Quantcast
Channel: دانلود فایل رایگان
Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

مقاله حجاب

$
0
0
 nx دارای 105 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : مقدمه:هیچ طلا فروشی، طلاهایش را بر سر کوی و برزن، فریاد نمی کند.هیچ دستفروشی، بر سر چهارراه، گوهر نمی فروشد. این سیب و پیاز و هندوانه است که بر سر کوی و برزن فریاد می شود و این سیگار و آدامس و شکلات است که بر سر چهارراه ها و کنار خیابان ها عرضه می گردد.آهای! دختران جهان! در همه شما رگه هایی از طلای معنویت هست. جنس وجود شما از لبو و شلغم و شکلات نیست. بگردید، گوهرهای وجودتان را پیدا کنید. هست، حتماً هست. گوهر فطرت، بی تردید در همه شما هست. ممکن است گرد و خاک گرفته باشد، ممکن است در زیر لایه هایی از غبار نسیان و عصیان، مدفون شده باشد، ممکن است لغزش و گناه، آلوده اش کرده باشد، ممکن است دوده هایی از کنده جهالت برمی خیزد، به سیاهی اش کشانده باشد، امّا همت، بی تردید هست.روزگار، روزگار بدی است. هیچکس از گوهر رایگان کنار خیابان چشم نمی پوشد و به دنبال صاحبش نمی گردد. من یکبار در اروپا دیدم که مردی پا بر روی گلهای نورسته می گذاشت و هیچکس او را شماتت نمی کرد. دیدم که دختری دندانهای نجابتش را می کشید و همه برایش هورا می کشیدند; بعدها او را با دندان مصنوعی ندامت دیدم که آدامس حسرت می جوید. و زنی را دیدم که قلب نازک خود را بر روی بند هوس پهن کرده بود و دست های باد، آن را تکان می داد. و دختری را دیدم- در مجلسی- که دورجنازه نجابت خود می چرخید و در سوگ حیای خود، بلند فاتحه می خواند و دیگران برایش کف می زدند. و مردی را دیدم که در چشمهایش دشنه می ساخت و دختران نابینا به او سلام می کردند. و زنی را دیدم که به امید شانس محبت، یک عمر، اعانه رابطه می خرید.پس تا زمانیکه بر چکاد قلّه ایمان ایستاده اید، هیچ سیلی دامن عفاف شما را تر نمی کند. امّا; امّا روشن و پاک ماندن و آلوده نشدن، ساده نیست. هوشیاری مستمر و همتی عظیم می طلبد، وقتی که شما در قلعه های محکم عفاف و بیداری و حجاب، نشسته باشید، تیر زهرآگین هیچ نگاه و تعرضی نمی تواند قلبتان را زخمی کند.پس قدر این قلعه را بدانید و تمام هوش و حواستان را معطوف حراست و حفظ آن کنید.تقدیم به دختران، مرواریدان عفاف بخش اول: علت پیدا شدن حجابلزوم پوشیدگی زن در برابر مرد بیگانه یکی از مسائل مهم اسلامی است. در خود قرآن کریم درباره این مطلب تصریح شده است. علیهذا در اصل مطلب از جنبه اسلامی نمی توان تردید کرد. پوشیدن زن خود را از مردم بیگانه یکی از مظاهر لزوم حریم میان مردان و زنان اجنبی است، همچنانکه عدم جواز خلوت میان اجنبی و اجنبیّه یکی دیگر از مظاهر آن است. این بحث را در پنج بخش باید رسیدگی کرد:1 آیا پوشش از مختصات اسلام است و پس از ظهور اسلام از مسلمین به غیرمسلمین سرایت کرده است؟ یا از مختصات اسلام و مسلمین نیست و در میان ملل دیگر قبل از اسلام نیز وجود داشته است؟ 2 علت پوشش چیست؟چنانکه می دانیم در میان حیوانات هیچ گونه حریمی میان جنس نر و جنس ماده وجود ندارد، آنها آزادانه با یکدیگر معاشرت می کنند. قاعده اوّلی طبیعی این است که افراد انسان نیز چنین باشند. چه موجبی سبب شده که میان جنس زن و مردم حریم و حائلی به صورت پوشیدگی زن یا به صورت دیگر به وجود آید؟