nx دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
تحقیق تلقیح مصنوعی
مقدمه:همگام با گسترش حوزه دانش بشری و ظهور دستاردهای نو در قلمرو علوم تجربی، مسائل و موضوعات پیچیده فقهی و حقوقی نیز پدیدار آمده، تلقیح مصنوعی نیز یكی از مسائل نو پیداست كه پیشرفت دانش پزشكی آن را به عرصه فقه و حقوق كشانده و از آنجا كه قوانین و مقررات حقوقی ما ریشه در احكام مذهبی دارد، هیچ حقوقدان و اندیشمندی در دانش حقوق، نمی تواند بدون بهره مندی از این منبع عظیم، در جهت قانونی كردن چنین مسائل جدیدی گام بردارد، بلكه نخست باید فقیهان جواز شرعی آن را تایید و حكم وضعی آن را روشن كنند، سپس به صورت ماده یا مواد قانونی درآید.
تحقیق حاضر در طی 3 بخش به بررسی فقهی، حقوقی و جزای تلقیح مصنوعی می پردازد؛ در بخش اول آن كه عهده دار قسمت فقهی است، نظر به نفس و حكم آن در صورتی كه ملازم و یا متوقف بر ارتكاب فعل حرامی باشد؟ و در بخش دوم به بررسی حقوقی نسبت طفل حاصل از تلقیح مصنوعی می پردازیم، چرا كه با معلوم شدن نسب طفل، وضعیت های دیگر او نظیر حضانت و سرپرستی، وراثت و نكاح روشن می گردد.و در بخش سوم به بررسی جرایی تلقیح مصنوعی می پردازیم.
پیشینه ی تاریخی لقاح مصنوعیدانش پزشكی با پیشرفت های جدید خود توانسته است كمك شایان توجهی به تولید نسل انسان بنماید و به وسیله تلقیح مصنوعی و رفع بعضی از نواقص و عیوب مردان نظیر عنن، یا انزال سریع و یا معالجه عیوب مجاری تناسلی زنان یا مردان، آرزوی كسانی كه سالیانی دراز در انتظار فرزند به سر می برند را به تحقق برساند. قابل ذكر است كه مسئله تلقیح، ابتدا در حیوانات اهلی به منظور اصلاح نژاد یا تكثیر نسل به كار می رفت. در آغاز، این كار را یكی از دانشمندان آلمانی به نام “Lubwing Jacobi” در سال 1765م روی ماهیها انجام داد. چند
سال بعد یك دانشمند و كشیش ایتالیایی به نام پرفسور “Spalanzoni” تلقیح را روی سگها آزمایش كرد و نتیجه مثبت گرفت و بالاخره در اواخر قرن نوزدهم یكی از دانشمندان روسی به نام “John hunter” تلقیح مصنوعی در حیوانات چهار پا را عملی ساخت كه این روش فعلا نیز مورد استفاده قرار می گیرد. به دنبال موفقیت این آزمایشها در حیوانات، دامنه تلقیح مصنوعی به انسانها نیز سرایت نمود و این آزمایش ها در مورد انسان، در كشورهای مختلف از قبیل فرانسه، انگلستان به اجرا درآمد. یك دانشمند انگلیسی به نام “Elielve” در سال
1799م، گزارشی در این زمینه به دولت انگلستان داد. در فرانسه ده مورد تلقیح مصنوعی در زنان انجام گرفته است كه قدیمی ترین آنها را مربوط به سال 1838م، دانسته اند. ده سال بعد یكی از دانشمندان فرانسوی موسوم به “Cerard” گزارش داد كه از 72 زنی كه تلقیح مصنوعی شده اند، 41 نفر آنها از این طریقه بارور گردیده اند و تقریبا از سال 1914م، موضوع تلقیح مصنوعی كاملا توجه پزشكان و علما را به خود معطوف داشت. در سال 1914م، یكی از پزشكان انگلیسی مقیم مصر موسوم به دكتر”جامسیون” شنیده بود كه در میان بدویان طریقه ای برای معالجه زنان عقیم وجود دارد كه گاه منجر به آبستن شدن زنها و گاهی منتهی به فوت آنان می گردد. این موضوع نظر پزشك مزبور را به خود جلب كرد و در اثر
