Quantcast
Channel: دانلود فایل رایگان
Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

تحقيق در مورد مقاله هزينه ها

$
0
0
 nx دارای 15 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : هزینه ها بنام خداهزینه ها در اصطلاح توسط گروهی از چیزهای ساخته شده، به كار گرفته شده یا پردازش شده در یك زمان مشخص بوجود می ایند؛ هزینه ها در برخی اوقات مربوط به فراهم سازی سطوح كاری اند؛ یك مثال خوب از هزینه های مربوط به فراهم سازی سطوح كاری، سرمایه است كه صرف راه اندازی یا تعمیر یك اتومبیل میشود؛ گهگاه راهاندازی یك اتومببیل ممكن است با توجه به قطعات مختلف به كار رفته در آن به حدود 900 دلار برسد؛ اگر هر بخشی در طی یك روز راه اندازی شود و هزینه ای معادل “900 دلار” مفروض داشته باشد، بنابراین در دو روز به حد 1800 دلار خواهد رسید. نخستین مرحله كاری بالغ بر 3000 قطعه نوع A به وجود میاورد؛ مرحله دوم هم بالغ بر 600 قطعه نوع B تولید خواهد كرد؛ این كمییت ها به طور خاص احتیاج به تولید كالا با خدمات دارند زیرا یك شركت با كمپانی دارای یك سیستم تولید لحظه ای است و در ازای ایجاد كالای بیشتر روند رو به رشد تولید را نشان میدهد. اگر از پایه و مبتا هزینه های اجرایی را محاسبه كنیم، برای 36000 قطعه تقسیم شده حدودا 1800 دلار سرمایه لازم داریم ؛ به اصطلاح برای هر قطعه تقریبا 03 دلار هزینه مصرف میشود؛ بر اساس این روش، اصل هزینه براورده شده برای قطعات نوع A حدود 1300 =03 × 3000 تعیین میگردد؛ بنابراین، سرمایه براورده شده برای 3000 قطعه نوعA با فرض اینكه هزینه اختصاصی برای هر كدام 03 باشد، به حدود 900 دلار میرسد و اگر 600 قطعه نوع B را داشته باشیم، برای هر قطعه اگر 15 دلار برآورده شود، چیزی در حدود 900 دلار میشود؛ برای اینكه هزینه های برآورده شده كاملا اقتصادی و منطقی باشند، بایستی رابطه اصولی میان راه اندازی ( نصب ) و كاركرد (اجرای ) دستگاه ها برقرار نمود؛ هزینه هایی كه در اثر توسعه،تولید و آموزش برنامه های مختلف ایجاد میشود را در اصطلاح هزینه های تولید- پردازش میگویند؛ برای اینكه مفهوم سطح هزینه ها به طور واضح روشن شوند، به نظر میرسد كه میبایست مثالی از سازمان مهندسی شركت های باربری آورد؛ در عین حال روزانه حدودا 3 دستور العمل تغییر مهندسی در طول ماه كی (MAG ) صادر شدند كه در اصطلاح ECOS نام داشتند؛ در میان این دستور العمل های ECOS 4موردR را ایجاد میكردند و تنها یك مورد S را تولید مینمود و هیچكدام نیز نقش تولید T را نداشتند؛ هزینه های مربوط به ECO را نزدیك به 7500 دلار تعیین كرده ایم ؛ ضمن اینكه در طول ماه می، شركت حدودا 1000 واحد از كالای نوع R را تولید نموده و 1500 واحد كالای نوع s و در نهایت نیز 5000 واحد كالای نوع T را تولید میكند؛ اگر هزینه های مربوط به ECO برای هر واحد سطح به طور مجزا محاسبه نمائیم، كل هزینه ECO را نزدیك به 37500 دلار تخمین زدیم. البته با این فرض كه نزدیك به 7500 عدد كالا با قیمت فرضی 5 دلار تولید شوند؛ با این تفاسیر هزینه ECO را نزدیك به 2500 دلار برای تولید كالای نوعT برآورد نمودیم كه هیچ گونه دستورالعمل تغییر مهندسی را برای آن اعمال نكردیم ؛ هزینه های براورد شده برای سطوح تولید پردازش ECO را به ترتیب حدودا 30000 دلار برای كالای R و 7500 برای كالای نوع S میباشد؛ مقادیر به دست آمده تنها شامل كالاهای تولیدی S و R بودند و فرآیند