nx دارای 35 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
معنا و ماهیت عهد و میثاق
میثاق معنای مصدری دارد و در لغت به معنای تأیید كردن و استوار ساختن است. میثاق یا از ناحیه خداوند است كه متعهد به انزال كتب و آیات است و یا از ناحیه بندگان است كه چون استعداد و توانایی پذیرش آن را دارند، مقر به این قبولاند و در نتیجه ملتزم به آن (تفسیر القرآن الكریم،2/246). اخذ میثاق به عنوان حجت بالغه الهی است و هدف از گرفتن آن اتمام حجت خداوند بر انسانهاست. عهد به معنای پیمان و قرارداد است و بر هر چیزی اطلاق میشود كه مورد تعهد است مانند وصایا، سوگندها، نذورات و اوقاف. در معنای عهد الهی اقوال
گوناگونی وجود دارد و صدرا به سه قول اشاره میكند: 1- آنچه در عقول نهاده شده است، یعنی استعداد و توانایی درك براهین و دلایل اقامه شدهای كه در اثبات صحت توحید خداوند و صدق پیامبرش، به كار برده میشود. معنای آیات و أشهدهم علی أنفسهم ألست بربكم، قالوا بلی (اعراف/172) و نیز اوفوا بعهدی اوف بعهدكم (بقره/40) همین است، یعنی پیمانی كه خدای سبحان به وسیله عقل و فطرت كه حجت باطنی بین خدا و عبد است، از انسان گرفته است. 2 – مراد پیمانی است كه خداوند از مردم، پیش از تعلق به ابدانشان، از آنان گرفته، یعنی هنگامی كه به صورت ذرات ریزی از صلب آدم (ع) آنان را بیرون آورد. و معنای أشهدهم علی أنفسهم (اعراف/172) همین است. یعنی همان پیمانی كه در عالم ذر از انسانها گرفته شده است. صدرا در اینجا پس از بیان این دو قول تذكر میدهد كه این قسم بازگشت به وجه اول دارد.
3 – منظور همان است كه آیه شریفه و اقسموا بالله جهد ایمانهم لئن جائتهم نذیر لیكونن أهدی من أحدی الامم فلما جاءهم نذیر مازادهم الا نفورا (فاطر/ 42) دلالت بر آن دارد. پس هنگامی كه بدانچه بر آن سوگند خوردهاند، انجام نمیدادند و هدایت نمییافتند، عهد و پیمان را شكستند. شاید مراد همان پیمانی باشد كه خداوند از امتهای قبل گرفت تا به نبوت پیامبر خاتم (ص) ایمان بیاورند و لذا آنان كه ایمان نیاوردند در واقع نقض عهد كردهاند و پیمان شكن میباشند. این قول مرجوحی است، چون اختصاص به گروه خاصی دارد كه مورد سرزنش قرار میگیرند به واسطه آنچه به اختیار خودشان ملتزم به آنند برخلاف گروه اول، زیرا شامل هر كافر و گمراه شوندهای میشود. اینان مستحقق سرزنشاند چون عهدی را شكستند كه خداوند آن را با دلایل آفاقی و انفسی و شواهد برهانی و دلایل بین و روشنی كه به واسطه كتب و پیامبران، فرو فرستاد و به همراهی آنچه در عقول به امانت سپرده بود، محكم و استوارش ساخت (تفسیر القرآن الكریم، 2/241).
عالم ذر چیست؟ و در کجا است؟ پاسخ: در قرآن مجید سخن از یک پیمان، عهد، میثاق و گواهی به میان آمده است که خداوند از انسانها گرفته است. روشنترین آیهای که بر این حقیقت دلالت دارد، آیه 172 سوره اعراف است که به «آیه ذر» معروف شده است. این آیه دقیقترین معنی و شگفتترین نظم را دارد.[1] آیات دیگری نیز مفسر همین حقیقت معرفی شدهاند.[2]خداوند در قرآن میفرماید: ]وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلی أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلی شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَهِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلینَ[؛[3] «به یاد آور زمانی را که پروردگارت از پشت [و صلب] فرزندان آدم، ذریه آنها را بر گرفت و آنان را گواه بر خویشتن ساخت [و فرمود]: آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند: آری، گواهی میدهیم. [چرا چنین کرد؟] برای اینکه در روز رستاخیز نگویید ما از این غافل بودیم.»
