Quantcast
Channel: دانلود فایل رایگان
Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

مقاله تأثيرات جنبه‌هاي بدني بر ابعاد روان شناختي

$
0
0
 nx دارای 400 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : تأثیرات جنبه‌های بدنی بر ابعاد روان شناختی قابل نتیجه آنكه:بازتاب های روحی فرد از جسم خود متأثر از عوامل بیرونی (مردم و اجتماع) و عوامل درونی (احساسات و تفكر) می‌باشد.تصورات منفی نظیر ناكارآمدی، وابستگی و ; كه دیگران نسبت به شخص دارند تصویر ذهنی او را متزلزل می‌نماید كه از نظر اجتماعی می‌تواند نقش مخربی داشته باشد. به طوری كه نمی‌تواند با اجتماع ارتباط صحیح برقرار سازد. از سوی دیگر اگر شخصی تصویر بدی از عملكرد بدن خود، از رفتار و اخلاق خود داشته باشد، كاستی‌های جسمی و روانی خود را بزرگ می‌انگارد. و بر اساس تصویری كه از جسم خود دارد، عمل می‌كند و دنیا را غم‌انگیز می‌شمارد كه به تدریج این تصور باعث می‌گردد كه وی خویش را از اجتماع و سایرین جدا و منزوی فرض نماید.   3-2 تأثیر جسم بر روان و پیری اجتماعیدر راستای تأثیرات جنبه‌های بدنی بر ابعاد روان شناختی، تحقیقات انجام شده نشان می‌دهد كه كوچك ترین تغییری در رابطه با بدن هر فرد می‌تواند تغییرات فاحش را در ادراك وی از جهان خارج ایجاد كند (تبیرگ كمال جن –1979)در واقع انسان همانگونه كه جهان را می‌بیند همان گونه نیز عكس‌العمل نشان می‌دهد. همین طور همان گونه كه خود را می‌بیند بر اساس همان دیدگاه از خویشتن نیز عمل می‌كند. در اینجا اهمیت شخصیت قبل از حادثه و بیماری و صدمه جسمی و روانی مشخص می‌شود. اگر انسان صبور، معنوی، علاقه‌مند به تعالی، دانش‌آموختن، خودسازی، خودشناسی و انسانی رفتار كردن بوده، پیش‌بینی شخصیت بهتری را برای بعد از دوران آسیب می‌توان داشت از آنجا كه در مورد جانبازان به طور متوسط و حداقل لازم سن برای اعزام به جبهه 16 سال بوده می‌توان انتظار داشت كه به طور میانگین هر فردی 20 سال زندگی عادی داشته است. با تمام خصوصیاتی كه مردم جامعه با آن سر می‌كنند و آسیب بعد از 20 سال تجربه زندگی كردن اتفاق افتاده در نتیجه روند زندگی را دگرگون ساخته است. خصوصاً اینكه اگر فرد انتظار ضایعه را نداشته باشد شدت اختلال شخصیتی افزایش پیدا می‌كند اگر فردی مدتها در جبهه بوده و هنگام مرخصی در شهر دچار معلولیت شود طبیعتاً دچار افسردگی شدیدی خواهد شد تا فردی كه به طور مادرزادی یا بعد از سن 5 سالگی دچار معلولیت (از نوع حوادث و عوارض) بدنی شده است. (اسلامی نسب،(1372)/ صص: 198-188) پس بنابراینكه بحران معلولیت در چه مرحله‌ای از سن رشد یا میانسالی یا كهولت روی دهد واكنش‌های متفاوتی قابل انتظار است. میانگین سنی بروز معلولیت در رزمندگان ایرانی بین 30-20 سالگی است و این در حالی ست كه بحران در این سن عواقب بسیار بد و شدیدتری دارد. (همان منبع/ ص: 356) دسته‌ای دیگر از وضعیت‌های غیرطبیعی بدنی (معلولیت) كه ممكن است بر تحول شخصیتی (یعنی روان‌شناختی) تأثیر بگذارد از طریق واكنش‌های همراه این معلولیت هاست. واكنش‌هایی نظیر: اجتناب، مورد ترحم واقع شدن، نگرانی زیاد از حد مردود شدن، عدم پذیرش بازخوردهای هیجانی، اجباری كه محیط اجتماعی فرد معلول را نسبت به فرد سالم متفاوت می‌سازند. (همان منبع/ ص: 188) افراد با عقیده اینكه ناتوانی از نشانه‌های ویژه افراد معلول است دارای آگاهی بالایی از ناتوانی هستند و دیگر صفات