تولید ماه جاری را تا زمان اتمام آن به شمار نمی آورتد؛ هزینه های ECO را برای تمام واحدهای S و R كه در اینده تولید میشوند، دقیقا تخمین زده و در عین حال تاثیرات جانبیECOS ها را نیز مد نظر قرار دادیم؛ زیرا گهگداری طرحهای متفاوت ارائه شده ، ارزش و سود آوری بیشتری نسبت به هزینه هایECOS دارا بودند؛ لذا با انجام این سری عكس العمل های اختصاصی بیشتر به مفهوم (نظریه) چرخه حیات دست پیدا میكنیم؛ هزینه های ویژه در سطوح سازمانی برای اهداف به خصوصی غیر قابل درمان ( بهسازی ) در نظر گرفته میشوند كه تداوم این هزینه ها توسط قابلیت های ابزاری تعیین میشوند؛ این گونه هزینه های مربوط به سطوح سازمانی، برای فعالیت ها و تولیدات و سرویس های مختلفی عمومیت پیدا میكند و معمولا هم جنبه اختیاری دارند؛ با این وجود هزینه های مربوط به سطوح سازمانی از لحاظ نظری به هیچ وجه برای تولیدات ( كالاهای ) صرف در نظر گرفته نمی شوند. در واقع شركت ها آنها را برای كالاهای تولیدی و خدمات تبدیلی شان لحاظ میكنند كه معمولا هزینه های مذكور دارای شاخه های فرعی میباشند. طبق نظر حسابداران مجرب و با سابقه اگر هزینه ها و قیمت ها با هیچگونه از تغییرات اعمال شده در سطوح تولید، فرقی نكنند، میتوان گفت كه هزینه ها با قیمت های مذكور به حالت تثبیت شده در آمدند؛ در واقع فراهم سازی، تولید و پردازش در كنار هزینه های مربوط به سطوح سازمانی باعث ایجاد تغییر میشوند، در حالیكه هر كدام بنا بر دلایل و شرایط مختلفی باعث ایجاد تغییر در حجم تولید میشوند. بنابراین برای تغییر یك ارزیابی غلط از هزینه های تولید یا خدمات، بایستی هزینه ها را در سطحی بالاتر از حالت مرسوم جمع آوری نمود؛ زیرا هزینه های مربوط به سطوح فراهم سازی، تولید و پردازش دقیقا با واحد های تولید شده ارتباط دارند (مگر اینكه در سطوح مختلفی قرار داشته باشیم)؛ این هزنه ها را میتوان در سطح تولید با هم دیگر جمع نمود تا اینكه با تولیدات قبلی توسط فروشندگان كالا هماهنگ شوند؛ قیمت های سطوح سازمان بندی شده به یكدیگر ارتباط و وابستگی تولیدی ندارند، لذا آنها را فقط میبایست فقط از مجموع درآمد خالص قبلی تفریق نمود؛ تصویر شماره 3-4 چگونگی جمع شدن قیمت ها یا هزینه ها را در سطوح پردازش تولید و فراهم سازی (راه اندازی ) را نشان میدهد كه هزینه های مذكور در محاسبه هزینه های تولیدی مجموع نقش مهمی دارند؛ هر هزینه تولیدی را میبایست در تعداد واحدهای فروخته شده ضرب نمود و سپس مقدار هزینه كالاهای فروخته شده را از درامدهای تولید كل تفریق نمود؛ به این وسیله سود یا منفعت خط تولید را براورده كرده و سپس كمبودها یا كاستی های موجود را بدست می آوریم؛ تمامی این محاسبات را برای هر خط تولید مجزا بایستی انجام داد و سپس آنها را با یكدیگر جمع كرد تا از این طریق درآمد یا ضرر تولید خالص را بدست آورد؛ اگر در آمد یا ضرر تولید خالص را از هزینه های پنهان سطوح سازمان بندی كسر كنیم به سود یا زیان شركت برای ارزیابی مدیریت داخلی دست پیدا میكنیم؛ در این روش تفاوت های قدیمی ( مطابق آنچه در بخش سوم آورده شده است) میان هزینه های تولید و دوره كاری را بایستی نا دیده گرفت؛ این تجزیه و تحلیل ها آنالیزهای موشكافانه مدیریت داخلی شركت برای سود و زیان تولید اهمیت زیادی دارند؛ در واقع انعكاس دقیقی از سرمایه گزاری های خارجی انجام شده ارائه میكند؛ زیرا تفاوت هزینه تولیدی پردازش برای الگوهای محاسباتی