nx دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
چكیده در این مقاله با توجه به كلیات سعدی و در نظر نظر او دربارهی زنان مورد بررسی قرار گرفته است. پس از بیان مقدمهای دربارهی دیدگاه سعدی و تفاوت زنان معرفی شده در بوستان و گلستان بر اساس همین دیدگاه به نقشهای گوناگون زنان در آثار سعدی مانند زن در مقام مادر، زن در نقش دختر، و زن در مقام همسر پرداخته میشود. سپس با توجه به حكایات مربوط به زنان ملاكهای جامعهی روزگار سعدی مانند توجه به زیبایی، عدم رعایت هم شأنی، كدخدا
منشی پیران و بزرگان در حل مشكلات، تعدد زوجات، ناسازگاری داماد و مادرزن و آزارهای جنسی بررسی شده است. سپس دریافت بعضی از نكات اعتقادی سعدی در مورد زنان از خلال حكایتها بیان شده و پس از آن با توجه به باب هفتم بوستان فضایل و رذایل زنان از نظر سعدی بیان گردیده است. همچنین به بعضی از سخنان سعدی در مورد زنان كه به صورت ضربالمثل درآمده اشاره شده و سپس مباحث جمعبندی و نتیجهگیری شده استكلید واژههای: زن، نقش زن، گلستان، بوستان، سعدی، كلیات سعدی
مقدمهشیخ مشرفالدین سعدی شاعری است كه شهرتش قلمرو وسیع ایران و تمدن اسلامی را در نور دیده و جهانی گشته است. شهرت آثار سعدی و اسلوب سهل ممتنع او همهی مرزها را در نوردیده است به طوریكه حدود نیم قرن پس از او غزلش را ابن بطوطه از خنیاگران چینی در پكن شنیده است.تا دل به مهرت دادهام در بحر فكر افتادهام تا در نماز استادهام گویی به محراب اندری(1)
او شاعری رئالیست و واقع گراست به طوری كه در آثار او ردپایی از اساطیر، خرافهها، نمادها و عوالم غیررئالیستی دیده نمیشود. او شاعری عاشق است و عارفی واصل كه در میان مردم و در زمین میزید و با وجود داشتن تجربههای ملموس مادی و چشیدن عشق زمینی قصد صعود به عوالم بالا را دارد. سعدی در عرصه نویسندگی نیز قلمش را در هر دو عرصهی نظم و نثر دوانده و هنر خویش را به بهترین وجه نمایانده است.از آنجا كه سعدی در مسافرتهای 35 سالهی خود اطراف و اكناف عالم را دیده و تجربههای بسیاری از آن اندوخته است، در آثار و حكایتهای او شخصیتهای متفاوتی را میتوان مشاهده كرد. زن نیز از این قاعده مستثنی نمیباشد.
نقشهای زنان در آثار سعدی بیشتر مربوط به امور خانوادگی و روابط زن و مرد است و از نقش اجتماعی او به صراحت چیزی نیست. لذا شاید بتوان ادعا كرد كه بررسی و مطالعهی نقش زنان در آثار سعدی نه تنها آیینهای از زنان در شیراز قرن هفتم بدست میدهد بلكه با توجه به زن عربی كه سعدی داشته و جهانگردی او تصویری از زنان ممالك اسلامی آن روزگار است.
زنان معرفی شده در بوستان و گلستان مانند دیدگاه كلی سعدی در این دو كتاب با هم متفاوتند. زن مطرح شده در گلستان تصویری است درست و زنده از دنیا با همه تضادها و تناقضها و با همه زشتیها و زیباییها. زن آنچنان كه هست نه آنگونه كه باید باشد و این همان دنیایی است كه سعدی آن را دیده است نه آن كه از خود خلق كرده و آفریده باشد.
اگر در مطالعهی گلستان نقشهای مطرح شدهی زنان منفی یا درجه دوم و سوم است نیز ناشی از حقیقت دنیاست نه آن كه سعدی زن ستیز بوده باشد، زیرا اگر در گلستان و بوستان دقیق شویم به ژرفنگریهای سخن سعدی پی برده میشود.
