nx دارای 146 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
چكیده:مدیریت نقدینگی در بانک ها تقابلی است بین ریسک و بازده. کمبود نقدینگی از یک سو علاوه بر تحمیل هزینه های سنگین تأمین منابع (از جمله استقراض از بانک مرکزی با نرخهای بالا) ممکن است بانک را تا ورطه ورشکستگی نیز بکشاند. از سوی دیگر نگهداری نقدینگی، بیش از حد مورد نیاز، فرصتهای سرمایه گذاری و توان سودآوری را از بین خواهد برد. بنابراین برای مدیریت صحیح نقدینگی لازم است شناخت درستی از عوامل تأثیرگذار بر این بخش به دست آورد تا با اعمال کنترل روی هریک از عوامل، از بروز مشکل یا حتی بحران جلوگیری و سودآوری بانک را تا حد امکان بهینه کرد. یکی از روشهای رایج در شناخت نحوه تأثیر گذاری متغیرها، استفاده از تحلیل های رگرسیون می باشد. این گونه تحلیل ها علاوه بر مشخص نمودن جهت، میزان و شدت تأثیر گذاری عامل
(عاملها) روی متغیر وابسته، رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته را نیز تعیین می کند که این موضوع امکان پیش بینی را نیز برای مدیریت فراهم می نماید.عنوان این تحقیق “بررسی تأثیر اجزای منابع و مصارف بانک توسعه صادرات ایران بر نقدینگی آن”می
باشد اجزای منابع و مصارف بانک توسعه صادرات ایران، هر یک در 9 طبقه کلی به شرح زیر مورد دسته بندی قرار می گیرند:منابع شامل: سپرده های قرض الحسنه، سپرده های مدت دار، سایر سپرده ها، سپرده ه
ای دریافتی از بانکها، بدهی به بانک مرکزی، تسهیلات دریافتی از بانکها، پیش دریافتها از مشتریان، تسهیلات دریافتی از صندوق ذخیره ارزی و سایر منابع، و درآمدهاو مصارف شامل: مطالبات از بانک مرکزی و دولت، تسهیلات اعطایی- فروش اقساطی، تسهی
لات اعطایی- مشارکت مدنی، سایر تسهیلات اعطایی، مطالبات سررسید شده تسهیلات اعطایی، بدهکاران بابت اعتبارات اسنادی و ضمانتنامه ها، مطالبات سررسید شده بابت اعتبارات اسنادی و ضمانتنامه ها، سایر دارائیها و هزینه ها می باشند. با استفاده از مانده های پایان ماه طبقات مذکور، از ابتدای سال 1384 تا پایان شهریور ماه 1389 با بهره گیری از رگرسیون چندگانه و با لحاظ نمودن فرضهای اساسی رگرسیون مدل بهینه ای ارائه گردید که تا حد امکان بالاترین
ضریب تعیین و ضریب تعیین تعدیل شده را داشته باشد. این مدل در پیش بینی نقدینگی بانک کارایی بالایی دارد.کلید واژه ها: نقدینگی، مدیریت نقدینگی، منابع و مصارف، رگرسیون چندگانه، بانک توسعه صادرات ایران.مقدمه:وجوه نقد سیال ترین نوع دارایی واحد اقتصادی می باشد كه مدیریت آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. مازاد یا كسری نقدینگی سازمان را با مسائلی مواجه می سازد كه هر كدام هزینه هایی را بر سازمان متحمل می سازد. شناخت جریان ورودی و خروجی نقدینگی و عوامل عمده تأثیر گذار بر این جریان برای مدیریت نقدینگی بسیار كارگشا خواهد بود. با شناسایی عوامل ورودی و خروجی و استفاده از روشهای آماری نظیر رگرسیون چندگانه می توان سیستم منابع و مصارف و مدیریت نقدینگی را بهتر اداره نمود. در این تحقیق پس از معرفی اجزای منابع و مصارف بانك توسعه صادرات ایران به شناسایی عوامل عمده تأثیرگذار روی نقدینگی این بانك با بهره گیری از رگرسیون چندگانه پرداخته خواهد شد.
فصل اولكلیات تحقیق
1-1 مقدمه وجوه نقد به عنوان سیال ترین و در دسترس ترین دارایی هر واحد اقتصادی نیاز به مدیریت دقیقی دارد تا دستیابی به اهداف واحد را با سرعت و کیفیت بهتری میسر کند. کمبود یا مازاد نقدینگ
ی واحد را با مسائلی مواجه می سازد که لزوم مدیریتی کارا در این بخش را هویدا می سازد. در بحث نقدینگی باید برای وجوه مازاد برنامه ای تدوین کرد تا حداکثر بازدهی را از این بخش بدست آورده و در ضمن آن از وقوع کمبود نقدینگی و تبعات پس از آن جلوگیری کرد.
در این تحقیق، تأثیر منابع و مصارف بانک توسعه صادرات ایران به عنوان ورودی ها و خروجی ها، بر بخش نقدینگی مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد.
2-1 – تاریخچه مطالعاتیپیشینه خارجی1) تحقیقی تحت عنوان (پیش بینی تأمین نقدینگی و قانونگذاری مطلوب بانکی) توسط رون استنبکا و ازشی در سال 2007- در این تحقیق با ارائه مدل به بررسی بانکداری کم وسعت ،(مربوط به سیستم های قانونگذاری می شود که بانک ها ملزم به باز پس دادن کامل سپرده های دیداری به صورت دارایی های نقدی کوتاه مدت هستند) پرداخته شده است. به طور خلاصه در این تحقیق مجموعه ابزارهای قانونگذاری نقدینگی بانک ها با اضافه کردن نسبت حسابهای کاملاً نقدی به عنوان یک ابزار تنظیمی دیگر بسط داده شده است و نشان داده شده که چگونه وجود این ابزار باعث القای خودگزینی سپرده گذارانی می شود که بر اساس احتمال مواجه شدنشان به نیاز نقدی، تقسیم بندی می شوند.این تحقیق به این موضوع اشاره داشته است که: . . . سیاست بهینه به روشنی تابع بازده سرمایه گذاری بانک ها و بازده سپرده گذارانی بود که با شوک نقدینگی مواجه شده بودند. نهایتاً سیاست قانونگذاری بهینه و مطلوب تابعی است از1) بازده سرمایه گذاریهای بانک ها و 2)نفع سپرده گذار از برداشت زودهنگام سپرده اش به منظور سرمایه گذاری در جایی دیگر.2) تحقیقی تحت عنوان (نقدینگی دارایی های بانک و ثبات بانکداری) توسط ولف واگنر در س
ال 2006- محقق در این تحقیق به بررسی تأثیر افزایش نقدینگی دارایی های بانک بر پایداری یا ورشکستگی بانک می پردازد. او در این تحقیق با ارائه یک مدل ، وضعیت یک بانک را در شرایط متفاوت اقتصادی بررسی و به اثبات 10 قضیه می پردازد که ذیلاً به مهمترین آنها اشاره میی دارایی هایش در بازار ثانویه) را افزایش و ثبات بانکداری را کاهش می دهد.افزایش در نقدینگی در شرایط بحرانی، ضرر پیش بینی شده با فرض عدم پرداخت بدهی را افزایش می دهد.افزایش در نقدینگی در زمانهای عادی، ریسک حفظ شده بانک روی ترازنامه اش را افزایش می دهد ولی روی ثبات بانکداری تأثیر نمی گذارد.
افزایش در نقدینگی در زمانهای عادی ضرر پیش بینی شده با فرض عدم پرداخت بدهی را افزایش می دهد.3)مقاله ای تحت عنوان«نظام نقدینگی بانک و آخرین پناهگاه(وام دهنده)» توسط لورات نوسکی در سال 2008 منتشر گردید که به راههای تهیه نقدینگی بهینه از طریق استقراض از بانک های مرکزی توجه می کند. هزینه هایی که این روش بر آنها تحمیل می کند باعث می شود آنها از بانک مرکزی در گام آخر برای تأمین نقد خود بهره گیرند. این تحقیق کارایی این روش در اقتصادهای شفاف اشعار دارد.مدل وایت و نورمندر این مدل فرض شده است که تقسیمات سرمایه گذاری در زمان معین انجام می شود. جریانات ورودی و وجه نقد و جریانات خروجی و هزینه ها اتفاقی بوده که بر طبق یک توزیع احتمالات مشخص نوسان می کند در این مدل متغیر تصمیم گیری عبارت است از آن میزان مانده وجه نقد آغاز دوره که بتواند ثروت مورد انتظار در پایان دوره را به حداکثر برساند (فردوستون
ویریگام، 1375، صص 257-266) .مدل استوندر این مدل علاوه بر در نظر گرفتن وضعیت وجوه نقد در روزهای آتی سعی در به حداقل رساندن معاملات غیر ضروری است. در این مدل دو حد کنترلی وجود دارد که تعیین این حدود به قسمت های خارجی از حد کنترلی که حد بالایی با U، حد پایینی با L مشخص شده، مرحله
آغازین معامله است. حدود داخلی که با U-a و L+a نشان داده شده است انجام واقعی یک معادله را مشخص می کند(کالینگر ،1991، 2248) پیشینه داخلیهمچنین پایان نامه هایی که موضوعشان نزدیک به موضوع این تحقیق هستند به شرح زیرمی باشند:1) پایان نامه دوره کارشناسی ارشد با عنوان «طراحی و تدوین مدل بهینه مدیریت نقدینگی در بانک صنعت و معدن» توسط خانم معصومه ثابتی کهنمویی در سال 1385 با راهنمایی دکتر علی اصغر انواری رستمی و مشاوری دکتر پرویز احمدی که در آن با بهره گیری از مدلهای برنامه ریزی آرمانی به ارائه یک مدل ریاضی بهینه جهت مدیریت نقدینگی پرداخته شده است که بتواند علاوه بر بهینه نمودن میزان نقدینگی، سود را حداکثر و میزان مناسب متغیر های ورودی و خروجی سیستم نقدینگی را در حد مطلوب نگه دارد و در عین حال بتواند نسبتهای موثر بر نقدینگی بانک را در حد استاندارد رعایت نماید.2) پایان نامه دوره کارشناسی ارشد با عنوان «پیش بینی نقدینگی در بانک سپه» توسط آقای ابوطالب نعیمی در سال 1384 با راهنمایی دکتر احمد مدرس و مشاوری پرویز ساسان گهر که در آن محقق به این نتیجه رسید که بین ارقام پیش بینی نفدینگی و مقادیر واقعی آن ارتباط معناداری
وجود دارد. وی در این تحقیق از اطلاعات تاریخی تفاوت سپرده ها، به عنوان عمده ترین منبع نقدینگی، و تسهیلات اعطایی، به عنوان عمده ترین مصرف نقدینگی، جهت محاسبه کسری یا
مازاد نقدینگی بهره گرفت.3) پایان نامه دوره کارشناسی ارشد با عنوان «طراحی مدل مناسب پیش بینی در مدیریت نقدینگی نهادهای مالی در چارچوب نظام بانکداری بدون ربا با استفاده از شبکه های عصبی» توسط آقای سید رضا موسوی در سال 1384 به راهنمایی دکتر علی دیواندری و مشاوری دکتر کارو لوکس و دکتر محمد طالبی که در آن محقق از میان انواع رهیافتهای علمی در پیش بینی نقدینگی نهادهای مالی از جمله رهیافت منابع و مصارف، رهیافت ساختار وجوه و رهیافت شاخصهای نقدینگی، رهیافت منابع و مصارف را به عنوان مدل مفهومی تحقیق انتخاب کرده است. سپس به منظور طراحی مدل عملیاتی تحقیق با مراجعه به قوانین و آئین نامه های نظام بانکداری بدون ربا کلیه اقلام نقدینگی و منایع و مصارف نقدینگی شناسایی و مدلسازی شده اند. در گام بعد به منظور پیش بینی مولفه های نقدینگی از تکنیک شبکه های عصبی با ساختار پرسپترون سه لایه و الگوریتم آموزش پس از انتشار خطا استفاده شده است.4) پایان نامه دوره کارشناسی ارشد با عنوان «طراحی مدل برنامه ریزی آرمانی برای تعیین میزان بهینه نقدینگی در بانک های تجاری(موردی بانک رفاه)» توسط آقای وحید باقری خیرآبادی در سال 1383 با راهنمایی دکتر عادل آذر و مشاوری دکتر پرویز احمدی که در آن محقق با استفاده از
روش برنامه ریزی آرمانی الگویی طراحی کرد که تابع هدف آن با روش AHP (فرایند تحلیل سلسله مراتبی) بدست آمده بود. ایشان الگو را به شکل فصلی طراحی کردند و پیش بینی نقدینگی را نیز به شکل فصلی تهیه نمودند.5)پایان نامه دوره کارشناسی ارشد با عنوان «بررسی آثار اجرای سامانه تسویه ناخالص آن
ی بر مدیریت نقدینگی» توسط آقای علی اصانلو در سال 1388 با راهنمایی دکتر مصطفی علی مدد و مشاوری هرداد سپدوند که در آن حساب تسویه بانک نزد بانک مرکزی مجرای اصلی ورود و خروج بانک توسعه صادرات ایران(آزمون روشهای پیش بینی حداقل تراز)وجه نقد مورد بررسی قرار گرفت. در این تحقیق عمده ترین جریان خروجی، پوشش های خریدار در بازار بین بانکی ارزی و عمده ترین رقم ورودی خالص نتایج اتاق پایاپای تسویه اسناد بانکی بود. برای پیش بینی مازاد یا کسری مانده نقدینگی از دو مدل رگرسیون ساده و ARMA بهره گرفته شد که نتایج حاکی از دقت بالاتر ARMA بود.همچنین این تحقیق نشان داد از آنجاییکه هنوز از تمامی جنبه ها و امکانات سامانه تسویه ناخالص آنی استفاده نگردیده است، لذا اجرای آن تأثیر مهمی در ساز و کار مدیریت نقد بانک توسعه صادرات نداشته است.
6)بررسی راهکارهای مدیریت نقدینگی بانکها(بختیاری و اصلانلو، 1385، 65)1اهداف این تحقیق که در سال 1385 انجام پذیرفته دستیابی به الگوها، مدلها، روشها و تکنیک های مالی، آماری و حسابداری بانکی است که می تواند در جهت شناسای، ارزیابی، مقایسه، کنترل، بهینه سازی و مدیریت نقدینگی بانکهای ایران مؤثر واقع شود. در این تحقیق آمده است که بد
لیل حساسیت عملیات بانکی، فضای قانونی خاصی بر بانکها حاکم است و طبق قوانین و مقررات ویژه ای اداره می شوند. تنوع و گسترش در فعالیت بانکها در سطح جهانی، آنها را ناگزیر کرده تا از یک سری قوانین بین المللی پیروی نمایند. بانکها دست به عملیاتی می زنند که مختص آنه
است و مؤسسات دیگر قادر به انجام آنها نمی باشند.در شرایط رکود اقتصادی اولین بازاری که متضرر می شود بازار پول است. پس بانکها در نوک پیکان اقتصادی کشورها قرار دارند. جامعه آماری مورد استفاده شده در این تحقیق بیشتر جنبه فرضی داشته و از آنجاییکه این مدل ها در خصوص در بهبود مدیریت نقدینگی نقش مؤثری داشته اند می توان از اطلاعات و گزارشات طبقه بندی شده کلیه بانکها در مقاطع و دوره های زمانی مختلف بصورت علمی و عملی استفاده کرد.
برخی نتایج و نکته های بدست آمده در این تحقیق به شرح ذیل می باشد.الف- بانکها معمولاً به دلیل واسطه گری مالی بین انواع گروهها و بخشهای مختلف اقتصادی در سطح ملی و بین المللی بطور مستقیم و غیرمستقیم با کلیه بازارهای مالی و
اقتصادی (داخلی و خارجی) در ارتباط هستند و تحت تأثیر نوسانات نقدینگی آنها قرار می گیرند.ب- اصلی ترین فعالیت بانک انجام عملیات واسطه گری است که لازمه آن داشتن قدرت نقدینگی بالاست. بانکها عهده دار جریمه نقدینگی کشورها بوده و در یک تعریف کوتاه بانک یعنی مدیریت ریسک نقدینگی.ت- در شرایطی که نهادها و بازارهای مالی پیشرفته وجود ندارد، نقد شدن داراییهای مالی بانکها بویژه وامها منحصراً به زمان سر رسید آنها محدود می شود، بانکها از صدور اوراق بدهی به پشتوانه داراییها منع شده و فاقد ساختار مالی با داراییها های استراتژیک و معاملاتی اند، ریسک نقدینگی در آنها افزایش یافته و مدیریت نقدینگی برای آنها بسیار دشوار می شود.ث- اقلام تشکیل دهنده ساختار مالی هر بانک از مهمترین عوامل تعیین کننده درجه ریسک نقدینگی آن بانک است. رشد و تغییرات نسبی در ساختار داراییها و بدهیهای هر بانک فرآیند مدیریت نقدینگی آن را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد.ج- یکی از مهمترین مسائل سیستم بانکی، طراحی یک سیستم اطلاعات مالی و حسابداری جامع است تا بتوانند از مدلهای ارایه شده استفاده کرده و گزارشات مالی به موقع و با کیفیت ارائه دهند.ح- توان تبدیل داراییهای مالی به وجه نقد و انعطاف پذیری مالی، قدرت تصمیم گیری بانکها
را افزایش می دهد.خ- ناکارآمدی سیستم بانکی در کشورهایی که ثبات مالی نداشته و دارای شرایط تورمی
هستند، معمولاً پنهان می ماند.
