nx دارای 40 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
خداى بزرگ را شاكرم كه به من توان مجددى براى كسب علم و بالا بردن معلومات در این شرایط خاص عطا نمود.از راهنمایىهاى استاد بزرگوارم جناب آقاى دكتر كامران اكبرى و دیگر اساتید محترم گروه باغبانى دانشگاه آزاد اسلامى واحد ابهر كه در طول4 سال تحصیل اینجانب نهایت لطف را در مورد اینجانب و دیگر دانشجویان
داشتند سپاسگزارم از راهنمایىهاى آقاى مهندس یوسف حیدرى نهایت تشكر را دارم.از صبر و حوصله اى كه در طول مدت تحصیل از طرف خانواده ام محخصوصاً همسر مهربان و فداكارم مشاهده نمودم چیزى نمىتوانم بگویم بجز اینكه بگویم مدرك كارشناسى كشاورزى را مدیون زحمات همسر عزیزم هستم.
مقدمهریشه ها اغلب فراموش شده بوده اما اندام بسیار مهمى از نظام درخت میوه هستند.دلیل فراموش شدگى آنها سختى دیدن آنهاست و اساساً زیر كف باغ دیده شدنى نیستند.ریشه ها اگرچه دیده نمىشوند ولىبطور معنى دارى رشدبوده و كاركرد درختان میوه را تنظیم مىكنند.به دلیل تنگناهاى موجود در دیدن آنها اطلاعات مربوط به سیستم ریشه اى درخت میوه محدود تر از اطلاعات مطالعه شده است.به هر صورت دانش درباره رشد و نمو ریشه و تنظیم ریشه بكار گرفته شده بوسیله پایه به اداره بهتر باغ منجر خواهد شد.هنگام بررسى درختان میوه در باغ باید به یاد بیاوریم كه آنها یك نظام واقعى ژنتیكى مركب هستند.یك درخت تركیبى از بخش هوایى یعنى رقم میوه یا پیوندك و یك رقم پایه است.ریشه ها باید به همان اندازه مورد توجه قرار گرفته كه بخشهاى هوایىمدیریت مىشوند.
مورفولوژى ریشهریشه عضوى از گیاه است كه معمولاً در داخل خاك قرار داشته املاح محلول و آب را براى تغذیه گیاه از زمین جذب مى كند.در تعریف ریشه و مقایسه آن با ساقه،ریشه فاقد برگ است.گرچه ریشه نهاند انگان بطور عادى فاقد برگ است ولىبا اثر دادن هورمونها و تغییر محیط كاشت مىتواند تحول یافته و برگ دار شود.ریشه اصلى دو لپه اى ها از رشد ریشه چه حاصل شده با دوام است و تا آخر عمر گیاه باقى مىماند.در صورتیكه در تك لپه اى ها ریشه اصلى زود از بین
رفته و ریشه هاى نابجا جانشین آن مى گردند.ریشه هاى نابجا در گیاهان تك لپه مانند گندم و ذرت معمولاً در نزدیك خاك و در محل یقه ظاهر مىشوند.ریشه هاى فرعى در نهاند انگان دو لپه اى با نظم و قاعده ثابتى در اطراف ریشه هاى اصلى ظاهرشده و رشد مىكنند.منشاْ ریشه هاى فرعى در دو لپه اى ها همیشه درونىاست و از تقسیم سلولهاى دایره محیطیه یا ریشه زا كه در برابر دسته هاى چوبى قرار دارند حاصل شده به تدریج با هضم و حذف بافت هاى سر راه ریشه اصلىاز آن خارج مىشوند.
ریشه در پایین بطور معمول منتهى به كلاهك است.پس از كلاهك ناحیه تارهاى كشنده و بعد از آن منطقه ریشه هاى فرعى و بالاخره یقه قرار دارد كه به ساقه متصل است.
