Quantcast
Channel: دانلود فایل رایگان
Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

مقاله مقايسه تطبيقي نحوه محاسبه بهاي تمام شده دام و شير توسط سيستم هاي موجود در استان تهران با استاندارد بين المللي شماره 41

$
0
0
 nx دارای 127 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : چكیده: هدف تحقیق حاضر، بررسی رویه های حسابداری دامپروری پیشنهاد شده در استاندارد بین المللی شماره 41 و سیستمهای هزینه یابی گاو و شیر در ایران در بخش های دولتی و خصوصی می باشد. نهایتاً میزان تطابق رویه های پیشنهاد شده در استاندارد بین المللی 41 با سیستمهای موجود در ایران مورد بررسی قرار گرفته است. به این ترتیب بخش كتابخانه ای پژوهش حاضر با صلاحدید اساتید محترم راهنما و مشاور و با استفاده از متون و ادبیات حسابداری استخراج گردید و مبنای طراحی سئوالات پرسشنامه به عنوان ابزار سنجش تحقیق قرار گرفت. در بخش میدانی تحقیق، اطلاعات لازم برای تحقق بخشیدن به اهداف تحقیق با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شد. جامعه آماری مورد بررسی شامل گاوداری های استان تهران بوده است.این تحقیق شامل پنج فرضیه می باشد. فرضیه اول، فعال بودن بازار استان تهران را مورد بررسی قرار داده و به دو فرضیه فرعی قابل تقسیم است. فرضیه فرعی اول فعال بودن بازار شیر استان تهران و فرضیه فرعی دوم فعال بودن باز گاو استان تهران را مطرح می نماید. نتایج فرضیه های فوق با استفاده از روش t-Test در سطح معنی داری 05/0 انجام شده و نشان می دهد كه این فرضیه مورد پذیرش قرار می گیرد.فرضیه دوم در ارتباط با این مسئله مطرح شده است كه اثر تغییرات در ارزش منصفانه بازار گاو و شیر قادر است تغییرات در این دارایی ها را به نحو مناسب تری نشان دهد. این فرضیه نیز با روش t-Test در سطح معنی داری 05/0 مورد آزمون قرار گرفته و پذیرفته شده است.فرضیه سوم عدم امكان تعیین ارزش منصفانه را برای تعیین بهای تمام شده شیر و فرضیه چهارم امكان تعیین ارزش منصفانه را برای تعیین بهای تمام شده گاو در استان تهران مطرح می نماید. این فرضیه ها به همان روش و در سطح معنی داری 05/0 مورد آزمون قرار گرفته و قبول شده اند. فرضیه پنجم در ارتباط با عدم پذیرش تغییر روش هزینه یابی گاو و شیر و پیروی از روش پیشنهاد شده در استاندارد 41، توسط دامداری های استان تهران می باشد. این فرضیه نیز به روش t-Test در سطح معنی داری 05/0 آزمون شده و مورد پذیرش قرار گرفته است.در پایان نیز نظرات و پیشنهادات محقق درباره پژوهش حاضر، همراه با محدودیت هایی كه حین انجام تحقیق به وجود آمده اند عنوان شده است.مقدمه:دامداری در ایران دارای سابقه طولانی است كه تا چند دهه قبل صرفاً برای رفع نیاز خانوادگی مورد بهره برداری قرار می گرفت و تنها مازاد نیازهای شخصی به بازار عرضه می شد. در آن زمان دامپروری به عنوان یك صنعت مطرح نبود و تا آن زمان ضرورتی هم برای نگهداری حساب و تعیین قیمت تمام شده دام و محصولات دامی و اطلاع از سود و زیان عملیات تولیدی ضروری به نظر نمی رسید. با افزایش جمعیت از یك سو و محدودیت منابع طبیعی لازم برای دامپروری به روش سنتی و پیشرفت تكنولوژی در تولید صنعتی دامپروری از سوی دیگر، سرمایه گذاری بخشهای دولتی و خصوصی در جهت توسعه بخش دامپروری برای تامین نیازهای جامعه اجتناب ناپذیر شد. فصل اولكلیات تحقیق 1-1 مقدمهدامداری در ایران دارای سابقه طولانی است كه تا چند دهه قبل صرفاً برای رفع نیاز خانوادگی مورد بهره برداری قرار می گرفت و تنها مازاد نیازهای شخصی به بازار عرضه می شد. در آن زمان دامپروری به عنوان یك صنعت مطرح نبود و تا آن زمان ضرورتی هم برای نگهداری حساب و تعیین قیمت تمام شده دام و محصولات دامی و اطلاع از سود و زیان عملیات تولیدی ضروری به نظر نمی رسید. با افزایش جمعیت از یك سو و محدودیت منابع طبیعی لازم برای دامپروری به روش سنتی و پیشرفت تكنولوژی در تولید صنعتی دامپروری از سوی دیگر، سرمایه گذاری بخشهای دولتی و خصوصی در جهت توسعه بخش دامپروری برای تامین نیازهای جامعه اجتناب ناپذیر شد.با گسترش واحدهای اقتصادی صاحبان و مدیران صنایع دامپروری بر خلاف دامداران سنتی نیازمند اطلاعاتی جهت اداره واحد اقتصادی، قیمت گذاری محصولات، كنترل هزینه ها، تخصیص بهینه منابع و دستیابی به حداكثر بهره وری از سرمایه گذاریهای انجام شده خود بودند، كه بخش اساسی این اطلاعات از سیستم های حسابداری بدست می آید. از سوی دیگر استفاده كنندگان برون سازمانی نیز به اطلاعاتی در مورد این واحدها نیاز دارند كه در حال حاضر صورتهای مالی به عنوان منبع تغذیه اطلاعاتی این افراد شناخته شده است. 2-1 تاریخچه مطالعاتیبه طور كلی بحث حسابداری محصولات دامی و كشاورزی در ایران موضوع نسبتاً جدیدی است و كتب، مقالات و تحقیقات پیرامون آن تقریباً كم است. ذیلاً برخی از تحقیقات به عمل آمده درباره موضوعات مشابه ارائه می شود. بررسی چگونگی اعمال مدیریت در دامداریهای استان تهران (محقق ـ محمدمهدی كاشیان) بررسی سیستم حسابداری در دامداریهای ایران (محقق ـ سید حسن صالحی نژاد) فرضیه در این پژوهش بدین شرح است كه سیستم های حسابداری موجود، جهت تامین اهداف مدیریت و اهداف گزارشگری مناسب نمی باشند. در این تحقیق بیشتر گردش عملیات و فرمهای مورد استفاده مدنظر قرار گرفته است. بررسی سیستمهای حسابداری در گاوداریها، محقق ـ سید رضا گلستانی كه فرضیه اساسی در این تحقیق بدین گونه است كه سیستم حسابداری مناسبی جهت تعیین بهای تمام شده محصولات كشاورزی و دامی در ایران وجود ندارد.در بین مقالات و نشریات خارجی مطالب نسبتاً زیادتری وجود دارد كه نشاندهنده این مطلب است كه در آن كشورها نیز استاندارد خاصی وجود ندارد و روشهای پیشنهاد شده بر اساس راهنمایی های ارائه شده توسط AICPA می باشد. همچنین در بعضی موارد بر اساس راهنمایی مالی این موسسات كشاورزی كه از سوی سازمان های متفرقه و یا راهنمایی مالیاتی تهیه گردیده است. مطالبی جهت نحوه نگهداری حساب دارایی ها و ارائه آنها عنوان گردیده است كه همه حاكی از عدم وجود یكنواختی در این دستورالعمل می باشد. در سال 1977 كمیته استاندارهای مالی كشاورزی آمریكا كه با هدف توسعه و یكسان سازی گزارشگری صورتهای مالی و تجزیه و تحلیل های مالی در محصولات كشاورزی تاسیس شده بود مجموعه ای از دستورالعمل ها برای تهیه گزارشات و تجزیه و تحلیل های مالی ارائه داد كه تحت عنوان FGAP نامیده می شد. این دستورالعمل ها در بعضی موارد كلاً با GAAP متفاوت بود. هیئت استانداردهای حسابداری بین المللی در استاندارد شماره41 خود كه در ارتباط با محصولات كشاورزی می باشد در قسمت هایی استاندارهایی را نیز در مورد دام مشخص نموده است.این هیئت در سال 1994 تصمیم به تدوین یك استاندارد بین المللی برای كشاورزی گرفت كمیته ای را برای این منظور تعیین كرد. در سال 1994 این كمیته یك طرح اولیه بیانیه اصول تهیه تهیه نمود و آنرا برای اظهار نظرات عمومی فرستاد. در نهایت 42 نامه تفسیر و تعابیر دریافت شد. كه كمیته بر اساس آن بعضی توصیه های خود را تعدیل نمود. در ژوئیه سال 1999 پیش نویس استاندارد شماره 65 توسط هیئت استاندارد تصویب شد كه پس از ارسال آن مجدداً نامه های گوناگونی برای تبدیل و تفسیر دریافت نمود و نهایتاً پس از جمع آوری نتایج حاصل از پرسشنامه این دریافت نهایی شد و از اول ژانویه 2003 لازم الاجرا شد. هدف اصلی LASC از تدوین این استاندارد این بود كه همانطور كه برای بعضی موارد خاص مانند بانكها خدمات اعتباری استاندارد خاص وجود دارد برای كشاورز نیز بطور خاص استانداردی تهیه گردد. 3-1بیان مسئلهدستیابی به اطلاعات قابل اتكا برای استفاده كنندگان درون سازمانی و برون سازمانی مستلزم استقرار سیستم های مالی و صنعتی(قیمت تمام شده) بود. از این رو در چند سال اخیر واحدهای دامپروری هر یك با توجه به نیازها و امكانات خود اقدام به تدوین سیستم های حسابداری نمودند، كه برای شروع قدمی بسیار مناسب، ولی كافی نبوده است. تنوع در سیستم های بكار گرفته شده به گزارشات حسابرسی متفاوت منجر شده است كه به علت فقدان یك استاندارد مشخص و یك دستور العمل واحد طبیعی به نظر می رسد. لذا در این تحقیق بر آن شدیم مروری بر این سیستم داشته باشیم و با شناسایی نحوه محاسبه های تمام شده دام و شیر در این سیستم آنها را با استاندارد بین المللی و اصول متداول حسابداری مطابقت دهیم سپس نقاط اشتراك و افتراق آنها را با استاندارد شناسایی نماییم و تا حد امكان درصدد شناسایی موانع برای اجرا و بكارگیری نقطه نظرات ارائه شده در استاندارد بین المللی حسابداری بر آنیم.