Quantcast
Channel: دانلود فایل رایگان
Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

مقاله در مورد‌نگاهي به روند جهاني جنبش زنان و موقعيت زن در جمهوري اسلامي ايران

$
0
0
 nx دارای 17 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : نگاهی به روند جهانی جنبش زنان و موقعیت زن در جمهوری اسلامی ایران در اولین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد كه در سال 1945 در سانفرانسیسكو برگزار شد، زنان شركت كننده خواستار توجه ویژه این سازمان به مسائل زنان جهان شدند و در پی این حركت، اولین هسته سازماندهی شده در رابطه با زنان جهان تحت عنوان «كمیسیون مقام زن» به عنوان كمیسیون فرعی تحت نظر كمیسیون «حقوق بشر» فعالیت خود را آغاز نمود.واژه‏هایی از قبیل «مقام زن» و «حقوق بشر» ترنّمی خوش آهنگ داشت لكن اینك كه این ندا از سا 1945 به مدت بیش از 50 سال در دنیا طنین افكنده، آثار ناخوشایند آن در حركتها و تشكل‏های ایجاد شده در دنیا بخوبی بچشم می‏خورد. آنچنانكه سردمداران نهضتهای آزادی زنان در جهان غرب را نیز حیرت زده و انگشت بدهان وادار نموده تا زبان به اعتراف بگشایند و بگویند:«ممكن است زنان امروزه به آزادی و برابری رسیده باشند ولیكن هیچگاه به این فلاكت و بدبختی نبوده‏اند».بررسیهای دهه گذشته نشان می‏دهد كه تنها مسبب این رنج و بدبختی، حاكمیت واژه‏ای دروغین به نام «برابری» است. زنان غرب در واقع برده آزادی خود شده‏اند. آنها توسط حلقه آزادی محاصره گشته‏اند در حالیكه حلقه زندگی را از دست داده‏اند. آنها كنترل زاد و ولد را بدست گرفته‏اند اما به چه قیمت؟ به قیمت نابودی آن ; موناشارن، نویسنده امریكایی در مقاله‏ای تحت عنوان «اشتباه فمینیست‏ها» می‏نویسد: «آزادی زنان برای ما افزایش درآمد، سیگار ویژه زنان، حق انتخاب برای تنها زیستن و تشكیل خانواده یك نفره، ایجاد مراكز بحران تجاوز، اعتبارات فردی، عشق آزاد و زنان متخصص بیماریهای زنان را به ارمغان آورد ولیكن در ازای آن چیزی را به غارت برده كه خوشبختی بسیاری از زنان در گرو است و آن وجود «همسر» و خانواده است.» در اوایل دهه 1910، پیشروان حقوق زنان در امریكا كلمه «فمینیسم» را به فرهنگ لغات غربی وارد كردند و بدنبال ابداع این لغت، زنان معروف غرب بخصوص هنرپیشه‏ها خود را به این صفت خواندند. در سال 1916 حزب ملّی زنان فعالیت خود را آغاز كرد. در راستای برقراری این برابریها در سال 1920 غرب به زنان جامعه، برگزاری مسابقات ملكه زیبایی میان دختران جوان را اهداء كرد و در مقابل، قانونگزاران، رهبران كارگری و كارفرمایی و حتی تعدادی از گروههای زنان، از قوانین و سیاستهای كارگری حمایت شدید كردند كه در واقع طرفدار حفظ مشاغل مردان و حمایت از آنان و بی‏توجه به حقوق زنان بود. تعداد پزشكان زن كمتر از سال 1910 شد كه خود نشانگر سوق ندادن زنان به سوی علم و دانش بود و قوانین و مقررات ایالتی باعث شدند كه هزاران زن از كار خود اخراج شده و دستمزد زنان پائین‏تر از مردان تعیین گردد كه این خود نیز بیانگر فاصله زیاد بین شعارها و واقعیت‏های موجود در جهان غرب است. با انقلاب صنعتی، نهضتهای فمینیستی نیز فشار خود را