اختصاص به پوشش ندارد. در مطلق اخلاق جنسی جای چنین سئوالی هست. درباره حیا و عفاف نیز همین پرسش هست. حیوانات درمسائل جنسی احساس شرم نمی کنند ولی در انسان بالاخص در جنس ماده حیا و شرم وجود دارد. 3 فلسفه پوشش از نظر اسلام4 ایرادها و اشکالها5 حدود پوشش اسلامی چیست؟آیا اسلام طرفدار پرده نشینی زن است همچنانکه لغت «حجاب» بر این معنی دلالت می کند، یا اسلام طرفدار این است که زن در حضور مردم بیگانه بدن خود را بپوشاند بدون آنکه مجبور باشد از اجتماع کناره گیری کند؟ و در صورت دوم حدود پوشش چقدر است؟ آیا چهره و دو دست تا مچ نیز باید پوشیده شود یا ماورای چهره و دودست باید پوشیده شود اما چهره و دو دست تا مچ پوشیدنش لازم نیست؟ و در هر حال آیا در اسلام مسأله ای به نام «حریم عفاف» وجود دارد یا نه؟ یعنی آیا در اسلام مسأله سومی که نه «پرده نشینی» و «محبوسیّت» و نه «اختلاط» باشد وجود دارد یا خیر؟ و به عبارت دیگر آیا اسلام طرفدار جدا بودن مجامع زنان و مردان است یا نه؟ علت پیدا شدن حجابعلت و فلسفه پیدا شدن حجاب چیست؟ چطور شد که در میان همه یا بعضی ملل باستانی پدید آمد؟ اسلام که دینی است که در همه دستورهای خویش فلسفه و منظوری دارد چرا و روی چه مصلحتی حجاب را تأیید و یا تأسیس کرد؟ مخالفان حجاب سعی کرده اند جریانات ظالمانه ای را به عنوان علت پیدا شدن حجاب ذکر کنند، و در این جهت میان حجاب اسلامی و غیراسلامی فرق نمی گذارند، چنین وانمود می کنند که حجاب اسلامی نیز از همین جریانات ظالمانه سرچشمه می گیرد.در باب علت پیدا شدن حجاب نظریات گوناگونی ابراز شده است و غالباً این علت ها برای ظالمانه یا جاهلانه جلوه دادن حجاب ذکر شده است. ما مجموع آنها را ذکر می کنیم. نظریاتی که به دست آورده ایم بعضی فلسفی و بعضی اجتماعی و بعضی اخلاقی و بعضی اقتصادی و بعضی روانی است که ذیلاً ذکر می شود:1 میل به ریاضت و رهبانیت (ریشه فلسفی)2 عدم امنیت و عدالت اجتماعی (ریشه اجتماعی) 3 پدر شاهی و تسلط مرد بر زن و استثمار نیروی وی در جهت منافع اقتصادی مرد (ریشه اقتصادی)4 حسادت و خودخواهی مرد (ریشه اخلاقی)5 عادت زنانگی زن و احساس او به اینکه در خلقت از مرد چیزی کم دارد. به علاوه مقررات خشنی که در زمینه پلیدی او و ترک معاشرت با او در ایام عادت وضع شده است (ریشه روانی)علل نامبرده یا به هیچ وجه تأثیری در پیدا شدن حجاب در هیچ نقطه از جهان نداشته است و بی جهت آنها را به نام علت حجاب ذکر کرده اند و یا فرضاً در پدید آمدن بعضی از سیستم های غیراسلامی تأثیر داشته است در حجاب اسلامی تأثیر نداشته است یعنی حکمت و فلسفه ای که در اسلام سبب تشریع حجاب شده، نبوده است.همان طور که ملاحظه می شود مخالفان حجاب گاهی آن را زاییده یک طرز تفکر فلسفی خاص درباره جهان و لذات جهان معرفی می کنند و گاهی ریشه سیاسی و اجتماعی برای آن ذکر می کنند و گاهی آن را معلول علل اقتصادی می دانند و گاهی جنبه های خاص اخلاقی یا روانی را در پدید آمدن آن دخالت می دهند.