nx دارای 37 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
امام حسین ( ع ) و هفتاد و دو تن یاران
مقدمه : كربلا سرزمین خون ، ایثار ، شهادت ، پیام . كربلا سرزمینی به پهنای فلك ، به بلندای آفتاب ، سرزمین انسانهایی كه عاشقانه در كنار رهبر الهی ، از سلاله طلاها ، در راه پاسداری و اعتلای كلمه العلیا ، جان یافتند و زور ، زر ، تزویه و كفر اموی را باطل نمودند سلام خدا بر تو ای حسین ( ع ) ای سالار شهیدان و بر روان پاك فرزند برومند و برادران فداكار و كودك شیر خوارت و درود بی پایان بر ارواح آن پاكانی كه با یك جهان شهامت جان و خویش را در كف اخلاص نهاده و در ركاب
مقدست خود را قربان دین و شریعت نمودند و با دادن سرمای پر شور و هیجان خود از حریم قرآن و عترت ( ع ) دفاع كردند و با ریختن خون خویش درخت فرخنده اسلام را آبیاری و تربت خجسته كربلا را رنگین ساخته و با صورتی آغشته به خون لبخند زنان پیك مرگ را استقبال نمودند و دامن خاك را از قطعات بدن خویش پر از عظمت ساخته و با كشش معنوی خود قلوب جهانیان را متوجه خویش كرده و مزار خود را قبله گاه ارباب معرفت نمودند . علی اكبر :
آن جناب كه بزرگترین فرزند امام حسین ( ع ) است در اوایل خلافت عثمان متولد شد كینه حضرت علی اكبر ( ع ) ابوالحسن و در حادثه كربلا ، بیست و هفت ساله بود . آن حضرت با دختری از نوادگان ‹‹ ام ولد ›› ازدواج كرده ولی فرزندی نداشت 1 . آن حضرت اولین شهید از بنی هاشم
بود . او جوانی خوش چهره ، زیبا ، با وقار ، شجاع ، سخاوتمند و در عین حال خویشتن دار بود 2 . هنگام شهادتش امام حسین ( ع ) خود را به بالین علی اكبر رساند و او را به سینه اش چسباند چهره ی مباركش را بر چهره فرزند نهاد و كلماتی زیر لب زمزمه كرد و پس از لحظاتی علی اكبر شهید شد . علی اصغر : علی اصغر در مدینه متولد شد و مشهور است كه هنگام شهادت 6 ماهه بود و تنها خواهر علی اصغر حضرت سكینه می باشد . امام حسین ( ع ) هنگامی كه برای وداع دوباره به سوی خیمه ها آمد صدای علی اصغر را شنید كه از تشنگی گریه می كرد به حضرت زینب فرمود : آن كودك را به من بده تا بالا و وداع كنم سپس او را در بغل گرفت و بوسید و به سوی دشمنان آمد و فریاد زد اگر به من رحم نمی كنید به این نوزاد ترحم كنید ناگهان حرمه بن كامل اسدی تیری به سوی علی اصغر پرتاب كرد كه بر گلوی او نشست و او را به شهادت رساند . امام ( ع ) كودك را به خواهرش
داد و مشت خود را از خون علی اصغر پر كرده و به سوی آسمان افكند و فرمود : آنچه بر من آمد بسی آسان است ، چرا كه در پیش چشم خداست . ابوالفضل العباس چهارمین پسر حضرت علی بود . حضرت ابوالفضل در سال بیست و شش هجری متولد و مادرش حضرت 1 ام النبین ( فاطمه ) بود . پدرش امام علی ( ع ) به پیشنهاد برادرش حضرت عقیل با حضرت ام النبین ازدواج كرد تا صاحب پسرانی شجاع و رشید گردد كه حضرت ابوالفضل حاصل این ازدواج بود و در سی و چهار سالگی در كربلا به شهادت رسید . حضرت عباس آخرین سخنانش را اینگونه به برادرش گفت : ‹‹ برادر مرا به خیمه گاه كودكان مبر از آنها خجالت می كشم كه نتوانستم برایشان آب بیاورم آنگاه چشمانش را برای همیشه بست .
