nx دارای 64 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
رابطه نوع مدیریت آموزشی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
مقدمه:امروزه اهمیت فرآیند مدیریت بر كسی پوشیده نیست. كشورهای صنعتی پیشرفته از دهها سال قبل به این مقوله توجه داشته اند و عملاً توسعه خویش را مدیون بهبود شیوه های قبل مدیریت می دانند. در حالیكه كشورهای در حال توسعه هنوز درگیر مسایل و مشكلاتی از قبیل فقر و رشد نرخ جمعیت، نرخ بالای بیكاری، تورم، افسار گسیخته اتلاف، استقرار یافته و بر اساس داده می شوند. طبق این دیدگاه مؤسسات آموزشی خود را تغییر می دهند تا به افرادی كه آمادگی تغییر در خود دارند كمك كنند و معترفند قصور در ایجاد شرایط مناسب برای موفقیت افراد جامعه باعث خسارت عظیم در بهره وری اجتماعی و عدم رضایت منابع انسانی خواهد شد.
از اینرو سیستم آموزشی كشورهای در حال توسعه ایستی برنامه های آموزی خود را با روند تغییرات هماهنگ كنند. تدریس یك فعالیت پیچیده پویا، تعاملی هوشمندانه است و اگر قرار یباشد معلمین دانش آموزان مختلف جدید آشنا نمایند. مستلزم شیوه خاص مدیریتی است تا از این طریق بتوانند اثر بخشی بیشتری به امر آموزش بپردازند.
مسأله و موضوع تحقیقمدیریت با شروع زندگی اجتماعی بشر آغاز گردیده است زیرا انسان برای آنكه بتواند به زندگی خود سر و سامان بدهد و نیازهای خود را برآورده سازد احتیاج به افرادی می داشته كه آنها را هدایت و رهبری نماید تا مشكلات و نیازهای خود را با استفاده از امكانات، منابع موجود انسانی و مادی مرتفع سازد.
بنابراین مدیریت به معنی و مفهوم اعم آن كه اداره كردن یك گروه، یك سازمان و ; است فكری جدید نیست و از زمانهای بسیار قدیم از زمانی كه انسان زندگی اجتماعی خود را شروع كرده مطرح و مورد توجه بوده است.اهمیت مدیریت در سیر تاریخ مدون بشری بگونه بوده است كه اكثر صاحب نظران عقیده دارند كه اجتماع بدون رهبری و مدیریت نمی تواند وجود داشته باشد.
در كشورما نیز اخیراً در پس گسترش روزافزون نظام آموزشی ضرورت بهسازی كیفیت نتایج آموزی مسئله مدیریت و رهبری آموزشی در آموزش و پرورش بازندگی و رشد و توسعه اقتصادی و توجه چندانی نداشته است. اكنون با تغییرات و تحولات جهانی و اجتماعی دریافته است كه مدیریت آموزشی است پویا كه باید همه وظایف مربوط به آن مانند: برنامه ریزی تعیین هدفها، سازماندهی، هماهنگی، مدیریت و رهبری، نوآوری و ایجاد انگیزه و ; را كاملاً در نظر گرفت.از این رو شناخت و بكارگیری جهانی علمی سبكهای مدیریتی از ضروریات مهم و حیاتی در نظام آموزش و پرورش می باشد.اثرات مثبت و منفی هر كدام از سبكها باید شناخته شود تا شیوه های مؤثرتر غیب و شیوه های نامناسب كنار گذارده شود.در این تحقیق سعی خواهد شد كه سبكهای مدیریتی هركدام توضیح داده شوند و رابطه بین هركدام از این سبكها كه نوع مدیریت آموزشی می باشد با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع دبیرستان بررسی شود.
سؤالات تحقیقسئوال(1)آیا نوع مدیریت با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود دارد؟سئوال (2)كدام یك از سبكهای مدیریت در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان اثر بخش تر است.(سبكهای:هنجارمدار، فرد مدار، موقعیت مدار)
اهداف تحقیقاهداف كلی:پژوهش حاضر، بررسی و مطالعه بین نوع مدیریت آموزشی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را هدف اساسی خود قرار داده تا از این طریق روشن كند كه چه نوع مدیریت آموزشی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مؤثر است، كه این هدف كلی است.
