nx دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
تفکر خلاق
تفكر خلاق یعنی : با ایجاد ارتباط بین چیزهای بی ارتباط یك راه تازه برای حل مسئله پیدا كردنتقویت تفكر خلاق ما را در تصمیم گیری بهتر و حل مسئله كمك می كند و ما را از بن بستهای زندگی خارج می نماید ، تفكر خلاق نه تنها شخص را قادر می سازد كه از تجربیات قبلی خود استفاده نماید و آن را با موفقیتهای تازه ارتباط دهد. بلكه قادر خواهد بود ارتباط بین چیزهایی كه قبلاً با هم بی ارتباط بوده اند را پیدا كند كه از نظر خود فرد تازه و معنادار می باشد همچنین می تواند از روشهای غیر سنتی برای حل مسئله استفاده كند و فراتر از اطلاعات گام بردارد.
ویژگیهای افراد خلاق:1 ـ افراد خلاق افرادی هستند باهوش بالاتر از متوسط2 ـ افراد خلاق علاقمند به نوآوری، پیچیدگی و اتخاذ تصمیم مستقل هستند.3 ـ برای افراد خلاق پدیدهها و اشیاء پیچیده به اشیاء و پدیدههای ساده ارجحیت دارد.4 ـ افراد خلاق مایلاند خود تصمیمی مستقل اتخاذ كرده از پیروی و اطاعت از دیگران تا حدی دوری میكنند.5 ـ افراد خلاق میتوانند میان جنبههای مختلف پدیدهها وحدت ایجاد كنند.6 ـ میان افكار مختلف و جنبههای كلامی و غیركلامی و نیز جنبههای عینی و ذهنی ارتباط و هماهنگی برقرار كنند.7ـ افراد خلاق میتوانند از یك پدیده جزئی یك قاعده استخراج كرده از یك قاعده یك راه حل جزئی و عینی استنتاج كنند.
8 ـ افراد خلاق میتوانند میان تفكر منطقی و تفكر غیرمنطقی یا پدیدههای خیالی و پدیدههای عینی نیز هماهنگی ایجاد كنند.9 ـ افراد خلاق با انگیزههای درونی بیشتر سروكاردارند تا با محركهای بیرونی مثل شهرت، پول، مقام و تحسینشرایط ابراز تفكر خلاق :1-داشتن آزادی در ابراز عقیده : فرد باید بتواند به راحتی و بدون هیچ اضطراب و ترسی عقاید خود را بیان كند.2-داشتن اعتماد به دانش و مهارتهای شخصی : شخص بتواند با تكیه و اعتماد به آموخته های خود چیزهای منحصر به فرد بیافریند ولی نباید انتظار كشف عجیب و بزرگ را داشته باشد.3-داشتن فرصت و زمان كافی : محدودیت زمانی می تواند فشاری ایجاد كند كه مانع از تقویت تفكر خلاق شود. چرا كه زمان فقط برای یادگیری اهداف از قبل تعیین شده ، مشخص گردیده است.4-مهم دانستن اشتباهات : خود اشتباهات نیز مهمند . چرا كه تفكر را به جلو هدایت می كنند و برای پرورش فكر ، حیاتی هستند.
5-كسب موفقیت : بدست آوردن موفقیتهای جدید باعث یادگیری راههای تازه شده و به پرورش اعتماد به نفس شخص و بروز احساس توانائی (من می توانم) كمك می كند.توصیه های عملی به والدین جهت پرورش تفكر خلاق :تقویت تفكر خلاق برای رشد فعلی و آینده كودك و جامعه ضروری است. بنابر این آموزش و پرورش كودكان ما بایستی به نحوی باشد كه روحیه خلاقیت و نوآوری را در آنها ایجاد نماید.1-طرح سوالاتی كه كودك را به حدس زدن و ایجاد تفكر در مورد علل و معلولها تشویق كند : مثلاً وقتی خورشید به گیاه نمی تابد چه اتفاقی می افتد؟2-كمك گرفتن از كودك در یافتن پاسخ سوالات : مثلاً با كودك به جستجوی جواب در بین كتابها بپردازیم.3-ایجاد زمینه گفتگو و نظر خواهی از كودك در خصوص بعضی تصمیمات ساده : مثلاً برای رفتن به خرید از كودك بپرسیم بهتر است با چه وسیله ای (ماشین شخصی ، پیاده یا وسیله نقلیه عمومی) به آنجا برویم ؟ و دلیل جوابش را هم بپرسیم.