در واقع در بخش دامپروری یك فاصله ای بین رویه حسابداری و سطح بسیار ضعیف دفتر داری وجود دارد. دلیل این فاصله این است كه قوانین جاری حسابداری عمومی با موارد خاص كشاورزی و دامداری كاملاً تطبیق نمی كند و اجرای آن بسیار مشكل است، بنابراین به نظر می رسد كه استاندارد بین المللی شماره 41 بتواند عنصری كلیدی برای توسعه استفاده از حسابداری در دامپروری ها باشد.در این رساله سعی می شود با بررسی محدودیت های بخش دامپروری سهم اصلی ابزارهای پیشنهادی در استاندارد را در عمل بررسی نمائیم. در واقع سعی در تطبیق استاندارد شماره 41 با سیستم تدوین شده و شناسائی نقاط غیر عملی در بكارگیری استاندارد داریم. 4-1اهداف تحقیق و ضرورت آنهدف این تحقیق در مرحله اول بررسی و تشریع دقیق نحوه محاسبه بهای تمام شده شیر ودام در ایران و در مرحله دوم تطبیق این محاسبات با اصول پذیرفته شده حسابداری و استانداردهای موجود می باشد. در نهایت پس از تطبیق روش های بكار گرفته شده در این دام داریها با استانداردهای موجود نقاط اشتراك و افتراق آنها مشخص شده، موانع احتمالی جهت تطبیق موارد افتراق یا استاندارد شناسایی می شود. با توجه به تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی كشور طی سالهای اخیر و توجه مسئولین كشوری به بخش كشاورزی ودامپروری و همچنین حذف تدریجی سوبسید شیر و فرآورده های آن ضرورت ارائه یك سیستم حسابداری صحیح كه اطلاعات مربوط به بهای تمام شده دام و شیر را از جهات كنترلی و تعیین قیمت فروش در اختیار مدیران قرار می دهد بیش از پیش احساس می شود. 5-1چهار چوب نظری تحقیقمبانی نظری تحقیق حاضر بدین صورت می باشد که پس از بررسی ویژگی های صنعت گاوداری و رهنمودهای مالی ارائه شده در زمینه محاسبه بهای تمام شده گاو و شیر در برخی کشورهای جهان و رهنمودهای مالی ارائه شده در ارتباط با ارزشگذاری گاو و شیر طبق استاندارد بین المللی شماره 41 و رهنمود های مالی ارائه شده در ارتباط با ارزشگذاری گاو و شیر در ایران ، نقاط اشتراک و افتراق رهنمودهای فوق را بررسی نموده و با مطرح نمودن سوالاتی در قالب پرسشنامه نسبت به تطبیق استاندارد بین المللی حسابداری 41 با رهنمودهای مالی ارائه شده در ایران اقدام نمائیم . 6-1فرضیات تحقیقدر پژوهش حاضر، پرسشنامه تنظیم شده با توجه به فرضیات و ادبیات تحقیق حاوی سئوالاتی است كه پاسخ های آنها برای آزمون این فرضیات مورد استفاده قرار می گیرد.• فرضیه اول: بازار استان تهران یك بازار فعال می باشد.این فرضیه اصلی به دو فرضیه اخص شكسته شده است. در فرضیه فرعی اول، فعال بودن بازار دام استان تهران مورد آزمون قرار گرفته و در فرضیه دوم فعال بودن بازار شیر این استان مورد بررسی قرار می گیرد. • فرضیه دوم: اثر تغییرات ایجاد شده برای دامها از طریق تغییرات در Fair Value بهتر نشان داده می شود.• فرضیه سوم: امكان تعیین Fair Valueبرای تعیین بهای تمام شده شیر وجود ندارد.• فرضیه چهارم: امكان تعیینFair Value برای تعیین بهای تمام شده گاو وجود ندارد.• فرضیه پنجم: پذیرش كافی از جانب گاوداری ها جهت تغییر روش مطابق استاندارد بین المللی41 وجود ندارد. 7-1 حدود مطالعاتی همان گونه كه عنوان شد، قلمرو جغرافیائی پژوهش حاضر، استان تهران و شهرستان های اطراف آن می باشد. در واقع بررسی های انجام شده در مورد گاوداری های وسیع این استان كه دارای سیستم ثبت حسابداری می باشند انجام شده است. به این ترتیب چندین شهرستان بزرگ این استان مورد مطالعه قرار گرفته است.در تحقیق حاضر، جامعه آماری مورد بررسی كلیه واحدهای گاوداری شیری دارای مجوز استان تهران می باشد. در بیشتر این واحدها، گاوهای پرواری مجزا نبوده و گاوداری مخصوص گاوهای پرواری وجود ندارد. بلكه گاوهای نر پرواری در كنار گاوهای شیری نگهداری می شوند. با توجه به اطلاعاتی كه از طریق سازمان جهاد كشاورزی تهران بدست آمد مشخص شد بسیاری از این گاوداریها فاقد سیستم حسابداری هستند لذا محقق تعداد 56 واحد از گاوداریهائی كه دارای سیستم حسابداری قابل اتكائی بودند را بعنوان بخشی از جامعه آماری انتخاب نمود. تعداد واحدهای گاوداری صنعتی شیری دارای سیستم حسابداری موجود در هر یك از شهرستان های این استان در سال 88 در جدول 3-1 نشان داده شده است. 8-1تعریف واژه ها و اصطلاحات مفاهیم و اصطلاحات خاصی كه در رشته دامداری متداول بوده و در این بخش بكار برده شده به شرح زیر است:دامداری. دامداری به واحدهای پرورش دام كه با تعداد محدود به روش سنتی دام نگهداری كنند اطلاق میشود(رادمهر ، 1375 ، ص 17 ).1دامپروری. دامپروری به واحدهایی كه به طریق صنعتی و با توجه به روشهای اصلاح نژاد، دام پرورش می دهند اطلاق می شود(رادمهر ، 1375 ، ص 17 ).1داراییهای زنده مولد. به دارایی هایی می گویند که از شرایط و قابلیت محصول دهی بر خوردار باشند (ملک آرایی و بیلندی ، 1386 ، ص 138 )2دام. منظور از دام در این بخش گاو شیری و گاو گوشتی است و بنابراین دامداری آن بخش از واحدهای دامپروری است كه به نگهداری گاو می پردازد ( رادمهر ، 1375 ، ص 16)3دام داشتی. دامی كه به منظور تولید شیر یا گوساله بیش از یك دوره مالی نگهداری می شود و به قصد فروش پرورش نمی یابد(ملک آرایی و بیلندی ، 1386 ، ص 138 )4دام گوشتی. دام نری است كه به منظور فروش و برای تولید گوشت پرورش داده می شود (همان منبع، ص 137 )5 دام شیری. دام داشتی اسست که برای تولید شیر و تولید مثل نگهداری می شود (همان منبع ، ص 113 )6جنین. جنین به گوساله قبل از تولد اطلاق می شود. و در گاو، زمان شكلگیری آن از هنگام مثبت بودن تست آبستنی آغاز و تا تولد یا سقط جنین ادامه دارد(سفید بخت ، 1382 ، ص 20 )7گوساله ماده و نر. معمولاً جنین بعد از تولد تا سن 15 الی 18 ماه (بر حسب نر یا ماده بودن) گوساله نامیده می شود. بطور كلی گوساله های نر به منظور بهره برداری از گوشت آنها (به جز موارد استثنائی كه به عنوان گاو نر تخمی برای تولید مثل) نگاهداری می شوند و گوساله های ماده برای تولید مثل و شیر مورد استفاده قرار می گیرند(ملک آرایی و بیلندی ، 1386 ، ص 114 )8تلیسه. به گوساله ماده، پس از بلوغ جنسی اعم از اینكه آبستن یا غیر آبستن باشد و یا سقط جنین كرده ولی هنوز اولین زایش را انجام نداده اطلاق می شود(همان منبع ، ص 113 )9گاو ماده. تلیسه پس از اولین زایش و یا سقط جنین در مرحله آبستن سنگین و تولید شیر، به گاو ماده تبدیل می شود (سفید بخت ، 1382 ، ص 45 )10دوران آبستنی گاو و تلیسه. دوران آبستنی گاو به دو دوره آبستنی سبك. از روز تشخیص آبستنی تا پایان ماه ششم و آبستن سنگین از ماه هفتم تا زمان زایش یا سقط جنین دام، اطلاق می شود (ملک آرایی و بیلندی ، 1386 ، ص 114 )11گاو خشك آبستن. گاو خشك به گاو ماده آبستنی كه به منظورایجاد امكان رشد كامل جنین شیر آن خشك شده و یا آن را خشك كرده اند اطلاق می شود و معمولاً شامل دوران آبستن سنگین گاو ماده است ( امینی پاکباز ، 1351 ، ص 47 )12گاو ماده كم، متوسط و پر شیر. گاوهای شیری را از نظر میزان شیردهی به دسته كم، متوسط و پر شیر تقسیم می كنند ( امینی پاکباز ، 1351 ، ص 47 )1جوانه نر. منظور از جوانه نر دام نر است كه در فاصله سنی 9 تا 15 ماهگی قرار دارد و بعد از 15 ماهگی، قابل فروش می باشد ( دکتر سفید بخت ، 1382 ، ص 17 )2موارد خوراكی كنسانتره. مواد خوراكی كنسانتره مواد خوراكی است كه از مخلوط چند ماده غذایی از جمله جو، سبوس و كنجاله بدست می آید( همان منبع ، ص 17 )3نژاد اصیل. نژاد اصیل یا خالص، نژادی است كه تحت شرایط خالص با انجام طبقه بندی و انتخاب های متوالی از بهترین افراد نژاد بدون اینكه پس از به وجود آمدن از لحاظ خون با نژاد دیگر آمیخته شود، حفاظت شده باشد (هاشمی ، 1369 ، ص 79 )4نژاد آمیخته. نژاد آمیخته نتیجه حاصل از تلافی یك نژاد خالص مشخص در اثر جفت گیری با نژاد دیگر اطلاق می گردد. نژاد آمیخته ممكن است 50% یا بیشتر خون اجداد خود را داشته باشد كه بر حسب آن نسل 1و2و; و 6 نامیده می شود (همان منبع ، ص 79 )5 فصل دوممروری بر ادبیات تحقیق 1-2 مقدمه صنعت دامداری علی رغم اهمیت نسبی آن در اقتصاد بسیاری از كشورها و رابطه روز افزون آن با سایر بخش ها، چندان مورد توجه محققین، مجریان و تدوین كنندگان اصول حسابداری قرار نگرفته است. و همواره میان اهمیتی كه به عملیات حسابداریداده میشود و سهل انگاری كه نسبت به اجرای اصول حسابداری در صنعت كشاورزی روا داشته شده است تناقض وجود دارد. مدیران دامداریها نیز از دیرباز بر این عقیده بوده اند كه به منظور اداره موفقیت آمیز دامداری ها، لازم است كه اطلاعات مناسبی در زمینه حسابداری مدیریت در اختیار آنها قرار گیرد.