پذیرفته شده، مشخص نشده است؛ مدل نشان داده شده در شكل 3-4 هنوز بزای گزارشهای مالی خارجی مورد پذیرش نمی باشد ؛اطلاعات به دست آمده از شركت های كارخانه ای باشد خط تولید را در شكل 6-4 ملاحظه میكند؛ تفاوت اطلاعات نتیجه شده مربوط به ضرب كردن هزینه ی سطوح تولید مختلف میباشد؛ قبل از اینكه برخی از هزینه هایی را كه در سطوح سازمان، تولید، پردازش و راه اندازی ایجاد میشوند را تشخیص بدهیم، شركت هزینه های اصلی كارخانه را 3 خط تولیدش بر حسب یك ساعت ماشینی (MH ) برآورد میكند؛ اصولا هر كالای تولیدی با خط تولیدی احتیاج به یك ساعت ماشینی دارد ولی مسئول ویژه نوع D حجم كمی داشته و در عین حال به خط فرمان مخصوصی احتیاج دارد؛ همانطوری كه در بخش اول شكل 6-4 ملاحظه میكنید، اطلاعات مربوط به هزینه ها نشان میدهند كه كالای نوع D یك تولید سودمند (مفید ) میباشد؛ سپس از آن آنالیز و بررسی این فعالیت ها، شركت شروع به تبدیل و بهسازی هزینه ها در سطوح مختلف میكند؛ سپس هزینه های راه اندازی را بر پایه كالا های تولید شده برآورده میكند؛ جزئیات به خصوصی در بخش دوم شكل 6-4 نمایش داده شده اند كه به طور دقیق ارقام سود و زیان محصول را ارائه میكند؛ با انجام آنالیزهای موشكافانه میتوان پی برد كه برای تولید كالای نوع D، هزینه های اختصاصی داده شده بر نمی گردند یا در اصطلاح اقتصادی یا سودمند نیست؛ هزینه های قابل مشاهده یا ملموس نمی باشند، زیرا شركت ها در انواع مختلفی از فعالیت ها حضور دارند و بالتبع این فعالیتها منابع سرمایه ای شركت را مصرف می كنند؛ حسابداران از قدیم الایام روش های ویژه ای را برای محاسبه هزینه های معمله با تجارت به كار میبرند، به جای اینكه روی منبع هزینه تمركز شود، دقیقا به هزینه های انجام ش ده توجه میكردند؛ با این وجود مدیران فعلی معتقدند كه سیستم اجرائی معاملات سنتی دارای هزینه های جانبی متعددی برای كاربر میباشد و بالتبع هزینه های كنترل و نگهداری با شكست رو به رو میشوند؛ ضمن اینكه محصولی كه معیوب تولید شود، اطلاعات هزینه اشتباه و غلطی را ارائه میكنند؛ قیمت گذاری به شیوه قدیمی تنها برای كالاهای تولیدی با حجم پایین موثر است و بایستی محصولات ویژه را با كمك های همه جانبه دولتی تولید نمود   شكل 3-4:تغییر سود تولید و سود شركت با كمپانی راملاحظه میكنید اصولا قیمت فروش هر واحد كالای تولید شده × حجم یا مقدار واحد كالای تولیدی = مجموع در آمد تولیدی است مجموع هزینه تولیدی× مقداریاحجم كالای تولیدی= قیمت محصول نهایی دوم = مجموع هزینه تولیدی برای هر واحد مجموع درآمد تولیدی اول در بخش بالایی- مجموع هزینه ی تولیدی دوم در بخش بالایی= تفاوت هزینه ی تولید خالص ± كل ما به التفاوت هزینه های تولید خالص دیگر= مجموع مابه التفاوت هزینه كالاها یا محصولات تولید شده – هزینه های سطوح ازاری یا سازمان بندی شده شامل : اداره حقوقی یا صنفی و همچنین استهلاك ابزاری = سود یا زیان شركت (كمپانی یا تولیدی ) × محاسبات انجام شده برای هر خط تولید با استفاده از روش مشابه ارائه شده در بالا صورت می پذیرد؛ برخی از این هزینه ها ممكن است قابل تعمیم و انتقال به كالاها و خدمات ویژه ای باشد و در تامین هزینه تولید بر روی هر واحد كالا یا خدمات به كار گرفته شود. – واریانس های كار ( نیروی كارگری ) واریانس های كار برای تولید جدول پیك نیك ( picnic table praduchoin ) در ژانویه سال 2003 بر پایه اداری محاسبه شده است و