Quantcast
Channel: دانلود فایل رایگان
Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

مقاله در مورد مردم از ملي شدن نفت چه مي‌خواستند و چه شد

$
0
0
 nx دارای 22 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : مردم از ملی شدن نفت چه می‌خواستند و چه شد «مقدمه»روز شنبه 27 اوت سال 1859، در نقطه‌ای به نام تیتوسویل واقع در ایالت «پنسیلوانیا»، «ادوین دریك» انقلابی را آغاز كرد كه بیش از یك قرن اقتصاد جهانی را تحت تأثیر خود قرار داده است.دنیای كنونی در همه جنبه های زندگی اعم از كشاورزی، بهداشت، آموزش و پرورش، حمل و نقل، اقتصاد، سیاست، ارتش و امكانات رفاهی و درون خانگی و غیره بر پایه تكنولوژی بنا شده و همه این ها مساوی است با یك كلمه؛ «نفت» و اگر در حال حاضر تكنولوژی را از زندگی حذف كنیم، بازگشت بشر به طور تمام عیار به قرون تاریك تاریخ خواهد بود؛ اعصار قحطی و طاعون و جهل و اوهام و خرافه. اما نزدیك به یك قرن است كه مردم كشور ما با مقوله نفت و مسائل مربوط به آن آشنا شده اند و نقش حیاتی این ماده در حیات اقتصادی كشورها، خصوصاً در چند دهه اخیر به جایی رسیده كه باید آن را ماده اساسی زندگی نامید؛ اصولاً هیچ جنبه‌ای از زندگی مادی انسان نیست كه «نفت» در آن بطور زیربنایی رخنه نكرده باشد، و همین نقش حیاتی، سیاست كشورهای صاحب نفت را با خطر مواجه كرده و در عرصه بین الملل با مشكلات جدی مواجه كرده است. بدون تردید جنگ ایران و عراق با آغازگری كشور همسایه یا به عبارت بهتر «صدام» بدون تردید بی ارتباط به مسئله «نفت» نبود. از طرفی دیگر كشور ما با در دست داشتن ذخایر غنی و سرشار نفت و گاز در سطح دنیا و بمراتب اولی تر در خاورمیانه نیاز و عزم راسخی را می طلب تا مردم ما دانش و آگاهی خود را در باره تاریخ نفت، «این طلای سیاه» بیفزایند. از این رو در این مجال مختصر می كوشم تا شمه ای از تاریخ و اثرات این ماده ارزشمند را در جهت تكمیل آگاهیمان تقدیم دارم. بنابراین می بایست شرحی كوتاه از تاریخچه نفت و تبعات كشف و استخراج این مهم در بحث گنجانده شود تا مسئله برای ما واضح و خالی از ابهام باشد. اما مقاله با عنوان پیشنهادی «مردم از ملی كردن صنعت نفت چی می خواستند و چه شد» را باید عوض كرد چرا كه مردم آن زمان این كار را نكردند و فقط شخص مصدق و دكتر حسین فاطمی به عنوان طراحان این ایده بودند و اصلاً مردم در این پروژه دخیل نبودند چرا كه تمام فشار بر این دو شخص بود و باید نام تحقیق را گذاشت «مصدق از ملی شدن صنعت نفت چی می خواستند و چه شد» ؟ حالا ادامه ماجرا; تاریخچه نفت در ایراناصلی ترین ماده انرژی زا در حال حاضر «نفت» است: اگر در عالم خیال «نفت» را از چرخه حیات تكنولوژی حذف كنیم چه باقی می ماند مطمئناً؛ هواپیماها بازمی‌ایستند؟ حركت قطارها متوقف می شود. اتومبیل های سبك و سنگین دیگر قادر به حركت نخواهد بود و كشتی‌ها كه همه روزه دهها تن بار و هزاران مسافر را حمل می كنند، تبدیل به قطعات چوبی و آهن قراضه می شوند و همه كارخانجات تولید ماشین آلات بسته می شوند، تكنولوژی رشته های متنوع داروسازی و پزشكی با خطر جدیدی موجه می شود و ژنراتورهای مولد برق و نیروی هسته ای و هیدرولیك شدیداً صدمه می بیند و همه اینها مساوی با درهم پیچیده شدن طومار تمدن فعلی بشر.طبق آخرین تحقیقات زمین شناسی و معدن شناسی، حدود 677 میلیارد بشكه نفت در سطح جهان شناسائی شده و 5/54 درصد از تمام این ذخائر در حوزه كوچك خلیج فارس یعنی در چهار كشور؛ ایران، عراق، عربستان و كویت نیمی از ذخائر ثابت شدخ جهان قرار دارد. عربستان با داشتن 160 میلیارد بشكه و ایران با 100 میلیارد بشكه به ترتیب در مقام اول و دوم می باشند. عملیات حفاری انگلیسی ها پس از تلاشهای انصافاً طاقت فرسا، بالاخره در سال 1908 در مسجد سلیمان به نفت رسید. اما بهره برداری تا سال 1913 به تأخیر افتاد: عمل لوله كشی از چاهها تا جزیره ابادان و تأسیس پالایشگاه آبادان حدود پنج سال وقت گرفت. بهرحال در سال 1913 مقدار كمی نفت استخراج شد و از اوائل سال 1914 نفت ایران به مقدار تجارتی مورد بهره‌برداری واقع شد.در 5 سال اول بهره برداری از نفت جنوب، انگلیسی ها برخلاف قرارداد «دارسی» و حقوق و عرف بازرگانی، وجهی به ایران نپرداختند و فقط از سال 1919 بود كه شروع به پرداخت سهم ناچیز به ایران كردند.انگلیسی ها از سال 1914 تا سال ملی شدن صنعت نفت یعنی سال 1950 طی 36 سال مجموع مقدار 000/992/275/2 بشكه نفت از خوزستان استخراج كردند و متقابلاً بابت حق الامتیاز جمعاً مبلغ 8/112 میلیون لیره به ایران می پرداختند كه این مبلغ به نرخ آن زمان 2/451 میلیون دلار می شود. در دوره كنسرسیوم و مابعد تا آغاز انقلاب یعنی از 1955 تا پایان سال 1977(1356 هـ . ش) در مجموع 7/23 میلیارد بشكه نفت از منابع ایران استخراج شده و در مقابل كلاً 1/97 میلیارد دلار به ایران پرداخت شد. در كشاكش ملی شدن نفتمصدق با علاقه زایدالوصفی كه به ملی كردن صنعت نفت داشت باعث شد قانون ملی كردن در 30 آوریل 1951 از تصویب مجلس بگذرد. ایران در سال 1950 فقط حدود 16 میلیون دلار دقیقاً نصف بودجه ملی بابت حق امتیاز نفت دریافت می كرد این در حالی بود كه شركت نفت انگلیس و ایران پنج برابر این مبلغ را به جیب می زد. هفت خواهران نفتی فوراً برای طرفداری از اهداف و دعاوی شركت نفت انگیس و ایران به حركت درآمدند. تنها یك كشور به طور مخفیانه از مصدق طرفداری می نمودند و آن ایالت متحده آمریكا بود كه بوسیله سفیر خود «هنری گریدی» در تهران از او حمایت می كرد. در اجرای یك برنامه كوتاه مدت فروش نفت ایران فوراً بایكوت شد. متقابلاً تولید و فروش نفت كویت، عربستان و بحرین بالا رفت، برای اینكه ایران را به زانو درآورند، بالا بردن حق الامتیاز نفت اعراب را موقتاً قطع كردند.