nx دارای 41 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
مقدمه(اللهم صل علی محمد و اله و میرنا الی محبوبك من التوبه واز الناعن مكروهك من الاصرار، اللهم مرمتی و فقنا بین نقصین فی دین او دنیا فاوقع النقص با سرعهما فنا واجعل التو به فی اطولها بقا)
(باز خدایا بر محمد وخاندان او درود فرست و ما را از نافرمانی به بازگشت از آن و توبه كه پسندیده توست بازگران و از اصرار بر گناه كه آنرا نمی پسندی دور گردان بار خدایا هر گاه بین دو زیان قرار گرفتیم یكی در دین و دیگری در دنیا پس زیان را در آنكه زود می گذرد (دنیا) و تو به را در آنكه مدتش طولانی تر است قرار بده) توبه در آیات و روایات از منزلت خاص برخوردار بوده چرا كه نجات و رهایی انسانها از امواج خطرناك و سهمگین گناهان در گرو آنست و ده ها آیه از قرآن بر این مسئله اشاره دارد. توبه یكی از ابواب بهشت است نبودن آن مساوی با هلاكت عامه اهل معصیت است توبه تنها راه نجات گناهكاران، وسیله تقرب و دوستی با خدا، تبدیل كننده سیات به خسات و مایه امید نا امیدان ونخستین مقام عارفان است.
توبه در علم كلام از جایگاه بلندی برخوردار است زیرا از موضوعات مهم كلام، عقاب و كیفر الهی است ویكی از عوامل بی چون و چرایی است كه موجب بخشیدن گناه و ساقط شدن كیفر الهی می گردد توبه در فقه نیز از جایگاه خاصی برخوردار است. و می تواند در تغییر سرنوشت شخص گناهكار نقش بسزائی ایفا نماید.
انسان با آمیختگی دو بعد خود یعنی ملكوتی و ناسوتی همیشه در معرض انواع و اقسام آلام، خطرات و لغزشها می باشد توبه از اموری است كه سهم بسزایی را در سازندگی و رهایی انسان از قیود مادی وارد بطوریكه فیض كاشانی و غزالی توبه را یكی از اركان چهار گانه منجیات قرار داده اند. هنگامی كه انسان در مبارزه با هوای نفس شكست می خورد یاس و نا امیدی بر او چیره می شود و برای همیشه از رستگاری و رسیدن به هدف ناامید می گردد. انسانها هر چند گناهكار باشند از رحمت خداوند نباید نا امید گردند باید راه نجات را جستجو كنند. راه نجات توبه است توبه با الابواب، رحمت الهی است. اگر این باب رحمت بسته می شد آیا هیچگاه افرادی مانند فضیل بن عیاض و حربن زید ریاحی كه پس از سالها پرده دری ها او بی حرمتی ها خود را به آن مقام رفیع نائل آیند
یكی از امتیازات اسلام اینست كه هیچ گاه به بن بست نمی رسد و هیچ وقت به تا بعیین خود نمی گوید، تو را نمی پذیرم خداوند سریع الرضا است و زود آشتی می كند. خداوند منان، بارها و بارها در قرآن كریم بندگان گناهكارش را مورد لطف و محبت قرار داده و آنان را از ناامیدی برحذر داشته است. و در سوره زمر می فرماید: (بگو ای بندگان من كه بر خود ستم كرده اید، از رحمت خدا نا امید نشوید كه همه گناهان را می آمرزد. بدرستی كه خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است و در آیه دیگر یاس و ناامیدی از رحمت خداوند به منزله كفر تلقی شده است: (از رحمت خدا نا امید نشوید، چرا كه جز قوم كافر از رحمت خدا مایوس نمی گردد. بحث توبه در جهت نظارت برخود وبازسازی خویشتن است و بر مبنای معیارهای الهی است و چون توبه از گناه واجب است باید فورا انجام شود. در این فصل قبل از پرداختن به مبحث توبه ابتدا مطالبی در مورد گناه می خوانید.