اهداف جزئی:و اهداف جزئی شناخت سبكهای هنجار مدار است شناخت سبك فرد مدار است. و شناخت سبك موقعیت مدار است و شناخت ویژگیهای هركدام از آنها.
تعاریف لغات و اصطلاحات(متغیرها)مدیر:به افرادی اطلاق می شود كه طی حكمی از آموزش و پردازش منطقه به عنوان مسئول آموزشگاه منصوب می شود و به موجب آن حكم و با توجه به شرح وظایف مشخصه مشغول انجام وظیفه می شود.
مدرسه:سازمانی است كه بر مبنای معیارهای رسمی تأسیس می شود و با نظارت ادارات آموزش و پرورش مسئول اجرای برنامه های مصوب آموزشی و پروش كشور را در سطح تحصیلی یعنی عهده دار می گردد.
فرضیه های تحقیقفرضیه اهم تحقیقبین سبك مدیریت آموزشی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه وجود دارد.فرضیه یكسبك مدیریت كار مدار رد پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را بالا می برد.فرضیه دوسبك مدیریت هنجارمدار پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را پایین می آورد.فرضیه سهسبك مدیریت فرد مدار پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را بالا می برد.
زمینه و تاریخچه مختصری از مدیریتمدیریت با شروع زندگی اجتماعی بشر آغاز گردیده است زیرا انسان برای آنكه بتواند به زندگی خود سروسامان بدهد و نیازهای هر دو بر آورده سازد، احتیاج به افرادی میداشته كه آنها را هدایت و رهبری نماید تا مشكلات و نیازهای خود را با استفاده از امكانات موجود انسانی مرتفع سازد.
بنابراین مدیریت به معنی و مفهوم اعم آن كه اداره كردن یك گروه، یك سازمان و ; است فكری جدید نیست و از زمانهای بسیار قدیم از زمانی كه انسان زندگی اجتماعی خود را شروع كرده مطرح و مورد توجه بوده است.اهمیت مدیریت در مسیر تاریخ مدون بشری چگونه بوده است كه صاحبنظران عقیده دارند كه اجتماع بدون رهبری و مدیریت نمی تواند وجود داشته باشد.
كتابهای تاریخی بیانگر آن است كه در پایان هزاره چهارم و اوائل هزاره سوم قبل از میلاد هنگامی كه دولتهای سوم كه بابل و مصر در بین النهرین و دره نیل پا به عرصه وجود نهادند نخستین دولتها ظهور كردند و مدیران به اداره امور سازمانهای گوناگون اجتماعی پرداختند. به عنوان مثال كتیبه های موجود از تمدن مویریها در 5000 سال قبل از میلاد گواه بر این است كه آنان برای اداره كردن معابر گسترده سومری و اداره امور داد و ستد و معاملات خود نظمی خاص برقرار كرده بودند.
قدیمی ترین كتب و منابعی كه از گذشته بیاد مانده است نظیر نوشته های افلاطون در یونان و كلیه و دمنه و ; اهمیت دادن به مدیریت را تأیید می كند.در تاریخ كشور ما كورش، پادشاهان هخامنشی از كسانی بوده است كه روشهای مدیریت او در امور كشورداری و كشور گشایی به توسعه و تكامل این علم كمك فراوان كرده است.
آثار گرانبهای اسلامی مانند نهج البلاغه حضرت علی(ع) كاملترین پیامها را در مورد مدیریت، خصایص مدیران و ; را در بر دارد.
