nx دارای 44 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
nx
محل nx واقع در ابهر- ابتدای خیابان 17 شهریور می باشد. كل گزارش كار من در این اداره شامل فعالیتهایی بود كه در دفترچه گزارش كار روزانه توضیح دادم.كه بطور خلاصه عبارتند از :
1- ثبت اظهارنامه ها2- ثبت ابلاغها3- شماره زدن به آنها4- گزارش گیری 5- اصلاح اظهار نامه ها
6- ثبت پرونده های نقل و انتقال7- و;
گزارش جامع از فعالیتها و قوانین حاكم در این اداره بدین صورت است:
اقتصاد ومسئله اعتماد
عامل رشد ثروت ملل چیست؟ برخی، رگه های غنی منابع معدنی مانند نفت یا زغال سنگ را منشأ ثروت می دانند. شرایط جغرافیایی نیز در این موضوع نقش اساسی دارد. در صورتی که سایر عوامل را یکسان در نظر بگیریم ، کشورهایی که از نظر جغرافیایی در آب وهوای معتدل قرار گرفته اند اغلب ثروتمند تر از کشورهای نزدیک خط استوا هستند. پس از پان نهاده ها، یعنی حاکمیت قانون و(احتمالا”) دموکراسی است که در این زمینه حائز اهمیت است. به اعتقاد بیشتر اقتصاددانان پس از آدام اسمیت ، دست نامرئی بازار عامل مهم دیگری است که اعمال خودخواهانه بشر را در جهت خدمت به منافع عمومی هدایت می کند.
از نظر نظریه پردازان سرمایه اجتماعی چیزی است که مردم می توانند آن را برای خود ایجاد کنند . همان طور که ثروت مالی را از طریق پس انداز یا سرمایه گذاری به دست می آورند یا «سرمایه انسانی» را از طریق کسب مهارت ها آموزش تحصیل می کنند. به عنوان مثال ، یک پزشک می تواند در اموری بیش از آموزش پزشکی صرف سرمایه گذاری کند؛ او با عضویت در باشگاهی محلی می تواند بهتر با بیماران خود آشنا شود و احتمالا” درآمد آتی خود را افزایش دهد.
گلزر، لاییسون و ساسردوت دریافته اند که سرمایه گذاری در سرمایه اجتماعی (آن طور که خود آن را تعریف می کنند)،مشخصاتی مشابه با سرمایه گذاری در سرمایه انسانی یا مالی دارد. به عنوان مثال، مردم در جوانی به جوامع حرفه ای می پیوندند و در زمان پیری با اتکا به روابط کاری که در ابتدا ایجاد کرده اند، درست مانند یک پس انداز از ثمرات آن بهره می برند.هر چه احتمال ماندگاری مردم در یک مکان بیشتر باشد، سرمایه گذاری آنها در سرمایه اجتماعی نیز افزایش خواهد یافت ؛ پدیده «بولینگ زدن به تنهایی» را می توان تا حدودی به افزایش تحرک نسبت داد. مردم زمانی که امکان بهره برداری بیشتری داشته باشند، در سرمایه اجتماعی بیشتر سرمایه گذاری خواهند کرد. زمانی که برای ایشان نفعی در بر نداشته باشد، همسایگان خود را نادیده خواهند گرفت. انسان اقتصادی زندگی می کند.
البته طبق تعریف، تصمیم های سرمایه گذاری در سرمایه اجتماعی نه تنها برافراد بلکه بر سایرین نیز تأثیر گذارند. اینکه سرمایه اجتماعی را بر حسب اجتماع یا اعتماد تعریف کرده و چنین آثار سرریزی را همواره مثبت در نظر بگیریم، موضعی اغوا کننده خواهد بود. اما این موصوع نمی تواند این طور باشد. به عنوان مثال، اگر مردم در جهت منافع گروهی عمل کنند که به آن تعلق دارند ، سایرین ممکن است زیان ببیند؛ در مثال، یک انجمن یا گروه حرفه ای ممکن است موانع وحق ورود را در سطحی بالا نگاه دارد، یا آنکه برخی گروه ها ممکن است به طور کلی بیگانگان را محروم کنند .
در آخرین مقاله از این مجموعه مقالات، استیون دورلاف از دانشگاه ویسکانسین اظهار می دارد که تحقیقات وپژوهش های مربوط به سرمایه اجتماعی قدری بیش از حد غیر واقع بینانه شده اند. برای ارائه تعریف دقیقی از سرمایه اجتماعی کافی نیست ، شاید در مفهوم سرمایه اجتماعی بیش از حد مبالغه شده است که بتوان به کمک آن دلیل ثروتمند شدن ملل را توضیح داد. به تدریج با ورود هر چه بیشتر اقتصاددانان به این صحنه مستعد، انتظار می رود نااطمینانی در مورد این مفهوم بیشتر شده و بحث و جدل در مورد آن نیز بیشتر شود.
