nx دارای 20 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
طبقه بندی اختلالهای روانی بر اساس DSMIV
از مجموعه نظامهای طبقه بندی كه در حال حاضر مورد استفاده قرار می گیرند ، طبقهبندی چندمحوری به دلیل تكمیل محورهای تكمیلی و كمك و تشخیصی متعدد ، نظام مناسبی برای تشخیص و طبقه بندی فراهم می سازد . دو طبقه بندی چند محوری هر محور نشانگر آگاهیهای تكمیلی در مورد علایم ، سبب شناسی ، سطح سازگاری ، میزان استرس و ; است .
تجدیدنظر چهارم راهنمای تشخیصی آماری اختلالهای روانی (DSM IV) یكی از نظامهای چندمحوری است كه در سال 1994 جانشین DSM IIIR شده است . آماده سازی DSM IV بنا به ضرورت و به طور تنگاتنگی با آماده شدن فصل پنجم «اختلالهای روانی و رفتاری» در ICD 10 كه به وسیله سازمان جهانی بهداشت تهیه شده ، هماهنگ شده است و مشورتهای بین انجمن روان پزشكی امریكا و سازمان جهانی بهداشت به هماهنگی كدها و اصطلاحات منجر شده است .
در سیستم چند محوری ،ارزیابی بر اساس محورهای متعددی انجام می گیرد و هر محور به حوزه متفاوتی از اطلاعات مربوط بوده و متخصصان را در طرح ریزی درمان و پیش بینی نتیجه كمك می كند ، نظام چند محوری DSM IV برای این منظور پنج محور پیشنهاد كرده است . استفاده از این نظام ، ارزیابی نسبتاً نظام مند و جامعی را با توجه به اختلالهای روانی متعدد و شرایط طبی ، مشكلات روانی ، اجتماعی ، محیطی و سطح عملكرد فراهم ساخكته ، چهارچوب مناسبی را برای سازماندهی و ارتباط دادن اطلاعات بالینی در مورد یك شخص به دست می دهد و كاربرد مدل زیستی – روانی – اجتماعی را در شرایط بالینی ، تربیتی و پژوهشی امكان پذیر می كند . محورهای DSM IV عبارت اند از :
محور I : اختلالهای بالینی یا شرایط دیگری كه ممكن است كانون توجه بالینی باشد . محور II : اختلالهای شخصیت و اختلال عقب ماندگی ذهنی محور III : بیماریهای جسمانی محور IV : مشكلات روانی – اجتماعی ، و محیطی محور V : ارزیابی كلی عملكرد
محور یك : اختلالهای بالینی یا شرایط دیگری كه ممكن است مركز توجه بالینی باشد . در این محور اختلالهای بالینی و شرایط دیگری كه ممكن است كانون توجه بالینی باشند ، قرار گیرند . چنین گستره ای تمام اختلالها و شرایط بالینی به استثنای اختلالهای شخصیت و عقب ماندگی را كه در محور دو طبقه بندی می شوند ، شامل میشود . گروهها اصلی اختلالهایی كه در این محور طبقه بندی می شوند عبارتاند از:
1-اختلالهایی كه معمولاً برای اولین بار در نوباوگی ، كودك یا نوجوانی تشخیص داده می شوند (به غیر از عقب ماندگی ذهنی كه در محور دو طبقه بندی می شود) 2-روان اشفتگی ، زوال عقل و سایر اختلالهای یادزدایشی ، و شناختی 3-عقب ماندگی های ذهنی مرتبط با بیماریهای جسمانی4-اختلالهای مرتبط با مواد
5-اسكیزوفرنی و سایر اختلالهای روانپریشی 6-اختلالهای خلقی 7-اختلالهای اضطرابی 8-اختلالهای شبه جسمی 9-اختلالهای ساختگی 10-اختلالهای گسستی
11-اختلالهای جنسی و هویت جنسی 12-اختلالهای خوردن 13-اختلالهای خواب 14-اختلالهای كنترل تكانه كه در جای دیگری طبقه بندی نشده اند . 15-اختلالهای سازگاری 16-اختلالهای دیگری كه می تواند كانون توجه بالینی قرار گیرد .