د- دخالتها و تکلیف مقررات زائد و محدود کننده مانع از ایجاد خلاقیت و نوآوری در فعال
یتهای مالی بانک شده و به مرور زمان از کیفیت و قدرت نقدینگی داراییهای بانک بویژه از سرعت گردش آنها در برابر بدهیها کاسته می شود.ذ- هر چه زمان نقد شدن و دوره نگهداری داراییها نسبت به بدهیها بیشتر شود ریسک نقدینگی بیشتر و فاصله بین سود تعهدی و نقدی بانکها به شدت افزایش می یابد. برای ایجاد یک رابطه منطقی بین داراییها و بدهیهای بانکها وجود بازارها و ابزارهای مالی ضروری است.و- معمولاً بانکها یا بر اساس جنبه های کیفی منابع جمع آوری شده نسبت
به پرداخت وام اقدام(بانکهای بدهی محور) و یا بر اساس نیازهای مشتریان خ
ود اقدام به تأمین منابع مالی می کردند(بانکهای دارایی محور) اما امروزه با پیدایش بازارهای متنوع مالی بانکها می توانند بین عرضه و تقاضا یک تعادل منطقی ایجاد نمایند و به مشتریان مختلف پاسخ مثبت دهند. س- در ایران محوریت تأمین مالی بر پایه بازار پول است و از آنجاییکه در ایران بانکها از ارکان اصلی این بازار به شمار می روند حدود 90% از تأمین مالی انواع گروه ها و بخشه
ای اقتصادی بر عهده بانکها می باشد.7)پیش بینی نقدینگی در بانک سپه(نعیمی، 1384، 38)1در این تحقیق آمده است که چرخه فعالیت هر واحد انتفاعی شامل ورود و خروج وجه نقد می باشد که می تواند با اعمال مدیریت صحیح و تشخیص درست مراکز سود و سرمایه گذاری مناسب موجب افزایش سودآوری شرکت و افزایش ثروت سهامداران و خرسندی آنان شود منابع و مصارف وجوه نقد بطور عادی با همدیگر همخوانی ندارد و معمولاً شرکت ها با کمبود یا مازاد منابع مواجه می شود. لذا این تحقیق بر آن بود تا قابل پیش بینی بودن مازاد(کسر) نقدینگی دوره های آتی را
با استفاده از اطلاعات مالی تاریخی مورد بررسی قرار دهد. محقق سپرده ها را عمده ترین منابع و تسهیلات را مهمترین مصادق نقدینگی قرار داده و با در نظر گرفتن تفاوت میان سپرده ها و
تسهیلات بعنوان مازاد(کسر) نقدینگی، داده های مربوط به سپرده ها و تسهیلات بانک سپه از فرودین 76 تا اسفند 83 را استخراج نمود. در این تحقیق مازاد(کسر) نقدینگی دوره های آتی متغیر وابسته و اطلاعات مالی تاریخی متغیر مستقل است. محقق برای آزمون فرضیه خود با استفاده از داده های گذشته به پیش بینی اقدام نمود و در دو حالت با استفاده از نرم افزار Eviews به روش حداقل مربعات مورد آزمون قرارداد که نتایج حاصل از تحقیق به شرح ذیل به دست آمد:
– با یک وقفه زمانی در مورد مازاد(کسر) نقدینگی می توان درستی مدل را تأیید نمود– با دو وقفه زمانی در مورد مازاد(کسر) نقدینگی می توان درستی مدل را تأیید نمود.– با یک وقفه زمانی در مورد سپرده ها، می توان درستی مدل سپرده ها را تأیید نمود.
– با دو وقفه زمانی در مورد سپرده ها، می توان درستی مدل سپرده ها را تأیید نمود.– با یک وقفه زمانی در مورد تسهیلات، می توان درستی مدل تسهیلات را تأیید نمود.– با دو وقفه زمانی در مورد سپرده ها، می توان درستی مدل سپرده ها را تأیید نمود.با استناد به نتایج به دست آمده درستی همه مدلها تأیید می شود و می توان گفت: مازاد(کسر) نقدینگی دوره های آتی با مازاد(کسر) نقدینگی دوره زمانی گذشته(با یک و دو وقفه زمانی) دارای رابطه معنی داری است.میزان سپرده های دوره های آتی با سپرده های دوره زمانی گذشته(با یک و دو وقفه زمانی) دارای رابطه معنی داری است و بالاخره میزان تسهیلات دوره های آتی با تسهیلات دوره زمانی گذشته(با یک و دو وقفه زمانی) دارای رابطه معنی داری است.8)عوامل مؤثر بر مدیریت نقدینگی بانک های تجاری(پایان نامه کارشناسی ارشد، محمود زاده احمدی نژاد)1 1385این تحقیق با هدف بررسی عوامل مؤثر بر نقدینگی بانک های خصوصی تجاری انجام شده و به صورت خاص بر عملکرد یک بانک خصوصی در ایران طی دوره زمانی فروردی
ن ماه 1383 الی تیرماه 1385 متمرگز گشته است. مدیریت نقدینگی با هدف تعیین سطح نگهداری دارایی های نقد و در نظر داشتن ریسک های مختلف مرتبط با فعالیت صورت می گیرد. این
رساله بر پایه فروض مدل های مدیریت نقدینگی طراحی شده است و به مسأله مدیریت ذخایر و مقدار بهینه ذخیره ای که باید توسط بانک نگهداری شود، می پردازد. این دسته از مدلها عوامل مؤثر بر سطح نگهداری دارایی نقد را هزینه فرصت نگهداری دارایی نقد، نرخ جریمه کسری نقدینگی و نیز عدم اطمینان ناشی از رفتار سپرده گذار مطرح می کند. در این تحقیق مدیریت نقدینگی بانک در دو سطح بررسی شده است. در سطح اول رفتار سپرده گذار تنها در برداشت با چک مد
ل شده و در مقابل مدیریت بانک بر داراییهای نقدی چون ذخایر آزاد شامل حساب جاری نزد بانک مرکزی و حساب جاری نزد سایر بانکها، در نظر گرفته شده و فرض شده در مقابل این عدم اطمینان، بانک اقدام به نگهداری دارایی نقد به صورت حساب سپرده نزد سایر بانکها می نماید. در مدل کردن پیش بینی برداشت سپرده به وسیله چک، خالص سپرده گذاری، تغییرات صندوق، اوراق مشارکت و تغییرات حساب سپرده نزد سایر بانکها به همراه خالص تغییرات تسهیلات اعطایی که توسط بانک مشاهده می گردند به عنوان متغیرهای نشان دهنده مقیاس و نرخ تعدیل شده بازده ارز، سکه و شاخص بورس بعنوان شاخصی از هزینه فرصت عدم برداشت سپرده گذار استفاده شده است. برای در نظر گرفتن رفتارهای منظم تقویمی و غیرتقویمی، متغیرهای موهومی مورد استفاده قرار گرفته اند.نتایج این تحقیق بیانگر آن است که حتی با از بین رفتن شرایط اطمینان کامل، که در حال حاضر به رفتار بانک حاکم است در صورتیکه بانک از کلیه اطلاعات موجود در سیستم خود استفاده کند،
خواهد توانست سطح ذخایر را در وضعیت بهینه نگه دارد. در سطح دوم که عدم اطمینان موجود در سپرده گذار به کل میزان برداشت نشان داده شد، نتایج حاکی از آن است که در مقطعی که اوراق مشارکت منتشر نمی شود و بورس اوراق بهادار نیز در رکود بود، سطح داراییهای نقد به صورت ناخواسته افزایش یافته است.
9)بهینه سازی مدیریت نقدینگی بانک های تجاری مطالعه موردی یکی از بانکهای خصوصی ایران(حدادی، 1386، 58)1 در این تحقیق با هدف حداقل سازی هزینه های ناشی از هزینه فرصت نگهداری نقدینگی و هزینه جریمه کسری حساب ذخیره توسط بانک مرکزی، به بررسی انتخاب بهینه یک بانک تجاری در تجهیز با فروش منابع به بازار بین بانکی پرداخته شده است. در این تحقیق بیان شده است که در صورت عدم وجود عدم قطعیت انتخاب میزان تجهیز منابع نقع آسان بوده چرا که به اندازه تقاضا، نقدینگی در حساب ذخیره نزد بانک مرکزی نگهداری می شود. اما با توجه به تصادفی بودن تابع تقاضا بایستی یک بررسی دقیق تری برای تشخیص این فرایند تصادفی صورت گیرد.این تحقیق با در نظر گرفتن چنین وضعیتی، قصد دارد با استفاده از حل پویای تابع هدف حداقل سازی هزینه ها، سعی در یافتن میزان بهینه ذخایر نقد نماید.بهینه سازی مدل به کمک تکنیک های بهینه سازی انجام شد. نتیجه آن یک دستگاه معادلات غیر خطی با شش معادله و شش مجهول شد به کمک قضیه نیوتن در آنالیز عددی روش حل این دستگاه ارایه شد. به این منظور ابتدا برداشت چکی مشتریان، خالص میزان انواع سپرده گذاری و خالص نقدینگی بانک را که منبع عدم اطمینان بانک در لحظه تصمیم گیری است، مدل و سپس با در نظر گرفتن هزینه فرصت، نرخ جریمه و تابع توزیع این سه متغیر تصادفی، سطح بهینه ذخایر را محاسبه می نماید.
3-1- بیان مسألهمدیریت نقدینگی یکی از بزرگترین چالشهایی است که سیستم بانکداری با آن روبروست. دلیل اصلی این چالش آن است که بیشتر منابع بانکها ازمحل سپرده های کوتاه مدت تأمین می شود. علاوه بر این، تسهیلات اعطایی بانکها صرف سرمایه گذاری در دارائیهایی می شود که درجه نقدشوندگی نسبتاً پائینی دارند. ناکافی بودن مقدار نقدینگی، بانک را در خطر عدم توانایی در ایفای تعهدات روبرو می کند و در نتیجه بانک در معرض ورشکستگی قرار می گیرد. همچنین نگهداری نقدینگی بیشتر، هر چند موجب کاهش ریسک می شود، ولی فرصتهای سرمایه گذاری را از بانک گرفته و باعث کاهش بازدهی منابع بانک خواهد شد. مدیریت نقدینگی شامل پیش بینی نیازهای بانک در مقاطع مختلف و تأمین این نیازها با حداقل هزینه ممکن است. نگهداری دارائیهای نقد
شونده به منظور کسب اطمینان از وجود جریانهای مالی جهت پرداخت به متقاضیان سبب کاهش فرصتهای سرمایه گذاری برای بانک می گردد. علاوه بر این مدیریت هوشمند نقدینگی بانک را قادر خواهد ساخت تا به موقع و بدون خطا جوابگوی نیازهای مشتریان باشد. این امر سبب افزایش اعتبار نزد مشتریان و جامعه می شود.در مواقع کسری نقدینگی، استفاده از منابع بانک مرکزی به عنوان آخرین پناهگاه به صورت بلند مدت به دلیل نرخ بالای سود آنها، توان سود آوری بانک را کاهش می دهد. لذا با برآورد به
موقع نیازهای نقدی سپرده گذاران و متقاضیان تسهیلات از طریق مدیریت نقدینگی و ایجاد یک محدوده امن نقدینگی با صرف کمترین هزینه، می توان سودآوری بانک را حفظ نمود.
هیچ بانکی قادر نخواهد بود مقدار دقیق نیاز به نقدینگی را در آینده پیش بینی نماید. بنابراین بانکها باید همواره به ابزارهای کنترل نقدینگی مجهز باشند. لذا با شناخت از جریان اصلی نقدینگی، بانکها باید نظامی را جهت برنامه ریزی نقدی خود پیاده نمایند. با استفاده از این برنامه ریزی ها می توان نیاز به نقدینگی را کاهش داده و عملیات عادی بانک را با به کارگیری مقادیر کمتری از نقدینگی اداره نمود (عرب مازارو قنبری، 1378، 150)1عملکرد واقعی سازمان در جذب منابع، اعطای تسهیلات و سرمایه گذاری ممکن است جریان نقدینگی متفاوت با بودجه پیش بینی شده را ایجاد نماید. در این راستا ضروری است سازمان به جای برخورد منفعلانه ، همواره به دنبال پیش بینی جریان نقدینگی در آینده باشد تا بتواند در زمان مناسب اقدام مناسب را انجام دهد. مزیت پیش بینی نقدینگی این است که سازمان را از کاستی ها و مازادهای نقدینگی در آینده مطلع کرده و امکان برنامه ریزی مناسب برای مواجهه بهینه با کمبود یا مازاد نقدینگی را برای سازمان فراهم می کند. در این راستا لازم است جریان نقدینگی واقعی و همچنین جریان نقدینگی پیش بینی شده بر اساس عملکرد به صورت مستمر مورد ارزیابی قرار گرفته و با بودجه مطابقت داده شود.عملکرد توسعه ای و ویژه بانک توسعه صادرات ایران که انواع ارزها نقش پررنگی در پرتفوی نقدینگی آن دارد لزوم شناخت و کنترل عوامل ورودی و خروجی سیستم نقدینگی را بیش از پیش ضرو
ری می سازد. در این تحقیق با استفاده از نرم افزارهای آماری شدت تأثیر عوامل موثر بر نقدینگی طی پنج سال ونیم اخیر(1384 تا پایان شهریور 1389) و در مقاطع پایان هرماه مورد بررسی قرار می گیرد
تا عوامل اصلی شناسایی و شدت تأثیر هریک از آنها سنجیده شود. این امر سبب کنترل دقیق تر و اعمال مدیریت بهتر روی عوامل تأثیرگذار روی نقدینگی بانک می گردد.همچنین پیش بینی وجه نقد بانک در آینده نیز از طریق معادله رگرسیون چندگانه میسر خواهد شد. پیش بینی نقدینگی یکی از مهمترین ابزارهای کارآمد مدیریت نقدینگی محسوب می گردد. این امر امکان استفاده از وجوه مازاد و یا تأمین کسری نقدینگی را از پیش برای مدیر فراهم می سازد.
4-1- چارچوب نظری تحقیقدر این تحقیق منابع و مصارف بانک که در قالب ترازنامه (و صورت سود و زیان) قابل شناسایی است به عنوان عوامل ورودی و خروجی سیستم نقدینگی مورد بررسی قرار می گیرند. بطور کلی عمده ترین منابع و مصارف بانک توسعه صادرات ایران عبارتند از :منابع شامل:1- انواع سپرده ها اعم از سپرده های قرض الحسنه، مدت دار و سایر سپرده ها
2- سپرده های دولتی شامل سپرده های دیداری و مدت دار دریافتی از بانکهای دیگر3- تسهیلات دریافتی، از بانک مرکزی یا سایر بانکها4- سایر منابع (سایر بدهی ها) نظیر پیش دریافت از مشتریان و تسهیلات دریافتی از صندوق ذخیره ارزی
5- منابع سرمایه ای شامل در آمدها و حقوق صاحبان سهام در آمدها شامل سود و وجه التزام دریافتی، درآمد کارمزد و درآمدهای متفرقه می باشد.و مصارف شامل:1- مطالبات بانک از بانک مرکزی و دولت2- تسهیلات اعطایی و مطالبات سررسید گذشته مربوط به آنها3- بدهکاران بابت اعتبارات اسنادی و ضمانتنامه ها و مطالبات سررسید گذشته مربوط به آنها 4- سایر مصارف (سایر دارائیها) ، شامل سرمایه گذاریها و مشارکتها، اموال غیر منقول، دارائیهای نامشهود و سایر دارائیها5- هزینه ها اعم از عملیاتی و غیر عملیاتی– نقدینگی بانک نیز شامل صندوق و موجودی نزد بانکها و اوراق بهادار می باشد.نقدینگی در موسسات مالی را می توان به عنوان توان دسترسی به وجوه نقد در مواقع نیاز تعریف کرد. دارائیها در صورتی نقدینگی دارند که بتوان آنها را به آسانی و با سرعت به وجه نقد تبدیل نمود.اجزاء منابع و مصارف بانک به عنوان متغیرهای مستقل و نقدینگی بانک به عنوان متغیر وابسته معرفی می گردند.در این تحقیق به دنبال بررسی کیفیت تأثیر گذاری متغیرهای ورودی و خروجی سیستم نقدینگی بانک برای اعمال کنترل بر روی آنها برای آینده هستیم. البته قطعاً وضعیت نقدینگی هم بر روی منابع و مصارف بانک تأثیرگذار خواهد بود اما در این تحقیق تنها روند تأثیر گذاری منابع و مصارف بر روی نقدینگی مورد بحث و بررسی قرار می گیرد. همچنین پیش بینی وجوه نقد بانک نیز از طریق معادله رگرسیون چند گانه قابل دستیابی خواهد بود.
5-1- فرضیه های تحقیقمحقق در خصوص تأثیر اجزای منابع و مصارف بانک توسعه صادرات ایران بر نقدینگی آن، فرضیه های زیر را مطرح می نماید:الف) فرضیه های مربوط به حوزه منابع بانک 1- تغییرات سپرده های قرض الحسنه، با تغییرات نقدینگی بانک رابطه مستقیم معنی دار دارد.2- تغییرات سپرده های مدت دار، با تغییرات نقدینگی بانک رابطه مستقیم معنی دار دارد.3- تغییرات سایر سپرده ها، فاقد رابطه معناداربا تغییرات نقدینگی بانک می باشد.4- تغییرات سپرده های دریافتی از بانکها، فاقد رابطه معنادار با تغییرات نقدینگی بانک می باشد.5- تغییرات بدهی به بانک مرکزی، با تغییرات نقدینگی بانک رابطه مستقیم معنی داری دارد.6- تغییرات تسهیلات دریافتی از بانکها، فاقد رابطه معنی دار با تغییرات نقدینگی بانک می
باشد.7- تغییرات پیش دریافتها از مشتریان، با تغییرات نقدینگی بانک رابطه مستقیم معنی داری دارد.8- تغییرات تسهیلات دریافتی از صندوق ذخیره ارزی و سایر منابع، با تغییرات نقدینگی بانک رابطه مستقیم معنی داری دارد.9- تغییرات درآمدها، با تغییرات نقدینگی بانک رابطه مستقیم معنی داری دارد.
ب) فرضیه های مربوط به حوزه مصارف بانک10- تغییرات مطالبات بانک از بانک مرکزی و دولت، فاقد رابطه معنادار با نقدینگی بانک می باشد.11- تغییرات تسهیلات اعطایی- فروش اقساطی، با تغییرات نقدینگی بانک رابطه معکوس معنی داری دارد.12- تغییرات تسهیلات اعطایی – مشارکت مدنی، با تغییرات نقدینگی بانک رابطه معکوس معنی داری دارد.13- تغییرات سایر تسهیلات اعطایی، با تغییرات نقدینگی بانک رابطه معکوس معنی داری دارد.14- تغییرات مطالبات سررسید شده تسهیلات اعطایی، با تغییرات نقدینگی بانک رابطه معکوس معنی داری دارد.15- تغییرات بدهکاران بابت اعتبارات اسنادی و ضمانتنامه ها، برتغییرات نقدینگی بانک تأثیر معکوس معنی داری دارد.16- تغییرات مطالبات سررسید شده بابت اعتبارات اسنادی و ضمانتنامه ها، با تغییرات نقدینگی بانک رابطه معکوس معنی داری دارد.17- تغییرات سایر دارائی ها، با تغییرات نقدینگی بانک رابطه معکوس معنی داری دارد.18- تغییرات هزینه ها، با تغییرات نقدینگی بانک رابطه معکوس معنی داری دارد.