بررسی دریافت كه زنان بدوی به قطعه ای از پشم اصنون می خوانند و بعد آن را به زنان نازا می دهند تا به رحم خود بمالند و معتقد بودند كه زن حامله می شود یا می میرد. این پزشك پس از تحقیقات بیشتر دریافت كه زنان بدوی پشم را به نطفه مردان آغشته و سپس آن را به زن عقیم می دهند تا استعمال نماید، كه علاوه بر نطفه مقدار زیادی میكروبهای مضر موجود در پشم وارد رحم زن می گردند و اگر زن بنیه قوی داشت در مقابل میكروبها مقاومت می كرد والا از پای در می آمد و تلف می شد. دكتر”جامسیون” پس از خاتمه جنگ جهانی اول به انگلستان مراجعت كرد و درصدد برآمد به وسیله تلقیح مصنوعی( كه قبلا آزمایش شده بود و بدویان و صحرانشنان نیز به عنوان ورد و جادو از آن استفاده می كردند) و از راه صحیح علمی هزاران زن را كه آرزوی مادر شدن داشتند بارور مند و به وسیله لوله آزمایش، نطفه مرد را به رحم زن منتقل نماید تا بدین وسیله خانواده های زیادی را كه از نداشتن فرزند تهدید به نابودی و متلاشی شدن می گردیدند نجات دهد؛ و از این رهگذر، گاهی به علت بی ثمر بودن منی شوهر، از نطفه مردان بیگانه استفاده می نمود.
رواج تلقیح مصنوعی در انگلستان و هجوم زنان بی فرزند به بیمارستانهای لندن موجب شد كه موضوع تلقیح مصنوعی در مجلس عوام انگلستان مطرح و وزیر بهداری وقت استیضاح و دولت تخلصه گردد؛ كه چرا تولد این گونه اطفال را مانند سایر اطفال شرعی و قانونی به ثبت نمی رسانند.1
حقوق تطبیقی تلقیح مصنوعیموضوع تلقیح مصنوعی در نهمین كنگره بین المللی حقوق جزا(این كنگره از 24 الی 30 اوت 1964 در شهر لاهه، مركز كشور هلند برگزار گردید) مورد بحث و بررسی قرار گرفت. شعبه دوم كنگره مزبور كه نسبت به جرایم علیه خانواده و جرایم جنسی مطالعه و بررسی می كرد، تلقیح مصنوعی را چنین مورد بحث و گفتگو قرار داد: چون در این اواخر عده ای به وسیله تلقیح مصنوعی صاحب فرزند می شوند، مسائل ناشی از این امر در خور بررسی است. مسئله باید از دو نظر مورد توجه واقع شود به یكی موردی كه حاملگی به وسیله نطفه شوهر صورت می گیرد، دیگر در موردی كه حاملگی به وسیله نطفه شخصی غیر از شوهر انجام می گیرد.
رد فرض اول در صورتی كه زن و شوهری بخواهند صاحب فرزند شوند، ولی شوهر بدون اینكه عقیم باشد، نتواند وظایف زناشویی را انجام دهد، نطفه با وسیله طبی مخصوص گرفته و به زن تلقیح می شود كه در این مورد هیچ گونه اتكال حقوقی و جزایی پیش نمی آید و علم طب و جراحی به چنین مردی امكان می دهد از نعمت فرزند، برخوردار گردد. فرزندی كه از این راه به وجود می آید متعلق به شوهر است. اما در مورد فرض دوم، مشكلات فراوانی روی می دهد. این مورد وقتی است كه برای شوهر امكان انجام وظایف زناشویی هست، ولی به
علت نازایی نمی تواند دارای فرزند شود و زن آرزوی داشتن فرزند را دارد و اگر زن بخواهد طفلی نه از طریق غیرمشروع داشته باشد باید به تلقیح مصنوعی متوسل شود و اگر بدون رضایت شوهر دست به این كار بزند اشكالات فراوان ایجاد می گردد زیرا فرزندی كه از این راه به دنیا می آید فرزند شوهر نیست و در نتیجه، یك طفل غیرقانونی است و اگر این كار با رضایت شوهر انجام شود، باز خالی از اشكال قانونی نیست؛ چون از نظر علمی و زیست شناسی این فرزند نمی تواند متعلق به شوهر باشد. از طریق دیگر، این سوال پیش می آید كه تلقیح مصنوعی با رضایت و بدون رضایت شوهر اصولا رابطه نامشروع محسوب می شود یا نه؟ به نظر نمایندگان كنگره، چون تلقیح مصنوعی متضمن مقاربت مرد و زن نیست، رابطه نامشروع محسوب نمی گردد. برای جلوگیری از بروز مشكلات موجود، طرح جدید قانون جزای آلمان، تلقیح مصنوعی را در صورتی كه نطفه متعلق به شوهر نباشد، منع كرده است.