مالیات برارزش افزوده :بیم ها وامیدها
1-ضرورت اجرای مالیات بر ارزش افزوده از آن جا که مالیات ها یکی از مهم ترین ابزارهای سیاستهای مالی به شمار می آیند، بنابراین دولت ها به منظور تأمین هزینه های خود ملزم به یافتن شیوه های مناسب و جدید در وسعت بخشیدن به منابع مالیاتی خود هستند . گسترش این منابع جدید باید با اهداف کاهش هزینه وصول ، امکان تحقق وسعت پایه مالیاتی ، کاهش فرار مالیاتی ،از بین بردن شکاف میان درآمد مالیاتی بالقوه وبالفعل و; توأم باشد . تحقق اهداف مذکور در مالیات های مستقیم به دلیل گستردگی ، بوروکراسی اداری، هزینه بالای وصول، پیچیدگی امور تشخیص و
وصول و; میسر نیست و تعمق در مالیات های غیر مستقیم عاملی در جهت دسترسی به اهداف ذکر شده است . به همین منظور دولتها در جهت تحول نظام مالیاتی وبهبود انواع مالیات های غیر مستقیم تلاشهای فراوانی در جهت ایجاد یک نظام پیشرفته مالیاتی به عمل آورده اند. یکی از آثار مثبت این تحول وضع مالیات بر ارزش افزوده است که به تعبیری می توان آن را نوع تغییر شکل یافته مالیات بر فروش دانست. بنا به تعریف مالیات بر ارزش افزوده نوعی مالیات چند مرحله ای است که به کالا ها وخدمات تعلق می گیرد ومنظور از آن اخذ
مالیات از اضافه ارزش کالا های تولید شده ویا خدمات ارائه شده در مراحل مختلف تولید و توزیع است. این مالیات مشابه مالیات بر فروش عمومی است که در نهایت توسط مصرف کننده نهایی پرداخت می شود با این تفاوت که در مراحل مختلف تولید وتوزیع ونه فقط در مرحله خرده فروشی، وصول شده ومزایایی در مقایسه با آن دارد (به عبارتی برخی مشکلات مالیات بر فروش را از بین می برد ).
برقراری و اجرای صحیح این نوع مالیات و بهره برداری مطلوب از آن نیازمند شناخت دقیق و رعایت ضوابط والزاماتی در این مورد است . بدهی است موفقیت در استفاده از مالیات بر ارزش افزوده در نظام مالیاتی منوط بر بکارگیری روش های صحیح اجرایی بوده که این امر مهم نیز در ارتباط مستقیم با شرایط اقتصادی،اجتماعی،سیاسی و فرهنگی هر کشور است.مالیات بر ارزش افزوده به دلیل گستردگی پایه وسهولت در وصول ، افزایش درآمد مالیات دولت را به همراه خواهد داشت.بعلاوه چون طی سال مالی قابل محاسبه و وصول است،به ضرورت ثبات نسبی در درآمد مالیاتی را ممکن می سازد.علاوه بر اینکه این مالیات به سبب ویژگی خاص خود موجب شناسایی کامل هویت اشخاص شاغل در بخش های مختلف اقتصادی و آگاهی از میزان دقیق حجم معاملات به دلیل الزام در صدور فاکتور ،صورت حساب و مدارک مربوط به نقل و انتقالات وجوه بابت فروش کالا و ارائه خدمت می شود،در نتیجه سوء استفاده های مالی و فساد را کاهش داده و نظام تشخیص و وصول مالیات بر درآمد را بهبود می بخشد.
علاوه بر آن مالیات بر ارزش افزوده آثاری را نیز به دنبال خواهد داشت که انعکاس آن می تواند به صورت مثبت ومنفی در جامعه ظاهر شود.از جمله آثار مثبت اجرای آن کنترل در جهت بخشیدن حرکت سرمایه کارایی بالا ،انتظام نظام بازرگانی ،تعادل در تراز پرداختها ،ایجاد تحول ونوآوری در نظام مالیاتی ،تغییر الگوی مصرف و وحدت ویکپارچگی در نظام مالیاتی به منظور ورود به پیمانهای اقتصادی بین المللی را می توان برشمرد. تشدید روند تورمی و نقص عدالت اجتماعی به عنوان آثار منفی این مالیات قابل ذکر هستند البته می توان با گسترش دامنه مالیات به کالاهای لوکس ومحدود کردن آن به کالاهای ضروری از طریق معافیت کالایی یا تفاوت نرخ ها آثار منفی آن را کنترل کرد.در نهایت اجرای این نوع مالیات می تواند گام مثبتی در جهت ایجاد منابع درآمدی بیشتر برای دولت وتغییر وتحول در نظام مالیاتی باشد.
2-ویژگی های مالیات بر ارزش افزوده با توجه به ویژگی های عمومی میالیات بر ارزش افزوده و نیاز شدید دولت برای اصلاح نظام مالیاتی موجود به منظور افزایش درآمدهای مالیاتی،توجه به امکان اجرای این مالیات از اهمیت خاصی برخوردار است.
