Quantcast
Channel: دانلود فایل رایگان
Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

مقاله در مورد مطالعات معماري و شهر سبررسي اجمالي هويت زن در اسلامازي اصفهان

$
0
0
 nx دارای 27 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : عمیق ترین و عجیب ترین قدرت نمایی در خدا آفرینش زن بود چرا كه به وسیله مریم كلمه الله تمام گردید وعیسی از مریم بدون پدر به دنیا آمد.فرزندی كه نشانه ذات حق بر عالمیان قرارگرفته است در گهواره بامردم سخن می گوید واز یك زن فرزندی بدون پدربه دنیا آید كه كلمه ای از كلمات اله باشد. تفسیر المیزان ج3ص171چرا؟سرگذشت هویتی حقوقی اجتماعی سیاسی زنان كه همواره نیمی از جمعیت انسانی را تشكیل می دهند به فراموشی سپرده ش ده است وگاهی دوگانگی برخورد با زنان آنان را به چالش با مردان فرا خوانده است.در گذشته ایران هیچ گونه حمایتی از هویت زنان به عمل نیامده است گرچه چالش های تاریخی بیانگر نوعی نگاهی نیم رخ به هویت زنان را دارد. به خصوص در دوره ساسانیان زن از یك حمایت قانونی برخوردار گردید1اما دیری نپایید كه حمایت آناننیز به فراموشی سپرده شد.دلایل این مورد حمایت قرار نگرفتن آنان زیاد است كه در این جا به بعضی از آنها اشاره می كنیم:1 حس غیرت مردان از ترس اینكه زنان آنان با بیگانگان معاشرتی داشته باشند.2 جهل وناآگاهی خود زنان نسبت به حوقوقشان. 3 مشكلات اجتماعی اعم از تاخت وتاز های میان اقوام وملل ویا اختلافات داخلی.4 حاكمیت استبداد كه گاهی از ارزش معنوی زنان می كاهید.این استبداد گاهی در حوزه خصوصی خانوادگی وگاهی در حوزه عمومی به وسیله حاكمان جور تحقق پیدا می كرد.5 قرائت یك سویه دینی آمیخته با بعضی كج اندیشی ها و مقدس مآبی های گروهی متعصب كه به دور از عقلانیت بود.غرور نخوت مردان كه خود را از نظر هویت و آفرینش برتر از زنان می دانستندودر همین جا به یاد عارف مشهور رابعه عدویه سخنی را از وی می آوریمكه می گوید:((در افتخار زنان همین بس كه هیچگاه همانند مردان دچار كبر و غرور نگشته ودر طول تاریخ زنی را نداریم كه به مانند مردان ادعای خدایی كرده باشد واین جرئت و بی ادبی از مردان سر زده است. واما دلایلی كه مربوط به خود زنان می شود:آنچه مسلم است زنان درطول تاریخ غالبا ابزار زندگی مردان بوده اند وپله ترقی یا به قول معروف سنگ زیرین آسیاب بوده اند نه بیشتر.اگر بخواهیم به دلایل پذیرفته شدن این نقش توسط زنان بپردازیم دلایل زیادی را می توان ذكر كرد از آن جمله داریم:1 اینكه زنان عاشق زندگی هستندوعشق به فرزندان درونشان موج می زند 2 برای اكثر زنان رضایتمندی از زندگی زمانی حاصل می شود كه همسر وفرزندانشان در كار وتحصیل و در عرصه های اجتماعی موفقیت بدست آورند بنابراین همیشه زنان در پشت صحنه زندگی قرار می گیرند و در واقع همیشه به دنبال هر مرد موفقی یك زن فداكار و از خود گذشته وجود دارد.3 محدودیت های اجتماعی فرهنگی كه از كودكی شامل حال فرزندان دختر در خوانواده ها می شود ومانع رشدآنان می شودطبق تحقیقاتی كه صورت گرفته در خانواده هایی كه دارای فرزند دختر وپسر باشند و همچنین مواجه با فقر مالی باشند اگر بنا باشد تنها یكی از فرزندان خود را برای تحصیل انتخاب كنند مسلما فرزند پسر انتخاب خواهد كرد.4 محدودیت های فیزیكی طبیعی كه مانع ازفعالیت های اجتماعی وفرهنگی وعلمی درزنان می شود.