امید است این تحقیق مایه تحرك و بیداری جوانان وافرادی گردد كه تا بحال به عواقب اعمال بدشان ناندیشید اند و گناهان چشم ودل آنها را گور نموده را از حقیقت بدور مانده اند امید است خداوند نور امیدش را بر دلمان بتاباند و گناهنمان را با آب توبه شستشو دهد. مرتض آرمند
دی ماه 84معنی گناه و گوناگون آن گناه به معنی خلاف است و در اسلام هر گونه كاری كه بر خلاف فرمان خدا باشد، گناه است، گناه هر چند كوچك باشد چون نافرمانی خداست بزرگ است رسول اكرم در سخنی به ابوذر فرمود: (كوچكی گناه را ننگر بلكه آنرا بنگر كه از چه كسی نافرمانی می كنی). واژه های بیانگر گناه در قرآن
در زبان قرآن و پیامبر و امامان به واژه های مختلف از گناه یاد شده است كه هر كدام گویی بخشی از آثار شوم گناه پرده بر می دارد و بیانگر گوناگون بودن گناه است واژه هایی كه در قرآن در مورد گناه آمده عبارتند از: 1) ذنب: بر معنی دنباله است چون هر عمل اخلاقی یك نوع پیامد و دنباله به عنوان مجازات اخروی یا دنیوی دارد (تكرار 35 بار) 2) معصیت: به معنی سر پیچی و خروج از فرمان خدا است و بیانگر آن است كه انسان را مرز بندگی خدا بیرون رفته است (تكرار 33 مرتبه). 3) اثم: به معنای سستی و كندی و واماندن و محروم شدن از پاداشهاست و بیانگر آن است كه در حقیقت گناه كار خود یك فرد وامانده است، مبادا خود را زرنگ پندارد. این واژه در قرآن 48 بار تكرار شده است.
4) سیئه: به معنی كار قبیح و زشت است كه موجب اندرد و نكبت گردد، در برابر حسد كه به معنای سعادت و خوشبختی است این واژه 165 بار در قرآن آمده است، و كلمه سو نیز از این واژه گرفته شده كه 44 بار تكرار شده است. 5) جرم: در اصل به معنی جدا شدن میوه از درخت و یا به معنی پست است جریمه و جرائم از همین ماده می باشد. جرم عملی است كه انسان را از حقیقت سعادت تكامل وهدف جدا سازد كه این واژه 61 بار در قرآن آمده است.
6) حرام: به معنی منع و ممنوعیت است لباس احرام لباسی است كه انسان در حج و عمره می پوشد و از یكسری كارها ممنوع می شود (تكرار 75).7) خطیئه: غالبا به معنی گناه غیر عمومی است و گاهی گناه بزرگ نیز استعمال شده است چنانكه در آیه 8 سوره بقره و 37 سوره الحاقه بر این مطلب گواه است (تكرار 22)
8) فسق: در اصل به معنی خروج هسته خرما از پوست خود می باشد و بیانگر خروج گناهكار از مدار اطلاعات و بندگی خدا است كه او با گناه خود حریم وحصار فرمان الهی را شكستد و در نتیجه بدون قلعه و حفاظ مانده است(تكرار 53). 9) فساد: به معنی خروج از حد اعتدال است كه نتیجه اش تباهی و به هدر رفتن استعدادهاست (تكرار 50)10) فجور: به معنی دریدگی و پاره شدن پرده حیا و آبرو و دین است كه باعث رسوائی خواهد گردید (تكرار 6). 11) منكر:در اصل از انكار به معنی ناآشناست چرا كه گناه به فطرت و عقل سالم هماهنگ ومانوس نیست و عقل و فطرت سالم آنرا زشت و بیگانه می شمرد (تكرار16)
12) فاحشه: سخن وكار زشتی است كه در زشتی آن تردیدی نیست و به معنی كار بسیار زشت و ننگین و نفرت آور به كار می رود این واژه 24 بار در قرآن آمده است. 13) خبط: به معنی عدم تعادل در نشست و برخاست است گوئی گناهكار یكنوع حركت نامتعادل همراه با سستی و سقوط دارد. 14) شر: به معنی هر زشتی است كه نوع مردم از آن نفرت دارند و بر عكس واژه خیر به معنی كاری است كه نوع مردم آنرا دوست دارند. 15) لمم: به معنی نزدیك شدن به گناه و به معنی اشیا و اندك است و در گناهان صغیره بكار می رود. (تكرار یك بار در نجم آیه 32). 16) وزر: به معنی سنگین است و بیشتر در مورد حمل گناه دیگران به كار می رود. (تكرار 36). 17) حنس بر وزن جنس در اصل به معنی تمایل به باطل و بازخواست آمده است و بیشتر در مورد گناه پیمان شكنی و مختلف بعد از تعهد كه از گناهان بزرگ است آمده است.
