nx دارای 41 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
nx
مقدمه شهروندی (انگلیسی: Citizenship) همانطور که روشن است از مشتقات شهر (City) است . شهروندی را قالب پیشرفته «شهرنشینی» میدانند. به باور برخی از کارشناسان، شهرنشینان هنگامی که به حقوق یکدیگر احترام گذارده و به مسئولیتهای خویش در قبال شهر و اجتماع عمل نمایند به «شهروند» ارتقاء یافتهاند.
شهروندی تا پیش از این در حوزه اجتماعی شهری بررسی میشد اما پس از آن شهروندی مفاهیم خود را به ایالت و کشور گسترش دادهاست، اگرچه امروزه بسیاری به شهروندی جهانی[1] نیز میاندیشند. شهروندی امروزه کاربردها و معانی مختلفی یافتهاست.شهروند و حقوق شهروندییک شهروند یک عضو رسمی یک شهر، ایالت یا کشور است. این دیدگاه، حقوق و مسئولیتهایی را به شهروند یاد آور میشود که در قانون پیش بینی و تدوین شدهاست. از نظر حقوقی، جامعه نیازمند وجود مقرراتی است که روابط تجاری، اموال، مالکیت، شهرسازی، سیاسی و حتی مسائل خانوادگی را در نظر گرفته و سامان دهد. ازاین رو از دید شهری موضوع حقوق شهروندی، روابط مردم شهر، حقوق و تکالیف آنان در برابر یکدیگر و اصول و هدفها و وظایف و روش انجام آن اس
ت. همچنین نحوه اداره امور شهر و کیفیت نظارت بر رشد هماهنگ شهر است که میتوان بعنوان مهمترین اصولی بدانیم که منشعب از حقوق اساسی کشور است. در واقع حقوق شهروندی آمیختهای است از وظایف و مسئولیتهای شهروندان در قبال یکدیگر ، شهر و دولت یا قوای حاکم و مملکت و همچنین حقوق و امتیازاتی که وظیفه تامین آن حقوق بر عهده مدیران شهری(شهرداری)، دولت یا به طور کلی قوای حاکم میباشد. به مجموعه این حقوق و مسئولیتها ، «حقوق شهروندی» اطلاق میشود.شهروندی پویاشهروندی اشاره به زندگی روزمره، فعالیتهای فردی و کسب و کار افراد اجتماع و همچنین فعالیتهای اجتماعی ایشان دارد و بطور کلی مجموعهای از رفتار و اعمال افراد است. شهروندی پویا یا شهروندی فعال [4] در واقع از این نگرش برخاستهاست.
شهروندی از این منظر، مجموعه گستردهای از فعالیتهای فردی و اجتماعی است. فعالیتهایی که اگرچه فردی باشند اما برآیند آنها به پیشرفت وضعیت اجتماعی کمک خواهد کرد. همچنین است مشارکتهای اقتصادی، خدمات عمومی، فعالیتهای داوطلبانه و دیگر فعالیتهای اجتماعی که در بهبود وضعیت زندگی همه شهروندان موثر خواهد افتاد. در واقع این نگاه ضمن اشاره به حقوق شهروندی مدون و قانونی در نگاه کلیتر به رفتارهای اجتماعی و اخلاقی میپردازد که اجتماع از شهروندان خود انتظار دارد. دریافت این مفاهیم شهروندی نیازمند فضایی مناسب برای گفتوگو و مشارکت مردم با نقطه نظرات متفاوت و نظارت عمومی است.آموزش شهروندی
آموزش شهروندی بطور غیر رسمی در خانه یا محل کار یا کارگاههای آموزشی و یا بطور رسمی بصورت سرفصل درسی مجزا در مدارس و حتی مدارس ابتدایی و یا بصورت رشته تحصیلی دانشگاهی در واقع به شهروندان میآموزد که چگونه یک شهروند فعال، آگاه و مسئولیت پذیر باشند. در واقع مبنای این آموزشها پرورش یک شهروند نمونه یا شهروند خوب یا ارائه یک الگوی شهروندی نیست بلکه به آنان میآموزد که چگونه تصمیمات خود را با توجه به مسئولیتهایشان در قبال اجتماع و زندگی فردی خود اتخاذ نمایند.