در راستای اشتغال زنان در فعالیتهای صنعتی افزایش دادند بدون آنكه برای كانون خانواده و نقش حیاتی زن به عنوان همسر و مادر، برنامه‏ای اندیشیده باشند. به نام آزادی زن و برابری او با مرد، جایگاه والای زن به عنوان مربّی جامعه لگدمال شد و ارزش اقتصادی به وقت و كار وی جانشین ارزش نقش تربیتی او گردید. شاید در ابتدا این حركت، ظاهری رضایتبخش و مؤثر داشت لكن اینك كه دهها سال از تسرّی این حركت در كشورهای جهان و بخصوص جهان غرب می‏گذرد، نشستهای عدیده بین‏المللی و منطقه‏ای در جهان در خصوص مسائل زنان همه و همه حاكی از نارضایتی زنان دنیا از دستاوردهای حركتهای مذكور است. در سند كنفرانس جمعیت و توسعه بعنوان جمع‏بندی مسائل دهه اخیر آمده است:«تغییرات چشمگیری در وضعیت زنان در بسیاری از كشورها رخ داده است از جمله افزایش میزان تحصیلات، افزایش نیروی كار زن در مشاغل مختلفه، افزایش درآمد آنان و; لكن این تغییرات روند مثبتی را در وضعیت زندگی زنان ایجاد نكرده است. در بعضی از كشورها بدلیل عدم مشاركت همسران در مسئولیتها، زنان علاوه بر مشاغل بیرون از منزل، كماكان تمامی مسئولیتهای خانواده را نیز به دوش می‏كشند كه این خود فشاری مضاعف بر دوش این جمعیت می‏باشد». مراجع بین‏المللی در ارائه الگوهای موفق جهانی برای زنان عاجز مانده‏اند و در بسیاری از جوامع نه تنها زنان جایگاه و ارزش بالنسبه سنتی خود را از دست داده‏اند، بلكه در فرآیند مبارزات جنسیتی تبدیل به موجوداتی بی‏هویت شده‏اند كه نه از روح لطیف و پرعطوفت زنانه آنها اثری باقی مانده و نه از دریای بی‏كران محبت مادرانه‏شان. شاخصهای اندازه‏گیری نقش زنان در دنیای امروز، میزان اشتغال، افزایش درآمد، آزادی در كنترل باروری، افزایش میانگین سن ازدواج و ; می‏باشد در حالیكه متر اصلی برای تعیین نقش واقعی زنان در جهان چیز دیگری است. ظاهرا مراجع بین‏المللی فراموش كرده‏اند كه شاخصهای انسان بودن و زن بودن، واحدهای اندازه‏گیری دیگری دارد. اگر متر مقایسه جهانی، شاخصهای تعالی انسانها بود دیگر جهان غرب سردمدار برگزاری اجلاسهای جهانی برای حركتهای زنان دنیا نبود. به راستی كه 50 سال تلاش شد تا شاخصها رنگ و بوی تعالی انسان نگیرند لكن از آنجا كه انسان به فطرت خویش باز می‏گردد، پس از 50 سال تلاش دنیای غرب نظاره‏گر آن هستیم كه موجی از اعتراض‏های جهانی سندهای بین‏المللی را مورد تهاجم قرار می‏دهد و نوید بیداری بشر به طرفداران حقانیت روحی تازه می‏بخشد. امید است بررسی برخی از شاخصهای انسانی و روند تغییرات آن در كشورهای غربی و مقایسه با وضعیت زنان در جمهوری اسلامی ایران بتواند زمینه‏های مثبتی را برای شناخت اهداف استعماری غرب در خصوص زنان ایجاد نموده و بار مسئولیتی متعهدین كشور را در قبال ضرورت تبیین هرچه بیشتر مبانی اسلامی در خصوص زنان، سنگین‏تر نماید. 