nx دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
مروری بر قیام خونین 15 خرداد مقدمه سی و نهمین سالگرد قیام با شكوه خونین پانزدهم خرداد فرا میرسد. دوازدهم محرم 1383 مصادف با 15 خرداد 1342 ایران شاهد حماسهای خونین و غمبار بود كه هر چند به ظاهر پایان یك قیام می نمود، اما در واقع آغازی شد بر تداوم حركت انقلاب اسلامی كه به بركت محرم، این بذر، پانزده سال بعد در دوازدهم بهمن به ثمر نشست و مطلعی شد بر انفجار نور0
امروز پس از گذشت قریب به چهل سال از این واقعه و سپری شدن بیش از دو دهه از عمر انقلاب اسلامی، هنوز تأمل برآنچه 15 خرداد را به وجود آورد و آنچه در این روز فراموش نشدنی گذشت، میتواند درسهای بسیاری را به ما بیاموزد. تجربه 15 خرداد نه تنها موجد تغییر در شیوهها و خط مشی مبارزاتی و مرسّم دورنما و فرآیند انقلاب اسلامی است، بلكه بازنگری و عمق نگری تجارب تاریخی نشان دهنده زوایای پنهان و ظرافتهایی است كه در عین نمایان ساختن قانونمندی سیر تكامل تاریخ، فرآیندی است كه در ظاهر و صورتی نوین و مرتبتی به مقتضای اوضاع و شرایط جوامع تكرار میشوند0
بنابراین بررسی تحولات تاریخ در شناخت قوانین و نتایجی كه در پاسخ به نیازهای كنونی و رهنمونی در برابر مشكلات و دادن هشدارها و ایجاد هوشیاریها نافع میباشد نقش بسزایی دارد. بدین ترتیب از این دیدگاه ارزیــابی مجدد قیام خونین 15 خرداد قابل توجیه خواهد بود0 ـ1ـ علل و عوامل شكل گیری نهضتها مانند هر پدیده دیگر دارای علل و عواملی است كه از آن به ریشهها و زمینهها یاد میشود. بی تردید هیچ دگرگونی و انقلابی، بی ریشه وعلت پدید نمیآید. نهضتها بنابر هویت مشتركی كه دارند، كم و بیش دارای یك سلسله ریشهها و زمینههای یكسان و همانندی هستند كه میتوان از آن به عوامل عام و فراگیر یاد كرد. از سوی دیگر، هر انقلابی یك سلسله علل و اسباب ویژه خود را دارد كه نمونه و مانند آن را در سایر انقلابها كمتر میتوان یافت. قیام 15 خرداد نیز دارای ویژگیها و امتیازهایی است كه در انقلابهای معروف جهان، مانندی برای آن دیده نمیشود0 ریشهها و زمینههای آن نیز با دیگر قیامها تفاوت كلی و ریشهای دارد. از این رو با معیارها، تئوریها و معادلاتی كه از سوی مكاتب غرب و شرق برای پیدایش یك انقلاب ارائه میشود نمیتوان
ریشهها و زمینههای انقلاب اسلامی را به دست آورد. از دیدگاه مكاتب غربی، با وجود اختلافات شكلی كه در انقلابهای جهان وجود دارد ـ مثلاً یك انقلاب علمی و دیگری انقلاب مذهبی و سومی انقلاب سیاسی و آزادیخواهانه است ـ ریشه وماهیت آنها یكی میباشد و در حقیقت آنها یك نوع انقلاب بیشتر نیستند و روح و ماهیت تمام انقلابها، اقتصادی و مادی میباشد0 اینجاست كه جامعه شـــناسان و تحلیــلگران غرب و شرق و پیروان چشم و گوش بسته آنــان در ریشه یــابی نهضتهای اسلامی به سـردرگمی، ضد و نقیض گویی و بیراهه پویی دچار میگردند؛
زیرا با تئوریها و معیارهایی كه آنان پیرامون علل و عوامل پیدایش انقلابها دارند به ریشه قیامها و نهضتهای اسلامی دست نمییابند. در نظریات جامعه شناسی تا پیش از حركت انقلاب اسلامی، پدیده انقلاب از دیدگاه اقتصادی و بر اساس طبقات اجتماعی تحلیل میشد. هر چند این نظریات با پیشداوریهای حتی مغرضانه و نادیده گرفتن نقش مذهب در تغییرات اجتماعی با وجود نمونهها و تجارب متعدد تاریخی مورد تعمیم قرار گرفت،با این وجود حركت انقلاب اسلامی در قرن اخیر و نقش بارز انگیزههای مذهبی در قیام 15 خرداد و تأثیر آن در پیشبرد روند مبارزات علیه رژیم ستمشاهی به منزله نمونهای شورانگیز و در خور تأمل در تحریك تودهها، ناقض نظریات قبلی بوده و فصل نوینی درتحولات معاصر بر مبنای ایدئولوژی رهایی بخش گردید0