ولی نمایندگان كنگره عقیده داشتند كه تلقیح مصنوعی نباید جرم شناخته شود، با وجود این، در مواقعی كه زن بدون رضایت شوهر دست به این كار بزند می توان او را مجازات نمود و در مورد نه زندانی كه از این راه به وجود می آیند، كنگره عقیده داشت كه باید مقرراتی تصویب شود تا وضع حقوقی این گونه اطفال نظیر سایر اطفال و حقوق و تكالیف والدین نسبت به آنها و بلكسی معلوم باشد و بالاخره، كنگره با توجه به گزارش شعبه دوم، اظهار نظر كرد كه قوانینی جزایی نباید تلقیح مصنوعی را جز در موردی كه زن راضی نباشد و در موردی كه شوهر این كار رضایت ندهد، منع كنند.1
دولت انگلستان در این راستا، كمیسیون مشورتی ژنتیك انسانی را به عنوان یك سازمان مشورتی در سال 1996 تاسیس كرد، وظایف این كمیسیون عبارت است از مرور پیشرفت های علمی در مرزهای ژنتیك انسانی و رشته های وابسته.– گزارش مسائل ناشی از پیشرفتهای جدید در ژنتیك انسانی.– ارائه پیشنهاد ما در زمینه راههای ایجاد اطمینان عمومی و ارتقای فهم عموم.2
بخش اول: بررسی فقهی و تلقیح مصنوعیتلقیح در لغت به معنای باردار كردن و لقاح به معنای باردار شدن است و تلقیح مصنوعی در اصطلاح عبارت از این است كه زن را با وسایل مصنوعی و بدون اینكه نزدیكی صورت گیرد آبستن كنند1انواع روشهای تلقیح مصنوعی:
1) IUI تلقیح مصنوعی داخلی؛2) GIFI انتقال تخمك؛3) ZIFT انتقال جنین4) IVF-ET باروری آزمایشگاهی- انتقال رویان2در این تحقیق، از بین روشهای گوناگون تولید نسل مصنوعی به بررسی سه طریقه اول كه بیشتر متداول است می پردازیم.