پس از تمامی ادارات نتایج جمع آوری گشته است. برای به نمایش گذاردن این محاسات داده های اداری به صورت زیر به كار گرفته میشود واریانس كارگری كلی – واریانس نرخ كارگریواریانس نرخ كارگری (LRV ( تفاوت میان دست مزدهای عملی پرداخت شده ی كارگری در طول یك دوره و دست مزد استاندارد برای كل ساعات كاری را نشان میدهد . همچنین میتوان LRV رابه صورت مقابل محاسبه نمود U ]210$=(4200)(50/0$ )= (4200)( 40/0$- 45/0[($ – واریانس كارایی كارگری از ضرب نرخ كاری استاندارد در تفاوت بین دقایق كار عملی و دقایق كاری استاندارد برای تولید فاكتوی به نام واریانس كارایی كارگری بدست می اید (LEV) ]80$=(40/0$)(200)=(40/0$)(4000-4200[( – واریانس های اورهد (overhead ) ( ظرفیت تئوری ، ظرفیت عملی و ظرفیت نرمال ) به منظور توسعه نرخهای كارردی overhead شركت باید یك سطح فعالیتی یا ظرفیت تعریف و مشخص كند ظرفیت ه سطح فعالیت باز میگردد محاسبات معمول برای تخمین میزان فعالیت شامل تئوری ظرفیت عملی ظرفیت نرمال و ظرفیت مورد انتظار ( پیش بینی شده ) می باشد از انجایی كه تغیرات overheadغیر رابطه ی مستقیم با تغییرات فعالیتی دارد و تغییرات overhead ثابت به ازای هر واحد تغییرات فعالیتی رابطه عكس دارد ؛ باید یك سطح فعالیتی تعیین و ویژه برای تخمین هزینه های overhead بودجه انتخاب و در نظر گرفته شود ظرفیت تئوری به عنوان حداكثر فعالیت بالقوه تخمین زده شده برای یك دوره ویژه معین تعریف می شود در این نوع محاسبات ظرفیت فرض شده است كه تمامی فاكتورهای عملیاتی چه فاكتورهای مربوط به نیروی كارگری و چه فاكتورهای تكفیكی به طور كامل و بی نقص رفتار میكند . ظرفیت تئوری واقعیاتی چون، خرابی ماشینهای صنعتی و كاهش وقفه از فعالیت كارخانه در ایام تعطیلی را نادیده میگیرد . كاهش ایجاد شده از ظرفیت تئوری به دلیل اینگونه وقفه های منظم و مداوم (مانند ایام تعطیل ، دوران استراحت و تعمیر ماشین الات كارخانه و زمان شروع به كار كارخانه ) ایجاد ظرفیت جدیدی به نام ظرفیت عملی میكند كه این ظرفیت در طول ساعات منظم كاری قابل حصول می باشد. با در نظر گرفتن عوامل تاریخی ، سطوح تولید پیش بینی شده آتی و نوسانات دوره ای ، ظرفیت جدیدی به نام ظرفیت نرمال را در اختیار قرار میدهد كه فعالیت میانگین شركت را در یك دوره بلند مدت ( 5 تا 10 سال ) دربر میگیرد. چنین ظرفیتی یك سطح فعالیتی قابل حصول و منطقی را فراهم میسازد ولیكن هزینه ها مشابه آنچه به طور تاریخی وجود داشته در نظر نمی گیرد. بنابراین بسیاری از شركت ها از ظرفیت دیگری به نام ظرفیت مورد انتظار ( پیش بینی شده ) برای محاسبه میزان فعالیت استفاده میكنند . ظرفیت مورد انتظار یك سطح پیش بینی شدهای را برای دوره سالی آتی در اختیار شركت قرار میدهد و در كوتاه مدت تعریف میگردد چنانچه نتایج عملی با نتایج بودجه ای نزدیك باشند ( هم دو دلار و هو دو حجم ) ، این نوع محاسبه ظرفیتی هزینه های تولید را كه میزان زیادی بازتاب دهنده هزینه های عملی هستند در اختیار میگذارد. یادداشت خبری آورده شده در صفحه 393 درباره چاشهای اصلی در انتخاب نوع محاسبات مربوط به ظرفیت به بحث می پردازد. بودجه انعطاف پذیر یك برنامه بودجه ای انعطاف پذیر طرح برنامه ریزی شده ای است كه هزینه های كلی مورد انتظار را در سطوح فعالیتی مختلف نشان میدهد. در یك بودجه انعطاف پذیر همه هزینه ها چه متغیر و چه ثابت در نظر گرفته می شود بنابراین هزینه های مختلف باید به اجزا متغیر و ثابت خود تقسیم شود.