ریشه ها متناسب با اعمال و كارىكه به جز جذب مواد انجام مىدهند ممكن است تغییراتى در زیر به آنها اشاره مىشود پیدا كنند.الف)ریش هاىغده اى:در این ریشه ها ریشه اصلى و فرعى پس از آنكه رشد معمولى خود را تمام كردند رشد راْسى آنها به تدریج متوقف شده در بافتهاى آنها مواد ذخیره اى متراكم و انباشته مى گردد.ریشه هاى غده اى از ساقه هاى غده اى (مانند سیب زمینى)به علت نداشتن جوانه به خوبى متمایزند.شكل كلى ریشه هاى غده اى تقریباً دوك مانند است.
ب)ریشه هاى مركب:مانند ریشه ثعلبیها كه غده اى ساده یا پنجه اى شكل هستند.هر غده در این ریشه ها از الحاق چندین ریشه فرعى به وجود مىآید.ج)ریشه هایىكه وظیفه مكانیكى دارند:مانند ریشه هاى خار مانند بعضى از نخل ها و یا ریشه هاى هوایى لوروزانیشلیا كه از این دسته به شمار مىروند.د)ریشه هاى مكنده:گیاهانى مانند دارواش سس و گل جالیز داراى ریشه هاى مكنده اىهستند كه وارد تنه گیاه (ریشه- ساقه و حتی برگ) میزبان كه ممكن است درخت،درختچه و علفى باشند كه شیره غذایى را از آنها جذب مىكنند.
ه)ریشه هاىبرگى:ریشه بعضى از ثعلبهاى نواحى حاره كه در سطح خاك یا در هوا قرار دارند مانند برگ یا ساقه هاى جوان داراى كلروپلاست فراوان بوده عمل كربن گیرى را انجام مىدهند.
رشد ریشه هاى درختان:ریشه هاى جوان یك درخت میوه معمولاً درابتدا به رنگ سفید وآبدار همراه با ریشه هاى مویین كوتاه هستند.بعد از 1 تا 4 هفته به رنگ قهوه اى در مىآیند و ریشه هاى مویین پژمرده مىشوند.قهوه اى شدن در طىیك دوره 2 تا 3 هفته اى در تابستان اتفاق مىافتد.ولى این پدیده در زمستان تا 12 هفته طول مىكشد.قهوه اى شدن قشر پوست در نتیجه تجزیه و فساد صورت مى گیرد.به دنبال از بین رفتن قشر پوست برخى از ریشه ها ضخیم مىشوند كه موجب
تولید سیستم ریشه دائمىدر درخت مىشود.حداكثر میزان رشد ریشه هاى سیب در حدود یك سانتیمتر در روز است.رشد ریشه عمدتاً در هنگام شب است.بر خلاف قسمت هوایى درخت ریشه ها دوران استراحت ندارند.آغاز رشد ریشه درختان میوه بستگى به درجه حرارت دارد.بر اساس گزارش كولسینكوف(1971) در تحت شرایط كنترل شده رشد ریشه سیب درختى در 5-4 درجه سانتیگراد،گلابى 7-6 درجه سانتیگراد،زرد آلو و هلو در 12 درجه سانتیگراد آغاز مى شوند.
