nx دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
جهانی سازی فرهنگ در عصر حاضر
جهانیشدن فرهنگ، یكی از مناقشه برانگیزترین بحثها بوده است كه نظراتی از تایید وجود و فواید آن تا نفی آن وجود دارد. آنچه در اینجا میآوریم بحثی مبتنی بر نظرات و شواهد موجود است كه مورد پذیرش بیشتر ناظران است و وجهی كاربردی نیز دارد. 1- مقدمه
با شكلگیری جهان مدرن و از اوایل دهه 80 میلادی بحث جهانی شدن در حوزههای مختلفی مانند اقتصاد، سیاست و فرهنگ مطرح شد. بهدلیل تاثیرات شگرفی كه پدیده جهانیشدن بر زندگی انسانها گذاشته است، اندیشمندان زیادی درباره آن اظهار نظر كردهاند و آن را تبدیل به یك موضوع علمی در مراكز دانشگاهی نمودهاند. در این میان جهانیشدن فرهنگ، یكی از مناقشه برانگیزترین بحثها بوده است كه نظراتی از تایید وجود و فواید آن تا نفی آن وجود دارد. آنچه در اینجا میآوریم بحثی مبتنی بر نظرات و شواهد موجود است كه مورد پذیرش بیشتر ناظران است و وجهی كاربردی نیز دارد.
2- فرهنگ چیست؟فرهنگ یكی از پیچیدهترین مفاهیم در قاموس انسانهاست. تعاریف مختلفی كه از فرهنگ ارائه شده است و عدم پذیرش هیچیك از این تعاریف بهعنوان تعریف جامع ومانع، اولین مساله در بررسی موضوعات فرهنگی است. شاید بتوان تعریف زیر را یكی از بهترین تعاریف فرهنگ دانست: فرهنگ، مجموعه ای از باورها، اندیشه ها و تراوش های فكری بشر است كه در طول تاریخ زمینه ساز و تداومبخش رشد و تعالی انسان و شكل گیری هویت خاصی برای او بوده است. در شناخت فرهنگ باید توجه كرد كه انسان، فرهنگ را می آفریند و فرهنگ هم انسان را می سازد، یعنی بر هم اثر گذارند. هر جامعه ای فرهنگ خاص خود را دارد و برای هر فرهنگ ویژه و مشخصی، یك جامعه ویژه و مشخص وجود دارد.
یكی از خصوصیات فرهنگ، بومی گرایی آن است؛ زیرا فرهنگ هر جامعه، پاسخی شكل گرفته توسط انسانهایی است كه در آن گروه با یكدیگر زندگی می كنند و آن را پذیرفته اند. بومی بودن فرهنگ مساله بسیار مهمی است كه ما را در فهم فرآیند جهانی شدن كمك میكند. 3- جهانی شدن یا جهانی سازی (globalization) چیست؟مفهوم جهانی شدن از اوایل دهه 1980 به بعد متداول شد و در دهه 199
0 ظهور و بروز عینی تری یافت. این مفهوم زاییده تعاملات انسانها در جهان مدرن است و اصلا در جوامع سنتی امكان ظهور نداشته است.اصطلاح جهانی شدن (globalization) اولین بار توسط مك لوهان (استاد تبلیغات جامعه شناسی در دانشگاه تورنتو) در كتابش به نام ”جنگ و صلح در دهكده جهانی“ در دهه 60 به كار گرفته شد. جهانی شدن را مفهومی می شناسد كه دلالت بر به هم فشرده شدن جهان در بعد زمان و مكان و كوچكتر شدن آن دارد. شاید بتوان آن را به شیوه زیر تعریف كرد: فرآیندی شامل تغییرات اساسی در ساماندهی سرمایه داری جهانی در عرصه های تولید، توزیع، تجارت، مالیه و فناوری در مقیاس جهانی كه در حال ساختن فضای جدید اقتصادی و اجتماعی است. همان طور كه در این تعریف نیز دیده میشود، وجه غالب در نگاه به جهانی شدن، بعد اقتصادی آن است. با آنكه جهانی شدن ابعاد گوناگون زندگی بشر را تحت تاثیر قرار داده است اما از آنجا كه در ابتدا از اقتصاد شروع شده است و اولین توجه انسانها به این پدیده از طریق بعد اقتصادی آن بوده است، امروزه نیز وجه اقتصادی آن غالب است
ادعا میشود كه جهانی شدن ریشه های اقتصادی و نتایج فرهنگی و سیاسی دارد. 4- جهانی شدن فرهنگبا توجه به مطالب گفته شده میتوان این پرسش را مطرح كرد كه آیا در این میان، فرهنگ نیز به سمت جهانیشدن و یكپارچگی پیش میرود؟ عمده نظرات دراین باره را میتوان به دو دسته تقسیم كرد: – گروهی معتقدند كه فرآیند جهانی شدن در عرصه فرهنگ تاثیر كمی داشته و در نهایت فرهنگها چیزی فراتر از مقولههای دیگر زندگی بشر هستند كه بتوان آنها را به سمت یكپارچگی پیش برد. فوكویاما این اندیشه را كه جهانی شدن منتهی به همگونی می شود و از فرهنگها سنت زدایی و فرهنگ های محلی و ملی را محو می كند به نقد می كشد. وی اعتقاد دارد كه جوامع علیرغم همكاری های اقتصادی، خصوصیات فردی خود را حفظ میكنند. هرچند فرآیند جهانی شدن در
