Quantcast
Channel: دانلود فایل رایگان
Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

مقاله در مورد دستگاه زيراکس

$
0
0
 nx دارای 32 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : دستگاه زیراکس فهرست:نگاهی به تحول مدیریت ارتباطات با پدایش دستگاه زیراکستولیدات زیراکسسری جدید فتوکپی و پرینترهای سامسونگچگونگی تبادل داده ها در دستگاه زیراکس نگاهی به تحول مدیریت ارتباطات با پدایش دستگاه زیراکستاكنون نظریه‌های مختلفی در زمینه ساماندهی نظام رسانه‌ای در كشورهای مختلف ارائه شده است. هر یك از این نظریه‌ها به رویكردهایی بستگی داشته كه كمیت و كیفیت ساماندهی را مشخص می‌كرده است. به عبارت دیگر ساماندهی به واسطه تحولاتی كه به شناخت انسان‌ها مربوط می‌شود به اشكار مختلفی صورت پذیرفته است. بنابراین می‌توان گفت قبل از این كه بحث ساماندهی نظام رسانه‌ای مطرح شود باید عقبه فكری این موضوع مطالعه و بررسی شود. به عنوان مثال اگر خواشته باشیم بحث ساماندهی رسانه‌ای را در ایران مورد توجه قرار دهیم بررسی و كالبد شكافی این موضوعات ضرورت دارد. این كه باور به یك بیماری مزمن جهان سومی تحت عنوان نظریه تزریقی پیام كه اساساً از غرب نشأت گرفته است، دوم باور به تئوری هنجاری منبر كه یك مسأله فرهنگی خاص ایران است و سوم ساختاری كه مخاطب نه در سپهر پیام كه در زیر چتر رسانه قرار دارد. به علاوه می‌توان گفت اكنون شرایطی در جهان صورت گرفته است كه ساماندهی بدون توجه به آن بی‌فایده است؛ شرایطی كه از رهگذر جامعه اطلاعاتی و جهان شدن، قدرت گزینشی مخاطب را افزایش داده است لذا با رعایت این ملاحظات تعریف عملیاتی ساماندهی ضرورت دارد؛ این كه مقصود از ساماندهی چیست؟ و مرز ساماندهی تا كجاست؟ مقدمه حدود سه دهه قبل در امریكا تمدنی ایجاد شد كه بعدها پایه‌گذار معماری جهان شبكه‌ای شد. در این تمدن برخلاف گذشته كه سلسله مراتب اخبار و اطلاعات به صورت عمودی و از طریق دروازه‌بانان خبری و ویراستاران متعدد به مخاطب می‌رسید فرایند ارتباطی به صورت افقی و با سطح تعاملی بالا انجام پذیرفته است. امروزه به كمك چنین موج تحولی در عرصه ارتباطات، اطلاعات به صورت دیجیتالی ذخیره می‌شود و فوق متن‌ها امكان حجم بزرگی از اطلاعات را فراهم كرده است. بنابراین مخاطب معاصر در بطن بازاری از پیام‌های متنوع و متكثر قرار گرفته و از این رهگذر قدرت گزینشی او بیش از پیش افزایش یافته است. پیدا است كه این پدیده بسیاری از نظریه‌های حوزْه ارتباطات از جمله نظریه گلوله‌های جادویی پیام را از اعتبار انداخته است. هم از این رو است كه بسیاری از كشورهای توسعه‌یافته سیاستگذاری ارتباطی خود را در قالب ساماندهی یا طراحی نظام ارتباطی نوین مورد بازنگری قرار داده‌اند. اكنون با توجه به معماری ثابت، هندسه متغیر و سیالیت و پویایی جامعه شبكه‌ای كه ارتباطات به مثابه سیستم اعصاب آن به شمار می‌آید بازنگری و ساماندهی این حوزه در كشور ما نیز اهمیتی حیاتی