رژیم نیز طبق تئوری های آن زمان كانونهای بحران را در طبقات كشاورز و كارگر مورد توجه قرار داده و پیرو پیش بینی «كندی» رئیس جمهور وقت آمریكا مبنی بر احتمال بروز انقلاب در ایران و فشار آمریكا برای ایجاد اصلاحات و دادن اندكی آزادی به مردم برای جلب عدهای هوادار و وفادار به رژیم و حفظ منافع خویش و جلوگیری از بروز انقلاب، مجموعهای از اقدامات به ظاهر اصلاحی تحت عنوان «انقلاب سفید» را در دستور كار خود قرار داد. این ترفند رژیم با هوشیاری روحانیت بیدار به ویژه با رهبری داهیانه امام خمینی (ره) در مخالفت با لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، اصلاحات ارضی، آزادی زن و اقدامهای فریبكارانه رژیم، با حمایت اقشار مردم به خصوص طبقات كشاورز و كارگر به انگیزه مذهبی و دفاع از حریم دین روبرو گردید. و علاوه بر اینكه موج شدیدی علیه رژیم ایجاد كرد، نافی تئوریهای قبلی انقلاب و افشا كننده چهره رژیم پهلوی و مقاصد اربابانش شد، تا آنجا كه با اعمال خشونت و بكارگیری قوه قهریه در حركت پرشكوه 15 خرداد، انقلاب شاهی (!) از سفیدی به سرخی گرایید0 ـ1ـ1ـ انقلاب سفید به دنبال ظهور استعمار نو و تغییر شیوههای استعمارگری، آمریكا به رژیم های دست نشانده و وابسته خود فشار آورد كه به منظور پیشگیری از جنبشهای ملی و ضد آمریكایی، به یك سلسله برنامههای به اصطلاح اصلاحی دست بزنند و «كندی» (رئیس جمهور وقت آمریكا) به منظور جلب حمایت كنگره به كمكهای مادی به كشورهای وابسته خود، طی پیامی كه در سال 1961 میلادی به كنگره فرستاد نقشه جدید امپریالیسم آمریكا را برای سركوبی جنبشهای آزادیخواهان در كشورهای عقب مانده چنین برملا كرد: «; اگر ما به مشكلات ملتها فقط ازنقطه نظر نظامی
توجه كنیم مرتكب اشتباه عظیمی خواهیم شد؛ زیرا هیچ مقدار اسلحه و قشونی نمیتواند به رژیمهایی كه نمیخواهند و یا نمیتوانند اصلاحات اجتماعی كنند و اقتصاد خود را توسعه دهند ثبات و استواری بخشد، پیمان های نظامی نمی تواند به مللی كه بی عدالتی اجتماعی و هرج و مرج اقتصادی مشوق قیام و رخنه و خرابكاری است كمك كند. ماهرانهترین مبارزات ضد پارتیزانی نمیتواند در نقاطی كه مردم محلی كاملاً گرفتار بینوایی هستند و به این جهت از پیشرفت خرابكاری نگرانی ندارند با موفقیت روبرو شود. از طرف دیگر هیچ نوع خرابكاری نمیتواند مللی را كه با اطمینان به خاطر جامعه بهتر میكوشند فاسد كند. این عقیده ماست»0 شاه كه به قدرت نظامی و دستگاه جاسوسی خویش مغرور بود با فشار آمریكا و از روی بی میلی، لایحه اصلاحات ارضی را در سال 1338 به مجلس فرستاد، ولی به دلیل آماده نبودن شرایط، اجرای آن متوقف گردید. در پایان سال 1339 كاخ سفید طی پیام شدید اللحنی تمایل خود را نسبت به نخست وزیری «علی امینی» اظهار داشت. شاه زیر فشار آمریكا با روی كار آمدن «علی امینی» موافقت كرد و وی پس از ورود به صحنه سیاسی، اجرای رفرم آمریكایی و در رأس آن برنامه اصلاحات ارضی را عهده دار گردید. به دنبال تصویب قانون اصلاحات ارضی از طرف دولت در 20 دی ماه 1340، مطبوعات آمریكایی و غربی و خبرگزاریهای وابسته به غرب، همه یكدل و یكزبان به ستایش و تحسین آن پرداختند0 ا«چستر پاولز» مشاور مخصوص «كندی» در امور مربوط به آسیا، آفریقا و آمریكای لاتین