مالیات بر ارزش افزوده بر خلاف تصور رایج از ارزش افزوده به دست نمی آید بلکه این مالیات نوعی مالیات بر قیمت فروش است که بار مالیاتی آن بر دوش مصرف کننده نهایی است.این مالیات در سه دهه اخیر به عنوان یک روش جدید مورد عنایت و استفاده بسیاری از کشورهای جهان قرار گرفته است به طوری که بیش از صدوبیست کشور آن را در نظام مالیاتی خود بکار گرفته اند بررسی ویژگی ها و تجارب برخی کشورها در زمینه مالیات بر ارزش افزوده نشان می دهد که اجرای موفقیت آمیز آن به عنوان بخشی از برنامه اصلاح نظام مالیاتی پایه و
اساس تأمین رشد مداوم اقتصادی کشور است،به شرط آنکه ملزومات وبسترهای لازم که به دلیل جدید وخاص بودن آن شیوه مالیاتی ضروری هستند،فراهم شوند.دراین نوشتار مزایا ومعایب این مالیات به صورت جداگانه مورد تحلیل قرار می گیرند.امید است سیاستگزاران در زمان تصویب قانون آن دقت لازم را معطوف کرده تا معایب آن به حداقل برسد.الف) مزایای مالیات بر ارزش افزوده
1-ایجاد منبع درآمدی با ثبات و انعطاف پذیر برای دولت2-پایه مالیاتی گسترده3-جلوگیری از فرار مالیاتی
4-خنثی بودن 5-تسهیل ورود به پیمان های منطقه ای وجهانی ب) معایب مالیات بر ارزش افزوده
این مالیات همانند سایر مالیات ها دارای برخی معایب است که بدلیل آنها مورد انتقاد قرار می گیرد. البته همیشه انتقاد از مالیات وجود داشته و این امر طبیعی است ولی هدف پرهیز از بخشی نگری بوده و اجرای این مالیات در چارچوب یک برنامه کلان اقتصادی باشد تا مزایای آن به کل اقتصاد تسری یافته و اهداف مورد نظر محقق شوند.
1-آثار تورمی2-آثار تنازلی 3-هزینه های اجرایی 3 ساختار نرخ های مالیات بر ارزش افزوده 4-معافیت کالاها و خدمات از مالیات بر ارزش افزوده 5-خلاصه ونتیجه گیری
مالیات بر ارزش افزوده به دلیل اینکه جایگزین مالیات غیر کارای فعلی می شود. افزایش کارایی نظام مالیاتی را در پی خواهد داشت. با به کارگیری این مالیات بر ارزش افزوده نوع مصرفی (لایحه پیشنهادهای دولت) خیچ گونه مالیاتی بر کالاهای سرمایه ای تعلق نخواهد گرفت به عبارتی کالاهای سرمایه ای در جریان تولید از این مالیات معاف بوده و این عامل سبب افزایش انگیزه سرمایه گذاری می شود. در نتیجه سرمایه گذاری تولید رونق یافته و اثرات مثبت آن در اقتصاد از جمله کاهش قیمت ها، افزایش درآمد سرانه و; مشهود خواهد بود. اصولا” هر سیاستی که منجر به رشد اقتصادی کشور شود نه تنها درآمد مردم را کاهش نمی دهدبلکه برعکس درآمد سرانه را بالا خواهد برد.
در لایحه پیشنهادی دولت نهایت دقت وتلاش صورت گرفته تا اثرات منفی این مالیات بویژه در افراد فقیر به حداقل برسد ودر این زمینه کالاهای ضروری خانوار و برخی خدمات از این مالیات معاف شده اند. اگرچه معافیت کاهش کارایی را به دنبال دارد ولی دولت آگاهانه منافع اقشار فقیر را در اولویت قرار داده است. همچنین نکته قابل توجه دیگر در نظر گرفتن نرخ پایین(هفت درصد) برای مالیات است که در کمتر کشوری در دنیا در زمان شروع چنین نرخی اعمال شده است و دلیل اصلی آن کاهش اثرات آن بر اقشار مختلف جامعه و جلوگیری از اثرات تورمی آن است.
اگرچه تأثیر تنازلی این مالیات انکارناپذیر است و اجرای نادرست آن آثار تورمی و رکودی را به دنبال خواهد داشت ولی قضاوت قبل از اجرای آن چندان منطقی نیست. به طور کلی این مالیات در مقایسه با سایر مالیات ها اختلال کمتری در اقتصاد ایجاد می کند.ارتباط مالیات بر مصرف و فروش با مالیات بر ارزش افزوده
در فرهنگ متون مالیاتی ، مالیاتی را كه دولت از مصرف كنندگان كالاها و خدمات از طریق تولید كنندگان آن ها دریافت می كند مالیات غیر مستقیم می نامند . مالیات بر مصرف ، مالیات بر واردات و مالیات بر ارزش افزوده نمونه هایی از مالیات های غیر مستقیم به شمار می روند . تشخیص مالیات مستقیم از مالیات غیر مستقیم از مباحث متداول مالیه عمومی بوده است و در اصل تفاوت گذاشتن میان این دو با دقت لازم همراه نبوده است . اهمیت نسبی مالیات های مستقیم بر غیر مستقیم ، به شرط آنكه عادلانه محاسبه و درافت شوند می تواند به عنوان معیاری برای تعدیل ثروت و درآمد در نظر گرفته شود .