از طرف دیگر، اطلاعات مالی لازم برای اهاف تصمیم گیری، برنامه ریزی و كنترل باید توسط سیستمهای حسابداری ارائه شود. اطلاعات حسابداری تاریخی بوده و اطلاعات تاریخی باید به منظور برنامه ریزی های، مناسب با سایر اطلاعات هماهنگی داشته باشند، لذا سیستم حسابداری باید مركز سیستمهای اطلاعاتی مدیریتی تلقی شود) مک گران ، 2002 ، ص 2) .به منظور ایجاد هماهنگی و یكنواختی در گزارشگری مالی توسط تولید كنندگان محصولات دامداری و پاسخگوئی به نیازهای مذكور، رهنمودهائی نیز برای این دسته از تولیدكنندگان در سراسر دنیا و بر مبنای شرایط محیطی هر كشور صادر شده است.در این فصل ویژگی های صنعت گاوداری و رهنمودهای مالی ارائه شده در زمینه محاسبه بهای تمام شده انواع گاو و شیر در ایران انجام شده است عنوان می گردد. به طور خلاصه، مبانی نظری تحقیق حاضر در سه بخش به شرح ذیل ارائه می شود.بخش اول : رهنمودهای مالی ارائه شده در ارتباط با ارزشگذاری گاو و شیر در سراسر دنیاالف) ایالات متحده آمریكاب) اروپاج) كاناداد) انگلستانهـ )استرالیاو) نیوزلندز) هنگ كنگج) آفریقای جنوبیبخش دوم ـ رهنمودهای مالی ارائه شده در ارتباط با ارزشگذاری گاو و شیر طبق استاندارد بین المللی شماره41بخش سوم ـ رهنمودهای مالی ارائه شده در ارتباط با ارزشگذاری گاو و شیر در ایرانالف) شركت سرمایه گذاری تامین اجتماعیب) بنیاد مستضعفانج) بخش خصوصی 2-2- رهنمودهای مالی ارائه شده در ارتباط با ارزشگذاری گاو و شیر در سراسر دنیا1-2-2 ایالات متحده آمریكادهه بین سالهای 1973 تا 1983 شامل دوره ای از تاریخچه صنعت كشاورزی در ایالات متحده است كه با خوش بینی و امید رسیدن به كمال آغاز شد و با نا امیدی و سرخوردگی و افسردگی پایان یافت. تعداد و شدت وقایع و تغییراتی كه در این دهه در صنعت كشاورزی آمریكا به وقوع پیوست با هیچ زمان دیگری قابل مقایسه نمی باشد.طی سالهای 1983 تا 1987 صنعت كشاورزی دچار بحرانی شد كه امروزه آن را دوران ((بحران بدهی های كشاورزی)) می نامند. تجارت این سالها باعث شد روشهای تشخیصی، سنجشی و دامداری مورد توجه بیشتر واقع شده و حسابداران متوجه ناكار آمد بودن آنها شدند.از پانزده سال گذشته تاكنون، پیچیدگی معاملات مالی و نوسانات قیمت ها در بازار باعث افزایش تمركز برگزاری دامداری ها شده است و بیانیه های منشر شده توسط انجمن حسابداران خبره آمریكا تنها قادر بودند رهنمودهای محدودی درباره مسائل ویژه دامداری ها ارائه نمایند.علاوه بر این بسیاری از رهنمودهای منتشر شده توسط انجمن مذكور، توضیحاتی كافی درباره نحوه ارائه صورتهای مالی نداده و بدین لحاظ دامداران چندان قادر نبودند از آنها برای مقاصد تجزیه و تحلیل های مالی استفاده كنند. به عبارت دیگر تعاریف و فرآیندهای مورد استفاده دامداران هیچ گاه به صورت قانون مند و استاندارد در نیامده بود و گرچه مزایای استاندارد نمودن این واژه ها همواره واضح بوده است اما تا كنون موفقیت چندانی در این زمینه كسب نشده بود.استاندارد نمودن رویه های گزارشگری و تجزیه و تحلیل مالی علاوه بر ارائه روشهای موثر در انجام تحلیلهای مربوط به صنایع دامداری، منافع دیگری را نیز برای تولیدكنندگان موجود در این صنایع در بر دارد. وجود رهنمودها و دستورالعملهای ارائه گزارشات می تواند فرآیند آموزشی را برای اشخاصی كه علاقمند به محصولات دامداری بوده و یا به نوعی با آنها در ارتباط هستند تسهیل نماید. علاوه بر این یكنواختی در رویه های حسابداری به اشخاص ذینفع كمك می كند تا داده های لازم برای انجام تجزیه و تحلیلهای تاریخی و مقایسه ای از عملیات مزرعه ای را نیز جمع آوری كنند.دلایل فوق زمینه پیدایش انجمنی تحت عنوان FFSC را فراهم ساختFFSC. ابتدائاً عبارت بود از ” هیئت تدوین استاناردهای مالی مزارع و دامپروری ها“ و عده ای از افراد كه توسط بخش بانكداران صنعت كشاورزی و دامداری انجمن بانكداران آمریكا به آنجا دعوت شده بودند و در آن فعالیت می كردند. برخی از این افراد متخصصین امور مالی صنعت كشاورزی و دامداری بودند و برخی دیگر اشخاص ذینفع از این صنعت- كه دارای تخصصی نیز در درك و تجزیه و تحلیل عملكرد مالی محصولات دامداری و كشاورزی بودند. FFSC عبارت است از انجمنی برای شناسائی، بحث و ارائه راه حل درباره مسائل موجود در گزارشهای مالی و رویه های سنجش وضعیت و عملكرد مالی واحدهای مزرعه داری و دامداری. انجمن مذكور همواره تلاش نموده و امیدوار است در آینده نیز قادر باشد نیازهای اطلاعاتی كلیه اشخاص ذینفع را پاسخگو باشد. FFSCهرگز یك سازمان حسابرسی نبوده و نخواهد بود بلكه تنها یكی از گروه های ذینفع در حرفه حسابداری بوده و نمایندگی نیز در هیئت مدیره این انجمن دارد. به همین ترتیب نیز می توان گفت كه FFSC جایگاهی در اصول پذیرفته شده حسابداری نداشته و نمی تواند تغییر در آن ایجاد نماید. مسئولیت این امر تنها بر عهده هیئت تدوین استانداردهای حسابداری مالی و انجمن حسابداران خبره آمریكا می باشد.FFSC تصمیم گرفت از بیانیه مفاهیم نظری حسابداری مالی كه توسط هیئت تدوین استانداردهای حسابداری مالی منتشر شده است به عنوان مبنای گزارش خود جهت استاندارد نمودن رهنمودهای ارائه شده استفاده كند.مجمع مذكور معتقد است كه صورتهای مالی تهیه شده منطبق بر GAAP و اطلاعات مكملی كه همراه آن ارائه شده و برای كشاورزان و تحلیل گران حائز اهمیت می باشند، بیانگر استاندارد مناسبی برای صنعت كشاورزی است. با این حال در این گزارش برخی رویه های لازم برای گزارشگری مالی پیشنهاد شده است كه اگر چه با GAAP مطابقت نمی نماید اما مورد استفاده بسیاری از اشخاص ذینفع، غیر از حسابداران می باشند. در مواردی كه واحدهای مزرعه داری و دامداری دارای سیستمهای حسابداری داخلی لازم برای تهیه صورتهای مالی مطابق با GAAP نبوده و از لحاظ مالی نیز توانایی خرید این سیستمها را ندارند، FFSC معتقد است كه آنها می توانند از رویه های مشخص شده در این گزارش استفاده نمایند و اگر آنها را به نحوی مناسب افشا كنند، سایرین نیز قادر خواهند بود اطلاعات ارائه شده را در تجزیه و تحلیلهای خود به كار ببرند.FFSC، GAAP را بعنوان مبنای تهیه صورتهای مالی مزارع مورد پذیرش قرار داده و از كاربرد آن به شدت حمایت می كند. FFSC بر این عقیده است كه گزارشگری مالی مزارع باید بعنوان یكی از اهداف اصلی خود تلاش نماید تا با GAAP هماهنگ بوده و كاربرد آن را در حرفه حسابداری ترویج دهد. بنابراین FFSC در این گزارش نیز تلاشی برای ارائه مجموعه ای كامل از رهنمودهای گزارشگری مالی ننموده است، بلكه تلاش نموده است د رهنمودهای خود كه عمدتاً برای تحلیلگران مالی ارائه می شوند، عوامل متقابل را نیز مدنظر قرار دهد:الف) تبعیت GAAP و عنوان مواردی كه رویه های مورد استفاده توسط برخی اعتبار دهندگان و تحلیلگران با آنچه در رهنمودهای GAAP عنوان شده است مغایرت دارند: ب) ارائه رهنمودهای مربوط به نحوه برخورد حسابداری با معاملات ویژه موجود در صنعت كشاورزان و دامداری به نحوی كه با GAAP مطابقت داشته باشند. و ج) ارائه رهنمودهایی غیر از آنچه توسط GAAP منتشر شده است در مواردی كه FFSC احساس می كند كه تولیدكنندگان قادر نیستند با الزامات GAAP تطابق داشته باشند. 