Quantcast
Channel: دانلود فایل رایگان
Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

مقاله دختران فراري

$
0
0
 nx دارای 56 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : دختران فراریمقدمه : همه روزه شاهد درج عكسهایی از كودكان و نوجوانان در جراید رسمی كشور هستیم كه بدون اطلاع والدین، خانه و كاشانه خود را ترك نموده و به دیگر سخن اقدام به فرار از خانه نموده‌اند و چشمان مضطرب خانواده‌ای را بی‌صبرانه در انتظار بازگشت خویش به دور انداخته‌اند. البته این تنها بخش كوچكی از جامعه آشنا با مطبوعات را شامل شده كه دسترسی به جراید داشته و با درج آگهی در آن، ملتمسانه مردم را در یافتن فرزند خویش به استمداد طلبیده‌اند در صورتیكه بسیاری از خانواده‌های بحران زده آشنایی چندانی با جراید نداشته تا بنابر دلایلی! «بالاخص در ترس از آبرو» از درج آگهی در مطبوعات خودداری نموده‌اند. بعلاوه هیچ آمار دقیقی از تعداد فراریان از منزل در ایر ان وجود ندارد و مسئولین اداره آگاهی نیز از ارئه آمار به دلایل مختلف طفره رفته‌اند. همچنین منزل مراجعت می‌كنند؟ یا آنكه بوسیله نیروهای انتظامی دستگیر شده و به والدین تحویل می‌گردند؟ یا با در پیش گرفتن كاری شرافتمندانه مستقل از والدین خانواده به زندگی خود ادامه می‌دهند ؟ وتعداد زیادی نیز پس از ارتكاب جرمی دستگیر شده و پس از تشكیل پرونده تحویل كانون اصلاح و تربیت گردیده تا اقدامات تعلیمی و تربیتی لازم در مورد آنان صورت گیرد و این تنها قسمتی اس ت كه در صورت همكاری مقامات زیربط در آگاهی آمار دقیقی دارد كه متأسفانه ارائه نگردیده است. فصل اول :كلیات تحقیق اهمیت مسأله:در تحقیقی كه در سال 1365 بوسیله انجمن اولیاء و مربیان در مورد علل انحرافات، اخلاقی و فرار دختران انجام گرفته است متوسط سن فرار 16 سال می‌باشد. دلایلی چون: اختلافات شدید خانوادگی، عاشق شدن، داشتن رابطه نامشروع و ترس از برملا شدن آن، داشتن نامادری، ناپدری و بدرفتاری والدین را برای فرار آنها ذكر نموده‌اند. «فراهانی، 1365» بنابر گزارش سازمان بهداشت جهانی، یكصد میلیون كودك و نوجوان در جهان وجود دارد كه در كوچه‌ها و خیابانها زندگی می‌كنند و در برابر مواد مخدر و خشونتهای جسمی آسیب پذیرند. موضوع مهم در این فرارها یافتن پاسخ برای سئوالات زیر است:1 . نوجوانان چرا خانه‌های خود را ترك می‌كنند؟ 2 . نوجوانان در مدتی كه خانه را ترك می‌كنند كجا بسر می‌برند؟3 . اوقات خود را چگونه و با چه كسانی سپری می‌كنند؟4 . هزینه‌های زندگی خود را از چه محلی تأمین می‌كنند؟گروه فراریان دختران از خانه و كاشانه رقم عمده‌ای را تشكیل می‌دهند. آنها به هر علتی از خانه فرار كرده باشند امروزه در وضعیتی قابل مطالعه بسر می‌برند. اختلافات خانوادگی، وضع مدرسه و تحصیل، روابط بین دوستان و اطرافیان همه مسائلی هستند كه ممكن است به امنیت، استقلال و شخصیت نوجوانان لطمه بزنند و آنها را دچار نگرانی كنند و در این موارد است كه ما باید آنها را درك كنیم و به آنها كمك كنیم تا بتوانند استقلال و امنیت از دست رفته خود را باز یابند. این كار ارزش آن را دارد كه قبلاً مورد توجه قرار گیرد و از آن پیشگیری گردد. تعریف علمی واژه‌ها:فرار بخشی از رفتار ناسازگارانه‌ای است كه كودكان و نوجوانان مرتكب می‌شوند كه ابتداء برای رفع نیازهای عادی خود یا پركردن اوقات فراغت و سپس به اعمال ناهنجار دیگری از قبیل دزدی، ولگردی، روی می آورند. از همه مهمتر یافتن افراد همسن و سال خود در پاركها و كوچه‌ها و خیابنها به تشكیل گروههای بزهكاری مبادرت می‌ورزند.نوجوانی:نوجوانی به دوره‌ای اطلاق می‌شو د كه حدفاصل بین كودكی و میانسالی است 18 – 12 سالگی و آغاز بزرگسالی، به عبارت دیگر فرد از كودكی به بزرگسالی، از مرحله‌ای می‌‌ گذرد كه نوجوانی گویند «نوایی‌نژاد، 1366».عی، تواماً در بروز نوجوانی دخالت دارند. تعیین سن دقیقی برای آغاز و پایان آن امكان‌پذیر نیست ولی معمولاً نوجوانی در دختران سنین 15 – 11 و در پسران 16 – 12 سالگی را شامل می‌شود.كجروی یا انحراف: انحراف نوعی درد، عارضه یا بیماری است كه آن را آسی ب اجتماعی نام نهاده‌اند. بدین خاطر كه آ ثار و عوارض آن در اجتماع ظهور می‌یابد. فصل دوم :فرار دختران از خانهمقام زن در جهان‌بینی اسلامی:اگر بخواهیم ببینیم نظر قرآن درباره خلقت زن و مرد چیست؟ لازم است به مسأله سرشت زن و مرد كه در سایر كتب مذهبی نیز مطرح است توجه كنید، قرآن نیز در این موضوع سكوت نكرده است، قرآن با كمال صراحت در آیات متعددی می‌فرماید كه زنان را از جنس مردان و از سرشتی نظیر سرشت مردان آفریده‌ایم یكی دیگر از نظریات تحقیرآمیزی كه در گذشته وجود داشته است و در ادبیات جهان آثار نامطلوبی بجا گذاشته است این است كه زن عنصر گناه است و از وجود زن شر و وسوسه برمی‌خیزد. قرآن داستان بهشت آدم را مطرح كرده ولی هرگز نگفته است كه شیطان یا مار، حوا را فریفت و حوا ادم را، قرآن نه حوا را به عنوان مسئول اصلی معرفی می‌كند و نه او را از حساب خارج می‌كند قرآن می‌گوید: به آدم گفتیم خودت و همسرت در بهشت مسكن گزینید و از میوه‌های آن بخورید قرآن آنجا كه پای وسوسه شیطانی را به میان می‌كشد ضمیرها را به شكل تثنیه می‌‌آمد و می‌گوید: شیطان آن دو را وسوسه شیطانی را به میان می‌كشد ضمیرها را به شكل تثنیه می‌ آورد و می‌گوید: شیطان آن دو را وسوسه كرد یا شیطان آن دو را به فریب راهنمای ی كرد و یا شیطان در برابر هر دو سوگند یاد كرد كه جز خیر آنها را نمی‌خواهد.