Quantcast
Channel: دانلود فایل رایگان
Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

مقاله در مورد نقش تربيت بدني در جامعه

$
0
0
 nx دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : نقش تربیت بدنی در جامعه چكیده‌تقریباً‌ در هر جامعه‌ای، ورزش‌ یك‌ نهاد اجتماعی‌ بسیار برجسته‌ محسوب‌ می‌شود، زیرا ورزش‌ ویژگی‌های‌ موجد در هر نهادی‌ را با جاذبه‌ منحصر به‌ فردی‌ كه‌ فقط‌ شاید دین‌ موجد آن‌ باشد، تركیب‌ می‌كند. در این‌ مقاله، دیدگاههای‌ كاركردی) )، تضاد و فرهنگی‌ مرور گردیده‌ و به‌ بحث‌ خواهیم‌ پرداخت‌ كه‌ چگونه‌ ورزش‌ با فرآیند جامعه‌پذیری‌ و تغییرات‌ اجتماعی، ارتباط‌ پیدا می‌كند. در این‌ بحث‌ تمركز خواهیم‌ نمود روی‌ تكامل‌ ورزش‌ از یك‌ فعالیت‌ تفریحی‌ و معطوف‌ به‌ مشاركت‌ به‌ فعالیتی‌ كه‌ شبیه‌ شركتی‌ است‌ كه‌ با اصول‌ سوداگری‌ و تفنن‌ هدایت‌ می‌شود. نقش‌ ورزش‌ در روابط‌ بین‌الملل‌ و توسعه‌ ملی‌ نشان‌دهنده‌ معنا و اهمیت‌ سیاسی‌ ورزش‌ در بسیاری‌ از جوامع‌ است. در حالی‌ كه‌ ورزش‌ قرار است‌ در سطوح‌ بالای‌ سیاسی‌ حالت‌ انسجام‌ دهنده داشته‌ باشد، ولی‌ در سطوح‌ روابط‌ فردی‌ مبتنی‌ بر جنس‌ و نژاد این‌ گونه‌ نیست. نابرابری‌ كه‌ در روابط‌ نژادی‌ و جنسیتی‌ جامعه‌ وجود دارد، در ورزش‌ نیز یافت‌ می‌شود. جامعه‌شناسی‌ ورزش‌ زمانی‌ می‌تواند به‌ فهم‌ بهتر تمامی‌ این‌ موضوعات‌ كمك‌ كند كه‌ تئوری‌ نقش‌ بیشتری‌ در تحقیقات‌ این‌ خرده‌ حوزه‌ ایفا نماید. ‌مقدمه‌ورزش‌ عرصه‌ فعالیتهای‌ الگومند، ساختارهای‌ اجتماعی‌ و روابط‌ میان‌ نهادی‌ است‌ كه‌ فرصت‌ منحصر به‌ فردی‌ برای‌ مطالعه‌ و فهم‌ پیچیدگیهای‌ حیات‌ اجتماعی‌ فراهم‌ می‌آورد. ورزش‌ فعالیتی‌ است‌ كه‌ درجه‌ای‌ از اشتغال‌ اولیه‌ یا ثانویه‌ای‌ را در بر دارد كه‌ دیگر شرایط‌ نهادی‌ قادر به‌ پیشی‌ گرفتن‌ از آن‌ نیستند. ورزش‌ چنان‌ فرصتی‌ برای‌ تحقیق‌ در مورد «اشكال‌ بسیار شفاف‌ ساختار اجتماعی‌ فراهم‌ می‌آورد كه‌ در دیگر نظامها یا موقعیتها نمی‌توان‌ یافت.»: به‌ عبارت‌ دیگر، بعنوان‌ مثال‌ تحقیق‌ میدانی‌ در ورزش‌ امكان‌ تضاد ساخت‌ یافته‌ و رقابت‌ را در شرایط‌ كنترل‌ شده‌ فراهم‌ می‌آورد، چیزی‌ كه‌ به‌ سختی‌ می‌توان‌ در دیگر ابعاد حیات‌ اجتماعی‌ یافت. پویایی‌ گروهی، نیل‌ به‌ هدف‌ از طریق‌ سازمان‌های‌ اجتماعی، خرده‌ فرهنگها، فرآیندهای‌ رفتاری، پیوستگی‌ اجتماعی، نابرابری‌ ساخت‌ یافته، جامعه‌پذیری‌ و شبكه‌های‌ سازمانی، فقط‌ تعداد معدودی‌ از موضوعات‌ جامعه‌شناختی‌ هستند كه‌ می‌توان‌ در محیط‌های‌ ورزشی‌ آنها را مطالعه‌ كرد. پیش‌ فرض‌ این‌ نگرش‌ این‌ است‌ كه‌ ساختار یا اشكال‌ رفتار و تعامل‌ موجود در محیط‌های‌ ورزشی‌ شبیه‌ رفتار و تعامل‌ موجود در سایر زمینه‌های‌ اجتماعی‌ هستند. به‌ عبارت‌ دیگر، ورزش‌ همانند دیگر نهادها جهان‌ كوچكی‌ از جامعه‌ است. در عین‌ حال‌ كه‌ ورزش، محصول‌ واقعیت‌ اجتماعی‌ است، منحصر به‌ فرد نیز هست. هیچ‌ یك‌ از دیگر نهادها، البته‌ شاید به‌ استثنای‌ دین، دارای‌ آن‌ رمز، احساس‌ غم‌ توأم‌ با شادی، فكر كردن‌ به‌ حادثه‌ای، تثبیت‌ فرهنگی‌ انگاره‌ رمانتیك‌ كه‌ ورزش‌ آنها را داراست، نمی‌باشند. هیچ‌ فعالیت‌ دیگری‌ این‌ چنین‌ تناقض‌آمیز، امر جدی‌ را با امر غیر جدی، تفریح‌ و نشاط‌ را با شدت‌ و قوت، و امر ایدیولوژیكی‌ را با امر ساختاری، تركیب‌ نمی‌كند. این‌ مقاله‌ دارای‌ دو هدف‌ می‌باشد: اول، توصیف‌ فهم‌ رایج‌ از ورزش‌ و ج امعه‌ از طریق‌ آثار جامعه‌شناسان‌ ورزش‌ در حوزه‌های‌ برگزیده‌ و دوم، ارزیابی‌ كفایت‌ تحقیق‌ و تئوری‌سازی‌ در این‌ حوزه‌ها. مقاله‌ دارای‌ پنج‌ بخش‌ است: بخش‌ اول، دیدگاههای‌ تئوریكی‌ هدایت‌ كننده‌ تحقیقات‌ در جامعه‌شناسی‌ ورزش‌ را ارایه‌ می‌كند. دو بخش‌ بعدی‌ به‌ بررسی‌ ورزش‌ و دو فرآیند اجتماعی‌ یعنی‌ جامعه‌پذیری‌ و تغییرات‌ اجتماعی‌ می‌پردازد. بخش‌ چهارم‌ به‌ نهاد حكومت‌ (شكل‌ یا فرآیند حكومت‌ و رابطه‌ آن‌ با ورزش‌ اختصاص‌ دارد. بخش‌ نهایی‌ نشان‌ می‌دهد كه‌ چگونه‌ ورزش‌ سبب‌ تقویت‌ نابرابری‌ نژادی‌ و جنسی‌ می‌شود. به‌ استثنای‌ بخش‌ مربوط‌ به‌ حكومت، مباحث‌ مطروحه‌ روی‌ آمریكای‌ شمالی‌ و بخصوص‌ ایالات‌ متحده‌ آمریكا، تأكید دارند. ‌دیدگاههای‌ تئوریكی‌ در سطح‌ كلان، تمركز این‌ مقاله‌ روی‌ سه‌ دیدگاه‌ تئوریكی: كاركردگرایی‌ ساختاری، تئوری‌ تضاد و مطالعات‌ فرهنگی‌ می‌باشد كه‌ این‌ سه‌ دیدگاه‌ در آثار جامعه‌شناسان‌ ورزش‌ نقش‌ برجسته‌ای‌ دارند. جامعه‌شناسی‌ ورزش‌ در دهه‌ 1960 و 1970 پا به‌ عرصه‌ نهاد. اولین‌ مشاركتها در این‌ حوزه، تلاشهایی‌ بودند در جهت‌ ترسیم‌ و توجیه‌ این‌ خرده‌ حوزه‌ جدید بعنوان‌ یك‌ حوزه‌ تحقیقی‌ مهم. این‌ مشاركت‌ها تحت‌ تأثیر كاركردگرایی‌ ساختاری‌ قرار داشتند. پارادایم‌ ساختاری، كاركرد تمركزی‌ بر سازمانهای‌ اجتماعی‌ دارد، این‌ كه‌ چگونه‌ این‌ سازمانها كار می‌كنند و چگونه‌ بقا و دوام‌ می‌یابند. آنچه‌ به‌ آن‌ تأكید می‌شود كاركردهای‌ (یعنی‌ عواقب) رفتارهای‌ الگومند برای‌ سازمانهای‌ مورد نظر می‌باشد (1986(Frey تحت‌ راهبری‌ اصول‌ كاركردگرایی‌ ساختاری، این‌ نوع‌ كارها روی‌ موضوعاتی‌ نظیر جامعه‌پذیری‌ جوانان‌ از طریق‌ ورزش، ورزش‌ بعنوان‌ وسیله‌ای‌ برای‌ شبیه‌ سازی، ورزش‌ بعنوان‌ یك‌ نظام‌ اجتماعی، رابطه‌ ورزش‌ با دیگر نهادها و كاركردهای‌ انسجام‌ دهنده‌ ورزش‌ برای‌ مشاركت‌ كنندگان، تماشاگران‌ و سازمانهای‌ اجتماعی‌ تأكید دارند. این‌ نوع‌ كارها زمانی‌ در تاریخ‌ آمریكا ظاهر شدند كه‌ جامعه‌ دستخوش‌ تغییرات‌ سریع‌ شده، باورهای‌ محبوب‌ آمریكایی‌ مورد چالش‌ قرار گرفته‌ و اقتدار زیر سؤ‌ال‌ رفته‌ بود. بسیاری‌ از جامعه‌شناسان‌ ورزش‌ به‌ واكنش‌ علیه‌ كاركردگرایی‌ ساختاری‌ و جانبداری‌ آن‌ نسبت‌ به‌ پذیرش‌ و عقلانی‌ كردن‌ آنچه‌ كه‌ هست، پرداختند. آنها بیشتر به‌ پذیرش‌ دیدگاه‌ تضاد تمایل‌ نشان‌ دادند، دیدگاهی‌ كه‌ معتقد است‌ ورزش‌ منعكس‌ كننده‌ و تقویت‌ كننده‌ سلطه‌ آرایش‌ اجتماعی‌ بوده‌ و بدین‌ وسیله‌ تفاضل‌های‌ طبقاتی‌ و قدرت‌ را تداوم‌ می‌بخشد. متفكران‌ تحت‌ تأثیر تئوری‌ تضاد ، روی‌ مسایل‌ اجتماعی‌ موجود در ورزش‌ نظیر جنسیت‌گرایی نژاد گرایی، طبقه‌ گرایی(65)، ظلم‌ و ستمگری، تضاد سازمانی‌ و انحراف، تأكید دارند. اخیرا” برخی‌ از جامعه‌شناسان‌ ورزش‌ رهیافتی‌ فرهنگی‌ نسبت‌ به‌ پدیده‌های‌ مربوط‌ به‌ ورزش‌ اختیار كرده‌اند. از این‌ نقطه‌ نظر، هر دو دیدگاه‌ كاركردی‌ و تضاد مورد چالش‌ قرار می‌گیرند، زیرا این‌ دیدگاهها جبرگرا(66) هستند، یعنی‌ به‌ نقش‌ عامل‌ انسانی‌ در تغییرات‌ اجتماعی‌ توجهی‌ ندارند. به‌ علاوه، عیب‌ دیگر هر دو دیدگاه‌ این‌ است‌ كه‌ آنها اهمیت‌ الزامات‌ فرهنگی‌ را نادیده‌ می‌گیرند، د ر حالی‌ كه‌ ورزش‌ نوعی‌ تجلی‌ فرهنگی‌ محسوب‌ می‌شود. از این‌ نقطه‌ نظر، ورزش‌ عرصه‌ای‌ است‌ كه‌ به‌ طریق‌ اجتماعی‌ ساخت‌ یافته‌ و ویژگی‌های‌ رشدی‌ و ظاهر شونده‌ آن‌ از اهمیت‌ كانونی‌ برخوردارند. محققان‌ كانادایی‌ و اروپایی‌ اولین‌ كوششها را برای‌ نوشتن‌ از این‌ دیدگاه‌ به‌ كار بسته‌اند و به‌ دنبال‌ آنها اخیرا” محققان‌ آمریكایی‌ این‌ مسیر را طی‌ نموده‌اند. نظریه‌پردازان‌ مطالعات‌ فرهنگی‌ مدل‌ علوم‌ طبیعی‌ را بعنوان‌ بهترین‌ ابزار برای‌ شناخت‌ پدیده، رد می‌كنند. اینان، رهیافت‌ پدیدارشناسانه‌ را بیشتر ترجیح‌ می‌دهند. یكی‌ از موافقان‌ بزرگ‌ این‌ دیدگاه‌ چنین‌ اظهار می‌كند: «تكرار مطالعات‌ علمی‌ ورزش‌ نقش‌ چندانی‌ در افزایش‌ شناخت‌ یا فهم‌ ما از ماهیت‌ و معنای‌ فعالیتهای‌ ورزشی‌ نداشته‌ است. با جداسازی‌ ورزش‌ از ویژگی‌های‌ رشدی‌ آن، رهیافت‌ (متغیر) كاملا” ابعاد اجتماعی‌ – تاریخی‌ و سیاسی‌ حیات‌ فرهنگی‌ را نادیده‌ می‌گیرد. نقش‌ خاص‌ مطالعات‌ فرهنگی، پیوند دادن‌ تجربه‌ زیسته، كنش‌گران‌ انسانی‌ و معانی‌ فرهنگی، متون، تجلیات‌ (فرهنگ‌ بعنوان‌ تفسیر) یا ساختارهای‌ وسیع‌تر سیاسی‌ و اقتصادی‌ جوامع‌ صنعتی‌ مدرن، بوده‌ است.» وجود ورزش‌ می‌بایستی‌ برحسب‌ چیزی‌ بیش‌ از صرفِ‌ نیازهای‌ تولیدی‌ اقتصاد سرمایه‌داری، تبیین‌ شود. ورزش‌ محصول‌ انسانهایی‌ است‌ كه‌ با یكدیگر تعامل‌ داشته، از مهارتها و علایق‌ خود استفاده‌ می‌كنند تا ورزش‌ را تبدیل‌ به‌ چیزی‌ كنند كه‌ علایق‌ و نیازهای‌ آنها را برآورده‌ می‌سازد (1990(coakley: برای‌ نظریه‌پردازان‌ مطالعات‌ فرهنگی، تغییر نیز عامل‌ مهمی‌ است. ورزش‌ محصول‌ زندگانی‌ روزمره‌ است(1983(gruneau:. بدین‌سان، مردم‌ خالق‌ نهادهای‌ خود هستند، آنها صرفاً‌ پاسخگویان‌ منفعل‌ نیستند. اگرچه، طرح‌ ورزش‌ همیشه‌ مطلوب‌ نیست‌ (مثلا” ورزشكاران‌ نمی‌توانند همیشه‌ مدارس‌ را عوض‌ كنند)، زیرا برخی‌ از افراد درگیر، دچار تأثیر منفی‌ می‌شوند و آنها دارای‌ امكانات‌ و منابع‌ كافی‌ برای‌ مقابله‌ با