nx دارای 84 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
پژوهش در عملیات روش پژوهشچكیدهدر این مقاله یك دسته بندی از انواع پژوهش در «پژوهش در عملیات» ارائه میشود و مراحل و روش انجام هر یك از انواع پژوهش شرح داده می شود. انواع پژوهش در پژوهش در عملیات، روش پژوهش در حل مسائل واقعی، استخراج مسئله، مدلسازی، تعریف مدل، هدف استفاده از مدل، دلایل استفاده از مدل، هدف از مطالعه سیستمها و عملیات از طریق مدل، انواع مدلها، اصول مدلسازی، مدلهای كلاسیك پژوهش در عملیات، روش مدلسازی، سادهسازی مدلها، حل مدل، اعتبارسنجی مدل، پیادهسازی مدل، روش پژوهش در توسعه مدل یا روش حل برای مسائل كلاسیك، توسعه روش حل برای مسائل كلاسیك، روش پژوهش در توسعه تئوریها و فنون عمومی از جمله مباحث این مقاله هستند.
كلیدواژه : پژوهش در عملیات؛ پژوهش عملیاتی؛ تحقیق در عملیات؛ روش پژوهش؛ مدلسازی؛ توسعه مدل؛ اعتبارسنجی؛ حل مسائل واقعی؛ توسعه تئوری________________________________________1- مقدمهاین مقاله به روش پژوهش در حوزه پژوهش در عملیات اختصاص دارد. در این مقاله كلیات روش پژوهش مدنظر قرار میگیرد و از جزئیات فنون سخنی به میان نمیآید و خواننده میتواند برای مطالعه بیشتر در زمینه فنون پژوهش در عملیات، به موضوعات مربوط مراجعه كند. آنچه كه در این مقاله مورد تأكید است انواع پژوهش و خصوصیات آنان در حوزه پژوهش در عملیات است و روشهای جمعآوری دادهها، آزمونهای آماری و مهارتهایی كه هر پژوهشگر باید كسب نماید شرح داده نمیشوند و به جای آن ابزار اصلی پژوهش در عملیات، مدلها، مورد بررسی قرار میگیرند.2- انواع پژوهش در پژوهش در عملیات
در یك دستهبندی عمومی، اگر پژوهش برای حل مسائل مشخص و موجود انجام شود نوع پژوهش از جهت خروجی، كاربردی خواهد بود و اگر توسعه تئوریها و روشهای عمومی برای تولید دانش هدف باشد نوع پژوهش، محض خواهد بود.با هدف تدوین روش پژوهش برای پژوهش در عملیات، در اینجا دستهبندی عملیتری از انواع پژوهش در پژوهش در عملیات ارائه میكنیم. در این دستهبندی سه نوع پژوهش قابل تشخیص است؛ حل مسائل واقعی توسعه مدل یا روش حل برای مسائل كلاسیك توسعه تئوریها یا فنون عمومی.در حل مسائل واقعی، متخصص پژوهش در عملیات با مسئلهای مربوط به یك عملیات در حال اجرا روبروست. صرفنظر از اینكه مشكل چه باشد و چگونه توسط سفارشدهنده مطرح شده باشد ممكن است از دیدگاه پژوهش در عملیات ناشناخته بوده، و به درستی تعریف نشده باشد یا چیزی به غیر از آنچه باشد كه مدنظر سفارشدهنده است. بنابراین تعریف مسئله در این نوع پژوهش از اهمیت بالایی برخوردار است. واقعی بودن مسئله ضرورت دقت در تعیین مفروضات، جمعآوری دادهها، تعیین پارامترها و روابط و تدوین اهداف عملیات و شاخصهای اثربخشی را دوچندان
مینماید. عوامل اشاره شده نقش تعیینكنندهای در تعریف مسئله و دستیابی به راهحل دارند. راهحل پیشنهادی در حل مسائل واقعی زمانی ارزشمند است كه بتواند در عمل پیاده شود. یعنی تطبیق و تعدیل راهحل پژوهش به شكلی كه به راهحل عملیاتی و واقعی منجر شود بسیار مهم است.
