Quantcast
Channel: دانلود فایل رایگان
Viewing all 46175 articles
Browse latest View live

مقاله تصوير سازي کتاب کودک

$
0
0
 nx دارای 28 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : شخصیت سازی (چهره) : 1- (نمكی) : دختری از خانواده مرفه در زمان گذشته. استفاده كردن از حالتهای مختلف چشم‌های ریز و شیطون برای نشان دادن شیطنت بیشتر و حالتهای ابروهایش نشانگر احساسات درونی است : مانند : شادی،غم، زندگی، اندوه، تعجب و زیركی است همچنین موهای فرفری نمایانگر جذابیت و جنسیت اوست. تزیین نه فقط در دنیای بچه‌ها بلكه در دنیای بزرگترها، اشاره به زیبا پسندی آنها دارد. مثل (گل سركوچولو در بالای سر نمكی كه به زیبایی موهای او كمك كرده است یا فورم گوشواره‌ها كه با حالتهای او هماهنگ است. طبق نظریه روانشناس و فیلسوف غربی كانت و شوپنهار كه زیبایی را به چهار دسته تقسیم می‌كند. عبارتند از : 1) زیبایی از لحاظ كیفیت = چیزی است كه به موجب خرسندی انسان می‌گردد و هیچ نفع مادی هم در آن نیست مثل : زیبایی گل 2) زیبایی از لحاظ كیفیت = چیزی است كه به موجب خرسندی همگان می‌گردد. بدین معنی كه وقتی كسی چیزی را زیبا دانست، انتظار دارد دیگران نیز آن را زیبا بدانند. 3) از لحاظ نسبیت = زیبایی چیزی است كه در اجزای آن تناسب و هماهنگی وجود داشته باشد. 4) از لحاظ جهت = چیزی است كه موجب خرسندی ضروری است یعنی كسی كه چیزی را زیبا دانست دیگران را هم ملزم می‌داند كه آن را زیبا بدانند. همچنین این فیلسوف و روانشناسان معتقد است كه زیبایی صفتی است كه موجب می‌شود دارنده آن قطع نظر از فواید و منافعش خوشایند گردد و در انسان سیر شهودی غیر ارادی و حالتی خوش، دور از نفع و سود برانگیزد. 2- (عروسك نمكی) : صمیمی و مهربان است، اندامش راحتی حمل و نقل او را می‌رساند پیچش موی او همخوانی با موهای صاحبش دارد. برای ایجاد یك حس مشترك بین نمكی و عروسكش اندام عروسك طوری طراحی شده است كه به نظر بیاید مادر نمكی برای او دوخته است. 3- (غول) : توضیحی راجع به غول : این موجود افسانه‌ای مانند شخصیت‌های پری دریایی یا دیو 2 سر و یا خوش آشام و ; است. ما از موجودات تخیلی به این دلیل استفاده می‌كنیم كه موجوداتی ناشناخته‌اند. پس غول ما هم در این داستان از این قاعده مستثنی نیست و می‌توانیم افسانه‌هایی از آنها درست كنیم. چهره غول : دارای دندانهای تیز و شكمی برجسته است. چنگالهای زشت و وحشتناك و شاخش حاكی از قدرتمندی و همچنین وسیله دفاعی اوست. بینی او با سوراخهای غیر طبیعی و ابروهایش خشن طراحی شده است (برای ایجاد تنفر بیشتر)‌ دهان گشاد او نشانگر آن است كه او همه چیز را درسته و بدون جویدن می‌بلعد. با این اوصاف هیبت بد قواره و بد فورم غول نشانگر این است كه او با همت است زیرا برای خوردن غذا حاضر است حتی غذای خود را به دوش بكشد. او غولی است خوش خور و خوش اشتها زورگ و تن پرور و پرو و اندامش عاری از زیبایی و تناسب است. 4- (مادر نمكی) : مادری مهربان و دل نگران از بابت بیماری فرزندش و همینطور تنها ماندن نمكی در خانه. 5- (پدر نمكی) : شخصیتی با ذوق و با اعتماد به نفس دارای موهای صاف و یكدست با سبیلی كم پشت كه اشاره به این نكته دارد نمكی بابایی نسبتاً جوانی دارد. طراحی لباس ــــ لباسهایی كه هم جلوه امروزی دارد و هم گذشته را. در صورتی كه طرح و تزئینات خانه مدل قدیمی را داراست. 1) لباس نمكی ـــ فورم لباس نمكی مطابق با شخصیت شاد و شیطون و جذاب و زبر و زرنگ او در نظر گرفته شده است. دایره‌های زرد رنگ روی لباسش مانند توپ‌هایی است كه نشانگر علاقه بچه‌ها به توپ و چیزهای گرد است. دمپایی در پای نمكی در زمستان برای این است كه او در هنگام دزدیده شدن سخت غافلگیر شده است و فرصت تعویض لباس به او داده نشده است. 2) لباس عروسك ـــ عروسك نمكی و لباس ساده او را مادر نمكی دوخته است. 3) لباس غول ـــ‌ لباس راحتی غول نمایانگر قدرت بدنی است یعنی دمای بالای بدن برای جلوگیری از بیماری در برابر سرما و گرماست. 4) لباس مادر ـــ بیانگر حجت و حیای اوست و هماهنگی رنگی دارد یعنی صورتی كم رنگ بر روی رنگ سرد یعنی ؟ كم رنگ است. 5) لباس پدر ـــ در پلان اول متوجه می‌شویم كه او بسیار مرتب و منظم و منظبت است و لبخند همراه او صفت خانواده دوست بودن او را می‌رساند. در پلان آخر لباسش با فصل سال هماهنگی دارد و حضور آرامی دارد. فورم و ظاهر لباس نمایانگر این است كه به خانواده آرامش می‌دهد. (نمای پلان) نمای (اول) : فضا كاملاً به دو قسمت تقسیم شده است فضای كف و فضای اطراف (دیوارها)‌ برای ایجاد تعادل و توازن در گوشه راست خانه با گوشه چپ آن از كمد و در ورودی اتاق استفاده شده است برای از بین بردن سنگینی یك طرفه در قسمت چوب لباسی و پدر در قسمت راست متقابلاً و كمد و گلدان طراحی شدند. فرش نیز روی زمینه به صورت متمركز و در وسط قرار گرفت. این پلان دارای تركیب بندی غیر متمركز است. در این پلان از فورم ساختاری مربع، مستطیل، مكعب مربع استفاده شد. استفاده از رنگ‌های تیره در این داستان كمك می‌كند تا جلوه خانه قدیمی نشان داده شود. قالیچه‌ای با طرح سنتی و وجود لباس بر روی چوب لباسی نمای اتاق را طبیعیی تر نشان می‌دهد. نمای (دوم) : پنجره با طاقچه و پشتی و رادیو حركت دواری (تركیب دایره‌ای) ایجاد كرده است. علاوه بر اینكه هنگام نگاه كردن چشم در حال حركت است و می‌گردد بلكه متوجه فضای كاملاً بسته اتاق نیز می‌شویم. وجود دو گلاب پاش در كنار آینه هم حالت قرینه به اثر داده است و هم به حفظ تعادل و توازن اثر می‌افزاید، علاوه بر اینكه باید افزود آینه با حالت متمركز به ایجاد این جلوه كمك می‌كند. طرح بته جقه بر روی پارچه ‌طاقچه از فضای خالی پارچه می‌كاهد و به ظرافت اثر می‌افزاید. رادیویی كه در این پلان به صورت سه بعدی (طول و عرض به همراه ارتفاع یا عمق) قرار گرفته است تا برای لحظاتی زاویه دید ناظر را عوض كند. دید ناظر برای عروسك از سمت چپ یا بالا می‌تواند باشد در صورتی كه دید ناظر برای نمكی از سمت راست یا به صورت مستقیم است. برای ایجاد میز رادیو از پرسپكتیو یك نقطه‌ای استفاده كرده‌ام. و برای ایجاد فرش زمینه اتاق از پرسپكتیو و نقطه‌ای استفاده شده است. فضای بسته اتاق ارتباطش با حجم‌هایی است كه در آن وجود دارد. مثل (پشتی نمكی،پشتی عروسك، رادیو و میز آن، طاقچه) پروانه پشت پنجره علائم آمدن بهار را نشان می‌دهد و در فضای سبك پشت پنجره در جای نسبتاً گوشه قرار گرفته است. نمای (سوم) :‌ كاربرد سطح در این اثر به خوبی نمایان است (به جز قسمت ایوان و پله‌ها كه به پرسپكتیو رفته‌اند)‌ خطوط عمودی ایوان كه پای غول روی آن است نشانگر تزلزل و شكست اوست. همانطور كه می‌دانیم معماری از لحاظ بعدی وجه مشتركی با مجسه سازی دارد. من برای ایجاد شكل واقعی و ملموس برای كودكان نمای ساختمان را دو بعدی طراحی كردم. ریتم در قسمت درهای ورودی خانه وجود دارد همینطور در طرح‌های مثلثی تكرار شده است و فواصل این اشكال مثلثی به طور قرینه وار نیز قرار گرفته‌اند. در قسمت پایین خانه یعنی در طبقه اول از تركیب قرینه‌ای (متقارن) استفاده نشده است. همانطور كه می‌دانیم ارتباط اندام‌ها با محل استقرار آنها در صحفه عامل مهمی در ایجاد پویایی و تحرك و در عین حال توازن در طراحی است بنابراین همهاین قسمت‌ها با حركت نیم رخ غول حركت می‌كنند و دید ناظر را از تماشای صحفه یكنواخت راحت می‌كند. در قسمت طرح‌های مثلثی هماهنگی و وحدت دیده می‌شود. پله‌ها و باغچه و ایوان دارای تركیب افقی هستند. وجود برفها در این قسمت ریتم آرامی را ایجاد كرده است كه حس می‌كنیم بدون در نظر گرفتن شخصیت‌ها و با در نظر گرفتن درخت سمت چپ و برفهای جمع شده روی آن محیطی آرام و متعادل و فضایی رؤیایی ایجاد شده است. درخت سمت چپ برای پر كردن فضای خالی است. نمای (چهارم) : 1) تركیب غیر متقارن دارد. 2) استفاده از پرسپكتیو یك نقطه‌ای برای صندوقچه 3) عدم تناسب در گل‌ها و گلدان كه موجب زیبایی آن شده است. 4) نمای پرده در این پلان به شلوغی فضا كمك كرده است و حریمی را ایجاد می‌كند. 5) استفاده از ریتم دایره‌ای در پرده. نمای (پنجم) : وجود بافت در فرش بر خشونت ایجاد شده در محیط می افزاید و فضای غیر متعادل ایجاد می كند كه با روحیه شخصیت های داستان هماهنگی كامل دارد هر گونه فضایی به شناخت درك و حساسیت ما است یعنی یك رابطه مستقیم بین حواس ما و فضا وجود دارد .بافت تار و پود اجسام را می آفریند و كیفیت آن بر حس لامسه ما اثر می گذارد در این بافت اندكی تابش نور واضح است .نمای (ششم): ژرف نمایی با استفاده از تغییر شكل خطوط و تغییر رنگ همین طور در زمینه برف سمت راست پلان با زمینه كوه در سمت چپ اختلاف اندازه و قطر خط را می بینم كه بیانگر حركت و ژرف نمایی است هم چنین ایجاد كمی فضای عمیق در وسط كادر است كه رابطه مستقیم با زمان و مكان عمل انجام شده دارد . حركت و تغییر اندازه در قسمتهای مختلف باعث شده در روی سطح دو بعدی ژرف نمایی ایجاد شود . این ژرف نمایی از قسمت خانه انتهای كادر شروع می شود درخت و كوه وجودشان به این ژرف نمایی كمك می كند .وجود خورشید در بالای كوه تعادل صفحه را حفظ می كند .نمای(هفتم ): تركیبی غیر متقارن و غیر متمركز بین غول و نمكی هماهنگی حاله خورشیدی با حالت حبابهای آب ایجاد حس حركت و به دور از یكنواختی است دریاچه پشت كوه فضایی كاملاً باز ایجاد می كند . كوههایی كه به نظر می آیند از غول كوچكترند .هم در پلان هفت و هم در پلان هشت این نقطه مشترك دیده می شود و نشانه گر عدم تناسب و زیبایی است . برای حس تعادل محدوده دو طرف غول كوه معین شده است . استفاده از 2 نمای مختلف : ( دو زاویه دید مختلف ولی در عین حال مستقیم )1)نمای نهان(جلو) قسمتی كه نمكی فعالانه كیسه را پر از سنگ و خار می كند .2) نمای آشكار (عقب) قسمتی كه غول مشغول آب خوردن است . نمای (هشتم) : ژرف نمایی با استفاده از تیرگی كوه و روشنی آسمان فضا در این پلان به صورت سنگین بیان شده است .ژرف نمایی مقامی در این اثر مشخص است زیرا در این جا غول كوچكتر از كوه ها نمایان شده است پس مقام او كم شده است .نقطه دید از بالاست (این قسمت نقطه اوج داستان است كه تمام نقشه های غول نقش بر آب می شود ).نمای (نهم): سه زاویه دید وجود دارد .1) دید ناظر از روبه رو ( نمكی و مادرش ) 2) دید ناظر از پایین (نمكی )3) دید ناظر از بالا ( پدر نمكی و خواهرش ) تركیب بندی به صورت غیر متمركز است . شخصیت ها در نقطه مشخص و ثابتی نیستند .استفاده از قضاد روشنی و تاریكی كه در قسمت های قبل در طراحی كوه هات دیدیم و همچنین خطوط كلفت و نازك در این پلان نیز دیده می شود .نمای (دهم):فضای خالی شخصیت اصلی داستان را نقطه تمركز قرار داده است پنجره پشت نمكی اشاره به بازگشت او به خانه را دارد .نقطه تلاقی خورشید و پنجره حس تمركز و تعادل پنهان را می سازد . خورشید و عروسك وجود تعادل در صفحه را هماهنگ می كنند . ممكن است بعضی قسمت ها به صورت الهام و ایده در پلان ها طراحی شده باشند كه هیچ دلیلی برای اثبات وجود آنها از طریق علمی نداشته باشم همان طور كه می دانیم نیمی از كار به صورت سلیقه و ذوقی است و به شناخت علمی بستگی ندارد همانطور كه بسیاری از مردم عادی كه از هنر سر رشته ای ندارند اما برای خود و اطرافیان نشان از ذوق و سلیقه زیبا و همه پسند برخوردار باشند . (نتیجه):تجربه شیرینی كه از این كار داشتم من را بر این امر استوار كرد كه تنوع بیشتری در مدل لباسها و تنوع رنگی بیشتری در فضای كار بد هم یعنی در هر پلان رنگ و فورم لباسها عوض شود و یا در هر فضا وسیله های بیشتری جای دهم و از سفبد خوانی در قسمتهایی حجیم تر و بزرگتر استفاده كنم . حال زمان آن رسیده كه پیش برویم و خلق كنیم .همانطور كه می دانیم فرد خلاق چشمی جستجوگر،تیز بین زیرك ظریف و حساس دارد . مجموعه این ویژگی ها را می توان از طریق تمرین تجربه و هدایت اساتید عزیز و مهربان و دلسوز تحصیل نمود . چهار عامل انگیزه ،اراده و تلاش فردی دانشجو و هدایتی كه از سوی اساتید صورت می گیرد می تواند هنر جو را در این مسیر یاری كند . افزون بر این برای احاطه به زبان تصویری باید ذهنی خلاق نكته سنج تحلیل گر و نیز ساختاری كه قادر باشد عوامل را در ذات خود ضبط نموده و به موقع نیاز و به هنگام تركیب بندی از آن سود برد كه از مهمترین نیازهای آفرینش اثر است . تصویرگر باید فردی پویا و مطالعه گر در زمینه های گوناگون از جمله روانشناسی كودك و;. را داشته باشد .و همینطور فعال از لحاظ باز آفرینی باشد یعنی در عملش آنچه در ذهن خلاق او در گذر است پرورش دهد . مشوق شدن دانشجو به كپی عینی از شخصیت های تكراری و فونت ها و المانهای كه هم اكنون سنتی و قدیمی شده اند یا نقلیه از آثار بزرگان هنر را رشد فكر و نیروی ابتكار او را مسدود می كند . آنها باید اعتماد به نفس داشته باشند و درون خود را خوب بشناسند خودشان سبك ایجاد كنند اصول هنر را به صورت فنی از اساتید یاد بگیرند و بیافرینند .در آخر اینكه باید به همه جوانهای ایرانی فرصت داد . مطمئناً جوانان می توانند زیرا (جوون فكرش فعاله )طبق فرمایش رهبر محبوب انقلاب اسلامی (قدس سره الشریف) : كه می فرمایند: ( دشمنان بخواهند كشوری را مغلوب كنند روحیه اعتماد به نفس او را می گیرند .)همانطور كه می دانیم تجربه بهتر از علم است پس با تجارب بیشتر كارهایی با ارزش و قوی ارائه خواهیم داد طبق فرمایش امام علی (ع).چكیده :امروزه به هر جا نگاه می كنیم متوجه می شویم كه تصویر همه جا وجود دارد نقش مهمی در ارتباط انسان ها در دوره غار نشینی و هم در دوره تمدن شهری دارد . برای درك میان انسانها و تشخیص ملیت و فرهنگ تصویر سازی ایجاد شد البته به صورت پیشرفته و مدن .تكنیك هایی كه در این زمینه به كار گرفته می شود باید خلاقانه و زیبا باشد .تكنیكی كه در این پروژه به كار رفته است گراش است و این كتاب برای گروه سنی الف وب طراحی شده است . حالاست كه بایدذ بگوییم .چشم ها را باید شست زیرا این( تصویر سازی) همان تصویر سازی حقیقی است كه امروز در ایران با كمی جرأت می گویم نبود و نیست و حتی با جرأت بیشتر می گویم یك تصویر ساز واقعی و كامل در ایران نداریم و اگر هم داریم هنوز مجال جولان نیافته است . مقدمه :رویا اپز ذهن های خلاق بیرون می زند تا به یك ایده تبدیل شود . ادامه خواندن مقاله تصوير سازي کتاب کودک

نوشته مقاله تصوير سازي کتاب کودک اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


مقاله در مورد ‌‌فاصله کره زمين با کرات ديگر

$
0
0
 nx دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : فاصله کره زمین با کرات دیگر مقدمه ای بر منظومه شمسی و کرات آندر آغاز ستاره شناسی ، جهان زمین مرکزتصور می‌شد و زمین ، ثابت و در مرکز آن بود و خورشید ، سیارات و ستارگان حول آن می‌گشتند. سپس در سال 1543 نیکلا کپرنیک ، ستاره شناس لهستانی (1543-1473) ، در کتابش تحت عنوان گردش افلاک آسمانی جهان خورشید مرکز را پیشنهاد نمود. 3در این فرضیه افراطی خورشید در مرکز جهان قرار می‌گرفت و زمین و پنج سیاره شناخته شده دیگر در مدارهایی حولش می‌چرخیدند. این الگوی ارائه شده توسط کپرنیک اساس دیدگاه نوین ما درباره منظومه شمسی شد. این تصویر جهان خورشید مرکز در سال 1661زمین پنج سیاره شناخته شده دیگر و صورفلکی منطقه البروجی را نشان می‌دهد. منظومه شمسی از دیدگاه کپلراما یوهان کپلر ، دستیار تیکو براهه نظریه کوپرنیکی را پذیرفت. کپلر که یک ریاضیدان بود، سه قانون در مورد مدار سیاره‌ها تدوین کرد. او با بررسی دقیق مشاهده‌های براهه از مریخ ، به این نتیجه رسید که مریخ در مداری بیضی شکل حرکت می‌کند، نه دایره‌ای. قانون اول حرکت سیاره‌ای کپلر می‌گوید: هر سیاره در مداری به شکل بیضی حرکت می‌کند، که خورشید در یکی از کانونهای آن قرار دارد. قانون دوم کپلر سرعت متغیر سیاره را در مدارش توصیف می‌کند: هر قدر سیاره به خورشید نزدیکتر باشد، سرعت آن بیشتر است و هر قدر سیاره از خورشید دورتر باشد، سرعت آن در مدارش کمتر است. کپلر به فکر (گرانش(جاذبه)) ، نزدیک می‌شد بی آنکه به وضوح آن را بیان کند.قانون سوم کپلر فاصله سیاره از خورشید را با دوره تناوب آن ارتباط می‌دهد: زمانی را که طول می کشد تا یک بار به دور خورشید گردش کند، دوره تناوب سیاره می‌نامند. این قانون می‌گوید که توان دوم دوره تناوب ، یعنی I2 برابر با توان سوم فاصله یا D3 است. منظومه شمسی از دیدگاه گالیلهدر همان حال که کپلر این قانونها را بیان می کرد، گالیله ئو دانشمند ایتالیایی ، گام بزرگ دیگری در راه پیشترفت اختر شناسی بر می‌داشت. او با استفاده از تلسکوپ که به تازگی اختراع شده بود، به سیاره‌ها ، ماه و خورشید نگاه کرد. (کار اخیر او ، یعنی نگاه کردن به خورشید اشتباه بود.او با تلسکوپ مستقیماً به خورشید نگاه کرد و برای مدتی بینایی خود را از دست داد). آنچه او در آسمان می‌دید، با آموزشهای یونانیان باستان سازگار نبود. مثلاً او مشاهده کرد که ماه به هیچ وجه کره کامل نیست و مانند زمین دارای کوه و دره است. گالیله همچنین کشف کرد که زهره ، مانند ماه ، صور مختلف دارد. او نخستین کسی بود که چشمش به قمرهای مشتری افتاد و با تلسکوپ خود متوجه شد که شمار ستارگان ، بیشتر از آن است که با چشم برهنه (غیر مسلح) دیده می‌شود. منظومه شمسی از دیدگاه نیوتندر اواخر قرن هفدهم یک دانشمند بزرگ انگلیسی ، به نام آیزاک نیوتن ، قانون نیروی جاذبه (گرانش) را کشف کرد. این قانون می‌گوید که اشیاء با نیروی جاذبه ، به طرف یکدیگر کشیده می‌شوند. قدرت این نیرو بستگی به مقدار جرم اشیاء و فاصله آنها از یکدیگر دارد. قانون جاذبه توضیح می‌دهد که چرا مدارهای سیاره‌ای و قمری به شکل بیضی هستند. این قانون حرکت همه اشیاء را در جهان تبیین می‌کند. شکل گیری منظومه شمسی حدود 5 میلیارد سال پیش ، از ابری متشکل از گاز و غبار بین ستاره‌ای ، آغاز گردید. جاذبه باعث انقباض ابر شده و کره متراکمی از گاز در مرکز ابر بوجود آورد. جاذبه همچنین باعث دوران هر چه سریعتر ابر شد. هنگام دوران، مواد موجود در ابر، پهن شده و حلقه ای به وجود آمد که نواحی متراکم مرکزی را در بر می گرفت. سرانجام در این ناحیه متراکم ، گرمای لازم برای وقوع واکنشهای هسته‌ای فراهم گشت و بدین ترتیب ، ستاره خورشیدبوجود آمد. اعضای کوچکتر منظومه شمسی از مواد موجود در این حلقه بوجود آمدند. این اعضاء عبارتند از سیارات ، سیارکها و ستاره دنباله دار. میلیونها سال طول کشید تامنظومه شمسی از ابری متشکل ازگاز و غبار ، پدید آمد. خانواده منظومه شمسی تمام اجرام آسمانی که در یک منظومه مداری قرار دارند، تحت تأثیر جاذبه‌ای دو جانبه به دور یک جرم مشترک مرکزی می‌چرخند. در منظومه زمین _ ماه مرکز جرم مشترک در فاصله 4748 کیلومتری (2950مایلی) هسته زمین قرار داشته و از سطح زمین خارج نشده است. در مورد منظومه شمسی ، مرکز جرم مشترک همواره با تغییر موقعیت نسبی سیاره‌ها ، در حال تغییر است. این مرکز در فاصله‌ای حدود 300000 کیلومتر (186000 مایل) خارج از سطح خورشید قرار دارد. سیارات منظومه شمسی• سیاره ماه • سیاره عطارد • سیاره زهره • سیاره زمین • سیاره مریخ • سیاره مشتری • سیاره زحل • سیاره سیاره اورانوس • سیاره نپتون • سیاره پلوتون • سیاره سدنا تمام خصوصیات زیر در مقایسه با زمین می‌باشدسیاره قطراستوا جرم شعاعمدار سال روزعطارد 0382 006 038 0241 586زهره 0949 082 072 0615 -243زمین 100 100 100 100 100مریخ 053 011 152 188 103 مشتری 112 318 520 1186 0414زحل 941 95 954 2946 0426سیاره اورانوس 398 146 1922 8401 0718نپتون 381 172 3006 16479 0671پلوتون* 024 00017 395 2485 65سدنا* – – – – – سیاره عطارد – Mercury Planet این سیاره هم همچون قمر زمین ماه دارای شکاف هایی است که از برخورد شهابسنگها به وجود آمده اند. قطر ایت سیاره 4878 کیلومتر است. رصد این سیاره برای ساکنان زمینی کمی سخت است چون فاصله ای بسیار نزدیک به خورشید دارد و ارتفاع کمی از افق می گیرد. جو آن بسیار رقیق و از جنس هلیوم است. یکی از داغ ترین مناطق این سیاره مشهور به حوضه کالوریس به قطر 1300 کیلومتر است. هسته این سیاره از جنس آهن است که 70% جرم کل را تشکیل می دهد.اطلاعات از سیاره عطارد(تیر) : قطر:4878 کیلومتر- فاصله از خورشید: در حداکثر 70000000 کیلومتر و در حداقل 46000000 کیلومتر-طول سال: 88 روز ( نسبت به زمین)- طول روز: 59 روز – جرم: 0/055 زمین-چگالی: 0/98 زمین- دمای سطح: در قسمت رو به خورشید: 450 درجه سانتیگراد و در قسمت تاریک: 170- سانتیگراد-دارای قمر نیست. سیاره زهره – Venus Planet در گذشته اعتقاد داشتند که در زهره حیات وجود دارد اما سفینه هایی که بر سطح آن فرود آمدند وجود حیات را تکذیب کردند. زیرا دمایی در حدود 500 درجه سانتیگراد دارد. جو آن بسیار غلیظ و نابود کننده است که عمدتا از دی اکسید کربن تشکیل شده که باعث درخشندگی بسیار زیاد آن در آسمان است و دارای ابرهایی از جنس اسید سولفوریک است. اندازه آن تقریبا اندازه گهواره ما یعنی زمین است و هسته ای مایع دارد و پوسته ای نازک صخره ای. اطلاعات: فاصله از خورشید(حداکثر:109000000 کیلومتر) و (حداقل: 108000000 کیلومتر) – طول سال: 225 روز – طول روز:117 روز – جرم: 0/82 زمین – چگالی:0/89 چگالی زمین- دمای سطح:500 درجه سانتیگراد.- دارای قمر نیست. سیاره مریخ – Mars Planet سیاره ای که اکنون حیات از نوع کاملا ابتدایی در آن وجود دارد ( باکتری های یخ زده) و تحمل پذیر ترین جا در منظومه شمسی است که اگر ماشین ها و مراکز صنعتی را به این سیاره ببریم و این سیاره را داغ کنیم مثل زمین شرایطی دارای حیات به خود می گیرد. مریخ نزدیکترین سیاره به زمین است. مرتفع ترین قله در مریخ به نام الیمپوس به ارتفاع 23 کیلومتر است و طول بزرگترین دره مریخ به نام مارینر به 4000 کیلومتر می رسد. اطلاعات: قطر: 6794 کیلومتر-فاصله از خورشید: ( حدااکثر: 294000000 کیلومتر) و (حداقل: 207000000 کیلومتر)طول سال:678 روز-طول روز: 23 ساعت و 37 ثانیه-جرم:0/11 زمین- چگالی:0/71 زمین- دمای سطح: حداقل: 20- سانتیگراد و در شب به 100- هم می رسد- دارای دو قمر به نام های فوبوس و دیموس است. سیاره مشتری – Jupiter Planet بزرگترین سیاره منظومه شمسی است و دارای 61 قمر می باشد که معروفترین آنها که حتی با دوربین خای دو چشمی کوچک هم نمایان هستند به نام های یو-اوروپا-کالسیتو-گانیمد هستند و از آنها به اقمار گالیله ای هم یاد می شود. مشتری به قدری بزرگ است که در آن می توان 1000 تا سیاره زمین جای داد. مشتری دارای ترکیبات جوی مشابه به خورشید است و عناصر هلیوم ، هیدروژن ، کربن و ازت را داراست. این سیاره اگر کمی پرجرم تر از زمان کنونی اش می شد به ستاره ای تبدیل می شد . دمای هسته سیاره مشتری حدود 30000+ درجه سانتیگراد است و ابرهای آن دمایی در حدود 150- دارند. در این سیاره طوفانهایی با سرعت 540 کیلومتر بر ساعت در حال وزیدنند که سفینه فضایی ویجر آن را مشخص کرد. اطلاعات: فاصله از خورشید:(حداکثر: 816000000 کیلومتر) و ( حداقل: 741000000 کیلومتر)- طول سال: 11/9 سال زمینی-طول روز: 9 ساعت و 50 دقیقه-جرم:318 برابر زمین-چگالی: 0/39 زمین-دمای سطح: 150- سیاره زحل – Saturn Planet از این سیاره به عنوان مروارید منظومه شمسی یاد می کنند زیرا در بین چهار سیاره ای که دارای حلقه هستند( مشتری،اورانوس و نپتون) این سیاره دارای حلقه هایی فوق العاده درخشان است که حتی با تلسکوپ های کوچک هم قابل مشاهده است. این سیاره دارای 32 قمر است که معروف ترین آن تیتان است. جنس حلقه های سیاره زحل از جنس خرده سنگ ها و یخ است که به دور این سیاره قرار گرفته اند. در جو این سیاره هلیوم و هیدروژن وجود دارد و دمای هسته صخره ای آن حدود 12000 درجه سانتیگراد است. در زحل حدود 700 زمین جای می گیرد. اطلاعات: فاصله از خورشید: (حد اکثر: 1507000000 کیلومتر) و (حداقل:1347000000 کیلومتر)-طول سال: 29/5 سال زمینی-طول روز: 10 ساعت و 14 دقیقه-جرم: 95 برابر زمین-چگالی 0/13 زمین-دمای سطح: 170- سیاره اورانوس – Uranus Planet یک از عجیب ترین سیارات منظومه شمسی اورانوس است زیرا دارای زاویه میل 98 درجه است و این نشان دهنده ان است که اورانوس از در مدار خود به پهلو می چرخد در واقع می توان نتیجه گرفت که در اورانوس21 سال روز است و در نیمه دیگر ان 21 سال شب است.اورانوس 15 قمر دارد که بزرگترین آنها تیتانیا و کوچکترین آنها میراندا است. اندازه آن تقریبا 4 برابر زمین است. کشف اورانوس توسط ویلیام هرشل انجام گرفت. این سیاره دارای هسته ای از جنس آهن و سیلیکات است. اطلاعات: فاصله از خورشید: (حداکثر: 30007000000 کیلومتر) و (حداقل:2737000000 کیلومتر) -جرم: 14/6 برابر زمین-چگالی : 22% زمین- دمای سطح: 200- سانتیگراد. ادامه خواندن مقاله در مورد ‌‌فاصله کره زمين با کرات ديگر

نوشته مقاله در مورد ‌‌فاصله کره زمين با کرات ديگر اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله در مورد ‌‌نماهاي ساختمان