در فرهنگ متون مالیاتی ، مالیات غیر مستقیم بر فروش كالایی خاص را مالیات بر مصرف گویند . مالیات بر مصرف بطور معمول از تولید كنندگان كالاهای مصرفی اخذ می شود . ولی بار مالیاتی از طریق افزودن مقدار مالیات بر قیمت كالاها به مصرف كنندگان انتقال می یابد ، میزان این انتقال بستگی به كشش تقاضا برای كالاهای موضوع مالیات دارد . هر چه كشش بیشتر باشد انتقال بار مالیاتی كمتر خواهد بود و بر عكس كشش كمتر كالا متضمن انتقالبیشتر این مالیات به مصرف كننده است . به طور معمول كالاهای مشمول این نوع مالیات ، مصرف گسترده ای دارد وبه این دلیل كه از ضروریات زندگی بشمار نمی رود بی كشش اند . مالیات بر مصرف ممكن است به صورت مبلغی معین از هر واحد كالا یا به نسبت درصد معینی از قیمت اخذ شود . مالیات بر مصرف دخانیات ، مشروبات الكلی ، بنزین وكالاهای غیر ضروری از جمله متداول ترین انواع مالیات بر مصرف در سطح جهانی است و اغلب در ایران نیز اخذ می شود .
مالیات بر معاملات بازار كه به هنگام فروش یك كالا از تولید كننده یا فروشنده از مصرف كننده دریافت می كند مالیات بر فروش می نامند . مالیات بر فروش انواع گوناگونی دارد ولی به طور كلی آنها را می توان به دو گروه تقسیم كرد نسبت مالیاتی كه از فروش طیف گسترده ای از كالاها اخذ می شود ( مانند مالیات لبر ارزش ) و دیگر مالیاتی كه بر فروش تعدادی از كالاها وضع می شود . همانطور كه از دو تعریف مالیات بر مصرف و فروش مشخص می شود در هر دو مورد پرداخت كننده مالیات ، مصرف كننده یا استفاده كننده ازكالا یا خدمت
مشمول مالیات است . اما تفاوت آن دو را می توان این گونه مطرح كرد . مالیات برمصرف ، مالیات روی قیمت كالای مورد مصرف عمومی كشیده می شود و از تولید كننده كالاهاو خدمات وصول می شود . در حقیقت مالیات بر مصرف جزیی از قیمت كالا راتشكیل می دهد به نحوی كه تشخیص مبلغ از بهای واقعی كالا برای مصرف كننده دشوار است . در صورتی كه در مالیات بر فروش فروشندگان كالاموظفند مبلغ مالیات را جدا از قیمت كالا محاسبه و وصول كنند. بطوریكه مصرف كننده ( خریدار ) از مبلغ واقعی اطلاع حاصل كند . دوم ، گرچه پرداخت
كننده دست اول از مالیات های مذكور تولید كننده یا فروشنده هستند . به هر حال از لحاظ انتقال به مصرف كننده با یكدیگر اختلاف دارند .در مالیات بر فروش ، فروشنده مبلغ مالیات را بطور دقیق در صورت حساب ذكر كرده و انتقال به مصرف كننده قطعی است در حالیكه در مالیات بر مصرف انتقال مالیات بستگی به حساسیت تقاضا برای كالاها و خدمات مشمول مالیات دارد . انواع مالیات بر مصرف و فروش
بطور كلی مالیات بر مصرف و فروش به دو طریق تك مرحله ای و چند مرحله ای می تواند وضع شود . مالیات های تك مرحله ای را می توان در سطوح خرده فروشی ، عمده فروشی و وارد كنندگان و صاحبان صنایع وضع كرد و مالیات های چند مرحلهای شامل مالیات بر ارزش افزوده و مالیات بر داد و ستد می شود .
لازم به ذكر است كه كالاهای مصرفی به صورت عمومی یا موردی با هر دو روش تك مرحله ای و چند مرحله ای مشمول مالیات می شود . مالیات عمومی بر فروش یا مصرف یكی از ساده ترین و قدیمی ترین انواع مالیات بر فروش است . این مالیات معمولاً با نرخی یكسان برای فروش های انجام شده در تمام مراحل تولید اخذ می شود . بنابراین مهم ترین مزیت این نوع مالیات سهل الوصول بودن آن است . به بیان دیگر مالیات مزبور به طور جداگانه در مراحل متوالی تولید و توزیع اخذ می شود و بدلیل این كه تعداد مراحل تولید و توزیع كالاها یكسان نیست میزان مالیات دریافتی ارتباطی به سیاست مالیاتی خاصی ندارد و بستگی به فن آوری و روش تولید و توزیع كالاها دارد . در نتیجه محصولات بنگاه هایی كه حالت یكپارچگی عمومی دارند و مراحل مختلف تولید و توزیع كالاها در یك بنگاه خاص انجام می گیرد مشمول مالیات كمتری نسبت به سایر محصولات می شوند .