مسائل كلاسیك، مسائلی هستند كه به دلیل تشابه در بسیاری از عملیات مختلف، پژوهشهای متعدد برای ارائه راهحل و دارا شدن سابقه علمی در كتابها و مقالههای مربوط به پژوهش در عملیات، به شكل كلاسیك در آمدهاند. مسئله فروشنده دورهگرد1، مسئله مسیریابی وسایل ترابری2، مسائل برش و چیدمان3، تعادل خط مونتاژ4، مسئله زمانبندی خدمه پرواز5، مسئله
تخصیص مضاعف6 و زمانبندی كارگاهی7 از مسائل كلاسیك به شمار میآیند. این مسائل كاملاً شناخته شده هستند. اهداف، شاخصهای اثربخشی، محدودیتها و قیود، پارامترها و مفروضات هر یك از مسائل كلاسیك مشخص و روشن هستند. خصوصیات راهحل، مشخص و به صورت مستقیم قابل كاربرد در موارد واقعی هستند. نیازی به جمعآوری دادههای واقعی نیست و داده های فرضی كه به شرایط واقعی این نوع مسائل شبیه باشد كفایت میكند. در حل این نوع مسائل، پژوهشگر با توسعه مدلی از مسئله، روش حل مسئله یا هر دو روبروست.
در توسعه تئوریها یا فنون عمومی، حل مسئله واقعی یا كلاسیك مدنظر نیست بلكه پژوهشگر قصد دارد تئوریهای جدیدی را در قالب قضایا و روابط برای مفاهیم، اصول و فنون موجود بیان دارد یا فن جدیدی را برای استفاده در حل مدلها ابداع نماید. در اینجا هدف، كاربرد نتایج پژوهش در حل مسائل نیست (اگر چه ممكن است از آنها استفاده شود) بلكه تولید دانش در حوزه پژوهش در عملیات است. در این نوع پژوهش، پژوهشگر با تعریف مسئله، جمعآوری دادهها، مدلسازی و كاربرد نتایج حل مدل روبرو نیست و بنابراین روش پژوهش، متفاوت و كمتر قابل مستندسازی خواهد بود.
همانطور كه مشاهده میشود روش پژوهش در هر دسته متفاوت از دیگر دستهها خواهد بود. دسته اول و دوم براساس تعاریف، پژوهش كاربردی هستند اما ممكن است پژوهشهای دسته اول منجر به انجام پژوهشهای دسته دوم و سوم و پژوهش دسته دوم منجر به پژوهش دسته سوم گردد. پژوهش در دسته سوم، پژوهش از نوع محض است. در ادامه روش پژوهش در این دستهها شرح داده میشوند.3- روش پژوهش در حل مسائل واقعیدر حل مسائل واقعی باید مراحل مشخصی را مطابق شكل 1 طی كرد:
3-1- استخراج مسئلهمسئله عبارتست از فاصله بین آنچه كه میخواهیم وجود داشته باشد و آنچه كه در عمل وجود دارد. در استخراج مسئله سه مرحله (1) شناسایی مسئله،(2) تعریف مسئله و (3) تنظیم صورت مسئله باید طی شود.
با توجه به تعریف واژه مسئله، برای شناسایی مسئله باید دو موضوع تعریف شوند؛ خواستهها و واقعیتها. آْرمانها و اهداف عملیات یا سیستم دربردارنده آن عملیات، خواستههایی هستند كه
واقعیتها شرایط فعلی را بیان میدارند. خلأ بین خواستهها و واقعیتها مسئله را تشكیل میدهد. به عنوان مثال یكی از آرمانهای یك كارخانه تولیدی دستیابی به 10000 واحد پول سود در سال است اما در شرایط فعلی سود در سطح 7000 واحد پول در سال میباشد. اختلاف بین شرایط فعلی و آرمانی از جنبه سود كارخانه موجب پدید آمدن مسئله شده است. شكل 2 این مطلب را نشان میدهد:
وقتی مسئله شناسایی شد میتوان آن را تعریف نمود. شناسایی و تعریف مسئله یكی نیستند. تا زمانی كه علل بروز مسئله روشن نباشد نمیتوان آن مسئله را حل كرد. كار تعریف مسئله همانند كار فرضیهسازی یك دانشمند یا تشخیص بیماری توسط یك پزشك است. دانشمند با مشاهده یك پدیده فرضیهای را فرموله كرده و سپس آزمایشهایی را برای تست فرضیه خود طراحی میكند. پزشك علایم بیماری را مشاهده نموده، علل ممكن بیماری را مشخص كرده و سپس آزمایشهای
ی را برای تست هر یك از علل انجام میدهد. در تعریف مسئله نیز تحلیلگر سیستم ابتدا مسئله را شناسایی نموده، علل ممكن را فهرست نموده و سپس هر یك از علل را از طریق مصاحبه با كاربران و مطالعه سیستم موجود بررسی میكند. بنابراین با شناسایی علل بروز مسئله، مسئله تعریف میشود. علل ممكن بروز مسئله را میتوان در قالب نمودار علت و معلول، همانند شكل 3 بیان نمود.
