nx دارای 41 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
کارآفرینی کارگاه چوب و کاغذ
فصل اول :معرفی طرح1-2-مشخصات محصول1-1-2- نام و کاربرد محصول: صنایع چوب و کاغذ سازی و مقوا سازی – ( تهیه و تولید انواع کاغذ و چوب های خاص و مقوا و پکیج های بسته بندی مقوایی برای صنایع و ; )
2-2-تعیین ظرفیت تولیدردیف نام محصول ظرفیت تولید سالانه ظرفیت تولید ماهانه ظرفیت تولید روزانه1 چوب نرم 30 تن 3 تن 100 کیلو گرم2 چوب سنگین 150 تن 15 تن 500 کیلو گرم3 چوب سخت 150 تن 15 تن 500 کیلو گرم4 کاغذ سفید 700 هزار متر مربع 60 هزار متر مربع 2 هزار متر مربع5 کاغذ تیره 700 هزار متر مربع 60 هزار متر مربع 2 هزار متر مربع
6 رول کاغذ 700 هزار متر مربع 60 هزار متر مربع 2 هزار متر مربع
2-3-برآورد میزان مصرف مواد اولیه و قطعات خریدنیردیف نام ماده اولیه/ قطعات خریدنی مشخصات فنی مورد مصرف در محصول میزان مصرف در محصول مصرف سالیانه منبع تامین مقدار واحد داخلی خارجی1 سود — – – 2 سولفات — – – 3 استخر آب داغ 5 * 10 – –
4 کرانتر باد Rg32 – – 5 سیستم خنک کننده چرخشی Tr32 – –
2-4-معرفی دستگاه ها و تجهیزات تولیدردیف نام ماشین آلات/تجهیزات تولید مشخصات فنی تعداد منبع تامین داخلی خارجی
1 قالب کراپ 1 * 2 پرس سنگین 1 * 3 اتومیل دوک 2 * 4 نوار متحرک تنظیم 3 * *5 سیستم اتوماتیک کنترل و هدایت 1 * 2-5-معرفی تجهیزات و تاسیسات عمومیردیف عنوان تاسیسات به مقدار مصرف مقدار مصرف محوطه کارگاه اداری بنزین گازوییل1 برق * * * 2 آب * 3 گاز * * 4 تلفن * 5 سوخت گرمایش * *
2-5-معرفی تجهیزات و تاسیسات عمومیردیف عنوان تاسیسات به مقدار مصرف مقدار مصرف محوطه کارگاه اداری بنزین گازوییل1 سوله تولید *2 سوله نگهداری *3 اتاق تولید * 4 تنظیم و مدیریت
فصل دوم معرفی نیروی انسانی
معرفی نیروی انسانی1-3-برآورد پرسنل تولیدیردیف عناوین شغلی تعداد میزان تحصیلات جنسیت1 مدیریت 1 کارشناس ارشد مهندسی صنایع یا مدیریت صنعتی مرد2 سرپرس کارکنان 3 کارشناس ارشد یا کارشناس صنایع – متالوژی – با سابقه کار مناسب ترجیحا مرد3 کارکنان بخش تولید ( کار با دستگاه های سنگین صنعتی ) 15 الی 20 کاردانی و دیپلم مرد
2-3-پرسنل اداری و خدماتردیف نوع مسئولیت تعداد شرح وظایف1 مدیریت 1 2 سرپرستی 3 3 کارگری حداقل 20
فصل سوم معرفی هزینه ها
فصل سوممعرفی هزینه هاتعریف هزینه های سالیانهردیف عنوان هزینه مبلغ سالانه به ریال1 مواد اولیه تولید چهارصد و پنجاه الی پانصد میلیون2 تامین و نگهداری تجهیزات و دستگاههای تولید یكصد الی یكصد و بیست میلیون 3 حقوق و مزایای کارکنان و پرسنل هفتصد الی هشتصد و پنجاه میلیون
برآورد هزینه استهلاکشرح ارزش دارایی ( ریال) درصد هزینه استهلاکمحوطه سازی ساختمان ماشین آلات و وسایل آزمایشگاهی 50000000 10 5000000تاسیسات وسایل حمل و نقل وسایل دفتری 5000000 10 500000پیش بینی نشده جمع کل 55000000 10 5500000 سود ناخالص= هزینه های سالیانه- در آمدسالیانه 70200000 = 179800000 – 250000000