این واژه های هفده گانه هر كدام بیانگر بخشی از آثار شوم گناه و حاكی از گوناگونی گناه می باشند و هر یك با پیام مخصوص و هشدار ویژه ای انسانها را از ارتكاب گناه بر حذر می دارد
اقسام گناه :علمای اسلام از قدیم گناه را به دو گونه تقسیم نموده اند. 1- گناه كبیره 2- گناهان صغیره این تقسیم بندی از قرآن در روایات سرچشمه گرفته است برای مثال چند آیه را ذكر می كنیم. (اگر از گناهان كبیره ای كه نهی شده اید اجتناب كنید گناهان صغیره شما را می پوشانیم و شما را در جایگاه خوبی قرار می دهیم. (نسا- 31). (و نامه اعمال در آنجا گذارده شود گناهكاران را می بینی كه از آنچه در آنست ترسان و هراسانند و می گویند ای وای بر ما این چه كتابی است كه هیچ عمل كوچك بزرگ نیست مگر اینكه آنرا شماره كرده است؟ (كهف-49)
(نیكو كاران كسانی هستند كه از گناهان بزرگ و زشتیها جز گناهان كوچك پرهیز می كنند بی گمان آمرزش پروردگارت وسیع است) (نجم- 32). (مواهب آخرت جاودانه است برای آنكه از گناهان بزرگ و كارهای زشت پرهیز می كنند) (شوری- 37) ضرورت شناخت گناه
در مقدمه خواندیم كه توبه از گناه واجب است و باید فورا انجام شود. همانطور كه شناخت بیماری اولین گام در پیشگیری و درمان آنست، شناخت (بیماری گناه) كه از تمام بیماریها هلاك كننده تر است برای همه ضرورت دارد. شناخت برای پیشگیری از ابتلاء خود را اطرافیان و جامعه شناخت، برای تشخیص وجود آن در خود و دیگران و شناخت برای درمان آن.
بیماری گناه در مقایسه با انواع بیماریها، از تمام آنها خطرناك تر است اگر سایر بیماریها تب و درد بر انسان عارض می شود و برخی اعضای جسم انسان را تهدید می كند، بیماری گناه سلامت جسم و جان، هستی جامعه واجتماع و سرانجام زندگی مادی ومعنوی ما را تباه می كند و سرنوشت و دنیا و آخریت ما را برای همیشه تیره و تار می سازد.
گناه چیست؟گناه ومعصیت، نا فرمانی خداوند حكیم است مخالفت بااموری است كه پروردگار از انسان می خواهد مخالفت با او امر و نواهی است. بنابراین ترك هر واجب و انجام هر حرام یك معصیت و گناه است در مقابل معصیت و گناه طاعت است كه به معنای فرمانبرداری است فرمانبرداری جهان آفرین بی نیاز و مهربان و این طاعت انسان را به سر منزل مقصود می رساند این اطلاعات نه برای رفع نیاز از خداست كه او بی نیاز مطلق است، بلكه طریقه رسیدن به سعادت نهایی خود انسان است در این ارتباط هر گناه و معصیت خروج از راه سقوط در پرنگاهها و دره هاست.