$
0
0
 nx دارای 25 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : نماهای ساختمان نماهای شیشه ای اسپایدر معلق زینت بخش فروشگاه های بزرگ و ساختمان های تجاری و اداری و مراکز خرید می باشد.با گسترش سبک ها مدرن در ساختمان ، نمای شیشه ای اسپایدر حداکثر دید با کمترین میزان استفاده از فریم و فلزات با بالاترین سطح ایمنی و ایزولاسیون را امکان پذیر می کند. خصوصیات و اجزای تشکیل دهنده نمای اسپایدرشیشه های با ابعاد بزرگ که به وسیله تکنیک های مختلف لیمنت و سکوریت کاملاً ایمن گردیده است.اتصالات و بستهای اسپایدر که تمام استیل می باشد و به صورت چنگکی دارای اتصالی به شیشه است.بادبندها و استراکچرهای کاملاً محاسبه شده که اسکلت اصلی نما را تشکیل می دهد با در نظر گرفتن فشارهای داخلی مانند باد، زلزله و وزن، ارتفاع شیشه های نما طراحی می گردد.پر کردن فاصله مورد نیاز در بین شیشه ها با چسب های تلفیقی که ضامن سلامت شیشه ها و ایزولاسیون نما می باشد. با استفاده از شیشه های کنترل کننده انرژی و غیره تلفیقی از تکنیک های دو جداره با گاز عایق لمینت طلقی به عاملی برای ایزولاسیون کامل ساختمان تبدیل می گردد.نماهای شیشه ای اسپایدر انجام شده توسط ام. جی . اس به عنوان بهترین شاخص معماری مدرن و نماهای تک در ایران به حساب می آید . تکنیک برتر به همراه تجربه بسیار طولانی و آشنایی نزدیک با صنایع استنلس استیل و کاربرد عملی آن در نمای شیشه ای و جزو خصوصیات منحصر به فرد این نماها می باشد. تلفیق این نماهای مدرن باسیستم درهای اتوماتیك می تواند طراحی ورودیهای ساختمانی را متحول نماید. پترونت: در یك همكاری مشترك شركت تولید كننده مواد كامپوزیت دیاب ( Diab Group AB) یك سیستم خلاقانه )پیمانه ای برای نمای ساختمان ها ساخته است. (برای مثال ساختمان شش طبقه اداری كپنهاگ) این نمای ساختمانی جدید دارای دونمای متفاوت است. در حالیكه از یك سو نمای ساختمان شیشه به نظر می رسد ازسوی مخالف سنگ مرمر به نظر می رسد. این حالت برای هر چهار طرف ساختمان دیده می شود. مساحت كل نمای كار شده در حدود 4000 متر مربع است. در این ابتكار بجای استفاده از روش های سابق شبكه كاری استیلكه با پودر سنگ وشیشه همراه می شد اسكاندیناویسكا گلاسیتم (Skandinaviska Glassystem) سیستم پیمانه خلاقانه ای را تولید كرده كه با استفاده از كامپوزیت های ساندویچی هردو خاصیت را دارا باشد. این سیستم به نسبت 4:1 مشخصاً بسیار سبكتر از روش های سنتی است و بسیار سریع تر و با افراد كمتر قابل نصب است. علاوه بر زمان و هزینه كمتر این نما را می توان بلافاصله بعد از احداث طبقات و بدون نیاز به نگهدارنده های فلزی اجرا كرد. این سیستم ذاتاً دارای خواص عایق است، خورده نمی شود، زنگ نمی زند و در برابر رطوبت نیز مقاوم است. نمای هر ساختمان در شكل‌دهی به مجموعه شهری كه در آن حضور دارد، موثر است. اگر به نمای یك ساختمان بدون در نظر گرفتن نمای دیگر ساختمان‌های شهر توجه شود، همگونی نمای شهری در مجموع از بین می‌رودبه نقل از پایگاه اطلاع رسانی شهرسازی و معماری، بررسی آماری نشان دهنده این موضوع است كه در هر سال 50 میلیون نفر به جمعیت شهر نشین كشورهای در حال توسعه اضافه می‌شود. در ایران نیز شهر نشینی طی دهه‌های گذشته با شتاب فزاینده ای گسترش یافته و همچنان این روند ادامه دارد.رشد سریع جمعیت و گرای ش مردم به شهر نشینی، تقاضای فزاینده‌ای را برای تهیه مسكن به دنبال داشته كه این موضوع در پی خود مشكلات عدیده ای در زمینه توسعه شهری بوجود آورده است. ناتوانی در پاسخگویی مطلوب و مناسب به این مساله، وضعیت نا مطلوبی را به صورت بی مسكنی، بد مسكنی و تنگ مسكنی برای بسیاری از اقشار جامعه به همراه آورده است.مسكن به عنوان یكی از نیازهای نخستین بشر، ابتدایی ترین سوالی بوده كه انسان سعی در یافتن پاسخی مناسب و معقول برای آن بوده است، اما همیشه در برنامه ریزی‌های ملی به مسكن نه به عنوان محلی برای آسایش ساكنان در ابعاد عینی و ذهنی، بلكه به عنوان یك مشكل اقتصادی و فقط از این بعد بر خورد شده است.سازندگان و تولیدكنندگان مسكن آزاد به‌دلیل اینكه به‌دنبال فروش سریع و بازگشت سرمایه خود هستند، سعی در هر چه بیشتر مطرح كردن خود در محله مسكونی و نمایشی متمایز از بنای خود دارند و به همین دلیل یكی از دلایل عمده ناهماهنگی نمای ساختمان‌ها در سطح شهر هستند.در رابطه با مسكن تعاونی شرایط بدتری وجود دارد. به دلیل وضعیت مالی ضعیف سازندگان و اینكه ساكنان و مالكان به‌دنبال فروش ساختمان نیستند، بدون انجام عملیات پایانی نظیر نماسازی مورد استفاده قرار می گیرند و یا با كمترین هزینه و بدون طراحی نما، حجم و كالبد ساختمان رها می‌شود. البته در سال‌های اخیر در شهر تهران هیچ ساختمانی بدون نماسازی نبوده است، لیكن این مساله در شهرستان‌ها همچنان انجام می‌شود. چگونه به موضوع نما در معماری بیندیشیم؟نما در لغت نامه دهخدا به معنای صورت ظاهری هر چیزی، آنچه كه در معرض دید و برابر چشم است، آنچه از بیرون سوی دیده می شود، منظره خارجی بنا و عمارت،‌ قسمت خارجی ساختمان و نماسازی، فن روسازی ساختمان و ساختن نمای عمارت استدر سال‌های اخیر پس از مطرح شدن دوباره اهمیت فضاهای عمومی و ارزش زندگی شهری، نما اهمیت دوباره ای یافته است. نما در عمل درون ساختمان را از بیرون و فضای خصوصی را از فضای عمومی جدا می كند. نما حاكی از موقعیت فرهنگی سازندگان ساختمان است و نشانگر میزان نظم طرح ساختمان، امكانات و ذوق تزیین و خانه آرایی طراح و مالك است. یك نما به مثابه معرفی وضعیت ساكنان ساختمان در بین عموم است. نما در واقع صورت ساختمان و بهترین بیان حالتی است كه فرد طراح یا مالك از خود در برابر بیرون دارد. نماهای داخل ساختمان بیشتر جنبه خصوصی دارند، لیكن نماهایی كه به سمت كوچه و بافت شهر باز می‌شوند، جنبه عمومی تر دارند. بنابراین وجوه پشت و جلوی ساختمان از یك طرف دارای نمود اجتماعی و از طرف دیگر نمود مشخص ساكنان خود است بنابراین نمای هر ساختمان باید هم با فضای عمومی همبستگی داشته باشد و هم بتواند حجم داخلی ساختمان را بیان نماید.نمای هر ساختمان موثر در مجموعه شهری است كه در آن حضور دارد و این تاثیر را در بدنه خیابان‌ها یا میدان‌ها كه در آن قرار گرفته است می گذارد. اگر به نمای ساختمان واحدی، بدون در نظر گرفتن نمای دیگر ساختمانها فكر شود، همگونی نمای شهری در كلیت از بین می‌رود. تناقض بین جنبه شهری و بیان فردی نما در صورتی می‌تواند از بین رود كه ساختمان جزیی از شهر در نظر گرفته شود و ارتباطات آن با محیط اطراف چند جانبه باشد. نمای رو به كوچه و خیابان باید تابع عوامل همبستگی بین نماهای اطراف باشد. اما در عین حال بر اساس تركیبی از اجزا مختلف بر حسب عملكرد، ابعاد و مصالحشان شخصیت خاص خود را دارد. نما در واقع یك سطح صاف و تخت نیست بلكه آن سطح انتقالی بین فضای داخل و خارج است كه با عقب نشستگی و پیش آمدگی، تراس و غیره با فضای داخل مسكن ارتباط پیدا می‌كندبرای اینكه نمای ساختمان حریم خصوصی ساكنان خود را حفظ كند باید نسبت به خیابان بسته‌تر و محفوظ تر باشد. نمای ساختمان باید به‌دنبال خلق یك كلیت هماهنگ به‌وسیله تناسب خوب پنجره ها، بازشوهای در، سایبان و محدوده سقف‌ها،‌ سازه عمودی و افقی، مصالح، رنگ، عناصر تزیینی و; باشد. پنجره‌ها همواره با دیگر عناصر دیوار، ‌سطوح باز و بسته، تیره وروشن، صاف و ناهموار را بوجود می آورند. به علت تكرار دوره ای پنجره ها، در ساختمان‌های چند طبقه، نظم كاملی به چشم می‌خورد. اما گاه به‌علت افزایش نور در طبقات بالاتر كاهش داده می‌شود و این نظم آهنگ خود را از دست می‌دهد. جداسازی عناصر افقی و عمودی تاثیر كلی در نما دارد. تناسبات عناصر ساختمان لازم است با كل ابعاد ساختمان مطابقت داشته باشد. برای مثال در ساختمان‌های كوتاه عریض، ابعاد عرضی غالب خواهد بود. در ساختمان‌های بلند عناصر باریك برتری خود رانشان می‌دهند. در و پنجره و نعل درگاه‌ها تاثیر خاصی در نما می‌گذارند. ناودان‌ها، سایه بانها، پیش آمدگی‌های سقف و بالكن‌ها ایجاد سایه های خاصی بر روی نما می‌كنند. تفاوت سطح ها باید در نما مشخص باشد. برای مثال بین طبقه همكف، سایر طبقات و طبقه انتهایی باید یك تفاوت اساسی وجود داشته باشد. تركیب كلی نما در واقع نظم در این تفاوت‌ها است. عناصر اصلی نما مثل پنجره، در، سطوح و محدوده پایانی سقف و غیره در شكل، رنگ، و مصالحشان با یكدیگر اختلاف دارند. این عناصر معناهای متفاوتی دارند. مثلا نمی‌توان بالا و پایین پنجره و در را با هم هم‌ردیف كرد. اگر ارتفاع این بازشوها یكسان نباشد می توان از ضرایب مشترك و یا رنگهای یكسان استفاده نمود. نسبت‌های هندسی نقش تعیین كننده ای در هماهنگ سازی ظاهر نما دارند. می‌توان پنجره ها را در گروه‌های كوچكتر تركیب شده كه شكل مشخصی را ایجاد می‌كنند دسته بندی كرد. نماها می توانند از نظر مصالح نیز با یكدیگر متفاوت باشند.مصالح نما در رنگ، شكل، زبری و خشنی نما تاثیر می گذارد. مصالح بومی نشان می‌دهد كه نما مربوط به چه منطقه ای است.تركیب پنجره ها، ایوان‌ها، درها و به‌طور كلی بازشوها، همچنین بافت و جنس نما و كمپوزسیون آن در هر عصر متفاوت است و در عین حال در یك تداوم شهری تغییر می‌كند. طراح می‌تواند نما را به عالیترین حد تركیب معماری برساند و یا آنرا تا حد یك سطح بدون طراحی و فكر رها كند. در اعصار مختلف بازشوها به شكل مشابهی در سطح نما قرار می‌گیرند و تنوع در قرار گیری آنها تابع عوامل داخلی چون بزرگی ساختمان، عریض بودن آن و یا عوامل اقلیمی چون جهت قرارگیری و محل قرارگیری است. در پهنای دیوار نما تعبیه پنجره دو جداره، آفتاب‌شكن، سایبان و ; نقش تنظیم كننده شرایط آب و هوایی فضاهای داخلی را خواهد داشت. در دیوارهای باریك معاصر این عمل با جلو و عقب آمدن ساختمان انجام می‌شود. یكی از عوامل ضروری درهویت نما تعیین محدوده نما است. نمایی می تواند در طرح خود موفق باشد كه به این سوال‌ها پاسخ گوید. محدوده عمودی جانبی ساختمان كجاست؟ خط پایانی افقی ساختمانی چگونه است و مرز ساختمان در آسمان به چه شكل است؟ انتهای ساختمان چگونه به پایان می‌رسد؟ گوشه‌های ساختمان چه وضعی دارد؟ اگر ساختمان همسایه ای دارد ارتباط نمای ساختمان فعلی با نمای همسایه چگونه به پایان می رسد؟ گوشه های ساختمان چه وضعی دارد؟ اگر ساختمان همسایه دارد ارتباط نمای همسایه چگونه است و اگر در فضا قطع می شود این ارتباط چگونه است.محدوده های افقی ساختمان عبارتند از نقطه اتصال به آسمان ( محدوده پایانی ساختمان) نقطه اتصال به زمین (محل نشستن ساختمان بر زمین) و پوشش ساختمان مثل بام و شیروانی. محدوده پایانی ساختمان باید معنای اتمام ساختمان را با خود داشته باشد و طبقه همكف ساختمان را با خود داشته باشد و طبقه همكف ساختمان باید مفهوم نشستن ساختمان بر زمین را برساند. طبقه همكف باید در محدوده قد افراد كشش لازم را بر عابر پیاده و بیننده ایجاد كندكنج یا گوشه نما در واقع محل برخورد دو نمای عمود بر هم است. كنج می‌تواند حالت عمود 90 درجه، نیم دایره یا سه وجهی را داشته باشد و هر كدام می تواند تاثیرات متفاوتی را در نما بگذارد. در یك میدان یا چهارراه هماهنگی كنجهای ساختمان هایی كه در چهار طرف آن قرار گرفته است می تواند در نمای شهری تاثیر زیبایی داشته باشد.نمای ساختمان خالق نمای شهری استنمای شهری از مجموعه نماهای مشرف به فضای عمومی به‌دست می آید. این نماها از جهتی همگن و از جهتی ناهمگن هستند. می‌توانند همگن باشند چون با استفاده از زبانی مشترك روی بدنه اجزا شهر اجرا می شوند و اما از آنجا كه هر كدام از این فضاها به كمك این زبان، مقاصد و نیازهای خود را بیان می‌كند، ناهمگن هستند. در شهرهای ما زبان مشتركی بین نماها وجود ندارد. نه فرهنگ مشتركی برای بیان دارند، نه مصالح یكسانی به‌كار گرفته اند و نه سبك مشخصی را دنبال می‌كنند. در واقع هر یك از نماها در شهر نشانه وضعیت اقتصادی و اجتماعی سازنده و نحوه تفكر و نگرش او به مسایل مختلف است.نمای شهری در واقع تركیبی از اجزا متفاوت است كه بر اساس اتفاقاتی كه در خیابان‌ها ومعابر می‌افتد شكل می گیرد.این اجزا در صورت رعایت مسایلی كه پیش از این نیز به آن پرداخته شد می‌توانند با یكدیگر نقاط اشتراك جالبی داشته باشند كه نمی توان وجود آنها را نفی كرد. عناصر پراهمیت درنماورودی یكی از عناصر حایز اهمیت نما در ساختمان است كه محل و اهمیت طراحی آن به شكل مستقیم نمایانگر نقش و عملكرد ساختمان است. در ورودی نشانه گذر از فضای عمومی خارجی به فضای خصوصی داخلی و یكی از مهم ترین عناصری است كه می‌توان به عنوان نشانه ساختمان از آن نام برد.لیكن به‌دلیل اهمیت اقتصادی كه سطوح ساخته شده داخلی برای سازندگان دارند، اغلب ورودی‌ها به فضاهای كم اهمیتی تنزل یافته اند. سرمایه گذاران ساختمانی هم فقط به رعایت ضوابط ضروری طراحی ساختمان بسنده می‌كنند. بیشترین مشكل زمانی است كه ورودی وسایل نقلیه به حیاط پاركینگ با ورودی خود ساختمان یكی شود. در این حالت فرد وارد شونده به ساختمان فقط یك راه باریك كنار دیوار برایش باقی می‌ماند. گاه نیز ورودی یك ساختمان مسكونی بیش از حد پرتجمل است، به‌نحوی كه عملكرد ساختمان را دگرگون می‌سازد. زمانی هم ورودی به یك بنای بزرگ تنها با روزنه‌ای امكان پذیر می‌شود. تناسب ورودی و حجم ساختمان می تواند نقش مهمی در توجیه عملكرد و شكل ساختمان داشته باشد.از آنجا كه طبقه همكف ساختمان قسمت اتصال به زمین یا كف پیاده رو است، به صورت قابل توجهی در معرض دید قرار می‌گیرد. طبقه همكف اهمیت ویژه ای در زندگی شهری دارد، به این علت كه عابران پیاده این قسمت را به‌طور مستقیم می‌بینند. از این رو نمای این قسمت پر اهمیت است و مصالح مورد استفاده در این قسمت باید نسبت به بقیه ساختمان با دوامتر و مستحكم تر باشد تا عابر در نگاه به نمای ساختمان احساس ثبات كند. ساختمان‌هایی كه طبقه همكف آنها عملكرد تجاری دارد، به‌دلیل تغییر دكوراسیون واحدهای تجاری دایما دستخوش دگرگونی می‌شوند. همین موضوع موجب می‌شود كه ساختمان مذكور شخصیت ثابت خود را از دست داده و دارای نمای شناخته شده ثابتی نباشد.تراس‌ها چشم اندازهای جدیدی نسبت به فضاهای بیرون برای ساختمان فراهم می‌آورند. بالكن‌ها نباید حالت موقت و ناپایداری كه در بیننده تصور به‌راحتی جدا شدن از بدنه ساختمان القا شود را داشته باشند.لبه بام حد و مرز ساختمان و آسمان است و از نظر بصری بام انتهای نماست. بام پوسته‌ای است كه بر سر ساختمان قرار دارد. بنابراین لبه بام نمی‌‌تواند بدون تفاوت با دیگر قسمت ها در آسمان رها شود. صورت ظاهر ساختمان و آنچه كه در برابر دید عموم قرار دارد، در واقع پر اهمیت ترین قسمت ساختمان در برابر عابران و سایر افراد غیر استفاده كننده از ساختمان است. همان‌طور كه عنوان شد نمای ساختمان‌ها، نمای شهری را ایجاد می كند، اما به‌دلیل ضعف قوانین موظف كننده طراح و سازنده در این ارتباط، نمای ساختمان در كمترین اهمیت قرار گرفته است. در بسیاری از شهر های بزرگ جهان، ضوابط و مقررات ویژه‌ای در ارتباط با سیما و كالبد شهر وجود دارد و گروهی از برجسته‌ترین افراد با تخصص‌‌های مرتبط هنر زیبا سازی و زیبایی شناسی به كنترل طرح های بزرگ و كوچك معماری و شهری از نقطه نظر هماهنگی نمای بیرونی ساختمان‌ها و محیط شهری یعنی از جنبه های رنگ، حجم، مصالح مناسب، فضای پر و خالی نما، رعایت اصول هماهنگی و تناسبات و; می پردازند. آنچه برای علاقه‌مندان به این موضوع نگران كننده است، پاسخگویی با شتاب به نیازی كاملا محسوس است. در این ساخت و ساز پر شتاب نیاز به بررسی طرح‌های ارایه شده توسط جمعی از صاحب نظران و مسوولان در مراكز تایید پروانه‌های ساختمانی ضروری به نظر می‌رسد. بررسی میدانی طرح ساختمانها با بناهای اطراف از لحاظ كیفیت طرح معماری، نمای ساختمان، تناسب حجم آن با ساختمان‌های اطراف، زیبایی طرح و مصا لح مورد استفاده و; نیز گامی موثر در بالا بردن كیفیت نماهای شهری است. با در نظر گرفتن موارد ذكر شده و القا آن توسط شهرداری هر شهر، می توان شاهد ارتقا كیفیت شهرها و زیباسازی نمای شهرها بود. ادامه خواندن مقاله در مورد ‌‌نماهاي ساختمان

نوشته مقاله در مورد ‌‌نماهاي ساختمان اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله پست مدرنيسم و تلويزيون

$
0
0
 nx دارای 36 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : ارتباط پست مدرن و تلویزیونبارزترین منتقد پست مدرنیسم فلسفی یورگن هابرماس است. هابرماس در كتاب «گفتمان فلسفی مدرنیته» هابرماس 1968، با پست مدرنیسم فلسفی در سطح جامعه و «كنش ارتباطی» مقابله می كند. او در مقابل پست مدرنیست ها از مفهوم سوژه در مقام آگاهی یا یك نفس خودبنیاد دفاع نمی كند بلكه در برابر استراتژی های پیشرو و آزمونگرانه آنها از خرد استدلالی در ارتباطات بین الاذهانی حمایت می كند. به عنوان مثال او مدعی است كه نیچه، هایدگر، دریدا و فوكو با بهره وری از مفاهیم و روش های قابل كاربرد به واسطه خرد مدرن، در نقد مدرنیسم دچار تناقض عملیاتی می شوند. او دیونیزگرایی نیچه را به مثابه علامتی ترمیمی و جبران كننده برای فقدان هم پیوندی در فرهنگ غربی كه در ادوار پیشامدرن توسط مذهب ایجاد شده است مورد انتقاد قرار می دهد. افزون بر آن به زعم هابرماس احساس نیچه در مورد وجود دیونیسم جدید در هنر مدرن، بر اساس یك مدرنیسم زیباشناختی است كه در آن هنر، قدرت نقادانه اش را به سبب جداسازی خود از ارزش های علمی و اخلاقی كسب می كند. این تفكیك از مجرای روشنگری مدرن حاصل شده است و منجر به زوال همبستگی انداموار می شود كه نیچه در تلاش بود تا آن را از طریق خود هنر بازگرداند. ن.ك. هابرماس1987 ،81105 هابرماس از هایدگر و دریدا به عنوان وارثان این «منجی گرایی دیونیزی» یاد می كند. هایدگر تجربه جدیدی از زیستن را انتظار می كشد، تجربه ای در خود فرورفته. هابرماس می گوید این نوع زیستن در نتیجه فلسفه ای واژگون شده از سوژه است آنجا كه تخریب سوژه به دست هایدگر به امید برای وحدتی می انجامد كه در آن وحدت، چیزی غیر از سوژه ناپیدا وجود ندارد. هابرماس1987 ،160 به گفته هابرماس دریدا انگاره «تفاوط» یا «تمایز» را با اسلوبی همسان توسعه می دهد: در اینجا دیونیزی را می بینیم كه خود را در غیاب خویش آشكار می كند، درست همانطور كه معنا به طور لایتناهی به تعویق می افتد. هابرماس1986 ،81180 هابرماس همچنین دریدا را به خاطر قائل شدن تمایز میان فلسفه و ادبیات در قالب متن گرایی نقد می كند. متن گرایی دریدا منطق و خرد استدلالی را تحت استیلای ماهیت خطابی درمی آورد. به باور هابرماس دریدا امیدوار است كه در نقد خود از خرد، از مشكل منطقی خود ارجاعی جلوگیری كند. افزون بر این هابرماس می گوید: « كسی كه با هدف كاهش تناقض خود ارجاعی نقد رادیكال از خرد را قلب به استیلای ماهیت خطابی كند، با این عمل خود باعث كندتر شدن تیغ نقد خرد می شود.» هابرماس1987 ،210 هابرماس با روشی مشابه از میشل فوكو به خاطر عدم متمایل كردن روش تبارشناسی خود به افشاگری تبارشناختی انتقاد می كند. او می گوید: « فوكو نمی تواند به اندازه كافی با مشكلات ماندگاری كه در ارتباط با رهیافتی تفسیری در مورد چیرگی ابژه، انكار خود ارجاعانه مدعاهای مربوط به اعتبار عام و توجیه ضابطه مند نقد پیش می آیند، دست و پنجه نرم می كند.» هابرماس1987،268.نقد هابرماس بر پست مدرنیسم با حمله به تناقضی عملیاتی و پارادوكسی خود ارجاعانه آغاز می شود كه موضوع بسیاری از مباحث انتقادی كنونی را تشكیل می دهد. اما با این حال پست مدرنیست ها یا به رد این انتقاد ها می پردازند و یا اینكه به مدد پادراهبردهای خطابی در مقابل آنها صف آرایی می كنند. به عنوان مثال ژان فرانسوا لیوتار احتمال درك متقابل افراد جامعه از همدیگر را در جریان فرآیند ارتباط بین الاذهانی بسیار كمرنگ و حتی ناممكن می داند. لیوتار اجماع جهانشمول را هدف نهایی گفتمان نمی داند.ن.ك. لیوتار1984 ،66 ریشه حقیقی واكنش پست مدرنیست ها در برابر هابرماس را می توان در این نقطه یافت كه او بر خلاف سایر منتقدانی كه پست مدرنیسم را چیزی جز چرندیات و مهملات نمی دانند این مكتب فلسفی را جدی می گیرد. در پایان می توان یادآور شد كه هابرماس می تواند با خوانش عمیق متون فلسفی پست مدرن، به طور مستدل بر فهم پذیری و قابلیت ادراك این مكتب صحه بگذارد. پایان دهه 1960 و آغاز دهه 1970، از سالهای پرتب و تاب در فرانسه بود: موج اعتصاب های دانشجوئی و سپس كارگری و عمومی كه فرانسه را تا آستانه انقلاب پیش برد و به استعفای دو گل از ریاست دولت و سرانجام به تغییراتی مهم در جامعه فرانسه و به ویژه در سطوح فرهنگی و دانشگاهی انجامید. ( پرهام ، 6) به عقیده مارشال برمن تغییر جهت و چرخش تند فرهنگ فرانسه به سمت راست در سال های دهه 1970 و حملات علیه ماركسیم به تدریج به صورت انتقادت تند و گزنده و سخنان تلخ و نشیدار علیه انقلاب فرانسه و اعلامیه حقوق بشر آن تبدیل گردید. عقیده غالب بر این بود كه كشتارهای جمعی تداوم یافته در شوروی بر اثر حاكمیت استالینیزم جز پیامدهای صرف روشنگری چیز دیگری نبودند و بدین ترتیب پست مدرنیست ها با انتساب پدیده های نظیر قهر، خشنونت و تروریزم به روشنگری و رنسانس تمام دستاوردهای مثبت انسانی و اجتماعی این عصر را به زیر سؤال برده و انكار نمودند و بالتبع به محكوم كردن و نفی روشنگری و رنسانس پرداختند. تا قبل از این دوران روشنفكران پاریسی یاد گرفته بودند كه در اكثر موارد از دید استالینی به قضایا نگاه كنند ولی در مدتی بسیار كوتاه چنان تغییر موضوع نسبت به دوران روشنفكری پدید آمد كه با فرارسیدن دویستمین ( 200) سالگرد انقلاب فرانسه به سختی می شد روشنگری فرانسوی پیدا نمود كه نظر مثبتی در باره آن ابراز كند. حتی لیوتار در مذمت دوران روشنگری می گوید كه آشویتس نام تعریفی است برای نا تمام ماندن تراژیك مدرنیته (جهانبیگلو ، 61) جنبش دانشجوئی تحت هدایت متفكران پست مدرن ( البته اطلاق این عنوان همراه با رضایت و پذیرش خود آنان نبوده است) كه به اصحاب اربعه پاریسی یا اصحاب eeole Nonmege مشهور می باشند، قرارداشت یعنی فوكو، دریدار، لیوتار و بودریار… این روشنفكران درفرانسه از جایگاه و حال و هوای خاصی برخوردار بودند.آنها مجریان و دست اندركاران برنامه های جالب و تماشائی بودند كه به راحتی می توانستند خیل عظیمی از مخاطبین و بینندگان را به استعداد و مهارت نمایشی و تئاتری خود مجذوب و محسور نمایند و غالباً نیز با ستایش‌ها و تمجید و تشویق‌های پرشور و دیوانه واری از سوی مخاطبین خود روبرو می‌شدند. بسیاری از هواداران پر حرارت آنان مقامات و افراد آكادمیك آمریكایی بودند كه زمینه و شرایط لازم دیدارهای منظم و مداوم آنان از آمریكا را فراهم می كردند. البته روشنفكرانی كه در سال های اوایل دهه 1970 شروع به معرفی خود به عنوان پست مدرن كردند. بابت رادیكالیسم، انقلابیگری وتند روی های خود در سال های دهه 1960 ابزار تاسف نمودند اگر چه همچنان كارها و آثار خود را در چارچوب پارادایم های مقاومت یا انقلاب توصیف می كردند. به گفته ی آنان گناه نخستین رادیكال های سال های دهه 1960 به خدمت گرفتن متافیزیك غلط و نادرستی بود كه دریدا آن را متافیزیك حضور می نامید كه وحدت ذاتی و اساسی تجربه انسان را مسلم و مفروض دانسته و آن را تائید می كند. به رغم پست مدرنیست ها كل این افكار پندار باطل یا توهم فریبنده منبع ایده غربی حقوق بشر به شمار می رفت. آنها كل پارادایم حقوق بشر را ناچیز و بی مقدار شمرده و اعتبار و ارزش آن را انكار می كردند زیرا پارادایم مذكور تفاوت ها و اختلافات میان مردم را كه از نظر آنها بسیار مهم به شمار می رفت ناچیز جلوه می‌داد، آن دسته از تفاوت های انسانی كه به نظر آنان بسیار جالب و قابل توجه به شمار می رفت مانند جنس / جنسیت، Sex / gendre و نژاد/ قومیت Race / ethnincitys بود. آنها به تفاوت ها و اختلافات طبقاتی، ملی یا مذهبی توجه چندانی نشان نمی دادند و با ماركسیست ها كه بر اهمیت اختلافات طبقاتی، تاكید می ورزیدند از درد دشمنی درآمده و موضع شدیداً حضمانه ای را در برابر آنان اتخاذ كردند. (بردمن ، 32) بهر تقدیر فرانسه مهد پیدایش و تكامل اندیشه های پست مدرنیته به شمار می‌رود فوكو، لیوتار، دریدا، لاكان، دلوز، گاتاری و غیره عمدتاً فرانسوی بودند و به همین دلیل پست مدرنیته بیش از هر چیز حال وهوای روشنفكری و فضای اندیشه دوگانه و تا حدودی متضاد در مانتیك، ماجرا جویانه. لطیف، زنانه، رادیكال، انقلابی و براندازنده فرانسه سالهای دهه 1960 و دهه 1970 است مجموعه ای دوگانه و متضاد عروج و خروج لطافت و خشونت، بیم و امید، گذشته و آینده و طنز وجه.فعالیت های نیروی های جنبش 1968 بر اهدافی متمركز شده كه چپ امروز آن ها را از آن خود ساخته است برای مثال برابری نژادی و جنسی ، بوم شناسی یا محیط زیست منطقه ای و جهانی، خلع سلاح هسته ای یا مبارزه با تسلیحات اتمی، با این وجود به عقیده مارشال برمن هنوز سیاست های چپ از نظر متافیزیك راست مستعد ایجاد مشكلات و درد سرهای زیادی است. پست مدرن ها مشخصاً در قالب «جنبش های اجتماعی جدید» و برای این نوع جنبش ها كار می كنند. آنان با ستم، سركوب و بی عدالتی علیه زنان، هم جنس بازان، رنگین پوستان و دیگر انسان ها مبارزه می كنند. آنها تمام توان ذهنی، فكری و فیزیكی خود را در خدمت به جنبشهای فمینیستی، همجنس بازان ، جنبش های طرفدار محیط زیست، جنبش سبزها وجنبش های طرفدار صلح و خلع سلاح هسته ای به كار گرفتند. آنان عموماً جنبش های خود را در راستای حركت های جدائی طلب و فرقه گرایانه سوق دادند و از جنبش های وسیع و گسترده حقوق مدنی و پیوندهای انسانی كه می توانستند موجب رشد، ارتقا و استعداد محدوده ها و عرصه فعالیت های گروهی كردند، دوری می جستند. اگر بینش یا نگرش سیاسی منسجم پست مدرنی وجود داشته باشد احتمالاً چیزی است شبیه به آنچه كه نظریه پردازان سیاسی آمریكا آن را « لیبرالیسم گروههای ذینفع» می خوانند یعنی تراكم و انباشت آزاد و دائم التزاید انجمن ها و مجامع داوطلب كه برخی از آنها فوق العاده قدرتمند و پاره ای از آن بسیار ضعیف و فاقد هر گونه قدرت می باشند. پست مدرنهای فرانسوی این نوع نگرش به جهان را به مثابه كشفی چشمگیر وكلیدی برای آزادی و سعادت در دنیای جدید پلورالیستی و چند خدایی ارائه می كنند. (برمن ، 40) امروزه ویژگی شاخص پست مدرنیسم فرانسوی عبارت است از تحقیر و توهین بیرحمانه مفاهیم و مقولاتی چون روشنگری ، انقلاب، اومانیسم، حقوق بشر و چیزهائی كه بعضاً به نظر می رسد كل حیات وتفكر مدرن به شمار می رود. قهر و خشونت احساسی این نوع تفكر، عدم تعادل فكری و جهل عالمانه نسبت به سنت‌هائی كه محكوم می كند جملگی بیانگر طنین كنش فرانسوی یا Aclion Anamcouse یا سیاست یاس فرهنگی آلمان قبل از 1933 به شمار می روند. پست مدرن های فرانسوی مشتاقانه به رود راین می‌نگرند و به تمجید و ستایش از مارتین هایدگر به عنوان قهرمان فكری خود می پردازند در حالی كه او مانیست های آلمانی نظیر هابرماس با ناراحتی و نگرانی به پاریس می نگرند و از آن بیم دارند كه بار دیگر نور و روشنائی در حال رخت بربستن از سراسر اروپا می باشد. ( برمن ، 39) لازم به ذكر است كه بین نظریه انتقادی هابرماس ونظریه جدید فرانسوی مشابهت ها و خطوط تلاقی بسیاری وجود دارد. هم نظریه انتقادی و هم نظریه جدید فرانسوی تا حدود زیادی در انتقاد از مفاهیمی چون فلسفه سنتی و ایدئولوژی با هم توافق دارند. گر چه نظریه انتقادی عمدتاً خواستار دفاع از برخی مرزها و تمایزاتی است كه اكثر پست مدرن ها آن را رد می كنند. برای نمونه بودریار بسیاری از مفاهیم رادیكال را مانند طبقه، دیالكتیك، از خود بیگانی / بیگانگی زدایی، سلطه/ رهائی و امثالهم را كه نظریه انتقادی خواستار حفظ و تداوم آنها هستند رد می كنند و یا لیوتار تمام نقطه نظرات كلی‌گرای تاریخ و جامعه را رد می كند. ( كلنر، 279) در پایان باید به این نكته اشاره نمود كه تبین دقیق جزئیات نظریه فرهنگی جدید فرانسه و ریشه‌یابی تاریخی ان همچنان كه ماكس سیلورمن سعی در بیان آن داشت در بستر سیاست های مربوط به معضلات و مسایلی است كه فرانسه امروز با آنها روبرو می باشد. مسایلی چون زوال و درهم پاشی شهر، نژاد پرستی رو به تزاید و خشونتبار، بحرانهای متعدد فرهنگی، زوال ارزشها و هنجارهای اخلاقی، محو و زایل شدن ذهنیت های خلاق و اندیشه گر، بی‌هویتی ، نابودی ارزش های جمع گرایانه، ظهور مجدد فرد گرائی سود پرستانه، پیدایش نوع جدید شهروندی و تابعیت و بسیاری مسایل دیگر درعرصه های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی.( سیورمن.17) J Bauduttanblزندگینامه ژان بودریار، گرچه ترجیح می دهد هیچ سابقه و شرح حالی از خود نداشته باشد ولی قطعاً در سال 1929 در رایمز (Rama) متولد شد. با وجود آن كه اجداد وی كشاورز بودند، لیكن والدین او به زندگی شهری و مشاغل دولتی روی آورده بودند. وی هیچگاه نتوانست پست دانشگاهی یا موقعیت آكادمیك ثابت و دایمی برای خود دست و پا كند. در سال 1966 به اتفاق هانری له فور ضد ساختارگرا، در فتانژ N a Nt فرانسه رساله ای را در جامعه شناسی به پایان برد. بعدها به همكاری با رولان بارت پرداخت و در سال 1969 مقاله مهمی درباره « شی ( موضوع یا ابژه) و كاركرد نشانه در مفاهمه» نوشت. كتاب « نظم اشیاء (1968) وی بیانگر دیدگاههای رولان بارت در كتاب « نظام مد» است. نخستین نوشته های بودریار درباره كالوینو و دیگران همراه با ترجمه های آثاری از برتولت برشت و وایس(Weiss) در نشریه « عصر جدید» سارتر، Lan tempr Modenner به چاپ رسید. یك دهه بعد نقدهای تندی درباره نظریه ارزش ماركس ازوی به چاپ رسید. برخلاف له فوز، بودریار ساختگرایی را رد نكرد، بلكه از وجهی دیگر به آن پرداخت. این امر به وی امكان داد تا به استفاده از مفاهیمی چون« نشانه»، «دال»، « مدلول» ، «نظام»، « تمایر»، «تفاوت» یا افتراق، محدودیت های تلاش ها و اقدامات ساختگرایی را، به ویژه آنجا كه تفكیك بین « واقعی» و « تخلیلی» مد نظر است، نشان می دهد ـ گفتمان، شماره یك ـ تابستان 77ـ فرانوگرایی و چالش های فلسفی معاصر دیویدئی . كوپر/ حسینعلی نوذری ـ ص 24 نخستین كار بودریار به دهه 1960 باز می‌گردد كه نوگرایانه بود چرا كه بودریار تا دهه 1980 از اصطلاح مابعد نوگرائی استفاده نكرد و هم جهت گیری ماركسیستی داشت كارهای اولیه وی در برگیرنده نقد ماركسیستی از جامعه مصرفی بود و بسیار تحت تأثیر زبان شناسی و نشانه شناسی بود تا آنجا كه كارهای وی به عنوان مقدمه‌ی نشانه شناختی بر نظریه اقتصاد سیاسی ماركس درنظر گرفته شد اما طولی نكشید كه بودریار انتقاد از ماركسیسم و ساختار گرائی را آغاز كرد و سرانجام آن را نیز كنار گذاشت. به عقیده بودریار ماركس نیز با همان مفاهیم محافظه كارانه رایج و مسلط بر جهان سرمایه داری مانند كار و ارزش كار می كرد و در نتیجه به ویروس سرمایه داری آلوده شده بود.( ثلاثی، 829) بودریار و لیوتار می گویند نظریه ماركسیستی شاید همان روایت فراگیر و تداوم تمام عیادی باشد كه در دوره ما بعد نو جائی نداشته و ربطی به این دوره ندارد. ( ثلاثی 809) بودریار كتاب آینه تولید ( 1973،1975) به این نظر رسید كه چشم انداز ماركسیستی تصویر آینه‌سان اقتصاد سیاسی محافظه كارانه است. به عبارت دیگری ماركس و ماركسیستها همان جهان بینی پشتیبانان محافظه‌كار سرمایه داری را ارائه كردند. ویروس اندیشه بورژوازی باعث شد كه رهیافت ماركس سرشار از مفاهیم محافظه‌كارانه‌ی چون « كار» و « ارزش» باشد به عقیده وی ما به یك جهت گیری تازه و رشیه ای تر نیاز مندیم. به نظر وی ایدئولوژی خواه ماركسیستی یا بورژوازی صرفاً فقره ای از اقلام موجود در فروشگاههای خیابانی است:متفكران پسا آلتوسری پست مدرن نظیر لیوتار و بودریار، ماركسیسم را صرفاً یكی از هزاران كالاهای موجود در جریان حراج دائمی در سوپر ماركت های عقاید می دانند انسان ها كه از هر سو مورد تهاجم وسیع و همه جانبه مواد مخدّر اغراض شخصی و تعصبات و كوته فكری های هیئت های بیشتری قرار گرفته اند، سعی دارند تا ایدئولوژی دلخواه و مطلوب نظرشان را برپایه اصل تلفیق و تطبیق ( گرد آوری و تركیب اجزاء و عناصر مختلف و تطبیق دادن یا جور ساختن آنها با یكدیگر) تدوین نمایند. شاید با تكه هایی از بودیسم، رگه هایی ( از فاشیسم محیطی) بخش های از كلبی مشربی آلتوسری یا بریده هایی از مكتب آزادی اقتصادی آدام اسمیت و امثالهم كه جملگی از هزاران منابع نیمه هضم شده گرد آوری شده اند.( نوذری،233) بودریار مفهوم مبادله نمادین را به جای نفی ریشه ای مبادله اقتصادی پیشنهاد می كند ( كوك، 1994) مبادله نمادین در برگیرنده چرخه پیوسته ای از « گرفتن و باز پس دادن و دادن و با زستاندن» و چرخه ای از هدایا و هدایای متقابل است ( بودریار، 1973) در اینجا مفهومی ارائه می شود كه در دامی كه ماركس دچار آن شده بود نمی افتد، مبادله نمادین آشكارا مغیر و بركنار از منطق سرمایه داری است . مفهوم مبادله نمادین دلالت بر نامه ای سیاسی می كند كه هدفش آفرینش جامعه ای است كه ویژگی دشت این نوع مبادله است. نشانه های گسست بودریار از ماركس در كتاب برای یك نقد سیاسی آشكار می شود. موضوع اصلی اختلاف بار ماركس برحول محور نشانه درو می زند. بودریار با رد جدایی ساختار گرایانه‌ی نشانه از جهان، استدلال می كند كه ‹ جهان فقط معلول نشانه است › اگر افراد عوض فراورده‌ها، معانی را مصرف می كنند در آن نشانه صورت می توان گفت كه تبادل نمادین و نه تولید كالا هسته ی اصلی نظریه اجتماعی را تشكیل می دهد. از این رو« ارزش» نه در فرایند كار بلكه در ساختار ارتباطی به وجود می آید. بودریار در كتاب آینه تولید از مفهوم كارماركس انتقاد می‌كند و می گوید: شبحی، قوه ی خیال انقلابی را تسخیر كرده است و این شبح همانا روح تولید است. ( صالحیار) بودریار از طبقه كارگر انتقاد می كند و به نظر می رسید كه هوادار چپ نوین یا هیپی ها بود ولی بهرحال دیری نپائید كه وی هرگونه هدف سیاسی را رها كرد كلاً به گمان متفكران پسا مدرن ( بودریار، لیوتار، واتیمو) نقش روشنفكر در صحنه اجتماعی امروز غرب تغییر یافته است اگر زمانی روشنفكرانی چون امیل زولا وژان پل سارتر با الهام گرفتن از اندیشمندان عصر روشنگری از حقایق و به نام اصولی سخن می گفتند كه مطلق و عالمگیر است. امروزه متفكر پسا مدرن به دنبال سقوط دیدئولوژی‌های ـــ گرایانه مدرن و افول‌زدایی ایده « پیشرفت به سوی بهشتی گمشده» خود را بانی و یا ناجی هیچگونه رسالت تاریخی نمی داند، یا به تعبیر ژیل لییووتسكی جامعه شناسی فرانسوی در جامعه پسا مدرن هیچ ائدلویای قادر به شوق آوردن توده ها نیست .( 62 و 63) بودریار نظریه مرگباری را ارائه می كند. وی در كتاب « آمریكا» می گوید كه در دیدار از این كشور« صورت كامل شده مصیبت آینده» را مشاهده نمود. در كار بودریار برخلاف دوركیم حتی امكان اصلاح جامعه را نیز نمی توان تصور كرد. به نظر او ما محكوم شده ایم كه با شبیه سازیها، فرا واقعیتها و انفجار همه چیز در حفره سیاه ادراك نا پذیر زندگی كنیم. هرچند مفاهیم مبهمی چون مبادله نمادین و اغوا را می توان در كارهای وی پیدا نمود. اما او از ستایش فضیلتهای این گزینه ها و یا تنظیم یك برنامه سیاسی با هدف تحقق آنها كاملاً خود داری می نماید. ( ثلاثی 819) برخلاف مدرنیسم كه تاریخ را به مثابه عرضه مبارزه دائمی برای رهائی تدریجی بشریت اعتقاد داشته و به روند تكاملی جوامع انسانی معتقد است پست مدرنها و در راس آنها لیوتار این نگرش را افسانه ای بیش نمی دانند. به زعم لیوتار رشد و استعلای جوامع به مدد دستاوردهای پیچیده و پیشرفته الكترونیكی و سیستم های فراگیر ماهواره ای همه اینها را جریانی كاملاً توهمی و خیالی می سازد و یا به اعتقاد بودریار عینیت جوامع، دولت های ملی، اجتماعات و تاریخ صرفاً روایت‌های مبهم یاصور خیالی كه وی آن را S imulaca می‌داند بیش نیستند ( مدرنیته و مدرنیسم، 277) به عقیده وی ویژگی جهان ما بعد نوین شبیه سازیها است. به نظر او ما درعصر شبیه سازی زندگی می كنیم (بودریار 1983) فراگرد شبیه سازی به ایجاد نماها یا « باز تولیدی های اشیاء یا رویدادها» می انجامد و یا به از بین رفتن تفاوت میان نشانه ها و واقعیت. تشخیص چیزهای واقعی از ان چیزهائی كه از روی واقعیت شبیه سازی می شود بیش از پیش دشوار شده است برای مثال بودریار از تحلیل رفتن تولیزیون در زندگی و تحلیل رفتن زندگی در تلویزیون سخن می گوید.( 1983) كه سرانجام باز نمائیهای واقعیتی یا شبیه سازیها چیرگی پیدا خواهند كرد. وی می گوید:مادر بند شبیه سازیها گرفتار شده ایم كه نظامی مارپیچ یا چرخه ای را می سازند كه نه سردارند و نه ته.(تلاش 817) بودریار به جای تعقیب هدف سیاسی به تحلیل جامعه معاصر روی آورد جامعه ای كه به گمان وی دیگر تحت سلطه تولید نیست بلكه رسانه ها، الگوهای سیبرنیتیك و نظامهای هدایت كننده، فراوری اطلاعات سرگرمی و صنعت های دانش ، و نظایر آن بر این جامعه چیرگی یافته اند. نتیجه ناشی از این نظامها، انفجار نشانه ها می باشد. به عقیده وی ما از جامعه تحت سلطه شیوه تولید بیرون آمده و وارد جامعه ای شدیم كه تحت نظارت رمز تولید است هدف دیگر دستشمار و سود نیست بلكه هدف تسلط بر نشانه ها و نظامهایی است كه این نشانه ها را تولید می كنند وانگهی زمانی بود كه نشانه ها به جای چیزهای واقعی می نشستند اما امروز نشانه ها به چیزی جز خودشان و نشانه های دیگر ارجاع ندارند، نشانه ها به مد لول خودشان تبدیل شده اند. اكنون دیگر نمی توان گفت كه چه چیز واقعی است . تفاوت میان نشانه ها و واقعیت از درون منفجر شده است. به بیان كلز، جهان ما بعد نوین جهانی است كه با چنین انفجار درونی Implosion مشخص می شود. انفجاری كه با انفجار بیرونی eaplosiin یا نظامهای تولیدی، كالاها، تكنولوژیها و نظایر آن كه شاخص جامعه نوین بود تفاوت دارد. در نتیجه بر خلاف جهان نوین كه دستخوش فراگرد تمایز بود. جهان ما بعد نوین دستخوش تمایز زدایی Defiffeemtation است.( تلاش 817) بهر تقدیر بودریار و لیوتار اولین كسانی بودند ه اعلام نمودند كه ما وارد وضعیت پست مدرن شده ایم این دو در یكسان دانستن پسامدرن و جامعه پسا صنعتی هم عقیده هستند. از دیدگاه لیوتار جامعه پسا صنعتی جامعه تكنولوژیك پیشرفته ای است كه در آن علم كامپیوتری تعیین كننده روند اصلی اجتماع است وی با الهام از دانیل بل، پسامدرنیسم رامنطق فرهنگی جامعه ای می داند كه در مرحله پسا صنعتی قرار گرفته است از این رو اكثر بحرانهایی كه پسا مدرنیسم با آنها روبرو است از نظر فكری و سیاسی همان بحرانهای جامعه پسا صنعتی است. بودریار نیز جامعه پسا مدرن را جامعه ای می داند كه ایجاد كننده فضای همانند نگاری و شبیه سازی است از نظر وی همانند نگاری در جامعه پسامدرن از مقام جامعه شناختی ای بر خوردار است كه امر تولید در جامعه صنعنی مدرن داشت. به عقیده وی فرایند شبیه سازی با تسلط یافتن بر واقعیت جامعه پسامدرن این جامعه را به سوی نوعی فرا واقعیت hgpe Reality می كشاند.(جهانبلگو ،61) پست مدرنیت با به زیر سوال بردن روایت های كلان و اساسی یا قرار دایت ها آغاز می شود، فرانوگرایان به طرد واقعیتهای فراگیر و در واقع بیشتر آنچه معمولاً نظریه خواننده می شود می پردازند و خود روایتهای فراگیری رابه دست نمی دهند بلكه به اعتقاد بودریار بیشتر تكه پاره هائی از افكار را ارائه می دهند كه غالباً به هم تناقض دارند با این وجود پست مدرنیسم به اعتقاد بودریار پایان جامعه شناسی و دیگر موضوعات مدرنیستی است. ( نوذری 348) به اعتقاد بودریار و لیوتار جامعه پست مدرن دوره ای است كه هم اكنون با آن مواجهیم. گرچه به لحاظ تاریخی آن را مخلوق دوران پس از جنگ جهانی دوم می دانند ولی معتقدند ه تنها با پیدایش روند مصرف گرائی انبوه در عصر الكترونیك جنبه همگانی و عمومی پیدا نمود و فی الواقع زائیده تغییر و تحولات شگرف در نظام سرمایه داری معاصر است یا به تعبیر جبیسون « منطق فرهنگی سرمایه داری متاخر» می باشد. سرمایه داری در امر ارتباطات و مبادلات جهانی پیشگام است و نوعی نظام سیبنرنتیكی قائم به ذات ایجاد كرده كه تقریباً بطور كامل توان حكومت های منفرد برای كنترل جهت گیری ها و اهدافشان را افزایش می دهد. در نتیجه پست مدرنیته بعضاً به عنوان جامعه پسا تاریخی مد نظر است بدین معنا كه رسالت یا حسن هدفمندی كه در قرون گذشته از طریق حوادث و رخدادهایی نظیر انقلاب فرانسه بر دولت های ملی حاكم بوده، جای خودرا به مصرف گرایی جهانی داده است. پسا مدرینسم از نظر بودریار جهت و معنای تاریخ را از دست داده و به همین شكل بیمار گونه پایان هنر است. بودریار همانند دانیل بل معتقد است ه سرمایه داری پیشرفته از شكل یك نظام اقتصادی فرهنگی مبتنی بر انضباط لازم برای تولید به سمت نظامی حركت كرده كه بر لذات مصرف استوار است. این امر به نوبه خود موجب تغییر و تحول در نشان و جایگاه هنر و فرهنگ می شود. به اعتقاد بل مدرینسم هنری از دل تضاد شدید بین اخلافیات ـــــ كارو مصتالی، و كیش لذت پرستانه خود نمائی و خود افزائی ــــــــــــ سر برآورد موارد اخیر ویژگی شاخص نویسندگان و متفكران مدرینست نظیر پنچر لارنس، ولف و دیگران است. شرایط یا وضعیت پست مدرن زمانی فرا می رسد كه این ارزش های مدرنیست كه سابق بر این قرق انحصاری یا ملك مطلق یك اقلیت كوچك و ناراضی هنری به شما می رفت در كل جامعه مصرفی تعمیم پیدا كند. وضعیت پست مدرنیتد را نوعی زیبائی شناختی ساختن شرایط اقتصادی می دانند . به گفته بل: آنچه سابق بر این تنها در رویا و تخیل صورت می گرفت باید در عرصه زندگی عملی نیز صورت تحقق پیدا كند. هیچ تمایز وجدایی بین هنر و زندگی وجود ندارد. هر آنچه كه در هنر مجاز و رواست در عرصه زندگی نیز مجاز و روا می باشد. ( بل ، 50) در پایان باید از ویژگیهای جامعه پست مدرن گفت: آنجا كه لیوتار نبودن معنا دراثر را نماینده نگرش پست مدرن می داند واز درجه صفر فرهنگی صحت می كند بودریار از درجه صفر سیاست سخن می گوید و یكی از ظواهر موقعیت پست مدرن را در امر تجزیه و از هم پاشیدگی فاعل اجتماعی می بیند. موقعیت پست اجتماعی كه مورد توجه بودریار است در جدایی كامل بین معنا و خرد ابزاری یعنی كسست بین ذهنیت فردی و منطق اقتصادی و سیاسی است. جامعه پست مدرن از دیدگاه بودریال جامعه ای است كه در جدائی كامل بین فضای عمومی و خصوصی همراه است، اقول سیاست به معنای پروژه سازماندهی جامعه و پیروزی خرد تكنولویامك 14 و ابزاری دیگر شیوه های زندگی انسان ( 82) رسانه ها و فرا واقعیت بودریار این جهان را به عنوان فرا واقعیت (hypen Reality) توصیف می كند، برای نمونه نمونه رسانه های همگانی دیگر آیند واقعیت نیستند بلكه خود واقعیت یا فراتر از واقعیتند.نمایشهای تلویزیونی مربوط به اخبار مهیج و جنجالی روز كه این روزها در تلویزیون بسیار بیننده دارد نمونه های خوبی از این فرا واقعیت به شمار می آیند، زیرا دروغ بافیها و تحریف هایی كه به بینندگان منتقل می كنند فراتر از واقعیت یا همان فرا واقعیتند. نتیجه این شده است كه آنچه واقعیت دارد تحت الشعاع قرار گرفته و سرانجام یكسره تحلیل خواهد رفت. تشخیص چیزهای واقعی از صحنه تماشا امكان ناپذیر شده است. در واقع رویدادهای واقعی بیش از پیش مضلت فرا واقعی به خود می گیرند. درپایان به جز فرا واقعیت، واقعیت دیگری پیدا نخواهد شد.(ثلاثی 818) بودریار از اثرات فرهنگی رسانه ها مانند آدرنو به عنوان یك پدیده زشت یاد می كند كه خصوصی ترین جزئیات زندگی ما را به صورت منبع تغذیه خود در می آورند.بودریار می نویسد:…. اینك رسانه ها چیزی نیستند جز ابرارهای شكفت انگیز برای بی ثبات كردن حقایق و واقعیت مربوط بهه تمام حقایق تاریخی و سیاسی …. اعتیادی كه ما به رسانه ها پیدا كرده ایم. امكان ناپذیر بودن رسانه ها .. بر اثر شوق ما به فرهنگ و اطلاعات نیست بلكه در نتیجه معكوس سازی معانی حقیقت و بیهودگی و در واقع انهدام این اصول توسط رسانه ها می باشد به عقیده بودریار رسانه ها فرهنگ تازه ای را در قلب زندگی روزمره جا می دهند فرهنگی كه خارج از حیط قدرت روشنگری برای نشان دادن منطق و بی منطقی است . به عنوان مثال تلویزیون به خودی خود با منطق مخالف نیست. درست برعكس یعنی اطلاعات را برای ما تعمیم می دهد و تأمین می كند و قادر است تا با فشار دادن یك تكمه همزمان و در هر نقطه از جهان این اطلاعات را پراكنده كند و هر كسی با استفاده از این قدرت می تواند از تمام مسایلی كه در تمام پهنه جهان روی می دهد با خبر شود، اما وی از طبیعت تك سخنگوئی، رسانه های شفاهی شكایت می كند و در كتاب نماز میت برای رسانه ها، رادیو و تلوزیون را سخنرانان بدون پاسخگو می نامد. به عقیده بودریار رسانه ها پدیده‌های شگفت انگیزی هستند كه هم واقعیت را تشدید می كنند و هم برای آن جانشین می آورند بدون آنكه هرگز به درك حقیقت نائل شوند. اما از آنجا كه به صورت پدیده ای كاملاً مردمی و فراگیر درآمده اند برای دستیابی به حقیقت از خود عطش نشان می دهند. بودریار معتقد است كه در شبیه سازی، تولید خلاقانه و ابتكاری وجود ندارد. بلكه اشیاء و رویدادها تنها باز تولید می شوند و اصالت ندارند.   ادامه خواندن مقاله پست مدرنيسم و تلويزيون