1ـ امنیت اجتماعی زنان امنیت اجتماعی جوامع را اصولاً دو فرآیند اخلاق تحت تأثیر فرهنگ عامه و قوانین مدون حمایت می‏كنند. از دیدگاه اسلام زن، دارای كرامت است و ارزش معنوی او بسیار والاست. بر این معنا آیات بسیاری از جمله آیه 35 سوره احزاب، آیه 95 سوره آل عمران، آیه 124 سوره نساء، آیه 58 ، سوره نمل، آیه 23 سوره ملك، آیه 40 سوره حدید، آیات 67 و 68 سوره توبه، آیه 44 سوره روم، آیه 15 سوره جاثیه، آیه 23 سوره جن و آیه 36 سوره اسراء دلالت دارد. از این رو زن مسلمان از كلیه مواهب اجتماعی زندگی برخوردار بوده و می‏تواند در چهارچوب قوانین و موازین اسلام در تمام شئونات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی فعالیت نماید و از امنیت اجتماعی لازم نیز برخوردار باشد. به گفته بسیاری از زنان اروپایی و امریكایی كه در ایران ساكن بوده و یا مدتی را اقامت داشته‏اند، امنیت اجتماعی موجود برای زنان در این كشور، غیرقابل تصور برای زنان غرب می‏باشد. زندگی در چنین فضای عاری از تنشهای اجتماعی ناشی از سوءاستفاده‏های جنسی از زنان برای بسیاری از زنان غرب جنبه آرمانی دارد. در دهه اخیر بسیاری از نشریات امریكایی از نیویورك تایمز گرفته تا نشریات داخلی مرتبا بر علیه جنبشهای زنان، مقاله ارائه داده‏اند. آنها معتقدند كه بسیاری از مشكلات موجود جامعه از جمله مسائل روحی زنان، خودكشی دختران جوان، خشونت علیه زنان، سقط جنین و غیره ناشی از حركتهای فمینیستی بوده‏است. حدود 300000 دختر كمتر از 18 سال در ایالات متحده آمریكا درگیر روسپیگری هستند2، و معضل سوءاستفاده از بچه‏ها در روسپیگری و مجلات فاسد یكی از بزرگترین مشكلات امروز آمریكا، اروپا و روسیه است. شبكه‏های جهانی عدیده‏ای در رابطه با ربودن یا خرید و فروش كودكان و سوءاستفاده‏های جنسی از آنان وجود دارد و همچنین حربه‏هایی از جمله آلوده كردن آنها به مواد مخدر، انتقال آنها به كشورهای دیگر و منزوی كردن آنها به لحاظ نداشتن زبان و غیرقانونی بودن حضور آنها در آن كشورها به اعمال خشونت به منظور وادار نمودن آنان به روسپیگری، بكار گرفته می‏شود. كشورهای در حال توسعه بخصوص خاور دور شدیدا درگیر معضلات ناشی از سوءاستفاده‏های جنسی جهان غرب از بچه‏های آنان می‏باشند، بطوریكه طبق آخرین تحقیق بعمل آمده در تایلند در خصوص ایدز، یك سوم بچه‏های درگیر روسپیگری دارای HIVمثبت می‏باشند. توسعه صنعت توریسم در این كشورها، تهاجم فرهنگی و فراتر از آن گسترش خوی حیوانیت و حقارت را به ارمغان آورده است. در یك مطالعه كه وضعیت 160 نفر دستگیر شده در آسیا را در رابطه با سوءاستفاده‏های جنسی از بچه‏ها در خلال سالهای 1992 تا 1994 بررسی نمودند، 25% این افراد امریكایی، 18 درصد آلمانی، 14 درصد استرالیایی، 12% انگلیسی و 6% فرانسوی بوده‏اند. طبق آمارهای ارائه شده در آمریكا در سال 1985، حدود 100000 مورد تجاوز به كودكان توسط محارم آنان گزارش شده است. همچنین در سال 1986، 1500 كودك به دلیل ضرب و شتم در خانه جان خود را از دست دادند. این آمار گویای عدم امنیت خانوادگی و اجتماعی برای زنان و كودكان در جهان غرب است. وقتی حتی كودكان در كانون خانواده كه هسته اصلی اجتماع را تشكیل می‏دهد همواره در معرض خطر باشند چگونه می‏توان چنین جامعه‏ای را الگوی رشد و توسعه اجتماعی قرار داد؟