nx دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است
فایل ورد nx کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه و مراکز دولتی می باشد.
این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است
توجه : در صورت مشاهده بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد
بخشی از متن nx :
انواع هوش ها
پس از 80 سال، یكی از روانشناسان دانشگاه هاروارد به نام گاردنر به مخالفت با این نظریه (نظریه سنجش هوش) پرداخت. به نظر وی هوش در فرهنگ ما، به درستی تعریف نشده است وی به وجود حداقل هفت هوش اصلی شاره می كند كه به تازگی نیز مورد دیگری را به این مجموعه اضافه كرده است (گاردنر1999)، به نظر وی هوش، با توانایی تحلیل مسائل و نیز برخورداری از كارآیی در محیطی طبیعی و واقعی، ارتباط زیادی دارد. گاردنر در كتاب چارچوبهای ذهن 7 نوع هوش را با عناوین زیر مطرح كرد:
1) هوش زبانی/ كلامی 2) هوش موسیقیایی/ موزون 3) هوش منطقی/ ریاضی 4) هوش بصری/ فضایی 5) هوش بدنی/ جنبشی 6) هوش درون فردی 7) هوش میان فردیكه اخیراً نیز مورد 8 با عنوان هوش طبیعت گرا بدان اضافه شده است. حال به توصیف تك تك این هوشها می پردازیم :
هوش زبانی/ كلامی: این هوش با كاربرد زبان در ارتباط است. شعرانسبت به معانی لغات حساس اند و تفاوت های ظریف بین لغات را درك می كنند. نسبت به صدا، ریتم ها، آهنگ صدا ووزن لغات نیز حساس هستند پس یك شاعر می تواند به عنوان فردی مستعد در حوزه هوش زمانی قلمداد شود. گاردنر بر چهار جنبه از دانش زمانی كه اهمیت آنها به طور چشمگیری در جامعه انسانی ثابت شده است، تأكید می كند این چهار جنبه عبارتند از: 1- فن سخنوری 2- توانش حافظه كلاسی كه به فرد برای به خاطر آوردن اطلاعات كمك می كند، متون كتابهاست 4- توانش برای شرح فعالیتها(توانایی استفاده از زبان برای به كارگیری تحلیل های فرازبانی.هوش موسیقیایی/ موزون: این هوش بسیار سریعتر از سایر هوشها ظهور می كند. در دوران نوزادی طبیعی همانطور كه تان وتون می كنند، آواز می خوانند، می توانند اصوات دیگران را تقلید كنند و الگوهایی را تولید كنند. نوزاد در دو ماهگی می تواند زیروبم صدا و آواز ما را درك كند و در 4 ماهگی ساختار ریتمیك را درك كند و در اواسط دو سالگی قادر به تقلید مجموعه ای از نت ها است. بر خلاف زبان، تفاوتهای چشمگیری در یادگیری آواز میان كودكان وجود دارد. معمولاً به غیر از كودكانی كه استعدادهای استثنایی در موسیقی دارند بعد از سالهای مدرسه هوش موسیقیایی معمولاً رشد كمی می كند. در افرادی كه هوش موسیقیایی استثنایی دارند سنین 14 تا 18 سالگی بسیار مهم است. اگر در این زمینه رشد برای آنها فراهم نشود معمولاً رشد هوش موسیقیایی آنها متوقف خواهد شد. هوش منطقی/ ریاضی: توانایی استفاده درست از اعداد و ارقام و بیان استدلالات منطقی و درست است. این هوش مستلزم شناسایی الگوها و روابط منطقی، گزاره ها و قضایا و سایر امور انتزاعی مربوط است. روش های مختلفی كه در این مقوله هوشی كاربرد دارند، عبارت اند از: طبقه بندی، رده بندی، استنباط، تصمیم، محاسبه، آزمون و فرضیه. بهترین فرصت پیشرفت و تولید در ریاضیات قبل از چهل سالگی یا حتی زودتر حدود 30 سالگی است. ریاضیدانان مانند شناگران و دوندگان در جوانی بازنشسته می شوند در صورتیكه در سایر حوزه های علمی چنین نیست بطوریكه بسیاری از كارهای برجسته در حوزه های علوم انسانی در دهه پنجم ششم یا هفتم زندگی افراد ظهور می كند.