در 13 ژوئن 1951 كه مذاكر ات ایران و شركت نفت در ناحیه شمیران تهران جریان داشت، مقامات ایرانی از كاپیتانهای كشتی های نفتكش خواستند تا رسید به نام شركت ملی نفت ایران بدهند. در تاریخ 19 ژوئن درست چند روز بعد آقای «باسیل جكسن» رئیس هیأت نمایندگی شركت نفت، بدون احساس شرم، پیشنهاد كرد كه شركت فوراً مبلغ ده میلیون لیره استرلینگ به ایران بپردازد و از ماه ژوئیه هر ماه مبلغ 3 میلیون ایره به ایران پرداخت نماید و در مقابل دارائی های شركت نفت كه شركت ملی نفت ایران منتقل شده است و حق تولید نفت به یك شركت جدید كه از طرف شركت نفت انمگلیس و ایران تأمین می‌شود، منتقل شود. ایرانیها این پیشنهاد را رد كردند و مذاكرات قطع شد و كابینه كارگری انگلستان به شركت نفت دستور داد كه از پرداخت حق امتیاز و بدهی های گذشته به دولت ایران خودداری كند و از پرداخت آنچه كه بابت تفاوت تسعیر طبق توافق به دولت ایران پرداخت می شد نیز امتناع نماید.سرانجام انگلیسی های حریص و جاه طلب پیشنهاد كردند كه حق الامتیاز را از به ارتقاء دهند و حال آنكه در همان اوقات در بازار تهران مردم از تقسیم 50-50 صحبت می‌كردند. «مصدق» در همان روز 19 ژوئن یك شركت به نام شركت ملی نفت ایران بوجود آورد ولی آقای «دریك» مدیركل شركت نفت انگلیس و ایران در 20 ژوئن كاپیتانهای كشتی نفتی را از دادن رسید نفت به نام شركت ایرانی برحذر داشت. از آن طرف دكتر «مصدق» اعلام كرد كه هرگونه خرابكاری در اجرای قانونی ملی كردن صنعت نفت را كیفری درخور اعلام كرد و «دریك» تهران را با هواپیما به مقصد بغداد ترك نمود. در تاریخ 27 ژوئیه كاركنان انگلیسی شركت نفت ایران و انگلیس دست به اعتصاب زدند و از ادامه خدمت در شركت جدیدالتأسیس نفت ایران امتناع نمودند. در كتاب «جنگ نفت» آمده است كه انگلیسی ها پس از آمریكائیها در كار نفت علاقه بیشتری نشان می دادند و كمپانی «رویال داچ شل» هم بمنظور تهیه نفت برای كشتیهای جنگی انگلستان بوجود آمد. شخصی به نام «دارسی» در ایران موظف شد در مقابل دویست هزار فرانك كه فقط یكصد هزار آن نقد بود، امتیاز نفت ایران را بدست آورد و در سال 1909 كمپانی نفت انگلیس و ایران تأسیس شود و امتیاز «دارسی» یا همان امتیاز و شرایط شصت ساله به شركت جدیدالتأسیس تعلق گرفت. این كمپانی در موقع جنگ خدمات شایانی به دولت انگلستان نمود و از عایدات و منافع آن جز خود عمال دولت انگلیس كسی اطلاع نداشت تا اینكه كتاب معروف «وینیستون چرچیل» به نام «بحران جهان» منتشر شد و آن موقع بود كه همگان فهمیدند كه منابع نفت ایران برای امپراطوری بریتانیا دارای چه منافع سرشاری بوده است. در تاریخ 3 ژوئیه ظرفیت پالایش پالایشگاه آبادان به نصف تقلیل یافت. و در 5 ژوئیه دیوان لاهه كه به شكایات شركت نفت ایران و انگلیس رسیدگی می كرد، یك قرار موقت صادر كرد كه تا پایان جلسات و صدور حكم نهائی به عنوان اقدامات احتیاطی تولید نفت ایران مثل سابق بوسیله شركت نفت ایران و انگلیس ادامه یابد. در 7 ژوئیه «مصدق» رسماً پرونده ایران را از كنوانسیونهای لاهه بیرون كشید. در آبادان صنعت نفت متوقف شده بود و متجاوز از 7 هزار كارگر بیكار شده و شركت ملی نفت ایران برای خنثی كردن این موضوع اعلام داشت كه هر بشكه نفت را به جای 70/1 دلار به قیمت 90 سنت به فروش می رساند. در 3 اكتبر همه تكنسین های انگلیسی ابادان را ترك نمودند. شورای امنیت سازمان ملل، طبق تقاضای كابینه كارگری انگلیس، وارد ماجرا شد. «مصدق» در حالی كه بیمار بود برای شركت در جلسه شورای امنیت به «نیویورك» عزیمت كرد ولی در بیمارستان نیویورك بستری شد.