nx دارای 42 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
بررسی موانع فرهنگی و اجتماعی اشتغال زنان از دیدگاه زنان شاغل
چكیده :تحقیقی كه پیش رو دارید به بررسی عوامل مؤثر بر اشتغال زنان ایران پرداخته است . این بررسی از دیدگاه زنان شاغل انجام گرفته است . در این تحقیق عوامل اجتماعی و فرهنگی كه مانع از اشتغال زنان در ایران میشوند، شناسایی شده تا با حذف یا بهبود آن ها بتوانیم به سوی جامعه ای موفق تر و سالم تر گام برداریم و نقش زن و فعالیت آن را در جامعه پررنگ تر كرده و به وضوح نشان دهیم .
برای انجام این تحقیق از روش پیمایشی استفاده شده است . ابزار سنجش این تحقیق نیز پرسشنامه حضوری است كه توسط گروه دانشجویان محقق تنظیم شده است . این پرسشنامه با مراجعه حضوری در محل توسط پرسشگران پر شده است . برای توزیع پرسشنامه از روش نمونه گیری غیر احتمالی و به صورت هدفمند استفاده شده است . جامعه آماری در این تحقیق از میان دبیران مدارس دخترانه شهر تهران بوده است .
برای پردازش اطلاعات موجود در پرسشنامه ها از روش spss استفاده شده است .در نهایت تحقیق میتوان به این نتیجه رسید كه هنوز هر زنی كه برد بار و صبور است و تمایل به انجام كارهای حرفه ای و روشنفكرانه دارد یا تمایل به شركت در دنیای خارج از دنیای محدود شده داخل خانه را دارد از لحاظ روانی نورودیك است .بیشتر زنان نه به خاطر پول توجیبی بلكه از سر نیاز وبه دلیل تامین مخارج زندگی و بهتر كردن آن در خارج از خانه مشغول به كار می شوند . بسیاری از زنان شاغل كار كردن را عاملی برای برآوردن نیازهای مهم و اساسی عاطفی ونیز امنیتی خود می دانند .اما این بدان معنا نیست كه تجربیات كاری زنان و مردان یكسان است یا نگرش ها وارزش های آنها به مردان شباهتی دارد .
هر چه زنان جوان تر باشند و سطح تحصیلات آن ها بالاتر باشد ونیز از طبقه اجتماعی بالاتری باشند نسبت به زنانی كه سن آنها بالاتر است وسطح سواد پایینی دارند و نیز از طبقه اجتماعی پائین تری هستند كمتر به باورها و اعتقادات سنتی در زمینه نقش ووظایف زنان اعتقاد دارند .
علاوه بر متغیرهای سن سواد وظیفه اجتماعی وضعیت اشتغال نیز برمیزان پا یبندی زنان به باورها واعتقادات سنتی جامعه مؤثر است .این بدان معناست كه زنان شاغل در مقایسه با زنان خانه دار نگرشی غیرسنتی تری نسبت به زن و نقش او در محیط خانه وداخل اجتماع دارند .
تمامی زنانی كه به نحوی اعتقاد دارند اشتغال زن در بیرون ازمنزل موجب درگیری میان زنان ومردان خواهد بود شاغل هستند .
فراوانی كسانی كه در بین مردان اعتقاد دارند كار كردن زن ودرآمد حاصل از آن در تامین مخارج وهزینه های معیشت كمك خرج خانه است در میان زنان خانه دار بیشتر از زنان شاغل است .
بدین ترتیب ، با توجه به این دلایل كه عنوان شد ما شاهد گرایش روز افزون زنان به اشتغال هستیم . البته متاسفانه نسبت آنهایی كه هنوز ارزش ها و اندیشه هایی متمایز وجدا از واقعیت ها وتوانایی های خود دارند ناچیز نیست وهنوز افرادی هستند كه چنین دیدگاه وعقیده ای را دارند .
فصل اولکلیات تحقیق
مقدمه :حیات آدمی جریانی است كه آغاز وابتدای آن مراحلی مشخص ومعینی دارد . مراحل تشكیل دهنده عمر هر فرد شامل كودكی ، نوجوانی ، جوانی .بزرگسالی و كهولت می باشد .