2ـ جرایم و زنان زندانی یك بررسی اجمالی از وضعیت زنان مجرم و زندانی در ایران نشان می‏دهد كه بدلیل شرایط اخلاقی و اجتماعی حاكم و غلبه حجب و عفاف در زنان، درصد زنان متخلف كه مستوجب كیفر می‏شوند نسبت به مردان كمتر است. از كل مجرمین دستگیر شده در سال 72 كه بالغ بر 45999 نفر بوده‏اند تعداد 4701 نفر آنان زن هستند كه از این تعداد 726 نفر زیر 18 سال و 2403 نفر بین 19 تا سی سال و 1573 نفر بالای 30 سال سن دارند كه اغلب به جرم ولگردی كه شاید برگرفته است از رانده شدن از خانه به سبب فقر اقتصادی و یا قاچاق، اعتیاد، سرقت، حوادث رانندگی، صدور چك بلامحل و غیره در بازدداشت به سر می‏برند. حال آنكه در شرایط فعلی جهان، دنیای غرب وحشتزده از تسرّی و رواج جرم و خشونت توسط دختران جوان و زنان از طریق تشكیل دسته‏های جرم و جنایت می‏باشد. طبق مطالعه‏ای كه از طریق رسانه‏های آمركیا انجام گرفته، گرایش دخترها به خشونت و اقدامات مجرمانه توسط آنان به سرعت در امریكا و به رشد است و موجبات نگرانی اجتماعی را فراهم آورده است. 3ـ زنان و طلاق كانون خانواده بعنوان اصلی‏ترین هسته تربیت نسل آینده همواره در آموزه‏های اسلامی از اهمیّت ویژه‏ای برخوردار است، اتخاذ سیاستها و اجرای برنامه‏های خاص به منظور تحكیم این كانون در سرلوحه كار نظام قرار داشته و كاهش نسبت طلاق به ازدواج از 7/10 در سال 1355 به 8 در سال 1371 مبیّن این واقعیت است. حال آنكه در جهان غرب بدلیل تهی بودن زندگیها از غنای ایدئولوژیهای مذهبی و گسترش حركتهای آزادیخواهانه زنان بدون توجه به عواقب ناخوشایند آن، روزبروز بر میزان طلاق افزوده می‏شود. در امریكا از هر 2 ازدواج یكی به طلاق می‏انجامد و در روسیه از هر 3 ازدواج یكی. معضل رو به گسترش خانواده‏های تك والدینی بخصوص در كشورهای غربی این پدیده را به عنوان یكی از مسائل مهم روز مطرح می‏نماید. یك چهارم كودكان برخی از كشورنهای صنعتی در خانواده‏های تك والدینی بزرگ می‏شوند. سردمداران این بحران ایالات متحده امریكاست كه در آن 25 درصد خانواده‏های دارای فرزند زیر 15 سال را خانواده‏های تك والدینی تشكیل می‏دهند. لنور ویتزمن (Lenore Weitzman) نویسنده امریكایی در كتاب «انقلاب طلاق» در مقایسه سیستم جدید قوانین طلاق با شیوه قبلی آن در امریكا می‏نویسد: «با توجه به اینكه نقش زن و مرد در ازدواج متفاوت است و معمولاً مرد درآمد بیشتری داشته و در زمان طلاق زن سرپرستی بچه‏ها را می‏گیرد، لذا برابر دانستن زن و مرد در زنان طلاق به نفع مردان و به زیان زنان و كودكان است»3 تحقیقات و آمارگیری از وضعیت زنان و مردان پس از طلاق با قوانین جدید نشان می‏دهد كه استاندارد زندگی زنان 30 درصد كاهش و درخصوص مردان 10 تا 15% بهبود یافته است. نهایتا در تابستان سال 1986، لنور ویتزمن در مقابل كنگره امریكا اعتراف به شكست قانون جدید طلاق كه در آن توجهی به مقصّر طلاق نمی‏شود و «برابری مطلق» در آن حاكم است وارد نمود. مطالعه‏ای كه در دهه 1980 در امریكا انجام گرفته نشان می‏دهد كه مردهایی كه زنانشان را طلاق داده‏اند گرایشی به پرداخت هزینه‏های تعیین شده توسط دادگاه برای فرزندانشان ندارند. حدود 3 2 این مردان اقساط ماشینشان بیش از مبالغ پرداختی برای نگهداری فرزندانشان است و در سال 1988 طبق آمار دفتراجرائی حمایت از كودكان از 25 میلیارد دلار هزینه لازم‏الپرداخت برای كودكان تحت پوشش، فقط مبلغ 5/2 میلیارد توسط پدران آنها پرداخت گردیده و بر طبق این مطالعه تنها چیزی كه وجدان اخلاقی اینگونه پدران را بیدار می‏كند ترس از زندان‏است كه به‏عنوان حربه‏ای برای‏انجام‏تعهدات‏آنان نسبت به‏فرزندانشان‏بكار گرفته می‏شود.