Quantcast
Channel: دانلود فایل رایگان
Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

مقاله كارآفريني يا شغل چيست

$
0
0
 nx دارای 23 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : كارآفرینی یا شغل چیست كارآفرینی فرآیند یا مفهومی است كه در طی آن فرد كارآفرین با ایده‌های نو و خلاق و شناسایی فرصتهای جدید، با بسیج منابع به ایجاد كسب و شركتهای نو، سازمانهای جدید و نوآور رشد یابنده مبادرت می‌ورزد . این امر توام با پذیرش خطرات است ولی اغلب منجر به معرفی محصول یا ارائه خدمت به جامعه می‌شود. بنابراین «كارآفرینان» عوامل تغییر هستند كه گاهی موجب پیشرفتهای حیرت‌انگیز نیز شده‌اند. انگیزه‌های مختلفی در كارآفرین شدن مؤثر می‌باشند كه از جمله آنها: نیاز به موفقیت، نیاز به كسب درآمد و ثروت، نیاز به داشتن شهرت، و مهمتر از همه نیازمندی به احساس مفید بودن و استقلال طلبی را می‌توان نام برد. افراد از ویژگیهای شخصیتی خاص و گوناگونی برخوردار می‌باشند طبیعی است كه برخی از ویژگیهای كارآفرینان متمایز و برجسته از سایر افراد است به طور مثال داشتن خلاقیت و نوآوری، دارا بودن قدرت تحمل ابهام، داشتن اعتماد بنفس و عزت نفس، آینده نگر و عمل گرا بودن، و فرصت شناس بودن. شیوه های پرورش این ویژگیها متفاوت است.مطالعه و بررسی در زمینه اقدامات بعمل آمده در مورد موضوع كارآفرینی در كشورهای مختلف بیانگر آن است كه دانشگاهها در زمینه های آموزشی و پژوهشی پیشقدم بوده اند ولی فارغ التحصیلان بدون توجه و قصد بكارگیری آموخته ها و قدرت ابتكار خود در راستای شروع كار و ارائه محصول و خدمت در بازار كار، چندان موفق نبوده اند. برای ترویج روحیه كارآفرینی از طریق ایجاد و حمایت از خلاقیتها توسط اساتید محترم، چند راهكار می تواند مفید واقع گردد: • طرح سوالات و گاهی ایجاد محیط معما گونه در تدریس. • آموزش نحوه تفكر علمی و چگونگی آزمون فرضیه ها. • تشویق دانشجویان به مشاركت و ذهن انگیزی در تدریس. • محترم شمردن سوالات اصیل. • اجازه دادن برای برقراری ارتباط جهت گفتگو در مورد تجاربی كه كسب كرده اند. • تشویق به احساس عزت نفس و اعتماد به نفس، و • تشویق دانشجویان مقاطع تحصیلات تكمیلی به اخذ پایان نامه های مرتبط با مفاهیم كارآفرینی. با توجه به اینكه یكی از پیامدهای مثبت كارآفرینی اشتغال مولد است طرح كاراد با هدف «ترویج و بهره‌مندی از پیامدهای مثبت» خود در بین دانشگاهیان و فارغ التحصیلان ارائه شده و بمورد اجرا گذاشته شده است. 2 – كارآفرینی چیست؟ در مورد تعریف كارآفرینی دیدگاه های مختلفی وجود دارد و درك كامل مفهوم و موضوع \” كارآفرینی \” نیازمند اطلاع از دیدگاه های بین رشته ای می باشد. كارآفرینی برحسب ماهیت خود و توجه محققان رشته های مختلف از نظر روانشناسی، جامعه شناسی، اقتصاد، صنعت و حتی تاریخی تعریف شده است. واژه كارآفرینی از كلمه فرانسوی \”Entrepreneurs\” به معنای \”متعهد شدن\” نشات گرفته است كارآفرینی اولین بار مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفت و تمامی مكاتب اقتصادی از قرن 16 میلادی تا كنون به نحوی كارآفرینی را در نظریه های اقتصادی خویش تشریح نموده اند. كارآفرینی از مباحثی است كه در تمامی ابعاد توسعه اقتصادی و اجتماعی از حدود 20 سال به این طرف عملاً در دنیای تجارت و كسب و كار مطرح شده است]3[. از جمله تعاریف كارآفرینی می توان به موارد زیر اشاره نمود: ژوزف شومپیتر( 1934) فرآیند كارآفرینی را \” تخریب خلاق\” می نامد به عبارت دیگر ویژگی تعیین كننده در كارآفرینی همانا انجام كارهای جدید و یا ابداع روشهای نوین در امور جاری است. روش نوین همان \”تخریب خلاق\” می باشد. از نظر وی نوآوری در هر یك از زمینه های ذیل كار آفرینی محسوب می شود ]1[: 1 – ارائه كالای جدید. 2 – ارائه روش جدید در فرآیند تولید. 