nx دارای 45640 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
کودک نابینا
امروزه باوجود پیشرفتهای علمی و فن آوریهای شگرف تمدن بشری، پیشگیری و درمان معلولیت های مختلف و محو پدیده ناخوشایند نابینایی ـ به جز در مواردی بسیار معدود ـ آرزویی بیش نیست. نابینایان به عنوان قشر غیرقابل اغماضی از جامعه در سطوح مختلف سنی مطرحند. كودك نابینا برای نخستین بار در فضای خانواده نفس می كشد. افراد خانواده نخستین كسانی هستند كه كودك نابینا حضور آنها را درك می كند. بنابر این پدر ومادر كودك نابینا نخستین آموزگاران و سازندگان بنای شخصیتی اویند.
پدر ومادری كه بطور غیرمنتظره كودك نابینایی را در آغوش می گیرند با احساسی آمیخته با ناباوری و عدم قبول این واقعیت ناخواسته، اضطراب اندیشه «چه كنم» امروز و نگرانی و وحشت «چه خواهد شد» فردا، روبرو می شوند. این احساس مخرب در روحیه و احساسات این طفل كوچك و معصوم اثر می گذارد. احساس ناامنی را در ضمیر او تقویت می كند. اتكای به نفس را از او می گیرد و به خود یاری و استقلال وی زیان می رساند. به همین جهت آموزش و راهنمایی پدر ومادر كودك نابینا در درجه اول ضروری تر از خود اوست. والدین كودك نابینا، نابینایی او را فاجعه یی بزرگ می پندارند و نمی دانندكه درك آنها از فرزندشان به كلی با درك وی از خودش متفاوت است. كودك نابینا ابتدا اصلاً نمی دانسته كه از چه چیزی محروم شده و یا چه چیزی را از دست داده است و دیگران با او متفاوتند.
این ناآگاهی از خود، تا مدتها ادامه دارد. كودك نابینا در سنین پیش از دبستان آمادگی پذیرش آموزشهایی را دارد كه به كسب محارتهای خودیاری منجر می شود. لیكن از آنجایی كه بیشتر مراحل یادگیری در این سنین از طریق تقلید صورت می گیرد، شایسته است دیگر حواس وی به حدی تقویت شوند كه بتوانند جایگزین حس بینایی شوند. در حین تقویت حواس در هر فرصت مناسب با گفتن مطالبی شیرین و جذاب محیط پیرامون او را توصیف و قابل درك نمود تا قادر به تقلید شود. همچنین باید به رشد حركتی و تقویت مهارتهای جهت یابی كودك توجه خاصی داشت. كودك در این سنین دارای انرژی فراوان و هیجان بسیار، برای تحرك وبازی است و بتدریج به تفاوتهای خود با دیگران پی می برد.
كم كم به محدودیتهای خود می اندیشد، و احساس عدم امنیت نسبت به محیط پیرامونش در وی به وجود می آید. در این زمان باید كودك را دریافت. باید او را با محیط آشنا كرد تا احساس امنیت كند.
شرایط شركت او را در بازیهای گروهی با همسالانش فراهم ساخت. او را با توانمندیهای خود آشنا كرد و مقدمات بروز استعدادها و توانایی هایی را فراهم ساخت. اگر كودك رها شده و در خود فرو رود، بتدریج از فرآیند رشد عقب مانده و از بستر طبیعی اجتماع منزوی می شود.
بدون شك نقص بینایی در احراز تجربه و كسب دانش محدودیتهایی ایجاد می كند، ولی این محدودیت ها به آن اندازه نیست كه فرد نابینا را از تمام فعالیت های آموزشی، فراگیری حرفه و تجربه اندوزی محروم گرداند. چه بسیارند افراد نابینا كه در آموزش بسیاری از علوم و فنون از بینایان نیز بهتر عمل كرده اند. نابینایان در علوم انسانی پیشرفتی قابل توجه دارند. در موسیقی ممتاز می شوند.
برخی از كارها را مشتركاً با بینایان انجام می دهند. فكر و دست آنان با كمك و دید بینایان بر بسیاری از مشكلات فایق می آید.آموزش و پرورش كودكان و بخصوص نابینایان درگرو اتحاد مستمر و محكم اولیا خانه و مدرسه امكان پذیر می گردد. متولیان امور آموزشی و پرورشی باید از وحدت رویه و وفاق كامل و تقسیم كار مناسبی برخوردار باشند تا اجرای صحیح وظایفشان، به اهداف عالی هم نزدیك شود. اولیاً خانه و مدرسه دانش آموز نابینا، ضمن برقراری جلسات و ملاقات های مستمر و مكرر، آموزش و پرورش فرزندشان را جریان می دهند و از هر گونه وقفه یا عدم هماهنگی جلوگیری می كنند. به این ترتیب تحصیل دانش آموز نابینا بی وقفه استمرار خواهد داشت، تا چشمان خاموش او بتواند فانوس راه خود و دیگران باشد.