در كنار مالیات های عمومی بر فروش یا مصرف ، مالیات های انتخابی ( موردی ) بر مصرف برخی از كالاها نیز برقرار می شوند . چنان كه از عنوان این نوع مالیات بر می آید مالیات انتخابی بر مصرف فقط در بازار برخی از كالاها و به احتمال با نرخ های متفاوت برقرار می شود .
به طور كلی خلاصه ویژگی های هر یك از ارقام كالیات های تك مرحله ای و چند مرحله ای اشاره می شود . مالیات بر مصرف را می توان به صورت تك مرحله ای و یا در مراحل متعدد وضع كرد . اگر مالیات بر مصرف در چند مرحله به شكل ارزش افزوده ( نه به معنای مالیات بر كل داد و ستد ) اجرا شود چنین مالیاتی را مالیات بر ارزش گویند .
الف) مالیات بر عمده فروشی و خرده فروشی مالیات بر عمده فروشی بر فروش های انجام گرفته به خرده فروشان وضع می شود . این مالیات اگر چه برای كشورهای در حال توسعه توصیه شده است اما در عمل اغلب در كشورهای پیشرفته از قبیل پرتغال ، انگلیس ، استرالیا و ; نیز مورد استفاده قرار گرفته است . مزیتی كه برای این مالیات ذكر كرده اند این است كه در مرحله پیشتری نسبت به مالیات صنعت و تجارت اخذ می شود و فقط عمده فروشان نهایی را شامل می شود .
مالیات بر خرده فروشی بر آخرین مرحله نظام توزیع یعنی بر مصرف كنندگان وضع می شود و در نتیجه تمام ارزش افزوده مراحل متوالی تولید و توزیع را شامل می شود و در آن تجمع وجود ندارد. این نوع مالیات در كشورهای اسكاندیناوی ، ایسلند و همچنین ددر كشورهای هند ، هندوراس ، كاستاریكا ، پاراگوئه و ; مورد استفاده قرار گرفته است .ب) مالیات صنعت و تجارت ( داد و ستد )
این نوع مالیات ، بخش های اقتصادی در حال رشد راتشویق می كند و در عین حال با حذف مالیات بر مواد غذایی و صنایع كوچك از تحمیل بار مالیاتی بر طبقات كم درآمد جلوگیری می كند . مزیت این مالیات آن است كه محدود به تعدادی از بنگاهها نمی شود و حالت احتساب مضاعف نیز ندارد . این نوع مالیات در كشور كلمبیا و چند كشور دیگر مورد استفاده قرار گرفته است . روش معمول در این نظام مالیاتی به این ترتیب است كه از وارد كنندگان و صاحبان صنایع خواسته می شود كهخ در سازمان وصول كننده مالیات ثبت نام كنند و صنایع ثبت شده باید برای تمام محصولات فروخته شده خود مالیات پرداخت كنند ولی جهت انتخاب از حالت تجمعی مجازاند كه از میزان فروش مشمول مالیات خود مبلغی را كه بابت خرید از سایر صنایع ثبت شده پرداخته اند كم كنند یا این كه اعتباری معادل مالیاتی كه برای خرید مزبور پرداخته اند دریافت كنند .
ج) مالیات بر ارزش افزوده همان طوركه پیش از این اشاره شد مالیات بر مصرف را می توان به صورت تك مرحله ای و یا در مراحل متعدد وضع كرد . اگر مالیات بر مصرف در چند مرحله به شكل ارزش افزوده ( نه به معنای مالیات بر كل داد و ستد ) اجرا شود چنین مالیاتی را مالیات بر ارزش افزوده گویند . در یك تعریف كلی مالیات بر ارزش افزوده مالیاتی است كه بر اساس درصدی از ارزش افزوده ایجاد شده در هرمرحله از تولید و توزیع وضع می شود .
مالیات بر ارزش افزوده در مراحل متوالی تولید و توزیع وضع می شود و آن را می توان تا مرحله خرده فروشی گسترش داد كه در این صورت مشابه مالیات بر خرده فروشی كالا و خدمات است . با این تفاوت كه مالیات بر ارزش افزوده در هر مرحله به طور جداگانه اخذ می شود در حالی كه مالیات بر خرده فروشی در مرحله نهایی توزیع دریافت می شود .