به منظور بررسی دقیق شیوه تقسیم اراضی در ایران و نتایج به دست آمده از آن و نیز وادار ساختن رژیم شاه برای اجرای كامل رفرم آمریكایی كه باید «انقلاب سفید» نام میگرفت، در تاریخ 20 بهمن 1340 وارد ایران شده و هنگام ورود به تهران در فرودگاه مهرآباد اظهار داشت: «; برنامه اصلاحات ارضی ایران عكس العمل بسیار خوبی در واشنگتن داشته است. مقامات ایرانی با شروع تقسیم اراضی دست به اقدام شهامت آمیزی زدهاند»0 شاه پیش از آغاز اجرای رفرم مذكور در تاریخ 21 فروردین 1341 برای آشنایی با سیاست مقامهای آمریكایی و شیوه پیاده كردن رفرم و دریافت كمكهای اقتصادی و نظامی قابل ملاحظه رهسپار آمریكا شد. وی در این سفر كوشید كه نگرانی آمریكا را در مورد خطر «انقلاب از پایین» در ایران برطرف سازد و آنان را متقاعد نماید كه هیچ خطری منافع آنها را در ایران تهدید نمیكند. ولی
مقامهای آمریكایی كه از اوضاع ایران كاملاً آگاهی داشتند، لزوم اجرای كامل رفرم (انقلاب سفید) را مورد تأكید قرار دادند. شاه با سپردن تعهد به امپریالیسم آمریكا برای اجرای رفرم تحمیلی (انقلاب سفید) به كشور بازگشت و با موافقت آنها « علی امینی» را از مقام نخست وزیری عزل و «امیر اسدالله علم» را به این مقام منصوب كرد0 اجرای برنـــامه انقلاب سفید مستلزم هموار ساختن موانع و مشكلات عدیده داخلی و خارجی بود. از لحاظ خارجی، شاه از پشتیبانی سیاسی و كمكهای اقتصادی – نظامی آمریكا و دولت «كندی» سود میبرد. به دولت اتحاد جماهیر شوروی ـ كه پس از امضای پیمان نظامی با آمریكا در سال 1338 روابط دو كشور تیره شده بود ـ نزدیك شد ودر صدد بهبود روابط با مسكو برآمد. این سیاست موضع رژیم را در آزادی عمل بیشتر برای سركوب مخالفان تقویت میكرد، رهبری حزب توده را بیش از پیش بی اعتبار مینمود، روحیه افراد حزب توده و نیز برخی مردم را كه به علت یأس ناشی از اختلاف و سركوب سالهای بعد از كودتا، خصومت اتحاد جماهیر شوروی را نسبت به رژیم شاه نشانه هواخواهی مسكو از ملتهای زیر ستم میدانستند، تضعیف میكرد و آنها را ناامید میساخت. شاه از ناحیه احزاب و سازمانهای ملی آن روز ایران نیز هیچ گونه خطری احساس نمیكرد؛ زیرا با ارزیابی دقیق متوجه شده بود كه سازمانهای مزبور ناپایدارتر از آنند كه بتوانند در برابر سیل توفان رأی رفرم آمریكایی (انقلاب سفید)، مقاومت و پایداری نمایند0 لیكن آنچه مایه تشویش خاطر و نگرانی شاه می گردید، نقش سد كنندهای بود كه علمای راستین اسلام و جامعه روحانیت در طول تاریخ در برابر توطئههای استعماری و ارتجاعی داشتند و او میدانست كه روحانیت اصیل در برابرتوطئه خطرناك و اسارت بار آمریكا، بی تفاوت و ساكت نمینشینند. ولی ارزیابی دقیق و همه جانبه افكار، اندیشهها، میزان حركت و عمل آنها ایجاب میكرد كه شاه با حادثه آفرینی تازهای علمای اسلام و مجامع مذهبی را به میدان بكشاند0 ـ2ـ1ـ غائله انجمنهای ایالتی و ولایتی در تاریخ 16 مهر 1341 ، جراید عصر تهران با تیتر درشت نوشتند: «طبق لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی كه در هیئت دولت به تصویب رسید و امروز منتشر شد: به زنان حق رأی داده شد.» در متن تصویبنامه نیز قید اسلام را از شرایط انتخاب كنندگان و انتخاب شوندگان حذف كرده و در مراسم سوگند به امانت و صداقت، به جای قرآن، كتاب آسمانی آورده شده بود. انگیزه رژیم از این تغییر و تبدیل علاوه بر ارزیابی واكنش جامعه روحانیت، آماده سازی زمینه لازم جهت تجاوز به مذهب رسمی كشور،توطئه