در نمودار علت و معلول، خطوط افقی نشانه8 (یا معلول) و خطوط كج علت9 هستند. مسئله نشانه اصلی یا اولیه10 و بقیه خطوط افقی نشانه ثانویه11 هستند. همانطور كه مشاهده میشود در تعریف مسئله، ابتدا مسئله اولیه شناسایی میشود. سپس علل ممكن (كه در مستطیلها آمدهاند) در نظر گرفته میشوند. برای هر یك از علل نیز نشانههای ثانویه بیان شدهاند و برای هر یك از آنها علت ثانویهای ذكر شده است. بنابراین در یك مسئله علل مختلفی میتوانند وجود داشته باشند كه همه آنها از طریق پژوهش در عملیات نمیتوانند پاسخ داده شوند. به عنوان مثال نبود انگیزه در كارگران و فرسوده بودن ماشینآلات از جمله عللی هستند كه تخصصها یا مهارتهای دیگری را میخواهد یا بستگی به خواست و تصمیم مدیریت دارد.
بررسی علت و معلولی انجام شده در تعریف مسئله ناشی از رویكرد سیستمی پژوهش در عملیات است كه با ذهن باز12 مسئله را مورد تحلیل قرار میدهد. با این رویكرد، علل ممكن برای مسئله بررسی شده و سپس نتیجه گرفته میشود كه آیا پژوهش در عملیات میتواند به برخی از آنها پاسخ دهد یا خیر. ممكن است بعد از انجام این مرحله، این نتیجه حاصل شود كه مباحث دیگری غیر از پژوهش در عملیات باید به مسئله پاسخ دهند.
تا اینجا علل و نشانهها براساس مشاهده، تجربه و حدس در قالب نمودار علت و معلول فهرست شدهاند اما اینكه كدام یك از علل و نشانهها وجود دارند؟ میزان و نوع تأثیر هر یك چیست؟ برای هر یك به چه تخصص، مهارت و اقداماتی نیاز است؟ و كدام یك دارای اولویت بیشتر برای بررسی هستند نیازمند پژوهش بیشتر است.این پژوهش باید شامل جمعآوری دادههای كمی و كیفی در خصوص نشانهها، بررسی میزان تأثیر در علت و نشانه سطح بالاتر از طریق تحلیل كمی و كیفی یا تعریف و آزمون فرضیهها و اولویتبندی اهمیت و ضرورت حل هر یك از علل باشد.
نتیجه این پژوهش باید فهرستی از علل باشد كه به صورت هدف بیان شدهاند به همراه اولویت اهمیت و تأثیر، تخصص و مهارتهای مورد نیاز و اقداماتی كه باید صورت پذیرد. بعنوان مثال اگر در نتیجه این پژوهش مشخص شود كه بالابودن درصد ضایعات و دورریز بخش مهمی از هزینهها را به خود اختصاص داده و در اولویت اول بررسی قرار گیرد نیاز به تخصصهایی مانند مهندس ماشینآلات، روانشناس، مهندس فرایند ساخت و تولید، مهندس طراح قالب و متخصص پژوهش در عملیات خواهیم داشت تا بتوانیم زوایای مختلف این علت را (كه در بخش تعریف مسئله در قالب نشانهها بیان شدهاند) بررسی كرده و علل ثانویه مربوط به آن نشانههای ثانویه را برطرف نماییم. اقداماتی كه در این زمینه باید صورت گیرد ممكن است شامل تعویض یا تعمیر بخشی از
ماشینآلات، كنترل كیفیت مناسب، افزایش انگیزش در كارگران، طراحی مجدد قالبها و بهبود فرایند ساخت و تولید باشد. تعیین اقدامات پس از بررسی و تحلیل نشانهها از طریق دادههای جمعآوری شده و براساس میزان تأثیر هر یك صورت میپذیرد. علت اصلی همانطور كه اشاره گردید، بالابودن درصد ضایعات و دورریز بود كه در اینجا به شكل هدف و با عنوان كاهش درصد ضایعات و دورریز مطرح میگردد زیرا علل عموماً دارای شكل منفی بوده و ماهیت فاعلی ندارند و به همین دلیل در قالب اهداف روشن بیان میشوند. دستیابی به این اهداف برابر با برطرف شدن علل میباشد.