فصل چهارم شرح فرآیند تولید
فصل چهارم – شرح فرآیند تولید :پیشگفتار :کاغَذ مادهای است پهن و نازک که از فشردن الیاف موادی مانند خمیر چوب، برنج یا کتان درست میشود و بیشتر برای نوشتن به کار میرود. با این همه، از کاغذ برای بستهبندی، آرایش درونی ساختمان، صافیهای صنعتی و پژوهشی و کارهای دیگر نیز بهره میگیرند.الیافی که در ساخت کاغذ بکار میرود معمولاً طبیعی و شامل سلولوز است. کاغذ قطع بزرگ اروپاcolombeir نام دارد.واندازه همیشگی آن 63*90است پایینتر ازآنjesusاست که درکنارآن نشانه یj.h.slداردکوچک شده ی نام عیسای پیامبراست.پایینتر از آنraisinاست که نشانه ی خوشه دارد،و به اندازه ی 50*65 است.اندازه ی نسکها ازین چهار جورکاغذ بوده که یک برگ آن را iplangوچهارتایی راinfolioوهشت تایی راinquartoو16دیمه ای(صفحه ای)راin-octaroو32دیمه ای راin-roمیگفتند-بااین باز در کاغذ(رُخنَه)فرنگی ترانوشت(نسخه)نویسان سده های یازدهم یا سیزدهم درایرانوهند بهره میبرده اند.که دبیرگان(خطوط)هندی ومهرهای فشاری از مشخصه های آن است.کاغذدارای گونه های افزونی بوده است وبیشتر به نام جای ساخت وپرداخت آن است،که نزدیک هشتادوپنج گونه ی آنرا برشمرده اند.با این باز نامهایی که بیشتر در فهرستها ی دستنویس نسکخانه های کُیانی(مرکزی) ملی ملک;ودیگری آمده ازین دستند:خانبالیغ(به نام شهر[[خانبالیغ درچین)که در سده های پنجم وششم بسیار رواج داشت.سمرقندوخطایی(به نام خط که چینی هم مینامند)بخارایی وسپاهانی وعادل شاهی وبغدادی ترکی مصری کشمیری وترمه وفساقی وفرنگی که یاد آن آمده است.رنگ بیشتر کاغذهای کهن سپید بوده است.گاهی آنرا
میرزیدند(رنگمیکردند)ورنگارنگ به کبودورنگاری وابری وحنایی وکاهی وزراندود وزرافشان ومعرق ومرصع ومُذهب وآهارمهرشده ونگارشده یاسپیداب شده ویابافتار(متن)وحاشیه شده. گونه های کاغذ:بغدادی-هندی-خانبالیغ-اصفهانی-مصری-فرنگی-بخارایی-ترمه-ترمه اصفهانی-آهاری-ابری-ابریشمی-پوست دل آهو-حنایی-خراسانی-ونیزی-فرنگی نو-طلحی-نوحی-فرعونی-جعفری-طاهری-جیهانی-مامونی-منصوری-مقتابی-دولت آبادی. ابری=میر محمد طاهر که مرد دارای چشش(ذوق)و
هنر بود درزمان شاه تهماسب از ایران به هندوستان رفته وکاغذابری را آنجا نوآورد وبی درنگ به ایران فرستاد. ابریشمی:که از ابریشم ساخته میشد بسیار نازک و تُنُک ونرم خو بود. وبارها پس از آهار دادن ومهره کشی آغاز به نوشتن در روی آن چُنین کاغذ می نمودند. پوست دل آهو:اینجور
را از پوست آهو درست نموده وبیشتر برای ترا نوشتنِ(استنساخ) نِپی(کلام الله مجید،سی پاره)یا حرزهای مجدول زرین(مطلا)و رنگها بهره وری میشد. بغدادی:این کاغذ که کلفت تر بود از گونه های دیگر کاغذها شکننده وناپایدار نبوده وپخش کننده ی زگالاب (مرکب) نیز نبوده است.اینجور کاغذ را هم رجِ کاغذهایدمشقیو آملیوسمرقندی دانسته اند. حنایی:با بهره وری ازحناوزعفران چند تکه رنگ مداد(زگالاب) درست میشده است. خراسانی:گینه ی(جنس) این کاغذ کتان بوده و نوآور آن مردمان خراسان بوده اند و بنا به گفته ای در زمان بنی امیه ساخت اسن کاغذ از رواج نسبی