• هوش فضایی/ بصری: یعنی توانایی درك یك شكل یا شیء با بكارگیری این هوش فرد می تواند اشكال را در ذهن حركت و یا دوران دهد. آنچه مهم است این است ك
ه درك بصری با فضایی رابطه ای تنگاتنگی دارد. اما با این حال از یكدیگر مجزا هستند. ملوانان و خلبانان، مجسمه سازان، جراحان، شطرنجبازان، معماران از این هوش بهره برداری می كنند. هوش حركتی/ جسمانی: یعنی مهارت در بكارگیری بدن برای بیان افكار و احساسات (برای مثال از سوی هنرپیشه پانتومیم، ورزشكار) این هوش مهارتهای فیزیكی از قبیل تعادل، هماهنگی، چابكی، قدرت، سرعت، انعطاف پذیری را شامل می شود. این هوش شامل ا
ستعداد كار با اشیاء و به كارگیری حركات ظریف انگشتان دستها و همچنین استفاده از كل بدن است. برخی از افراد این دو دسته استعداد یعنی كنترل حركات بدنی و كنترل ماهرانه اشیاء را با هم دارند، از جمله مهارتهایی كه در آنها فرد باید بر كل بدن تسلط داشته باشد دویدن، شنا و حركات موزون است. نوازندگان، تایپیست ها نیز باید بتوانند اشیاءرا با مهارت كنترل كنند. باید در نظر داشت كه در عمل گرفتن دقیق و ظریف اشیاء كوچك با انگشتان هیچگاه نمی توانند در سایر حیوانات (حتی با هوش ترین آنها) با این كیفیت انجام گیرد و این توانایی مختص نوع انسان می باشد.نقش های هوش حركتی/ جسمانی:الف)بازیگری: در همه فرمهای اجرایی بویژه در بازیگری توانایی فرد برای مشاهده دقیق و تقلید (باجزئیات) آنچه دیده است كاری فوق العاده محسوب می شود. این قبیل توانایی های تقلید خیلی زود شروع می شود (شاید در اولین روزها یا هفته های زندگی) در دوسالگی هر كودك طبیعی قادر به مشاهده و تقلید صحنه ها و یا اجراهایی كه دیگران انجام می دهند. برخی از كودكان استعداد بیشتری در هوش بدنی دارند می توانند یك صحنه را یك یا دوبار نگاه كنند و همه جزئیات آن را به خاطر بسپارند در صورتی كه عده ای دیگر ممكن است بارها به یك صحنه نگاه كنند اما نتوانند آن را به صورتی دقیق تقلید كنند.اجرای نمایش صامت نیز تجلی هوش حركتی/ جسمانی است. در نمایش صامت فرد برای خلق یك سن، یك شخص یا یك عمل نیاز به هنرمندی حركاتی اغراق آمیز و عكس العملهایی مناسب دارد. برای شرح یك شی ونمایش ،اجرا باید بسیار صریح وروشن باشد وفرد بتواندفاصله هاوحدودومرزها رامشخص كندوبا ژستهای صورت وحركات بدن مفاهیم مختلف را بیننده منتقل كند.ب)ورزشكارانتوانایی برتری یافتن، با دقت، سرعت، قدرت وكارگاهی از ویژگی های و