نوشته مقاله پست مدرنيسم و تلويزيون اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله ‌‌طراحي فرش

$
0
0
 nx دارای 67 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : در هنر و صنعت فرشبافی نقشه یک بخش مهم و به تعبیری اساسی‌ترین بخش کار به شمار می رود در کنار مسائل و عوامل مهمی که تشکیل دهنده اعتبار و ارزش فرش به حساب می‌آید اصالت و هویت ملی یک یفرش از روی نقشه آن شناخته می‌شود. به طور کلی هر قوم یا ملیتی دارای فرهنگ خاص خود هستند که با مطالعه بررسی و پرداختن به آن می‌توان آن قوم را از اقوام دیگر تمیز داد نقشه فرش نیز مانند یک کتاب فرهنگ یک قوم را به سادگی و زیبایی هرچه تمامتر برای ما بیان کرده و روشن می‌سازد هرگاه دریابیم که ریشه این نقوش نشات گرفته در کجا و در چه تاریخی است در واقع به ریشه عمق این نقوش و عجین بودن آن با فرهنگ آن قوم می‌پردازیم.حال با توجه به گستردگی و ریشه‌دار بودن هنر فرش بافی این سئوال را مطرح می‌کنیم که کدام قوم یا ملتی و در چه زمان و تاریخی توانسته است اولین نقش را روی قالی پیاده کند. پاسخ دادن به این سوال بسیار مشکل و یا شاید غیر ممکن باشد زیرا هیچ سند دقیق و روشنی در مورد اینکه اولین قالی در چه زمانی و در چه مکانی بافته شده است در دسترس بشر نیست. مسلما به وجود آمدن فرش به شکل امروزی نیاز به یک سیر تکاملی بلند مدت دارد زیرا نمی‌توان قبول کرد که انسان به یک باره به این تکنیک رسیده باشد که بتواند آثار ارزشمندی را خلق نماید بنابراین باید در این خصوص به بافته‌هایی که از نظر تکنیکی ضعیفتر هستند توجه کرده و آنها را مورد ملاحظه قرار بدهیم. شاید اولین زیر انداز بافت دست بشر را بتوان نمد دست به در هم بردن الیاف و درگیر کردن آنها با هم بافت اطلاق می‌شود و ابتدایی‌ترین شکل آن را می‌توان (بافت) نمد دانست زیرا نمدازدرهم فروتن پشمها به وسیله فشار به وجود می‌آید همچنی با توجه به قرائن و شواهد موجود و آثار بر جای مانده از زندگی انسانها و تمدنهای قدیمی ابتدایی‌ترین نوع بافت به شکل امروزی را می‌توان پارچه گلیم دانست با تحول تکنیکی که این دست بافته‌ها در طول تاریخ داشته‌اند فرش پرزدار متجلی می‌شود فرش پرزدار نیز سیر تحول و تکاملی خاص را در طول تاریخ گذرانده تا به شک ل امروزی در آمده است نقش فرش نیز به عنوان یک بخش اساسی و جدانشدنی از فرش سیر تحول و تکامل طولانی را پشت سرگذاشته است همچنان که نمی‌توان تاریخ دقیقی برای بافت اولین فرش تعیین کرد زمان مشخصی را نیز برای اولین نقش قالی نمی‌توان یافت اما در مورد نقش فرش می‌توان با استناد به سابقه هنر نقاشی و بررسیها و تحقیقات انجام گرفته توسط دانشمندان مختلف حدسهایی زد.اینکه چه طرحی روی فرش پیاده می‌شود این موضوع نشات گرفته از ذهن طراح و یا بافنده طرح است نقاشی به عنوان یکی از اولین هنرهای طریقه انسان به شمار می‌رود. و تاریخ آن به زمانهای قبل از تاریخ (مدون) می‌رسد انسان با رسم نقش‌های مختلف عقاید و نظرات خود را به وسیله آن بیان می‌کرده و بدین ترتیب به تدریج در یک قوم ،‌ یک سری نقوش به عنوان سمبل فرهنگی – هنری اهمیت پیدا کرده و به مرور زمان توسط هنرمندان رشته‌های مختلف مورد توجه قرار می‌گرفته از جمله آنها می‌توان این موضوع را بیان کرد که هنرمندان بافنده نیز از این امر پیروی کرده و این نقشها را بر روی دست بافته‌های گوناگون منتقل می‌کردند از آن جا که این نقوش در نزد اقوام مختلف دارای ویژگی خاص فرهنگی آن قوم بوده است از این رو می‌توان با پرداختن به این ویژگیها هنر و اندیشه هنری یک قوم را از هنر قوم دیگر تمیز و تشخیص داد.هنر قالیبافی به عنوان هنری تکامل یافته و پیشرفته متاثر از هنرهای همچون گچبری سفال گری ، فلزکاری و حجاری است . می‌دانیم که هنرمندان این رشته‌های هنری از زمانهای گذشته با نقش کردن نشانه‌ها و هنر فرهنگی قوم خویش بر روی اثار خود اسناد تاریخی با ارزشی را برای آینده باقی گذاشته‌اند هنرمندان قالیباف نیز تحت تأثیر همین نقوش و با الهام‌گیری از آنها قالیها خود را آذین می‌بخشیدند.هرچند فنا پذیر بودن قالی به خاطر جنس مواد مصرفی آن که دارای دوام کمتری نسبت به مواد به کار رفته در آثار هنرهای مذکور در بالا باعث شده تا بتوانیم به اولین قالیهای تولید شده دست بیابیم ولی می‌توانیم از روی اثار دیگر هنری یاد شده نقوش رایج در آن زمان را مورد بررسی قرار دهیم.حال این سوال ممکن است برای ما پیش بیاید که چه عامل یا عوامی باعث شده تا نقشه‌ها در نزد اقوام مختلف با هم تفاوت داشته باشند.برای پاسخ به این سوال باید بگوییم که ذهن خلاق یک هنرمند خواه ناخواه تحت تأثیر محیط فرهنگی قوم خویش قرار گیرد و در واقع هنرمند احساس را تحت تأثیر این عوامل بروز می‌دهد. محیط زندگی چه از لحاظ آب و هوا شرایط اقلیمی و ; و فرهنگ به عنوان مجموعه‌ای از آداب و رسوم مذهب باورها خرافات افسانه‌و ; سیر تحول طراحی فرش تکنیک طراحی فرش نیز همچون خود فرش تحولات گوناگونی را پشت سرگذاشته است ابتدایی‌ترین نوع آن را می‌توان در بافت ذهنی یک قالیباف دانست. هنرمند قالیباف با در نظر گرفتن طرح و یا طرحهایی در ذهن خود و تلفیق آن ، نقشی را در نظر گرفته و آن را روی فرش پیاده می‌کند.روش پیشرفته‌تر این امر را باید استفاده از نقشه‌های نقطه چین قالی دانست که توسط طراح تهیه شده و سپس به وسیله قالیباف بر روی قالی پیاده می‌شود و در پیشرفته‌ترین حالت یک بافنده ماهر می‌تواند با شطرنجی کردن یک عکس یا نقاشی بدون نقطه چین ،‌یک فرش را ببافد و یک اثر هنری به وجود آورد. بنابراین با توجه به مطالب بیان شده به طور کلی بافنده برای پیاده کردن طرح روی قالی می‌تواند از دو روش استفاده کند.1- روش ذهنی بافی2- استفاده از نقشه‌های شطرنجی (طراحی شده)حال برای آشنایی بیشتر، هر یک از دو روش یاد شده به طور جداگانه توضیح داده می‌شود: 1- روش ذهنی بافیدر این تکنیک بافنده یک یا چند طرح قالی را به خاطر می‌سپارد و آنها را روی قالی پیاده می‌کند از آنجا که در این روش بافنده از ذهن خلاق خود کمک می‌گیرد در نتیجه آثار باقی مانده از خود را به عنوان میراث خود و پیشینیان خود برای فرزندانش به ارث می‌گذارد و بدین ترتیب است که نقوش از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود از این رو می‌توان گفت که این نقوش از اصالت و قداست خاصی نزد قوم بافنده قالی برخوردار است.با پرداختن این نقوش و دقت و بررسی آنها در می‌یابیم که نقوش بیشتر به صورت انتزاعی و ساده شده است و اکثرا به صورت هندسی بافته می‌شوند. هرچند این روش در سالیان گذشته بیشتر مرسوم بوده اما امروزه نیز از این روش در نقاط مختلف استفاده می‌شود در ایران اقوام زیادی به این امر می‌پردازند که عبارتند از عشایر فارس، اقوام ترکمن، عشایر سیستان و بلوچستان مردم کردستان آذربایجان ، روستاهای اصفهان و یزد، کرمان ، کلاردشت (مازندران) و ;.2- روش استفاده از نقشه‌های شطرنجیدر این روش نقشه‌های آماده که با استفاده از کاغذهای شطرنجی طراحی و به صورت نقطه‌چین در آمده و رنگ‌آمیزی شده‌اند به کار برده می‌شوند. در این روش طراحی قالی استقلال کامل داشته و بخش مجزا و مستقلی برای او در این صنعت در نظر گرفته شده است و در این فصل بیشتر روی این روش بحث خواهد شد و علت این امر آن است که برای به دست آمدن یک فرش مطلوب استفاده از نقشه مناسب بسیارحائز اهمیت است معایب استفاده از روش ذهنی بافیروش ذهنی بافت معایبی به شرح زیر دارد که ما را وادار می‌کند تا روش آموزشی را به سمت طراحی نقشه به صورت شطرنجی سوق دهیم. 1- در این روش با گذشت زمان طرحها ساده‌تر شده و به تدریج اصالت خود را از دست می‌دهند زیرا امکان آن وجود دارد که بافنده هرچه بیشتر به فکر تولید بالاتر بیافتد و در نتیجه طرحها خلاصه‌تر و ناقص‌تر شوند.2- در این روش امکان بروز اشتباه بسیار بیشتر از روش نقشه‌خوانی است.3- به جهت استفاده بافنده از ذهن خود، در این روش ، استاندارد کمتر می‌تواند رعایت شود .4- میزان کوبیدگی و کشیدگی کمتر قابل کنترل است.5- در این روش امکان استفاده از طرحهای جدید و متنوع کمتر وجود دارد در صورت فراهم شدن شرایط آن ، بسیار دشوار است (در این روش بافنده فقط یک یا دو نقشه را می‌تواند ذهنی ببافد).6- تعداد رنگهای مورد استفاده در روش ذهنی بافی بسیار کمتر و محدودتر از روش نقشه‌خوانی است. تمام معایب ذکر شده در بالا در روش نقشه‌خوانی ، به نوعی حل شده و با تقسیم کار بین طراح و بافنده کیفیت قالی بالا می‌رود.انواع نقشه قالی نقشه قالی به چهار دسته تقسیم می‌شود.1- نقشه‌های نقطه چین شده2- نقشه‌هایی که بخشی از آن نقطه چین شده و بخشی دیگر از آن بدون نقطه است.3- نقشه‌هایی که بدون نقطه چین می‌باشند.4- استفاده از عکس یا نقاشی بدون استفاده از نقطه‌چین1-نقشه‌های نقطه‌چین شدهدر این روش طرح پس از پیاده شدن بر روی کاغذ شطرنجی توسط طراح یا فرد دیگری که ممکن است شغلش محنصرا نقطه زدن باشد نقطه می‌خورد و سپس رنگهای زمینه گل و برگها توسط فرد دیگری روی آن پیاده می‌شود همچنین ممکن است عکس روش گفته شده عمل شود یعنی ابتدا گل و برگها را رنگ آمیزی کنند و سپس محدوده آن را نقطه چین نمایند.عمل نقطه چین کردن به بافنده کمک می‌کند تا دقیقا محل قرار گرفتن یک رنگ را روی چله تشخیص بدهد با استفاده از این روش دقت عمل بافنده افزایش یافته و طرح مورد نظر به صورت مناسب مطلوب و بدون اشتباه بر روی قالی پیاده می‌شود. ویژگیهااز ویژگیهای این روش می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:– با استفاده از این روش می‌توان محل دقیق هر رنگ را مشخص کرد.– به کارگیری این روش به بافنده کمک می‌کند تا بتواند ابعاد فرش را به صورت استاندارد ببافد.– نقشه به بافنده کمک می‌کند تا میزان کوبیدگی و کشیدگی بافت را تشخیص دهد و درهنگام لزوم به رفع آن بپردازد.– استفاده از این روش برای آموزش بافنده‌های تازه کار بسیار مناسب و ضروری بوده و در ارتقاء مهارت آنها بسیار مفید است.– این روش به خاطر جامعیت خود به راحتی در نقاط دیگر قابل استفاده بوده و بدون آنکه بافنده اطلاعی از خود نقش یا فلسفه آن داشته باشد می‌تواند آن را با مهار ببافد. 2- نقشه‌هایی که بخشی از آن نقطه چین شده وبخشی از آن بدون نقطه‌چین است.در این روش برای تهیه نقشه‌ مورد نظر از کاغذ شطرنجی استفاده می‌شود و قسمتی از نقشه (همانند روش اول) به وسیله نقطه انجام می‌گیرد و بخشی دیگر از آن مانند نقاشی معمولی و بدون استفاده از نقطه‌چین کار می شود و فقط طرح را به صورت رنگی نمایش دهد. کاربرد این روش هنگامی است که بخواهیم یک نقاشی ظریف روی کاغذ شطرنجی پیاده کنیم در این حالت قسمتهای مختلف همچون لباس‌،‌پس زمینه کلاه‌ها و عمامه‌ها انسانهای طراحی شده را می‌توان با استفاده از روش نقطه‌چین کردن به جدول آورد ولی هنگامی که می‌خواهیم به دستها چشمها و ابروها و مژه‌ها و سایه‌های روی صورت و دست و پاها بپردازیم . خانه‌های شطرنجی ما جوابگوی ظرافت این اجزا نخواهند بود. حتی اگر بتوانیم قسمتی از آنها را نقطه‌چین کنیم نسبت موجود بین اجزاء صورت کاملا به هم می‌خورد و از حالت طبیعی خود خارج می‌شود و یا اصلا نمی‌توانیم نقطه‌ای برای آن جزء پیدا کنیم. قسمتهایی همچون مژه‌ها و نوک بینی را به هیچ وج ه نباید به صورت نقطه چین روی کاغذ آورد.برای بهتر شدن و تشکیل این قسمتها به هنگام بافت باید از روش نیم گره و آویز استفاده کرد در این روشها ما در هر خانه کاغذ شطرنجی می‌توانیم حدود 9 رنگ یا بیشتر داشته باشیم بنابراین با استفاده از روش دوم و به کارگیری روش نیم گره و آویز می‌توانیم دست و پاها و اجزاء صورتها را با دقت و ظرافت هرچه تمامتر و زیبایی هرچه بیشتر پیاده کرده و به دست آوریم.این نوع نقشه مخصوص فرشهای فوق ممتاز و تابلویی است که رجشمار این فرشها ممکن است تا 80 یا 90 رج هم بالا برود ولی با این وضع ممکن است صورتهایی در نقشه وجود داشته باشد که باز باید به روش نیم گره و آویز بافته شوند به طول مثال کلمات خطاطی شده از آن دست می‌باشند که باید بدون استفاده از نقطه‌چین آنها را روی کاغذ آورد نوشته‌های خطاطی شده بر روی هر کاغذ چه درشت باف و چه ریز باف باید بدون نقطه‌چین باشند زیرا در صورت نقطه‌چین شدن از حالت نرمی و منحنی خود خارج می‌شوند بنابراین بهترین روش برای بافت خط استفاده از روش نیم گره و آویز است.دستهای ظریف ، صورتهای شکیل ، چشم و ابروهای دقیق، مژه‌ها و بینی ، اجزایی هستند که برای بافت آنها باید بافنده از مهارت خاص و بالایی برخوردار باشد به عبارت دیگر بتواند محل قرار گرفتن رنگها را به طور دقیق تشخیص دهد.از نمونه‌های مشهور استفاده از این روش می‌توان به فرشهای بافته شده در نگارخانه فرش موسوی اشاره کرد که توسط استاد ابوالحسن موسوی سیرت یکی از طرحان بزرگ و بافنده‌های ماهر و مشهور فرش ایران اداره می‌شود.3- نقشه‌های بدون نقطه‌چیندر این روش کاغذ شطرنجی طراحی شده فقط رنگ می‌شود و در چنین حالتی فقط یک بافنده ماهر می‌تواند از عهده بافت و پیاده کردن دقیق این نوع نقشه برآید و بدیهی است که بافندگان عادی و معمومی به سختی می‌توانند نقشه‌های بدون نقطه‌چین را ببافد همانطور که قبلا گفته شد نقطه چین کردن نقشه باعث می‌شود تا محل دقیق قرار گرفتن هر رنگ بر روی چله‌ها مشخص شود و بدین ترتیب بافنده می‌تواند تشخیص دهد که در هر گره از چه رنگی استفاده کند.اما بافندگان ماهر کمتر به این کار نیاز دارند مهارت آنها به آن حدی رسیده است که خود تشخیص می‌دهند که در هر رج چه رنگی را در محل کدام گره قرا ردهند.ولی در اینجا این سوال مطرح می‌شود که آیا هر بافنده‌ای که در کار بافت مهارت پیدا کرد می‌تواند از این روش استفاده کند.جواب سوال فوق مثبت است زیرا هر بافنده‌ای با اندکی مهارت می‌تواند این عمل را انجام دهد ولی، اینکه او تا چه حدی با طراحی و طراحی سنتی آشنا باشد و تا چه میزان بتواند طرح را به زیبایی هرچه تمامتر ببافد کاری است که احتیاج به ممارست مهارت و تجربه خاصی دارد. نقطه چین کردن نقشه فرش مهارتی خاص را می‌طلبد فرد طراح ممکن است خود اقدام به نقطه چین کردن نقشه کند و یا ممکن است فردی به طور جداگانه کار نقطه‌چین کردن را انجام دهد . در هر صورت فرد نقطه‌چین کننده باید اطلاعات کافی از اصل طراحی سنتی، نقاشی، هندسه و ;. داشته باشد برای مثال فرد نقطه زن برای پیاده کردن یک برگ به صورت نقطه‌چین باید از زیباترین حالت آن اطلاع داشته باشد که همه اینها ضمن اینکه به آگاهی و اطلاعات فنی طراحی مربوط می‌شود با تجربه به دست می‌آید این تجربه از زحمات طولانی و ممارست فراوان این افراد طی سالیان متمادی پدید آمده است بنابراین هر فردی به راحتی از عهده نقشه‌های نقطه‌چین نشده بر نمی‌آید و این امر مستلزم صرف وقت زیاد و دشواریهای فراوان می‌باشد. برای یک بافنده ساده نقشه نقطه‌چین شده راحت‌تر و مطمئن‌تر است و از سوی دیگر کار با این نوع نقشه‌ها زمان بافت را برای او پایین می‌آورد از این روش بیشتر در استان آذربایجان و بویژه شهر تبریز استفاده می‌شود در این منطقه بافندگان بسیار ماهری وجود دارند که به راحتی با این روش آشنا بوده و در کمال مهارت و توانایی به بافت اشتغال دارند. 4- استفاده از عکس یا نقاشی بدون به کارگیری روش نقطه‌چینهمان‌طور که در قسمت قبل بیان گردید یک بافنده ماهر می‌تواند یک نقاشی را بدون نقطه‌چین و فقط با استفاده از کاغذ شطرنجی ببافد این بافندگان با تجربه بیشتر می‌توانند یک عکس یا یک نقاشی را بدون استفاده از کاغذ شطرنجی ببافند.این بافندگان عکس یا نقاشی را به وسیله یک شبکه مربع به نحوی تقسیم بندی می‌کنند که هر صد گره در یک مربع قرار می‌گیرد و سپس با بینش و آگاهی و تجربه‌ای که طی سالیان متمادی در امر بافت کسب کرده‌اند به راحتی و دقت و مهارت فراوان می‌توانند آن عکس یا نقاشی را ببافند.شایان ذکر است که بافندگان این نوع فرشها بیشتر در تبری اقامت دارند و تعداد آنها بسیار محدوداست.روشهای دیگری نیز مشابه این عمل انجام می‌شود در این روش طراح فقط طرح مدادی را طراحی می‌کند و داخل هر جزء را با شماره علامت‌گذاری نموده و دورگیری آن را نیز با شماره دیگری مشخص می‌کند که هر شماره بیانگر رنگ خاصی است با استفاده از شبکه مربع مذکور در بالا بافنده می‌تواند نسبت به بافت این نوع نقشه اقدام نماید.با توجه به تقسیم بندی بالا در می‌یابیم که تعداد افرادی که می‌توانند نقشه‌های نقطه‌چین نشده را ببافند نسبت به جمع بافندگان کل ایران بسیار اندک هستند بنابراین در امر آموزش و یادگیری و همچنین تولید بالاتر باید به روش نقشه‌های نقطه‌چین شده اهمیت بیشتری داده شود.کامپیوتر و نقش آن در طراحی فرش کامپیوتر به عنوان یک صنعت نوین در طراحی فرش و نقشه‌ می‌تواند یاری دهنده صنعت فرش ایران باشد . سرعت بالا دقت کامل و کیفیت فوق العاده از ویژگیهای این دستاورد مهم صنعت قرن بیستم است . نقشه‌هایی که با این وسیله می‌توان به دست آورد به علت کیفیت فوق العاده مورد توجه همگان است قرینه سازی با این دستگاه بسیار با دقت انجام می‌شود و نقطه‌ها در قسمت قرینه و واگیره‌ها همه مشابه هم هستند.سرعت بالای دستگاه کامپیوتر باعث می شود تا بر میزان تولید افزوده شود و طرحهای بیشتر و متنوع‌ترین به قاعده جدول بیابد . نقشه‌های چاپ شده به وسیله چاپگر کامپیوتر بسیار دقیق و منظم بوده و رنگها و طرز نقطه‌چین شدن خانه‌ها بسیار دقیق انجام می‌گردد. و نقشه‌خوانی را برای بافنده بسیار آسان می‌سازد. با این روش می‌توان رنگ بندیهای مختلف نقشه فرش را در مونیتور کامپیوتر مشاهده کرده و آنگاه با انتخاب رنگ‌بندی مناسب اقدام به چاپ آن کنیم که این موضوع خود دارای اهمیت فراوان در کار طراحی و استفاده از رنگ است.با همه این مزایا کامپیوتر خود قادر به طراحی فرش نیست و فردی که سکان رهبری کامپیوتر را در دست دارد نقش اساسی را بر عهده داشته و کار اصلی را او انجا می‌دهد این فر حتما باید اطلاعات و تجربه کافی در امر طراحی نقشه فرش داشته باشد و در چنین حالتی کامپیوتر فقط می‌تواند به عنوان یک عامل سرعت و کیفیت مطرح باشد.بنابراین طراحان فرش هیچگاه ارزش خود را با ورود کامپیوتر از دست نمی‌دهد و همچنان نقش اصلی را در امر طراحی فرش بر عهده دارند.نقشه خوانی سه روش برای نقشه خوانی وجود دارد.1- خود بافنده نقشه را در اختیار داشته باشد و با نگاه کردن به آن قالی را ببافد.2- فرد دیگری که معمولا خود نیز در حال بافت است نقشه را با صدای بلند می‌خواند و یک یا چند بافنده دیگر طبق آن گره می‌زنند. این روش هنگامی استفاده می‌شود که طرح قالی به صورت واگیره‌ای و تکراری است (2/1 و 4/1 و 8/1 و;.)در این روش یک بافنده که نقشه را در اختیار دارد نقشه را با صدای بلند می‌خواند و خود نیز آن را می‌بافد و بافنده یا بافنده‌های دیگر نیز مشابه آن را در قسمت دیگر فرش پیاده می‌کنند.برای مثال اگر از نقشه‌های واگیره‌ای 2/1 و 4/1 و 8/1 و ; استفاده می‌شود و نقشه‌خوان قسمت سمت چپ را در اختیار داشته باشد به هنگام بافت بافنده نقشه‌خوان از سمت چپ به راست گره می‌زند و بافنده سمت راست همان گره را از سمت راست به چپ روی چله‌ها می‌زند تا در وسط قالی به هم برسند. در صورتی که از نقشه‌های تکراری استفاده شود هر دو بافنده در یک جهت گره‌های خود را پیاده می‌کنند 3- استفاد ه از کامپیوتر نقشه‌خوان ؛ این دستگاه به تازگی وارد صنعت فرشبافی شده است و هنوز به طور همه‌گیر مورد استفاده قرار نگرفته و در برخی از مناطق و سازمانها به کار گرفته شده است . این دستگاه به بافنده کمک می‌کند تا رنگ مورد نیاز را برای هر گره بدون خواندن نقشه مشخص کند.البته نقشه‌های بدون نقطه‌چین از این قاعده مثتثنی هستند و انتخاب رنگ حتما باید توسط یک بافنده ماهر انجام گیرد.با توجه ودقت در مطالب بیان شده این بخش نتیجه می‌گیریم که استفاده از نقشه در بافت فرش ویژگیهای زیر را به همراه می‌آورد.1- بالا رفتن سرعت بافت2- بالا رفتن دقت در بافت3- استفاده از طرحهای متنوع4- راحتی در پیاده کردن طرح برای بافنده5- آموزش آسان برای همه علاقه‌مندان به بافت فرش6- زیبایی و یکدست بافت 7- به دست آوردن کیفیت بالا8- جاودان ماندن طرحها و نقشه‌هاهمه این عوامل تولید و ارزش افزوده فرش را بالا می‌برد و به صنعت و هنر قالی ایران رونق می‌بخشد.کاغذ شطرنجی و انواع آن تعریف: کاغذ شطرنجی یا کاغذ نقشه یا کاغذ موتیف کاغذی است که نقشه و طرح قالی بر روی آن کشیده می‌شود این کاغذ جدول بندی شده و هر مربع بزرگ آن به ده خانه طولی و ده خانه عرضی تقسیم می‌شود و هر مربع کوچک علامت یک گره است. تقسیم‌بندی کاغذ‌های شطرنجی:این تقسیم بندی با توجه به نیاز و استاندارد قالیبافی صورت می‌گیرد تقسیم‌بندی کاغذهای شطرنجی به صورت زیر است.1- کاغذ‌های فارسی باف (روش چله کشی و گره فارسی)2- کاغذ‌های ترکی باف (روش چله‌کشی و گره ترکی)مقیاس اندازه‌گیری طول در قدیم «ذرع» یا «گز» بوده است که معادل 104 سانتیمتر و برابر 16 گره 5/6 سانتیمتری و تقریبا 41 اینچ است.در منطقه آذربایجان ذرع 112 سانتیمتر محاسبه و در نظر گرفته می‌شود که شامل 16 گره 7 سانتیمتری است و رجشمار قالی نیز با این روش انجام می‌گیرد.در مقیاس فارسی باف تعداد گره در هر 5/6 سانتیمتر رج قالی محاسبه می‌شود برای مثال قالی که در 5/6 سانتیمتر خود 60 گره داشته و به روش فارسی باف بافته شده باشد قالی 60 رج نامیده می‌شود در مقیاس ترکی باف تعداد گره در هر 7 سانتیمتر خود رج قالی را تشکیل می‌دهد و به طور مثال یک قالی که در 7 سانتیمتر خود 75 گره داشته باشد قالی 75 رج گفته می شود.فرمول رجشمار رجشمار قالی با فرمول زیر محاسبه می‌شود.تعداد گره × 5/6 یا 7 سانتیمتر = رجشمار قالی عرض قالی برای مثال در یک قالی 6 متر (2×3) که در عرض خود 857 گره دارد و به روش ترکی باف بافته شده باشد رج شمار قالی به روش زیر به دست می‌آید. 30=995/29 857×7 (سانتیمتر) = رج قالی 200 (سانتیمتر) در کاغذهای فارسی تعداد گره در 5/6 سانتیمتر محاسبه می‌شود همچین اصطلاح «رگ» در این نوع کاغذ‌ها استفاده می شود که عبارتست از یک ردیف بافت که کل عرض را شامل می‌شود در این نوع کاغذ تعداد گره در عرض کاغذ را رگ می‌گویند و در کاغذهای شطرنجی ترکی اصطلاح رج رایج است و همان تعداد گره در 7 سانتیمتر است.کاغذهای شطرنجی از 20 رج الی 60 رج چاپ می‌شوند و انواع کاغذهای شطرنجی عبارتند از 20 رج ، 25 رج ، 30 رج، 35 رج، 40 رج، 45 رج ، 50 رج ، 55رج و 60 رج.هرچه رجشمار این کاغذها بالاتر برود مربعها ریزتر شده و نهایتا طرح ظریفتری روی آن می‌توان پیاده کرد.هدف استفاده از کاغذهای شطرنجی در نقشه‌کشی کاغذ شطرنجی محل قرار گرفتن هر گره را معین می‌کند و به بافنده کمک می‌کند تا بتواند بدین وسیله رنگها را از هم تفکیک نماید. همچنین این وسیله باعث می شود تا اشکال طراحی شده با نظم خاص و زیبایی هرچه تمامتر روی قالی پیاده شوند با این روش می‌توان از پیش آمدن اشتباه در ابعاد و تنابهای طرح و نقشه جلوگیری کرد همچنین استفاده از کاغذ شطرنجی کمک می‌کند تا از بروز اشکالات تکنیکی همچون اندازه حاشیه و زمینه به میزان کوبیدگی دربافت جلوگیری به عمل آید.تمام این عوامل باعث می‌شود تا بافنده با خیالی آسوده و مطمئن به بافت قالی خود بپردازد و کمتر دچار اشتباه و سردرگمی شود این روش سرعت بافت و تولید را نیز تا حد بسیار زیادی افزایش می‌دهد و همچنین طیف گسترده‌تری از علاقه‌مندان به قالیبافی می‌تواند از آن استفاده کنند.در مقابل با روش ذهنی باف عده محدودی می‌توانند طرحی را روی قالی پیاده کنند ولی بهره‌گیری از کاغذ شطرنجی و نقشه عده بیشتری را به این کار قادر می‌سازد.چگونگی تهیه نقشهتعریف نقشه فرش: برنامه اجرایی کار بافت فرش بر طبق طرح مورد نظر را نقشه فرش می‌گویند.طرح فرش در ایرانمجموعه وضع ظاهری فرش که عبارت از نقش ، رنگ‌آمیزی ، بافت ابعاد و تناسب این عوامل در متن و حاشیه می‌باشد طرح فرش را شامل می شود طرح فرش ایران آمیزه‌ای است از هنر و صنعت و معتقدات و فرهنگ ایرانی که طی قرون و اعصار شکل گرفته متجلی گشته تکمیل گردیده به اوج رسیده و به جهانیان به عنوان بارزترین نشانه ذوق و سلیقه و عصاره هنر مردم این مرز و بوم ارائه شده است.فرش ایران که نتیجه تجربه و عمل سالیان متمادی از تاریخ هنر و صنعت این مردم است در دوران حیات خود همچون سایر دست آورده‌های بشری با نشیب‌ و فرازها قرین بوده زمانی در اوج تجلی و زمان دیگردر حال رکود به سر برده است.عهده صفویان یعنی قرون 9 تا 11 هجری قمری (16-17 م) دوران شکوفایی و کمال هنر فرشبافی ایران بوده است زیرا طرح نقش نقشمایه رنگ آمیزی این دست باف در آن عصر از لحاظ کمی و کیفی به حد اعلای خود رسیده است به طوری که تا عصر حاضر نیز هنرمندان در کلیه رشته‌های اصلی و جانبی صنعت فرش ابدعات هنرمندان آن دوران را مورد توجه قرار داده و متأثر از آنها طرحهای جدید ارائه کرده و می‌نمایند.طراحان عده صفویه ترکیبهای بدیع و هم آهنگ و زیبا از رنگ و نقش را بدان گونه خلق کرده‌اند که در آن اسلیمی‌ها و خطوط دورانی و پر پیچ و تاب ختایی و فراز و نشیب و تقارن و تفریق و تکرار نقشمایه‌ها به همراه رنگ آمیزی جالب و چشم نواز اعجاز می آفرینند. این طرحهای جالب حتی از محدوده مرزهای مکان و زمان فراتر رفته نسلهای پیاپی را در نوردیده و به سراسر جهان و در دل هنرمندان و هنر دوستان در اقصی نقاط عالم راه یافته‌اند به طور خلاصه طرح فرش را اعم از آنکه با مقدمه و پیش بینی لازم فراهم گردد و یا به وسیله بافندگان روستایی و عشایر و ایلات این سرزمین بدون تدوین مقدمات و به طور ذهنی به وجود آمده و بافته شود می‌توان برانگیخته از معتقدات و مکنونات قلبی باورها و خواسته‌های طراح آن دانست که دست هنرمند بافنده آن را بر پیکر فرش با بهره‌گیری از مواد جان می‌بخشد و همچون تابلویی زیبا به علاقمندان تقدیم می‌دارد. آثار هنری دستی مردم در سراسر جهان از جمله نقاشی ، تذهیب ، تشعیر ، منبت کاری ، خاتم. کاشی‌کاری ، مینیاتور ، خوش نویسی و رنگرزی که قالی چکیده و عصاره آن است ، نشان می‌دهد که همواره طبیعت الهام بخش اصلی و مهم هنرمندان در خلق آثار هنری و ارزشمند ایشان بوده است . قلم نقش آفرین هنرمندان طرح با بهره‌گیری از منبع لایزال طبیعت در طول تاریخ دیرپای فرش ایران تنوعی بی حد و مرز به طرح و نقش این دستباف هدیه کرده است تا آنجا که محققان شمار طرحهای فرش ایران را با تعداد طراحان و بافندگان آن قابل قیاس دانسته‌اند.فرش شناسان طرحهای فرش ایران را به گونه‌های مختلف گروه‌بندی نموده‌اند و این اختلاف نظر هر قدر که باشد طبیعی می‌نماید . زیرا : اولا نقش یک فرش با توجه به نقشمایه‌های آن ممکن است به گونه‌های مختلف تغییر پذیرد و به انواع گروههای طرح متعلق شود به طور مثال فرش با طرح لچک و ترنج و خطوط اسلیمی که دارای طره کامل باشد را با توجه به سه عامل مذکور یعنی لچک ترنج خطوط اسلیمی و طره می‌توان به گونه‌های مختلف توصیف نمود. چه رسد به آنکه نقشمایه‌های فرعی فرش از جمله گلها و گیاهان و صورتهای حقیقی و خیالی موجود در آن نیز مورد توجه قرار گیرند که در این چنین حالتی نقش فرش به گونه‌های مختلف و متنوع‌تری گروه‌بندی می شود.ثانیا چگونه دیدن بیننده در تشخیص طرح یک فرش موثر است زیرا نقاط و خطوط توجه فرش از دید بینندگان مختلف متفاوت می‌باشد.عوامل الهام فرش ایرانتحقیقات انجام شده بر روی انجام طرح فرش ایران و نظریات فرش شناسان نشان می‌دهد که طرح فرش بافته شده به وسیله مردم ایران زمین الهام گرفته از عوامل زیر است.الف- طبیعت اطراف طراح و بافنده و نمودهای آن از جمله گلها ، گیاهان ، درختان مناظر افراد حیوانات ، اشیاء و ;.ب- خطوط ، سطوح ،‌حجمها ، شکلهای مختلفج- مکنونات قلبی، اعتقادات ، تمنیات ، ابتکارات ، اقتباسها ، تقلیدهای طراحان و بافندگان . تقسیم بندی‌ طرحهای فرش ایرانطرحهای فرش ایران را می‌توان به دو بخش و هشت گروه زیر تقسیم می‌شوند: بخش نخست طرحهایی که از عوامل طبیعی الهام گرفته‌اند و خود 3 گروه اصلی به شرح زیر تقسیم گردیده‌اند.گروه اول – طرح فرش ایران با نقشمایه اصلی خطها، سطحها، جسمها و اشیاءگروه دوم – طرح فرش ایران با نقشمایه اصلی صورت حقیقی و یا خیالی جانداران گروه سوم – طرح فرش ایران با نقشمایه‌ اصلی طبیعت سبز و مشهور به آن بخش دوم طرحهایی که با توجه به دست آوردهای بشری از جمله نقش و نقشمایه فر ش یا محلی طراحی و بافت و یا نام ایل و قبیله و اقوام و افراد یا نقش ابنیه و آثار تاریخی ، دینی ، مذهبی نامگداری شده است. و این طرحها شامل پنج گروه هستند که عبارتند از :الف- طرح فرش ایران مشهور به ابنیه تاریخی، دینی ، مذهبیب- طرح فرش ایران مشهور به نام ایلات عشایر ، اقوام و افرادج- طرح فرش ایران مشهور به نام شهرها ومکانهاد- طرح فرش ایران مشهور به نام نقش و نقشمایه آنهـ – طرح فرش ایران ، تلفیقی / اقتباسیدر این قسمت هر یک از طرحها به طور کامل توضیح داده می‌شود.1- طرح فرش ایران با نقشمایه اصلی خطها ، سطحها ، جسمها و اشیاءخط سطح و جسم در فراهم سازی ساختار طرحهای فرش اعم از متن یا حاشیه از اهمیت خاصی برخوردار هستند و استفاده از انها در این دستباف دارای قدمت بیشتری نسبت به سایر بن نگاره‌ها است. این نقشمایه‌ بر دو گونه است که به شرح زیر توضیح داده می‌شود.گونه یکم: طرحهایی از فرش که نقشمایه اصلی آن خطها و سطحها می‌باشد بن نگاره‌هایی با خطوط شکسته و احجام هندسی و زاویه‌دار به جهت سادگی و سهولت بافت در بین ذهنی بافان قالی روستایی و عشایر ایران از زمانهای گذشته متداول بوده است حتی امروزه که کارگاههای بزرگ قالیبافی شهری با بافتن طرحهایی با خطوط اسلیمی و گردان مشغولند فرشهای دارای طرحهای ذهنی بیش از نیمی از کل تولید قالی و قالیچه این سرزمین را به خود اختصاص می‌دهد.خطوط نقشمایه‌ای فرش نسبت به یکدیگر و افق دارای حالتهای گوناگونی هستند و هر یک از این حالات دارای مفهوم و معنی خاص خود می‌باشد.به طور کلی فر شایران از لحاظ خطوط نقشمایه‌ای به دو دسته اصلی زیر تقسیم بندی می‌شود الف- طرحهای فرش ایران با نقشمایه خطوط شکسته و شکلهای هندسی که آن را طرح ذهنی می‌نامند.ب- طرحهای فرش ایران با نقشمایه خطوط گردان که آن را طرحهای اسلیمی گویند گونه دوم : طرحهایی از فرش که از نقشمایه آن اجسام و اشیاء هستند.جسم از نقشمایه‌های رایج در فرش ایران است اجسام و اشیاء مورد استفاده در طراحی فرش همان وسایلی است که در اطراف طرح یا بافنده وجود دارند و او در طی زندگی روزانه خود آنها را می بیند لمس می‌کند و به آنها نیازمند است و با آنها سرو کار دارد به عبارت دیگر با آنها زندگی می‌کند.2- طرح فرش ایران با نقشمایه اصلی صورت حقیقی یا خیالی جانداران تجسم صورت انسان یا سرو تنه حیواناتی مانند اسب ، شیر ، پلنگ ، فیل و غیره اعم از حقیقی یا خیالی ، از زمانهای گذشته در انواع هنرهای دستی ایرانیان از قبیل کاشی کاری نقاشی کند کاری، فلز کاری و نیز هنر و صنعت فرش متداول و معمول بوده است. برخی طرحهای دارای صورت در فرش دستباف ایران عبارتند از 1- طرح آدمکی2- طرح حیوان‌دار3- طرح صورتی 4- طرح لیلی و مجنون 5- طرح ماهی3- طرح فرش ایران با نقشمایه‌اصلی طبیعت سبز و مشهور به آنطبیعت سبز همواره بهترین الهام بخش نقاشان و طراحان در ایجاد تابلوهایی زیبا و طرحهایی چشمگیر برای فرش بوده است به همان میزان که گل و گیاه و درختان در طبیعت وجود دارند طرحهای تشکیل یافته از نقشمایه‌هایی که طبیعت را برای بیننده مجسم می‌سازند فراوانند ذیلا به تعدادی از این طرحها اشاره می‌شود و در اینجا ذکر این نکته دارای اهمیت است که هر یک از طرحهای مورد اشاره دارای انواع گوناگون و بی‌شمارند. ادامه خواندن مقاله ‌‌طراحي فرش