برخوردار بوده است. عادلشاهی:کاغذیست بی دانه،پایدار وهموار که بیشتر در زاوریِ(خدمت) نویسندگی جای میگرفته است. دولت آبادی:کاغذی بوده که در درجه دویم مِهندی(اهمییت) پس ازکاغذ عادلشاهیجای داشته است. سمرقندی:کاغذیست هموار وپایدار وسپید وپخش کننده ی زگالاب (مرکب) نیز نیست.رنگهایکاغذ:پسته ای-نخودی-شکری-حنایی بن مایه:از طراحی تاصحافی،فریدون آذریون،آذریون1380پیشینه تاریخی :
اندازههای استاندارد کاغذچینیها نخستین مردمانی بودند که بیش از 2 هزار سال پیش کاغذهایی مانند کاغذهای امروزی ساختند. ایرانیان مسلمان شیوه ساختن کاغذ را از چینیها آموختند و آن را بهبود بخشیدند. شهر سمرقند برای سالها بزرگترین مرکز ساختن و خرید و فروش کاغذ بود. سپس، در شهرهای دیگر، از جمله بغداد، دمشق، قاهره، مراکش، جزیره سیسیل و شهرهای مسلمان نشین اسپانیا، کارخانههای کاغذسازی به راه افتاد.
تاریخچه صنایع چوب و کاغذ ایران :مجتمع صنایع چوب و کاغذ ایران (چوکا) در سال 1352 با مشارکت سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران (60% سهام) و وزارت کشاورزی و عمران روستایی (40% سهام) در کیلومتر سی و چهار جاده بندر انزلی به آستارا تاسیس و عملیات اجرایی و ساختمانی آن در سال 1357 به پایان رسید. با توجه به مقارن بودن راه اندازی مجتمع با اوج گیری انقلاب اسلامی در مهر ماه 1357 طی یک راه اندازی نمایشی مجتمع افتتاح اما پس از چند روز کار متوقف شد. براساس قرارداد منعقده
شرکت سازنده (استدلر هرتز از کشور کانادا) می بایست با ترکیب مدیریت و کارکنان ایرانی و خارجی بعد از تکمیل کارخانه و رساندن آن به ظرفیت اسمی و آموزش پرسنل، کارخانه را ترک و آن را تحویل متخصصان ایرانی می داد. لیکن پرسنل خارجی بدون تحویل کارخانه ایران را ترک نموده و به تعهدات خود عمل نکردند لذا تا سال 1361 عملا تولید کارخانه با رکود کامل همراه بود. از سال 1361 تلاشهای برنامه ریزی شده ای جهت راه اندازی و تداوم تولید شروع شد و با تحویل کارخانه به سازمان صنایع ملی ایران در سال 1364، این تلاشها به بار نشست و از آن سال به بعد
کارخانه هر سال نسبت به سالهای قبل وضعیت بهتری پیدا کرد. در سال 1365 تصمیمات لازم جهت جداسازی بخشهای جنگل و صنعت تحت مدیریت مستقل اتخاذ و شرکت قبلی به سه شرکت مستقل صنایع چوب اسالم و شرکت صنایع چوب و كاغذ ایران ( تحت پوشش سازمان صنایع ملی) و شركت جنگل شفارود تحت پوشش وزارت کشاورزی تجزیه گردید. در نتیجه ماموریت حفظ ، بهره برداری و احیاء جنگل و تولید فرآورده های چوبی (تراورس، واشان، تخته و غیره) از حیطه فعالیت های شركت چوكا حذف گردید.