6-1- اهداف تحقیق1) بررسی اطلاعات پس رویدادی جهت شناخت عوامل تأثیرگذار روی نقدینگی بانک توسعه صادرات و کیفیت این تأثیر.2) شناسایی میزان تأثیر عوامل موثر بر نقدینگی بانک توسعه صادرات ایران و کنترل این عوامل. پیش بینی نقدینگی بانک جهت اعمال مدیریت بهینه نقدینگی و آمادگی جهت استفاده از مازاد نقدینگی یا تأمین کسری نقدینگی.3) کنترل دقیق تر روی عوامل موثر بر نقدینگی بانک.4) اصول مدیریت منابع و مصارف جهت طراحی سیستم مدیریت نقدینگی بانک توسعه صادرات ایران که از ضرورتهای انجام این تحقیق می باشد.
7-1- ضرورت انجام تحقیقشناخت عوامل تأثیرگذار بر روی نقدینگی بانک و کنترل بهتر عوامل موثر و فراهم آوردن امکان ÷یش بینی وجوه نقد مورد نیاز در آینده با توجه به تعهدات و مصارف قطعی و منابع شناخته شده از جمله ضرورت های انجام این تحقیق هستند.
8-1- حدود مطالعاتیقلمرو مکانی تحقیق، بانک توسعه صادرات ایران و قلمرو زمانی آن از ابتدای سال 1384 تا پایان شهریور 1389 می باشد.
9-1- متغیرهای مستقل و وابسته
نقدینگی بانک با منابع و مصارف آن در ارتباط است. اجزاء منابع و مصارف بانک از قالب ترازنامه و صورت سود وزیان آن قابل شناسایی است که در این تحقیق به شرح ذیل مورد طبقه بندی و تفکیک قرار می گیرند. تأثیرتغییرات اجزاء منابع و مصارف بر تغییرات نقدینگی مورد سنجش و بررسی قرار خواهد گرفت. این اجزا در این تحقیق به عنوان متغیرهای مستقل و نقدینگی بانک به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته می شوند. الف) منابع1- سپرده های قرض الحسنه
2- سپرده های مدت دار3- سایر سپرده ها4- سپرده های دریافتی از بانکها5- بدهی به بانک مرکزی6- تسهیلات دریافتی از بانکها
7- پیش دریافت ها از مشتریان8- تسهیلات دریافتی، از صندوق ذخیره ارزی و سایر منابع9- درآمدها* حقوق صاحبان سهام که از جمله منابع اصلی بانک می باشد؛ به دلیل افزایش آن در یک مقطع، به میزان 13350 میلیارد ریال در شهریور ماه سال1386 (که در محدوده زمانی تحقیق قرار دارد) به عنوان یک داده پرت، قطعاً نتایج تحقیق را تحت تأثیر قرار می دهد لذا از بررسی تأثیرآن بر نقدینگی خودداری می شود. سایر تغییرات حقوق صاحبان سهام از مابه التفاوت هزینه ها از درآمدها ناشی می شود که هر دو دسته بطور مجزا مورد مطالعه قرار می گیرد. ب) مصارف1- مطالبات بانک از بانک مرکزی و دولت2- تسهیلات اعطایی – فروش اقساطی3- تسهیلات اعطایی– مشارکت مدنی4- سایر تسهیلات اعطایی5- مطالبات سررسید شده تسهیلات اعطایی6- بدهکاران بابت اعتبارات اسنادی و ضمانتنامه ها7- مطالبات سررسید شده بابت اعتبارات اسنادی و ضمانت
نامه ها8- سایر دارائیها9- هزینه ها
10-1- تعاریف مفاهیم و واژه هامدیریت نقدینگی: به معنای تخصیص منابع نقدینگی برای پرداخت بدهی های تعهد شده و سرمایه گذاری های مختلف در طول زمان است که مدیریت برای حداکثر نمودن ثروت سهامداران اعمال می نماید(گالینگر،1991، 3) .نقدینگی: وجوه قابل مصرفی هستند که در صورت نیاز با تحمل هزینه قابل قبول به مقدار کافی و فوری در دسترس می باشند(رز،1999، 739) . سری های زمانی: مجموعه ای از داده های آماری است که در فواصل زمانی مساوی و منظمی جمع آوری شده باشد. روشهای آماری که این گونه داده ها را مورد استفاده قرار می دهند تحلیل سری های زمانی نامیده می شود (نوفرستی، 1379، 230)1ریسک نقدینگی: احتمال عدم توانایی یک بانک در تحصیل وجوه نقد مورد نیاز، با تحمل هزینه لازم و منطقی ریسک نقدینگی گفته می شود(همان منبع،739)2 .مدیریت دارایی ها: یکی از استراتژی های مدیریت بانکی است که مقدار و ترکیب منابع وجوه بانک را که عمدتاً از سوی مشتریان آن تعیین می شود، مورد توجه قرار می دهد. در این استراتژی مدیریت به منظور نیل به نیازهای نقدینگی و سایر اهداف بانک، در مقایسه با مدیریت بدهی ها، بیشتر به کنترل دارایی ها متمرکز می شود.
مدیریت بدهی ها: استفاده از وجوه استقراضی برای پاسخ دادن به نیازهای نقدینگی بانک است. بانک بر مبنای این استراتژی حجم نقدینگی مورد نیاز خود را با افزایش یا کاهش نرخ بهره پرداختی به وجوه استقراضی، تحصیل می کند. خلاصه فصلوجوه نقد به عنوان سیال ترین و در دسترس ترین دارایی هر واحد اقتصادی نیاز به مدیریت دقیق دارد. وچوه نقد به خودی خود بازدهی ندارند بلکه باید در پروسه سرمایه گذاری قرار گیرند تا بازدهی داشته باشند. لذا وجوهی که مازاد بر نیاز باقی می مانند باید به نحو مناسب در فعالیتهای سرمایه گذاری به جریان بیفتند. از طرف دیگر کمبود نقدینگی خطراتی را متوجه بانک می سازد که علاوه بر خدشه دار کردن اعتبار بانک، حتی ممکن است آن را به ورطه ورشکستگی نیز بکشاند.با توجه به اهمیت موضوع نقدینگی، در این تحقیق تلاش می شود عوامل ورودی و خروجی سیستم نقدینگی مورد شناسایی قرار گیرند و نحوه ارتباط آنها با وجوه نقد بانک توسعه صاد
رات ایران بررسی شود. در فصول آتی از طریق رگرسیون چندگانه مدلی ارائه می گردد که ارتباط نقدینگی با منابع و مصارف بانک را به نمایش می گذارد. این مدل از بررسی متغیر ها در بازه زمانی ابتدای سال 1384 تا پایان شهریور 1389 بدست خواهد آمد و پیش بینی وجه نقد در آینده را با توجه به منابع و مصارف برآوردی میسر می سازد.
فصل دوممروری بر ادبیات تحقیق
1-2 مقدمه بانکها به واسطه سپرده گذاران و وام گیرندگان متعدد با انواع بازارهای پولی و مالی مرتبط بوده و در معرض انواع ریسکها قرار دارند. لذا همواره بانکها سعی بر آن داشته اند تا از طریق بکارگیری روشها و ابزارهای مختلف میزان بهینه نقد مورد نیاز خود را پیش بینی و نگهداری نمایند. د این بخش در یک نگاه کلی به بررسی ساختار داراییها و بدهییها، انواع مدلهای نقدینگی و ریسکهای حاکم بر بانک خواهیم پرداخت.
2-2نقدینگی در بانك
نقدینگی به معنای توانایی ایفای تعهدات در سررسید آنهاست. در تعریفی دیگر، نقدینگی وجوه قابل مصرفی هستند كه در صورت نیاز با تحمل هزینه قابل قبول، به مقدار كافی و فوری در دسترس می باشند(روز،1999، 739) . نقدینگی كیفیت دارایی است كه آنرا به آسانی به پول نقد كم ضرر یا بدون خطر ضرر تبدیل میكند. نقدینگی در مؤسسات مالی را میتوان به عنوان توان دسترسی به وجوه نقد، در مواقع نیاز تعریف كرد(رید و گیل ،1999، 125) . در یك تعریف كلی می توان گفت كه نقدینگی، تبدیل دارایی های غیرنقد به وجه نقد، بدون كاهش ارزش، توسط افراد، واحدهای تجاری و موسسات می باشد. با بسط مفهوم نقدینگی، نقدینگی شامل تحصیل وجوه نقد از طریق استقراض از منابع خارجی توسط موسسات مالی (یا سایرین) نیز می شود. نقدینگی موسسات سپرده پذیر به معنای توانایی تحصیل مقدار مشخصی از وجوه به بهای مشخص و در یك مدت زمان معین، می باشد(گاردنر،1994، 347) . در نقدینگی دو جنبه باید مدنظر قرار گیرد: نقدینگی برنامهریزی شده و نقدینگی پشتوانه.نقدینگی برنامهریزی شده،عبارت است از پیشبینی نیازهای نقدی و برنامهریزی برای تأمین وجوه نقد مورد نیاز از طریق كاهش دارایی ها یا افزایش بدهی های جاری.
نقدینگی پشتوانه عبارت است از توان مقابله با نیازهای غیرمنتظره وجوه نقد. نیازهای غیرمنتظره به وجه نقد مساوی خالص وجوه نقدی است كه علاوه بر پیشبینیهای اولیه در نظر گرفته میشود. این نیازها میتواند به دلایل مختلف ایجاد شود. در برخی موارد، برای استفاده از فر
صتهای مطلوب سرمایهگذاری، وجوه نقد مورد نیاز است. چنانچه نتوان وجه نقد لازم را تأمین كرد، سودهای مربوط به این سرمایهگذاریها از دست خواهد رفت. بدلیل وجود ابهام های كلی مربوط به گردش وجوه، مدیران مالی معمولاً نقدینگی عمدهای را نگهداری میكنند.این گونه مدیران، معمولاً منابع اعتباری لازم را به مبالغی بیش از نیازهای مورد انتظار پیشبینی مینمایند.علاوه بر این، اوراق بهادار قابل مبادله نیز به عنوان ذخیره احتیاطی نگهداری میشود. در تمامی موارد، سطح مطلوب سرمایه در گردش تا حدود زیادی تحت تأثیر ویژگیهای خاص بنگاهها و مؤسسات مالی قرار میگیرد (شباهنگ، 1381، 64و65)1به هر حال تعیین سطح مورد نیاز نقدینگی به نوع فعالیتهای واحد مالی بستگی دارد. میزان و سرعت چرخش نقدینگی است كه بانك را سودآور و رقابتپذیر میسازد. نقدینگی یك مؤسسه مالی بایستی از نقدینگی نظام مالی تفكیك شود. مدیریت یك مؤسسه مالی از طریق برنامهریزی دقیق و تخمین در سپرده و وام میتواند نقدینگی خود را كنترل و به میزان مشخص برساند. مدیریت ممكن است سیاست میزان نقدینگی كم یا زیاد به نسبت نیازهای تخمین زده شده برای خود بوجود آورد كه وابسته به میزان ریسكپذیری و دیگر ملاحظات باشد. در ایجاد چنین سیاستی مدیران مالی بایستی بالطبع بده – بستان میان نقدینگی و
سودآوری را بشناسند. مدیر میتواند نقدینگی مؤسسه را كمینه كند بدین طریق كه وجوه بدست آمده از فروش دارایی های قابل نقد شدن را بفروشد و در اوراق دراز مدت سرمایهگذاری كند تا بازده بیشتری به دست آورد ولی این كار با ریسك بالایی همراه خواهد بود و نقدینگی ناكافی در زمان لازم، ریسك نرخ بازده و شاید ریسك اعتباری از عواقب این كار خواهد بود. ی نقدی و قابل نقد شدن به نسبت نیازهای تخمین زده شده كمینه نماید. لیكن سود و عایدی كمتری بالطبع خواهد داشت(روز،1980،284) .
2-2- نقدینگی دارایی ها:داراییها در صورتی نقدینگی دارند كه بتوان آنها را به آسانی و با سرعت به وجه نقد تبدیل نمود. اوراق بهادار قابل مبادله سریع در بازار، یكی از بهترین نمونههای دارایی های واجد نقدینگی بالاست. بدهیهای بالقوه – اعتبارات بانكی استفاده نشده – نیز منبعی برای ایجاد نقدینگی است. هرچه داراییهای قابل تبدیل به نقد و بدهیهای بالقوه آن بیشتر باشد، نقدینگی بیشتر خواهد شد(همان منبع،64) .نقدینگی یكی از ویژگی های دارایی است كه با كمترین (و یا بدون) ریسك زیان، آن را قابل تبدیل به نقد می سازد. دارایی ها ممكن است با توجه به درجه نقدینگی به صورت افزایشی طبقه بندی شوند. وجه نقد، اسناد خزانه، سایر اوراق بهادار، پرتفوی وام بانك و املاك بانك به ترتیب بیشترین تا كمترین نقدینگی را دارند(رید و گیل ،1999، 127) .
3-2- روشهای اندازه گیری و سنجش نقدینگینقدینگی به دو مفهوم “موجودی” و ” جریان” به كار می رود. برای سنجش نقدینگی از دیدگاه “موجودی” باید نگهداری دارایی هایی كه امكان تبدیل شدن به پول نقد را دارند، اندازه گیری كرد. برای تعیین كفایت نقدینگی در این چارچوب بایستی نگهداری دارایی های قابل نقد شدن، با نیازهای نقدینگی مورد انتظار مقایسه گردند. اندازه گیری معیار (استاندارد) برای نقدینگی زمانی كه تقاضای آتی آن معلوم نیست، مشكل است. برای دستیابی به یك ارزیابی واقعی ا
ز موقعیت نقدینگی، نیازمند پیش بینی دقیق از نیازهای نقد و سطح مورد انتظار دارایی های قابل نقد شدن و دریافت های نقد طی دوره مربوطه هستیم. به بیان دیگر اندازه گیری نقدینگی مفهوم “جریان” را در محاسبات وارد می سازد، هرچند در عمل وسیع ترین استفاده در اندازه گیری نقدینگی از مفهوم موجودی است. یكی از این اندازه گیری ها استفاده از نسبت
وام به سپرده است. روش های اندازه گیری نقدینگی كه عموماً در قالب مفهوم موجودی می گنجد عبارت است از: بودجه نقدی، تحلیل نسبت وام به سپرده، میزان با صرفه ترین سفارش، بودجه بندی سرمایه ای، نقطه سر به سر، برنامه ریزی خطی، تحلیل سریهای زمانی، مدلهای اقتصادسنجی (كه تنوع فراوانی براساس نوع نظریه حاكم بر اقتصاد دارند) و برنامه ریزی چند منظوره از جمله روشهایی هستند كه عملاً به كار رفته و یا قابلیت به كارگیری در تخمین نیازهای نقدینگی را دارند.اندازه گیری نقدینگی با مفهوم جریان، برای نقدینگی پیچیدگی های بیشتری د
ارد. در این رویكرد توجه به كفایت سرمایه، كیفیت دارایی ها، پورتفوی وام، پورتفوی دارایی، مدیریت ریسک، نوسان های اقتصادی، سررسید بدهی ها، از اهمیت خاص برخوردار است. لذا بدون توجه به موارد فوق امکان تخمین نیازهای نقدینگی در این رویکرد وجود ندارد. از سوی
دیگر باتوجه به مشکل کمی سازی این عوامل، عملاً تعیین مدل مشخص نقدینگی در این رویکرد غیرممکن جلوهمی کند(همان منبع،128-129)1
4-2- مدل های نقدینگیبرای برقراری توازن بهینه بین حداکثر مقدار نقدینگی (که صرف سرمایه گذاری برای رسیدن به بازده بالاتر می شود) و حداقل مقدار نقدینگی ( که باید در دسترس باشد) مدلهای مختلفی ارائه شده است. مدل های نقدینگی مطالعه شده عبارتند از:• مدل دوره نگهداری• مدل ویلیام بومول • مدل میلر و اور• مدل برانک• مدل استون• مدل وایت و نورمن• مدل تقاضا برای پول بانک• مدل بیشینه کردن سود بانک با فرض نگهداری ذخایر
• مدل بیشینه سازی سود برای مقدار مشخص سرمایه• مدل مدیریت پول، چارچوبی برای تخصیص دارایی• مدل برنامه ریزی آرمانی در بودجه بندی سرمایه ای
1-4-2- مدل دوره نگهداری
با استفاده از برخی مفاهیم مالی و حسابداری بانکی از جمله زمان بندی دارائی ها و بدهی های ترازنامه، نرخ بازده دارائی ها و بدهی ها، جریانهای نقدی اقلام ترازنامه و دوره نگهداری هر یک از اقلام، به مفاهیمی دست خواهیم یافت که می تواند در ارزیابی ساختار نقدینگی بانک ها موثر واقع شود. با استفاده از بند 30 استاندارد بین المللی حسابداری شماره 30 و با توجه به صورتهای مالی نمونه بانک ها که توسط موسسه پرایس، واتر هاس؛ کوپرز ارائه شده است، می توان زمان بندی سررسید دارائی ها و بدهی های هر بانک را به همراه شکاف نقدینگی در هر دوره زمانی، مشخص کرد. دوره های زمان بندی در استاندارد بین المللی حسابداری شماره 30 به صورت نمونه در پنج دوره زمانی تا یک ماهه، از یک تا سه ماهه، از سه ماه تا یک سال، از یک تا پنج سال و بیش از پنج سال طبقه بندی شده است. با توجه به کیفیت، شرایط و زمان بندی های اقلام ترازنامه بانک مورد مطالعه می توان مدت دوره های زمانی را کاهش و تعداد آنها را افزایش داد. بر اساس این مدل بانک ها باید در کوتاه مدت راه کارهای مناسبی برای حل شکاف های نقدینگی شان ارائه کند. در بلند مدت نیز باید استراتژی مدیریت نقدینگی خود را در جهت کنترل و کاهش کسری نقدینگی، تنظیم کنند (اصانلو، 1388، 66) .