با گسترش روزافزون حجم مبادلات تجاری و بسط فعالیت های اقتصادی لزوم كاربرد نوعی از مالیات كه در راستای تامین منابع مالی گسترده و قابل اعتماد برای دولت ها باشد و منابع مالیاتی بیشتری را شناسایی كند ، در بسیاری از كشورهای جهان احساس شد . از طرف دیگر مسائلی از قبیل ضرورت كاهش نرخ های مالیاتی ، جایگزینی برخی از مالیات ها ، افزایش كارایی نظام مالیاتی ، سهولت وصول درآمدهای مالیاتی ، تاثیر تورم بر درآمدهای مالیاتی و گسترش ظرفیت مالیاتی شرایط لازم را جهخت معرفی نوع جدیدی از مالیات به عنوان مالیات برارزش افزوده در اكثر نظام های مالیاتی مهیا كرد . اغلب كشورها با عنایت به مزایای بسیار زیاد این نوع مالیات ، در تدوین سیاست های مالی و تغییر ساختار نظام مالیاتی در چارچوب اهداف اقتصادی ، اجرای نظام مالیاتی بر ارزش افزوده را به عنوان یك منبع مالیاتی پویا مد نظر قرار داده اند .مالیات بر مصرف و فروش در ایران
مالیات بر مصرف و فروش در ایران به مجموعه ای از منابع مالیاتی اطلاق می شود كه با نرخ های متفاوت و نیز بر اساس ماخذ متفاوت مانند مقدار تولید فیزیكی ، تعداد فروش یا بهای فروش مشمول مالیات می شوند و بنابراین نمی توان بر آنهامالیات عمومی فروش با نرخ تقریباً یكسانی بر تعداد وسیعی از كالاها و خدمات و بر اساس بهای فروش وضع شود . منابع مالیات ها ی مصرف و فروش موجود در نظان مالیاتی كشور علاوه بر ویژگی های برشمرده شد از نظر نوع كالاها و خدمات نیز دارای ماهیت خاصی هستند .
برخی از آنها در واقع كالاهای انحصاری دولت در دهه های قبل هستند .( مانند دخانیات و الكل ) ، و برخی از آن هابه عنوان كالا های لوكس شناخته می شوند (مانند خاویار )، تعداد دیگری از كالا های مشمول نیز از نوع مواد اولیه صنایعی مانند فولاد و مس هستند . در مجموع می توان گفت انتخاب كالا ها و خدمات مشمول مالیات بر مصرف و فروش در نظام مالیاتی كشور بیش از آن كه بر اساس توجیهات اقتصادی و مالیاتی بوده باشد در گذر انتخاب های مقطعی و تصادفی شكل گرفته است . به طوری كه وصول برخی از این مالیات ها با وضع تبصره های بودجه سالانه آغاز شده و سپس دائمی شده است . . دلایل جایگزینی مالیات بر ارزش افزوده به جای مالیات بر مصرف و فروش
1- اگر چه دولت ها هنوز هم از طریق مالیات هاتی ویژه مصرف ( نظیر مالیات بر مصرف دخانیات ) به درآمدهای مالیاتی دست می یابند ، ولی بخش مهمی از درآمدهای اضافی آنان در سه دهه اخیر ناشی از روی آوردن به مالیات بر ارزش افزوده بوده است . در واقع میانگین درآمد كشورهای عضو سازمان همكاری های اقتصادی و توسعه ( OECD ) از مالیات بر مصرف طی سه سال گذشته تنزرل یافته است .
2- در مالیا بر مصرف و فروش انباشت مالیات در مراحل تولید و توزیع كالاها وجود دارد .به این ترتیب كه در هر مرحله از تولید ، مالیاتی كه بر تولیدات اعمال می شود به مرحله بعدی انتقال یافته و بار اضافی مالیات به شكل قیمت تمام شده بر مصرف كنندهنهایی تحمیل می شود . در صورتی كه در مالیات بر ارزش افزوده انباشت مرحله ای مالیات وجود نداشته و مالیات به صورت جدا از قیمت اصلی كالاها و خدمات محاسبه و وصول می شود .
3- به دلیل گستردگی پایه مالیاتی مالیات بر ارزش افزوده اعمال نرخ پایین درآمد بالایی را برای دولت به دست خواهد داد و در حالت كلی این مالیات خنثی است . 4- به دلیل اعمال نرخ صفر بر صادرات در مالیات بر ارزش افزوده هیچ گونه مالیاتی در مراحل مختلف تولید كالاهایی كه صادر می شوند به دلیل استرداد كامل پرداخت نمی شود ولی در مالیات بر فروش به دلیل نبود نظام استرداد در مراحل مختلف این مالیات ها اثرات منفی بر صادرات دارند .
5- با اجرای مالیات بر ارزش افزوده پیش بینیب می شود بسیاری از حلقه های زنجیر مبادلات اقتصادی كه در وضع موجود از نظارت سازمان مالیاتی و به ویژه بخش مالیات بر درآمد خارج است تحت پوشش قرار بگیرد و به این ترتیب بخش مالیات بر درآمد متحول شود . چون طبق این نظام كلیه مبادلات باید با صدور فاكتور انجام گیرد این امر به مشخص شدن حجم واقعی فعالیت تجاری تمامی مشاغل و موسسه ها و شناسایی كلیه صاحبان حرف و مشاغل می انجامد و با اطلاع از میزان دقیق مبادلات و حجمواقعی فعالیت های اقتصادی می توان مالیات بر درآمد واقعی را مشخص كرد .