بعضی زمینه ها همگرایی ایجاد كرده است، اما عناصر عمیق تری در فرهنگ كشورها وجود دارد كه همگرایی در آنها به آسانی بوجود نمیآید.– – گروه دوم معتقدند كه فرهنگ نیز مانند اقتصاد در راهی قرار گرفته است كه ناخودآگاه بهسمت یكپارچگی پیش میرود و در نتیجه آن، خرده فرهنگها و فرهنگهای ضعیفتر از بین رفته و بهجای آنها فرهنگهایی كه توانایی بیشتری در جذب خصوصیات دیگر فرهنگها دارند، به فرهنگ غالب تبدیل خواهند شد. البته ادعای این گروه نیز محو همه فرهنگها نیست بلكه ایده غالب شدن فرهنگهای قویتر را مطرح میكنند. – به این ترتیب باید به دنبال بررسی این موضوع بود كه هر كدام از نگاههای فوق تا چه حد میتواند درست بوده و بهطور صحیحتری وضعیت موجود را توصیف كنند.– نكته جالب اینجاست كه هیچكس درباره وجود “سیری در جهت گسترش جهانی فرهنگها ” بحث نمیكند و این موضوع برای همه پذیرفتنی است، تنها بحث بر سر اثرات آن و میزان نفوذ این اثرات است. در واقع سوال اساسی اینجاست كه با فرض وجود این فرآیند، آیا جهانی شدن موجب ادغام هویتهای فردی، مذهبی، محلی و ملی در هویت جدید و جهانی می شود؟
– 5- دلایل گسترش سیر جهانی شدن – دو علت عمده برای گسترش سیر جهانی شدن بهخصوص در عرصه فرهنگ میتوان برشمرد.– 1 گسترش ارتباطات: در چند دهه اخیر ارتباطات در سطح جهانی بهشكل عجیبی افزایش یافته است. نفوذ تلویزیون، ماهواره و اینترنت به نقاط مختلف دنیا و استفاده وسیع از آنها كه موجب كوچك شدن جهان و از بین رفتن مرزهای فرهنگی در بسیاری از جوامع شده است، بهگونهای كه برخی از این كوچك شدن به دهكده جهانی تعبیر میكنند. امروزه رسانه ها در یك پروسه شتابان قادرند هویت های مجازی برای افراد و گروه ها درست كنند، بدون اینكه مرزهای سیاسی مورد تجاوز نظامی قرار گیرند.
– 2 ساختارهای لیبرالیستی حاكم بر برخی جوامع: در حالیكه برخی دولتها و ملتها با نگرانی به پدیده جهانی شدن مینگرند و در این بین به دنبال دور نگه داشتن خود از این سیر هستند، برخی از كشورها و فرهنگها نیز بهدلیل ساختارهای لیبرالیستی حاكم بر آنها چندان اهمیتی به این موضوع نداده و اجازه میدهند كه فرهنگ آنها در اثر تعامل یا تاثیرپذیری از این پدیده شكل بگیرد. در لیبرالیسم، فرهنگ اصلا موضوعیت و اهمیتی ندارد. گاهی اینگونه فرهنگها را فرهنگ پیرو مینامند زیرا هیچ اصل ثابت و قاعدهای در آن نیست، پیرو امیال انسانی است و همه چیز در آن نسبی به شمار میرود یعنی ارزشها، باورها، جهان بینی و ; نسبی است.
– 6- مخالفت و موافقت با جهانی شدن فرهنگ – صرف نظر از تئوریهای موجود درباره اینكه آیا اساسا فرهنگ نیز به سمت جهانی شدن در حال حركت است یا خیر، موضوع جهانی شدن و بهخصوص جهانی شدن فرهنگ، مخالفین و موافقینی دارد. آنها طبق استدلالهای خود، فواید و مضراتی را برای روند جهانی شدن فرهنگ برمیشمرند. مهمترین دلایل موافقت با جهانی شدن فرهنگ عبارتند از: – – در اثر تعاملات اجتماعی و فرهنگی بین ملل و اقوام مختلف كه دارای فرهنگهای گوناگون میباشند، فرهنگ جهانی میتواند رشد نموده و دارای وجوه مثبت فرهنگهای مختلف گردد. این عده ادعا مى كنند جهانى شدن موجب یگانگى مى شود و نه تنها موانع فرهنگى، كه بسیارى از ابعاد منفى فرهنگ را رفع مى كند. جهانى شدن یك قدم به سمت دنیاى باثباتتر و زندگى بهتر براى مردم است كه در درون آن زندگى مى كنند.