ودلایل دیگر كه از حوصله این مقال خارج است. با توجه به جمیع جهات اینكه زنان در طول تاریخ هرگز فرصت نیافتند كه انسان بودن خود راثابت كنندو همیشه به عنوان موجودی در درجه دوم اهمیت وگاهی حتی برای ترقی فرزندان در در درجه سوم اهمیت حتی در خانواده های خود محسوب می شدند. زمانی كه زنان در عرصه های حقوقی اجتماعی دینی غائب اند نبای تعجب كرد كه چرا در دادگاههاحقوق زنان پایمال می شودو در اجتماع پست های مدیریتی بالا فقط به مردان تفویض می شودودر عرصه های مذهبی زمانی كه تمام مفسران قران واحادیث مردان هستند آیا واقعا همه به درستی تفسیر شده اند.زمانیكه استاد شهید مطهری می فرماید كه مسلما تفسیر و فتوا مجتهد شهری با مجتهد روستایی متفاوت است.آیا می توان با اطمینان خاطر گفت كه هر چه تا به حالاز احادیث تفسیر شده است درست است ویا اینكه چرا به بعضی از روایات خیلی توجه وتاكید شده و بعضی به فراموشی سپرده شده كه نمونه آن آورده می شود. تساوی مرد و زن از نظر خلقت در قران كریم هر جا سخن از آفرینش انسان است تفاوتی بین زن ومرد دیده نمی شودو همان طور كه می دانیم اساس تفاوت انسان با سایر مخلوقات درسه چیز است:1 انسان دارای اختیار است.2 خداوند از روح خود در انسان دمیده است 3 تنها مخلوقی است كه حیات پس از مرگ دارد. همچنین در قران كریم در آیه 56 سوره ذاریات می فرماید:ما جن وانس را نیافریدیم مگر اینكه پرستش كنند مرا)).بنابراین درتمام موارد ذكر شده در بالا كه بیانگر اساس وهدف خلقت است تفاوتی بین زن ومرد نمی باشد وانسانچه مرد باشد وچه زن باید خودش را برای هدف نهایی خلقت آماده كند وبارها در قران كریم خوانده می شود انسان مورد امتحان الهی قرار می گیرد ومسلما كسی كه توانایی تشخیص خوب وبد را نداشته باشد یا دچار نقصان عقل باشد یا نباید مورد امتحان قرار گیرد یا باید امتحانش ساده تر باشد در صورتی كه در هیچ جایی از قران ذكر نشده كه فقط مردان مورد امتحان قرار می گیرد وزنان از این قاعده مستثنی هستند و یا امتحان آنها ساده تر است. اگر در عقل وشعور زنان نسبت به مردان شك كنیم(نعوذبالله) اول باید در عدالت خدا شك داشته باشیم. آیا درابتدای خلقت خداوند موجودی را خلق كرد(حوا)كه ناقص العقل بود و از او مانند یك موجود كامل (آدم)امتحان گرفت وسپس هر دو را از درگاه الهی بیرون راند و آنها را مجازاتی یكسان كرد! كدام عقل سلیمی این را می پذیرد؟ بنابراین در اساس خلقت خداوند تفاوتی بین زن ومرد نیست اما درمسیر تكامل هر یك از این دو نوع انسان وظایف متفاوتی را پذیرفته اند كه هیچ یك دلیل بر برتری دیگری نیست. ان اكرمكم عندالله اتقیكم اینكه زن می تواند فرزندی به دنیا آورد ویا انكه دارای روح لطیفی است دلیل ضعف زنان نیست. استاد شهید مطهری در كتاب نظام حقوق زن در اسلام در صفحه119می فرماید: خدا در قران می فرماید زمین و آسمان و ابروبادو گیاه و حیوان همه برای انسان آفریده شده اما هرگز نمی گوید كه زن برای مرد آفریده شده است. اسلام می گوید(هن لباس لكم و انتم لباس لهن) زنان زینت وپوشش شما هستند و شما زینت وپوشش آنها. بنا براین هر كدام از زن ومرد جلوه ای از وجود خدا هستند مرد جلوه جلالیت وزن جلوه رحمانیت خدا. و البته می دانیم كه خداوند در اكثر مواقع رحمانیتش بر جلالیتش غلبه دارد. در روایت است كه همان طور كه مادر به فرزندانش عشق می ورزد خداوند مخلوقاتش را دوست دارد