دارد. با این رویكرد گفتگویی با دكتر محسنیان راد صورت گرفته است؛ كه در پی می‌آید. حاجت به توضیح نیست كه در خلال یكی، دو دهه اخیر، به كمك فناوری‌های ارتباطی و اطلاعاتی، انقلابی در حوزه رسانه‌ها و ارتباطات پدید آمده است؛ به گونه‌ای كه می‌توان گفت سپهر اجتماعی، سیاسی و فرهنگی كشورها به طور نسبی تحت تأثیر این جریان قرار گرفته‌اند. شاید به همین دلیل است كه برخی از كشورها، تقریباً از یك دهه پیش، كوشیده‌اند تا اصلاحات لازم را در نظام ارتباطی خود انجام دهند. با توجه به این كه ایران به عنوان كشوری در حال گذار، در معرض فرصت‌ها و چالش‌های ناشی از این جریان قرار دارد، به نظر می‌رسد كه امر ساماندهی در حوزه رسانه‌ها نیز در ایران ضروری باشد. نوع نگاه و ارزیابی جنابعالی در این مورد چگونه است؟ وقتی شما تصمیم دارید به نظامی سامان دهید، مقصودتان چه ساماندهی است؟ به تعبیری، چنین برداشت می‌شود كه شما دارای یك برداشت شبه آنومی هستید، كه می‌خواهید به آن سامان دهید و از شبه آنومی خارجش كنید و نظامی با هنجارهای تعریف‌شده به آن نظام ببخشید. خود این تفكر یكی از نظریه‌های مربوط به حوزه رسانه‌ها است؛ منتها این نظریه، از یك دیدگاه، نظریه‌ای است كه اهمیتش را از حیث كاركرد تا حدی از دست داده است. شاید اگر به منشأ چنین نظریه‌ای برگردیم، بهتر بتوانیم اظهار نظر كنیم. باید گفت كه، در دهه 1930 نظریه تزریقی در باب تأثیر رسانه‌ها مطرح شد. تصور بر این بود كه رسانه‌ها دارای كاركردی مشابه كاركردی كه در عمل تزریق زیرپوستی با یك آمپول انجام می‌شود، هستند. به عبارت دیگر، مهم این است كه شما پیام مناسبی را تهیه كنید و این پیام مناسب را داخل آن سرنگ (فرستنده یا روزنامه) جای بدهید و تزریق كنید. پس باید كوشش كنید هر دارویی داخل این سرنگ نرود و سرنگ آن هم به دست هر كسی نیفتد. بنابراین، باید كوشش كنید یك سرنگ به اسم سرنگ بزرگ ملی درست شود تا كل اقوام و ملت را پوشش دهد. این تفكری بود كه در غرب شكل گرفته بود. بزرگ‌ترین خصلت چنین تفكری، منفعل دانستن مخاطب است؛ مخاطبی كه، در واقع، مطیع و در اختیار است و اگر به او تصویر زشت نشان دهیم، یادگیری زشت می‌كند و اگر تصویری خوب نشان دهیم یادگیری خوب می‌كند. این یك جور ساماندهی است. می‌دانیم كه این نظریه در دهه 1950 در اثر یك سلسله تحقیقات تجربی رد شد. تحقیقاتی كه در اواخر دهه 1940 انجام شد نشان داد كه عكس‌العمل‌هایی نیز از جانب مردم، به ویژه هنگام دادن رأی، صورت گرفته است. لازارسفلد در یكی از این تحقیقات مشاهده كرد كه آنچه درون این سرنگ‌ها كشیده و تزریق‌ِشده با عكس‌العمل‌هایی كه نشان داده شده كاملاً مغایر است. او نشان می‌دهد كه آن دارو یا تزریق به هیچ وجه در رفتار مخاطب اثر نگذاشته و، مخاطب به راه خود رفته است. این جا است كه این سؤال پیش می‌آید كه چه اتفاقی می‌افتد كه چنین شرایطی پیش می‌آید. به این ترتیب، ملاحظه می‌كنید كه پشت سر اندیشه‌هایی چون ساماندهی نظام