كاغذ مادهای است كه از چوب گیاهان فراهم میشود و بیشتر برای نوشتن به كار میرود. با این همه، از كاغذ برای بستهبندی، آرایش درونی ساختمان، صافیهای صنعتی و پژوهشی و كارهای دیگر نیز بهره میگیرند. چینیها نخستین مردمانی بودند كه بیش از 2 هزار سال پیش كاغذهایی مانند كاغذهای امروزی ساختند. ایرانیان مسلمان شیوهی ساختن كاغذ را از چینیها آموختند و آن را بهبود بخشیدند. شهر سمرقند برای سالها بزرگترین مركز ساختن و خرید و فروش كاغذ بود. سپس، در شهرهای دیگر، از جمله بغداد، دمشق، قاهره، مغرب، جزیرهی سیسیل و شهرهای مسلمان نشین اسپانیا، كارخانههای كاغذسازی به راه افتاد .
نوشتن پیش از كاغذ پیش از ساختن كاغذ، مردمان باستان برای ماندگار كردن نظرهای خود از كندهكاری روی سنگ و چوب و لوحهای گلی بهره میگرفتند. سومریها از هزارهی چهارم پیش از میلاد بر لوحهای گلی مینوشتند. بابلیها این روش را از سومریها آموخته و كتابخانهی بزرگی از لوحهای گلی درست كرده بودند. آنها گل را به صورت ورقهای كلفت در میآوردند و پیش از آن كه خشك شود، دانستههای خود را به خط میخی روی آن كندهكاری میكردند. سپس، آن را در آفتاب خشك
میكردند یا در كورههای سفالپزی، میپختند. از این لوحهای گلی پخته، شمار زیادی از ویرانههای شهرهای باستانی میانرودان، بهویژه بابل، به دست آمده است. نوشتن روی ورقههای مسی، برونزی و گاهی طلا نیز انجام میشد كه لوحهای زرین دورهی هخامنشیها از نمونههای آنهاست.
دستكم از هزارهی دوم پیش از میلاد، آدمیان آموختند كه میتوانند از پوست جانوران كاغذ چرمی(پارشمن) بسازند. ایرانیان روی پوست گاو، گاومیش و گوسفند و رومیها بر پوست خر وحشی مینوشتند. پوستها پس از دباغی و صیقلكاری به اندازهی نازك و نرم از كار در میآمدند كه در زیبایی و نیكویی شاهكار به شمار میآمدند. پارشمن ایرانی ویژگیهای بهتری داشت. برای نمونه، ایرانیان برای از بین بردن بوی ناخوشایند چرم، در روند ساختن پارشمن، به آن گلاب میافزودند. اوستا را نخستینبار روی 12 هزار پوست گاو نوشته بودند. عربها نیز روی پوست مینوشتند، اما چون گران بود، تنها برای نوشتن چیزهای بسیار مهم، مانند قرآن و قراردادها و پیماننامهها از آن بهره میگرفتند. آنها نوشتههای خود را بیشتر بر استخوان شانهی شتر یا سنگهای نازك سفید یا شاخههای پوست كندهی درخت خرما مینوشتند. مصریان باستان از نزدیك 2 هزار سال پیش از میلاد ، از گیاه پاپیروس، كه گونهای از نی است، كاغذی میساختند كه به همان نام پاپیروس شناخته شد و امروزه به صورت واژهی Paper در زبان انگلیسی ماندگار شده است. مصریها ساقههای پاپیروس را به صورت نوارهای باریكی میبریدند و آنها را به گونهای كنار هم میگذاشتند كه مانند رشتههای پارچه در هم فرو میرفتند. سپس، پاپیروس را در آفتاب خشك میكردند. بهزودی، پاپیروس در تمدنهای دیگر، از جمله یونان، روم و