2-4-2- مدل ویلیام بومولتبدیل وجوه نقد به سرمایه گذاری مستلزم صرف هزینه هایی می باشد. از طرف دیگر در صورتی كه به منظور اجتناب از صرف این هزینه ها، وجوه نقد بیشتری نگهداری شود، هزینه های دیگری همچون بهره از دست رفته و هزینه های مربوط به كمبود نقدینگی به وجود می آید. نگهداری مقدار ایده آل نقدینگی باعث حداقل شدن این هزینه ها می شود.مدل بومول در عملی ترین فرم خود فرض می نماید كه مانده وجوه نقد در طول زمان به صورت دنده ای تغییر می كند و دریافتی ها را در فواصل معین در نظر می گیرد. این مدل تحت شرایط اطمینان از فرمول میزان با صرفه ترین سفارش استفاده می کند. زمانی که عدم اطمینان پرداخت های نقدی زیاد است مدل EOQ قابل اجرا نیست و باید از مدل های دیگری استفاده شود. چنانچه مانده های صندوق نوسان های اتفاقی داشته باشد، می توان از نظریه کنترل در حل مسئله کمک گرفت.3-4-2- مدل میلر و اور
با وضع حدود کنترلی به نحوی عمل می کند که هرگاه وجه نقد به حد بالایی رسید، انتقال وجوه به اوراق بهادار قابل خرید و فروش شروع شود و هرگاه وجه نقد به حد پایینی رسید انتقال وجوه از اوراق بهادار قابل خرید و فروش به صندوق انجام گیرد. زمانی که میزان وجوه نقد شرکت مابین این دو حد قرار گیرد، هیچ گونه نقل و انتقال بین این دو حساب صورت نمی گیرد. حدود کنترلی با توجه به هزینه های ثابت انتقال وجوه به اوراق بهادار و هزینه فرصت از دست رفته نگ بهینه نخواهد بود.
4-4-2- مدل برانکمطابق نظر برانک، در شرایط اطمینان کامل، الگوی نوسان های مانده وجوه نقد عکس الگوی پله ای بومول است و جریانهای خروجی وجه نقد را در فواصل زمانی خاصی متمرکز می نماید تا آنجا که جریان های خروجی قابل کنترل بوده و دوره عمل خاصی داشته باشد. مدیر مالی می تواند نیازهای خود را برای نقدینگی در طول دوره برنامه ریزی برآورد نموده و قسمتی از وجوهی را که ضروری نمی باشد، در طول دوره سرمایه گذاری نماید.
5-4-2- مدل استونموقعیت نقدی فعلی و موقعیت نقدی در طی چند روز آتی را درنظر می گیرد و سعی در به حداقل رساندن معاملات غیر ضروری دارد. در این مدل دو حد کنترلی وجود دارد که تعیین این حدود، محدوه انجام معاملات را مشخص می کند (گالینگر،1991،248) .
6-4-2- مدل وایت و نورمندر این مدل فرض شده که تقسیم سرمایه گذاری در زمان معین انجام می
شود، جریان های ورودی وجه نقد و جریان های خروجی هزینه ها اتفاقی بوده که بر طبق یک توزیع احتمال مشخص نوسان می کند. در این مدل متغیر تصمیم گیری عبارتست از آن میزان مانده وجه نقد آغاز دوره که بتواند ثروت مورد انتظار را در پایان دوره به حداکثر برساند (فرد و دیگران، 1996، 266) .7-4-2- مدل تقاضا برای پول بانک
در این مدل فرض می شود پول نقد (اسناد بانک مرکزی) و پول بانک (سپرده های بانک) کاملاً جایگزین یکدیگر نمی شوند. لذا می توان تقاضا را برای هر دو نوع تعریف کرد. لذا نیازمند دو تابع تقاضا برای پول هستیم؛ یکی برای پول نقد و دیگری برای پول بانک.
8-4-2- مدل بیشینه کردن سود بانک با فرض نگهداری ذخایردر این مدل فرض می شود بانک هیچ مشکل بهینه سازی جز مدل سازی سود ندارد و شرایط عدم اطمینان را بانک به شرایط اطمینان تغییر داده است.
9-4-2- مدل بیشینه سازی سود برای مقدار مشخص سرمایههدف این مدل تأمین سود بیشتر باتوجه به میزان مشخص سرمایه و باتوجه به محدودیتهای سیاستگذاری شده می باشد.
10-4-2- مدل مدیریت پولاین مدل چارچوبی برای تخصیص دارایی ها است؛ تابع هدف این مدل میانگین هندسی (بازده دوره حاضر) است. در این مدل تعداد طیف های سناریو (نظام های بازار یا اجزای پرتفولیو)، تعداد ممکن ترکیب نتایج بین طیف های مختلف سناریو (نظام های بازار) مبتنی براینکه چه تعداد سناریو در هر دستگاه موجود است در نظر گرفته می شود.
11-4-2- مدل برنامه ریزی آرمانی در بودجه بندی سرمایه ای این مدل برای تعیین و پوشش آرمان های یک بنگاه در انتخاب پروژه های سرمایه ای تهیه گردیده است. لیکن به دلیل نوع روش به کارگرفته شده و همچنین کاربرد بودجه بندی سرمایه ای، تعیین میزان نقدینگی از دیدگاه موجودی در این مدل مطرح می شود.
5-2- مدیریت نقدینگیمدیریت نقدینگی به معنای تخصیص منابع نقدینگی برای پرداخت بدهی های تعهدشده و سرمایه گذاری های مختلف در طول زمان است كه مدیریت
برای حداكثر نمودن ثروت سهامداران اعمال می نماید(گاردنر،1994، 348) . مدیریت نقدینگی، حصول اطمینان از این موضوع است كه بانك قادر به انجام كامل تعهدات قراردادی خود میباشد. در واقع مدیریت نقدینگی به مفهوم توانایی بانك جهت مدیریت بهینه كاهشهای سپردهای و دیگر دیون در كنار مدیریت رشد پرتفوی وجوه وام و دیگر داراییها و نیز اقلام خارج از ترازنامه میباشد، به طوری كه در نتیجهی آن بانك
بتواند با هزینهای قابل قبول و در سریعترین زمان ممكن كمبود منابع نقدینگی خود را جبران نماید. عناصر حیاتی مدیریت نقدینگی مشتمل بر سیستمهای مناسب اطلاعات مدیریت، كنترل متمركز نقدینگی، تجزیه و تحلیل خالص وجوه مورد نیاز برای سناریوهای مختلف، تنوع منابع تأمین مالی و برنامهریزی اقتصادی است (ارجمند نژاد ، 1384، 62) .مدیریت نقدینگی یعنی پیشبینی حجم تقاضا برای وجوه و تأمین مقادیر كافی وجوه برای جوابگو بودن به این نیازهاست. این تقاضاها به دو صورت عمده انجام میگیرد: الف) برداشت از سپردهها ب) تقاضا برای تسهیلات جوابگو بودن به هر دو صورت تقاضا از اهمیت خاصی برخوردار است. اگر بانك نتواند جوابگوی برداشت مشتریان از سپردههایشان باشد با عكسالعملهای قانونی شدید مواجه میشود كه ممكن است در نهایت باعث ورشكستگی و خاتمه فعالیت بانك گردد. در مورد جامه عمل پوشانیدن به تقاضاهای تسهیلات مشتریان، شاید رسالت، مسئولیتها و اجبارهای بانك سنگینتر، مهمتر و خطیرتر از مورد قبل باشد. تنظیم و گردش نقدینگی شامل تنظیم گردش دارایی ها و بدهی ها، تنظیم گردش دریافت ها و پرداخت ها و حداقل نقدینگی است.برای رسیدن به این اهداف باید فرآیند عملیات تعریف و ارتباط آنها با یكدیگر تبیین و نیاز كاربران سیستمهای مورد نیاز مشخص شود.برای شروع كار، ریسك های مربوط به بدهی ها و پوشش آن باید بررسی شود.پوشش ریسك بدهی ها در راستای اجرای مدیریت نقدینگی در دو مرحله صورت می گیرد: مرحله اول اجرای طرح با امكانات فعلی و برخی تعهدات مقدماتی میسر بوده و به نظر می رسد كه می تواند به مرحله اجرا درآید. مرحله دوم شكل تكامل یافته عملیات پوششی است كه مستلزم آمادگی بیشتر و سازماندهی لازم خواهد بود.به منظور اجرای مرحله اول عملیات پوشش ریسك بدهی ها ضروری اس
ت كمیته ای به عنوان “كمیته مدیریت پرتفوی” متشكل از یك نفر به عنوان رئیس كمیته، مدیر یا معاون مطالعات و تحقیقات، مدیر امور مالی و مدیر امور آمار و اطلاعات تشكیل شود.گروه مدیریت پر تفوی با برگزاری جلسه های روزانه برای چگونگی انجام عملیات پوششی تصمیم گیری می كند (اعتضادی، 1381، 49)1
6-2- مشخصه های سیستم مدیریت نقدینگی
مدیریت نقدینگی در بانک ها و موسسات مالی و اعتباری باید مشخصه های زیر را داشته باشد:1- كل جریان وجوه نقد شامل اعطای تسهیلات، جذب منابع، وصول ا قساط، سرمایهگذاری و; باید تحت كنترل سیستم مدیریت نقدینگی باشد. 2- سیستم مدیریت نقدینگی باید به صورت لحظهای، قابلیت مانیتورینگ جریان نقدینگی را داشته باشد. 3- سیستم مدیریت نقدینگی باید ساز وكارهای مناسب برای پوشش ریسك ناشی از كمبود نقدینگی را با بهرهگیری از اندوخته مناسب نقدینگی، فراهم سازد. 4- سیستم مدیریت نقدینگی باید ساز وكارهای مناسب برای به كارگیری سریع نقدینگی مازاد در فرصتهای سودآور را براساس اولویت آنها، فراه اعتباری، جذب منابع و سرمایهگذاری را از نظر تأثیر آنها بر جریان نقدینگی تائیدكند. 6- سیستم مدیریت نقدینگی باید امكان پیشبینی جریان وجوه نقد را براساس روند گذشته و تعهدات قطعی، داشته باشد. ر با سیستمهای سیاستگذاری، برنامه و بودجه، اعتبارات، جذب منابع، مدیریت سرمایهگذاری، حسابداری و واحدهای سرپرستی در ارتباط باشد. 8- سیستم مدیریت نقدینگی باید ساز وكارهای لازم برای وصول و شناسایی سریع مطالبات را داشته باشد. 9- سیستم مدیریت نقدینگی باید اطلاعات لازم را به سیستم سیاستگذاری در خصوص تأثیر طرحهای مختلف اعتباری و سرمایهگذاری بر وضع نقدینگی ارائه دهد. 10- سیستم مدیریت نقدینگی باید بودجه سازمان را ازنظر برخورداری از جریان مناسب نقدینگی، تائید كند. 11- سیستم مدیریت نقدینگی باید اطلاعات لازم را درخصوص نحوه هدایت منابع مالی به مشتریان خوشحساب، در اختیار سیستم مربوطه قرار دهد.12- سیستم مدیریت نقدینگی باید بطور مستمر با بازارهای پول و سرمایه در تعامل باشد .
7-2- چارچوب مدیریت نقدینگیچارچوب ارزیابی و مدیریت نقدینگی بانک شامل موارد زیر می باشد:– مشخص نمودن منابع اصلی ورودی و خروجی نقدینگی بانک– اندازه گیری و مدیریت خالص وجوه مورد نیاز– مدیریت دسترسی به بازار– برنامه ریزی احتیاطی
1-7-2- مشخص نمودن منابع اصلی ورودی و خروجی نقدینگی بانكیكی از مراحل اولیه مدیریت نقدینگی، مشخص نمودن منابع اصلی ورودی و خروجی نقدینگی به بانك و داشتن اطلاعات تفضیلی از آنها می باشد. افزایش در سپرده ها، كاهش در اوراق بهادار، افزایش در تعهدات كوتاه مدت غیر سپرده ای شامل اعتبارات كوتاه مدت دریافتی، اعتبار در حساب جاری، اضافه برداشت از حساب فی مابین بانك مركزی، افزایش در تعهدات بلند مدت سهامداران و نهایتاً كاهش در سرمایه گذاری های بلند مدت و تسهیلات اعطایی منجر به افزایش نقدینگی بانك شامل صندوق، حساب
فی مابین با بانك مركزی، خالص حساب بانكها و ذخیره قانونی می گردد و بالعك
س.از حسابهای ترازنامه ای عمده فوق در كوتاه مدت، بانك می تواند فقط تعداد معدودی از آنها را در كنترل داشته باشد. برای مثال در كوتاه مدت بانك كنترل قابل ملاحظه ای روی نقدینگی، سپرده ها، سرمایه گذاری های بلندمدت و تسهیلات، تعهدات بلندمدت و سرمایه ند
ارد و تنها می تواند دارایی های غیرنقد كوتاه مدت و تعهدات كوتاه مدت غیرسپرده ای را در كنترل خود داشته باشد. وقتی یك بانك بتواند موارد اصلی جریان های نقدی را مشخص نماید، باید یك سیستم برنامه ریزی نقدی پیاده كند. معمولاً سیستم برنامه ریزی نقدی بانك براساس جریانات نقدی روزها و هفته های آتی برنامه ریزی می شود و به طور كلی حد و حدود جریان های نقدی در درازمدت هم برآورد می شود. برنامه ریزی های نقدی مابین بانكها با شیوه های متفاوت اجرا می شود (عرب مازار و قنبری، 1379، 143 -142)1به این ترتیب می توان حجم نقدینگی مورد نیاز بانك را كاهش داده و عملیات بانك را با مقادیر كمتری از وجوه نقد اداره نمود. برای اعمال مدیریت نقدینگی، بانك باید اول شناخت مناسبی از جریان نقدینگی آتی خود داشته باشد. مدیریت ذخایر قانونی هم قسمتی از مدیریت نقدینگی بانك به شمار می رود. از آنجایی كه بانك باید قوانین بانكی را رعایت نماید حفظ ذخایر قانونی به صورت یك مانع، تركیب دارایی های نقدی كوتاه مدت بانك را مقید می سازد.مدیریت نقدینگی اهمیت خاصی به تنظیم و تعدیل های مقطعی می دهد. روشهای مختلفی جهت كنترل و مدیریت نقدینگی به شرح زیر است:– منتظر جریانهای نقدی قریب الورود بودن– وجوه نقد بیش از حد نگهداری كردن– استفاده از حسابهای متقابل دیگر بانكها– سرمایه گذاری های كوتاه مدت در بازارهای پولی– استفاده از ذخایر نقدی اضافی دیگر بانكها– اضافه برداشت از حساب فی مابین بانك مركزی و بانكهای تابعه آن– به كارگیری دیگر اعتبارات كوتاه مدت غیر سپرده ای (همان منبع ،146)2
2-7-2- اندازه گیری و مدیریت خالص وجوهبعد از مرحله تشخیص منابع اصلی ورودی و خروجی نقدینگی به بانك، مرحله اندازه گیر مازاد یا كسری وجوه در تاریخ های سررسید معین می باشد. این خالص تجمعی به وسیله تحلیل جریان نقدینگی آتی بانك كه براساس فروض رفتار آتی دارایی ها، بدهی ها و اقلام خارج از ترازنامه (تحت سناریوهای مختلف) پیش بینی شده، محاسبه می گردد. در واقع مرحله اندازه گیری و مدیریت خالص وجوه مورد نیاز شامل رده بندی سررسیدها و سناریوهای مختلف می باشد.تشكیل جدول طبقه بندی سررسیدها راهكاری سودمند جهت مقایسه ورودی و خروجی وجوه به طور روزانه و نیز طی یك دوره زمانی مشخص می باشد. در ساختن این جدول، بانكها می بایست هر نوع ورود یا خروج وجوه را برطبق زمان بندی مشخص از نقطه شروع (معمولاً روز بعد) طبقه بندی نمایند. به عنوان یك قدم اولیه برای ساختن جدول طبقه بندی سررسید، جریانهای ورود وجوه می بایست بر طبق تاریخ سررسید شدن دارایی ها و یا تخمین محتاطانه از زمان اتمام تسهیلات اعطایی رتبه بندی شوند. تفاوت بین جریان های ورودی وجوه و جریان های خروجی وجوه در هر دوره، نقطه شروعی برای اندازه گیری مازاد یا كمبود طی دوره های زمانی موردنظر می باشد.چنین تجزیه و تحلیل هایی، فرصت زمانی جهت مدیریت شكاف نقدینگی قبل از وقوع هر رخدادی را برای دوره های آتی فراهم می نماید. مناسب ترین چارچوب زمانی برای مدیریت نقدینگی آن است كه بانك ها از چارچوب زمانی كوتاه مدت برای اندازه گیری میزان نقدینگی در دوره های نزدیك و از چارچوب زمانی بلند مدت برای دوره های دورتر استفاده نمایند. در این خصوص بهتر است كه بانكها شكاف نقدینگی روزانه را برای یك یا دو هفته بعد، شش ماه بعد و یا برای یك فصل یا یك سال آتی محاسبه نمایند. البته لازم به ذكر است كه چارچوب زمانی مناسب برای مدیریت نقدینگی فعال كاملاً كوتاه مدت (منجمله روز به روز) می باشد. این موضوع به ویژه در اولین روزهای بروز مشكل
نقدینگی كه برقراری ثبات در بانك بسیار حیاتی بوده توجیه پذیرترمی باشد. در مجموع می توان گفت كه چارچوب زمانی مناسب وابسته به ماهیت فعالیت های بانك ها می باشد. بانك هایی ك
ه متكی به تأمین وجوه كوتاه مدت می باشند، عمدتاً روی مدیریت نقدینگی در هر دوره كوتاه مدت (تا 5 روز) تمركز خواهند نمود. در حالت ایده آل بانك ها می بایست قادر باشند تا وضعیت نقدینگی
خود را به طور روزانه در طی این دوره محاسبه نمایند. بانك های دیگر مثل بانكهای توسعه ای كه وابستگی كمتری به وجوه كوتاه مدت دارند، ممكن است فعالانه خالص نیازهای وجوه خود را در وصول دوره های طولانی تری (شامل یك یا سه ماه آتی) مدیریت نمایند. در این تجزیه و تحلیل
ها اگر بانكها با شكاف نقدینگی قابل توجهی در دوره های آتی مواجه شوند می توانند در جهت پر نمودن این شكاف ها، اقدام به كسب یك دارایی كه در آن تاریخ سررسید می شود نموده و یا در جستجوی استمهال یكی از بدهی های خود باشند. در تخمین و تحلیل جریان های وجوه توجه به موارد زیر بسیار حائز اهمیت می باشد:– برخی جریان های وجوه ممكن است فصلی یا دوره ای باشند.– بخشی از نوسان های در نقدینگی بانك ناشی از سیكل های گوناگون اقتصادی می باشد.– بسیاری جریان های وجوه مرتبط با خدمات متنوع به وسیله نرخ های بهره و یا رفتار مشتریان تحت تأثیر قرار می گیرند كه در این خصوص جنبه های رفتاری مشتریان به جای سررسید ها اهمیت بالاتری دارد. به عنوان نمونه درخصوص سپرده ها توجه به میزان عدم ثبات، تنوع و تمركز آنها با اهمیت می باشد. تامین وجوه لازم جهت تعهدات خارج از ترازنامه، درجه اتكا به دارایی های قابل خرید و فروش و میزان نوسان های قیمتی این قبیل دارایی ها، درجه تنوع در پرتفوی دارایی های قابل خرید و فروش، قابلیت خرید و فروش دارایی ها و توانایی نقد كردن سریع دارایی ها تحت هر سناریویی یك بانك می بایست هر نوع جریان های مثبت یا منفی نقدینگی كه می تواند رخ دهد را مدنظر قرار دهد. این سناریو می بایست هم عوامل داخلی (داخل بانك) و هم عوامل خارجی (بازارهای پولی و بانكی) را دربرگیرد. به عبارت دیگر پیش بینی جریان های نقدینگی در هر بانكی می بایست در قالب سه سناریوی زیر مطرح می گردد:سناریوی شرایط نرمال، سناریوی شرایط بحرانی در داخل بانك، سناریوی شرایط بحرانی در بازار های پولی و بانكی در پیش بینی جریان های وجوه بانك ها می بایست زمان بندی جریان های وجوه را برای هر نوع دارایی و بدهی از طریق بررسی احتمال وقوع هر نوع رفتار جریانی آنها و نیز اعمال برخی فروض تحت سناریوهای مورد بررسی، تعیین و مشخص نمایند.چنین اقدامات و بررسی هایی در مورد زمان بندی و اندازه جریان های وجوه، به عنوان بخش جدایی ناپذیر از ساختار طبقه بندی سررسید ها (تحت سناریوهای فوق الذكر) مطرح می باشد. بانكها می بایست برای هر نوع منبع تامین مالی و وضعیت آن تصمیم گیری كنند. به عنوان مثال در مورد بدهی ها، در اینكه آیا بدهی در زمان سررسید به طور كامل برداشت می شود؟ تدریجاً در طول چند هفته آتی برداشت می شود؟ و یا به منظور برداشت سپرده گذار می بایست حساب مذكور باز بوده و یا در دسترس باشد، تصمیم گیری نمایند.در این تصمیم گیری ها با توجه به روند آتی وجوه، مفروضاتی درنظر گرفته می شود. در سناریوی شرایط نرمال و درخصوص جریان های وجوه، فرض می شود كه بسیاری از وام های در ح
ال سررسید در زمان مقرر بازپرداخت شده و یا سپرده های بانكی به سهولت جایگزین شده و سپرده های قبلی تجدید می گردد. در شرایط بحران داخل بانكی فرض می شود كه بان
كها قادر به جایگزینی یا باز نمودن بیشتر بدهی ها سپرده ها نمی باشند. در تایید فروض در نظر گرفته شده، بانكها می بایست تحلیل واریانس را حداقل هر 6 ماه یكبار به كار ببرند، چر
ا كه اگر این فروض طی یك دوره زمانی به طور مناسب تنظیم شده باشند، پیش بینی جریان های آتی وجوه به واقعیت نزدیكتر خواهد بود (تریپ،2002، 49) .