پدیده دوره اى بودن رشد ریشه به طور فزاینده اى بستگى به رشد شاخه و میزان باردهى درخت دارد.معمولاً پایان اوج آغازین رشد ریشه مرتبط با شروع رشد فعال شاخه است و دومین اوج فعالیت ریشه بعد از توقف رشد شاخه آغاز مىشود.تنظیم كننده هاى رشد كه رشد شاخه را كاهش مىدهند بالعكس رشد ریشه را افزایش مىدهند.پاكلوبوتازول یك ماده بازدارنده بیوسنتر جیبرلین است كه بطور فزاینده اى رشد شاخه سیب را كاهش مىدهد ولى در عوض موجب رشد ریشه ها مىشود.عوامل زیادى بر روى نقش ریشه تاْثیر دارند كه بعضى از آنها میزان اكسیژن و دى اكسید كربن خاك،رطوبت خاك،درجه حرارت،سموم
بیولوژیكى،بقایاى مواد شیمیایى،تراكم خاك،اسیدیته،وسعت میكوریزه،خصوصیات ژنتیكى ریشه و فیزیولوژى ویژه سیستم ژنتیكى مركب رقم،پایه مىباشند.خصوصیات ژنتیكى ریشه حائز اهمیت مىباشند زیرا ریشه وسعت كنترل رشد،تحمل به انواع مختلف خاك و محیط،مقاومت به امراض،حشرات و آفات خاكزاد،سازگارى پایه با پیوندك،جذب و توازن مواد غذایى و نهایتاً عواملى چون كیفیت میوه و راندمان محصول را تعیین مىنماید.
اعمال ریشه هاى درختان میوه:ریشه ها چندین عمل كلیدى در درختان انجام مى دهند.آنها با خاك برهمكنش داشته و ساختارى را به منظور نگهدارى درخت فراهم مىكنند.ریشه ها در گرفتن آب و جذب و تحلیل عناصر غذایى از خاك مهم هستند.ریشه ها اندامى مهم در ذخیره كربوهیدراتها بوده و تولید آنها در طول فصل رشد و براى فصول ركود و
هنگام ادامه فعالیت زیست شناختى مورد نیاز است.ریشه ها همچنین مقدارى كنترل ژنتیكى بربخش هوایى اعمال مىكنند و مى توانند گسترش گیاه را مانند تاریخ شكفتن گل،مقدار شكوفه روى درخت،زمان به بار نشستن،اندازه میوه،كیفیت و زمان برداشت و مقاومت زمستانى متاْثر كنند.پایه ها در سازگارى با نوع خاك(شنى در برابر رسى)و PH خاك(اسیدى در برابر قلیایى)متفاوت هستند.برخى از پایه ها نسبت به حشرات خاك،مهره داران یا برخى امراض و آفات مقاوم
هستند و بنابراین اجازه مىدهند تا باغ ادامه حیات بدهد در حالى كه وجود این آفات و امراض عامل محدود كننده مىباشند.یكى از مهمترین امتیازهاى بكارگیرى پایه هاى افزایش یافته از راه همگروهى كنترل ژنتیكى بر بخش هوایى درخت و طبیعت آنها به منظور زود به گل رفتن یا تولید زودتر میوه بوسیله پایه است.اكنون پایه بهینه یا كاملى وجود نداشته و تنوع زیادى در بین وظایف و كنترل رشد درخت بوسیله پایه ها وجود دارد.پایه ها از نظر توانایى پشتیبانى از درخت متفاوت
هستند.برخى از ژنوتیپهاى پایه ها به دلیل ماهیت ژنتیكى آنها به داشتن ریشه هاىترد و شكننده گرایش دارند در صورتیكه در دیگر پایه ها ریشه هاى انعطاف پذیرى بیشترى دارند.
ازریشه ها و پایه ها ریشه هایى روى سطح خاك خارج مى شود درحالى كه دیگر پایه ها از تنه اصلى خود ریشه هایى با فعالیت محدود یا رشدى بطور ژرف در خاك تولید مىكنند.هنگامى كه ریشه ها داراى ویژگى هاى ترد و شكنندگى بوده ریشه ها قطر كمى دارند و یا ریشه هاى ژرف با فرآورده زیاد همراه باشند خاك هاى سنگین و مرطوب و یا بادهاى شدید به شكستن ریشه یا خم شدن درخت به یك سمت مىانجامد كه اداره شدنى نیست.در چنین حالتهایى اغلب بكار گیرى قیم به منظور پشتیبانى از توان ژنتیكى پایه ضرورى است و اجازه مىدهد تا درخت بتواند فرآورده بیشینه را حمل كرده و در برابر باد ایستادگى كند.