سطوح فعالیتی نشان داده شده بر روی یك برنامه بودجه ای انعطاف پذیر، معمولا محدوده مورد بررسی قرار گرفته ای از فعالیتها را در دوره های پیش رو تحت پوشش قرار میدهد . چنانچه تمامی سطوح فعالیتی در میان این محدوده وابسته باشند، هزینه ها در هر سطح متوالی باید برابر با سطح قبلی باشد به علاوه اینكه باید یك افزایش مالی یك نواخت را برای هر فاكتور هزینه متغیر در نظر گرفت . چالش هزینه ثابتدرباره هزینه های استاندارد تقریبا میتوان مطمئن بود كه با یك بحث چالش بر انگیز روبه رو میگردیم. حسابداران نظرات گوناگون و متفاوتی در باره چگونگی دسته بندی و تفسیر استاندارها دارند.تیم مك دولاند (tim medonald) ( كه دارای سمت ) مدیریت سیستم اطلاعاتی و كمك مسئول بخش كنترل شركت تسحیلات ریخته گری ( mt) how mets whitehall میباشد، بزرگترین چالش در ارتباط باهزینه های استاندارد را، كاركردن با هزینه های ثابت و نیمه ثابت بر میشمارد . تغییرات حجم، باعث ایجاد هزینه های متفاوت ثابت در هر واحد می گردد زیرا چنین هزینه هایی به طور كلی با حجم های مختلف تعیین نمیكنند ( حداقل در طول یك دوره تولید تعیین ) . یك شیوه مدیریتی نامناسب و خطرناك وجود دارد كه به طور اشتباه بر این پندار است كه كاهش در هزینه های ثابت ناشی از حجم های بالاتر میباشد و به این دلیل محصولات خود را زیر قیمت میاورد حتی زمانی كه حجم های آتی پایین تر میباشند. به منظور تخمین اثر حجم بر روی هزینه های ثابت استاندارد، مدیران هزینه شركت whitehall به بررسی عمل كردهای گوناگون و تجهیزات سرمایه ای مورد نیاز پرداختند و 80% ظرفیت كلی را به آن اختصاص دادند ( به منظور در نظر گرفتن زمان استراحت، كارخانه در هنگام تعمیر و نگهداری تاسیسات و به عنوان یك حفاظ در مقابل خرابی های پیش بینی نشده) . در كتب حسابداری به این شیوه ” ظرفیت عملی ” گفته میشود. استفاده از ظرفیت عملی در بسط دادن نرخ های تخصیص یافته هزینه ثابت، موجب ایجاد استانداردهای هزینه ای میگردد كه تنها شامل هزینه ظرفیتی است كه به طور عملی در تولید استفاده میشود . شركت whitehall به طور جزئی هزینه ظرفیت استفاده نشده را در درصد كارایی منظور میكند. منبع: kip R.krumwiede ” نكاتی در باره استاندارد های هزینه ای” اخبار به روز مدیریت هزینه ( آپریل 2000)pp 3-1 چاپ با اجازه مولف این افزایش برابر با هزینه متغییر در هر واحد زمان فعالیتی مقدار فعالیت اضافی میباشد.نرخهای ovehead ثابت و متغیر از پیش تعیین شده نشان داده شده در ضمیمه 4-10 برای تولید جدول پیك نیك(picnic table produetion ) محاسبه شده اند كه از ظرفیت مورد انتظار 6000 واحد و 4500 ساعت كاری (4/3 ساعات × 6000) استفاده شده است در این فعالیتی overhead متغیر سالانه برای picnic table produetion برابر با $108000 (4500×24$ ) میباشد و overhead ثابت مورد انتظلر برابر با 90000$ ( 6000× 15$ ) می باشد ضمیمه 6-10 یك برنامه بودجه ای انعطاف پذیر را برای picnic table produetion در سه سطح فعالیتی تناوبی فراهم می آورد : 5000، 6000 و 7000 واحد. بودجه انعطاف پذیر نشان میدهد كه هزینه واحد برای overhead با افزایش حجم نقصان پیدا میكند علت این امر این است كه هزینه به ازای هر واحد از overhead ثابت به طور معكوس با تغییرات حجم تعیین میكند . مدیران محصولات شركت پارك ساید ( parkside ) 6000 واحد تولید را به عنوان پایه برای محاسبه نرخ و overhead كاربردی انتخاب نمودند. استفاده از نرخهای كاربردی و حسابهای overhead ثابت و متغییر جداگانه این مكان را فراهم می اورد كه قیمت های جداگانه و واریانسهای اعمالی برای هر نوع از overhead محاسبه شوند چنین شیوه چهار واریانیسی امكان دستیابی مدیران را به جزئیات مهم فراهم می آورد و آنها را قادر میسازد تا بهترین انعطاف پذیری را برای كنترل و ارزیابی میزان كارایی اعمال كنند . 