در قانون اساسی كشورمان در بسیاری قوانین تساوی مرد و زن به وضوح دیده می‌شود. برای مثال بند 14 از اصل 3 قانون اساسی «تأمین تساوی عموم در برابر قانون» با اصل بیستم «همه افراد ملت» اعم از زن و مرد یكسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی با رعایت موازین اسلام برخوردارند.ولی مطابق برخی اصول، زنان اجازه ورود به برخی حیطه‌ها را ندارند برای نمونه طبق اصل 115، رئیس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی انتخاب گردد. البته در این پژوهش مجالی نیست تا به تحلیل قانون اساسی و سایر قوانین مدنی، حقوقی و كیفری و یا مقرارت فقهی بپردازیم فقط به این مقدار بسنده می‌كنیم كه در حال حاضر در جامعه‌مان زنان با محدودیت‌هایی مواجه هستند بدون آنكه دلیلی برای آن وجود داشته باشد. با توجه به تمام مطالب به نظر می‌رسد جامعه ما به متمایز بودن وظیفه مردان و زنان معتقد است و انتظار دارد زنان در خانه نقش بارزتری را ایفاء كنند. فرار دختران از خانه:فرار نوجوانان و جوانان از خانواده امروزه در جهان به عنوان یك مسأله و مشكل اجتماعی توجه صاحبنظران را به خود جلب كرده است اهمیت این مسأله از آنجا بیشتر آشكار می‌شود كه جامعه‌‌شناسان بقاء جامعه را در گرو بقای خانواده و موفقیت و شكست جامعه را در سلامت و یا گسستگی نهاد خانواده، یافته‌اند خانواده به عنوان سازمان اجتماعی كوچكی برخوردار از روابط تعاملی والدین ـ فرزندان است و روابط فرزندان، والدین و سایر اعضاء خانواده چون شبكه و نظامی در هم پیچیده است كه افراد آن در كنش متقابل با یكدیگر و این نظام در مجموعه‌ای از نظامهای اجتماعی بزرگتر قرار گرفته است جامعه بزرگتر خود جزئی از زمینه فرهنگی برای الگوهای رفتاری خانواده است و در تثبیت یا تزلزل آن تأثیر دارد. كانون خانواده، اساسی‌ترین سهم را در آن دارد. مسیر رشد، دوره بلوغ و نوجوانی از حساس‌ترین مراحل زندگی است كه از آن به عنوان دوره بحران یا دوره بی‌سر و سامانی روحی تعبیر می‌شود، در این مرحله اگر والدین درك و شناخت درستی از شرایط روحی، عا مشتاقانه و آگاهانه همراهی نكند امكان بروز كجروی و رفتارهای نابهنجار از سوی آنان افزایش خواهد یافت، فرار نوجوانان و جوانان از خانه یك زنگ خطر و هشدار است كه علاقمندان و دلسوزان جامعه را برای حفظ كیان خانواده و سلامت و تعادل جامعه به چاره‌اندیشی فرار می‌خواند.اصطلاح نوجوان فراری بر كسی اطلاق می‌شود كه منزل را بدون قصد بازگشت ترك نماید، به نظر می‌رسد این پدیده از معضلات خانوادگی و اجتماعی فراگیر در سطح جهان است و طی سالهای اخیر در كشورها، رو به افزایش است، «اقلیما، 4: 1380» برای مثال: انجمن كودكان در انگلستان اطلاعات زیر را در مورد كودكان فراری گزارش كرده است:هر سال 100000 كودكزیر 16 سال فرار می‌كنند. 80 درصد فراری‌ها از مشكلات موجود در خانه فرار می‌كنند، به دلائلی از قبیل خشونت، آزار و تعارض با والدین. 4/1 بچه‌های فراری، اولین فرارشان قبل از 8 سالگی است.3/1 پسرها و 5/1 دخترها وقتی كه اولین بار فرار می‌كنند 11 ساله هستند.بسیاری از بچه‌های فراری بعد از یك روز به خانه بر‌می‌گردند و آسیب جدی‌ای نمی‌بینند، اگر چه 4/1 از آنها در شرایط سختی می‌خوابند، مثلا: در كوچه‌ها، روی زمین و یا ایستگاه اتوبوس.7/1 بچه‌ای فراری مورد تجاوز جنسی یا حمله‌های خشونت‌بار و یا هر دو قرار می‌‌گیرند.41 درصد فراریها، از مدرسه اخراج شده‌اند «انجمن كودكان انگلستان 1999»دكتر مصطفی اقلیما در پژوهشی با عنوان بررسی عوامل مؤثر در بازگشت مجدد زنان و دختران آسیب دیده اجتماعی بر مراكز باز‌پروری سازمان بهزیستی، معتقد اس ت كه از جمله آسیب‌های اجتماعی، مسأله فرار دختران از خانواده و به دنبال آن مسأله روسپیگری است و با مطالعه در علل این پدیده و به خوبی روشن می‌شود كه فقط بیكاری، جنگ، تنوع‌طلبی، فریب‌خوردگی، طردشدگی، شكست در عشق، تمایل بر درآمد بیشتر، علل جنسی و عوامل خانوادگی مهمترین عواملی هستند كه هر روز بر تعداد لطمه‌های جد ید روسپیگری می‌‌افزاید با توجه به اینكه در جامعه ما این مسأله به عنوان جرم محسوب می‌گردد افرادی كه مرتكب چنین عملی می‌گردند به مراكز باز‌پروری جهت انجام فعالیتهای بازپروری ارجاع می‌گردند. «اقلیما، 1380: چكیده» نقش عوامل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و خانوادگی در انحراف:نقش مسائل اجتماعی در انحراف: وقایع اجتماعی و امور جریانات آن در رفتارهای انحرافی دارای نقش و تأثیری فوق‌العاده است آن چنان كه حتی عده‌ای از جامعه‌شناسان آن را علت اصلی آسیب‌های اجتماعی ذكر كرده‌اند از مسائل اجتماعی كه در دامن زن به انحرافات و یا زمینه‌سازی در آن اثر دارند موارد بسیاری را می‌توان نام برد كه برخی از آنها عبارتند از: تراكم جمعیت:گسترش روزافزون صنعت و توسعه، بدون توجه به نظارت جوانب آن خود سبب تراكم جمعیت بیش از اندازه است كم اثر شده و فقر و محرومیت افزایش می‌یابد در نتیجه زمینه برای آسیبها فراهم می‌گردد.