نوشته مقاله ‌‌طراحي فرش اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله در مورد اتحاديه اروپا

$
0
0
 nx دارای 34 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : کشورهای عضو اتحادیه اروپااتحادیه اروپا یک اتحادیه اقتصادی-سیاسی است که از 27 کشور اروپایی تشکیل شده‌است. منشا اتحادیه اروپا به جامعه اقتصادی اروپا که در سال 1957 با توافقنامه رم بین 6 کشور اروپایی شکل گرفت، باز می‌گردد. از آن تاریخ با اضافه شدن اعضای جدید، اتحادیه اروپا بزرگ‌تر شد. در سال 1993، توافق ماستریخت چارچوب قانونی کنونی اتحادیه را پایه گذاری کرد.اتحادیه اروپادر سال 1999 واحد پول مشترکی به نام یورو را معرفی کرد که در 16 کشور حایگزین پولهای ملی شده است. 16 کشور اتحادیه اروپا از واحد پولی یورو استفاده می‌کننداتحادیه اروپا با 500 میلیون شهروند 31 تولید ناخالص داخلی سال 2007 در جهان را تولید کرده‌است. (158 تریلیون دلار) [1]21 کشور از اعضای اتحادیه اروپا عضو ناتو می‌باشند. اتحادیه در حال حاضر بازار واحد مشترکی دارد که موارد زیر را در بر می‌گیرد: اتحادیه گمرکی، واحد پول –یورو- که تحت اداره بانک مرکزی اروپاست (تا کنون 16 کشور از 27 کشور عضو آن را پذیرفته‌اند)، سیاست مشترک کشاورزی، سیاست مشترک تجارت و سیاست مشترک شیلات.سیاست مشترک خارجه و امنیت نیز به عنوان دومین ستون از سه ستون اتحادیه اروپا شکل گرفت. پیمان شنگن کنترل روادید را لغو کرد، ایستهای گمرکی نیز در بسیاری از مرزهای داخلی برداشته شد و امکان رفت و آمد شهروندان اتحادیه اروپا برای زندگی، مسافرت، کار و سرمایه گذاری بیشتر شد. مهمترین نهادهای EU عبارتند از: شورای اتحادیه اروپا، کمیسیون اروپا، دادگاه اروپا، کنگره اروپا، شورای اروپا و بانک مرکزی اروپا. اصل و ابتدای پارلمان اروپا بر می‌گردد به دهه 1950 و معاهده‌های پایه گذاری، از سال 1979 اعضای این اتحادیه توسط نمایندگان کشورهای عضور انتخاب می‌شوند. هر 5 سال یکبار انتخابات برگزار می‌شود که شهروندان کشورهای عضو اتحادیه اروپا می‌توانند در آن شرکت کرده، رای دهند. فعالیتهای اتحادیه اروپا اکثر سیاستهای عمومی را تحت پوشش قرار می‌دهد، از سیاست اقتصادی گرفته تا امور خارجه، دفاع، کشاورزی و تجارت. با این حال، گستره قدرت آن در حوزه‌های مختلف بسیار متفاوت است. در برخی حوزه‌ها اتحادیه مانند فدراسیون عمل می‌کند (برای مثال در مسائل پولی، کشاورزی، تجاری، محیط زیست و سیاستهای اقتصادی و اجتماعی) و در دیگر حوزه‌ها مانند یک سازمان بین المللی ( برای مثال در امور خارجه). نمودار مشارکت کشورهای اروپایی در توافق نامه‌های مهم اروپایی. رنگ سبز: حوضه پولی یورو ، رنگ قرمز: کشورهای عضو پیمان توریستی شنگن، رنگ آبی‌: کشورهای عضو اتحادیه اروپا، رنگ بنفش: حوضه اقتصادی اروپا، رنگ زرد: انجمن تجارت آزاد اروپا.موقعیتاعضای اتحادیه اروپا بین اتحادیه را کاملاً مقتدر و مستقل ساخته‌اند ( بیش از تمامی دیگر سازمانهای بین المللی غیر مستقل). در برخی حوزه‌ها اتحادیه اروپا همچون فدراسیون یا کنفدراسیون عمل می‌کند، با این حال، از لحاظ حقوقی، کشورهای عضو “رئیس معاهده ها” هستند بدین معنی که اتحادیه این قدرت را ندارد که بدون توافق اعضا و از طریق معاهده‌های بین المللی، از کشورها قدرت بگیرد و به قدرت خود اضافه کند. به علاوه، در بسیاری از حوزه‌ها، به خصوص حوزه‌های مهم و کلیدی مانند امور خارجه و دفاع، کشورهای عضو تنها از مقدار کمی از استقلال و اقتدار ملی خود صرف نظر کرده‌اند، به دلیل این ساختار منحصر به فرد اکثراً اتحادیه اروپا را پدیده‌ای بی نظیر تلقی می‌کنند.در 29 اکتبر 2004، سران دولتهای کشورهای عضو اتحادیه اروپا معاهده‌ای که قانون اساسی اروپا را وضح می‌کند به امضا رساندند که بعداً 13 کشور عضو آن را تصویب کردند. اما در اغلب موارد، تصویب بیشتر براساس عملکرد پارلمانی است تا رای عمومی، که این فرآیند در 29 می‌2005، زمانیکه رای دهندگان فرانسه قانون اساسی را با 55 به 45 رد کردند نامشخص و متزلزلی باقی ماند. سه روز پس از رفراندوم فرانسه در مورد قانون اساسی اروپا، هلند نیز طی رفراندومی با 61، قانون اساسی اروپا را رد کرد.بنابراین وضعیت فعلی و آتی اتحادیه اروپا همچنان موضوع بحثهای جنجال برانگیز سیاسی خواهد بود و کشورهای عضو هرکدام دیدگاه متفاوتی نسبت به آن دارند: برای مثال، در انگلستان یک همه پرسی نشان داد که 50 از مردم نسبت به اتحادیه اروپا بی تفاوتند و 20 به حزبهایی رای دادند که می‌خواستند در انتخابات 2004 اتحادیه اروپا از این اتحادیه کناره بگیرند. نظر عموم مردم در دانمارک و اتریش نیز تردیدآمیز است. با این حال سایر کشورها بیشتر طرفدار یکپارچه سازی اتحادیه اروپا هستند. بلافاصله پس از اینکه فرانسه و هلند به قانون اساسی رای منفی دادند. کرندداچی از لوکزامبورگ رای مثبت داد. معنای واقعی عبارت “یکپارچه سازی اتحادیه اروپا” نیز خود موضوع بحث و مناظره‌است.مسائل جاریمسائلی که در حال حاضر اتحادیه اروپا با آن روبروست عبارتند از عضویت، ساختار، فرآیندها و سیاستها که موفقیت و آینده قانون اساسی و توسعه و گسترش اتحادیه در شرق و جنوب، مسائل مربوط به درستکاری و امانتداری مالی و پاسخگویی و دموکراتیک، پایداری نسبی اقتصادی، تجدید نظر در قوانین “معاهده رشد و ثبات” و بودجه آتی و سیاست مشترک کشاورزی را در بر می‌گیرد.در شورای اروپا در دسامبر 2005، نشستی که هر 6 ماه یکبار با حضور سران دولتها و دول کشورهای عضو اتحادیه برگزار می‌شود، در مورد چگونگی تخصیص بودجه اتحادیه اروپا برای 7 سال آینده (2013-2007) تصمیماتی اتخاذ شد. همچنین پس از اینکه اعضای اتحادیه در مورد بودجه بر سر یک و چهل و پنج هزارم درصد از تولید ناخالص داخلی اروپا توافق کردند “چشم اندازهای مالی” نیز تعریف شد.نخست وزیر انگلستان، تنی بلر، علی رغم قولی که به پارلمان داده بود پذیرفت تا تخفیف انگلستان را که مارگارت تاجر در سال 1984 مورد مذاکره قرار داده بود دوباره مورد بررسی و تجدید نظر قرار دهد. رئیس جمهور فرانسه، ژاک ژیراک، اظهار داشت که افزایش بودجه به اروپا این امکان را می‌دهد تا سیاستهای مشترک را مانند سیاست مشترک کشاورزی، سیاست برنامه ششم توسعه تحقیقات و فن آوری را تامین اعتبار نماید, با این حال تقاضای فرانسه برای کاهش مالیات بر ارزش افزوده رد شد.مسائل جنجال برانگیز در طی منازعات مربوط به بودجه عبارتند از تخفیف به انگلستان، منافع فرانسه از سیاست مشترک کشاورزی، کمکهای گسترده آلمان و هلند به بودجه اتحادیه اروپا و اصلاح صندوق اعتبارات توسعه منطقه‌ای اروپا. بسیاری از مفسران بر این باورند که این مناظرات نشان دهنده این است که میان دولتهایی چون فرانسه و آلمان که خواهان بودجه بیشتر و اتحادیه‌ای فدرالتر هستند و دولتهایی همچون انگلستان که بودجه کمی می‌خواهند اما متقاضی اعتبارات گسترده برای تحقیقات و فن آوری اند (و شعارشان هم مدرنیزه شدن است) شکاف عمیقی وجود دارد. معاهده‌ای که قانون اساسی اروپا را وضع می‌کند و عموماً “قانون اساسی اروپا” نامیده می‌شود، معاهده ایست بین المللی با هدف تدوین قانون اساسی برای اتحادیه اروپا. ناکامی این قانون (اساسی) برای جلب حمایت عمومی در برخی کشورهای عضو (فرانسه و هلند) سبب شد که سایر کشورها نیز تصویب قانون اساسی را متوقف سازند و یا به بعد موکول کنند و بدین ترتیب آینده این قانون نامشخص مانده‌است. اگر که این قانون تصویب شده بود، معاهده از یک نوامبر 2006 قابل اجرا می‌شد با این حال، در ماه می‌2006، اتریش، بلژیک، قبرس، استونی، آلمان، یونان، اتریش، ایتالیا، لتونی، لیتوانیا، لوکزامبورگ، مالتا، اسلواکی، اسلوونی و اسپانیا به قانون اساسی رای مثبت دادند و آن را به تصویب رساندند. کشورهای بلغارستان و رومانی نیز که از 2007 عضو اتحادیه خواهند بود، پیشاپیش معاهده قانون اساسی را پذیرفته‌اند و معاهده پذیرششان را هم تصویب کرده‌اند.در کجا پیدایش و تاریخچهتلاشهایی صورت گرفته تا تاریخ گذشته اروپا را که موکد اعتبار هویت ملی اروپاست بازسازی کنند.امپراطوری روم را که در مدیترانه متمرکز بود بنا به دلایلی چند نمی‌توان تمثیل مناسبی برای اتحادیه اروپا دانست: این دو نهاد سیاسی موقعیت جغرافیایی یکسانی نداشتند، امپراطوری روم بخشهایی از آفریقا و آسیا را شامل می‌شد، اما بخش وسیعی از آلمان، اسکاندیناوی، اسکاتلند و شرق اروپا را در بر نمی‌گرفت، امپراطوری روم با توسل به زور گسترش پیدا کرد، به وسیله ایالتی مرکزی کنترل می‌شد و از تعداد معدودی از ایده آلها و ساختارهای اتحادیه اروپا برخوردار بود.امپراطوری فرانک در پارلمان و امپراطوری روم مناطق وسیعی را تحت دولتی نه چندان مستحکم صدها سال یکپارچه و متحد نگه داشتند. شاید اتحادیه گمرکی در سده 1800 و در دروه تصدی ناپلئون I فرانسه برای مقایسه مناسبتر باشد، اما آنهایی که طرفدار گسترش اتحادیه اروپا هستند احتمالاً بر این عقیده‌اند که هرچه کمتر در مورد کشورگشایی‌های نازیهای آلمان در دهه 1940 صحبت کنیم بهتراست. با در نظر گرفتن زبانهای اروپا، فرهنگها و گروههای قومی آن، این تلاشها اغلب متضمن اشغال نظامی کشورهای مخالف که سبب بی ثباتی می‌شدند بود. بقیه صدها سال پا برجا ماندند و دروه‌هایی از پیشرفت فن آوری و اقتصادی و صلح را رواج دادند. یکی از نخستین پیشنهادات برای برقراری اتحاد صلح آمیز از طریق همکاری و برابری اعضا را ویکتورهوگوی صلحگرا در سال 1851 بیان نمود. پس از فاجعه جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم، انگیزه برای تشکیل اتحادیه اروپا بیشتر شد و این انگیزه ناشی از تصمیم به بازسازی اروپا و از بین بردن احتمال جنگی دیگر بود. این احساس در نهایت منتهی شد به شکل گیری جامعه ذغال سنگ و فولاد اروپا توسط کشورهای آلمان، فرانسه، ایتالیا و نبه لوکس (هلند، بلژیک، لوکزامبورگ). این امر از طریق معاهده پاریس (1951)، که در آوریل 1951 به امضا رسید و از ژولای 1952 به اجرا درآمد میسر گردید .نخستین اتحادیه گمرکی در ابتدا “جامعه اقتصادی اروپا” (که به طور غیر رسمی در انگلستان” بازار مشترک” نامیده می‌شود) نام داشت و با معاهده روم در سال 1957 شکل گرفت و از یکم ژانویه 1958 به اجرا درآمد. این اتحادیه بعدها به “جامعه اروپا” تغییر نام دارد که طبق معاهده مستریچت نخستین ستون اتحادیه اروپا محسوب می‌شود. اتحادیه اروپا متحول شد و از یک سازمان تجاری به مشارکتی سیاسی و اقتصادی مبدل گشت. رئیس جمهور سابق فرانسه و لری جیسکار و استانیک درمقام رئیس کنوانسیون آینده اروپا پیشنهاد داد که نام اتحادیه اروپا را به اروپای متحد تغییر دهند که البته تصویب نشد. بخشی از فرآیند ایجاد هویتی ملی برای اتحادیه اروپا می‌تواند تاریخی از اروپا به دست دهد که وجود اتحادیه اروپا را توجیه می‌سازد. بعضاً به دلیل فقدان این بخش از تاریخ است که در میان برخی از شهروندان کشورهای عضو اتحادیه احساسات ضد اروپایی وجود دارد. در هر حال، ارزش واقعی اتحادیه اروپا در گرو این است که چگونه اتحادیه اروپا بتواند آینده اتحادیه را ارتقا بخشد نه اینکه چگونه گذشته آن را توجیه نماید.منابع1 [http://www.imf.org/external/pubs/ft/weo/2007/01/data/ weorept.aspxpr.x=48&pr.y=13&sy=2004&ey= 2008&scsm=1&ssd=1&sort=country&ds=.&br=1&c=998&s=NGDPD%2CPPPWGT&grp=1&a=1] 2. European countries 3. European Commission – Enlargement – Countries 4. acquis communautaire کشورهای عضو نقشه اتحادیه اروپااتحادیه اروپا هم اکنون شامل 28 کشور مستقل که مجموعا ایالت‌های عضو خوانده می‌شوند و عبارت‌اند از:اتریش،انگلستان،اسپانیا، استونی، اسلوواکی، اسلوونی، ایتالیا،سوئیس، ایرلند، آلمان، بریتانیا، بلژیک، بلغارستان، پرتغال، دانمارک، رومانی، جمهوری چک، سوئد، فرانسه، فنلاند، قبرس، لاتویا، لوکزامبورگ، لهستان، لیتوانی، مالت، مجارستان، هلند و یونان[2] در حال حاضر 3 نامزد رسمی برای عضویت در اتحادیه، کشورهای کرواسی، جمهوری مقدونیه و ترکیه می‌باشد. به علاوه کشورهای آلبانی، بوسنی و هرزگوین، مونتنگرو و صربستان به عنوان کشورهایی که دارای پتانسیل نامزدی عضویت هستند، شناخته می‌شوند.[3][ویرایش] توسعه‌های آتی و روابط نزدیک کرواسی نیز نامزد رسمی برای پیوستن به اتحادیه‌است و مذاکراتش را برای پذیرش عضویت از اکتبر 2005 آغاز کرده‌است. در ژوئن 2006، مقامات اتحادیه پیش بینی کردند که پذیرش عضویت کرواسی در سال 2010 صورت خواهد گرفت. انتظار می‌رود مذاکرات در مورد تمامی بندهای قانون جامعه اروپا[4] در سال 2008 یا 2009 خاتمه یابد، در حالی‌که امضای پیمان‌نامه پذیرش در سال بعد انجام خواهد گرفت. ترکیه نیز رسماً نامزد پیوستن به اتحادیه اروپاست. آرمانهای اروپا – ترکیه از قرارداد آنکارا در سال 1963 آغاز شد. ترکیه مذاکرات مقدماتی را در 3 اکتبر 2005 آغاز کرد. اما تحلیل‌گران معتقدند که نزدیکترین تاریخ ممکن برای به عضویت درآمدن ترکیه 2015 خواهد بود زیرا ترکیه اصلاحات اجتماعی و اقتصادی بسیاری دارد که باید به انجام برساند و نیز بدین دلیل که پذیرش عضویت ترکیه مستلزم صرف هزینه‌های زیادی خواهد بود که در بودجه 2013-2007 جایی برای آن در نظر گرفته نشده. بخشی از مشکل پذیرش ترکیه این است که 97 از زمینهای ترکیه در شبه جزیره آناتولیان در غرب آسیا واقع شده و تنها 3 آن در قاره اروپاست. مقامات ترکیه در رویارویی با این مشکل چنین بیان داشته‌اند که کشورهایی نظیر اوکراین و بلاروس نیز در شرق دور واقع شده‌اند و گرجستان که از لحاظ جغرافیایی بعضاً در اروپاست، حتی نسبت به ترکیه نیز بیشتر به سمت شرق پیشرفته‌است و دور بخشی از ناحیه شمال شرقی با ترکیه هم مرز است. بنابراین، می‌توان ادعا نمود که ترکیه هم از طرف شرق و هم از طرف غرب با کشورهای اروپایی هم مرز است.به مقدونیه نیز نامزدی رسمی برای عضویت داده شده بود (دسامبر 2005) اعضای اتحادیه تجارت آزاد اروپا – کشورهای نروژ، ایسلند و لیختن اشتاین- اعضای منطقه اقتصادی اروپا نیز هستند که این امکان را به آنها می‌دهد تا از جهات بسیاری در بازار واحد کشور اتحادیه تجارت آزاد اروپا، پس از رفراندومی عضویت در منطقه اقتصادی اروپا را رد کرد و اما از طریق معاهدات دوجانبه متعدد روابط نزدیکی با اتحادیه اروپا برقرا کرده‌است.آلبانی، بوسنی و هرزگوین، مونته نگرو و صربستان نیز رسماً به عنوان نامزد عضویت در اتحادیه درنظر گرفته شده‌اند. توسعه اتحادیه اروپاحامیان اتحادیه اروپا چنین استدلال می‌کنند که رشد اتحادیه اروپا می‌تواند قدرتی برای برقراری صلح و دموکراسی باشد. آنها معتقدند که جنگ‌هایی که در تاریخ اروپا به صورت دوره‌ای تکرار می‌شد و مشخصه اروپا محسوب می‌گردید با تشکیل “جامعه اقتصادی اروپاً (که بعداً اتحادیه اروپا نام گرفت) در دهه 1950 متوقف گردید. آنها همچنین بر این باورند که در اوایل دهه 1970، کشورهای یونان، اسپانیا و پرتقال کشورهای دیکتاتوری بودند، اما علاقه جوامع تجاری این سه کشور به عضویت در اتحادیه اروپا انگیزه‌ای قوی برای برقراری دموکراسی در این کشورها شد. دیگران معتقدند که برقراری صلح در اروپا پس از جنگ جهانی دوم بیشتر بنا به دلایل دیگری می‌باشد مانند تعدیل تاثیرگذاری آمریکا و ناتو، نیاز به نشان دادن عکس العملی یکپارچه به تهدیدات شوروی، نیاز به بازسازی پس از جنگ جهانی دوم، خستگی عموم از جنگ و اینکه کشورهای  تقریباً در سالهای اخیر، اتحادیه اروپا نفوذ خود را در شرق گسترش داده‌است. کشورهای چندی را که قبلاً در پس «میله‌های آهنین» بودند به عضویت پذیرفته و در نظر دارد عضویت تعداد دیگری از کشورها را نیز قبول نماید. امید آن می‌رود که عضویت این کشورها، همانطورکه در مورد ورود اسپانیا، پرتقال و یونان در دهه 1980 رخ داد، سبب افزایش و تحکیم ثبات سیاسی و اقتصادی شود.با استمرار توسعه اتحادیه اروپا در شرق، پذیرش کشورهای متقاضی عضویت جنجال برانگیزتر خواهد شد. همانطور که قبلاً توضیح داده شد، اتحادیه اروپا مذاکراتش را با رومانی و بلغارستان در خصوص پذیرش تقاضای عضویت به انجام رساند و این دو کشور در سال 2007 به اتحادیه پیوستند. با این حال، رد اساسنامه اتحادیه اروپا از جانب فرانسه و هلند و همچنین رشد اقتصادی ضعیف اتحادیه اروپا، توانایی اتحادیه را برای پذیرش کشورهای جدید و فقیرتر ، پس از رومانی و بلغارستان به کشورهای مهم اقتصادی اتحادیه اروپا نظیرانگلستان، آلمان، ایتالیا و فرانسه نیز به این تردید دامن زده‌است. به تازگی این کشورها توانسته‌اند جریان عمده ورود از کشورهای عضو مانند لهستان و جمهوری چک (به خصوص در انگلستان و آلمان) کنترل کنند، هرچند که در اکثر موارد ورود به این کشورها اغلب مورد استقبال قرار گرفته‌است زیرا این مهاجران در بازار کار قدیم به انجام کارهایی با دست مزد کم می‌پردازند و یا در زمینه‌هایی مانند خدمات ساختمانی یا لوله کشی که در سطح ملی با کمبود افراد ماهر مواجه هستند مشغول به کار می‌شوند. با این حال این کشورهای بزرگ اقتصادی از این می‌ترسند که ممکن است نتوانند بیش ازاین مهاجران اقتصادی را که پیش بینی می‌شود تعداد آنها از 2007 تا 2010 به صدها هزار نفر برسد کنترل و اداره نمایند. رومانی و بلغارستان نیز از این می‌ترسند که متضرر “کاهش مغزهاً ی نیروی کار ماهر و متخصص شوند، مشابه آنچه که هم اکنون افرادی که از کشورهای عضو در سال 2004 وارد شده‌اند با آن مواجه هستند. محل استقرار نهادهای اتحادیه اروپابه محض اینکه جامعه اقتصادی اروپا (EEC) شکل گرفت درگیریهای سیاسی و حقوقی بر سر اینکه نهادهای این سازمان در کجا مستقر شوند آغاز شد. کشورهای عضو به ویژه از زمانی که مفهوم “حوزه اروپاً که از جانب جین منت مطرح شد مورد توجه و حمایت کمی قرار گرفت. در مورد محل استقرار دائم نهادها به توافق نمی‌رسیدند. از سال 1958، کمیسیونهای EEC و آزانس انرژی اتمی اروپا (EAEC) در بروکسل مستقر شدند.تا زمانی که بالاخره کشورهای عضو در مورد مکانی واحد برای استقرار دائم نهادهای EEC به توافق رسیدند، مقامات اروپایی در بروکسل، لوگزامبورگ و استرازبورگ پراکنده بودند که این امر سبب افزایش قابل هزینه‌های بالا تری شده بود. بروکسل به عنوان محل استقرار «کمیسیون واحد» و «شورای وزیران» انتخاب شد. این امر درعمل بدین معنا بود که اکثر مقامات اروپا در این دو مرکز مشغول به کار بودند. لوکزامبورگ درصد جبران خسارات ناشی از از دست دادن قدرت مرکزی و جابجایی “شورای ویژه وزیران جامعه ذغال سنگ و فولاد اروپا به بروکسل برآمد. با این حال، لوکزامبورگ به محل دائم استقرار بانک سرمایه گذاری اروپا (EIB)تبدیل شد و به لوکزامبورگ اطمینان داده شد که برخی ازنشستهای شورای وزیران در آوریل، ژوئن و سپتامبر در این شهر برگزار خواهد شد. دادگاه، اداره مرکزی آمار، اداره انتشارات رسمی اجتماعات اروپا، کمیته مشاوره و خدمات مالی جامعه ذغال سنگ و فولاد اروپا و دبیرخانه مجمع کنگره درلوکزامبورگ باقی ماندند. در این ضمن فرانسه از دست برداشتن از ادعای خود مبنی بر اینکه استرازبورگ جایگاه مناسبی برای مجمع کنگره‌است اجتناب می‌کرد. دراین زمینه مصالحه‌ای نامناسب و با صرف هزینه بسیار انجام گرفته که به موجب آن قرار شد اعضای کنگره در جلسه‌ای عمومی در استرازبورگ با یکدیگر دیدار داشته باشند اما جلسات و نشستهای کمیته‌های کنگره در بروکسل برگزار شود. قرار شد که جلسات عمومی ای در لوگزامبورگ، که محل استقرار دبیرخانه کنگره اروپا است، نیز برگزار گردد. اتحادیه اروپا هیچ مرکز (پایتخت) رسمی ندارد و نهادها و ارگانهای آن در شهرهای مختلف پراکنده‌است:• بروکسل: پایتخت عکلی (دو فاکتو) اتحادیه اروپا محسوب می‌شود و محل استقرار «کمیسیون اروپاً و شورای وزیران است. همچنین محل برگزاری نشستها و جلسات کوچک کمیته‌های کنگره اروپاست. و (از سال 2004) شهر میزبان تمامی جلسات »شورای اروپاً بوده‌است. • استراسبورگ: محل استقرار پارلمان اروپا و نیز محل برگزاری نشستهای عمومی سالانه‌است که 12 هفته به طول می‌انجامد. این شهر همچنین محل استقرار شورای اروپا و دادگاه حقوق بشر اروپاست، این دو نهاد از اتحادیه اروپا جدا شده‌اند. • لوکزامبورگ: محل استقرار دادگاه اروپا، دبیرخانه پارلمان اروپا و بانک سرمایه گذاری اروپاست. چارچوب حقوقیقانون اتحادیه اروپا متشکل از تعداد زیادی ساختارهای حقوقی و نهادی است که بر یکدیگر همپوشانی دارند. این امر نتیجه این است که معاهده‌های بین المللی یکی از دیگری به تعریف این قانون می‌پردازند و هرکدام قوانین قبلی را اصلاح و تکمیل می‌کنند. در سالهای اخیر، تلاشهای قابل توجهی برای ساده کردن و تحکیم کردن معاهده‌ها انجام گرفته که این تلاشها با نسخه نهایی معاهده‌ای که قانون اساسی اروپا را تدوین می‌کند به اوج خود رسید. در صورتیکه این معاهده پشتیبانی تصویب شود، جایگزین معاهده‌های قبلی که همپوشانی بسیار دارند و اساسنامه فعلی اتحادیه اروپا را تشکیل می‌دهند خواهد شد. نخستین معاهده اتحادیه اروپا، معاهده پاریس (1915) بود (که از 1952 قابل اجرا شد) که جامعه ذغال سنگ و فولاد اروپا میان گروهی متشکل از 6 کشور اروپایی راه اندازی کرد. از زمان انقضای این معاهده، فعالیتهای آن توسط دیگرمعاهده‌ها دنبال می‌شود. از سوی دیگر، معاهده دوم در سال 1957 همچنان به قوه خود باقی و قابل اجراست. هرچند که از آن زمان تاکنون توسط معاهده‌هایی چند به ویژه معاهده ماستریچت در سال 1992- که نخستین بار نام اتحادیه اروپا را برای این سازمان برگزیده – اصالح شده‌است. جدیدترین اصلاحاتی که در مورد معاهده دوم صورت گرفته به عنوان بخشی از معاهده پذیرش 2003 ، معاهده پذیرش 10 کشور جدید به عنوان عضو که از یک می‌2004 قابل اجرا شد، پذیرفته گشت. کشورهای عضو اتحادیه اروپا اخیراً در مورد متن معاهده جدیدی که قانون اساسی اروپا را تدوین می‌کند | معاهده قانون اساسی، به توافق رسیده‌اند که اگر کشورهای عضو این معاهده را تصویب کنند، نخستین قانون اساسی رسمی اتحادیه اروپا خواهد بود و جایگزین تمامی معاهده‌های قبلی خواهد شد. هرچند که اکثر کشورها این معاهده را نپذیرفته‌اند، اما فرانسه در یک همه پرسی در 29 می‌2005، با اکثریت 55 و نیز هلند در همه پرسی یک ژوئن 2005 با اکثریت 62 این معاهده را رد کردند.اگر همه کشورهای عضو به قانون اساسی رای مثبت ندهند و این قانون تصویب نشود، لازم خواهد بود که مجدداً در مورد آن مذاکراتی صورت گیرد. بسیاری از سیاست‌مداران و مقامات بر این عقیده‌اند که ساختارهای پیش قانون اساسی فعلی در سطح متوسط برای اتحادیه‌ای متشکل از 27 کشور عضو (که این تعداد رو به افزایش است) کارآمد نخواهد بود. سیاست‌مداران ارشد در برخی از کشورهای عضو ( علی الخصوص فرانسه) پیشنهاد کرده‌اند که اگر تنها تعداد معدودی از کشورها این قانون را تایید نکنند، سایر کشورها باید بدون آنها (کشورهای مخالف) به کار خود ادامه دهند و احتمالاً «تجمعی نوین و پیشتاز» و یا «اتحادیه داخلی از کشورهای عضو متعهدتر» تشکیل دهند.نقش جامعه اروپا در داخل اتحادیه مجامع اروپا: جامعه اروپا به علاوه جامعه انرژی اتمی اروپاعبارت مجامع اروپا جمعاً دو سازمان اشاره دارد: جامعه اقتصادی اروپا (که هم اکنون جامعه اروپا خوانده می‌شود) و جامعه انرژی اتمی اروپا (که یوراتم نیز نامیده می‌شود) و هرکدام متعاقب معاهده جداگانه‌ای در دهه 1950 تشکیل شدند. سازمان سومی با عنوان جامعه ذغال سنگ و فولاد اروپا نیز قبلاً جزئی از مجامع اروپا به حساب می‌آمد اما از سال 2002 با اتمام (انقضای) معاهده آن، این سازمان نیز از بین رفت. از سال 1967، مجامع اروپا از نهادهای مشترکی به ویژه شورای اروپا، کنگره اروپا، کمیسیون و دادگاه اروپا، برخوردارند. در سال 1992، جامعه اقتصادی اروپا، که در آن زمان هر سه سازمان فوق الذکر بیشترین میزان فعالیت خود را داشتند، به موجب معاهده ماستریخت به “جامعه اروپاً تغییر نام داد.اتحادیه اروپا: مجامع اروپا به همراه PJCC, CFSPمجامع اروپا یکی از سه ستون اتحادیه اروپا محسوب می‌شدند، مهمترین ستون و تنها ستونی که در وحله اول از طریق نهادهای فراملی فعالیت می‌کند. دو ستون دیگر- سیاست مشترک خارجه و امنیت (CFSP) و همکاری مشترک پلیس و قوه قضایه در امور کیفری (PJCC) – تقسیم بندی‌های ضعیفتر میان دولتی هستند. جای تعجب دارد که این دو ستون بسیار مورد توجه جامعه اروپا بوده‌است.تاثیرات معاهده قانون اساسی در صورتیکه معاهده پیشنهادی جدید که قانون اساسی اروپا را وضع می‌کند تصویب شود، این معاهده به ساختار سه ستونی خاتمه خواهد داد و در نتیجه تمایز میان اتحادیه اروپا و جامعه اروپا از بین می‌رود و تمامی فعالیتهای جامعه اروپا تحت توجهات اتحادیه اروپا قرار می‌گیرد و شخصیت حقوقی جامعه اروپا به اتحادیه تبدیل می‌شود. ادامه خواندن مقاله در مورد اتحاديه اروپا

