nx دارای 62 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
توسعه تكنولوژی هوشمند برای منسوجات و پوشاك
1- مقدمهاز قرن نوزدهم ، تغییرات تحول گونه با سرعتی غیر قابل انتظار در بسیاری از حوزه های علم و تكنولوژی صورت گرفته است كه اثرات عمیقی بر زندگی بشر گذاشته است. اختراع چیپ های الكترونیكی، رایانهها، اینترنت، كشف و تكمیل نقشه ژنوم انسانی و بسیاری موارد دیگر كل جهان را تغییر داده است قرن گذشته پیشرفت های فوق العاده ای نیز دز صنعت منسوجات و پوشاك بوجود آورده كه دارای تاریخ چندهزار ساله است.
شالوده های اساسی درك علوم طراحی شده است تا راهنمای كاربرد بهینه و پردازش تكنولوژی الیاف طبیعی و تولید الیاف سنتزی باشد. ما چیزیهای زیادی از طبیعت آموختهایم. رایون ویسكوز، نایلون، پلی استر و سایر الیاف سنتزی در ابتدا براساس تقلید از همتاهای طبیعی آنها ابداع گردید. این تكنولوژی به گونه ای پیشرفت كرده است كه الیاف سنتزی و محصولات آنها در بسیاری از جنبه ها از آنها فراتر رفته است.
روش های بیولوژیكی برای سنتز كردن پلیمرها یا منسوجات بیانگر یك روش دوستانه محیط زیستی و انعطاف پذیر برای بكارگیری منابع طبیعی است. طراحی و پردازش به كمك رایانه ها ، اتوماسیون با كنترل راه دور متمركز یا پراكنده و سیستم های مدیریت تأمین زنجیره ای متمركز اینترنت محور بیش از پیش مشتری ها را به ابتدای زنجیره نزدیك میكند.
با نگاه به جلو درمییابیم كه در آینده این وضعیت بیشتر هم خواهد شد. در نتیجه توسعه های بعد ما باید انتظار چه ظرفیت های جدیدی را داشته باشیم؟ این ظرفیت ها حداقل باید شامل مقیاس نانو، پیچیدیگ، شناخت و كل گرایی باشد. توانایی جدید مقیاس ترا سه درجه اهمیت را علاوه بر هدف كلی حاضر و ت وانایی های محاسباتی قابل دسترسی كلی به ما می دهد. در یك زمان كوتاه ما به میلیون ها سیستم و بیلیون ها اطلاعات موجود در اینترنت متصل خواهیم شد. تكنولوژی هایی كه امكان بیش از یك تریلیون عمل در ثانیه را می دهند
در دستور كار پژوهش است. تكنولوژی در مقیاس نانو سه درجه اهمیت پایین تر از اندازه بیشتر ابزار انسان ساخته امروزی را به ما می دهد. این تكنولوژی به ما امكان می دهد تا اتم ها و مولكول ها را به گونه ای كم هزینه و با بیشترین روشهای ممكن از نظر قوانین فیزیكی چینش كنیم. این تكنولوژی به ما اجازه می دهد تا ابررایانه هایی بسازیم كه روی سر یك الیاف و دسته ای از نانوروبوت های پزشكی كوچكتر از یك سلول انسان قرار بگیرد تا سرطانها، عفونت ها ، شریانهای مسدود شده و حتی سن پیری را درمان كند. تولید مولكولی دقیقا مشخص می كند كه چه چیزی باید ساخته شود و هیچ ماده آلوده كنندهای تولید نمیگردد.
ما در این دوره هیجان انگیز زندگی می كنیم و تأثیرات بزرگ تكنولوژی بر صنعت نساجی و پوشاك سنتی كه دارای یك چنین تاریخ طولانی است حس می كنیم. به لحاظ سنتی بسیاری از حوزه های علم و مهندسی تفكیك و متمایز شده اند. اخیراً حركت قابل توجه و همگرایی بین این حوزه های تلاشگری صورت گرفته و نتایج آن خیره كننده بوده است. تكنولوژی اسمارت برای مواد اولیه و ساختارها یكی از این نتایج است.
ساختارها و مواد هوشمند چه هستند؟ در طبیعت مثال های زیادی از ساختارهای هوشمند وجود دارد. یك موجود زنده تك سلولی ساده میتواند مبانی موضوع را روشن كند. همانگونه كه در شكل 1-1 نشان داده شده شرایط متنوع زیست محیطی یا محرك ها روی لایه بیرونی عمل می كنند. این شرایط با محرك ها ممكن است به شكل نیرو، درجه حرارت، تشعشع ، واكنش های شیمیایی و میدانهای مغناطیسی و الكتریكی باشد.
حسگرهای موجود در لایه بیرونی این اثرات شناسایی می كند و اطلاعات حاصله برای تفسیر و پردازش سیگنال به نقطه ای متصل می شود. كه در آن سلول نسبت به این شرایط زیست محیطی یا محرك ها به روشهای متعددی مانند حركت، تغییر تركیب شیمیایی و كنش های باز تولیدی، واكنش نشان می دهد. طبیعت بیلیون ها سال و یك آزمایشگاه وسیع در اختیار داشته تا زندگی را توسعه دهد، در حالیكه نوع انسانی تازه شروع به خلق ساختارها و مواد هوشمند كرده است.
ساختارها و مواد هوشمند را میتوان به صورت مواد و ساختارهایی تعریف كرد كه محركها یا شرایط محیطی، مانند آنچه از منابع مكانیكی، گرمایی، شیمیایی، الكتریكی، مغناطیسی یا سایر منابع حاصل میشود، را حس كرده و نسبت به آن واكنش نشان میدهد. بر طبق حالت واكنش میتوان آنها را به مواد هوشمند منفعل ، هوشمند فعال و بسیار هوشمند تقسیم كرد. مواد هوشمند منفعل فقط میتوانند شرایط محیطی یا محرك ها را حس كنند؛ مواد خیلی هوشمند خودشان می توانند حس كرده، واكنش نشان دهند و سازگار شوند. حتی سطح بالاتری از هوش را میتوان از ساختارها و مواد هوشمند كسب كرد كه قادرند پاسخ داده یا برای اجرای یك عمل در یك حالت دستی یا از پیش برنامه ریزی شده فعال شوند.