رزشكاران است.عكس العملهای مناسب بازیكن در موقعیت های متعدد بازی از ویژگی های هوش بدنی در ورزشكاران است. یك بازیكن برای موفقیت باید توانایی مهارت در تجزیه و تحلیل موقعیت و مشاهده ماهرانه را دارا باشد كه هوش حركتی/ جسمانی در این موارد بسیار مهم است. در اغلب رشته های ورزشی، ورزشكاران باید اندازه های مطلوب بدنی و مهارت خوبی برخوردار باشند، حس همكاری بالا داشته باشند و بتوانند حركات مناسب را به موقع و با قدرت انجام دهند. هوش حركتی/ جسمانی و آموزش: كودكانی كه از هوش حركتی/ ج
سمانی بالایی برخوردارند علاقه دارند قطعات یكسانی را از یكدیگر جدا كرده و دوباره آنها را در سرجای خود قرار دهند. ارائه چنین فرصتهایی به این قبیل كودكان تأثیر بسزایی در رشد استعدادهای آنها دارد. این كودكان قابلیت آن را دارند كه در آینده مخترع شوند و در مشاغل مهندسی غالباً موفق خواهند بود. همانطور كه در قسمتهای قبل شرح داده شد، تقلید از اجزای اصلی تفكر جنبشی است در این صورت روش یاددهی- یادگیری به شیوه تقلیدی ممكن است مناسب ترین شیوه در این حوزه باشد. این روشها گاهی به طور مستقیم به كار گرفته می شود و بطوریكه بندیكت انسان شناس فرهنگی عنوان می كند كه در ژاپن برای آموزش نوشتن به طریق سنتی معلم دست كودك را می گیرد و علائم را با حركات دست درست می كندو سعی می كند كودك حركات دست را احساس كند. كودك به این روش یاد می گیرد كه چگونه قبل از آنكه حروف را بشناسد حركات ریتمیك را تجربه و احساس كند. در حقیقت برخی از كودكان از طریق حركات و مهارتهای بدنی می توانند بهتر بیاموزند. كودكانی كه از هوش حركتی/ جسمانی بالایی برخوردارند به علت متفاوت بودن استعدادهایشان و همچنین عدم اطلاعات كافی مربیان از چگونگی كاركرد ذهنی آنها، ممكن است ناسازگار- كم هوش و تنبل یا نامیده شوند و این عمل شاید منجر به شكست تحصیلی یامدرسه گریزی آنها شود در صورتی كه با ارائه فرصتها و روشهای آموزش مناسب بر اساس استعدادهای آنها این قبیل كودكان ممكن است در سطوح عالی مخترع، مهندس، بازیگر و یا ورزشكار شوند. هوش درون فردی: یعنی شناخت خوب و توانایی عملكرد مناسب بر اساس آن، فرد باید از توانایی ها و محدودیتهای تصویر روشنی داشته باشد. هوش میان فردی: یعنی توانایی درك و تمایز حالات روحی، مقاصد، انگیزه ها و احساسات دیگران. این هوش، مستلزم شناسایی حالات چهره، صداها و توانایی تشخیص انواع مختلف نشانه های بین فردی و توانایی پاسخ گویی صحیح به این نشانه ها با روش علمی است مانند تحت تأثیر قرار دادن گروهی از مردم برای پیروی از یك الگوی عملكردی خاص.• كاربرد هوش های چندگانه در آموزش: از هوش های چندگانه به مثابه روشهای یاددهی و یادگیری در مح
یط های آموزشی می توان بهره گیری كرد. این روشها به دانش آموزان كمك می كنند بر مبنای روش های یادگیری شان كه همانا از انواع مختلف هوشها هستند بیاموزند و به معلمان كمك می كند. با توجه به سبكهای یادگیری دانش آموزان، مواد یادگیری و شیوه ارائه آنها را تدوین كنند. برای نمونه، چگونگی بهره گیری از هوش های چندگانه برای آموزش انو
اع ورزشها در زیر ارئه می شود.
