nx دارای 101 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
کار آفرینی
مفهوم كارآفرینی تحت الشعاع مسائل جامعه قرارگرفته وبه محیطهای كسب وكار هنوز وارد نشده است،دراكثر كشورهای توسعه یافته،مفهوم كارآفرینی درسطح اقتصادی جاافتاده به طوری كه جوانان میتوانند خود رابه یك قهرمان تجاری تبدیل كنند0ولی دركشورما كارآفرینی اقتصادی بیشتر اشتباهاً بچای ایجاد شغل بكار برده میشود0كارآفرینی ازدیدگاههای مختلف مورد بررسی قرارگرفته به طوری كه پیتردراكر،مك كله لند،توماس بگلی،دیوید بوید نظرات متفاوت وگوناگون درخصوص مفهوم كارآفرینی ارائه داده اند0
دانشمندان ومحققان علوم مختلف اقتصادی،اجتماعی،روانشناسی ومدیریت كه درمورد كارآفرینی مطالعه ونظراتی ارائه كرده اند تعاریف مختلفی ازكارآفرینی مطرح نموده اند كه تفاوتهای گاه متناقضی دارند0تعریفی ازكارآفرینی كه تقریباً شامل هم تعریفهای ارائه شده ازآنان باشد عبارتست از
«كارآفرینی فرایندی است كه فرد كارآفرین باایدههای نو وخلاق وشناسایی فرصتهای جدید وبابسیج منابع،مبادرت به انجام كسب وكارو شركتهای نو،سازمانهای جدید ونوآورو رشد یابنده نموده كه همراه باپذیرش مخاطره وریسك است ومنجر به معرفی محصول ویا خدمت جدیدی به جامعه می گردد0» درتعریف فوق به یك سری ازویژگیهای روانی وشخصیتی افراد كارآفرین اشاره شده است مانند:خلاقیت،نوآوری و000 0
روانشناسان بسیاری به بررسی ویژگیهای كارآفرین پرداخته وهریك به مجموعه ای ازخصوصیات آنان اشاره داشته اند كه دراین مطلب سعی برآنست كه بارزترین ویژگیهای كارآفرینان كه دراكثر نظریات روانشناسان به آنها اشاره شده است،هم درسطح فردی وهم درسطح سازمانی پرداخته شود0 همچنین راههای تقویت این ویژگیها درافراد بیان شده است0
ازآن جایی كه تأثیرمحیط پیرامو رانمی توان درهیچ یك ازفعالیتهای بشر انكاركرددرفصل اول بعد از بیان تاریخچه وتعاریف كارآفرینی به عوامل مؤثردركارآفرینیهمانند نقش دولتها ونقش خانواده نیز اشاره شده است0درفصلها ی دوم تاهفتم به بررسی ویژگیهای كارآفرینان پرداخته شده است در قسمت «سخن اخر»به یك جمع بندی از مطالب [وهمچنین شامل نتایج گرد آوردنده حول موضوع كارآفرینی وروانشناسی میباشد0]پرداخته شده است.
فصل اول:كلیّات
كارهایی كه می توانیم یا نمی توانیم بكنیم وآنچه راكه ممكن است یا غیرممكن می پنداریم به ندرت ناشی از توانایی واقعی ماست،بلكه بیشتراز عقایدی كه نسبت به خود داریم سرچشمه میگیرد « آنتونی رابینز»
1 تاریخچه2 تعاریف ومفهوم كارآفرینی3 نقش دولت درتوسعه كارآفرینی4 علل اهمیّت كارآفرینی5 كارگروهی شروع كارآفرینی6 كارآفرینی اجتماعی 7 مراحل توسعه كارآفرینی تو سّط خانواده 8 كارآفرینی و ایجاد اشتغال9 كارآفرینی در اسلام
تاریخچه ی كارآفرینی:واژه ی كارآفرینی از كلمه ای فرانسوی به معنای متعهد شدن نشأت گرفته است و بنابر تعریف واژه نامه دانشگاهی « وبستر» كارآفرین كسی است كه مخاطرههای یك فعالیت اقتصادی را سازماندهی،اداره و تقبل نماید0
كارآفرین و كارآفرینی اولین بار مورد توجه اقتصاددانان قرارگرفت واز قرن شانزدهم به نوعی كارآفرینی را در نظریههای اقتصادی خود تشریح كرده اند0در بین نظریات اقتصاددانان می توان به نظریه توسعه اقتصادی ژوزف شومپیتر (پدر علم كارآفرینی) درسال 1934اشاره كرد0نظریات وی مبتنی برآن كه كارآفرینان را موتورمحركه توسعه اقتصادی تلقی وعملكرد آنان راتخریب خلاق می داند مورد توجه بسیاری از محققین قرار گرفته است0