3 – گشایش بازاری جدید. 4 – یافتن منابع جدید. 5 – ایجاد هر گونه تشكیلات جدید در صنعت. كارآفرینی كیفیتی است كه افراد را قادر می سازد یك فعالیت جدید را شروع كنند یا با قدرت و به طور ناباورانه فعالیت موجود را توسعه دهند. كارآفرینی موتور تحول و توسعه اقتصاد، فرهنگ و جامعه است. رشد و فراگیری این پدیده می تواند به تحول و دگرگونی اساسی در اقتصاد ملی منجر شود. كارافرینی فرآیندی است كه طی ان فرد كارآفرین با ارائه ایده و فكر جدید ایجاد كسب و كار با قبول مخاطره و تحمل ریسك، محصول و خدمت جدید را ارائه میكند. اگرچه تعاریف گوناگونی از كارآفرینی ارائه شده است، لیكن بیشتر نویسندگان و صاحب نظران در مجموع كارآفرینی را \” فرآیند شناسایی فرصتهای اقتصادی، ایجاد كسب و كار و شركتهای جدید، نوآور و رشد یابنده برای بهره برداری از فرصتهای شناسایی شده می دانند كه در نتیجه آن كالا ها و خدمات جدیدی عرضه می شود\”]1[. 3 – 1 – تعاریف كارآفرین ریچارد كانتیلون1 (1730) اولین كسی بود كه این واژه را در علم اقتصاد ابداع نمود و آن را اینچنین تعریف نمود : كارآفرین فردی است كه ابزار تولید را به منظور تركیب به صورت محصولاتی قابل عرضه به بازار خریداری می كند. كارآفرین در هنگام خرید از قیمت نهایی محصولات اطلاع ندارد ]1[. جان باپتیست سی2 (1803) كار آفرین را فردی میداند كه مسوولیت تولید و توزیع فعالیت اقتصادی خود را بر عهده دارد ]1[. فرانك نایت3 (1921) كار آفرینان را كسانی میشناسد كه در شرایط عدم قطعیت4 به اتخاذ تصمیم می پردازند و پیامدهای كامل آن تصمیمات را نیز شخصاً می پذ یرند ]1[. طبق نظر كاسون5 (1982) كار آفرین فردی است كه تخصص وی \”تصمیم گیری عقلایی و منطقی در مورد ایجاد هماهنگی در منابع كمیاب\” میباشد. وی \”داشتن توان داوری و قضاوت6\” را عنصری مشترك در تمامی كار آفرینان تشخیص داده است ]1[. از دیدگاه كارلند7 (1984) كار آفرین فردی است كه شركتی را به منظور سود و رشد تاسیس مینماید و آنرا مدیریت كرده و از آن برای پیشبرد اهداف شخصی استفاده میكند ]1[. همچنین به تعاریف زیر نیز می توان اشاره كرد: كارافرین كسی است كه توانایی آن را دارد تا فرصتهای كسب و كار را ببیند و آنها را ارزیابی كند، منابع لازم را جمع آوری و از آنها بهره برداری نماید، و سپس عملیات مناسبی را برای رسیدن به موفقیت پی ریزی نماید ]5[. كارآفرینان كسانی هستند كه با ایجاد محصولات وخدمات نوین مورد نسیاز مردم، درآمد خوبی كسب می كنند. معمولاً گمان می رود كه كارآفرینان در راه اندازی شركتها تبهر دارند در هر حال، آنها، از هیچ، كسب و كارجدید خلق می كنند. انها به رغم مخاطرات بسیار، پیشگام كارهای جدید می شوند ]4[. مدیریت منابع انسانیمقدمه مقصود از مدیریت منابع انسانی سیاست‌ها و اقدامات مورد نیاز برای اجرای بخشی از وظیفه مدیریت است که با جنبه‌هایی از فعالیت‌ کارکنان بستگی دارد، به ویژه برای کارمندیابی، آموزش دادن به کارکنان ، ارزیابی عملکرد ، دادن پاداش و ایجاد محیطی سالم و منصفانه برای کارکنان سازمان.مدیریت امور کارکنان حوزه‌ای است که به اندازه کل حوزه مدیریت قدمت دارد اما به طور طبیعی دستخوش تغییر و تکامل شده است. نقطه عطف این تغییر و تکامل جایی است که به جای مدیریت کارکنان1 ، مدیریت منابع انسانی2 مطرح می‌شود. مدیریت منابع انسانی علاوه بر دارا بودن مبانی و مفاهیم مدیریت کارکنان، رویکردهای کلی‌تر و جدید‌تری را در مدیریت نیروی انسانی در نظر می‌گیرد.   