بررسی‌ها دور كیم نشان داده است افزایش جنایات با تراكم و افزایش جمعیت، نسبت مستقیم دارد در اماكن پرجمعیت، شلوغ، سوءاستفاده‌ها، فحشاء اعتیاد بیشتر ب ه چشم می‌خورد و این امر در جوامع صنعتی ودر توسع‌ه‌های شهرنشینی بیشتر نمایان است زیرا در جوامع متراكم و پرجمعیت، كنترل‌‌ها ضعیف شده و به سبب تعارض فرهنگی، و رسوم اخلاقی گوناگون و ایدئولوژیهای متفاوت موجب می‌گردد كه دوستی‌های متقابل كاهش یابد و امكان آشنایی‌های عمیق از بین رفته و روابط صوری شود. محل سكونت: همیشه این سئوال مطرح است كه چه رابطه‌ای بین محیط اقامت و انحرا ف وجود دارد؟ پاسخ این پرسش در مناطق بسته به موقعیت فرق می‌كند تفاوت روشنی كه بین میزان انحرافات شهرهای‌بزرگ و پایتختها و شهرهای‌كوچك و روستانشین وجود دارد، بیانگر این واقعیت است.برای مثال محل سكنای متصل بر خطوط راه‌‌ آهن یا كارگاهها یا اماكن صنعتی و یا مناطق گرم و دور افتاده نیز محیط مناسبی به شمار نمی‌رود از آنجا كه اغلب، طفل یا نوجوان مقیم این‌گونه اماكن، همواره احساس محرومیت می‌كند چه بسا كه گرفتار طغیان و عصیان نیز می‌‌گردد كه اغلب بر ارتكاب جرائم منجر می‌شود، اقامت در محلات پست یكی از عوامل مساعد كننده زمینه انحراف است. مناطق جرم‌‌ خیز:در بیشتر شهرهای صنعتی مجرمین در نواحی نامناسب و فقیر شهر زندگی می‌كنند و البته آنچنان نیست كه در مناطق اغنیا از جرم و انحراف خبری نباشد، بلكه در آنجا كمتر آشكار است در نواحی فقیرنشین، بیكاری، هرج‌و‌مرج، بیماری، انحراف دائماً رو به توسعه است. بیشترین بودجه رفاهی و درمانی درست در مناطق جرم‌خیز صرف می‌شود، سوءاستفا ده و دزدی، فحشاء و دیگر آلودگیها مربوط به این مناطق است. اگر دولتها بودجه‌ای را كه به دستگیری، حبس، محاكم این افراد اختصاص می‌دهند برای سلاح آن صرف كنند به صرفه‌تر است.اغلب جرائم در مناطق فقیر و كثیف شهر صورت می‌گیرد و یا در زاعه‌ها و مناطق پرت و متروكه و یا شلوغ و پرهیاهو، این امری است كه در كشورهای دیگر هم مصداق دارد.مهاجرت:مهاجرت‌های بی‌حساب و حركتهای دائمی مردم از منطقه‌ای به منطقه‌ای دیگر، مشكلات بسیاری را در رابطه با آسیبهای اجتماعی پدید می‌‌‌آورد، مهجران به سختی می‌توانند خود را با شرایط قانونی و حیات جدید و از همه مهمتر، فرهنگ آن منطقه سازگار كنند. ضمن اینكه افزایش جمعیت ناشی از مهاجرت در یك محدوده و منطقه مسأله اجتماعی پدید می‌آورد.مهاجرین در طریق جا انداختن تثبیت موقعیت خود گاهی رفتار ی خلاف انتظار از خود بروز می‌دهند و البته این امر درباره نسل اول مهاجران اندك است و نسل‌های بعد كه خود را در آن منطقه صاحب آب و گل یافتند، زیادتر می‌گردند. كودكان مهاجر كه در اقلتند از وجود والدین احساس شرمساری می‌كنند و این خود منشأ بسیاری از نابسامانیهاست. گسستگی روابط، كاهش دوستی‌ها و صمیمیت‌ها، طرح اندك روابط متقابل، دیر مأنوس شدن با محیط اجتماعی خود سبب پیدایش و گسترش دشواری است. ماهیت زندگی شهری:ماهین زندگی در شهر همانند عاملی از عوامل انحرافی است اصولاً این نوع زندگانی فرار از دست قانون، پلیس، اختفاء از نظر قدرتها را بیشتر مهیا و آماده می‌سازد و همچنین در شهرهای‌بزرگ بسیار از درهای خوشگذرانی و بطالت بر روی اشخاص خصوص اً جوانان باز است. آنان می‌توانند در اوقات فراغت روشهای غیر قانونی را فراگیرند، طبیعتاً در شهرهای‌بزرگ، مجال انتشار خانه‌های فساد و دوایر قماربازی زیاد است، در حالیكه این انگیزه‌ها در مناطق كم جمعیت بسیار نادر است. دوستان و رفقا:تكوین شخصیت فرد، متكی به عناصر موجود در محیط داخلی و خارجی اوست، در این میان پدر و مادر نقش اساسی دارند، وقتی جوان با شخص منحرف ا رتباط دارد عملاً منحرف می‌گردد.همنشینی اطفال با دوستان منحرف كه در سنین بلوغ به سر می‌برند اثرات عمیق‌تر و نتایج شدیدتری به دنبال دارد، اگر فردی در ابتدای سنین نوجوانی با افراد شرور بالغ برخورد داشته باشد، شخصیت او به طرز شدیدی تحت تأثیر قرار می‌گیرد، خواه این برخورد به صورت تصادفی و یا غیر مترقبه و یا به طور تماس دائم باشد، و اعم از اینكه شناسایی در خانواده انجام پذیرد یا در خارج از منزل، در هر حال جوان كم سن و سال از عناصر شخصیت دوست بالغ خود متأثر می‌شود و نسبت به عناصر نادرست شخصیت او اعتقاد پیدا می‌كند. انحراف آن دوست بزرگتر را شجاعت و شهامت تصور می‌كند و دشمنی با دیگران را نشانه مرد بودن تلقی می‌كند. تأثیر عوامل فرهنگی بر انحراف:فرهنگ را می‌توان شامل عقاید و افكار، دانش و تربیت، آداب و رسوم و سنن، اخلا ق و رسوم اخلاقی، فلسفه و هنر، ادبیات، ابداعات و اختراعات دانست یا مجموعه‌ای در مواریث اجتماعی كه از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود، كار فرهنگ، تعیین و تنظیم قواعد و آداب و رسوم جامعه است و می‌تواند از عوامل كنترل كننده به حساب آید كه همه شئون زندگی انسانها را زیر نظر می‌گیرد. برخی از جرم‌شناسان معتقدند كجروی و انحراف حاصل از تضادهای فرهنگی و منحرف پرورش یافته فرهنگ جامعه‌خویش است و پای‌بندی به فرهنگ جامعه است كه او را كجرو بار آورده است. تأثیر عوامل اقتصادی بر انحراف:عدم تأمین اقتصادی، روشهای كسب پول و مبارزه با نداری، نداشتن شغل و مسكن نامناسب، عدم امكان بهره‌مندی از غذا، بهداشت و بلاخره با فقر دست به گریبان بودن، تنگدستی، بیكاری و . . . زمینه را برای تن‌در‌دادن به بسیاری از كجرویها فراهم می‌نماید، البته اگر موجبات رشد و پیشرفت اقتصادی و امكان رفاه و آسایش پدید آید، همه مسائل و دشواریهای بشر حل نخواهد شد، اما اگر احتیاجات اولیه انسان برآورده شود مانع بسیاری از مفاسد و آلودگی‌ها خواهد شد.