1-1-2-2 موارد عدول از GAAPشكل ترازنامه، نحوه ارائه دارائیهای سرمایه ای GAAP واحدهای تجاری را ملزم داشته است كه در ترازنامه های خود، دارائیهای سرمایه ای را با توجه به بهای تمام شده آنها منعكس نماید. داده های مربوط به ارزش بازار را نیز می توان بعنوان اطلاعات مكمل ارائه نمود (گر چه یك حسابدار رسمی هیچگاه بر این مبنا نمی تواند قضاوتی درباره منصفانه بودن گزارشات ارائه دهد). GAAP انعكاس خالص دارائیها را به ارزش منصفانه بازار در صورتهای مالی شخصی مجاز می داند به شرطی كه مبلغ مربوطه بعنوان یك قلم مجزا تحت عنوان سرمایه گذاری در ترازنامه منعكس شده و افشائیات لازم درباره ارزش دارائی و بدهی مربوطه در یادداشتهای پیوست ارائه گردند.FFsc بر این امر واقف است كه برای تجزیه و تحلیل، لازم است كه هم اطلاعات ارزش بازار در دست باشند. این اطلاعات را می توان از طریق ارائه ترازنامه ای كه طبق اصول GAAP تهیه شده باشد (به شرح فوق) و یا از طریق ترازنامه هایی كه توسط تولیدكنندگان محصولات كشاورزی و دامداری و سایر اشخاص ذینفع قابل تلقی شود استخراج نمود. اینگونه ترازنامه ها می توانند ارزش بازار دارائیهای سرمایه ای را در متن ترازنامه و اطلاعات مربوط به بهای تمام شده آنها را در جداول پیوست و یا به صورت ضمیمه ارائه داده و یا در انعكاس اقلام به روش دو ستونی عمل نمایند.طبق رهنمود ارائه شده توسط انجمن حسابداران خبره آمریكا موجودی های كالا در واحدهای دامداری را می توان به این ترتیب طبقه بندی نمود: محصول در حال رشد، احشام پرواری جهت فروش، دامهای آماده فروش و محصولات فرعی از قبیل گوساله دام های شیرده و پشم گوسفندان. 2-1-2-2 دام های مادر تولید مثلی كه در خود واحد پرورش داده شده اند:FFSC برای نحوه بر خورد با دامهای مادر پرورش یافته، رویكرد هزینه یابی كامل (كه رویكرد مندرج در GAAP می باشد) را پیشنهاد نموده است. با این وجود برای مقاص تحلیلگری، رویكردها دیگری نیز مجاز شناخته شده اند كه به محاسبه (( ارزش مبنا)) برای انعكاس در ترازنامه اقدام می ورزند. تاثیر گذاری عواید تنها به میزان تاثیر تغییرات در تعداد دامهای تولید مثلی و رشد آنها و یا تغییر در سطح عمومی ارزشهای مبنا محدود می گردد زیرا (( ارزش مبنا)) با كسب درآمد مستهلك نمی گردد. 3-1-2-2 مالیاتهای معوقگرچه FFSC بكارگیری كامل حسابداری بر مبنای GAAP را برای نحوه برخورد با مالیاتهای معوق پیشنهاد می كند، اما استفاده از رویكردی محاسباتی برای مقاصد تحلیلگری مالی را نیز قابل قبول می داند. 4-1-2-2 حسابداری موجودی بذر و دامدر پیشنهادات ارائه شده توسط FFSC ((ارزش بازار)) برای ارزشگذاری كلیه موجودیهای بذر و موجودیهای زنده دامی آماده فروش در صورتی مجاز شناخته شده است كه سه شرط عنوان شده در بند 29 بیانیه وضعیت 3ـ 85 تحقق یافته باشد:1ـ محصول مورد نظر دارای قیمت بازاری قابل اطمینان، مشخص و قابل شناسایی باشد.2ـ هزینه های كنار گذاری محصول نسبتاً بی اهمیت و قابل پیش بینی باشد.3ـ محصول مورد نظر آماده ارسال در اسرع وقت باشد. 5-1-2-2 اقلام موجودی آماده فروش مجدد:موجودی اقلام خریداری شده به قصد فروش مجدد از لحاظ مفهومی به دو گروه طبقه بندی می شوند:1ـ اولین گروه شامل اقلامی است (مانند موجودیهای زنده چرنده، كه از ابتدا به قصد فروش با حفظ شكل اولیه، خریداری شده اند (گرچه موجودیهای زنده چرنده هنگام فروش دارای افزایش وزن خواهد بود).2ـ گروه دوم شامل اقلامی است كه عموماً‌ در برگیرنده مواد خوراكی بوده و به قصد فروش مجدد خریداری نمی شوند بلكه هدف اصلی مصرف آنها بعنوان ورودی و منابع جهت تولید محصولات دیگری است كه نهایتاً بفروش خواهند رفت. (از جمله مواد خوراكی كه توسط موجودیهای دامی مصرف شده و تبدیل به گوشت یا فرآورده های دیگر از جمله شیر و تخم مرغ می شوند) با این حال می توان این قبیل اقلام را به همان شكلی كه در زمان خریداری بوده اند نیز بفروش رساند. در مورد اقلام گروه اول، ارزشگذاری بر مبنای ارزش بازار قابل قبول بوده اما روش اقل بهای تمام شده یا بازار در اولویت قرار دارد.در مورد اقلام گروه دوم، باید حتماً از روش اقل بهای تمام شده یا بازار استفاده نمود.پیشنهاد FFSC درباره نحوه ارائه دارائی های بلند مدت یا سرمایه ای در ترازنامه این است كه تحت سرفصل مذكور حداقل باید طبقات زیر منعكس شوند.الف) ماشین آلات و تجهیزات ، ب) موجودی های زنده دامی ، ج) ساختمان و موارد بهسازی شده ، د) زمیناگر صورتهای مالی توسط یك حسابدار رسمی و با توجه به GAAP تنظیم شده باشند، معمولاً ارزشگذاری دارائیهای سرمایه ای بر مبنای بهای تمام شده پس از كسر استهلاك انجام می شود. اطلاعات مربوط به ارزش بازار می توانند در گزارش حسابرس مستقل بعنوان اطلاعات مكمل منعكس شده و حسابرس مستقل هیچگونه قضاوتی درباره منصفانه بودن و بی طرفی اطلاعات فوق ارائه ننماید. هنگام تهیه صورتهای مالی شخصی، GAAP انعكاس دارائیها را بر مبنای ارزش منصفانه بازار مجاز می دارد، اما هنگام افشای دارائیهای تجاری، قلم مذكور باید به عنوان یك مبلغ سرمایه گذاری در ترازنامه منعكس شده و ارزش هر یك از دارائیها و بدهیهای مربوطه در یادداشتهای پیوست افشا شود. 6-1-2-2 نحوه برخورد با اقلام موجودی (غیر از دام تولید مثلی)نحوه برخورد با اقلام موجودی (غیر از موجودیهای زنده دامهای بارور) شامل دو مبحث جداگانه است. اولین مبحث جداگانه است. اولین مبحث عبارت است از نحوه ارزیابی موجودیهای خریداری شده. مبحث دوم عبارت است از نحوه نمایش تعدیلاتی كه بابت تغییر در مبلغ یا ارزش موجودیها به وقوع پیوسته است در صورت سود و زیان.رهنموهای GAAP بیان می كنند كه موجودیها باید همواره بر مبنای بهای تمام شده ارزیابی شوند ( اقل بهای تمام شده یا بازار). موجودی های مورد نظر در این راستا عبارتند از كالاهای ساخته شده، كار در جریان تكمیل و مواد خام.در راستای مبحث فوق لازم است موجودی ها را به چهار دسته اصلی تقسیم كرده و پیشنهادات FFSC را درباره هر یك به صورت خلاصه عنوان نماییم:الف) موجودی های پرورش یافته/ برداشت شده به قصد فروش مجدد:ارزیابی موجودی بذرهای برداشت شده و دامهای پرورش یافته به قصد فروش مجدد باید به ارزش بازار پس از كسر هزینه های كنارگذاری انجام شود (یعنی به خالص ارزش بازیافتنی)ب) موجودیهای پرورش یافته/ برداشت شده به قصد مصرف در فرآیند تولید:ارزیابی موجودی مواد خوراكی و بذرهای پرورش یافته ای كه با معیارهای ارزیابی به روش خالص ارزش بازیافتنی هماهنگ نمی باشند می تواند به روش ارزش بازار صورت گیرد، اما روش اقل بهای تمام شده یا بازار بر روش ارزش بازار ارجحیت دارد. علت اولویت روش اقل بهای تمام شده یا بازار علاوه بر تطابق با GAAP این است كه ارزیابی این اقلام به ارزش بازار ممكن است منجر به انعكاس درآمدها (و سود) به بیش از مبالغ واقعی منجر گردد كه نهایتاً‌ موجب بروز انحرافاتی در عملكرد مالی واقعی عملیات كشاورزی یا دامداری می گردد. در مورد مواد خوراكی پرورش یافته، استفاده از روش های بازار موجب انعكاس ((سودها و زیان های تحقق نیافته)) غیر واقعی شده در حالیكه انتظار نمی رود محصولات مورد نظر به شكلی كه در حال حاضر هستند بفروش روند.ج) موجودیهای خریداری شده به قصد فروش مجدد:كه قبلاً مورد بحث قرار گرفته است.دو مرحله كلیدی موجود در دستورالعمل های ارزیابی موجودیها عبارتند از:1)تولید كننده محصولات دامداری رویه ارزیابی موجودیهای خود را افشا نموده و این روشها را بطور یكنواخت در هر دو مورد استفاده قرار دهد.2) برای موجودیهائی كه در چرخه اقتصادی بعدی مورد استفاده قرار می گیرند و از روشهای ارزیابی محافظه كارانه استفاده كند.هر رویكردی كه تولید كنندگان محصولات دامداری را برای ارزیابی موجودیها به ارزش بازار مجاز دارد، خطر ایجاد ((سودهای تحقق نیافته)) غیر واقعی را در برداشته و ممكن است باعث شود موجودی مربوطه هیچگاه به فروش نرود.