عبدالله بن امام علی ( ع ) عبدالله كه كینه اش ‹‹ ابو محمد ›› بود در سال 36 هجری به دنیا آمد و پنجمین پسر حضرت امام علی ( ع ) است . در زمان شهادتش بیست و پنج سال داشت و به دست ‹‹هانی بن تثبیت ›› به شهادت رسید . عبدالله اكبر در هنگام نبرد این رجزها را می خواند ‹‹من پسر مرد دلاور و بخشنده ام ، آن مرد علی نیكوكار است كه شمشیر پیامبر ( ص ) بود و كیفر دهنده ای كه آثار ترس از او در هر جماعتی آشكار است .
عثمان بن امام علی ( ع ) كینه اش‹‹ ابو عمرو ›› متولد سال چهلم هجری بود . سومین پسر ام النبین ( ع ) هنگام شهادت بیست و یك ساله بود و فرزندی نداشت . حضرت علی ( ع ) به یاد بود
محابی بزرگوار ، جناب عثمان بن مظمون فرزندش را ‹‹ عثمان ›› نام نهاد . عثمان بن علی (ع ) در میدان جنگ این رجز را خواند ‹‹ منم عثمان صاحب افتخارات ، آقایم علی (ع) است كه كارهای نیكش آشكار است و این حسین است كه سرور خوبان و سرور هر كوچك و بزرگ است ›› . جعفر بن امام علی ( ع ) جعفر كوچكترین برادر حضرت ابوالفضل ( ع ) و كینه اش ‹‹ ابن عبدالله ›› بود و به یاد بود برادرش حضرت جعفر طیار وی را جعفر نامید جعفر هنگام شهادت نوزده ساله و به دست ‹‹ خولی بن یزید اسبحی ›› به شهادت رسید .
محمد بن امام علی ایشان معروف به محمد اصغر و از محمد حنفیه كوچكتر بود . مرحوم شیخ مفید معتقد است كه ابوبكر كینه محمد اصغر بوده و مادرش لیلی بنت مسعود دارمیه است و طبری محمد بن علی ( ع ) را شهید كربلا دانسته و مادرش را ام ولد معرفی می كند . محمد هنگام مبارزه در میلان اینگونه رجز می خواند . سرورم علی ( ع ) است كه بسیار سربلند است از هاشم ، نیك مرد كریم و بخشنده جانم فدای برادری كه بزرگوار است ›› .
ابوبكر بن امام حسن ( ع ) نامش احمد ، كینه اش ابوبكر ، مادر او وقاسم رمله نام داشت و هنگام شهادت شانزده سال سن داشت 1 كه بعد از برادرش قاسم عازم میدان شده و جمع كثیری از دشمن را به هلاكت رسانیده او بعد از آنكه جهاد شدیدی كرده و جمع زیادی از دشمن را به هلاكت رسانید در حالی كه از شدت تشنگی چشم هایش به گودی می رفت ، خدمت عمومیش رسیده و عرض كرد : ‹‹ ای عمو ! آیا شربت آبی است ؟ تا جگرم را خنك كنم تا در مقابل دشمنان خدا و رسول نیرومند گردم حضرت فرمودند : ‹‹ ای فرزند برادرم كمی صبر كن ، تا اینكه جدت حضرت رسول را ملاقات كنی و به شربتی سیراب شوی كه پس از آن هرگز تشنه نشوی ›› .
قاسم بن حسن ( ع ) نام مادر ایشان ام ولدی بوده كه در كربلا حضور داشت . قاسم هنگام شهادت به سن بلوغ نرسیده و 14 سال داشت او كه مرگ در راه خدا را شیرین تر از عسل می دانست دنیا و دنیا طلبان را شكست سختی داد و خود را هم ردیف بزرگترین مصلحان بشر در طول تاریخ قرار داد . عمر بن سعد گفت : به خدا سوگند من بر این جوان حمله می كنم و او را می كشم تا اینكه فرصت بدست آورده و با ضربت شمشیری سر مباركش را شكافت بنابر نقل منتخب امام حسین ( ع ) آرام نگرفت تا اینكه قاتل قاسم را كشته و لشكر كوفه را پراكنده ساخت . عون بن عبدالله جعفر ( ع ) مادرش حضرت زینب می باشد . عون بعد از شهادت برادرش محمد عازم میدان جهاد شده و در هنگام جنگیدن این رجز را می خواند . اگر مرا نمی شناسید من پسر جعفرم كه از روی صدق شهید شد و در بهشت نورانی است . عون بعد از آنكه بیست و یك نفر را به هلاكت رسانید شهید شد 1 . محمد بن عبدالله جعفر ( ع ) مادرش حضرت زینب بوده كه از طائفه بكر بن وائل می باشد محمد قبل از عون عازم میدان جهاد شده و بعد از آنكه ده نفر از دشمن را به هلاكت رسانید به دست عامر بن نهشل تمیمی به شهادت رسید او در میدان این رجز را خواند ‹‹ به خدا شكایت می كنم- از دشمنان- قومی كه از كور دلی به هلاكت افتاده اند ترك و عوض كردند از نشانه های قرآنی را- قرآنی كه محكم و مبین بود . قابل توجه است كه انشاء به رجز فوق الذكر با آن محتوای عالی و نظم خوب در آن شرایط جنگ حاكی از موقعیت علمی و فرهنگی شهدای كربلا می باشد .