زندگی امروز حاكی از ایده های نوینی است كه مبتنی بر پرورش تفكر و استدلال افراد می باشد. ایجاد عادت به تفكر و استدلال در كودكان بوسیله پرورش خلاقیت امكان پذیر است و این امر برعهده خانواده و مدرسه است.خلاقیت بكارگیری توانایی های ذهنی برای ایجاد یك فكر و مفهوم جدید است لذا برای خلاق بودن باید آنگونه فكر كرد كه دیگران فكر نمی كنند.كودكی كه دچار آسیب بینایی است ممكن است دوره های حساس رشد را به خوبی طی نكند و با مشكلات اجتماعی و عاطفی بسیاری مواجه شود. بینایی، انگیزه تعامل با دیگران و كشف محیط را در كودك ایجاد می كند، بنابراین ضروری است كه والدین و مربیان این كودكان، محیط را برای پرورش همه جانبه آنان مهیا سازند و حتی می توان انتظار را از این حد نیز فراتر برد و با اتخاذ روشهایی ساده به پرورش خلاقانه آنان پرداخت.
راه های گوناگون و متنوعی برای پرورش خلاقیت در كودكان وجود دارد كه تقریباً تمام آنها برای كودكان آسیب دیده بینایی نیز كاربرد دارد، برخی از این راهها عبارتند از:-تشویق كودكان به طرح سؤالها و پاسخهای عجیب و غریب كه سبب ارتقای رفتار خلاق و تعمیم آن به سایر زمینه های زندگی می گردد.-آموزش مهارتهای پژوهشی، حل مسئله و طرح مسئله.
كسب این مهارتها به كودكان كمك می كند تا در عرصه های مختلف زندگی بتوانند مسائل و مشكلات را بطور عاقلانه حل كنند.-تشویق و ترغیب كودكان به انجام كارهای متنوع هنری.هنر به كودك آرامش می بخشد، روح كنجكاوی، تحقیق و سازندگی را در او بیدار می كند و فرآیند سازندگی، خلاقیت، تولید و آفریندگی را در وی بوجود می آورد.-آموزش روش مطالعه خلاق و خواندن قصه های متنوع و ناتمام. قصه های ناتمام ذهن كودك را به چالش می اندازد و پایان های متفاوتی را در ذهن او به تصویر می كشد.-نوشتن قصه و داستان و خاطره با موضوعات مختلف.
-نوشتن، استفاده و كاربرد كلمات و تولید واژه ها و تركیب آن به ذهن كودك انسجام و نظم و ارتقاء می بخشد.-تدارك فرصتهایی برای كسب تجارب متنوع جهت خودآموزی و یادگیری اكتشافی. این فرصت ها در برخورد با اشیاء، افراد، موقعیتها و شرایط می تواند لذت بخش و توام با تجارب دست اول باشد.-اهمیت دادن به بازیهای كودكان و ایجاد فرصتهایی برای بازی های خلاقانه. كودك برای رشد ذهنی و اجتماعی خود نیازمند اندیشه و تفكر می باشد و بازی خمیرمایه این تفكر و اندیشه است.
گفتنی است انگیزه بالا، كنجكاوی فراوان، پشتكار و انضباط در كارها و افزایش جرأت و چالش پذیری از ویژگیهای افراد خلاق است كه با روشهای فوق می توانیم در كودكان تقویت كنیم و شاهد انجام كارهای خلاق توسط خود كودكان باشیم زیرا افراد خلاق و صاحب اندیشه نو، گرانبهاترین سرمایه های جوامع محسوب می شوند.
بیماری های ارثی که منجر به کوری مادرزادی می شود یکی از علل مهم نابینایی اند، اما به تدریج میزان بروز آنها در پاسخ به تلاش های مشاوران
ژنتیک برا ی آگاهی عموم از ماهیت قابل پیشگیری این بیماری ها باید کم شود. در ضمن در افراد بالای 65 سال پیرچشمی، اختلالات شبکیه وبیماری های عروقی باعث کم بینایی و نهایتا نابینایی می شود.اما درمیان انواع نابینایی می توان نوع نابینایی موقت ناشی از عوارض بارداری را نیز طبقه بندی کرد. بطور کلی اختلالات بینایی در 25 درصد زنان دارای عوارض شدید ناشی از بارداری مشاهده می شود، اما نابینایی تنها در 1 الی 3 درصد این بیماران گزارش شده است. علت این بیماری که ناشی از عوارض حاملگی است اختلالاتی است که در رگهای شبکیه بویژه سیاهرگ آن به وجود می آید. این عارضه با استراحت ومصرف سولفات منیزیم در طی مدتی کوتاه (حداکثر 2هفته) برطرف می شود.
