nx دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
معراج پیامبر
حكایت معراج پیامبرپیامبر(ص) فرمود: من در مكه بودم كه جبرییل نزد من آمد و گفت: «ای محمد! برخیز». برخاستم و كنار در رفتم. ناگاه جبرئیل و میكائیل و اسرافیل را در آنجا دیدم. جبرئیل، مركبی به نام «براق» نزد من آورد و به من گفت: «سوار شو». بر براق سوار شدم و از مكه بیرون رفتم. به بیتالمقدس رسیدم. هنگامی كه به بیتالمقدس رسیدم، فرشتگان از آسمان نزد من به زمین فرود آمدند و مرا به داشتن مقام و منزلت ارجمند در پیشگاه خداوند مژده دادند. آنگاه در بیتالمقدس نماز خواندم;
یكی از معجزات علمی و عملی پیامبر اعظم(ص) كه به تصریح قرآن كریم در سایه عبودیت آن حضرت رخ داده، «معراج» است كه در اولین آیه سوره اسرا و آیات هشتم تا هجدهم سوره نجم میتوان اشاراتی را درباره آن مشاهده كرد. آغاز ماجرا در سوره اسرا چنین آمده است:
پاك و منزه است خدایی كه بندهاش را در یك شب از مسجدالحرام به مسجد الاقصی برد كه گرداگردش را پربركت ساختیم، تا نشانههای خود را به او نشان دهیم. او شنوا و بیناست.البته آنگونه كه از روایات برمیآید معراج ضمن دو مرحله انجام شده است در مرحله اول همانگونه كه در آیه فوق مشاهده كردیم ایشان را شبانه از مسجدالحرام تا مسجدالاقصی سیر میدهند و پس از آن تا آسمان هفتم و تا جایی صعود میكنند كه احدی جز خداوند متعال حضور نداشته است و تمام این ماجرا در بیداری بوده و بنابر نظر اكثر علمای شیعه با همین بدن جسمانی اتفاق افتاده و نه در خواب یا با روح زیرا معراج صرفاً روحانی فضیلت چندانی را برای ایشان اثبات نمیكند و چنان عظمتی را كه مورد تأكید و روایات است بر نمیتابد. مرحله دوم معراج در سوره نجم چنین توصیف شده است:
سپس [پیامبر(ص) در شب معراج] نزدیك و نزدیكتر شد، تا آنكه فاصله او [با مقام قرب خاص خدا] به اندازه طول دو كمان یا كمتر بود. در اینجا، خداوند آنچه را وحی كردنی بود، به بندهاش وحی كرد. آنچه را دید، انكار نكرد. آیا با او درباره آنچه دید، مجادله و ستیز میكنید؟ و بار دیگر نیز او را نزدیك سدرهالمنتهی كه بهشت جاویدان در آنجاست، دیده است. در آن هنگام كه چیزی (شكوه و نور خیرهكنندهای) سدرهالمنتهی را پوشانده بود. چشم او هرگز منحرف نشدو طغیان نكرد. (آنچه را دید، واقعیت بود) او در شب معراج، برخی نشانههای بزرگ پروردگارش را دید.
هر چند روایات درباره معراج آنقدر متعدد است كه به حد تواتر رسیده و مورد قبول همگان میباشد لیكن راجع به زمان، مكان و تعداد دفعات وقوع آن میان محدثان، مورخان و مفسران اختلاف نظر وجود دارد:
ـ زمان اولین معراج را بهتر است نه ماه یا دوسال پیش از ولادت حضرت زهرا(س) بدانیم زیرا حضرت محمد(ص) روزی در جواب یكی از همسران خود كه از شدت محبت به فرزندشان گله كرده بود، تشكیل نطفه ایشان را در آسمان و شب معراج خواندهاند.ـ مكان آن نیز خانه حضرت خدیجه(س) خانه امهانی خواهر حضرت علی(ع)، شعب ابیطالب، و مسجدالحرام در كنار كعبه گفته شده است.ـ آنگونه كه از ظاهر روایات برمیآید، احتمالاً معراج بیش از دو مرتبه و طی دفعات متعدد اتفاق افتاده كه یكی از آنها بسیار شاخص و معروف شده كه گفته شده این معراج در شب هفدهم ماه رمضان سال دهم بعثت اتفاق افتاده است.