بلكه عشق خدا به مخلوقاتش بیش از عشق مادر به فرزندش است. عارف صاحب نام مولانای عزیز می فرماید: مؤنث یا مذكر بودن در طی مسیر الهی نمی تواند مسئله ای باشد روحی كه به سوی خدا می رود بالاتر از این تفاوت های مادی می باشد ومانند حیات مادی و طبیعی نیست كه از خشك و تر این دنیا به وجود آمده باشد وبه امور مادی وابسته باشد پس نباید آنها را مقایسه كردزیرا این تفاوت هادر عالم برین وروحانی نخواهد بودپس روح جنس زن با روح جنس مرد هیچگونه تفاوتی ندارد ودر هر قالبی جلوه كند تجلی گاه خداوند و اوصاف كمال حق خواهند بود. از دید گاه مولانا عقل ونفس نمادی اذمرد وزن هستندآنها دوبعد یك حقیقت اندوالبته این زن است كه مارا به سوی عقل وحق رهبری می كندزیرا مظهر كمال خلقت میباشدهم از این جهت كه بعد از مرد آفریده شده است پس نسبت به موجود قبلی (آدم) كامل تر است و دیگر اینكه زن علتی برای وجود انسان های بعدی گشته است. ((اسلام برای شما انقدر احترام قا ئل است كه برای مردان نیست)) امام خمینی صحیفه نور ج5ص177 زن در آیات قرآن یكی از مواردی كه می توان به عنوان حربه ای علیه زنان استفاده كرد كما اینكه استفاده هم شده سوره آل عمران آیه36-ولیس الذكر كالانثی- است . این آیه را به دو گونه تفسیر كرده اند:عده ای می گویند چون جنس مرد بهتر است واز ویژگی های خاص به خود برخوردار است.پس آیه را باید به طور معكوس معنا كرد چرا كه تشبیه یك تشبیه معكوس است بنابرین آیه به این گونه معنا می شود كه : زن چون از هر حیث از مقام پایینی برخوردار است به همین دلیل خود مادر حضرت مریم نیزاعتقاد خوش را مطابق با واقع بیان می كند كه زنان مثل مردان نیستند. این درحالی است كه عقیده بعضی درست بر خلاف این است ومی گویند این یك تشبیه معكوس نیست بلكه یك تشبیه اصل و مستقیم است.زیرا می خواهد بگوید: نقش وتوانایی مرد هرگز به نقش و تواناییزن نمی رسد چرا كه ظرافت های زن منحصر به خودش است.بنابرین مرد نمی تواند نقش زن را ایفا كند. در اینجا بهتر است به اصل آیه توجه دقیق تری نماییم. (به یاد آور آنگاه كه زن عمران گفت:پروردگارا من عهد كردم فرزندی كه در رحم من است رادر راه خدمت به تو آزاد كنم پس این عهد را پذیرا باش كه تو شنونده خواسته های بندگانت هستی و به همه اسرار وحوال آنان آگاهی.پس وقتی فرزند رابزایید گفت: پروردگارا فرزندی كه زادم دختر است وخدا بر آنچه زاییده شده داناتر است وپسر ودختر یكسان نخواهد بود .) در تفسیر جمله معترضهچند نظر است یكی اینكه جمله اول« وخدا بر آنچه زاییده شده داناتر است» از خدا است، ولی جمله دوم یعنی «وپسر ودختر یكسان نخواهد بود » گفته زن عمران است كه مرد مثل زن نیست ونظر دیگر اینكه هر دوجمله از زن عمران است تا تطبیق با اندیشه زن عمران كند كه نذر وعهد باخداكرده بود تافرزندش را در راه خدمت به خدا آزاد كندو جمله اول سلب اختیار واراده خود در برابر اراده حق می نماید و نظر دیگر اینكه هردو جمله از آن خداوند است. مرحوم علامه طباطبایی نظر سوم را پذیرفته است وچنین استدلال می كند كه: «اگر این دو جمله معترضه ویا حتی جمله دوم از زن عمران بودنخست اینكه لزومی نداشت كه مرد در جمله دوم مقدم بر زن بدارد بلكه باید می گفت زن مثل مرد نیست ودیگر اینكه زن عمران از باب حسرت واندوه به آنچه می خواسته نرسیده است،این عبارت را بر زبان جاری ساخته باشد كه مرد مثل زن نیست ،برتری این دو را در ذات حق می داندو بس. بر فرض چیز هایی كه در ذهن زن عمران برای خدمت این مرد در راه خدا می گذشت.