دستبرد به قانون اساسی و تغییر و تبدیل بعضی از اصول آن به نفع رژیم و فراهم آوردن بستر مناسب جهت دادن پستهای حساس به دست اقلیتهای مذهبی بود0 با اعلام تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی از طرف دولت، فرصت مناسبی برای روحانیت اصیل و در رأس آنها امام خمینی (ره) فراهم آمد تا رسالت تاریخی خویش را برای بیدارسازی و به حركت در آوردن توده مردم مسلمان آغاز نمایند. امام امت (ره) كه توطئه رژیم را به خوبی دریافته بود، در یكی از سخنرانیهای تاریخی خود صریحاً اعلام فرمودند: «;ما با ترقی زنها مخالف نیستیم، ما با این فحشا مخالفیم. ما با این كارهای غلط مخالفیم. مگر مردها در این مملكت آزادی دارند كه زنها
داشته باشند؟ مگر آزاد زن و آزاد مرد با لفظ درست میشود؟;»0 به دنبال اعلام تصویبنامه انجمنهای ایالتی وولایتی در جراید عصر تهران،امام خمینی (ره) بی درنگ علمای طراز اول قم را به نشست و گفتگو پیرامون این تصویبنامه دعوت كردند و پس ازتبادل نظر پیرامون مفاد تصویبنامه مزبور و سخنان بیدار كننده امام امت (ره)، تصمیمات زیر اتخاذ گردید0 ـ1ـ مخالفت علمای اسلام با مفاد تصویبنامه و تقاضای الغای فوری آن، طی تلگرامی به شاه اعلام شود0 ـ2ـ جریان تصویبنامه و خطرهای آن طی نامه، اعلامیه و پیغام به علمای مركز و شهرستانها بازگو شود و برای مقابله و مبارزه با آن از آنان نیز دعوت به عمل میآید0 ـ3ـ جلسههای مشاوره و تبادل نظر برای وحدت و اتفاق كامل در تصمیمات، هر هفته یكبار تشكیل میگردد0 متعاقب تلگرافهای متعدد مراجع و علما به خصوص امام خمینی (ره) به شاه و «علم» و اعتراضات گسترده مردم در تهران ، قم و سایر شهرستانها به لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی و تصویبنامه آن، رژیم شاه در تاریخ 10/9/1341 تصویبنامه مورخ 14/7/1341 مربوط به لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی را لغو و غیر قابل اجرا اعلام كرد. به دنبال اعلام خبر لغو تصویبنامه از طرف دولت در جراید، امام خمینی(ره)ا اعلامیهای خطاب به مردم صادر كردند و ضمن ارج نهادن به پایداری، از خودگذشتگی و وفاداری مردم نسبت به اسلام و روحانیت، از عموم مردم دعوت به عمل آوردند كه صفوف خود را فشرده تر ساخته و در برابر توطئههای رژیم هوشیار باشند. ره آوردهای قیام مردم علیه تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی را میتوان به شرح زیر خلاصه كرد0 ـ1ـ وحدت كلمه در محافل روحانی و علمای اسلام؛ ـ2ـ آگاه كردن توده مردم مسلمان و تجهیز آنها برای مبارزه؛ ـ3ـ آشكار كردن چهره و ماهیت ضد اسلامی شاه؛ ـ4ـ دمیدن روح امیـد در پیكر مأیوس جامعه؛ ـ5ـ كشف شخصیت امام خمینی (ره) به عنوان یك مرجع بزرگ، سیاستمدار، شجاع، مدیر و مدّبر0 ـ3ـ1ـ لوایح ششگانه سرانجام شاه در تاریخ 19 دی 1341 به منظور پیاده كردن رفرم آمریكایی، لوایح ششگانه را به شرح زیر اعلام كرد ـ1ـ الغای رژیم ارباب ـ رعیتی با تصویب قانون اصلاحات ارضی؛ ـ2ـ تصویب لایحه قانونی ملی كردن جنگلها در سراسر كشور؛ ـ3ـ تصویب لایحه قانون فروش سهام كارخانههای دولتی به عنوان پشتوانه اصلاحات ارضی؛ ـ4ـ تصویب لایحه قانون سهیم كردن كارگران در منافع كارگاههای تولیدی و صنعتی؛ ـ5ـ لایحه اصلاحی قانون انتخابات؛ ـ6ـ لایحه ایجاد سپاه دانش به منظور اجرای تعلیمات عمومی و اجباری0 به دنبال اعلام رفراندوم از طرف شاه، سیل مخالفتها و اعتراضهای علما و مردم و در رأس آنها امام خمینی (ره) جاری گردید و موج اعتصاب و تظاهرات تهران و شهرستانها را فرا گرفت و