عبدالله بن حسن ( ع ) مادرش بنت سلیل و هنگام شهادت یازده ساله بود او در آخرین لحظات در آغوش حضرت امام حسین ( ع ) به شهادت رسید . هنگامی كه امام ( ع ) تنها مانده بود . عبدالله كه پسر بچه اش بیش نبود تنهایی و استفاثه عمویش را شنید و از خیمه بیرون دوید تا به عمویش كمك كند . عبدالله كه در كنار عمویش بود ابحر بن كعب و یا حرمه بن كاهل قصد جان امام ( ع ) را كردند در حالی كه آن حضرت روی زمین افتاده بود . عبدالله در حالی كه با دستش از عمویش دفاع می كرد به آن دو
گفت : ای زنا زاده می خواهی عمویم را بكشی ؟ ابحر دست عبدالله را با شمشیر قطع كرده و امام او را به آغوش می گیرد و حرمه او را در آغوش عمویش با تیری به شهادت می رساند . جعفر بن عقیل مادرش ام ثفر دختر عام از قبیله بنی كلاب می باشد . جعفر اولین نفر از فرزندان عقیل است كه عازم میدان گشت وی بعد از كسب اجازه از امام ( ع ) و جنگ مردانه تعداد پانزده نفر از دشمن را به هلاكت رسانید و به دست عروه بن عبدالله خثعمی به شهادت رسید .
عبدالرحمان بن عقیل مادرش ام ولد ( كنیز ) بوده است بعد از برادرش جعفر عازم میدان شده و جنگ سختی نموده و هفده نفر از دشمن را به هلاكت رسانید و به دست عثمان بن فاسد و بشیر بن حوط القا یعنی به شهادت رسید هنگام نبرد این رجز را قرائت كرد : ‹‹ پدرم عقیل است پس نسبت مرا با هاشم بدانید- برادرانم از قبیله بنی هاشم می باشند آنان پیران و جوان مردان راست كردارند و آقایان همسان و این حسین ( ع ) بلند مرتبه است . سرور پیران و جوانان ›› .
عبدالله بن مسلم بن عقیل مادرش حضرت رقیه دختر حضرت امیر المؤمنین ( ع ) بود و هنگام شهادت چهارده سال داشت 1 . عبدالله وقتی كه خواست عازم میدان شود آمد از حضرت امام حسین ( ع ) رخصت جهاد طلبید . امام ( ع ) فرمود : هنوز از شهادت مسلم زمان زیادی نگذشته و معصیب او از خاطره ها زائل نشده تو را رخصت می دهم كه دست مادرت را گرفته و از این واقعه بیروی روی و عبدالله عرض كرد : پدر و مادرم فدای تو باد من آن كس نیستم كه زندگانی دنیای پست را بر حیات جاویدان ترجیح دهم ، خواهش می كنم كه این جان ناقابل را به قربانی حضرت خویش قبول فرمایی .