3-7-2- مدیریت دسترسی به بازاریكی دیگر از اجزاء مدیریت نقدینگی، ارزیابی دسترسی به بازار و درك گزینه های مختلف تامین وجوه می باشد. به زبان ساده تر، یك بانك نیازمند درك این موضع است كه انتظار دریافت چه میزان وجه از بازار، هم در شرایط عادی و هم در شرایط نامطلوب را خواهد داشت. در این خصوص ایجاد ارتباط مداوم و پایدار با عرضه كنندگان منابع وجوه و نیز متنوع نمودن منابع مورد استفاده، بخش جدایی ناپذیری از مدیریت دسترسی به بازار را شكل می دهد. تمركز در منابع مالی، ریسك نقدینگی بانك را افزایش داده و در نتیجه برای بررسی میزان كفایت تنوع بدهی ها (منابع تامین مالی)، بانك نیازمند آزمون سطح اتكاء به منابع مالی خاص، درخصوص نوع ابزار، ماهیت عرضه كننده وجوه و ویژگی های جغرافیایی بازار می باشد.
4-7-2- برنامه ریزی احتیاطیبه منظور برخوردار بودن از یك چارچوب مدیریت ریسك نقدینگی جامع و فراگیر، بانكها می با
یست برنامه ای جهت تامین منابع مالی از خارج بانك در شرایط بحرانی داشته باشند. چنین برنامه ای شامل مجموعه ای از سیاست ها و روشهای تامین به موقع منابع با یك هزینه معقول برای بانك می باشد. در واقع یك برنامه احتیاطی، پیش بینی جریان وجوه آتی و تامین منابع بانك تحت
سناریوهای بازار منجمله رشد سریع دارایی ها یا كاهش سریع بدهی ها می باشد. هرچه اتكاء بانك به سپرده های اصلی به عنوان یك منبع با ثبات مالی كمتر و اتكاء به منابع ثانویه مالی بیشتر باشد، نیاز به برنامه احتیاطی برای این نوع بانكها بیشتر و حیاتی تر می باشد.
برنامه های احتیاطی موثر پاسخگوی دو سوال اساسی زیر باشد:آیا مدیریت بانك برای اداره بحران دارای استراتژی می باشد؟آیا مدیریت بانك روشهای جایگزین برای دستیابی به وجوه در شرایط اضطراری دارد؟همچنین یك برنامه احتیاطی می بایست معتبرترین برآوردهای مدیریتی از تغییرات ترازنامه ای كه ممكن است ناشی از یك رویداد نقدینگی یا وضعیت اعتباری بانك باشد را فراهم نماید. در واقع یك برنامه احتیاطی در صورتی كه به درستی تدوین شده باشد، می تواند این اطمینان را در بانكها ایجاد نماید كه آنها می توانند به طور موثری نوسان های عادی و غیرعادی نقدینگی را مدیریت نمایند. یك برنامه احتیاطی می بایست موقعیت تأمین منابع مالی بانك را در دوره تغییرات موقتی و دائمی (بلندمدت) نقدینگی پیش بینی نموده و تمامی منابع تامین وجوه بانك را به روشنی و با درنظر گرفتن اولویت های زیر مشخص، كمی و رتبه بندی نماید:– كاهش میزان دارایی ها– اصلاح ساختار بدهی ها– استفاده از گزینه های دیگر برای كنترل تغییرات ترازنامه– اولویت بندی دارایی های قابل فروش– در این خصوص بانكها تمام دارایی های ترازنامه را بررسی نموده و دارایی هایی را كه كمترین زیان را به ارتباطات تجاری و اعتبار بانكها وارد نماید، انتخاب می کند (تریپ،2002، 51) .
8-2- وظایف مدیر نقدینگی1- سیاست گذاری نقدینگی؛ تعیین سیاستها و خطوط کلی راجع به همه فعالیتهای مرتبط با نقدینگی2- برنامه ریزی نقدینگی؛ تدوین برنامه نقدینگی بر اساس راهبردها و تهیه و بازنگری بودجه نقدی3- مدیریت تأمین منابع مالی مورد نیاز؛ تأمین منابع مورد نیازبرای تداوم عملکرد سازمان4- مدیریت سرمایه گذاری(به کار گیری) نقدینگی در دسترس؛ بهره گیری سریع از وجوه نقد مازاد در راستای حداکثر سازی سود سازمان5- مدیریت دریافتها و پرداختها؛ اطمینان از تحقق به موقع ورودی ها و خروجی ه
ای نقدینگی بر اساس بودجه نقدی6-مدیریت اندوخته نقدینگی؛ به روز رسانی نقدینگی احتیاطی لازم برای جلوگیری از مواجهه با کسری نقدینگی
9-2- خط مشی هایی برای مدیریت نقدینگی
در مورد مساله نقدینگی بانك چندین راهبرد عمده مورد استفاده قرار گرفته است:1- مدیریت نقدینگی دارایی ها2- مدیریت بدهی ها3- مدیریت متوازن نقدینگی(روز،1999،352) .
1-9-2- خط مشی مدیریت نقدینگی دارایی هامدیریت دارایی ها واژه ای است كه به تخصیص منابع به انواع سرمایه گذاری ها، اطلاق می شود. كه در مورد بانكها به معنای توزیع وجوه نقد، میان اوراق بهادار، سرمایه گذاری ها و سایر دارایی ها است (رید و گیل ،1999،100) . در بانكهای كوچك وجوه نقد ناشی از سپرده های مشتریان است كه در مجموع، منبعی كم نوسان و پایدار می باشد و دارایی های این گونه بانك ها عمدتاً وام های پرداخت شده به شركت های كوچك و متقاضیان مسكن است. وجوه اضافی عمدتاً در دارایی هایی همچون وجوه استقراضی بانك مركزی و اوراق قرضه دولتی سرمایه گذاری می شود كه نقدینگی به وسیله آنها تأمین می شود.در مورد مدیریت نقدینگی دارایی ها، سه تئوری وجود دارد كه به اختصار به شرح آنها می پردازیم.
1-1-9-2- تئوری وام تجاری بر اساس تئوری سنتی وام تجاری، بهترین دارایی بانكها، وام های كوتاه مدت و خودنقد شونده هستند كه برای تأمین سرمایه در گردش پرداخت می شوند. در این تئوری وام ه
ای سررسید شده باید به طور خودكار منابع لازم برای برآورد نیازهای نقدینگی را فراهم نماید(ودورت،1968، 67-66) .
2-1-9-2- تئوری تبدیل پذیری مهم ترین تعریف تئوری تبدیل پذیری، نگهداری دارایی های نقد بیشتر به صورت وجوه نقد یا اوراق بهادار قابل فروش است كه در صورت نیاز به نقدینگی، دارایی های موردنظر تا ب
رآورده شدن كلیه تقاضاهای وجوه نقد، فروخته می شود. در این راهبرد وجوه نقد از تبدیل دارایی های غیرنقد حاصل می شود(روز،1999،353-352) .
3-1-9-2- تئوری درآمد مورد انتظار طرفداران تئوری درآمد مورد انتظار معتقدند كه پرداخت اكثر وامهای بلندمدت تجاری و مصرفی بر مبنای جریان درآمد مورد انتظار حاصل از بازپرداخت وام ها انجام می شود. جریان حاصل از وصول وامها، منابع جدیدی را برای تامین كمبود منابع و تقاضاهای وام مشتریان جدید فراهم می سازد(همان منبع،67-66) .
4-1-9-2- عوامل موثر در مدیریت دارایی هاعوامل زیر در مدیریت دارایی ها تأثیرگذار هستند:1- بانكها تحت كنترل شدید قانونی قرار دارند و مدیریت منابع باید در چارچوب قوانین ومقررات وضع شده توسط مراجع قانونی و ناظر، انجام شود.2- روابط هر بانك با مشتریان سپرده گذار و اعتباری خود بر مبنای اعتماد متقابل است.3- سهامداران بانكهای تجاری همانند سایر سرمایه گذاران، نرخ بازدهی انتظار دارند كه با ریسك سرمایه گذاری، متناسب و با نرخ بازدهی سایر سرمایه گذاری ها
ی مشابه، قابل مقایسه باشد.رابطه میان ریسك دارایی ها و نرخ بازده مورد انتظار در آن به صورت مثبت می باشد، بنابراین بانكی كه سرمایه گذاری یا پرداخت وام با بازده مورد انتظار بالا انجام می دهد، باید ریسك بیشتری نیز بپذیرد. اهداف سپرده گذاران و سهامداران بانك تا اندازه ای با همد
یگر در تعارض است. در تقابل اجتناب ناپذیر میان نقدینگی ضروری و میزان سوددهی مطلوب كه در هریك از معاملات مالی بانك پیش می آید، این تعارض نمایان می
شود(رید و گیل ،1999،113-112) .
5-1-9-2- ویژگی های دارایی های نقددارایی هایی نقد محسوب می شود كه:1- دارای بازاری آماده برای فروش باشند به طوری كه بدون تاخیر قابل تبدیل به نقد باشند.2- تا حد قابل قبولی ثبات قیمت داشته، بدون كاهش ارزش قابل توجه قابلیت فروش یا تبدیل به وجه نقد را داشته باشند.3- باید برگشت پذیر باشند به طوریكه سرمایه گذار بتواند با كمترین ریسك زیان، سرمایه گذاری اصلی خود را بازیافت نماید.از جمله دارایی های نقد رایج در بانكها اوراق قرضه، استقراض وجوه دولتی، سپرده های دیگر بانكها، اوراق قرضه شهرداری ها، اوراق بهادار ادارات و سازمان های دولتی، حواله های بانكی و وام های ارزی است(روز،1999،353-352) .
2-9-2- خط مشی مدیریت بدهی هامدیریت بدهی ها به معنای استفاده از وجوه استقراضی برای پاسخگویی به تقاضاهای نقدینگی مورد انتظار است. استقراض چندین مزیت دارد. برخلاف روش ذخیره نقدینگی كه باعث كاهش بازدهی بالقوه بانك می شود، بانك در مواقع نیاز می تواند استقراض كند و به بانك این امكان را می دهد كه درصورت رضایت از میزان فعلی دارایی های سرمایه ای، پرتفوی دارایی های خود را بدون تغییر نگهداری كند(روز،1999،354) .منابع تأمین نقدینگی در این خط مشی عبارتند از: گواهی های سپرده های قابل انتقال عمده (بالای 000/100 دلار)، استقراض وجوه دولتی، قراردادهای بازخ
رید، استقراض از منابع خارجی، استقراض از بانك مركزی ، انتشار اسناد سرمایه ای، افزایش سهام سرمایه ای، استقراض از بازارهای پولی دیگر كشورها(ودورت،1968، 67-66) .داشتن توانایی مستمر برای استقراض، اساسی ترین نكته در مدیریت بدهی هاست. بنابراین حیاتی ترین دارایی بانكهای بزرگ، قدرت اعتباری (داشتن صلاحیت اعتباری) آنهاست.
3-9-2- روش های مدیریت نقدینگی متوازن (دارایی ها و بدهی ها)ریسك ذاتی مربوط به استقراض نقدینگی و هزینه های نگهداری نقدینگی به صورت دارایی، بانك را به انتخاب روشی وا می دارد كه از هر دو روش مدیریت دارایی ها و مدیریت بدهی ها استفاده كند. در این روش برای برخی از تقاضاهای مورد انتظار، نقدینگی به صورت دارایی (بیشتر به صورت اوراق بهادار قابل فروش و سپرده نزد سایر بانكها) نگهداری می شود. در حالیكه به منظور تأمین پشتوانه برای سایر نیازهای نقدینگی پیش بینی شده، برای دریافت حد اعتباری از سایر بانكهای طرف معامله یا سایر موسسات تأمین وجوه، تدابیری را از قبل اتخاذ می كنند(ودورت،1968، 356) .
4-9-2- عوامل موثر بر انتخاب راهبرد
انتخاب راهبرد از بین راهبردهای مدیریت دارایی ها، مدیریت بدهی ها و مدیریت متوازن، به چندین عامل از جمله اندازه موسسه، ثبات مالی و نوع صنعت آن موسسه و میزان ریسك و بازده مورد انتظار مدیران و صاحبان آن بستگی دارد.10-2- انواع نیازهای نقدینگینیازهای نقدینگی بانك از لحاظ مدت طبق استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی به دوره های یكماهه، 1 تا 3 ماهه، 3 ماهه تا یكساله، یكساله تا پنج ساله و بالای پنج سال تقسیم بندی می شود كه به منظور ثبات درآمد و حفظ ارزش سرمایه لازم است تا همواره درخصوص متعادل سازی خالص شكاف نقدینگی در تمام دوره های زمانی، برنامه ریزی ها و اقدام های منطقی انجام می شود (کوپر ،2004، 28) .
اما نیازهای نقدینگی كه در سیستم های پرداخت مطرح می شود از جمله نیازهای بسیار كوتاه مدت است كه تأمین آنها ابزارهای خاص خود را می طلبد.
1-10-2- نیاز نقدینگی سپرده گذارانبه دلیل بی ثبات بودن سپرده ها بانكها تحت مجموعه ای از الزام های نقدینگی فعالیت می نمایند. نقدینگی، علاوه بر الزام ها، از انتظارات سپرده گذاران نیز تاثیر می پذیرد.
2-10-2- نیاز نقدینگی وام گیرندگانبیشترین درآمد بانكها از وام ها حاصل می شود از اینرو این موسسات برای جذب مشتریان وام گیرنده، تلاش می كنند. یك وام دهنده در چارچوب استانداردهای اعتباری باشد. بنابراین، بانكها برای حفظ اعتماد مشتریان خود، باید قادر به تهیه وجوه نقد برای پرداخت انواع وام ها بوده و توان نقدینگی خود را حفظ كنند(گاردنر،1994، 347) .
3-10-2- ذخیره قانونیذخیره قانونی باید به صورت وجه نقد در خزانه یا به صورت سپرده در نزد بانك مركزی نگهداری شود. از آنجاكه به كسر ذخیره قانونی جریمه و به اضافه آن هیچ سودی تعلق نمی گیرد، بنابراین باید تا حد ممكن، میزان ذخیره قانونی خود را به طور دقیق برآورد كرد.