فصل اول: تلقیح مصنوعی داخلیدر این روش عمل بارور شدن و پرورش نطفه داخل رحم انجام می شود، اما برحسب اینكه بین صاحبان نطفه(زن و مرد) زوجیت یا زناشوئی مشروع موجود بوده یا جنین ارتباطی وجود نداشته باشد، این روش به دو صورت تقسیم می شود كه در دو جفت بررسی می شود:مبحث اول: لقاح همگون یا تلقیح بین همگونمبحث دوم: لقاح ناهمگون یا تلقیح بین افراد بیگانه1
مبحث اول: تلقیح مصنوعی همگوندر این روش كه هومولوگ نیز نامیده می شود پای شخص ثالث در میان نیست. هر گاه شوهری در به تولید اسپرم باشد ولی به علل مجانی یا روانی، باروری زن از طریق عادی و به وسیله مقاربت ممكن نباشد از این روش استفاده می شود و در این زمان با استفاده از تكنیك های كمكی تولید مثل، اسپرم شوهر به زن تلقیح می شود تا از این طریق باردار گردد.1– دیدگاه فقهای امامیه:
در گذشته برخی از فقیهان بنام شیعه2 این عمل را جایز نمی دانستند، ولی اینك غالب فقها آن را تجویز می كنند.3اگر تلقیح مصنوعی به وسیله تزریق نطفه شوهر به همسر قانونی صورت گیرد این عمل مشروع و جایز است و در این خصوص هیچ گونه ابهامی وجود ندارد، به شرط اینكه اینكه جهات شرعی در این خصوص رعایت شود؛ یعنی اینكه این كار سبب انجام عمل حرام نشود، مانند لمس عودت دلیل جایز بودن این گونه باروری آن است كه نطفه از اسپرم مرد و همسر قانونی وی بسته شده و تنها لقاح از راه معمول نبوده است و دلیلی بر حرام بودن این شیوه وجود ندارد و نیز اصل برائت شرعی و عقلی بر جایز بودن آن دلالت دارد. بنابراین، طفل مولود، شرعی و قانونی بوده و كلیه آثار طفل حامل از نزدیكی طبیعی بین زن و شوهر نیز بروی مترقب
می گردد. در این زمینه برخی از فقهای امامیه به مشروعیت تلقیح نطفه زوج به همسر قانونی خود فتوا داده اند. برای مثال: آیت الله فوئی(قدس سره شریف) در این خصوص معتقدند:«تلقیح زن به نطفه شوهرش جایز است. ولی اگر این عمل توسط غیرشوهر انجام شود و در اثر آن حس یا نظریه آلت تناسلی زن لازم آید، جایز نخواهد بود؛ و حكم ولد حاصل از این عمل نیز بدون هیچ تفاوتی مانند سایر اولاد زوجین خواهد بود.»1
دیدگاه فقهای عامه:اكثریت فقهای اهل سنت این نوع تلقیح را در صورت رعایت ضوابط و مشروط یعنی جایز می دانند2؛ در مقابل، عده كمی چون شیخ احمد الحجی این عمل را جایز ندانسته اند.3مهمترین دلیل موافقین، آن است كه این كار سبب می شود زوجین صاحب فرزند شوند و در میان آنها مودت به وجود آید و زندگی آنها استمرار پیدا كند4 و در مقابل مخالفین می گویند: دارا شدن فرزند فقط از طریق مقاربت امكان پذیر است و بچه دار نشدن مشیت الهی است كه تلقیح مصنوعی با آن مخالف است.5
مبحث دوم: تلقیح مصنوعی ناهمگوندر این روش كه هترولوگ نیز نامیده می شود پای شخص ثالث در میان است.این نوع تلقیح زمانی ضرورت می یابد كه زن استعداد باروری دارد، ولی شوهر فاقد چنین توانایی است، در این هنگام به اندازه كافی اسپرم مرد بیگانه به طریق مجاز اخذوپی از شستشو و دفع زوائد به رحم زن انتقال می یابد تا لقاح در لوله رحم صورت پذیرد.1 این روشی از ابتدای پیدایشی، با مخالفت های جدی روبه رو بوده است تا جایی كه برخی از آن را از مصادیق زنا دانسته و حتی در سال 1921م دادگاهی در كانادا آن را زنا تلقی نمود2