نوشته مقاله در مورد اتحاديه اروپا اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله فعل معتل و قواعد عربي

$
0
0
 nx دارای 95 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : فعل معتل و قواعد عربی به فعلی كه در ریشه آن حرف علّه (و، ی، ا) وجود داشته باشد «فعل معتل» می‌گویند. مانند:«وعد، یسر، قول، بیع، دعو، رمی و …»انواع فعل معتلاز این جهت كه حرف عله چندمین حرف ریشه باشد فعل معتل، به سه دسته تقسیم می شود: مثال، اجوف، ناقص 1-معتل مثال: فعلی است كه اولین حرف ریشه آن، حرف عله می باشد.الف)مثال واوی مانند:وعد(وعده داد)، وصل(رسید)، ودع(رها كرد، ترك كرد)، وهب(بخشید)…ب)مثال یائی مانند یقظ (بیدار شد)، یسر(آسان شد)، یئس(ناامید و مأیوس شد)…2معتل اجوف: فعلی است كه دومین حرف ریشه آن، حرف عله می باشد.الف)اجوف واوی مانند: قول (گفت)، عود(بازگشت)…ب)اجوف یائی مانند: بیع(فروخت)، سیر(حركت كرد)…3-معتل ناقص: فعلی است كه سومین حرف ریشه آن، حرف عله می باشد.الف)ناقص واوی مانند: دعو(دعوت كرد، خواند)، تلو (تلاوت كرد)…ب)ناقص یائی مانند: رمی (پرتاب كرد)، هدی (هدایت كرد)…وجود حروف عله در ریشه فعل های معتل باعث می شود كه تلفظ بعضی از صیغه ها دشوار یا غیر ممكن باشد به همین دلیل برای حل این مشكل تغییراتی در فعل های معتل به وجود می آوریم كه به این تغییرات «اعلال» می گویند.مثلاُ «قول» برای تلفظ راحت تر به «قال» تبدیل می شود و «یرمی» به «یرمیُ»، «لم تقول» به «لم تقل».بنابراین به تغییراتی كه در فعل معتل ایجاد می شود«اعلال» می گویند. انواع اعلالدر فعل معتل سه نوع اعلال (تغییر) بوجود می آید:(اعلال به قلب، اعلال به حذف، اعلال به اسكان)الف)اعلال به قلب:هرگاه یك حرف عله به حرف عله دیگری تبدیل شود به این نوع تغییر «اعلال به قلب» می گویند.مانند: قول قال بیع باع یخشیُ یخشیب)اعلال به حذف:هرگاه حرف عله حذف شود به این نوع تغییر، «اعلال به حذف» می گویند.مانند:یدعوون یدعون لم یقول لم یقلج)اعلال به اسكان:هرگاه حرف عله متحرك، ساكن شود به این نوع تغییر «اعلال به اسكان» می گویند.مانند: یرمی یرمی یقول یقولسؤال: اعلال فعل های معتل بر چه اساسی و با توجه به چه قواعدی انجام می شود؟جواب: اگرچه اعلال هریك از سه نوع معتل (مثال، اجوف، ناقص) را باید جداگانه یاد گرفت اما بعضی از قواعد و اصول اعلال وجود دارد كه تقریباً در اكثر فعل های معتل اجرا و رعایت می شود.اصول اعلال1-معمولاً حرف عله متحركی كه حرف قبلی اش ساكن باشد، حركتش را به حرف قبلی منتقل می كند(و خودش ساكن می شود) مانند: یَبِیْعُ یَبِیْعُ یَقْوُلُ یَقُوْلُ (اعلال به اسكان)2-هرگاه دو حرف ساكن كنار هم قرار گیرند به این حالت «التقای ساكنین» می گویند كه باید این حالت را از بین برد بنابراین حرف عله ساكن را حذف می كنیم (برای رفع التقای ساكنین) یقولن یقلن یقول لم یقول لم یقل3-معمولاً حرف عله متحرك باید با حركت حرف قبل از خودش تناسب داشته باشد در غیر این صورت باید به حرف عله متناسب با حركت ماقبل خود، تبدیل شود.تناسب حرف با حركت ماقبلش عبارتست از: فتحه با الف(َ ا)- كسره با یاء(ِ-ی)- ضمه با واو(ُ و)مانند: قول قال بیع باعدو تذكر مهم:1-صداهای كشیده (ا-و-ی) در حقیقت حركتشان ساكن می باشد (دانستن این مورد برای تشخیص التقای ساكنین، ضروری است)2-در همه فعل های ماضی معتل، تغییرات صیغه های 6 تا 14 دقیقاً همانند هم می باشد بنابراین اگر در صیغه (6) ماضی اعلال انجام شود همان اعلال در بقیه صیغه ها نیز تا صیغه (14) انجام شود.اعلال فعل ها (مثال، اجوف، ناقص)تذكر مهم: همانطوریكه می دانید حركت عین الفعل در ریشه های مختلف با هم تفاوت دارد و این تفاوت حركت در چگونگی اعلال ها بسیار مؤثر و مهم است. معتل مثال: وعد ِ یوعد (وعد-یعد) وهب َ یوهب (وهب- یهب)الف-ماضیمعتل مثال در ماضی هیچ اعلالی ندارد و مانند فعل های معمولی صرف می شود.وعد وعدا وعدوا وعدت وعدتا وعدن / وعدت وعدتما وعدتم وعدت وعدتما وعدتن / وعدت وعدناوهب وهبا وهبوا وهبت وهبتا وهبن / وهبت وهبتما وهبتم وهبت وهبتما وهبتن / وهبت وهبناب-مضارعمعتل مثال واوی در مضارع در تمامی صیغه ها حرف عله حذف می شود(اعلال به حذف)یوعد یعد یوهب یهبیعد یعدان یعدون تعد تعدان یعدن / تعد تعدان تعدون تعدین تعدان تعدن / اعد نعدیهب یهبان یهبون تهب تهبان یهبن / تهب تهبان تهبون تهبین تهبان تهبن/ اهب نهبالف)شش صیغه امر مخاطب از ریشه (وعد ِ)، (وهب َ) را بنویسید. ب)در جمله زیر، فعل معتل و نوع آن را مشخص كنید.اخذ المعلم الكتاب من التلمیذ و سأل منه عن الدرس و وصف التلمیذ له الدرس.ج)با توجه به حركت عین الفعل، مضارع و امر صیغه 7 (للمخاطب) فعل های زیر را بنویسید. (همراه با ترجمه آن ها)(وصف ِ): (وقف ِ): (وصل ِ): (ودع َ): اعلال در اجوفالف-ماضیدر پنج صیغه اول، حرف عله به الف تبدیل می شود (اعلال به قلب)1)قولا قال با توجه به اصل تناسب حرف عله با فتحه ماقبل آخر تناسب ندارد2)قولا قالا بنابراین باید تبدیل به «ا» شود. (در پنج صیغه)3)قولوا قالوا قول قال بیع باع4)قولت قالت 5)قولتا قالتااز صیغه 6 تا 14 حرف عله حذف می شود (اعلال به حذف)6)قولن قلن از صیغه 6 تا 14 نیز ابتدا بخاطر تناسب حرف عله به «ا» تبدیل7)قولت قلت می شود 6)قولن قالن ، 6)بیعن باعن8)قولتما قلتما اما با انجام دادن این كار التقای ساكنین پیش می آید پس حرف9)قولتم قلتم عله ساكن را حذف می كنیم. قالن قلن، باعن بعن10)قولت قلت البته برای تعیین حركت اولین حرف در صیغه های 6 تا 14 به 11)قولتما قلتما این صورت عمل می كنیم كه اگر حرف عله در اصل «و» باشد قولتن قلتن حركت 12)حرف اول را ضمه می دهیم قلن(قول) عدن(عود)13)قولت قلت و اگر حرف حرف عله در اصل «یـ» باشد حركت حرف اول را 14)قولنا قلنا كسره می دهیم:بعن(بیع)، سرن(سیر)الف)چهارده صیغه ماضی «بیع» را صرف كنید.ب)با توجه به صیغه ضمیر، فعل مناسب را در جای خالی قرار دهید و جمله را ترجمه كنید.هن ………(قال)هن……….(فاز) هن ……….. (سار) هن …………(عاش) أنا…………(قال) انت……;(فاز) أنا…………. (سار) انت …………(عاش) اجوفب-مضارع– در تمامی چهارده صیغه، حرف عله حركتش را به حرف ما قبل می دهد اعلال به اسكان یقول یقولیقولان یقولانیقولون یقولونتقول تقولتقولان تقولان6)یقولن یقولن یقلنتقول تقولتقولان تقولانتقولون تقولونتقولین تقولینتقولان تقولان12)تقولن تقولن تقلناقول اقولنقول نقول بر اساس اصل اول حرف عله متحرك كه حرف قبلی اش ساكن است،حركتس به حرف قبل منتقل می شود و خودش ساكن می شودیقول یقولاجوف یائی نیز در تمامی صیغه ها به همین صورت است.یبیع یبیعدر دو صیغه «6 و 12» نیز بعد از اعلال به اسكان حالت التقای ساكنینپیش می آید. بنابراین برای از بین بردن التقای ساكنین حرف علهساكن حذف می شود.6)یقولن یقولن یقلن12)تقولن تقولن تقلناجوف یائی نیز به همین صورت می باشد.6)یبیعن یبیعن یبیعن 12)تبیعن تبیعن تبعن نكته: مضارع اجوف در صیغه های پنجگانه (1-4-7-13-14) اگر به هر دلیلی مجزوم شوند (امر، نهی، لم…) دچار التقای ساكنین می شوند به همین دلیل حرف عله حذف می‌شود.7-تقول قول قل 1-یقول لایقول لایقل7-تبیع بیع بع 13-ابیع لم ابیع لم ابعتمرینالف)چهارده صیغه مضارع «بیع» را صرف كنید همراه با شش صیغه امر مخاطب آن.ب)صیغه 1 مضارع فعل های اجوف زیر را بنویسید. (با توجه به حركت عین الفعل آن‌ها) و معانی آن ها را یاد بگیرید.«قال-عاد-فاز- ذاق- كان- تاب- راح-مات ( ُ )/ باع-سار-جاء-عاش- لاق ( ِ )»ج)فعل های زیر را مجزوم كنید.تعود : اقول : نسیر : تخاف ‌ تعود، تكون، تنوب ( ُ )/ تسیر، تعیش ( ِ )ناقص:دعو یدعو (دعا-یدعو)/ رمی یرمی (رمی- یرمی)نكته مهم: در فعل معتل ناقص هرگاه حرف عله به ضمیر متصل «و» و «یـ» برسد (یعنی كنار هم قرار گیرند) حرف عله باید حذف شود. الف)ماضی1-دعو دعا… صیغه اول حرف عله به «ا» تبدیل می شود (1)حرف عله به خاطر تناسب با حركت ماقبل2-دعوا … صیغه دوم اعلال ندارد تبدیل به الف می شود (اعلال به قلب) دعو دعا 3-دعووا دعوا… ضیغه سوم حرف عله حذف می شود (3) حرف عله به دلیل رسیدن به ضمیر«و»4-دعوت دعت … صیغه چهارم حرف عله حذف می شود حذف می شود:دعووا دعوا،رمیوا رموا 5-دعوتا دعتا… صیغه پنجم حرف عله حذف می شود (4 و 5) حرف عله كه به «ت» تأنیث می رسد، حرف میشود 6-دعون … صیغه «6 تا 14» هیچ اعلالی ندارد.7-دعوت 8-دعوتما 9-دعوتم10-دعوت 11-دعوتما 12-دعوتن13-دعوت 14-دعونا نكته: معتل ماضی اگر عین الفعلش مكسور باشد (مانند:رضی، نسی، خشی، بقی) فقط در یك صیغه اعلال دارد (صیغه 3)رضیوا رضوا (زیرا در صیغه اول خودش تناسب دارد و در صیغه «4 و 5» نیز حرف عله حذف نمی شود.)تمرینالف)چهارده صیغه ماضی رمی را صرف كنید.ب)جای خالی را با صیغه مناسب فعل معتل پر كنید. (با توجه به صیغه ضمیرهای داده شده)هو …………. هی ……………. هم ………………. هن ……………..(رجو)هو …………. هی ……………. هم ………………. هن ……………..(مشی)ج)صیغه فعل های زیر را تشخیص دهید و آیا در این فعل ها اعلال صورت گرفته است؟دعوا: دعوا: دعوت:دعت: نسی: نسوا:ناقصب)مضارع– در صیغه های پنجگانه (1-4-7-13-14) ضمه ( ُ ) از آخر فعل حذف می شود اعلال به اسكان– در صیغه های (3 و 9 و 10) حرف عله حذف می شود.1-یدعو یدعو2-یدعوان یدعوان3-یدعوون یدعون4-تدعو تدعو5-تدعوان تدعوان6-یدعون یدعون7-تدعو تدعو8-تدعوان تدعوان9-تدعوون تدعون10-تدعووین تدعین11-تدعوان تدعوان12-تدعون تدعون13-ادعوا ادعو14-ندعو ندعو– در صیغه های پنجگانه، روی حرف عله، ضمه ( ُ ) قرار دارد و به دلیل اینكه تلفظ حرف عله مضموم در آخر فعل دشوار است ضمه را حذف می كنم و در حقیقت حرف عله، ساكن می شود.– با توجه به نكته صفحه قبل، حرف عله هرگاه به ضمیر «و» (در صیغه 3 و 9) و ضمیر «یـ» (در صیغه 10) برسد حذف می شود. – در بقیه صیغه ها نیز اعلال وجود ندارد.نكته مهم: مضارع ناقص در صیغه های پنجگانه كه همیشه اعلال به اسكان می شود اگر به هر دلیلی مجزوم شود (امر، نهی، لم…) برای جزم آن، حرف عله را حذف می كنیم تدعو لاتدع (مجزوم به حذف حرف عله) ترمی لاترم(مجزوم به حذف حرف عله)تدعو ادع(مجزوم به حذف حرف عله) یهدی لم یهد(مجزوم به حذف حرف عله)تمرینالف)چهارده صیغه مضارع (رمی ِ) و شش صیغه امر مخاطب آن را صرف كید.ب)صیغه اول مضارع فعل های زیر را (با توجه به حركت عین الفعل) بنویسید و نوع اعلال آن ها را ذكر كنید.دعا-رجا-تلا-عفا ُ / هذی-رمی-مشی-جری-شفی ِ / نسی-رضی ج)فعل های زیر را مجزوم كنید:تتلو : ترجو : تهدی :تخشی : یدعوان : د) نوع اعلال فعل ها را با ذكر صیغه آن ها بنویسید:یرمون: یهدی: یدعوان:یهدیان: اهدی: ترجین: خلاصه اعلال هامثالماضی: اعلال نداردمضارع: تمامی صیغه ها اعلال به حذفاجوف:ماضی: صیغه 1 تا 5 اعلال به قلب (تناسب 6 تا 14 اعلال به حذف (التقای ساكنین)مضارع: تمامی صیغه ها اعلال به اسكان (اصل اول) 6 و 12 اعلال به حذف (التقای ساكنین)ناقص:ماضی:صیغه 1 اعلال به قلب (تناسب)- 3و4و5 اعلال به حذف- 6 تا 14 اعلال ندارد همنطور 2مضارع: صیغه های پنجگانه اعلال به اسكان –3و 9 و 10 اعلال به حذف-بقیه صیغه‌ها اعلال ندارد.در قواعد فعل های معتل، علاوه بر اصول اعلال به خلاصه موارد نیز دقت كنید: حركت عین الفعل در ریشه های مختلف با یكدیگر تفاوت دارد به همین دلیل صرف و گاهی اعلال فعل ها با هم تفاوت دارد:مثال:وعد یعد- وهب یهب / اجوف: قال یقول، باع یبیع، خاف یخاف / ناقص:دعا یدعو –رمی یرمی- خسی یخشی ادامه خواندن مقاله فعل معتل و قواعد عربي

نوشته مقاله فعل معتل و قواعد عربي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله در مورد وضع عمومي علم وادب در قرن هفتم و هشتم و شعر فارسي در قرن هفتم و هشتم

$
0
0
 nx دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : وضع عمومی علم وادب در قرن هفتم و هشتم وشعر فارسی در قرن هفتم و هشتم شعر فارسی در این دوره با شدتی بیش از پیش از بدبینی و ناخشنودی از اوضاع روزگار و ناپایداری جهان و دعوت خلق به ترك دنیا و زهد و نظایر این افكار مشحونست. علت آن هم آشكار می‏باشد و آن وضع سخت و دشواریست كه با حمله مغول آغاز شده و با جور و ظلم عمال دوره آنان و با خونریزیها و بی‏ثباتی اوضاع در دوره فترت بعد از ایلخانان ادامه یافته و محیط اجتماعی ایران را با دشوارترین شرایطی مقرون ساخته بود. همین وضع مورث توجه شدید غالب شعرا به مسائل دینی و خیالات تند صوفیانه و درویشانه و گوشه‏گیری و در نتیجه تصورات باریك و دقیق نیز شده است. در عصر مغول بر اثر انتشار بسیاری از مفاسد اخلاقی انتقادات اجتماعی به شدت رواج یافت. البته پیش از این تاریخ از این قبیل انتقادات در اشعار شعرا خاصه در شعرای قرن ششم كه بر اثر تسلط تركان و رواج بعضی مفاسد از اوضاع ناراضی بودند، نیز مشاهده می‏شود ولی در عهد مغول به همان نسبت كه مفاسد اجتماعی رواج بیشتری یافت به همان درجه هم این انتقادات شدیدتر و سخت تر شد. از این انتقادات سخت در آثار سعدی خاصه گلستان و در هزلیات او و در جام جم اوحدی و د رغزلهای حافظ و آثار شعرای دیگر بسیار دیده می‏شود و از همه آنها مهمتر آثار شاعر و نویسنده خوش ذوق هوشیار «عبید ذاكانی قزوینی» است كه آثار او نظماً و نثراً حاوی مسائل انتقادی تندیست كه با لهجه ادبی بسیار دلچسب و شیرین بیان كرده و در این باب گوی سبقت از همه شاعران و نویسندگان فارسی زبان بوده است. حقاً هم هیچ دوره‏یی از ادوار مقدم بر او در ایران به نحوی كه او می‏خواسته مانند عهد زندگی وی نمی‏توانست مضامینی بدان شیرینی و خوبی برای انتقادات اجتماعی او فراهم سازد. در شعر قرن هفتم و هشتم قصیده به تدریج متروك می‏شد و به همان نسبت غزلهای عاشقانه لطیف جای آنرا می‏گرفت. منظومهای داستانی نو عرفانی زیاد سروده شد و همچنین منظومهایی كه حاوی افكار اجتماعی و حكایات و قصص كوتاه باشد(مانند بوستان سعدی) در این دوره معمول گردید. داستانهای منظوم قرن هفتم و هشتم معمولاً به تقلید از نظامی شاعر مشهور پایان قرن ششم ساخته می‏شد و از بزرگترین مقلدان نظامی در این دوره امیر خسرو دهلوی و خواجوی كرمانی را می‏توان ذكر كرد. سبك شعر در قرن هفتم و هش تم دنباله سبك نیمه دوم قرن ششم است كه اكنون اصطلاحاً سبك عراقی نامیده می‏شود. علت توجه شاعران این قرن به سبك مذكور آنست كه مركز شعر در این دو قرن نواحی مركزی و جنوبی ایران است كه لهجه عمومی استادان این نواحی با سبك سابق الذكر سازگارتر است. با این حال در میان شعرای این دوره كسانی مانند مجد همگر شیرازی و ابن یمین فریومدی و مولوی بلخی بودند كه به سبك خراسانی بیشتر اظهار تمایل می‏كردند و علی الخصوص سبك مولوی در غزلها و قصائدش نزدیكی تام بروش شاعران خراسان دراوایل قرن ششم داشت. شعر فارسی دوره مغول با دو شاعر بزرگ ایران سعدی و مولوی شروع می‏شود كه هر دو پیش از حمله مغول ولادت یافته و در محیط دور از دسترس مغولان تربیت شده بودند. ابو عبدالله مشرف بن مصلح شیرازی به سعدی در اوایل قرن هفتم (حدود 606 هجری) در شیراز ولادت یافت و به سال 691 یا 694 در همان شهر درگذشت، در حالی كه قسمت بزرگی از زندگی خود را در سفرهای دراز و سیر آفاق وانفس گذرانده بود. وی بی تردید از شاعران درجه اول زبان فارسی و همردیف فردوسی است، قدرت او در غزلسرایی و بیان مضامین عالی لطیف عاشقانه و گاه عارفانه در كلام فصیح و روان كه غالباً در روانی و فصاحت به حد اعجاز می‏رسد بی‏سابقه بود. علاوه بر این سعدی در ذكر مواعظ و اندرز و حكمت و بیان امثال و قصص اخلاقی با زبانی شیرین و شیوا و مؤثر گوی سبقت از همه گویندگان فارسی زبان ربوده است. نثر او هم كه در عین توجه به بعضی از صنایع لفظی ساده و روشن و خالی از تكلفات دور از ذوق بلكه بسیار لطیف و دلپسند و مطبوع است او را در ردیف بهترین نویسندگان فارسی زبان درآورده است چنانكه مدتها كتاب گلستان او در شمار كتب درسی مدارس و مكاتب ایران بوده است و هنوز هم سرمشق فصاحت شمرده می‏شود. كلیات آثار او كه حاوی: مجالس عرفانی و چند رساله و گلستان (نثر) و بوستان یا سعدی نامه و غزلیات و مامعات و قصاید عربی و فارسی و ترجیعات و مقطعات و هزلیاتست بارها به طبع رسیده و زبانزد خاص و عام ایرانیانست: از غزلهای شیوای اوست: شب فراق كه داند كه تا سحر چندست مگر كسی كه به زندان عشق دربندست گرفتم از غم دل راه بوستان گیرم كدام سرو به بالای دوست مانندستپیام من كه رساند به یار مهر گسل كه بر شكستی و ما را هنوز پیوندستقسم به جان تو گفتن طریق عزت نیست به خاك پای تو و آن هم عظیم سوگندستكه با شكستن پیمان و برگرفتن دل هنوز دیده به دیدارت آرزومند استبیا كه بر سر كویت بساط چهره ماست بجای خاك كه در زیر پایت افكندستخیال روی تو بیخ امید بنشاندست بلای عشق تو بنیاد صبر بركندستز دست رفته نه تنها منم درین سودا چه دستها كه ز دست تو بر خداوند استفراق یار كه پیش تو كاه برگی نیست بیا و بر دل من بین كه كوه الوند است ز ضعف طاقت آهم نماند و ترسم خلق گمان برند كه سعدی ز دوست خرسندستاین ابیات از بوستان او نقل می‏شود: الا تا درخت كرم پروری گر امیدواری كزو برخوریكرم كن كه فردا كه دیوان نهند منازل به مقدار احسان دهند یكی را كه سعی قدم پیشتر بدرگاه حق منزلت بیشتر یكی باز پس خائن و شرمسار بترسد همی مرد ناكرده كار بهل تا به دندان گزد پشت دست تنوری چنین گرم و نانی نیستبدانی گه غله برداشتن كه سستی بود تخم ناكاشتن شاعر هم عصر سعدی جلال الدین محمد بن بهاء الدین محمد مولوی بلخی معروف به رومی (606ـ672) نیز از نوابغ عالم ادب و از متفكران بزرگ جهان و مقتدای متصوفه و اهل تحقیق و مجاهدت و ریاضت است. وی در نظم و نثر پارسی استاد و دارای لسانی فصیح و قدرتی كم نظیر در بیان معانی دشوار عرفانی و حكمی به زبان ساده بود. مثنوی (شش دفتر) و دیوان غزلیات و قصاید و رباعیات او و همچنین آثار منثور یعنی فیه مافیه و قسمتی از مجالس و مكتوبات وی مشهور است.از غزلهای اوست: روزها فكر من اینست و همه شب سخنم كه چرا غافل از احوال دل خویشتنم از كجا آمده‏ام آمدنم بهر چه بود به كجا می‏روم آخر ننمائی وطنم مانده‏ام سخت عجب كز چه سبب ساخت مرا یا چه بوده است مراد وی از این ساختم جان كه از عالم علویست یقین می‏دانم رخت خود باز برآنم كه همانجا فكنم مرغ باغ ملكوتم نیم ازعالم خاك دو سه روزی قفسی ساخته‏اند از بدنم ای خوش آنروز كه پرواز كنم تا بر دوست به امید سر كویش پر و بالی بزنم كیست در گوش كه او می‏شنود آوازم یا كدامیست سخن می‏كند اندر دهنم كیست در دیده كه از دیده برون می‏نگرد یا چه جانست نگویی كه منش پیرهنم تا به تحقیق مرا منزل وره ننمایی یكدم آرام نگیرم نفسی دم نزنم می وصلم بچشان تا در زندان ابد از سر عربده مستانه بهم درشكنم من بخود نامدم اینجا كه بخود باز روم آنكه آورد مرا باز برد در وطنم تو مپندار كه من شعر بخود می‏گویم تا كه هشیارم و بیدار یكی دم نزنم شمس تبریز اگر روی بمن ننمایی والله این قالب مردار بهم درشكنم این ابیات از مثنوی اوست: از خدا خواهیم توفیق ادب بی‏ادب محروم ماند از لطف رببی‏ادب تنها نه خود را داشت بد بلكه آتش بر همه آفاق زد هر چه بر تو آید از ظلمات و غم آن ز بی‏باكی و گستاخیست هم هر كه بی‏باكی كند در راه دوست رهزن مردان شد و نامرد اوست دشمن طاوس آمد پرّ او ای بسی شه را به كشته فر او گفت من آن آهوم كز ناف من ریخت آن صیاد خون صاف منای من آن روباه صحرا كز كمین سربریدنش برای پوستین ای من آن پیلی كه زخم پیلبان ریخت خونم از برای استخوان آنكه كشتستم پی مادون من می نداند كه نخسبد خون من بر منست امروز و فردا برویست خون چون من كس چنین ضایع كیستگر چه دیوار افگند سایه دراز باز گردد سوی او آن سایه باز این جهان كوهست و فعل ما ندا سوی ما آید نداها را صدا وقتی از این دو شاعر بسیار بزرگ آغاز دوره مغول بگذریم به عده‏یی دیگر از شاعران درجه دوم و سوم، و چهارم، برمی‏خوریم تا در پایان این عهد به حافظ برسیم. در گیرو دار حمله مغول دو تن از شاعران بزرگ ایران شربت شهادت نوشیدند: نخست پیشوای بزرگ تصوف و شاعر شیرین سخن نام آور فریدالدین محمد بن ابراهیم عطار نیشابوری كه پیش از این نام او آورده شده است و دوم كمال الدین اسمعیل بن جمال الدین محمد بن عبدالرزاق اصفهانی قصیده سرای مشهور كه در سال 635 كشته شد. وی به چشم خویش قتل عام دیگر مغول را در اصفهان به سال 633 دید و در آن باب چنین گفت:كس نیست كه تا بر وطن خود گرید بر حال تباه مردم بد گریددی بر سر مرده‏یی دو صد شیون بود امروز یكی نیست كه بر صد گرید و خود دو سال بعد به دست مغولی به قتل رسید.از شاعران مشهور بزرگ قرن ششم انوری و خاقانی است«اثیرالدین عبدالله اومانی» از اومانی همدانست كه به سال 665 در گذشت و دیوان قصاید او در دست است. دیگر سیف الدین اسفرنگ (یا سیف اسفرنگی) از گویندگان مشهور ماوراءالنهر (متوفی به سال 672) كه در قصاید خود سبك خاقانی را خوب تقلید كرده است. از شعرای مشهور دیگر این غهد: بدرالدین جاجرمی(م. 686) و فخرالدین ابراهیمی عراقی (م.688) و مجد الدین همگر(م.686) و رضی الدین عبدالله امامی هروی(م. 667) و همام الدین تبریزی (م.714) و نزاری قهستانی(م.720) و شیخ محمود شبستری عارف بزرگ صاحب گلشن راز(م. 720) و امیر نجم الدین حسن دهلوی(م.727) و اوحدالدین كرمانی(م. 736) و اوحدی مراغه‏یی (م.738) و ابن یمین فریومدی جوینی صاحب قصاید و مقطعات مشهور(م.769) هستند. غیر از امیر حسن دهلوی كه نام او گذشته است، شاعر دیگری هم كه از اصل ایرانی بوده ولی در هند تربیت یافته و از گویندگان بزرگ زبان فارسی شده در این عهد مشهور است و او امیر خسرو بن امیر سیف الدین محمود دهلوی (م.725) است كه دیوان قصاید و غزلها و مثنویهای او شهرت فراوان دارد. مثنویهای مطلع النوار، شیرین و خسرو، لیلی و مجنون، آیینه اسكندری، هشت بهشت او به تقلید از پنج گنج نظامی ساخته شده و علاوه بر اینها مثنویهای دیگری نیز دارد.شاعر مشهور دیگر این دوره كمال الدین ابوالعطا محمود بن علی كرمانی معروف به خواجو(م.753) است كه در غزل و مثنوی صاحب دستی قوی بوده و خصوصاً در آوردن مضامین عرفانی در غزل چیره‏دست و در این راه پیشوای حافظ است و حافظ خود به تقدم وی در این باب و پیروی از سبك او معترف است. از خواجو مثنویهایی به تقلید نظامی مانده است مانند روضه‏الانوار، كمال نامه، گل و نوروز، گوهر نامه، همای و همایون، و منظومه حماسی سام نامه.نظام الدین عبید زاكانی قزوینی (م. 772) كه پیش از این هم نام او را ذكر كرده‏ایم از گویندگان نام آور در آخر این دوره است. اهمیت او در داشتن روش انتقادی و بیان مفاسد اجتماع با زبانی شیرین و به طریق هزل و شوخی است. وی در دروش انشاء و در سبك ظاهری اشعار خود بیشتر متتبع روش سعدی بوده. عبید بهتر از هر كسی وضع نامطلوب اخلاقی و اجتماعی عهد خویش را شناخته و محیطی را كه تحت تأثیر استیلای تاتار و جور حكام و عمال مغول و آشوب و فتنه و قتلو غارت و ناپایداری اوضاع و جهل و نادانی غالب زمامداران و غلبه مشتی غارتگر فاسد و نادان به وجود آمده بود مجسم ساخته است. كلیات عبید زاكانی شامل منظومه‏ها و رسالات منثور اوست. ادامه خواندن مقاله در مورد وضع عمومي علم وادب در قرن هفتم و هشتم و شعر فارسي در قرن هفتم و هشتم

نوشته مقاله در مورد وضع عمومي علم وادب در قرن هفتم و هشتم و شعر فارسي در قرن هفتم و هشتم اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


تحقيق در مورد شخصيت مرضي

$
0
0
 nx دارای 4 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : شخصیت مرضی مقدمه:تعریفی بر شخصیتآلپورت در سال 1961 شخصیت را این‏گونه تعریف كرده است: «شخصیت عبارت است از: سازمانى پویا در درون فرد و متشكل از نظام‏هاى روانى ـ جسمانى كه خصوصیات رفتار و تفكر فرد را مشخص مى‏كند.» آلپورت شخصیت را آمیزه‏اى از عوامل روانى ـ جسمانى مى‏دانست و معتقد بود كه این‏ها طورى به هم پیوند خورده‏اند كه نمى‏توان شخصیت را تنها ماهیتى تنكردشناسى یا روانى دانست. وى اضافه مى‏كند كه این نظام‏هاى روانى ـ جسمانى در وجود انسان به طور تصادفى جریان ندارند، بلكه به طور منظّم و پویا سازمان یافته‏اند. به همین دلیل، شخصیت انسان داراى ویژگى‏هاى تداوم و قابلیت انعطاف‏پذیرى است كه به آن امكان تغییر و تحول مى‏دهد. آلپورت معتقد است كه شخصیت یك پدیده انتزاعى نیست، بلكه سازه‏اى است كه مشاهدات ما را از اعمال و رفتار یك فرد خلاصه مى‏كند. منظور آلپورت این نیست كه واقعا وجودى خاص در درون افراد هست كه افكار و رفتار آنان را تنظیم مى‏كند، بلكه مى‏خواهد حالت پویا و دینامیك بودن درون فرد را نشان دهد. علاوه بر این، رفتار و شیوه تفكر انسان یكى از ویژگى‏هاى او به شمار مى‏رود كه وى را از دیگران متمایز مى‏سازد و موجب تفاوت‏هاى فردى مى‏شود. این تفاوت‏هاى فردى هسته اصلى نظریه آلپورت را تشكیل مى‏دهند. آلپورت ادعا مى‏كرد كه هیچ‏یك از افراد بشر كاملاً شبیه به هم نیستند. او معتقد بود به جاى این‏كه دنبال قوانینى بگردیم كه حاكم بر رفتار افراد باشند، بهتر است رفتار افراد را مورد مطالعه قرار دهیم.(1) آلپورت چهره مهمى در بسط مفهوم «سلامت روان»(4) به حساب مى‏آمد. وى روان‏شناس معروفى است كه به طور گسترده در مورد تعداد زیادى از حوزه‏هاى شخصیت از قبیل خویشتن، انگیزش، ارزش‏ها و شخصیت سالم مطلب نوشته است. آلپورت به دلیل مطالعات گسترده‏اش در مورد شخصیت، لقب «پدر روان‏شناسى شخصیت» را به خود اختصاص داده است. شاید بتوان گفت: آلپورت اولین روان‏شناسى است كه اظهار داشت: روان‏شناس نباید صرفا به مطالعه علایم گوناگون و انواع مرض بپردازد، بلكه باید شخصیت سالم را مورد توجه قرار دهد. شخصیت مرضی از نظر فرویداین در حالى بود كه فروید (Freud) و عده دیگرى از روان‏شناسان فقدان علایم و فقدان تعارض را سلامت روان و وجود آن‏ها را نشانه مرض روانى به حساب مى‏آوردند. فروید همواره در درمان‏ها و روش درمانى خود، به دنبال كشف علایم و ریشه‏یابى و تعلیل آن‏ها بود. فروید براساس مشاهده مشكلات روانى متنوع كه در مراجعان خود مى‏دید و صحبت كردن‏هاى زیاد با آنان در مورد گذشته و دوران كودكى‏شان، نظریه خود را در باب شخصیت بنیاد نهاد و آن را گسترش داد. به عقیده فروید، مرض و سلامت، و انسان سالم و انسان ناسالم فقط در كمیّت ـ یعنى مقدار علایم مرض روانى ـ با هم تفاوت دارند، اما از لحاظ كیفى هیچ‏گونه تفاوتى بین آن‏ها وجود ندارد. گروه‏هاى شخصیتىآلپورت برخلاف فروید، معتقد است كه انسان سالم و انسان ناسالم با هم تفاوت كیفى دارند، نه تفاوت كمّى. آلپورت این دو را با اصطلاحاتى مثل «شخص مریض» و «شخص سالم»(5) و سپس با «شخصیت سالم» و «شخصیت نوروتیك»(6) متمایز ساخت.به عقیده آلپورت، تفاوت‏هاى كیفى ذیل بین این دو گروه شخصیتى به چشم مى‏خورند: 1 شخصیت مریض (نوروتیك) تحت سلطه ناخودآگاه(7) است، در حالى‏كه شخصیت سالم به صورت آگاهانه هدایت مى‏شود و تحت خودآگاهى(8) قرار دارد.2 شخصیت مریض حالتى از اجبار دارد و مى‏خواهد به شیوه‏هایى عمل كند كه این شیوه‏ها ضد خود(9) به حساب مى‏آیند، در حالى‏كه شخصیت سالم به جاى اجبار و فشار، از آزادى و استقلال برخوردار است. و این همان چیزى است كه وى را به طرف نتایج مثبت (و نه ضد خود) هدایت مى‏كند. 3 منبع انگیزش براى شخصیت بیمار نوعا در گذشته است و حال آن كه منبع انگیزش شخصیت سالم عمدتا در آینده است.به دلیل همین تفاوت‏هاى اساسى بین شخصیت سالم و شخصیت ناسالم است كه آلپورت معتقد است: فهم روان سالم از طریق مطالعه مرض، امرى غیر ممكن است.(10) آلپورت عقیده داشت كه باید یك مطالعه تمام عیار و كاملاً مستقل در مورد خود شخصیت سالم انجام بگیرد. وى در خلال مطالعات زیادش بر روى سلامت روان، به این نتیجه رسید كه به جاى اصطلاح Healthy personality (شخصیت سالم) اصطلاح Mature personality (11) (شخصیت بالغ و كامل) را به كار ببرد. منبع:رابطه شخصیت با نظام‏هاى ارزشى از دیدگاه آلپورت(با نگاهى ویژه به ارزش دینى)رحیم میردریكوندىنشو و نماى آلپورت ادامه خواندن تحقيق در مورد شخصيت مرضي