هر یك از این مراحل ویژگی های خاص خود را دارند كه همراه با تغیرات جسمانی وروانی می باشد یكی از مراحل عمر هر فرد مرحله نوجوانی است كه در طول حیات وی ، اهمیت بسزایی دارد . زیرا افراد بتدریج بایستی آماده پذیرش مسؤلیتها می شوند تا در آینده آمادگی بر عهده گرفتن نقش هایی در جامعه را داشته باشند . این نوجوان ها به دو جنسیت مرد وزن تقسیم می شوند و با وارد شدن آنها به بازار كار باعث ایجاد یك نوع طرز تفكر در رابط با كاركردن زن در جامعه می شود . كار كردن زن در جامعه هم می تواند مشكلات وهم می تواند مؤفقیت هایی را برای او به دنبال داشته باشد .
زیرا اكثر زنان شاغل متاهل ودارای فرزندانی می باشند بنابراین می تواند از نظر نقش او در خانواده به عنوان یك مدیر باعث مؤفقیت او باشد واز طرف دیگر نبود اودر ساعت های متوالی در خانواده برای تربیت فرزندان به عنوان مشكلات او باشد بنابراین ما در این تحقیق سعی داریم نشان دهیم كه زنان با توجه به این كه باید نقش خانه داری را در خانه ایفا كنند وهمچنین نقش یك مادر وهمچنین نقش یك زن را ایفا كنند با چه موانع ومشكلاتی ممكن است روبه رو شوند و چه مؤفقیت هایی در انتظار آنان است و آیا می تواند در طرز تفكر وبرخورد اودر جامعه ونگرش درباره او تاثیر بگذارد یا نه ؟و به بررسی این موانع ومشكلات بپردازیم ودر جهت بهبود مشكلات گامی جدی برداریم .
طرح مساله :در این تحقیق به عوامل احتمالی كه ممكن است در اشتغال زنان تاثیر بگذارد اشاره می شود كه به شرح زیرمی باشد:
1) بین سالهای اشتغال و وضعیت تاهل رابط وجود دارد :در این مورد ممكن است كه سالهای اشتغال بالا بر روی وضعیت تاهلاثر بگذارد و به عبارتی اگر سنوات خدماتی زیاد باشد از قبل از ازدواج ممكن است در رابطه با ازدواج با مخالفت روبرو گردد و اگر سنوات خدماتی كم باشد ممكن است فرد با كوچكترین مخالفتی در سند ازدواج واكنش چندانی نشان ندهد وكار راكنار بگذارد از طرفی اگر فرد متاهل باشد
واز قبل از ازدواج نیز كار می كرده ممكن است او را به عنوان یك زن در خانواده ترقی دهد .
2) بین سالهای اشتغال وانگیزه اشتغال رابطه وجود دارد :رابطه این موارد با یكدیگر رابطه مستقیم است یعنی هر چه انگیزه اشتغال بیش تر باشد از طرف دیگر سال های اشتغال نیز بیش تر می باشد وهمچنین هر چه سال های اشتغال بیش تر باشد انگیزه برای كار كردن بیش تر خواهد بود در این مورد می توان عوامل زیر را گنجاند :1) انگیزه اشتغال2) مدت زمان اشتغال
3) میزان تعهد به كار4) پست سازمانی5) وضعیت خانواده6) تاهل یاعدم تاهل (تجرد)7) میزان مسؤلیت پذیریانگیزه اشتغال را می توان به این گونه توضیح داد . میزان تمایل فرد به كاركردن كه درنتیجه كار او مؤثر است ومی تواند بازدهی رابالا یا پایین بیاورد اگر فردی تمایل به كار كردن را جزئی ازوظیفه خود بداند وبا تمام انرژی كار كند در واقع انگیزه اوبرای كار زیاد است ودر غیر این صورت كار برای او یك نوع تفریح وگذراندن وقت است در این مورد موارد دیگری وجود دارد از جمله:
الف) میزان درآمد خانواده ب) نوع طبقه بندی اجتماعیج) نوع محیط كه در آن رشد یافته د) دیدگاه مردم جامعه به كارو شغل زنان و سایر عواملكه تمامی این موارد در بالا بردن انگیزه برای كاركردن و پایین آوردن انگیزه برای كاركردن دخالت دارد .