فشارهای اقتصادی موجب پیدایش تجاوزات، اعتیاد و تن‌دادن به روسپیگری می‌ش ود. با پیشرفت اندیشه بشری و ظهور عقاید جدید درباره تربیت، اهل تحقیق بر وجود تأثیر عوامل اقتصادی در تعیین شخصیت و رفتار انسان پی‌ بردند و متوجه شدند كه انحراف به صورت بارزی با فقر و اقتصاد نادرست ارتباط دارد. گرسنگی و برهنگی، كمبود موادغذایی و عدم ارضای نیازمندیهای ضرفراد جوان را برای پذیرش انحراف آماده می‌كند و این آمادگی وقتی با عوامل كمك كننده دیگری همراه شد به احتمال زیاد باعث سقوط می‌گردد.خلاصه اینكه، فقر ذاتاً سبب انحراف نیست، ولی بی‌گمان به وجود آورنده سختیها و ناملایماتی است كه اگر نتوان در قبال آنها مبارزه كرد، خواه‌ناخواه انسان را به زانو در می‌آورد. اغلب محرومیتها و برآورده نشدن تمایلات كه باعث عدم اطمینان اجتماعی است متكی به عامل فقر است و نمی‌توان آن را نادیده گرفت. خانواده و انحراف:نخستین محیطی كه كودك در آن پرورش می‌یابد و در رفتار بعدی فرد فوق‌العاده مؤثر است، خانواده است. آنچنان كه حتی عده‌ای از جرم‌شناسان آن را عامل سلامت یا بیماری آینده فرد ذكر كرده‌اند و مخصوصاً ظهور آثار آن را در دوره جوانی فوق‌العاده دانسته‌اند.جامعه‌شناسان رابطه‌ای بین جنایات و حیات خانوادگی یافته‌اند به طور‌یكه میزان جنایات را در خانواده از هم گسسته بسیار زیاد می‌دانند. رویدادهای خانواد گی در سرنوشت افراد مؤثرند، روابط ناخوشایند والدین، فوت و طلاق، جدایی و متاركه، مشكلات بسیاری برای افراد می‌آفرینند.مطالعات انجام یافته دانشمندان و متخصصان علوم اجتماعی و انسانی و دستورات و راهنمایی‌هایی كه پیامبران الهی برای هدایت و رشد و كمال و تربیت انسانها از منبع وحی ابلاغ كرده‌اند بر نقش نهاد خانواده به عنوان اصلی‌ترین كانون پرورش و تربیت تأكید شده است.خانواده، زنجیره ارتباطی اجتماع و تضمین كننده آرامش و ثبات جامعه است. كودكان نخستین وابستگی‌‌‌های عاطفی نزدیك و صمیمی خود را در خانواده برقرار می‌سازند و درونی‌كردن ارزشها و هنجارهای فرهنگی را در ان آغاز می‌كنند.كاركرد عاطفی خانواده از نیاز انسان به محبت و وابستگی‌ها ناشی می‌شود، بدون وجود محبت و احساس پیوستگی، خانواده ممكن است با مشكلات عاطفی و روانی مواجه گردد. دختران نوجوانی كه كمبود محبت دارد به هركس كه سر راه او قرار گیرد و به او اظهار محبت كند علاقه‌مند می‌شود و چه بسا در این مسیر تباه شود. خشونت والدین و اثرات آن:انظباطهای سخت و خشن، مانع رشد فكری، بدنی، اخلاقی و عاطفی كودكان می‌شود. فرزندانی كه در چنین خانواده‌هایی رشد نموده‌اند، زمینه های ابتكار و خلاقیت در آنها كمرنگ شده و همواره در تصمیم‌گیری مردد هستند، غالباً افرادی بی‌ارده بار آمده و در نتیجه كرامت انسانی آنها مخدوش می‌گردد. هنگامی كه به خاطر انظباط سخت، آزادی فرد محدود و یا نقش‌ها از بین برود امر تربیت دچار خطر می‌گردد و امكان رشد را از آنان سلب می‌نماید، كنجكاوی‌هایشان را می‌‌كشد،طفل را وا می‌دارد كه راه خموری، بی‌حالی، غیرفعال بودن را در پیش بگیرد و از راه و رسم رشد فرو ماند.این خطر هنگامی شدید می‌شود كه والدین هراز گاهی فرزندان خود را وسیله‌ای برای فرونشاندن خشم فرد قرار دهند و طفل را به باد كتك و خشونت گیرند. بی‌رحمی‌های پدر، كتك‌كاری او به قصد كشت، چنان ناامنی و وحشتی در آنان پدید می‌آورد كه گاهی خواب و قرار از آنان می‌ستاید. فساد و آلودگی والدین:اعتیاد و سرگرمیهای آلوده در محیط خانواده، از عوامل ویران كننده و متلاشی كننده بنای خانواده و تربیت است. كودكی كه شاهد آلودگی‌‌ها و انحرافات والدین خویش است از آنها درس می‌آموزد، ولی درس خطرآفرین و ویران كننده والدین با عمل انحرافی خود الگوی بدن برای كودك خود می‌شوند حتی اگر كودك در سنی باشد كه ار این مسائل سر در نیاورد مشاهده آن برای او خطرناك است.خانه‌ای در آن آمد و شد برای افراد ناباب و معاشران آلوده باشد خانه خوبی نیست زمینه‌ساز انحرافات فكری و اخلاقی برای كودكانی است كه در آنجا زندگی می‌كنند.بررسی‌های آسیب‌شناختی نشان داده است كه حاصل اعتیاد را در این س ردی كانون و سستی پیوند عاطفی در این كانون و وارض ناشی از تبهكاران و آلودگی والدین، بدآموزی تقلید ناروا، احساس شرمساری، نابسامانی زندگی، استعداد انحراف و سرانجام منجر شدن به ارتكاب جرم می‌باشد معمولاً والدین و اعضاء معتاد خانواده، تنه ا فكر تهیه مواد جهت رفع خماری خود بوده و نسبت به فرزندان و سایر اعضای خانواده خود احساس مسئولیت نمی‌كنند زندانی دوربند شدن والدین به خصوص مادر كه كانون مهر و شرافت و پاكدامنی طفل می‌باشد علاوه بر اینكه باعث جدایی طفل از مادر می‌گردد باعث عوارض نابهنجاری خواهد گردید. از دیگر عوامل خانوادگی كه در بروز انحراف و بزهكاری مؤثر است، می‌توان از طرد و بی‌مهری، توجه بیش‌‌ از حد به فرزندان، عدم مراقبت و بی‌توجهی والدین و سرپرستان بر امور فرزندان و خانواده و فقر مالی خانواده، مرگ یا جدایی والدین، نفاق و ناسازگاری والدین نام برد. (اقلیما، 81: 1380 ـ 45) فصل سوم:علل فرار چه كسانی از خانه فرار می‌كنند؟همه انسانها اگر در جایی كه به سر می‌برند «اعم از خانه و محل كار» احساس رضایت نكنند و فضای حاكم بر محیط موجب رنج و عذابشان شود، به فكر فرار می‌افتند. ولی از میان خیل انسانهای ناراضی و ناراحت، درصد بسیار كمی فكر خود را عملی می‌كنند و آنهایی كه مانده‌اند سعی كرده‌اند مشكلات و موجبات ناراحتی خود را در محیط بر طرف كنند یا خود را با شرایط موجود تطبیق دهند تا محیط قابل قبول و تحمل‌پذیر گردد.