ایران، نیز به كار گرفته شد، اما چون آن گیاه در همهجا نمیرویید، كاغذ پاپیروس به فراوانی در دست نبود. البته، به نظر میرسد پاپیروس به دلیل دیگری در ایران چندان به كار نمیرفت، چرا كه ابنعبدوس جهشیاری از بیان ابوجعفر منصور، خلیفهی عباسی، نوشته است كه:” ایرانیان حق داشتند كه جز بر پوست كلفت و نازك بر چیز دیگری نمینوشتند و میگفتند كه ما جز بر آنچه در سرزمین ما فراهم میشود بر چیز دیگری نمینویسیم.” مردم هندوستان روی برگ و پوست برخی درختان مینوشتند. ابوریحان بیرونی در اینباره نوش
ته است كه مردم بخشهای جنوبی هند برگهای درختی به نام تاری را، كه مانند درخت نخل و نارگیل است، به هم میچسباندند و روی آنها مینوشتد و سپس آن برگها را با نخ به هم میچسباندند. شاید به همین دلیل باشد كه امروزه به صفحههای كتاب یا دفتر، برگ میگویند. در سرزمینهای شمالی هند پوست درخت توز را صیقل میدادند و روی آن مینوشتند. سپس برگههای نوشته شده را شماره میگذاردند و در پارچهای میپیچیدند و نگهداری میكردند. نامهای كه پادشاه هند به انوشیروان نوشته بود و مسعودی در مروجالذهب به آن اشاره كرده است، بر پوست درخت بوده است. ایرانیان نیز برخی از نوشتههای خود را بر توز، یعنی پوست گیاه خدنگ، مینوشتند. ابنندیم از بیان ابومشعر بلخی نوشته است كه:” ایرانیان برای آنكه نوشتههایشان پایدار بماند روی توز مینوشتند كه از درخت خدنگ به دست میآمد و خدنگ همان گیاهی است كه چوب محكم دارد و از چوب آن تیر برای كمان میسازند.” به نظر میرسد رومیها نیز بخشی از نوشتههای خود را روی پوست درختان ماندگار میكردند. چرا كه واژهی لاتین Liber ، به معنای پوست درونی درخت، برای كتاب به كار میرفت. اكنون نیز به جایی كه كتابها در آن نگهداری میشود، Library ، یعنی كتابخانه، میگویند.
از كاغذ چینی تا كاغذ ایرانی چینیهای باستان نخست روی پارچهی ابریشم مینوشتند، اما از نزدیك 150 سال پیش از میلاد، آموختند كه میتوانند پوست درخت توت را خرد كنند، به صورت خمیر درآورند و از آن كاغذ بسازند. آنها به كاغذهای خود ساقههای كتان و رشتههای تور ماهیگیری كهنه نیز میافزودند تا محكمتر شود. هر چند گیاهان در بیشتر جاها یافت میشدند، اما چینیها شیوهی ساختن كاغذ را به
صورت راز نگه داشته بودند. این راز زمانی فاش شد كه عربهای مسلمان در سال 133 هجری/751 میلادی، اسیرانی را از چین با خود به سمرقند، از بزرگترین و شناختهشدهترین شهرهای دیرین ایران، آوردند. از جملهی اسیرانی كه صالحبنزیاد از چین با خود به سمرقند آورد، كسانی بودند كه در كار ساختن كاغذ مهارت داشتند. ایرانیان مسلمان شیوهی ساختن كاغذ را از آنان یاد گرفتند و آن را بهبود بخشیدند و بهزودی سمرقند بزرگترین مركز خرید و فروش كاغذ در جهان شد. ایرانیان مسلمان برای ساختن كاغذ از پنبه و كتان و دیگر مواد گیاهی نیز بهره گرفتند و گونههایی