خطای یادکرد برچسب تمام کننده بدون برچسب در کشورهای توسعه یافته مفاهیم شهروندی از دوران کودکی تا نوجوانی آموزش داده میشود و دولت نیز آموزشهای لازم را در اختیار والدین و معلمان قرار میدهد. در انگلیس از سال 2002 میلادی ، آموزش شهروندی و آشنایی با آن بطور رسمی در برنامه درسی مدارس از سنین 11 تا 16 سالگی قرار گرفت. اهداف این آموزشها عموما موارد ذیل است:• آشنایی با حقوق و مسئولیتهای شهروندی • بحث و بررسی درباره سرفصلها و موضوعات مهم شهروندی • فهم و شناخت جامعه و آشنایی با فعالیتهای اجتماعی • مشارکت فعال در یک برنامه اجتماعی یا گروهی مفاهیم شهروندیمفهوم حقوق بشر اغلب در کنار دو مفهوم «حقوق اساسی» و «حقوق شهروندی» مطرح میشود. این سه مفهوم، گاه مترادف جانشین یکدیگر به کار میروند اما در تفکیک مفهومی مرزهای ظریفی میان این مفاهیم سه گانه و دلالت موضوعی وجود دارد.میتوان گفت حقوق شهروندی آن بخش از حقوق اساسی است که در قانون اساسی هر کشوری شکل «ملی» به خود میگیرد و فقط شامل حال شهروندان همان کشور خاص میشود (مانند حق مشارکت سیاسی که ملهم از حقوق بشر در شکل نسبی آن است. بسیاری براین عقیدهاند که قوانین موضوعه هر کشوری تاثیر مستقیم از مفهوم شهروندی و
حقوق شهروندی میپذیرد.[9] بعضی شهروندی را در ابعاد اجتماعی، سیاسی و مدنی تقسیم بندی میکنند اما به نظر میرسد در دسته بندی کلی میتوان شهروندی را در مسئولیتهای فردی و اجتماعی شهروندان و همچنین مسئولیتهای دولت در قبال شهروندان بررسی کرد. با نگاهی کلی در جوامع مختلف میتوان بخشی ازاین مفاهیم مشترک را عنوان و تکمیل کرد.مسئولیتهای اجتماعی
شهروندان به طور داوطلبانه امکانات خود را جهت کمک به پیشرفت و بهبود شهر به کار میگیرند. شهروندان فعال با توجه به تخصص و استعداد خود در سازمانها و کمیتههای محلی گوناگون نظیر انجمن اولیا و مربیان و سازمانهای غیردولتی عضویت و فعالیت میکنند. شرکت در نشستها و اجتماعات شهری، حضور در محکمههای عمومی، هیات منصفه یا هیاتهای حل اختلاف، مشارکت در پروژههای اجتماعی برای پیشرفت جامعه و همچنین یافتن مشکلات و راهحل آنها بسیار سودمند خواهد بود.[10] صاحبنظران برین عقیدهاند که اجتماعات محلی، و نهادهای مردم محور میتوانند با ارائه رفتارهای جدید و نهادینه ساختن آنها در جوامع، نقش موثری در ایجاد و بازتولید مفهوم شهروندی ایفا نمایند.مسئولیتهای فردی• رای دادن:حق رای در عین حالی که، از نظر بسیاری، از جمله مسئولیتهای شهروندی محسوب میگردد اما در واقع یک امتیاز نیز میباشد. کسانی که رای نمیدهند در واقع صدایشان در دولت شنیده نمیشود. قبل از هر رایگیری، اطلاعات مربوط به موضوع یا نامزدها باید بصورت شفاف به اطلاع شهروندان برسد.• خدمت در ارتش: در زمان جنگ، هر مردی که توانایی بدنی دارد، برای جنگ فراخوانده میشود. در زمان صلح نیز به صورت خدمت اجباری سربازی و یا داوطلبانه در نیروهای مسلح حاضر میش
وند. در بعضی ایالات یا مناطق محلی، ممکن است به افرادی فرمان داده شود تا در دستگیری مجرمین یا برای برقراری صلح و امنیت یا اجرای یک فرمان به کلانتر کمک کنند.• احترام به قانون و حقوق دیگران: هر شهروندی میبایست از قوانین اجتماع، ایالت و کشوری که در آنجا زندگی میکند، پیروی کند. هر شهروندی میبایست به حقوق دیگران احترام بگذارد.• پرداخت مالیات: هر شهروندی موظف به پرداخت مالیات بر درآمد و دیگر عوارض قانونی بر اساس درستکاری و راستی و سرموقع میباشد.