11-2- تقاضا و تأمین نقدینگینیاز بانك برای نقدینگی (وجوه نقد قابل مصرف فوری) میتواند در چارچوب عرضه و تقاضا مورد بررسی قرار گیرد. چه فعالیتهایی باعث افزایش تقاضای نقدینگی در بانك میشود؟ و به پشتوانه چه منابعی، بانك در مواقع نیاز به وجوه نقد میتواند نقدینگی تأمین نماید.در اغلب بانكها بیشترین فشار تقاضا برای وجوه قابل مصرف از دو عامل ناشی میشود: 1- برداشت از سپردهها توسط مشتریان 2- درخواست اعتبار مشتریانی كه بانك مایل به حفظ آنهاست. این تقاضا ممكن است ناشی از درخواستهای جدید وام، تمدید قراردادهای سررسید شده یا در ادامه خط مشیهای اعتباری موجود باشد. عامل دیگر فشار بر تقاضای نقدینگی بانك ناشی از پرداخت تعهدات مربوط به وامهای دریافتی از سایر بانكها یا بانك مركزی است. همچنین پرداخت مالیات بر درآمد و پرداخت سود سهام نقدی به سهامداران بانك موجب افزایش در تقاضای وجوه نقد قابل مصرف میشود. برای پاسخ دادن به تقاضاهای نقدینگی مذكور بانكها میتوانند چندین منبع تأمین نقدینگی بالقوه را مشخص كنند. مهمترین منبع در حالت عادی دریافت سپردههای مشتریان جدیدی است كه به تازگی افتتاح حساب مینمایند و یا سپردههای جدیدی را جایگزین سپردههای موجود میكنند.دومین عامل مهم تأمین نقدینگی بانك، بازپرداخت وامها توسط مشتریان است كه منابع ج
دیدی را برای تأمین نیازهای نقدینگی فراهم میكند. فروش داراییهای بانك، بویژه اوراق بهادار سریع المعامله موجود در پرتفوی سرمایهگذاری بانك نیز از منابع تأمین نقدینگی بانك به شمار میرود. همچنین جریان ورودی وجوه نقد از درآمد ناشی از ارائه خدمات غیر سپردهای و استقراض
از بازار پولی نیز حاصل میشود.جدول1-2منابع تقاضا و تأمین نقدینگی در بانكتقاضای نقدینگی بانك ناشی از: تأمین وجوه نقد حاصل از:برداشت از سپردهها توسط مشتریان ورود سپرده مشتریانپرداخت تسهیلات به مشتریان خوب درآمد حاصل از خدمات غیرسپردهایبازپرداخت استقراضهای غیرسپردهای بازپرداخت وام توسط مشتریانپرداخت هزینههای عملیاتی و مالیات فروش داراییهای بانكپرداخت سود سهام نقدی به سهامداران استقراض از بازار پولی
وضعیت نقدینگی خالص در زمان (t) به شرح زیر است: ) (L t = وضعیت نقدینگی خالص در زمان+ درآمد حاصل از ارائه خدمات غیر سپردهای + ورود سپردهها (جریان ورودی)– استقراض از بازار پولی + فروش داراییهای بانك + بازپرداخت وام مشتریان – درخواستهای وام قابل قبول – برداشت سپرده (جریان خروجی)
– هزینههای عملیاتی و مالیات – بازپرداخت وامهای دریافتی از سایر بانكها سود سهام پرداختی به سهامداران بانك
عوامل مختلف عرضه و تقاضای نقدینگی در كنار هم وضعیت خالص نقدینگی بانك را مشخص میكند. زمانی كه تقاضای نقدینگی بیش از تأمین آن باشد (Lt < 0) مدیریت باید برای تأمین كسری نقدینگی تصمیم بگیرد كه كی و از كجا باید وجوه نقد اضافی را تأمین كند؟ در حالت دیگر، در هر لحظه كه مجموع تأمین نقدینگی بانك بیش از تقاضای آن باشد (Lt > 0) مدیریت باید در مورد نقدینگی اضافی تصمیم بگیرد كه برای كسب سود، این وجوه نقد اضافی را تا زمان تقاضاهای آتی كی و در كجا سرمایهگذاری كند.
نقدینگی از بعد زمانی بسیار حساس است. برخی از نیازهای نقدینگی بانك فوری و برخی از نیازهای آن آتی هستند. برای مثال فردا ممكن است سررسید مبلغ عمدهای از گواهیهای سپرده باشد و مشتریان ممكن است قصد برداشت این سپردهها را داشته باشند و نخواهند كه سپرده جدیدی را افتتاح كنند برای پاسخگویی به اینگونه فشارهای نقدینگی قریب الوقوع باید از منابع وجوه نقدی همچون دریافت وام از بانكهای دیگر استفاده نمود كه فوراً میتوان به آن دسترسی پیدا كرد. نیازهای نقدینگی بلندمدت تر از عوامل فصلی دورهای و بنیادی ناشی میشود. برای مثال معمولاً تقاضاهای وجوه نقد در تابستان و پاییز بیشتر است كه مقارن با برنامهریزی مشتریان برای سفر و همچنین بازگشایی مدارس است. در صورت انتظار داشتن نیازهای نقدینگی بلندمدتتر، مدیریت بانك میتواند برای تأمین وجوه نقد مورد نیاز آتی از منابع جایگزین مختلفی همچون فروش داراییهای نقد انباشته، تبلیغ گسترده بانك برای سپردههای جاری و سایر خدمات یا مذاكره با بانكهای دیگر برای دریافت وام بلندمدت، استفاده كند (رز،1999،349) .البته لازم نیست كه تمامی تقاضاهای نقدینگی بانك با فروش دارایی ها یا استقراضهای جدید تأمین شود. برای مثال ممكن است ورود سپردههای جدید یا بازپرداخت وامها توسط مشتریان درست در زمان نیاز به وجوه نقد اضافی انجام شود.
اما زمانبندی در مدیریت نقدینگی بسیار حساس است و بانكداران باید با دقت برنامهریزی كنند كه چه قدر، كی و از كجا منابع لازم میتواند تأمین شود. بسیاری از مشكلات نقدینگی بانك به مسائل خارج از بانك مربوط میشود كه ناشی از فعالیتهای مشتریان است. در نتیجه مشكلات نقدینگی مشتریان به بانكهای آنان منتقل میشود. برای مثال اگر شركتی مانده وجوه نقد پایینی
داشته باشد نسبت به دریافت وام یا برداشت از سپردههای خود اقدام خواهد كرد كه در هر دو حالت بانك آن شركت به وجوه نقد اضافی نیاز پیدا میكند. مدیریت نقدینگی را میتوان بطور خلاصه به شرح زیر توصیف كرد: 1- بندرت تقاضاهای نقدینگی در هر لحظه از زمان با تأمین نقدینگی برابر است و بانك همواره با كسری یا مازاد نقدینگی مواجه است. 2- تعاملی بین نقدینگی و سوددهی وجود دارد. اگر برای برآورد تقاضاهای نقدینگی، بیشتر منابع بانك بصورت آماده نگاهداری شود (در صورتی كه سایر عوامل ثابت در نظر گرفته شود) سوددهی مورد انتظار بانك، كاهش خواهد یافت. تأمین نقدینگی كافی مسأله روزمره و مستمر برای مدیریت بانك است كه همواره بطور ضمنی بر سودآوری بانك تأثیر عمدهای دارد. اتخاذ تصمیمات مربوط به مدیریت نقدینگی جدا از سایر بخشها و دوایر بانك قابل انجام نیست. علاوه بر این، حل مسأله نقدینگی، هزینههایی برای بانك در بر دارد از جمله هزینه بهره وجوه استقراضی، هزینه زمان و پول مربوط به یافتن نقدینگی كافی، هزینه فرصت درآمدی كه بخاطر فروش دارایی هایی كه برای تأمین نیازهای نقدینگی بانك از آن صرف نظر میشود. واضح است كه مدیریت باید فوریت نیازهای مؤسسه را در مقابل این هزینهها مورد سنجش قرار دهد. اگر بانكی با نقدینگی اضافی مواجه شود، مدیریت باید بلافاصله نسبت به سرمایهگذاری وجوه اضافی اقدام كند تا از وقوع هزینه فرصت وجوه بلا استفاده كه هیچ بازدهی برای بانك ندارد جلوگیری شود. از جنبه بهتر دیگر و با اندكی تفاوت میتوان گفت كه مدیریت نقدینگی بانك با ریسكهایی از جمله ریسك تغییر نرخ بهره و ریسك كمبود نقدینگی مواجه میشود اگر نرخ بهره افزایش یابد، ارزش داراییهای مالی مانند اوراق قرضه دولتی، كه بانك برای تحصیل وجوه نقد قصد فروش آنها را دارد، كاهش مییابد. همچنین تحصیل وجوه نقد از طریق استقراض، هزینه بیشتری به اندازه افزایش نرخ بهره خواهد داشت. و برخی از اشكال نقدینگی استقراض شده به مدت طولانی در دسترس بانك نخواهد بود. اگر قرض دهنده حس كند كه بانك نسبت به گذشته دارای ریسك بیشتری شده است، نرخ بالاتری را اعمال خواهد كرد و برخی از وام دهندگان از پرداخت وام خودداری خواهند كرد.
12-2- اولویت های تخصیص منابع1-12-2- ذخایر اولیه
اولین اولویت در تخصیص منابع، برای دارایی هایی است كه برای تامین فوری وجوه نقد، برای پاسخگویی تقاضاهای برداشت از سپرده ها و برآورد تقاضاهای وام، مورد استفاده قرار می گیرد (رید و گیل ،1999، 118) . این اقلام شامل حساب بانك نزد بانك مركزی، مانده سپرده های موجود نزد بانكهای تجاری، وجوه نقد خزانه و اقلام در جریان وصول است(گاردنر،1994،358) .
2-12-2- ذخایر ثانویهدارایی های شبه نقد با درآمدزایی بالاتر، مانند اوراق بهادار هستند كه برای پوشش كوتاه مد
ت نقدینگی نگهداری می شوند و علاوه بر كمك به توان سودآوری بانك، با كمترین تاخیر و ریسك زیان، قابل تبدیل به نقد هستند(گاردنر،1994، 118) .
3-12-2- ذخایر ثالثیه سرمایه گذاری های بلند مدت دیگری كه نقدینگی بالقوه را تامین می كنند برای ذخایر ثالثیه درنظر گرفته می شوند (همان منبع،358) .
1-3-12-2- پرتفوی اوراق بهادار به عنوان یک منبعمدیریت پرتفوی اوراق (مخصوصاً انتخاب یک ترکیب بهینه از بین وجوه نقد و دارائی هایی با درآمدزایی بیشتر) یکی از اجزای جدایی ناپذیر مدیریت نقدینگی است(همان منبع،358) .
2-3-12-2- سرمایه گذاری در اوراق بهادار قابل فروشبرای تعیین میزان دارائی های نقدی که لازم است در اوراق بهادار قابل فروش سرمایه گذاری شود باید به چند عامل توجه شود: 1- سود قابل دریافت طی دوره تملک مورد نظر 2- هزینه معاملات مربوط به خرید و فروش اوراق بهادار 3- دامنه تغییر پذیری جریانهای نقدی در واحد تجاری.
3-3-12-2- روش انتخاب اوراق بهادارپس از انجام تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری وجوه نقد مازاد در اوراق بهادار باید با توجه به عواملی همچون ریسک ناتوانی صادر کننده در انجام تعهدات، قابلیت فروش، تاریخ سررسید
و نرخ بازدهی، نوع اوراق بهاداری که در پرتفوی قرار می گیرد، تعیین شود(مویر ودیگران،2001، 146) .
13-2- مدیریت منابع بانک ها1-13-2- روش ادغام وجوهدر این روش کلیه تعهدات بانک (طرف بدهی و سرمایه) به عنوان یک منبع اصلی وجوه تل
قی می-شود. البته از آنجا که این روش یکی از قدیمی ترین روشهای مدیریت وجوه بانک به شمار می¬رود و در زمان ابداع آن (دهه1930) هنوز مدیریت تعهدات مدرن شکل نگرفته بود. بانکداران و به کارگیرندگان این مدل بر عقیده بودند که تمامی منابع آنها به وسیله عواملی تعیین می¬شوند که خارج از عهده و کنترل بانک آنها است (مثل عوامل بازار و دیگر عامل های فعال در کل اقتصاد).قابل ذکر است که این روش، یک روش غیر علمی و وابسته به تجربیات و ارزیابی ها و پیش بینی های مدیریت می¬باشد. البته در بعضی موارد این کار به وسیله تحلیل نسبتها انجام می¬پذیرد. بدین صورت که یک سری نسبتهای مالی در موسسات مشابه محاسبه شده به عنوان استاندارد یا عرف صنعت در دیگر موسسات به کار گرفته می¬شوند.در این روش تمام منابع به صورت یک منبع عمده وجوه تلقی می¬شوند. مدیریت ابتدا نیاز خود به نقدینگی را برآورد خواهد کرده و قسمتی از این ادغام وجوه را به نقدینگی اختصاص خواهد داد که شامل: وجوه نقد، حساب بانک ها، حساب بانک مرکزی و ذخیره قانونی است.تخصیص بعدی از منابع بانک به اوراق بهادار و اسناد قابل معامله خواهد بود. این گونه اختصاص منابع برای آن مقدار از نقدینگی است که به لحاظ ریسکی بودن قابل سرمایه گذاری در فرصت های درازمدت نباشند.تخصیص بعدی منابع از مجموع یا ادغام وجوه به تسهیلات بانکی و وامها خواهد بود. البته در این روش مشخص نمی¬گردد که چند درصد از کل منابع باید به استفاده خاصی تخصیص داده شود. در این خصوص، همانگونه که قبلاً اشاره شد، یا مدیریت باید تصمیم گیری کند و یا اینکه به الگوی خاصی در صنعت بانکداری توجه شود.
نمودار1-2روش ادغام وجوه(منابع بانک)
بعد از برطرف نمودن نیازهای مالی مشتریان و متقاضیان تسهیلات بانکی، قسمتی از منابع وجوه هم صرف سرمایه گذاری در اموال خود بانک خواهد شد که نوعی سرمایه گذاری در خود بانک محسوب می¬شود.معایب این رویکرد به اختصار به شرح زیر است:– روش خاصی برای محاسبه میزان نقدینگی بانک ارائه نمی¬کند.– هیچ توجهی به نامطمئن بودن سپرده های اشخاص ندارد.