علل گناهان چیست؟مرحوم فیص كاشانی در این رابطه می گوید: سر چشمه همه گناهان یكی از صفات چهار گانه است تشبیه به خدا 2 تشبه به شیطان 3 تشبه به حیوانات و 4 تشبه به درندگان استبنابراین علل گناهان یكی از صفات چهار گانه می باشد:1- صفت ربوبیت 2 و یا صفت شیطانیت 3- و یا صفت بهیمیت 4 و یا صفت سبعیت
از گناهان مربوط به صفت شیطانیت می توان به ظلم و حسد و حیله گری، امر بر فاسد و منكرات وگمراهی ها و از گناهان مربوط به صفت بهیمیت و حیوانیت می توان به زنا، لواط، سرقت و حرام خواری و از گناهان مربوط به صفت سبعیت و درندگی می توان به قتل و غضب و ; اشاره نمود. اینها ریشه گناهان ومنبع آنها می باشند كه بعضی مربوط به قلب و بعضی مربوط به اعضا و جوارح و عمده گناهان مربوط به زبان و گوش و چشم ودست و پاها است. بطوریكه امام سجاد در این رابطه می فرمایند: (زبان بنی آدم هر روز صبح به بقیه اعضا و جوارح می گوید چگونه صبح كردید؟ در جواب می گویند ما خواب هستیم اگر تو ما را رها كنی و می گویند بترس از خدا درباره ما، و او را قسم می دهند و می گویند ثواب و عقاب ما به تو بستگی دارد) علت اصلی گناهان چیست؟
اما در این ارتباط كه علت اصلی گناهان چیست نظرات متفاوتی وجود دارد. بعضی معتقدند كه جهل و بی سوادی علت اصلی گناهانند و برخی علت اصلی گناهان را فقر وتنگدستی می دانند وعده ای علت اصلی آنرا غریزه شهوت و یا غرایز دیگر می دانند.اما تمام اینها نمی توانند علت اصلی گناهان باشند زیرا كه افراد دانشمند و ثروتمند و حتی افراد كه غریزه شهوتشان تامین است نیز گناه می كنند پیامبر اكرم حب وعلاقه دنیا را سر منشا اصلی تمام خطاها و گناهان دانسته اند و می فرمایند: (حب الدنیا راس كل خطیبه)
از مجموعه احادیث، روایات و آیات قرآنی چنین به نظر می رسد كه اولین چیزی كه به واسطه آن معصیتی انجام شد تكبر و خودبینی است كه شیطان انجام داد و دومین آن حرص بود كه آدم و حوا بوسیله آن نافرمانی كردند موقعی كه خداوند به آنها فرمود بخورید هر آنچه را كه دوست می دارید ولی نزدیك این درخت نروید كه از ظالمین می شوید وسومین آن حسد بود كه پسر آدم نسبت به برادرش انجام داد و او را به قتل رساند از مجموعه این سه گناه راه هایی برای گناه بوجود می آید مانند حب زن، دنیا، ریا، راحتی، ثروت، برتری كه جامع همه آنها حب دنیاست. فلذا انبیاء وعلماء گفته ان:( دنیا دو قسم است، دنیایی كه انسان را به هدف می رساند و دنیایی كه مورد لعن و مزمت است
آثار ویرانگر گناه:گناه اثرات بسیار بدی بر روح و روان انسان می گذارد یكی از مهمترین زیانهایی كه گناه باعث آن می شود تباهی دل است. گناه دل را ویران می كند. ولی كه حرم وخانه خداست دلی كه تنها مجرای ارتباط مستقیم با حضرت حق است. دلی كه كانون معنویت و پایگاه رشد وتقویت نیروهای روحانی انسان است. گناه دل را نابود می كند و قوای معنوی آن را تضعیف و ریشه های درخت ایمان را می سوزاند دلی كه با معاصی آلوده گردد، دیگر حرم الهی نیست آنجا مركز فرماندهی شیطان است، دل حرم خداست. در حرم خدا جز خدا و آنچه به نحوی به او وابسته است نباید داخل شود. امام صادق در این رابط می فرمایند: (قلب حرم خداست و در حرم خدا، كسی غیر از خدا نباید ساكن شود).