3) بین سن ومیزان مخالفت همه رابطه وجود دارد :در واقع این مورد با این سوال می تواند مطرح شود آیا افزایش سن می تواند درجه مخالفت همسر را كم تر كند ؟یعنی اینكه هر چه سن زن رو به افزایش است آیا مخالفت همسر كم تر می شود .در برخی از موارد مردان در اوایل ازدواج به دلایل مختلفی راضی به كاركردن همسرشان نمی باشند شاید به دلیل عدم امنیت در محیط های كاری مختلف می باشد . اما می خواهیم بدانیم كه افزایش سن وبالا رفتن سن زن چه تاثیری در كاهش مخالفت همسر دارد آیا او را پخته تر وكامل تر می بیند ویا به دلیل نیاز مالی به كاركردن او مخالفت نمی كند وبالعكس با افزایش سن زنان میزان مخالفت همسران آنها بیشتر می شود . به دلیل این كه ممكن است مسؤلیت های آنها در سن های بالا زیادتر شود و مردان به تنهایی نمی توانند با این مسا ئل برخورد نمایند .
4)بین سال های اشتغال ومیزان مخالفت همسر رابطه وجود دارد : می خواهیم بدانیم سال های اشتغال چه تاثیری بر میزان مخالفت همسر دارد . سال های اشتغال را می توان به این گونه تعریف كرد . مدت زمانی كه فرد از نظر زمانی به كار اختصاص می دهد و روزها وهفته ها وماه ها و سال ها را به آن اختصاص می دهد . و به عنوان سنوات خدمتی برای او در نظر گرفته می شود و جزء سابقه كار او محسوب می شود .آیا این مورد می تواند از مخالفت همسران آنها كم نماید یاخیر؟
5) بین تعداد فرزندان ومیزان مخالفت همسر رابطه وجود دارد :آیا تعداد فرزندان می تواند عاملی برای جلوگیری از میزان مخالفت فرزندان شود ؟ یا بالعكس وجود فرزندان خود عاملی است برای مخالفت بیش تر و جلوگیری از اشتغال زنان. وجود فرزندان در هر سنی می تواند نقش زن را به عنوان یك مادر كلیدی تر نشان دهد از دوران كودكی تا بزرگسالی خود مشكلات خاصی را دارد كه به نحوی مادر به عنوان مدیر یك خانواده از نظر تربیتی و موارد دیگر می شود واین می تواند یكی از عوامل ایجاد مخالفت برای كاركردن زنان باشد البته نوع كار. میزان درآمد و ساعتی كه زنان در روز به كار خود اختصاص می دهند یكی از عوامل مهم می باشد كه می تواند مخالفت را كم یا زیاد نماید البته میزان انرژی و وقتی كه بعد از كاركردن زنان به خانواده اختصاص می دهند بسیار مهم است .
6) بین وضعیت اشتغال زنان در هنگام ازدواج ومخالفت همسر رابطه وجود دارد :به دلیل حساسیت آقایان در شرف ازدواج می توان گفت بسیاری از دختران كه قبل از ازدواج كار می كردند به این دلیل بعد از ازدواج دست از كار كشیده اند وشاید به دلیل نبود امنیت شغلی این میزان مخالفت بیش تر می باشد .
7- بین وضعیت تاهل در هنگام شروع به كار ومیزان مخالفت خانواده رابطه وجود دارد :آیا زنانی كه متاهل اند ودارای فرزند می باشند در هنگام شروع به كار با مخالفت هایی روبرو هستند و یا بالعكس متاهل بودن آنها خود دلیل محكمی برای كاركردن آنها است وبا توجه به ارتقاء آنها خانواده چه عكس العملهایی نشان می دهد و این دو عوامل بود كه می توانست به عنوان موانع ومشكلاتی برای اشتغال زنان مواجه شود كه هر كدام مورد بررسی قرار می گیرد .