نوشته تحقيق در مورد شخصيت مرضي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله در مورد تعريف سبک و انواع سبک هاي ادبي در شعر فارسي

$
0
0
 nx دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : تعریف سبک و انواع سبک های ادبی در شعر فارسی سبکهای ادبی در شعر فارسی به چند بخش مهم و اساسی تقسیم شده اند : 1- سبک خراسانی2- سبک عراقی3- سبک هندی 4- بازگشت ادبی یا سبکهای جدید که منتهی به سبک جدید دوره معاصر شده اند.که در این تقسیم بندی ” بازگشت ادبی ” و ” شعر معاصر ” در یک طبقه بندی قرار گرفتند. ” این سبکها مربوط به زمان است نه مکان ، و مکان را در آن تأثیری نبوده و نیست و همچنین سبکهای بین بین نیز هست که استادانی داشته است.” اصولا این نوع تقسیم بندیها برای طبقه بندی راحت تر شعر فارسی و در دوران بعد از آن شاعران ایجاد شده . معرفی این سبکها و مکاتب فکری برای آشنایی با شاعران و شرایط اجتماعی زمان آنها بسیار مفید است. اساسا سبک چیست ؟ : سبک شعر، یعنی مجموع کلمات و لغات و طرز ترکیب آنها، از لحاظ قواعد زبان و مفاد معنی هر کلمه در آن عصر، و طرز تخیل و ادای آن تخیلات از لحاظ حالات روحی شاعر، که وابسته به تأثیر محیط و طرز معیشت و علوم و زندگی مادی و معنوی هر دوره باشد، آنچه از این کلیات حاصل می شود آب و رنگی خاص به شعر می دهد که آن را « سبک شعر» می نامیم، و پیشینیان گاهی به جای سبک « طرز» و گاه « طریقه» و گاه « شیوه» استعمال می کردند. شعر فارسی ، به طور کلی ، از زیر سیطره و تسلط چهار سبک بیرون نیست ، اگر چه باز هر سبکی به طریقه و طرزهای مختلفی تبدیل می شود تا می رسد به جایی که هر شاعری استیل و طرز خاصی را به خود اختصاص می دهد که قابل حصر نیست ، بنابر این در مدارس امروز ما تنها چهار سبک را اصیل و مبدأ سبکها قرار داده ایم .سبک هندی :مقدمهاز دوران صفویه به بعد یعنی از اوائل قرن دهم تا اواسط قرن دوازدهم سبک تازه ای در شعر فارسی پیدا شد به نام سبک هندی.این سبک هندی نتیجهء اتفاقات و دگرگونی های سیاسی و ایدئولوژیک مذهبی بود که در روزگار صفویان در ایران به وقوع پیوست و پرداختن به آن در اینجا میسر نیست. تنها می شود به شعر گریزی دربار نورسیدگان متکی به شمشیر قزلباش اشاره کرد که بیش و پیش از هرچیز، دغدغهء رواج وگسترش خونین مذهب تشیع را داشتند و جز به جاعلان حدیث و متشرعان شیعی و مرثیه خوانان و روضه سرایان اعتنایی نمی کردند. وهمین سـیاســت دینی ـ فرهنگی و ایدئولوژیک که با خشونت و بربریت تامّ بر مردم سراسر ایران اعمال می شد بسیاری از اهل فرهنگ و هنر و شعر را از ایران به سوی هند گریزاند! به هر حال، اکثر شاعران ِ فارسی زبان هند و آسیای مرکزی و آسیای صغیر(ارمنستان و ترکیه کنونی) پیرو این مکتب بودند.ویژگی بسیار مهم این مکتب، سادگی زبان و نزدیکی زبان شعر به زبان عامهء مردم بود و علت آن هم دور شدن شعر بود از حوزه های ادبی و محافل اشرافی و درباری.این مکتب با شاعرانی مثل اهلی شیرازی [متوفی در سال 942 هجری(1535 میلادی) وحشی بافقی متوفی در 991 (1583 میلادی)] شروع شد.این شیوهء شعری اگرچه نخست، هدفش گریز از تقلید و تکرار مضامین کهن و در جستجوی مضامین ودرونمایه های تازه بود، بعد ها به علت مضمون بافی ها و تأکید بر پیچیدگی های لفظی و کنایی و تصویری و به کار بردن تشبیهات پر ابهام و بی مورد و تعقیدات نابه جا و نیز مبالغه در مضمون یابی های دور از ذهن ، تقریباً به سقوط شعر فارسی انجامید و اگر نبود وجود ابیات بسیار زیبا و پراکنده از برخی شاعران به ویژه صائب تبریزی و بیدل دهلوی ، چیز زیادی از شعر فارسی در این دورهء چند قرنی باقی نمی ماند. ملک الشعرا بهار در منظومه ای که ضمن آن به نقد ادبی و معرفی سبک های شعر فارسی و شاعران دوران خویش می پردازد، در بارهء سبک هندی می گوید :سبک هندی گرچه سبکی تازه بودلیک او را ضعف بی اندازه بودسست و بی شیرازه بودفکرها سست و تخیل ها عجیب شعر پرمضمون ولی نادلفریبوز فصاحت بی نصیبشعر هندی سر به ملیون می کشیدهر سخنور بار مضمون می کشیدرنج ِ افزون می کشید;.زان سبب شد سبک هندی مبتذل;اساس ایدوئولوژیك سبك هندی : یك نگاه سطحی به اشعار نمایندگان سبك هندی نشان می ده د كه نگرش و طرز تفكر آنها از هر گونه محدودیت و تعصب و خشك مغزی به دور است و وسعت نظری غریب و نگرشی همه جانبه در آنها موج می زند. برای اینكه درک كنیم كه این خصوصیت مهم تا چه اندازه با آگاهی و هوشمندی شكل گرفته است لازم است كه به تحلیل و فهم درست مفهوم «وسعت مشرب» كه در آثار این شاعران به تكرار آمده است دست یابیم.برای درك درست مفهوم «وسعت مشرب» باید از تذكره ی محمد طاهر نصرآبادی، دوست ومعاصر صائب، كمک گرفت. نصرآبادی سی بار در رابطه های مختلف این مفهوم را به كار برده و در ضمن تحلیل پاره های شعر این مفهوم را نه چون مجاز مشرب بلكه چون گشادگی شخصیت معنا كرده است. و دو بار هم مترادف «وسعت خلق» را برای این مفهوم می آورد. از طرف دیگر «مشرب» در میان معناهای گوناگونی كه دارد در اساس به معنای « آب نوشیدن» «نوشابه نوشیدن» «جای نوشیدن آب، آشامیدنگاه» و همچنین به معنای « آب» و «شراب» است و در معنای مجازی «مذهب»، «عقیده»، «مسلك»، «نگرش دینی، فلسفی، سیاسی»، «كاراكتر» «خاصیت» و «طبیعت» را مراد می كند.)منبع 4)«چنان با نیك و بد سر كن كه بعد از مردنت عرفی مسلمانت به زمزم شوید و هندو بسوزاند“1- «بنا بر افسانه ای، پس از مرگ كبیر (شاعر بزرگ هندی)، هندوان و مسلمانان بر سر جنازه ی او به نزاع ایستادند كه آیا باید او را بسوزانند یا به خاك بسپارند. اما آنان گرم نزاع بودند كه یكی كفن را به كناری زد، و جز خرمنی گل چیزی در میان نیافتند. هندوان بخشی از آن گل ها را در بنارس سوزاندند، و مسلمانان مابقی را به خاك سپردند.»ویل دورانت: تاریخ تمدن: جلد اول: مشرق زمین گاهواره ی تمدن. كتاب دوم: هند و همسایگان اش. ترجمه:ع.پاشایی: ص 658شاید عرفی شیرازی، كه در هند می زیست، در سرودن این بیت این واقعه را در نظر داشته است.) اساس ایدوئولوژیک سبک هندی _ بخش دوم به همین سبب هم صائب كفر و دین را تعبیرهای مختلف یك خواب می داند اگر كه چنین است پس این مناقشات «حق و باطل» به چه معناست؟ این سوال چندر بهاون را، كه از نمایندگان برجسته ی سبک هندی است، به فكر وا می دارد:گذشت عمر در این فكر و من ندانستمكه جرم كفر كدام و ثواب ایمان چیست؟چو هر دو را نظری بر بهار رحمت اوست به هم نزاع دل كافر و مسلمان چیست؟چنین است كه صاحب كاراكتر باز، به فرق های ملی، دینی، طبقاتی اهمیت نمی دهد و به همه كس با دلی یكسان نزدیك می شود چنان كه « خورشید، به گل و خار گرمایی یكسان می بخشد» او برای پایان دادن به این گونه اختلافات، همه را دعوت به یك دلی و مدارا می خواند:قطره ای از قلزم توحید باشد هر دلیدست رد بر هیچ مخلوقی مزن گر واصلیدرست از همین پرنسیب است كه راه حل و واسطه ی همه ی اختلافات و تضادها به دست می آید. و آن توانایی صلح كردن با كل است. مفهوم «صلح كل» در شعر ش اعران سبك هندی، دقیقا همین معنا را می رساند.بر سر جنگ است با ما بی سبب دایم كلیمگر چه صلح كل به هفتاد و دو ملت كرده ایم میر عظمت الله بیخبر(وفات 1729 ) معاصر با استعداد و دوست عبدالقادر بیدل، می نویسد:ما به هفتاد و دو ملت صلح كل داریم و بسجاده ای دارد به هر مذهب طریق دین ما«باقیا نائینی» كه در دوران خود از نمایندگان خیلی شناخته شده سبک هندی بوده، همین ایده را در این بیت به پیش می كشد.همه حاصل جهان را به نشاط صرف مل كنبر كافر و مسلمان بنشین و صلح كل كندر اصل این « 779 ، منبع 3) 114 ، منبع 1 307 ، منبع 6 صلح كل» غایت و هدف نهایی «وسعت مشرب» است. نباید از نظر دور داشت كه این ایده با اهداف “دین الهی” اكبر شاه همخوانی دارد. روشن است كه این نگرش آگاهانه و تبلیغ هدفمند آن توسط شاعران، از محیط هندوستان در نتیجه ی فعالیت های اكبرشاه و فضای معنوی ـ ایدئولوژیك كه در دوران خلف های او نزدیك دوام آورده، تاثیر كمی نگرفته است. این حرف كه نصرآبادی در حق «واله شیرازی» گفته است، سخن ما را تصدیق می كند. «به واسطه ی وسعت مشرب كه در هند باب است اعتباری به هم رسانیده…» از این نظر اطلاعاتی كه مولف «تاریخ*ـ*حسن» در باره ی فانی كشمیری به دست می دهد، مسئله را روشن تر می كند:« ملا محسن فانی بعد از فراگیری علوم عقلی و نقلی به گشت و گذار در سرزمین هندوستان پرداخت، بد و خوب زمانه را به سنجش گرفت به هر ملتی نزدیك شده و وضعیت عقیده و مذهب آنها را خوب مطالعه كرد، می گویند كه بیش از همه آزاد منش بود و با تمام ملت ها «صلح كل» داشت…» لازم به تذكر است كه «صلح كل» تنها به مناسبات دینی و یا قومی محدود نمی شود؛ بلكه كل مناسبات انسانی را در بر می گیرد. قبل از همه، مسئله، از زاویه ی منافع شخصی انسان مورد مدافعه قرار می گیرد:با گردش دهر و خلق پر شور و شرش كاری كه نداری چه غم است از ضررشخاری كه تمام مایه ی آزار استدر پا نخلد تا نزنی پا به سرشسبک هندی و شعر صائب تبریزی در ادامه مطالب مربوط به سبک هندی به بررسی زندگی و اندیشه صائب می پردازم . خیلی ها معتقدند اصلا سبک شعر صائب مستقل است . و شاعران دوره های بعد هم از او الهام گرفتند. به هرجهت صائب یکی از بزرگترین شاعران سبک هندی است که باعث ارتقاء و اوج این سبک هم در این دوران شده است.سبک هندی و صائب تبریزی : میرزا محمد علی فرزند میرزا عبدالرحیم بازرگان تبریزی متخلص به صائب و معروف به میرزا صائب بین سالهای 1000-1007 هجری در تبریز به دنیا آمد. در 1012 هجری که شاه عباس قلعه تبریز را فتح کرد،پدرش همراه عده ای از بازرگانان ثروتمند از تبریز به اصفهان آمد تا سیاست جدید شاه عباس را که می خواست پایتخت تازه بنیان صفوی را با ثروت و فعالیت بازرگانان رونق دهد، تحقق یابد. محمد علی در این شهر پرورش یافت و بزرگ شد، در آغاز جوانی به سفر حج مشرف شد و پس از زیارت خانه خدا به آستان بوسی حضرت رضا علیه*السلام توفیق پیدا کرد. شکرالله که بعد از سفر حج صائب —– عهد خود تازه به سلطان خراسان کردم وقتی به اصفهان برگشت و مدتی در آنجا اقامت کرد،قصد سفر هند کرد. بر خلاف میل پدر و خانواده پایتخت ایران را ترک و راهی هند شد. در سال 1034 از اصفهان بیرون رفت. آنچه با خود از وطن می برد دفتر شعری بود که وقتی به کابل رسید ،به خدمت ظفر خان والی آنجا رسید و در سایه دوستی و اکرام او آرامش یافت ،به مرتب کردن آن پرداخت و اولین دیوان اشعار خود را سامان داد. در سال 1042 که ظفرخان به امر شاهجهان به نیابت پدرش حاکم کشمیر شد، هنوز صائب و پدرش در هند بودند و ظفرخان را در کشمیر همراهی می کردند، آنان پس از مدتی اقامت در کشمیر عازم ایران شدند. اقامت او در هند حدود نه سال طول کشید. صائب مردی دیندار و معتقد به فرایض و سنن اسلامی بوده است. مذهب او شیعه دوازده امامی است. بعیدنیست که به جهت علاقه و ارادت شدید به مولانا جلال الدین بلخی که در حدود صد غزل به استقبال وی رفته است دچارشور و حالی آشکارشده و از مولانا به «ساغر روحانی»، «آدم عشق»، «مرشد روح»، «شمس حقیقت» و امثال اینها تعبیر کرده است.صائب به شهادت اشعار خود و قول معاصرانش مردی فرشته خو، کم آزار و متواضع بوده، تمام تذکره نویسان از محامد او سخن گفته اند. خوش طینتی او بقدری است که همه شعرای معاصر را در اشعار خود به نحوی مورد ستایش و تشویق قرار داده است و در دیوان وی شاید به بیش از نام پنجاه شاعر برسیم که شعرشان را استقبال کرده و از آنان با تجلیل و محبت نام برده است. صائب از معدود شاعرانی است که در زمان حیات، آوازه ی سخنش قلمرو زبان دری (ایران، هندوستان، عثمانی) را فتح کردو مشتاقان سخنش از دور و نزدیک و برخی پای پیاده به اصفهان می شتافتند تا به دیدار او برسند.صائب تنها شاعری است که پس از حافظ طریقه ای مستقل و ممتاز دارد.او نماینده کامل سبک زمان و زبان مردم خویش است، محال است بتوان جای او را در این سبک- که دویست سال زبان ادبی ایران و هند و عثمانی بود و بر ذوق و حال مردم بسیاری از این سرزمین ها حکومت می کرد- با سبکی دیگر پر کرد، به عبارت دیگر تمام محسنات سخن شعرایی چون نظیری، طالب آملی و کلیم که هر کدام از جهتی مورد توجه اند در صائب یکجا وجود دارد، پس می توانیم اگر او را فرد اعلای سبک هندی یا اصفهانی و مقتدای شعرای این سبک بدانیم.سبك خراسانیبیشتر گویندگان این سبک از مردم خراسان بودند. این سبک به اشعار اولین دوره های بعد از اسلام گفته می شود؛ چون دوره های سامانی، سلجوقی و غزنوی.شعرای معروف این سبک عبارتند از: رودکی، شهید بلخی، قردوسی، منوچهری، عنصری، ناصرخسرو، فرخی و ; .در سبک خراسانی آرایه هایی چون تشبیه و استعاره و ایهام وجود دارد؛ اما غالباً محسوس و قابل درک است و نیازی به تأمل زیاد ندارد. اشعار این سبک از حیث نوع بیشتر قصیده است و از لحاظ لفظ ساده ساده و روان و عاری از ترکیبات دشوار است و لغات عربی در آن اندک است. همچنین از لحاظ معنی صداقت و صراحت لهجه، تعبیرات و تشبیهات ساده و ملموس و محسوس، از اختصاصات مهم این سبک است. به عبارت دیگر در سبک خراسانی اصل بر ساده گویی است و هر کلمه درست برای همان معنی وضع می شود که شاعر اراده کرده و همه از آن یک معنی دریافت می کنند.مضمون بیشتر اشعار این سبک وصف طبیعت و مدیحه و شرح فتوحات پادشاهان و گاهی نیز پند و اندرز بود است.این سبک تا قرن ششم هجری رواج داشته است.سبک عراقیسبک عراقی با ظهور سلجوقیان در خراسان و اتابکان در عراق و آذربایجان به وجود آمد و به تدریج شعر “دری” که مرکز اصلی آن در خراسان و ماوراءالنهر است، به عراق و آذربایجان راه یافت. از طرفی در این دوران بر اثر سیاست سلجوقیان، مدارس مختلف دینی تأسیس شد و معارف اسلامی مانند تفسیر و منطق و حکمت و علوم بلاغی و ادبیات عرب در این مدارس تدریس می شد و ترویج علوم و معارف اسلامی باعث شد که شاعران و ادیبان نیز با علوم رایج زمان آشنا شوند. در این دوره علوم مدرسه ای در شعر تأثیر فراوان گذارد تا آنجا که فرا گرفتن علوم از لوازم شاعری شد و مایه تفاخر و مباهات شاعران. رواج شعر دری در عراق و آذربایجان و تاثیر علوم اسلامی و ادبیات عرب در آن سبب شد که در شعر فارسی تحولی اساسی به وجود آید. این تحول هر چند در شعر شاعران آذربایجان و عراق مشهودتر است اما می توان آن را قبل از همه در شعر”انوری”و “ظهیر فاریابی” مشاهده کرد. “انوری” نخستین کسی است که این شیوه جدید را ارائه می دهد و از یک طرف قصاید و مدایح اغراق آمیز و پرصنعت را وارد شعر رهایش کرد و از طرف دیگر غزلهای لطیف و پرشور سرود. در آذربایجان “خاقانی ” و “نظامی ” پرچم دار شیوه تازه شدند و در عراق “جمال الدین اصفهانی” و پسرش “کمال الدین” و این شیوه را برگزیده و در ادامه ی این روند “سعدی ” و “حافظ” آن را به اوج می رساندند. معانی شعری در این شیوه تازه گذشته از مدح که با اغراق و خضوع و خشوع فراوان نسبت به ممدوح همراه است دارای هجو و هزل نیز هست اگر بعضی از شاعران این دوره مانند “انوری” و “سوزنی سمرقندی” هجوهای تند و هزل هایی (مطالب طنز گونه) زشت دارند ولی دیگر شاعران این سبک مانند “خاقانی” نیز سرودن در مایه های هجو و هزل را آزموده اند. عرفان و اخلاق و زهد از معانی رایج در شعر این دوره است. غزل که ابتدا انوری آن را به صورت یک نوع جدید ارائه می دهد، در شعر غالب شاعران این دوره آزمایش می شود اوج آن در غزل سعدی و حافظ جلوه گر می شود. عرفان و تصوف نیز در این عصر یک مضمون رایج است که غالباً در شعر کسانی مانند مولوی و عطار و عراقی به چشم می خورد. اغلب قالبهای شعری مانند قصیده و مثنوی و غزل در این دوره رواج دارند. در میان شاعران این دوره نظامی گنجوی در “خمسه” نوعی جدید از انواع ادبی را در قالب مثنوی ارائه می دهد. او کلام خود را نو می داند و حتی با فردوسی به چالشگری بر می خیزد. در این دوره است که سعدی بوستان را می آفریند و امیر خسرو دهلوی و جامی گذشته از مثنوی های داستانی، اخلاق و حکمت را در قالب مثنوی رواج می دهند. ادامه خواندن مقاله در مورد تعريف سبک و انواع سبک هاي ادبي در شعر فارسي

نوشته مقاله در مورد تعريف سبک و انواع سبک هاي ادبي در شعر فارسي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

تحقيق در مورد شهر سينما

$
0
0
 nx دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : شهر سینما برای به دست آمدن موفقیت در هر زمینه ای عوامل مختلفی دست به دست یکدیگر می دهند تا این امر رخ بدهد.این مساله در مورد سینما نیز صدق می کند . متاسفانه در کشور ما عوامل مختلفی دست به دست هم داده اند تا سینمای ما پس از گذشت این همه سال از ساخت اولین فیلم ایرانی (سال 1308) هنوز به موفقیت چندانی در زمینه های مختلف از جمله فروش ، راضی کردن مخاطب و یا حتی مطرح شدن در سطح جهان دست نیافته باشد .در این شماره به بررسی محدود تعداد محدودی از این عوامل پرداخته ایم . عامل شماره 1 ، تهیه و ساخت فیلم های بی محتوا :بعضی از کلمات در هر منطقه ای از این کره ی خاکی به گونه های متفاوت تفسیر می شوند . کلمه ی فیلم سازی نیز از این قائده مستثنا نیست . از آمریکا و هالیوود گرفته تا هند و بالیوود . سینمای آمریکا دنیا را در حالی به تسخیر در می آورد که هندی های شاد از اینکه می توانند تصویرشان را در جایی به غیر از آینه ببینند خوشحال اند و بی وقفه در حالی که دوربین به دست دارند از همدیگر فیلم می گیرند .و در این میان مردم بدبخت کشوری به نام “سوازیلند” احتمالا با شنیدن کلمه ی فیلم فکر می کنند بهشان توهین شده . اما قضیه در کشور ما فرق می کند . در اینجا فیلم و فیلم سازی تفاسیر گوناگونی دارند. ما فیلم ساز خوب کم داریم و البته هوای خیلی هایشان را هم نداریم . جالب است بدانید که نام هشت فیلم ایرانی در کتاب “1001فیلم دیدنی قبل از مردن” ذکر شده است که واقعا جای خوشحالی دارد.بیش از 60 منتقد معروف ، کارشناس و مدیران جشنواره های معتبر جهانی و … این 1001 فیلم را برگزیده اند و فیلم سازانی چون عباس کیارستمی ، جعفر پناهی ، داریوش مهرجویی و محسن مخملباف کسانی هستند که نامشان به نمایندگی از ایران در این کتاب درج شده است . و البته خالی است جای هنرمندانی چون مجید مجیدی و ابراهیم حاتمی کیا . اما از این تعداد اندک که بگذریم با خیل عظیمی از افراد به “اصطلاح فیلم ساز” رو به رو هستیم . روشن فکر و سیاستمدار و فارغ التحصیل فیلم سازی ! اینجا همه فیلم سازی را بلدند . خیلی خوب هم بلدند . هر سال با تعداد بسیاری از این فیلم های دور ریختنی رو به رو هستیم که به شدت سطح کیفی سینمای ما را زیر سوال می برند . با سابقه تر ها هم دست کمی از جوان تر ها ندارند و اگر به فیلم های اکران شده در تابستان نگاهی بیندازید با شاهکارهایی چون پارک وی و رئیس رو به رو می شوید که هر خوش ذوقی را سرحال می آورند . کسان دیگری چون پوران درخشنده و سیروس الوند هم که ماشاالله خستگی ناپذیرند و در حالی که لحظه ای دست از تلاش برنمی دارند به طور مداوم در حال انجام وظیفه هستند .با وجود چنین کارگردان ها و چنین فیلم های بی محتوایی چگونه می توان انتظار موفقیت داشت؟ عامل شماره 2،کمبود امکانات :چند هفته پیش برای تماشای گزیده ای از آثار یکی از برترین کارگردانان جهان (اینگمار برگمن ) به موزه هنرهای معاصر رفتم . وقتی که رسیدم متوجه شدم که یک هفته زودتر آمده ام و تصمیم گرفتم به خانه برگردم.اما تصمیم گرفتم به سینما بلوار که در همان حوالی بود و کلاهی برای باران را نمایش می داد بروم و این فیلم را که مورد قبول تعدادی از دوستانم واقع شده بود ببینم. بلیطی به ارزش 5000 ریال (!) تهیه کردم و وارد شدم . لوستر بزرگی از سقف آویزان شده بود که آدم را یاد امامزاده ها می انداخت . بعد از حدود 20 دقیقه تاخیر وارد صحن اصلی شدم . با یک مخروبه ی جن زده رو به رو بودم . “قسمتی از سقفش ریخته بود . تعداد زیادی ازصندلی هایش مثل صندلی اتوبوس های شرکت واحد پاره پوره شده بود . به کف زمینش هم که پوست تخمه ها جلوه ی خاصی بخشیده بودند . لوسترهای دیواری قدیمی هم روی دیوار قهوه ای رنگش به ترسناک تر شدن فضا کمک می کردند . فکر کنم بوی نم هم می آمد . صدایی هم که پخش می شد از کیفیت مناسبی برخوردار نبود و حست ختام همه ی این ها متوقف شدن پخش فیلم بود که چند دقیقه ای طول کشید .مگر تهران پایتخت چند تا سینما دارد که چندتایش باید به این شکل و تا این حد از استاندارد دور باشند ؟ در سینماهای شهرستان ها هم که علاوه بر داشتن مشکلات کمّی و کیفی ، فیلم وقتی اکران می شود که سی دی هایش به صورت رسمی عرضه شد . و با این وجود دیگر چه رغبتی برای تماشای فیلم باقی می ماند ؟ عامل شماره 3 ، سایر موارد : اگر به شما بگویند که با شنیدن کلمه ی مجوز اولین چیزی که به ذهنتان می رسد چیست ، چه می گویید ؟ آیا جوابتان امیدوار کننده است ؟ بگذریم . به نظر شما چرا اخراجی ها توانست بیش از یک میلیارد تومان فروش کند و رکورد را جا به جا کند ؟ سوابق سیاسی کارگردان ، حضور بازیگران نام آشنا ، شوخی های بی مزه و … از جمله دلایل فروش فوق العاده این فیلم نبودند؟ خیلی ها از دیدن اخراجی ها لذت بردند.شعرهایش را زمزمه کردند و تکیه کلامشان شد “ایول ، ایول … ” . چنین فیلم های کوچکی خیلی خوب جایشان را در دل مردم باز می کنند و بدین ترتیب ما به دست خودمان کاری می کنیم تا فیلم های پرمحتوا مجالی برای عرض اندام پیدا نکنند و اخراجی های 2 و 3 ساخته شوند . ما خود زمینه ی ساخت یک دوگانه و یا شاید یک سه گانه ی بی ارزش را فراهم می کنیم …تقابل سنت و مدرنیته، راه گفتگو مسدوده سینما بعنوان یک رسانه رسالتی را بر عهده دارد، و در پی آن تولیدات این دستگاه نیز باید در جهت تحقق این مهم گام بردارند. اگر از آگاهی بخشی به عنوان یکی از کارکردهای رسانه یاد شود بنابراین در پس تولیدات رسانه ای باید یک چارچوب معرفت شناسانه ای وجود داشته باشد. خالق هر اثر با یک شناخت و دیدگاهی دست به تولید معنا می زند، تا از این طریق نماد و نشانه ای را به مصرف کننده منتقل کند، منابع شناختی و بستر شکل گیری این فهم می تواند متفاوت باشد . از سوی دیگردرک گزینشی مخاطب مانع ازاین می شود تا درطی این مسیر ارتباطی معنا بدون تحریف و تغییر منتقل شود و چارجوب شناختی فرستنده میتواند از سوی دریافت کننده انشعاب پیدا کند. در اصل این پروسه از ویژگی های چرخه ارتباطی است و در این میان عوامل متعددی می توانند در نوع شناخت و فهم مخاطب از پیام تاثیر گذار باشند. ارتباط هالیوود و صهیونیسم در گفت‌وگو با یك‌هالیوودی ایرانی«حسن لطفی» گریمور ایرانی هالیوود، درباره چگونگی گریم شخصیت‌های شرقی و مسلمان در فیلم‌های‌هالیوود گفت: «هالیوود در زمینه چهره‌سازی، انسان‌ها را براساس پیشینه تاریخی، مذهبی و جغرافیایی طبقه بندی می‌کند و از آن جایی که تا حدّ زیادی ماشین تبلیغاتی وزارت خارجه آمریکا و پنتاگون است، هم‌ راستا با سیاست‌های آنها حرکت می‌کند. همچنین به دلیل اینكه روابط سیاسی آمریکا در حال حاضر با کشورهای مسلمان مطلوب نیست همواره در فیلم‌های‌ هالیوودی شاهد آن هستیم که مسلمانان را با چهره‌هایی خشن و ناآراسته و به عنوان «بَدمَن‌ها» (شخصیت‌ منفی) معرفی می‌کنند».لطفی گفت:‌ هالیوود کاملاً در انحصار یهودی‌ها است، یهودی‌ها هم از هر چه که بگذرند ـ حتی شده از منافع آمریکایی‌ها بگذرند ـ از منافع خودشان نمی‌گذرند، ولی چون خودشان را با سیاست‌های آمریکا هم سو می‌بینند بنابراین در مجموع کار، تبلوری از دیدگاه‌های استعمارگرانه سیا و پنتاگون و منافع لابی صهیونیست‌هاست، اگرچه بحث یهود از صهیونیسم متفاوت است و برخی از یهودی‌ها از صهیونیست‌ها متنفرند، ولی زمانی که پای منافعشان پیش می‌آید، یهودی بودن را به هر چیزی ترجیح می‌دهند. او درباره وجود همیشگی شخصیت‌های منفی در فیلم‌های‌ هالیوودی گفت: «همیشه مشکل بدمن‌ (شخصیت منفی) در فیلم‌های آمریکایی وجود دارد، به‌گونه‌ای که همیشه و در همه حال سفیدپوست‌‌ها انسان‌های خوبی هستند و بقیه انسان‌ها چندان قابل اعتماد نیستند، در‌ این میان مشکل تنها مسلمانان نیست، بلکه موسیاه‌ها همیشه در فیلم‌ها بد هستند». وی افزود: «قبل از آمدن اسرائیل، نگاه به مسلمانان ـ که به طور ویژه عرب‌ها هستند ـ نگاه خوبی است، در‌ این دوره اعراب به عنوان شیوخی بسیار پولدار و متموّل معرفی می‌شوند. شیوخ، مخصوصاً طیّ دوره صامت سینما سمبل پول و اشرافیت هستند و شاهد بازی بازیگران خوش‌تیپ در قالب‌ این نقش‌ها هستیم، ولی بعد از جنگ جهانی دوم که اسرائیل به وجود آمد به مرور عرب‌ها بد شدند به طوری که از‌ این پس عرب‌ها در‌ این فیلم‌ها به عنوان اشخاصی بسیار عقب‌مانده که فقط پول نفت دارند مطرح می‌شوند و بس». لطفی گفت: در آمریکا و در‌هالیوود همیشه وجود یک دشمن فرضی لازم است که با توجه به زمان و موقعیت سیاسی، این دشمن فرق می‌کند، همان‌گونه که در زمان جنگ سرد‌ این دشمن روسیه معرفی می‌شود، اساساً سیاست خارجی آمریکا بر‌ این اساس است که برای آنکه همواره خود را منجی بشریت معرفی کند در هر دوره برای خود دشمن خاصّی خلق می‌کند که در نهایت نیز خود او، این دشمن را مغلوب می‌کند. وی افزود: به‌طور کلی سیستم موجود در‌ هالیوود سیستم بسیار پیچیده‌ای است، آنها اول از همه دشمن و سوپرقهرمان‌های خود را از طریق «کمیک بوک‌ها» (کتاب‌های مصور) در قالب داستان‌های تخیلی تعریف می‌کنند. این کتاب‌ها در فرهنگ آمریکا بسیار حائز اهمیت است، زیرا همه فکر می‌کنند که‌ این فقط یک افسانه است و هیچ کس به آنها چندان اهمیتی نمی‌دهد و مردم از کودکی نیز با‌ این کمیک‌بوک‌ها در ارتباط هستند و آرزو دارند که شخصیت‌ این کمیک‌ بوک‌ها را از نزدیک درک کنند و‌ این آرزو باعث می‌شود تا فیلم‌ها اقتباسی ساخته شده و به‌ این شخصیت‌ها شکل جدّی‌تری داده شود. دشمنان فرضی اغلب اوقات در مرحله اول در‌ این کمیک‌بوک‌ها هستند، در مرحله بعد بر پرده سینما می‌روند و در آنجا شکل جدی‌تری به خود می‌گیرند، ولی بازهم چون افسانه هستند کسی چندان قضیه را جدی نمی‌گیرد و بدین‌ ترتیب افکار عمومی را برای خلق دشمنی جدید در دنیای واقعیت آماده می‌کنند. گریمور‌ ایرانی‌ هالیوود گفت: به طور کلی سیاست آمریکا بر محور ضرب‌المثل معروف: «اول بحران را به وجود بیاور سپس تصمیم بگیر» حرکت می‌کند، به گونه‌ای که آنها سینما را بستر آزمایش خود کرده‌اند، یعنی در ابتدا از طریق سینما مسئله‌ای را مطرح کرده، بحرانی غیرواقعی را به وجود آورده، سپس با توجه به عکس‌العمل مردم نسبت‌ به آن مسئله تصمیم نهایی خود را می‌گیرند. لطفی در ادامه افزود: آنها که مدتی روس‌ها و آدم فضایی‌ها را به عنوان دشمن معرفی می‌کردند اکنون با توجه به روابط سیاسی نامطلوب خود با افغانستان، عراق و‌ایران افکار خود را روی مسلمانان متمرکز کرده‌‌اند و اخیراً در فیلم‌هایشان می‌بینیم که مسلمانان با چهره‌ای خشن، ابروهای در هم فرورفته، گونه‌های برجسته و چشمان نافذ به عنوان افرادی تروریست، در واقع دشمن معرفی می‌شوند. وی افزود: هر چند‌هالیوود پس از حادثه 11 سپتامبر به مراتب گستاخ‌تر شده است ولی در واکنش‌های اخیری که مسلمانان نسبت به توهین‌های جهان غرب نسبت به اسلام داشته‌اند، هالیوود کمی ترسیده و بیشتر ملیت‌های کوچکی چون چچنی‌ها، آلبانیایی‌ها و ;. را به عنوان دشمنان خود معرفی می‌کند، که البته در چنین جریان سازی، هالیوود تنها نبوده و مطبوعات نیز به ابزاری در دست کاخ سفید و سیاستمداران آمریکایی تبدیل شده است.حسن لطفی، که گریم را در آمریکا با همکاری آژانس کوتی‌یر،coutier، معتبرترین آژانس گریم در شهر لس آنجلس آغاز کرد فیلم‌هایی چون، فیلم آستین پاورز(2) با اجرای گریم بر مایک مایرز، چهره آرایی برای تبلیغات: برای فیلم سیاره میمون‌ها «به کارگردانی تیم برتون»، کاندیدای جایزه اسکار به خاطر گریم و ; را در کارنامه کاری خود دارد. آخرین کار لطفی پروژه «گیلگمش»، ساخته «راجر کریستین»، برنده دوبار جایزه اسکار و با بازی «عمر شریف»، «پیتر اتول» و «کریستوفرلی» است که هم‌اکنون در حال ساخت است.تأثیر روانی نام های مشهور معمولاً عقل تشخیص را می پوشاند و انسان را پیش از آنکه اصلاً فرصت قضاوت پیدا کند، در مقابل شهرت گوینده خاضع می سازد. می گویند فلان کس اینچنین گفته است،‌و نام بلند آوازه «فلان کس» قدرت تشخیص را از شنونده باز میگیرد;. و اما باز هم برای رفع هر گونه شبهه،‌ جای این تذکر باقی است که در مقام عمل،‌ عموم مردم را چاره ای جز تقلید از بزرگان نیست و این حقیقت را انسان به حکم فطرت جمعی و فردی باز می یابد. ادامه خواندن تحقيق در مورد شهر سينما

نوشته تحقيق در مورد شهر سينما اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله در مورد راهکارهاي گوناگون آموزشي توسط معلم به دانش آموزان