تعدیلاتی كه به شرح فوق در پیشنهادات FFSC درباره ارزیابی موجودیها بوجود آمده است، ایجاد تغییر در نحوه انعكاس تعدیلات موجودیها را در صورت سود و زیان و تعدیلات در سود ناخالص جهت محاسبهVFP را الزامی می كند. در زیر خلاصه ای از نظرات FFSC درباره تعدیل موجودیها عنوان شده است:1ـ كلیه تعدیلات مربوط به اقلام موجودی پرورش یافته ( گروهای الف و ب) باید همچنان تحت سرفصل درآمد در صورت سود و زیان منعكس گردد.2ـ اقلام موجوی گروه ج شامل اقلامی هستند كه برای فروش مجدد خریداری شده اند (عمدتاً دامهای پروار و بذرهای آماده فروش مجدد) و اقلامی كه جهت مصرف فرآیند تولید تحصیل شده اند (عمدتاً مواد خوراكی) اقلامی كه برای فروش مجدد خریداری شده اند را باید در ترازنامه، همراه با اقلام پرورش یافته آماده فروش نشان داد. بنابر این تعدیلات در مبلغ موجودها همچنان در صور سود و زیان تحت سرفصل هزینه ها نشان داده شود. در واقع تنها تعدیلات اخیر الذكر قادرند بر اصلاحات انجام شده در ارتباط با سود ناخالص ومحاسبه VFP تاثیر بگذارند. تعدیلات مربوط به تغییر در موجودی موا خوراكی خریداری شده باید بعد از رقم سود ناخالص و قبل از VFP منعكس شوند. بدین ترتیب می توان VFP را به صورت زیر تعریف كرد:سود ناخالصكسر می شود:1ـ بهای تمام شده دام آماده برای فروش مجدد+ تغییر در موجودی دامهای خریداری شده.2ـ بهای تمام شده بذر و مواد خوراكی خریداری شده + تغییر در موجودی مواد خوراكی خریداری شدهمساوی است با ارزش تولیدات كشاورزی یا دامداری یا VFP 7-1-2-2 نحوه برخورد با دام تولید مثلی (داشتی) كه در دامداری یا مزرعه پرورش داده شده باشند:تعیین ارزش موجودیهای دامی تولید مثلی كه در دامداری پرورش داده شده اند مدت زیادی است كه مشكلاتی را برای تهیه كنندگان صورتهای مالی( كه بر مبنای بهای تمام شده بر آوردی تهیه می شوند) فراهم آورده است. در این رابطه دو مبحث اساسی وجود دارد: 1) شناسائی روش مناسب ارزیابی دارائیها (كه بر مبنای بهای تمام شده باشد یا بهای تمام شده پس از كسر استهلاك انباشته، مبنای مالیاتی، ارزش مبنا، ارزش بازار یا سایر ارزشها) جهت انعكاس در ترازنامه و 2) تعیین زمان مناسب برای شناسائی سود، هزینه، سودها و زیانهای غیر عملیاتی در صورت سود و زیان .تولید كنندگانی كه سودهای مشمول مالیات را بر مبنای روش نقدی محاسبه می كنند لازمست بدانند كه بهای تمام شده پرورش دامهای تولید مثلی باید به هزینه تبدیل شود بنابر این در ترازنامه های این دسته از تولیدكنندگان كه بر مبنای روش نقدی یا روش های مالیاتی تنظیم شده است. مبنای دلاری این دامهای تولید مثلی پرورش یافته معادل ((صفر دلار)) خواهد بود.FFSC پیشنهاد می نماید كه جهت ثبت ارزش موجودی دامهای تولید مثلی پرورش یافته در گزارشات مالی (كه بر مبنای روش بهای تمام تعدیل شده اند) از یكی از دو رویكرد زیر استفاده شود:1ـ روش هزینه یابی جذبی كامل یا2ـ روش ارزش مبناFFSC به هیچ عنوان بكارگیری یك سیستم مبتنی بر كمیت و ارزش های بازار را پیشنهاد نمی نماید. ارزش بازار دامهای تولید مثلی پرورش یافته باید بطور جداگانه (در ترازنامه مبتنی بر ارزشهای بازار یا یادداشتهای پیوست) افشا شده اما در محاسبه سود خالص مزرعه یا دامداری احتساب نشود.تغییر در ارزش گله های تولید مثلی و غیره كه ناشی از تغییر در ارزش بازار این دامها می باشد را باید صرفنظر از روش مورد استفاده در ارزیابی آنها، چه بر اساس هزینه یا بی جذبی كامل باشد و چه ارزش مبنا، از صورت سود و زیان حذف نمود.مفاهیم نظری مربوط به روشهای ارزیابی حیوانات تولید مثلی پرورش یافته در این مورد نیز بكار گرفته می شوند، صرف نظر از اینكه تولید كننده محصولات دامی، دامهائی از جمله خوك، گاو كوشتی، بره، گاو لبنیاتی، لاما، بز، اسب، خرگوش پرورش می دهد و یا به نگهداری و پرورش حیوانات دیگری اقدام می ورزد. مسئله مهم در این جا این است كه یك دام بارور تلقی نمود یا خیر. 8-1-2-2 روش هزینه یابی جذبی كامل:روش هزینه یابی جذبی كامل با رهنمودهای GAAP هماهنگ است. در روش هزینه یابی جذبی كامل تولید كنندگان محصولات كشاورزی و دامی كلیه هزینه های مربوط به پرورش دامهای تولید مثلی را انباشته كرده و آنها را تخصیص می دهند. در واقع هزینه های انباشت شده پرورش دامها طی عمر مفید این حیوانات مستهلك می گردد. ارزش بازار دامهای تولید مثلی بطور جداگانه افشا می گردد. كرچه روش مذبور با GAAP هماهنگی دارد اما انباشت هزینه ها و سپس تسهیم آنها به روش فوق كاربرد كمتری دارد. در واقع روشی مشابه این روش در سال 1986 بعنوان یكی از الزامات مالیاتی معرفی شد اما با چنان مخالفتی مواجه شد كه مراجع قانونی از اعمال آن صرفنظر كردند. دلیل مخالفت با این روش پیچیدگی سیستم حسابداری مورد نیاز جهت ثبت دقیق و صحیح هزینه های انباشته شده دامهای تولید مثلی پرورش یافته بود. در هزینه یابی جذبی كامل، ارزیابی دامهای پرورش یافته تنها بر صورت سود و زیان تاثیر می گذارد و تاثیر آن به یكی از این دو طریق است:1) استهلاك هزینه های انباشته شده2) سود یا زیان غیر عملیاتی در تاریخ فروش حیوان یا دام بارور.روش ارزش مبنا:روش ارزش مبنا معمولاً توسط تولیدكنندگانی بكار می رود كه حسابهای خود را بر مبنای روش نقدی ثبت، اما در پایان دوره مالی آنها را تعدیل می نمایند. تا بصورت برآوردی درآمدهای خود را با هزینه های ایجاد این درآمدها تطبیق دهند.در روش ارزش مبنا، یك ((ارزش مبنائی)) برای طبقات مختلف دامهای تولید مثلی پرورش یافته تعیین می گردد. با ورود دامها به این گروه كه طی چرخه عمر عادی آنها صورت می گیرد. ارزیابی بر اساس ارزش مبنائی تعیین شده برای آن گروه در تاریخ انجام می شود. اگر برای شناسائی چرخه عمر دامهای تولید مثلی از گروههای مختلفی استفاده شود، (( نقاط انتقالی چند گانه ای)) كه موجب تغییر ارزیابی دامها در مراحل مختلف می گردند، بوجود می آید. هم تغییر در ارزش دامهای تولید مثل پرورش یافته (ناشی از بالا رفتن سن دامها كه باعث می شود این دامها به گروه های دیگری كه دارای ارزشهای مبنائی و بالاتر و یا میزان جایگزینی بیشتری هستند انتقال یابند) و هم سود یا زیان ناشی از فروش حیوانات در سود واحد تجاری مربوطه منعكس شده و هزینه پرورش دامهای جایگزین نیز در سر فصل هزینه ها منظور می گردند. در دوره هائی كه ارزش مبنای یك گروه یا چندین گروه، از دامهای تولید مثلی پرورش یافته تغییر می كند. سود یا زیان ناشی از تغییرات مذكور باید به عنوان جزئی از سود یا زیان حاصل از فروش دارائیهای سرمایه ای منعكس گردد.روشهای دیگر ارزیابی بر اساس ارزش مبنا برای موجودیهای جوان ـ روش نقطه انتقال:رویكردی دیگر برای ارزشگذاری موجودیهای تولید مثلی پرورش یافته عبارتست از ارزیابی كلیه دامهای جوان، نابالغ و تولید مثلی بعنوان دامهای آماده فروش تا زمانیكه این دامها به گله منتقل شوند (یعنی تا ((نقطه انتقال)) ). بعنوان مثال كلیه دامهای جوان گوشتی یا شیری تا زمانیكه به سن رشد رسیده و یا برای باروری آماده شوند بعنوان دامهای بازاری و آماده فروش ارزیابی می شوند.ارزش مبنا تنها برای دامهای بارور بالغ تعیین می گردد. بعنوان مثال در یك دامداری شیری تنها گاوهای بالغ دارای ارزش مبنا می باشند. از آنجا كه موجودیهای دامی تولید مثلی پرورش یافته در ترازنامه به ارزش بازار منعكس می شوند، بخشی از تعدیلات انجام شده در ارتباط با مبنای نقدی كه ناشی از جایگزین كردن دامهای در حال رشد می باشد در تغییرات ارزش بازار این دامها نشان داده می شد. 9-1-2-2 نحوه برخورد با موجودی دامهای تولید مثلی خریداری شده:بحث های ارائه شده در بخشهای قبل تنها مسئله دامهای تولید مثلی پرورش یافته بررسی می نمودند. دامهای تولید مثلی خریداری شده نیز باید به مانند سایر دارائیهای سرمایه ای خریداری شده تلقی گردند، بهای تمام شده این اقلام كه در ترازنامه منعكس می گردد بیانگر بهای تمام شده دارائی پس از كسر استهلاك انباشته آن می باشد ( كه معمولاً آنرا مانده مستهلك نشده با مبنای باقیمانده نیز می نامند.ارزش بازار دارائیهای فوق به مانند ارزش بازار دامهای جایگزین پرورش یافته تعیین شده و در ترازنامه زیر ستون ارزش بازار را نشان داده شده و یا در جدول مكملی كه به گزارش ارزشهای بازار اقدام ورزیده است منعكس می گردد.در صورت سود و زیان، هزینه استهلاك سالانه دامهای تولید مثلی خریداری شده همراه با استهلاك سایر دارائیهای سرمایه ای مانند ماشین آلات و مواد بهسازی شده املاك جزو سر فصل هزینه ها نشان داده می شود. قیمت خرید واقعی دامهای تولید مثلی به خودی خود به عنوان یكی از اقلام هزینه ثابت نمی شود سود یا زیان غیر عملیاتی ناشی از فروش دامهای تولید مثلی خریداری شده به قیمت فروش آنها پس از مانده مستهلك نشده در تاریخ فروش ثبت می گردد.سود و زیان مذكور در صورت سود زیان تحت سرفصل ناخالص منعكس می شود. 10-1-2-2 شناسائی درآمدـ فروش موجودی دامهای تولید مثلی:سود یا زیان ناشی از فروش دامهای تولید مثلی ـ صرفنظر از اینكه خریداری شده و یا فروش یافته باشند ـ جزو سود ناخالص واحد تجاری محسوب می گردد. در این رویكرد فرض می شود كه فروش دامهای تولید مثلی ـ صرفنظر از اینكه بعنوان دامهای گوشتی بفروش رفته باشند یا برای مقاصد باروری ـ جزو عملیات عادی، برنامه ریزی شده و مداوم دامداری می باشد.