پیشنیه مدیریت آموزشینهضیت مدیریت علمی و اصولی كه تبلیغ می كرد مدیریت آموزشی را متأثر ساخته و توجه اندیشمندان و محققان آموزشی را به خود جلب نمود. هواداران مدیریت علمی در نظامهای آموزشی به كاربرد اصول آن همت گماشتند. آنها مدرسه را مشابه كارخانه تلقی می كردند كه در آن دانش آموران مانند مودا خام، باید در فراگیری آموزش و پرورش، متناسب با كیفیات و مشخصات مورد انتظار جامعه تغییر و تحول پیدا كنند. بنابراین نظامهای آموزشی باید برای تحقق این هدف، كاركنان واجد صلاحیت، ابزارها و روشهای فنی ویژه مورد نیاز با معیارها و استانداردهای از پیش تعیین شده فراهم سازند.
با تلاش و همت این افراد، در تاریخ مدیریت و رهبری آموزشی ایالات متحده دورهای به وجود آمد كه عصر پرستش كارآئی نام گرفت.طالبان اولیه مدیریت آموزشی، گرچه دقت نطر مهندسان انسان را نداشتند ولی همانند مدیران عملی تیلور رفتار سازمان آموزشی را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دادند، و سعی می كردند كه اصول مدیریت علمی را در محیط های آموزشی پیاده كنند. و پیشنهادهایی در جهت انجام امور به حداكثر رساندن كارآیی ارادهاند.
تجزیه و تحلیل مدارس به سویله ریموند كالاهان در سالهای 1910 تا 1930 فعالیتهای غلمی متأثر اصول مدیریت علمی را به خوبی نشان می دهد. با این حال تا سال 1940 مدیریت آموزشی تحت تأثیر مطالعات هارتون قرار داشت. مدیریت دموكراتیك تصمیمگیری دموكراتیك و تدریس دموكراتیك شعار این دوره بود تا سال 1950 مدیریت آموزشی بیشتر تحت تأثیر فرضیه های تئوریك قرار داشت. ولی در سالهای 1950 تا 1960 رفتار گرایان پا به عرصه وجود گذاشتند و نهضتی جدی برای مطالعه و تدریس مدیریت آموزشی به وجود آوردند و از این طریق مفاهیم زیادی از دیگر رشته های علمی در مورد و مدیریت آموزشی گردآوری شد.
در دهه 1970 بحرانهای اجتماعی و سیاسی مانند بحرانهای نفتی و ركور اقتصادی در غرب مطالعات تئوریك و عملی در مدیریت آموزشی را تحت تأثیر قرار داد و انتقاداتی نیز بر رویكرد علوم رفتاری مطرح گردید به طوری كه «گریفتیز» مدیریت آموزشی را تا سال 979 به عنوان رشته ای در آشوب روشنفكری توصیف می كند.ولی در سال 1979 با انتشار مقاله ای از طرف وران ادمونرز كه رهبری قوی داری در یكی از خصوصیات مدارسی كه در زمینه تدریس، اثر بخش بودند معرفی كرد.
این موضوع نقطه عاطفی شد كه توجهی تجدد به مدیریت آموزشی را جلب نمود و در اواسط دهه 1980 منجر به ظهور رهبریت آموزشی تدریس گرا گردید كه استاندارد آموزشی جدیدی برای مدیریت تعیین می كرد. در این الگو مدیر مهمترین منبع دانش برای رشد برنامه های آموزشی مدرسه تلقی می گردید. در ایالات متحده مراكز آموزشی ایجاد گردید كه بتواند توانایی هایی از قبیل توانایی بهبود بخشیدن روشهای تدریس معلمین و ; داشتن انتظاراتی بیشتر از عملكرد معلمین و دانش آموزان سرپرستی نزدیك در كلاسهای درس، هماهنگی مواد درسی نظارت بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان را در مدیران پرورش دهند.
به لحاظ ظهور متغیرهای محیطی جدید در دهه 1990، بطور كلی عقیده گروهی بر این است كه نظام آموزش و پرورش دانش اموزان را به طور كارا و مؤثر برای ایفای نقششان در جامعه آینده آماده نمی كند، از این رو سیاستگذاران آموزشی بر آن شدند تا فرصتهای اساسی و زیربنای آموزشی و پرورش را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهند.