معراج در یك نگاهروشنایی روز از صحنه گیتی رخت بر بسته و تاریكی شب، همه جا را فرا گرفته بود. مردم از كار و تلاش روزانه، دست كشیده و در خانه خود آرمیده بودند. پیامبر اسلام نیز میخواست پس از ادای فریضه، برای رفع خستگی در بستر آرام بگیرد. ناگهان صدای آشنای جبرئیل امین را شنید: «ای محمد! برخیز! با ما همسفر شو؛ زیرا سفری دور و دراز در پیش داریم».جبرئیل امین، مركب فضاپیمایی به نام «براق» را پیش آورد. محمد(ص) این سفر با شكوه و بیسابقه را از خانه امهانی یا مسجدالحرام آغاز كرد، ولی با همان مركب به سوی
بیتالمقدس روانه شد و در مدت بسیار كوتاهی در آن محل فرود آمد. در مسجدالاقصی (بیتالمقدس) با حضور ارواح پیامبران بزرگ مانند ابراهیم(ع)، موسی(ع) و عیسی(ع) نماز گزارد. امام جماعت نیز پیامبر اكرم(ص) بود. سپس از مسجدالاقصی، «بیتاللحم» ـ زادگاه حضرت مسیح(ع) ـ و خانههای پیامبران دیدن كرد. پیامبر در برخی جایگاهها به شكرانه چنین سفری و تحیت محلهای متبركه، دو ركعت نماز شكر به جای آورد.
آنگاه مرحله دوم سفر خود را كه حركت به سوی آسمانهای هفتگانه بود، آغاز كرد. پیامبر همه آسمانها را یكی پس از دیگری پیمود و ساختار جهان بالا و ستارگان را دید. ولی در هر آسمان به صحنههای تازهای برمیخورد و با ارواح پیامبران و فرشتگان سخن میگفت. او در بعضی آسمانها با دوزخ و دوزخیان و در بعضی آسمانهای دیگر با بهشت و بهشتیان برخورد كرد و از مراكز رحمت و عذاب پروردگار بازدید به عمل آورد. ایشان، درجههای بهشتیان و اشباح دوزخیان را از نزدیك مشاهده كرد.
سرانجام به «سدره المنتهی» در آسمان هفتم و «جنهالمأوی» (بهشت برین) رسید و در آنجا، آثار شكوه پروردگار هستی را دید. وی چنان اوج گرفت و به جایی رسید كه جز خدا، هیچ موجودی به آنجا راه نداشت. حتی جبرئیل از حركت باز ایستاد و گفت: «به یقین، اگر به اندازه سرانگشتی بالاتر آیم، خواهم سوخت».
آنگاه حضرت محمد(ص) در آن جهان سراسر نور و روشنایی، به اوج شهود باطنی و قرب الی الله و مقام «قاب قوسین أو أدنی» رسید. خداوند در این سفر، دستورها و سفارشهای بسیار مهمی به پیامبر فرمود. بدین صورت، معراج كه از بیتالحرام ـ و به گفته بعضی، از خانه امهانی، دختر عموی آن حضرت و خواهر امیرالمؤمنین علی(ع) ـ آغاز گشته بود، در سدرهالمنتهی پایان پذیرفت. سپس به پیامبر دستور داده شد از همان راهی كه عروج كرده است، باز گردد.
پیامبر هنگام بازگشت، در بیتالمقدس فرود آمد و از آنجا راه مكه را در پیش گرفت. ایشان در میانه راه به كاروان بازرگانی قریش برخورد كرد، در حالی كه آنان شتری را گم كرده بودند و در پی آن میگشتند. پیامبر از آبی كه در میان ظرف آنان بود، قدری نوشید و باقی مانده آن را به زمین ریخت و بنابر روایتی، روی آن، سرپوش گذارد. حضرت محمد(ص) پیش از طلوع فجر در خانه «ام هانی» از مركب فضاپیمای خود فرود آمد.مشاهدات زمینی رسول خدا(ص)
با توجه به آنكه معراج در نوبتهای متعددی انجام شده و در هر كدام از این سفرها پیامبر(ص) مشاهدات متفاوتی داشتهاند، لذا در هر فرصتی كه پیش میآمده به فراخور شرایط صحنهای از آن ماجراها را برای اصحاب و اطرافیان خویش ترسیم و تصویر میكردهاند. حضرت محمد(ص) در خانه ام هانی، برای نخستین بار، راز سفر خود را با دختر عمویش، امهانی در میان گذاشت. سپس هنگامی كه روز آغاز گشت، قریش و مردم مكه را از این جریان باخبر ساخت. داستان معراج و فضانوردی شگفتانگیز پیامبر در آن مدت كوتاه كه به نظر قریش، امری ناممكن بود، همه جا پخش شد. سران قریش بیش از پیش بر محمد(ص) خشم گرفتند و بنابر عادت همیشگی خود، به تكذیب او برخاستند. از ایشان خواستند كه وضع ظاهری ساختمان بیتالمقدس را بیان كند. آنان گفتند: كسانی در مكه هستند كه بیتالمقدس را دیدهاند. اگر راست میگویی، آنجا را تشریح كن تا ما تو را در این خبر شگفتانگیز، تصدیق كنیم.