در اینگونه مواد سه جزء ممكن است وجود داشته باشد: حس گرها، محرك ها و واحدهای كنترل. حسگرها یك سیستم عصبی را برای شناسایی سیگنال ها تأمین می كنند. بنابراین در یك ماده هوشمند منفعل، وجود حسگرها ضروری است. محرك ها به طور مستقیم از یك واحد كنترل روی سیگنال های شناسایی شده كار می كنند. آنها نیز به همراه حسگرها عناصر ضروری برای مواد هوشمند فعال میباشند. حتی در سطوح بالاتر، همانند مواد هوشمند یا خیلی هوشمند، نوع دیگری از واحد ضروری است، كه همانند مغز از طریق شناخت، استدلال و فعال سازی ظرفیت ها عمل می كند. اینگونه ساختارها و مواد منسوج در نتیجه تركیب موفق تكنولوژی پوشاك و منسوجات سنتی با علم مواد، مكانیك های ساختاری، حسگرها و تكنولوژی محرك ها، تكنولوژی پردازش پیشرفته، ارتباطات، هوش مصنوعی، بیولوژی و غیره، درحال تبدبل شدن به یك امر ممكن است.
2- توسعه تكنولوژی هوشمند برای منسوجات و پوشاكما همیشه تحریك شده ایم كه به منظور خلق مواد پوشاك خود كه دارای سطوح بالاتری از كاركرد هوشمندی باشند از طبیعت تقلید كنیم. توسعه میكروفیبرها (ریزالیاف ها) مثال خوبی است كه ابتدا از مطالعه و تقلید ابریشم آغاز میگردد، سپس با ایجاد محصولات دقیق تر و از بسیاری جهات بهتر ادامه مییابد.
اما تا به حال بیشتر منسوجات و پوشاك بیجان بوده اند. این موضوع جالب است كه پوشاكی مانند پوست خود داشته باشیم كه یك لایه از ماده هوشمند است. پوست دارای حسگرهایی است كه فشار، درد، دما و ; را شناسایی می كد. این پوست به همراه مغز ما میتواند به صورت هوشمند با محركهایی محیطی برخورد كند. پوست مقدار زیادی تعریق انجام می دهد تا بدن را هنگامی كه داغ است خنك كند و هنگامیكه سرد است گردش خون را تحریك مینماید. پوست هنگامی كه در معرض نور خورشید قرار گیرد (مدت زیاد) ،
رنگ خود را تغییر می دهد تا از بدن ما محافظت كند. پوست نفوذپذیر است و اجازه می دهد رطوبت به داخل نفوذ كند و در عین حال از ورود مواد ناخواسته جلوگیری مینماید. پوست میتواند پوست اندازی كرده و خود را بازسازی نماید. پس مطالعه در مورد ساخت یك ماده هوشمند مانند پوست یك مقوله بسیار چالش دار است.
در دهه قبل، پژوهش و بررسی درباره ساختارها و مواد هوشمند به ایجاد گستره وسیعی از محصولات هوشمند جدید در هوا فضا، حمل و نقل، ارتباطات راه دور، خانه ها، ساختمانها و فوق ساختارها منجر شد. اگر چه این تكنولوژی بطور كلی جدید است اما بعضی عرصه ها به مرحلهای رسیده اند كه كاربرد صنعتی برای منسوجات و پوشاك هم امكانپذیر است و هم ماندنی.
بسیاری از كاربردهای مهیج نمایش جهانی داشته است. پارچه ها و الیاف تولید كننده و نگهدارنده گرما كه از برنامه فضایی توسعه یافت. اكنون در لباس اسكی، كفش، كلاههای محافظ ورزشی و ابزارهای عایق كاری مورد استفاده قرار گرفته است. از منسوجات و اجزای مركب به همراه حسگرهای فیبر نوری برای نظارت بر سلامت پل ها و ساختمانها مورد استفاده قرار میگیرد. اولین نسل مادربوردهای پوشیدنی تولید شده است كه دارای حسگرهایی درون لباس بوده و قادر به شناسایی زخم و اطلاعات سلامت فرد میباشد
و این اطلاعات را از راه دور به بیمارستان منتقل می كند. از پلیمرهای حافظه شكل برای منسوجات به شكل الیاف، فیلم و فوم استفاده شده است كه نتیجه آن گستره ای از لباس ها و پارچه های دارای عملكرد بالا به ویژه لباسهای مربوط به دریا می باشد. حسگرهای الیاف كه توانایی اندازه گیری دما، كشش و فشار، گاز، گونه های بیولوژیكی و بو را دارند، الیاف هوشمندی هستند كه میتوان از آنها مستقیماً در منسوجات استفاده كرد.
محركهای پلیمر محور رسانا به سطوح خیلی بالایی از چگالی انرژی دست یافته اند. پوشاكی كه خود دارای احساس و مغز باشد، مانند كفش ها و بارانی هایی كه دارای سیستم موقعیت یاب جهانی (GPS) و تكنولوژی تلفن همراه هستند میتوانند موقعیت فرد را به او داده و جهت را برایش مشخص كنند. ارگانها و بافتهای بیولوژیكی ، مانند گوش و بینی را میتوان از كالبدهای منسوج كه از الیاف زیست تجزیه پذیر ساخته شده، پرورش داد. منسوجات تركیب شده با نانو مواد می تواند از ظرفیت جذب خیلی زیاد انرژی و دیگر تابع ها مانند آزمایش نمونه، مقاومت جذب، تابش نور و غیره بهره ببرد.
