nx دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
خصوصیات رفتاری، اجتماعی كودكان 6-12 سال
كودكان در این دوره سنی تغییرات زیادی از لحاظ رفتاری می كنند. در این دوره كودكان مسئولیت پذیری را تجربه می كنند. طبق نظر روانشناسان مسئولیت پذیری مشخصه اصلی این دوره سنی است. در این دوره تكالیف مدرسه و كارهای خانه به كودكان سپرده می شود. علاوه بر اینها كودك می تواند مسئولیت بیشتری در مورد بهداشت خود به عهده گیرد. ولی دخالت والدین هم چنان لازم است. با این وجود به جای اجرای كارهای بهداشتی دهان والدین می توانند تنها ناظر فعال اعمال فرزندانشان باشند. در اواخر این دوره سنی كودكان می
توانند خود به تنهایی مسواك زدن را انجام دهند و والدین می توانند تنها ناظر فعال اعمال فرزندانشان باشند. در اواخر این دوره سنی كودكان می توانند خود به تنهایی مسواك زدن را انجام دهند. و والدین تنها در بعضی مواقع می توانند در مسواك زدن به فرزند خود كمك كند و یا در مواردی كه كودك از انجام كارهای بهداشتی سر باز كی زند. در این سن تغییرات رفتاری تغییرات زیادی از لحاظ ادراكی روانی و اجتماعی در كودك و محیط اطرافش روی می دهد.
تغییرات ادراكی: * J.R. Pinkham (cognitive)به راحتی می توان در شرح درجاتی باورنكردنی از شناخت كه كسب می شود، (انطباق ها و تغییرات خردمندانه كه در كودك از 6 تا 12 سالگی ایجاد می شود)نوشت. ظرفیت ذهنی به میزان بسیار زیادی رشد می كند. به عنوان مثال در سن 12 سالگی كودك می تواند بر كاغذ یا بطور ذهنی سفر ماركوپولو را به خاطر بیاورد. در سن 6 سالگی فرضیه یك مرد باستاتی از ایتالیا كه به چین مسافرت كردن قابل توجه نیست و احتمالاً در ذهن قابل نگهداری نمی باشد.
در سال 1970، White چنین نتیجه گیری كرد كه بین سنین 5 و 7 سالگی سازماندهی مجددی در CNS (سلسله اعصاب مركزی) رخ می دهد كه علت افزایش شدید توانایی كوشش و پشتكار در انجام یك وظیفه و توجه در باره یك مشكل است. شكی نیست كه دامنه توجه كودك پس از 7 سالگی به میزان زیادی بیش از كودك زیر 5 سال است.
سالهای مدرسه یعنی 6 تا 12 سالگی سالهایی هستند كه كودك باسواد می شود. پیش از 6 سالگی معدودی از كودكان می توانند بیش از نقاشی اسم خود كاری بكنند. پس از 12 سالگی اكثریت كودكان دستیابی مناسبی به دستور زیان و نحو یافته اند و توانایی ایجاد ارتباط گفتاری و نوشتاری با درجه عقلائی در حال افزایش را دارند. در برخی بخشهای دنیا غیر معمول نیست كه كودكی 12 ساله زبان دومی را به روانی آموخته باشد.
طبق نظریه پیاژه، سنین بین 6 تا 12 سالگی شدیداً نزدیك سومین مرحله تكامل عمده ادراك، فاز عملیات واقعی (concrete operations) است. برطبق نظر پیهژه 4 دوره مهم تكامل هوش عبارتند از:
1-حسی – حركتی: تولد تا 18 ماهگی (Sensorimotor)2-پیش عملیاتی: 18 ماهگی تا 6 سالگی (Preoperational)3-عملیات واقعی 6 تا 12 سالگی (concrete operations)4-عملیات انتزاعی: 12 سالگی و بالاتر (Formal operations)مراحل رشد از نظر پیاژه
پیاژه جریان رشد ذهنی را بر حسب تغییرات پیش رونده در ساختهای شناختی تبیین می كند. همه كودكان ممكن است در یك سن مشابه از این مراحل گذر نكنند؛ اما همگی آنان این مراحل را به ترتیبی یكسان پشت سر می گذرانند. اكتسابهایی كه در مراحل اولیه صورت می گیرند برای اكتسابهای مراحل بعد ضروری هستند و بعضی از فرایندهای ذهنی نخستین ممكن است تا مراحل بعدی رشد ادامه یابد. این مراحل به هیچ وجه از یكدیگر جدا نیستند بلكه متضمن تغییراتی تدریجی و پیوسته هستند.