محمد بن ابی سعید بن عقیل ( ع ) محمد بن ابی سعید هفت سال داشت كه به شهادت رسید بنا به نقل مرحوم ما مقانی وقتی امام ( ع ) به زمین افتاد و دشمن به خیمه ها حمله ور شد . محمد بن ابی سعید از خیمه بیرون آمده بود كه به دست لقیط بن ایاس جهنی به شهادت رسید . مادر محمد ام ولد (كنیز ) پدرش ابی سعید نام داشته و مشهور است كه مانند پدرش عقیل ( ع ) حاضر جواب و لطیفه گو بود . به طوری كه عبدالله بن زبیر را در مجلس معاویه طی مناظره ای به ستوه آورد . بشر بن عمرو حضرمی
بشر از تابعین محسوب شده و پسرانی داشته كه به جنگاوری معروف بوده اند وقتی كه امام حسین ( ع ) به بشر به خاطر اسارت پسرش اجازه ترك كربلا را دادند ایشان عرض كرد : ‹‹ بخورد مرا درندگان ، زنده زنده ، اگر تو را رها سازم و بروم از تو ( برای رفتن ) مركبی بخواهم با كمی یاران ، تنهایت گذاشته و آسوده خاطر باز گردم هرگز چنین نخواهد شد›› بشر بعد از جهاد سختی در روز عاشورا به شهادت رسید . یزید بن حسین یزید بن حسین در اصل از اعراب قحطانی یمنی ، و ساكن كوفه ، و مشرق تیره ای از قبیله همدان می باشد برای او سوابق و فضائل بسیار خوبی ذكر كرده اند از جمله اینكه مردی شریف قاری قرآن ، زاهد ، پهلوانی از پهلوانان و عابدی از عباد كوفه محسوب می شده . همچنین از نیكان شیعه و از بیت كنندگان با مسلم بن عقیل ( ع ) بوده تا اینكه مسلم به شهادت رسیده و او به خدمت حضرت امام حسین ( ع ) رسیده و در روز عاشورا قبل از ظهر به شهادت رسید .
حر ریاحی ریاحی تیره ای از یربوع از شعبه های قبیله تمیم و از اعراب عدنانی شمالی محسوب می شود و هنگام شهادت ظاهرا میان سال بوده است . او از شخصیت های ممتاز ، از سران كوفه بزرگ قبیله اش بوده و به سبب همین موقعیت ممتاز حر بود كه عمر بن سعد و مبید الله- بن زیاد او را به فرماندهی هزار نفر در لشكر ابن سعد نصب كرده مطلق شدن حربه امام ( ع ) یكی از وقایع برجسته انقلاب كربلاست . نافع بن هلال او دارای اصالت یمنی و ساكن كوفه بوده . نافع را جوانی قوی ، رشید ، زیبا و نیكو اندام نوشته اند . یكی از فعالیت های مهم نافع در كربلا شركت مؤثر او در عملیات موفق تهیه آب به همراهی حضرت عباس ( ع ) بود . نافع در روز عاشورا با خود تیرهایی داشت و اسم خود را بر فاق تیرها نوشته بود و پیوسته با آن تیرها جنگ می كرد تا اینكه تمام شدند نقل است كه هفتاد تیر داشته كه با هر تیری یك دشمن را به هلاكت می رسانید نافع به دست شمر به شهادت رسید . حبیب بن مظاهر
او ساكن كوفه و از بزرگان آنجا محسوب می شده و منصوب به قبیله بنی اسد می باشد همان قبیله ای كه افتخار كفن و دفن شهدای كربلا نصیب آنها شد . هنگام شهادت هفتاد و پنج سال داشت و پسرش قلم در آن هنگام خردسال بود بعدها بزرگ شده و قاتل پدرشرا كه از لشگریان مصعب بن زیبر بود ، قصاص كرده و كشتار حبیب در سایه یقینی كه داشت قبل از شهادتش در شب عاشورا مزاج و سرور می كرد چرا كه برای ورود به بهشت لحظه شماری می كرد .
قارب پدرش عبدالله بن اریقط لیئی وئلی مادرش فكیهه خودش از موالی حضرت امام حسین و مادرش كنیز آن حضرت و خدمتكار در خانه حضرت رباب همسر امام ( ع ) بوده است 1 قارب و مادرش فكیهه در خدمت امام ( ع ) از مدینه به مكه و كربلا هجرت كرده و در روز عاشورا در حمله اولی قبل از ظهر به شهادت رسید .
یزید بن زیاد كندی یزید مردی شریف ، شجاع ، تیراندازی ماهر بوده و قبل از اینكه حر مانع حركت امام حسین ( ع ) شود به سپاه امام ( ع ) ملحق شد در روز عاشورا صد تیر به سوی دشمن انداخت كه همه آنها به غیر از پنج تیر به هدف اصابت كرد یزید هر تیری كه می انداخت امام ( ع ) می فرمود : خداوندا تیر او را به هدف آشنا كن و پاداش او را بهشت قرار بده .