7000 6000 5000 واحدهای تولیدساعات كاری نرخ overhead ساعتی ×Overhead متغیر كلی Overhead ثابتOverhead كلیهزینه overhead كلی به ازای هر واحدضمیمه 4-10بودجه overhead انعطاف پذیر برای Picnic table produetion Overhead متغیر از مدل تحلیلی واریانس كلی میتوان برای محاسبه قیمت و از زیر واریانس برای محاسبه Overhead متغییر (voh)به صورت زیر استفاده نمود: واریانس Overhead متغیر كلی(زیر یا پیش Overhead اعمالی VOH) هزینه عملیvoH به حساب Overhead صنعتی متغییر گذاشته میشود ؛ voh كاربردی ، نرخ كاربرد overhead استاندارد ضرب شده در میزان استاندارد فعالیت را برای خروجی یك دوره بازتاب میكند Voh كاربردی به حساب كار از فهرست دارایی فرایند گذاشته میشود و به اعتبار Overhead صنعتی متغییرمی باشد واریانس voh كلی، توازنی در حساب Overhead متغییر در آخر سال مالی می باشد و برابر با میزان voh غیر كاربردی یا بیش كاربردی (اعمال شده) می باشد.با استفاده ازاطلاعات نشان داده شده در ضمیمه 5-10 واریانس overhead متغییر برای picnic table produetion به صورت زیر محاسبه میگردد : واریانس VOH كلی 307 =60% × 18420= ساعات عملی*300 = 400 × (60/45 ) = ساعات استاندارد ** واریانس overhead مصرفی متغیرتفاوت بین voH عملی و voH بودجه ای برای ساعات عملی، واریانس overhead مصرفی متغیر می باشد این واریانس overhead مصرفی متغیر اغلب بر اثر اختلافات در قیمت می باشد – یعنی در نظر گرفتن قیمت های بالاتر یا پایین تراز قیمت استاندارد – چنین نوساناتی از آنجا پدید می اید كه كه تغییرات درقسمتهای overhead متغییر از نرخ استاندارد بازتاب نشده باشد. به طور مثال، میانگین نرخ دستمزد نیروی كارگری غیر مستقیم و یا نرخ سود ممكن است تغییر كند از زمانی كه نرخ overhead متغییر از پیش تعیین شده محاسبه شده است. مدیران اغلب كنترل اندكی بر روی قیمت های تعین شده توسط شركا و رقیبان تجاری خارجی خود دارند و نمی توان آنها برای افزایش میزان واریانس ناشی از چنین تغییر قیمت هایی مقصر دانست. در این گونه موارد باید نرخهای استاندارد تطبیق داده شود دلیل ممكن دیگر برای این واریانس مصرفی VOH میتواند نقصان و اتلاف ناشی از منابع تولید باشد ( مانند مواد غیر مستقیم ) به طور مثال: فساد و زوال مواد در طول ذخیره سازی و یا فساد ناشی از حمل و نقل نامناسب تنها پس از آنكه مواد خام برای تولید به كار گرفته شدند شناسایی میگردد. چنین وقایع و پیش آمدهایی معمولا ارتباط اندكی با خروجی فعالیت های پایه ای به كار گرفته شده دارند و لیكن به واریانس مصرفی VOH را تحت تاثیر قرار میدهند. چنانچه اتلاف و ضایعات بدلیل واریانس مصرفی VHO باشد در این صورت مدیران باید پاسخگو باشند و باید برای اعمال كنترل موثرتر بر امور ترغیب شوند. ادامه خواندن تحقيق در مورد مقاله هزينه ها

نوشته تحقيق در مورد مقاله هزينه ها اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>