6- با توجه به ویژگی های عمومی این مالیات و نیاز شدید دولت برای اصلاح نظام مالیاتی موجود و به منظور افزایش درآمدهای مالیاتی اجرای آن اهمیت داشته و امكان وصول بخش اعظم ظرفیت های بالقوه رامهیا می سازد همچنین می تواند به عنوان راهنمایی جهت تقویت تدریجی تشكیلات اداری مالیاتی عمل می كند . 7- یك مزیت مهم آن در مقایسه با سایر مالیات های بر فروش ، خصلت خود كنترلی و كاهش فرار مالیاتی آن است . به این صورت كه بطور معمول در نظان مالیات بر ارزش افزوده اگر بنگاهی مالیات را كمتر از حد واقعی اغلام كند یا مالیات خود را نپردازد این مالیات به خریدار بعدی منتقل می شود و موجب زیان بنگاه بعدی شده كه به آن واقف است و به همین دلیل خریدار تمایلی به خرید كالاهایی كه مالیات آن ها پرداخت نشده است ندارد . به این ترتیب از فرار مالیاتی جلوگیری شده و چنانچه فراری هم صورت گیرد در زنجیره تولید و توزیع به راحتی قابل شناسایی است .
8- با اجرای مالیات بر ارزش افزوده مشكل نشناختن مودیان و كمبود اطلاعات در مورد ان ها كه در مراحل جمع آوری اطلاعات و صول مالیات وجود دارد برطرف خواهد شد . زیرا در این نظام كلیه معاملات باید با صدور فاكتور انجام شود كه این امر منجر به شناسایی كلیه مودیان و حجم فعالیتهای اقتصادی آن ها می شود . 9- با اجرای مالیات بر ارزش افزوده بنظر می رسد كه مشكل وجود وقفه های زمانی طولانی در امر وصول مالیات و تراكم و انباشتگی پرونده های مالیاتی به حداقل كاهش می یابد . چرا كه خصلت این نظام سادگی و سرعت زیاد در امر وصولی های مالیاتی است .
در مورد جایگزینی مالیات بر ارزش افزوده با توجه به توضیحاتی كه ارائه شد ، مالیات بر ارزش افزوده می تواند به عنوان جانشینی در مالیات بر خرده فروشی به كار رود و چنانچه این مالیات جایگزین شود ضمن اینكه می تواند كل مزیت های موجود در مالیات بر خرده فروشیب را ایجاد كند از نقایص آن جلوگیری بعمل آورد . با اعمال مالیات بر ارزش افزوده بر خلاف مالیات بر مصرف و فروش فشار نهایی به مراحل تولید و توزیع مرتبط نشده و ادغام عمودی بنگاهها تشویق نمی شود .
از سوی دیگر با بكار گیری آن مشكلات حاصل از چندگانگی نرخ های موجود در مالیات بر مصرف و فروش نیز بروز نمی كند . همچنین به دلیل گستردگی پایه مالیاتی از تمركز فشار مالیاتی در یك مرحله تولید و عوارض تبعی نا مناسب ناشی از آن جلوگیری به عمل می آید .
تجربه اغلب كشورها بیانگر وجود نظام مالیات بر فروش عمومی در آن ها قبل از اجرای مالیات بر ارزش افزوده است و از تجربه های مالیات بر فروش عمومی اشتفاده شده به نحوی كه اجرای مالیات بر ارزش افزوده راحت تر صورت گرفته ولی هیچ گاه اجرای مالیات بر مصرف و فروش به عنوان یك پیش شرط برای اجرای مالیات برارزش افزوده مطرح نبوده است . اجرای مالیات بر ارزش افزوده در ایران كه جایگزین بخشی از قانون تجمیع عوارض خواهد شد با استفاده از تجربه اجرای قانون تجمیع عوارض از ابتدای سال جاری كه در ماده 3 آن به نوعی مالیات بر فروش عمومی مد نظر قرار گرفته است می تواند راحت تر صورت گیرد با این وجود به دلیل شرایط خاص بكارگیری این مالیات حساسیت و دقت بیشتری را می طلبد و بستر سازی مناسب و تهیه امكانات و نیز حمایت سیاسی از موارد ضروری اجرای موفق آن است . رابطه میزان ( نرخ ) مالیات با عدالت اجتماعی
بر اساس فصل پنجم قانون مالیات های مستقیم ، كلیه اشخاص حقوقی ( بعه استثنای اشخاص حقوقی موضوع ماده 2 از باب اول و سایر معافیت های مقرر در فصل اول از باب چهارم ) موظف اند درصدی از سود حاصل از فعالیت تجاری خود را به عنوان مالیات به دولت بپردازد . طبق آمار منتشر شده ، طی سال های 79-1342 به طور متوسط 7/54 درصد از درآمدهای مالیاتی مستقیم به شركت ها اختصاص داشته است . برای حفظ هدف عدالت اجتماعی چگونگی تعیین میزان مالیات از حساسیت زیادی برخوردار است . همین طور اصول شناخته