پایه ها و عوامل محیطیتحمل خاكهاى مختلف:تهویه خاك در اعماق مختلف یك عامل كلیدى در رشد ریشه مىباشد.اكسیژن كم و دى اكسید كربن بالا مىتواند رشد ریشه را كاهش دهد یا متوقف نماید و مانع جذب مواد غذایى گردد.بوینتون(1939)ثابت كرد كه در درجات حرارت 1،21 – 12،7 درجه سانتیگراد خاك ، وقتى اكسیژن خاك به زیر حدود 15% رسید كاهش قابل توجهى در تشكیل ریشه هاى كوچك جدید در سیب بوجود آمد.در 10% میزان اكسیژن و تجمع دى اكسید كربن به میزان 5 تا 10 درصد رشد محدود شده ریشه منجر به كاهش رشد قابل توجه قسمت فوقانى گردید.ریشه هاى كوچك براى فعالیت عادى خود به مقدار تهویه بیشترى از ریشه هاى بزرگتر نیاز دارند.بقاى درختان در خاكهاى ماندآبى شده اساساً به دلیل اكسیژن كم مى
باشد.ریشه هاى آلو،محیط یا شرایط ماندآبىرا خیلى بهتر از هلو یا زردآلو تحمل مىكنند.زیرا آندو در اثر آزاد شدن هیدرولیكى سیانید هیدروژن از نسوج خودشان در شرایط اكسیژن كم صدمه مىبینند.(روو وكاتلین 1971).بعضى از گونه ها مثل مركبات در شرایط غیر هوازى تمایل به تولید سولفید هیدروژن در
ریشه هاىخود نشان مىدهند كه موجب صدمه مىگردد.سیب كلاً خاكهاى مرطوب را بهتر از درختان میوه هسته دار تحمل مىكند و ریشه هاى گلابى متحملترین درخت در بین تمام درختان خزاندار مىباشد.خاكها ممكن است بصورت منبعى براى بقایاى شیمیایى علفكشها و آفت كشها درآیند و در این صورت امكان دارد مسائل خاصى براى پایه ها به وجود آورند.این كه آیا یك گونه بقایاى خاصى را تحمل خواهد كرد یا بوسیله آن صدمه خواهد دید به خصوصیات ژنتیكى ریشه و میكروكلیهاى بستگى دارد.بعضى مواقع خاك را قبل از كاشت تدخین مىنمایند.به خصوص در جایى كه زمین قبلاً در زیر محصولات میوه اى بوده باشد.خاك حاوى پاتوژنهاى گیاهى بالقوه زیادى است كه شامل انواع قارچها،باكتریها و كرم هاى حلقوى بیماریزا یا نماتدها مىشود.تدخین خاك با متیل بروماید،كلروپكرین و سایر بیوسایدهاى آلى اغلب موجب بهبود رشد گیاهان در طول سال اول یا دوم مىشود.ولى این مواد ضدعفونى كننده براى ریشه ها سمى بوده لذا ضدعفونى كردن باید به قدر كافى قبل از كاشت صورت بگیرد تا پراكنده شدن سم امكان پذیر گردد.یكى از بهترین راه ها براى مقابله به آفات و بیماریهاى خاك،انتخاب یا اصلاح براى مقاومت ژنتیكى است.این راه باعث اجتناب از مشكل كنترل به وسیله مواد شیمیایى مىشود كه اغلب مساْله اى به آلودگى محیط اضافه مىنماید.مقاومت ژنتیكى در برابر بعضى آفات پیدا شده است.براى مثال مقاومت در برابر شته هاىریشه سیب و گلابى،نماتدهاى گلابىو میوه هاى هسته دار،فیتوفتراى گلابى و غیره;.راندمان محصول:نوع پایه شدیداً در روىعملكرد یك رقم معینى تاْثیر مىگذارد.تا 50 درصد یا بیشتر اختلاف عملكرد یك رقم در روىپایه هاىمختلف مىتواند وجود داشته باشد.نه تنها محصول در هر درخت بلكه راندمان محصول یعنى عملكرد در هر واحد اندازه درخت شدیداًبا نوع پایه تغییر مىكند.دلایل این اثرات همیشه آشكار نیست ولى این اثرات را اغلب مىتوان به اختلافات در تحمل پایه ها به خاكهاى نامطلوب،در مقاومت به آفات یا در جذب مواد غذایىمربوط نمود.عملكرد نه تنها به رقم،آب و هوا و عملیات زراعى مربوط مىشود بلكه به نوع پایه اى كه بكار مىرود نیز مربوط مىگردد.راندمان یك پایه به عنوان یكى از عوامل ثابت كه نمىتوان آنرا بدون كشت دوباره باغ یا تاكستان تغییر داد بلكه مىباید قبل از انتخاب شناخته شود.
