nx دارای 19 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
مدیریت شبكه در پنج لایه
اشاره : شبكههای ارتباطی، در آغاز از ابعاد كوچك و فناوریهای محدودی برخوردار بودند و در نتیجه كار نگهداری آنها آسان بود. ولی با رشد ناگهانی شبكهها در دهه 80 میلادی، نظارت بر عملكرد و برنامهریزی توسعه آنها، كاری دشوار و به شدت پرهزینه گردید. در چنین شرایطی نیاز به مكانیسمهایی كه به خودكارسازی عملیات و سادهسازی وظایف اپراتورهای انسانی كمك كنند، به شدت احساس میشد و این سرآغاز توسعه سیستمهای مدیریت شبكه بود. ممكن است تعابیر متعددی از مدیریت شبكه وجود داشته باشد، ولی میتوان به طور خلاصه آن را چنین تعریف كرد: مجموعهای از عناصر سختافزاری و نرمافزاری كه به عوامل انسانی امكان نظارت بر عملكرد و حفظ كارآیی شبكه را به شكلی مقرون به صرفه میدهند.
با وجود تنوع سیستمهای مدیریت شبكه یا Network Management System) NMS)، ساختار آنها كمابیش شباهتهایی به یكدیگر دارد. در تمامی این سیستمها عناصر مدیریتشونده شامل كامپیوترها و سایر تجهیزات شبكه، به صورت دورهای و یا در صورت مشاهده شرایط خاص (مانند خرابی یك بخش) به صورت آنی، پیامی حاوی اطلاعات لازم در مورد رویداد پیشآمده و وضعیت فعلی خودشان، برای سیستم مدیریت كننده ارسال میكنند. این سیستم نیز با توجه به نوع پیام دریافت شده، عملیاتی همچون تولید آلارم، ثبت رویداد، توقف عملیات و یا سعی در برطرفسازی مشكل را به انجام میرساند.
البته مكانیسم مدیریتكننده نیز میتواند خود راساً اقدام به بررسی وضعیت عناصر مدیریتشونده در شبكه نماید. همانطور كه در شكل 1 نشان داده شده است، عناصر مدیریت شونده باید حاوی موجودیتی موسوم به كارگزار مدیریت (Agent) باشند كه مسئولیت جمعآوری اطلاعات لازم و ارسال آنها را به سیستم مدیریت شبكه بر عهده دارد. در پارهای مواقع این موجودیت نقش واسطی (proxy) را بین سیستم مدیریت شبكه و تعدادی از عناصر دیگر بر عهده دارد. استفاده از واسطهها به كاهش تعداد پیامهای اضافی در سطح شبكه كمك مینماید.
وابع گوناگونی را برعهده دارد. ساختار درونی این سیستم میتواند به دلخواه طرح شود ولی ارتباط آن با عناصر كارگزار حتماً باید با استفاده از یك پروتكل استاندارد مانندSNMP یا CMIP انجام پذیرد.
SNMP پروتكل اصلی جهت تبادل اطلاعات مدیریتی بین عناصر شبكه و سیستم مدیریت میباشد كه استاندارد بودن آن، امكان كار تجهیزات سازندگان گوناگون با یكدیگر و با نرمافزارهای مدیریت شبكه سایر سازندگان را فراهم مینماید. جدیدیترین نسخه پروتكلSNMP، نسخه 4 میباشد ولی نسخههای اصلی و پركاربرد آن SNMPv1 و SNMPv2 میباشند كه نسخه اخیر دارای ایمنی بیشتری در برابر نفوذهای غیر مجاز به ساختار مدیریتی شبكه میباشد.