رسانه‌ای باید بحث‌های خردمندانه و عالمانه ارتباطات صورت پذیرد. باید ببینیم مرز ساماندهی‌ای كه موردنظر ماست تا به كجا است. به عبارت دقیق‌تر، اختیار ما در ساماندهی تا كجا است. البته ساماندهی، به واسطه تحولاتی كه به شناخت انسان‌ها مربوط می‌شود، به شكل‌های دیگری هم انجام شده است. مثلاً توجه كنید به ساماندهی كه در فرانسه در دهه 1960 انجام شد. گفته شد كه دولت باید به مطبوعات كمك كند؛ منتهی كمك دولت به مطبوعات باید تابع شمارگان (تیراژ) باشد. هر چه سطح شمارگان بالا رود، كمك باید كم‌تر شود. طبیعی است كه پشت سر این تصمیم تفكری نهفته است. برای این كه سطح شمارگان بالا رود، به هر دری نخواهد زد؛ با هر منبع قدرتی كنار نخواهید آمد؛ و صفحات نشریه خود را از هر نوع آگهی پر نخواهید كرد. این هم یك جور ساماندهی است. پس با این توضیح می‌توان گفت كه قبل از این كه بحث حوزه ساماندهی نظام رسانه‌ای مطرح شود باید تفكر پشت‌سر این سامانده را بررسی كرد. شما فكر می‌كنید بهتر است با چه رویكردی به این موضوع پرداخته شود؟ قبل از آن كه وارد این بحث شویم، مطلب دیگری را توضیح می‌دهم كه بعد مؤثر خواهد بود. الان شرایطی برای این موجود فعال ـ یعنی انسان كه از اولش هم فعال بوده ـ به وجود آمده، كه درجه گزینشگری آن بالا رفته است. نكته مهم آن است كه شما همان موجود غیرمنفعل در مقابل رسانه هستید. گزینشگری شما در حال افزایش است. پس اگر موافق باشید نكته مهمی را یادآوری كنیم و آن این كه مخاطب رسانه‌ها هرگز موجودی منفعل نبوده است بلكه موجودی فعال بوده و تحولات جامعه اطلاعاتی اكنون سبب شده است كه میزان گزینشگری مخاطب افزایش پیدا كند. ما، در حوزه دانش ارتباطات، پدیده خاصی داریم كه ویژه ایران است. درباره این كه چرا ویژه است و چه ارتباطی با بحث قبلی پیدا می‌كند باید گفت كه ما در میان رسانه‌ها دسته‌بندی‌ای داریم به نام رسانه‌های مدرن و رسانه‌های سنتی. به عنوان مثال، منبر یكی از شیوه‌های مؤثر ارتباطات سنتی است. در این مورد، یكی از دانشمندان خوب ارتباطات كه سال‌ها است استاد ارتباطات در كانادا است، كتابی را در خصوص رسانه منبر نوشته است. بر این اساس، یكی از ویژگی‌های منبر این است كه مخاطب در مقابل منبر بیش‌ترین شرایط منفعل بودن را دارد، چون شما در مسجد می‌نشینید و فقط گوش می‌دهید و به كسی هم هیچ برنامه‌ای از قبل داده نشده است. در هیچ یك از مساجد جهان، فهرستی برای برنامه‌های منبر وجود ندارد. منبر، منبر است. روحانی یك ساعت سخنرانی می‌كند بدون این كه من از جزئیات گام به گام فهرست این مطالب مطلع شوم، در حالی كه همه رسانه‌های دیگر فهرست دارند. فكر نكنید كه روزنامه فهرست ندارد. تیترهای درشت روزنامه به منزله فهرست آن هستند. به طور خاص، تیتر و لید فهرست روزنامه را تشكیل می‌دهند. تلویزیون و ماهواره نیز فهرست دارند. وقتی فهرست می‌دهید یعنی لطفاً اگر می‌خواهید انتخاب كنید. اگر چه ارتباطات عمودی و افقی را نه براساس فیزیك