رئیس جمهور وقت آمریكا «ترومن» در 23 اكتبر میزبان مصدق به صرف ناهار شد و در همان حال پالایشگاه آبادان به وسیله پرسنل ایرانی مجدداً بكار افتاد. و شركت ملی نفت ایران اظهار داشت كه كشتی هایی كه از ایران نفت خریداری كنند، بوسیله نیروی دریائی ایران تا خروج از خلیج فارس اسكورت خواهد شد. «مصدق» از آمریكا تقاضای یك وام 120 میلیون دلاری و همچنین امضاء یك قرارداد خرید نفت را نمود ولی پاسخ مثبت نبود. و از طرفی این نبرد تا 1953 ادامه یافت چرا كه دولت انگلیس به نفت ایران متكی بود، زیرا هم قسمت اعظم نفت مورد مصرف و هم قسمت عمده ارز خارجی آن كشور، از نفت ایران تأمین می شد. از این ایام به بعد بود كه در 1952 مصدق به خاطر وضع مالی نامساعد دولت محبور به استعفا گردید ولی مجدداً با كنار رفتن كابینه «قوام» به قدرت بازگشت و در نتیجه بی كفایتی دولت كارگری انگیس دولت «اتلی» كنار رفت و «چرچیل» روی كار آمد. و در داخل آمریكا كمپانی های مستقل نفتی، امیدوار بودند تا جای پایی برای خود در نفت ایران تدارك ببینند. از آغاز ملی شدن نفت یعنی 29 اسفند 29 كه مصدق آن را به نام سعادت ملت ایران نامید. روش شركت سابق نفت و دولت انگلیس بر این استوار گردید كه در برابر آمال ملی و نیات خیرخواهانه دولت ایران مقاومت نماید و از حل مشكل نفت جلوگیری كنند. دولت ایران از همان ابتدا حسن نیت خود را در كار نفت تا آن درجه رساند كه حاضر شد در مقابل رسید نفتكشهای شركت نفت سابق، نفت بدهد و كارشناسان را با تمام حقوق و مزایای اصلی خود نگاه دارد. ولی دولت انگلیس در هیچ موردی نخواست از این حسن نیت دولت ایران استفاده كند و در 3 مهر 1331 وزارت امور خارجی طی یادداشتی تصمیم قطع رابطه سیاسی دولت را به سفارت انگلیس در تهران اعلام نمود و متذكر گردید دولت انگلیس در قضیه نفت كه برای ملت ایران امری حیاتی است نه تنها كمك نكرد بلكه در صدد حمایت غیرقانونی از شركت سابق برآمد و از طرفی دیگر شركت نفت انگلیس و ایران هرگز به مهمترین ماده امتیاز «دارسی» عمل نكرد و پرداخت 16 درصد از منافع شركت و كلیه شركتهای دتابعه آن به دولت ایران تحقق نیافت و شركت مزبور با ترفندهای مالی بسیار و عدم امكانات دولت ایران در حسابرسی شركت و نظارت بر تولید، پالایش، صدور و قیمت‌گذاری نفت و با استفاده از معافیت‌های حقوقی گمركی و مالیاتی، ضمن پرداخت مبالغی ناچیز به ایران از انتشار آثار توسعه صنعت نفت به داخل اقتصاد ایران به شدت جلوگیری به عمل آورد و این نقش تا ملی كردن صنعت نفت ادامه پیدا كرد. و نتیجه اینكه در مدت 39 سال شركت روی هم حدود 338 میلیون تن نفت ایران را صادر و در مجموع حدود 118 میلیون لیره به دولت ایران پرداخت كرده كه متوسط آن بابت هر تن 7 شیلینگ یا بشكه ای 19 سنت بوده است و