شده ای در عالم مالیات وجود دارد كه باید به آن ها توجه داشت . این كاری است كه در كشورهای دارای نرخ واحد مالیات بر شركت انجام می دهند یعنی جمع بین دو مقصود را در نظر می گیرند . به عبارت دیگر قبول نرخ مقطوع برای مالیات بر شركت به تنهایی و اگر با سازو كار دیگری همراه نباشد ، با روح آن اصول سازگاری نخواهد داشت بنابراین آن ها كاری می كنند كه ضمن قبول نرخ مقطوع نیل به آن اصول را نیز از طرق دیگر عملی سازند . جوهر و ماهیت این اصول آن است كه عدالت ایجاب می كند صاحبان درآمد بیشتر در قیاس با دارندگان
درآمد كمتر به میزان بیشتری مالیات بپردازند و سهم بالاتری از درآمد آنان به عنوان مالیات اخذ شود . نتیجه قبول چنین قاعده ای برقراری نرخ های تصاعدی مالیاتی است . نرخ مقطوع مالیاتی با قاعده مذكور سازگاری ندارد . البته گاهی ممكن است یك مصلحت مبرم اقتصادی یا اجتماعی یا برخی دشواری ها و تنگناها عدول از عدالت مالیاتی را نسبت به موارد خاص ایجاب كند . مذاكرات انجام شده در مجلس ( جلسه 171 مورخ 20/9/1380 ) در مورد تك نرخی كردن مالیات چنین بوده است : « 25 درصد عدد معقولی است ، جزو كمترین نرخ های مالیاتی كشورهای دنیاست . كمتر از این دو سه كشور داریم كه تقریباً منطقه آزاد است . عددی است كمتر از این آوردن آن معقول نیست . » نرخ مالیات قبل از اصلاح قانون مالیات
به استناد ماده 105 قانون مالیات های مستقیم ( قبل از اصلاح موادی از قانون مصوب 17/11/1380 ) اشخاص حقوقی وظیفه داشتند پس از كسر 10 درصد سود به عنوان مالیات شركت مشمول مالیات دیگری نسبت به سهم هر شریك دوباره به نرخ های مقرر در ماده 131 بین 12 تا 54 درصد شوند . بنابراین افرادی كه سهم سود بیشتری در این شركت ها داشتند مشمول پرداخت مالیات به نرخ های بالاتر می شدند . به عنوان مثال چنانچه یك شركت سهامی با سه نفر شریك و با نسبت سرمایه مساوی در یك سال مالی سودی معادل 900 میلیون ریال تحصیل می كردند بدون در نظر گرفتن اندوخته و احتساب 3 درصد عوارض شهرداری و غیره ، به این شرح مشمول پرداخت مالیات می شدند . 10 درصد مالیات ثابت شركت طبق ماده 105 90000000=10% * 900000000 مابقی سود مشمول مالیات810000000=90000000-900000000درآمد مشمول مالیات به نرخ ماده 131 نسبت به سهم هر شریك 270000000=3/1 * 810000000 مالیات سهم هر شریك نسبت به سود 133565000 نرخ ماده 131 270000000جمع مالیات سهم سه شریك 400695000 = 3* 133565000 جمع مالیات بر سود شركت 490695000 = 90000000 +400695000 مبلغ 490695 هزار ریال كه بیش از 54 درصد كل سود حاصله است به عنوان مالیات از سود شركت كسر و به وزارت امور اقتصادی و دارایی پرداخت می شد . حال می پردازیم به مقایسه نرخ اعمال شده مذكور در صورتی كه همان شركت سهام دار با تعداد سهم مساوی داشته باشد . در این حالت سهم سود هر شریك كمتر شده و در كل ، مالیات شركت به این ترتیب كاهش می یابد : 10 در صد مالیات ثابت شركت طبق ماده 105 90000000 = 10% * 900000000 مابقی سود مشمول مالیات 810000000 = 90000000 – 900000000 درآمد مشمول مالیات به نرخ ماده 131 نسبت به سهم هر شریك 810000 = 1000 % 810000000مالیات سهم هر شریك 97200 نرخ ماده 131 810000 جمع مالیات 1000 شریك 97200000 = 1000 * 97200 جمع مالیات سود شركت 187200000 = 90000000 + 97200000مالیات 187200 ریال حدود 28 درصد كل سود حاصله شركت بوده است. ناگفته نماند اگر هر یك از سهامدارای درآمد دیگری غیر از درآمد پیش گفته داشتند طبق فصل هفتم قانون مالیات های مستقیم تحت عنوان مالیات بر جمع درآمد مشمول نرخ بالاتری ناشی از منابع مختلف می شدند . ماده 129 قانون مالیات های مستقیم راجع به مالیات بر جمع درآمد در واقع به این منظور تنظیم شده بود كه جایگزین آن چیزی شود كه در نظام هایمالیاتی غربی به نام مالیات بر درآمد شخصی خوانده می شود .
ادامه خواندن كارآموزي در اداره امور مالياتي
نوشته كارآموزي در اداره امور مالياتي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.