بلكه براساس خصلت‌هایش نگاه می‌كنیم، با این حال، باید گفت كه در منبر فیزیك هم عمودی است یعنی روحانی در بالای منبر و شما در پایین در حداقل پس‌فرست (Feed back) قرار دارید، زیرا فرستنده هر گاه تمایل داشت پس‌فرست ایجاد می‌كند. یعنی به محض این كه احساس كند كه موضوع سخنرانی كمی كسالت‌وار شده است، با فرستادن یك صلوات افراد را برای شنیدن آماده می‌كند؛ پس منبر یك قدرت فرا ارتباطی به صاحب منبر می‌دهد. در تاریخ هم داریم كه از بالای منبر حملات سنگینی به استبداد مثلاً به رضاخان، به محمدعلی‌شاه شده است. در منبر، برای مخاطب، پای منبر بودن مهم است. بنابراین، اگر مخاطبی هم خیلی پیچیدگی بحث را نفهمید، مهم نیست؛ مهم این است كه از ثواب پای منبر بودن برخوردار می‌شود. بنابراین، مخاطب در كمترین حالت گزینشگر بودن و در بیش‌ترین حالت منفعل بودن قرار دارد. حالا فكر كنید كه چنین شرایطی هزار سال دوام بیاورد و قواعدش كاملاً نهادینه شود. حالا رسانه‌های مدرن زیر چتر كنترلی كسانی می‌روند كه یك چنین تجربه تاریخی هزار ساله‌ای را پشت‌سر و چنین قواعد نهادینه‌شده‌ای را هم در ذهنشان دارند. بنده، 10یا 12 سال پیش، یعنی در دهه 1360، اولین بار در یك سخنرانی در دانشگاه پلی‌تكنیك گفتم كه ما بزرگ‌ترین اشتباهی كه كردیم این بود كه رادیو را جای منبر و تلویزیون را جای رادیو گذاشتیم و پیامدش ماجرای ویدئویی بود كه آن موقع دچارش شدیم. حالا این نگاه یعنی، در واقع خصلت منبر بودن برای رسانه‌ها را شما اضافه كنید به آن تجربه تاریخی كل جهان. من این وضعیت را در مراكش، تونش، برونئی دیدم و دنبال كردم. در تحقیقاتی كه خودم انجام داده‌ام به این نتیجه رسیده‌ام، كه كشورهایی كه دیرتر به رسانه‌های مدرن دست یافته‌اند دیرتر از حوزه نظریه تزریقی خارج شده‌اند. خود ما نزدیك به سه قرن تأخیر دستیابی به كهكشان گوتنبرگ را داشتیم. اما چون نفت داشتیم و پولدار بودیم به رادیو و تلویزیون زودتر دسترسی پیدا كردیم. باز هم اختلاف‌مان 20 سال بود. حالا تركیب این دو سبب شده است كه در باب ساماندهی رسانه‌ها نزدیك ربع قرن سرگردان باشیم. ما در این سال‌ها است كه دلسوزانه با هم جدل می‌كنیم. یعنی اگر آن‌هایی را كه غرض داشتند كنار بگذاریم، بقیه كسانی كه در این باب بحث كردند و نظر داده‌اند، همه در اثر دلسوزی بوده است؛ منتها نوع این نظریات بستگی به این داشته است كه هر كس چقدر به آن نظریه باور داشته، چقدر به از پاره فرهنگ منبر برخوردار و متأثر بوده، و چقدر به این هنجارهای پاره فرهنگ منبر اعتقاد داشته است. اكنون اگر به این سال‌ها نگاه كنیم، تقریباً آثار آسیب‌های وارده را خواهیم دید. الان شرایط جدید در جهان شكل می‌گیرد كه فراتر از تمام این بحث‌ها است و آن همین مقوله جامعه اطلاعاتی و جهان شدن است. ظهور این پدیده بسیاری از كشورهای پیشر فته را هم دچار سردرگمی كرده است، اما دیده می‌شود كه آن‌ها مشغول بررسی، مطالعه و برنامه‌ریزی هستند. در چنین