اسلم : اوقاری قرآن ، عالم ادبیات عرب و كاتب حضرت امام حسین ( ع ) در امورات مختلف بوده است . او روز عاشورا بعد از جهاد سختی جمعی از دشمنان را به هلاكت رسانید و خود نیز به شهادت رسید . حضرت سیدالشهدا چون عقاب بر سر او حاضر شد و از اسب فرود آمده و بر او گریست و چهره مبارك خود را بر گونه او گذاشت . اسلم هنوز رمقی در جان داشت چشم گشود تبسمی كرد و گفت : كیست مثل من كه فرزند رسول خدا (ص) صورت به صورت من نهاده است آنگاه جان به جان آفرین تسلیم كرده و به شهادت رسید .
سوید بن عمرو مردی شجاع ، جنگ آزموده ، شریف ، عابد ، كثیر الصلوه بوده است او یكی از دو نفری بود كه همراه حضرت امام حسین ( ع ) تا آخرین لحظات باقی مانده و بعد از شهادت امام ( ع ) به شهادت رسید . سوید در میان شهداء افتاده بود ولی اندك توانی داشت شنید كه می گویند : حسین ( ع ) كشته شد آنگاه اندكی هشیاری یافت و خنجری كه همراهش بود به جای شمشیر استفاده كرد و ساعتی با دشمن جنگید سپس به دست عروه بن بكار و زید بن و رقاء به شهادت رسید . عبدالله بن عمید كلبی
همسرش ام وهب تنها زنی است كه در كربلا به شهادت رسید . او از یاران برجسته حضرت ابا عبدالله ، مردی شجاع ، جنگ جویی سرسخت و پر توان ، قهرمانی شریف ، دومین شهید كربلا او مرد چهار شانه ، قد بلند و دارای بازوانی بستر بوده است . پس از حمله ای از سوی گروهی به فرماندهی شمر دست راست و یكی از پاهایش قطع شد و بلافاصله به وضع فجیعی سپاهیان دشمن بدن او را با نیزه و شمشیر قطعه قطعه نموده و او را به شهادت رساندند . سالم بن عمرو او شیعه ای شجاع ، سوار كاری نامدار و از یاران خالص حضرت مسلم بوده است كه با آن حضرت قیام كرده و بعد از شهادت مسلم دستگیر شده و موفق به فرار از چنگ ابن زیاد گشته و در میان قبیله اش مخفی شد تا اینكه خبر ورود حضرت امام حسین ( ع ) به كربلا را شنید و همراه مجاهدین به خدمت امام ( ع ) رسید ندا و در روز عاشورا شهید شده .
جابرین عروه غفاری جابر هنگام شهادت پیرمرد بوده و از اصحاب حضرت پیامبر ( ص ) و از مجاهدین جنگ های بد روضین محسوب می شده است . او در روز عاشورا عمامه اش را از سر برداشته و محكم به كمر بسته و ابروهایش كه روی چشمانش افتاده بود با دستمالی به پیشانی بسته و در آن وقت حضرت امام حسین ( ع ) به او نگاه می كرده كه فرمود : خداوند به مجاهدت های تو ای شیخ پاداش بدهد 1 آنگاه جمعی از دشمن را به هلاكت رسانیده و خود نیز به شهادت رسید . جون غفاری
وی به هنگام شهادت در سنین بالایی بوده است . سیاه پوست و مملوك فضل بن عباس بن عبدالمطلب بوده . وقتی كه جون در روز عاشورا از امام حسین ( ع ) اجازه جهاد خواست آن حضرت فرمود : ‹‹ تو متابعت ما كردی در طلب عافیت ، پس خویشتن را به طریق ما مبتلا مكن از جانب من مأذونی كه طریق سلامت خویش جویی ، جون عرض كرد ‹‹ یا بن رسول الله من در ایام راحت و وسعت كاسه لیس خوان شما بوده ام و امروز كه روز سختی و شدت شماست دست از شما
بردارم ؟ او بیست و پنج نفر از كفار را به هلاكت رسانیده آنگاه به شهادت رسید . عبدالله و عبدالرحمن پسران عروه غفاری
جدشان مراق از اصحاب بزرگوار حضرت امیرالمؤمنین و در سه جنگ صفین ، جمل و نهروان از یاران و سربازان آن حضرت بود آنان هنگام شهادت جوان بودند . روز عاشورا خدمت حضرت امام حسین ( ع ) رسیدند و عرض كردند یا ابا عبدالله سلام بر شما آمده ایم كه در پیش روی تو كشته شویم و دفع