كارآفرینی ازسوی روانشناسان با درك نقش كارآفرینان دراقتصاد وبه منظور شناسایی ویژگیها والگوهای رفتاری آنها مورد توجه قرارگرفت ودانشمندان مدیریت نیز به كارآفرینی وایجادجو محیط كارآفرینانه درسازمانها پرداخته اند0جامعه شناسان كارآفرینی را به عنوان یك پدیده اجتماعی درنظرگرفته وبه بررسی رابطه متقابل بین كارآفرینان وسایرقسمتها و گروههای جامعه میپردازند0سیرتاریخی مفهوم كارآفرینی
به طور كلی سیرتاریخی مفهوم كارآفرینی را میتوان به پنج دوره تقسیم كرد:دوره اول : قرن 15و16 میلادی : دراین دوره به صاحبان پروژههای بزرگ كه مسؤولیت اجرایی پروژههای بزرگ كه مسؤولیت اجرای این پروژهها همانند كلیسا،تأسیسات نظامی و000بود كارآفرین اطلاق میشد0دوره دوم: قرن17میلادی: همزمان با شروع انقلاب صنعتی بود،دراین دوره مخاطره پذیری به كارآفرینی اضافه شد0به افرادی همانند بازرگانان وصنعتگران كارآفرین اطلاق می شد0
دوره سوم: قرن 18 و19 میلادی: دراین دوره كارآفرین علاوه برمخاطره پذیر بودن،سرمایه مورد نیاز خود را ازطریق وام تأمین می كرد0دوره چهارم: دهههای میانی قرن بیستم :دراین دوره مفهوم نوآوری به عنوان یك جزءاصلی برتعاریف كارآفرینی اضافه شد0دوره پنجم: دوران معاصر (ازاواخر دهه 1970تاكنون): تا قبل ازاین دوره تنها توجه اقتصاددانان به كارآفرینی معطوف بود،اما دراین دوره به تدریج روانشناسان،جامعه شناسان ودانشمندان ومحققین علوم مدیریت نیزبه ابعاد مختلف كارآفرینی توجه نموده اند0
سابق كارآفرینی درایران:دركشور ما تاشروع اجرای برنامه سوم توسعه، توجه چندانی به كارآفرینی نشده بود0مشكل بیكاری وپیش بینی حادترشدن آن دردهه1380 موجب گردیدكه درزمان تدوین برنامه سوم توسعه،موضوع توسع كارآفرینی مورد توجه قرارگیرد0دربرنامه اخیرتوسعه كارآفرینی درسطحوزارتخانههای علوم،تحقیقات، فناوری وبهداشت،درمان وآموزش پزشكی،جهاد كشاورزی،صنایع ومعادن وهمچنین مؤسس جهاددانشگاهی شده است0متأسفانه ازواژ كارآفرینی، ایجاد كارواشتغال زایی برداشت می شود حال آنكه كارآفرینی دارای پیامدهای وسیعتری ازجمله: افزایش اعتماد به نفس،باورشدن خلاقیت،ایجاد توسعه تكنولوژی، تولید ثروت درجامعه وافزایش رفاه عمومی است ودرصورتی كه فقط به جنب اشتغال زایی آن توجه شود، ازسایرپیامدها بی بهره می مانیم0
تعاریف ومفهوم كارآفرینی:كارآفرینی ازابتدای خلقت بشردرتمام شئون زندگی انسان حضورداشته ومبنای تحولات وپیشرفتهای بشری بوده است0لیكن تعریف زیاد ومتنوعی ازآن درسیرتاریخی وروند تكاملی موضوع بیان شده است كه برخی ازاین تعاریف ارائه می گردد:ــ كارآفرین كسی است كه متعهد می شود مخاطرات یك فعالیت اقتصادی را سازماندهی،اداره وتقبل كند0
ــ كارآفرین شخصی است كه تخصّص وی تصمیم گیری عقلانی ومنطقی درخصوص ایجاد هماهنگی درمنابع كمیاب می باشد [كاسون،1982] ــكارآفرینی خلق وایجاد بینش ارزشمندی ازهیج است0كارآفرینی فرآیند ایجاد ودستیابی به فرصتها ودنبال كردن آنها بدون توجه به منابعی است كه در حال حاضر موجود است0كارآفرینی شامل :خلق،توزیع ارزش ومنافع بین افراد، گروهها وجامعه است0
ــ كارآفرین شخصی است كه فعالیت اقتصادی كوچك وجدیدی را باسرمایه خود شروع میكند0ــ كارآفرین پلی میان زایش ایده، تولید وانجام خدمات، مبادله اطلاعات وكالاست0ــ كارآفرینی فرایندی است كه منجر به ایجاد رضایتمندی با تقاضای تازه میشود0كارآفرینی عبارت از فرآیند ایجاد ارزش ازراه تشكیل مجموعه ای منحصربه فرداز منابع به منظوربهره گیری ازفرصتهاست0
ــ كارآفرینی عامل دگرگونی اجتماعی است وبه ایجاد مشاغل تازه وبهره گیری مؤثرازنیروی انسانی ومنابع طبیعی می انجامد.