در صورتی كه شخصی بیش از یك اختلال در محور اول داشته باشد لازم است نام همه آنها گزارش شوند . در این صورت ، نخست نام اختلالی كه علت اصلی مراجعه بوده ، نوشته می شود . در صورتی كه فردی هم در محور اول و هم در محور دوم اختلال داشته باشد ، تشخیص اصلی محور یك در نظر گرفته می شود ، مگر اینكه تشخیص محور دوم با عنوان «تشخیص اصلی» مشخص شده باشد . همچنین در صورتی كه هیچ اختلالی در محور یك وجود نداشته باشد ، فرد به عنوان «بدون وضعیت یا تشخیص در محور یك» و در صورتی كه تشخیص محور اول تا گردآوری اطلاعات لازم به تعویق افتد ، تحت عنوان «معوق ماندن وضعیت با تشخص در محور یك» ، كد بندی می شود .
محور دو : اختلالهای شخصیت و عقب ماندگی ذهنی محور دوم برای گزارش اختلالهای شخصیت و عقب ماندگی ذهنی در نظر گرفته شده است و در عین حال ، می تواند برای اشاره به ویژگیهای شخصیت و مكانیزمهای دفاعی نیز مورد استفاده قرار گیرد . وجود این محور باعث می شود تا حضور اختلال شخصیت و عقب ماندگی به علت چشمگیر بودن اختلالهای محور یك ، نادیده گرفته نشود . از طرف دیگر ، كدگذاری این اختلالها در محور دوم ، آسیب زایی یا دامنه درمان مناسب آن را نسبت به محور اول متفاوت نمی سازد . این محور ممكن است برای مشخص كردن خصوصیات ناسازگارانه شخصیت نیز مورد استفاده قرار گیرد .
مكانیزمنهای دفاعی یا سبكهای كنار آمدن فرآیند خودكاری هستند كه فرد را در برابر اضطراب و آگاهی از خطرهای درونی و بیرونی یا عامل فشارزا حمایت می كنند و واسطه ای بین واكنش فرد به تعارض ، هیجان و عوامل فشارزای درونی و بیرونی هستند . هر مكانیسم دفاعی از لحاظ مفهومی و تجربی به گروههایی تقسیم می شوند كه از آنها به عنوان سطوح دفاعی نام برده می شود . این سطوح به سطح انطباقی بالا ، سطح بازداریهای روانی سطح تحریف خفیف تصویر ذهنی ، سطح انكار ، سطح تحریف عمده تصویر ذهنی ، سطح عمل ، و سطح بی نظمی دفاعی تقسیم می شوند .
در سطح انطباقی بالا ، دفاعها كامران سازی و رضایتمندی را به حداكثر می رسانند و آگاهی هشیارانه از احساسها ، افكار و پیامدها را موجب می شوند و تعادل مناسبی را میان انگیزه های متضاد ایجاد می كنند . این سبكهای كنار آمدن عبارت اند از : پیشبینی ، پیوند جویی ، نوع دوستی ، شوخ طبعی ، ابراز وجود ، خویشتن نگری ، والایش ، و بازداری .
در سطح بازداریهای روانی ،سبكهای كنار آمدن ، افكار ، احساسها ، خاطره ها ، آرزوها یا ترسهای بالقوه تهدیدآمیز را خارج از هشیاری نگهداری می كنند . برخی از این سبكها عبارت اند از : جا به جایی ، تجربه ، توجیه عقلی ، جداسازی عاطفه ، واكنش وارونه ، سركوبی و عمل زدایی . در سطح تحریف خفیف تصویر ذهنی ، تحریفهایی در تصویر خویشتن ، بدن یا دیگران مشاهده می شود كه ممكن است برای تعدیل عزت نفس به كار گرفته شوند ، همانند ارزش زدایی ، آرمانی ساختن .
سطح انكار با بیرون نگهداشتن عوامل فشارزا ، تكانه زا ، تكانه ها ، افكار ، عواطف و مسئولیت ناخوشایند یا غیرقابل پذیرش از هشیاری همراه یا بدون انتساب نادرست آنها به عامل بیرونی مشخص می شود . این سبكها و دفاعها عبارت اند از : انكار ، فرافكنی ، دلیل تراشی . در سطح تحریف عمده تصویر ذهنی ، تحریفهای چشمگیری با انتساب نادرست تصویر خویشتن به دیگران مشاهده می شوند ، مانند خیالپردازی اوتستیك ، همانندسازی فرافكن ، زمینه سازی تصویر خویشتن یا تصویر دیگران .