از كاغذهای نازك، كلفت، شفاف و بادوام ساختند. كاغذ ایرانی را تا نزدیك یك قرن از سمرقند و خراسان به جایجای سرزمینهای اسلامی میبردند. سرانجام پس از نزدیك یك سده، به سال 794 میلادی، به فرمان فضلبنیحیی برمكی ، وزیر هوشمند ایرانی، نخستین كارخانهی كاغذسازی را در بغداد بر پا كردند. سپس، جعفربنیحییبرمكی فرمان داد كه در دیوانها به جای پوست از كاغذ بهره گیرند. به این ترتیب، بهرهگیری از كاغذ به جای پاپیروس در جایجای سرزمینهای اسلامی رونق گرفت و كارخانههای زیادی در شهرهای سوریه، فلسطین، مصر، تونس، مراكش و مغرب ساخته شد. با این كه، كارخانههای كاغذسازی در جایجای سرزمینهای اسلامی ساخته شد، كاغذ ایرانی همچنان بهترین كاغذ به شمار میرفت و بارها در كتابهای تاریخی از كاغذ سمرقندی و خراسانی سخن گفته شده است. برای نمونه، ابنندیم از شش گونه كاغذ، كه در روزگار او رواج داشته، سخن گفته است: “كاغذ خراسانی را از كتان میساختند و به قولی ساختن آن از زمان بنیامیه معمول شد و به قولی در عهد بنیعباس. برخی میگویند كه ساختن آن قدیمی است و برخی آن را چیزی جدید میدانند. میگویند برخی از هنرمندانی كه از چین به خراسان رفته بودند، آن را بر اساس كاغذ چینی ساختند و اما گونههای آن عبارتاند از سلیمانی، طلحی، نوحی، فرعونی، جعفری و طاهری.” نامهایی كه ابنندیم بر میشمارد، نام كاغذسازان ماهر یا فرمانورایانی است كه به ساختن كارخانههای كاغذسازی فرمان دادند كه بیشتر آنها ایرانی هستند. كاغذ جعفری منسوب است به جعفر برمكی، كاغذ طاهری به طاهر دوم از فرمانروایان خراسان(دودمان طاهری)، كاغذ نوحی به نوح سامانی، از فرمانروایان سامانی، كاغذ طلحی به طلحهبن طاهر( از طاهریان)، كاغذ سلیمانی به سلیمان راشد، فرمانروای خراسان در زمان هارونالرشید، كاغذ جعفری به جعفر برمكی و كاغذ فرعونی، كه با بهترین پاپیروس مصری رقابت میكرده است و به نظر میرسد به همین دلیل به نام فرعونی شناخته شده است، اما سازندهی آن مشخص نیست. از دیگر كاغذهای شناخته شدهی آن زمان میتوان كاغذ جیهانی، مامونی و منصوری را نام برد. كاغذ جیهانی به شهر جیهان در خراسان بزرگ، كاغذ مامونی به مامون عباسی و كاغذ منصوری به ابوالفضل منصوربننصربنعبدالرحیم از مردمان سمرقند، منسوب است.
شواهدی وجود دارد كه در جایجای سرزمینهای اسلامی شیوهی كاغذسازی ایرانیان را در پیش میگرفتند. برای نمونه، سمعانی در كتاب الانساب خود دربارهی كاغذ منصوری نوشته است: ” از كسانی كه به نسبت كاغذی شهرت كردهاند، یكی هم ابوالفضلمنصوربننصربنعبدالرحیم كاغذی است از مردم سمرقند كه به سال 423 هجری در سمرقند وفات یافت. كاغذ منصوری در تمام سرزمین ه ای اسلامی شناخته شده است و شیوهی ساختن آن را تقلید میكنند.” با این همه، شواهدی نیز در دست است كه در دیگر سرزمینهای اسلامی نیز در شیوهی ساختن كاغذ
پیشرفتهایی رخ داده بود. چنانكه ناصر خسرو، كه در سال 438 هجری/1047 میلادی از شهر طرابلس دیدن كرده بود، دربارهی كاغذی كه در آنجا ساخته میشده است میگوید كه:” در نكویی و زیبایی مثل كاغذ سمرقند بلكه بهتر از آن است.” ایرانیان مسلمان در كار بهبود ساختن كاغذ به نوآوریهای جالبی دست پیدا كرده بودند كه به چند مورد اشاره میشود:1 آهار زدن به كاغذ: ایرانیان كه در كار ساختن كاغذ پوستی(پارشمن) تجربههای زیادی داشتند كوشیدند آن تجربهها را در ساختن كاغذ جدید نیز به كار گیرند. از این رو، به كاغذ نشاستهی گندم میزدند كه سطح كاغذ را برای نوشتن با جوهر مناسبتر میكرد.