كیفیت میوه: پایه مىتواند به مقدارزیادى روى كیفیت میوه تاْثیر بگذارد.معمولترین اثر پایه روى میوه اختلاف در سفتى،در مقادیر اسیدهاىآلىو در مقدار قند مىباشند.توازن این سه عامل میل به تغییر طعم و بافت میوه را نشان مىدهد.پیوندكهاى سیب معمولاً روى پایه هاىگونه مربوط به خود سیب تكثیر مىشوند.لذا اختلاف در كیفیت حداقل میباشد.پایه هاى آلو ممكن است مقادیر متفاوتى قند و اسید ایجاد كنند ولى بعضى از آنها مى توانند وقوع ناهنجاریهاى قهوه اىشدن داخلى،چروكیدگى انتهاى متصل به شاخه و لكه صمغىمیوه را تحت تاْثیر قرار دهد.كیفیت گیلاس،هلو و میوه هاىآجیلى زیاد تحت تاْثیر پایه قرار نمىگیرد اگرچه بعضىاز مواقع گونه هایى به غیر از رقم مورد نظر بكار مىرود.
انواع پایه ها:پایه هاى سیب:خصوصیات ویژه پایه هاى كلونى باید شناخته شوند تا از مزایاىآنها استفاده شود.صفات مهمى كه میباید مورد توجه قرار گیرند عبارتند از:كنترل رشد،تحمل متغیرهاى خاك و آب و هوا،مقاومت به حشرات و امراض،زودرسى و راندمان محصول،استقرار در خاك و آسانىتكثیر.کنترل رشد:پایه M-27 حدود نصف اندازه درختان پیوند شده بر روی پایه M-9 میباشد.اندازه قطعی درخت بالغ روی یک ریشه مفروض به وسیله خاک،آب و هوا،سیستم کشت و رقم پیوندک تعیین میشود.قدرت ارثی یک رقم علیرغم نوع پایه منتقل خواهد شد.لذا انواع قوی مثل گراونستین و موتسو روی پایه پا کوتاه M-9 شاید تا دو برابر بزرگتر از جاناتان یا لبنانی زرد روی M-9 خواهند بود.موتانتهای پا کوتاه یا اسپور روی پایه های پا کوتاه خیلی کوچکتر از ارقام والدین میباشد.خاکهای کم عمق و کم حاصلخیز باعث میشود که درختان کلاً کوچکتر از حد متوسط روی پایه مفروض باشند.