اختصاصی فرد معلول را نادیده می‌پندارند. آنها متوجه ناتوانی هستند. حال آنكه بی‌توجهی نسبت به ناتوانی و توجه به توان‌مندی‌های فرد معلول به طرز برخوردهای مثبت منجر می‌شود. اشخاصی كه روی ناتوانی تمركز می‌كنند معمولاً عقیده دارند كه افراد معلول متفاوتند، فاقد صلاحیت‌اند، رتبه پایین‌اند و یا شخصیت‌های منفی دارند (دارابی،(1381)/ ص: 56) بر طبق مطالب فوق برای اینكه متوجه شویم پیراجتماع چه دیدی نسبت به وضعیت خود دارد، بایستی عواملی را كه در نگرش وی مؤثر می‌باشد، توضیح دهیم. یكی از این عوامل، واكنش‌های اجتماعی می‌باشد. اگر ارزش‌های فرد توسط اجتماع خدشه‌دار شوند، زمان آسیب روانی فرا می‌رسد. در این راستا واكنش خانواده و نزدیكان نیز به عنوان اعضای جامعه حائز اهمیت می‌باشد. به طوریكه طرز تلقی دیگران از جمله والدین، دوستان نزدیك و ; شرایط متفاوتی را برای فرد ایجاد می‌كند. پذیرش وی به گونه‌ای رضایت‌بخش از سوی خانواده در پیشگیری و كاهش تنش‌های جانبازان انكارناپذیر است. عامل دیگری كه می‌توان بیان داشت منشأ حادثه و نوع آن می‌باشد كه در پذیرش تغییرات حاصله مؤثر است. به عنوان مثال از دست دادن پا در هنگام جنگ در مقایسه با از دست دادن آن هنگام فرار از جرم مرتكب شده به گونه‌ای كاملاً متفاوت از طرف فرد درك شده و به آن عكس‌العمل نشان می‌دهد. عامل اثرگذار دیگر شخصیت فرد و روش سازگاری او می‌باشد. یعنی بعضی از این افراد از نظر روانی بسیار ضعیف شده و از پذیرش خود امتناع می‌نمایند. زیرا تصور ذهنی معیوبی از خود دارند و خود را خوار و زبون احساس می‌كنند و احساس وابستگی شدیدی به دیگران داشته به نحوی كه بدون كمك آنها زندگی كردن برایشان امكان‌پذیر نمی‌باشد. در این صورت تغییر شكل جسمی می‌تواند تأثیرات منفی در خانواده بجا نهد و بعضی اوقات بروز تضاد در ایفای نقش‌ها در خانواده گردد. 4-2 نوستالژی و پیری اجتماعیآرمان‌سازی مكانیسم دفاعی است جهت سازگاری فرد، كه به وسیله آن گذشته از دست رفته مورد تجلیل قرار می‌گیرد. آرمان‌سازی وسیله‌ای است برای معنابخشیدن به زمان حال، بدین ترتیب كه انسان یقین حاصل می‌كند كه معنایی به زندگی اش داده است. در موارد حاد انسان ممكن است به نفع گذشته‌ای كه كامل تلقی می‌شود، تا حد انزجار از زمان حال پیش برود، حال آنكه در واقع ممكن است گذشته هم چندان درخشان و فرح بخش نبوده است (بریان و روبرت ج،(1365)/ ص: 186) نوستالژی به معنی حرمت گذاشتن به گذشته و روشن نگهداشتن چراغ خاطره و آن، حالت روحی خاصی است كه شخص آرزو می‌كند كه به شرایط گذشته‌اش باز گردد زیرا گذشته نسبت به حال برای او جاذبه بیشتری دارد. (طلوعی،(1377)/ ص: 399) این در حالی است كه برخی از بازنگری‌های خاطره، ممكن است به علت وجود عواطف مثبت عشق به گذشته باشد. (اسماعیلی شیرازی،(1379)/ ص: 14) خلاصه امر اینكه: پیر اجتماع را می‌توان شخصیتی نام برد كه اكنون در مواجهه با آمال و آرزوهایش می‌باشد. به طوری كه او می‌خواسته سالم باشد و اكنون نیست. او می‌خواسته مورد ترحم نبوده و بلكه در صورت تمایل به نیازمندان ترحم كند و در حال حاضر پشت به او ترحم می‌كنند. او خواستار حضور كافی در اجتماع بوده و اكنون مقدور نمی‌باشد. هم چنین او از فضای گذشته بیرون آمده و با جامعه امروزی و قدرنشناسان اجتماع روبرو گشته است. این شخصیت با جامعه و تفكر امروزی و مردمی كه شاید دیگر او را نمی‌شناسند، در تقابل است. به همین خاطر است كه گذشته نسبت به حال برای او جاذبه بیشتری دارد و مثل این است كه هنوز در گذشته زندگی می‌كند و قبول ساختار جدید برایش سخت به نظر می‌رسد و قبول این تغییرات و جابجایی‌ها در ساختار جدید نیاز به یك فرجه و زمان كافی دارد تا فرد بتواند با اعضای دیگر انس بگیرد. در این راه گام اولیه باید از سوی جامعه برداشته شود. در غیر اینصورت فرد مأیوس شده و از حركت های سازنده باز می‌ایستد.   