بلا از تو نماییم آن حضرت فرمود : خوش آمدید نزدیكتر بیایید پس نزد آن حضرت رفتند در حالی كه می گریستند آنان عرض كردند : خدای ما را فدای تو كنید یا ابا عبدالله ! سوگند به خدا كه گریه ما بر خودمان نیست ، بلكه می گوییم برای اینكه دشمنان دور تو را گرفته اند و ما قدرت نداریم
دفعشان كنیم آن حضرت فرمود : ‹‹ سلام و رحمت خدا بر شما باد ›› پس از ساعاتی مبارزه به شهادت رسیدند . كنانه بن عقیق وی اهل كوفه و هنگام شهادت سن زیادی داشته او و پدرش عتیق از صحابه حضرت رسول اكرم ( ص ) و از مجاهدین در غزوه احد بوده اند كنانه مردی پهلوان ، قهرمان ، عابدی از عباد كوفه
محسوب می شد قبل از عاشورا وارد كربلا شد و در همان روز در حمله اولی به شهادت رسید . فنر عامه بن مالك او از شیعیان كوفه و از یاران مسلم بن عقیل و بعد از شهادت او متواری بود تا اینكه خود را در لشكر عمر سعد جای داده وارد كربلا شده و پس از آن به سپاه امام حسین ( ع ) پیوست . فنر عامه در روز عاشورا مبارزه شدیدی نموده و جمع كثیری از دشمنان را به هلاكت رسانید و در حمله اولی به شهادت رسید . حلاس بن عمر ور اسبی از اصحاب حضرت امیر المؤمنین ( ع ) بود و از فرماندهان لشگر آن حضرت در كوفه محسوب می شده او خود را به سپاه ابن سعد به كربلا رسانده و سپس به سپاه حضرت امام حسین ( ع ) پیوسته و در روز عاشورا در حمله اولی به شهادت رسید .
قاسم بن حبیب از دمی از شیعیان شجاع و قهرمان و سواركاری مشهور بوده است . از آنجایی كه ابن زیاد موانع زیادی وضع كرده بود تا هیچ كس نتواند به كربلا بیاید و به امام ( ع ) یاری و در راهش فداكاری نماید قاسم بن حبیب در كوفه خود را جزو لشكریان ابن سعد قرار داده و بدین وسیله بر امتی خود را به كربلا رسانید آنگاه لشكر ابن سعد را ترك كرده و خدمت حضرت امام حسین ( ع ) رسید در روز عاشورا در حمله اولی به شهادت رسیده است . 1مسلم بن كثیر ازدی
او حضرت پیامبر ( ص ) را دیده و از تابعین و از اصحاب حضرت امیر المؤمنین ( ع ) و حضرت امام حسین ( ع ) و از مجاهدین در جنگ جمل بوده و در این جنگ بود كه تیری به پایش اصابت كرد و جراحتی برداشته و بعدها پایش می لنگید و لذا به او اعراج می گفتند . او نرسیده به كربلا به سپاه امام ( ع ) ملحق شد و در حمله اولی در روز عاشورا به شهادت رسید . یزید بن مغفل او از اصحاب حضرت علی ( ع ) از شجاعان شیعه از شعرای عالی مقام و از مجاهدین جنگ های صفین و نهروان و از تابعین بوده است و هنگام شهادت بیش از 60 سال سن داشته یزید بن مغفل از مكه تا كربلا در خدمت امام حسین ( ع ) بوده و در بین راه او و حجاج بن مسروق را امام ( ع ) برای دعوت عبیدالله بن حر فرستاد . آن بزرگوار در روز عاشورا بعد از كسب اجازه از حضرت سید الشهدا مبارزه شدیدی نموده و جمع كثیری از دشمنان را به هلاكت رسانده و سپس خود نیز به شهادت نائل گشته است . عمید بن عبدالله مذحجی او امامت یمنی داشته و احتمالا از اهالی كوفه می باشد بعد از سعد بن حنظله تمیمی به میدان رفته و مبارز خواسته و این اشعار را قرائت كرد من در هنگام نبرد شیری سخت گیرم شمشیر خود را به كاسه سر سلاح پوشیده فرود می آورم و هماورد و حریف را به راحتی خوراك گفتار لنگ می گردانم ›› عمر بعد از حملات سفتی چند نفر از دشمنان را به هلاكت رسانید و به دست مسلم الفبای و عبدالله بجلی به شهادت رسید .