تمایل بر فرار از محیط در مورد جوانها به خصوص در افراد 12 ساله تا 20 ساله قویتر و جدی‌تر است. فرار از خانه برای نوجوان، نتیجه یك مسأله عاطفی و لاینحل، برای خانواده یك مسأله مربوط به روابط متقابل و برای جامعه یك مسأله احتمالی است. فرار نوجوان از خانه، یك مشكل و معضل حاد و عمومی مبتلا به نهاد خانواده نیست، ولی نمود آشكاری از وجود مسأله‌ای عمیق‌تر و پیچیده‌تر به نام مسأله ارتباط نوجوان با والدین است.نوجوان گاهی برای رهایی از رنج و ناراحتی، نجات از سرزنش‌های مداوم و تحقیرهای مكرر و خردشدن شخصیت خود از خانه می‌گریزد. گاهی برای مقابله و نتبیه والدین و گاهی به خاطر احساس بی‌پنهای و عدم امنیت. پشت‌پا زدن به عواطف و پای بندیهای موجود در خانواده و نادیده گرفتن انتظارات جامعه مسلماً یك نوع رفتار عادی و طبیعی به‌هنجار نیست ولی عكس‌العمل طبیعی و به هنجار، رویارویی و برخورهای كسالت‌آور وجوانان فراری از خانه مانند ولگردن برای تهیه مایحتاج زندگی خود و خوراك، مرتكب سرقت، جیب‌بری و اعمال منافی عفت، خودفروشی، و در دختران آشنایی با افراد مفسد به فحشاء كشانده می‌شوند. شرایط عمومی افراد فراری:بررسی‌ها نشان داده است كه افراد فراری از نظر فردی، خانوادگی و اجتماعی دارای این شرایط هستند: از نظر فردی: اختلال‌منش دارند، افرادی ضعیف‌ الاراده‌اند، حساس و زودرنجند، عقب‌ماندگی درسی دارند، برای امور غیر درسی ارزش بیشتری قائلند، برخی از آنها عقب‌ماندگی ذهنی دارند، شخصیتی تلقین‌‌‌پذیر داشته و یا به انحرافات و اختلالات و بیماریهای روانی از جماه صرع، اسكپرونرمنی پارانویا مبتلا هستند و به علت عدم تكوین شخصیت، ثبات و انظباط اجتماعی ندارند. اگر چه افراد باهوش هم در بین آنها اندك نیست و حتی در بین آنها نوابغ هم دیده می‌شود.برخی از اینان كه البته بیشترشان نوجوانند دچار رنج عصبی هستند، بیخوابی دارند، احساس گناه آنان را آزار می‌دهد، دسته‌ای از این اطفال و نوجوانان از لحاظ وضع جسمی و روانی سالم و عاری هستند. ممكن است تحت تأثیر محیط خانوادگی و م حیط تحصیلی برای تفریح و خوشگذرانی و یا تقلید از فیلم‌ها و ماجراجویی اقدام به فرار كنند.از نظر خانوادگی:به علت نفاق، ناسازگاری، اهتیاد پدر و مادر، تشنج در محیط خانوادگی، طرد و تحقیر، كمبود محبت، از هم گسیختگی خانواده «طلاق، جدایی، فوت» و عدم مراقبت و بی‌توجهی والدین و سرپرستان نسبت به امور تحصیلی بویژه در خانواده‌های پر جمعیت، ترس از تنبیه در صورت عدم موفقیت در تحصیل، اقدام به فرار از منزل و ترك تحصیل می‌كنند. اطفال نازپرورده كه دائم تحت مراقبت، نظارت شدید قرار دارند برای كسب آزادی و استقلال از خانه فرار می‌كنند. از نظر اجتماعی:اغلب در منطقه‌ و محیطی زندگی كرده‌اند كه مناسب برای داشتن حیات شرافتمندانه نبوده است. در محیط اجتماعی‌شان رفتار ضد اجتماعی، آلودگی، اعتیاد وجود داشته است. با تیپ بی‌‌بندوبار و پرخاشگر مواجه بوده‌اند. بدآموزی در زندگی‌شان بسیار بوده است، مشكل انظباطی و اخلاقی داشته‌اند. منطقه زندگی‌شان منطقه شكست، خواری‌ها، سرافكندگی‌ها بوده و این خود زمینه را برای محدود ساختن فرد و حوزه معاشرتی او فراهم كرده است. (همان منبع، 148 و 149)كاتر در مقاله‌ای تحت عنوان «شناخت فرار نوجوانان و پیشگیری آن» علل فرار از منزل را به شرح زیر می‌داند:1) اجتناب از عواقب و نتایج ناخوشایند رفتار یا اعمالی كه فرد انتظار دارد، در آینده با آن مواجه شود. مثل تهدید به تنبیه و یا تنبیه والدین در مقابل شكست تحصیلی فرزند.2) فرار از دام مواجهه با تجربه‌ای مستمر و پیش‌رونده نامطلوب. دردناك یا سخت در زندگی مثل آزار جسمی و جنسی در منزل.3) پیشگیری از ترك فعالیتها، ارتباطات یا دوستی‌هایی كه برای فرد مهم و با ارزش به نظر می‌رسند مثل جلوگیری والدین از معاشرت نوجوانان با دوستانش بدون جایگزینی و با تحكم.4) به منظور بودن با افرادی كه به رغم ایشان حمایتگر، مشوق و فعال هستند، مثل زندگی با همسالان.5) برای بودن با افراد یا مكانهایی كه آنها را از مشكلات دیگر زندگی‌شان دور می‌سازد.6) تغییر یا توقف آنچه كه در حال انجام است یا قرار است انجام گیرد مثل ازدواج نامناسب توأم با تهدید والدین. همچنین معتقد است مشكلاتی كه خطر بروز فرار كودكان و نوجوانان را افزایش می‌دهد عبارتند از:1) كودك آزاری یا غفلت نسبت به كودك. 2) استفاده از الكل یا مواد مخدر.3) طلاق یا جدایی كه مواجهه با آن بدرستی انجام نشده است.4) رفتار متضاد و، مماند والدین كه با تخیلات نامناسب نوجوان تركیب شده باشد.5) آمیزش با یك گروه همسالان ضد اجتماع6) مرگ یكی از اعضای خانواده كه مواجهه با آن به درستی انجام نشده باشد.