تشخیص نابینایی و آزمایش نابینایینقص بینایی برخلاف سایر اختلالات و نقص ها از ویژگی خاصی برخوردار است، زیرا بروز جلوه ظاهری این نارسای بسیار زودتر از سایر انواع معلولیت ه درظاهر ورفتار کودک مشخص می گردد. نوزادی که قادر به تعقیب نگاه والدین واطرافیان نمی باشد وهیچ عکس العملی در مقابل لبخند وتحرکات والدین ندارد، نابینایی را د روزهای اول تولد آشکار می کند. اندازه گیری میزان دید
برای نابینایانی که دید قابل توجهی دارند از وسایلی جهت تعیین میزان بینایی شان استفاده می شود. یکی از معمول ترین وسیله تعیین میزان بینایی تابلوی اسنلن است که در مطب چشم پزشکان وبرخی محل های عمومی چون مدارس و بیمارستان ها وجود دارد.
با توجه به تشخیص شخص از نظر درشتی وریزی حرف E فاصله وی از تابلو وبخصوص تعیین جهت حرف مزبور در سطرهای مختلف میزان بینایی یا کمبود دید وی تعیین می گردد. فاصله امتحان شونده بطور معمول از تابلو درحدود 6 متر است وشخص با دید طبیعی باید بتواند جهت حرف را در ردیف 20/20 تشخیص دهد. علاوه بر تابلو اسنلن از تابلوهای دیگری نیز برای آزمایش میزان دید استفاده می گردد ولی معمولی ترین ومتداولترین آنها همان تابلوی اسنلن است از آنجائیکه این تابلو برای تشخیص دقیق نمره عینک مناسب نیست پیشنهاد می شود در صورت مشاهده هرنوع ناراحتی در بینایی کودک وی را به چشم پزشک ارجاع دهند تا با دستگاه های پیشرفته الکترونیکی بطور دقیق بینایی وی را اندازه بگیرد.تاثیر نابینایی بر تکلم، زبان آموزش وهوش
تلکم مهم ترین وسیله ارتباط اجتماعی است ودستگاه شنوایی مهم ترین نقش را در استفاده از این وسیله مراوده دارد. اما اینکه بینایی نیز نقشی در فراگیری زبان وتوسعه آن دارد یا نه موضوعی است که مدت ها دانشمندان و محققان برسرآن مباحثاتی بسیار کرده اند. گروهی عقیده داشتند که بینایی کوچک ترین تاثیری درفراگیری زبان ندارد وبرخی نیز معتقدند که زبان آموزی کودک نابینا با توسعه زبان درنزد کودکان بینا تفاوتی هایی دارد.
کاتس فورث(1951) با شواهد زیادی که ارائه کرده است معتقد بود که افراد نابینا دارای زبان شفاهی غیرواقعی هستند. به عبارت دیگرآنها برکلمات وعباراتی متکی هستند که با تجربه های حس شان هماهنگ نیست، کاتس فورث کشف کرد که کودکان نابینا هنگام صحبت از کلماتی استفاده می کنند که منعکس کننده تجربه های بینایی است، مثلا هنگام صحبت درباره “سرخپوستان” آنها احتمالا ازکلماتی نظیر سرخ استفاده می کنند وحال اینکه ما می دانیم که رنگها را فقط چشم می تواند ببیند. اما ازنظر دیگر نولان(1971) و هاری(1963) زبان غیرواقعی مشکل برای نابینایان به وجود نمی آورد. ارتباطی بین سازگاری شخص وزبان غیرواقعی پیدا کند. دوکه کی(1955) نیز، پس از بررسی ادبیات روانشناسی و زبان به این نتیجه رسیده است که دلایلی که بتواند ثابت کند زبان غیرواقعی از رشد ادراکی جلوگیری می کند وجود ندارد.