كلیسای كاتالوگ نیز قویا این عمل را رد كرده و آن را غیراخلاقی اعلام نموده است لیكن این آرا كم كم تعدیل شده تا جایی كه در سال 1958 م یك دادگاه اسكاتلندی رای داد كه زنا فقط با تماس بدنی پیدا می كند و هترولوگ زنا محسوب نمی شود و نهایتا نمایندگان نهمین كنگره ی بین المللی حقوق جزا در سال 1964 م در هلند اظهار داشتند:تلقیح مصنوعی چون متضمن مقاربت مرد و زن نیست رابطه ی نامشروع محسوب نمی گردد.3
دیدگاههای فقهای امامیه:این مساله در ادله فقهی، به طور خاص عنوان نشده است، ولی فقها با استناد به عمومات و اطلاعات ادله در مورد جواز یا حرمت آن اظهار نظر نموده اند؛ لیكن می توان گفت به كارگیری این روش، موافقان اندك1 و مخالفان فراوان2 دارد كه در ادامه به نقد و بررسی ادله آنان می پردازیم.الف) اطلاق و عموم پاره ای از آیات قرآن كریم
اصلی ترین و مهمترین منبع شناخت احكام الهی قرآن مجید است؛ بنابراین واجب است در مسیر بیان و استنباط حكم شرعی هر موضوعی، ابتدا به كتاب الهی نظر شود تا معلوم گردد آیا در قرآن حكمی در مورد آن به نحو خاص یا عام وارد شده است یا نه؟
با مراجعه به قرآن معلوم می گردد آیاتی وجود دارد كه به موجب آن زنان و مردان موظف به حفظ فروج خویش شده اند؛ برخی از این آیات عبارتند از آیات 5 تا 7 سوره مومنون، آیات 30 تا 31 سوره نور، آیات 22 و 23 سوره نساء كه هر كدام بحث خاص خود را می طلبد؛ ما در این مختصر فقط به بررسی آیات 30 و 31 سوره نور می پردازیم.مفاد آن آیات، این پیام الهی است:«ای پیامبر، به مردان مومن و زنان مومنه بگو چشم های خود را فرو پوشانند و فروج خویش را نگه دارند.»در این آیات كریمه، هنگامی كه از نگاه سخن می رود حرف تبعیض«من» آورده می شود تا معلوم گردد كه برخی از نگاهها حرامند؛ ولی هنگامی كه از حفظ فروج سخن به میان می آید حرف تبعیض حذف می شود و متعلق حفظ نیز بیان نمی شود، پس برابر این قاعده كه حذف متعلق، مفید عموم است، حفظ فروج در مردان و زنان به نحو كلی و به صورت یك اصل اساسی و عمومی واجب است؛ لذا مقتضای آیات كریمه، لزوم حفظ فرج از هر چیز است، خواه ورود نطفه از طریق زنا باشد و یا از طریق سایر مقاربت های غیر مشروع و یا این كه به وسیله ابزار آلات پزشكی(تلقیح مصنوعی) صورت پذیرد.1
ممكن است در دلالت آیات فوق بر حرمت تلقیح، اشكال شود كه ظاهر آیات شریفه، لزوم حفظ فرج از غیر شوهر می باشد؛ ولی نسبت به شوهر یا خود زن، آیه هیچ گونه دلالتی ندارد.2در پاسخ می توان گفت: حفظ فرج از ادخال نطفه جنبی، هر چند توسط شوهر یا خود زن باشد، از لوازم و شوونات حفظ از غیر است و از این رو، اطلاق حفظ از غیر، مقتضی حرمت ادخال نطفه غیرشوهر به رحم زن می باشد.3 عده ای نیز بر این عقیده اند كه مقصود از حفظ، تنها حفظ فرج از نگاه دیگران است و شاهد آن را روایاتی می دانند كه در مورد این آیه شریفه وارد شده اند. به عنوان مثال: ابوبصیر از امام صادق(ع) روایت می كند: «مقصود از حفظ فرج در تمام آیات قرآن حفظ آن از زنا است، جز اینكه مقصود آن، حفظ فرج از نگاه دیگران است.4 برخی از مفسران شیعه نیز بر این عقیده اند و می نویسند: به قرینه صدر آیه كه می فرماید:
‹‹ یعضوا من أبصارهم ›› معلوم می شود مراد ازحفظ فروج، ستروپوشش آنها ازدید ناظران است، نه حفظ آن از زنا ولواط 1 دركتب اهل سنت نیز این تفسیربه چشم می خورد، به طوری كه از أبی العالیه نقل شده است: ‹‹هرچیزی كه درقرآن راجع به حفظ فروج آمده است ، منظور حفظ آن اززناست، مگرآیه ای كه درسوره نور آمده كه منظور ازآن ، حفظ ازنگاه دیگران است ›› ؛ اما مفسرین دیگراین مطلب را قبول ندارند ومی گویند مراد ازحفظ فرج، حفظ آن ازمحرمات است وروایت أبی العالیه ضعیف می باشد. 2 ب- روایات وارده از معصومین (ع):
مخالفان تلقیح هترولوگ درتوجیه عدم جواز وحرمت آن به برخی از روایات وارده تمسك می جویندكه مهمترین آنان دو روایت زیرمی باشد: 1- علی بن سالم ازامام صادق (ع) روایت می كند ‹‹ شدیدترین عذاب در روز قیامت، عذاب مردی است كه نطفه خود را دررحم زنی نامحرم بریزد.›› ازظاهرحیث برمی آیدكه قراردادن نطفه دررحمی كه فرد حرام است، گناه كبیره محسوب می شود؛ واز این كه درروایت به نطفه تعبیرشده، معلوم می شودكه موضوع حرمت، بسته شدن نطفه با تخمك زنی است كه بر مرد حرام است. 3
2- امام صادق (ع) از پیامبر(ص) نقل می كند: ‹‹ درمیان كارهایی كه نبی آدم انجام می دهدكاری بدتر وگران تربرخداوند، ازكشتن پیامبر یا امام ، خراب كردن كعبه و ریختن منی توسط مرد در رحم زنی، به طور حرام،
نیست. 1این حیث نیز همانند روایت قبلی ، حكایت ازآن داردكه قراردادن منی دررحم زن ازراه حرام، حرمتی است مستقل، جدای ازحرام بودن آمیزشی با او. ضمن اینكه حدیث به دلیل سیاقش دارای عموم است وتمام مواردی را كه مباح نشده باشد دربرمی گیرد؛ درنتیجه هرنوع افراغ دررحم زن اجنبیه گناه كبیره وحرام است.2 به این احادیث ایراداتی گرفته شده است كه به بررسی آنها می پردازیم : 1- هردو روایت ازلحاظ سند اشكال دارند؛ مثلا درروایت اول علی بن سالم فردی مجهول است، بنابراین روایت ضعیف می باشد. 3 پاسخ این اشكال را برخی ازمحققان ذكرنموده اند. 2- قراردادن وریختن منی دررحم نامحرم ارتباطی باموضوع بحث ندارد، چراكه غلبه خارجی اقتضا دارد قرار دادن نطفه به آنچه متعارف است، منصرف گردد؛ یعنی ریختن نطفه ازطریق مباشرت ومقاربت (زنا)4
درپاسخ می توان گفت: اولا غلبه خارجی به تنهایی موجب انصراف نمی شود، بلكه مقاربت یكی ازمصادیق بارزقراردادن نطفه است وهیچ گاه حكم، مقصود برفرد ومصداق شایع خودنیست . وثانیا، معلق ساختن حرمت برریختن نطفه، دلالت می كندكه ریخته شدن منی دررحم نامحرم به خودی خود حرام ومبعوض شارع است. ج- احتیاط : ازآنجا كه فروج مردان وزنان منشأ تكون انسان است وبی مبادلاتی درحفظ آنها به اختلاط نسب ها منجر می گردد، فقهای امامیه با آنكه عمدتا به هنگام شك درتكلیف ، نظرشان براجرای اصل برائت واباحه می باشد، در پاره ای موارد ازجمله ‹‹ حفظ فروج ›› ازاین قاعده عدول واز لزوم احتیاط ودوری كردن ازموارد مشكوك الحرقه حمایت می كنند. آن هم به دلیل وجود روایاتی كه ازائمه معصومین (ع) دراین زمینه برجای مانده است.1و بیان می دارند: مقتضای روایات ، رعایت احتیاط درمورد مبدأ تكون فرزند یعنی فرج است بنابراین با شك درجوازتلقیح مصنوعی، نمی توان به اصل برائت متمسك شده، بلكه باید ‹‹ اصاله الاحتیاط›› را اجرا كرد و به عدم جواز حكم كرد.2
ادامه خواندن تحقيق در مورد تحقيق تلقيح مصنوعي
نوشته تحقيق در مورد تحقيق تلقيح مصنوعي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.