البته رویكرد فوق در ارتباط با انعكاس د صورت سود و زیان تنها زمانی مناسب است كه فروش دامهای تولید مثلی بعنوان عملیات عادی و مكرر دامداری محسوب گردد. اگر تعداد دامهای موجود در گله به شدت كاهش یافته یا كل دامها بفروش روند، سود یا زیان ناشی از فروش آنها باید به صورت سود و زیان پس از مبلغ سود خالص عملیاتی دامداری و قبل از رقم سود خالص تعدیل شده بر مبنای تعهدی منعكس گردد.در بسیاری از دامداریها، سود یا زیان حاصل از فروش دامهای تولید مثلی عامل مهمی در ایجاد بازده برای دامداری می باشد. شناسائی سود (یا زیان) فروش دامها اگر جزو عملیات عادی دامداری باشد با شناسائی سود یا زیان حاصل از فروش املاك تفاوت دارد، زیرا فروش املاك فعالیتی غیر مكرر است كه جزو عملیات عادی دامداری محسوب نمی گردد. 11-1-2-2 روشهای ارزشگذاری:خلاصه ای از پیشنهادات FFSC درباره ارزشگذاری دارائیهای دامی در زیر نشان داده شده است. جدول1ـ2: روش ارزشگذاری گاو و شیر در ایالت متحده آمریكا طبق پیشنهادات FFSC دارائیها روش ارزش گذاری قیمت تمام شده ارزش بازار سایر روش هاموجودیهاموجودیهای زنده دامی خریداری شدهموجودیهای زنده دامی پرورش داده شدهسایر دارائیهای شخصی خیربلهپیشنهاد می شودخیر بلهبلهبلهبله اگر از بهای تمام شده استفاده نشود ارزش مبنا در نظر گرفته شود. GAAP به غیر از برخی موجودیهای آماده برای در فروش برای سایر موجودی یا روش اقل بهای تمام شده یا بازار الزامی نموده است.اطلاعات مربوط به ارزشهای بازار در صورتهای مالی GAAP تنها به عنوان اطلاعات مكمل ارائه می شوند. 2-2-2 اروپادر اروپا اصول مشترك كشاورزی و دامداری دامداری یكی از پایه های فرآیند تركیب اقتصاد و سیاست را تشكیل داده و اداره امور كشاورزی اتحادیه اروپا تا به امروز دارای بیشترین بودجه در میان ادارات دولتی است. بنابراین كاملاً‌ منطقی به نظر می رسد كه كمیسیون اتحادیه اروپا محتاج اطلاعاتی درباره عملكرد مالی و وضعیت مزارع و دامداریها باشد تا بتواند برای مقاصد تصمیم گیری درباره CAP و كنترل آن از این گونه اطلاعات بهره گیرد. نیاز اطلاعاتی ایشان محدود به داده های موجود در سطح اقتصاد كلان نمی باشد بلكه آنها به اطلاعات تك تك مزارع و دامداریها نیز محتاجند و اداره كمیسیون اتحادیه اروپا موظف است اقداماتی جهت استفاده نمودن این اطلاعات انجام دهد. به این دلیل است كه كمیسیون اروپا به تشكیل شبكه داده پردازی حسابداری كشاورزی و دامداری اقدام نموده است .این شبكه به جمع آوری اطلاعات مال تك تك مزارع یا دامداریها اقدام ورزیده و سالانه داده های مربوط به نمونه ای دارای 000/60 عضو از مزارع موجود در كلیه كشورهای اتحادیه اروپا را گردآوری می كند.داده های جمع آوری شده از این مزارع و دامداریها علاوه بر اطلاعات منعكس شده در قالب اندازه های فیزیكی، شامل دارائیها درآمدها و هزینه های مزارع و دامداریهای موجود در نمونه بوده و در گزارشاتی شبیه ترازنامه و صورت سود و زیان به طور خلاصه منعكس می گردند. 1-2-2-2 شبکه داده پردازی حسابدری کشاورزی یا دامداریها شش عضو از اتحادیه اروپا که تاسیس کنندگان جامعه اقتصادی اروپا بودند اصول عمومی كشاورزی و دامداری را تدوین كردند تا بدین طریق بتوانند پنج هدف اصلی مشخص شده در ماده 39 قرارداد رم را جامعه عمل پوشانند. تمایل آنها به نظارت بر عملكرد CAPباعث بوجود آمدن نیاز اطلاعاتی ایشان درباره وضعیت صنعت كشاورزی و دامداری در كشورهای عضو اتحادیه اروپا گرید. اطلاعات عینی مورد نیاز آنها درباره نحوه عملكرد و سود انواع مزارع و دامداریهای موجود در كشورهای عضو اتحادیه اروپا، از اطلاعات ارائه شده توسط Eurostat تحت عنوان ((حسابداری اقتصادی صنعت كشاورزی و دامداری)) كه در سطح كلان منعكس می شدند، قابل استخراج نبود. بنابر این كشورها در سال 1965 با استفاده از قانون شماره 65/79 ( EEC) كمیسیون، اقدام به تاسیس FADN نمودند. در آن زمان FADN تنها به عنوان منبع مكملی برای اطلاعات آماری مورد نیاز تدوین كنندگان قوانین به شمار می آمد و نه بعنوان ابزاری كه توسط كشاورزان یا دامداران یا سایر اشخاص ذینفع مورد استفاده قرار گیرد اساسنامه كامل FADN را می توان در CEC (1990،1988) یافت. بخشهای اصلی این اساسنامه را می توان به ترتیب زیر خلاصه نمود:FADN قصد دارد داه های مالی مربوط به عملكرد و سود مزارع و دامداریهای موجود در اتحادیه اروپا را گردآوری نماید.2) داده های ارائه شده توسط FADN در سطح اقتصاد كلان جمع آوری نشده اند، بلكه از میان نمونه هائی متشكل از 000/60 عضو كه شامل مزارع و دامداریهای موجود در كشورهای عضو این اتحادیه است، استخراج شده اند.3) FADN تنها مزارع و دامداریهای ((تجاری)) را مورد بررسی قرار داده است. به منظور تعریف واژه مزارع تجاری، در هر یك از كشورهای عضو اتحادیه اروپا واحدی تحت عنوان حداقل واحد اندازه گیری تعیین شده است.4) نمونه مورد بررسی بر اساس منطقه، وسعت مزرعه و نوع فعالیت مزرعه یا دامداری طبقه بندی شده است.5) FADNشبكه ای از شبكه های ادارات مالی و حسابداری می باشد. نوع فعالیت ادارات مالی در هر یك از كشورهای عضو متفاوت است. برخی از این ادارات تنها جنبه تجاری داشته و حسابهای ثبت شده بابت مقاصد مالیاتی یا كمكهای سرمایه ای را تعدیل می كنند، تا پاسخگوی نیاز FADN باشد. در برخی دیگر از كشورها حسابهای جداگانه ای توسط موسسات تحقیقاتی، دانشگاهها و اتحادیه های كارگری مزارع و دامداریها ثبت می گردد. بسیاری از ادارات مالی و حسابداری حسابهای ثبت شده را تنها برای مقاصد FADN نگهداری می كنند.6) داده های FADN محرمانه می باشند، به عبارت دیگر نمی توان آنها را افشا نموده و یا از آنها برای مقاصد مالیاتی استفاده كرد. بنابراین به منظور محفوظ نگه داشتن اطلاعات مزارع و دامداریها لازم است در هر طبقه بندی تعداد مشخصی مزرعه یا دامداری در نظر گرفته شوند. FADN هیچگاه اطلاعات تفضیلی مزارع و دامداریها را منتشر ننموده و در اختیار كسی قرار نمی دهد.7) داده های FADN از منابع مختلفی از جمله صورت وضعیت بانكی، صورتحسابها و غیره از طریق پرسشنامه ای تحت عنوان «بازده مزارع یا دامداریها» جمع آوری می گردند پرسشهای بازده مزارع بر اساس دستور العملهای جمع آوری داده ها توسط FADNارائه شده و با كمك ادارات ملی توسط مزرعه داران و دامداران تكمیل می شود1 این پرسشنامه شامل 13 بخش می باشد:الف) اطلاعات كلی درباره مزرعه یا دامداریب) نوع فعالیت (اجاره)ج) تعداد نیروی كارد) تعداد و ارزش موجودیهای زندهو) هزینه هاز) زمین و ساختمان، موجودی های غیر زنده و سرمایه در گردشح) بدهی هاط) مالیات بر ارزش افزودهی) موارد اهدا شده و سوبسیدك) تولیدل) سهمیهم) اجرت در قالب زمین قابل كشت. 2-2-2-2 متدولوژی حسابداری FADN:در این بخش مهمترین جنبه داده های مالی ارائه شده توسط FADN مورد بررسی قرار گرفته اند، علی الخصوص ارزشگذاری دارائیها، شناسائی درآمد، هزینه ها و شكل صورتهای مالی.1-3 دارائیها و نحوه ارزشگذاری آنهاماهیت صنایع كشاورزی و دامداری باعث می شود ارزشگذاری موجودیهای آنها بر مبنای بهای تمام شده تاریخی كمی مشكل باشد. زیرا این دسته از دارائیها دارای ماهیت بیولوژیكی هستند و شكل فیزیكی این دارائیها به مرور زمان تغییر می كند. به عبارت دیگر آنها قوی تر می شوند، رشد می كنند، چاق می شوند و غیره. علاوه بر این میزان و تعداد آنها تنها وابسته به عملیات خرید و فروش نیست بلكه تولید مثل، مرگ و رشد نیز بر آنها تأثیر می گذارد.