ما هر یک از این علل را ذکر و سپس انتقاد می کنیم و ثابت می کنیم که اسلام در فلسفه اجتماعی خود به هیچ یک از این جهات نظر نداشته است و هیچ یک از آنها با مبانی مسلّم و شناخته شده اسلام وفق نمی دهد و در خاتمه به یک علت اساسی اشاره می کنیم که از نظر ما موجّه ترین آنها به شمار می رود. ریاضت و رهبانیّتارتباط مسأله پوشش با فلسفه ریاضت و رهبانیت از این جهت است که چون زن بزرگترین موضوع خوشی و کامرانی بشر است، اگر زن و مرد معاشر و محشور با یکدیگر باشند، خواه ناخواه دنبال لذت جویی و کامیابی می روند. پیروان فلسفه رهبانیت و ترک لذت برای اینکه محیط را کاملاً با زهد و ریاضت سازگار کنند بین زن و مرد حریم قائل شده پوشش را وضع کرده اند، کما اینکه با چیزهای دیگری هم که نظیر زن محرک لذت و بهجت بوده است مبارزه کرده اند. پدید آمدن پوشش طبق این نظریه، دنباله و نتیجه پلید دانستن ازدواج و مقدس شمردن عزوبت است. ایده ریاضت و ترک دنیا همان طوری که در موضوع مال فلسفه فقرطلبی و پشت پا زدن به همه وسائل مادی را به وجود آورده است، در مورد زن فلسفه تجردطلبی و مخالفت با جمال را ایجاد کرده است. بلند نگه داشتن مو که در میان سیکها، هندوها و بعضی دراویش معمول است نیز از مظاهر مخالفت با جمال و مبارزه با شهوت و از ثمرات فلسفه طرد لذت و میل به ریاضت است. می گویند کوتاه کردن و ستردن مو، سبب فزونی رغبت جنسی می گردد و بلند کردن آن موجب تقلیل و کاهش آن است.در اینجا بد نیست قسمتی از گفته برتراند راسل را در این موضوع بیاوریم.وی در کتاب زناشویی و اخلاق صفحه 30 می گوید: «بخصوص در قرون اول مسیحیت این طرز فکر سن پل (بولس مقدس) از طرف کلیسا اشاعه تمام یافت و تجرد مفهوم تقدس به خود گرفت و عده بیشماری راه بیابان پیش گرفتند تا شیطان را منکوب سازند، شیطانی که هر آن ذهن آنان را از تخیلات شهوانی مملو می ساخت. کلیسا ضمناً با استحمام به مبارزه پرداخت زیرا خطوط بدن، انسان را به طرف گناه می راند. کلیسا چرک بدن را تحسین کرده رایحه بوی بدن صورت تقدس را به خود گرفت زیرا باز به نظر سن پل نظافت بدن و آرایش آن با نظافت روح منافات دارد. شپش مروارید خدا شناخته شد;»اینجا این پرسش پیش می آید که اساساً علت تمایل بشر به ریاضت و رهبانیت چیست؟ بشر طبعاً باید کامجو و لذت طلب باشد. پرهیز از لذت و محروم کردن خود باید دلیلی داشته باشد. چنانکه می دانیم رهبانیت و دشمنی با لذت جریانی بوده که در بسیاری از نقاط جهان وجود داشته است. از جمله مراکز آن در مشرق زمین هندوستان و در مغرب زمین یونان بوده است. نحله «کلبی» که یکی از نحله های فلسفی است و در یونان رواج داشته است طرفدار فقر و مخالف لذت مادی بوده است.یکی از علل پدید آمدن این گونه افکار و عقاید، تمایل بشر برای وصول به حقیقت است. این تمایل در بعضی از افراد فوق العاده شدید است و اگر با این عقیده ضمیمه گردد که کشف حقیقت از برای روح آنگاه حاصل می شود که بدن و تمایلات بدن و جسمانی مقهور گردد، قهراً منجر به ریاضت و رهبانیت می گردد. به عبارت دیگر، این اندیشه که وصول به حق جز از راه فنا و نیستی و مخالفت با هوای نفس میسر نیست، علت اصلی پدید آمدن ریاضت و رهبانیت است. علت دیگر پدیده ریاضت آمیخته بودن لذات مادی به پاره ای از رنج های معنوی است. بشر دیده است که همواره در کنار لذت های مادی یک عده رنج های روحی وجود دارد. مثلاً دیده است که هرچند داشتن ثروت موجب یک سلسله خوشی ها و کامرانی هاست اما هزاران ناراحتی ها و اضطرابها و تحمل ذلت ها در تحصیل و در نگهداری آن وجود دارد. بشر دیده است که آزادی و استغناء و علوّ طبع خود را به واسطه این لذات مادی از دست می دهد؛ از این رو از همه آن لذات چشم پوشیده، تجرد و استغناء را پیشه خود ساخته است.