام در مرحله آخر باید قرار گیرد.
ادامه خواندن مقاله مديريت مدرسه مدار
نوشته مقاله مديريت مدرسه مدار اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.