همانطور كه ملاحظه میشود مسئله و علت متفاوت از یكدیگرند. آنچه كه ما درصدد حل آن هستیم مسئله است ولی آنچه كه به عنوان هدف در مطالعه پژوهش در عملیات مدنظر ما قرار میگیرد علل هستند كه در قالب اهداف بیان میشوند. در مرحله تعریف مسئله ممكن است بعضی از نشانهها و علل كه حدس زده بودیم، تأثیزی در شكلگیری مسئله نداشته باشند و بنابراین حذف میشوند. در استخراج مسئله ممكن است با نشانهها و علل متعددی روبرو شویم كه هر یك دارای اهمیت و اولویتی هستند. مطالعه همزمان همه نشانهها و علل از طریق پژوهش در عملیات ممكن است از جهت محدودیت زمانی و منابع انسانی و مالی یا از جهت فنی عملی نباشد. بنابراین باید
از بین علل موجود انتخاب كرده و مطالعه پژوهش در عملیات را در خصوص موارد انتخاب شده ادامه داد. هر علت یا دستهای از علل ممكن است به مطالعه متفاوت و جداگانه از طریق پژوهش در عملیات نیاز داشته باشند. در اینجا در مرحله تنظیم مسئله، یك علت یا یك دسته از علل در نظر گرفته شده و صورت مسئله تنظیم میشود.
در تنظیم مسئله، ارزشها13، معیارها14، اهداف15، حدود16 و محدودیتهای17 مسئله باید روشن شده باشند. ارزشها عباراتی هستند كه خواست و تمایل فرد را در ارج نهادن به مفاهیم، اصول و باورها نشان میدهند. ارزشها میتوانند جنبه اخلاقی، مذهبی، اجتماعی، فردی و فنی داشته باشند. به عنوان مثال عبارت «حفظ سادگی در فرایندهای ساخت و تولید» ارزشی است كه مدیر یك كارخانه برای فرایندهای ساخت و تولید قایل شده است. آگاهی از چنین ارزشی به متخصص
پژوهش در عملیات كمك میكند به دنبال راههایی باشد كه از نظر تصمیمگیرنده مورد قبول واقع شود. معیارها شاخصهایی برای اندازهگیری اهداف و محدودیتهای مسئله هستند. بعنوان مثال دورریز مواد اولیه میتواند براساس وزن، مساحت، درصد از كل ماده اولیه و غیره اندازهگیری شود. انتخاب معیار مناسب نقش مهمی در نوع جواب خواهد داشت. ممكن است استفاده از معیارهای متفاوت موجب پدیدآمدن جوابهای متفاوتی گردد. اهداف همان اهدافی هستند كه در مرحله تعریف مسئله شكل گرفتند و در واقع بیان فاعلی علل بروز مسئله میباشند.
حدود مسئله وسعت مطالعه پژوهش در عملیات را مشخص میكنند. وسعت مطالعه میتواند از جنبههای وظیفهای، سازمانی، جغرافیایی و; مشخص شود. حدود مشخص میكنند كه چه حوزه و چه وسعتی مورد مطالعه قرار میگیرد. بعنوان مثال در بررسی مطالعه علت با عنوان «بالابودن درصد ضایعات و دورریز» چه بخشی از دورریزها و ضایعات در نظر گرفته میشود؟ آیا تنها دورریز ناشی از عملیات روی ماده اولیه مدنظر است؟ آیا ضایعات قطعات ضمن تولید نیز منظور میشوند؟ با مشخص نمودن نوع دورریز و ضایعات حدود بررسی نیز برای تصمیمگیرنده و متخصص پژوهش در عملیات روشن میشوند.
منابع مورد نیاز برای هر عملیات و یا سیستم عموماً در طول زمان محدود میباشند. بودجه، نیروی انسانی، فناوری، اطلاعات و زمان از جمله منابع مورد نیاز هستند. یكی از عناصر مهم در مطالعه پژوهش در عملیات محدودیتها هستند. عموماً مسائل به دلیل وجود محدودیتها شكل میگیرند و بنابراین آگاهی از وجود و نوع آنها ضروری است. مشخص نمودن محدودیتها ممكن است نیازمند جمعآوری اطلاعات و تحلیل آنها باشد. با تعریف موارد اشاره شده در فوق صورت مسئله تنظیم شده است. صورت مسئله اطلاعات لازم برای مدلسازی را فراهم میآورد.