كاربرد هوش های چندگانه در آموزش دست كرال سینه (شنا)
تدریس كرال سینه با توجه به هوش های چندگانه ویژگی ها هوش ها حركات دست در مراحل مختلف از طریق كلام توصیف شود. از كتاب به جزوات و نوار- مقالات- مذاكره در آموزش استفاده شود. ارتباط بسیار نزدیك با كاربرد زبان توجه به كلمات- علاقه به خواندن و نوشتن زبانی/ كلامی این فعالیت با نو گرایش یادگیری شناگر هماهنگ است زیرا حركابصورت ریتم حركات دست را آموزش دهد و یا مربی با سوت حركات دست را كنترل و هدایت كند. علاقه به ریتم و ملودی موسیقیایی/ موزون ارتباط بین مراحل كشش و فشار و بازگشت به حالت اولیه استدلال شود- زوایای حركت مطرح شده و روابط علت و معلول در حركت دست بطور كامل توصیف و بحث شود (تأكید به بیومكنیك حركت) علاقه به استدلال و شناسایی الگوها و شناخت روابط منطقی منطقی/ ریاضی قبل از اجرا از فرد خواسته شود تا نحوه حرك را تجسم كند و بعد از آموزش نیز از مرور ذهنی برای تمرین استفاده كند. استفاده از نمایش فیلم و اسلاید و كتب مصور بسیار می تواند مؤثر باشد. توانایی تجسم حركت اشیاء در ذهن فضایی/بصری آموزش باید بصورت عملی انجام گیرد- به كمك مربی، فرد حركت را حس كرده و تجربه می كند. سپس خود به تنهایی حركت را انجام می دهد. از طریق حس های پنج گانه قادر به استفاده از اشیاء بوده و می تواند قسمتی یا كل بدن را به حركت در آورد. حركتی/ جسمانی پس از اجرای حركت، فرد از باز خورد ذاتی و هم چنین از روش تخمین خطا و تصحیح خطا استفاده می كند. شناخت توانایی ها و محدودیتهای خود علاقمند به درونی كردن مسائل درون فردی روش تدریس در سویه پیشنهاد می شود یا به عبارت دیگر فرد با مربی یا با همتای خود، شروع به تمرینات آموزشی می كند، مربی باید از بازیها و تمرینهای گروهی بیشتر استفاده كند. گروه گرایی- شركت در بحث ها علاقه به اظهار نظر میان فردی
پژوهشگران اظهار داشته اند كه یادگیری یك فرآیند اجتماعی است، و فعالیتهای یادگیری برای رسیدن به مرحله تولید دانش و اطلاعات حیاتی است. پژوهش درباره استفاده از یادگیری از طریق همیاری در سطح دانشكده بر 3 مقوله گسترده بازده ها متمركز است، كه عبارت اند از : پیشرفت تحصیلی، روابط بین فردی مثبت و بهداشت درمانی، چون هر یك از بازده ها می تواند بر بازده های دیگر اثر بگذارد. احتمال می رود به توان آن ها را یكجا هم پیدا كرد. 168 مقاله برگزیده از سال 1924 به این سو، به منظور مقایسه كفایت نسبی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و دانشجویان 18 سال و بیشتر كه تحت روش های تدریس میاری، رقابتی و انفرادی آموزش دیده بودند، انجام گرفت. نتایج حاصل از مطالعات نشان می دهد كه یادگیری همیارانه در سطحی بسیار معنادار، نسبت به دو روش تدریس رقابتی و انفرادی، پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را بالا می برد. اندازه اثر یادگیری رقاتی برابر 49% ، و اندازه اثر یادگیری انفرادی 53% بوده است. نتایج حاضر از زمینه های انجام دادن تكالیف یادگیری كلاسی، ریاضیاتی و عملی به دست آمده است.
در سالهای اخیر بسیاری از معلمان فواید اثرگذاریهای راهبردهای یادگیری از طریق همیاری را دریافته اند. در اساس، یادگیری از طریق همیاری یك قالب یا چهارچوب آموزشی ای است كه در آن گروههای دانش آموزی ناهمگن از سوی معلم شكل داده می شوند، و به فعالیت می پردازند. در درون هرگروه یادگیری، دانش آموزان به فعالیت های عدیده ای می پردازند كه نیازمند همكاری و حمایت دوجانبه است. امروزه، متخصصان آموزش و پرورش الگوهای گوناگونی را برای همیاری به كار می برند كه، در هر كدام برخی موارد مورد تأكید است. با وجود تفاوتهای الگوها، پنج عنصر در استفاده از الگوی یادگیری از طریق همیاری بسیار اساسی به نظر می آید: همبستگی مثبت، مسئولیت فردی، تعامل چهره به چهره، مهارتهای اجتماعی و پ
ردازش گروهی. • همبستگی مثبت: فعالیت گروهیزمانی شكل همیاری به خود می گیرد كه اعضای گروه همه باور می كنند كه موفقیت هر یك، در گرو موفقیت فردفرد اعضای گروه است. بنابراین، برای تحقق هدف های گروه، این همبستگی بین دانش آموزان باید به طور مداوم حفظ شود. تحقق همبستگی از راههای گوناگونی ماندد: تقسیم كار، توزیع منابع آموزشی و تعیین نقش افراد در گروه امكان پذیر است. • مسئولیت فردی: مسئولیت فردی به این معنی است كه هر یك از افراد گروه خود را موظف بداند در مورد تكالیف تعیین شده برای گروه، به خوبی مطالعه كند و آنها را انجام دهد تا یاد بگیرد. زیرا او مسئولیت آموزش سایر اعضای گروه را نیز به عهده دارد. بنابراین، تمام اعضای گروه تلاش می كنند كه تكالیف تعیین شده را هر چه بهتر انجام بدهند تا نسبت به مسئولیت آموزشی خود كوتاهی نكرده باشند.