پیشنهادهای این افراد بر این فرض استعداد است كه نیاز بیشتری به روشهای پویا وجامع در تدریس و یادگیری وجود دارد، در نتیجه مواردی چون تفویض اختیار از نواحی آموزش و پرورش به ندارس در ارتباط با تصمیم گیریهای مرتبط با مواد درسی، افزایش نقش معلمین و والدین در فرآیند تصمیم گیری و تأكید بیشتر بر تدریس پویا و یادگیری فعالانه را پیشنهاد می كنند.اداره مراكز آموزشی از گذشته های دور یعنی از همان زمان كه اولین آموزشگاه های بوجود آمده صورت می گرفته است. اما توجه بیش از حد به مدیریت آموزشی در واقع بعد از انقلاب صنعتی در قرن هجدهم و شروع آموزش و پرورش همگانی آلمان، انگلستان، فرانسه و آمریكا بود كه به تربیت مدیران آموزشی همت گماردند.
دركشور ما توجه به مسأله مدیریت آموزشی تقریباً از 35 سال پیش ابتدا از طریق ورودی و سپس ایجاد رشته های تحصیلی دانشگاهی آغاز گردید. اخیراً در پی گسترش روز افزون نظام آموزشی ضرورت بهسازی كیفیت نتایج آموزشی مسئله مدیریت و رهبری آموزشی در آموزش و پرورش بارندگی و رشد توسعه اقتصادی و; توجه چندانی نداشته است. اكنون با تغییرات و تحولات جهانی و اجتماعی دریافته است كه مدیریت آموزشی فعالیتی است پویا كه باید همه وظایف مربوط به آن مانند:برنامه ریزی«تعیین هدفها»، سازماندهی، هماهنگی، هدایت، و رهبری، نوآوری و ایجاد انگیزه و ..و كاملاً در نظر گرفت.
تعریف مدیریت آموزشیمدیریت با توجه به آموزشهای حاكم بر جوامع و زیربنای اعتقادی و فلسفه اجتماعی آن تعریف می شود به زعم دكتر كمبل و این مدیریت آموزشی دارای معانی و مفاهیم مختلفی است و هركس برحسب تجربیات و احتیاجات و مقاصد خود برای آن مفهومی را در نظر می گیرد.
فرهنگ لغات بین المللی تعلیم و تربیت مدیریت آموزشی راه بكار بردن تكنیكها و روشهای اداره سازمان های تربیتی با در نظر گرفتن هدفها و سیاستهای كلی تعلیم و تربیت تعریف می كند.از نظر كنزویچ مدیر آموزشگاهی فرآیند اجتماعی مربوط به هویت دادن، نگهداشتن، برانگیختن كنترل كردن و وحدت بخشیدن تمام نیروهای رسمی و غیر رسمی انسانی و مادی سازمان یافته در یك نظام واحد و یكپارچه می باشد كه برای دستیابی به هدفهای از پیش تعیین شده طراحی است.
دكتر میر كمالی مدیریت آموزشی را«فرآیندی اجتماعی می داند كه با بكارگیری و مهارتهای علمی، فنی و هنری كلیه نیروهای انسانی و مادی را سازماندهی و هماهنگ نموده و با فراهم آوردن زمینه های انگیزش رشد، با تأمین نیازهای منطقی فردی و گروهی معلمان، دانش آموزان و كاركنان به طور صرفه جویانه به هدفهای تعلیم و تربیت می رسد.»دكتر واینر بر این اعتقاد است هر عملی كه بتواند معلم را در امر آموزش یك قدم پیشتر ببرد مدیر و رهبر آموزی خوانده می شود»هدایت و رهبری آموزش در محیط مدرسه محدود به فردی كه عنوان مدیر یا راهنما را دارد نمی شود. از نظر وی رئیس آموزش و پرورش، مدیر مدرسه، دبیران، متخصصین وسایل سمعی و بصری فیلم های آموزشی، كتابدار و حتی سرایدار مدرسه كه بتواند قدم در امر آموزش بردارد رهبر و مدیر آموزش تلقی می گردد به این دلیل كه هر یك از آنان به گونه های مختلف میتوانند دبیرران و همكاران خودشان را در جهت آموزش دانش آموزان یاری كنند.