امروزه در كشور ما حل و فصل مسائل مربوط به خانواده از جمله طلاق توسط دادگاههای خانواده صورت می‏گیرد. طلاق یا به سبب تقاضای زن و یا به دلیل تمایل مرد به وقوع می‏پیوندد و علت عمده آن یا ترك انفاق از سوی زوج و بدرفتاری و ناهنجاری اخلاقی اوست و یا عدم تمكین زن از شوهر و نداشتن توافق اخلاقی. در سال 1371 تعداد 18380 پرونده منجر به طلاق در دادگاههای مدنی خاص مطرح بود كه منجر به صدور حكم گردیده و دادگاههای مستقل نیز به 3449 مورد درخواست طلاق رسیدگی كرده و حكم داده‏اند. 4ـ زنان سالمند و بی‏سرپرست جامعه مسلمان ایران با الهام از فرهنگ غنی اسلام كه همواره رسیدگی به سالمندان و بی‏سرپرستان بخصوص زنان را در سرلوحه كار خود قرار داده است، در قالب تشكلهای كوچك مردمی و یا خانوادگی به این امر اهتمام داشته و آن را جزئی از فرهنگ فرد می‏داند. در شرایطی كه جهان غرب در پی رشد خانواده‏های تك نفره می‏رود تا سالمندان را نیز بعنوان عناصر مانع و بازدارنده از بافت خانوادگی جامعه حذف نموده و ایزوله نماید، جمهوری اسلامی ایران با الهام از مذهب و سنت‏های ملّی این مسئله اجتماعی را با ظرافتی خاص در كنترل در آورده است بطوریكه وجود سالمندان در خانواده‏ها بعنوان یك نعمت و ارزش مورد قبول افكار عمومی است. با الهام از اصول 21 و 29 قانون اساسی و به منظور حمایت از افراد و خانواده‏های نیازمند و بی‏سرپرست، سازمان بهزیستی كشور به وجود آمده تعدادی از افراد تحت پوشش این سازمان زنانی هستند كه بنا به دلایلی نظیر فوت، از كارافتادگی و یا مفقودالاثر بودن سرپرست یا زندانی بودن همسر و یا طلاق، قادر به تأمین معاش و حداقل نیازهای زندگی نیستند. تصویب قانون حمایت از زنان و كودكان بی‏سرپرست نیز نقطه عطفی در حمایت از این قشر بوده است كه اجرای بخش اعظم آن بعهده كمیته امداد حضرت امام(ره) و سازمان بهزیستی است.5 ـ اغفال و خشونتهای جنسی موضوع خشونت جنسی علیه زنان در ایران به دلیل وضعیت مذهبی، فرهنگ و اجتماعی زنان بسیار محدود است زیرا رعایت عفت از جمله تعالیم مذهبی و از واجبات دین است در قوانین جاری مملكتی كه از احكام شرعی نشأت گرفته است احرام به زنان از مهمترین وظایف اخلاقی و مذهبی مردان است و برای ارتكاب اعمالی چون اغفال، تجاوز به عنف و ; مجازاتهای بسیار سنگینی در نظر گرفته شده است به همین جهت درصد ارتكاب اینگونه جرائم به حدی نیست كه در شاخصهای آماری جائی داشته باشد خصوصا كه در ایران بر خانواده و حفظ كیان و استحكام آن تأكید می‏شود و اغلب مسائل در درون خانواده حل و فصل می‏گردد و كانون خانواده، مهمترین پناهگاه برای زن به شمار می‏رود. حسب اعلام مركز آمار ایران در سال 71 تعداد 31090 مورد پرونده درخصوص اعمال منافی عفت مطرح بوده است كه 20636 مورد آن در دادگاههای كیفری منجر به صدور حكم قطعی شده و از این تعداد 4458 مورد نیز در مرحله