پیاژه برای رشد ذهنی چهار مرحله اصلی را برمی شمرد: مرحله حسی-حركتی، مرحله پیش عملیاتی، مرحله عملیات عینی، و مرحله عملیات صوری.كودكان كه در آغاز همچون موجودات زنده ای كه در رویارویی و شناخت جهان اطرافشان ناتوان از تفكر و تنها به حواس و فعالیتهای حركتی وابسته اند ضمن گذر از این مراحل به افرادی تبدیل می شوند با انعطاف پذیری زیاد در تفكر و استدلال انتزاعی.مرحله دامنه تقریبی سن به سال خصوصیات اصلی و موفقیتها
مرحلهحسی–حركتی
مرحله پیش عملیاتی
مرحله عملیات عینی
مرحله عملیات صوری تا 2 سالگی
2 تا 6 سالگی
6 یا 7 سالگی تا11 یا 12 سالگی
11 یا 12 سالگی به بعد كودك خردسال میان خود و اشیاء دیگر فرق می گذارد؛ و به دنبال محرك است و در تماشای مناظر جالب وقت بیشتری صرف می كند؛ پی بردن به پایداری اشیاء؛ درك اولیه از رابطه علت و معلول، زمان و مكان؛ روابط وسیله – هدف؛ شروع به تقلید رفتار پنهان و پیچیده؛ بازی خیالی و تفكر نمادیرشد كاركرد نمادی؛ استفاده نمادی از زبان؛ حل مسأله از طریق شهود؛ تفكر بازگشت ناپذیر، تمركز و خودمحوری؛ شروع یادگیری نگهداری ذهنی عدد و توانایی تفكر در طبقه ها و مشاهده روابط.
نگهداری ذهنی جرم، طول، وزن، و حجم، بازگشتپذیری، عدم تمركز، توانایی در ایفای نقش دیگران؛ تفكر منطقی توأم با عملیات عینی جهان مستقیم، طبقه بندی 0سازماندهی اشیا در سلسله مراتب طبقه ها)، و ردیف كردن (سازمان دادن اشیا در ردیفهای مرتب، همچون ارتفاع زیاد شونده).انعطاف پذیری، تجرید، آزمایش فرضیه های ذهنی، و ملاحظه تناوبهای ممكن در استدلال پیچیده و حل مسئله.
مرحله عملیات عینیتغییراتی قابل ملاحظه در ویژگیهای تفكر در مرحله عینی كه از شش سالگی تا دوازده سالگی طول می كشد روی می دهند. در این مرحله، انعطاف پذیری هرچه بیشتر تفكر كه بر اثر درك رو به فزونی كودك از پدیده بازگشت پذیری، و كاهش در تمركز و توانایی وی در ایفای نقش دیگران به وجود می آید باعث می شود كه كودك به درك جدیدی از واقعیت نایل آید. كودكان بتدریج شروع به تفكر قیاسی می كنند. اگر همه سگهای حیوان هستند، پس این سگ هم یك حیوان است. اگر هر پا برابر با دوازده اینچ است پس دوازده اینچ با هم یك پا خواهند بود. كودكان در این مرحله قادر به درك مفاهیم كمیت و اعداد هستند، آنها قادر به تشكیل مفاهیم فضا و زمان هستند، و قادرند اشیایی را كه در زندگی روزمره تجربه می كنند
طبقه بندی نمایند یا دسته بندی كنند. اما در این مرحله هنوز كودكان محدود به عملیات عینی جهان بی واسطه هستند. غالباً این طور به نظر می رسد كه آنها تنها زمانی قادر به حل مسایل هستند كه اشیای لازم برای حل آن مسایل در اختیارشان باشد. برای مثال، اگر تصویر سه كودك با طول قدهای متفاوت به صورت زوجی به كودك نشان داده شود به طوری كه كودك مشاهده می كند در زوج اول جون از ساندرا بلندقدتر است و در زوج دوم ساندرا از مری بلندقدتر است، او بدون آن كه جون و مری را با هم ببیند قادر است پیش خود چنین
استدلال كند كه جون از ساندرا و مری بلندقدتر است. اما، اگر همین مسأله به صورت تصویری به كودك نشان داده نشود و تنها صورت مسأله به شكل بیانی این طور به كودك گفته شود كه: «جون از ساندرا بلندقدتر است و ساندرا از مری بلندقدتر است؛ سپس از كودك سئوال شود از بین این سه كدام یك بلندقدترین است؟» پاسخ به این سوال برای كودكی كه در مرحله عملیات عینی قرار دارد دشوار است اما كودكی كه در مرحله عملیات صوری قرار دارد براحتی به آن پاسخ خواهد داد.