مشخصه سطح عمل پاسخ به عوامل فشارزای درونی وبیرونی با عمل كردن یا گوشهگیری است . مانند بیرون ریزی ، بی تفاوتی ، شكایت از رد كردن كمك ، پرخاشگری منفعل . سطح بی نظمی دفاعی یا نارسایی تعادل دفاعی برای كنترل واكنش فرد به عوامل فشارزا مشخص می شود و به گسستگی چشمگیر رابطه با واقعیت عینی منجر میگردد. مانند فرافكنی هذیانی ، انكار روانپزشكانه ، تحریف روانپریشانه .
اختلالهایی كه در محور دوم قرار می گیرند عبارتند از : اختلال شخصیت: 1-اختلال شخصیت پارانویید 8-اختلال شخصیت اجتنابی 2-اختلال شخصیت اسكیزویید 9-اختلال شخصیت وابسته
3-اختلال شخصیت اسكیزوتاییی 10-اختلال شخصیتی وسواسی 4-اختلال شخصیت جامعه ستیز 11-اختلال شخصیتی كه به گونه دیگری 5-اختلال شخصیت مرزی مشخص نشده است (NOS)6-اختلال شخصیت نمایشی 12-عقب ماندگی ذهنی 7-اختلال شخصیت خودشیفته
عقب ماندگی ذهنی : 1-عقب ماندگی خفیف 3-عقب ماندگی شدید 2-عقب ماندگی متوسط 4-عقب ماندگی عمیق در شرایطی كه فرد بیش از یك اختلال در محور دوم داشته باشد باید همه آنها فهرست شوند و همان گونه كه گفته شد اگر اختلال موجود در محور دوم تشخیص اصلی باشد باید با عبارت «تشخیص اصلی» مشخص شود . اگر اختتلالی در محور دوم وجود نداشته باشد ، این محور تحت عنوان «بدون تشخیص یا وضعیت در محور دوم»، و در صورتی كه تشخیص محور دوم تا گردآوری اطلاعات لازم به تعویق افتد ، به صورت «معوق ماندن وضعیت یا تشخیص در محور دوم» كدگذاری می شود .
محور سه : بیماریهای جسمانی این محور برای گزارش شرایطی طبی در نظر گرفته شده است كه می تواند در فهمیدن یا اداره اختلال روانی نقش بالقوه ای داشته باشد . هر چند كه چنین گسترهای خارج از سرفصلهای مطرح در اختلالهای روانی است ، اما از راههای گوناگونی با اختلالهای روانی مربوط می شود و حتی به گونه ای آشكار در پیشرفت یا وخامت نشانه ها از طریق مكانیزمهای فیزیولوژیایی مؤثر واقع می شود . توجه به این محور به علت مرتبط دانستن فرایندها و عوامل روانی – اجتماعی و رفتاری نامربوط ، با شرایط جسمانی ، موجب بهبود ارتباط و دقت سنجش بین كسانی است كه به مراقبتهای بهداشتی میپردازند . مجموعه اصلی اختلالهایی كه در این محور قرار می گیرند عبارت اند از :
1-بیماریهای عفونی و بیماریهای انگلی 2-نئوپلاسم ها 3-بیماریهای غدد درون ریز و سوخت و 4-بیماریهای خون و اندامگان خون ساز سازی و بیماریهای ایمنی 5-بیماریهای دستگاه عصبی و اندامگان 6-بیماریهای دستگاه گردش خون
حسی 7-بیماریهای دستگاه تنفسی 8-بیماریهای دستگاه گوارشی 9-بیماریهای دستگاه مجاری ادرار و 10-عوارض بارداری ، تولد كودك و دستگاه تناسلی دروان نقاهت 11-بیماریهای پوست و بافت زیرجلدی 12-بیماریهایدستگاهاسكلتیوبافتپیوندی 13-ناهنجاریهای مادرزادی 14-مشكلات جدی مخصوص دوره تولد 15-علایم ، نشانه ها و شرایط تعریف نشده 16-آسیب دیدگی و مسمومیت ها
محور چهار : مشكلات روانی – اجتماعی و محیطی در DSM IV محور چهارم برای گزارش مشكلات روانی – اجتماعی و محیطی در نظر گرفته شده است كه می تواند تشخیص ، درمان و پیش آگهی اختلالهای روانی محورهای یك و دو را تحت تاثیر قرار دهد . چنین مشكلاتی ممكن است یك حادثه منفی زندگی ، یك مشكل محیطی ، استرس بین فردی یا خانوادگی ، ناكافی بودن حمایت محیطی یا منافع شخصی یا هر دو عامل دیگری باشد كه مشكلات فردی در آن رشد كرده است . در این میان ، استرسهای به اصطلاح مثبت مانند ارتقای شغلی فقط باید زمانی فهرست بندی شوند كه اختلال یا زمینه تولید آن را فراهم كنند .