پیامبر بزرگوار اسلام، وضع ظاهری ساختمان بیتالمقدس را برای آنان بازگو كرد. افزون بر آن، حوادثی را كه در میانه راه مكه و بیتالمقدس و هنگام بازگشت از معراج رخ داده بود، بیان كرد. ایشان گفت: «در میان راه، به كاروان فلان قبیله برخوردم كه شتری از آنها گم شده بود. در میان اثاثیه آنان، ظرف آبی بود كه من از آن نوشیدم. سپس آن را پوشاندم. در جای دیگر به گروهی برخوردم كه شتری از آنها رمیده و دست آن شكسته بود.» قریش گفتند: از كاروان قریش خبر ده. پیامبر فرمود: «آنان را در «تنعیم» (در ابتدای حرم) دیدم كه شتری خاكستری رنگ در پیشاپیش آنان حركت میكرد. آنان كجاوهای روی شتر گذارده بودند و اكنون به شهر مكه وارد میشوند».
قریش از این خبرهای قطعی، سخت ناراحت شدند و گفتند: اكنون صدق و كذب گفتار او برای ما آشكار میشود. همه انتظار میكشیدند كه كاروان چه زمانی وارد شهر میشود. ناگهان پیشگامان كاروان وارد شهر شدند. اهل كاروان، شرح قضیه را همانگونه كه رسول اكرم(ص) بازگفته بود، تصدیق كردند.
معراج از زبان پیامبر اعظم(ص)پیامبر(ص) فرمود:
من در مكه بودم كه جبرییل نزد من آمد و گفت: «ای محمد! برخیز». برخاستم و كنار در رفتم. ناگاه جبرئیل و میكائیل و اسرافیل را در آنجا دیدم. جبرئیل، مركبی به نام «براق» نزد من آورد و به من گفت: «سوار شو». بر براق سوار شدم و از مكه بیرون رفتم. به بیتالمقدس رسیدم. هنگامی كه به بیتالمقدس رسیدم، فرشتگان از آسمان نزد من به زمین فرود آمدند و مرا به داشتن مقام و منزلت ارجمند در پیشگاه خداوند مژده دادند. آنگاه در بیتالمقدس نماز خواندم.در روایت دیگر آمده است كه پیامبر اعظم(ص) فرمود:
ابراهیم خلیل(ع) به همراه گروهی از پیامبران پیش من آمدند و مرا بشارت دادند. سپس موسی و عیسی(ع) آمدند. پس از آن، جبرییل دستم را گرفت و مرا بالای صخره (سنگی در بیتالمقدس) برد و بر روی آن نشاند. ناگاه ماجرای معراج را پیش خود دیدم كه مانند آن را در شكوه و جلال، هرگز ندیده بودم. از آنجا به آسمان دنیا (آسمان اول) صعود كردم. آنان به من سلام میكردند.
سپس جبرئیل مرا به آسمان ششم برد. در آنجا، انبوه آفریدگان و كروبیان (مجردات و فرشتگان و ارواح) را دیدم. سپس همراه جبرئیل به آسمان هفتم صعود كردم. در آنجا با آفریدگان خدا و فرشتگان بسیار دیدار كردم.حدیث معراج
از جمله روایات مشهوری كه به ماجرای معراج میپردازد روایت اخلاقی مفصلی است كه سخنان خداوند متعال را خطاب به حبیب خود محمد مصطفی(ص) در بر میگیرد. در واقع پیامهای خداوند و سوغات رسول او(ص) از این سفر برای مسلمانان و پیروان ایشان در همه اعصار و دورانها بوده و با توجه به اهمیتی كه داشته شرحهای متعددی بر آن نوشته شده است.