مسئولیتهای دولتاز جمله مسئولیتهای دولت، خرج نمودن مالیات و عوارض دریافتی توسط بخشهای دولتی جهت ارائه خدمات زیر، به شهروندان است :o حفاظت از جان و مال و حقوق و امنیت شهروندان: توسط پلیس، آتشنشانی، امداد در حوادث و بلایای پیش بینی نشده، دادگاه و سامانه قضایی و نیروهای مسلح. o بهداشت و سلامتی: آب و غذای سالم، بازرسی از شیر و گوشت، نگهداری از بیمارستانها. o آموزش : مدرسهها و کتابخانههای عمومی. o نگهداری، تعمیر و ساخت جادهها، بزرگراهها و خیابانها. o حفاظت و نگهبانی از منابع طبیعی، جنگلها و محیطزیست. o حفاظت از پساندازها، با بازرسی از بانکها و ضمانت حسابهای بانکی. o کمک و جبران خسارات : در موارد پیش بینی نشده مانند سیل و خشکسالی. شهروندی در کشورهای گوناگونشهروندی در ایرانتا قبل از این در ایران ، شهروندی تنها از منظر شهر و شهرنشینی مطرح میگردید و شهروندی رابطه متقابل یک شهرنشین با شهر و مدیران شهری و شهرداری دیده میشد و حقوق شهروندی را در گرو تصویب نقشه جامع شهر میدیدند.اما استفاده از واژه شهروند و شهروندی یا حقوق شهروندی در سالهای اخیر در میان حقوقدانان و مجامع قانونی و حقوقی دید جامعتری یافت. در سال 83 قانونی با عنوان « احترام به آزادیهای مشروع و حفظ حقوق شهروندی » به تصویب مجلس رسید و به نام « بخشنامه حقوق شهروندی » در قوه قضائیه،دستورکار واحدها گردید. رئوس مهم این قانون درباره نحوه بازداشت و بازجویی و منع شکنجه و رفتار با متهمان توسط ضابطین و مجریان قضایی بود. در ایران به کودکانی که یکی از والدین آنها شهروند کشورهایی مانند افغانستان و پاکستان باشد با مشکل شهروندی روبرو هستند. سالانه 12 هزار دختر ایرانی با اتباع بیگانه ازدواج میکنند. به استناد آمارهای منتشرشده 33 هزار فرزند حاصل از ازدواج دختران مشهد با اتباع بیگانه بدون شناسنامه هستند.شهروندی در افغانستاندر قانون اساسی افغانستان از واژه تبعه استفاده شدهاست. از مهمترین عوامل اخلال در روند شهروندی در افغانستان معاصر، جنگسالاری، مردسالاری، و نژادپرستی و قومگرایی) نام برده میشود. جنگسالاری در 250 سال اخیر تاریخ افغانستان مبنای جامعه بودهاست و هر گروهی که قدرت نظامی بیشتر داشتهاست از قدرت سیاسی برخوردار میشدهاست. مردسالاری نیز در جامعه افغانستان ریشه دواندهاست، چنانکه زنان که نیمی از شهروندان هستند در عمل همچنان از حضور در جامعه افغانستان بازماندهاند.