چالش هایی كه پیش روی ما قرار دارد، مانند پژوهش و توسعه تكنولوژی هوشمند و سازگاری آن با صنایع وابسته بكار تیمی چند وجهی، كه مرز انضباطهای سنتی در آن نامشخص می شود با چنان سرعت زیادی رخ می دهد كه قبلا دیده نشده است. بعضی از عرصه های پژوهش را میتوان به صورت زیر گروه بندی كرد.برای حسگر ها / محرك ها
– مواد حساس به نور – غشاء / پوشش هوشمند– الیاف نوری – پلیمرهای حساس به مواد شیمیایی– پلیمرهای رسانا – مواد حساس به اعمال مكانیكی– مواد حساس به گرما – میكروكپسول ها– مواد نانو و میكروبرای انتقال، پردازش و كنترل سیگنال– شبكه عصبی و سیستم های كنترلی– نظریه شناخت و سیستم های آن
برای فرایندها و محصولات مجتمع– مواد الكترونیك و فوتونیك قابل پوشیدن– ساختارهای حساس و انطباقی– بیومیمتیك ها (تقلید كننده های زیستی)– پردازشگری زیستی– مهندسی بافت– رهاسازی دارو / مواد شیمیاییفعالیتهای مربوط به پژوهش و توسعه با گستره ای جهانی هم در مؤسسات پژوهشی آكادمیك و هم در شركتها صورت گرفته است. تیم های پژوهشی در آمریكای شمالی، كشورهای اروپایی و آسیایی بطور فعال كار انجام داده اند كه نتایج قابل توجهی به شكل محصولات تجاری یا انتشارات پژوهشی به دست آمده است.3-رئوس مطالبهدف این مجموعه ویرایش شده، كه یك بازبینی و بررسی آخرین توسعه های تكنولوژی هوشمند مربوط به منسوجات و پوشاك است. مخاطبین این ؟؟ دانشگاهیان، پژوهشگران ، طراحان، مهندسان عرصه توسعه محصولات منسوج و پوشاك و فارغ التحصیلان و دانشجویان كالج ها و دانشگاهها میباشند.
همچنین این مجموعه میتواند آخرین بینش های مربوط به توسعه تكنولوژیك را به مدیران شركتهای منسوجات و پوشاك بدهد.این مطالب با مشاركت هیئتی از كارشناسان بین المللی در این زمینه تهیه شده و بسیاری از جنبههای توسعه و پژوهش را پوشش میدهد. تحقیق متشكل از 17 فصل می باشد كه میتوان آن را به چهار بخش تقسیم كرد. بخش اول (فصل 1) اطلاعات زمینهای مربوط به تكنولوژی هوشمند برای منسوجات و پوشاك و خلاصه ای از مرور بر تولیدات و ساختار پروژه را به دست می دهد. بخش دوم شامل موضوعات مربوط به الیاف یا مواد است
كه از فصل 2 تا 3 میباشد. فصل 2 به موضوعات مربوط به مواد پلیمری فعال شونده به وسیله برق و كاربردهای الاستومرها و ژل پلیمر غیریونی برای ماهیچه های مصنوعی میپردازد. فصل 3 و مربوط به پارچه ها و الیاف حساس به گرما است.
در بخش سوم تمركز بر فرایندهای مجتمع سازی و ساختارهای مجتمع است و خود شامل فصلهای دیگر است. فصل 4 مروری بر تولید و جریان های كلیدی تركیبات هوشمند فیبر نوری است. فصل 5 بیان كننده غشاءهای فیبرتوخالی برای جداسازی گاز است. فصل 6 قلاب دوزی را به عنوان یك روش مجتمع سازی اجزاء تشكیل دهنده فیبر در ساختارهای منسوج توصیف می كند.
بخش چهارم روی كاربردهای زیست شناختی تمركز دارد. فصل 7 فرآیندهای زیست شناختی مختلف برای پوشاك و منسوجات هوشمند را توضیح می دهد. ما فقط بخش كوچكی از تكنولوژی ظهور را از طریق پنجره این تحقیق دیده ایم . امكانپذیری های ارائه شده بوسیله این تكنولوژی هوشمند بسیار زیاد گسترده است. حتی در حالیكه كتاب در حال آماده شدن بود، بسیاری از پیشرفت های جدید از سراسر جهان جمع آوری گردیده است. ما امیدواریم كه این تحقیق بتواند به پژوهشگران و طراحان پوشاك و منسوجات الیاف هوشمند در آینده جهت واقعیت بخشیدن به رؤیاهایشان ، كمك كننده باشد.
1- مقدمهتلاش های زیادی برای كاربردی كردن مواد پلیمری كه مواد «هوشمند» نامیده میشوند صورت گرفته است ( شكل 1-2) . ماهیچه مصنوعی یا محرك هوشمند یكی از اهداف اینگونه تلاش ها است. از لحاظ تاریخی مواد محرك اساساً در تكریبات غیر آلی مورد بررسی قرار گرفته است. بطور خاص، ماشه های بكار رفته برای تحریك، معمولاً در یك حوزه كاربردی الكتریكی مورد بررسی قرار گرفته اند كه علت آن سهولت كنترل میباشد. مواد پلیمری بررسی شده از این منظور خیلی محدود بوده و برای ایجاد كشش خیلی كوچكتر از مواد غیرآلی می باشد.
از سوی دیگر، مواد پلیمری مانند ژل های پلیمر معلوم شده كه كشش های بسیارزیادی را ماشه های مختلف مانند تبدیل حلال، پرش PH ، پرش دما و غیره ایجاد می كند، اگر چه كه واكنش و دوام نسبتاً ضعیف تر هستند و از آنها در محرك های عملی استفاده نشده است.در زمینه مهندسی مكانیك، توسعه فرایند براده برداری میكرو با نیازمندی های تكنولوژی های ساخت میكرو و مونتاژ ابزار میكرو مواجه است و انتظارات زیادی از ظهور مواد هوشمند می رود كه بتواند فرایند ساخت و تولید میكرو را تا حد زیادی ساده كند.
تحت این شرایط، محرك ژل پلیمر بعنوان یكی از محتمل ترین كاندیداها بعنوان یك ماده ماهیچه مانند بیولوژیكی نرم با تغییر شكل زیاد علیرغم دوام كم آن است. پژوهشهای زیادی روی مواد جامد سخت بعنوان محرك مانند پلی (وینیلیدن فلوراید) (PVDF) صورت گرفته كه یك پلیمر پیزو الكتریك شناخته شده است و ساختارهای كریستال نقش بحرانی برای تحریك بازی می كند و كشش القایی در مقایسه با ماهیچه های مصنوعی ژل كه در فصل بعد توضیح داده خواهد شد، بسیار كوچك است اگر چه PVDF ، ساختار كریستال الكتریكی در آن نیاز دارد، موادی كه در این قسمت مورد بحث قرار می گیرند به چنین محدودیت هایی نیاز ندارد.تحریك القایی الكتریكی رسمی بیشتر روی ژل های پلیمری یونی صورت گرفته است. علت این است كه گونه های یونی نسبت به میدان الكتریكی بسیار حساس می باشند. ژل های یونی اثبات شده كه موادی فوق العاده محرك و الكترواكتیو هستند
اما ما تحریك الكتریكی ژل پلیمری غیریونی یا الاستومتر را آزمایش كردیم چرا برای تحریك الكتریكی باید از ژل پلیمری غیر یونی استفاده شود؟ زیرا ژل پلیمری غیریونی در صورتیكه بوسیله یك میدان الكتریكی تحریك شود نسبت به ژل پلیمری یونی به جهات متعدد برتر است. در مواد ژل الكتریكی، الكترولیز معمولاً روی الكترودها اجتناب ناپذیر است، و همراه با یك جریان الكتریكی زیاد و تولید گرما همراه است. بعبارت دیگر مصرف الكتروشیمیایی اجتناب ناپذیر است، اگر چه كه این واقعیت در بیشتر مقالات مورد توجه قرار نگرفته است. در ژل های پلیمری غیریونی هیچ فرایندی مانند این محسوب نشده است و این به دوام خوب مواد منجر می شود. علاوه بر این مزیت ها دامنه تغییر شكل و سرعت واكنش نیز بسیار سریع تر ms10 درجه و بزرگتر بیش از 100% از همین مواد برای ژل های پلی الكترولیت است.