مشكلاتی با حمایت گروه اولیه : برای مثال ، مرگ عضو خانواده، مشكلات سلامتی درخانواده ، از هم پاشیدگی خانواده به وسیله جدایی ، طلاق یا رفتارهای غیردوستانه ، ترك خانواده ، ازدواج دوباره والدین ،و سوء استفاده جنسی یا جسمی ، حمایت بیش از حد والدین ، بی اعتنایی به كودك ، انضباط نابسنده ، ناسازگاری با خواهرها یا برادرها ، تولد خواهر یا برادر . مشكلات مربوط به محیط اجتماعی : برای مثال ، مرگ یا فقدان دوست ، حمایت اجتماعی نابسنده ، تنها زندگی كردن ، مشكلات فرهنگ پذیری ، عدم تمایز ، سازگاری با یك دوره انتقالی در زندگی (مانند بازنشستگی) . مشكلات آموزشی : مانند بی سوادی ، مشكلات تحصیلی ، ناسازگاری با معلمان ، همكلاسیها ، محیط نابسنده مدرسه . مشكلات شغلی : به عنوان نمونه ، بیكاری ، تهدید بی شغلی ، برنامه كاری استرس زا، شرایط كاری مشكل ، نارضایتی شغلی ، تغییر شغلی ، ناسازگاری با بالادستیها یا همكاران . مشكلات خانه : برای مثال ، بی خانمانی ، خانه نابسنده ، همسایه نا امن ، ناسازگاری با همسایگان یا صاحبخانه . مشكلات اقتصادی : فقر شدید ، دارایی ناكافی ، حمایت رفاهی نابسنده . مشكلات دسترسی به مراكز بهداشت : برای مثال ، مركز بهداشت نابسنده ، تسهیلات بهداشتی غیر قابل دسترس ، بیمه بهداشتی نابسنده . مشكلات مربوط به تعامل با نظام قانونی / جرم : برای مثال ، بازداشت شدن ، زندانی شدن ، دعوای قضایی و جرم .
مشكلات روانی ، اجتماعی و محیطی دیگر : برای مثال ، در معرض جنگ ، بلایا و خشونتهای دیگر قرار گرفتن ، ناسازگاری با مراقبت كنندگان نا آشنا مانند مشاور ، همكار اجتماعی یا پزشك ، غیرقابل دسترس بودن مراكز خدمات اجتماعی . در تهیه فرم گزارش ارزیابی ، برای گزارش محور چهارم بر اساس عوامل گفته شده ، از فرم زیر استفاده می شود :
محور چهار : مشكلات روانی – اجتماعی و محیطی به ویژه : – مشكلات با حمایت گروهی اولیه (به ویژه) – مشكلات مربوط به محیط اجتماعی (به ویژه) – مشكلات آموزشی (به ویژه) – مشكلات شغلی (به ویژه) – مشكلات خانه (به ویژه) – مشكلات اقتصادی (به ویژه) – مشكلات دسترسی به مراكز بهداشت (به ویژه ) – مشكلات مربوط به تعامل با سیستم قانونی / جرم (به ویژه) – مشكلات روانی اجتماعی و محیط دیگر (به ویژه)
محور پنج : ارزیابی كلی عملكرد : محور پنجم برای گزارش ارزیابی متخصصان از سطح كلی عملكرد فرد در نظر گرفته شده است و در طرح درمان و اندازه گیری تاثیر آن و پیش بینی نتیجه ،مورد استفاده قرار می گیرد. این گزارش می تواند با استفاده از مقیاس ارزیابی كلی عملكرد (GAF) فراهم شود . این مقیاس با توجه به عملكرد روانشناختی اجتماعی و شغلی درجه بندی می شود و نقص در عملكرد مربوط به محدودیتهای جسمانی یا محیطی را در بر نمیگیرد .
در موقع ارزیابی بر اساس مقیاس GAF ، سطح عملكرد در زمان ارزیابی در نظر گرفته میشود . از آنجایی كه درجه بندی عملكرد اخیر در واقع منعكس كننده نیاز به درمان یا مراقبت است در برخی شرایط لازم می شود كه ارزیابی هم در موقع پذیرش و هم در زمان مرخص كردن در نظر گرفته شود .