هر حرمی حریمی دارد. حرم الهی هم حریمی دارد. گناهان، معاصی، عشق بدنیا، و; حق ورود به این حرم را ندارند. آغشته نمودن دل به معاصی یعنی حریم خدا را شكستن گناه كردن در واقع به منزله روی گردانی از خداست، سرپیچی از فرامین الهی و آلوده شدن به گناهان، سیاهی و تباهی و غلفت دل را در پی دارد. قرآن می فرماید: (نه چنین نیست، علت اصلی تكذیبشان این است كه در اثر اعمال زشتشان دلهایشان زنگار بسته است. گناه آثار زیانباری دارد كه بعضی از اثرات آنرا بصورت فهرست وار در زیر می خوانید.
1) گناهان زایل كننده ایمان هستند و هر كسی ایمانش زایل گردد عاقبت بخیر نمی گردد و در آخرت در آتش قهر الهی گرفتار خواهد شد. 2) گناهان باعث فراموشی علم می شود. در این رابطه شاید برخی افراد خود را با یهودیان و یا مسیحیان مقایسه كنند و بگویند آنها بیشتر از ما گناه می كنند پس چرا به لحاظ علمی از ما جلوتر هستند؟ كه در این نظریه ای كاملا غلط است زیرا تكلیف ما مسلمانها سخت تر و سنگین است زیرا كه ما مكلف به انجام و یا پرهیز از اعمال زیادی هستیم در حالیكه دین آنها، آنان را مكلف ننموده است و نیز علم بدون تزكیه و آمیخته با گناه حجاب اكبر است پیامبر اكرم نیز فراموشی علم را یكی از مضرات گناه معرفی می كنند و می فرمایند:
(هر گاه بنده گناهی را مرتكب شود گناه باعث فراموشی علمی می شود كه آنرا آموخته است) 3) یكی دیگر از مضرات گناه كم كردن، حبس كردن و محروم كردن انسان از روزی خداوند است امام صادق می فرمایند همانا به درستی كه انسان گناهی را مرتكب می شود و با آن گناه رزق و روزی از او دفع می گردد.
4) یكی دیگر از زیانهای گناه محروم شدن از نماز شب است رسول اكرم می فرمایند: ( هر گاه بنده ای گناهی را مرتكب شود توسط آن گناه از نماز شب محروم می شود.
5) یكی دیگر از زیانهای گناه سلب نعمتهای الهی است 6) زیان دیگر این است كه انسان از لذت مناجات با خداوند محروم می شود. 7) از دیگر اثرات گناه تخریب خانه هاست. به تعبیر ساده تر علت بعضی از زلزله های زیاد شدن گناه بین مردم است. در روایتی از امام موسی كاظم داریم كه: بر خداوند ست كه در هر خانه ای معصیت او شود آنرا ویران سازد تا آفتاب بر زمین آن بتابد وآنرا پاك سازد.
8) از دیگر آیات گناه این است كه باعث بعضی مریضیها سردردها و; می شود و این آثار در افرادی كه در گرداب گناهان جنسی افتاده اند بیشتر است امام صادق می فرمایند:( هیچ رگی در بدن آدمی نمی جهد و هیچ معصیتی و سردرد و مرضی دامنگیر انسان نمی شود، مگر بواسطه گناهی كه او سرزده است. 9) از دیگر تبعات گناه در قیامت این است كه باعث زندانی شدن خود انسان می گردد.
گناهان علاوه بر آنچه ذكر شد آثار زیانبار دیگری نیز دارند و تنها راه نجات از این همه آثار و زیانبار دنیوی و اخروی گناهان، توبه می باشد. اگر گناه باعث می شود، قلب بمیرد، تنها راه احیایی قلب، توبه است امام سجاد (ع) می فرمایند(الهی; جنایت بزرگم باعث شده است قلبم بمیرد پس با توبه ای از جانب خودت آنرا زنده كن)
آثار ذكر شده فقط مختص دنیا بودند و دراین زمینه آیات بسیاری نیز وجود دارد كه در زیر به چندی از آنها بسنده می كنیم. (پس بر ستمكاران بخاطر فسق ونافرمانی عذاب از آسمان فرستادیم) (بقره 59) خداوند می خواهد آنها را بر پایه ای از گناهانشان مجازات كند( مائده- 49)(آنها را بخاطر گناهانشان نابود ساختیم) (انعام- 6) آنها را به كیفر اعمالشان مجازات كردیم) (اعراف -96) (این خانه های آنهاست كه بخاطر ظلم و ستمشان خالی مانده است) (نحل- 52) (آنها بخاطر گناهانشان غرق شدند) (نوح- 35)
(آنها (قوم ثمود) را به خاطر گناهانشان درهم كوبید و سرزمینشان را صاف و مسطح كرد) (شمس- 14) (و هر گرفتاری كه به شما رسد بخاطر اعمالی است كه انجام داده اید و بسیاری را نیز عفو می كند) (شوری -30) و پیامبر نیز در مودر آثار گناه به حضرت علی چنین می گوید: (ای علی! هر خراشی كه از چوبی بر انسان رسد و هر لغزشی قدمی بر اثر گناهی است كه از او سر زده است.