نهایت امر آن بود كه او یك عیسایی شود كه مریضانی را شفا دهد مردگانی را زنده كند. در حالی كه عمیق ترین و عجیب ترین قدرت نمایی در خدا آفرینش زن بود چرا كه به وسیله مریم كلمه الله تمام گردید وعیسی از مریم بدون پدر به دنیا آمد.فرزندی كه نشانه ذات حق بر عالمیان قرارگرفته است در گهواره بامردم سخن می گوید واز یك زن فرزندی بدون پدربه دنیا آید كه كلمه ای از كلمات اله باشد.خداوند اراده كرده برای تثبیت موقعیت آفرینش خویش بار دیگر مثلی برای آدم ابوالبشر درجامعه بیاورد تا افكار متزلزلی كه درمورد خلقت آدم شك داشتند را از تزلزل بیرون بیاورد بدین معنا كه آدم ابوالبشر بسان عیسی كه بدون پدر از رحم مادر بیرون آمد.بنابراین لیس الذكر كالانثی گفته خداوند است كه می خواهد به ارزش های وجودی زن بپردازدو سوم اینكه وقتی این گفته را سخن زن عمران بگیریم باید عبارت را با توجیه معنا كنیم.پس عبارت به صورت عكس لیس الذكر كالانثی،زن هرگز مثل مرد نیست معنا می شود وتا میتوان ظاهر عبارت را همان گونه كه هست معنا نمود،نوبت به زحمت ودردسر تاویل عبارت نمی رسد» تفسیر المیزان ج3ص171اما به نظر می رسد كه از این واقعه نذر مادرمریم (س) و تولد حضرت مریم (س)وسپس زندگی او در معبد وپس از آن تولد حضرت عیسی (ع)می توان نتایج دیگری هم گرفت.آیا در آن زمان مردان به طور كامل معبد ومحل پرستش خدا را مخصوص به خود كرده بودند واز ورود زنان ممانعت می كردندو زنان را موجوداتی پست ویا حتی رذل می پنداشتند با وجود مریم در معبد وحمایت هایی كه از جانب خداوند از مریم شد از قبیل اینكه فرشتگان با او هم صحبت شدند و یا اینكه از بهشت برای او غذا می آوردند می توان نتیجه گرفت كه خداوند به طور مستقیم از حقوق زنان دفاع نمود وبرای مردانی كه سال ها درمعبد عبادت خدا را می كردندوخود را برتر از مردان عادی می دید – چه برسد به زنان – حمایت های خداوند از مریم (س)قابل فهم نبود. انسانیت ازدو جنس نر و ماده است واز كمالاتی بهرهمند است كه بخشی از آن كمالات مربوط به زن است و بخشی مربوط بهمرد است پس نادیده گرفتن كمالات زن ضربه به انسانیت است. البته با گذشت زمان ودر طول تاریخ زنان امروز با سال هی پیشین تفاوت های زیادی دارند. امروز یك زن احساس شخصیت انسانی می كندو طومار ننگین زمان جاهلیت را در هم پیچیده است زنی كه مظهر عفت و عظمت است خود را از لجنزار ناپاكی ها وبزهكاری ومعصیت بیرون كشیده وبه خود سازی وكمالات خویش پرداخته است به امید روزی است كه بتواند نقش محوری خود را آن گونه كهباید درعرصه های زندگی اجتماعی وسیاسی و فرهنگی بیش از پیش به نمایش بگذارد. سرگذشت زن در تاریخ اسلام « اسلام اول مذهبی است كه در ترقی واصلاح حال زنان قدم های وسیعی بر داشته است» گوستا لوبون ، تمدن اسلام ص 532 این اسلام نیست كه موجب جبهه گیری های نادرست گردیده بلكه اعمال بعضی از زمامداران در طول تاریخ متاسفانه با نام اسلام موجب خدشه دار شدن تعالیم اسلام گشته است. در حالیكه خداوند مرد وزن را یكسان مورد خطاب قرار می دهد وكار هایشان را طبق یك میزان ارزیابی می كند. درتاریخ طبری می خوانیم كه پس از هجرت مسلمین از مكه به مدینه عمر نزد پیامبر می آید و از ایشان گله می كند كه : ملاطفت واهمیت تو به زنان باعث شده كه زنان ما مثل سابق كه در مكه بودیم تابع نظرات ما نیستند این نشان می دهد كه كسی بعداَ زمام ورهبری مسلمین را به عهده می گیرد چقدر و تا چه اندازه هنوز زندگی دوران جاهلیت را می پسندد و درمقابل پیامبر می ایستد وهم او زمان كه به خلافت می رسد سخت گیری هایی شدیدی نسبت به زنان روا می دارد كه اولین آن رفتار وقیحانه اش نسبت به دختر پیامبر است .