تعریف مدیریت منابع انسانی معطوف به سیاست‌ها، اقدامات و سیستم‌هایی است که رفتار، طرز فکر و عملکرد کارکنان را تحت تأثیر قرار می‌دهند (نو و دیگران 2000، 4). مدیریت منابع انسانی عبارتست از رویکردی استراتژیک به جذب، توسعه، مدیریت، ایجاد انگیزش و دست‌یابی به تعهد منابع کلیدی سازمان؛ یعنی افرادی که در آن یا برای آن کار می‌کنند (آرمسترانگ 1993، 33-34). مدیریت منابع انسانی فرایندی شامل چهار وظیفه جذب، توسعه، ایجاد انگیزش و نگهداشت منابع انسانی است (دی سنزو و رابینز 1988، مدیریت منابع انسانی یعنی مدیریت کارکنان سازمان (اسکارپلو و لدوینکا 1988، مقصود از مدیریت منابع انسانی سیاست‌ها و اقدامات مورد نیاز برای اجرای بخشی از وظیفه مدیریت است که با جنبه‌هایی از فعالیت‌ کارکنان بستگی دارد، به ویژه برای کارمندیابی، آموزش دادن به کارکنان، ارزیابی عملکرد، دادن پاداش و ایجاد محیطی سالم و منصفانه برای کارکنان سازمان. برای مثال این سیاست‌ها و اقدامات دربرگیرنده موارد زیر می‌شود: • تجزیه و تحلیل شغل (تعیین ماهیت شغل هر یک از کارکنان) • برنامه‌ریزی منابع انسانی و کارمندیابی • گزینش داوطلبان واجد شرایط • توجیه و آموزش دادن به کارکنان تازه استخدام • مدیریت حقوق و دستمزد (چگونگی جبران خدمت کارکنان (• ایجاد انگیزه و مزایا • ارزیابی عملکرد • برقراری ارتباط با کارکنان (مصاحبه، مشاوره و اجرای مقررات انضباطی • توسعه نیروی انسانی و آموزش • متعهد نمودن کارکنان به سازمان مدیریت منابع انسانی و مدیریت کارکنان برای دهها سال، اجرای وظایف انتخاب، آموزش و جبران خدمت کارکنان وظایف اصلی حوزه‌ای به نام مدیریت کارکنان بود. این وظایف بدون توجه به اینکه چگونه به یکدیگر مرتبط هستند انجام می‌شدند. اما اکنون حوزه‌ای به نام مدیریت منابع انسانی مطرح شده است. مدیریت منابع انسانی آنطور که در حال حاضر درک می‌شود، به جای رد یا حذف، تعمیمی از نیازمندهای سنتی اداره اثربخش کارکنان است. در این حوزه درک مناسبی از رفتار بشری و مهارت استفاده از این درک و بینش نیاز است. هم‌چنین داشتن دانش و درک از وظایف مختلف کارکنان و آگاهی از شرایط محیطی ضروری است شرمان، بوهلندر و چرودن 1988، 4 مدیریت منابع انسانی در دهه 1980 ظهور کرد و توسط طرفداران آن به عنوان فصل جدیدی در مدیریت نیروی انسانی تکامل یافت. اکنون این توافق وجود دارد که مدیریت منابع انسانی جایگزین مدیریت کارکنان نمی‌شود بلکه به فرایندهای مدیریت کارکنان از منظر متفاوتی می‌نگرد. هم‌چنین فلسفه‌های اصلی آن تا حد قابل ملاحظه‌ای متفاوت از مفاهیم سنتی مدیریت کارکنان است. با این همه برخی از رویکردهای خاص مدیریت کارکنان و روابط کارکنان می‌توانند تحت عنوان رویکردهای مدیریت منابع انسانی توصیف شوند زیرا در راستای فلسفه اساسی مدیریت منابع انسانی هستند آرمسترانگ 1993، 33 مدیریت منابع انسانی رویکردی جامع به مدیریت استراتژیک منابع کلیدی سازمان یعنی منابع انسانی است. مدیریت منابع انسانی نه تنها رویکردی از روی سودآوری به مدیریت کارکنان است بلکه رویکردی ویژه به روابط کارکنان با تأکید بر تعهد و دو طرفه بودن ارتباط دارد فلسفه مدیریت منابع انسانی • منابع انسانی مهمترین دارایی یک سازمان است و مدیریت اثربخش آنها کلید موفقیت سازمان است. • اگر سیاست‌ها و رویه‌های مربوط به کارکنان سازمان با همدیگر تطابق و سهم قابل ملاحظه‌ای در دستیابی به اهداف سازمان و برنامه‌های استراتژیک داشته باشند دستیابی به موفقیت سازمانی محتمل‌تر است. • فرهنگ و ارزش‌های کلی، شرایط سازمانی و رفتار مدیریتی که از آن فرهنگ نشأت می‌گیرد تأثیر زیادی بر دستیابی به تعالی مطلوب می‌گذارد. چنین فرهنگی نیازمند مدیریت شدن است بدین معنی که باید تلاشی مستمر برای ایجاد پذیرش و انجام آنها صرف شود. ادامه خواندن مقاله كارآفريني يا شغل چيست

نوشته مقاله كارآفريني يا شغل چيست اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>