ایالات متحده آمریکانوشتار اصلی: منشور حقوق ایالات متحده آمریکاحقوق شهروندی و آزادی مردم ایالات متحده آمریکا در منشور حقوق ایالات متحده آمریکا که در سال 1791 (میلادی) به قانون اساسی آن کشور الحاق گردید، مشخص و حراست ش
دهاست.. مهمترین حقوق شهروندی در ایالات متحده آمریکا بر اساس این منشور عبارتند از:• متمم یکم: آزادی مذهب و آزادی بیان • متمم دوم: آزادی مالکیت و حمل اسلحه • متمم سوم: حراست از مالکیت مسکن افراد در زمان صلح و جنگ • متمم چهارم: حق امنیت جان، مسکن و مالکیت افراد در برابر تفتیش و توقیف • متمم پنجم تا هشتم: دادرسی، محاکمه و مجازات عادلانه
• متمم نهم: منحصر نشدن حقوق و آزادی افراد به موارد بیان شده • متمم دهم: محفوظ داشتن اختیاراتی که به موجب قانون اساسی به دولت فدرال اعطا نگردیده و یا برای ایالتها ممنوع نشده، برای ایالتها یا مردم.
نگاهی به سیاست و آموزش و پرورش در تربیت شهروندان ایده آلاصولا قدرت هر دموکراسی بر اساس آرزوها و رضایت هر شهروند استوار است. قدرتمندترین راهی که شهروندان می توانند بر دولت خود اعمال نفوذ کنند از طریق رأی دادن است. حق رأی اساسی ترین حق در یک دموکراسی و جزیی از حقوق شهروندی است. اما رأی دادن تنها یک حق نیست- بلکه وظیفه هر شهروند است که صدا و نظرات خود را به گوش دیگران برساند. رأی دادن به شهروندان اجازه می دهد بطور مستقیم یا غیر مستقیم در تصمیم هایی که بر زندگی و جامعه آنها تأثیرگذار است مشارکت کنند، و آراء آنها به تعیین سیاست ملی کمک می کنند. شهروندان باید رأی بدهند تا نقش خود را به عنوان شریکی فعال در زندگی اجتماعی خود ایفا کنند.ملاک های رای دادن در جوامع مختلف با توجه به باورها، هنجارها و میزان آگاهی های اجتمایی و سیاسی تعیین می گردند بنابراین انتخاب آگاهانه به صورت مستقیم با میزان آگاهیهای یک جامعه در خصوص حقوق شهروندی(که رای آگاهانه متضمن آنست) مرتبط است. در کشورهای توسعه یافته مفاهیم شهروندی از دوران کودکی تا نوجوانی آموزش داده میشود و دولت نیز آموزشهای لازم را در اختیار والدین و معلمان قرار میدهد. در انگلیس از سال 2002 میلادی ، آموزش شهروندی و آشنایی با آن بطور رسمی در برنامه درسی مدارس از سنین 11 تا 16 سالگی قرار گرفت. اهداف این آموزشها عموما موارد ذیل است:• آشنایی با حقوق و مسئولیتهای شهروندی • بحث و بررسی درباره سرفصلها و موضوعات مهم شهروندی • فهم و شناخت جامعه و آشنایی با فعالیتهای اجتماعی • مشارکت فعال در یک برنامه اجتماعی یا گروهی در واقع مبنای این آموزشها پرورش یک شهروند نمونه یا شهروند خوب یا ارائه یک الگوی شهروندی نیست بلکه به آنان میآموزد که چگونه تصمیمات خود را با توجه به مسئولیتهایشان در قبال اجتماع و زندگی فردی خود اتخاذ نمایند.انتخاب ناشی از عدم آگاهی کامل از حقوق شخصی و مهمتر از آن وظایف شهروندی در نقاط مختلف ایران به انحاء مختلف به چشم می خورد. از آ نجایی که منتخبان یا منتخب مردم در هر
انتخاباتی تعیین کنندگان و زمامداران سیاست های کلی یک کشور هستند، آگاهی دادن در این خصوص به جامعه امروز ایران که داعیه حرکت به سوی مدرنیته را دارد امری ضروری و اجتناب ناپذیر است.بدیهی است انتخاب بر اساس احساسات، نسبت های قومی و عشیره ای و یا هر عامل دیگری غیر از شایستگی های فردی سرانجامی جز از دست دادن فرصت ها، چشم پوشیدن آشکار از حقوق شخصی و اجتماعی و نهایتا پسرفت، نخواهد داشت
نقش معلم در آموزش شغلی و شهروندی نمونهپرورش صحیح كودكان بدون آموزش شغلی مناسب به آنان امكان پذیر نیست. شغل ، همیشه اساس زندگی، مایه خوشبختی و سازنده فرهنگ انسان به حساب آمده است. كودك امروز عضوی از جامعه كاری فردا خواهد شد، بنابراین، اهمیت او در جامعه و ارزش او به عنوان یك شهروند، فقط به نقشی كه در جامعه می تواند ایفا كند و میزان آمادگی او برای پذیرش این نقش بستگی دارد. خوشبختی و بهروزی او نیز در گرو همین نقش است.