از آنجا که در این آیه سخن از ذریّۀ (فرزندان خردسال) آدم ـ علیه السلام ـ به میان آمده، از این آیه به «آیه ذر» یاد میکنند و به خاطر کلمه «ألست» به «پیمان ألست» معروف است. همچنین لفظ ذریّه در قرآن نوزده بار وارد شده که درتمام موارد نسل انسان مراد است.[4]
در تفسیر این آیه درباره اینکه عالم ذر چگونه، در کجا و حضور فرزندان آدم ـ علیه السلام ـ چگونه بوده، احادیث و به دنبال آن سخن دانشمندان گوناگون است. در اینجا به بیان دو دیدگاه بسنده میشود:
اول. منظور از این عالم و این پیمان «عالم استعدادها» و «پیمان فطرت» است؛ به این معنی که هر گاه فرزندان آدم به صورت نطفه از صلب (پشت و کمر) پدران به رحم مادران که بیش از یک ذره نیستند، منتقل میشوند، خداوند استعداد و آمادگی فهم و شناخت ربوبیّت و توحید را به آنها میدهد؛ یعنی هم در نهاد و فطرتشان این سرّ الهی به صورت یک حس درون ذاتی به ودیعه گذارده میشود و هم در عقل و خردشان به صورت یک حقیقت خود آگاه.
خداوند در طول زندگی دنیایی آثار صنع و نشانههای یگانگی خود را به انسان نشان میدهد و آنان را بر این امر گواه میگیرد. گویا میفرماید: ]أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ[ و انسانها با زبان حال پاسخ می¬دهند: ]بَلی شَهِدْنا[. پس در اینجا پیمان تکوینی است و سخن گفتن مانند خبر دادن رنگ رخساره از وضعیت درونی شخص است.[5] بنا بر این بیان، مراد از عالم ذر همان فطرت انسانی است. انسانهای بدوی و متکامل در این احساس مشترکند که همه مربوب و خداوند ربّ آنهاست.[6]پس انسانها هرگز از این پیمان و شناخت غافل نبوده و نیستند؛ لذا خداوند در قیامت علیه همه انسانها احتجاج میکند. برخی روایات موافق این نظر است.[7]
دوم. مرحوم علامه طباطبایی نظریه خویش را این گونه تبیین میکند: «عالم «ذر» روح این عالم است که آن را «عالَم غیب» نیز میگویند. توضیح اینکه هر موجودی دو وجه (صورت و جنبه) دارد: وجهی به سوی خدا که زمان و تدریج در آن راه ندارد و وجهی به سوی دیگر که در آن تدریج و زمان راه دارد. خداوند متعال میفرماید: ]إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُون[ ؛[8] «[خداوند] وقتی بخواهد چیزی را ایجاد کند، به آن میگوید: موجود شو! بیدرنگ به وجود میآید.» «کُن» هم امر (دستور) است و هم مخاطب درست کن. پس کلمه «کُن» از طرفی وجود شیء و از طرفی ایجاد شیء است و این موجود منبسط یک وجه الی الله دارد که عالم ذرّ است و همان موجود یک وجه دیگر دارد که همین دنیای ظاهر است. بنابراین، عالم ذرّ این عالم مسلوب نیست.»[9]
میتوان ریشههای سخن علامه طباطبایی را در تفسیر کنز الدقایق پیدا کرد.[10]پیمان از چه بود؟ از آیه ذر به دست میآید که مفاد پیمان گواهی بر پذیرش پروردگار ]ألَسْتُ بِرَبِّکُمْ[ [11] و بر پذیرش توحید بوده است ]أَوْ تَقُولُوا إِنَّما أَشْرَکَ آباؤُنا[ [12] و برخی روایات این پیمان را به فطرت نیز میکشانند: « اَلدِیْنُ الْحَنِیفُ وَ الْفِطْرَهُ وَ صِبْغَهُ اللَّهِ وَ التَّعْرِیفُ فِی الْمِیثَاقِ؛ [13]دین حنیف و فطرت و صبغه¬الله و تعریف همان است که [خدا] در میثاق [یعنی در پیمانی که خدا با روح بشر بسته، بشر را با آن آشنا کرده] است.»[14] روایاتی نیز اعتراف به نبوت رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ و امامت حضرت علی ـ علیه السلام ـ را جزء پیمان عالم ذر معرفی میکنند.[15]