شكل2- توابع پنجگانه مدیریت شبكه
توابع اصلی سیستم مدیریت شبكه سازمان بینالمللی استانداردها موسوم به ISO مدلی را برای سیستمهای مدیریت شبكه پیشنهاد نموده كه به استانداردی جهت شناخت و مقایسه قابلیتهای آنها تبدیل گردیده است. این مدل توابع سیستم مدیریت شبكه را در پنج حوزه قرار میدهد (شكل 2) كه به طور خلاصه با حروف اول آنها یعنی FCAPS شناخته میشوند:
1- مدیریت خطا (Fault Management)
2- مدیریت پیكربندی (Configuration Management)
3- مدیریت حسابرسی (Accounting Management)
4- مدیریت كارآیی (Performance Management)
5- مدیریت امنیت (Security Management)
البته بسیاری از سیستمهای موجود، در عمل تنها بخشی از توابع پنجگانه فوق را اجرا میكنند و همواره نمیتوان تناظر یك به یك بین قابلیتهای كاربردی یك سیستم مدیریت شبكه و توابع فوق مشاهده نمود. در ادامه اشارهای مختصر به توابع هر گروه خواهیم داشت.
مدیریت خطا: تشخیص، ثبت، تولید آلارم و درصورت امكان سعی در رفع خطاهای شبكه بر عهده
این بخش میباشد. خطا میتواند اثرات مخربی بر كاركرد شبكه داشتهباشد و به همین دلیل مدیریت خطا مهمترین عنصر در مدیریت شبكه محسوب میگردد و اولین عنصری است كه در نرم افزارهای مدیریت شبكه گنجانده میشود.
مدیریت پیكربندی: هدف این بخش، نظارت و گردآوری اطلاعات مرتبط با پیكربندی سیستمهای شبكه در یك نقطه، جهت كنترل تاثیر آنها بر عملكرد كلی شبكه میباشد، برای مثال پیكربندی یك كامپیوتر شامل اطلاعاتی در مورد نوع سیستمعامل و اینترفیسهای آن با شبكه، پروتكل ارتباطی و; میباشد كه در پایگاه اطلاعات مدیریت پیكربندی، ذخیره میگردند.مدیریت حسابرسی: هدف مدیریت حسابرسی، اندازهگیری میزان استفاده كاربران شبكه از منابع آن میباشد، به این ترتیب علاوه بر كنترل سطح دسترسی و استفاده از شبكه توسط كاربران، نوعی اعتدال میان منابع و حجم استفاده از آنها پدید میآید كه به كمك مدیریت كارآیی میآید. مدیریت حسابرسی اطلاعات لازم برای محاسبه و صدور صورت حساب كاربران را فراهم مینماید.
مدیریت كارآیی: این گروه از توابع، اندازهگیری و نمایش پارامترهای كارآیی شبكه همچون نرخ عبوری برونداد(Throughput)، زمان پاسخدهی و نرخ بهرهوری خطوط (Line Utilization) را برعهده دارند كه به تلاش برای حفظ این پارامترهای كیفی در سطح مطلوب منجر میگردد.
فرآیند مدیریت كارآیی معمولاً در سه گام انجام میگیرد. ابتدا جمعآوری اطلاعات مرتبط با كارآیی، سپس تحلیل این اطلاعات و در نهایت واكنش مناسب در صورت كاهش هر یك از پارامترهای كیفی به كمتر از مقدارهای آستانه كه پیشاپیش توسط مدیریت شبكه تعریف گردیدهاند. بسیاری از سیستمهای مدیریت شبكه قابلیت پیشبینی شرایط ناكارا را به كمك تكنیكهای شبیهسازی دارند. به عبارت دیگر قادر خواهند بود تا پیش از وارد شدن شبكه به شرایط بحرانی، اخطارهای لازم را به گردانندگان آن بدهند.
مدیریت امنیتی: وظیفه دارد دسترسی به منابع شبكه را كنترل نماید و از دسترسی عو
امل خارج از شبكه ممانعت به عملآورد. به این ترتیب امكان بهرهگیری غیر مجاز (عمدی و یا سهوی) از منابع شبكه وجود نخواهد داشت. مدیریت امنیت میتواند منابع یك بخش از شبكه را از دید و استفاده كاربران سایر بخشها، دور كند. البته برای دستیابی به این هدف، شناسایی منابع حساس و ایجاد نوعی تناظر بین كاربران مجاز و این منابع لازم میباشد. مدیریت امنیت همچنین سوابق كلیه استفادههای نابجا از منابع شبكه را برای استفادههای بعدی مدیران امنیتی شبكه، ثبت مینماید.