ما به خوبی می دانیم كه طبیعت به همه انسان ها قابلیت های كاری یكسانی اعطا كرده است. ولی در جامعه می بینیم كه فردی بهتر از فرد دیگر كار می كند، بعضی ها كار های ساده و بعضی دیگر كارهای پیچیده تر و ارزشمندتری انجام می دهند. طبیعت در این گوناگونی و تفاوت ها نقشی ندارد، بلكه ویژگی های كاری فرد در دوران زندگی او، به ویژه در جوانی، شكل می گیرد. بنابراین، تربیت شغلی، نه تنها تعیین كننده خوبی یا بدی یك شهروند است، بلكه زمینه آماده شدن او برای یك زندگی سالم و پر بار در آینده نیز هست. بعضی ها به خاطر برآوردن نیازهایشان كار می كنند. در طول تاریخ نیز بیش تر مردم برای این كه از گرسنگی نمیرند، كار می كردند. ولی حتی از زمان های قدیم نیز مردم سعی می كردند، هنگام كار فقط به قوای بدنی تكیه نكنند، بلكه از خود خلاقیت نیز نشان دهند . در جامعه ای كه اختلاف طبقاتی و استثمار انسان توسط انسانی دیگر وجود دارد، به ندرت خلاقیت در مردم بروز می كند. همه شغل ها باید با خلاقیت همراه باشند تا جامعه ای غنی از فرهنگ و ثروت ساخته شود. بنابراین معلم و خانواده وظیفه دارند، خلاقیت در كار ها را به كودكان آموزش دهند. انسان تنها وقتی در كار خود خلاق خواهد شد كه با عشق به شغل خود رسیده باشد، با انجام آن احساس شادی كند، به ضرورت و موارد استفاده آن واقف باشد و از شغل خود برای بروز شخصیت و استعدادهایش استفاده كند. چنین ارتباطی با شغل، زمانی امكان پذیر است كه فرد آموخته باشد، سخت كار كند و نیز هیچ شغل دیگری برای او خوشایند جلوه نكند. فردی كه با ترس از كار كردن و عرق ریختن سر كار خود حاضر می شود، هرگز از نیروی خلاقیت خود استفاده نخ
واهد كرد؛ زیرا تنها به این فكر می كند كه هر چه زودتر از آن كار خلاصی یابد. برای این كه نتیجه مناسبی از كار كردن حاصل شود، نه تنها قابلیت انجام كار، بلكه برقراری ارتباط صمیمی با دیگران نیز ضروری است . مردم باید بتوانند ارتباط صمیمی و خوبی با یك دیگر برقرار
كنند و این امر تنها در سایه پرورش خلاقیت حاصل می شود. كسی كه از كار كردن فرار می كند و از حاصل فعالیت دیگران بهره می گیرد، برای جامعه فردی فاسد و هرزه به حساب می آید. تنها راه ایجاد ارتباط صحیح با دیگران، همیاری و فعالیت متقابل در جمع است. این تصور اشتباه است كه افراد باید تنها از لحاظ جسمانی و مهارت های فردی، پرورش یابند .