در این روایت مفصل از برترین كردار، شایستگان محبت خداوند، پارساترین مردمان، ویژگی دنیازدگان، ویژگی اهل آخرت، پاداش زاهدان، پرهیزكاری زینت مؤمن، ارزش سكوت، اهمیت رزق حلال، جایگاه و اثر روزه و ویژگی عابدان و مسائلی از این دست سخن به میان آمده است. مشاهدات پیامبر اعظم(ص) در آسمان
ضمن روایت فوق و دیگر روایاتی كه به نقل ماجرای معراج میپردازند، گزارشهایی از مشاهدات حضرت محمد(ص) از آسمانها، اهل بهشت و اهل جهنم و ملائكه آمده كه به نحوی هر كدام سعی در تكمیل روایات بالا با ارائه شواهد و نمونههایی از آثار اعمال دارند.همراهان رسول اكرم(ص) در معراج
در بعضی از احادیثی كه از ائمه معصومین(ع) درباره معراج آمده، از رسول خدا(ص) نقل كردهاند كه فرمود:من وقتی همه مراحل را طی كرده و از آسمانها گذشتم و به بیتالمعمور و نزدیك سدرهالمنتهی رسیدم، بعضی از اصحابم مرا همراهی میكردند. آنها كه لباس نو در بر داشتند وارد شدند و آنها كه نداشتند ماندند. عدهای را به همراه خود بردم و عدهای به همراهم آمدند.كه ظاهراً اشاره به معصومین(ع) و آن دسته از مؤمنانی است كه به دنبال ایشان آن مقام را طی كردند و در آینده در ضمن نماز كه ره آورد این معراج است، خواهند كرد.موعود(ع) در معراج
اصلیترین مشاهده پیامبر اعظم(ص) در شب معراج را باید شهود انوار مقدسه ائمه(ع) بدانیم كه اصحاب متعددی روایت ذیل یا مشابه آن را از آن حضرت نقل كردهاند و همانطور كه خواهیم دید در میان دوازده امام(ع)، حضرت مهدی(ع) جایگاهی ویژه و ممتاز دارند. ضمن این روایات نقل شده است كه رسول خدا(ص) فرمود:
همانا خدای عزوجل در آن شب كه به گردشی شبانه برده شدم (معراج) به من وحی فرمود: ای محمد چه كسی را در زمین میان امتت به جای خود گذاشتی؟ ـ در حالی كه خدا خود بدان آگاهتر بود ـ عرض كردم: پروردگارا، برادرم را فرمود: ای محمد، علی ابن ابیطالب را؟ عرض كردم: بلی ای خدای من، فرمود: ای محمد من ابتدا از مقام ربوبیت نظری بر زمین افكندم و تو را از آن اختیار كردم. هیچ گاه یادی از من نمیشود مگر اینكه تو نیز با من یاد كرده شوی. من خود محمودم و تو محمد؛ سپس نظری دیگر بر زمین افكندم و از آن علی بن ابیطالب را برگزیدم و او را وصی تو قرار دادم، پس تو سرور پیامبران و علی از نامهای من است و «علی» (مشتق آن) نام اوست. ای محمد، من، علی و فاطمه و حسن و حسین و امامان را از یك نور آفریدم؛ سپس ولایت ایشان را بر فرشتگان عرضه داشتم، هر كه آن را پذیرفت از مقربین گردید و هر كه آن را رد نمود به كافران پیوست. ای محمد، اگر بندهای از بندگانم مرا چندان
پرستش كند تا رشته حیاتش از هم بگسلد و پس از آن در حالی كه منكر ولایت آنان است با من روبهرو شود، او را در آتش دوزخ خواهم افكند سپس فرمود: ای محمد، آیا مایلی آنان را ببینی؟ عرض كردم: بلی. فرمود: قدمی پیش گذار. من قدمی جلو نهادم. ناگاه دیدم علی بن ابیطالب و حسن و حسین و علیبن الحسین و محمد بن علی و جعفربن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی آنجا بودند و حجت قائم همانند ستارهای درخشان در میان آنان بود، پس عرض كردم: پروردگار من اینان چه كسانیاند؟ فرمود: اینان امامان هستند و این یك نیز قائم است كه حلالكننده حلال من و حرامدارنده حرام من است، و از دشمنان من انتقام خواهد گرفت. ای محمد، او را دوست بدار كه من او را دوست میدارم و هر كس را كه او را دوست بدارد نیز دوست میدارم.