تغییرات‌ سازمانی‌ نیستند. بعنوان‌ مثال، ورزشكاران‌ كالج‌ نمی‌توانند كار زیادی‌ در مورد روشی‌ كه‌NCAA ورزش‌ كالج‌ را اداره‌ می‌كند، انجام‌ دهند. ورزش‌ و هر نشانی‌ از فرهنگ‌ می‌تواند اشكالی‌ از مقاومت‌ باشد، اگرچه‌ بخش‌ اعظم‌ روابط‌ طبقاتی‌ موجود از جمله‌ روابط‌ جنسی‌ و نژادی، باز تولید می‌شوند. ‌ورزش‌ و جامعه‌ پذیری‌ مشاركت‌ جوانان، بخصوص‌ پسران‌ در ورزش‌ اغلب‌ توسط‌ والدین، مسؤ‌ولین‌ مدارس‌ و رهبران‌ اجتماع‌ تشویق‌ می‌شود، زیرا به‌ ورزش‌ بعنوان‌ زمینه‌ مؤ‌ثری‌ برای‌ یادگیری‌ ارزشها و باورهای‌ مورد قبول‌ و برای‌ كسب‌ ویژگی‌های‌ منش‌ مطلوب، نگریسته‌ می‌شود. علی‌رغم‌ وجود انتقادات‌ مد اوم، بخاطر وجود این‌ باور كه‌ ورزش‌ ارزشهای‌ مناسبی‌ نظیر خود انضباطی، رفتار جوانمردانه‌ و قدردانی‌ كار سخت، رقابت‌ و نیل‌ به‌ هدف‌ را آموزش‌ می‌دهد، حمایت‌ اجتماعی‌ بسیار قوی‌ برای‌ مشاركت‌ ورزشی‌ وجود دارد. اكثریت‌ ادعاها درباره‌ ارزش‌ مشاركت‌ ورزشی‌ بر نقش‌ ورزش‌ بعنوان‌ یكی‌ از كارگزاران‌ جامعه‌پذیری، تأكید دارند. اما علی‌رغم‌ وجود باورهای‌ فرهنگی‌ قوی، شواهد اندكی‌ برای‌ حمایت‌ از ادعاهای‌ صورت‌ گرفته‌ در مورد نقش‌ ورزش‌ در فرآیند جامعه‌پذیری، وجود دارد. مطالعات‌ مقایسه‌ای‌ بین‌ روان‌ ورزشكاران‌ و روان‌ غیر ورزشكار (مطالعات‌ مقایسه‌ كننده‌ زنان‌ بسیار اندك‌ است) حمایت‌ اندكی‌ از این‌ ایده‌ می‌كنند كه‌ ورزش‌ برای‌ جامعه‌پذیری‌ كامل‌ و مناسب، ضروری‌ است، یا این‌كه‌ مشاركت‌ در ورزش‌ منجر به‌ ساخت‌ منش، توسعه‌ اخلاقی، جهت‌گیری‌ رقابتی‌ یا تیمی، شهروندی‌ خوب‌ با ویژگی‌های‌ ارزشمند شخصیتی‌ می‌شود. ورزش‌ ظاهرا” تفاوت‌ اندكی‌ ایجاد می‌كند. ورزشكاران‌ و غیرورزشكاران‌ از جهت‌ بسیاری‌ از ویژگی‌های‌ شخصیتی‌ و جهت‌گیری‌های‌ ارزشی، قابل‌ مقایسه‌ هستند. مشاركت‌ ورزشی‌ هیچ‌ تأثیر عمومی‌ روی‌ خودپنداری(67) ندارد. این‌ مشاركت‌ سبب‌ كاهش‌ پیشداوری‌ نمی‌شود، وجود آن‌ برای‌ توسعه‌ قدرت‌ رهبری‌ ضروری‌ نیست‌ و سازگاری‌ اجتماعی‌ الزاماً‌ افزایش‌ نمی‌یابد. نتیجه‌ عمومی‌ مورد قبول‌ جامعه‌شناسان‌ ورزش‌ این‌ است‌ كه‌ زمانی‌ كه‌ یك‌ تأثیر جامعه‌ پذیری‌ آشكار یافت‌ می‌شود، این‌ تأثیر نتیجه‌ فرآیند گزینشی‌ است‌ كه‌ كودكان‌ و جوانان‌ را به‌ ورزش‌ جذب‌ كرده‌ و آنها را در ورزش‌ نگه‌ می‌دارد، كسانی‌ كه‌ با ارزشها و ویژگی‌های‌ رفتاری‌ مورد تقاضای‌ مربیان‌ راحت‌ بوده‌ و همین‌ منجر به‌ موفقیت‌ در ورزش‌ می‌شود. كسانی‌ كه‌ فاقد این‌ ارزشها و خصایص‌ مطلوب‌ هستند یا هیچ‌ علاقه‌ای‌ به‌ ورزش‌ نشان‌ نمی‌دهند، یا داوطلبانه‌ ورزش‌ را كنار می‌گذارند (یعنی‌ ترك‌ ورزش‌ كردن) و یا غیرداوطلبانه‌ (یعنی‌ مربیان‌ آنها را كنار می‌گذارند). بحث‌ و اختلاف‌ نظر در مورد تجربه‌ جوانان‌ در ورزش‌ عمدتاً‌ ناشی‌ از اساطیر فرهنگی‌ است‌ تا از مطالعات‌ تجربی. آنچه‌ كه‌ سبب‌ ایجاد تفاوتها