او در بسیاری از جاها به صراحت خود و نیكی در منش زنان را ستوده است، همانگونه كه بازیگران مرد صحنهی حكایات سعدی بد و خوب دارند زنان نیز از همین دو چهره برخوردارند. اما زن به تصویر كشیده شده در بوستان سیمای یك انسان نمونه را دارد مدینه فاضلهای كه سعدی در بوستان به تصویر كشیده و آرزوهای بزرگ او در وجود زنان هویداست. زنانی شایسته و اخلاقی، زنانی كه به سوی صلاح نصیحتگرند، شایستهاند و از ناشایستگیها برحذر میدارند. هر گاه
سعدی در مورد زنان حكایتی را مثل زده است بیشك قصد بیان افكار عالی اخلاقی را داشته و آن را در قالب حكایاتی مختصر بیان كرده و در آن بدنبال مقصود خاص خویش بوده است حكایتهای مربوط به زنان اغلب كوتاه، پرمغز و آمیخته به داروی تلخ نصیحت است.اگر شربتی بایدت سودمند ز سعدی ستان داروی تلخ پند (3)
به پرویزن معرفت بیخته به شهد ظرافت در آمیخته
«در بوستان و گلستان هر حكایتی را كه نوشته بخوانیم از آن معنایی عمومی را ملتفت میشویم و دانسته میشود آنچه در هر حكایت واقع شده نمونهای است از آنچه در باورها واقع میشود و در زندگی بسیار كسان اتفاق میافتد(4).
«به گفته بعضیها سعدی پسندهای قومی و اجتماعی و آنچه را كه رسم مطلوب زمانهاش بوده بیان نموده است»(5)، اما باید اقرار نمود ویژگیهای مثبت زنان یا ذكر صفات رذیله آنان(6) حكایت مردی كه زن صاحب جمالش در گذشته و مادرزن در خانه بود(7) یا عدم تناسب سنی زن و شوهر مانند حكایتی پیرمردی كه دختری خواسته و حجره به گل آراسته بود (8) و همچنین حكایت منجمی كه از رفتار ناشایست همسر خویش در خانه خبر نداشت(9).
امروزه مصادیق فراوانی دارد و گرد كهنگی به آن پاشیده نیست. بعضی از حكایات مربوط به زنان، در آثار سعدی «برای انجام پندها و نصایح كلی و عمومی بوده است»(10).مانند اشارات زیر كه میتواند تداعیگر راضی بودن به قضا و قدر و پذیرفتن حقیقت وجودی خویش و آیندهنگری باشد. مثلا از زبان زنی كه طفلش دندان در آورده به همسرش كه در غم مخارج طفل است میگوید هر آن كس كه دندان دهد نان دهد(11).یكی مرد درویش در خاك كیش نگو گفت با همسر زشت خویش (12)
چو دست قضا زشت رویت سرشت میندای گلگونه بر روی زشت
كه حاصل كند نیكبختی به روز به سرمه كه بینا كند چشم كور
به دختر چه خوش گفت بانوی ده كه روز نوا برگ سختی بنه (13)
همه وقت بردار مشك و سبوی كه پیوسته در ده روان نیست جوی
زن در كلیات سعدی رسالتهای چندگانهای را ایفا میكند. زن در نقش همسر، زن در نقش مادر، زن در نقش دختر، زن مظهر پارسایی، زن مظهر عشق و دلدادگی، زن در مقام توكل، زن مظهر پرهیزكاری، و زن مظهر خردمندی و ; حكایات مربوط به لیلی، زلیخا، شیرین، عذرا، ; نیز به دفعات در كلیات سعدی مشاهده میشود.این اشارات فراوان نیز خصوصا در غزلها با چنان تازگی بیان شده است كه به جرأت میتوان گفت تنها شاعر بزرگی چون سعدی به آن دست یافته است و معلوم مینماید كه زنان عاشق مهمترین گروه مموردنظر سعدی بودهاند.«نقشهای مختلف زنان در آثار سعدی»1- زن در مقام مادرسعدی كه در كودكی پدر خود را از دست داده و در آغوش دلپذیر مادر بزرگ شده است علاوه بر آنكه با یتیمان درد آشناست و سروده:مرا باشد از درد طفلان خبر كه در طفلی از سر برفتم پدر(14)
