Quantcast
Channel: دانلود فایل رایگان
Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

مقاله در مورد ‌‌آموزش و پژوهش کارآفريني، راهکاري براي ارتقاء رشته‌هاي علوم انساني

$
0
0
 nx دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : آموزش و پژوهش کارآفرینی، راهکاری برای ارتقاء رشته‌های علوم انسانی چكیدهپژوهش حاضر رویكردی به اهمیت آموزش و پژوهش کارآفرینی درعلوم‌انسانی است. هدف اصلی مقاله، بررسی میزان تأثیری‌است که ارائه آموزش کارآفرینی و پژوهش در زمینه کارآفرینی در رشته‌‌های علوم انسانی خواهد داشت. روش تحقیق‌به‌كاررفته‌در‌این‌پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی‌است وابزارپژوهش نیز پرسشنامه‌ای محقق ساخته باروایی‌تأیید شده و پایایی (89/0) می‌باشد. جامعه آماری این تحقیق عبارت است از خبرگان آموزش كارآفرینی در دانشگاه تهران، وزارتخانه علوم، تحقیقات و فناوری، وزارتخانه آموزش و پرورش و مؤسسات کارآفرینی خصوصی که از میان جامعه آماری هدف، تعداد 40 نفر از صاحب نظران آموزش كارآفرینی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند.باتحلیل نظرات خبرگان آموزش كارآفرینی با استفاده از مدل آماری (خی دو) و آزمون (فریدمن) نشان داده شده است كه می‌توان با آموزش و پژوهش كارآفرینی، جایگاه رشته‌های علوم انسانی را با توجه به چند شاخص، از جمله تقویت روحیه رسیدن به كسب و كار یا احراز شغل، رشد استقلال طلبی، انگیزه پیشرفت و رقابت اقتصادی، خلاقیت بالاتر و ریسك‌پذیری ارتقاداد. همینطور در طی این تحقیق این نتیجه به دست آمده‌است که ارائه آموزش و انجام پژو هش در زمینه کارآفرینی در رشته‌های علوم انسانی بیشترین تاثیر را در رشد استقلال طلبی دانشجویان دارد، سپس در رشد خلاقیت تأثیرگذار می‌باشد و در نهایت به ترتیب، در تقویت روحیه رسیدن به كسب و كار یا احراز شغل و انگیزه پیشرفت و رقابت اقتصادی تأثیر‌گذار می‌باشد.كلید‌واژه‌ها:‌علوم‌انسانی،کارآفرینی،كسب‌وكار،استقلال‌طلبی،‌ رشدخلاقیت، انگیزه پیشرفت و رقابت اقتصادی مقدمه و بیان مسألهعلوم‌انسانی‌امروزه‌دورانی‌پرتلاش‌و‌پر‌تکاپورامی‌گذاراند‌؛ دانشمندان علوم سیاست درک ما را از فرایند همکاری و رقابت میان ملل ژرفتر می‌کنند، مردم شناسان برای درک بهتر فرهنگ‌های خودی و بیگانه، ابزارهای تازه‌ای فراهم می‌آورند، مورخان، نور تجربی و تبیینی تازه‌ای برگذشته می‌افکنند و بر همین شیوه، دیگر علوم انسانی رو به رشد می‌رود (لیتل،1995؛ ترجمه سروش، 1381). با این همه، چیزی که به چشم ناظران و شاید مشتغلان به این علوم می‌رسد این است که علوم انسانی دچار نوعی کندی در رسیدن به اهداف خویش است. با اینکه علوم انسانی از الگو‌های تبیینی و نظام‌های مفهومی مختلفی بهره می‌جوید و از اهداف تحقیقی متفاوتی برخورداراست،در مواردی چون فرصت شغلی، استقلال‌طلبی، انگیزه پیشرفت، خلاقیت و نوآوری و رقابت پذیری مشترک‌است و چنین به نظر می‌رسد که سرعت رشد و توسعه‌ای همگام با علوم دیگر در این زمینه‌ها نداشته‌است (آراسته، 1382). پرورش و آموزش مردان بزرگسال و زنان بزرگسالی كه دارای آموزشهای مناسب و مورد نیاز جامعه باشند، در رأس برنامه‌های