ضرورت واهمیت تحقیق :بخش قابل ملاحظه از جمعیت هر جامعه را زنان تشكیل می دهند . در تمامی كشورها زنان نقش كلیدی در جوامعشان دارند . چنانچه به این قشر از افراد جامعه توجه كافی ولازم مبذول نشود آینده كشور تیرو تار خواهد بود . به دلیل این كه زنان مادران فردا هستند و تربیت کننده بسیاری از نسل های آینده می باشند .كارگزاران ودست اندركاران بخشهایی مختلف از جامعه زنان می باشند كه سرمایه های بنیادین جامعه را تربیت می كنند . توجه به این نیروی انسانی فعال وایجاد آمادگی های لازم در آنها یكی از عوامل توسعه یا فتگی است .
هر جامعه ای كه قصد توسعه یا فتگی را دارد باید روی زنان سرمایه گذاری بیش تری نماید . مشكلات وعللی را كه برای این گروه وجود دارد را بشناسد ودر رفع وحل آن كوشش نماید .در این تحقیق به علل وموانع اشتغال زنان پرداخته شده است امید است با شناخت علل این مسئله بتوان گامی مؤثر در رفع این مشكلات برداشت .
فصل دومادبیات و پیشینه تحقیق
مروری بر ادبیات:اجتماعی ( ( social :مراد از این اصطلاح در گسترده ترین معنا ، آن گونه كه در مورد انسان ها به كار برده می شود هر نوع رفتار یا نگرشی است كه از طریق تجزیه حال یا گذشته از رفتار سایر مردم (مستقیم یا غیر مستقیم ) تاثیر پذیرفته باشد. یا اشاره ای است به رفتاری كه ( هشیار یا ناهشیار ) به سوی سایر مردم جهت گیری شده باشد. این اصطلاح از نظر بار اخلاقی خنثی است .
در تفسیر بالا ، عضوهای مختلفی را كه مؤید اجتماعی اند می توان در تعریف های دقیق تری مورد تاكید قرار داد و یا مستثنی كرد .1) یك ابهام اصلی ، این عدم قطعیت است كه آیا اجتماعی اند می توان در تعریف های دقیق تری مورد تاكید قرار داد و این كه آیا اجتماعی فقط اشاره به موقعیتی دارد كه متضمن بر همكنش باشد . غذا دادن به نوزادی كه گریه می كند معمولا بر همكنش محسوب نمی شود و یقینا مستلزم هم نقش نمادین نیز نیست ، در حالی كه این كنش مادر را باید پاسخ به رفتار كودك تلقی كرد .
2) روابط بین اصطلاح اجتماعی وفرهنگی ( فرهنگ ) گیج كننده است . اجتماعی را می توان چندان وسیع تعریف كرد كه فرهنگی زیر مقوله ای از آن باشد . به این ترتیب نماز گزاردن را می توان عملی اجتماعی دانست زیرا نماز به طور اجتماعی متاثر از میراث فرهنگی است از این روی فرهنگ جزئی از چیزی است كه اجتماعی خوانده می شود ودر مقابل ، این كنش یا آن پدیده را می توان فرهنگی در نظر گرفت و نه اجتماعی . با این منطق اصطلاح اج
تماعی فقط در موردی مناسب است كه برهم كنش مستقیم در بین آدمیان مورد نظر باشد . سرانجام ، این كاربردها را می توان بدین گونه تغییر داد كه اجتماعی به رفتاری محدود می شود كه از طریق فرهنگ اصلاح شده و مستلزم برهم كنش باشد به این ترتیب اجتماعی زیر مقوله ای از فرهنگی خواهد شد .باری عضوهای مشترك این كاربردهای ظاهرا متناقض در روش اند . اجتماعی به بر هم كنش باز می گردد و فرهنگی بیش تر بر الگوهای هنجاری وشناختی كنش تاكید دارد تا بر چنین بر هم كنشی .
3) اصطلاح اجتماعی گاهی اوقات بر دید گاهی كه به طور نا لازم محدود كنند ، می نماید به همكاری یا كنش گروهی سازمان یافته ، هدفمند محدود می شود .