$
0
0
 nx دارای 51 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : چکیده مطالبموضوع تحقیقی که اکنون در دست شماست روشهای گوناگون آموزش به کودکان دبستانی می باشد شامل بخشهای مختلف می باشد . قسمت اول آن درباره ویژگی های عمومی کودک دبستانی توضیح داده شده که درادامه آن ما به بحث موضوع اصلی خود پرداخته و روشهای آموزشی را به قسمتها گوناگون تقسیم کرده و هر کدام را به طور مختصر توضیح داده ایم که این روشها به نام روش آموزش مستقیم یا روش آموزش سخنرانی که خود به بخشهای گوناگون ازجمله .بیان هدفهای آموزشی و آماده کردن یاد گیرندگان – استفاده از پیش سازمان دهنده – ارائه مطالب-توضیح دادن – شورو شوق وتحرک – پرسیدن سوال هنگام آموزش با سخنرانی -یادداشت برداری – که درباره هر کدام توضیحات مفصلی داده شد به خوبی آشنا می شوید در ادامه از روش سخنرانی انتقادشده و در پایان این بحث موارد استفاده روش سخنرانی را بیان کرده ایم . بحث دوم ما درباره آموزش با روش بحث گروهی می باشد که این بحث خودبه مراحل آموزشی با روش بحث گروهی با بخشهای گوناگون از جمله : انتخاب موضوع بحث – یافتن زمینه مشترک برای بحث- بیان هدفهای آموزشی ومحدوده زمانی – ترتیب نشستن افراد در جلسه بحث گروهی- هدایت جریان بحث تقسیم شده در آخر مقایسه اثر بخشی روش بحث گروهی و روش سخنرانی صحبت شده است .بحث سوم ما درباره روش آموزش اکتشافی می باشد که این روش نیزمانند دو روش بالا از اقدامات پیش از آموزش از جمله : تعیین قصد یا هدف – انتخاب یک موقعیت مشکل یا معما برانگیز تشکیل شده و بعد از توضیح این بحث ها مادرباره آموزش دادن درس و چگونگی انجام این عمل در کلاس درس صحبت کردایم که خود به چند بخش : آماده ساختن یادگیرندگان و توضیح دادن روشهای اکتشافی – ارائه موقعیت معما برانگیز-جمع آوری اطلاعات یا داده ها و آزمایشگری- فرضیه سازی وتوضیح دادن – تحلیل فرایند اکتشافی تشکیل شده و درآخردرباره اقدامات پس از آموزش مطالبی آورده ایم. . توضیح روشهای آموزشی گوناگون ما را به این فکر واداشت که در باره خود شخصیت کودکان نیز مطالبی را بیان کنیم اینکه کودکان در گروه همسالان خود نیاز به وابستگی دارند این نیاز آنها را در فراگیری بهتر درس یاری می رساند. درباره رشد خود پنداره و نیاز به سازندگی و چگونگی اموزش آن به کودک .روش اکتشافی و استفاده از روشهای آموزشی بازی و ورزش در رشد کودک از جمله آموزش نظم وترتیب – آموزش ومراقبت از اندامهای بدن _ آموزش وهمکاری و همیاری با دوستا هم سن وسال – آموزش اعتماد وعزت نفس و; توضیحاتی بیان شده است. کودکان را از لحاظ شخصیتی به سه طبقه : تفاوت بین فردی – تفاوتهای درون فردی – تفاوتهای فردی و مفهوم عام استثنایی تقسیم ودربین آن برآورد درصد شیوع دانش آموزان استثنایی را بیان کرده و دانش آموزان را گروه بندی و از بین این گروه از دانش آموزان ما به توضیح دو گونه اکتفا کرده روشهای معیار شناسایی تیزهوشها و با استعدادها – شناسایی دانش آموزان تیز هوش و با استعداد به وسیله آزمونهای میزان شده – شناسایی دانش آموزان تیز هوش وبا استعداد با استفاده از روش مشاهده – ویژگی دانش آموزان تیز هوش و با استعداد – چگونگی طراحی برنامه آموزشی برای تیز هوشان و معایب و محاسن این گروه را بیان کردیم .گروه دوم ما گروه دانش آموزان دیر آموز است که این دانش آموزان را هم مانند بالا از ابتدا ویژگی کودکان دیر آموز تربیت پذیر -وضعیت جسمانی و توانای حرکتی – فراگیری زبان -ویژگی شخصی اجتماعی وچگونگی طراحی برنامه آموزشی مناسب برای کودکان آموزش پذیر – مدارس یا کلاسهای ویژه (روزانه یا شبانه ) -جریان غالب -اهداف برنامه آموزشی دانش آموزان آموزش پذیر-نحوه آموزش دانش آموزان آموزش پذیرو محیط حمایت آمیز کلاس – همسویی وتنظیم برنامه درسی به بحث گذاشته شده. بحثی که ما از اینترنت تهیه کرده ایم مار ا به طور کامل با روشهای آموزشی گوناگون در ایران جهان آشنا می کند و از ابتدای کار ازتعریف روش تدریس شروع کرده است و درادامه به این موضوعات پرداخته تقسیم بندی روش تدریس -تعریف تدرس – روش كنفـــــرانس ( گــــرد هم آیی ) روش شاگــــرد استــــادی/ روش چند حســـی ( مختلط)/ روش حل مسئلــــه /روش پـــــروژه ای شیــــــوه سخنــــــرانی / شیوه بازگویـــی /شیـــــوه پــــرسش و پاســـــخ /شیوه تمــــرینی / شیـــــوه بحثــــی و شیــــوه نمایشــــی/ شیــــوه آزمایشـــی ( روش اجرا كردن یا یادگیری بوسیله عمل )/ شیــــوه گـــــردش /علمـــــی /استفاده از منابـــــع دیداری و شنیــــداری /الگــــوی كاوشگــــری به شیوه حقـــــوقی /الگــــوی آمــــوختن كنتـــــرل خود/ الگــــــــوی ایفای نقش/ روش كارگاهـــــــی/ روش سخنــــرانی / سمینـــــار/ كنفــــــــرانس / سمپـــــــوزیــــــوم / روش تدریس كارگاهـــــی مــــــــرحله ارایه درس کــــــوتاه / مــــرحله فعالیت و كار / مـــرحله مشاركت / مرحله درسی كوتاه و فشرده / مرحله فعالیت گروهی و انجام وظایف انفرادی / مرحله مشاركت و جمع بندی الگـــــوی دریافت مفهـــــوم / الگــــوی تفكـــــر استقرایــــی / الگـــوی آمــــوزش كاوشگــــری / الگـــوی پیش سازمـــان دهنـــده / الگوی یادسپاری / الگوی رشد عقلی / الگوی كاوشگری علمی / الـگــــوی تدریس غیـــــر مستقیم الگـــوی بدایع پــــردازی ( افـــزایش تفكــــر خلاق ) /الگــــوی آگاهی یابی / الگـــــوی دیــــدار در كــــلاس درس / الگــــوی پــــژوهش گـــروهی ( تفحص گــــروهی ) / الگــــوی آمــــوزش آزمایشگاهــــی الگـــوی كاوشگـــــری علـــوم اجتماعـــــی / الگـــوی یادگیـــــــری در حد تسلط آمـــــــوزش مستقیـــم / الگـــوی آمــــوزش برای رشد مفهــــوم و مهـــارت می باشد که به طور بسیار مفید با آنها آشنا خواهید شد. مقدمهکار اصلی معلم آموزش است .ما در این مقاله معلمان را با انواع روشهای اساسی آموزش آشنا می کنیم و به این امید که با کسب تسلط بر این گونه روشها به هنگام آموزش دادن موضوعها و هدفهای مختلف روشهای مناسب با آن رابر گزینند و به کار بندند .درقسمت اول این مقاله ما سه روش آموزشی یعنی سخنرانی بحث گروهی یادگیری اکتشافی را توضیح میدهیم .مسئله شناسایی و آموزش تیز هوشان و با استعدادها مسئله تازه ای نیست و ریشه ای بسیار کهن دارد توجه روز افزون جوامع بشری نسبت به شناسایی و آموزش و پرورش تیزهوشان و با استعدادها ناشی از تشخیص این نکته است که افراد برجسته می توانند برای مشکلات اجتماع فردا راه حلهای منطقی بیندیشند و از به وجود آوردن بهرانهای گوناگون اجتماعی اقتصادی جلوگیری نمایند .یا در صورت وقوع آن را کاهش داده مهار کنند . نیک می دانیم که برخی از دانش آموزان سریعتر از کودکان دیگر می آموزند و برخی از آنان ازدیگر همسالان در یادگیری کندتر هستند تلاش منظم تخصصی برای کمک به کودکانی که از یادگیری کندتر برخوردارند حدود 200سال قبل آغاز شده .دانش آموزان دیرآموز و تعاریف طبقه بندی میزان شیوع علل ویژگی ها برنامه تربیتی رایج و معمول را بیان می کنیم.ودر آخر توضیحاتی مفصل درباره انواع روشهای تدریس از جمله تقسیم بندی روش تدریس تعریف تدرس روش كنفـــــرانس ( گــــرد هم آیی )- روش شاگــــرد استــــادی – روش چند حســـی ( مختلط ) – روش حل مسئلــــه – روش پـــــروژه ای – شیــــــوه سخنــــــرانی – شیوه بازگویـــی – شیـــــوه پــــرسش و پاســـــخ – شیوه تمــــرینی – شیـــــوه بحثــــی – شیــــوه نمایشــــی – شیــــوه آزمایشـــی ( روش اجرا كردن یا یادگیری بوسیله عمل ) – شیــــوه گـــــردش علمـــــی و غیره می باشد که در این مقاله به طور مفصل این موضوعات را توضیح داده ایم . ویژگی های عمومی کودک دبستانی1سه ویژگی عمومی که وابسته به سه حیطه رشد ذهنی اجتماعی و شخصیتی هستند اساس کودکی میانه را تشکیل می دهند .از ددگاه ذهنی رشد عمده این است که تفکر کودک منظم ساختار مند و منطقی تر می شود .بنابراین کودک دبستانی نسبت به کودکان پیش دبستانی بازی و آموزش واقعیت گراتر و قاعده مدار تر می گردد.بدین ترتیب آموزش بیانگر نیاز روز افزون به نظم وترتیب است .کودک دبستانی پیش از پیش با همسالان خود تعاملهای اجتماعی برقرار می کند و گروه همسالان همایتی را فراهم می سازد که در گذشته تنها در درون خانواده عرضه می شد .پذیرش از سوی همسالان برای کودکان ان سن از اهمیت بسزایی برخوردار است و آموزشهای گوناگون بیانگر نیاز بسیارشدید به وابستگی به گروه است .سر انجام در حیطه رشد شخصیت چالش اصلی درراه شکل گیری خود پنداره کودکان دبستانی این است که به خودشان وسایرین نشان دهند شایسته با استعداد دارای مهارت و توانایی هایی هستند که می توانند به آنها افتخار کنند این نیاز به سازندگی در آموزشهای گوناگون آنها نمایان می شود. روش آموزش مستقیم یا روش آموزش سخنرانی2روش سخنرانی یا روش آموزش مستقیم کی از روشهای بسیار معمول مورد استفاده معلمان در سراسر جهان است . در روش سخنرانی فعالیت اصلی کلاس درس را معلم خود بر عهده می گیرد و از راه های مختلف ارائه و نمایش دادن مطالب به آموزش موضوعهای گوناگون می پردازد که به آن روش نمایشی یا روش ارائه نیز گفته می شود .ویژگی عمده این روش آن است که اکثریت فعالیت های آموزشی معلم در آن جنبه کلامی دارد و از این جهت نام روش سخنرانی به آن داده اند . فنون موثر آموزش باروش سخنرانی 1بیان هدفهای آموزشی و آماده کردن یاد گیرندگان مانند هر روش آموزشی در روش سخنرانی بیان هدفهای در آغاز هر درس ضروری است .بهتر است معلم هنگام بیان هدفهای آموزشی درس خود و توضیح درباره آنها به یادگیرندگان کمک نمایند تا بین این هدفها یعنی آنچه که در درس جدید خواهند آموخت و آنچه که در درسهای قبلی آموخته اند که با مطالب درس جدید در ارتباط است پیوندایجاد نماید وقتی هدفهای آموزشی درس پیش از آموزش مطالب در س در اختیار یاد گیرندگان گذاشته می شود یعنی از آنچه که قرار است بیاموزند از پیش آگاه می شوند تا بین مطالب یک درس خاص و ارتباط آن با زندگی خودشان پیوند بر قرار سازند . پس از آگاه ساختن یادگیرندگان از هدفهای درس معلم باید آنان را برای یادگیری آن هدفها آماده سازد . بهترین تدبیری که در جهت آماده سازی یادگیرندگان برای یادگیری مطالب درس تازه پشنهاد شده مرور درسهای گذشته است .آرندرز اصطلاح ایجاد آمایهرا برای این منظور مورد استفاده قرار داده است . او علاوه بر مروردرسهای گذشته طرح یک سوال یا بیان یک رویداد یا یک قصه را که به اطلاعات و دانش قبلی یادگیرندگان مربوط باشد روش مناسبی برای جلب توجه و آماده ساختن دانش آموزان می داند. 1 پیتر هیوز فرگاس . مترجم گنجی کامران . روانشناسی بازی کودکان بازی ورشد. . صفحه1722 . سیف علی اکبر . روانشناسی پرورشی ..صفحه 383 2استفاده از پیش سازمان دهنده1 در ارائه هدفهای آموزشی و هم در ارائه پیش سازمان دهنده بهتر است معلم از نوعی وسیله دیداری مانند تابلوی کلاس پروژکتور و ارهد و جز اینها استفاده نمایند .3ارائه مطالب سومن گام در روش سخنرانی ارائه مطالب است .منظور از ارائه درس این است که معلم مطالب و موضوعات را در قالب بیانات منطقی در اختیار یادگیرندگان قرار دهد.ابتدا با یک مقدمه شروع کنید .بعد توضیحات ضروری را در اختیار یادگیرندگان قرار دهید و توضیهات خود را با ذکر مدارک یافته های پژوهشی و سایر شواهد ضروری مستند سازید.و سر انجام با یک نتیجه گیری سخنرانی خود را به پایان برسانید ویژگی مهم سخنرانی مفید توضیح دادن است .4توضیح دادن2 بهترین شیوه ارائه مطالب با روش سخنرانی توضیح دادن است معلم در توضیح دادن گامی فراتر از ارائه معلومات بر می دارد و به بیان علل رویدادها روابط میان مفاهیم و اندیشه ها و توصیف وتشریح فرایند ها می پردازد .براون انواع توضیحات را به سه دسته تقسیم کرده است : تفسیری . توصیفی و تعلیلی که با سه سوال چه/ چگونه / چرا منطبق هستند. توضیحات تفصیری3 معنی اصلی یک اصطلاح عبارت مطلب یا نکته را روشن می کند .مثال این نوع توضیح دادن ها پاسخ پرسش زیرند :رمان چه نوع داستانی است ؟توضیحات توصیفی فرایندها ساختها وشیوه های اجرایی را نشان می دهند مانند:تلمبه دوچرخه چگونه کار می کند ؟توضیح تعلیمی شامل اصلها تعمیم ها انگیزه ها و ارزشها هستند و علتها را در بر می گیرند .مانند:چرا لامپ می سوزد؟ قاعده –مثال – قاعده 4یکی از تدابیر موثر در ارائه و توضیح دادن مطالب استفاده از روش قاعده – مثال – قاعده است . ابتدا معلم قاعده یا اصلی رابیان می کند بعد با مثال یا مثالهایی آن را توضیح می دهد و سپس با بیان مجدد اصل گفته شده اما با عبارت پردازی متفاوت از مطلب خود نتیجه گیری می کند .قاعده3 یکی از اصوا مهم اقتصادی اصل ارضه و تقاضاست و تبق این اصل بالا و پاین رفتن هر یک از این دو موجب کاهش و افزایش دیگری می شود .مثال مثالی برای این اصل اقتصادی این است وقتی که آمریکایها تصمیم گرفتن که نفت کمتریمصرف کنند (کاهش تقاضا)در آبهای ساحلی میدانهای نفتی تازه ای مورد بهره برداری قرار گرفت (افزایش عرضه) بهای نفت خاورمیانه کاهش یافت .قاعده بالا و پایین رفتن میزان عرضه یک محصول موجب تغییر در تقاضا و بهای آن محصول می شود.حلقه های توضیحی و مثال منضور آن است که آن دسته از حروف ربط و اضافه هستند که به علل نتایج معانی و مقاصد یک رویداد یا اندیشه اشلره می کند مانند زیرا/ از آنجا که/ به این منظور / اگر;پس/ بنا بر این / و در نتیجه معلم می تواند به کمک این حلقه ها ی توضیحی به یادگیرندگان کمک کند تا روابط میان مطالب اظهار شده توسط اورا درک کنند و از اظهاراتش بیشتر استفاده نمایند.1 .همان . صفحه 383 2 همان . صفحه 384 3 .همان . صفحه 384 4 .همان . صفحه 385روشنی بیان منظور از روشنی بیان کاربرد کلمات و عبارات صریح و گویا از سوی معلم یا سخنران است روشنی عکس ابهام است ابهام در بیان معلم در یک رشته پژوهش آموزشی مورد برسی قرار گرفته و نتایج حاصل متفقا نشان داده اند که روشنی بیان با بالا بردن سطح دانش معلم از موضوع درسی رابطه مستقیم و ابهام در کلام با پایین بودن سطح دانش او رابطه معکوس دارد.5شورو شوق وتحرک1 حرکت و جنب جوش معلم به هنگام آموزش نشان دهنده اشتیاق وعلاقه او به کارخود وپیشرفت دانش آموزان است و یکی از عوامل ابلا برنده سطح اثر بخشی آموزش معلم است .راه رفتن حرکت بدنی برقراری تماس چشمی با فرد فرد دانش آموزان بالا و پاین بردن صدا و موراد دیگری از این قبیل معرف معلمان علاقه مند و پرتحرک است . این فعالیتهای معلم موجب جلب توجه دانش آموزان به درس و افزایش سطح یادگیری آنها می باشد .6 پرسیدن سوال هنگام آموزش با سخنرانی 2 یکی از راه های کاهش دادن برخی از مشکلات روش سخنرانی پرسیدن سوال به هنگام سخنرانی است .پرسیدن سوال از دانش آموزان در ضمن سخنرانی دارای فواید زیر است :• این سوالها نکات و موضوعات مهم سخنرانی را مورد تاکید قرار می دهد .• پاسخ دادن به این سوالات منجر به تکرار مطالب آموزش داده شده معلم از سوی یادگیرندگان می شوند.• یادگیرندگان یاپاسخ دادن به این سوالها متوجه می شوند که چه قسمتهای از درس را یاد گرفته و چه قسمتهایی را هنوز یاد نگرفته اند . • این سوالات از حواس پرتی یادگیرندگان جلوگیری به عمل می آورند .• از طریق این سوالات می توان مطالب درسی را جمع و جور کرد و به مرور آنها پرداخت . این کارها را انجام دهید از انجام این کارها بپرهیزید مکث کنید کلیه افراد کلاس را از نظر بگذرانید و پیش از آماده شدن اکثریت اعضای کلاس صحبت خودرامنتظر بمانید تا همه آنها آماده شوند . آغاز نکنید .صحبتهای مقدماتی خود را دوستانه آغاز کنید . به به سقف و کف اتاق نگاه نکنید .تک تک افراد نگاه کنید و متوجه واکنش آنها باشید .برا یتاکید بر نکات مهم از حرکات سر دست خود سرو دست خود را خیلی زیاد تکان ندهید . استفاده کنید .قدری جابه جا بشوید و به آرامی حرکت کنید . به سرعت به این طرف و آن طرف اتاق راه نروید .موقع استفاده از وسایل دیداری مطمئن شوید که پشت خود را به شنوندگان نکنید. همه افراد کلاس آن را می بینند. از حلقه ها و نکات توضیحی و مثالهای مختصر و از عبارت پردازی بی مورد اصطلاحات خیلی فنی و جملات جالب استفاده کنید . پیچیده پرهیز کنید .پیش از بیان یک مطلب یا طرح یک سوال به وقتی که می خواهید مطلب مهمی را عنوان کنید صدایتان را شنوندگان نگاه کنید پایین نیاورید و با نگاه کفشهایتان را وارسی نکنید .سرعت خود را کم کنید . از یکنواخت حرف زدن بپرهیزید.1 همان صفحه 387 2 همان صفحه 388 7یادداشت برداری1معلم می تواند از دانش آموزان بخواهد تا از توضیحات او یاد داشت تهیه نمایند .یاد داشت برداری دانش آموزان از مطالب سخنرانی معلم آنها را از حالت غیر فعال خوارج می سازد و به شرکت در فعالیت کلاسی وا می دارد . یاد داشتهایی که به هنگام گوش دادن به سخنرانی تهیه می شود اغلب نا منظم ودر هم وبرهم هستند . بهتر است برای استفاده بعدی این یادداشتها را منظم کرد .”عمل یاد داشت برداری برای این است که محتوای سخنرانی را برای همیشه قابل استفاده سازد . بنابراین استفاده از مدادرنگی کشیدن چهار خانه ها پیکانها پرانتزها نمودارها و جداول خلاصه بسیار مهم هستند .هر چه یادداشت بهتر سازمان داده شوند بهتر یاد گرفته و دیرتر فراموش می شوند .انتقاد از روش سخنرانی2بسیاری هستند که روش سخنرانی را مورد انتقاد قرار داده و معلمان را نسبت به کاربرد آن دلسرد کرده اند .زمانی سخنرانی روش مفیدی بود .اما اکنون که همه می توانند بخوانند و کتاب فراوان شده است سخنرانی روش غیر ضروری است . اگر شنونده هنگان سخنرانی حواسش پرت بشود و بخشی از سخنان گوینده را در نیابد نمی تواند ماننند زمانیکه به خواندن یک کتاب مشغول است به مطالب قبلی باز گردد و دوباره آنها را مرور کند . ایراد دیگرکه از روش سخنرانی گرفته اند این است که دراین روش آموزشی دانش آموزان فعال نیستند حوصله شان سر می رود قدرت خلاقیتشان پرورش نمی یابد و صرفا به صورت گیرنده اطلاعات در می آیند .این روش سخنرانی یک روش غیر غیر موثر است .به رغم انتقاد بالا بعضی از روشنفکران از روش سخنرانی دفاع کرده اند و آن رابرای آموزش پاره ای از مطالب مناسب دانسته اند. مدافعان این روش می گویند که این طریق می توان اطلاعات جامعی را در مدت زمان نسبتا کوتاهی در اختیار یادگیرندگان قرار داد و اگر معلم سخنران ماهری باشد می تواند شنوندگان را تشویق و تهییج کندو اطلاعات لازم را به اآنها بیاموزد . گفته شده که خیلی از دانش آموزان و دانشجویان نمی توانند مطالب را به خوبی بخوانند و بفهمند ولذا روش سخنرانی برای این گونه افراد روش مفیدی است . علاوه براین معلم می تواند در روش سخنرانی خود مطالب کتاب را با عبارت و جملات ساده تر و به سبکی متفاوت از آنچه در کتاب آمده است ارائه دهد . همچنین گفته شده که شنیدن مطالب به طور شفاهی لذت بخش تر از خواندن مطالب است .درست همان زور که دیدن و شنیدن اجرای یک نمایشنامه از خواندن متن آن آموزنده تر و لذت بخشتر است دیدن معلم وشنیدن سخنرانی او از خواندن کتاب آموزنده تر و جالب تر است.موارد استفاده روش سخنرانی3با توجه به توضیحات بالامسئله این نیست که از روش سخنرانی باید استفاده کرد یا باید آن را به کلی کنار نهاد بلکه مسئله آن است که چه وقت باید از آن استفاده کنیم . این روش در بعضی موارد روشی موثر و رد پاره ای موارددیگر روش غیر مفید است . روش آموزشی مبتنی بر سخنرانی در موارد زیر روشی مفید است :• آنجا که هدف اصلی آموزش انتقال معلومات است . • موقعی که مطالب سخنرانی به طریق دیگری در دسترس یادگیرندگان قرارندارد. • زمانی که مطالب پراکنده اند و معلم باید آنها را مرتب کرده سازمان دهد و در اختیار یادگیرندگان بگذارد . • وقتی که نگه داری مطالب در حافظه برای مدت طولانی ضروری نیست .1همان . صفحه 389 2 همان . صفحه 390 3 . همان صفحه 391 • زمانی که معلم می خواهد یادگیرندگان را راهنمایی کند و دستورالعملهایی در اختیار آنان قرار دهد تا برای یادگیری از طریق روشهای دیگر آماده شوند. در مواقعی که هدف آموزشی کسب مطالب پیچیده و انتزاعی ویادگیری مهارتهای سطح بالا مانند تحلیل ترکیب ارزشیابی از سوی یادگیرنده است استفاده از روش سخنرانی مناسب نیست.کودک2 پیش دبستانی درزمینه آموزش مستقیم با محدودیت روبه رو است زیرا بازنمایی ذهنی واقعیت از سو آنها توسط یک نظام منسجم تفکر کنترل نمی شودآنها به سادگی حواسشان پرت می شود هنگام حل کردن مسائل اغلب بر جنبه های نامربوط آنها تمرکز می کنند و اطلاعات بسیار مرتبط را نادیده می گیرند .ظواهر به آسانی آنان را تحت تاثیر قرار می دهد و در توجه به ماهیت اصلی مسئله ناتوان می مانند آموزش با روش بحث گروهی1این روش به یادگیرنده کمک می کند تا استفاده از زبان را یاد بگیرد دیدگاه های خود را بیان کنند عقاید و اندیشه هایشان را توجیه نمایند و با نظر و اعتقادهای دیگران آشنا شوند . این روش برای تحقق یافتن هدف های آموزشی ارزشیابس اندیشه های مختلف و ایجتد تحمل و بردباری در برخورد با عقاید دیگران مناسب است همچنین این روش در درک وفهم مفاهیم پیچیده یادگیرندگان را یاری می دهد . یادگیرندگان از طریق همکاری در تفکر مقابله اندیشه ها ارائه پیشنهادهای مختلف و ارزیابی توضیحات و تبیینات مختلف به فهم بیشتر امور توفیق می یابد . مراحل آموزشی با روش بحث گروهی21 انتخاب موضوع بحثگیج و برلاینر موضوع بحث را به دو دسته تقسیم کرده اند: 1) موضوعات مورد توافق همگان 2)موضوعهای بحث انگیز . موضوع های نوع اول موضوع هایی هستند که افراد مطلع درباره آنها اختلاف نظر چندانی ندارند اما موضوع های نوع دوم به سادگی مورد توافق افراد مختلف قرار نمی گیرند و هر کسی نظر یا عقیده خاصی درباره آنها ابراز میکند گیج و برلاینر همچنین معتقدند که علوم طبیعی یابه اصطلاح علوم سخت بیشتر از موضوع های نوع اول و علومانسانی یا علوم نرم غلبا از موضوعات نوع دوم تشکیل می یابندموضوع های بحث انگیز فواید زیادی دارند و از جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد :• سطح علاقه و درنتیجه میزان مشارکت یاد گیرندگان در فعالیت های گروهی را افزایش می دهد .• نیار دانش آموزان به مقابله با نظرات مختلف و گوناگون را بر آورده می سازد .• سطح درک وفهم دانش آموزان از منطق اطلاعات و موقعیت خود او را بالا می برد. 2 یافتن زمینه مشترک برای بحث3پیش از شروع بحث گروهی لازم است یادگیرندگان را در ایجاد یک زمینه مشترک برای بحث آماده کنیم. در صورت امکان نمایش یک فیلم دیدن یک برنامه تلویزیونی یک گردش علمی یا دیدار از یک موزه مزرعه یا کارخانه تدابیر مفیدی هستند. 3 . بیان هدفهای آموزشی ومحدوده زمانیبیان هدفهای آموزشی بحث گروهی مانند هریک از روشهای دیگر آموزشی از اقدامات مهم معلم است معلم باید پیش2 .پیتر هیوز فرگاس . مترجم گنجی کامران. روانشناسی بازی کودکان بازی ورشد. صفحه 172پاراگراف آخر 3 . سیف علی اکبر . روانشناسی پرورشی.. صفحه392 . همان صفحه393 از آغاز بحث هدفهای آموزشی جلسه بحث را در اختیار یادگیرندگان قرار دهد بیان هدف جریان بحث را به نتیجه گیری از بحث سوق می دهد و از به هدر رفتن نیروی افراد و بینتیجه ماندن بحث جلوگیری به عمل می آورد. 4ترتیب نشستن افراد در جلسه بحث گروهی1بر خلاف روش سخنرانی که معلم در آن مقابل افراد کلاس قرار می گیرد در بحث گروهی اعضای گروه باید به شکل دایره در کنار هم بنشینند و معلم نیز مانند یکی از اعضا در جای از این دایره قرار بگیرد نه به دور از آنها یا در مقابل آنها . این طریق نشستن تماس چشمی میان همه اعضای شرکت کننده در بحث را ممکن می سازد.5هدایت جریان بحثنقش معلم در بحث گروهی باید به حداقل کاهش یابد هر قدر معلم بیشتر صحبت کند دانش آموزان فرصت کمتری برای شرکت در بحث گروهی خواهند داشت . بهترین روشی که معلم بایددر بحث گروهی در پیش گیرد این است که بعد از صحبتهای معمولی روزانه و معرفی موضوع بحث و دادن هدفهای بحث سکوت کند و به صورت شنونده ای علاقه منددر آید . بیشترین نقشی را که می توان در بحث گروهی به معلم گذاشت آن است که به عنوان رئیس جلسه نوبت افراد کلاس را نگاه داردو نظم جلسه را حفظ کند بعضی معلمان ارز این کار هم خود داری می کنند و ریاست جلسه را به یکی از اعضای کلاس وا می گذارد زیرا معتقد است که ادارع جلسه بحث فرصت گوش دادن کامل را از آنها می گیرد و سبب می شود دانش آموزان به جای خطاب به یکدیگر مرتبا معلم را مورد خطاب قرار دهند .راهنمایی هایی برای هدایت بحث گروهی :• همکاری کودکان خجول را به بحث جلب می کند 2• اظهار نظر و سوالهای یک دانش آموز را به سوی دانش آموز دیگر هدایت می کند .• سعی کنید آنچرا که دانش آموزان می گویندبه خوبی درک کنید .اگر شما مطالب را به خوبی درک نکنید دانش اموزان دیگر نیز ان را نخواهند فهمید .• خواستار اطلاعات بیشتر باشید .• جریان بحث را به مسیر اصلی باز گردانید .• پیش از خواستن جواب وقت کافی برای فکر کردن به دانش آموزان بدهید بعضی دانش آموزان ترجیح می دهند قبل از صحبت کردن نظر خود را بر روی کاغذ بنویسند.• وقتی که صحبتهای یک فرد تمام شد به سایر افراد نگاه کنید واکنش آنها را بسنجید.مقایسه اثر بخشی روش بحث گروهی و روش سخنرانی3 تعداد زیادی پژوهش آموزشی وجود دارد که د رآنها میزان یادگیری دانش آموزانی که با روش سخنرانی آموزش دیده اند آنها که در بحث گروهی شرکت کرده اند با هم مقایسه شده حدود 100پژوهش انجام شده در طی 40 سال را درباره تاثیر روش بحث گروهی وسخنرانی بر یادگیری دانش آموزان بررسی کرده اند میانگین نمرات در این دو روش آموزشی در امتهانات نهایی دروس آنها باهم مقایسه شد . نتایج حاصله نشان دادند که تفاوت میانگینها تقریبا برابر با صفر است . یعنی از لحاظ نمراتی که دانش آموز در آزمون مربوط ب در س خود می گیرند بین روش خنرانی وبحث گروهی تفاوت دیده نمی شود . 1 .همان . صفحه . 393 2 .همان . صفحه . 394 3 همان صفحه 395 مقایسه روش سخنرانی با روش بحث گروهی در سه ملا ک مختلف(اقتباس از گیجوبرلاینر1992) ملاکها اطلاعات واقعی یادداری و تفکر سطح بالا نگرش وانگیزش برتری روش سخنرانی بر روش بحث گروهی 12 0 1 یکسانی روش سخنرانی با روش بحث گروهی 4 0 1برتری روش بحث گروهی بر روش سخنرانی 5 7 7 روش آموزش اکتشافی1یکیدیگر از روشهای آموزشهای اساسی آموزش اکتشافی است . این روش باعنوانهای دیگر یادگیری اکتشافی و آموزش پوهشگری نیز نامیده می شود .در حقیقت می توان آن را روش آموزش برای یادگیری اکتشافی نامید این روش آموزشی به طور عمده بر فرضهای نظریه سازندگی یا ساختن گرایی یادگیری استوار است . می توان آموزش برای یادگیری اکتشافی را این گونه تعریف کرد :”رویکردی به آموزش که از طریق آن یاد گیرندگان تشویق می شوند تا با محیط خود به تعامل بپدازند یعنی درآن به کاوشگری و دستکاری اشیا دست وپنجه نرم کردن با سوالات یا انجام آزمایش اقدام کنند و در نتیجه به فهم یک موضوع برسند دانستن ک فرایند است نه ک فراورده”. مراحل آموزش برای یادگیری اکتشافی2مراحل آموزش برای یادگیری اکتشافیاز بعضی جهات شبیه به مراحل سایر روشهای آموزشی است اما از جهات مهمی نیز با آنها فرق دارد.اقدامات پیش از آموزش نباید چنین تصئر شود چون یادگیری اکتشافی از راه تعامل یادگیرنده با محیط انجام می گیرد پس این روش آموزشی نیاز به طراحی ندارد . بر خلاف این تصور اگر آموزش اکتشافی بیشتر از روش آموزش مستقیم به طراحی نیاز نداشته باشد کمتر از آنها نیازمند این کار نیست .هر قدر طراحی اولیه دقیقتر صورت پذیرد گامهای بعدی موثرتر برداشته می شوند.1 تعیین قصد یا هدفهدف گزینی یکی از اقدامات مهم معلم در انجام هر گونه آموزش است . در آموزش برای یادگیری اکتشافی لازم است معلم از پیش تعیین کند که می خواهد ضمن آموزش چه مهارتهای ذهنی و شناختی را در یادگیرنده خود مورد تاکید قرار دهد و به چه نتایجی برسد.2 انتخاب یک موقعیت مشکل یا معما برانگیز3منظور از موقعیت معما بر انگیز یا مشکل آفرین موقعیتی است که در یادگیرندگان حالت عدم تعادل به وجود می آورد و منجر به برانگیختن کنجکاوی آنها می شود .این کنجکاوی در یادگیرندگان برای پژوهش و یادگیری عامل انگیزشی خواهد بود .بنابر این معلم در آموزش برای یادگیری اکتشافی لازم است از موارد ساده و پیش پا افتاده دوری کند و موقعیت های نسبتا پیچیده و معما بر انگیز را در پیش روی یادگیرندگان بگذارد . 1 همان صفحه 397 2 . همان صفحه 398 3 همان صفحه 399 آموزش دادن درس1معلم پس ازتعیین هدف های درس وانتخاب یا طرح یک موقعیت معما برانگیز یا مسئله آفرین به آموزش در سمی پردازد برای این منظور می تواند اقدامات زیر را انجام دهد:1آماده ساختن یادگیرندگان و توضیح دادن روشهای اکتشافیA. الف.معلم به یادگیرندگان بگوید که هدف درس مربوط به یادگیری اکتشافی کسب اطلاعات تازه نیست بلکه هدف انجام پژوهش وتفکر مستقلانه است.B. ب .معلم درباره موقعیت معما بر انگیزیا مسئله آفرین از یادگیرندگان سوالی بپرسد . برای این سوال نبایدتنهایک جواب مطلقا درست وجود داشته باشد و معلم هم نباید در همان آغاز کار جواب سوال را توضیح دهد . C. پ .در ضمن جمع آوری داده های مورد نیاز برای پاسخ دادن به سوال معلم دانش آموزان باید تشویق بشوند تا برای کسب راهنمای از معلم سوال بپرسند . معلم باید تا حد توان خود سوالهای دانش آموزان رابه بهترین شکل جواب بدهدو هر جا که نتوانست اطلاعات لازم را در اختیار دانش آموزان قرار دهد این موضوع راباآنها در میان بگذارد . D. ت. در مرحله فرضیه سازی و توضیح درس دانش آموزان باید تشویق شوند تا اندیشه های خود را آزادانه بر زبان آورند . عقیده هیچ دانش آموزی نباید توسط دانش آموزان دیگر یا معلم مورد تمسخر قرار گیرد . باید به همه اعضای کلاس یا گروه فرصت داده شود تا در عمل اکتشافی سهم خود را انجام دهند و اندیشه های خود را مطرح سازند. 2 ارائه موقعیت معما برانگیز2در این مرحله از آموزش اکتشافی معلم موقعیت معما برانگیز یا مسئله آفرین را در اختیار یادگیرندگان قرار میدهند آرندز می گوید بهتر است که معلم این کار را به صورتی که توجه دانش آموزان را جلب کند انجام دهد برای این منظور لمس کردن موقعیت باعث جلب توجه و مولد کنجکاوی خواهد شد ارائه موقعیت مسئله آفرین باید به گونه ای باشد که دانش آموز را به خود جذب کند و در او عدم حالت تعادل شناختی بیافریند . این امر موجب توفیق یادگیرنده در کسب اطلاعات لازم ورسیدن به جواب مسئله خواهد بود.3جمع آوری اطلاعات یا داده ها و آزمایشگریدر این مرحله یادگیرنده به جمع آوری اطلاعات مورد نیاز برای پاسخ دادن به سوال یا سوالهاوانجام آزمایش به صورت عینی یا ذهنی می پردازد نمونه پرسش وپاسخ زیر که می توان بین معلم ودانش آموز در جریان جمع آوری اطلاعات برای حل معما مطرح شود.• دانش آموز :آیا مایع داخل ضرف در تمام حجم لوله بالا می رود یا فقط از کنار آن بالا می رود؟منظور این است که اگر از لوله بالا می رود تا انتهای آن می رود ؟• معلم:بله مثل یک شلنگ است . مایه در تمام حجم آن بالا می رود .• دانش آموز1: محتوای لوله آب رنگی است؟1 . همان صفحه 400 2 . همان صفحه 401 • معلم: نه آب رنگی نیست.• دانش آموز2 :نوعی ماده شیمیای است ؟• معلم : منظورت از ماده شیمیای چیست؟• دانش آموز2 :چیزی که از آب واکنش سریعتری داشته باشد ؟• معلم : منظورت این است که مایه داخل لوله خاصیت ویژه ای دارد ؟• دانش آموز3 : بله • معلم: کلرید متیلین نام مایع داخل لوله است .در ضمن پرسشهاو پاسخهای بالا معلم به دانش آموزان کمک می کند تا درباره ضرف شیشه ای و مایع قرمز رنگ اطلاعات لازم را جمع آوری نمایند . در ادامه این پرسش و پاسخ معلم برای دانش آموزان روشن می سازد که ظرف شیشه ای کاملا مسدود است و درجه جوش کلرید متیلین 40/1 درجه سانتی گراد و درجه غلظت آن بیشتر از آب است.4 فرضیه سازی وتوضیح دادن1پس از آنکه دانش آموزان اطلاعات وداده های ضروری را گرد آوری کردند و آزمایشهای ضروری را درباره پدیده مورد نظر انجام دادندنوبت به ارائه توضیحات و ساختن فرضیه می رسد.در این مرحله است که معلم تمام اندیشه های پیشنهادی دانش آموزان را مورد تشویق وتایید قرار می دهد.نقش معلم در این مرحله از آموزش اکتشافی آن است که برای اندیشه های دانش آموزان احترام قائل شده وتبادل آزاد اندیشها را در بین آنان تشویق کند . البته می تواند از دانش آموزان سوالهایی بپرسد تا عقاید و اندیشه های خود را مستند سازند و برای آن دلایل توجیحی بیاورند.5تحلیل فرایند اکتشافیمنظور از تحلیل فرایند اکتشافی این است که یادگیرندگان به کمک معلم فعالیتهایی را انجام دهند که منجر به تجزیه وتحلیل فرایندهای فکری خودشان بشود .برای این منظور معلم می تواند از دانش آموزان بخواهد تا به اندیشه خود باز گردند و در یابند که در ضمن تفکر و رسیدن به جواب معما یا مسئله چه مراحل فکری را طی کردند .اقدامات پس از آموزش2اقدامات پس از آموزش در روش آموزش برای یادگیری اکتشافی مانند سایر روشهای آموزشی شامل ارزشیابی از فعلیتهای یادگیرندگان و نتایج به دست آمده و دادن نوعی بازخورد به آنان است و از آنجا که در این این روش آموزشی هدف کسب دانش و اطلاعات تازه نیست روشهای مرسوم ومتداول ارزشیابی یعنی آزمونهای کتبی در این باره مفید نیستند . به جای این وسایل اندازه گیری بهتر است از آزمونهای عملکردی و سایر وسایلی که برای سنجش فرایند های یادگیری مناسبترند استفاده کرد. گروه همسالان در دوره کودکی : نیاز به وابستگی3کودکان پیش دبستانی حتی اگر مقداری در خور توجهی از وقت خود را در کودکستان یا مهد کودک سپری کنند باز هم در وحله اول تحت تاثیر خانواده خود هستند .بدین ترتیب که خانواده نخستین واحد اجتماعی پیرامون آنهاست ترکیب گروه همسالان در دوران کودکی بسیار متغیر است تا حدی که ممکن است دوستان کودک حتی طی یک . . 1همان صفحه 402 2 همان صفحه 403 3 . پیتر هیوز فرگاس . مترجم گنجی کامران . روانشناسی بازی کودکان بازی ورشد..صفحه 3 17 هفته عوض شوند با این همه گروه همسالان یک جامعه واحد و دارای قواعد معین هر چند نا نوشته برای عضویت است کودکان که به نوعی متفاوت هستند خواه به علت ویژگی های جسمانی صفات شخصیتی شیوه لباس پوشیدن داشتن وسایل مختلف یا پایگاه اجتماعی اقتصادی ممکن است به سرعت از گروه اخراج شوند .گروه همسالان در دوران کودکی میانه عاملی مهم در اجتماعی شدن کودکان است . کودکان فرهنگ کودکی را از همسالانشان می آموزند نه از والدین یا معلمان آموزش قواعد اجتماعی و اهمیت اطاعت از آنها از سوی گروه همسالان بسیار موثر وگاهی اوقات بسیار سختگیرانه است . همسالان نظام اخلاقی معینی وضع می کنند که ممکن است تا اندازه ای از آنچه از سوی بزرگسالان وضع شده است متفاوت باشد . همسالان مهارتها جسمانی ذهنی گوناگونی را به کودکان می آموزند که برای پذیرش گروهی لازم هستند . والدین ممکن است دوچرخه سواری را آموزش دهنداما به ندرت به کودکان خود می آموزند که چگونه با دوچرخه خود تک چرخ بزنند یا چگونه با آن از روی جوی آب بپرند چنین آموزش هایی را همواره کودکان با تجربه تر در گروه همسالان ارائه می دهند . به همین بسیاری از لطیفه ها داستانها چیستانها و زبان عامیانه که خیلی راحت بین کودکان دبستانی به گوش می خورد هرگز ازسوی بزرگسالان به آنان آموزش داده نشده است بلکه به طور مستقیم از سوی گروه همسالان انتقال یافته اند. درباره اهمیت گروه همسالان در دوره کودکی به عنوان یکی از عوامل اجتماعی شدن نمی توان اغراق کرد همچنین نمی توان اهمیت پذیرفته شدن از سوی همسالان برای کودکان دبستانی را نادیده گرفت . زمینه ای که در آن انتقال فرهنگ همسالان رخ می دهد چیست ؟ میدان کار زاری که کودکان برای دستیابی به پذیرش در گروه و روری از طرد شدن از سوی گروه درآن می جنگند چیست ؟ با توجه به اینکه مقدار قابل توجهی از وقت آزاد کودکان به بازی سپری می شود جای شگفتی نیست که میدان کار زار اغلب همان زمین بازی است به راستی اگر بازی کودکان دبستانی بخش بزرگی از تجربه اجتماعی شدن آنها را در بر نمی گرفت و فرایند اجتماعی شدن را بهبود نمی بخشد جای شگفتی بود . در واقع بازی کارکردهای بسیاری را تامین می کند و اعلب برای ارضای نیاز برجسته کودکان دبستانی به وابستگی مورد استفاده قرار می گیرد.رشدخود پنداره و نیاز به سازندگی 1یکی از نیازهای مهم کودکان دبستانی نیاز به چیزی است که یکی از نظریه پردازان روان تحلیلگر به نام اریکسون آن را نیاز به سازندگی می نامد.وقتی کودکان بزرگتر می شوند در می یابند که در بتن خانواده آینده ای برای آنان وجود. نداردبنابر این آنان خودشان شروع به استفاده از مهارت ها ووظایفی می کنند که برا ی موفقیت در دنیای بزرگتر بزرگسالان ضروری است . آنها به سازنده بودن علاقه مند می شوند تا به حس تسلط و موفقیت دست یابند.درفرهنگ های سنتی تر احساس موفقیت کودکان از راه یادگیری نحوه استفاده از ابزارها وسایل و سلا های که بزرگسالان در فرهنگ خود برای بقا به آنها نیاز دارند به دست می آید در ایالات متحده ابزارها اغلب در کلاس درس به دست می آیند.هنگامی که اریکسون از نیاز به سازندگی صحبت می کند منظور او موفقیت در دنیای کار است هر چند این نکته ممکن است روشن باشد . وقتی ک.دک برای سازندگی تلاش می کند هوس بازی را کنار می گذارند. 1 . همان صفحه 175 روش اکتشافی هدایت شده1دیدیم که در روش آموزش مستقیم یا نمایشی از جمله در روش سخنرانی فعالیت اصلی کلاس به عهده معلم است و او تمام اطلاعات لازم را به طور سازمان یافته در اختیار یادگیرندگان قرار می دهد .در روش آموزش برای یادگیری اکتشافی محض یا روش اکتشافی هدایت نشده معلم نه مفاهیم ولصول تشکیل دهنده مسئله ونه راه حل مسئله را به یادگیرنده گان می دهد بلکه یادگیرندگان خود آزادند تا به هر طریقی که می خواهند به کشف راه حل و جوب مسئله بپردازند.روشی که در حد وسط بین دو روش بالا قرار دارد روش اکتشافی هدایت شده نام گرفته است .در این روش یادگیرنده به اندازه کافی استقلال عمل دارد اما معلم بر کار او نظارت می کند و هر جا به کمک نیاز داشته باشد او را یاری می دهد .در این روش به یادگیرندگان مسئولیت لازم برای پیداکردن روابط و سازمان دادن دانش داده می شود اما معلم همواره مواظب است که هر جا لازم باشد راهنمای های لازم را در اختیار یادگیرندگان قرار دهد تا آنچه را موردنظر است کشف کنند و در یادگیری توفیق یابند. آموزش با روشهای گوناگون بازی وورزشاز طرفی بابازی2 هم میتوان آموزشهای گوناگونرا به کودک آموخت کودک دبستانی با مقایسه زمانی که خردسالتر بودند به شیوه ای منطقی تر و منظم تر فکر می کنند دلیل آن هم ممکن است این باشد کودکان دبستانی اغلب شورو شوق فراوانی برای گرد آوری دارند .گرد اوری خود نوعی باز ی است .اهمیت ذهنی گرد آروی این است این است که کودکان می توانند چیزهای زیادی درباره اشیای کلکسیون خود بیاموزند و حتی ممکت است در آغاز گرد آوری نیازمند قدری اطلاعات باشند .آیین های بازی3 یادگیری آیین هاکودک را محرم اسرار قرار می دهد یدگیری رعایت آنها به کودک می آموزد که چگونه از قواعد اطاعت کند و از دستورهای اخلاقی پیروی نمایند .بازی باقاعده ممکن است حسی حرکتی باشد مانند تیله بازی یا توپ بازی گرگم به هوا قایم موشک لی لی چشم بندانک ممکن است نوعی بازی ذهنی باشد مانند ورق بازی یا روپولی و سایر بازی های صفحه ای .توانایی 4 فکری به شیوه ای قاعده مند و با حضور دو یا چند بازی کن است .بازی باقاعدده مستلزم رقابت هستند و بدین ترتیب هدف بیرونی دارندو این هدف برنده شدن است به ویژه برای کودکان دبستانی گروه سنی اول ودوم دبستانی در بازی فوتبال هدف هر یک در میدان بازی برد است .ورزشهای سازمان یافته فعالیت های ورزشی بسیار سازمان یافته اند برای کودکان کلاس اول این مقدار چهار برابر طولانی تر از زمانی است که صرف انجام تکلیف های مدرسه ای خود می کنند از دیدگاه دیگر پرداختن به ورزش تقریبا بیش از بیست درصد از کل زمان باز یکودکان شش تا هشت سال بیست وپنج درصد از زمان بازی کودکان شش تا هشت سال بیست وپنج درصد از زمان بازی کودکان هشت تا ده سال . شرکت جستن در فعالیت های ورزشی در دوران کودکی چه فایده ای دارد می توان این فواید را در سه حیطه یافت : سلامت عمومی جسمی و عضت نفس و سازش بادیگران و همکاری درون یک گروه . ورزش وفعالیت های جسمانی عقل سلیم می گوید شرکت در فعالیتهای جسمانی می تواند سلامت قلبی عروقی کودکان را همانند بزرگسالان بهبود بخشد کودکانی که لذت بردن از ورزشها را می آموزندممکن است این حالت را به1 سیف علی اکبر . روانشناسی پرورشی. صفحه403 2 پیتر هیوز فرگاس . مترجم گنجی کامران روانشناسی بازی کودکان بازی ورشد..صفحه1843 . 4 .همان صفحه 184 و 185 صورت نگرش مثبت به این گونه فعالیتها به زندگی بزرگسالی خود نیز انتقال دهد و احتمالا بعدها نیز تمرینهای جسمانی را د رالگو های زندگی روزمره خود بگنجاند .ورزش عزت نفس 1 آیا ورزش به کودکان کمک می کند تا درباره خود احساس بهتری داشته باشند ؟ خود به هیچ وجه مفهوم کلی نیست بدین معنا که قابلیت های کودکان مختلف در کسب خود پنداره بسیار متفاوت است یعنی ممکن است طرحواره خود را برای خود جسمانی خود اجتماعی خود ذهنی و غیره ایجاد کند.وجود ارتباط بین مشارکت موفقیت آمیز در فعالیت های ورزشی و تصویر ذهنی مثبت از خود به عنوان فردی ورزشکار پی برده اند میزان لذتی را که کودک به راستی از شرکت در فعلیتهای ورزشی کسب می کنند به نوع جهت گیز پیشرفت در آنان بستگی دارد .جهت گیری تکلیفی برمعیارهای درونی تسلت و پیشرفت شخصی تاکید می کند بازیکنان تکلیف محور بر بر آوردن معیار های شخص تاکید دارند واگر احساس کنند که خوب بازی می کنند احساس رضایت به آنها دست می دهد.کودکان باید مهارتهای ضروری برای بازی کردنرا فرا گیرند زیرا میزان باور کودک به توانایی خود بهترین پیش بینی کننده لذت بردن از ورزش است کودک باد بیاموزد که صرفا بردن مهم نیست و هدف از ورزش کردن همان بازی است که می توان بدئون توجه به پیامد آن نیز آن را انجام دهد این رویکرد معمولا تکلیف گرایی را تشویق می کند . کودکان باید در معرض ورزشهای گوناگون از هر دو نوع فردی و گروه قرار گیرد طوری که اگر کودک به یک ورزش علاقه ای نداشت بتواند به ورزش دیگری بپردازد . اینکه اگر کودک تمایل به بازی کردن ندارد نباید آن را مجبور به این کار کرد . سر انجام معلم بایستی به خاطر داشته باشند که بازی متعلق به کودکان است و نباید با برنامه های مهرمانه بزرگسالان آلوده شود . کودک نباید مجبور باشد در میدانهای ورزشی یا هر جای دیگر ارزشهای خودشان را به والدین یا مربیان اثبات کنند.آیا ورزش منش را می سازد 2 اغلب گفته می شود که ورزش منش را می سازد به طوری که کودکان نحوه بازی منصفانه رفتار مسئولانه پیروی از مقررات و شرکت در بازی گروهی را فرا می گیرند که همه اینها ویژگیها یی هستند که ممکن است در بسیاری از دیگر حیطه ها ی زندگی کودک به کار بیایند .به سختی می توان استدلال کرد که شرکت جستن در فعالیت های ورزشی دست کم در آن دسته از ورزشهایی که در برگیرنده سطح بالایی از پرخاشگری و برخوردهای جسمانی هستند منش اخلاقی کودک را بهبود می بخشد . مادامی که تخت هر شرایطی افراد آسیب رساندن عمدی به دیگران را قابل قبول می دانند پرداختن به ورزشهای پربرخورد ممکن است بررشداخلاقی کودکان دبستانی تاثیر منفی داشته باشند.تفریح به کودکان فرصتی برای رشد مهارتهای اجتماعی برای توسعه علایق از راه تعامل با همسالانی که علایق مشابهی دارند دستیابی به احساس وابستگی و درک هرچه بهتر خودشان از راه توجه به اینکه همسالان چگونه نسبت به آنها واکنش نشان می دهند فراهم می آورد و بدین ترتیب حس هویت فردی آنها را تقویت می کند .کودکان میانه 2 کاهش دربازی وانمد سازی را به همراه دارند بدبن سبب که 1) کودکان دیگر به وانمود سازی برای برآوردن نیازها ی خود نیازی ندارند 2) بازی نمادین به طور طبیعی به شکل بازی هی در می آید که با قاعده است 3) با افزاش سن کودکان آنها بیشتر وبیشتر تلاش می کنند تابه جای آنکه مانند بازی وانمود ساز ی واقعیت را در هم بریزند با واقعیت کنار آیند . ورزش سازمان یافته می توانند برای کودکان بسیار لذت بخش باشند حس موفقیت را در آنان به وجود آورند وفرصتی برای پذیرش اجتماعی فراهم کنند. 1 .. همان . صفحه 186 . 187 و189 2 . همان . صفحه 190 / 195تعریف روش:1« روش در مقابل واژه ی لاتینی «متد » به كار می رود ، وواژه ی متد در فرهنگ فارسی « معین » و فرهنگ انگلیسی به فارسی «آریانپور »به :روش ، شیوه ،راه ،طریقه ، طرز ، اسلوب معنی شده است . به طور كلی «راه انجام دادن هر كاری » را روش گویند .روش تدریس نیز عبارت از راه منظم ،با قاعده و منطقی برای ارائه درس می باشد .تقسیم بندی روش تدریس : 1 ـ روشهای تاریخی 2 ـ روشهای نوین « صفوی ، ص 239، 1370)« اصطلاح تدریس ،اگر چه در متون علوم تربیتی مفهومی آشنا به نظر می رسد ،اكثر معلمان و مجریان برنامه های درسی با معنی و ماهیت درست آن آشنایی دارند . برداشتهای مختلف معلمان از مفهوم تدریس می تواند در نگرش آنان نسبت به دانش آموزان و نحوه ی كار كردن با آنها تأثیرمثبت یا منفی بر جای گذارد . برداشت چند گانه از مفهوم تدریس می تواند دلایل مختلفی داشته باشد ؛از مهمترین آنها ضعف دانش پایه و اختلاف در ترجمه و برداشت نادرست معلمان از دیدگاههای مختلف تربیتی است. گاهی آشفتگی و اغتشاش در درك مفاهیم تربیتی به حدی است كه بسیاری از كارشناسان ، معلمان و دانشجویان این رشته مفاهیمی چون پرورش ، آموزش ،تدریس و حرفه آموزی را یكی تصور می كنند وبه جای هم به كار می برند . این مفاهیم اگر چه ممكن است در برخی جهات وجوه مشترك و در هم تنیده داشته باشند ، اصولاً مفاهیم مستقلی هستند و معنای خاص خود را دارند .پرورش یا تربیت «جریانی است منظم و مستمر كه هدف آن هدایت رشد جسمانی ، شناختی ، اخلاقی و اجتماعی یا به طور كلی رشد همه جانبه شخصیت دانش آموزان در جهت كسب و درك معارف بشری و هنجارهای مورد پذیرش جامعه و نیز كمك به شكوفا شدن استعداد آنان است » (سیف ،1379 ، 28 ) . بر اساس چنین تعریفی پرورش یك نظام است ، نظامی كه كاركرد اساسی اش شكوفا كردن استعداد و تربیت شهروندانی است كه هنجارهای مورد پذیرش جامعه راكسب كنند و متعهد به ارزشهای آن باشند . حتی بسیاری از صاحب نظران تربیتی كاركردی فراتر از كاركرد ذكر شده برای پرورش قائلند و معتقدند كه القای ارزشها و سنتها و اخلاقیات پذیرفته شده جامعه  مهارتهای شناختی از قبیل تفكر انتقادی ، تحلیل ارزشها و مهارتهای گروهی را در كانون كاركردهای خود قرار دهد تا زمینه ی مردم سالاری در جامعه فراهم شود . (میلر ،1983) گروهی دیگر نیز بر این باورند كه نظام تربیتی باید عامل تغییر و تحول اجتماعی باشد . (فریره ، 1972 )تحلیل مفاهیم و كاركردهای ذكر شده نشان می دهد كه به هیچ وجه نمی توان مفهوم «پرورش » را با مفاهیمی چون آموزش ،تدریس و یا حرفه آموزی یكی دانست .پرورش مفومی كلی است كه می تواند سایر مفاهیم را در درون خود جای دهد . مفهوم آموزش برخلاف پرورش یك نظام نیست ، بلكه آموزش فعالیتی است هدفدار واز پیش طراحی شده ،كه هدفش فراهم كردن فرصتها و موقعیت هایی است امر یادگیری را در درون یك نظام پرورشی تسهیل كند و سرعت بخشد .بنابراین آموزش وسیله ای است برای پرورش ، نه خود پرورش .آموزش یك فعالیت مشخص و دقیق طراحی شده است ؛پس هدفهای آن دقیق تر و مشخصتر و زودرستر از هدفهای پرورشی است .آموزش ممكن است با حضور معلم ویا بدون حضور معلم از طریق فیلم ،رادیو ،تلویزیون و سایر رسانه ها صورت گیرد .1 اینترنت سایت گوگل . آموزش ابتدایی . روش نوین تدریس مفهوم تدریس به آن قسمت از فعالیت های آموزشی كه با حضور معلم در كلاس درس اتفاق می افتد اطلاق می شود . تدریس بخشی از آموزش است و همچون آموزش یك سلسله فعالیت های منظم ، هدفدار واز پیش تعیین شده را در بر می گیرد و هدفش ایجاد شرایط مطلوب یادگیری از سوی معلم است . به آن قسمت از فعالیت های آموزشی كه به وسیله ی رسانه ها و بدون حضور و تعامل معلم با دانش آموزان صورت می گیرد به هیچ وجه تدریس گفته نمی شود. بنابر این آموزش معنایی عامتر از تدریس دارد . به عبارت دیگر می توان گفت هر تدریسی آموزش است ،ولی هر آموزشی ممكن است تدریس نباشد . چهار ویژگی خاص در تعریف تدریس وجود دارد كه عبارتند از :الف ) وجود تعامل بین معلم و دانش آموزان ب) فعالیت بر اساس اهداف معین واز پیش تعیین شده ج ) طراحی منظم با توجه به موقعیت و امكانات د) ایجاد فرصت و تسهیل یادگیری . » ( شعبانی ،ص 9 ، 1382)تعریف تدرس « تدریس عبارت است از تعامل یا رفتار متقابل معلم و شاگرد ، بر اساس طراحی منظم و هدفدار معلم ،برای ایجاد تغییر در رفتار شاگرد . تدریس مفاهیم مختلف مانند نگرشها ، گرایشها ،باورها ، عادتها و شیوه های رفتار وبه طور كلی انواع تغییراتی راكه می خواهیم در شاگردان ایجاد كنیم، دربر می گیرد .» (میرزا محمدی ،ص 17 ، 1383) روش های نوین تدریس روش كنفـــــرانس ( گــــرد هم آیی )«این روش با روش سخنرانی تفاوت دارد زیرا در روش سخنرانی، معلم مسئول دادن اطلاعات به دانش آموزان است. در حالیكه در این روش اطلاعات توسط دانش آموزان جمع آوری و ارائه می گردد. این روش می تواند مشخص كند كه دانش آموزان تا چه اندازه می دانند. این روش یك موقعیت فعال برای یادگیری به وجود می آورد. نقش معلم در كنفرانس صرفاً هدایت و اداره كردن جلسه و جلوگیری از مباحثاتی است كه منجر به انحراف از موضوع كنفرانس و روال منطقی آن شود. این روش برای كلیه دروس وسنین مختلف كاربرددارد. روش شاگــــرد ـ استــــادی قدمت این روش به زمانی كه انسان مسئولیت آ موزش دهی انسانهای دیگر را چه از طریق غیررسمی و چه از طریق رسمی به عهده گرفت ،می رسد .و قدمت آن به صدر اسلام برمی گردد مسجد نخستین موسسه ای بود كه چنین سیستمی را برای تعلیم و تربیت مسلمانها به كار برده است. از روشهای تعلیمی كه در روش شاگرد ـ استادی حائز اهمیت است , روش حلقه یا مجلس است, كه پیامبر عظیم الشان اسلام از این روش به مردم آن زمان آموزش می داد. همه افراد در كودكی دوست دارند نقشی غیر از نقش واقعی خود بازی كنند , روش شاگرد ـ استادی به این نقش خیالی, جامه عمل می پوشاند. در این روش به دانش آموزان اجازه داده می شود كه نقش معلم را ایفا كنند. هدف اساسی این روش آن است كه شاگرد , معلم گردد و از این طریق تجارب تازه و ارزشمندی به دست آورد .در این روش ,در صورت فقدان معلمان متخصص, تعداد زیادی از دانش آموزان مهارت خاص را آموخته اند و می توان از آنها استفاده كرد. روش چند حســـی ( مختلط ) 1استفاده از این روش مستلزم به كار گرفتن همه حواس است و جریان یادگیری از طریق تمام حواس صورت می گیرد . از طریق كار بست این روش می توان , مطالب و مهارتها را درك كرد , ارتباط موثرتری برقرار كرد , مهارتها و مطالب را از یك موقعیت به موقعیت دیگر تعمیم داد. در یادگیری روش چند حسی به طور كلی از همه حواس استفاده می شود, به بیان دیگر ,یادگیری بصری كه 75 % از مجموع یاد گیری ما از طریق دیدن است , یادگیری سمعی كه 13 % از مجموع یادگیری ما از طریق شنیدن است , لمس كردن , كه 6% از مجموع یادگیری ما از طریق لمس كردن است , چشیدن كه 3% از مجموع یادگیری ما از طریق چشیدن است و بوییدن كه 3% از مجموع یادگیری از طریق بوییدن است. روش حل مسئلــــه این روش یكی از روشهای فعال تدریس است. اگر نظام آموزشی بخواهد توانایی حل مسئله را به دانش آموزان یاددهد, (البته مسئله به معنی مشكل و معضل نیست, به بیان دیگر مسئله موضوعی نیست كه برای ما مشكل ایجاد كند, بلكه رسیدن به هدف در هر اقدامی, به نوعی حل مسئله است, (خورشیدی , غندالی , موفق, 1378) در این روش آموزش در بستر پژوهش انجام می شود و منجر به یادگیری اصیل و عمیق و پایدار در دانش آموزان می شود. در این روش ابتدا معلم باید مسئله را مشخص, سپس به جمع آوری اطلاعات توسط دانش آموزان پرداخته شود, و بعد از جمع آوری اطلاعات بر اساس اطلاعات جمع آوری شده دانش آموزان فرضیه سازی و در نهایت فرضیه ها را ازمون و نتیجه گیری شود. اگر روش حل مسئله درست انجام شود می تواند منجر به بارش یا طوفان فكری گردد. یعنی اگر معلم روش تدریس حل مسئله را به درستی انجام دهد, دانش آموزان می كوشند تا برای حل مسئله با استفاده از تمام افكار و اندیشه هایی كه دارند, در كلاس راه حلی بیابندو آن را ارائه دهند. به بیان دیگر اگر معلم در روش تدریس حل مسئله به درستی عمل كند, منجر به روش تدریس بارش مغزی نیز می شود. به طور كلی اگر نظام آموزش و پروش بخواهد در جهت تقویت زمینه های بالقوه خلاقیت نقش مهمی ایفا كند همانا بست ادامه خواندن مقاله در مورد راهکارهاي گوناگون آموزشي توسط معلم به دانش آموزان