آموزش هر دانشگاه، دانشكده و رشته‌ای می‌باشد؛اما آنچه‌در كشورهای جهان سوم و ایران مورد توجه نبوده است، دقت در محتوی آموزشی و مسائل و مشکلات مبتلا به افراد در جامعه و انتقال آنها به برنامه‌های آموزشی دانشگاه‌ها می‌باشد. نقش هویت شغلی در انسانها یكی از مباحثی است كه می‌تواند در مجموعه برنامه آموزش در هر رشته‌ای بگنجد و امروزه ‌این مسأله با رشد جمعیت‌ها و کمبود مشاغل، اهمیت زیادی پیدا كرده است. همینطور که، نقش كارآفرینی و خود اشتغالی در كشورهای دنیا در برنامه‌های آموزشی رشته‌های گوناگون مورد توجه زیادی قرارگرفته است (بریدج و کرومی ، 1998، ص1 ). به‌هرحال ‌کارآفرینی ‌در حال ‌رواج ‌یافتن ‌است ‌و‌ طیف ‌گسترده‌ای ‌از عوامل ‌مختلف در احیای علاقه‌مندی به کارآفرینی و کسب و کارهای کوچک در اروپا و ایالات متحده در دهه 1990 نقش داشته‌اند. در سال‌های اخیر نیز، بسیاری از كشورها از جمله ‌ایران به ‌این موضوع در دانشگاه‌ها روی آورده‌اند. این وضعیت باعث افزایش توجه سیاست‌گذاران و تصمیم‌‌گیران سیاسی به نقش بالقوه کارآفرینان به عنوان یکی از راه‌حل‌های کاهش نرخ بیکاری و دستیابی به رفاه‌اقتصادی شده است. همچنین توجه خاصی به نقش کسب و کارهای کوچک شده؛ زیرا کسب و کارهای کوچک هم قادر هستند که خود را با محیط متغیر امروز وفق دهند و هم این که ساختار آنها امکان تطبیق با تغییرات فنی و حفظ بقایشان را فراهم می‌آورد. بسیاری‌از کشورها،این‌موضوع‌راپذیرفته‌اندوتدابیر سیاسی تازه‌ای برای حمایت از شرکت‌های کوچک و کارآفرین به کار گرفته‌اند. تلاش‌های ویژه‌ای نیز با هدف ارتقای فعالیت‌های نوآورانه و افزایش توانمندی‌های نوآورانه انجام شده ‌است. هم ‌اینک، اتحادیه ‌اروپا این‌ موضوع‌ را درحد گسترده‌ای پذیرفته که سعادت‌ و رفاه آینده، منوط به ایجاد کسب و کارهایی است که عمیقاً ریشه در اقتصاد بومی دارند. برای تحقق این امر، بایدمجموعه‌ای‌ازاستعدادهای کارآفرینانه بومی را توسعه داد و کسب و کارهای جدیدی را مدیریت کرد. برای واقعی ساختن این‌امر، ساختارهای حمایتی مؤثر برای استفاده‌ازابتکارات بومی و تقویت کسب و کارهای جدید که‌برای‌ایجاد اشتغال دائمی الزامی می‌باشند، موردنیاز هستند. یکی ‌از ساختارهای حمایتی آموزش می‌باشد، كشورهای توسعه یافته ‌این‌ موضوع را پذیرفته‌اند، كشورهای در حال توسعه نیز در این جهت در حال قدم گذاشتن هستند. ایران ‌نیز از شروع برنامه سوم توسعه در سال 1380 به‌ این مبحث با طرح كاراد وزارت علوم، روی آورده است، باوجوداین، قبل از اینکه به این زیر ساخت مهم در توسعه ‌و رشد استعداد‌های ‌کارآفرینانه در دانشگاه‌ها بالاخص در رشته‌های ‌علوم‌انسانی بپردازیم، ابتدا به وضعیت آموزش كارآفرینی ‌در كشور از قول دکتر مصلح شیرازی استاد گرانقدر دانشگاه شیراز و صاحب کتاب؛ «کتاب کاری، ایده‌پردازی کارآفرینی و‌چگونگی تدوین‌طرح تجاری،‌صنعتی»‌(1382) می‌پردازیم: «در ایران خوداشتغالی، بویژه در میان دانش آموختگان دانشگاهی هنوز شایع نشده است و متأسفانه اغلب فارغ التحصیلان‌درجستجوی استخدام در وهله اول در دستگاه‌های دولتی وپس‌ازآن در شرکت‌های بزرگ هستند، یکی از دلایلی که در کشور ما با اندکی