5-2 عزت نفس و پیری اجتماعیعزت نفس را می‌توان چنین تعریف كرد: عزت نفس به عنوان یك نیاز شامل احساساتی است كه انسان به داشتن آن، در یك سیستم متقابل اجتماعی محتاج است. بدین معنی كه ما نیاز داریم تا مشتركات احساسی خود را با دیگران رد و بدل نماییم و در درون خود احساس كنیم كه با ارزشیم و همچنین احساس كنیم كه دیگران ما را با ارزش می‌پندارند و معتقد باشیم كه آنان هم با ارزشند. عزت نفس زاییده زندگی اجتماعی و ارزش‌های آن است و محیط زندگی و اجتماع است كه فرد را متأثر و نوعی قبولی خود به او می‌دهد. كوپراسمیت (1967) می‌گوید عزت نفس عبارت است از یك قضاوت شخصی، در مورد با ارزش بودن، یا بی‌ارزش بودن، قبولی یا عدم قبولی خود كه در نگرش او متظاهر می‌شود. در حقیقت شخص ممكن است خود را آن طور كه مردم می‌بینند، ببیند. به نظر كوپر اسمیت منابع عزت نفس شامل موارد ذیل می‌باشد: 1- قدرت: وقتی من شخص احساس قدرت كند، می‌تواند روی سایرین اثر بگذارد و كارهایش را خوب انجام دهد و عزت نفس او بالا می‌رود.2- مهم بودن: وقتی شخص متوجه می‌شود كه اهمیت دارد و در زندگی دیگران مهم است عزت نفس او بالا می‌رود.3- پای‌بندی به آداب و قوانین اجتماعی و اخلاقی 4- موفقیت. (اسلامی‌نسب،(1372)/ صص: 283-280)به طور كلی عوامل مساعد كننده و اصلی عدم عزت نفس به دو شكل ابراز وجود می‌كنند:الف) عواملی كه در درون انسان وجود دارند.ب) عواملی كه از خارج بوده و انسان را متأثر می‌سازد. (همان منبع / ص: 374)در این راستا می‌توان گفت كه: پیری با دو مشكل عمده همراه است كه اولی جسمی و دومی روان شناختی است كه از نیاز سالمند به غلبه یافتن بر داغ ننگ پیری، حفظ عزت نفس، تسلط و احساس شایستگی نشأت می‌گیرد.در واقع مشكلات روان شناختی كه به وسیله افراد پیر تجربه می‌شود، عمدتاً ناشی از این حقیقت است كه شأن و مقام آنها به طور ضعیف تعریف شده است (بررسی مسائل سالمندی در ایران و جهان،(1381)/ صص: 34-33) به طوری كه آنان در مواردی احساس پوچی و بیهودگی می‌كنند و دلبسته نوعی احترام هستند تا احساس پوچی نكنند (روزنامه كیهان/ شماره 14121/ ص: 5) یكی از چالش های مرتبط با پیری استفاده از پیری به عنوان استعاری برای ضعف كلی و نداشتن سلامتی است. وقتی سالمند چنین نگرشی نسبت به خود داشته باشد، مستعد یك پیشگویی خودكامرواساز منفی می‌شود. زیرا اگر فرد پیر انتظار داشته باشد، كه پیری منفی و ترسناك باشد مطمئناً این طور خواهد شد. اگر برداشت فرد این باشد كه هر چه پیرتر می‌شود، زندگیش بیشتر به زوال می‌رود ممكن است این باور او تحقق یابد. ذهنش ممكن است آنچنان با درد و رنج مشغول شود كه هر روز صبح با اضطراب و تنش راجع به موضوع كه زندگیش دیگر ارزشمند نیست از خواب بیدار شود. اطرافیان نیز این پیام را می‌گیرند و با او طوری رفتار می‌كنند كه انگار چیزی برای عرضه كردن ندارد. (بررسی مسائل سالمندی در ایران و جهان/ ص35) به طور كلی اگر فرد یاد بگیرد كه نمی‌تواند به طور واقعی مؤثر باشد در تمام حالت‌های