مفهوم مكانیسم ساده است و میتوان از آن برای مواد پلیمری رسمی شامل موادی كه بطور رایج در صنایع نساجی و الیاف بكار می رود، استفاده كرد. این مفهوم همچنین برای الاستومترهای غیریونی كه حاوی هیچ حلالی نیستند هم قابل استفاده است. روشی كه ما بیان كردیم یك راه مطمئن برای تولید ماهیچه مصنوعی در آینده است. مفاهیم متعددی كه بوسیله سایر پژوهشگران ارائه شده و بطور موفقیت آمیز برای ژل های محرك بكار رفته نیز در مقایسه با روش ما معرفی شده است.
2- مواد پلیمری بعنوان محرك ها یا ماهیچه مصنوعیژل پلیمری یك ماده پلیمری الكترواكتیو است. انواع مختلف مواد پلیمری الكترواكتیو وجود دارد. همانگونه كه در بخش بالا ذكر شد، پلی الكترولیت یكی از آنها است و بعنوان یك ژل الكترواكتیو بیشتر مورد بررسی قرار گرفته است. ما در بخش بعد به تفصیل بیشتری در مورد این ماده بحث خواهیم كرد.
مواد پلیمر فروالكتریك مانند PVDF یا مشتقات آن ذكر شده اند، چون آنها نیز مانند مواد فروالكتریك رفتار می كنند (شكل 2-2) . آنها دارای خاصیت كریستالی هستند و كریستال ها از طریق كنترل روش آمادگی پلی مورفیزم را نشان می دهند، كارهای بسیار بیشتری روی خواص پیروالكتریك و یا پیزوالكتریك صورت گرفته است كه همراه با خواص آنها به عنوان محرك های الكترواكتیو می باشد این مواد از مدتها قبل بعنوان پلیمرهای نوعی الكترواكتیو محسوب شده بودند. بوسیله این مواد میتوان نتیجه گرفت كه كشش القایی به مواد پلیمر زیاد نیست. معلوم شده كه ضریب الكترو استریكتیو برای پلیمرها كم است. اینها پلیمرهای غیر یونی هستند و كشش القایی از جهت گیری مجدد یا تغییر شكل كریستال های پلاریزه در مواد جامد نشأت میگیرد.
نوع دیگری از پلیمر اكتیو الكتریكی وجود دارد كه به پلیمر الكترو كانداكتیو معروف است كه در آن زنجیره های پلیمر شامل پیوندهای دوگانه بلند می باشد و این ساختار شیمیایی خواص الكتروكانداكتیو را به پلیمرها میافزاید. در این موارد، تغییر شكل القایی الكتریكی، فرض بر این است كه از واكنش های الكتروشیمیایی مانند اكسیداسیون و كاهش زنجیره پلیمر نشأت گرفته است. برای تغییر شكل، بعضی افزودنی ها مانند افزوده هایی كه برای تحریك مؤثر و ضروری هستند شناخته شده است. بنابراین تحریك الكتریكی این مواد در حضور آب مورد بررسی قرار گرفته است،مشابه مورد ژن های پلی الكترولیت. پلی پیرول و پلی آنیلین مثال های نوعی آن میباشند (شكل 3-2)
3- مشخصه محرك ژل پلیمرمسیر ژل های پلیمر از مواد پلیمر سخت جامد متفاوت است. زنجیره های پلیمر در ژل معمولاً از نظر فیزیكی و شیمیایی متقاطع محسوب شده و یك ساختار شبكه ای سه بعدی را تشكیل می دهند. برای مثال ژل پلیمر معمولاً موضوعی است كه با حلال خوب آن مشخص می شود و ویژگی های آن از یك حالت پلیمر تقریباً جامد به یك محلول با مقدار خیلی كم تبدیل شده است
اما باز هم شكل خود را حفظ می كند. این تبدیل فوق العاده در خواص فیزیكی حوزه عملكرد ژل را گسترش میدهد.از دیدگاه محرك، ژل همانند یك محرك جامد یا ماهیچه بیولوژیكی یا همانند یك آمیب بی شكل رفتار می كند. ژل همچنین دارای حالت های تحریك مختلف است، حجم متقارن با تورم و عدم تورم، رفتار تورمی متقارن، تغییر شكل متقارن و تغییر شكل نامتقارن تغییر میكند (شكل 5-2) كشش القا شده در ژل نیز می تواند فوق العاده زیاد باشد كه این به ساختار متقاطع در ژل بستگی دارد.
4- محرك های لازم برای بكار انداختن ژل های پلیمرهمانگونه كه از خواص فیزیكی متنوع ژل و تنوع گسترده حالتهای انگیزشی انتظار میرود، محرك های مختلفی برای تحریك ژل های پلیمری وجود دارد.