3-2- مدلسازی3-2-1- تعریف مدلمدل بیانی ساده از یك پدیده واقعی است (فیلیپس، راوین داران و سولبرگ، 1987، 4). به عبارت دیگر مدل، تجریدی از یك سیستم فیزیكی یا خاصیتی از آن سیستم یا یك مفهوم است (میلر و شمید 1984، 15).3-2-2- هدف استفاده از مدل
هدف هر روش علمی مطالعه پدیدههای واقعی است. در راستای این هدف ابزاری مورد استفاده قرار میگیرد تا مطالعه را عملیتر، آسانتر، ارزانتر و سریعتر نمایند. در علوم طبیعی مطالعه پدیدهها به روش جزء به كل و از طریق ساخت فرضیهها و اثبات و بیان آنها در شكل نظریه انجام میشود. در این علوم رویكرد سیستمها بكار نمیرود. برخلاف رویكرد سیستمی تنها به رفتاری از یك سیستم پرداخته شده و صرفنظر از عوامل دیگر نظریهای برای آن رفتار كشف میشود. نظریهها مستقل از یكدیگر اثبات میشوند.
اما در پژوهش با رویكرد سیستمها كه پژوهش در عملیات یكی از آنها میباشد به سیستم یا عملیاتی از آن به عنوان یك كل نگاه میشود. این كلیت شامل اجزاء، مفاهیم، پردازش، ورودیها، خروجیها، بازخورها و روابط بین آنهاست (ساعتی 1988، 32). بیان كلیت یك سیستم یا عملیات در قالب یك فرضیه عملی نیست و مدل ابزاری است كه برای این هدف مورد استفاده قرار میگیرد. در روش علمی استفاده از مدل، مطالعه پدیدهها به روش كل به جزء انجام میشود. پیچیدگی پدیدهها و واقعیتها به حدی است كه درك، تجسم و خلق نمونه آن همواره امكانپذیر نخواهد بود و مدل نمایشی از واقعیت است كه خود واقعیت نمیگردد اما تا حد قابل قبولی اجزاء سیستم و روابط بین آنها را میتوان از طریق مدل بیان نمود.
3-2-3- دلایل استفاده از مدل استفاده از مدل راحتتر است. در بعضی شرایط، سیستم واقعی موجود نیست. استفاده از مدل ارزانتر است.3-2-4- هدف از مطالعه سیستمها و عملیات از طریق مدلبطور خلاصه میتوان گفت كه هدف از مطالعه سیستمها و عملیات از طریق مدل، توصیف، تحلیل و پیشگویی رفتار سیستمها و عملیات و روابط بین اجزای آنهاست.
3-2-5- انواع مدلها (موردیك و مانسون 1986، 54-56)مدلها را نمیتوان فقط از یك جهت دستهبندی كرد و این دستهبندی باید از چند جنیه انجام شود. در اینجا مدلها بر مبنای پنج جنبه دستهبندی میشوند. این پنج جنبه عبارتند از: عملكرد18، ساختار19، نسبت زمانی20، نسبت نااطمینانی21 و عمومیت22 (1) دستهبندی مدلها بر مبنای عملكرد
نوع مشخصهها مثالتوصیفی23مدلهای توصیفی تنها تصویری از شرایط ارائه میكنند و پیشگویی یا توصیه نمیكنند الف) نمودار سازمانی
ب) نقشه استقرار كارخانهپ) نمودار جریان دادههاپشگویی
كننده24مدلهای پیشگوییكننده نشان میدهند كه «اگر این اتفاق افتاد» آنگاه «چه خواهد شد». این مدلها متغیرهای مستقل و وابسته را به یكدیگر مرتبط ساخته و امكان پاسخ به پرسشهای «چه میشود اگر» را فراهم میآورند رابطه ( BE=F/ (V-1 میگوید كه اگر هزینههای ثابت F فرض شود و هزینههای متغیر به عنوان تابعی از فروش V در نظر گرفته شود آنگاه نقطه سربسر فروش پیشگویی میشود (به صورت قطعی)معیارمدار25مدلهای معیارمدار مدلهایی هستند كه بهترین جواب به یك مسئله را ارائه میدهند. این مدلها خطمشیهای مناسب را بدست می دهند الف) مدل مقدار سفارش اقتصادیب) مدل برنامهریزی خطیپ) مدل برنامهریزی پویا