4) اجتماعی گاهی اوقات دلالت ضمنی ، اخلاقی دارد وبه كنش اشاره می كند كه به یك معنی به سوی رفاه دیگران و معمولا به سوی رفاه كل جامعه ویا اعضای محروم آن جهت گیری شده است .
5) اجتماعی اغلب بدون هیچ صبغه اخلاقی ، لازمی برای اشاره به آگاهی از احساسات ونگرش های به دیگران و برای اشاره به رفتاری كه متاثر از چنین آگاهی باشد به كار برده می شود . در این جا تاكید بر روی حساسیت است ، صرف نظر از این كه چگونه به وجود می آید یا چگونه دوام می آید .
جامعه شناسی چیست : (sociology of gender ) جامعه شناسی جنسیت بر این نكته می پردازد كه چطور تفاوتهای جسمانی مردان وزنان توسط فرهنگ وساختار اجتماعی در جامعه وبر سرنوشت آنان منعكس می شود . این تفاوتها از جهات فرهنگی واجتماعی به این صورت منکشف می شوند كه :
1) زنان از طریق فرا گیری جامعه پذیری به داشتن شخصیت های اختصاصا زنان منسوب وبر دارا بودن ( هویت جنسی ) منصف می گردد .
2) آنها را باحواله دادن شان به قلمرو خصوصی خانه وخانواده غالبا از فعالیتهای اجتماعی در جوامع صنعتی محروم می سازند .
3) آماج ایدئولوژی مبتنی بركلیشه ای بودن تصویر و شخصیت زن می شوند واین نوع ایدئولوژی ها زنان را ضعیف واز لحاظ عاطفی وابسته به مردان معرفی می كند .
دو بحث عمده تاكنون در حیطه جامعه شناسی جنسیتی وجود داشته است . در بحث نخست این مسئله مطرح شده است كه آیا جنسیت تذكری یا تانثی مجزا ومستقل را در مرتبه بندی اجتماعی كار تشكیل می دهد . بحث دوم مربوط می شود به این مسئله كه آیا دیدگاه های كلی ( نظری ) مسائلی قابل برخورد برای تحلیل تفاوت های جنسیتی و افتراق های موجود برجامعه می باشد .
شیوع اشتغال زنان :هنگامیكه زنان به تعداد زیاد وارد در مشاغل مختلف شده باشند . اصطلاحا می گویند كه این مشاغل زنانه شده اند . به طور مثال نسبت زنان شاغل در كارهای اداری ونفری از 20% در 1911 به 71% در 1971 م افزایش یافته است . حد شیوع اشتغال زنان در مشاغل معین را اغلب به معنای پدولتاریائی شدن آن اشتغالات می دانند .بدان سبب كه وقتی نیاز به مهارت در كارها گفته شد به كارگماشتن زنان برای كار فرمایان ارزانتر تمام می شود .
تعصب جنسیتی : (sexism ) سلوكها یا اعمال مبتنی بر تعصب جنسیتی آنهایی هستند كه علیه مردان یا زنان به صرف جنسیت آنها قائل به تبعیض می شوند . گرچه این سلوكها واعمال می توانند غالبا صراحت داشته باشند ولی ممكن است بصورت ضمنی هم ظاهر شوند . و جزء ” فهوایی” و غیر مورد وقوفی از فرهنگ را تشكیل دهند . بعنوان مثال جامعه شناسی قشرها را متهم می كنند كه مبتلا به تعصبات جنسیتی است چون جائی برای زنان در ساختار طبقاتی در نظر نمی گردد .
افتراق های جنسیتی : ( sexval divigiong ) جامعه شناسان بیش از پیش چگونگی متفاوت بودن وضع زنان ومردان را از لحاظ شغلی و فرصت های قابل دسترسی مورد تحقیق قرار می دهند . بعنوان مثال : در مشاغلی كه به وسیله مردان وزنان در پیش گرفته می شود افتراق روشنی از نظر جنسیت وجود دارد . زنان بطوری بسیار متراكم ، در پاره ای اشتغالات معین تمركز یافته اند . نزدیك به دو سوم نیروی كار زن در بریتانیا ، فقط در ده شغل متمركز است وحال آنكه مردان به نحو بسیار یكنواخت تری در مشاغل مختلف توزیع شده اند . بعلاوه زنان معمولا پله های پایین تر سلسله مراتب شغلی را اشتغال میكنند .
