Quantcast
Channel: دانلود فایل رایگان
Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

تحقيق در مورد هدف امام حسين از قيام عاشورا

$
0
0
 nx دارای 30 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : هدف امام حسین از قیام عاشوراقیام مقدس و پرشكوه امام حسین(ع)ریشه در انحراف هاى بـنیادى و اساسى در جـامعه اسلامى داشت. این انحراف ها زائیده انحراف حكومت اسلامى از مسیر اصلى خود از سقیفه به بـعد بـود. كه پس از شهادت على(ع)كلا بـه دست سلسله سفیانى و حزب ضد اسلامى اموى افتاد. بـه گواهى اسناد تاریخى، سران این حزب هیچ اعتقادى بـه اسلام و اصول آن نداشتند. و ظهور اسلام و به قدرت رسیدن پیامبر اسلام(ص)ر، جلوه اى از پیروزى تـیره بـنى هاشم بـر تـیره بـنى امیه، در جریان كشمكش قبیلگى در درون طایفه بـزرگ قریش مى دانستند. و بـا یك حـركت خـزنده، بـه تـدریج در پـوشش اسـلام بـه مناصب كلیدى دسـت یافتند() و سرانجـام از سال چهلم هجـرى، حكومت اسلامى و سرنوشت و مقدرات امت اسلامى به دست این حزب افتاد و پس از بیست سال حكومت معاویه، و بـه دنبـال مرگ وى، پـسرش یزید بـه قدرت رسید كه اوج انحراف بـنیادى، و جلوه اى آشكار از ظهور ((جاهلیت نو)) در پوشش ظاهرى اسلام بود.امام حـسـین(ع)نمى تـوانسـت در بـرابـر چـنین فاجـعه اى سكوت كند و احساس وظیفه مى كرد كه در بـرابـر این وضع، اعتـراض و مخالفت كند. سخنان، نامه ها و سایر اسنادى كه از امام حسین(ع)به دسـت ما رسـیده، بـه روشنى گویاى این مطلب اسـت. این اسناد بـیانگر آن است كه از نظر امام، پـیشوا و رهبـر مسلمانان شـرائط و ویژگى هایى دارد كه امویان فـاقـد آنها بـودند و اسـاس انحراف ها و گمراهیها این بود كه عناصر فاسد و غیر لایق، تكیه بر مسند خلافت اسلامى و جایگاه والاى پـیامبـر زده بـودند و حاكمیت و زمامدارى آنه، آثار و نتائج بـسیار تلخ و ویرانگرى بـه دنبـال آورده بود. چـند نمونه از تـاءكیدهاى امام در این بـاره یادآورى مى شـود: ویژگى هاى پیشواى مسلمانان 1 – در نخستین روزهایى كه امام حسین(ع)در مدینه، بـراى بـیعت جهت یزید، در فشار بود، در پاسخ ولید كه پیشنهادبیعت بـا یزید را مطرح كرد، فـرمود: اینك كه مسـلمانان بـه فـرمانروایى مانند یزید گرفتار شده اند، باید فاتحه اسلام را خواند.– امام ضمن پاسخ نامه هاى كوفیان، نوشت: امام و پیشواى مسلمانان كسـى اسـت كه بـه كتـاب خـدا عمل نموده راه قسط و عدل را در پـیش گیرد و از حـق پـیروى كرده بـا تمام وجود خویش مطیع فرمان خدا باشد. 3 – امام حـسـین(ع)هنگام عزیمت بـه سـوى عراق در منزلى بـنام ((بیضه)) خطاب به ((حر)) خطبه اى ایراد كرد و طى آن انگیزه قیام خود را چنین شرح داد: مردم! پـیامبـر خدا(ص)فرمود: هر مسلمانى بـا حكومت ستـمگرى مواجـه گردد كه حـرام خدا را حـلال شمرده و پـیمان الهى را درهم مى شكند، بـا سنت و قانون پـیامبـر از در مخالفت درآمده در میان بـندگان خـدا راه گناه و معصـیت و تـجـاوزگرى و دشـمنى در پـیش مى گیرد، ولى او در مقابـل چنین حكومتى، بـا عمل و یا بـا گفتار اظهار مخالفت نكند، بـرخـداوند است كه آن فرد(ساكت)را بـه كیفر همان ستمگر(آتش جهنم)محكوم سازد. مردم! آگاه باشید اینان(بنى امیه)اطاعت خدا را ترك و پیروى از شیطان را بـر خود فرض نموده اند، فساد را تـرویج و