متعاقب تحریم رفراندوم از سوی امام امت (ره) (كه آن را بر خلاف قانون و اجباری میدانست)، شاه كه برای ملاقات با مراجع و علمای مقیم قم و جلب موافقت آنها به این شهر رفته بود با عدم استقبال و ملاقات مراجع و علما روبرو شد و با شرمساری و شكست به تهران بازگشت و انجام رفراندوم 6 بهمن 1341 و اعلام نتیجه مصحك آن (با وجود عدم استقبال مردم ) موجی از خشم و كین را نسبت به هیئت حاكمه میان مردم برانگیخت0 ـ4ـ1ـ فروردین 1342 و اعلام عزای عمومی سال 1341 همراه با یك دنیا رنج و مصیبت برای ملت ستمدیده ایران و اهانت نسبت به علما و مراجع پایان پذیرفت و با نزدیك شدن عید نوروز 1342، امام خمینی (ره) پیشنهاد كردند كه عید نوروز از طرف همه علمای قم و دیگر حوزههای علمیه و نیز علمای شهرستانها عزای عمومی اعلام شود تا بدین ترتیب افكار ملت اسلام به خطرهای كه از ناحیه رژیم شاه متوجه اسلام و ایران بود جلب گردد. این پیشنهاد تاریخی با موافقت و استقبال همگانی روبرو شد و امام خمینی (ره) با انتشار اعلامیه ای، عید نوروز 1342 را عزای عمومی اعلام نمودند0 مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنهای با یادآوری وقایع آن ایام میفرمایند: «با نزدیك شدن فروردین 1342 حادثه تازهای رخ داد. حادثه این بود كه امام خمینی یكباره اعلام كرد كه ما عید نداریم و در شرایطی كه علما را میزنند، مردم را مورد تهاجم قرار میدهند، فاجعه میآفرینند،احكام اسلام را زیر و رو میكنند، چه عیدی میماند؟ ما عید نداریم. این اعلامیه امام به شكل وسیعی پخش شد ; به دنبال اعلام عزای عمومی از طرف امام، تصمیم گرفتیم طلاب را وادار كنیم كه لباس سیاه بپوشند; طولی نكشید كه تهیه لباس مشكی در میان طلاب رواج پیدا كرد. از روز عید نوروز یا یك روز پیش از آن هر روحانی و طلبهای را كه در قم میدیدید مشكی بر تن داشتند»0 با وجود تلاشهای فراوان شاه و فعالیت ساواك به منظور خنثی و بی اثر ساختن پیشنهاد عزای عمومی امام و اعلامیه ایشان،ملت ایران در سطح وسیعی از برگزاری مراسم عید خودداری ورزیدند و بسیاری از علما و روحانیون و قشرهای مختلف مردم به پیروی از امام امت (ره) طی اعلامیهها و بیانیههای رسمی اعلام عزا كرده و نگرانی خود را از توطئههای شاه علـیه اسلام و استقلال ایران اظهار نمودند0 ـ5ـ1ـ فاجعه خونین مدرسه فیضیه عصر روز دوم فروردین 1342 مصادف با 25 شوال 1382 و سالروز شهادت حضرت امام جعفر صادق (ع) از سوی حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی (ره) مجلس سوگواری آن امام همام برقرار بود و جمعیت زیادی از قشرهای مختلف مردم در آن شركت داشتند. رژیم شاه كه از قبل برای حمله به طلاب و مردم بیگانه و به خاك و خون كشیدن طلاب، برنامه ریزی نموده و عده زیادی از مزدوران خویش را با لباس مبدل در این مجلس حاضر كرده بود، چهره واقعی خویش را در این فاجعه به نمایش گذاشت0
حضرت آیت الله خامنهای با یادآوری فاجعه مدرسه فیضیه میفرمایند: «; آنطور كه اطلاع پیدا كردیم كماندوها در اثنای روضه بلند میشوند و شعار میدهند. شعار آنها درگیری ایجاد میكند، از درختهای مدرسه فیضیه چوب میكنند و به جان مردم میافتند. البته نمیخواستند مردم عادی را بزنند، هدف طلاب بودند. لذا كاری میكنند كه مردم عادی مرعوب شوند و از مدرسه فرار كنند. وقتی مردم از مدرسه بیرون میروند ، به طلبهها حمله میكنند. در این بین، طلاب كه اول غافلگیر شده بودند یكباره به