بطور مثال در حدود سه چهارم كاركنان دفتری دربریتانیا زنان اند در حالی كه تنها یك نفر از هر بیست نفر شاغلان بر خوردار از تخصص حرفه ای را كه در سطوح بالا قرار دارند زنها تشكیل می دهند . در داخل گروه های شغلی نیز زنان مواضعی را اشغال می كنند كه در آنها امكانات ترفیع وترقی ناچیزتر است :تقسیم كار مبتنی بر جنسیت در كارهای خارج از منزل نیز تا حدودی زائیده اختلاف فرصتهای آموزشی برای مردان وزنان است . بطور كلی حضور زنان در مراحل عالیه نردبان آموزشی كمتر از مردان است . بعنوان مثال در سطح زیر لیسانس فقط نزدیك به یك سوم از دانشجویان را دختران وزنان تشكیل می دهند واین نسبت در مرحله فوق لیسانس به تنها یك چهارم تنزل می كند .شواهد هم نشان می دهد كه زنان عموما آموزش كمتری -ازهرنوع- در مقایسه با مردان دریافت می كنند .
یكی از مظاهر بسیار آشنای عدم توازن جنسیتی در نظام آموزشی در شهرها ، عدم ثبات سیاسی ، نرخهای مرگ ومیر ، بیماری ، جرائم ،طلاق ، خودكشی وغیره بوده است.با این حال باید گفت كه جامعه شناسی در تحلیل های خود راجع به ساختار اجتماعی طبقه وتغییرات اجتماعی عمیقا از انكار « سن سیمون » ، « لاك ماركس » و « لاف انگس » تاثیر پذیرفته است . میراثهای فلسفی وسیاسی كه نسیب جامعه شناسی شده بغایت پیچیده است بطوریكه نمی توان هیچ سنتی را به تنهایی دارای سیطره كامل بر این رشته بشمار آورد .جامعه شناسی جنسیت : ( sociologt of gender)
جامعه شناسی جنسیت به این نكته می پردازد كه چطور تفاوتهای جسمانی مردان وزنان توسط فرهنگ وساختار اجتماعی در جامعه بر سرنوشت آن منعكس می شود . این تفاوتها از جهات فرهنگی واجتماعی بصورت منکشف می شوند كه :
1) زنان از طریق فراگیری جامعه پذیری به داشتن شخصیت های اختصاصا زنان منسوب وبه دارا بودن « هویت جنسی » می گردند .
2) آنها را با حواله دادن شان به قلمرو خصوصی خانه وخانواده ، غالبا از فعالیتهای اجتماعی در جوامع صنعتی محروم سازند .
3) آماج ایدئولوژی مبتنی بر كلیشه ای بودن تصویر وشخصیت زن می شوند واین نوع ایدئولوژیها زنان را ضعیف و از لحاظ عاطفی وابسته به مردان معرفی می كند .
جامعه شناسی خانواده : ( sociology of famili ) جامعه شناسی خانواده در این باره تحقیق می كند كه چطور تولید مثل آدمیان بصورت نهاد یافته ای در میاید وچطور كودكان كه محصول نیروی جنسی هستند جاهای مشخص خود را در دستگاه خویشاوندی بدست می آورند . در این مسئله بر نظر گاه های معاصر جامعه شناسی در باب خانواده سیطره دارند :
1) مناسبات بین انواع ساختار خانواده وصنعتی شدن جامعه ، كماكان مورد بحث است .
2) انتقاد كنندگان از زندگی خانوادگی عصر حاضر عقیده دارند كه جای زن در خانواده مسئله نابرابری زنان در كل جامعه را تسهیل می كند و خانواده مدرن كه اساسش بر صمیمیت ودلبستگی های عاطفی قرار گرفته در واقع نقابی است كه بساط استثمار زنان بوسیله شوهران وبچه ها بوسیله والدین را ازنظرها پنهان می دارد .