می‌شود، واكنش‌هایی‌ است‌ كه‌ كسانی‌ كه‌ در اطراف‌ او مهم‌ هستند، در مقابل‌ او ارایه‌ می‌كنند. مشاركت‌ مداوم‌ زمانی‌ محتمل‌ است‌ كه‌ حمایت‌ و ادراك، مثبت‌ باشد و مشاركت‌ زمانی‌ دوام‌ نخواهد یافت‌ كه‌ تأثیر اجتماعی‌ساز از سوی‌ افاد مهم‌ اطراف‌ كودك‌ وجود نداشته‌ باشد. كناره‌گیری‌ زمانی‌ روی‌ خواهد داد كه‌ نقش‌ ورزشی‌ برای‌ هویت‌ فرد دیگر خیلی‌ مهم‌ نباشد و فعالیتهای‌ غیر ورزشی‌ و گروه‌ همسالان‌ برای‌ فرد جذاب‌تر باشند. جامعه‌پذیری‌ بیزاری‌ یا تجربه‌ منفی‌ شدید نیز می‌تواند سبب‌ كناره‌گیری‌ شود. براون‌ (1985(Brown: دریافت‌ كه‌ بسیاری‌ از شناگران‌ در سنین‌ 10-12 سالگی‌ در صورت‌ مواجهه‌ با كاهش‌ موفقیت‌ و تقلیل‌ پاداشها برای‌ مشاركت، برای‌ حفظ‌ و حمایت‌ از عزت‌ نفس(68)خود به‌ ترك‌ ورزش‌ پرداخته‌اند. بالاخره‌ این‌كه، جامعه‌پذیری‌ جوانان‌ و بزرگسالان، چه‌ مشاركت‌ كنندگان‌ در ورزش‌ و چه‌ غیرمشاركت‌ كنندگان، از طریق‌ تجلی‌ ورزش‌ در وسایل‌ ارتباط‌ جمعی‌ صورت‌ می‌گیرد. وسایل‌ ارتباط‌ جمعی‌ از طریق‌ مدیریت‌ تصویر ذهنی(69)دستكاری‌ سمبل‌ها و تفسیر ورزشی، به‌ جامعه‌پذیری‌ می‌پردازند. محصول‌ ورزشی‌ تبلیغ‌ شده‌ در رسانه‌ كه‌ منعكس‌ كننده‌ ارزشهای‌ محافظه‌ كارانه، اقتدارطلب‌ و ملیت‌ گرایانه‌ می‌باشد، به‌ گرمی‌ مورد پذیرش‌ مخاطبان‌ خود قرار می‌گیرد؛ این‌ محصول‌ بر آنها تحمیل‌ نمی‌شود. در شكل‌ پیامهای‌ ارزشی‌ موجود در نمایش‌ ورزش‌ محتوای‌ سیاسی‌ ضمنی‌ وجود دارد. بعنوان‌ مثال، ونر(70) در مطالعه‌ و شرح‌ مسابقه‌ سوپرباول(71) دریافت‌ كه‌ محتوای‌ ارزشی‌ این‌ مسابقه‌ بشدت‌ كار سخت، فردگرایی‌ شدید و غرور ملی‌ را تأیید و تصدیق‌ می‌كند. وسایل‌ ارتباط‌ جمعی‌ به‌ یك‌ معنا، خالقان‌ فرهنگ‌ بوده‌ و به‌ ما اطلاعاتی‌ در مورد آنچه‌ كه‌ مورد قبول‌ است‌ و آنچه‌ كه‌ مورد قبول‌ نیست، ارایه‌ می‌دهند. بدین‌سان، وسایل‌ ارتباط‌ جمعی‌ از طریق‌ نمایش‌ و تفسیر رویدادهای‌ ورزشی، نظم‌ تثبیت‌ شده‌ و وفاق‌ ارزشی‌ را تقویت‌ می‌نمایند. این‌ نمایش‌های‌ ورزشی‌ از طریق‌ وسایل‌ ارتباط‌ جمعی‌ می‌توانند بر ایده‌های‌ ما در مورد ورزش، ادراك‌ ما نسبت‌ به‌ جنسیت، نژاد، روابط‌ اجتماعی‌ و رفتار مناسب‌ و مقتضی‌ و بر تبعیت‌ و پیروی‌ ما از ارزشهای‌ خاص، تأثیر گذارند. ‌تغییر اجتماعی: از بازی‌ تا ورزش‌ شركتی‌ اگرچه‌ هدف‌ از گونه‌شناسی، ارایه‌ دقیق‌ واقعیت‌ نیست، ولی‌ گونه‌شناسی‌ها ابزار مفیدی‌ برای‌ اهداف‌ تحلیلی‌ می‌باشند. یكی‌ از این‌ گونه‌شناسی‌ها، تمایز بین‌ بازی‌ از ورزش‌ است، یعنی‌ تغییر شكل‌ یك‌ فعالیت‌ تفریحی‌ كه‌ صرفاً‌ بخاطر خود دنبال‌ می‌شود به‌ یك‌ فعالیت‌ فیزیكی‌ كه‌ بخاطر اهداف‌ بیرونی‌ انجام‌ می‌شود. از لحاظ‌ تاریخی، این‌ تغییر شكل‌ آنچه‌ را كه‌ پیچ(72) و گاتمن(73) و دیگران‌ آن‌ را بعنوان‌ دنیاگرایی(74)، كمی‌شدن،(75) تجارتی‌ شدن(76)، ورزش‌ مدرن، توصیف‌ كرده‌اند، به‌ وجود آورده‌ است. هوزینگا(1949)(77)، استون‌ (1995)(78)، كایلویس‌ (1961)(79)، ادواردز(80)، مك‌ فرسون‌ و همكاران‌ (1999)(81)، كواكلی‌ (1990)(82) و بسیاری‌ دیگر كه‌ به‌ مطالعه‌ ورزش‌ پرداخته‌اند، تمایز تحلیلی‌ بین‌ بازی‌ و ورزش‌ را سودمند یافته‌اند. بازی، فعالیتی‌ است‌ كه‌ ورود به‌ آن‌ یا خروج‌ از آن، آزاد و داوطلبانه‌ است، قواعد موقتی‌ و بسته‌ به‌ شرایط‌ پدیدار شده، تخیل‌ در آن‌ مجاز است، سودمندی‌ كنش‌ در آن‌ بی‌ربط‌ است‌ و نتایج‌ آن‌ نامعین‌ است. بازی‌ نه‌ تاریخ‌ رسمی‌ دارد و نه‌ سازمان؛ انگیزش‌ و رضایت‌ در آن، درونی‌ است‌ و نتیجه‌ آن‌ هیچ‌ تأثیر جدی‌ و ایجاد زمینه‌ فعالیت‌ ندارد. از سوی‌ دیگر، ورزش‌ مدرن‌ كه‌ بصورت‌ بازیهای‌ المپیك، ورزشكاران‌ دانشگاهی‌ صاحب‌ نام‌ و ورزش‌ حرفه‌ای‌ تجلی‌ دارد، تصویری‌ كاملا” متضاد با بازی‌ را نشان‌ می‌دهد. این‌ نوع‌ ورزش‌ را به‌ سختی‌ می‌توان‌ داوطلبانه‌ دانست؛ قواعد آن‌ رسمی‌ و قابل‌ تعمیم‌ بوده‌ و توسط‌ هیأت‌های‌ رسمی‌ به‌ اجرا در می‌آیند (مثل‌ انجمن‌ ورزشی‌ دانشگاههای‌ ملی‌.(NCAA در این‌جا نتیجه‌ كار برای‌ افراد و سازمانها به‌ مراتب‌ جدی‌تر از مشاركت‌ در فعالیت‌ فیزیكی‌ است‌ و برنده‌ شدن‌ (نتیجه‌ كار) مهم‌تر از مشاركت‌ در فرآیند می‌باشد. به‌ موازات‌ نهادی‌ شدن‌ ورزش، بخصوص‌ در بالاترین‌ سطوح‌ رقابت‌ آماتور و حرفه‌ای‌ ورزش‌ منعكس‌ كننده‌ مدل‌ شركتی‌ / كالا می‌شود. ورزش‌ بیشتر به‌ كار شبیه‌ است‌ تا به‌ بازی. كانون‌ كنترل‌ از بازیكن‌ / مشاركت‌ كننده‌ به‌ مدیر و حضار، تغییر مكان‌ داده‌ است. سرگرمی‌ و تماشایی‌ بودن‌ جایگزین‌ اخلاقیات‌ و نجابت‌ شده‌ است. نمایش، جایگزین‌ ورزش‌ شده‌ است‌ (1995(Stone: امروزه‌ جذب‌ تماشاگران‌ و حمایت‌ مادی‌ رسانه‌های‌ جمعی‌ مهم‌تر از خود فرآیند بازی‌ كردن‌ است، زیرا اكنون‌ ورزش، انگیزه‌ سود و بازار یافته‌ است. اخلاق‌ دنیای‌ تجاری‌ و شركتی‌ راهبر ورزش‌ است‌ نه‌ اصول‌ بازی‌ و تفریح‌ (1989)(83). نبایستی‌ تعجب‌ نمود كه‌ ورزش‌ در سطح‌ بالا به‌ پدیده‌ای‌ تجارتی، كالایی‌ و توده‌ای‌ تبدیل‌ شده‌ است. از زمانی‌ كه‌ سازمان‌ تجاری‌ جایگزین‌ خانواده‌ بعنوان‌ واحد اساسی‌ هماهنگ‌ كننده‌ فعالیت‌ اقتصادی‌ شده‌ و سرمایه‌ انحصاری‌ سبب‌ رشد بازار مصرفی‌ بعنوان‌ عامل‌ برتر در سازمان‌ اقتصادی‌ گردیده، بسیاری‌ از نهادها از جمله‌ نهاد ورزش‌ در جامعه‌ آمریكا عقلایی‌ شده‌ و حالت‌ شركتی‌ پیدا كرده‌اند. عامل‌ تجاری‌ چنان‌ نقش‌ برجسته‌ای‌ دارد كه‌ حتی‌ ملی‌ ورزش‌ 1/63 میلیارد دلار بوده‌ است‌ (1990(Comter Stogel: این‌ عدد تولید ناخالص‌ ملی‌ ورزش‌ را در لیست‌ تولید ناخالص‌ ملی‌ مربوط‌ به‌ 50 فعالیت‌ تجاری‌ عمده، در ردیف‌ بیست‌ و دوم‌ قرار می‌دهد كه‌ در آن‌ ورزش‌ در ردیف‌ بالاتر از صنعت‌ اتومبیل، نفت‌ و هواپیمایی‌ قرار دارد. عواقب‌ و دستاوردهای‌ تجارتی‌ شدن‌ ورزش، بسیار مهم‌ می‌باشند. اول‌ این‌كه، ممكن‌ است‌ تغییراتی‌ در شكل‌ یا قواعد بازی‌ صورت‌ گیرد. بعنوان‌ مثال، در فوتبال‌ تغییراتی‌ صورت‌ گرفته‌ تا فوتبال‌ از جذابیت‌ بیشتری‌ برای‌ تماشاگران‌ داخل‌ استادیوم‌ و بینندگان‌ تلویزیونی‌ برخوردار باشد. دوم‌ این‌كه، ممكن‌ است‌ جهت‌گیری‌ یا ارزشهای‌ مشاركت‌ كنندگان‌ در ورزش‌ از ارزشهای‌ مبتنی‌ بر استكمال‌ نفس(84) و رضایت‌ به‌ ارزشهای‌ مبتنی‌ بر سرگرمی‌ و تفنن‌ و نفع‌ شخصی(85)، تغییر یابد. كاكلی‌ (1990(Coakley: این‌ پدیده‌ را بعنوان‌ تغییری‌ از جهت‌گیری‌ زیبایی‌شناختی(86) كه‌ تأكید آن‌ بر زیبایی‌ و لذت‌ تحرك، مهارت، توانایی‌ و فعالیت‌ مادام‌ العمر است‌ به‌ جهت‌گیری‌ قهرمانانه(87) كه‌ تأكید آن‌ بر خطر، هیجان، سبك‌ و تعهد كوتاه‌ مدت‌ به‌ پیروزی‌ است، توصیف‌ كرده‌ است. در حال‌ حاضر علوم‌ ورزشی‌ در حال‌ پیشرفتی‌ وجود دارد كه‌ هدف‌ اولیه‌ آن‌ بهبود عملكرد است. تأكید این‌ علوم‌ بر استراتژیها، بهبود تكنیكی، مداخله‌ تغذیه‌ای‌ و روان‌شناختی‌ یا هر تكنیكی‌ برای‌ دستكاری‌ یا مهندسی‌ كردن‌ ورزشكاران‌ برای‌ بهتر نمودن‌ عملكرد آنها می‌باشد. این‌ فرآیند علمی‌ شدن(88)ورزش‌ قهرمانانه‌ نامیده‌ می‌شود، این‌ روندی‌ است‌ كه‌ با اهداف‌ ابزاری‌ ورزش‌ شركتی، هماهنگ‌ و سازگار است‌ (1978(Brohn: سوم‌ این‌كه، كنترل‌ و تأثیرگذاری‌ اساساً‌ در دستان‌ اشخاص‌ و سازمانهایی‌ است‌ كه‌ خودشان‌ مشاركت‌ كنندگان‌ مستقیم‌ نیستند. لیگ‌ها، گروههای‌ تنظیم‌ كننده‌ نظیرNCAA ، رسانه‌های‌ جمعی، حمایت‌ كنندگان‌ مادی‌ رویدادهای‌ ورزشی، مدیران‌ ورزشهای‌ حرفه‌ای، ادارات‌ ورزشی‌ و فارغ‌التحصیلان‌ دوره‌های‌ دانشگاهی، نمونه‌هایی‌ از این‌ مراكز تأثیر گذاری‌ هستند. این‌ امر، ورزشكاران‌ حرفه‌ای‌ را واداشته‌ تا در جهت‌ افزایش‌ تأثیر خود روی‌ تصمیم‌گیریها دست‌ به‌ اقداماتی‌ نظیر: اتحادیه‌ سازی، استفاده‌ از كارگزاران(89) و توسل‌ به‌ چالش‌های‌ حقوقی‌ بزنند. چهارمین‌ نتیجه‌ تجارتی‌ شدن‌ ورزش، كاهش‌ آماتورگرایی(90) و رشد حرفه‌ای‌گرایی(91) است‌ (1985(Eitzam: 9891 ,sewart: ورزش‌ آماتور سطح‌ برتر، ورزش‌ شركتی‌ است، خواه‌ این‌ ورزش‌ با بازیهای‌ المپیك‌ مرتبط‌ باشد، خواه‌ با ورزشهای‌ دانشگاهی. ویژگی‌ خاص‌ ورزش‌ آماتور این‌ است‌ كه‌ مشاركت‌ در آن‌ به‌ جهت‌ عشق‌ و علاقه‌ به‌ ورزش‌ است‌ نه‌ به‌ جهت‌ پاداشهای‌ بیرونی. انگیزش‌ها و پاداشهای‌ درونی‌ هنوز وجود دارند، ولی‌ رشد اهمیت‌ پاداشهای‌ پولی‌ (قانونی‌ یا غیرقانونی) برای‌ ورزشكاران، اهمیت‌ مبالغه‌آمیز برنده‌ شدن‌ كه‌ نتیجه‌ آن‌ رفتار با ورزشكاران‌ بصورت‌ اجزای‌ قابل‌ معاوضه‌ است، افزایش‌ موارد استفاده‌ از داروهای‌ نیروی‌ زا توسط‌ ورزشكاران‌ و تداعی‌ معانی‌ موفقیت‌ ورزشی‌ با اهداف‌ سودطلبی، رویت‌پذیری، سرگرمی‌ و تفنن‌ و پرستیژ اجتماعی‌ – سازمانی‌ می‌باشد، سبب‌ شده‌ است‌ كه‌ اهمیت‌ انگیزشها و پاداشهای‌ درونی‌ تنزل‌ یابد. تجارتی‌ شدن‌ ورزش‌ شدیدا” تحت‌ تأثیر نقش‌ رسانه‌های‌ جمعی، بخصوص‌ تلویزیون، در برنامه‌ریزی‌ محصولات‌ ورزشی‌ و در پولهای‌ پرداختی‌ به‌ سازمانهای‌ ورزشی‌ برای‌ اخذ حق‌ پخش‌ این‌ برنامه‌ها، قرار دارد. نقش‌ رسانه‌های‌ جمعی‌ در سالهای‌ اخیر اهمیت‌ زیادی‌ داشته‌ است. بعنوان‌ مثال، در سال‌ 1980 سه‌ شبكه‌ تلویزیونی‌ عمده، فقط‌ 787 ساعت‌ برنامه‌های‌ زنده‌ ورزشی‌ را پخش‌ كردند، ولی‌ در سال‌ 1989 این‌ سه‌ شبكه‌ به‌ اضافه‌ كانالهای‌ TBS,SCA,ESPN، 7341 برنامه‌ زنده‌ ورزشی‌ را پخش‌ نمودند (1990Stogel:)، یعنی‌ رشدی‌ در حدود 90 درصد در طی‌ 9 سال‌ گذشته‌ را شاهد بودیم. سرازیر شدن‌ شدید پولهای‌ ناشی‌ از رسانه‌های‌ جمعی‌ كاملا” قابل‌ توجه‌ و آشكار است. بعنوان‌ مثال، لیگ‌ ملی‌ فوتبال‌ حق‌ پخش‌ بازیهای‌ خود از سال‌ 1990 تا سال‌ 1993 را به‌ قیمت‌د افزایش‌ داشت. مؤ‌سسه‌ ورزشی‌ پوشش‌ تلویزیونی‌ رویدادهای‌ خود را خواهان‌ است‌ و این‌ امر بخاطر نقش‌ رسانه‌های‌ جمعی‌ در سودآوری‌ و نمایش‌ رویداد ورزشی‌ به‌ توده‌ وسیعی‌ از مخاطبان‌ می‌باشد. رسانه‌های‌ جمعی‌ نیز به‌ دنبال‌ برنامه‌سازی‌ ورزشی‌ هستند، بدین‌ دلیل‌ كه‌ تولید این‌ نوع‌ برنامه‌ها در مقایسه‌ با دیگر انواع‌ برنامه‌ها، ارزان‌تر بوده‌ و به‌ رسانه‌های‌ جمعی‌ این‌ امكان‌ را می‌دهد تا به‌ مخاطبان‌ صعب‌الوصولی‌ نظیر جوانان‌ و تحصیل‌كردگان‌ دانشگاهی‌ كه‌ دارای‌ درآمد آماده‌ مصرف‌ نیز هستند، دست‌ یابند (1990(Coakley: این‌ امر سبب‌ می‌شود تا برنامه‌سازی‌ ورزشی‌ برای‌ تبلیغ‌ كنندگان‌ تجاری‌ خاصی، بسیار جذاب‌ باشد. بدین‌سان، رسانه‌های‌ جمعی‌ و ورزش‌ دارای‌ رابطه‌ همزیستی، بخصوص‌ همزیستی‌ از لحاظ‌ اقتصادی، می‌باشند. درك‌ این‌ نكته‌ مهم‌ است‌ كه‌ در این‌ رابطه، رسانه‌های‌ جمعی‌ نقش‌ مسلطی‌ را ایفا می‌كنند، زیرا ورزش‌ عمدتاً‌ بوسیله‌ قواعد و دستورات‌ تجاری‌ هدایت‌ می‌شود. تلویزیون‌ صرفاً‌ علایق‌ تجاری‌ را كه‌ بخش‌ ذاتی‌ ورزشهای‌ پر بیننده‌ در جوامع‌ سرمایه‌ داری‌ هستند، بسط‌ و گسترش‌ می‌دهد. اگرچه‌ انجام‌ برخی‌ تغییرات‌ صرفاً‌ جهت‌ نیازهای‌ خاص‌ پوشش‌ تلویزیونی‌ می‌باشد، دلیل‌ واقعی‌ اكثر تغییرات‌ حادث‌ در طی‌ سه‌ دهه‌ گذشته‌ همانا تمایل‌ به‌ تولید سرگرمی‌ با قابلیت‌ فروش‌ بیشتر برای‌ تمامی‌ بینندگان‌ و تولید بسته‌های‌ تجاری‌ جذاب‌تر برای‌ حامیان‌ مادی‌ و تبلیغ‌ كنندگان‌ تجاری‌ بوده‌ است‌ (1990(Coakley:. اگرچه‌ همین‌ كه‌ وجود و ماهیت‌ یك‌ ورزش‌ در تلویزیون‌ به‌ نمایش‌ گذاشته‌ شود و حمایت‌ مادی‌ از سوی‌ تلویزیون‌ را دریافت‌ كند، در آن‌ صورت‌ سازمانهای‌ ورزشی‌ برای‌ همیشه‌ تغییر می‌یابند (1977(Altheidet snow:8791,Parente:. ادامه خواندن مقاله در مورد نقش تربيت بدني در جامعه

نوشته مقاله در مورد نقش تربيت بدني در جامعه اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

Trending Articles