• تعامل چهره به چهره (كنش متقابل) در یادگیری به روش همیاری گروهی، پشتیبانی، تشویق و كمك همه افراد گروه به یكدیگر اهمیت زیادی دارد. این باور و اعتماد، عامل محرك فعالیت های گروهی و مشوق تلاشهای فردی در گروه است. از این رو، اعضای گروه را باید به مشاركت در بحث ها و تبادل نظر با یكدیگر تشویق كرد. • مهارت های اجتماعی: بخش مهم همیاری در یادگیر آموزش مهارت هایی است كه برای مشاركت مؤثر افراد در فعالیتهای گروهی لازم ست. معلم باید مهارت های درون گروهی و مهارت های اجتماعی از قبیل ارتباط اعضاء با یكدیگر را مشخص كند. برخی از این مهارتها عبارت است از: پیگیری وظایف، پا به پای گروه حركت كردن، فهمیدن پاسخهای گروه و موافقت آگاهانه افراد با آنها، احترام گذاشتن به نظریه های اعضای گروه، گوش دادن به فردی كه در حال سخن گفتن در گروه است، آرام و ملایم حرف زدن در گروه، نقدو بررسی نظریه های ارائه شده به جای ا
نتقاد از افراد و معلمان باید این مهارت ها و نظایر آن را، كه برای پرورش رفتارهای اجتماعی دانش آموزان ضروری است، به آنان آموزش دهند.• پردازش گروهی در پایان هر فعالیت گروهی به دانش آموزان فرصتداده شود نحوه همكاری و همیاری گروه خود را بررسی و تحلیل كنند. و پس از ارزشیابی ، طرحهایی نیز برای بهبود كار گروهی ارائه دهند. عناصر پنج گانه فوق الذكر یادگیری از طریق همیاری را می توان در موقعیت های متعدد تدریس و یادگیری به كاربست. آنها رویكرد جایگزینی را برای معلم و دانش آموز ارائه می دهند كه معلم را از سخنرانی صرف و دانش آموزان را از تكرار بی مورد آموخته هایش رها می سازد. افزون براین، یادگیری از طریق همیاری فرصت هایی را پدید می آورد كه یادگیرندگان بتوانند در موقعیت هایی چون كار تیمی (گروهی)، ارتباطات، ایجاد هماهنگی اثرگذار و تقسیم ك
ار موفق گردند. بر وفق آنچه بیشتر یادآوری گردید. هدف نهایی از كاربست الگوی تدریس یادگیری از طریق همیاری، دست یابی به فعالیتهای عالی ذهنی و عملی است. زمانی دست یابی به فعالیت های عالی ذهنی و عملی تحقق می گردد كه درباره آنچه اندیشیده و عمل می شود، نقدهای اصولی و تعدیل ها و تقویت های مناسب صورت گیرد. الگوی تدریس یادگیری از طریق همیاری، فرصت چالش های بنیادی بین دانش آموزان گروههای یادگیری گوناگون را بوجود می آورد. به ویژه آنكه، افراد گروههای یادگیری از طریق همیاری ناهمگن یا نامتجانس اند.
ادامه خواندن مقاله در مورد انواع هوش ها
نوشته مقاله در مورد انواع هوش ها اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.