رفتار خود احساس واماندگی و شك می‌نماید. (اسلامی نسب،(1372)/ ص: 249)شاید بتوان گفت كه مشكل قابل توجه در پیران اجتماع همانا وابستگی آنان به دیگران است، فردی كه تا دیروز سالم بوده و از هر نظر استقلال داشته است، امروز فردی است كه برای انجام برخی كارهای شخصی خویش نیز به دیگران وابسته است. و اگر این ناتوانی با عدم سازگاری با وضعیت جدید همراه گردد فرد را چنان تحت فشار قرار می‌دهد كه نوعی احساس خجالت و شرمندگی در وی پدید می‌آید و گاهی چنان بر روی تاثیر می‌گذارد كه اعتماد به نفس خود را از دست داده و خویش را در چارچوب تنگی فرض می‌كند.در عین حال پیر اجتماع نیز به عنوان یك انسان از عزت نفس اولیه مشترك بین انسان ها برخوردار است. اگر چنین فردی قبلاً در رابطه‌ای كه با خویشتن خویش داشته‌ از عملكرد جان باختن احساس رضایت می‌كرده بدیهی است عواقب مشكل را نیز تحمل خواهد كرد. از سوی دیگر چه بسیار افرادی كه بدلایل مختلف و اهداف ناخالص قدم در این راه نهاده و امروزه پس از اینكه دچار نقص عضو شده‌اند، نه تنها آرامش درون ندارند بلكه احساس حقارت و بی‌هدفی نیز می‌نمایند كه در نتیجه دارای عزت نفس پایینی خواهند شد.   نتیجه گیریدر بررسی جامعه‌شناختی سعی بر این بوده است كه موضوع پیری اجتماعی را از زوایای علل و عوامل و تبعات ناشی از آن مورد بررسی قرار دهیم. حجم نسبتاً وسیعی از تحقیقات انجام شده در مورد علل وقوع پیری اجتماعی به طرد، حمایت اجتماعی، قضاوت نامناسب جامعه، رهایی اجتماعی و طراحی نامناسب فضاهای شهری اختصاص دارد. تأثیر این عوامل بر افراد می‌تواند موجبات انزوا، محروم شدن از نقش‌های اجتماعی، بیگانگی، قرار گرفتن در گروه اقلیت و مشكلات اقتصادی در پی داشته باشد. بررسی علل و تبعات روانشناسی پیری اجتماعی نیز ابعادی از حقایقی كه در درون خود نهفته دارد، آشكار می‌سازد. عوامل روانی كه به نوعی با موضوع مورد مطالعه این تحقیق مرتبط می‌باشند، عبارتند از شرایط استرس‌زا، انگیزش، تنهایی و نا امیدی. هم چنین به تبعات روانی متأثر از پیری اجتماعی نیز باید توجه داشت كه به طور اجمال افسردگی، كاهش عزت نفس، تصویر ذهنی نامناسب، تأثیر نامطلوب جسم بر روان و نوستالژی می‌باشند.شرح گسترده مضمون‌های مربوط به هر كدام از حوزه ها در بخش مربوطه بیان شده است. مكاتب و بینش‌های جامعه شناختی و روان شناختی مرتبط با پیری اجتماعی در این جا هدف اساسی این است كه مبانی نظری را به نوعی با موضوع مورد مطالعه این تحقیق مرتبط می‌باشند مطرح نماییم كه در ابتدا نظریه‌های جامعه‌شناسی و سپس تئوریهای در حوزه روان‌شناسی آورده خواهد شد.1) نظریات جامعه‌شناختی1-1-اصول موضوعه كاركردگرایی:مفهوم انسجام كاركردی نشان می‌دهد كه نه فقط تمام عناصر ساخت كاركردی با هم سازگار و هماهنگ اند بلكه همه چیز در جای خود به خوبی كار می‌كند. از این جا اصلی را به نام اصل وحدت كاركردی استنتاج كرده‌اند. به نظر رادكلیف براون، «وحدت كاركردی» عبارت است از یكپارچگی و هماهنگی همه عناصر سازنده نظام اجتماعی، كه اختلاف همیشگی را كنار می‌گذارد، زیرا حل آنها نا ممكن است. ادامه خواندن مقاله تأثيرات جنبه‌هاي بدني بر ابعاد روان شناختي

نوشته مقاله تأثيرات جنبه‌هاي بدني بر ابعاد روان شناختي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


Viewing all articles
Browse latest Browse all 46175

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>