حدود الهى را تعطیل نموده فى را(كه مخصوص بـه خـاندان پـیامبـر است)بـه خـود اختصاص داده اند و من بـه هدایت و رهبـرى جامعه مسلمانان و قیام بـر ضد این همه فساد و مفسدین كه دین جدم را تغییر داده اند، از دیگران شایسته ترم ;)) حاكمیت بـنى امیه كه امام در این سخنان بـه گوشه هایى از آثـار سوء آن اشاره نموده، در شوون مختـلف جامعه اسلامى اثر گذاشتـه و فساد و آلودگى و گمراهى را گستـرده و عمومى ساخـتـه بـود. امام حسین(ع)در موارد متعددى انگشت روى این عواقب سوء گذاشتـه و بـه مردم هشـدار داده اسـت كـه بـه چـند نمـونه آن اشـاره مـى شـود: محو سنتها و رواج بدعتها آن حـضرت پـس از ورود بـه مكه، نامه اى بـه سران قبـائل بـصره فرستاد و طى آن چنین نوشت: اینك پیك خود را بـا این نامه بـه سوى شما مى فرستم، شما را به كتاب خدا و سنت پیامبـر دعوت مى كنم، زیرا در شرائطى قرار گرفته ایم كه سنت پیامبر به كلى از بین رفته و بـدعتها زنده شده است، اگر سخـن مرا بـشنوید، شما را بـه راه راسـت هدایت خـواهم كرد;)) . دیگر به حق عمل نمى شود. حسین بـن على(ع)در راه عراق در منزلى بـه نام ((ذى حـسم)) در میان یاران خود بـه پـا خـاست و خـطبـه اى بـدین شرح ایراد نمود: پـیشامدها همین است كه مى بـینید، جـدا اوضاع زمان دگرگون شده زشتیها آشكار و نیكیها و فضیلتها از محیط ما رخت بر بسته است و از فضیلتها جز اندكى مانند قطرات تـه مانده ظرف آب بـاقى نمانده است. مردم در زندگى پست و ذلتبارى به سر مى بـرند و صحنه زندگى، همچون چراگاهى سنگلاخ، و كم علف، به جایگاه سخت و دشوارى تبـدیل شده است. آیا نمى بینید كه دیگر بـه حق عمل نمى شود، و از بـاطل خوددارى نمى شود؟! در چـنین وضعى جـا دارد كه شخص بـا ایمان(از جـان خود گذشتـه)مشتـاق دیدار پـروردگار بـاشد. در چنین محیط ذلتـبـار و آلوده اى، مرگ را جـز سعادت; و زندگى بـا ستـمگران را جـز رنج و آزردگى و ملال نمى دانم.مسخ هویت دینى مردم حاكمیت زمامداران اموى و اجراى سیاست هاى ضد اسلامى توسط آنان، هویت دینى مردم را مسخ كرده ارزشهاى معنوى را در جامعه از بـین برده بود. امام در دنباله سخنان خود در منزل ((ذى حسم)) فرمود: مردم بندگان دنیایند، دین بـه صورت ظاهرى و در حد حرف و سخن در زبـانشان مطرح مى شود، تا زمانى كه معاش و زندگى مادیشان رونق دارد، در اطراف دین گـرد مىآیند، اما زمانى كـه بـا بـلا و گرفتارى آزمایش شوند، دینداران در اقلیت هستند. پیام جاوید قیام امام حسین(ع ) پیام قیام با شكوه سیدالشهداء(ع)منحصر به آن زمان نیست، بلكه این پـیام پـیامى جاوید و ابـدى است و فراتـر از محدوده زمان و مكان است، هرجا و در هر جامعه اى كه به حق عمل نشود، و از بـاطل خوددارى نشود، بدعتها زنده، و سنتها نابـود شود، هرجا كه احكام خدا تغییر و تحریف یابد و حاكمان و زمامداران بـا زور و ستمگرى بـا مردم رفتـار كنند، در هر جـامعـه اى كه ویژگى هاى جـاهلیت را داشته باشد آن جامعه، جامعه اى یزیدى بـوده، و مبـارزه و مخالفت بـا مفاسد و آلودگى ها و آمران و عاملان آنه، كارى حـسینى خواهد بود. قیام امام حسین(ع) و حکومت حضرت مهدی(عج) آن عبارتست از پاسداری از آئین اسلام و ترویج و گسترش آن در جامعه و تبیین و توضیح معارف آن برای مردم، و چون دین در واقع باز نمود فطرت و سرشت انسان است