نوروز هیستری علامت بارز نوروز هیستر ، از دست دادن غیرارادی كاركرد و یا اختلال كنش در فعالیت دستگاه عصبی ارادی و یا شعور آگاه است . اغلب ، علایم این بیماری به طور ناگهان و در اثر شرایط حاد و هیجانی بروز می كند ؛ مانند بی حسی یا فلج شدن دست و پا ، غش كردن و غیره . گاهی علایم هیستری به همان سرعتی كه پدید میآیند ؛ ناپدید می شوند و غالباً می توان آنها را با تلقین از بین برد و یا تقلیل داد . نوروز هیستری دو نوع دارد : هیستری تبدیلی و هیستری از هم گسستگی . الف-هیستری تبدیلی : این نوع نوروز بیش از هر قسم دیگری مورد مطالعه ، پژوهش و بررسی قرار گرفته است . جالب اینكه در زنها بیشتر از مردها یافت می شود ؛ البته در سال های اخیر ،از تعداد این نوع بیماران كاسته شده است ؛ زیرا هر چه رشد روانی و فرهنگی جوامع بیشتر شود . بروز این بیماری كه تا حد زیادی معلول عقب ماندگیهای روانی و اجتماعی است ، كاهش می یابد . دانشمندان با تحقیقات خود در كشورهای مختلف جهان متوجه شده اند كه بیشتر بیماران هیستری تبدیلی ، از طبقات پایین و محروم اجتماعی – اقتصادی جامعه هستند ؛ مثلاً در سال 1980 میلر و سوانسون در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند كه مكانیزم دفاعی انكار كه صفت بارز هیستری تبدیلی است ، معمولاً در طبقات پایین و عقب مانده اقتصادی – اجتماعی آمریكا یافت می شود . علایم هیستری تبدیلی بسیار متنوع است ؛ اما وجه مشترك آن در همه بیماران ، شامل اختلال غیرارادی آن گونه فعالیت های جسمانی میشود كه معمولاً تحت كنترل ارادی فرد قرار دارد . شروع علایم سریع است و در برابر فشارهای عاطفی مشخصی آغاز می شود . علایمآن را می توان به چهار دسته تقسیم كرد : 1-اختلالات حسی ، 2-فلج های عضلانی ، 3-اختلالات حركتی ، 4-اختلالات داخلی بدن . 1-الف-اختلالات حسی :در هر كدام از حواس مانند بینایی ، شنوایی ، چشایی ، بویایی و مانند آن ، اختلالات هیستریك مانند بی حسی كامل ، بی حسی نسبی ، حساسیت حسی زیاد و یا احساس غیرمعمول مانند مورمور شدن بدن و یا اختلال بیماری رخ می دهد . مثلاً بیمار ممكن است در رابطه با حس بینایی از یك یا هر دو چشم نابینا شود و یا فقط نیمی از هر چشم بینایی داشته باشد . او ممكن است به بینایی مضاعف و یا بینایی تونلی كه در آن تنها قادر به دید مستقیم است ، دچار شود . بیمار گاهی از كم نوری و یا پرنوری اشیاء و یا از بزرگی و كوچكی بیش از حد آنها شكایت می كند .
در رابطه با حس شنوایی ، كری علامت بارز در بیماران هیستریك است . در حس لامسه ، بی حسی در نواحی مربوط به دستكش و جوراب مشاهده می شود . بی حسی در نواحی دیگر پوست مانند سر ، گردن و تنه ، اگرچه كم دیده می شود ، ولی ممكن است اتفاق افتد . شاید متداول ترین علایم حسی ، نوعی درد مبهم است . بیمار ، در بعضی از اندام های بدن ، به ویژه مواقعی كه این اندام ها تحریك می شوند ،احساس دردناكی دارد كه توصیف آنها برایش مشكل است ؛ اگر بیمار در هنگام درد ، متوجه امر دیگری شود ، مقدار درد به نحو چشمگیری تقلیل می یابد و همین نشان دهنده وجود عامل عاطفی در ایجاد این دردهاست . برعكس اگر زمانی كه بیمار متوجه نیست ، در اندامی كه بی حس است تحریكی وارد شود ، او از خود واكنش حسی نشان خواهد داد ؛ در صورتی كه اگر بی حسی به علت تخریب سلسله اعصاب باشد ، بیمار تحت هر شرایطی هم كه باشد ، هیچ نوع پاسخ و واكنشی از خود نشان نخواهد داد . 2-الف-فلج های عضلانی : در این حالت ، توانایی فرد برای انجام حركت های ارادی از بین می رود ، یا كم می شود . اگر انگشتان ، زانو و یا بازوی بیمار مبتلا به هیستری ، برای مدتی طولانی به همین وضع باشد ، ممكن است به طور دایم منقبض بماند . گاهی بیمار از هر دو پا و نیمی از بدن فلج شود . فقدان فعالیت عضلانی ممكن است حتی دستگاه صوتی بیمار را به نحوی تحت تاثیر قرار دهد كه قادر به سحبت كردن نباشد ، و یا حداكثر صدا ، صوت بسیار ضعیفی باشد . 3-الف-اختلالات حركتی : اختلالات حركتی ناشی از بیماری هیستری بسیار زیاد و متنوع است : ولی شناخته ترین و متداول ترین آنها عبارتند از : تیك ، لرزش ، حملههای شبیه به صرح ، كره و لكنت زبان . همچنین ، یكی از علایم جالب در بعضی از بیماران اختلالی است كه به نام آستازیا – آبازیا مشهور است . فرد مبتلا به این بیماری نمی تواند بایستد (آستازیا) و یا راه برود (آبازیا) ؛ ولی می تواند در حالی كه به پشت خوابیده است ، حركات پیچیده ای مانند آنچه در دوچرخه سواری دیده می شود، انجام دهد .