شاید در ریاضت هندی، عامل اول و در فقر طلبی کلبی یونانی عامل دوم بیشتر موثر بوده است. علل دیگری نیز برای پدید آمدن ریاضت و گریز از لذت ذکر کرده اند. از آن جمله اینکه محرومیت و شکست در موفقیت های مادی مخصوصاً شکست در عشق سبب توجه به ریاضت می گردد. روح بشر پس از این نوع شکست ها انتقام خود را از لذت های مادی بدین صورت می گیرد که آنها را پلید می شناسد و فلسفه ای برای پلیدی آنها می سازد.افراط در خوشگذرانی و کامجویی عامل دیگر توجه به ریاضت است. ظرفیت جسمانی انسان برای لذت محدود است. افراط در کامجویی و لذات جسمانی و تحمیل بیش از اندازه ظرفیت بر بردن موجب عکس العمل شدید روحی مخصوصاً در سنین پیری می گردد. خستگی، سرخوردگی به وجود می آورد. تأثیر این دو علت را نباید انکار کرد ولی مسلّماً اینها علت منحصر نیم باشند. تأثیر این دو علت بدنی نحو است که پس از شکست ها و عدم موفقیت ها و یا خستگی ها و فرسودگی ها اندیشه وصول به حقیقت در روح بیدار می گردد. توجه به مادیات و غرق شدن در اندیشه های مادی، خود مانعی است برای اینکه انسان درباره ازلیّـت و ابدیّت و حقیقت جاودانی بیندیشد و در این جهت فکر و تلاش کند که از کجا آمده ام و در کجا هستم و به کجا می روم؟ اما همینکه به واسطه شکست و یا خستگی حالت گریز و بی رغبتی نسبت به مادیات در روح پدید آمد، اندیشه در مطلقات بلامزاحم مانده جان می گیرد. این دو عامل همیشه به کمک عامل اول سبب توجه به ریاضت می شود. و البته بعضی از افرادی که به سوی ریاضت کشیده می شوند تحت تأثیر این دو عامل می باشند نه همه آنها.   عدم امنیتریش دیگری كه برای به وجود آمدن پوشش ذكر كرده اند ناامنی است . در زمانهای قدیم بی عدالتی و ناامنی بسیار بوده است . دست تجاوز زورمندان و قلدران به مال و ناموس مردم بیباكانه دراز بوده است . مردم اگر پول و ثروتی داشتند ناچار بودند به صورت دفینه در زیر خاك پنهان كنند . علت مخفی ماندن گنجها این است كه صاحبان طلا و ثروت جرئت نمی كردنند كه حتی بچه های خود را از پنهانگاه ثروت خود آگاه سازند . می ترسیدند كه راز آنها بوسیله بچه ها فاش شود و مورد تجاوز و گزند قلدران واقع شوند . بدین ترتیب گاهی اتفاق می افتاد كه پدر با مرگ ناگهانی از دنیا می رفت و فرصت نمی كرد اسرار خود را به فرزندش بسپارد . قهرا دارایی او در زیر خاكها مدفون می ماند . جمله معروف « اُسْتُرْ ذَهَبَكَ وَ ذَهابَكَ وَ مَذْهَبَكَ » ( پول و مسافرت و عقیده خود را آشكار نكن ) یادگار آن زمانهاست . همانطور كه در مورد ثروت امنیت نبود ، راجع به زن هم امنیت وجود نداشت . هركس زن زیبایی داشت ناچار بود او را از نظر زورمندان مخفی نگه دارد ، زیرا اگر آنها اطلاع پیدا می كردند ، او دیگر مالك زن خود نبود . ایران دوره ساسانی ناظر جنایتها و فجایع عجیبی در این زمینه بوده است . شاهزادگان و موبدان و حتی كدخدا ها و ارباب ها هرگاه از وجود