پیمان برای چه بود؟ از آیه ذر دو هدف اصلی برای این پیمان به دست میآید: می دانید که در بعضی از فرقه ها و مذاهب شرقی مثل « آیین بودا» به تناسخ ارواح معتقد هستند . ایشان معتقدند که روح انسان تا رسیدن به تکامل ، در چرخه دنیای مادی ( سمساره ) باقی می ماند . یعنی اگر انسان در طول زندگی مادی خویش ، روحش را به تکامل نرسانده باشد ، بعد از مرگ روح وی در جسم دیگری ( شامل انسان و یا حیوان ) مجددا وارد شده و زندگی دیگری را شروع خواهد کرد و این چرخه آنقدر ادامه خواهد داشت تا روح به تکامل رسیده و دیگر پس از مرگ مجبور نباشد برای رسیدن به تکامل دوباره به عالم ماده برگردد . چنین روحی به « نیروانا» میرسد.
مهترین نتیجه ای که از این نظریه گرفته میشود قانون « کارما » است . بر طبق این قانون نتیجه تمام اعمال ما ، به خود ما برخواهد گشت و از طرف دیگر تمام اتفاقاتی که در زندگی فعلی ما رخ می دهد ، نتیجه اعمال خود ماست چه در این دنیا و چه در زندگی های پیشین . برای مثال شخصی که دچار بیماری صعب العلاجی مثل سرطان می شود ، به دلیل اعمالی است که در زندگی قبلی خود در این عالم ، انجام داده است .
این نظریه امروزه در بین فرقه ها و نحله های عرفانی سراسر جهان رایج است ، و البته گرچه کاملا صحیح نیست اما رگه هایی از حقیقت در آن وجود دارد .واقعیت این است که روح عوالم دیگری را قبل از حلول در جسم کنونی خویش ، پشت سر گذاشته است ، اما نه به شکلی که معتقدین به تناسخ ، قائل شده اند .در اسلام چنین بیان شده است که ارواح قبل از حلول در اجساد کنونی خویش در « عالم ذر » زندگی می کرده اند و قبل از آن هم در « عالم ارواح » .مدت عالم ارواح دو هزار سال بوده است و پس از آن ، ارواح به عالم ذر و یا « عالم میثاق » وارد شده اند ، که در آن عالم خداوند عهدها و میثاقهایی را از ارواح گرفته است . در این مورد روایات و احادیث معتبری وجود دارد که در صورت نیاز ذکر خواهم کرد .
اعتقاد بیشتر علماء شیعه و سنی بر این است که در عالم ذر ، روح در بدنهای ذره ای بسیار کوچکی ولی با همین مشخصات که امروز در دنیا دارد زندگی می کرده است و آنچنان که ما امروز با این بدنهای دنیوی زندگی می کنیم ، آنها هم در عالم ذر زندگی می کرده اند و با هم معاشرت نیز داشته اند و همینطور که ما امروزه صاحب اختیار هستیم ، انان نیز صاحب اختیار بوده اند . حلول روح در اجساد این عالم نیز نه بر حسب تصادف که بر اساس اعمال و سایر عواملی است که در عالم ذر بر ارواح حاکم بوده است .ضمنا از آیات و روایات چنین استفاده می شود که ارواح انسانها در عالم ذر با افراد و مکانهایی برخورد داشته اند و صاحب معارفی بوده اند که همزمان با تولد شخص در این عالم ، فراموش می شود . این است علت اینکه گاهی با کسانی برخورد می کنیم و یا در مکانهایی می رویم که برایمان آشناست .