محرك ها را میتوان به دو گروه تقسیم كرد، محرك های شیمیایی و محرك های فیزیكی (شكل 6-2) . مبادله حلال بعنوان محرك های شیمیایی شامل جهش هایی در پلاریته حلال (مثلاً از حلال خوب به داخل حلال ضعیف) ،در pH (مثلاً در ژل پلی الكترولیت ضعیف از یك شرایط گسسته به یك شرایط پیوسته) و در قدرت یونی استفاده از بدون نمك یا لخته شدن می باشد. این دو نوع به همراه تورم و تورم زدایی حلال و تغییر شكل تا زمانیكه ژل دارای یك ساختار همگن باشد، معمولاً متقارن است (شكل 7-2). جهش دما، كه یك محرك فیزیكی است،
نیز میتواند در جایی كه حلالیت دارای یك دمای گذرای بحرانی باشد، تغییر شكل متقارن را به ژل های پلیمری خاص القا كند. مثال های نوعی ژل های پلی (وینیل امتیل اتر ) و پلی ( -N ایزو پروپیل اكریلامید) میباشند. این ژل ها دارای جذب آب بیشتر در دماهای پایین و تورم زدایی در دمای بحرانی ویژه حدود 40-30 هستند (شكل 8-2) . دمای گذرا را می توان به وسیله تغییر ساختار شیمیایی كنترل كرد. در مورد ژل نامتحرك پوریز، افزودن اوره كه زیر مجموعه یوریز است، تورم و تورم زدایی به وسیله تغییر pH القایی توسط واكنش آنزیم صورت میگیرد (شكل 9-2).
یك محرك فیزیكی مانند تابش دهی نور برای تحریك یك ژل كه در آن ایزومراسیون معكوس نور القایی صورت می گیرد و ایزومراسیون همراه با كشش فیزیكی مناسب است. در این حالت تغییر معمولاً نامتقارن است و ژل در جهت یا مخالف جهت تابش دهی منحرف می شود كه این امر به واكنش فوتو القایی بستگی دارد.(شكل 10-2)
در حالت كاربرد میدان الكتریكی، ژل ها معمولاً منحرف می شوند. چون این میدان توزیع شارژ نامتقارن را القا می كند و باعث كشش نامتقارن در ژل می شود. توزیع شارژ نامنتقارن را میتوان به آسانی در ژل های پلی الكترولیت القا نمود. و به همین دلیل است كه ژل پلی الكترولیت اساساً به عنوان ماده پلیمرالكترواكتیو مورد بررسی قرارگرفته است (شكل 11-2).
كاربرد میدان مغناطیسی نیز میتواند زمانیكه یك ساختار با گونه های حساس به میدان مغناطیسی در آنها وجود داشته باشد، یك كشش را در ژل القا كند. ما ابتدا ایده استفاده از یك ابرسیال پارامغناطیس برای یك ژل را مطرح نمودیم. ما دریافتیم كه ژل نسبت به زاویه میدان مغناطیسی حساس و نسبت به القای كشش بسیار حساس است، و تغییر ساختار در ژل مورد بررسی قرار گرفته بود (شكل 12-2). زرینی و همكارانش همین مواد را مورد بررسی قرار داده و با كنترل میدان مغناطیسی به تغییر شكل ناپیوسته ژل پی بردند.
5- ژل های پلیمر الكترو – اكتیو بعنوان ماهیچه های مصنوعیدر میان مواد محرك پلیمری ذكر شده در بالا، ژل پلیمر دارای یك خاصیت مهم بعنوان یك ماده با كشش زیاد است. همانگونه كه در بخش قبل بیان شد، میدان الكتریكی یكی از بهترین محرك ها برای تحریك عملی است. الكترواكتیویته در ارتباط با ژل های پلی الكترولیت ذكر شده است ، چون آنها حاوی گونه های یونی هستند. اما گونه های یونی نه تنها نسبت به میدان الكتریكی حساس اند بلكه معمولاً از نظر الكتروشیمیایی فعال و همراه با الكترولیز روی الكترودها می باشند. واكنش های الكتروشیمیایی اغلب باعث افزایش جریان و تولید گرما می شوند. این فرایندها فقط باعث اتلاف انرژی گردیده و در ایجاد كشش مشاركت نمی كند. بنابراین، واكنش های الكتروشیمیایی در بیشتر موارد یك فرایند نامطلوب است. ژل های پلی الكترولیت و مواد مربوطه علیرغم مشكلات بسیار آنها برای محرك های عملی، باز هم در صدر مواد پلیمر الكترواكتیو قرار دارند.
برای غلبه بر مشكلات در پلی الكترولیت ها، مانند مصرف الكتروشیمیایی الكترودها، ما خواص الكترواكتیو ژل پلیمر غیریونی را مورد بررسی قرار دادیم.1-5- ژل های پلی الكترولیت الكترواكتیوهمانگونه كه در بخش قبل اشاره شد ژل های پلی الكترولیت بعنوان مواد محرك الكترواكتیو مورد بررسی قرار گرفتهاند. این مفهوم از وجود گونه های یونی الكترواكتیو در ژل ها است. گونه های یونی میتوانند جابجا شده و تشكیل توزیع محلی و یا واكنش های الكتروشیمیایی در ژل دهند كه باعث تغییر شكل آن میشود.
1-1-5- ژل پلی (اكریلیك اسید)در میان ژل های پلی الكترولیت ، ژل پلی آكریلیك اسید (PAA) اولین پلی الكترولیت بود كه بعنوان یك ژل پلیمر الكترواكتیو مورد بررسی قرار گرفت. شیگا و همكاران دریافتند كه ژل PAA را میتوان با استفاده از میدان الكتریكی DC و در حضور نمك تغییر شكل داد. یك میله ژل PAA در محلول آبی نمكی فرو برده شد (شكل 14-2). الكترودهای پلاتینوم از سطح ژل جدا شدند و از میدان DC در دو طرف ژل استفاده شد. شیگا و همكاران به یك انحراف كم در حركت ژل پی بردند كه دامنه انحراف به نمك و غلظت آن بستگی داشت. آنها همچنین به یك تغییر شكل نامتقارن در ژل پی بردند، زمانیكه از میدان جدا از دو سر میله ژل استفاده شده بود (شكل 15-2). در این حالت، یك سر ژل پژمرده شده و سر دیگر متورم میشود. این حركت به وسیله رفتار تورمی نامتقارن در این میدان توصیف شده است. تغییر شكل به وسیله معادله زیر كه به وسیله فلوری مشتق گیری شده توصیف گردیده است.
كه در آن فشار اسمزی كل است كه برابر است با مجموع سه نوع فشار اسمزی میباشد و از تعامل بین زنجیر پلیمر و حلال، از كشسانی لاستیكی ژل و از تفاوتهای غلظت گونه های یونی كه به ترتیب داخل و خارج از ژل قرار دارند، نشأت میگیرد. پارامترهای ، به ترتیب عبارتند از كسر حجمی پلیمر، پارامتر تعامل بین پلیمر و حلال،حجم پلیمر خشك شده ، شماره زنجیر مؤثر در شبكه، حجم مولی حلال، غلظت گونه های I در ژل ،غلظت گونه های j در محلول خارجی، ثابت گاز و درجه حرارت مطلق.