– به این مسأله توجهی ندارد که تسهیلات بانکی خود می¬توانند منبع نقدینگی برای بانک باشد.– از آنجا که اوراق خزانه باید به صورت ذخیره قانونی سپرده های دولت ینگهداری شوند از درجه نقدینگی آنها می¬کاهد.– به نقش تعاملی دارائی ها و بدهی ها در به وجود آوردن نیازهای فعلی نقدینگی توجهی نمی¬شود (عرب مازار و قنبری، 1379، 128-130)1
2-13-2- روش تبدیل وجوهدر سالهای 60-1950 به خاطر ظهور موسساتی مالی غیر بانکی، ساختار تعهدات بانک های تجاری دچار تحولات عمده ای گردید. نوآوریهای متعدد در منابع وجوه برای بانک های تجاری نظیر گواهی سپرده، یورو- دلار، ذخایر نزد بانک مرکزی و غیره، اجرای عملی روش ادغام وجوه را تقریباً غیر ممکن نمود. در این شرایط غیر عقلانی بود که تمامی منابع بانک می¬باید صورت یک منبع تلقی شوند، زیرا هر کدام از منابع از ثبات و درجه فرار بودند خاصی برخوردارند. بنابراین نمی¬توان همه منابع را یکسان به مصرف رسانید. وجه تمایز این رویه در آن است که هر منبع را به تنهایی مورد ارزیابی قرار می¬دهد. مثلاً منابع سپرده های جاری که از نرخ ذخیره قانونی بالاتری برخوردار بوده و گردش زیادی دارد را نمی¬توان مثل وجوهی که از اعتبارات و وامهای دولتی بدست آمده به مصرف رسانید.در کلام دیگر، تصمیم های «نقدینگی- سودآوری» در بانک ها برای هر منبع وجوه جداگانه اتخاذ می¬شود گو اینکه هر کدام به صورت یک بانک کوچک عمل می¬کنند. نحوه جریان کار این روش در شکل 2-2 نشان داده شده است. نمودار2-2روش تبدیل وجوه
(منابع بانک)
معایب مدل تبدیل وجوه به اختصار عبارتند از:– تصمیم های نقدینگی بر اساس گردش کاری سپرده ها گرفته می¬شود، در صورتی که این تصمیم باید نوسان و درجه فرار بودن آنها را هم لحاظ کند. برآورد بیش از حد نقدینگی مورد نیاز باعث کاهش در سودآوری بانک خواهد شد.– «پورتفوی» تسهیلات اعطائی کاملاً غیر نقد تلقی می¬شود، در صورتی که همین سرمایه گذاری می¬تواند از طریق وصولی ها، منبع خوبی برای تأمین نقدینگی باشد.– در این روش نمی¬توان یک هدف مشخص و تعریف شده ای را برای بانک مشاهده نمود.– در این مدل فرض شده است که تصمیم های دارائی ها و بدهی ها مستقل از همدیگر هستند. برای مثال آن دسته از حسابهای بسیار مهم مثل حسابهای بین بانکی و روابط اعتباری
آنها، عملاً نشان داده نشده است(عرب مازار و قنبری، 1379، 132-130)1
3-13-2- روش برنامه ریزی خطی برنامه ریزی خطی یک روش ریاضی، برای انتخاب مقادیر بهینه متغیرهای تابع هدف، مشروط بر مجموعه ای از قیدهای تعریف شده یا از پیش تعیین شده می¬باشد.در خصوص بحث مدیریت وجوه بانک، با برنامه ریزی خطی می¬توان مشخص نمود که مقادیر سرمایه گذاری ها و تسهیلات اعطایی بانک چه اندازه باشند تا بیشترین سود را برا
ی بانک حاصل نمایند، مشروط بر اینکه قیدهای نقدینگی و ضوابط قانونی رعایت شوند.در این روش، مسأله مدیریت دارایی ها و بدهی ها با هم ادغام شده و هر دو محدودیت نقدینگی و سودآوری، مد نظر قرار می گیرد و یكی از روشهای استاندارد محاسبه مانند الگوریتم سیمپلكس، استفاده می شود تا تركیب بهینه عناصر تحت كنترل تصمیم گیرنده، مشخص شود (همان منبع، 133)2
4-13-2- مدیریت تعهداتدر دو مدل اول منابع تأمین کننده وجوه بانک به صورت عاملهای خارحی در تصمیم گیریهای مدیریت منابع بانک فرض شده اند. در واقع این روشها سعی در تخصیص منابع داده شده ای را برای سرمایه گذاری های مختلف دارند.در این قسمت سعی می¬شود فرضیه جذب کورکورانه سپرده ها کنار گذاشته شود. در این مدل بحث از وجوه خریداری شده برای نگهداری یا حفظ پایه دارایی های بانک است.طرفداران این روش عقیده دارند که بانک می¬تواند اندازه پورتفوی خود را از طریق خرید منابع یا گرفتن اعتبار در بازارهای مالی نگهداری کند و یا حتی افزایش بدهد. دلیل به وجود آمدن این نظریه در سالهای 1960 به بعد فشار بی وقفه و تقاضای مستمر بر توصعه تسهیلات بانکی بوده است.دلایلی که باعث می¬شود بانک ها بدنبال منابع جدید برای سرمایه در گردش خود باشند به شرح زیر است: – بی کشش بودن عرضه منابع فعلی
– دسترسی محدود به منابع جدید و – ضرورت حفظ روابط با مشتریان و مسائل اجتماعی- سیاسی.مدل مدیریت تعهدات خود دو صورت عمده اعمال می¬شود. این دو روش عبارتند از: مدیریت تعهدات نقدینگی و مدیریت تعهدات جامع(عرب مازار و قنبری، 1379، 134)1
1-4-13-2- مدیریت تعهدات نقدینگیدر این روش منابع بدست آمده و تعهدات ایجاد شده فقط برای رفع نیازهای فوری و کوتاه مدت نقدینگی به کار می¬روند. در این روش تکیه بر تعهدات و وجوه کوتاه مدت است که بتوانند به کمک نقدینگی و دارائی های شبه نقد بانک گرفته شوند تا بانک بتواند جوابگوی برداشتهای مشتریان از سپرده هایشان و تقضاهای جدید تسهیلات باشد. نمودار زیر نمونه ای از مدل مدیریت تعهدات نقدی را نشان می¬دهد (همان منبع، 135)2 نمودار3-2مدیریت تعهدات نقدینگی
2-4-13-2- مدیریت تعهدات جامعدر این روش بانک سعی دارد با استفاده از وجوه خریداری شده (و یا با ایجاد تعهدات) حجم دارایی های خود را به صورت مستمر و دائمی گسترش دهد. در شکل زیر این مدل به تصویر کشیده شده است.نمودار4-2 مدیریت تعهدات جامعطرف دارایی ها طرف بدهی ها1- نقدینگی2- اوراق بهادار3- تسهیلات اعطایی4- سرمایه گذاری و مشارکتها5- دارایی های ثابت و اموال 1- سپرده های جاری2- سپرده های مدت دار3- اعتبارات غیر سپرده ای کوتاه مدت4- وام و اعتبار دریافتی5- سرمایه سهام داران
انگیزه به کارگیری این روش مدیریت آنست که بانک ها می¬خواهند حجم دارایی های سودآور خود را افزایش بدهند و در نتیجه سود حاصله از عملیات بانک را افزون تر نمایند.آنچه برای اجرای این روش مورد نیاز است وجود یک بازار کارآمد وجوه با مشارکت کنندگان کافی و وجوه کافی است، به گونه ای که فعالیت های یک بانک به تنهایی نتواند تغییری در قیمت وجوه به وجود آورد.در نتیجه موفقیت این روش به موجود بودن و کشش دار بودن عرضه وجوه بستگی دارد. یعنی ریسک موجود بودن و در دسترس بودن وجوه باید بسیار کم باشد تا بتوان این روش را در مدیری
ت منابع به کار گرفت. به بیان دیگر، اگر عرضه وجوه زمانی نایاب و بی کشش شود ممکن است تمام ساختار مدیریت تعهدی بانک بهم بریزد.
5-13-2- فروش وام و احیاء مدیریت دارایی هاوثیقه گذاری، رویکردی نوین و تحول جدیدی در بانکداری می¬باشد که دراین روش سعی می¬شود تسهیلات و وامهای داده شده را به صورت اوراق بهادار درآورده، مجدداً آنها را بین سرمایه گذاران به فروش رساند. مثلاً اگر بانک تسهیلاتی را در اختیار یک واحد تولیدی گذاشته است با ارزیابی های مناسب و حذف عملی ریسک، می¬تواند بازپرداخت اقساط آنرا هم دایر نموده و اوراق مالکیت این وامها را مجدداً در مقابل دریافت منابع واگذار نماید. از این طریق وظیفه بانک به عامل بودن و یافتن فرصت های سرمایه گذاری ختم می¬شود و فقط کارمزدهای مربوطه را دریافت نموده و همزمان حجم دارایی های خود را افزایش می¬دهد. در این روش، بانک می¬تواند اوراق مشارکت یا اوراق تعهدی انتشار داده و بفروش برساند که پشتوانه آنها تسهیلات مشارکت مدنی، تسهیلات فروش اقساطی و سایر تسهیلات عقود بانکی باشد. نکته مهم این است که وثیقه گذاری و فروش مجدد وام ها و اعتبارات یک بار دیگر توجه مدیریت را از طرف بدهی ها به طرف دارایی ها معطوف می¬دارد.
14-2- پردازش های درونی سیستم مدیریت نقدینگیسیستم مدیریت نقدینگی از سه پردازش درونی تشکیل شده است:1- پردازش برنامه ریزی نقدینگی2- پردازش مدیریت دریافتها و پرداختها3- پردازش مدیریت اندوخته نقدینگی
1-14-2- پردازش برنامه ریزی نقدینگیبرنامهریزی جریان نقدینگی باید به گونهای انجام شود که منابع نقدینگی سازمان در آینده، بیشتر از مصارف نقدینگی بوده و سازمان همواره جریان مثبت نقدینگی داشته باشد. عناصر اصلی پردازش برنامهریزی جریان نقدینگی عبارتند از:بودجهبندی نقدینگیپیشبینی جریان نقدینگیكنترل جریان نقدینگی
1-1-14-2- بودجه بندی نقدینگی تمرکز اصلی در بودجهبندی جریان نقدینگی، شناسایی موقعیت سازمان ازنظر نقدینگی است. فرآیند بودجهبندی نقدینگی، اگر بصورت مناسب انجام شود، سازمان را در مدیریت جریان نقدینگی خود بسیار کمک میکند. بودجه جریان نقدینگی، دریافتها، پرداختها و همچنین زمان و
رود و خروج نقدینگی را براساس برنامه سازمان مشخص میكند.
نكته قابل توجه این است كه جریانهای نقدینگی شناسایی شده در بودجه نقدی، صرفاً بر اساس برنامههای تدوین شده تعیین میگردند. براین اساس، برخی از ورودیها و خروجیهای نقدینگی با تكیه بر برنامههای تدوین شده قابل شناسایی هستند. برای مثال، جریانهای نقدینگی ناشی از اعطای تسهیلات، وصول اقساط، جذب سپردههای تعهدی و سرمایهگذاری، خرید دارایی و ; ازجمله جریانهای نقدینگی هستند كه صرفا با تكیه بر برنامههای تدوین شده قابل شناسایی هستند. در عین حال، برخی از ورودیها و خروجیهای نقدینگی در بودجه نقدی با تحلیل روند گذشته عملكرد نقدینگی شناسایی میگردند. برای مثال، روند برداشت سپردههای قرضالحسنه یا میزان ورودی یا خروجی نقدینگی ناشی از اجرای سیستم یكپارچه، ازجمله مواردی هستند كه باید براساس تحلیل روند گذشته و با بهرهگیری از روشهای آماری مانند رگرسیون، شناسایی شوند. براساس آنچه كه گفته شد، مشخص میگردد كه به منظور تهیه بودجه نقدی، ضروری است بعد از شناسایی سرفصلهای ایجاد كننده جریانهای ورودی و خروجی وجوه نقد، سرفصلهای منطبق بر برنامه و سرفصلهای مبتنی بر روند گذشته از هم تفكیك شده و جریانهای نقدینگی ناشی از هر سرفصل، شناسایی شود. در این تحقیق هم تأثیر اجزای طبقه بندی شده منابع و مصارف بر روی نقدینگی با کمک رگرسیون شناسایی خواهد شد.
2-1-14-2- پیش بینی جریان نقدینگی اگرچه در بودجه نقدینگیْ، جریانهای آتی نقدینگی براساس برنامه مشخص شده است، لكن عملكرد واقعی سازمان در جذب منابع، اعطای تسهیلات و سرمایهگذاری ممكن است جریان نقدینگی متفاوت از بودجه ایجاد نماید. در این راستا، ضروری است سازمان بجای برخورد منفعلانه، همواره بدنبال پیشبینی جریان نقدینگی در آینده باشد تا بتواند در زمان مناسب، اقدام مناسب را انجام دهد. مزیت پیشبینی نقدینگی این است که سازمان را از کاستیها و مازادهای نقدینگی در آینده مطلع کرده و امکان برنامهریزی مناسب برای مواجهه بهینه با كمبود/مازاد نقدینگی را برای سازمان فرآهم میكند. به منظور پیشبینی جریان نقدینگی، ضروری است بهترین، بدترین و محتملترین پیشبینیها مشخص گردد تا بدین وسیله، سازمان بتواند مجموعهای از احتمالات منطقی را ارزیابی کرده و برنامههای خود را به گونهای تدوین کند که بتواند درمقابل هریک از احتمالات، واکنش مناسب از خود نشان دهد. در پیشبینی جریان نقدینگی، سه عنصر اساسی یعنی دریافتها، پرداختها و تراز نقدینگی سازمان در آینده بصورت مستمر پیشبینی میشود.
3-1-14-2- كنترل جریان نقدینگی به منظور اطمینان از تحقق برنامه و بودجه، جریان نقدینگی واقعی و همچنین جریان نقدینگی پیشبینی شده براساس عملكرد، باید بصورت مستمر مورد ارزیابی قرار گرفته و با بودجه مطابقت داده شود. این امر به سازمان كمك میكند تا از بودجه منحرف نشده و قبل از مواجهه با
شرایط غیرمترقبه نقدینگی، از بروز چنین شرایطی جلوگیری كند.
2-14-2- پردازش مدیریت دریافت ها و پرداخت هاپردازش مدیریت دریافتها و پرداختها دو كاركرد اصلی زیر را برعهده دارد: – اطمینان از تحقق بموقع دریافتها و پرداختهای نقدی– پیشبینی راهكارهایی برای دریافتهای زودهنگام یا پرداخت دیرتر از موعد به منظور مواجهه با كمبود/مازاد نقدینگی
1-2-14-2- اطمینان از تحقق به موقع دریافتها و پرداختهای نقدیسازمان با جذب منابع و اعطای تسهیلات، درواقع ورودیها و خروجیهای نقدینگی ایجاد میكند. ورودیهای نقدینگی شامل جذب منابع، وصول اقساط، سود سرمایهگذاریها و; و همچنین خروجیهای نقدینگی شامل اعطای تسهیلات، برداشت سپردهها و;، عمده جریانهای ورودی و خروجی نقدینگی در هستند. یكی از كاركردهای اصلی پردازش مدیریت دریافتها و پرداختها این است كه نسبت به تحقق به موقع ورودیها و خروجیها اطمینان حاصل كند. ضرورت این امر زمانی احساس میشود كه بدانیم دریافت دیرتر از موعد ورودیهایی نظیر وصول اقساط یا جذب منابع و همچنین پرداخت زودتر از موعد و خارج از برنامه خروجیهای نقدینگی مانند اعطای تسهیلات و برداشت سپردهها، ممكن است سازمان را به سمت مواجهه با كسری نقدینگی سوق دهد. امری كه جبران آن در خوشبینانهترین حالت، هزینه مالی قابل توجهی بر سازمان تحمیل كرده و در حالت بدبینانه، ممكن است سازمان را با ریسك ناشی از كمبود نقدینگی مواجه كند.2-2-14-2- پیشبینی راهكارهایی برای دریافتهای زودهنگام یا پرداخت دیرتر از موعد به منظور مواجهه با كمبود/مازاد نقدینگی حتی با وجود دقیقترین برنامهریزیها، سازمان ممكن است در مواردی با كمبود نقدینگی مواجه شود. اگرچه جبران كمبود نقدینگی تا حد زیادی مسئولیت سیستمهای جذب منابع، اعتبار و همچنین پردازش مدیریت اندوخته نقدینگی است، اما پردازش مدیریت دریافتها و پرداختها هم میتواند با اتخاذ راهكارهایی مانند بهرهگیری از تخفیفات نقدی بمنظور وصول زودتر از موعد مطالبات (اقساط) یا برنامهریزی برای به تاخیر انداختن اعطای تسهیلات سپردههای تعهدی در قبال اعطای امتیازاتی نظیر دوره بازپرداخت طولانیتر به مشتریان، بخشی از كمبود نقدینگی را جبران کند. درواقع پردازش مدیریت دریافتها و پرداختها با برنامهریزی برای دریافت زودهنگام مطالبات یا پرداخت دیرتر از موعد تعهدات، به سیستمهای جذب منابع و اعتبار و همچنین پردازش مدیریت اندوخته نقدینگی كمك میكند.
3-14-2- پردازش مدیریت اندوخته نقدینگیپردازش مدیریت اندوخته نقدینگی در واقع مدیریت وجوه مازاد را برعهده دارد. پردازش مدیریت اندوخته نقدینگی از وجوه مازاد به سه روش می تواند استفاده کند:1- به کارگیری اندوخته در فرصتهای سرمایه گذاری
2- جبران کسری نقدینگی واحدهای سرپرستی3- بازنگری در برنامه و بودجه اعطای تسهیلات و جذب منابع
15-2- سیستم های اطلاعات مدیریت نقدینگییکی از پیش نیازهای اصلی جهت تصمیم گیری صحیح مدیریت نقدینگی، داشتن یک سیستم اطلاعاتی مدیریتی موثر می باشد. در واقع می توان گفت که پایه اصلی فرآیند از مدیریت نقدینگی، اطلاعات و گزارش های آماری مناسب و به هنگام می باشد. ساختار این گزارش ها وابسته به ویژگی های هر بانک می باشد. البته این اطلاعات می تواند در غالب گزارش های استانداردی نظیر “تجزینه و تحلیل جریان وجوه” و خلاصه برنامه تأمین وجوه احتیاطی” ، “فهرست عرضه کنندگان وجوه کلان”، گزارش شکاف نقدینگی” و “جدول سررسید وجوه” تجمیع و تهیه شود. همچنین اطلاعات دیگری که برای مدیریت روزانه فعالیت ها و برای شناسایی پرتفوی ریسک نقدینگی بانک مورد نیاز می باشد شامل موارد زیر است:کیفیت دارایی ها و روند آنپیش بینی درآمدهاموقعیت بانک در بازار (شرایط بازار)نوع و ترکیب ساختار کلی ترازنامهنوع، منشأ، سررسید و نرخ سود سپرده های جدید جذب شده(تریپ،2002، 49) .
16-2- دلایل مواجه شدن بانك با مشكلات عمده نقدینگیهمانگونه كه قبلاً گفته شد، بانكها با مشكلات عمده نقدینگی مواجه می شوند. فشار قابل توجه و عمده بر بانكها از چندین عامل ناشی می شود:اول اینكه بانكها مقادیر عمده ای از سپرده های كوتاه مدت را از اشخاص و شركت ها و سایر موسسات وام دهنده استقراض نموده و سپس به صورت وام های بلندمدت در اختیار مشتریان اعتباری خود قرار می دهند. بنابراین اغلب با یك حالت نامتوازن بین سررسید دارایی ها و بدهی های خود مواجه می شوند(روز،1999،350) .به ندرت جریان ورودی حاصل از دارایی ها كاملاً با جریان نقدی خروجی بابت بدهی ها موازنه می شود. مشكل مربوط به نامتوازن بودن سررسیدها این است كه به طور غیرمعمول بخش بزرگی از بدهی های بانك مانند سپرده های جاری و وام های دریافتی از بازار پول به صورت پرداخت فوری است. بنابراین بانك باید همواره برای پاسخگویی به تقاضاهای فوری وجوه نقد كه در بعضی مواقع مانند پایان هفته، اول هر ماه و در طول ماه های خاصی از سال ممكن است ق
ابل توجه باشد، آمادگی لازم را داشته باشد.عامل دیگر مشكلات نقدینگی، حساسیت مشتریان بانكها به نرخ بهره است. وقتی نرخ بهره افزایش می یابد، برخی سپرده ها به دلیل كسب بازده بیشتر در جاهای دیگر، برداشت می شود و بعضی از مشتریان اعتباری ممكن است درخواست های وام خود را به تأخیر اند
اخته یا در اخذ وامهای با نرخ پایین تر تسریع كنند. این تغییر نرخ بهره، هم بر تقاضای مشتریان سپرده گذار و هم بر تقاضای مشتریان اعتباری تأثیر می گذارد.علاوه بر این عوامل، بانك باید اولویت خاصی را برای تقاضاهای نقدینگی در نظر بگیرد. قصور در این زمینه ممكن است موجب از بین رفتن اعتماد عمومی به موسسه شود. می توان عكس العمل مشتریان را در حالتی تجسم نمود كه متصدی باجه بگوید به دلیل نداشتن وجه نقد به طور موقت تعطیل بوده و از پرداخت سپرده ها معذور است. یكی از وظایف مهم مدیر نقدینگی داشتن ارتباط نزدیك با سپرده گذاران عمده بانك و دارندگان اعتبارهای عمده استفاده نشده است، تا در صورت تصمیم مشتریان به برداشت وجوه نقد، با اتخاذ تصمیماتی از در دسترس بودن نقدینگی كافی مطمئن باشد (روز،1999،351) .