زن زیبایی در یك خانه مطلع می شدند به آن خانه می ریختند و زن را از خانه شوهرش بیرون می كشیدند . در آن موقع سخن از پوشش و حجاب نبود ، سخن از به اصطلاح قایم كردن و مخفی داشتن زن بود كه احدی نفهمد . ویل دورانت در كتاب تاریخ تمدن قضایای شرم آوری در این باره از ایران قدیم نقل می كند . كنت گوبینو دركتاب سه سال در ایران می گوید « حجابی كه هم اكنون در ایران است بیش از آن اندازه كه مستند به اسلام باشد مستند به ایران قبل از اسلام است . » و می نویسد كه در ایران قدیم مردم هیچ امنیتی در مورد زنها نداشتند . درباره انوشیروان – كه به غلط او را « عادل » خوانده اند – نقل شده كه وقتی یكی از سرهنگان ارتش او زنی زیبا داشت . انوشیروان به قصد تجاوز به زن او در غیاب او به خانه اش رفت . زن جریان را برای شوهر خود نقل كرد . بیچاره شوهر دید زنش را كه از دست داده سهل است جانش نیز در خطر است . فورا‍ً زن خویش را طلاق گقت . وقتی انوشیروان مطلع شد كه وی زنش را طلاق داده است به او گفت شنیدم یك بوستان بسیار زیبایی داشته ای و اخیرا آن را رها كرده ای ، چرا ؟ گفت جای پای شیر در آن بوستان دیدم ترسیدم مرا بدرد . انوشیروان خندید و گفت دیگر آن شیر به آن بوستان نخواهد آمد . این ناامنی ها اختصاص به ایران و به زمانهای قدیم نداشته است . داستان اذان نیمه شب كه در داستان راستان آورده ایم نشان می دهد كه چگونه مشابه این جریانها در دوران تسلط مردم ماوراءالنهر بر دستگاه خلافت بغداد ، در بغداد هم رواج داشته است . در همین زمانهای نزدیك خودمان یكی از شاهزادگان در اصفهان از اینگونه تجاوزها زیاد داشته است و مردم اصفهان قصه های زیادی از زمان حكومت او نقل می كنند . ما وجود ناامنی ها و بی عدالتی های زمان گذشته و تاثیر آنها را در مخفی كردن زن منكر نیستیم .مسلما حجاب های افراطی و عقاید افراطی درباره پوشیدن زن معلول همین نوع جریان های تاریخی است . ولی باید ببینیم آیا فلسفه پوشش زن در اسلام همین امر بوده است ؟ اولا این سخن درست نیست كه در عصر ما امنیت كامل از نظر زن برقرار است . در همین دنیای صنعتی اروپا و آمریكا كه به غلط آن را « دنیای متمدن » می نامیم ، احیانا آمارهای وحشت آوری از زنای به عنف می خوانیم ، چه رسد به دنیای به اصطلاح نیمه متمدن و تمام وحشی . تا در جهان حكومت شهوت برقرار است هرگز امنیت ناموسی وجود نخواهد داشت . منتها شكل قضیه تفاوت می كند . یك وقت كسی مانند فلان خان و فلان قلدر مامور مسلح می فرستاد و زن كسی را از خانه اش بیرون می كشند ، یك وقت دیگر زنی را در یك مجلس شب نشینی و در خلال رقص و دانس « قر» می زنند و او را از شوهر و فرزند آواره می كنند . اینگونه حوادث و یا حوادثی از قبیل ربودن زنان و دختران بوسیله تاكسی یا وسیله دیگر زیاد اتفاق می افتد و در روزنامه ها می خوانیم . در روزنامه اطلاعات مورخ 6/9/47 تحت عنوان « زنان آمریكا در معرض خطر حملات جنسی » می نویسد : « واشنگتن آسوشیتد پرس – سه پزشك محقق امریكایی در گزارشی كه برای دولت امریكا تهیه كرده اند اعلام نموده اند كه در میان ایالات امریكا لوس آنجلس از لحاظ میزان « زنای به عنف » مقام اول را دارد و واشنگتن مقام سیزدهم را حائز است . البته این بدان معنی نیست كه زنان