نقش دولت درتوسع كارآفرینی:كارآفرینی به عنوان عامل كلیدی رشد وتوسع اقتصادی درعصر مدرن شناختته شده است ودرمركز رقابت بین المللی، شركتهای كارآفرینانه هستند كه لبه تیزرقابتی آنها معزوف به انعطاف سازمانی واستراتژی، تغییرمستمردرفرآیند ومحصولات وطرحهاست0 طی چندتت سال گذشته،دولتها بطورجدی به تشویق كاآفرینی پرداخته اند، زیرا كارآفرینی موجب بهره مندی مردم وكشور می شود0قبل ازآنكه مردم بتوانند كاری راشروع كنند،باید دارای سرمایه،تكنولوژی،تسهیلات لازم برای تولید كالا ونیروی كارانسانی مناسب باشند0 همچنین باید دارای روحیه مناسب وشرایط درونی متعادل برای موفقیت دركارآفرینی باشند0باآگاهی از نیازهای كارآفرینی ومشاغلی كه نیازبه حمایت دارند، به نظر میرسد كه دولت بهترین موقعیت برای تعیین سیاست وطراحی برنامهها باهدف تشویق كارآفرینی باشد0دولت ازطریق اعمال خط مشی در وزارتخانهها ومؤسّسات می تواند موجب شكوفایی كارآفرینی می شود0
با توجه به نظریات جدید درمدیریت دولتی كه تحت عنوان مدیریت گرایی مطرح است،دولتها باید درجهت كاستن ازتصدی گری گام بردارند و عمدتاً بر اعمال حاكمیت متمركزشوند0درزمینه آموزش كارآفرینی نیزبراساس دیدگاه مدیریت گرایی،انتظارنیست كه دولت به طورمستقیم درگیرآموزش كارآفرینی شود، بلكه باید ضمن ایفای نقش سیاستگذاری، باحمایتها وپشتیبانیهای خود،درجهت رشد وتوسعه كارآفرینی درجامعه بكوشد0
دولت میتواند برای آموزش كارآفرینان وصاحب كسب وكاری كوچك با تسهیل امكانات لازم،ازطریق منابع مختلفی به این مهم دست یابد: ــ سازمانهای غیردولتی ــ مؤسّسات آموزش دولتی و دانشگاههاــ سازمانهای محلی (حكومتهای محلی)ــ مؤسّسات آموزش خصوصی ــ اتاقهای بازرگانی وتجاری
ــ مؤسسات توسعه مدیریتــ انجمنهای بازرگانیــ سازمانهای مشاوره ای آموزش كارآفرینی لازمه توسعه كارآفرینی است وبرهمین اساس دولتها باید درزمین سیاستگذاری واجرای برنامههای آموزش كارآفرینی نقش اساسی ایفا كنند0 بطور كلی میتوان نقش سیاستگذاری واجرایی دولتها درتوسع آموزش كارآفرینی را با توجه به تجرب كشورهای مختلف درموارد ذیل بیان نمود:1 فرهنگ سازی وترویج روحی كارآفرینی2 اصلاحات ساختاری و نهاد سازی3 ایجاد مؤسّسات آموزش دولتی ــ خصوصی 4 پرورشگاههای كسب وكاركوچك
5 آموزش كارآفرینی درمدارس6 آموزشهای ازراه دورورسانه ای7 مشاورههای مالی ــ فنی ومدیریتی8 نقش اطلاع رسانی دولت
علل اهمیت كارآفرینی:كارآفرینی ازمحورهای اصلی رشد وتوسعه است وازنظربرنامه ریزی توسع اقتصادی وتوسع پایداردارای اهمیّت است زیرا:1) موجب ایجاد اشتغال می شود0
2) باعث افزایش سود وسرمایه گذاران می شود03) موجب دگرگونی ارزشها وتحول ماهیت آنها می شود وارزشهای تازه ای به وجود می آورد0