آمادگی جسمانی ضروری است، ولی برای هماهنگی در كار ها، پرورش مناسب روحی نیز لازم است. با تولید ماشین آلات پیشرفته، برتری جسمانی اهمیت گذشته خود را از دست داده است. در جوامع پیشرفته، سعی می كنند كارهای سنگین جسمانی را حذف كنند و با خلاقیت كارها و شیوه ها، ابزار و ماشین آلات جدیدی تولید كنند تا از فشار جسمانی بر كارگرها كاسته شود. شغل مناسب، غیر از پربار كردن زندگی اجتماعی انسان در زندگی فردی نیز نقش مهمی دارد. همه ما كسانی را كه می دانند چگونه كارهای زیادی انجام دهند، در هر كاری موفقند، هیچ مانعی سد راه آنان نمی شود، به خوبی با هر موقعیتی رویه رو می شوند و زندگی شاد و موفقی دارند، تحسین می كنیم. بر عكس، برای كسانی كه با بروز كوچك ترین مشكلات، خود را در بن بست می یابند ، نمی توانند از خودشان محافظت كنند و پیوسته به یك پرستار نیاز دارند، بسیار متأسف می شویم. این افراد بدون كمك دیگران زندگی نابسامان، ناخوشایند و نامنظمی خواهند داشت. برای آموزش شغلی كودكان، باید كارهایی به آنان واگذار شود كه بتوانند با روش معین آنها را با موفقیت انجام دهند. لازم نیست آن كار در زمان كوتاهی كامل شود، بلكه می توان ماه یاحتی سالی را به آن اختصاص داد. كودك باید در انتخاب لوازم كار آزاد باشد و در برابر كیفیت كاری كه انجام می دهد، احساس مسئولیت كند. به جای این كه به او بگویید: ” این جارو را بگیر و به این صورت اتاق را تمیز كن “، بهتر است چگونگی انجام كار را بر عهده خود او بگذارید و به او اطمینان دهید، به هر نحوی كه می خواهد كار را انجام دهد. برای شروع آموزش از كارهای بدنی استفاده كنید و كم كم به كارهایی كه به فكر و سازماندهی نیاز دارند، روی بیاورید. هر اندازه كاری پیچیده تر و مستقل تر باشد، از نظر آموزشی مؤثرتر است.
كودكان باید از سنین كم در كارهای خانواده شركت داده شوند و البته نباید در این كار خیلی زیاده روی كرد. میزان كار پدر و مادر با كودكان باید كاملاً متفاوت باشد. اگر در منزل كار می كنید، كودك باید عادت كند، به هر نحوی كه می تواند به شما كمك كند. كارهایی را كه از عهده كودك بر می آید، به او واگذار كنید. باید به خاطر داشت، كودكان در مدرسه تكلیف های درسی نسبتاً سنگینی دارند. البته این موضوع باید در درجه اول اهمیت قرار گیرد. باید به آن ها كمك كنید كه بفهمند در مدرسه نه تنها عهده دار فعالیت های فردی هستند، بلكه فعالیت های اجتماعی را نیز به عهده دارند و موفقیت آنان در كارهای مدرسه نه فقط برای والدین، بلكه برای تمام جامعه لازم است. از طرف دیگر، نباید اجازه
داد كار مدرسه ، كودكان را از زندگی و كار در مجموعه خانواده باز دارد، زیرا تأثیر بدی بر پرورش آنان خواهد گذاشت. زندگی خانوادگی همیشه باید فضایی متشكل از همیاری و فعالیت های گروهی باشد. كودك باید یاد بگیرد كارهایی را كه در ابتدا برای او خسته كننده به نظر می رسند نیز تحمل كند و این حقیقت را درك كند كه اهمیت یك كار تنها به خاطر جذابیت آن نیست، بلكه به خاطر ضرورت و فایده آن نیز هست. والدین باید صبور باشند و بتوانند بدون ” گله و شكایت “، كارهای ناخوشایند و نادرست كودكان را تحمل كنند. اگر ارزش اجتماعی شغلی برای او روشن باشد، حتی اگر ناخوشایند نیز جلوه كند، انجام آن می تواند باعث شادمانی و رضایت او شود .
اگر كودك ضرورت انجام كار خاصی را احساس نمی كند و نمی توان تمایل به انجام آن را در او ایجاد كرد، می توان از روش تقاضا و درخواست بهره گرفت. در خواست یا تقاضا می تواند به كودك آزادی انتخاب بدهد. باید به گونه ای عمل كرد كه كودك فكر كند، درخواست را با تمایل قلبی خود و نه از روی اجبار اجابت می كند. از روش درخواست یا تقاضا زمانی باید بهره گرفت كه كودك با طیب خاطر كار را انجام دهد.