– – برخی افراد نیز جهانى شدن فرهنگ را مسالهای اجتناب ناپذیر دانسته و معتقدند در اثر تعاملات موجود در دنیای امروز، مجبور به پذیرش آن هستیم. پس باید بكوشیم تا از مزایای فراوان مترتب بر آن استفاده نموده و با قوی كردن خود، این ما باشیم كه فرهنگ خود را به عنوان فرهنگ برتر عرضه كنیم.– مخالفان نیز دلایلی دارند كه مهمترین آنها عبارتند از:– – تاثیرات مادی و اقتصادی جهانی شدن جدای از تاثیرات فرهنگی آن نیست. مثلا اگر به نفوذ و گسترش استفاده از غذاهای آماده (fast food) توجه كنیم میبینیم كه فقط تغییر در شیوه غذاخوردن نیست بلكه اصل مساله تغییر در عادات غذایی و نحوه غذاخوردن است كه موجب دوری ناگهانی خانوادهها از یكدیگر به سبب عدم استفاده از روشهای سنتی پختوپز و غذاخوردن شده است. پس عادت مردم به غذاهای آماده كه فرهنگ تغذیه آنها را عوض كرده است، موجب یك اثر اقتصادی برای جامعه نیز شده است و برعكس گاهی اوقات هم مسایل اقتصادی آثار فرهنگی به
بار میآورند. مثال دیگر مساله الگوی مصرف و مصرفگرایی شدید در فرهنگ غربی است كه به جوامع دیگر نیز در حال سرایت است و به لحاظ اقتصادی (حداقل در اقتصاد اسلامی) پدیدهای نامطلوب است. این تاثیر و تاثرات بهقدری زیاد است كه بسیاری را نگران كرده است– – نفوذ ارزشها و هنجارهای جوامع دیگر به فرهنگ یك جامعه، معمولا برای مردم آن جامعه و بهخصوص افرادی كه پایبندی شدیدتری به آداب و رسوم دارند، پدیده مذمومی است. در كشورهایی كه ارزشهای غربی، میهمان ناخوانده و نامطلوب تلقی میشوند نخبگان حكومتی و
متولیان فرهنگ ملی در این اندیشهاند كه چگونه میتوانند مرزهای سرزمینی (فرهنگی) را تسخیر ناپذیر و مقاوم سازند و بالطبع چون جهانیشدن را یكی از عمدهترین دلایل این رویدادها میدانند به مخالفت با آن برمیخیزند.– – معمولا تصور میشود كه در اثر پدیده جهانى شدن، فرهنگهای بومی و خردهفرهنگها دچار اضمحلال میشوند. صرف نظر از درستی یا نادرستی این موضوع كه محل مناقشه است، این تصور موجبات مخالفت بسیاری از مردم را با پدیده جهانی شدن بهوجود میآورد، زیرا اكثر مردم به طور ناخودآگاه فرهنگهای بومی را مایه احساس هویت خود میدانند. حتی اگر دقت كنیم بسیاری از افرادی كه از كشور خود به كشور دیگری میروند نیز سعی میكنند برخی آداب و رسوم فرهنگ اصلی خود را حفظ كنند. چون تصور میشود كه جهانی شدن این خرده فرهنگها را نابود میكند بسیاری از مردم با تردید به آن مینگرند.
– – شاید مهمترین دلیل در مخالفت با جهانیشدن، مربوط به سیر و چگونگی رخ دادن این پدیده باشد. بسیاری از مردم این پدیده را به جهانیسازی تعبیر میكنند نه جهانی شدن. در زیر به تفصیل به آن میپردازیم.– 7- جهانی شدن یا جهانیسازی؟ – اندیشمندان زیادی در جهان معتقدند كه فرآیند كنونی جهانی شدن، پروژهای برای امپریالیسم فرهنگی است نه پروسهای طبیعی كه در آن فرهنگها با عرضه خود بتوانند در تعاملی
مسالمتآمیز، به اخذ نقاط قوت یكدیگر بپردازند. در این پروژه، سعی میشود یكپارچهسازی فرهنگی برای جهان رقم زده شود و حتی تلاشهایی برای استاندارد كردن مفاهیم فرهنگی نیز انجام میشود– از لحاظ دستور زبان انگلیسی نیز پسوند zation ، بر وجود فاعل و انجامدهنده كار اشاره دارد، بنابراین شاید مناسبتر باشد globalization را جهانیسازی یا جهانگیرگردانی ترجمه كنیم. البته در زبانهای اروپایی كلمه globalization به همین معنی جهانی شدن به كار میرود
– به این ترتیب بسیاری از مردم و دانشمندان به جهانی شدن با دیده تردید نگریسته و آن را مكانیزمی برای نفوذ دادن ارزشها و هنجارهای غربی به درون فرهنگهای دیگر جوامع دنیا میدانند.– رواج اصطلاحاتی مانند غربی شدن (westernization) و آمریكایی شدن (Americanization) بهجای جهانی شدن، نشان از این نوع نگاه مردم دنیا به این پدیده دارد
ادامه خواندن مقاله در مورد جهاني سازي فرهنگ در عصر حاضر
نوشته مقاله در مورد جهاني سازي فرهنگ در عصر حاضر اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.