پس می توان از این هدف تعبیر به «بیداری و آگاهاندن مردم» نمود. چنانکه در زیارت اربعین امام حسین (ع) می خوانیم: (خدایا من شهادت می دهم که امام حسین) خون پاکش را در راه تو به خاک ریخت تا بندگانت را از جهالت و گمراهی نجات دهدو از اینجا می توانیم رابطه تنگاتنگ قیام امام حسین (ع) و قیام حضرت مهدی (عج) را درک کنیم. که در واقع ظهور امام زمان (عج) و حکومت آن حضرت مکمل قیام امام حسین است. برای روشن شدن این مطلب چند نکته را تذکر می دهیم:همه ائمه (ع) نور واحد هستند یک هدف دارند و هیچ تفاوتی با هم ندارند. و بر اساس شرایط زمانی، نحوه عملکرد آنها فرق دارد، یعنی اگر امام صادق علیه السلام یا هر امام دیگر در زمان امام حسین (ع) بود، همان گونه تصمیم می گرفت و عمل می کرد که امام حسین(ع) انجام داد.در خصوص ارتباط تنگاتنگ امام زمان عج با امام حسین (ع) نکاتی وجود دارد که باید توجه نمود: الف- از منظر قرآن: آیات زیادی از قرآن کریم با توجه به تفاسیر ائمه علیهم السلام این ارتباط مستحکم را بیان می کند. چنانکه در تفسیر آیه شریفه: «و آن که مظلوم کشته شده به سرپرستش قدرتی داده ایم، (اما در قتل اسراف نکند) چرا که او یاری می شود.امام رضا(ع) می فرماید: این آیه در مورد امام حسین(ع) و امام مهدی(ع) نازل شده است. و امام باقر(ع) می فرماید: مراد آیه حسین بن علی علیه السلام است که مظلوم کشته شد و ما اولیای دم اوییم؛ و چون قائم ما قیام کند به خون خواهی حسین بر می آید. ب- از منظر روایات: در روایات متعددی آمده که امام زمان علیه السلام انتقام گیرنده خون امام حسین علیه السلام است. چنانکه امام حسین (ع) به فرزندش امام سجاد (ع) می فرماید: «سوگند به خدا که خون من از جوشش باز نمی ایستد تا سرانجام خداوند مهدی(ع) را برانگیزد».و چنانکه در دعای ندبه آمده است: “کجاست آن که کشته کربلا را خون خواهی می کند”و نیز در زیارت عاشورا می خوانیم: «از خداوند می خواهم روزی ام کند که همراه آن یاری شده –از اهل بیت محمد صلی الله علیه و آله- به خون خواهی ات برخیزم.» و همچنین شعار امام زمان (عج) و یاورانش در هنگام قیام و ظهور «یا لثارات الحسین(ع) یعنی «ای خون خواهان حسین(ع) » می باشد.و خود حضرت در ابتدای ظهور همین ندا را می دهد: «ای اهل عالم منم شمشیر انتقام گیرنده و ای جهانیان جد من حسین(ع) را تشنه کام کشتند ;»نتیجه اینکه قیام امام مهدی مکمل قیام امام حسین است و باید منتظر ظهور آن حضرت بود تا آثار درخشان این انقلاب ظاهر گردد.جاودانگی قیام امام حسین علیه السلام حادثه عاشورا از دلخراش ترین وقایع تاریخ اسلامی به شمار می رود. این رخداد از هنگامه وقوع تاکنون مورد اهتمام و توجخ انسان های آزاده قرار گرفته است. متفکران و نویسندگان مسلمان و غیر مسلمان از زاویه های گوناگون آن را کاویده و به موضوعاتی از این دست نظر افکنده اند: علل شکل گیری و پیدایش حادثه کربلا؛ درس های عاشورا؛ حضور زنان؛ گریه و عزاداری؛ تحیف ها و ; . و البته هنوز جای مباحث بسیار تاریخی، اخلاقی و انسانی، جهت پژوهش های عمیق خالی است. یکی از پرسش هایی که مطرح است و در لابه لای نوشته ها به اجمال بدان پرداخته شده، راز جاودانگی این قیام است. با آنکه قیام های بسیار در تاریخ بشریت و نیز دوره های اسلامی به وقوع پیوسته، اما کشش و جاذبه و ژرفایی حادثه عاشورا در آن مشهود نیست. چه تفاوتی ماهوی میان آنها وجود دارد؟ چه رمز و رازی در این قیام و رخداد نهفته است؟ آیا تا به حال از خود پرسیده‎ایم که: 1 اجتماع مردم در این ایام، و تجمع وصف ناشدنی روزهای تاسوعا و عاشورا به ویژه در کشورهای شیعه‎نشین از چه نیرویی تغذیه می‎کند؟ چرا گذشت قرن‎ها، نه تنها از نشاط آن نکاسته بلکه سال به سال بر رونق آن افزوده است؟ 2 حضور گسترده نیروهای جوان که همه تعلق‎های جوانی اعم از مد لباس تا خواب سنگین را کنار نهاده‎اند، چگونه توجیه می‎شود؟ جوانان با ایده‎ها و حساسیت‎های متفاوت، که انرژی غیر قابل کنترل و روحیه‎ای گریزان از توصیه و پند دارند، چرا عمیقاً جذب این حادثه می‎شوند؟ در این جهان، آیین‎ها، مرام‎ها و حوادث تاریخی هر چه انسانی‎تر باشد و به جوهره وجودی انسان نزدیک‎تر، ماندگارتر خواهند بود. 3 نمایش زیبای هیئت‎های عزاداری و دسته‎های سینه‎زنی بدون آموزش‎های فنی و درازمدت که بسا زیباتر از رژه دسته‎های نظامی صورت می‎گیرد، آن هم با تنوع فراوان، بر حسب عرف‎ها و عادت‎های بومی و منطقه‎ای، چگونه تحلیل می‎شود؟ بسیار دیده می‎شود که سربازان بعد از آموزشی درازمدت به خوبی از عهده وظایف خود برنمی‎آیند، اما دسته‎های عزاداری خودآموز، آرایشی زیبا پیدا می‎کنند؟ 4 چه چیزی مردم را در ایام محرم به احسان‎ها و ایثارهای بزرگ مالی وامی‎دارد؟ اطعام‎ها و خوان‎های گسترده در این ایام از چه عاملی سرچشمه می‎گیرد؟ با آن که برای جلب احسان‎های کم تراز این به تبلیغاتی گسترده و برنامه‎ریزی‎های درازمدت، نیاز است. این همه پس از قرن‎های متمادی که از حادثه کربلا گذشته، و بدون کمترین جبر و تشویق دنیایی و حکومتی چه توجیهی دارد. این نوشتار بر آن است تا اندازه‎ای در مورد این پرسش بررسی و کاوش کند. می‎توان علل و عوامل متعددی برای این جاودانگی برشمرد؛ مانند: 1 انتساب امام حسین علیه السلام و فرزندانش به رسول خدا . 2 حضور زنان و کودکان . 3 نهایت درنده‎خویی و ستمگری یزیدیان . 4 مشیت الهی .5 ماهیت انسانی قیام عاشورا . به نظر می‎رسد نمی‎توان ماندگاری و جاودانگی را به یک راز و سبب منتهی کرد، بلکه تمامی علل و عوامل پیش گفته در آن مدخلیت دارد. سه عامل نخست واضح است و پیرامونش بسیار نوشته شده است. عامل چهارم شاید همان باشد که در پاره‎ای احادیث بدان اشاره می‎شود مانند: قال رسول الله صلی الله علیه و آله: انّ لقتل الحسین علیه السلام حراره فی قلوب المومنین لاتبرد ابداً. (1) «شهادت امام حسین علیه السلام را در دل‎های مومنان شراره‎ای است که هیچگاه خاموش نشود.» حقیقتاً تاثیر عوامل غیبی و آسمانی بر ماندگاری این حادثه را نمی‎توان انکار کرد. به گمان ما عامل پنجم جایگاه ویژه‎ای دارد، گرچه علل چهارگانه دیگر هر یک تاثیر خود را می‎گذارد. چرا که این عامل بیشتر، عمق معرفت، انتخاب، اراده، تصمیم‎گیری و زیبایی عمل امام حسین و همراهانش را نشان می‎دهد. به تعبیر دیگر حسن فاعلی و حسن فعلی حادثه عاشورا، با این علت بیشتر نمایان می‎گردد. این نوشتار می‎خواهد به اختصار حادثه کربلا را از این زاویه مورد مطالعه قرار دهد. در این جهان، آیین‎ها، مرام‎ها و حوادث تاریخی هر چه انسانی‎تر باشد و به جوهره وجودی انسان نزدیک‎تر، ماندگارتر خواهند بود. حادثه عاشورا نیز چنین