در كنفرانسی كه در اكتبر سال 2000 در شهر ادمونتون با عنوان فراهم كردن امنیت در مورد افراد معلول و كاهش خطر آزار و سوءرفتار برگزار شد، یكی از مقالات مطروحه با عنوان سوءرفتار با افراد معلول و یك شخص از این مقاله در مورد علائم هشدار دهنده بود و در آن یكی از اثرات سوءرفتار را فرار از خانه ذكر كردند. اقسام فرار:فرار اقسام مختلفی دارد. از جمله فرار صرعی، فرار هیستریك، فرار فراموشی و فرار معمولی، كه در این پژوهش فرار معمولی مورد نظر بوده است. در فرار صرعی: بیمار ممكن است دست به جنایت یا قتل بزند و بعد از اتمام آنها را فراموش كند. در فرار عادی كاملاً بر فعالیتهای خود، چه قبل و چه بعد از فرار آگاهی دارد «بیرجندی، 1346» به عقیده راندوشستروم میل به فرار از زیر بار فشارهای خانوادگر و اجتمایی و پناه بردن به محیطی كه نیازهای نوجوان در آن بهتر صورت پذیرفته و مورد توجه قرار گیرد همیشه در فكر نوجوانان وجود دارد. در این دوره تمایل به عضویت در گروههای اجتماعی به اوج می‌رسد «راندوشستروم، 1356» نوجوان می‌خواهد از سیطره خانواده آزاد بوده ت ا فردیت و استقلال خود را احساس كند. «شاری نژاد، 1364» قائمی امیری در كتاب خود تحت عنوان آسیبها و عوارض اجتماعی، پیرامون علل فرار چنین می‌نویسد: «فرار از جمله پدیده‌هایی است كه عوامل مختلفی می‌تواند سبب آن گردد.تحقیقات انجام شده در كنورهای مختلف هر یك به بخشی از عوامل مؤثر در بروز فرار اشاره دانسته‌اند كه در اینجا به تناسب امكانات به تعدادی از آنها، اشاره می‌‌شود:1 – وجود شرایط تنبیه و اذیت و آزار كودك و طاقت‌فرسا بودن محیط خانه 2 – فرار به علت انتقام گرفتن از والدین3 – از هم گسیختگی خانواده و نبودن سرپرست در خانه4 – فرار به منظور جلب توجه دیگران5 – وجود نامادری یا ناپدری در خانه6 – تبعیض در خانه7 – دوستان ناباب و مشكل‌دار8 – آموزشهای نادرست «بالاخص فیلم‌های نیمایی و ویدئویی مبتذل»9 – ریسك و ماجراجویی و انجام كارهای متهورانه علل فرار:1 – فقدان یكی یا هر دو والدین:فقدان والدین هم برای فرار و هم برای اجتماع عواقب وخیمی را به دنبال دارد. اكثر محققین آن را یكی از مهمترین علل ولگردی، عقب‌ماندگی د رسی و تمایل به بزهكاری ذكر كرده‌اند. «صاح ب الزمانی، 1347» یكی از روانشناسان آلمانی در تحقیقی نشان داد كه 40 درصد كودكانیكه در مدرسه مردود شده‌اند اطفال محروم از پدر و 30 درصد بی‌مادر بوده‌اند.تحقیق دیگری در آلمان نشان می‌دهد كه از میان 2704 تبهكار نوجوان بیش از 43 درصد از داشتن یكی از والدین محروم بوده‌اند. تحقیقات انجام شده در آمریكا نیز این موضوع را مورد تأیید قرار داده است. در تحقیقی كه در مورد دخترانیكه در دارالتادیب نگهداری می‌شوند انجام شده نشان داده است كه 70 درصد آنان از یك طرف یا دو طرف یعنی هم از مادر و هم از پدر محروم بوده‌اند. «صاحب الزمانی، 1347»2 – جدایی و طلاقجدایی و طلاق یكی از عوامل مهم ایج اد نابسامانی در روح كودك و نوجوان به حساب آمده و گاهی وی را بر انجام كارهای سخت و نادرست توانا می‌سازد. تحقیقات فراوانی این مطالب را تأیید نموده كه بسیاری از بزهكارن نوجوان و مجرمین مسن‌تر از خانواده‌های كمتر در اثر طلاق به جامعه تحویل داده شده‌اند و محصول مستقیم طلاق به حساب می‌آیند. فحشاء تكدی، پرخاشگری، ناسازگاری، توقف یا ایست تحصیلی، مشكلات متعدد شخصیتی، بیماریهای عصبی و روانی و هزاران آسیب اجتماعی دیگر در كنار سایر عوامل مربوط می‌شود «كیهان، 1309». یك پژوهش در كانون اصلاح و تربیت مشهد نشان می‌دهد كه 26 نفر از آنان متعلق به خانواده‌هایی بوده‌اند كه در آنان طلاق رخ داده است. «احمدی، 1361»گریف می‌‌نویسد: «اگر پدر فوت كرده باشد عاطفه مادر می‌تواند تا حدی آن را جبران نماید ولی طلاق وضع دیگری پیدا می‌كند، زیرا اكثراً با مشكلات فراوانی نظیر زدوخورد، منازعه و كشمكشهای پدر و مادر و عدم توافقهای آنها روبر وست و یا گرفتار خصومت نامادری است. «جگسون، 1957» دكتر خزائی در كتاب خود تحت عنوان بزهكاری اطفال چنین می‌نویسد: «در كشور فرانسه هر ساله نزدیك به 2500 ولگرد كمتر از 18 سال نزد قاضی فرستاده می‌شوند تا تحت اقدامات تربیتی و حمایتی قرار گیرند. این افراد كه اغلب از خانواده جدا شده‌اند فرار اختیار كرده‌اند.ضمن ولگردی غالباً به فحشاء و پسرها به روابط جنسی مردانه می‌پردازند. حمایت از این قبیل اطفال و پیشگیری از سقوط آنان در دامهای تبهكاری نیز امروزه شدیداً مورد توجه متخصصین می‌باشد «خزائی، 1373».فرار به مبناء انتقام از والدین: بچه‌ها اصولاً دوست دارند در برابر اعمال ناشایست و یا زندگی ناسازگارانه‌ای كه دارند، دست به تلافی بزنند و با افكار محدود خود این تلافی را به شكل فرار ظاهر می‌كنند. برخی از این افراد برای انجام مقصود خویش ماهها اقدام به جمع‌آوری پول توجیبی خود كرده و حتی در بعضی موارد اشیاء قیمتی را از خانه ربوده تا بتوانند با فروش آن پولی را بدست آورده و دیگر محتاج والدین نباشد، اینها اكثراً در روزهای اول فرار با دست و دلبازی فراوان پولهایی را كه همراه دارند خرج می‌كنند. لیكن پس از گذشت چند روزی كه پولشان ته كشید تازه به فكر می‌افتند كه چه كنند؟و این مرحله حساسترین مرحله گریز آنها از خانه و كاشانه می‌باشد. متأسفانه، تعداد زیادی از والدین به علت بی‌اطلاعی و نادانی با فرزند خود بدرفتاری می‌كنند و موجب می‌شوند كه ناراحتیها و غمهای آشكار و پنهان كودك آنها جانشان را بخورد و بعید نیست بعدها هم به صورت عقده‌های گوناگون كه در مسیر كودك و نوجوان نقش بسته به اشكال دیگر تجلی كند.