افزایش نسبی، در تعداد فارغ التحصیلان دانشگاهی خیلی زود با پدیده بیکاری آنان روبه‌رو شده‌ایم،همین مطلب است و این به‌رغم درصد پایین دانش‌آموختگان در کل جمعیت کشور نسبت به بسیاری از کشورهای‌ غربی ‌و حتی کشورهای همتراز است. یکی از عملی‌ترین راه‌ها و ارزان‌ترین‌ آنها این ‌است که‌در‌محتوای درسی‌دوره‌های دانشگاهی ‌بویژه‌ در رشته‌هایی‌ مثلپزشکی، مهندسی، کشاورزی،‌حسابداری،‌مدیریت،‌و‌حقوق و; دروسی در‌مورد برنامه‌ریزی کسب و کار کوچک گنجانده و آموزش داده شود»(مصلح شیرازی، 1382، ص13و14 ). هدف ‌ازآموزش کارآفرینی در دانشگاه‌ها تدوین‌سیاست‌هایی است که دانشجویان و هیأت علمی را به این امر تشویق و آنان را در این مسیر مساعدت ‌کند. برنامه‌های‌آموزشی و درسی در کلیه رشته‌ها و فرایندهای اجرایی‌آنها باید به گونه‌ای طراحی شوند که مهارت‌های لازم رادردومحور، مهارت‌های فردی و تخصصی به دانشجویان ارائه کنندو در درون این برنامه‌ها انجام فعالیت‌های کارآفرینی‌در دانشگاه‌ها و بخصوص آموزش کارآفرینی جای داده شود(آراسته، 1382، ص22 ). درایران‌بحث‌كارآفرینی‌هنوز در آموزش و پژوهش در رشته‌های علوم انسانی آن چنان كه باید وارد نشده است.اهداف آموزش و یادگیری کارآفرینی در نظام رشته‌های علوم انسانیدر نظر گرفتن نقش فرهنگی و تجربی برای کارآفرینی، باعث می‌شود که به شکلی غیرمستقیم از این ایده حمایت شود که کارآفرینی تحت‌تأثیر اقداماتآموزشی است. وقتی آموزش با نتایج یک موضوع رفتاری پیوند بخورد،آنگاه می‌توان خطوطی موازی‌میان آموزش‌و‌کارآفرینی ترسیم کرد. مثلاً «رایل» به‌نکته‌ای پذیرفته شده در مورد اهمیت آموزش در قبال نتایج‌ و رفتارها اشاره می‌کند که به طور خاص‌دربرگیرنده نوآوری، خلاقیت،انعطاف‌پذیری، توانایی پاسخ دادن به‌موقعیت‌های مختلف، استقلال و ابراز وجود است (رایل، 1963).سه موضوع و قالب مهم در مورد نوآوران و کارآفرینان عبارتند‌از : دانش، مهارت و نگرش. در اکثر آموزش‌های رسمی، به شکلی جامع و تحلیلی به موضوع اول ‌پرداخته‌ می‌شود؛‌ موضوع‌ دوم ‌به‌ شکلی ‌ناقص‌توجه‌ می‌شود و ‌به‌‌ راحتی نمی‌توان آن را در سیستم‌های آموزش رسمی دید و به موضوع سوم اصلاً پرداخته نمی‌شود (هیل ، 1998).ازدیدمك مولان و كاهون (1979)، مهم‌ترین اهداف ذکرشده در مورد آموزش کارآفرینی و برنامه آموزشی که به رشد استقلال طلبی و خلاقیت در نظام تعلیم و تربیت کمک می‌کنند، عبارتند از: دستیابی به دانش لازم درخصوص کارآفرینی دستیابی به‌مهارت‌های لازم برای استفاده از تکنیک‌ها، تجزیه‌‌و‌تحلیل موقعیت‌های کسب و کار و هم‌پیمایی با دیگر طرح‌های‌اقدام‌شناسایی ‌و‌ تهییج‌انگیزه، استعداد و مهارت‌های کارآفرینیکمک و حمایت از تمامی ابعاد منحصر به فرد کارآفرینیهدایت نگرش‌ها به سمت تغییر و تحولاتترغیب‌شرکت‌های‌تازه‌تأسیس‌و‌دیگرکسب‌و کارهای کارآفرینانه (مك مولان و كاهون ، 1979).چرا باید كارآفرینی را تشویق نمود؟