وبه تدریج و مرور زمان رفتار های پیامبر با زمان در لایه های تاریخ وزمان به فراموشی سپرده می شود.پیامبری كه دختران را از زنده به گور شدن نجات داد و بر دستان دخترش بوسه می زد ودر جمع همگان زمانی كه فاطمه(س) وارد می شد به احترام او می ایستاد وهرگاه از سفر باز می گشت اولین جایی كه می رفت منزل فاطمه (س) بود وبه نظر می رسد همین رفتار های ناشی از جاهلیت عرب بود كه اسلام را باعث انحراف اسلام ناب محمدی ازمسیر اصلی خویش گشت. آری اسلام منحرف شد ونظر دختر پیامبر نسبت به جانشینی حضرت علی (ع) را نپذیرفتند و چه ظلم ها كه بر او روا نشد ونظرات پیامبر اسلام محمد(ص) رحمه العالمین در مورد زنان هم توسط جامعه عرب بدوی تحریف شد . سوالی كه در اینجا مطرح است آیا این مردم تنگ نظر اگر پیامبر دارای فرزند پسر نیز بود همین كار ها و همین ظلم ها را در حق او می كردند. به نظر می رسد بعد از تولد مریم(س) كه خداوند مستقیم به دفاع از حقوق زنان پرداخت بار دیگر دست تقدیر وحكمت خداوند بود كه به آخرین پیامبرش فرزند دختر اعطا كرد ودر قران می فرماید كه ما به تو كوثر اعطا كردیم«انا اعطیناك كوثر» آیا همه اینها دلیل بر این نیست كه خداوند می خواهد انسان ظالم و جاهل را متوجه چیزی كند؟ آیا بزرگترین گردهمایی مسلمانان جهان در ایام حج مسلمانان اعمال هاجر همسرابراهیم پیامبر را تكرار نمی كنند و عشقی كه او به فرزندش داشت و هفت بار بین كوه صفا و مروه را به دنبال آبی برای فرزندش می دود راتمرین نمی كنند؟ آیا همه اینها بیانگر توجه خداوند به موجودی به نام زن نیست كه بدون هیچ چشمداشت وتوقعی عشقی خالصانه را به فرزند و همسرش اعطا می كند؟همانطور كه خداوند بدون اینكه به ما مخلوقاتش نیازی داشته باشد عشق می ورزد.عشقی كه شاید هرگز مخلوقات قادر به درك عظمت آن نیستند. و خداوند عشق زن را پاس داشت زیرا كه همه مسلمانان در هنگام طواف خانه خدا باید به دور قبر هاجر نیز بگردند. عشق عطیه ایست الهی و در همه موجودات در حد خود به حق عشق می ورزندو عشق به آفریدگان خدا نیز از آن رهگذر است كه پرتو ذات حق اند و عشق مجازی پل عشق حقیقی است. اما در واقع حقوقی كه اسلام برای زنان شناخت،به تدریج از آنان سلب شد واختیارات شان رفته رفته بیش از پیش تنگ ومحدود گردید تا آنجا كه هرچه از آغاز نهضت اسلامی می گذرد دور می افتیم موقعیت اجتماعی زنان بدتر و وضعشان اسف بار تر می گردد برای مثال خلیفه فاطمی مصر،دستور داده بود تا اسكافان موزه(كفش) زنان ندوزند وزنان قطعا از خانه بیرون نیایند وهفت سال بر این منوال گذشت. همچنین ملك فخرالدین كرت نیز در سال700 هجری قمری در هرات دستور دادكه عورات به روز از خانه به درنیاید وهر عورتی كه به روز بیرون آیدشمس الدین قادسیكه محتسب است چادر او را سیاه كند و او را سر برهنه به محله ها و كوی ها برآرد تاتجربه دیگران باشد.