معراج پیامبر(ص)، پروازی از رسالت به عبودیت
پاك و منزه است خدایی كه شبی بنده خود را از مسجدالحرام به مسجدالاقصی كه پیرامونش را مبارك و پر نعمت ساخت، سیر داد تا آیات خود را به او بنماید كه خدا به حقیقت شنوا و بیناست.معراج یكی از وقایع تاریخ اسلام است كه به دلیل اهمیت آن در سیره و سنت نبوی و نیز عدم شناخت صحیحی كه بسیاری از مسلمانان و غیر مسلمان نسبت به این واقعه مهم دارند، نیازمند تامل بیشتر است.
بر اساس برخی منابع اسلامی، 27ربیعالاول ( 27فروردین) مصادف با معراج پیامبر اكرم (ص) است.براساس آیات قرآن، معراج از خانه كعبه آغاز میشود و پیامبر اسلام به اراده خداوند و با نیرویی خاص در یك شب از مسجدالحرام به مسجدالاقصی و از آنجا به عرش میروند و نخستین آیه سوره اسرای همین نكته را بیان میكند.
در محل وقوع این حادثه نیز اختلاف وجود دارد ولی به هر حال معراجی كه آیات شریفه آن را اثبات میكند، آغازش “مسجدالحرام” و پایانش ” قاب قوسین اوادنی” میباشد.پس از صعود، فرشتگان دسته دسته به استقبال پیامبر(ص) آمده و با روی خندان بر آن حضرت سلام كرده و تهنیت و تبریك گفتند.نكته مهم در نخستین آیه سوره اسرای این است كه پیامبر با نام “عبد” توصیف میشود و این نكته بیانگر آن است كه معراج را نه به خاطر رسالت یا نبوت، بلكه به علت عبودیت پیامبر(ص) به ایشان عطا كردهاند.
معراج از جمله اعتقاداتی است كه تمام مسلمین (شیعه و سنی) به آن باور دارند و نص صریح قرآن نیز بر آن دلالت دارد.علاوه بر آیه اول سوره اسراء، روایات متعددی از معصومین(ع) مبین این مطلب است و این مطالب به خوبی توانسته آیه معراج را برای عموم مسلمانان تفسیر كند.معراج سفر به عالمی به جز عالم ظاهراست كه در روایات به آسمانهای هفت گانه تعبیر شده است كه در این سفر جبرئیل امین نیز با پیامبر (ص) همراه است.علامه طباطبایی در تفسیر المیزان مینویسد: “كلمه اسراء” و كلمه “سری” كه ثلاثی مجرد آن است به معنای سیر در شب است، بنابراین آنچه واضح است، اسراء و معراج هر دو با هم در پاسی از شب انجام شدهاند و تفاوت آنها در این است كه اسراء از مكه به بیتالمقدس و بر یك خط افقی و معراج از بیت المقدس به سدره المنتهی و بالای آسمانها و بر یك خط عمودی واقع شده است.
درباره تاریخ وقوع معراج، میان علماء اختلاف است. واعظ كاشفی در تفسیر مواهب علیه میگوید: اكثر علماء معتقدند كه معراج در سال دوازدهم بعثت بوده و در ماه آن اختلاف دارند كه ربیعالاول است یا رمضان یا شوال یا ربیعالاخر و اشهر شب بیست و هفتم رجب است.” (تفسیر مواهب علیه كماالدین حسین واعظ كاشفی – جلد 2
نكته مهمی كه در بازگو كردن معراج بسیار اهمیت دارد میزان درك آن از سوی مخاطبین است.“بدیهی است بسیاری از آنچه كه برای پیامبر (ص) در معراج رخ داد، از حدود تصورات بشر خارج است و به همین دلیل امكان برخی انحرافات نیز در این خصوص بسیار زیاد است.”شرح ، استدلال و بیان این واقعه از زبان كارشناسان و آگاهان به فقه و اندیشه اسلامی میتواند تا حدود زیادی به روشن شدن برخی از معانی قابل درك این مسئله نزد عموم مردم كمك كند.