4-جدی گرفتن ایده های كودكان و عمل كردن توسط خود كودك : به تمام افكار كودك گوش داده و آنها را مهم بدانیم و خود كودك را به عملی كردن افكارش تشویق كنیم.5-همراه كردن كودك در فعالیتهای ساده و روزمره: مانند خرید رفتن ، كار در آشپزخانه و یا باغچه و ;.6-طرح بازیها معما گونه برای كودك : بین خلاقیت و بازی ارتباط بسیاری وجود دارد. چرا كه در هر دو توانائی نگاه كردن به مساله از راههای مختلف ، توانائی جستجو در مفاهیم تازه ، توانائی نگاه كردن به مساله از راههای مختلف ، توانائی جستجو در مفاهیم تازه ، توانائی آفرینش و بازآفرینی ، انتخاب و گزینش بین راههای مختلف ، وجود دارد.7-استفاده از تشویقهای كلامی : مثلاً به كودك بگوئیم : چه فكر خوبی ، تو همیشه ایده های تازه ای داری و ;.8-ایجاد فرصت كافی برای اندیشیدن و پرورش فكر كودك : مثلاً چراغ قوه ای را باز كنیدو بعد با دادن فرصت كافی از كودك بخواهید كه آن را دو باره به شكل اول در آورد.9-صحبت از تجارب خود : تجارب بزرگتها برای كودكان آموزنده و مفید می باشد. آنها می توانند با كسب این تجارب مهارتها و راههای تازه ای جهت حل مسئله پیدا كنند.10-آشنا ساختن با خصوصیات فرهنگی و مانوس ساختن كودك با محیط اجتماعی : با ایجاد علاقه و آشنائی كودك نسبت به داستانهای آموزنده و مراسم خاص و همچنین چگونگی درست كردن انواع صنایع دستی می توان ضمن آشنایی كودك با فرهنگ و محیط اجتماعی باعث باز شدن فكر و یادگیری بهتر او شد.وزن مغز سه پوند می باشد و هر روز هزار تای آن از بین می رود. این عضو مهم كم به كار گرفته می شود و هیچ آموزش درستی درباره استفاده از آن داده نشده است .فكر كردن یك مهارت است و بنابراین می تواند آموخته شود .متاسفانه در مدارس ،دانشگاهها و مراكز آموزشی بندرت آموزش دغاده می شود.یك مطالعه تازه در آمریكا نشان داد كه همبستگی زیادی میان ضریب هوشی بالا و خلاقیت ،استقلال،حس كنجكاوی،معلومات روانی در كلام یا فعالیت وجود ندارد.مغز دارای دو نیمه است كه به وسیله رشته ای از تارهای عصبی به هم مربوط شده است .هر نیمه فعالیتی متفاوت را انجام می دهد.طرف چپ مغز بیشتر با فعالیتهای علمی سروكار دارد مانند منطق ،استدلال ،استنتاج و تحلیل.طرف راست با فعالیتهای هنری مربوط است مانند موسیقی ،تصور خلاق،رنگ و هنر.بیشتر فعالیتها نیاز به آن دارد كه هر دو طرف در زمانهای مختلف به كار افتد تا توازنی پدید آید.تجزیه و تحلیل مسائل كار طرف چپ است ولی یافتن راه حلی مناسب می تواند از وظایف ناحیه راست باشد.
پدید آوردن راههای مختلف تصمیم گیری كاری تصوری است و مقایسه این راه كارها با هدفهای اصلی ، فعالیتی منطقی و مربوط به طرف چپ است .هنرمندان باید دارای قرینه سازی و طراحی و نیز شناخت تناسب رنگها باشند،دانشمندان نیاز دارند كه از موانع منطقی پرش نمایند تا اكتشافها ی تازه ای بكنند. گفته می شود انیشتن نوعی تفكر خیالی را شروع كرده بود و می پنداشت كه برروی اشعه خورشید سفر می كند،بدین سان وی این حالت درون بینی و بصیرت را بدون ارتباط منطق ی دنبال می كرد.این دو نیمه مغز در دو طرف،دو شیوه تفكر جدا از هم را پدید می آورند.لذا انسان دارای دو نوع تفكر می باشد:
1-تفكر متقارب (به نزدیك شونده ) Convergent2-تفكر متباعد (از هم دور شونده) Divergentتفكر متقاربتفكر متقارب همیشه كوشش م یكند كه به سوی یك راه حل،شعاع های خود را تنگ و متمركز كند.آن تفكری است استقرایی منطقی و دارای تطابق زمانی ،و این شیوه اندیشیدن است كه مدیران آن را طبیعی ترین نوع می دانند.تفكر متباعدتفكر متباعد آن است كه پاره كند و در هم بشكند تا از طرح موجود دور شود .دیناسور،رهبر پیشین بازار جهان حیوانات ،از سازگاری و پیشرفت سرباز زد.ناگهان تعییری در وضع بازار،گونه هایی را محو و نابود كرد.عبرتی برای ما.قبلا بحث کردیم که خلاقیت قابلیتی ذهنی است که کمک می کند دریافتی نو از دنیای اطراف داشته باشیم. این نو بودن می تواند در عمق یا در سطح باشد. در سطح به این معنی است که بتوانیم چیز یا مفهومی را ادارک کنیم که تا به حالا درکش نکرده بودیم. و در عمق به این معنی است که آنچه که قبلا درک کرده بودیم، بتوانیم به گونه ای جدید درک کنیم.