(2) دستهبندی مدلها بر مبنای ساختار نوع مشخصهها مثالشمایلی26مدلهای شمایلی دارای خواص و مشخصههای واقعی سیستم مورد مطالعه هستند. چنین مدلهایی دارای شكل و ظاهر سیستم واقعی هستند اما در مقیاس كوچكتری ساخته میشوند الف) ماكت كارخانه
ب) نقشه انبارپ) نقشه جادهها و عكسهای هواییقیاسی27مدلهایی كه دارای خواص واقعی سیستم هستند اما به روش و شكل متفاوتی آن خواص را نشان میدهند و ضرورتاً شبیه به سیستم واقعی نیستند و برای بیان سیستم واقعی به كار میروند نه برای مفاهیم یا ایدهها الف) در اكثر موارد اگر بخواهیم بر روی یك نقشه كه سه بعدی تهیه شده است برآمدگیها (یعنی بعد سوم یا ارتفاع) را نشان دهیم از ترتیب رنگها یا خطوط اندازهگیری استفاده میكنیم كه فواصل آنها به ما درباره سطوح ارتفاعاتشان اطلاعات میدهد. اگر بخواهیم نوع جاده را نشان دهیم با استفاده از
رنگهای مختلف یا هاشور، علائم مناسبی تهیه میكنیك كه به خواننده نقشه درباره نحوه تبدیل ویژگیها توضیح میدهد. در این موارد از یك ویژگی برای توضیح دادن ویژگی دیگر استفاده میشود.ب) یك سیستم الكتریكی ممكن ایت به وسیله یك سیستم هیدرولیك نشان داده شود. در چنین موردی، جریان آب ممكن است بیانگر جریان الكتریسیته باشد.پ) یك خط كش مهندسی، نمونه آشنایی از یك مدل قیاسی است كه در آن كمیتها به وسیله فواصل متناسب با لگاریتم آنها ارائه شده است.ت) نمودارهایی كه در آنها ویژگیهایی همچون هزینهها، زمان، تعداد افراد و درصد ترسیم شده است نیز مدلهای قیاسی هستند.
نمادین28مدلهایی كه حروف، اعداد و دیگر نمادها را برای بیان خواص و مشخصههای سیستم و عملیات به كار میگیرند الف) معادلات ریاضیب) جملاتپ) چارتهات) نمودارها مانند جدول دست راست – دست چپ
(3) دستهبندی مدلها بر مبنای نسبت زمانینوع مشخصهها مثالایستا29مدلهای ایستا بستگی به تغییرات در طول زمان ندارند الف) نمودار سازمانیب) رابطه E= P1S1+ P2S2 كه میزان سود حاصل را بر اساس برگشتهای S1 و S2 به ترتیب با احتمالهای P1 و P2 نشان میدهد بستگی به زمان ندارد
پویا30مدلهای پویا زمان را به عنوان یك متغیر مستقل در خود دارند رابطه ds/dt=rAt كه تغییرات فروش را به عنوان تابعی از میزان تبلیغات (كه خود تابعی از زمان است) نشان میدهد بستگی به زمان دارد
(4) دستهبندی مدلها بر مبنای نسبت نااطمینانینوع مشخصهها مثالقطعی31به ازای مجموعهای مشخص از ورودیها، یك خروجی معین منحصربفرد وجود دارد كه جواب مدل را تحت شرایط قطعی ارائه میدهد سود = درآمد – هزینهاحتمالی32
مدلهای احتمالی شامل توزیعهای احتمال برای ورودیها یا فرایندها هستند كه دامنهای از مقادیر برای حداقل یك متغیر خروجی با احتمال مربوط به هر مقدار ارائه میدهند. این مدلها برای تصمیمگیری در شرایط ریسك به كار میروند الف) جدول آماری كه احتمال را به عنوان تابعی از سن فرد نشان میدهدب) برگشت سرمایه توسط یك توزیع اختمال برای هر یك از هزینهها و درآمدها متفاوت از طریق فن مونت كارلو شبیهسازی میشود. برگشت سرمایه به
دلار در ازای احتمالهای مختلف در برگشت نشان داده میشودنامطمئن33(بازی34)مدلهای تئوری بازی تلاش در ارائه جوابهای بهینه دارد در شرایطی كه بیخبری كامل یا نااطمینانی حاكم است. نااطمینانی از آنجایی حاصل میشود كه شرایط تغییر میكنند و ما اطلاعی از نحوه تغییر آنها نداریم. تغییر دهنده شرایط میتواند عاملی هوشمند مانند انسان یا عامل طبیعی باشد. در