بدین ترتیب اغلب دارائیهای موجود در یك مقطع زمانی خاص با زمان خرید تفاوت دارند و یا ممكن است اصلاً‌ هیچگاه خریداری نشده باشند. از این لحاظ می توان گفت دارائیهای مزارع و دامداریها با محصولات شركتهای تولیدی مشابهت داشته و می توان به منظور تخصیص بهای تمام شده آنها به بازده حاصله، از روش های هزینه یابی محصولات نیز استفاده كرد. اما مشكلات موجود در تخصیص هزینه های مشترك در این گونه موارد، بسیار پیچیده تر از مشكلات مشابه در محیطهای تولیدی می باشد و با اینكه چندین تن از محققین (بعنوان نمونه (پرز،1993) ،( لانای ،1967) و(آلونسو،1991) پیشنهاداتی برای حل اینگونه مشكلات ارائه نموده اند، اما با این وجود وضعیت تخصیص هزینه ها به دارائیها جنبه اختیاری دارد(كرلی،1987،ص89) . در بسیاری موارد FADN برای ارزشگذاری دارائیهای غیر پولی از قیمت های بازار استفاده می كند. علی الخصوص موجودی های زنده (دام) به قیمت های اول و پایان دوره مالی انعكاس می یابند. ارزشگذاری زمین نیز بر اساس قیمت بازار زمین اجاره نشده ای كه دارای ویژگیهای مشابه زمین مورد نظر از لحاظ موقعیت مكانی، كیفیت و نحوه استفاده باشد. پس از كسر هزینه های توسعه، انجام می گیرد. دارائیهای ثابت قابل استهلاك نیز مانند ساختمان و ماشین آلات، به ارزش جایگزینی مبلغی كه مزرعه دارحاضر است برای دارائی مشابهی بپردازد ارزشگذاری می شوند. به همین ترتیب استهلاك نیز بر مبنای بهای تمام شده جایگزینی محاسبه می گردد. در صورتیكه ارزشهای جایگزینی قابل استخراج قابل اتكا نباشند، FADNهزینه های تحصیل را با شاخص ویژه قیمتها تعدیل و اعلام می نماید.7-3 شناسائی درآمددر مورد شناسائی درآمد : FADN رویكرد غیر معمولی را اتخاذ می كند زیرا درآمد در صنعت كشاورزی (كه تحت عنوان «بازده» تلقی می شود) بر اساس میزان تولید سنجیده می شود. مسئله دیگر این است كه به نظر : FADN كمك هزینه های مالی زمانی كه اعطا می شوند جزو درآمد تحصیل شده محسوب می گردند. از طرف دیگر درآمدها (و هزینه های) غیر مرتبط با فعالیت مزرعه داری به هیچ عنوان ثبت نمی گردند.طبق رهنمودهای FADN درآمدهای كسب شده از عملیات دامداری به صورت فروش به اضافه (یا منهای) افزایش (یا كاهش) در ارزش موجودی ها منعكس می شوند. بدین ترتیب محصولات تولید شده چه به فروش رفته باشند و چه فروخته نشده باشند جزو درآمد محسوب می گردند. 3-3 هزینه ها:از طرف دیگر و با توجه به اینكه FADN در مرحله اول نیز برای چنین هدفی تاسیس نشده بود، اما قادر بوده است كه نقش ارائه كننده و رهنمود و مرجعی موثق برای حسابداری كشاورزی و دامداری را در اروپا ایفا نماید. اگر اتحادیه اروپا قصد داشته باشد رهنمودها و قوانین دیگری نیز در هیمن رابطه صادر نماید، می توان FADN را نقطه شروعی برای این كار تلقی نمود.بنابر این لازمست كه میزان FADN با GAAP بررسی شود در تحقیق آقایان Siof, Argiles به چندین جنبه اشاره شده است كه در آنها رویه های حسابداری FADN با اصول حسابداری ارائه شده در رهنمود چهارم یا DSOP صادر شده توسط IASC درباره صنعت كشاورزی یا دامداری مغایرت داشته باشد. مغایرت های استخراج شده مربوط به حقیق مذكور به ترتیب زیر می باشند. FADN كلیه اقلام دارائی، بدهی و سرمایه را در ترازنامه منعكس نمی نماید و بسیاری از اقلام منعكس شده دارای جزئیات كامل نمی باشند. تمامی اقلام درآمد و هزینه در صورت سود و زیان نشان داده نشده اند و بسیاری از اقلام منعكس شده با جزئیات كامل افشاء نشده اند. درآمدها به جای زمان فروش در لحظه تولید شناسائی می شوند كه با رویه های مندرج در رهنمود چهارم مغایرت داشته اما اساساً با FADN تا جائی كه محصولات تولید شده اما در پایان سال به فروش نروند، مطابقت می نماید. تمامی محصولات تولید شده مزرعه یا دامداری بعنوان درآمد ثابت شده و در پایان سال به قیمتهای بازار ارزشگذاری می شوند و این شامل محصولات فروش رفته نیز می باشد. بدین ترتیب فروش به جای قیمت های واقعی فروش بر مبنای قیمتهای بازار در پایان دوره منعكس می شود. كلیه اقلام درآمد و هزینه بر مبنای روش تعهدی شناسائی نمی گردند. سودهای انباشته ناشی از تغییر در ارزش بازار دارائیها جزو درآمد محسوب شده و به جای منظور شدن به حساب بستانكار سرمایه بعنوان یك قلم مجزا، بطور جداگانه نمایش می شوند.انطباق FADN با GAAP قاعدتاً نباید از لحاظ فنی چندان پیچیده باشد ولی اینكار موجب ارتقای كیفیت داده های آن می گردند FADN هزینه ها را به چهار طبقه اصلی تقسیم می كند.این چهار طبقه عبارتند از هزینه های ویژه، استهلاك سربار و عوامل خارجی یا برون سازمانی، هزینه های ویژه دام باشند. سربار شامل هزینه ماشین آلات و ساختمان، برق، كارهای قراردادی انجام شده و سایر داده های مستقیم است. عوامل برون سازمانی نیز در برگیرنده هزینه هائی از جمله دستمزد، هزینه اجاره و بهره می باشد.همانگونه كه قبلاً نیز اشاره شد، هزینه های غیر مرتبط با فعالیت مزرعه به عنوان هزینه های مزرعه ثبت نمی گردد.هزینه های ویژه و سربار بر مبنای روش تعهدی تعیین می گردند اما عوامل خارجی بر مبنای روش نقدی منعكس می شوند. هزینه استهلاك با توجه به مبلغ ارزشگذاری شده دارائیهای استهلاك پذیر كه عموماً بر اساس ارزش جایگزینی است محاسبه می گردد. مصرف موجودیهای زنده و بازده دامداری توسط خود دامداران در كل به ارزش خالص بازیافتنی محاسبه می شود.FADN ابتدائاً‌ به عنوان ابزاری برای تدوین كنندگان قوانین جهت ارائه داده هائی درباره نحوه عملكرد و سود مزارع و دامداریهای سراسر اتحادیه اروپا تلقی می شد و هدف از تاسیس آن ایجاد هماهنگی میان استانداردهای ملی حسابداری و یا تبعیت از اصول FADN نبوده است. با این وجود FADN مجبور به ایجاد و ارائه رهنمودهای مفصلی برای حسابداری صنعت كشاورزی و دامداری شد و به منظور تهیه این رهنمودها لازم بود كه مسائل ویژه و عمومی حسابداری مزارع و دامداریها را حل و فصل نماید. زیرا اگر قرار باشد FADN وضعیت مالی و نتایج عملكرد مزارع و دامداریها را از طریق اطلاعات حسابداری به گونه ای منصفانه و واقع بینانه ارائه دهد، لازمست كه اطلاعات خود را بر مبنای اصول محكم و منطقی حسابداری تهیه نماید.رهنمود چهارم یا DSOP درباره اغلب مباحث مطرح شده توسط FADN بیانیه خاصی ارائه ننموده است و اگر تناقضی میان این دو در اغلب موارد مشاهده نمی شود بدین دلیل است كه رهنمود چهارم كامل نیست و بنابراین عمده ترین مغایرتها را می توان از DSOPA استخراج نمود.3-2-2 كانادادولت فدرال كانادا برای همفكری با تولیدكنندگان بخش كشاورزی و دامداری این كشور در تشخیص بهترین روش های انجام عملیات، شورای مدیریت واحدهای كشاورزی كانادا را در سال 1992 تاسیس كرد. این شورا با هدف مطالعه و بررسی روشهای بسیار متنوع حسابداری و گزارشگری مالی كه در بخش كشاورزی كانادا رایج است و ارایه راه حل مناسبی برای یكنواخت كردن آنها، كمیبته همسان سازی حسابداری كشاورزی (كمیته) را تشكیل داد.این كمیته نیز نتیجه كار خود را در مجموعه نشریات حسابداری برای مدیریت موفق مزرعه كه برای گاوداری شیری تهیه گردیده، ارائه نموده است.در حال حاضر در كانادا، كمیته همسان سازی حسابداری كشاورزی و گروه های ویژه آن، مبنای اصلی حسابداری و گزارشگری مالی در بخش كشاورزی را اصول پذیرفته شده حسابداری می دانند.طبق بیانیه كمیته، از آنجا كه بكارگیری قاعده اقل بهای تمام شده یا قیمت بازار در ارزشیابی موجودی های موا و محصول، موجب اندازه گیری یكنواخت و معقول درآمد می شود، در نتیجه، تنها روش قابل قبول برای ارزشیابی موجودی های موا و محصول است. این بیانیه در مورد انواع موجودی محصولات دامداری ها نیز از جمله موجودی دامهای فروشی در حال رشد، موجودی دامهای فروشی آماده فروش ومحصولات مفید دیگری مانند شیر، تخم مرغ، پشم، میوه و غیره نیز كاربرد دارد.بیانیه اخیر كمیته همسان سازی حسابداری كشاورزی با نظرات انجمن حسابداران رسمی آمریكا و انجمن حسابداران خبره كانادا در این زمینه كاملاً‌برابری ندارد. انجمن های یاد شده در مورد ارزشیابی موجودی دامهای فروشی آماده فروش معتقدند كه در صورت وجود توام كلیه شرطهای زیر، این موجودی را می توان غیر از ارزشیابی بی قاعده اقل بهای تمام شده یا قیمت بازار، به روش قیمت فروش پس از كسر هزینه های پیش بینی شده فروش (یا روش قیمت خالص سر مزرعه) نیز ارزشیابی كرد:1- قیمت بازار محصول قابل اعتماد، دست یافتنی و به آسانی قابل تعیین باشد.2- هزینه های فروش یا واگذاری محصول نسبتاً كم اهمیت و قابل پیش بینی باشد.3- محصول تكمیل شده و آماده تحویل باشد.كمیته مذكور در مورد دارائیهای مولد توصیه می كند كه این دارائیها مانند دارائیهای سرمایه ای تلقی شوند. به منظور روشن تر نمودن دارائیهای مولد، تقسیم بندی زیر توسط این كمیته ارائه شده است.