استقرار در خاک:پا کوتاهترین پایه های سیب(M-27, M-9, M-26, M-7)معمولاً نیاز به قیم و یا سیم های نگهدارنده داربستی دارند.به خصوص در سالهای اول و جایی که محصول سالیانه سنگین مطلوب میباشد.ضعف استقرار آنها به دلیل طبیعت شکننده ریشه ها است نه به دلیل سطحی بودن ریشه آنها.آزمایشات نشان میدهد که در خاک های عمیق،عمق ریشه پایه های پا کوتاه،درست به اندازه عمق ریشه پایه های قوی تر مثل M-2, MM-104, MM-109 به اندازه پایه های بذری دارای استقرار خوبی هستند.تولید پاجوش:تولید ریشه جوش و پاجوش در بعضی از پایه های کلونی سیب مثل M-7, M-9 یک مشکل میباشد.این مشکل تا حدودی با پیوند نمودن واریته مورد نظر در قسمت بالاتر در خزانه حل میشود،که در این صورت درختان را میتوان عمیق تر کاشت.کشت خیلی عمیق در خاک سفت و بافت ریز ممکن است منجر به رشد و دوام ضعیفی گردد.همیشه باید دقت نمود که محل پیوند 10 تا 15 سانتیمتر بالای سطح خاک باشد،بطوریکه پیوندک از بالای محل پیوند ریشه ندهد.اگر پیوندک ریشه بدهد درخت دیگر پا کوتاه باقی نخواهد ماند و در عرض چند فصل بصورت یک درخت عادی رشد خواهد کرد MM-106 نیمه پا کوتاه تمایلی به تولید پاجوش نشان نمیدهد و از این نظر مطلوب تر از M-7 میباشد.
پایه های سازگار سیب نسبت به عوامل محیطی مختلفدمای خاک:گرچه سیستم ریشه درختان به خواب نمیرود ولی وقتی دمای خاک 1-4 درجه سانتیگراد است،رشد فقط در حداقل آن انجام میگیرد.عموماً معتقدند که رشد فعال ریشه زمانی شروع میشود که دمای خاک به 7 درجه سانتیگراد برسد.دمای بالای 28 درجه سانتیگراد خاک ممکن است رشد درختان را بر روی اکثر پایه ها محدود کند.در شرایط کنترل شده،محققان متعدد نشان داده اند که M-7, M-16, M-25, MM-109 و پایه بذری به دمای بالای خاک نسبتاً مقاوم هستند،ولی پایه های M-1, M-2, M-9, MM-104 در دمای 25 درجه سانتیگراد و یا بالاتر از آن کارآیی ضعیفی دارند.پایه M-7 و پایه های بذری به دامنه وسیعی از مناطق پرورش درختان میوه سازگار میباشند.
رطوبت خاک:پایه های M-26, MM-106 عملاً به شرایط زهکشی کاملاً ناقص حساس میباشند.MM-111 مقاومت کمی نسبت به شرایط غرقابی دارد ولی مقاومترین پایه برای شرایط خشکی محسوب میشود و میتوان در مناطق خشک از آن به عنوان پایه کلونی استفاده نمود.در حالیکه M-9, M-26 پایه های غیر مقاوم به خشکی تعیین شده اند.پایه MM-111 به علت داشتن ریشه های مویین فوق العاده زیاد میتواند رطوبت را از خاک کاملاً جذب کند.اما کمبود اکسیژن در یک محیط آب گرفته باعث میشود در سیستم ریشه مویین این پایه کاهش تنفسی سریعتر اتفاق بیفتد.آزمایشها نشان میدهد که غرقاب شدن،سبب تشکیل ریشه های نابجا بر روی پایه MM-106 میشود که ممکن است تا حدودی مقاومت بیشتر آنرا تحت این شرایط توضیح دهد.سرما:در بین پایه های سیب از نظر مقاومت به سرما تفاوتهای ژنتیکی وجود دارد.عموماً پایه های مالینگ و مالینگ مرتون از نظر تجاری به مقدار کافی به سرما مقاوم میباشند.