عدم درك صحیص والدین از موفقیت خاص نوجوانان، عدم درك صحیح والدین از موقعیت خاص نوجوانان و سوءبرخورد آنان با نوجوانان نیز می‌تواند مشكلاتی را بوجود آورد. زیرا والدین به شرایط خاص نوجوانان كه نیازمند كسب تجربه و استقلال می‌باشد، توجه نداشته با دخالتهای بی‌مورد و بی‌جا، روح او را آزار نموده و سبب بروز طغیان و سركشی در وی می‌گردند. اگر پدر و مادر این واقعیت روحی و روانی را درك نكنند كه آنرا پدیده‌ای غیر طبیعی به شمار آورند و اجازه ندهند تا نوجوان این مرحله را پشت‌سر گذارند، فاصله بین دو نسل هر روز عمیق‌تر شده تا جاییكه پدر و فرزند قادر به تحمل یكدیگر نخواهند بود و عاقبت می‌توانند سبب فرار نوجوان از خانه گردد. تحقیقات انجام شده نشان می‌دهد كه 82 درصد نوجوانان مورد مصاحبه قادر نبوده‌اند مسائل و مشكلات خود را با والدین خود در میان گذارند. «ملك‌ آبادی. 1355». در یك نظرخواهی كه از نوجوانان سطوح راهنمایی و دبیرستان به عمل آمده است این سؤال مطرح شد كه در برخورد با مسائل و مشكلات مایلند آنرا با چه كسانی در میان گذارند؟ دوست، معلم، والدین و . . . متأسفانه تنها 23 درصد پاسخ‌دهندگان والدین را انتخاب كرده، آنها را محرم اسرار خویش دانسته‌اند، این پاسخ ضعیف حاكی از آن است كه والدین نتوانسته‌اند رابطه عاطفی سالمی با فرزندان خود برقرار نمایند. «سعیدی، 1371». وجود ناپدری یا نامادری:وجود نامادری و برخورد غرض‌آلود و آكنده از تبعیض او با فرزندان شوهر نیز می‌تواند محیط خانه را به محیطی ناامن برای زندگی نوجوان تبدیل نماید. تحت چنین شرایطی وقتیكه تحمل آن ا ز عهده نوجوانان خارج می‌گردد، فرار را بر قرار در آن خانه ناامن ترجیح می‌دهند. نامادریها غالباً به محض تولد اولین فرزند خود با فرزندخوانده‌ها از در ناسازگاری در می‌آیند و از آنها بهانه‌ های عجیب و غریب می‌گیرند. آنها را به بداخلاقی و انحرافاتیكه اكثراً زاییده فكر و اندیشه خودشان است متهم می‌كنند. در این مرحله هنگامی كه نوجوان با بی‌مهری و كج‌خلقی نامادری مواجه می‌شود، به تدریج مقاومت و تحمل خود را از دست داده و ناگزیر از خانه فرار می‌كند. «مكتب مام، شماره 86». فقر عاطفییكی از عوامل مهم ترك خانواده محسوب می‌شود. اگر خانه كه باید محل امنی برای تأمین نیازهای عاطفی كودك و نوجوان باشد به محیطی عاری از محبت و عواطف مبدل شود طبیعی است كه نوجوان حساس و زودرنج‌تر شده و در جستجوی محبت پا را از خانه بیرون گذاشته و در میان گروههای هم سن و سال یا دسته‌جات خلافكار وارد شود. تجارب تلخی برایش فراهم می‌سازد می‌گریزد و از اینكه خود را شریك یا عضوی از آن گروه بداند روی برمی‌گرداند. زیرا توان همسازی رفتار خود با آنان را ندارد.سیروس ایزدی به تحقیقی كه پیرامون علل فرار نوجوانان در كانون اصلاح و تربیت كرج به انجام رسانیده‌اند اشاره نوجوانان احساس طرد شدگی می‌كند. محیط طوری است كه نیازها و عواطف او را كه برای رشد شخصیت‌اش لازم و ضروری است مانند استقلال، قبول‌شدن و یافتن محلی برای تخلیه هیجانات را نادیده گرفته و می‌‌كوشد او را در سطح یك كودك نگهدارد نوجوان ترجیح می‌دهد كه از خانه فرار نماید، «ایزدی، 1355».نقش محبت و تأثیر خانواده به خصوص در سالهای اولیه رشد كودك انكارناپذیر است. كودكانیكه از مراقبت و نوازش مادر محروم بوده و در پرورشگاهها نگهداری می‌شوند، رشد عادی آنان دچار اختلال شده و حتی برخی از صاحب‌نظران اعتقاد دارند كه بر رشد ذهنی و هوشی آنان نیز تأثیر منفی گذارد. كودكان برای رشد متعادل جنسی و روانی و اجتماعی نیاز مبرمی به آرامش و امنیت و محبت در خانواده دارند. الاین ایدر می‌گوید: «ما فرصت پیدا نمی‌كنیم تا به حرف فرزندان و نوجوانان خود توجه كنیم». بنابر گزارش وزارت دادگستری تنها در سال 1988 میلادی، 127 كودك و نوجوان توسط والدین به زور از خانه اخراج شده‌اند كه این مسأله حاكی از سردی روابط خانوادگی و نابودی پیوندهای عاطفی در آن می‌باشد. «اطلاعات، 1369». تحقیقات نگارنده نیز این مطلب را تأیید كرده است به عنوان مثال نوجوانی اظهار داشت: «پدر و مادرم همیشه مرا مورد شماتت قرار می‌داده‌اند و می‌گفتند اگر تو به دنیا نمی‌آمدی وضع ما خیلی بهتر بود، اصلاً تو بد قدم بودی، حتی در مواردی گفته بودند تو اصلاً بچه ما نیستی، از اینجا برو و من هم در یك فرصت مناسب از خانه فرار كردم». گاهی نیز علت فرار، تنهایی یا احساس تنهایی بیش از حد نوجوان در خانه است. نوجوان احساس می‌كند شدیداً تنهاست و كسی از اعضای خانواده با وی تماس عاطفی ندارد و مورد توجه و محبت قرار نمی‌گیرد. تحقیقات نشان داده است كه احتمال بروز بزهكاری نوجوانان در خانواده‌هایی كه خصومت متقابل، بی‌اعتنایی و بی‌احساسی وجود دارد حتی از خانواده‌های از هم پاشیده بیشتر است «ماسن، 1981». شكست تحصیلی و نگرانی از سرزنش یا تنبیه والدین:شكست تحصیلی و نگرانی از سرزنش یا تنبیه والدین یكی دیگر از عوامل فرار از خانه محسوب می‌‌‌شود. آمار نشان می‌دهد كه گریز از خانه در ماههای خرداد تا شهریور به شدت افزایش پیدا می‌كند. به طوریكه در روزهای عادی هر روز 3 نفر و در روزهای امتحان و اعلام نتیجه هر روز 5 نفر كودك و نوجوان از خانه فرار می‌كنند. این آمار در اواخر شهریور ماه و در اوایل مهر كه نتایج امتحانات تجدیدی تحصیلی را مشخص می‌كنند از 5 نفر در روز نیز تجاوز می‌كند، كه این امر می‌تواند رابطه فرار با شكست تحصیلی را مشخص نماید. پس از فرار از خانه اقدام به خودكشی نماید «كیهان». تحقیقات در امریكا نشان می‌دهد كه 95 درصد 17 سالگان فراری و بزهكار در اثر شكست تحصیلی مدرسه را ترك كرده بودند «صفوی، 1364».