است. نمی‎بایست آن را تنها از زاویه انتساب به خاندان پیامبر بررسی کرد و یا تنها بر عوامل غیبی پای فشرد و یا اوج درنده‎خویی یزیدیان را منظور داشت و یا بر حضور زنان و کودکان تاکید ورزید، بلکه آن را به عنوان حادثه‎ای که تمام اصول و ضوابط انسان در آن منظور شده و هیچ امر غیر انسانی در ناحیه هدف و روش در آن به چشم نمی‎خورد، مطالعه کرد. گاه انسان‎ها درباره اهداف و روش‎های انسانی، خوب سخن می‎گویند و نیک قلم می‎زنند. برخی این هدف‎ها و روش‎ها را در عادی‎ترین شرایط زندگی پیاده می‎کنند. اعجاز و اعجاب حادثه عاشورا در آن است که در ناگوارترین شرایط زندگی، گروهی ذره‎ای از اهداف، روش‎ها و منش‎های انسانی تخطی نمی‎کنند و آن را در دشوارترین شرایط، عینیت می‎بخشند. انسانی بودن این حادثه را در دو بعد هدف‎ها و روش‎ها پی می‎گیریم: الف- اهداف آرمان‎ها و اهدافی که امام حسین و یارانش از آغاز حرکت تا شهادت و اسارت بر آن پای می‎فشردند، کاملاً انسانی است که به برخی از آن اشاره می‎شود: 1 آگاهی بخشی آگاهی بخشی، هوشیار کردن انسان‎ها، و از جهالت و سرگردانی درآوردن آنها، از عالی‎ترین اصول انسانی به شمار می‎رود. استعداد آدمیان در فضای آرام و امن به فعلیت می‎رسد، شکفته می‎شود و کمال می‎یابد. اگر این امنیت فراگیر نباشد و تنها متمولان و قدرتمندان از آن بهره‎مند گردند، چنین جامعه‎ای را نمی‎توان امن نامید. هرگاه که دورافتادگان از هرم قدرت و ثروت که همیشه بیشترین قشرهای اجتماعی را تشکیل می‎دهند، از امنیت برخوردار گردند، جامعه، انسانی و الهی است. امام حسین علیه السلام یکی از اهدافش را چنین بیان می‎کند: امام حسین علیه السلام برای رهایی انسان از جهالت، سر درگمی، خون خود را نثار کرد. در زیارت اربعین که شیخ طوسی و دیگران آن را روایت کرده‎اند، چنین می‎خوانیم: و بذل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهاله و حیره الضلاله(2)؛ او خون خودش را در راه تو نثار کرد تا بندگانت را از جهالت و نادانی رهایی بخشد.» 2 اصلاح‎گریهمیشه زدودن پیرایه‎ها از زوایای زندگی جمعی انسان‎ها، آرمانی ارزشمند و بزرگ بوده است. مصلحان کسانی‎اند که تلاش می‎کنند جامعه انسانی را از حرکت در بیراهه ها باز دارند و آنان را پایبند به قواعد انسانی سازند. برداشتن غل و زنجیرهای اجتماعی، فقر و پریشانی خاطری آدمیان جزو اصول اصلاح گری و اصلاح طلبی است. رسول خدا صلی الله علیه و آله با بعثت خود، تحولی الهی و انسانی در جامعه پدید آورد، لکن پس از رحلت ایشان پیرایه‎ها گریبانگیر جامعه نبوی شد و دچار ارتجاع گردید. اصلاحات حسینی در مسیر برداشتن این پیرایه‎ها و زدودن کجی‎ها بود تا با ارتجاع به جاهلیت بستیزد و آن را از میان برد. امام حسین به واقعیت آن روز جامعه چنین اشاره فرمود: الا ترون الی الحق لایعمل به والی الباطل لایتنهای عنه (3)؛ آیا نمی‎نگرید که به حق عمل نمی‎شود و از باطل پرهیز نیست. اصلاح‎گری خود را نیز با این جملات بیان داشت: انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی (4)؛ همانا برای جستن اصلاح در امت جدم، قیام کردم. ادامه خواندن تحقيق در مورد هدف امام حسين از قيام عاشورا

نوشته تحقيق در مورد هدف امام حسين از قيام عاشورا اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>