شرایطی كه عامل هوشمند باشد بحث تئوری بازیها مطرح میشود و در غیر این صورت تصمیمگیری در شرایط نااطمینانی خواهد بود دو ایستگاه پمپ بنزین در مجاورت یكدیگر هستند. مالك یكی از ایستگاهها از خود میپرسد «آیا قیمت را باید بالا ببرم یا پایین؟ اگر قیمت را بالا ببرم رقیب من قیمت را بالا میبرد یا كاهش میدهد. اگر قیمت را پایین بیاورم ممكن است رقیب من قیمت را بالا ببرد یا پایین بیاورد. من میزان سود یا ضرر را در هر یك از شرایط فوق میدانم اما وقتی یكی از ما قیمت را تغییر دهد باید آن را برای یك هفته ثابت نگاه دارد»
(5) دستهبندی مدل ها بر مبنای عمومیتنوع مشخصهها مثالعمومی35مدلهای عمومی مدلهایی هستند كه در موارد مختلفی قابل كاربرد هستند الف) برنامهریزی خطیب) مدلهای صف كه در تولید، بازاریابی و امور كاركنان قابل كاربرد استتخصصی36مدلهای تخصصی مدلهایی هستند كه تنها برای یك مسئله قابل كاربرد هستند میزان فروش به عنوان تابعی از تبلیغات ممكن است مبتنی بر مجموعهای منحصر به فرد از معادلات باشد
با این دستهبندی علاوه بر آشنایی با انواع مدلها، مشخصهها و مثالهای آنها میتوانیم هر یك از مدلهای مورد استفاده در پژوهش در عملیات را براساس این دستهبندی تعریف نماییم. به عنوان مثال مدلهای برنامهریزی خطی از جنبه عملكرد معیار مدار، از جنبه ساختار نمادین، از جنبه نسبت زمانی ایستا، از جنبه نسبت نااطمینانی و از جنبه عمومیت جز و مدله
ای عمومی است.3-2-6- اصول مدلسازی (فیلیپس، راوین داران و سولبرگ 1987، 4) وقتی یك مدل ساده به مسئله پاسخ میدهد یك مدل پیچیده نسازید.این اصل اغلب فراموش میشود. دلیل آن قابل درك است؛ افراد دوست دارند كه تواناییهای خود را به معرض نمایش گذارند. حتی با وجود بهترین انگیزه در حل مؤثر مسئله ممكن است فرد خود را درگیر یك مسئله مشكل نموده و به موجب آن زمان و هزینه زیادی را صرف مدلسازیی كند كه ارزش خود مسئله كمتر از زمان و هزینه صرف شده باشد. برای مثال ممكن است فردی تمام متغیرهایی را كه دارای اهمیت احتمالی برای یك سیستم خاص باشند را فهرست نموده و سپس تحلیل رگرسیون پیچیدهای را برای استخراج یك معادله بكار برد یا یك تحلیلگر سیستم ممكن است شبیهسازیهای زیادی را با در نظر گرفتن هر پارامتر قابل درك اجرا نماید. در مدلسازی، بزرگتر و پیچیدهتر ضرورتاً به معنی بهتر نیست.
همچنین این اصل به نظر متناقض با قاعده كلی و مشهور در خصوص تحلیل ریاضی است. این قاعده میگوید كه ابتدا یك مسئله را باید با در نظر گرفتن مفروضات لازم ساده نمود بطوری كه ریاضی آن قابل بررسی شود، سپس واقعنگری مدل را از طریق حذف مفروضات به روش ماهرانه قوت بخشید بطوری كه ریاضیات آن دیگر قابل بررسی نباشد. چنین رویهای همواره قدرتمندترین و عمومیترین مدل را تولید مینماید اما قدرت و عمومیت مدل نقشی كمی در مفید بودن آن در حل یك مسئله خاص دارد. در بعضی موارد، قویترین مدل ساخته شده میتواند فاقد چیزی باشد كه آن را به یك مدل مفید تبدیل نماید. در دیگر موارد، ممكن است بیش از آنچه كه میارزد وارد جزئیات
شده باشد. ساخت مدلهای قوی و عمومی عموماً اصل راهنما برای ریاضیدانانی است كه میخواهند نظریهای را تعمیم دهند یا تكنیكهایی توسعه دهند كه وسعت كاربرد بیشتری داشته باشند. اما در ساخت مدلهای مورد نیاز برای مقاصد مشخص، بهترین اندرز اینست كه مدل ساده بسازید.