نالس ، (1997)معتتقد است به منظور ایجاد تحولات اجتماعی، مربیان تعلیم و تربیت باید درباره ثمره واقعی تعلیم و تربیت بیندیشند، وایتهد با كلام معروف خود كه یادگیری شاگردان بی‌فایده است مگر اینكه كتابهای خود را گم كنند، جزوات خود را بسوزانند، تلویحاً به این معنا اشاره دارد كه ثمره واقعی تعلیم و تربیت باید فرایندی باشد كه در آن تفكر خلاق، تفكر انتقادی و كارآفرینی به ‌وجود آید (مایرز ، 1374، ص8). تمایل به توسعه توانایی‌های تفكر كارآفرینی در محافل آموزشی پدیده جدیدی نیست، الگویی كه تعلیم و تربیت مدرن از آنجا برخاسته است از مدلی است كه در آن تفكر خلاق بسیار غلبه‌ داشته است و آن الكوی آكادمی افلاطون است. از طرفی كارآفرینی به طرق مختلف در اقتصاد یك كشور تأثیر دارد به گونه‌ای که در شصت سال اخیر رشد آگاهی‌ها را نسبت به اهمیت نقش‌های اقتصادی و اجتماعی و اهمیت كارآفرینی در رشد اقتصادی را در دنیا شاهد هستیم. این موضوع هم در مورد كشورهای پیشرفته و هم در خصوص كشورهای در حال توسعه مصداق دارد (لاكس ، 1986). برای جوامع و ملتها، كارآفرینی امكان دستیابی به سطح ایده‌ال تنوع، استقلال و خود كفایی در تصمیم گیریها، فراهم آوردن تسهیلات زندگی و رشد آزادی را فراهم آورده است(شاپر ، 1985). تحقیقات (نیلان، كاول، 1994 وسیرت ، 1995) نیز اشاره دارند كه بعضی از برنامه‌های اتمام یافته در سازمانهای تجاری به فارغ التحصیلان خود، رهبریت و جلودار بودن، خلاقیت و نوآوری و كارآفرینی را آموزش‌می‌دهند.در حقیقت كارآفرینی و آموزش آن می‌تواند منافع بی‌شماری داشته باشد. مسولان‌و‌لانگ (1990) در تحقیقات خودعنوان می‌دارند: دروهله‌اول برای آموزش كارآفرینی‌به‌دنبال منفعت بلند مدت و پراكنده به گونه ای كه در آموزش سطوح بالاتر موجود است، نباشیم، بلكه باید‌نتایج‌كوتاه‌مدت‌و متمركز و به‌صورت قابل اندازه‌گیری بوده‌و سود حاصله واقعی و ملموس باشد. در كل ‌آموزش كارآفرینی قسمتی ‌از یك ‌استراتژی اقتصادی جدید برای پیشرفت و ترقی و ایجاد اشتغال است. حاصل آموزش كارآفرینی، نسل جدیدی از سرمایه گذاران خواهد بود كه نه فقط برای خود بلكه برای دیگران نیز شغل ایجاد می‌كنند.‌آموزش كارآفرینی بصورت جدی از دهه شصت مورد توجه قرار گرفت و بتدریج در تمام ‌كشورها گسترش یافت، به‌طوری‌ كه در‌ دانشگاه‌های ‌معتبر ‌جهان،‌ درسی‌ و ‌واحدی تحت عنوان آموزش ‌كارآفرینی در ‌مقاطع گوناگون تعر یف ‌گردیده‌ است. اهداف و فرضیه‌های پژوهشهدف پژوهش: مشخص كردن میزان تاثیر آموزش‌و‌پژوهش کارآفرینی‌در ارتقاء جایگاه رشته‌های علوم انسانی در رسیدن به كسب و كار یا احراز شغل، رشد استقلال طلبی، انگیزه پیشرفت و رقابت اقتصادی، خلاقیت بالاتر و ریسك پذیری. سؤالات پژوهش:1 آیا آموزش ‌مهارت‌های ‌کارآفرینی ‌و انجام‌ پژوهش ‌در زمینه ‌کارآفرینی می‌تواند دستیابی به اشتغال در دانشجویان رشته‌های علوم انسانی را تسهیل کند؟2 آیا آموزش مهارت‌های کارآفرینی‌وانجام پژوهش در زمینه کارآفرینی می‌تواند به رشد استقلال طلبی در دانشجویان رشته‌های علوم انسانی، کمک کند؟3 آیا آموزش مهارت‌های کارآفرینی و انجام پژوهش در زمینه‌کارآفرینی می‌تواند باعث انگیزه پیشرفت و رقابت اقتصادی در دانشجویان علوم انسانی شود؟4 آیا آموزش مهارت‌های کارآفرینی و انجام پژوهش در زمینه کارآفرینی می‌تواند باعث افزایش تفکر خلاق در دانشجویان علوم انسانی شود؟ جامعه‌آماری، نمونه آماری و روش نمونه گیری جامعه‌آماری‌این‌پژوهش شامل کلیه متخصصین و خبرگان آموزش كارآفرینی در دانشگاه تهران، وزارتخانه علوم،‌تحقیقات‌و فناوری، وزارتخانه آموزش و پرورش و مؤسسات کارآفرینی خصوصی می‌باشد. بعد از شناسایی و استعلام مراكز توسعه و آموزش كارآفرینی تعداد 14 مركز شناسایی شدند و از بین آنها 10 مركز به لحاظ دارا بودن بیشترین سابقه و تنوع آموزش مهارتی كسب‌ و كار انتخاب شدند و برای انتخاب و تعیین حجم نمونه 20 درصد از تعداد كسانی كه به عنوان كارآفرین ومدرس كار آفرینی بودن به صورت تصادفی انتخاب شدند. متخصصان شرکت کننده در این تحقیق 24 نفر استاد دانشگاه تهران که در زمینه کارآفرینی سابقه علمی‌وآموزشی داشته‌اند، 10 نفر از متخصصان كارآفرینی در وزارتخانه‌آموزش‌و‌پرورش،‌وزارتخانه‌علوم، تحقیقات‌و‌فناوری‌و6‌نفراز اندیشمندان مؤسسات کارآفرینی خصوصی می‌باشند.رشته دکتری متخصصان شرکت کننده در این تحقیق، 5درصداقتصاد، 46 درصد مدیریت، 6 درصد مهندسی صنایع، 26 درصد علوم تربیتی و روانشناسی و 18 درصد فنی و مهندسی می‌باشند. در مجموع تعداد نمونه آماری این پژوهش را 40 نفر از خبركان آموزش كارآفرینی مراكز مختلف جامعه هدف تشكیل می دهند. روش تحقیق: به طوركلی روش به كار رفته در این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی – پیمایشی است. این روش معمولاً به تحقیقاتی اشاره می‌كند كه در آن به زمینه‌یابی و پیمایش نظرات افراد می‌پردازد (سرمد و همکاران،1383).ابزار تحقیق: ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه‌ای است كه مربوط می‌شود به آیتم هایی كه به صورت توصیفی اطلاعات مربوط به ویژگی‌های مورد مطالعه راگردآوری می‌كندكه توسط محققان مقاله حاضر، تنظیم و تدوین شده است.روایی این آزمون توسط استادان‌و خبرگان آموزش كارآفرینی تعیین كرده‌اند و برای تعیین پایایی، 15 نسخه از آن به صورت پایلوت (مطالعه مقدماتی) با استفاده از روش اجرای مجدد بر روی جامعه هدف، كه به طور تصادفی از حجم نمونه انتخاب شده بودند، اجرا شد و مقدار همبستگی آنها در طی دو اجرای اول و دوم 89/0 به‌دست آمد.روش آماری : پرسش‌نامه‌های مأخوذبعد از تکمیل توسط محقق دسته‌بندی و کد گذاری شدند و در نهایت توسط نرم افزار SPSS تحلیل و بررسی‌شد. در این پژوهش از تحلیل توصیفی (درصد و فراوانی) و از تحلیل استنباطی (آزمون خی دو تک متغیری) و (آزمون فریدمن) استفاده گردیده است. یافته‌های پژوهش و تجزیه و تحلیل آن تحلیل توصیفی:به ‌طور کلی‌در این پژوهش 4 مؤلفه‌آزموده‌شده‌‌است و برای هر مؤلفه چند زیر مؤلفه در نظر گرفته شده‌است. در این تحقیق، حاصل جمع فراوانی پاسخ به زیر مؤلفه‌ها در قالب هر مؤلفه اصلی ارائه شده است. در ادامه به تحلیل توصیفی سوالات پژوهش پرداخته شده است.1 آیا آموزش مهارت‌های کارآفرینی‌وانجام پژوهش در زمینه کارآفرینی می‌تواند دستیابی به‌اشتغال در رشته‌های علوم انسانی را، تسهیل کند؟ ادامه خواندن مقاله در مورد ‌‌آموزش و پژوهش کارآفريني، راهکاري براي ارتقاء رشته‌هاي علوم انساني

نوشته مقاله در مورد ‌‌آموزش و پژوهش کارآفريني، راهکاري براي ارتقاء رشته‌هاي علوم انساني اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>