تصور این بود كه این فرایند از یك وقفه فشار اسمزی القا شده به وسیله تمركز گونههای یونی قدرت حلال پوششی متفاوت نشأت می گیرد. شیگا و همكاران روش آماده سازی را به منظور غلبه بر مشكل بهینه سازی كردند. آنها الكترودها را روی سطح ژل قرار دادند و ژل فینگر درون محلول آبی را با موفقیت نشان دادند (شكل 16-2).
2-1-5- مشخص شد كه ژل (2- آكریلامیدو – 2- متیل پروپان سولفونیك اسید ) (PAMPS) جنبندگی كرمی شكل را تحمل می كند (شكل 17-2). اساس این تغییر شكل مبتنی بر یك واكنش مولكولی الكتروكینتیك مولكولهای مواد فعال در سطح هیدروژن است كه تعاملات الكترواستاتیك و هیدروفوبیك ایجاد شده و منجر به فشردگی ناهمسانگرد برای انحراف به سمت آند میگردد.
هنگامی كه میدان معكوس شود، ادمولكول های فعال در سطح روی سطح ژل جدا شده و به سمت آند می رود. در عوض مولكولهای جدید فعال در سطح از طرف مقابل ژل نزدیك شده و تشكیل كمپلكس میدهند، بنابراین ژل منبسط می گردد. مواد فعال در سطح مانند –N ؟؟ پیریدینیوم كلراید (Cl2PYC1) مورد استفاده قرار گرفت كه در مدت یك ثانیه جذب سطحی گردید و به سادگی محاسبه شد تا نسبت تشكیل كمپلكس كمتر از 3-10*10 را به دست دهد، این توضیح كه انحراف سریع و زیاد در یك میدان مغناطیسی فقط به وسیله پیچیدگی و پژمردگی سطح ژل امكانپذیر است.
3-1-5- ژل یونومر پرفلورو سولفوناتیك هیدروژن فیلم یونومر پرفلوروسولفونات (Nafion of Dupont) با ضخامت mm2/0 Ca مشخص شد كه یك ماده الكترواكتیو مؤثر است (شكل 18-2). این ماده را میتوان به وسیله یك میدان DC با ولتاژ كم مثلا 3 ولت تحریك كرد. موفقیت به وسیله توسعه رسوبگیری شیمیایی الكترود روی سطح غشاء بدست آمد. اصل مكانیسم تغییر شكل تا حدی شبیه حالت سایر ژل های پلی الكترولیت است
یعنی غنشاء نیاز به وجود آب و نمك دارد و مواجهه با مصرف الكتروشیمیایی اجتناب ناپذیر است. اما زمان پاسخ و دوام آن بسیار بیشتر از سایر مواد ژل است. علاوه بر این ، فرایندتحریك تحت تأثیر جدی واكنش های الكتروشیمیایی قرار ندارد و شرایط كاری بطور مناسب تحت كنترل می باشد. بهبود بازده میتوان تصور كرد كه از ساختار شیمیایی غشاء و حضور همزمان آبگریزی قوی و آبدوستی قوی در یك زنجیره پلیمر نشأت میگیرد.
2-5- ژل های پلیمر غیر یونی الكترو اكتیوبا مرور مواد ذكر شده در بالا مشخص می شودكه یكی از نقایص جدی ژل های پلی الكترولیت مصرف الكتروشیمیایی روی الكترود در یك میدان الكتریكی است. مصرف الكتروشیمیایی باعث دوام ضعیف ژل های پلی الكترولیت شده و میدانهای كاربردی آنها را محدود میسازد.بنابراین، مؤلف تلاش كرده تا از ژل های پلیمری غیر یونی بعنوان مواد تحریك كننده با تغییر شكل زیاد استفاده كند. نتایج نشان می دهد كه این ایده در حالتی پربازده تر از حد انتظار عمل می كند اما ا ین مكانیسم تغییر كرده و آنچه در ابتداانتظار میرفت نخواهد بود. این ویژگی با تفصیل بیشتری در زیر توصیف گردیده است.
1-2-5- كشش در جهت میدانژل پلی (وینیل الكل) DMSO بوسیله تركیب كردن ارتباط متقاطع فیزیكی و ارتباط متقاطع شیمیای با گلوتارالدهید (GA) تهیه گردید. پس از ارتباط متقاطع شیمیایی، ارتباط متقاطع فیزیكی بوسیله تبدیل حلال به DMSO خالص حذف گردید. بنابراین ژل متقاطع از نظر شیمیایی حاصله دارای یك ساختار همگن از نظر الكترونیكی است. بنابراین ژل PVA-DMSO دارای هیچ پلاریزاسیون درونی در ساختار خودش نیست،و ایجاد كشش الكتروستیكتیو با استفاده از یك میدان الكتریكی DC مورد انتظار است. نتایج با این انتظار موافق است و این كشش متناسب با توان دوم میدان است (شكل 19-2). كشش مشاهده شده در جهت میدان به بیش از 7% میرسد. زمان پاسخ بسیار سریع است، كشش بزرگ در مدت s1/0 حاصل می شود و شكل ژل بطور لحظه ای با خاموش شدن میدان ذخیره میگردد.جریان مشاهده شده حدود mA 1 در V/mm 250 است كه بسیار كوچكتر از ژل های پلی الكترولیت میباشد. این جریان را میتوان با خالص سازی بیشتر پلیمر و حلال پایین آورد. ما با تقویت كشش به اندازه 300 درجه میتوانیم كشش سریع الكترو اكتیو را در حركت نوسانی نشان دهیم. پیشنهاد شده كه حركتنوسانی تا Hz10 شتاب داده شود، اگر چه كه نمایش در Hz2 صورت گرفت (شكل 20-2).
2-2-5- جهت گیری الكتریكی حلالكشش القا شده در جهت میدان را نمیتوان با نیروی جاذب الكترواستاتیك بین الكترودها توضیح داد. تأثیر میدان الكترواستاتیك انتظار می رفت كه كمتر از 25% كشش مشاهده شده تحت شرایط آزمایش باشد. بنابراین ما باید توضیح دیگری برای ایجاد كشش در ژل پیدا كنیم در ابتدا، ما انتظار داریم جهت گیری مولكول حلال در یك میدان الكتریكی كشش ایجاد شده در ژل را از میان تغییرات تعاملات بین حلال و پلیمر، كه شبكه ژل را تشكیل میدهند، هدایت كند.