مدیریت خطا * تولید، گزینش و اعلان هشدارها* تشخیص مشكلات * تصحیح مشكلات * آزمایش و پذیرش * بازیابی شبكه
مدیریت پیكربندی * تنظیمات آغازین سیستمها* تداركات شبكه * تشخیص خودكار* ذخیره و بازیابی تنظیمات * مدیریت پایگاه داده
مدیریت حسابرسی * ثبت میزان استفاده از شبكه * تولید صورت حساب
مدیریت كارآیی * جمع آوری اطلاعات مرتبط* تولید گزارشها* تحلیل اطلاعات
مدیریت امنیت * كنترل دسترسی * ثبت دسترسی * مدیریت مجوزها
اصولاً با توجه به پیچیدگی و تنوع وظایف یك سیستم مدیریت شبكه، رعایت مدل FCAPS، این اطمینان را ایجاد میكند كه كلیه اصول پایه رعایت گردیدهاند. به این ترتیب مدیریت خطا و كارایی اطلاعات لازم برای تشخیص عناصر و لینكهای ناكارا و رفع معایب شبكه را فراهم میكنند. مدیریت پیكربندی، تاثیر تغییراتی كه پرسنل شبكه در تنظیمات سیستمها ایجاد كردهاند را نشان میدهد تا نقش خطاهای انسانی در مشكلات شبكه مشخصشود (كه معمولاً عامل
اصلی ایجاد خطا در شبكه میباشد)، مدیریت امنیتی نیز سابقه حملات به شبكه و عكسالعمل در برابر آنها را برای استفادههای آتی ضبط میكند. جدول 1 خلاصهای از توابع هر یك از گروههای پنجگانه مدیریت را نشان می دهد.
البته در برخی موارد و برحسب نیاز، دو گروه دیگر از توابع را نیز در زمره توابع سیستم مدیریت شبكه قرار میدهند: مدیریت داراییها (Assessment) و مدیریت برنامهریزی (Planning).
مدیریت داراییها، یك پایگاه داده از شرایط فعلی تجهیزات شبكه، امكانات آنها و حتی پرسنل ایجاد میكند و قادر به تولید گزارشهای آماری از این پایگاه میباشد. مدیریت برنامهریزی نیز به یاری آنالیزهایی كه بر روی روند كار شبكه و مشكلات آن دارد، اطلاعاتی را جهت برنامهریزی هر چه بهتر توسعه شبكه، در اختیار قرار میدهد.
شكل 3- نمایی از لایه های مدیریت شبكه
لایههای مدیریت شبكه پیچیدگی و تعدد وظایف سیستم مدیریت شبكه باعث گردیده تا مطابق استاندارد شبكههای مدیریت مخابراتی موسوم به TMN، آنها را در چهار لایه جای دهند كه بر روی یك لایه فیزیكی متشكل از تجهیزات شبكه، قرار دارند. (شكل 3)، در این مدل هر لایه تعریف خود را دارد:
لایه عناصر (Element Layer): متشكل از عناصر مدیریت شونده در سراسر شبكه میباشد.
لایه مدیریت عناصر (Element Management Layer): متشكل از واحدهای نرمافزاری است كه هر یك قادر به مدیریت گروه خاصی از عناصر شبكه میباشند. هر واحد این لایه به كمك نرمافزار كارگزار موجود در گروه تجهیزات مربوط به خود و پروتكل SNMP به گردآوری اطلاعات لازم راجع به عناصر آن گروه اقدام میكند و البته دارای دید كاملی از شبكه و همبندی بین عناصر آن نمیباشد.
لایه مدیریت شبكه (Network Management Layer): این لایه اطلاعات لازم راجع به عناصر شبكه را از طریق لایه مدیریت عناصر بهدست میآورد و با ایجاد یك تصویر یكدست از كلیت شبكه، كنترل آن را به صورت یك موجودیت واحد در اختیار میگیرد.