خود آمدند، یك عدهای بر دفاع برخاستند; صحن مدرسه فیضیه صحنه درگیری بین طلاب و كماندوها بود; كماندوها و قتی بر اثر دفاع جانانه طلاب از مدرسه گریختند با كمك پاسبانها و ساواكیها از مسافرخانههی مجاور به پشت بام فیضیه رفتند و به سوی طلبههایی كه در صحنه مدرسه در حال دفاع ایستاده بودند تیراندازی كردند و با به گلوله بستن طلاب مدرسه توانستند بر مدرسه مسلط شوند. درِ حجرهها را شكستند و طلاب را با وضع فجیعی مورد ضرب و شتم قرار دادند. وسائل و اثاثیه طلاب را آوردند میان صحن مدرسه و آتش زدند»0 همزمان با به خاك و خون كشیدن طلبهها و علما در مدرسه فیضیه، مدرسه طالبیه تبریز هم مورد حمله نیروهای نظامی رژیم شاه قرار گرفت و زد و خورد شدیدی میان مأمورین رژیم و طلبهها صورت گرفت و تراژدی مدرسه فیضیه در مدرسه طالبیه تكرار شد0 امام خمینی (ره) در همان لحظهای كه خبر یورش به مدرسه فیضیه را دریافت كرد، بی درنگ به میـان مـردمی كه در منزل ایشان اجتماع نموده بودند شتافت. امــام امت (ره) كه قصد داشت برای اطلاع بیشتر از فاجعه به مدرسه فیضیه برود، با اصرار حاضران از این اقدام منصرف شده و طی سخنان كوتاهی در مین جمع حاضر اظهار داشت: «; ناراحت و نگران نشوید، مضطرب نگردید،
ترس و هراس را از خود دور كنید. شما پیرو پیشوایانی هستید كه در برابر مصائب و فجایعی صبر و استقامت كردند كه آنچه ما امروز میبینیم نسبت به آن چیزی نیست. پیشوایان بزرگوار ما حوادثی چون روز عاشورا و شب یازدهم محرم را پشت سر گذاشتهاند; امروز وظیفه ماست كه در برابر خطراتی كه متوجه اسلام و مسلمین میباشد برای تحمل هرگونه ناملایمات آماده باشیم تا بتوانیم دست خائنین به اسلام را قطع نماییم و جلوی اغراض و مطامع آنها را بگیریم;»0 با فرا رسیدن ماه محرم، بحران در كشور شتاب بیشتری گرفت و با وجود تهدید رژیم به مقابله با تظاهرات مردمی، امام خمینی (ره) به منظور مقابله با توطئههای رژیم و برگزاری هرچه باشكوه
تر مراسم عزاداری و استفاده مناسب از این بستر فراهم بیانیهای را صادر فرمودند. استفاده از فاجعه مدرسه فیضیه در بستر آماده ماه محرم برای گسترش مبارزه به سراسر ایران، از كارهای مهمی بود كه امام امت (ره) در این مقطع حساس، آن را به مرحله اجرا گذاشتند و با اعزام فضلا و طلبههای حوزه علمیه قم به اطراف و اكناف كشور برای آشنا كردن مردم با واقعیتهای موجود در جامعه،آنها را به صحنه مبارزه كشاندند و زمینههای قیام 15 خرداد كم كم فراهم گردید0 ـ2ـ بررسی سیر حوادث قیام 15 خرداد كه در پی دو سال افشاگری و مبارزات مستمر روحانیت به رهبری امام خمینی (ره) صورت گرفت، جرقهای بود كه در روشن ساختن ذهن جامعه مذهبی ایران و احیای روح مبارزه برای برقراری حكومت اسلامی مهمترین نقش را داشت. ساده اندیشی است اگر واقعه 15 خرداد را جدا از كل نهضت اسلامی ایران و تنها به عنوان یك روز خونین در نظر بگیریم و آن را جدا از مجموعه مبارزاتی كه در تاریخ ایران برای برقراری حكومت اسلامی صورت گرفته است تصور كنیم. واقعیت این است كه قیام 15 خرداد تجلی روح آرمانخواهی مردم مسلمان ایران بود كه قرنها برای برقراری حكومت اسلامی مبارزه كردند و پلی بود كه همه تجربههای گذشته را به نسل جدیدی كه با فریاد اسلام خواهی امام امت (ره) بیدار شده بود منتقل میكرد. ـ1ـ2ـ نطق تاریخی امام خمینی (ره)0 روز 13 خرداد 1342 (عاشورای 1383) امام خمینی (ره) در حالی كه سیل جمعیت گرد ایشان حلقه زده بودند، برای ایراد سخنرانی راهی مدرسه