به منظور مشاهده اثرات میدان الكتریكی بر جهت گیری حلال، DMSO از طیف نمایی رامان استفاده شد. این مولكول دارای یك گشتاور دوقطبی قوی است و میتوان انتظار داشت كه در امتداد جهت میدان قرار گیرد (شكل 31-2). این جهت گیری بسیار كارآمد است حتی در میدان های الكتریكی نسبتاً پایین، اما این جهت گیری در حداكثر شدت میدان كاهش مییابد (شكل 22-2). تغییر شكل ژل در ناحیه دارای میدان بالاتر نسبت به جهت گیری حداكثر بیشتر است و بیانگر آن است كه جهت گیری حلال با تغییر شكل ژل ارتباط مستقیم ندارد.
3-2-5- انحراف و حركت خزیده همراه با كشش بسیار زیاددر مشاهده انقباض در امتداد جهت یك میدان الكتریكی، از صفحات برنجی بعنوان الكترودها استفاده شد. كشش در جهت عمود بر میدان نیز قابل مشاهده بود. در این اندازهگیری ها ، از تغییر شكل خمش ژل ها جلوگیری شده یا بطور كامل فشرده میگردد.
هنگامیكه ما بطور دقیق تغییر شكل ژل را مشاهده كردیم، جریان حلال و چند تغییر شكل نامتقارن درون ژل مطرح گردید. اما الكترودهای متداول یا یك ورقه فلزی نازك با ضخامت 10 منجر به هیچگونه تغییر شكل موثری نگردید. ما از الكترودهای طلایی بسیار نازك با ضخامت 1/0 استفاده نمودهو هر دو سطح ژل را با ورقه های نازك پوشاندیم. ورقه فلزی به اندازه كافی نرم است و حتی اختلال در تغییر شكل كوچكی از ژل هم ایجاد نمیكند.
با استفاده از یك میدان الكتریكی DC برای ژل، ژل به سرعت خمیده شده و تا زمانیكه میدان برقدار باشد تغییر شكل را حفظ می كند (شكل 23-2). خمش در مدت ms60 كامل شد و زاویه خمش به بیش از 90 درجه رسید. با خاموش كردن میدان ، كشش فوراً رها شد و ژل شكل قبلی خود را گرفت (شكل 24-2). خمیدگی از بین رفت تا متناسب با مربع میدان باشد (شكل 25-2).با محسوب كردن اندازه ژل (طول cm1 ، عرض mm5 ، ضخامت mm2) و فرض اینكه حجم ژل در تغییر شكل تغییر نمیكند، میتوان تخمین زد كه طول كشش ژل بیش از 140% است. جریان الكتریكی مشاهده شده در این حركت كمتر از 30 كمتر از میدان V/mm 500 است.
این پاسخ و كشش زیاد حاصله در ژل PVA-DMSO بزرگترین مقدار در میان مواد ژل پلیمر الكترواكتیو است كه تاكنون گزارش شده. جریان كم بیانگر آن است كه در این حركت در مقایسه با ژل های پلی الكترولیت متداول اتلاف انرژی بسیار كمتر است. اتلاف انرژی همانند گرما بسیار كمتر از مورد غشاء flemion یا Nafion بود، بنابراین وقتی اندازه ژل (ضخامت و مساحت) مد نظر قرار گیرد این اتلاف انرژی بسیار كم است.
ژل نیز میتواند تغییر شكل نوع خزنده را نشان دهد. این یك نوع جدید از حركت است. حركت خزنده زمانی مشاهده میشود كه یك ژل بدون پوشش روی یك ردیف نوار الكترود قرار گیرد. این حركت در Ca 1 ثانیه كامل میشود.
4-2-5- منشأ توزیع فشار نامتقارن در ژلیك چنین خمش یا خزش سریع یك ژل پلیمر غیریونی را نمی توان با گریان شیب فشار اسمزی كه معمولاً علت خمش القایی الكتریكی در ژل پلی الكترولیت محسوب میشود،توضیح داد. همانگونه كه در بخش قبل اشاره شد، جریان حلال در ژل مطرح گردید ما تأثیر یك میدان الكتریكی را بر خاصیت جریانی آن مورد بررسی قرار دادیم.
یك جفت الكترود شانه مانند در یك سینی مدور پر از DMSO شناور گردید (شكل 27-2). وقتی از یك میدان DC استفاده شد، حلال شروع به جریان یافتن از آند به كاتد كرد. سرعت جریان بوسیله پودر پلی استرین شناور روی حلال بعنوان یك ردیاب، اندازه گیری شد. شدت جریان متناسب با مربع میدان افزایش مییابد (شكل 28-2). این نتیجه بیانگر آن است كه گرادیان شیب فشار بین الكترودها تولید شده است.
به منظور تثبیت یك محاسبه كمی از گرادیان شیب فشار یك آزمایش تئوری با برخی از فرضیه ها كه در زیر نشان داده شده صورت گرفت:1- فقط یك مقدار از تحرك یون برای یك نوع یون نشان داده میشود.2- از آشفتگی در ژل می توان برای محاسبات ساخت فشار صرفنظر كرد.3- یونیزه كردن و شتاب دادن الكترودها با ساخت فشار تداخل نمیكند.4- اگر چه فقط یك جریان برآیند خیلی كوچك وجود دارد اما برای تعیین توزیع میدان كافی است.5- انواع مختلف یونها در ساخت فشار با یكدیگر تداخل نمی كنند.6- شارژهای سطحی روی حدود حلال دارای یك تأثیر قابل اغماض بر جریان یون و توزیع میدان است.
معادله زیر از توزیع فشار در یك ژل استنباط شده است:كه در آن به ترتیب عبارتنداز وقفه فشار بین دو موقعیت (روی سطح ژل) و X (در نقطه x داخل ژل از سطح ژل ) در جهت میدان، ثابت دی الكتریك، ولتاژهای روی سطح ژل و در x داخل ژل ، و ضخامت ژل.این معادله بیانگر آن است كه گرادیان فشار درون ژل با ثابت دی الكتریك ژل و مربع یك میدان الكتریكی متناسب است. به علت آنكه محتوی حلال ژل در سیستم آزمایش ما 98% Ca است، ثابت دی الكتریك را میتوان فرض كرد كه مساوی ثابت دی الكتریك حلال باشد. با داشتن مقدار كشسانی خمش ژل و فشار تخمینی ما میتوانیم توافق فوق العادهای بین داده های آزمایشی مان و تخمین تئوری ایجاد كنیم (شكل 29-2).