4) موجب پرشدن خلأها وشكافهای بازاركارمیشود0یعنی با توجه به دگرگونی شرایط بازار كاروفراهم شدن فرصتهای تازه،تصمیمهای تازه ای گرفته می شود05) موجب گذارازركود اقتصادی،جبران عقب ماندگیهای اقتصادی وآسان شدن روند رشد وتوسع كشورمی شود06) عوامل وشرایط لازم را برای تولید كالا، محصولات وبازاریابی آنها فراهم میكند0
7) كارآفرینی به هنگام بحران وناتوانی بخش خصوصی درایجاد اشتغال میتواند باعث جلوگیری ازپس روی اقتصاد شود08) باعث تأمین رفاه اجتماعی می شود09) موجب رقابت منابع به ویژ منابع مشابه داخلی با یكدیگروسرانجام موجب بهبود وبالارفتن كیفیت كالاها می شود010) باعث تقویت وتكامل صنایع داخلی می شود وبدین ترتیب زمین رقابت فراهم می آید وسرانجام به افزایش صادرات ودریافت ارز برای كشورمی انجامد011) كارآفرینی موجب به وجود آمدن محصولات،خدمات،روشها،سیاستها،افكارو راهكارهای نو برای حل مشكلات جامعه می شود0
كار گروهی شروع كارآفرینی: یكی ازمعیارهایی كه كشورهای توسعه یافته را ازكشورهای درحال توسعه مجزامیكند،فرهنگ گروهی كاركردن است،دركشورهای توسعه نیافته افرادعلاقه به فعالیتهای گروهی ندارند وهمین امرسبب میشود علاوه برمصرف انرژی بیشتركارها باكیفیت پایین تر انجام پذیرد:
اصولاَ جهت رسیدن به یك جامعه كارآفرین،رشد فعالیتهای گروهی ضروری است وبدون چنین ویژگی،كارآفرینی درجامعه فراگیر نخواهد شد0 حال ما با این سئوال روبرو خواهیم بود كه چگونه باید یك كارگروهی موفق راسازماندهی كنیم وچه شرایط فرهنگی باید براین گروه حاكم شود تابتوانند به اهداف مورد نظر خود دست یابند،برای نیل به این اهداف باید ازقدمهای كوچك آغاز كرد تادر نهایت با كسب تجربیات لازم بتوان به تشكیل گروههای بزرگتر اقدام كرد0گروههای بزرگتری كه بتوانند درجامعه زمینه ساز تحول باشند0 برای تشكیل یك گروه كاری توجه به عوامل زیر می تواند مفید واقع شود0
1) انتخاب موضوع مورد علاقه ویافتن افراد علاقه مند به همكاری2) تعیین اهداف و وظایف3) ثبت نتایج به وسیله یكی ازافرادگروه4) انتخاب فردی به عنوان مسئول گروه
5) حفظ احترام میان اعضای گروه6) آموزش مستمر درگروه وتبادل دانش بین افراد گروه7) انجام مطالعات درزمینه خلاقیت و نوآوری وكارآفرینی توسط اعضای گروه8) صبرو انتقادپذیری
9) دعوتاز افراد متخصص مرتبط باموضوعات مورد بحث وشركت درسمینارها ونمایشگاههاو00010) گروه باید علم ودانش خویش رادر رابطه با رایانه و اینترنت وزبان انگلیسی ارتقا دهد011)لازم است اعضای گروهدرزمین« روانشناسی گروه» مطالعه كنند0بدن شك تشكیل گروه و ادامه فعالیتهای آن همجون تولد موجودی است كه اگر تداوم یابد،آرام آرام رشد وتكامل یافته وبه مرحله ای خواهد رسید كه نتایج ارزشمندی از خود به جامعه ارائه میكند.