همانطور كه مشخص است، مقوله «نفت» شاهرگ اساسی اقتصاد ایران در طول یك قرن اخیر كاركرد و نقش بنیادین خود را از دست نداده و وابستگی مالی كشور به این منبع «تجدیدناپذیر» و كاهنده تقلیل نیافته است و از این رو هرگونه نوسانی در قیمت این محصول، كلیه فرآیندها و فعالیتهای اقتصادی را تحت تأثیر قرار داده این شرایط نابرابر و تهدید منافع ملی و خروج منابع نفتی از كشور سبب شد، دكتر مصدق استراتژی «خلع ید از شركت نفت انگلیس و ایران را در سرلوحه برنامه های خود قرار دهد و با جدیت تمام برای دفاع از منافع ملی ایران سخت‌ترین شرایط و بحرانها را تحمل كند از این رو اصلی ترین گام كلی شدن صنعت نفت را به نحو مطلوب به انجام رساند.اما این همه و همه آنچه گذشت نبود چرا كه پس از تصویب قانون ملی شدن صنعت نفت و نخست وزیری دكتر مصدق با سرعت مذاكرات نفتی در همان سال اول به بن بست رسید، در داخل نیز بن بست مسأله نفت موجب جان گرفتن و تجاسر وابسته با استبدادمدار، ولی مردم فریب شده رفتار مصدق با مخالفین از هر درجه‌ای و سعه صدری كه نشان داد و از همان آغاز زمامداری دست مخالفین را بازگذاشت. بدون تردید 5 سال بعد، اصل ملی كردن صنعت نفت در دنیا به رسمیت شناخته شده و در تمام قراردادهای نقتی كشورهای صاحب ذخایر نفتی با كمپانی های خارجی نفتی وارد شد و دیگر آنها نیازی به مبارزات سیاسی و تحمل هزینه های غرامت نداشتند. وی با تصویب لایحه 29 درصد بهره مالكانه كه نصف آن به روستائیان و نصف آن در اختیار شورای ده (مركب از نماینده زارعین، نماینده مالك و نماینده دولت) قرار گیرد كه صرف عمران ده گردد، هم به عمراه روستاها بدون بودجه دولت تحقق می بخشد و هم برای نخستین بار در طول تاریخ سه هزار ساله ایران و شاید تمام جهان، زارعین و زحمتكشان را شخصیت و حیثیت عینی می بخشد كه در عمران روستای خود برابر با مالك و با حمایت دولت، صاحب اختیار شوند. این شیوه حل معضل مفت در برابر دشمنی كه قصد كوتاه آمدن نداشت و جز سقوط مصدق نمی‌اندیشید و مصدق باز هم با ابتكاری دیگری مسأله رفراندوم و در واقع دورزدن مجلس و قانون اساسی و انحلال مجلس هفدهم كه در حقیقت پایگاه نمایندگان خودباخته و استبعادی، استعمار شده بود، بسیار راهگشا بود. تدابیری بی سابقه ولی موفق قطعاً می توانست فقط چرخه جامعه را برای مدتی به گردش درآورد، ولی جایی و منبع ارزی برای توسعه و سرمایه گذاری باقی نیم ماند، ولیكن فكر عمیق این بود كه گردش مالی دولت و ملت را از درآمد نفت بی‌نیاز كند و جامعه را، با تحمل ریاضتی موقت به كار و كوشش و ابتكار عادت دهد و در واقع احیاناً پرورشی تازه در آن بدمد و با لوایح اجتماعی‌اش ضمن تأمین حقوق عادلانه برای طبقات زحمتكش و تقویت مصالح ملی و علایق وطنی یكسو شد. و پس از مصدق بود كه ایران از حدود 16 تا 20 درصد قیمت نفت صادراتی به 50 درصد و حتی به 55% و بالاتر از آن رسید و درآمد ارزی بسیار قابل ملاحظه یا در اختیار دولت و ملت قرار گرفت، اگر سایر تدابیر و لوایح دولت مصدق با نیت واقعی خود ادامه می‌یافت