2 بهرهگیری از آبدنگ: این دستگاه كوبهای پتكمانند بود كه با چرخاب به جنبش در میآمد و از آن برای خرد كردن تكههای بزرگ چوب بهره میگرفتند. به گفتهی ابوریحان بیرونی، در سمرقند از پتكهایی استفاده میشد كه با نیروی آب به كار میافتادند. 3بهرهگیری از قالب خیزران. نوارهایی از چوپ خیزران را مانند حصیر به هم میبافتند و برگههای كاغذ خیس را برای آبكشی روی آن میگذاشتند و پس از این كه آب آن گرفته شد در حالی كه ورقه هنوز مرطوب بود، آن را برمیداشتند. این كار به سازندهی كاغذ امكان میداد به طور پیاپی ورقههای كاغذ را روی همان یك قالب آبكشی كند. پیش از آن، ورقهی كاغذ را روی پارچهی درشتبافی پهن میكردند، اما تا زمان خشك شدن ورقهی كاغذ، نمیتوانستند آن را از روی پارچه بردارند. 4 بهبود كاغذ و بازیافت آن. افزودن موادی مانند بذرك، پنبه و كهنه پارههای كتان به تركیب كاغذ و همچنین بهرهگیری از خرده پارههای كاغذ و پارچههای كهنه كه در بهبود كاغذ سودمند بود و شیوهای از بازیافت نیز بود. 5 كاغذ رنگی. در برخی دستنوشتههای نویسندگان مسلمان دستورهایی برای ساختن كاغذ به رنگهای قرمز، سبز، آبی، صورتی، زرد، پیازی و ارغوانی وجود دارد و حتی نوشته شده است كه چگونه میتوان كاری كرد كه برگههای كاغذ كهنه و دیرین به نظر برسند.
كاغذ در اروپا كاغذسازی از شمال آفریقا به سرزمینهای مسلمان نشین اروپا، یعنی جزیرهی سیسیل(صقلیه) در ایتالیا و شهرهای شاطبه و قرطبه در اسپانیا(اندلس) راه یافت و در سال 1276 میلادی در ایتالیا و اسپانیا به فراوانی به كار میرفت. نخستینبار زایران مسیحی كه از زیارتگاهی در اسپانیا بازمیگشتند، چند تكه كاغذ ساخت مسلمانان را با خود به مركز اروپا بردند. پیش از آن، اروپاییها از كاغذ پوستی و پاپیروس برای نوشتن بهره میگرفتند. اما كاغذ مسلمانان بر آن دو مادهی نوشتنی برتری داشت. از این رو، بازرگانی نورنبرگی در سال 1390 میلادی نخستین كارخانهی
كاغذسازی را در آلمان بر پا كرد و در این كار از كاغذسازان ایتالیایی بهره گرفت كه خود آنها از شاگردان مسلمانان بودند. نخستین كارخانهی كاغذسازی انگلستان نیز در سال 1490 كار خود را آغاز كرد كه البته چیزی نبود جز یك آسیاب آبی از كار افتاده كه برای خرد كردن چوب به كار گرفته شد.
كاغذسازی آرامآرام در اروپا گسترش یافت، اما تا سدهی نوزدهم میلادی ، مانند سرزمینهای اسلامی، به صورت دستی انجام میشد. كاغذسازان قالبی بزرگ و پهن داشتند كه شبكهای توری مانند از سیمهای نازك به هم بافته شده داشت. قالب را در ظرف بزرگی فرو میبردند كه دارای خمیری آبكی از چوب خرد شدهی درخت بود. سپس قالب را از ظرف بیرون میآوردند، در حالی كه سطح آن را لایهی نازكی از خمیر چوب پوشانده بود. آنگاه قالب را چنان به راست و چپ و عقب و جلو تكان میدادند تا لایهی یكدست و همواری از خمیر چوب به وجود آید و آب آن نیز بیرون رود. برگهی خیس كاغذ را روی پارچهی پشمی میگذاشتند و پارچهی دیگری را روی آن برگهی كاغذ میگذاشتند و برگهی كاغذ دیگری را روی آن پارچه دومی میگذاشتند و همین طور برگههای
كاغذی و پشمی را یكدر میان روی هم میچیدند. در پایان، بستهی به دست آمده را زیر ابزار فشرده كننده میگذاشتند تا آب آن بیرون بیاید. سپس كاغذها را در انباری آویزان میكردند تا خشك شوند. سرانجام، كاغذها را در حمام ژلاتین فرو میبردند و بار دیگر خشك میكردند تا آب زیادی را به خود نگیرند.
ادامه خواندن مقاله در مورد کارآفريني کارگاه چوب و کاغذ
نوشته مقاله در مورد کارآفريني کارگاه چوب و کاغذ اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.