كارآفرینی اجتماعیكارآفرینان اجتماعی افرادی هستند كه از فرصتهای پیش آمده به خوبی استفاده كرده و با ایجاد تغییراتی چیزهای جدیدی را میآفرینند.كارآفرین همیشه در جستجوی تغییر است و به آن حساسیت نشان میدهد و در یك فرصت استثنایی از آن استفاده میكند.كارآفرینی ابزار بسیار مهمی در توسعه اقتصادی است كه عمدهترین تاثیر خود را با ایجاد شغل نشان میدهد.كارآفرینان برخی كارها را برای اولینبار انجام میدهند و از اینرو همیشه ریسكپذیرند.كارآفرینان نیازی نیست مخترع باشند بلكه آنها به سادگی نیاز دیگران را برای ابداع ازطریق آفرینش ایدههای نو برطرف میكنند.موسسات آموزشی باید كارآفرین اجتماعی تربیت كنند تا بتوان با روشهای جدید به پیشرفت اجتماعی دست یافت.
مفهوم و معنای كارآفرینان اجتماعی مفهوم كارآفرینی اجتماعی از تعاملات انسانی و كنش و واكنش بشری نشأت گرفته است. كارآفرینی اجتماعی منفعت موسسه اجتماعی را با تصویری از انضباط، نوآوری و وابستگی اجتماعی بیان میدارد. باتوجه به اینكه اكثر موسسات اجتماعی با بازدهی پایین و عدم كارایی مواجهاند و بسیاری از فعالیتهای بشردوستانه از انتظارات و برنامههای دولت به دور ماندهاند ضروری است كه كارآفرینان به مسائل اجتماعی توجه بیشتری داشته باشند؛ كارآفرینان اجتماعی نیازمند به توسعه و گسترش طرحها و مدلهای جدید برای قرن حاضر هستند. كارآفرینی اجتماعی پدیده نو و جدیدی نیست بلكه كارآفرینی از زمان پیدایش
موسسات و بنگاههایی كه به رسمیت شناخته شدهاند مطرح شده و كارآفرینان روشهای كارآمد و موثری را برای اجرای ماموریتهای اجتماعی خود جستجو میكنند. اكثر كارآفرینان اجتماعی با سازمانهای غیرانتفاعی جهت كسب سود و درآمد شروع به كار میكنند و صاحبان كار و سرمایه نیز با جذب آنان مسئولیت اجتماعی خود را به كارآفرینان اجتماعی واگذار میكنند. سوالهایی كه در این زمینه مطرح میشود این است كه: كارآفرین اجتماعی چگونه فردی است؟ كارآفرین اجتماعی تمایل به چه كاری دارد؟ كارآفرین اجتماعی چه مفهومی دارد؟
كارآفرینان اجتماعی افرادی هستند كه تغییراتی را در خدمات اجتماعی از طریق موارد ذیل جهت دستیابی به ارزش اجتماعی بهوجود میآورند: تبیین و تعریف فرایندهای جدید خدمات، تولیدات یا روشهای منحصربه فرد عملیاتی كه با نوآوری همراه است؛ایجاد ظرفیتهایی برای ماندگاری و گسترش فعالیت؛توجه به ایجاد سرمایه و ارزش اجتماعی؛
بهكارگیری نگرشهای بازارمدار برای حل مسائل اجتماعی؛یافتن بازارها و فرصتهای جدید برای ماموریت غیر سودآور یا زمینههای حمایت نشده توسط نیروهای بازار. كارآفرین اجتماعی خلقكننده ارزش اجتماعی است ولی توجیه اینكه منابع مورداستفاده كارآفرین در ایجاد آن ارزش، مناسب بوده یا خیر، كار مشكلی است و تعهد اجتماعی شاخص مناسب و قوی برای بررسی كارایی و اثربخشی امور اجتماعی نیست. كارآفرینان اجتماعی در بازار كار میكنند اما این بازارها دارای نظم و انضباط معینی نیستند. خیلی از سازمانهای هدفدار اجتماعی برای بعضی از خدمات خود حقالزحمه مطالبه میكنند، آنها همچنین در دریافت بخششها، كمكهای داوطلبانه و انواع دیگری از پشتیبانیها رقابت میكنند. كارآفرینان اجتماعی دارای خصوصیات مشتركی هستند كه این ویژگیها عبارتند از:تفكر بیش از حد و دیدن فرصتهایی كه دیگران نمیبینند؛