تجدیدنظر منجر به صدور حكم گردیده است. و به این ترتیب تعداد 10454 پرونده مطروحه در دادسراها از این حیث منجر به صدور حكم محكومیت نشده است و این رقم با توجه به اینكه حسب آمار منتشره در كانادا از هر چهار زن و در بسیاری از نقاط امریكا از هر سه زن یكی مورد تجاوز قرار می‏گیرد بسیار قلیل و اندك است. با توجه به ترویج اعمال خشونت‏بار نسبت به زنان در سطح جهانی در «كنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان» و «بیانیه رفع خشونت علیه زنان» و «بیانیه و برنامه عمل اجلاس جهانی حقوق بشر در سال 1993» دولت‏ها مكلف شدند تا عملیات توهین‏آمیز و خفت‏بار مثل قاچاق زنان و نوجوانان و كودكان و استعمار زنان از طریق روسپیگری را ممنوع اعلام كنند و این در حالی است كه قوانین بازدارنده شرعی و عرفی ایران قبل از معاهدات، توصیه‏ها و بیانیه‏های مذكور اجرا می‏شده و از عفت جامعه زنان دفاع می‏نموده است. 6ـ خشونت جسمی و ضرب و شتم زنان به موجب قانون اساسی زن و مرد یكسان در حمایت قانون قرار دارند و به همین لحاظ در صورتیكه زنی از ناحیه هر فرد حتی بستگانش دچار ضرب و شتم شود قوانین كیفری در حدود و قصاص و تعزیرات از وی حمایت می‏كنند، همانگونه كه متجاوزان به مردان كیفر می‏بینند. خاطیان نسبت به زنان در صورت مراجعه زنان مضروب و مصدوم به محاكم عمومی و دادخواهی از آنان مورد كیفر قرار می‏گیرند در غیراین صورت موضوع در نهاد خانواده حل و فصل شده و به سبب عدم انعكاس آن به محاكم قضایی و مراجع انتظامی، آمار دقیقی از این امر در دست نیست. در شرایط كنونی دنیا با بحران «خشونت علیه زنان» مواجه است و رسیدگی به این موضوع در دستور كار كلیه اجلاسهای بین‏المللی مربوط به زنان و خانواده قرار گرفته است. ضعیف شدن اعتقادات جوامع و بی‏بندوباری حاصل از آنان گستره خشونت را در جهان غرب وسیعتر نموده و زنان و كودكان بیشترین قربانیان این پدیده هستند. در كلیه سندهای بین‏المللی كه در برنامه كار سازمان ملل متحد وجود دارد هر كجا صحبتی از زنان به میان می‏آید مقوله رفع خشونت علیه زنان نیز مطرح می‏گردد. سازمانها و تشكلهای عدیده‏ای در سطوح جهانی و كشورها بصور دولتی و غیردولتی در این رابطه ایجاد شده و این مسئله حقیقتا از حالت «مشكل» خارج شده و به «بحران» تبدیل گشته است. جهان غرب بدنبال آن است كه این بحران را از طریق اداری و اجرائی حل نماید حال آنكه حلقه مفقوده جای دیگری است. بسیاری از كارشناسان محافل بین‏المللی در دنیا متوجه نقش مؤثر مذهب در رفع این بحران شده‏اند لكن اجرای برنامه‏های لازم، نیازمند تحولات اساسی درسیستم نگرش جهانی است. 7ـ امنیت روانی زنان نگاهی مختصر به سیر تحولت تاریخی در نگرش به زن حاكی از ظلم و ستمی تاریخی به نیمی از جامعه بشری است كه اثرات منفی خود را بر روح و روان زنان حك نموده است. از جمله این مصادیق می‏توان به موارد زیر اشاره نمود. ادامه خواندن مقاله در مورد‌نگاهي به روند جهاني جنبش زنان و موقعيت زن در جمهوري اسلامي ايران

نوشته مقاله در مورد‌نگاهي به روند جهاني جنبش زنان و موقعيت زن در جمهوري اسلامي ايران اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>