به ارزش مادر بسیار واقف است. او در چند حكایت مقام و ارزش مادر را بیان نموده است. در گلستان آمده كه پسر سرهنگی به فرزند هارونالرشید دشنام مادر میدهد جلسهای تشكیل میگردد تا جزای چنین كسی را مشخص كنند هر كس نظری میدهد یكی به كشتن، یكی به مصادره و دیگری به زبان بریدن، اما هارون به ترك مخاصمه و گذشت دعوت میكند و میگوید اگر به ضرورت انتقامخواهی تو نیز به مادر او دشنام بده(15).من ار نام مردم به زشتی برم نگویم به جز غیبت مادرم(16)
در حكایت دیگر آورده است روزی به جهل جوانی بانگ بر مادر زده و سبب شده كه او دل آزرده و گریان بگوید مگر خردی فراموش كردی كه درشتی میكنی؟(17).سعدی در رسالهی صاحبیه میگوید:هر بد كه به خود نمیپسندی با كس مكن ای برادر من (18)
گر مادر خویش دوست داری دشنام مده به مادر من
او در جایی دیگر از جوانی سخن میگوید كه قدر مادر را نكو نمیداند و زحماتش را فراموش كرده است.جوانی سر از رأی مادر بتافت دل دردمندش به آذر بتافت (19)
چو بیچاره شد پیشش آورد عهد كه ای سست عهد فراموش عهد
نه در عهد نیروی حالت نبود مگس راندن از خود مجالت نبود؟
تو آنی كزان یك مگس رنجهای كه امروز سالاری و سرپنجهای
به حالی شوی باز در قعر گور كه نتوانی از خویشتن دفع مور
سعدی یتیم همیشه لذت زندگی در كنار مادر و خون جگر خوردنهای او را به خاطر داشته و اشارت نموده است.كنار و بر مادر دلپذیر بهشتست و پستان در او جوی شیر (20)
درختی است بالای جان پرورش ولد میوه نازنین در برش
نه رگهای پستان درون دل است؟ پس ار بنگری شیر خون دل است
بیشك دیدگاه اسلامی سعدی در مورد مادر نقش مهمی داشته و تحت تأثیر این سخن پیامبر اسلام بوده است كه: «الجنه تحت اقدام الأمهات»2- زن در مقام دخترسعدی میگوید روزی در هنگام سفر دختری را در كاروان دیده است كه هنگام برخاستن گردو خاك شدید با مهربانی تمام با روسریاش گردوغبار را از چهره پدر پاك میكرده است و مهرورزی او زمینهای فراهم میآورد تا پدرش زبان به نصیحت بگشاید و عالم پس از مرگ و گور را به او یادآوری كند.– پدر گفتش ای نازنین چهر من كه داری دل آشفته مهر من (21)
نه چندان نشیند در این دیده خاك كه بازش به معجر توان كرد پاك
در جایی دیگر با رقم زدن ماجرای دختر حاتم كه آزادی خود را قبول نكرد و خواست كه او را با سایر اسیران گردن بزنند تصویری از یك زن خردمند فداكار به تصویر میكشد.به زاری به شمشیرزن گفت زن مرا نیز با جمله گردن بزن (22)
مروت نبینم رهایی ز بند به تنها و یارانم اندر كمند
3- زن در مقام همسردر این مقام زن چهرهای متضاد دارد، زن با چهرهای منفی مانند زن لوط: زنی كه همسر پیامبر بود اما به شوهرش و آئین او ایمان نیاورد و به دلیل طغیان و سركشی به همراه سایر كافران قوم گرفتار عذاب الهی گردید.– با بدان یار گشت همسر لوط خاندان نبوتش گم شد (23)
سگ اصحاب كهف روزی چند پی نیكان گرفت و مردم شد