مخاطرهپذیری و تشویق به قضاوت و تعقل؛مشكلگشایی؛ایجاد چشماندازهای عملی بهوسیله عقایدشان كه باعث بهبود زندگی افراد میشود؛ساعت كاری چرخشی (منعطف) با ترغیب به سوی هدف اجتماعی.عناصر كارآفرینی اجتماعیكارآفرینی اجتماعی از شش جزء تشكیل شده كه این عناصر به تفصیل عبارتند از:1- عاملان تغییر در بخش اجتماعی: كارآفرینان اجتماعی اصلاحگر و تحولگرا با یك ماموریت اجتماعی هستند، آنها تغییرات اساسی را در بخش اجتماعی با كارهایی كه انجام میدهند بهوجود میآورند و چشماندازشان جسورانه است و به موارد اصولی و مشكلات اساسی تاكید میكنند و به علائم ساده رفتاری توجه ندارند. آنها اغلب نیازها را كاهش میدهند به جای اینكه دقیقاً آنها را برآورد سازند و در جستجوی تغییرات منظم و پیشرفتهای قابل قبولی هستند، اگرچه ممكن است بهصورت محلی فعالیت كنند فعالیتهایشان توانایی برانگیختن پیشرفتهای همگانی در مناطق انتخاب شده را دارد. درهرحال فعالیتهای آنها در زمینه آموزش، مراقبتهای جسمی، بهبود اقتصادی، هنر و بخش اجتماعی است.
2- پذیرش ماموریت برای ایجاد و بقا ارزش اجتماعی: این مركز ثقلی است كه كارآفرینان اجتماعی را از كارآفرینان اقتصادی متمایز میسازد، حتی از آنانی كه بهطور اجتماعی مسئول فعالیتهای بازرگانی هستند. برای كارآفرینان اجتماعی، ماموریت اجتماعی اساسی و بنیادی است. نقش كارآفرینی اجتماعی در توسعه اجتماعی این است كه نمیتواند مزایای خصوصی ایجاد شده برای افراد را كاهش دهد. سودآوری، ایجاد ثروت و پاسخ به تمایلات مشتریان بخشی از این مدل است. ولی این عوامل ابزاری برای نیل به اهداف اجتماعی است. سودآوری معیار ایجاد ارزش و رضایت مشتری نیست بلكه معیاری برای میزان تاثیرات اجتماعی است. كارآفرینان اجتماعی یك برگشت طولانی در سرمایهگذاری را جستجو میكنند، آنان ازطریق واكنش سریع میخواهند پیشرفتهای درازمدت را ایجاد كنند و همیشه درمورد ماندگاری تاثیر اجتماعی فعالیت خود میاندیشند.
3- شناسایی و ترغیب سرسختانه فرصتهای جدید: درجایی كه دیگران مسائل و مشكلات را میبینند كارآفرینان فرصتها را شناسایی میكنند. كارآفرینان اجتماعی به سادگی به سوی درك نیازهای اجتماعی سوق پیدا نمیكنند درعوض آنان در زمینه اینكه به پیشرفتی دست پیدا كنند دیدگاه و بینش جدیدی دارند و چشمانداز كاری خود را معین میسازند. آنان مدلهایی را توسعه داده و قادرند به آنچه كه انجام میدهند نائل شوند، همچنین آنان یاد میگیرند چه چیزی را انجام دهند یا ندهند. جزء اصلی كار آنان اصرار و پافشاری برای پیشبینی و قضاوت است. آنان زمانی كه با یك مانع مواجه میشوند بیشتر فعالیت میكنند. سوال كارآفرینان این است كه: چگونه میتوان بر این موانع فائق آمد؟ چگونه میتوان این كار را انجام داد؟ جواب آن است كه آنان با شناسایی فرصتهای جدید و پافشاری و اصرار در آن و ترغیب هدف خود قادرند به موانع موجود غلبه كنند.