تغییراتی قابل ملاحظه در تواناییهای طبقه بندی و درك مفاهیم در مرحله عملیات عینی روی می دهند. كودكانی كه در مرحله عملیاتی عینی قرار دارند در تكالیف طبقه بندی كه متضمن افزایش طبقه ها هستند و آزمودنی باید دو طبقه را با هم ادغام كند تا طبقه های مشتركی را تشكیل دهد، برخلاف كودكانی كه در مرحله پیش عملیاتی قرار دارند قادرند اشیا را بر اساس تركیبهای پیچیده تر ویژگیهای اشیا دسته بندی كنند. برای مثال، طبقه های گلها (گلهای رز، گلهای لاله، گلهای آفتاب گردان) . طبقه رنگها (زرد، سرخ) طبقه های مشتركی از گلهای رز زرد، لاله زرد، آفتاب گردان زرد، رز سرخ، لاله سرخ، و آفتاب گردان سرخ را به وجود می آورند. كودكانی كه در مرحله عملیات عینی قرار دارند بتدریج می توانند این طبقه بندیهای چندگانه را حتی زمانی كه این كار متضمن تمایزهای دقیقی از لحاظ ابعاد دیگر قضیه باشد همچون سایه های مختلف رنگ زرد یا انواع متفاوت آفتاب گردان درك كنند. بعلاوه آنان در این مرحله قادرند ویژگیهای نامربوط در طبقه بندی از قبیل تعداد گلبرگها یا اندازه را حذف كنند.
در این جا دوباره این سئوال مطرح می شود كه آیا حل این گونه مسایل مبتنی بر تغییرات پایه در عملیات ذهنی آن گونه كه پیاژه مطرح كرده می باشد. برخی از محققان پیشنهاد پایه در عملیات ذهنی آن گونه كه پیاژه مطرح كرده می باشد. برخی از محققان پیشنهاد كرده اند كه در آزمونهای استنتاج از قبیل آزمونی كه پیش از این در باره طول قد سه دختر گفته شد، مشكلات كودكی كه در مرحله عملیات عینی قرار دارد ناشی از این نیست كه عناصر مسأله در جهان بیرون باید پیش روی كودك قرار داشته باشند بلكه توانایی حافظه او محدود است. كودك برای حل چنین مسأله ای باید مجموعه پیچیده ای از قضایا را به خاطر آورد. شاید اگر بتوانیم كودكان را طوری آموزش بدهیم كه قادر باشند اجزای پیچیده تر مسأله را به یاد
آورند آنان بتوانند مسأله همچون مسأله طول قد سه دختر را بدون وجود محركهای خارجی حل كنند. بریانت و تراباسو (1971) در یك مطالعه و طرح مسأله مشابهی كه در آن آزمودنیها میبایست طول چند چوب را استنتاج كنند، نشان دادند كه با به كار بستن روشهایی كه كودكان بتوانند اطلاعات لازم را برای حل مسأله را در ذهن خود بسپارند، حتی كودكان بسیار خردسال تر نیز قادرند استنتاجهای منطقی بكنند. بنابراین، تفاوت توانایی حافظه در كودكانم خردسال تر و كودكان بزرگتر یكی از عوامل مهم اختلاف در عملكرد آنان در آزمونهای مربوط به استنتاج منطقی است.
با آن كه توانایی حافظه عامل مهمی در تفاوت استنتاج منطقی در بین كودكان با سنین مختلف به حساب می آید، اما مشخص شده است كه حتی كودكان هشت تا هجده ساله مسایل مربوط به استنتاج را زمانی كه با مثالهای عینی و ملموس طرح شده باشند در مقایسه با مسایلی كه صرفاً بطور بیانی طرح می شوند بسیار ساده تر حل می كنند.
عنوان مثال، كودك 5 ساله ممكن است بتواند 2 بلوك به سمت پایین و یك بلوك به سمت راست حركت كند تا به منزل عمه اش برسد ولی نمی تواند این مسیر را روی كاغذ ترسیم كند. ولی در 7 یا 8 سالگی كودك می تواند تصویری از مسیر را در ذهن خود ترسیم كند. به عبارت دیگر نمایش ذهنی عملیات بخشی از توانایی های ادراكی كودك در طی این سالها می شود. برای دندانپزشكی كه كودكان را در باره پوسیدگی دندان آموزش می دهد، استفاده از موادی برای طرح توضیحاتش در باره پیش گیری مفید خواهد بود كه تفاوت در توانایی نمایشهای ذهنی را در كودك پیش از سن مدرسه و سن مدرسه بداند. واضح است كه در شرح مطالب تفاوت لازم خواهد بود.
در طی سالیان از 6 تا 12 سالگی (7 تا 12 طبق نظر پیاژه)، كودك توانایی درك تفاوت بین طول، توده، تعداد و وزن را علی رغم تفاوتهای خارجی پیدا می كند. همچنین نسبت وارد دستگاه ارزیابی كودك می شود. برای كودك 4 ساله، كلمه تیره به معنای سیاه است، كودك 10 ساله می تواند در باره ماشین سبز صحبت كند. خلاصه كودك بین 6 تا 12 سالگی ادراكش رشد می یابد. در سن 12 سالگی تفكرش و قدرت ذهنیش بالغ شده است و توانایی تطبیق واقعیات را همراه با اطلاعات تئوریكی یا انتزاعی دارد.
ادامه خواندن تحقيق در مورد خصوصيات رفتاري، اجتماعي كودكان 6-12 سال
نوشته تحقيق در مورد خصوصيات رفتاري، اجتماعي كودكان 6-12 سال اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.