دكتر علاقه بند در تعریف مدیریت آموزشی می گوید:مدیریت آموزشی عبارت است از فرآیند برنامه ریزی، سازماندهی، هدایت، نظارت ارزشیابی و در مجموع اداره كردن كلیه امور و فعالیت های مربوط به اموزش و پرورش در كتاب رهبری و مدیریت آموزشی تألیف دكتر سید محمد میر مكالی مدیریت آموزشی اینچنین شده است:
مدیریت آموزشی فرآیندی است اجتماعی كه با استفاده از دانش مدیریت و تجربه عملی و با آگاهی و بهره گیری از علوم تربیتی، كلیه امكانات و منابع مادی و انسانی در جهت تقویت و یاری و بهبود تعلیم و تربیت هم سو و هماهنگ نموده و برای رسیدن به اهداف آموزشی محیط مساعد مناسب را فراهم می سازد.
در كتاب مدیریت در آموزش و پرورش تألیف آقای دكتر صافی ص 9 مدیریت آموزشی اینچنین تعریف شده است: «مدیریت آموزشی عبارتست از كاربرد اصول، نظریه ها و روشهای مناسب مدیریت در سازمانهای آموزش و پرورش.
همه متخصصین امور آموزشی، دستیابی به اهداف تعلیم و تربیت را خدف عمده و روشن مدیریت آموزشی می دانند . این در حالی است كه بسیاری از مدیران آموزشی مدارس ما نظر روشن و قاطعی درباره اهداف سازمانهای آموزشی ندارند، جالب آنكه عده ای از این مدیران در حالیكه نمی دانند وظیفه و كار اصلی شان در مدرسه چیست فكر می كنند به اندازه كافی از مدرسه و اهداف آن اطلاع كافی دارند.
معمولاً مدیران مدارس وظیفه اصلی خود را ثبت نام، تعیین كلاسها، تقسیم دانش آموزان، رسیدگی به حضور و غیاب، آماده ساختن به موقع كلاسها، حل مسائل روزمره و عادی، اجرای بخشنامه ای ارسالی اداره آموزش و پرورش، ثبت كارنامه ها و دفاتر امتحانی، اعلام به موقع نتایج می دانند.«و از آنجا كه هدفهای آموزش و پرورش عمیقاً تجزیه و تحلیل نمی شود، مدیران به كارهای سطحی و روبنای سرگرم و از اهداف اصلی باز می مانند؟
وظایف مدیریت آموزشی:منظور از وظایف مدیریت اشاره به فعالیتهای مهم و اساسی است كه در نیل به اهداف سازمان ضرورت دارد اما در اینكه كدام «كاركرد» Function مدیریت مهم است میان صاحبنظران اختلاف نظر وجود دارد و برخی چون هنری فایول Henry Fayol یعنی اولین كسی كه وظایف مدیریت تقسیم و تعریف كرده است معتقدند كه وظایف اساسی در مدیریت عبارتند از:
1-برنامه ریزی (planing)یعنی تعیین هدف، یافتن و ساختن راهها و وسائلی كه رسیدن به هدف را امكان را امكان پذیر می سازد و همچنین و پیش بینی كارهایی كه باید در آینده انجام گیرد.2-سازماندهی (organization)یعنی تركیب و تخصیص افراد و منابع و امكانات، میان افراد و واحدهای مختلف سازمان و همچنین هماهنگی میان آنها به منظور كسب اهداف سازمان .
3-فرماندهی (precting)شامل عمل مداوم اخذ تصمیم خاص یا كلی و صدور دستور به منظور هدایت و رهبری سازمان و همچنین ایجاد انگیزه و رغبت در زیردستان جهت رسیدن به اهداف سازمان .
ادامه خواندن مقاله رابطه نوع مديريت آموزشي بر پيشرفت تحصيلي دانش آموزان
نوشته مقاله رابطه نوع مديريت آموزشي بر پيشرفت تحصيلي دانش آموزان اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.