به منظور مشاهده تأثیر پلیمر بر تغییر شكل القایی الكتریكی نوع دیگری از آزمایش انجام شد. یك جفت الكترود بلیت در حلال فرو برده شد و از میدان DC بین الكترودها استفاده شد. حلال بین الكترودها به طرف بالا كشیده شد (شكل 30-2) ارتفاع از نظر تئوری با معادله زیر محاسبه گردید:(6-2)
كه در آن g , p , d , v , عبارتند از ارتفاع سطح مایع، ثابت دی الكتریك ژل ثابت دی الكتریك مكش، ولتاژ بكار رفته. فاصله بین الكترودها، چگالی ژل و ثابت گرانشی . منحنی شكل 30-2 بصورت تكی محاسبه شد و توافق خوبی با داده های آزمایش دارد. اما زمانیكه ما از یك محلول PVA , DMSO استفاده كنیم ارتفاع خیلی كمتر از آنچه درحلال مشاهده شده می باشد و علاوه بر این روی هر دو الكترود فوق العاده نامتقارن بود (شكل 31-2). محلول بالا آمده و به سطح كاتدی می رسد اما به آند نمی رسد كه این بیانگر آنست كه معادله فوق دیگر برای محلول پلیمر قابل استفاده نیست.
این پدیده ها دلالت بر آن دارند كه محلول پلیمر تمایل به سمت تعویق فرایند تخلیه دارد. تعویق تخلیه باعث انباشت شارژ روی كاتد ژل می شود و وقفه فشار بین طرف كاتد و طرف آند ژل را افزایش می دهد. بنابراین، وجود شبكه پلیمر نیز نقش مهمی در تغییر شكل خمش مؤثر دارد. برای تحلیل مفصل تر باید بررسی كمی بیشتری صورت بگیرد.
5-2-5-كاربرد پذیری روش واكنش حلال تزریق شارژی برای پلیمرهای متداولمفهوم ارائه شده در بخش قبل را میتوان به صورت روش كشش حلال تزریق شارژی. برتری این روش كاربردپذیری گسترده آن برای مواد ژل مانند پلیمری غیریونی متداول است. ما در حال كاركردن روی چند ماده غیریونی برای ماهیچه های نرم مصنوعی بودیم كه بتوان آنها را در هوا تحریك كرد. در اینجا حالت پلی (وینیل كلراید ) PVC به طور خلاصه نشان داده خواهد شد. در مورد PVC ما از نرم كننده ها بعنوان حلال استفاده كردیم. اگر چه تتراهیدروفوران یك حلال خوب برای PVC است اما نقطه جوش آن برای آماده سازی ژل پایدار در دمای محیط در هوا، بسیار پایین است.
در مثال نشان داده شده مشخص شد كه ژل PVC كه با دی اكتیل فتالات (DOP)با خاموش و روشن كردن میدان الكتریكی مانند یك آمیب خزیدن برگشت پذیر دارد (شكل 32-2).تغییر شكل القا شده الكتریكی توزیع نامتقارن شارژ تزریقی است. این مكانیسم تا حدی مشابه مكانیسم ژل پلیمر غیر یونی است (اما نه یكسان) چون جریان حلال در PVC نرم شده تأیید نشده است.
6-2- از ژل پلیمر الكترو – اكتیو تا الاستومر (كشبار) الكترو – اكتیو با تغییر شكل زیاد ژل پلیمر غیر یونی متورم شده با حلال دی الكتریك. با تغییر شكل فوق العاده نشان داده شده است، چون پلیمر غیر یونی با نرم كننده غیر یونی نرم شده است.
مكانیسم مطرح شده برای تحریك ژل «كشش حلال شارژ تزریقی» بود و مكانیسم مربوط به پلیمر نرم شده «توزیع شارژ نامتقارن شارژ تزریقی بود»از مكانیسم دوم می توان برای الاستومترهای غیریونی استفاده كرد كه در آن حركت زنجیره پلیمر نسبتاً آزادانه است و بنابراین مهاجرت شارژهای تزریقی است. مهاجرت شارژ تزریقی و تعادل سرعت های شارژ و تخلیه باید یك فاكتور بحرانی باشد تا تغییر شكل ایجاد شده در تبادل الكترواستاتیك یك فاكتور عمده در تحریك باشد.نتایج تجربی الاستومرهای پلی اورتان مفهوم ت وصیف شده در بالا را تأیید می كند. علاوه بر انتظارات ما برخی از ویژگیهای جدید حركت به طور مفصل روشن شده است مانند تأثیر حافظه، كنترل جهت خمش و غیره (شكل 33-2).
7- نتیجه گیری هادر این فصل، انواع مختلف پلیمرهای الكترواكتیو معرفی گردیدند. بعضی از آنها دارای یك تاریخ طولانی به عنوان مواد الكترواكتیو هستند. اما به تازگی ژل های پلیمر و یا الاستومرها، كه دارای هیچ پلاریزاسیون ذاتی در ساختار خود نیستند و هیچگونه یونی را نیز شامل نمیشوند، كشش خیلی زیادی را با استفاده از میدان های الكتریكی دارای یك جریان الكتریكی پایین نشان می دهند. اتلاف انرژی در صورتی رخ می دهد
كه گرما خیلی كمتر از مواد پلی الكترولیت متداول باشد. مفاهیم «كشش حلال شارژ تزریقی» و «توزیع شارژ نامتقارن شارژ تزریقی» به عنوان یك مكانیسم ممكن از تغییر شكل عظیم مطرح شده است. از این مفاهیم میتوان برای پلیمرهای متداول غیریونی گوناگون استفاده كرد. مؤلف قویاًانتظار دارد كه مفاهیم حوزه محرك را تا حد ماهیچه مصنوعی گسترش دهد و در آینده در تولید میكروماشین ها یا نانوماشین ها مشاركت داشته باشد.
ادامه خواندن مقاله توسعه تكنولوژي هوشمند براي منسوجات و پوشاك
نوشته مقاله توسعه تكنولوژي هوشمند براي منسوجات و پوشاك اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.