شرایطی، نخستین نكته‌ای كه در آن خلأ به چشم می‌خورد، تعریف عملیاتی ساماندهی است؛ به این معنی كه مقصود از ساماندهی چیست. البته برخلاف شما كه اصطلاح ساماندهی را به كار می‌بریم، من اصطلاح دیگری را به نام طراحی نظام ارتباط جمعی در ایران، به كار می‌برم. پس فعلاً ساماندهی را كنار می‌گذاریم و اصطلاح دیگری را وارد بحث می‌كنیم تحت عنوان «طراحی نظام جمعی در ایران». البته، 3 دهه است كه در برخی از كشورها، مثل كانادا و انگلستان، هر 5 سال یك بار، متناسب با تحولات حوزه رسانه‌ها، قوانین لازم وضع شود. كارشناسان و متخصصان ما نیز باید پژوهشی درخصوص نظام ارتباط جمعی در ایران انجام دهند تا نمایندگان مجلس بتوانند، با تكیه بر چنین كاری، قوانین لازم را وضع كنند. من فكر می‌كنم در زمینه تحقیقات ارتباطی در ایران، در مقایسه با كشورهای دیگر، چندان عقب نیستیم و در این مورد می‌توان پژوهش‌های خوبی انجام داد. با این وجود، چرا كاری انجام نمی‌شود؟ اشكال كار این است كه، در نظام ارتباط جمعی ما، بین رادیو و تلویزیون و مطبوعات تفاوت وجود دارد. نظام ارتباط جمعی می‌گوید كه من موجودی هستم كه در سپهری از پیام‌ها قرار گرفته‌ام كه ـ در آن ـ همه گونه وسایل ـ اعم از رادیو و تلویزیون و مطبوعات ـ وجود دارند. این اشكالی است كه ما در نظام ارتباط جمعی در آن گرفتاریم. بنابراین، مشكلاتی كه ما در حوزه ساماندهی با آن مواجهیم، در نگاه نخست، نظریه تزریقی است. دوم مسأله‌ای فرهنگی خاص تحت عنوان باور به نظریه هنجاری منبر است، و سوم این است كه ساختاری در ایران طراحی كرده‌ایم كه، مطابق آن، مخاطب را نه در زیر چتر پیام بلكه در زیر چتر رسانه قرار داده‌ایم؛ در حالی كه عكس این موضوع صادق است یعنی شما ممكن است تلویزیون را در لحظه پخش یك سریال خیلی پرجذبه خاموش كنید و، به یك شایعه در تلفنی كه در همان موقع به شما می‌شود، گوش كنید. قدرت آن تلفن بسیار بیش‌تر از فرستنده چندین كیلوواتی تمام‌رنگی و دیجیتال است. افزون بر آنچه گفتیم، تحول بسیار مهمی در پیش است و آن افزایش قدرت گزینشگری است. افزایش گزینشگری مخاطب پدیده جالبی است. وقتی كه زیراكس اختراع شد، كسی فكر نمی‌كرد این دستگاه اهمیتی پیدا كند، چون قبل از آن دستگاه فتوكپی وجود داشت. دستگاه كنترل از راه دور هم همین‌طور بود. شما پای تلویزیون می‌نشینید و اگر كوچك‌ترین مطلب با حركت نامناسبی در صحبت گوینده ببینید با دستگاه كنترل كانال را عوض می‌كنید. این دستگاه كنترل از راه دور نمادی از قدرت گزینشگری مخاطب معاصر است. پای منبر نمی‌توان كانال عوض كرد. پای منبر نمی‌توان بلند شد و رفت. شما می‌روید مسجد، كه جایی برای عبور در آن نیست، انبوهی نشسته‌اند و گوش می‌كنند. قرار نیست مجلس را ترك كنید، یا كانال عوض كنید. ببینید گزینشگری چقدر تفاوت دارد. هم‌اكنون حرف‌هایی بر سر زبان‌ها است كه، در هفت نقطه تهران، امواج پارازیتی برای كانال‌های ماهواره‌ای فرستاده می‌شود، یا مقرراتی قرار است كه برای