نکته جالب دیگری که در این مورد هست این است که انسان در عوالم قبل صاحب علوم بسیار و معارف بزرگی شده است که قسمتی از آن امروز به صورت غریزه و فطرت و عقل در او جلوه می کند و همچنین به دلیل اختیاری که داشته است ، توانسته است در راه حق و یا باطل سیر کند و در آن عالم نیز ارواح با ادیان و مذاهب و عقاید گوناگون زندگی می کرده اند و بر همان اساس در این عالم ، در محیطی متناسب با زندگی قبلشان متولد می شوند . ( در چهار ماهگی زمان حمل ، روح وارد جسم می شود )در پایان ذکر این نکته ضروری است که گرچه انسان شرایط و مقتضیات هدایت و یا ضلالت را از عالم قبل به این دنیا آورده است ، اما در این دنیا نیز در انتخاب راهش کاملا آزاداست و به همین دلیل است که در اسلام بیشتر در مورد عوالم بعد از این حیات دنیوی صحبت شده است تا در مورد عوالم قبل از این عالم .
« و اوفوا بعهدالله اذا عهدتم و لا تنقضواالایمن بعد توکیدها و قد جعلتم الله علیکم کفیلا ان الله یعلم ما تفعلون * و لاتکونوا کالتی نقضت غزلها من بعد قوه انکثا »« و به عهد الهی چون پیمان بستید ، وفا کنید و سوگندهایتان را پس از موکد داشتن آنها ، مشکنید ، حال آنکه خداوند را بر خود ضامن گرفته اید ، بی گمان خداوند به آنچه می کنید آگاه است * و همانند آن زنی مباشید که پشمهایش را که می بافت ، پس از محکم داشتن ، رشته رشته وا می تافت »
در مورد «عالم ذر» در میان دانشمندان، مفسران، متكلمان و ارباب حدیث، گفت و گوهاى زیادى واقع شده است، و این نشانگر پیچیدگى موضوع (عالم ذر) مىباشد.خداى سبحان در قرآن كریم مىفرماید: ; و اذ اخذ ربّك من بنى آدم من ظهورهم ذرّیتهم و اشهدهم على انفسهم الست بربكم;؛ به خاطر بیاور زمانى را كه پروردگارت از پشت فرزندان آدم «ذریّه» آنها را برگرفت، آنان را گواه بر خودشان گرفت و از آنها پرسید: آیا من پروردگار شمانیستم، آنان همگى گفتند: آرى، ما گواهى دادیم، این كار را خداوند به خاطر آن انجام داد كه در روز قیامت نگویید ما از این موضوع توحید و معرفه الله غافل بودیم، (اعراف، آیه 172).
حال این ظهور و بروز (در عالم ذر) كه واقع شده و به چه صورت انجام گرفته است و منظور از عالم ذر چیست؟ 1 محدّثان در پاسخ مىگویند: در بعضى از احادیث آمده است: فرزندان آدم تا پایان دنیا به صورت ذرّات كوچكى از پشت آدم خارج شدند و فضا را پر كردند؛ در حالى كه داراى عقل و شعور بودند و قادر بر سخن و تكلم بودند. خداوند آنان را مخاطب قرار داد آیا من پروردگارشما نیستم (الست بربكم)؟ همگى در پاسخ گفتند. آرى (بلى) به این ترتیب پیمان نخستین بر توحید گرفته شد».
2 گروهى از مفسران مىگویند: منظور از «ذر»، ذرات نخستین وجود انسان (نطفه) از پشت پدران به رحم مادران انتقال یافت و به تدریج در عالم جنین به صورت انسان كاملى درآمد و همان حال خداوند استعدادهایى به او داد كه بتواند حقیقت توحید را درك كند. از این روعالم ذر عالم جنین است و سؤال و پاسخ به زبان حال صورت گرفته است.3 منظور از عالم «ذر» عالم «ارواح» است؛ یعنى، خداوند در آغاز ارواح انسانها را آفرید و مخاطب ساخت و از آنان اقرار بر توحید گرفت.4 منظور از «ذر» اجزاى بسیار كوچك نیست؛ بلكه ذر به معناى ذریّه (فرزندان) است؛ خواه كوچك و صغیر باشند یا بزرگ و كبیر. بنابراین سؤال و جواب در میان انسان و خداوند، به وسیله پیامبران به زبان «قال» مىباشد.