همین درآمد نفت، هم موجب توسعه واقعی كشور و تحول اقتصادی عظیم می شد. به عنوان مثال همین مسأله ملی شدن نفت كه مصدق معتقد به توازن منفی بودن وی با جسارتی كم نظیر گفت: من زیر بار حكومت دیكتاتور نمی‌روم. در مجلس علیه سردارسپه تندترین سخنان را گفت و دكتر در تبعید به سر می برد در سال 1332 ضرورت حضور در صحنه را یافت و به خواست مردم پاسخ گفت و به عنوان نماینده اول تهران به مجلس شورای ملی وارد شد و در مجلس با پیشنهادات دولت ساعد برای بستن قرارداد با آمریكا در مورد نفت منطقه سیستان با روسیه و در مورد نفت شمال به شدت مخالفت كرد و با این اقدام با حزب توده و آمریكا به مخالفت برخاست و هرگونه واگذاری به بیگانگان را از نظر منافع ملی مردود دانست. او در بخشی از سخنان خود گفت: «من با دادن هر امتیاز از نظر اقتصادی و سیاسی مخالفم، چون تفكیك مسایل سیاسی از اقتصادی مشكل است و این دو سیاست با هم بستگی تام دارد و هركجا كه اقتصاد صدق می كند سیاست هم غالباً صدق پیدا می كند پس لزومی ندارد تا ما به شركتی كه تابع دولت خارجی است یا به یك دولت امتیاز بدهیم تا در مملكت ما احداث این قبیل مؤسسات كند و در خاك ایران دولت های دیگر تشكیل دهند.او در همین سخنرانی سیاست راهبردی كلان ایران را در شرایط آن روز با توجه به حضور سه قدرت بزرگ كه فقط به فكر چپاول ملت ایران در رقابت بودند و خاندان سبك مغز پهلوی هم از آنان حمایت می‌كردند اعلام كرد. ملت ایران آرزومند توازن سیاسی است، یعنی توازنی كه به نفع این ملت باشد و آن توازن منفی است ملت ایران هیچگاه با توازن مثبت موافقت نمی‌كند. او با هوشیاری كامل راه را برای انجام مذاكرات بعدی در مورد واگذاری امتیاز نفت به آمریكا و شوروی را مسدود كند و مقدمات بازگرفتن حقوق پایمال شده ملت ایران از انگلستان را فراهم آورد، در یازدهم آذر 1323 طرح ممنوعیت هرگونه مذاكره درباره واگذاری منابع نفت ایران را با قید دو فوریت در مجلس مطرح ساخت. در آن طرح آمده كه «هر عضو دولت كه در باره امتیاز نفت مذاكرات رسمی با بیگانگان به عمل آورد و یا قراردادی امضاء نماید به 3 تا 8 سال زندان و انفصال دایم از خدمت دولتی محكوم شود.» در این جلسه نمایندگان حزب توده كه به شدت تلاش داشتند تا نفت شمال به شوری داده شود و از مدتی پیش «كافتارادزه» قائم مقام كمیساریای امور خارجه شوری برای انجام مذاكره در تهران حضور داشت، با طرح مخالفت كردند ولی شخص دكتر مصدق و قدرت مانور او آنها را ناكام گذارد و طرحی كه مانع واگذاری امتیاز نفت شمال و شرق ایران به شوری و آمریكا بود به تصویب رسید.