و زن منفی دیگر زن خود سعدی است. زنی كه به علت شهرت منفی در جامعه هنوز نیز ضربالمثل است چنانكه زن بد زبان، گردشگر را به زن سعدی مثال میزنند. به گفتهی خود سعدی زنی بدخوی، ستیزه روی، نافرمانبردار و زبان دراز كه عیش سعدی را منغص مینمود، زنی طعنهزن كه به شوی خویش میگفت تو آن نیستی كه پدر من تو را از قید فرنگ به ده دینار خلاص كرد؟این زن چنان بر سعدی سخت گرفته و روزگارش را سیاه نموده كه سروده است– زن بد سرای مرد نكو هم در این عالم است برزخ او (24)
زینهار از قرین بد زینهار و قنا ربنا عذاب النار
و یا زن با چهرهای مثبت، زنی خردمند كه از شوهر خود میخواهد به دنبال رزق و روزی برود.– به سرهنگ سلطان چنین گفت زن كه خیز ای مبارك در رزق زن (25)
یا زن نصیحت گری كه به شوهر خویش میگوید:– زنی گفت بازی كنان شوی را عسل تلخ باشد ترش روی را (26)
به دوزخ برد مرد را خوی زشت كه اخلاق نیك آمده است از بهشت
4- زن در مقام دانای نصیحتگر و خردمنداین زن نصیحتگر شوهر خویش در زندگی است. راه را از چاه و خوب از بد به او مینمایاند– به دهقان نادان به خوش گفت زن بدانش سخن گوی یا دم مزن (27)
مگوی آنچه طاقت نداری شنود كه جو كشته گندم نخواهی درود
ملاكهای جامعه روزگار سعدی و زن1- توجه به زیباییاز آثار سعدی برمیآید كه زیبایی یكی از مهمترین ملاكها برای گزینش همسر در جامعهی او بوده و این امر هم از طرف مردان و هم از طرف زنان مورد توجه قرار میگرفته است.
سعدی از زنی به غایت زشت روی سخن میگوید. زنی كه به سن ازدواج رسیده و با وجود داشتن جهیزیه و مال كسی حاضر به ازدواج با او نبوده است لذا او را به حكم ضرورت به همسری مردی كور در میآورند پدر فقیر این دختر به كسانی كه میگفتند اكنون كه طبیبی حاذق پیدا شده چرا دامادت را معالجه نمیكنی؟ میگوید: شوی زن زشت روی نابینا به(28).
در جای دیگر آورده است كه زن جوانی به ازدواج مرد پیری درآمد، شوهر پیر این زن هر چه میكند زنش با او انس و الفت نمیگیرد و خواستار همسری جوان و زیبا است چنانكه به شوهر خود میگوید: زن جوان را اگر تیری در پهلو نشیند به كه پیری(29).– زن كز بر مرد بیرضا برخیزد
بس فتنه و جنگ از آن سرا برخیزد
خلاصه از همسر خویش جدا گشته و به عقد جوانی در میآید. تند، ترشروی، تهیدست و بد خوی، جور و جفای میدید و رنج و عذاب میكشید اما شكر نعمت میگذارد و میگفتالحمدلله كه از آن عذاب الیم برهیدم و بدین نعیم مقیم برسیدم– با این همه جور و تندخویی بارت بكشم كه خوبرویی
با تو مرا سوختن اندر عذاب
به كه بادگری در بهشت
بوی پیاز از دهن خوبروی به بحقیقت كه گل از دست زشت
كه در بیت اخیر سعدی در خصوص ملاك زیبایی غلو نیز كرده است.در حكایتی دیگر سخن از پیرزنی میگوید كه موی سر خود را رنگ میكند تا جوان و زیبا جلوه كند و سعدی در مورد او میگوید– پیرزنی موی سیه كرده بود گفتمش ای مامك دیرینه روز (30)
موی به تلبیس سیه كرده گیر راست نخواهد شدن این پشت كوز
لازم به ذكر است در خصوص ملاكهای زیبایی و چیستی آن سعدی در غزلها به نظرات فردوسی و توصیف او از زنان زیبای شاهنامه بسیار نزدیك میشود و به صفاتی چون اعتدال قامت، حسن تركیب، حركات دلفریب، بادام چشمی، سیم تنی، خوش سیمایی و ; اشاره مینماید كه پرداختن به آنها در این مقالهی محدود نمیگنجد.