5 سؤال و جواب (در عالم ذر) بین انسان و خداوند، به زبان حال، صورت گرفته است؛ آن هم بعد از بلوغ و كمال و عقل.6 علاّمه طباطبائى مىگویند: موجودات داراى دو نوع وجودند، یك وجود جمعى در نزد خدا ـ كه در قرآن به عنوان ملكوت از آن یاد شده است ـ و دیگر وجودات پراكنده كه با گذشت زمان به تدریج ظاهر مىشوند. به این ترتیت عالم انسانیت دنیوى، مسبوق به عالم انسانیت دیگرى است كه در آن جا هیچ موجودى محجوب از پروردگار نیست و با شهود باطنى او را مشاهده كرده و به واحدیت. او اعتراف مىكند و سؤال و جواب در عالم «ذر» مربوط به آن جا مىشود، (المیزان، ج 8، ص 320 – 333)
آیه میثاق از آیاتی است كه مفسران , سؤال های زیادی درباره ی آن مطرح كرده اند كه مفسران بیان فرموده اند, به شرح ذیل است : 1 این میثاق الهی در چه عالمی انجام گرفته است ؟ 2 این پیمان , در چه شرایطی واقع شده است ؟
3 آیا این عهد به صورت دسته جمعی بوده است , یا تك تك انسان ها حضور داشته اند؟ پیش از آن كه به آرای صاحب نظران اشاره كنیم , لازم است توجه كنیم گرچه نكات مبهم و دقیقی در این بحث وجود دارد ولی این آیه به روشنی دلالت می كند كه خدا با فرد فرد انسان ها مواجهه داشته و به آن ها گفته است : «آیا من خدای شما نیستم ؟» آن ها گفته اند: «آری , تویی خدای ما».
منشاء ابهام در این است كه ما خودمان چنین چیزی به خاطر نداریم . برخی از این مطلب روشن , نتیجه ای جالب گرفته اند و گفته اند كه چنین مكالمه ی حضوری و عذربراندازی كه خطای در تطبیق را هم نفی می كند, جز با علم حضوری و شهود قلبی حاصل نمی شود; از این رو, معرفتی كه در آیه به آن اشاره شده است , معرفتی شخصی خواهد بود, نه شناختی كلی كه با مفاهیم عقلی حاصل می شود, تفاوت اولی با دومی در این است كه در اولی شخص خالق و اوصاف آن همچون یگانگی و ربوبیت او مشخص می گردد ولی در دومی تنها نفس خالق كلی , بدون تشخص معلوم
می شود, (مصباح یزدی , محمدتقی : معارف قرآن , ج 2 – 1, ص 47 – 37)آرای صاحب نظران درباره ی موطن میثاق به قرار زیر است :
1 این نظریه ی عالم ذر می گوید كه ارواح انسان ها قبل از تعلق به بدن , به ذرات ریزی تعلق گرفته است . آن ذرات با تعلق ارواح زنده و آگاه شدند. پس از آن , خداوند این مطلب را میثاق گرفت . بر اساس نظر این گروه , آیه ناظر به عالم ذر است ; یعنی خداوند از صلب آدم ذرات ریزی را استخراج كرد و با تعلق ارواح به آن ها از آنان عهد و پیمان گرفت . علامه مجلسی و آقا جمال الدین خوانساری به این نظریه قائلند, (كیهان اندیشه , شماره 58, مقاله نگاهی به عالم ذر از محمدحسن قدردان ).نقد:
الف . این نظریه با ظاهر آیه مخالف است ; زیرا آیه می گوید كه خدا از صلب بنی آدم ذریه ی آن ها را اخراج كرد, نه از صلب آدم .ب . نظریه ی فوق مستلزم تناسخ است و تناسخ به حكم عقل باطل است ; زیرا بر این اساس , تمام انسان ها یك بار به این جهان گام نهاده اند و پس از یك زندگی كوتاه , از این جهان رخت بربسته اند و بار دیگر به تدریج به این جهان بازگشته اند. این همان تناسخ است , (علامه طباطبایی : تفسیر المیزان , ج 8, ص 327 – 325).