4- بهكارگیری فرایند مستمر نوآوری، سازگاری و یادگیری: كارآفرینان مبتكر و نوآورند، آنان به انجام كارهای تازه و توسعه مدلهای جدید میپردازند و پیشقدم در ارائه نگرشهای جدیدند. باتوجه به گفته شومپیترSCHUMPETER) )، نوآوری میتواند اشكال بسیاری به خود بگیرد و نیازی به اختراع چیزهای جدید نداشته باشد و به سادگی میتواند با ایده جدید، روش جدید و با یك موقعیت جدید همراه باشد. كارآفرینان نیازی نیست كه جزء مخترعان باشند بلكه آنها به سادگی نیاز دیگران را جهت ابداع، ازطریق آفرینش ایدههای جدید برطرف میكنند. نوآوری آنان ممكن است ازطریق چگونگی ساختار برنامههای اصلی یا كیفیت منابع
دردسترس پدیدار شود. آنان روشهای نوآوری را برای اطمینان از مخاطرات جستجو میكنند كه از آن طریق به منابع در طول زمان دست خواهند یافت و ارزش اجتماعی ایجاد خواهندكرد. تمایل به نوآوری بخشی از روش كار موثر كارآفرینان است و آنان درصدد كاهش فعالیت خود نیستند بلكه گرایش به تحمل بالایی از ابهام و یادگیری مدیریت ریسك برای خود و دیگران را دارند. آنان شكست در یك پروژه و یا برنامه را نه به عنوان تراژدی (نمایش) شخصی بلكه تجربه یادگیری میدانند.
5- اقدام جدی و بیباكانه بهوسیله منابع دردسترس: كارآفرینان اجتماعی اجازه نمیدهند بهواسطه حفظ منابع خود از ترغیب چشماندازشان چشمپوشی كنند. آنها در انجام دادن كارهایشان با حداقل منابع و جذب حداقل منابع از دیگران، مهارت خاصی دارند. آنان از منابع كمیاب بهطور كارآ استفاده میكنند و منابع محدود خود را ازطریق اشتراك مساعی با دیگران و شركای خود تامین میكنند. آنها همه منابع را با سرشت بشردوستانه برای كارهای تجاری خود جستجو میكنند و از طریق هنجارها یا سنتهای موجود درخصوص بخششها و كمكهای داوطلبانه محدود نمیشوند. آنان خطرات و مسائل آینده را ازطریق كاهش زیانهایی كه به شكست منجر میشوند را تخمین میزنند. تحمل میزان ریسكپذیری سهامدارانشان را درك و شناسایی میكنند.
6- ارائه حس بلندپروازانه پاسخگویی به موسسات و پیامدهای حاصله: از آنجا كه انضباط بازار بهطور خودكار مخاطرات اجتماعی غیركارآ را پاكسازی میكند، كارآفرینان اجتماعی گامهایی را برای اطمینان از اینكه آنها ارزش ایجاد میكنند را برمیدارند. آنان این اطمینان را دارند كه بهطور دقیق نیازها و ارزشهای افراد ارزیابی میشود و قصد دارند با فعالیتهایی كه انجام میدهند به جوامع خدمت كنند. آنان انتظارات و ارزشهای دیگر مخترعان و نوآوران را درك میكنند. آنان پیشرفتهای اجتماعی را برای مزیتهایی كه به جوامع بشری دارد جستجو میكنند و برگشتهای اجتماعی و مالی آن را نیز درنظر میگیرند. كارآفرینان اجتماعی سازوكارهای بازخور برای تقویت پاسخگویی اجتماعی را بهوجود میآورند. آنان پیشرفتهای خود را با معیارهای همچون اجتماعی، مالی و پیامدهای مدیریتی ارزیابی میكنند.
مراحل توسعه کارآفرینی توسط خانواده: 1 – مراحل نهادینه کردن “فرهنگ کارآفرینی ” :خانواده به عنوان انتقال دهنده جبهه ای از اصطلاحات، آئینها ورفتارهای اجتماعی میتواند نقش ثمر بخش خود را جهت آشنایی با مفاهیمی مثل :” توفیق طلبی،” استقلال طلبی “، و”خطر پذیری”در عرصه فعالیت اقتصادی وهمسازی با واقعیتهای کاری در جامعه، به اعضاء خود ارزانی دارد. نوع نگرش والدین به دنیای پیرامون خود وچگونگی تجسم ارزشهای اجتماعی برای فرزندان در شکل گیری آینده شغلی آنها، میتواند راه را برای دستیابی به اقتصاد سالم هموار سازد.مثلا ً چنانچه کسب موفقیت در جهت خلق ثروت وایجاد فرصتهای شغلی جدید به عنوان بخشی از ارزشهای مورد نظر والدین برای
فرزند به تصویر کشیده شود، نوجوان در چنین شرایطی ذهن خود را برای رسیدن به چنین موقعیتی آماده میسازد.در ادامه چنین فرآیند ذهنی، فرد بدنبال راههای دستیابی به چنین موقعیتی است. او موقعیتهای متفاوت را باهم مقایسه میکند؛ شبیه سازی ذهنی انجام میدهد ؛به پرس وجومی پردازد ؛ وگاهی اوقات در نشریات، کتب، محیط مدرسه وحتی مجالس سخنرانی پرسشهای ذهنی خود را دنبال میکند. آنگاه، فرد با آگاهی ازارزش کاروتلاش آماده است بخش بزرگی از خواستهها، آرمانها وارزشهای مورد نظر خانواده خودرا به محک تجربه بگذارد.