دولت مصدق با تكیه بر اقتصاد بدون نفت حركت اساسی را در راستای نجات اقتصاد ملی برداشت و كوشید تا توازن تولید كشور را در جهت توسعه صادرات و محدود ساختن واردات و اقتصاد مصرفی بالا ببرد. نگاهی به فهرست صادرات كشور حكایت از آن دارد كه بر گونه‌های صادراتی افزوده گشت تا برای اولین بار در كشور صادرات بر واردات پیشی گیرد. با تداوم این سیاست و فعال‌تر شدن بخش خصوصی هدف بر آن بود تا درآمد نفت در جهت توسعه زیرساخت‌ها و سرمایه‌گذاری‌های اساسی بهره‌گیری شود و سیر توسعه متوازن فراهم شود. اما دست روزگار با او چه كرد وی در آخرین دفاع در دادگاه گفت: آری تنها گناه من و گناه بزرگ من این است كه صنعت نفت را ملی كرده‌ام و بساط استعمار و اعمال نفوذ سیاسی و اقتصادی عظیم‌ترین امپراطوری‌های جهان را از این مملكت برچیده‌ام و پنجه در پنجه مخوف‌ترین سازمانهای استعماری و جاسوسی بین‌المللی افكنده‌ام. بلكه دكتر مصدق مدتها قبل از این دادگاه پس از ملی شدن صنعت نفت و خلع ید از آن شركت در شورای امنیت در دفاع از حقوق ملت ایران می‌گوید: ما طبق هیچ قراردادی و شرایط یحاضر نیستیم تا حق بهره‌برداری نفت خود را به یك دولت خارجی واگذار نمائیم. ملی شدن نفت و شكست قدرتهای خارجی اهمیت بسزایی داشت تا از این طرق دولت را ناكارآمد جلوه می‌دهند اما مشكلات اقتصادی از جمله 1- قطع درآمد ارزی كشور از محل نفت 2- بحران بازرگانی، افزایش بی‌رویه واردات در گذشته و كاهش صادرات 3- بحران و ركود صنایع و انحطاط كشاورزی 4- كسری بودجه 5- تورم قیمتها 6- مهاجرت روستائیان به شهرها. وجود مشكلات مطروحه دولت نوپای مصدق را برای سقوط امكان‌پذیر كرد – تحریم نفتی انگلیس، خودداری آمریكا از جهت بی‌ثباتی سیاسی، همه در راستای سرنگونی دولت دمكراتیك سازماندهی شده است.اما این همه آن چه كه درباب نفت بود نیست زمانی كه بحث بر سر لایحه طولانی شد و كار كم كم به بن بست رسید، دكتر فاطمی پیشنهادی را ابتدا با مصدق و سپس به اشاره او بود كه در جمع نمایندگان جبهه ملی مطرح نمود و آن عبارت بود از پیشنهاد ملی شدن كه مورد موافقت اكثر نمایندگان قرار گرفت. و «مصدق» پیشنهاد را از آن دكتر فاطمی می داند و چه تلاشهایی كه انجام نداد.اما قرار داد كنسرسیوم بین المللی نفت مسئله ای است كه بعدها اتفاق افتاد، مسئله مهم در آن زمان جذب نفت ایران در بازارهای بین المللی نفت بود. تعطیل نفت ایران منجر به افزایش تولید بین المللی كشورهای نفت خیز خاورمیانه شد، باید یادآور شد كه اختلاف نفت به این دلیل سه سال طول كشیده بود كه ایرانیان به هیچ وجه مایل نبودند كه شركت نفت ایران و انگلیس به ایران باز گردد. البته با سقوط دولت «مصدق» آن روزها سپری شده بود. اما هنوز مسئله برای ایران اهیت داشت. بنابراین در مذاكرات بین المللی باید این مسئله مورد نظر قرار می گرفت. قرارداد بین المللی نفت در شهریور 1332 از طرف دكتر علی امینی و «هواردبیج» رئیس گروهی كه نمایندگی كمپانی های نفتی را به عهده داشتند در تهران امضاء كردند. اما این قرارداد كنسرسیوم فقط دو كرسی از هفت كرسی اعضای مدیر را به ایرانیان اختصاص داد، از این رو بود كه مخالفان قرارداد كنسرسیوم امضای آن را اقدامی با قانون ملی شدن نفت می دانستند ادامه خواندن مقاله در مورد مردم از ملي شدن نفت چه مي‌خواستند و چه شد

نوشته مقاله در مورد مردم از ملي شدن نفت چه مي‌خواستند و چه شد اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

Trending Articles