آثار شوم معنوی گناه:تكرار گناه و مداومت آن موجب تیرگی و واژگونی قلب و مسخ انسان از حالت انسانیت به حالت درنده خوئی و حیوانی صفتی می گردد و نیز باعث گناهان بزرگتر می شود به عنوان مثال: گناهكاری كه برای اولین بار لب به شراب می زند چون مسلمان است آشامیدن چند قطره از شراب برای او بسیار سخت است ولی بار دوم كمی آسان می شود و وقتی زیاد تكرار شد آشامیدن چند لیوان از آن برای او از خوردن آب آسانتر است. بله تداوم گناه، گناه كردن را برای انسان آسان می سازد در قرآن آیات متعددی در این رابطه وجود دارد از جمله در آیه 108 سوره نحل می خوانیم (كافران كسانی هستند كه خدا بر قلب وگوش و چشمانشان مهر نهاده (بهمین دلیل چیزی نمی فهمند) و غافل واقعی آنانند (ویا در آیه 5 سوره صف داریم: (هنگامی كه آنان از حق متصرف شدند خداوند قلوبشان را منحرف ساخت).
در تاریخ بسیار دیده شده كه طاغیان بر اثر تداوم گناه و طغیان كارشان به كفر انكار حق و به مسخره گرفتن آن رسیده است اینها از آثار شوم معنوی گناه است كه دامنگیر گناهنكار می گردد چنانكه بر عكس مداومت بر كارهای نیك و عبادات، موجب صفای دل و نورانیت بیشتر روح و جان می شود به روایتی از امام صادق توجه كنید.
پدرم می فرمود: چیزی بیشتر از گناه قلب را فاسد نمی كند قلب گناه می كند و بر آن اسرار می ورزد، و در نتیجه سرنگون و وارونه می گردد) یعنی بگونه ای مسخ می گردد كه موعظه در آن اثر نمی كند. و همچنین آیات زیر نیز اشاره بر آثار گناه در آخرت دارند. (آنانكه عمل بدی انجام دهند، بر روی آتش افكنده می شوند آیا جزائی جز آنكه عمل می كردید خواهید داشت) (نحل -90) (و هر كسی نا فرمانی خدا و رسولش كند، آتش دوزخ از آن اوست، جاودانه در آن می ماند.) (؟ 23)
(و گناهكار دوست می دارد كه فرزندان خود را در برابر عذاب آن روز فدا كند و نیز همسر و بردارش را و قبیله اش را كه همیشه از او حمایت می كردند، اما هرگز چنین نیست، شعله های سوزان آتش است كه دست و پا و پوست را می كند و می برد. (معجراح- 11 تا 16) (شعله های سوزان آتش همچون شمشیر به صورت آنها نواخته می شود و آنها در دوزخ چهره ای در هم كشیده دارند. (مومنون 104) توبه معنای توبه فال الله الحكیم: (فمن جائد موعظه من بربه فانتهی فله ما سلف وامره الی الله توبه در لغت به معنای رجوع است. ارباب معاجم ذیل این واژه به معنای مذكور توجه خاصی نموده اند هر چند معانی دیگری را هم ذكر كرده اند ولی بازگشت همه آنها به همین معنایی است كه گفته شد.