4-الف-اختلالات داخلی بدن : علاوه بر سه اختلال عمده مذكور ، علایم و اختلالات اندام داخلی بدن را نیز می توان از واكنش های هیستری تبدیلی برشمرد ؛ مانند اختلالات دستگاه تنفس ، گرفتگی گلو ، كم اشتهایی مرضی ، تهوع ، اشتهای زیاد، اسهال ، یبوست و بسیاری علایم دیگر كه توام با اختلالات حسی و حركتی ظاهر می شوند . بنا به نظر پژوهشگران ، علایمی كه در بیمار دچار هیستری مشاهده می شود ، در ناراحتی های جسمی مانند غده های مغزی ، سل ، آپاندیسیت و مانند آن نیز می توان دید و تشخیص افتراقی آنها گاهی بسیار دشوار است . مثلاً تعداد زیادی حاملگی هیستری گزارش شده است كه در آن ، حالت قاعدگی متوقف و شكم بیمار برآمده است .
همان طور كه قبلاً اشاره شد ، گاهی تشخیص افتراقی بین اختلال هیستری تبدیلی و اختلال ناشی از بیماری عضوی دشوار است . اما علایم زیر می تواند كمكی برای تشخیص این دو بیماری از یكدیگر باشد : 1-4-الف-بیماران مبتلا به هیستری تبدیلی ، با وجود علایمی مانند فلجی ، كوری و كری ، اغلب نسبت به بیماری خود ، حالت بی تفاوتی و خالی از اضطراب دارند ، این موارد واكنشی است كه بهمآن بی تفاوتی ملیح می گویند . بیماری كه در اثر اختلال عضو ، دچار واكنش فلج ، یا كوری و كری می شود ، بشدت مضطرب و ناراحت خواهد بود . این بی تفاوتی بیمار هیستریك از دو عامل ناشی می شود : یكی ، از منافع ثانوی كه از داشتن چنین علایمی سرچشمه می گیرد ، و دوم از این حقیقت كه نشانه های بیماری او مانند مكانیسم های دفاعیش ، اضطراب را از او دور میكنند . یعنی بیمار علامت تبدیلی بیماری هیستری را ناخودآگاه جانشین اضطراب می كند و بدان مغشول گرم می شود . 2-4-الف-حالتی مانند بی حسی ، فلج و بسیاری از علایم دیگر هیستری را ، گاه میتوان به وسیله هیپنوتیزم و حتی تلقین شدید ، از بین برد ، یا حداقل به طور موقت آنها را تقلیل داد ، و یا ایجاد و و تشدید كرد .
3-4-الف-طبیعت و ماهیت بسیاری از علایم هیستری تبدیلی یا نوع كاركرد و فعالیت واقعی آناتومی دستگاه اعصاب مطابقت نمی كند ، مثلاً هیچ عصبی وجود ندارد كه تخریب و اضمحلال آن سبب بی حسی شود ، البته آن بی حسی كه در دست و یا پای بیمار هیستریك یافت می شود .
ادامه خواندن مقاله طبقه بندي اختلالهاي رواني بر اساس DSMIV
نوشته مقاله طبقه بندي اختلالهاي رواني بر اساس DSMIV اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.