تحقیقات انجام شده در كانون اصلاح و تربیت مشهد نیز ارتباط بین فرار و شكست تحصیلی را مورد تأیید قرار داده است «علوی، 1361». در تحقیقی كه پیرامون علل انحراف اخلاقی و فرار دختران بوسیله انجمن اولیاء و مربیان انجام گرفته است نشان می‌دهد كه 30 درصد افراد مورد پژوهش علت اصلی فرار خود را شكست تحصیلی قید نموده‌اند «فراهانی، 1365». اطلاعات بدست آمده نشان می‌دهد كه 90 درصد نوجوانان فراری قبل از اقدام به فرار مدرسه را ترك نموده و به دیگر سخن، ترك تحصیل نموده‌اند. حدوداً 90 درصد، به كرات از مدرسه بدون عذر‌موجه گریخته‌‌اند. در صورتیكه در گروه كنترل تقریباً 77 درصد پاسخ دهندگان سخت‌گیری و وجود شرایط تنبیه:سختگیری و وجود شرایط تنبیه عامل دیگری در بروز پدیده فرار است: تحقیقات مكرر كوك نشان می‌دهد كه كودكانیكه در خانواده‌های معمولی و سخت‌گیر تربیت یافته‌اند امكان بیشتری برای انحراف آنان وجود دارد، همین تحقیق درصد افراد پرورش یافته در خانواده‌های سخت‌گیر را 7/26 درصد و در خانواده‌های معمولی 8/15 درصد ذكر كرده است. شلدوون و الینورگلوك در تحقیقات خود نشان داده‌اند كه سخت گیری و فشار بیش از حد والیدن خصوصاً پدر یكی از عوامل مهم فرار از خانه محسوب می‌شود. در این شرایط تنها عده معدودی از نوجوانان ارتباط خود را با خانواده حفظ می‌كنند «مهران، 1354».دكتر تیم انداز در مقاله‌ای كه در مجله دانشكده بچاپ رسیده اظهار می‌دارد: « والدینی كه به فرزندان خود آزادی بدون قید و شرط می‌دهند، همانطور دچار مشكلات می‌شوند كه والدین سخت‌گیر زیرا اغلب فرزندان آنها خودخواه، نظم‌ناپذیر، و بی‌ توجه بار می‌‌آیند به قول هاروكس، ریشه هر نوع انحراف و بزهكاری نوجوانان را باید در خلال اطلاعات ناقص یا سختگیریهای بیجا و غیرمنطقی بزرگسالان جستجو كرد. البته نباید تصور كرد كه مفهوم ضمنی آن لجام گسیختگی و لاقیدی نوجوان است. بلكه توجه كردن به زندگی نوجوان در حقیقت نوعی احترام گذاردن به نیازهای منطقی و پذیرفتن خواسته‌ها و تفریحات مشروع آنان می‌باشد «شایو ریان، 1378». بنابر گزارش وزارت دادگستری امریكا تنها در سال 1988 میلادی، 45 هزار تن به علت «سختی زندگی» از خانه فرار كرده‌اند. زیرا تقریباً 100 درصد نوجوانان فراری نیز آنها به زنجیر بسته و ساعتها در زیر زمین خانه حبس نموده‌اند و همین فشارهای جسمانی و روانی بوده كه فكر فرار از خانه را در ذهن و مخیله آنها بروز كرده است و آنرا در فرصتی مناسب عملی ساخته‌اند. فقر اقتصادی نیز عاملی مهم و زمینه‌ساز پدیده فرار بوده است. فقر اقتصادی یكی از عوامل زمینه‌ساز در بروز پدیده «فرار» به حساب می‌آیدو وجود فقر طبیعتاً كج‌خلقی والدین و آسیب‌پذیری آنان را به دنبال دارد و همین امر سبب می‌شود تا نوجوان حساس و زودرنج را در جستجوی كار به بیرون از خانه و گاهی شهر و دیار راهی شهرهای بزرگ نماید.بعلاوه والدین نیز در تذمین معاش خویش تن به كارهای سخت و طاقت‌فرسا داده و شبانگاه كه خسته و كوفته به خانه باز می‌گردند. در برابر تمینات كودكان خود با خشونت و كتك‌كاری آنها را ساكت می‌كنند. این گونه افراد معمولاً برا بهره‌گیری از نیروی كار فرزندان تمایلی در فرستادن آنها به مدرسه نیز از خودشان نشان نمی‌دهند و همین امر آنها را در مسیر فرار از خانه و ارتكاب جرم قرار می‌دهد. تمایل به دیدن نقاط دیدنی: تحت تأثیر فیلمهای سینماییو ماجراجویی جوانان، قصه‌ها و ماجراهای جسورانه به تقلید از قهرمانان فیلم یا قصد فی‌المثل برای بدست آوردن گنج یا زندگی مطلوب، خانه و كاشانه خود را ترك می‌كنند اكثراً با گروهی از دوستان هم سن‌و‌سال اقدام به اینكار می‌كنند و پس از مدتی غلط‌بودن محاسبات خود را به تجربه دریافته و سرافكنده و پشیمان نزد والدین خود بازمی‌‌گردند. فصل چهارم : نحوه ارائه خدمات به دختران فراریژنحوه ارائه خدمات در ایران به افرادی كه از خانه فرار می‌كنند:در ایران، ارائه خدمات به این افراد توسط چند ارگان انجامئ می‌شود از جمله سازمان بهزیستی كشور و شهرداری، سازمان بهزیستی در قالب طرح بازپروری زنان و دختران آسیب‌دیده اجتماعی طرح «مداخله در بحران» و طرح «خانه سلامت» بر ارائه خدمات می‌پردازد. البته درصدی از مددجویان مراكز كودكان خیابانی سازمان بهزیستی و خانه‌های سبز و ریحانه شهرداری، شامل كودكان و نوجوانان فراری هم می‌شود. چون موضوع تحقیق در مورد مراكز نگهداری دختران فراری است فقط به توصیف طرحهای مربوط به زنان و دختر ان در معرض آسیب و یا آسیب‌دیده اجتماعی می‌پردازیم. مركز باز‌پروری زنان و دختران آسیب‌دیده اجتماعی:به استناد ماده واحده لایحه قانونی راجع به تشكیل سازمان بهزیستی كشور مصوب مورخ 24/3/1359 شورای انقلاب با الحاق اصلاحیه 24 مرداد ماه 1359 و اصلاحات و الحاقات به عمل آمده در جلسه 19/11/1375 مجلس شورای اسلامی، در خصوص تجدید تربیت منحرفین اجتماعی «آسیب دیدگان اجتماعی» و نظر بر اجرای نهاد آئین‌نامه اجرائی مصوب هیأت محترم وزیران به شماره 60615/ت 85/هـ مورخ 3/3/71 در رابطه با دختران و زنان در معرض آسیب اجتماعی حاد و زنان آسیب‌دیده اجتماعی مسئولیت بازپروری به منظور اصلاح، بازتوانی بازگشت به زندگی سالم اجتماعی به سازمان بهزیستی واگذار گردید كه در سازمان با عنایت به كمبود اعتبار، كمبود نیروی متخصص، عدم تجهیزات و نداشتن ساختمان مناسب و مطابق استاندارد جهت بازپروری نهایت سعی و تلاش را در این امر بكار می‌‌برد. ادامه خواندن مقاله دختران فراري

نوشته مقاله دختران فراري اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>