از قالبریزی مسئله بگونهای كه توسط یك فن خاص حل شود آگاه باشید.متخصصین پژوهش در عملیات اغلب از این جهت كه واقعیت را بگونهای تحریف میكنند كه برای استفاده توسط فنی كه آنها ترجیح میدهند مناسب شود مورد انتقاد قرار میگیرند كه البته در بعضی موارد این انتقادها بجاست. برای مثال، متخصصین روشهای برنامهریزی خطی ممكن است
تمایل به این داشته باشند كه به هر مسئله از طریق برنامهریزی خطی پاسخ دهند. در واقعیت، همه مسائل بهینهسازی فقط شامل توابع خطی نیستند. گذشته از این، همه مسائل پژوهش در عملیات شامل بهینهسازی نیستند. در حقیقت، تمام مسائل واقعی نیازمند پژوهش در عملیات نیستند؛ البته، هر كس واقعیت را از نگاه و تخصص خود میبیند و بنابراین حوزه پژوهش در عملیات از این جهت منحصر بفرد نیست. ما تمایل داریم كه به روشهایی متكی باشیم كه با آنها راحتتر بوده و در گذشته از آنها به شكل موفقیتآمیزی استفاده كردهایم. اما ما باید با شكلدهی مسئله در
قالب فنهای از پیش گزیده شده مقابله كنیم و مدلها و فنونی كه برای مسئله مناسبترین هستند را انتخاب نماییم. آزادی ما برای عمل به این شكل، محدود به دانش ما از فنون است. مطمئناً ما نمیتوانیم فنونی را بكار بریم كه در آنها هیچ توانایی نداریم و نمیتوانیم امیدوار باشیم كه در همه فنون توانا باشیم.
پژوهشگران پژوهش در عملیات به سه دسته تقسیم میشوند: توسعه دهندگان فنون، مدرسین و حلكنندگان مسئله. با توجه به اینكه یك فرد ممكن است در زمانهای متفاوت یا همزمان دارای نقشهای متفاوتی باشد به این نتیجه میرسیم كه حلكنندگان مسئله مسئولیت مستمری در توسعه دانش خود از فنون موجود دارند بطوری كه از اشتباهات ناشی از آگاهی محدود جلوگیری نمایند. توسعهدهندگان فنون و مدرسین باید براساس اصول متفاوتی عمل نمایند زیرا اهداف آنها
متفاوت است. به طور مشخص، فرد بعنوان توسعهدهنده فن یا مدرس باید خود را برای رفتار من- یك- روش- درمان- پیدا- كردهام- و- سعی- در- یافتن- یك- بیماری- برای- درمان- از- طریق- آن- روش- دارم آماده نماید. این رفتار در چنین شرایطی قابل قبول است زیرا هدف تولید یك مدل معتبر از یك سیستم واقعی نیست بلكه هدف نمایش مدل یا بررسی اعتبار آن است. اگرچه این رویه برعكس آن چیزی است كه در روش علمی بكار میرود، اغلب قدم ضروری در پیادهسازی نظریه در عمل است.
مرحله حل مدل (مرحله بعدی) باید به دفعات انجام شود.دلیل حل مدل به دفعات اینست كه فرد میخواهد مطمئن شود كه اگر نتایج حل مدل با واقعیت ناسازگار است، آنگاه اشتباه در مفروضات است. به عبارت دیگر، اگر حل مدل به دفعات انجام نشود، مدل قادر به تمایز بین خطاهای خارجی در فرمولبندی و خطاهای داخلی در منطق آن دقت نماید. اشتباهات مخفی زمانی خطرناك خواهند بود كه مانع اجرای برنامه نمیشوند بلكه فقط نتایجی تولید میكنند كه با هدف مدل سازگار نیستند.
ادامه خواندن مقاله پژوهش در عمليات روش پژوهش
نوشته مقاله پژوهش در عمليات روش پژوهش اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.