فیضیه شدند وكوشش رژیم برای منصرف ساختن ایشان از سخنرانی به نتیجه نــرسید. امــام امت (ره) در بخشهایی از ایـن نطق تــاریخی فرمودند: «; گاهی كه وقایع روز عاشورا را از نظر میگذرانم این سؤال برایم پیش میآیدكه اگر بنی امیه و دستگاه یزیدابن معاویه تنها با حسین (ع) سر جنگ داشتند، آن رفتار وحشیانه و خلاف انسانی چه بود كه در روز عاشورا نسبت به زنهای بی پناه و اطفال بی گناه مرتكب شدند؟! ; همین سؤال اینجا مطرح میشود كه دستگاه جبار ایران با مراجع سر جنگ داشت، با علمای اسلام مخالف بود; به مدرسه فیضیه چكار داشتند؟ ; به این نتیجه میرسیم كه اینها با اساس كار دارند؛ با اساس اسلام و روحانیت مخالفند; اسرائیل نمیخواهد در این مملكت قرآن باشد; اسرائیل نمیخواهد در این مملكت احكام اسلام باشد;. 0 من به شما نـصیحت میكنم ای آقای شاه! ای جنـاب شاه! من به تـو نصیحت میكنم كه دست از این اعمال و رویه بردار. من میل ندارم كه اگر روزی اربابها بخواهند تو بروی، مردم شكرگزاری كنند. من نمیخواهم تو مثل پدرت بشوی; نصیحت مرا بشنو. از علمای اسلام بشنو. اینها صلاح ملت را میخواهند. اینها صلاح مملكت را می خواهند. از اسرائیل نشنو. اسرائیل به درد تو نمیخورد. بدبخت، بیچاره; یك كمی تأمل كن، یك كمی تدبر كن; مملكت ما، اسلام ما در معرض خط
ر است. آن چیزی كه در شرف تكوین است سخت ما را نگران و متأسف ساخته است;»0 در این سخنرانی كه به زبان ساده ایراد شد و درك آن برای مردم كوچه و بازار بسیار آسان بود، شاه برای نخستین بار از سوی یك رهبر مذهبی مورد حمله شدیداللحن قرار گرفت و غول وحشت و هراسی كه نام شاه طی سالهای متمادی در اذهان مردم جای داده بود، در هم شكسته شد. امام خمینی (ره) در حضور جمعیت انبوه حاضر در مدرسه فیضیه، شاه را با الفاظ «آقای شاه»، «تو»، «بیچاره» و «بدبخت» خطاب كرده و در انجام رسالت تاریخی خویش رسماً رودر روی شاه قرار گرفت. امام به این نكته به خوبی توجه داشت كه تا كابوس وحشت بر دلها حكومت میكند تودهها نمیتوانند قهرمانانه به پا خیزند و به وظایف اسلامی و ملی خویش عمل نمایند و نیز تا بت شاهنشاهی در هم شكسته نشود مبارزه به جایی نمیرسد0 ـ2ـ2ـ دستگیری امام خمینی (ره) و تظاهرات گسترده در قم اصولاً شاه به دنبال شكستی كه در توطئه یورش به مدرسه فیضیه متحمل شده بود، به خوبی دریافت كه امام امت (ره) تا قلم در دست دارد و میتواند با مردم سخن بگوید، سركوبی نهضت امكان پذیر نیست. اگر چه رژیم شاهی میدانست كه اسائه ادب به مقام بزرگ مرجع و رهبری كه بر قلبها حكومت میكند برای او ارزان تمام نخواهد شد، تصمیم گرفت امام امت (ره) را دستگیر نماید. نیمه شب 15 خرداد، مأموران انتظامی رژیم در قم، امام را در منزلشان دستگیر و به تهران منتقل كردند. همزمان با دستگیری ایشان، «آیت الله قمی» در مشهد و «آیت الله محلاتی» در شیراز دستگیر و به تهران منتقل شدند0 انتشار خبر دستگیری امام خمینی (ره) برق آسا در سراسر شهر قم پیچید و طوفانی از خشم و كین نسبت به دستگاه حاكم را میان مردم برانگیخت . هنوز آفتاب 15 خرداد برنیامده بود كه جمعیت كثیری در مقابل خانه امام اجتماع كردند و سپس به اتفاق آقای حـاج سید مصطفی (ره) به طرف صحن مطهــر حضرت فاطمه معصومه (س) حركت نموده و پس از استقرار در صحن مطهر، از توقیف و اسائه ادب نسبت به ساحت مقدس پیشوای شیعیان اظهار تنفر و انزجار كردند. علما و روحانیون طراز اول حوزه علمیه قم هم با تشكیل جلسه در منزل حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی (ره) پس از صدور بیانیهای مبنی بــر تقبیح توقیف امــام امت (ره) و درخواست آزادی فوری و بی قید و شرط ایشان و دعوت مردم مسلمان و انقلابی به پایداری، استقامت و ادامه مبارزه راهی صحن شدند. دیری نپایید كه سراسر صحن آكنده از جمعیت شد و فریاد رعد آسای «یا مرگ یا خمینی» جمعیتی كه هر لحظه بر تعداد آنها افزوده میشد فضای شهر قم را پر كرد0 با پیوستن زنان به صف تظاهر كنندگان، جمعیت حاضر در صحن مطهر راهی خیابانهای اطـراف
صحن شده و به تظاهـرات پرداختند و هنوز تظاهـر كننـدگان بیش از 200 متر از صحن مطهر فاصله نگرفته بودند كه با یورش مأموران نظامی رژیم روبرو شدند ورگبار مسلسل مزدوران رژیم به روی مردم گشوده شد. مأموران نظامی رژیم میكوشیدند كه با خونریزی از حركت تظاهر كنندگان جلوگیری نمایند، ولی مردم از جان گذشته بدون اعتنا به رگبار گلوله و آتشی كه به سر و سینه آنان میبارید، قهرمانانه فریادی را كه سالهای دراز در سینه آنها محبوس مانده بود بیرون میریختند و خواستار آزادی مراد و قائد خویش بودند. بدین ترتیب مقاومت دلیرانه اهالی شهر مقدس قم و حومه كه از ساعت 7 صبح روز 15 خرداد آغاز شده بود با به جا گذاشتن صدها كشته و زخمی در هم شكسته شد و شهر قم به صورت ماتمكدهای تاریك و ویران در آمد0 ـ3ـ2ـ تهران و قیام خونین 15 خرداد خبر دستگیری امام خمینی (ره) ابتدا به مقامهای برجسته روحانی، ملی و سیاسی پایتخت رسید و بـه سرعت در شهر پخش شد. مردم مسلمان بــا شنیدن این خبر از خانهها بیرون ریختند و مغازهها تعطیل شد و شور و غلغلهای همراه با خشم و غضب مردم سراسر تهران را فرا گرفت. دانشجویان با تعطیل كلاسهای درس به تظاهرات دسته جمعی پرداختند و بازاریان تهران با تعطیل بازار به خیل تظاهر كنندگان پیوستند و بار دیگر رابطه ناگسستنی خویش را با روحانیت نشان دادند. بار فروشان تهران نیز با دست كشیدن از كار، دست به تظاهرات زدندو «طیب» در پاسخ به رئیس پلیس تهران كه از وی خواسته بود بار فروشان را از تظاهرات ضد دولتی باز دارد گفته بود: «تظاهرات جنبه مذهبی دارد و او نمیتواند از تظاهرت مردمی كه از روی مبانی مذهبی به پا خاستهاند جلوگیری نماید. دهقانان ورامین هم كفن پوشان و با پای پیاده به سوی پایتخت به راه افتادند و سیل جمعیت از حومه تهران به سوی این شهر سرازیر شد0 با اوج گرفتن قیام و شورش بی امان مردم به كاخ سلطنتی و مراكز حساس دولتی، تاج و تخت شاهی در معرض خطر قرار گرفت. ارتش و پلیسی كه برای دفاع از استقلال و تمامیت ارضی كشور و حفظ جان و مال و امنیت مردم تشكیل شده بود، بار دیگر برای سركوبی ملت و ریختن خون بیگناهان به دستور شاه به میدان آمد. سیل خروشان جمعیت تا نزدیكیهای كاخ پیش رفت و در همین زمان رگبار گلوله به طرف تظاهركنندگان باریدن گرفت و میدان ارك، میدان توپخانه و
خیابانهای منتهی به كاخ مرمر از اجساد كشته شدگان و مجروحین انباشته شد. فجیع ترین این كشتارها سرپل باقر آباد ورامین اتفاق افتاد و صدها دهقان ورامینی كه كفن پوشان و با پای پیاده عازم تهران بودند، به طرز فجیعی قتل عام شدند. همزمان با كشتار فجیع و گسترده در تهران و قم، شهرهای بزرگ و بسیاری از شهرستانها هم شاهد تظاهرات مردم و یورش نیروهای نظامی و كشتار آنها بود0
ادامه خواندن مقاله در مورد مروري بر قيام خونين 15 خرداد
نوشته مقاله در مورد مروري بر قيام خونين 15 خرداد اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.