در آمریکا مشاهدات مزرعه ای به دنبال دمای 31 تا 34 درجه سانتیگراد زیر صفر آشکار نموده است که گروهی از پایه ها مقاومت نسبتاً خوبی از خود نشان داده اند که عبارتند از :1-مقاومت نسبتاً زیاد:M-12, M-16, M-1, M-2, M-3, M-4, M-5, M-7 2-كمترین مقاومت:M-9, M-133-بدون مقاومت:M-10, M-15, M-6, M-8یکی از مهمترین روشهایی که پایه ها میتوانند مقاومت ارقام پیوندی را تحت تاْثیر قرار دهند،تسریع بلوغ در پاییز و تاْخیر در شکست خواب جوانه در بهار میباشد.پایه هایی که زودتر حالت بالغ شدن را در پیوندکها را القاء میکنند مثل پایه های پا کوتاه کننده M-7, M-9 باعث میشوند که درختان پیوند شده بر روی آنها از سرمای پاییزه محافظت گردند.پایه های M-7, M-5, M-4, M-1 دو ماه زودتر از پایه M-2 به مرحله بلوغ میرسند.بنابراین پایه M-2 بیشترین حساسیت به سرما را در اوایل پاییز دارد.پایه های متعددی از قبیل M-13 و یا M-16 وقتی که دیرتر گل میدهند،با وجود این زمان گل دهی از پایه به درختان پیوند شده منتقل نمیشوند.حشرات:شته مومی سیب برای پایه هایی که در مناطق گرمتر به عمل میایند یک مشکل به شمار میرود.سیب نورسرن اسپای به شته مومی سیب مقاوم است،و سری پایه های مالینگ مرتون(MM)که از یک برنامه اصلاحی با استفاده از نورسرن اسپای به عنوان والدین به وجود آمده دارای مقاومت به شته مومی هستند.سوسکها اغلب بر روی گره های پوست زیر خسارت وارد میکنند.بنابراین پایه هایی مثل M-9 و M-26 و M-7 و MM-111 که مساعد برای تولید گره های پوست زیر هستند بیشتر تحت تاْثیر قرار میگیرند.جوندگان:پایه M-9 با داشتن پوست ضخیم برای موشها جالب توجه هستند.ولی اخیراً پایه ای تحت عنوان نوول(NOVOLE)مقاوم به موش خوردگی،لکه سیاه سیب،پوسیدگی یقه و آتشک،معرفی شده است.پایه های گلابی:بر خلاف پایه های سیب که همگی malus pumila میباشند.پایه های گلابی از چندین گونه متفاوت pyrus بوده و حتی تعدادی از آنها به جنس دیگری متعلق میباشند.به همین دلیل در گلابی مسائل ناسازگاری پایه و پیوندک و مسائل کیفیت میوه بیشتری وجود دارد.پایه های گلابی عموماً به خاکهایی با زهکشی ضعیف و بافت ریز تحمل بیشتری از هر درخت میوه دیگر دارند.پایه های گلابی در خاکهای رسی که برای تولید سیب و میوه های هسته دار نا مناسب میباشند،رشد و عملکرد خوبی دارند.مقاومت به آفات و مراض:بیماری جدیدی با نام زوال گلابی(pear decline)،پایه های حساس p.ussuriensis و p.pyrifolia را از بین برده است.زوال گلابی یک ناسازگاری پایه و پیوندک تحریکی است که بوسیله انتقال میکوپلاسما توسط حشرات پسیل گلابی به درختان به وجود می آید.عامل بیماریزا از طریق آوندهای آبکش به طرف محل پیوند پایین می آید.اگر پایه حساس باشد،آوندهای آبکش درست زیر محل پیوند از بین رفته و بطور مؤثری تنه را حلقه می اندازند و به مرور ریشه ها دچار گرسنگی شده و سپس پژمرده شده و از بین میرود.پایه های بذری از نظر تحمل به زوال گلابی متفاوت به نظر میرسند،به استثنای پایه های p.betulaefolia که تماماً مقاوم میباشند.
ادامه خواندن مقاله نقش ريشه و پايه هاي درختان ميوه
نوشته مقاله نقش ريشه و پايه هاي درختان ميوه اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.