2- تعیین مسیر شغلی فضای درون خانواده، خصوصا ً رهنمودهای والدین به فرزندان، این امکان را به آنها میدهد تا با گسستن از عادات ومعتقدات پیشین خود یا سایر افراد خانواده، رفتار جدیدی را موردکندوکاو قرارداده وخود را با نظم اجتماعی نوین هماهنگ سازند؛ به شکلی که بتوانند برفراز خواستهها وآرزوهای ذهنی خود ومنطبق برنظامهای مدرن پروبال بزنند واز نفوذ وسلطه اندیشه وروشهای سنتی در رفتار آتی خود بکاهند.در ادامه چنین روندی، نقش آفرینی فرزند در درون خانواده معطوف به فرآیندهای تولید وخلق ارزش در جامعه خواهد شد.در این ارتباط، والدین با شناخت توانمندیهای بالقوه فرزندان خود وهدایت آنها در مسیر شغلی، نقش مهمی در شناسایی وپرورش افراد خلاق وکارآفرین در جامعه ایفاء میکنند.
3- توانمند سازی (یادگیری فن آوریهای جدید ) حمایت وتشویق والدین جهت یادگیری فن آوریهای جدید از جمله فن آوریهای تکنولوژیکی واطلاعاتی ومعرفی مشاغلی که امکان کسب درآمد بالارا برای فرزندان فراهم میسازد، آنان را علاوه بر نقش آفرینی در درون خانواده، معطوف به اهداف توسعه در سطح جامعه یعنی کارمفید وبهره وری بالا خواهد کرد. تغییر نگرشها ورفتارهای کلیشه ای در مورد ایفاء نقشهای خانوادگی واجتماعی وتشویق فرزندان به رفتارهای مثبت اقتصادی واجتماعی، آنان را افرادی کارآمد وهدفمند میپروراند. زیرا پیروی از کلیشههای سنتی وتکراری در عرصههای گوناگون زندگی ضمن پذیرش نقشهای متفاوت میتواند مفید واقع شود. 4- راه اندازی واداره کسب وکار اقتصادی
در این مرحله، فرد باارزیابی مشاغل متناسب با خواستههای خود وخانواده، به خلق ایده در زمینه کارو فعالیت میپردازد ؛ چارچوب فکری خودرادرقالب طرح کسب وکار به جامعه عرضه میکند ؛ سپس، با مدیریت خودفعالیت اقتصادی را آغاز میکند. دراین مرحله، والدین بااستفاده از تجارب خود میتوانند فرزندشان را جهت اداره کسب وکاریاری کنند.هرچند ممکن است این نیازصرفا ًمتوجه حمایتهای مالی آنها نباشد.باادامه حمایت خانواده وتقویت روحیه کارآفرینی درفرزندان به منظور راه اندازی ومدیریت کسب وکار اقتصادی توسط آنان، نتایج ذیل متوجه جامعه خواهد شد :– ایجادوتوسعه اشتغال در بخشهای اقتصادی کشور وبه تبع آن استقلال اقتصادی خانوادهها – دگرگونی درروند تولید با استفاده از تکنولوژی پیشرفته وبدنبال آن تغییر در فرهنگ مصرف – تنوع شغلی وایجاد رقابت گسترده در بازارهای اقتصادی – بسط وتوسعه صادرات با اتکاء به منابع موجود در کشور – کاهش نرخ بیکاری وتورم وبدنبال آن کاهش آسیبهای اجتماعی در جامعه
ادامه خواندن مقاله کار آفريني
نوشته مقاله کار آفريني اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.