كودكان باید در خانواده به گونه ای تربیت شوند كه بهره كشی را تجربه نكنند والدین باید مراقب باشند تا برادر بزرگ تر از برادر كوچك تر جز در همكاری با یكدیگر، درخواست كار نكند و برای انجام كارها هیچ نابرابری رخ ندهد .هرگز كودك را برای این كه كاری را ناقص انجام داده است، سرزنش و تنبیه نكنید. به سادگی و با آرامش به او بگویید، كارش را به خوبی انجام نداده است و باید آن را درست و كامل انجام دهد. ما تشویق یا تنبیه در قبال كار را پیشنهاد نمی كنیم. كودك باید از موفقیت در انجام كار، احساس رضایت بكند. آگاهی از این كه كارش را به خوبی انجام داده است، می تواند بهترین مشوق او باشد. رضایت خاطر شما از خلاقیت و ابتكار او نیز می تواند پاداشی كافی برای او باشد. در برابر دوستان و آشنایان خود، او را به خاطر كاری كه انجام داده است، تحسین نكنید و ضرورتی هم ندارد او را به خاطر كار بد یا ناقصی كه انجام داده است، تنبیه كنید. بسیار مهم است كه در این گونه مواقع، طوری برخورد كنید كه انگار كار را به طور كامل انجام داده است الگوی تدریس چیست؟الگو، معمولاً به نمونه کوچکی از یک شیء یا به مجموعه ای از اشیای بیشمار گفته می شود که ویژگیهای مهم و اصلی آن شیء بزرگ یا اشیاء را داشته باشد. الگوی تدریس، چهارچوب ویژه ای است که عناصر مهم تدریس در درون آن قابل مطالعه است. انتخاب یک الگوی تدریس، بستگی به نوع آگاهی معلم از فلسفه و نگرشهای تعلیم و تربیت خواهد داشت.تدریس یک فرآیند است و فعالیتی است که در داخل یک الگو صورت می پذیرد، الگوهای تدریس متعددی توسط صاحبنظران معرفی شده اند که به مهمترین آنها اشاره خواهیم کرد.
الگوی عمومی تدریس (general teaching model)این الگو، توسط “رابرت گلیزر” در سال 1961 مطرح شد که در 1971 توسط “راجرز” و “رابینسون” بسط داده شد.در این الگو، فرآیند تدریس به پنج مرحله تقسیم می شود: 1) تعیین هدفهای تدریس و هدفهای رفتاری: معلم باید هدفهای تدریس خود را به صورتی عینی و قابل اندازه گیری تعریف و مشخص کند. 2) تعیین رفتار ورودی و ارزشیابی تشخیصی: اصطلاح رفتار ورودی در اینجا منعکس کننده کلیه یادگیریهای گذشته فراگیران، تواناییهای عقلی، وضع انگیزشی و برخی عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر در یادگیری و میزان رشد آنان است.
3) تعیین شیوه ها و وسایل تدریس: در این مرحله معلم با آگاهی از شرایط و موقعیت آموزشی یکی از روشها مانند روش سخنرانی، آزمایشی، آموزش انفرادی و ; را انتخاب کند و وسایل تدریسی را نیز با توجه به مفاهیم و شرایط و ویژگیهای فراگیران را برگزیند. 4) سازماندهی شرایط و موقعیت آموزشی: معلم باید قادر باشد که با ابتکار و خلاقیت، حداکثر استفاده از امکانات موجود، در امر تدریس و تحقق اهداف آموزشی را ببرد.
5) ارزشیابی و سنجش عملکرد: معلم در این مرحله علاوه بر ارزشیابی های معمولی می تواند عملکرد شاگردان را در موقعیتهای متعدد، مانند انجام دادن پروژه، شرکت در فعالیتهای آموزشی و ; را ارزیابی کند و در صورت عدم موفقیت با توجه به نتایج ارزشیابی به ترمیم و اصلاح مراحل قبلی الگو اقدام کند.
ادامه خواندن كارآموزي تأثير آموزش پرورش در تربيت يک شهروند ايده آل
نوشته كارآموزي تأثير آموزش پرورش در تربيت يک شهروند ايده آل اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.