2- عدم رعایت تناسب سنی و هم كفی در ازدواج از مطالعه چند حكایت چنین برمیآید كه هم كفو بودن، هم شأنی و تناسب سنی ازدواج در آن دوران چندان مورد توجه نبوده و همین امر موجب ناسازگاری و جداییها میگردیده است. برای مثال سعدی از زن جوانی به نام گوهر سخن میگوید كه به ازدواج پیری درآمده اما سرانجام میان آنها به جدایی میانجامد (31)
در جایی دیگر حكایت میكند كه پیری دختری جوان خواسته و حجره به گل آراسته بود. پیر او را نصیحت میكند تا رام او گردد و میگوید:– تا توانم دلت بدست آرم ور بیازاریم، نیازارم (32)
ور چو طوطی شكر بود خورشت جان شیرین فدای پرورشت
اما دل زن صید او نمیگردد نفسی سرد از درون پر درد برمیآورد و میگوید: چندین سخن كه بگفتی، در ترازوی عقل من و زن آن یك سخن ندارد كه وقتی شنیدهام از قابلهی خویش كه گفت: زن جوان را اگر تیری در پهلو نشیند به كه پیری (33).و سرانجام چون امكان موافقت نبود كارشان به مفارقت میانجامد و زن پس از مدتی با جوانی تندخوی ازدواج میكند و همچنان شكر نعمت میگذارد كه از آن عذاب الیم برهیدم و بدین نعیم مستقیم برسیدم.
تعدد طرح حكایات اینچنینی علاوه بر نشان دادن تعدد و سرانجام چنین ازدواجهایی در آن دوره بیانگر آن است كه سعدی ازدواجی را كه از آن لذت جنسی به دست نیاید بیاهمیت میداند.زن كز بر مرد بیرضا برخیزد بس فتنه و جنگ از آن سرا برخیزد (34)
سعدی برای آنكه این اهمیت را نشان دهد از شیوه غیرمستقیم حكایت سازی استفاده كرده است تا با یك تیر چند نشان زده باشد: برای مثال هم به ازدواجهای ناهمسان انتقاد كرده و هم به اصل زیبایی پرداخته باشد و هم اهمیت روابط جنسی را متذكر گشته باشد. موضوع ازدواج پیران و جوانان كه سعدی نیز بر آن انگشت گذارده موضوع اصلی داستانهایی مانند ویس ورامین، سند بادنامه، مرزباننامه، طوطی نامه و ; نیز میباشد و در حقیقت نوعی ادبیات اعتراض است نسبت به یك رسم ناخوشایند و تغییر آن به امید فردایی بهتر.
3- كدخدا منشی برای حل مسائل خانوادهدر آثار سعدی زوجهایی كه گرفتار ناسازگاری هستند شكایت به نزد پیران قوم و قبیله میبرند سعدی با زبان نصیحت آنان را به سازش با یكدیگر فرا میخواند گاه به مرد ناراضی میگوید– چو از گلبنی دیده باشی خوشی روا باشد ار بار خارش كشی (35)
درختی كه پیوسته بارش خوری تحمل كن آنكه كه خارش خوری
و یا به نو عروسی كه خواستار جدایی است میگوید:دریغ است روی از كسی تافتن كه دیگر نشاید چون او یافتن (36)
چرا سركشی زانكه گر سر كشد به حرف وجودت قلم در كشد
4- تعدد زوجاتسعدی با بیانی طنزآلود ازدواج مجدد را به مخاطب خویش توصیه كرده است.– زن نو كن ای دوست هر نو بهار كه تقویم پاری نیاید به كار (37)
البته تعدد زوجات در اسلام برای مردها مجاز شمرده شده از این رو نباید از این سخن سعدی چندان برآشفت، زیرا پس از این بیت بلافاصله میگوید– كسی را كه بینی گرفتار زن مكن سعدیا طعنه بر وی مزن (38)
تو هم جور بینی و بارش كشی اگر یك سحر در كنارش كشی
5- ناسازگاری داماد و مادرزناین ناسازگاری مانند دعوای مادرشوهر و عروس سابقهی طولانی دارد سعدی در این مورد حكایتی آورده است كه: زنی جوان درگذشته و مادرش برای دریافت مهر آن زن در خانه داماد مانده است و مرد از مجاورت با مادر زن جانش در رنج است و چارهای ندارد و به دوستی كه از او میپرسد چگونهای در مفارقت یار عزیز میگوید: نادیدن زن بر من چنان دشوار نمینماید كه دیدن مادر زن(39).