3 اگر این پیمان با آگاهی كامل اخذ شده است , چرا كسی فعلا” از این پیمان خبری ندارد؟, (سبحانی , جعفر: منشور جاوید, ج 2, ص 67).2 برخی چون زمخشری , بیضاوی , شیخ طوسی , سید قطب , علامه شرف الدین عاملی و میرداماد و از معاصرین مانند استاد محمدتقی جعفری و دیگران قائلند كه این آیه در مقام بیان واقع نیست , بلكه از طریق تمثیل به مسئله ی فطرت اشاره دارد به نظر این ها منظور آیه این است كه خداوند با اعطای نعمت های بی شمار و اعطای عقل به انسان , گویا توقع و انتظار دارد انسان در مقابلش تعظیم كند, و انسان هم طبق ذات و فطرت خود, به این خطاب مجازی خداوند لبیك گفته است , (ر.ك : كیهان اندیشه , همان ). نقد علما: مهم ترین اشكال آن , مخالفت با ظاهر كلام الهی
می باشد; زیرا آیه با كلمه ی »اذ« كه علامت گذشته می باشد, نازل گردیده است . 3 شیخ مفید اصل عالم ذر را به صورت حقیقی و تكوینی پذیرفته است ; ولی خطاب های رد و بدل شده خدا و انسان ها را به نحو حقیقی منكر شده و همه آن ها را به تمثیل و مجاز حمل كرده است , (كیهان اندیشه , همان ).
نقد علما: انتقادهای وارد بر نظریه های اول و دوم را بر این نظریه هم وارد دانسته اند.4 به اعتقاد علم الهدی عالم ذر واقعا” بوده است ; لكن تمام ذریه ی آدم در آن عالم حاضر نبوده اند, بلكه اختصاص به اولاد كفار دارد, (غرر الفوائد, سبزواری , ج 1, ص 20, چاپ سنگی ). نقد علما: 1 این نظریه با ظاهر آیه كه دلالت بر اخذ میثاق از عموم دارد, مخالف است . 2 اگر تنها میثاق اولاد مشركین مقصود بود, باید به نحوی روشن ادا می گردید, (منشور جاوید, ج 2, ص 80).5 استاد جواد آملی معتقد است كه مراد از آیه , بیان واقعیت خارجی است و خداوند متعال به لسان عقل و وحی و با زبان انبیا, از انسان میثاق گرفته است ; یعنی خداوند در برابر درك عقلی و رسالت وحی , از مردم پیمان گرفته است كه معارف دین را بپذیرند. وی در تایید نظریه ی خود به 5 نكته اشاره می كند و می گوید: »این معنا, تحمیلی بر ظاهر آیه مورد بحث نیست ; زیرا برای عقل و وحی , نحوه ای تقدم نسبت به مرحله ی تكلیف وجود دارد. لذا ظاهر كلمه »اذ« محفوظ می ماند. منظور از نحوه ی تقدم , این است كه اول پیامبران می آیند و مقدمات پذیرش را فراهم می كنند; سپس تكلیف حادث می شود.«, (جوادی آملی , عبدالله : فطرت در قرآن , ج 12, ص 137 – 122, مركز نشر اسرا).
نقد: این نظریه به تأویل نزدیك تر است تا تفسیر; زیرا از اذهان همگان دور است . افزون بر آن , خطاب های آیه را طبق این تفسیر, باید بر مجاز حمل كرد نه حقیقت . علامه طباطبایی هم در نقد نظریه فوق می گوید: »اگر منظور از اخذ میثاق , همان زبان وحی باشد, مانند سایر احكام می فرمود: »به مردم چنین ابلاغ كن «, نه این كه بگوید: »شما به یاد بیاورید«, (تفسیر المیزان , ج 8, ص 334).
ادامه خواندن مقاله معنا و ماهيت عهد و ميثاق
نوشته مقاله معنا و ماهيت عهد و ميثاق اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.