و دختران در واشنگتن از حملات جنسی در امانند ، اما امنیت آنها از بسیاری از شهرهای بزرگ امریكا بیشتر است . در هر صدهزار جمعیت لوس آنجلس 52 مورد زنای به عنف وجود دارد در حالیكه در واشنگتن این رقم 7/17 می باشد . در نیویورك در مدت شش ماه 3000 شكایت از هتك ناموس به زور به اداره پلیس رسیده است . سن این عده شاكیان بین شش سال تا هشتادوهشت سال بوده و قست اعظم شاكیان چهارده ساله بوده اند . »پس این ادعا كه در عصر ما امنیت ناموسی كامل برقرار است و صاحبان نوامیس باید از این نظر خاطرشان جمع باشد یاوه ای بیش نیست . ثانیا فرض كنیم امنیت ناموسی كامل در جهان برقرار شده و تجاوز به عنف دیگر وجود ندارد و هر تجاوزی كه به نوامیس مردم می شود از روی رضای طرفین است ، ریشه نظر اسلام درباره پوشش چیست ؟ آیا نظر اسلام به عدم امنیت بوده تا گفته شود اكنون كه امنیت كامل برقرار شده دلیلی برای پوشش نیست ؟ مسلما علت دستور پوشش در اسلام عدم امنیت نبوده است . لااقل علت منحصر و اساسی عدم امنیت نبوده است ، زیرا این امر نه در آثار اسلامی به عنوان علت پوشش معرفی شده است و نه چنین چیزی با تاریخ تطبیق می كند . در میان اعراب جاهلیت پوشش نبود و در عین حال امنیت فردی به واسطه زندگی خاص قبیله ای و بدوی وجود داشت ؛ یعنی در همان وقت كه در ایران ناامنی فردی و تجاوز به ناموس به حد اعلی وجود داشت و پوشش هم بود ، در عربستان اینگونه تجاوز بین افراد قبائل وجود نداشت . امنیتی كه در زندگی قبیله ای وجود نداشت امنیت اجتماعی یعنی امنیت گروهی بود و این گونه عدم امنیت ها را پوشش نمی تواند چاره نماید . به این معنی كه قبیله ای به قبیله دیگر شبیخون می زد . در این شبیخون ها كه به وسیله قبیله بیگانه انجام می شد همه چیز دستخوش غارت می گردید ، هم مرد اسیر می شد و هم زن ، پوشش زن برای او امنیت نمی آورد . زندگی اعراب جاهلیت با همه تفاوت عظیم و فاحشی كه با زندگی صنعتی و ماشینی عصر ما داشته ، از این جهت مانند عصر ما بوده یعنی فحشا و زنا حتی در مورد زنان شوهردار فراوان بوده است . ولی بخاطر یك نوع دموكراسی و نبودن حكومت استبدادی كسی زن كسی را به زور از خانه اش بیرون نمی كشید . با این تفاوت كه نوعی عدم امنیت فردی در زندگی ماشینی امروز هست كه در آن عصر نبود . پوشش برای جلوگیری از تجاوز كسانی است كه در یك جا زندگی می كنند . بر حسب خوی و عادت قبیله ای بین افراد یك قبیله این جور تجاوزها وجود نداشته است . لهذا نمی توانیم بگوییم كه اسلام صرفا به خاطر برقرار ساختن امنیت دستور پوشش را وضع كرد . فلسفه اساسی پوشش چیز دیگر است كه توضیح خواهیم داد . در عین حال نمی خواهیم بگوییم مساله امنیت زن از گزند تجاوز مرد به هیچ وجه مورد توجه نبوده است بعدا در آنجا كه به تفسیر آیه « جِلباب » می پردازیم خواهیم دید كه قرآن كریم بدین اصل توجه داشته است . مدعی این موضوع نیز نیستیم كه در عصر ما این فلسفه بی مورد است و امنیت كامل برای زن از ناحیه تجاوزات مردانه برقرار است . تجاوزات به عنف كه در كشورهای به اصطلاح پیشرفته همه روزه رخ می دهد ، در روز نامه های ما هم منعكس است . ادامه خواندن مقاله حجاب

نوشته مقاله حجاب اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>