لایه مدیریت سرویس (Service Management Layer): كنترل سطح كیفی خدماتی مانند شبكههای خصوصی مجازی (VPN) و تلفن اینترنتی بر عهده این لایه است. فراهمكنندگان خدمات شبكه مجبور به عقد قراردادی با مشتریان خود موسوم به توافقنامه سطح خدمات یا (SLA (Service Level Agreement میباشند، كه در آن سطح كیفی خدمات مورد نیاز و جریمههای متعلقه در صورت ناتوانی فراهم كننده از ارائه این سطوح مشخص میگردد.
لایه مدیریت خدمات، در عمل ابزاری برای گردانندگان شبكه جهت حفظ چارچوب و عمل به تعهدات SLA میباشد.
لایه مدیریت تجاری (Business Management Layer): در بالاترین لایه، مدیریت تجاری قرار دارد كه موضوعاتی همچون روابط بین شبكهای را به لحاظ موضوعات مالی و تجاری كنترل میكند. این لایه با ساختار كلی مدیریت سازمانی فراهمكننده و مشتریان بزرگ آن در ارتباط تنگاتنگ میباشد و از برخی لحاظ ماهیت متفاوتی نسبت به سایر لایه ها دارد.
مشخصات لازم برای سیستم مدیریت شبكه شرط اصلی برای دستیابی به اهداف مدیریت شبكه، تأمین كلیه توابع پنجگانه FCAPS میباشد. اصولاً یك سیستم مدیریت شبكه موفق واجد خصوصیاتی است كه در ادامه به آنها اشاره میشود:
قابلیت تحلیل: پالایش، تطبیق و تحلیل اطلاعات گردآوری شده در سیستم مدیریت، در تشخیص میزان پایداری و كارآیی شبكه نقش اصلی را بازی میكند. اطلاعات خام بدون یك تحلیل مناسب چندان مفید نخواهند بود. ذكر یك مثال به روشن شدن اهمیت موضوع كمك میكند.
به طور معمول پدید آمدن یك خطا یا خرابی در نقطهای از شبكه باعث ارسال همزمان پیامهای متعدد از جانب تجهیزاتی كه در محدوده آن خطا قرار دارند، میگردد. حال اگر سیستم مدیریت شبكه فاقد هوشمندی كافی جهت تشخیص منبع اصلی خطا باشد، اپراتورهای شبكه با سیلی از آلارمها روبرو خواهند شد كه فرآیند رفع خطا را دشوار میگرداند.
گزارشگیری: امكان تولید گزارشهای جامع برای سطوح گوناگون پرسنل فنی و مدیران شبكه، از دیگر مشخصات یك سیستم مدیریت شبكه میباشد. این گزارشها میبایست علاوه بر تعیین مشكلات و گلوگاهها، همراه با ارائه راهكارهایی جهت رفع آنها باشد.
تشخیص تقدم: تعیین شدت مشكلات و صدماتی كه میتوانند به عملكرد شبكه وارد آورند، از قابلیتهای پیشرفته یك سیستمهای مدیریت شبكه میباشد كه وجود آن به پرسنل نگهداری شبكه اجازه انتخاب ترتیب مقابله با مشكلات را خواهد داد.
ساختار لایهای: شبكه، سیستمی متشكل از تعدادی زیرسیستم می باشد. امكان مدیریت و تولید گزارش در سطوح گوناگون شبكه از یك گره گرفته تا كل آن، از مشخصات لازم برای یك سیستم انعطافپذیر میباشد.
استفاده آسان: به كارگیری برخی از سیستمهای مدیریت شبكه، مترادف طی كردن دورههای طولانی آموزش جهت كسب مهارت لازم در كار با آنها میباشد. اما رقابت و لزوم كاهش هزینهها، چنین الزاماتی را نمیپذیرد. یك سیستم مدیریت شبكه مدرن باید در تمامیمراحل پیادهسازی، راهاندازی و به كارگیری با استفاده از رابطهای گرافیكی (GUI) و فرآیندهای استاندارد، نیازهای آموزشی پرسنل را به حداقل برساند.
ادامه خواندن مقاله در مورد مديريت شبكه در پنج لايه
نوشته مقاله در مورد مديريت شبكه در پنج لايه اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.