اینترنت وضع شود. به نظر من، همه این‌ها تلاش‌هایی هستند دال بر این كه، در واقع، نمی‌خواهند بپذیرند كه قدرت گزینشگری مخاطب افزایش یافته است؛ این نپذیرفتن سبب می‌شود كه بحث‌مان بر سر نقش ایوان باشد و به اصل قضیه فكر نكنیم. امروزه اندیشه‌هایی به این سمت گرایش پیدا می‌كنند كه نباید فكر كرد رسانه‌ها با مخاطب ـ مثل رابطه تلویزیون و خشونت ـ چه می‌كنند؛ بلكه باید این سؤال جدید را مطرح كنیم، كه مخاطب با رسانه باید چه بكند. كسی كه این اندیشه را وارد حوزه اندیشمندان ارتباطات كرد باور دارد كه مخاطب منفعل نیست و گزینشگری‌اش در حال افزایش است. پس او با این نگرش در پی یافتن راه‌حل است؛ بنابراین، باید گفت كه تا زمانی كه آن چه گفته شد مورد چالش قرار نگیرد و نكات مبهم آن روشن نشود نمی‌توان به ساماندهی نظام رسانه‌ای تحقق بخشید. ببینید من، حدود 5 یا 6 سال پیش، اولین بار نظریه بازار پیام (Message Market) را مطرح كردم. ما نظریه‌ای داشتیم به نام مید یا ماركت(Media Market) ، این میدیا ماركت نظریه نظریه‌پردازان ارتباطات در بلوك شرق است. كتاب‌های قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در حوزه رسانه‌ها این موضوع را مطرح كرده‌اند. مكتب فرانكفورتی‌ها هم در این مورد بحث‌هایی كرده‌اند. آن‌ها، در واقع، از تجارت رسانه‌ای صحبت می‌كردند؛ از این كه سرمایه‌داری دارد در رسانه‌ها كار می‌كند. حرف من این نبوده است؛ بلكه از این نظریه بازار پیام بازارهای سنتی شرق ایده گرفتم و گفتم كه در بازارهای سنتی شرق، در بازار كفاش‌ها صدها دكان كفاشی وجود دارند كه بعضی‌ها سرمایه‌شان صدها برابر دكان همسایه است. بعضی‌ها دو نبش هستند، بعضی از آن‌ها سه نبش هستند؛ بعضی‌ها زیرپله و یك غرفه كوچك دارند؛ و بعضی‌ها وسط بازار كفش می‌فروشند. مشتری وسط بازار راه می‌رود و تصمیم می‌گیرد. بعضی مواقع، او ممكن است به تمام مغازه‌های بزرگ پشت كند و از یك دستفروش خرید كند. در بازار پیام و بازارهای سنتی، توان تبلیغات شما بسیار محدود است، و رقابت قیمت دارید. در بازار سنتی، گزینش‌گر مطلق كسی است كه در وسط بازار حركت می‌كند. شاخك‌های این دكان‌ها دائم برای این تنظیم می‌شوند كه مخاطب چه چیزی می‌خواهد، و نیازهای او كدامند. او كفشی را كه می‌دوزد، براساس نیاز مخاطب است. ببینید چقدر گزینشگری در بازار سنتی شرق وجود دارد. من هنگامی كه این نظریه را مطرح كردم گفتم كه جهان در حال رفتن به طرف بازار پیام است. پس باید از الان فكر كنیم و آن نظام بازار قبلی را كنار بگذاریم، و نظام بازار پیام را طراحی كنیم. در نظام بازار پیام، یك چیز خیلی زیبا است و آن این است كه هیچ كس از این كه می‌تواند كاسبی كند ناامید نمی‌شود. در بازار پیام، همه امكان معامله و تجارت دارند. بنابراین، می‌بینید كه هر یك از ما، با یك دوربین هندی‌كم ساده، به زودی می‌توانیم به عنوان یك فرستند، پیام‌های تلویزیونی به جهان بفرستیم. ولی در این جا این مسأله مطرح می‌شود كه با توجه به وزن قدرت دولت‌ها، این دولت‌ها و كشورهای قدرتمند هستند كه می‌توانند اطلاعات بدهند نه افراد معمولی. به نظر شما این موضوع در بازار پیامی كه شما مطرح فرمودید چگونه قابل تحلیل است؟ سؤال خوبی است خود قدرت هم، در واقع، جابه‌جا و تعریف می‌شود. در واقع، قدرت در این جا سطح‌بندی دارد، و از آن ناشی می‌شود كه بتوانید متناسب با نیاز مخاطب حركت كنید. نیاز مخاطب قدرت را تعیین می‌كند. ما ماكروسافت، متناسب با نیاز مخاطب بی‌حوصله، طراحی كرد. اتفاقاً یكی از نمادهای زیبایی این تحولات سال 1357 اتفاق افتاد. مردم به تلویزیون رنگی پشت كردند و از روی دیوار نوشته‌ها و نوارها پیام گرفتند. این اتفاق‌ها دارند می‌افتند. همه این دیوارها دارند فرو می‌ریزند. كشورهایی كه سرشان به بحث‌هایی گرم می‌شوند كه ما در ایران دچارش هستیم، در آینده به مصیبت‌های سنگینی گرفتار خواهند شد؛ برای این كه داریم ذائقه ارتباط جمعی جامعه‌مان را تغییر می‌دهیم بدون این كه توان تولید مواد غذایی آن را داشته باشیم. من كتابی نوشته‌ام كه سال آینده منتشر می‌شود، تحت عنوان ایران در چهار كهكشان؛ تاریخ ارتباطات در ایران. در این مورد، سندی پیدا كردم. در این سند، رئیس پلیس زمان ناصرالدین شاه، كه گزارش‌های شبانه‌ای از وقایع آن روز تهران می‌نوشت، گزارش داده است كه دیشب در دارالفنون كنسرتی بوده است و چند تا از نوازندگان اروپایی اجرای برنامه می‌كردند. در این مراسم، سفیر عثمانی و آقای X و خانم Y و معلمان مدرسه دارالفنون حضور داشتند. در نیمه برنامه، وقتی كه تنفسی اعلام شد، ایرانی‌ها رفتند؛ چون ما در دوره‌ای بودیم كه گوشمان اصلاً آمادگی شنود موسیقی اروپایی را نداشت. زمانی كه دانشجوی لیسانس ارتباطات بودیم اولین فیلم‌های ژاپنی تهران دوبله می‌شد. بعد در روزنامه‌ها می‌نوشتند كه از این فیلم‌ها استقبال نمی‌شود برای این كه هنرپیشه‌ها همه به هم شباهت دارند و این شباهت باعث می‌شود تا بیننده اشتباه كند. اما، در دوره‌های بعد، یك سریال ژاپنی پربیننده‌ترین سریال تلویزیونی ایران شد. واقعاً چه كار كردیم كه چنین اتفاقی افتاد. قطعاً نسل آینده، در این مورد، قضاوت خواهند كرد. به هر حال، تا موارد برشمرده شده به انجام نرسند، هرگونه برنامه‌ریزی و ساماندهی بی‌ثمر است. تولیدات زیراکسشركت زیراكس با بازسازی یك سوم از تجهیزات اداری خود روز چهارشنبه مجموعه جدیدی از محصولات چاپ و تولید خود را عرضه كرد. این محصول بزرگترین محصول اداری این شركت است كه ساخت آن دو سال طول كشیده است. به گزارش بخش خبر سایت http://www.IRITN.com ،به نقل از Pcworld ، شركت زیراكس قرار داد جدیدی نیز با Newark كه هم اكنون از سخت افزار و نرم افزار زیراكس به عنوان پایه و اساس استراتژی جدید و مدیریت اسناد استفاده می كند منعقد كرده است. ادامه خواندن مقاله در مورد دستگاه زيراکس

نوشته مقاله در مورد دستگاه زيراکس اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>