امام باقر در تفسیر آیه فوق فرمود: خداوند متعال می فرماید: كسی كه موعظه ای از جانب پروردگارش به او برسد و دست بكشد از كارهای گذشته پس به نفع او تمام می شود گذشته هایش و كارهایش با خدا می شود. و فرمود: موعظه یعنی توبه و پشیمانی از گناه توبه است. توب (كه عبارت دیگر توبه است) به معنای ترك گناه به زیباترین صورت است و آن رساترین و بلیغ ترین و وجه از وجوه معذرت خواهی است. زیرا عذر خواهی 3 نوع است. آنكس كه عذر می خواهد و می گوید فلان كار را نكرده ام. یا می گویی: آن كار را كرده ام ولی منظوم از این كار چنین بوده است. و اینكه می گوید آن كار را كرده ام ولی بد كردم و دیگر بار تكرار نخواهم كرد و از آن دست خواهم كشید و این قسم آخر همان توبه است. اصل توبه اوبه بوده است. اوبه به معنای رجوع از مكروه به سوی محبوب پس توبه رجوع بنده است از آنچه محبوبش آنرا مكروه دانسته است.
ولی عده ای بین این دو واژه ( توبه و اوبه) فرق قائل شده اند (كسی كه از خوف عقاب خدا توبه كند صاحب توبه است و اگر توبه به طمع ثواب باشد انابه است و اگر صرفا بخاطر رضای خدا و بدون طمع ثواب و خوف عقاب صورت گیرد اوبه است) علامه طباطبائی توبه را به دو قسم تقسیم كرده است یكی توبه خدا كه عبارتست از برگشتن خدا به سوی عبد به رحمت و دیگر توبه عبد، كه عبارتست از برگشتن بنده به سوی خدا (با استعفار و دست برداشتن از معصیت
البته پشیمانی قبل از مرگ، و قبل از نزول عذاب مورد قبول است. و بدیهی است كه بعد از مرگ توبه فائده ای ندارد و پشیمانی بعد ازآن عذاب هم سودی ندارد مانند پشیمان شدن فرعون و پشیمانی اهل جهنم فیومی توبه را به كناره گیری و تكرار گناه معنی كرده و به نظر می رسد كه این یكی از شرایط توبه باشد نه معنای آن زیرا كه عموم لغت شناسان رجوع وندامت را معنای اصلی توبه ذكر كرده اند.
كلمه توبه به بصورت نام اشخاص نیز بكار می رفته چنانكه نام یكی از تابعین توبه الباهلی العنبری بوده است تل توبه، نام قریه ای در نزدیكی در سرزمین نینوا است. وجه نام گذاری آن بدین صورت بوده كه: آن زمان كه حضرت یونس به مردم نینوا وعده عذاب داد،به سوی آن محل حركت كردند و در آنجا به توبه پرداختند. مصطفوی تنها معنایی را كه برای این واژه مناسب دیده رجوع بسوی خداوند و پشیمانی از گناهان است او معتقد است این معنا به عبد نسبت داده می شود. ولی وقتی این واژه را به خدا نسبت می دهیم با حرف علی می آید و لازمه آن رحمت عطوفت و مغفرت است.
بطور كلی توبه گاهی به بنده وگاهی به خداوند سبحان نسبت داده می شود هنگامی كه به بنده نسبت داده می شود به معنای بازگشت بنده است بسوی پروردگار خویش از نافرمانی و معصیت به طاعت، در حالی كه بنده پشیمان از كردار خویش است واز خدا چشم پوشی و بخشایش می طلبد. اما اگر به خدا نسبت داده شود به معنای بازگشت خدا به بنده خویش است از عقوبت و كیفر، به آمرزش و لطف وتفعل بر او، با قبول توبه اش و چشم پوشی از لغزش وخطایش در قرآن، توبه به هر دو معنا بسیار آمده است از آنجمله است: آنه من عمل منكم سوا بجهاله ثم تاب من بعده و اصلح فانه غفور رحیم (انعام، 54)
ادامه خواندن مقاله گناه و توبه
نوشته مقاله گناه و توبه اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.