– گل به تارج برفت و خار بماند گنج برداشتند و مار بماند
دیده بر تارك سنان دیدن خوشتر از روی دشمنان دیدن
واجب است از هزار دوست برید تا یكی دشمنت نباید دید
دیدن مادرزن بر داماد چنان دشوار است كه به خار و مار مانندش كرده است و دشمنش داشته و زن جوان و زیبا را به گل.6- آزارهای جنسیبا مطالبهی بعضی از حكایات سعدی چنین مستفاد میشود كه خشونت جنسی نسبت به زنان در آن زمان رایج بوده است كه بارزترینش توسط اربابان نسبت به كنیزان و مملوكان صورت میگرفته است. برای مثال یكی از ملوك كنیزی چینی را چون به خواستهی او در حالت مستی تن نداده بود. به سیاهی زشت، كریه المنظر، بدبوی چون مردار میبخشد كه تا پایان عمر در چنگال وی اسیر بماند و آزار ببیند (40). حكایات دیگری نیز در آثار سعدی وجود دارد كه رفتارهای جنسی خشونت بار را نقل میكنند مانند حكایت پیرمردی كه دخترش را به كفش دوزی میدهد كه رفتار آزاررسان جسمی داشت. سعدی پس از پایان این حكایت نتیجه میگیرد:
– خوی بد در طبیعتی كه نشست ندهد جز به وقت مرگ از دست(41)
«دریافت بعضی از نكات اعتقادی سعدی در مورد زنان از خلال حكایتها»1- مردان یك گام جلوتر از زنان:سعدی به نسبت آن روزگار كه تا امروز نیز ادامه یافته از بعضی جهات مانند نیروی جسمانی و جنگاوری مردان را از زنان برتر دانسته است. امروزه نیز بسیار استعمال میشود كه مردی بگوید اگر چنین كنم یا چنان نشود مرد نیستم كه زنم، شواهد شعری این مطلب در آثار سعدی بسیار است– چو مردانگی آید از رهزنان چه مردان لشكر چه فیل زنان (42)
– كه گر من گلی بر وجودت زنم به نزدیك مردان نه مردم زنم (43)
– در مرد چو بد نگه كنی زن بینی حق باطل و نیكخواه دشمن بینی (44)
– زهرهی مردان نداری چون زنان در خانه باش و به میدان میروی از تیر باران برنگر (45)
– مرد و زن گر به جفا كردن من برخیزند گر بگردم زوفای تو نه مردم كه زنم (46)
– مردی كه ز شمشیر جفا روی بتابد در كوی وفا مرد خوانش كه زن است آن (47)
– لاف مردی زنی و زن باشی همچو خنثی مباش نر ماده (48)
– پیدا شود كه مرد كدام است و زن كدام در تنگنای حلقهی مردان به روز جنگ (49)
– تو با این مردی و زورآزمایی همی ترسم كه از زن كمتر آیی (50)
– مرا از بهر دیناری ثنا گفت كه بختت با سعادت مقترن باد (51)
چو دینارش ندادم لعنتم كرد كه شرم از روی مردانت چو زن باد
– تو بیعذر یك سو نشینی چو زن روای كم ز زن لاف مردی مزن (52)
– چو از راستی بگذری خم بود چه مردی بود كز زنی كم بود (53)
– اگر چون زنان جست خواهی گریز مرد آب مردان جنگی مریز (54)
مخنث به از مرد شمشیرزن كه روز وغا سر بتابد چو زن (55)
كم از زن گفتن به مردان، از زن كمتر و همچو زن دشنامی است كه امروزه نیز هیچ مردی آن را بر نمیتابد.2- رجحان بعضی از زنان بر مرداناگر چه در خلال حكایت و اشعار سعدی مردان را یك گام جلوتر از زنان میداند اما بابت بعضی از فضایل در مواردی زنان را از مردان برتر میداند.– چه سرپوشیدگان مرد بودند كه گوی نخوت از مردان ربودند (56)
– زنانی كه طاعت به رغبت برند ز مردان ناپارسا بگذرند (57)
– زن از مرد موذی به بسیار به سگ از مردم مردم آزار به (58)
3- آزار همسر و در سختی گذاردن آنها و یا آسایش خود را به راحتی آنان ترجیح دادن موجب بدبختی است و نفرین زن خصوصا زن بیوه و یا پیر نفرینی از بین برنده و گیرا است.
ادامه خواندن مقاله زن در ترازوي سخن سعدي
نوشته مقاله زن در ترازوي سخن سعدي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.