اجتماعی شدن : ( socialization ) A : مراد از اجتماعی شدن در روان شناسی اجتماعی فرآیندی است كه به وسیله آن یك فرد می آموزد كه از طریق فراگرفتن ، رفتاری اجتماعی كه مورد تایید گروه باشد خود را با آن گروه انطباق دهد .
B : اصطلاح اجتماعی شدن را در اصل روان شناسان اجتماعی ، جامعه شناسان وپژوهندگان رشد كودك به كار برده اند . « همه كودكان كه استعداد هایشان ; زیاد محدود نیست در برهمکنش اجتماعی شركت می جویند وسرانجام رفتارهای اجتماعی كسب می كنند . فرآیندی كه به اجتماعی شدن معروف است ; در اصل فرآیندی مربوط به یادگیری است .»در این تعریف ، كه از فیوکم است ، اجتماعی شدن فرد تا حدی به یادگیری اجتماعی شدن تقریبا آن یادگیری است كه با تصویب گروهی سروكار دارد .
C : تفاوتهای موجود در مفهوم اصطلاح اجتماعی شدن تا حدی سازوكار هایی كه اجتماعی شدن از طریق آنها حاصل می شود نیز گسترده است . ت. پارسونز . ف. بیلز . پس از یاد آوری این نكته كه كانون اصلی فرآیند اجتماعی شدن در فرآیند نهادی شدن است . بر طبق این توضیح نهاد خانواده یا محیط در پرورش استعدادهای انگیزش وزبانی كه مورد نیاز اطفال طبقات پایین درمحیط آموزش بوده ، محرومیت فرهنگی آنان را بوجود آورده است . این توضیح اكنون كمتر بكار می رود چون تلویحا متضمن قائل شدن محرومیت فرهنگی است وحال آنكه اصل قضیه ممكن است بطور ساده ، اختلاف فرهنگی باشد : مدرسه ، در برگیرنده ارزشها و تصورات « دانش مقتضی » است كه می تواند با ارزشها وتصورات بخشهای وسیعی از مردم فرق داشته باشد .
فاصله فرهنگی : (cultural lag ) نظریه فاصله فرهنگی راد بیلو . ف. اگبورن ( 1950 ) در پاسخ معتقدان جبر بی چون وچرا ی اقتصادی كه می گویند پدیده های فرهنگی ، سیاسی ، اجتماعی ، بعنوان واكنش مستقیم وبلافاصله دگرگونیهای اساسی اقتصادی جامعه تغییر می یابند ، بوجود آورد . اگبورن تذكر داد كه تغییرات فرهنگی همیشه یا لزوما ، یا تغییرات اقتصادی همگام یا متوافق هستند . وی بعنوان مثال استدلال می كرد كه تغییرات اقتصادی كه برتقسیم كار در خانواده موثر واقع شود . به تعبیری در آن ایدئولوژی كه « جای زن را درخانه می داند» همراه نبوده است . فاصله فرهنگی هنگامی بوجود
می آید كه دو یا تعداد بیشتری از عوامل اجتماعی كه سابقا به نحوی با هم سازگار ، یا متقابلا جور بوده اند ، بدلیل اندازه های متفاوت تغییراتشان دچار گسیختگی شدند و ناجور از آب درآیند . هرچه صورت بندی اگبورن از تغییرات اجتماعی دیگر در مركز توجه جامعه شناسی معاصر قرار ندارد ، فرضیه اودر باب فاصله فرهنگی بهر حال سبب شد تا بحث درباره رابطه زیر بنای اقتصادی وروبنای فرهنگی بین جامعه شناسان رواج پیدا كند .
ادامه خواندن مقاله در مورد بررسي موانع فرهنگي و اجتماعي اشتغال زنان از ديدگاه زنان شاغل
نوشته مقاله در مورد بررسي موانع فرهنگي و اجتماعي اشتغال زنان از ديدگاه زنان شاغل اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.