جدول 2-2 تقسیم بندی كمیته در مورد دارائیهای مولدنوع و رده بندی دارائیهای زنده در مزارع مختلف نگهداری برای نوع دارائی مصادیقمزارعتولیدشیرگاو گله شیریگله داشتی شیری رمه جایگزین شوندهرمه مولد نتاجرمه مولد شیر تولیدتولیدتولیدفروش سرمایه ایسرمایه ایسرمایه ایجاری گوساله های ماده و تلیسه ها و همچنین جوانه ها و گوساله های نر تخمیتلیسه های آبستن سنگین، گاوهای شیری خشك آبستن سنگین و گاو نر تخمی گاوهای شیری دوشاگوساله های نر پرواری و گاوهای حذفی گله شیری موجودی دامهای پرواری فروشی مزارعتولید كنندهگوساله گوشتی گله نتاج كشیگله داشتی شیری رمه جایگزین شوندهرمه مولد نتاج تولیدتولیدفروش سرمایه ایسرمایه ایجاری گوساله ها ماده و تلیسه های دایه و همچنین جوانه ها و گوساله های نر تخمیماده گاو گوشتی(گاو دایه)،دوشا وخشك آبستن،‌ تلیسه آبستن سنگین وگاونر تخمیگوساله های پرواری، گاوهای حذفی گله نتاج كشی و گوساله های داشتی فروشی موجودی گوساله ها و تلیسه های فروشی مزارع پرواربندی گاو و گوساله موجودی دام پرواری فروشی جاری گاو و گوساله های نر،‌ اخته و ماده پرواری از نوع گوشتی یا شیری كمیته توصیه می كند كه بهای تمام شده دارایی های مولد جزو هزینه های سرمایه ای تلقی و با در نظر گرفتن ارزش لاشه (كشتار) به طور منظم و معقول مستهلك گردد. ارزشیابی دارائیهای مولد باید به بهای تمام شده استاندارد صورت گیرد. 4-2-2 انگلستاندر انگلستان دام تولیدی معمولاً‌به قیمت ثابتی كه به ارزش گله منسوب است ترزیابی می شود. این روش كاملاَ شبیه روش دام مبنا1 است. در این روش، بهای تمام شده گله بر اساس بهای تمام شده اولین تولید محاسب می شود و زمانیكه معیار ارزیابی پذیرفته شد، دیگر وقوع هیچگونه تغییری انتظار نمی رود. ارزیابی دامها بستگی به طبقه بندی دام در گروه دامهای تجاری یا تولید مثلی دارد، مگر در شرایط استثنایی.به طور معمول دام تجاری به بهای تمام شده تولید، ارزیابی می گردد. در حالیكه دام تولید مثلی بر مبنای قیمت ثابتی تحت عنوان ارزش گله قیمت گذاری می شود. بهای تمام شده تولید برای دام تجاری خانگی معمولاً از طریق درصد كاهش از ارزش بازار بدست می آید. كاهش برای گله گاو 40/0 و برای سایر حیوانات 25/0 است. 5-2-2 استرالیااسترالیا مدتی قبل از انتشار استاندارهای بین المللی حسابداری دامداری ها ، اقدام به انتشار استانداردهای AASB1037 یا AAS تحت عنوان“ دارائیهای خودساز و مولد“ نمود. با اینكه تكمیل استانداردهای AASB شماره 1037 بسیار جدلی بود و به طول انجامید، مباحثاتی كه در رابطه با روشهای سنجش در آن مطرح شده بود نیز مدتها پس از انتشار این استاندارد ادامه یافت. در آن مقطع از زمان شركتهای مختلفی با انجمن AASB ارتباط برقرار نموده و اظهار داشتند كه “ در بكارگیری استاندارد شماره 1037 برای سال مالی منتهی به 30ژوئن سال 2000با مشكلات اجرایی مواجه بوده اند“.در ماه ژوئیه سال 1999، هیئت AASB به این واكنش ها پاسخ داده و تاریخ اعمال این استاندارد را یكسال به تعویق انداخت. تعویق اجرای این استاندارد به این دلیل صورت گرفت كه شركتها را قادر سازدسیستمهائی جهت ارائه اطلاعات قابل اتكا درباره ارزش خالص بازار دارائیهای خود ساز و مولد خود ایجاد نمایند. طبق استاندارد شماره 1037AASB ، شركتهای فعال در زمینه دامداری موظف هستند دارایی های خودساز و مولد یا SGARA خود را به ارزش خالص بازار گزارش نمایند.همانگونه كه ذكر شد، از آنجا كه میان واحدهای دامداری استرالیائی كاربرد روش بهای تمام شده تاریخی بسیار متداول بود. لذا واحدهای مذكور در كاربرد ارزش بازار با مشكل مواجه شدند.با این حال پس از انتشار استاندارد بین المللی حسابداری كشاورزی و دامداری (IAS41 ) هیئت تدوین كننده استانداردهای حسابداری استرالیا نیز تصمیم گرفت استاندارد AASB1037 را مجدداً بررسی نموده و آن را با استاندارد بین المللی مذكور تطبیق دهد. لذا نحوه ارزیابی دارائیهای زیستی طبق این استاندارد و مطابق با IAS41 بر مبنای ارزش بازار شناخته شده است و در سایر موارد نیز تفاوت عمده ای با IAS41 ندارد.مطابقAASB شماره 1037، دارایی های خودساز و مولد به عنوان یك دارایی زنده غیر انسانی تعریف می شود و بنابراین می توان داراییهای زیادی را به عنوان SGARA طبقه بندی نمود. از جمله موجودی های دامی، درخت، گیاه و غیره. ارزش خالص بازار SGARA عبارت است از مبلغی كه انتظار می رود در نتیجه كنار گذاری دارایی های SGARA در یك بازار فعال و نقدینه حاصل شود، پس از كسر هزینه های تحقق یافته جهت شناسایی عواید حاصل از كنارگذاری این دارایی ها.ارزیابی كلیه دارایی های SGARA به خالص ارزش بازار باعث ایجاد قابلیت مقایسه میان SGARA هائی می شود كه اساساً‌ دارای ویژگی های مشتركی می باشند، صرفنظر از هدف بكارگیری آنها و اینكه توسط چه كسی، در چه زمانی و به چه طریقی تحصیل شده اند. 6-2-2 نیوزلندتا سال 2002 نیوزلند هیچگونه استاندارد جامع حسابداری برای داراییهای كشاورزی نداشت و روش تایید شده برای ارزیابی اینگونه دارائیها روش خالص ارزش جاری (بازار) بود و بنظر می رسید این بهترین روشی است كه قادر است سود واقعی دامداری را تعیین كند.بعد از انتشار استانداردهای بین المللی كشاورزی و پی بردن به اهمیت نقش كشاورزی در اقتصاد نیوزلند، انستیو حسابداران رسمی نیوزلند تصمیم به رهنمودهائی در این زمینه گرفت كه تحت نام ED-90 : كشاورزی و دامداری، بر مبنای تطابق با استاندارد بین المللی IAS41 و استاندارد استرالیا است و معیار ارزش منصفانه را در شناسایی سودها و زیانهای دارائیهای بیولوژیكی در فرآیند كسب درآمد مهم دانسته است.مغایرت های با اهمیت ED-90 با استاندارد بین المللی و استاندارد حسابداری استرالیا امتیازات دولتی ـ هیچكدام از رهنمود ED-90 ، AAS32 یا AASB1037 با افشاء‌ و نحوه عمل امتیازات دولتی سرو كار ندارند. در صورتیكه IAS41 راهنمایی های وسیعی راجع به امتیازات دولتی مربوط به داراییهای فیزیكی ارزیابی شده به ارزش منصفانه منهای هزینه های برآوردی نقطه فروش فراهم می كند.افشاء ویژه- AASB1037 نیازمند افشاء این مطلب است كه آیا خالص ارزش بازار مطابق با ارزیابی مدیر بوده و یا به صورتی مستقل ارزشگذاری شده است. اگر چنین باشد نام ارزیاب مستقل باید افشا شود.در صورتیكه IAS41 و ED-90 چنین الزاماتی ندارند.AASB1037 افشاء حساسیت مبالغ شناخته شده را به منظور تغییر در فروض اساسی كه ارزش خالص بازار مبتنی بر آن تعیین شده را تشویق می كند و در صورتیكه IAS41 و ED-90 شامل چنین افشاهایی نیست.در IAS41 و ED-90 افشاهای اضافی زیر الزامی است در حالی كه در AASBI037/AAS35 چنین الزاماتی مقرر نشده است:– توصیفی از معیارهای غیر مالی یا برآوردی از كیفیت فیزیكی هر گروه از دارائیهای بیولوژیكی و بازده تولیدات كشاورزی و دامداری– ارزش منصفانه منهای هزینه های نقطه فروش تولیدات كشاورزی و دامداری برداشت شده در طول دوره– میزان تعهدات برای رشد و پرورش یا تحصیل دارائیهای بیولوژیكی– استراتژی ریسك مالی مدیریت مربوط به فعالیت های كشاورزی و دامداری– تطبیق مغایرت گیری، بین تغییرات در مبلغ دفتری داراییهای بیولوژیكی در آغاز و پایان دوره جاریافشاء‌مبالغ دارائیهای بیولوژیكی به بهای تمام شده منهای استهلاك انباشته و زیانهای انباشته شده اند اندازه گیری شده. 7-2-2 هنگ كنگبعد از انتشار استاندارد بین المللی كشاورزی كشور هنگ كنگ نیز اقدام به تدوین استاندارد در زمینه كشاورزی نمود و منطبق با IAS41 ، استاندارد SSAP36 را منتشر كرد.طبق این استاندارد، دارائیهای زیستی باید به ارزش منصفانه پس از كسر هزینه های برآوردی در نقطه مورد انتظار فروش منعكس گردند، مگر این كه نتوان ارزش منصفانه را به نحوی قابل اتكا تعیین نمود، موجودی های برداشت شده از این دارائیهای زیستی نیز باید به ارزش منصفانه پس از كسر هزینه های برآوردی فروش در نقطه مورد انتظار برداشت ارزشگذاری شوند. ارزشی منصفانه عبارت است از قیمت بازار آن دارائی در یك بازار فعال. در صورتی كه ارزش منصفانه دارائی زیستی قابل تعیین نباشد. باید دارائی مذكور را معادل ارزش فعلی خالص جریانات نقدی حاصل از آن دارائی و با استفاده از نرخ تنزیل بازار ارزشگذاری نمود.دارائیهای زیستی استفاده شده در این استاندارد شامل گاوهای داشتی، گوشتی، شیری و تلیسه تولیدی، تجاری، گوساله و جنین آن می باشد. محصولات دامی برداشت شده نیز فرآورده های دیگر گاوی علی الخصوص شیر است.در مقایسه SSAP36با استاندارد بین المللی كشاورزی (IAS41 ) هیچ اختلاف با اهمیتی وجود ندارد. ادامه خواندن مقاله مقايسه تطبيقي نحوه محاسبه بهاي تمام شده دام و شير توسط سيستم هاي موجود در استان تهران با استاندارد بين المللي شماره 41

نوشته مقاله مقايسه تطبيقي نحوه محاسبه بهاي تمام شده دام و شير توسط سيستم هاي موجود در استان تهران با استاندارد بين المللي شماره 41 اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>