این نکته را که گفتم به یاد داستانی از اسکار وایلد افتادم. اما قبل از داستان اجازه دهید کمی از اسطوره شناسی یونان برایتان بگویم. در اسطوره یونان “نارسیسوس” (که به معنی گل نرگس است.) مردی بود به غایت زیبا و در عین حال خود شیفته. ( و به همین خاطر در روانشناسی به کسانی که خیلی خود شیفته هستند ،می گویند نارسیسیزم دارند.) زنی به نام اکو (که در داستان دیگری مورد نفرین “هرا” قرار گرفته بوده و فقط می توانسته حرف دیگران را تکرار کند و قادر نبوده حرفی از خود بزند) شیفته نارسیسوس می شود. ولی نارسیسوس به او بی محلی می کند. اکو چنان ناراحت می شود که به ته غار می رود و تا امروز هم همانجاست. (به همین خاطر
وقتی در غاری صدا می کنید صدای اکو را می شنوید.) ونوس از این عمل نارسیسوس خیلی ناراحت می شود و قول می دهد که نارسیسوس را نفرینی سخت کند. او را نفرین می کند تا عاشق کسی بشود که هر گز به او نرسد. نارسیسوس روزی بر روی رودخانه ای سر خم می کند تا آب بنوشد. و وقتی تصویر خود را در آب می بیند، چنان شیفته خود می شود که دیگر نمی تواند حرکت کند. حیوانات جنگل دلشان به حال او می سوزد و از خدایان می خواهند که او را از این حالت در اوردند. خدایان هم او را به گل نرگس تبدیل می کنند. به همین خاطر کنار رودخانه ها گل نرگس را می بینید که سر در آب خم کرده است. اسکار وایلد این داستان را این گونه تمام می کند. روزی حیوانات به سراغ رودخانه می آیند و می گویند تو که هر روز نارسیسوس را می دیدی حتما خیلی از این موضوع لذت می بردی.رودخانه پاسخ می دهد:”نارسیسوس؟ من اصلا متوجه او نشده بودم، من فقط در چشمان او خودم را نگاه می کردم!!!)این چرخش در نگاه ،فکر نمی کنم احتیاج به توضیح داشته باشد. اسکار وایلد یک موضوع را از دید دیگری نگاه کرده، یعنی عمق نگاه خود را عوض کرده است و داستانی خلق کرده است. برای تقویت این نوع نگاه ، ابزارهائی دراختیار داریم که به پرورش مهارت تفکرخلاق می پردازد. به یاد داشته باشیم که مهارت تفکر خلاق با خود خلاقیت فرق می کند. مهارت تفکر خلاق آن چیزی است که فرا می گیریم تا خلاقیت ما تقویت شود.
تمامی مهارتها برای فرا گیری نیاز به زمان دارند و هر کسی با فراگرفتن این مهارت ها، بسته به استعداد ذاتی، استفاده ای متفاوت از آن می کند. مثل مهارت شنا کردن : با خواندن در مورد شنا کردن ، نمی توان شناگر شد. باید بیاموزید، باید تمرین کنید و به مرور زمان این مهارت را فرا بگیرید. کسانی هستند که بعد از فراگرفتن مهارت با تمرین مداوم به سطح ملی می رسند. کسانی هم هستند که تا این حد یاد می گیرند که بتوانند در حد متعارف شنا کنند و از آن لذت ببرند.
ادامه خواندن مقاله در مورد تفکر خلاق
نوشته مقاله در مورد تفکر خلاق اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.