حجاج بن مسروق از شیعیان مخلص و از اصحاب بزرگوار حضرت امیر المؤمنین ( ع ) و مؤذن حضرت امام حسین هنگام نمازهای پنجگانه بوده و هنگامی كه حضرت سید الشهدا از مدینه وارد مكه شدند حجاج هم از كوفه به سوی مكه جهت زیارت امام ( ع ) مهاجرت كرده و در خدمت آن حضرت به كربلا آمده و روز عاشورا به فیض شهادت نائل گشت . جناده بن حرث جناده اهل كوفه و هنگام شهادت گویا سن زیادی داشته است . بعد از شهادت مسلم ( ع ) او در میان قبیله اش مخفی شده و هنگامی كه امام حسین ( ع ) به سوی كربلا در حركت بود . جناده به همراه گروهی از شیعیان از جمله مجمع ، عائذ ، عمرو خالد و غیره . . . در منزلگاه به اردوی امام ( ع ) ملحق و با امام ( ع ) وارد كربلا شده و در روز عاشورا به شهادت رسیدند این گروه در روز عاشورا هنگام مبارزه توسط دشمن محاصره شدند تا اینكه حضرت عباس ( ع ) محاصره را شكسته و نجاتشان داد لكن ابا داشتند كه از میدان سالم برگردند و لذا دوباره حمله نموده و بعد از جنگی سخت جملگی در یك مكان به شهادت رسیدند . 1
عباس بن ابی شبیب از شخصیت های بارز شیعه ، مدیر ، ارجمند ، سخنور بود و از مردان پاك ، خالص و از بزرگترین انقلابیون محسوب می شد . ربیع می گوید : به خدا سوگند عابس به هر طرف كه حمله می كرد بیش از دویست نفر از پیش او می گریختند و بر روی یكدیگر می افتادند . بدین گونه رزم كرد تا آنكه لشكر از هر طرف به او احاطه كردند و از زیادی جراحت سنگ ، زخم شمشیر و نیزه او را از پای در آورد سپس سرش را از تن جدا كردند و من سر او را در دست جماعتی از شجاعان دیدم كه هر یك ادعا می كرد كه من او را كشتم ابن سعد گفت : نزاع و مخاصمه نكنید هیچ كس یك تنه او را نكشت ، بلكه همگی در كشتن او همدست شدید .
شوذب بن عبدالله او به خدمت حضرت امام حسین ( ع ) در مكه رسیده و با آن حضرت وارد كربلا شده و هنگام شهادت سن زیادی داشت او سوار كاری مشهور ، حافظ ، معلم بوده است . در روز عاشورا عابس به نزد شو ذب آمده و گفت : در دلت چه می گذرد ؟ شو ذب گفت : من به همراه تو در راه فرزند پیغمبر جهاد می كنم تا به شهادت برسم پس شو ذب جلو رفت و بر امام عرض ادب و سلام كرده و به میدان شتافت و بعد از جهادی خالصانه به شهادت رسید .
شبیب بن عبدالله او هنگام شهادت بیش از پنجاه سال داشت از اصحاب پیامبر ( ص ) و حضرت امام علی (ع) و در تمامی جنگ های حضرت امیر المؤمنین شركت كرده و مردی قوی و شجاع محسوب می شده او قبل از ظهر روز عاشورا در حمله اولی به شهادت رسیده است .
بریر بن خضیر او مردی پارسا ، عابد ، شجاع ، از اصحاب حضرت امیرالمؤمنین ( ع ) و از تابعین بوده او در جنگ سی نفر را به هلاكت رسانید آنگاه یكی از دشمنان به نام یزید بن معقل برای جنگیدن جلو آمد و خطاب به او گفت : شهادت می دهم كه تو از گمراهان هستی بریر گفت : بیا تا مباهله كنیم و از او بخواهیم هر آنكه باطل هست بدست آن دیگری كه حق است كشته شود جنگ میان بریر و یزید شروع شد یزید شمشیری ز دولی اثری نكرد
ادامه خواندن مقاله در مورد امام حسين ( ع ) و هفتاد و دو تن ياران
نوشته مقاله در مورد امام حسين ( ع ) و هفتاد و دو تن ياران اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.