«كوچه هفت پیچ دكتر محمد ابراهیم باستانی پاریزی ص55» شاید این گروه از جانشینان ناسزاوار پیامبر(ص) این سخن ایشان را هرگز نشنیده بودند كه هر كه زنی را از خود بیازارد دریچه ای از جهنم را بر خود گشاده است. در حدیثی دیگر از پیامبر در مجمع السادات آمده است كه از علامات صدق ایمان شدت محبت به زنان است و دیگر اینكه هر كه در دلش محبت زنان فزونی گیرد فضیلت و ایمان وی بیشتر شود ورسول خدا(ص)فرمود –مااكرم النساء الاكریم و لااهانهن الا لیئم-گرامی نداشت زنان را مگر بزرگواران وبه ایشان اهانتننمود مگر پست و فرو مایه هاو نیز -اكمل المؤمنین ایمانا احسنهم خلقا والطفاهم باهله-كامل ایمان ترین مردم خوش خلق ترین آنها اهل خوش است. وباز در خبر است كه پیامبر اسلام از نظر احترام زن برای همه همسران خویش ركاب می گرفت واغلب زانو بر زمین می گذاشت تا زنان پا بر زانویش نهاده وسوار شوند .و عروه از عایشه روایت می كند كه پیامبر هرگز ن زنی ونه خادمی را كتك نزد.بنابرین آنچه درقران آمده تنها تعدیل رفتار اعراب جاهلی است كه چنانچه اگر فردی در اثر ضرب وشتم حتی قرمز شود باید دیه پرداخته شود. محمد(ص)پیامبر رحمت آخرین سخنانش در آستانه رحلت توصیه ای درباره زنان بود: الله ،الله فی النساء فانهن عوان بین ایدیكم از این رفتارها وسفارشات اكید پیامبر(ص)چنین بر می آید كه وی می خواسته با كردار وگفتار الگو وسر مشق حسن سلوك با زنان باشد و شاید نیازی به ارائه اسوه ونمونه پیروی نبود اگر مردان روزگر با زنان رفتار نیكو وشایسته داشتند. سیمای زن درفرهنگ ایران جلال ستاری ص 99 البته در طول تاریخ بزرگانی نیز چون علامه شلتوت فیلسوف بزرگ اسلامی وابن رشد كه تاثیر او در نهضت فكری وعلمی غرب مشهود است از حكمایی هستند كه سخت به دفاع از انسانیت زن برخاسته و از این حیث پیشوای نهضتی است كه سال های بعد یعنی درقرن نوزدهم در بلاد غرب بر پا شد. و همچنین محی الدینعربی و مولانا نیز بوده اند كه از حقوق زنان دفاع كردند. مولانای عزیز در مثنوی زن را پرتویی از جمال وزیبایی حق می داند ومی فرماید :پرتوی حق است آن معشوق نیست خالق است آن گوئیا مخلوق نیست بنابراینبا مشاهده زن از جنبه ظاهری و باطنی به جمال الهی پی می بریم.مولانا معتقد است كه زن از قدرت حیات بخش خلاقیت برخوردار است بنابراین زن كانونی است برای تجلی حق كه با قدرت خلاقه ذات حق یگانگی دارد. همچنین محی الدین عربی در شرح این شعر از مولانا می گوید: باید دانست كه شهود حق سبحانه مجرد از مواد ممكن نیست وشهود او در ماده انسانی كامل تر است ازشهود او درغیر انسان ودر افراد انسان شهود اودر كامل تر از شهود او در مرد است زیرا كه شهود حق یا به صفت فاعلیت است یابه صفت منفعلیت است،یا به حسب هر دو كه هم فاعل باشد هم منفعل، پس مرد وقتی حق را در ذات خود،از حیثیی كه ظهور زن از مرد است مشاهده كرد حق را در فاعلو وقتی مشاهده كرد حق رادر ذات خود بی ملاحظه ظهور زن از خویش مشاهده كرد حق را درمنفعل،زیرا كه وی منفعل است از حق،بلاواسطه كه مخلوق اوست.و وقتی كه حق را در زن مشاهده كرد،پسحق را مشاهده كرد درفاعلومنفعل هر دو،وفاعلیت حق درصورت زن از آن است كه دراین مظهر تصرف می كند ادامه خواندن مقاله در مورد مطالعات معماري و شهر سبررسي اجمالي هويت زن در اسلامازي اصفهان

نوشته مقاله در مورد مطالعات معماري و شهر سبررسي اجمالي هويت زن در اسلامازي اصفهان اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>