هیز(1941) درباره هوشبر افراد نابینا که درباره شان مدت چندسال مطالعه کرده بود، گزارشی ارائه داده است، آنچه او دراین گزارش نتیجه گرفته است این است که نابینایی خود به خود به هوش کمتر نمی انجامد، حتی برخی از کودکان که به علت زندگی دریک محیط حفاظتی به مدت چندسال بهره هوشی پایینی از خودشان داده اند همین که امکانات آموزشی مناسب دریافت داشته اند بهره هوشی شان بطور ناگهانی وبه سرعت چشم گیر افزایش یافته است. وسیله سنجش هوش هیزیست موقتی هیز – بنیه است.توانایی های ادراکی وتجسم فضایی نزد بینایان
تحقیقات زیادی که از طریق وسایل دیگری غیراز تست های استاندارد کلامی هوش انجام شده است، نشان داده رشد توانایی های ادراکی یا شناختی در کودکان نابینا عقب تر از کودکان بینا است. کودکان مبتلا به نقص بینایی بویژه در کارهایی که به تفکر انتزاعی نیاز دارند احتمالا ضعیف می باشند. به عبارت دیگر آنها در درک جنبه های ملموس محیط تواناترند. (گوتس من و هیگینز وهمکاران 1973). این نقایص به علت عدم تجربه های یادگیری مناسب است. مفهومی که بیش از همه کودکان نابینا را با مشکل مواجه می سازد، مفهوم فضا و فاصله هاست. مطالعات نشان می دهند که افراد نابینا در زمینه درک مفاهیم ضعیف می باشند اما درک این روابط برای ایشان غیرممکن نیست. ازطرف دیگر افراد نابینا مفهوم فاصله را از مدت زمانی که مسافتها مختلف را با قدم زدن طی می کنند تشخیص می دهند.نابینایان وحس لامسه وجهت یابی
لاون فله (1971) معتقد است که دو نوع برخورداری از حس لامسه وجود دارد اولی استفاده از این حس برای درک اشیا» واجسامی است که از نظر اندازه در حدی هستند که با یک یا دو دست به خوبی می توان آنان را لمس نمود که این نوع را لمس ترکیبی نامگذاری کرده و دوم شناخت اشیا و اجسام بزرگتر که به سبب بزرگی، با دست نمی توان کل جسم را لمس کرد بلکه برای دریافت مشخصات شی باید اجزای آن را لمس نمود وبا تجسم و ادراک از آنچه از اجزای آن درک گردیده کل جسم را تصور کرد (لمس تحلیلی). فرد نابینا می تواند اشیا متفاوت را به صورت همزمان و یکپارچه ادراک کنند اما فرد نابینا به علت اینکه قادر به استفاده از حس بینایی نیستند از درک مفهوم اشیا» به صورت یکپارچه و واحد عاجز است وباید آنها را به صورت تحلیلی درک کند.حس مانعیک قسمت مهم در زندگی نابینایان در زمینه تحرک مربوط به توانایی آنان در تشخیص موانعی است که در محیط وجود دارد. در نظر عامه فرد نابینا موانع را درسرراه خود حس می کند که این توانایی را حس مانع نامگذاری کرده اند. اما در واقع یک نابینا از حس اضافی برخوردار نیست او براساس یک اصل فیزیک وقتی به طرف یک منبع صوت درحرکت است (ماشین) فرکانس صوتی که به گوش می رسد زیادتر وبه اصطلاح زیر می شود وبرعکس وقتی از منبع صورت دور می شود فرکانس بم می گردد.ویژگی های کودکان نابینا* مراحل تحول عاطفی – اجتماعی کودکان نابینا
الف – از تولد تا دوسالگی: دلیل موجهی وجود ندارد که بپذیریم یک کودک نابینای مادرزاد با زوج والدین بینا در طی نخستین هفته های زندگی، یعنی قبل از اینکه والدین حتی به آسیب دیدگی بینایی کودک خود شک کنند، مورد تفاوتی است. به عقیده خود والدین طریقه ای که آنان با کودک نابینایشان به تعامل می پردازند، احتمالا بسیار شبیه به شیوه ای است که اکثر والدین با کودکان عادی تازه متولد شده خود تعامل می کنند. تقریبا در 2 ماهگی اولین تردیدها و بدگمانی های اجتماعی نسبت به آسیب دیدگی بینایی کودک شروع می شود. چرا که کودک نابینا مانند کودک بینا واکنش نشان نمی دهد وبه جز مواردی که درچشم ها بد شکلی اساسی وجود دارد، غالبا نابینایی تا قبل از سن 5 ماهگی تشخیص داده نمی شود.بطور معمول والدین درهنگام مطلع شدن ازاین اختلال در فرزندشان دچار شک می شوند دربرخورد با این گونه والدین روان شناسان باید با همدلی ودرک احساسات وعواطف ایشان از موضعی دوستانه همراه با احترام وعلاقه با آنان مواجه شوند. این رفتارها تا حدی از احساس تنش ودرماندگی والدین می کاهد وآنان را برای پذیرش موضوع آماده می سازد. از طرفی آگاه ساختن والدین – بویژه در مورد افراد کم سواد – نسبت به علل نابینایی فرزند باید با واقع بینی ودرک موقعیت صورت پذیرد تا ایجاد تنش های بعدی بین والدین پیشگیری کند. به ویژه دراین زمینه به طریقی باید عمل کرد که احساس تقصیر وگناه درهیچ یک از آنان ایجاد نگردد.
ادامه خواندن مقاله کودک نابينا
نوشته مقاله کودک نابينا اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.