چگونه پیامبر به معراج رفت؟معراج یعنی سیر در كلیه عوالم هستی در برخورد با اسرار و اطلاع و احاطه كامل بر حقایق عوالم امكانیه میباشد. به دلالت آیات مباركه اسری و سوره مباركه نجم معراج پیامبر اكرم یكی از معجزات نبوت آن حضرت میباشد كه مكرر برای آن حضرت واقع شد، اولین معراج آن حضرت چند سال پس از بعثت و نبوت آن حضرت واقع شده كه قبل از هجرت در شهر مكه و از مسجد الحرام بوده است. خداوند در سوره اسراء درباره معراج پیامبر _ صلّی الله علیه و آله _ فرمود: «سبحان الذی اسری بعبده لیلاً من المسجد الحرام الی المسجد الاقصی الّذی باركنا حوله لنریه من آیاتنا انه هو السمیع البصیر»
عنی منزه است خدایی كه شبانگاه بنده خویش را از مسجدالحرام تا مسجد اقصی كه اطراف آن را بركت داده است سیر داد تا آیتهای خویش را به او نشان دهد و خدا شنوا و بینا است. از این آیه به خوبی معلوم میشود كه؛ اولاً: پیامبر گرامی با بدن و روح با هم سیر نموده و معراج جسمانی- روحانی بود نه روحانی تنها، و گواه آن لفظ «بعبده» است كه در «بدن با روح»به كار میرود و هر گاه معراج وی تنها به صورت روحانی بود لازم بود بفرماید «بروحه»
ثانیاً: دانشمند بزرگ مرحوم طبرسی با استناد به روایات مسئله قطعی بودن معراج جسمانی عنوان كرده و گفته شده است كه بر اساس منابع متعدد روایی پیامبر اكرم _ صلّی الله علیه و آله _ در شب معراج به آسمانها عروج نمود.
ثالثاً: از دقت در معنای معراج روحانی به آسانی معلوم میشود كه معراج جسمانی بوده و نه روحانی، زیرا مقصود از معراج روحانی، همان تدبر در مصنوعات الهی و مشاهده جلال و جمال وی و استغراق در فكر و ذكر حق و سرانجام رهایی از قیود مادی و علایق دنیوی و عبور از مراتب امكانی در مراحل باطنی و قلبی است كه پس از طی این مراحل، یك قرب مخصوص دست میدهد كه قابل توصیف نیست. هرگاه مراد از معراج روحانی، همان تفكر در عظمت حق و وسعت جهان آفرینش و امثال آن است، بیتردید این گونه معراج از خصایص پیامبر
اسلام نیست و اكثر پیامبران و بسیاری از مردان روشن قلب و پاك دل این مرتبه را دارا بودهاند، در صورتی كه قرآن این معراج را از خصایص پیامبر و به عنوان یك امتیاز فوقالعاده یاد مینماید. گذشته از این پیامبر اكرم معراج روحانی به مفهوم یاد شده را همواره داشته است. در حالی كه معراج معروف یك بار صورت گرفته است. (برای اطلاع بیشتر از این بحث به منبع ذیل مراجعه شود.»
اما این كه این بدن دنیوی چگونه به معراج رفته با این كه از جنس ماده است و ماده را طاقت این نیست كه د رعالم مجردات داخل شود باید بگوییم: اولاً: چون معراج پیامبر یك سفر اعجاز و خارق عادت بوده است و عقل امور خارق عادت را نه تنها انكار نمیكند بلكه از نظر عقلی هیچ دلیلی بر امتناع معجزه و خارق عادت وجود ندارد گذشته از این هرگاه برنامه سیر پیامبر اكرم در پرتو عنایت الهی انجام گرفته باشد به طور مسلم تمام این امور در برابر اراده قاهره حق تسلیماند بنابراین از نظر عقل هیچ اشكال ندارد كه خدای كه به زمین جاذبه داده است و به اجرام آسمانی اشعه كیهانی بخشیده بنده برگزیده خود را به وسیله قدرت نامتناهی خود بدون اسباب ظاهری بر اساس اعجاز به انجام آن سفر موفق كرده باشد، و اساساً حساب معجزه از حساب علل طبیعی و توانایی بشر جداست مثلاً زنده كردن مردگان، اژدها شدن عصا، زنده نگاهداری یونس در شكم ماهی در قعر دریا كه تمام آنها را كتابهای آسمانی تصدیق كرده و معراج پیامبر اسلام را نیز قرآن طرح و تأیید كرده است دلیل عقلی بر عدم صحت آنها وجود ندارد
ادامه خواندن مقاله معراج پيامبر
نوشته مقاله معراج پيامبر اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.