17-2- انواع ریسک در بانک ها در بانك ها همواره مباحث ریسك با مدیریت نقدینگی در ارتباطندکه به طور مختصر به آنها می پردازیم.
1-17-2- ریسك عملیاتیریسك عملیاتی، عموماً ناشی از اشتباهات انسانی یا اتفاق ها و خطای تكنیكی تعریف می شود. این ریسك شامل تقلب (موقعیتی كه معامله گرها اطلاعات غلط می دهند) اشتباهات مدیریتی و كاستی كنترل می شود. خطای تكنیكی ممكن است ناشی از نقص در اطلاعات، پردازش معاملات، سیستمهای جابجایی یا به طور كلی، هر مشكل دیگری در سطح سازمان باشد.ریسك های عملیاتی ممكن است منجر به ریسك های اعتباری و بازار شوند. به عنوان مثال، یك اشتباه عملیاتی در معامله تجاری مانند عدم انجام جابجایی ممكن است ریسك بازار یا ریسك اعتباری را ایجاد كند زیرا هزینه آن به تغییرات قیمت بازار وابسته است.
2-17-2- ریسك اعتباریریسك اعتباری از این واقعیت ریشه می گیرد كه طرف قرارداد نتواند یا نخواهد تعهدات قرارداد را انجام دهد.ضرر های ناشی از ریسك اعتباری ممكن است قبل از وقوع نكول واقعی طرف قرارداد رخ دهند. به طور كلی تر، ریسك اعتباری را می توان به عنوان ضرر محتمل كه در اثر یك رخ
داد اعتباری اتفاق می افتد بیان كرد. رخداد اعتباری زمانی واقع می شود كه توانایی طرف قرارداد در تكمیل تعهداتش تغییر كند. ریسك اعتباری، یكی از مهم ترین عوامل تولید ریسك در بانكها و شركت های مالی است. این ریسك از این جهت ناشی می شود كه دریافت كنندگان تسهیلات توانایی بازپرداخت اقساط بدهی خود به بانك را نداشته باشند.
3-17-2- ریسك بازارریسك بازار در اثر نوسان های قیمت دارایی ها در بازار ایجاد می شود. توضیح اینكه، اشخاص حقیقی و حقوقی دارایی های خود را به صورت های مختلف مانند پول نقد، سهام، اوراق قرضه، مسكن، طلا و سایر دارایی های با ارزش نگهداری می كنند. تمام این دارایی ها نیز در معرض تغییرات قیمت قرار دارند، و این نوسان های قیمتی مداوم، عامل اصلی ایجاد ریسك بازار هستند.ریسك بازار كه یكی از عوامل اصلی ایجاد كننده ریسك می باشد به همراه ریسك اعتباری، نقش اصلی را در بیشتر ورشكستگی ها ایفا می كند.بحران های پیاپی و پیوسته مالی ناشی از ریسك مالی كه در دو دهه اخیر در مقاطع مختلف در سطح جهان روی داده اند، لزوم مدیریت یكپارچه و كمی ریسك مالی با تمركز بر ریسك بازار و ریسك اعتباری را بیش از پیش مطرح ساخته اند.ریسك نرخ ارز هم یكی از ریسك های زیرمجموعه ریسك بازار است كه به علت تغییرات نرخ ارز روی می دهد. اهمیت این ریسك هنگامی افزایش می یابد كه بخش قابل توجهی از پرتفوی شركت/سازمان، متشكل از یك ارز و یا ارزهای گوناگون بر اساس وضعیت بازار (سبد ارزی) باشد. حالت دیگری كه باعث ایجاد ریسك نرخ ارز می شود، هنگامی روی می دهد كه بانك مبادلات ارزی قابل توجهی داشته باشد و یا اینكه در مورد بانكها سپرده های ارزی دریافت نموده و همچنین تسهیلات ارزی پرداخت نماید.
4-17-2- ریسك قانونی ریسك قانونی زمانی مطرح می شود كه یك معامله از نظر قانونی قابل انجام نباشد. ریسك قانونی در كل با ریسك اعتباری مرتبط است، زیرا طرفین معامله در صورت زیان در یك معامله، به دنبال بستر قانونی برای زیر سوال بردن اعتبار معامله می گردند. این ریسك می تواند به صورت شكایت سهامداران علیه شركتی كه ضررده باشد، ظاهر شود.ریسك های قانونی از طریق سیاست هایی كه قسمت حقوقی موسسه با مشاوره مدیر ریسك و مدیریت سطح بالا اعمال می كند، كنترل می شوند. موسسات باید مطمئن باشند كه قراردادهایشان با طرفین قابلیت اجرا دارند. با این حال، وقتی كه پای زیان های بزرگ در
میان باشد، كشمكش های هزینه بر به وجود می آیند، زیرا منافع زیادی درگیر است.ریسك قانونی كه ریسك حقوقی نیز نامیده می شود، یكی از ریسك های اثرگذار بر فعالیت شركت ها است. دو عامل مهم در میزان ریسك حقوقی تاثیرگذار هستند: عامل اول ایجادكننده
ریسك حقوقی، نوع و ساختار قوانین، روند قانونگذاری و همچنین تغییرات قوانین می باشد. عامل دوم ایجادكننده ریسك حقوقی نیز روابط حقوقی بین بانك و اشخاص حقیقی و حقوقی مرتبط با بانك است.
5-17-2- ریسك نقدینگیریسك نقدینگی در اثر ناتوانی یك بانك در تادیه و كاهش بدهی ها یا تامین منابع برای افزایش دارایی ها به وجود می آید. در مواقعی كه بانك از نقدینگی كافی برخوردار نباشد، نمی تواند با سرعت و هزینه معقول منابع لازم را از محل افزایش بدهی یا تبدیل دارایی به وجه تامین كنند. این امر بر سودآوری بانك اثر می گذارد. در شرایط بحرانی، نداشتن نقدینگی كافی حتی منجر به ورشكستگی بانك می شود.بانك ها به منابع مطمئن برای تامین وجوه مورد نیاز خود دسترسی دارند. آنها می توانند وام های درازمدت پرداخت كنند، حتی اگر این وام ها از محل سپرده های كوتاه مدت تامین مالی شده باشند. آنها از این واقعیت كه نرخ بهره در اوضاع و شرایط عادی (هم بهره پرداختی و هم بهره دریافتی) رابطه مستقیم با مدت وام و سپرده دارد، سود می برند. اما به هرحال، به علت عدم تطابق سررسید دارایی ها (وام ها) و بدهی ها (سپرده ها)، بانك ها به طور مستمر با ریسك نقدینگی روبرو هستند. این ریسك هنگامی پدید می آید كه سپرده ها، اعم از اینكه از بازار عمده فروشی یا خرده فروشی دریافت شده باشند. سررسید شوند و سپرده های جدید برای جایگزینی آنها وجود نداشته باشند. در چنین شرایطی بعید است كه با بازپرداخت وام ها بتوان این تفاوت را جبران كرد. بنابراین جریان خروجی نقدی بیشتر از جریان ورودی نقدی خواهد شد و این بدان معنی است كه بانك باید بین پرداخت نرخ های بالاتر بهره برای جذب سپردههای جدید فروش تعدادی از دارایی های مالی كه به سرعت در بازار نقدشونده هستند و یا فروش دارایی های با نقدینگی كم مانند وام ها با قیمتی پایین تر كه منجر به زیان می شوند، یكی را انتخاب كند. بانك ها ریسك نقدینگی را به طور سیستماتیك و منظم از طریق تطابق نمودار سررسید آنها و با نگهداری ذخایر نقد از قبیل وجه نقد نزد سایر بانكها و اوراق بهادار دولتی قابل فروش در بازار، مدیریت می كنند. آنها ممكن است كه امكانات آماده و پشتیبانی متقابل بین بانكی داشته باشند تا در صورت بروز مسایل نقدینگی، به صورت موقت متعهد پرداخت وام به یكدیگر باشند. در حالتی كه كل بازار مالی تنش داشته باشد، معمولاً امكان دریافت وام از آخرین پناهگاه یعنی بانك مركزی، وجود دارد.با استفاده از روش تبدیل دارایی های مالی به اوراق بهادار از طریق صدور اوراق مالی مشتقه همراه با قراردادهای تسهیلاتی اعطایی (طراحی اختیار فروش در میان قراردادها) می توان ریسك نقدینگی را تا حد زیادی در بانكها مدیریت كرد. یكی از ویژگی های مهم بانك داشتن توان نقدینگی بالاست و زمانی كه از میزان دارایی ها یا توان نقدینگی بالا كاسته شود، بانك با ریسك
نقدینگی روبرو می شود، یعنی پرداخت بدهی ها در سررسید ناتوان می شود.هامپتون دلایل مهم نگهداری نقدینگی در بانكها را نیازهای معاملاتی روزانه، نیازهای احت
یاطی در موارد غیر منتظره و نیاز به وجه نقد در شرایط خاص می داند. از نظر تئوری حسابداری سطوح مختلف نقدینگی به شرح زیر بیان می شوند:1) توان نقدینگی : توان نسبی واحد انتفاعی در تبدیل دارایی ها به وجه نقد یا نزدیكی دارایی ها به وجه نقد.2) توان واریز بدهی ها : توان واحد انتفاعی در تحصیل وجه نقد برای پرداخت كلیه بدهی های خود در سررسید. توان واریز بدهی های یك بانك، بقا و تداوم فعالیت آن را امكانپذیر می سازد و ناتوانی در واریز بدهی ها، ممكن است به توقف یا ورشكستگی و انحلال آن منجر شود.3) انعطاف پذیری مالی : توان واحد انتفاعی در تأمین وجه نقد در فاصله كوتاهی از زمان دریافت اطلاعات درخصوص نیازمندی های مالی پیش بینی نشده یا پیدا شدن فرصت مناسب برای سرمایه گذاری.توان نقدینگی، واریز بدهی ها و انعطاف پذیری مالی، سه سطح از مدیریت نقدینگی می باشند كه تركیب و ساختار ترازنامه، اثر مستقیمی بر روی آنها می گذارد. شایان ذكر است كه مفهوم انعطاف پذیری مالی، وسیعتر از مفهوم توان واریز بدهی هاست و توان واریز بدهیها نیز مفهومی وسیعتر از توان نقدینگی دارد.عواملی كه ممكن است به صورت كلی ریسك نقدینگی را افزایش دهند، عبارتند از:– سوء مدیریت اقتصادی از سوی دولت و شرایط عمومی عدم اطمینان اقتصادی– تحلیل رفتن تدریجی اعتماد به سیستم بانكی در یك كشور.– تحلیل رفتن تدریجی اعتماد به یك بانك– وابستگی به یك یا چند طرف تجاری محدود برای دریافت سپرده ها، افزایش كوتاه مدت و پرداخت وام درازمدت.برای كاهش یا خنثی سازی این عوامل، می توان اقدام های زیر را انجام داد:– تنوع در انواع سپرده ها و به حداقل رساندن تمركز روی یك منبع از سپرده ها.– كاهش اتكا به دریافت وجوه در بازار بین بانكی.– دسترسی به وجوه از شریكان مربوط.– نگهداری سطح مناسبی از دارایی های نقد.– بیمه سپرده ها كه از سلب اعتماد جلوگیری می كند.– كنترل مدیریت بر تطابق ساختار سررسید دارایی ها و بدهی ها و نظارت بر وام به سپرده ها.– دسترسی به خطوط اعتباری آماده از سایر بانكهای بزرگ و یا بانك مركزی در موقع اضطراری و غیرمنتظره.بدیهی است كه نظام مالی هر كشور، نقش بسیار مهمی در سلامت، رشد و موفقیت اقتصاد كشور دارد. نهادهای مالی شامل بازارها و موسسه های مالی، به عنوان نهادهای واسطه ای، نقش موثری را در تامین، تجهیز، توزیع و تخصیص منابع مالی ایفا می كنند. هر كشوری ك
ه دارای سیستم مالی پیشرفته تری باشد، می تواند ثبات مالی خود را در سطح ملی و بین المللی حفظ كند (احمدپور، 1387، 47-46)1ریسك نقدینگی یكی از خطرهای فراروی بانكها می باشد و ماهیت عملیات آنها به گون
ه ای است كه همواره در معرض خطر برداشت وجوه از سوی سپرده گذاران قرار دارد. در این راستا مدیریت نقدینگی می تواند به عنوان ابزاری كارآمد، جهت مقابله با این خطر مورد استفاده قرار گیرد. از طرف دیگر كاهش نرخ سود تسهیلات و سپرده ها در سالجاری و ادامه این روند در سال های آتی تا رسیدن به نرخ سود یك رقمی موجب تشدید این ریسك خواهد شد. ریسك نقدینگی از عدم توانایی یك بانك در تامین وجوه برای اعطای تسهیلات یا پرداخت به موقع دیون خود (نظیر سپرده ها) ناشی می شود. در مواقعی كه بانك نقدینگی كافی ندارد قادر نیست به سرعت و با هزینه ای معقول به كسب وجوه مكفی از طریق افزایش بدهی ها یا تبدیل دارایی ها بپردازد و این امر بر سودآوری بانك تاثیر خواهد گذاشت. در شرایط حاد، عدم نقدینگی كافی ممكن است به ورشكستگی یك بانك بیانجامد .به عبارت دیگر عدم آمادگی بانك برای تأمین تسهیلات اعطایی و یا پرداخت به موقع دیون و سپرده های مشتریان بر مبنای وجود ریسك نقدینگی می باشد (مجتهد و حسن زاده ، 1384 ، 385)1بروز این نوع ریسك و یا افزایش میزان آن در موسسات بانكی می تواند متأثر از ساختار و تركیب دارایی های سیستم بانكی باشد. حجم بالای دارایی های غیرنقدی در ترازنامه های بانكها به معنای عدم توانایی بانكها در تامین نیازهای نقدینگی غیرقابل پیش بینی و یا به عبارت دیگر درجه بالای ریسك نقدینگی می باشد. باتوجه به اینكه تمامی ریسك ها به نوعی با یكدیگر مرتبط هستند، لذا ریسك نقدینگی نیز از دیگر ریسك های مالی نظیر ریسك اعتباری، ریسك بازار و . . . متأثر می گردد. برای مثال بانكی كه ریسك اعتباریش از طریق تمركز دارایی ها در حال افزایش است، ریسك نقدینگی اش نیز به تبع آن افزایش می یابد. به طور مشابه نكول
یك وام بزرگ یا تغییرات در نرخ بهره می تواند موقعیت نقدینگی بانك را در معرض خطر قرار می دهد (ثابتی، 1385، 51)2متنوع ساختن دارایی های بانكها در سراسر جهان باعث می شود كه مدیریت ریسك در بانك بهبود یابد و در نتیجه، سودآوری و ارزش افزوده سهامداران بالا رود. یكی از مشكلات كنونی بانكها، داشتن دارایی های متعارف است كه قابلی
ت عرضه در بازار را ندارند. هنگامی كه بانكها دارایی های خود را به اوراق بهادار تبدیل می كنند، وظایف متعارف آنها دگرگون می شود و دارای ساختاری می شوند كه آن را ساختار عبوری می نامند. با تبدیل دارایی های معامله ناپذیر به دارایی های معامله پذیر در بازار، قدرت راهبردی و مدیریت و برنامه ریزی بانكها افزایش می یابد و باعث می شود كه:مدیریت نقدینگی بانكها بهبود یابد و ریسك نقدینگی كم شود.كیفیت دارایی ها، از جمله وام ها،افزایش یابد و درنتیجه از ریسك اعتباری كاسته شود.كاهش میزان دارایی های موزون شده بر مبنای ریسك، نسبت كفایت سرمایه در بانكها را بهبود می بخشد.اگرچه اصول فوق برای تمامی بانكها وجود دارند، ا
ما علاوه بر موارد بالا، به دلایل زیر، ریسك نقدینگی در بانكهای اسلامی بالا می باشد:ارایه تسهیلات و سرمایه گذاری ها با سررسیدهای نسبتاً دراز مدت.جذب منابع به صورت سپردههای كوتاه مدت و میان مدت.نبود بازارهای ثانویه فعال (قدرت نقل و انتقال) برای وام ها و تسهیلات اعطایی.پایین بودن توان نقدینگی دارایی های مالی اسلامی
(احمدپور، 1387، 48)1
18-2- ابعاد ریسك نقدینگیریسك نقدینگی در ابعاد مختلفی به شرح زیر ظاهر می گردد:
1-18-2- ریسك تامین مالیبرداشت غیرمنتظره و یا عدم تجدید دوباره مدت سپرده گذاری توسط مشتریان خرد و عمده باعث می شود كه بانكها مجبور به تامین غیرمنتظره خالص خروج این نوع وجوه شده كه به این نوع ریسك نقدینگی، ریسك تامین مالی می گویند.
2-18-2- ریسك زمانعدم تحقق میزان مورد انتظار ورود وجه از محل بازپرداخت تسهیلات اعطایی به مشتریان (كه ناشی از تبدیل تسهیلات در جریان به تسهیلات معوقه است) ، باعث می شود كه بانكها مجبور به جبران كمبود خالص ورود این نوع وجوه شده كه به این نوع ریسك نقدینگی، ریسك زمان می گویند.
3-18-2- ریسك تعهداتریسك ناشی از شفاف سازی تعهدات بانك (اقلام زیر ترازنامه) كه موجب عدم توانایی بانك در پذیرش فرصت های تجاری سودآور و مطلوب (به دلیل بالا بودن میزان تعهدات بانك) می گردد را ریسك تعهدات می گویند. به عبارت دیگر، تعهدات بانك موجب می شود كه بانك در مواقعی مجبور به رد فرصت های اعتباری یا سرمایه گذاری سودآور شود و یا عدم ایفای تعهدات یكی از مشتریان، موجب تبدیل به حال شدن یكی از تعهدات بانك گردد و این امر فشار كسری نقدینگی را به دنبال داشته باشد (ثابتی،1385، 52)2
ادامه خواندن مقاله بررسي تأثير اجزاي منابع و مصارف بانک توسعه صادرات ايران بر نقدينگي آن
نوشته مقاله بررسي تأثير اجزاي منابع و مصارف بانک توسعه صادرات ايران بر نقدينگي آن اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.