نوشته مقاله در مورد راهکارهاي گوناگون آموزشي توسط معلم به دانش آموزان اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

تحقيق در مورد بهره وري در شبکه بانکي

$
0
0
 nx دارای 16 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : بهره وری در شبکه بانکی دولت نهم از همان ابتدای تشکیل یکی از مهمترین برنامه های اقتصادیش را، اصلاح نظام بانکداری و سیاستگداری های اساسی و جدید در این بخش قرار داد. به نحوی که دکتر دانش جعفری ، وزیر امور اقتصادی و دارایی پس از گرفتن رای اعتماد از همکاران دیروزی مجلسی اش ، با خواست ریاست جمهوری مراسم معارفه روسای چند بانک بزرگ کشور را، آن هم در یک روز به انجام رساند. تغییر مدیران عامل بانکها در بانکهای خصوصی به اجرا درآمد. در این میان ، دولت چون یکی از راههای کاهش نرخ بیکاری در کشور را، توسعه طرحهای زودبازده قرار داده بود، بنابراین راه عقلانی هم این بود تا نرخ سود بانکی به عنوان یک اصل حمایتی و مهم ، اجرایی می شد تا هم حمایت لازم از تولیدکنندگان و صنعت به عمل می آمد هم تکالیف برنامه چهارم توسعه مبنی بر تک رقمی شدن سود تسهیلات بانکی عملی می شد. این در حالی است که هفته گذشته سازمان بازرسی کل کشور، نگرانی خود را از اوضاع 10 بانک دولتی اعلام کرد. در این گزارش از روند رو به تزاید مطالبات سررسید شده و معوقه بانکها اظهار نگرانی شده بود؛ اما تغییرات نظام بانکی صرفا به کاهش نرخ سود تسهیلات منتهی شد تا دولت و شخص رئیس جمهور در گامی دیگر و البته اساسی تر اصلاح کامل نظام بانکی کشور را وجهه همت قرار دهد و در این راه صاحب نظران و کارشناسان مسائل اقتصادی و بانکی را به یاری بطلبد. بر همین اساس ، نظر به اهمیت اصلاح نظام بانکداری ، کاهش نرخ سود بانکی و تاثیرات آن بر اقتصاد کشور، در گفتگویی با دکتر عادل آذر، عضو کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات مجلس روند اصلاح نظام بانکداری و تغییرات صورت گرفته در این بخش را جویا شده ایم که در پی می آید. اصلاحات جدید صورت گرفته در نظام بانکی کشور را چگونه ارزیابی می کنید؟ با شکل گیری دولت آقای احمدی نژاد، شعارهایی در حوزه اصلاح فرایند اداری و بورکراسی کشور داده شد. از جمله می توان به اصلاح ساختار بانکها اشاره کرد. با تغییر مدیران عامل بانکها، این ذهنیت برای کارشناسان بانکداری و مدیریتی شکل گرفت که مقصود رئیس جمهور از اصلاح مدیریتی بانکها، تغییر مدیران است ، به عبارتی دیگر با جابه جایی مدیریت در راس بانکهای دولتی می توان به انتظارات قوه مجریه از بانکها جامه عمل پوشاند؛ اما پس از یک سال مشخص شد، تغییر مدیران عامل نتوانسته نظر رئیس جمهور و قوه مجریه کشور را تامین کند؛ چرا که ما شاهد بودیم ، تیغ انتقادها و تز اصلاح رفتار و ساختار بانکها همچنان با شدت و جدی تر بیان می شد. چرا انتظارات دولت بویژه خواسته رئیس جمهور از بانکهای دولتی کشور حتی با تغییر مدیران و انتخاب مدیران عامل وفادار به دولت و دانشگاهی بر آورده نشد؟ آنچه مسلم است این که تئوری های احمدی نژاد درخصوص بانکها، یک تئوری مقبول و بسیار ارزشمند است ؛ چرا که هدف او از اصلاح ساختار بانکها و رفتار مدیریتی آنها، کاهش قیمت تمام شده خدمات بانکی با عنوان نرخ تسهیلات بانکی است. به عبارت دیگر واقعیت این است که بخشی از قیمت تمام شده کالاها و خدمات کشور چون تحت تاثیر نرخ تسهیلات بانکی است به وسیله بانکها به سرمایه گذاران بخش غیردولتی در حوزه محصول و خدمت تشکیل می شود، بنابراین اگر بتوان قیمت تمام شده خدمات بانکی را کاهش داد، اثر آن کاهش هزینه تولید یا خدمات خواهد بود که شعار ارائه خدمت و محصول با حداقل هزینه تحقق می یابد که یکی از آرمان های اقتصادی هر نظامی است. آیا کاهش نرخ سود بانکی با این شیوه که در یکی دو سال اخیر در کشور به اجرا درآمد، دولت را در رسیدن به اهدافش نزدیک کرده است؟ به نظر می رسد این اهداف ارزشمند متاسفانه به شیوه دستوری نتوانسته در نظام بانکداری کشور تحقق یابد؛ چرا که ما شاهد بودیم نرخ تسهیلات بانکی در سال 1385 به میزان 2 درصد و در سال 1386 هم به میزان 2 درصد کاهش یافت و امروز از ارائه تسهیلات بانکی با نرخ 12 درصدی حرف می زنیم ، اما بانکهای کشور بویژه بانکهای خصوصی با استفاده از روشهای قانونی و حتی غیرقانونی ، فرمول دولت را در محاسبه نرخ تسهیلات بانکی رعایت نمی کنند و به عبارت دیگر مساله را دور می زنند و به جرات می توان گفت ، نرخ واقعی تسهیلات بانکی عرضه شده به متقاضیان هم اکنون بیش از 16 درصد است و حتی متوسط آن در بخش بانکهای غیردولتی به بالاتر از 18 درصد هم می رسد. علت این تعارض بین دیدگاه مدیریت بانکداری کشور و قوه مجریه چیست؟ اصلا چرا بانکهای کشور از تصمیم رئیس قوه مجریه تمکین نمی کنند؟ به نظر می رسد پاسخ را باید در تفاوت دیدگاه دولت در نظام بانکداری و تعریف آن از بانک و انتظارات از مدیریت بانکی کشور با رویکرد مدیریت اجرایی بانکها و اهدافی که برای بانکداری کشور تعریف یا تعیین کرده اند، جستجو کرد. لطفا در این خصوص بیشتر توضیح دهید؟ ببینید منظور این است که رویکرد فلسفی ، نظری و مدیریتی دولت با رویکرد مدیریت اجرایی بانکها و تعریف اقتصاد در آنها از بانک کاملا متفاوت است. این تفاوت فلسفی حتی با تغییر مدیران عامل بانکها حل نشده ؛ چرا که تفاوت در دیدگاه ، تعریف و ماموریت یک بانک بین این دو بخش مورد نظر وجود دارد. به عبارت دیگر دولت بانک را صرفا به عنوان واسطه و صراف تلقی می کند و اعتقاد دارد بانک باید پول را از مردم جمع آوری کند یا از سرمایه های دولت نزد بانک استفاده کند و آن را به سلامت به متقاضی برساند و کارمزد این خدمت را دریافت کند و انتظارات سود اندوختن و تبدیل به یک قدرت اقتصادی از محل سودهای حاصل نداشته باشد. یعنی به اندازه ای پول دریافت کند که در نقطه سر به سر به تامین هزینه های جاری و سربار خود اکتفاء کند. طبیعی است چنین تعریفی از بانک ، نه تنها نرخ تسهیلات آن را به 12درصد نمی رساند، بلکه کمتر از 10 درصد خواهد بود. دیدگاهی کاملا متضاد نیز در درون بانک و حتی تعریف اقتصادی کشور از بانک وجود دارد و این دیدگاه یا تعریف در حال حاضر فرهنگ سازمانی بانکهای کشور است. مدیریت ساختار، رفتار و رویه حاکم در نظام بانکداری کشور که تمام آن بر پایه این فلسفه استقرار یافته که بانک بنگاه اقتصادی است که برای ابقاء، رشد و توسعه ، بالندگی و رقابت با رقبای خود ناچار به سودآوری هرچه بیشتر است و در این زمینه تمام موانع پیش روی خود را می خواهد بردارد. دلیل روشن آن عبارت است از این که حتی بانکهای دولتی در برابر فرمان مدیر عالی کشور (رئیس جمهور) برای کاهش نرخ تسهیلات بانکی مقاومت می کنند و همچنان معتقدند نرخ تسهیلات 12 درصدی بسیار پایین است و باید رقم آن را بالاتر از 14 درصد تعیین کرد، بنابراین مقایسه تعریف یک بانک و ماموریت های آن نزد قوه مجریه و در نظرگاه رئیس جمهور با تعریف بانک از منظر مدیریت بانکداری کشور، منجر به یک چالش جدی بین این دو قطب شده است. آیا کشورهای موفق اقتصادی و توسعه یافته ای هم از چنین مدلی که سود بانکی کمتر از نرخ تورم باشد، استفاده کرده اند؟چنین مدلی در هیچ جای دنیا تاکنون مشاهده نشده است ، در کشورهای توسعه یافته به طور عمده نسبت به نرخ واقعی تورم درصدی حاشیه سود تعریف می شود و نرخ تسهیلات اعطایی بانکها به مشتریان تعلق می گیرد. به این سبب است که بانکهای ما به روشهای غیرمتعارف و یا شبه قانونی متوسل می شوند تا هم پاسخگوی مصوبه دولت باشند و هم جبران هزینه های خود را بنمایند. دولت هم به امید این که بانکها به این طریق در یک شرایط پاسخگویی و رقابتی قرار گیرند. تلاش دولت باید این باشد که فضای رقابتی را برای بانکها فراهم کند طوری که در رقابت با همدیگر به منظور جلب مشتری و تامین رضایت مشتری ناچار به کاهش قیمت تمام شده خدمات خود و افزایش کیفیت خدمات اقدام کند. به نظر شما، کشورهای توسعه یافته یا کشورهای دیگر از چه مدلی برای بهبود وضعیت بانکداری خویش استفاده کرده اند. چرا دولتمردان ما از این تجارب بهره نمی برند؟ بررسی تجربیات کشورهای توسعه یافته و حتی در حال توسعه و مشابه ایران مثل مالزی ، ترکیه و حتی چین بیانگر این است که آنها از طریق ایجاد یک رقیب خارحی برای بانکهای داخلی توانسته اند موجبات تحرک بانکهای داخلی و نیز از طریق آموزش های جدید به بانکهای داخلی و انتقال تجربه اقدام کنند. به جرات می توان گفت ، بخش عمده ای از نیروی انسانی بانکها دانش نوین بانکی و تجربه لازم برای ایجاد فضای نوآوری و خلاقیت در فرآیندها و روشها را ندارند. این فضا را در سالهای اولیه تحرک بخشی به بانکها می توان با تعریف یک تراز بین المللی از طریق اجازه فعالیت بانکهای خارجی در کشور ایجاد کرد. تجربه چین ، تجربه موفقی است ، در سالهای اولیه خصوصی سازی در چین اجازه داد که تمامی بانکهای خارجی که مایل به سرمایه گذاری در چین بودند، در این کشور شعبه ای داشته باشند به عبارت دیگر، چین با این اقدام ، از نظر تهدید و نابودی بانکهای داخلی ، هیچ نگرانی به خود راه نداد، این تجربه امروز به گونه ای است که برخی از بانکهای چین در تراز جهانی قرار گرفته اند و می توان نام آنها را در فهرست بانکهای برتر جهانی مشاهده کرد و این سیاست سبب تعطیل شدن بسیاری از شعب بانکهای خارجی در چین شد؛ به طوری که در سالهای اخیر، تعدادی از بانکهای خارجی میدان را به بانکهای داخلی چین واگذار کردند، چراکه توانایی رقابت با آنها را نداشتند. ادامه خواندن تحقيق در مورد بهره وري در شبکه بانکي

نوشته تحقيق در مورد بهره وري در شبکه بانکي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله نمونه هايي از بازي هاي آموزشي بر اساس نظريه گانيه

$
0
0
 nx دارای 6 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : نمونه هایی از بازی های آموزشی بر اساس نظریه گانیه 1- بازی تشخیص رنگ ها تعدادی قطعات سیاه و سفید را بر روی میز بگذارید . یكی از قطعات سفید را برداشته و به كودك بدهید تا آن را مشاهده و لمس نماید . سپس از او بخواهید تا از میان قطعات موجود برروی میز یكی از قطعات همرنگ (سفید ) را به شما بدهد . بر روی كلنه همرنگ تكیه كنید تا كودك در هنگام انجام دادن این عمل ، مفهوم همرنگ را دریابد . از به كار بردن و نامیدن رنگ در این فسمت خودداری كنید . هر گاه كودك قادر گردید كه قطعات سفید را از میان قطعات سیاه جدا نماید آن گاه رنگ های دیگر را به ترتیب در داخل مجموعه قرار دهید و از كودك بخواهید تا بر حسب رنگ آن ها را دسته بندی كند . (مهارت فكری – تمیز دادن ). 2- بازی شناخت بزرگتر تعدادی قطعات بزرگ و كوچك را آماده كنید . یكی از بزرگترین قطعات را بردارید ، آن را در كنار كوچك ترین قطعه قرار دهید . به نو آموز بگویید : و این یكی بزرگ است (به قطعه بزرگ تر اشاره كنید ). از نو آموز بخواهید تا كلمات بزرگ و كوچك را تكرار نماید . سپس نو آموز را تشویق نمایید تا قطعات بزرگ را از میان قطعات موجود انتخاب نماید . قطعات انتخاب شده را در یك گوشه میز قرار دهید . (مهارت فكری – مفهوم عینی ). 3- بازی آشنایی با اعضاءبدن ( این بازی مخصوص نو آموزانی است كه با اعضاء بدن خود آشنا هستند ). دایره ای از نو آموزان را در حالت ایستاده بسازید . خود در مركز دایره قرار گیرید . با آرامش به نوآموزان بگویید : دست راست خود را بلند كن – پای چپ خود را لمس كن ، و ; شروع بازی به صورت آهسته خواهد بود . اما همزمان با پیشرفت بازی فرمان ها سریع تر خواهند شد . (مهارت فكری – مفاهیم تعریف شده ). 4- بازی شناخت كوچك تر قطعهات را به صورت دو به دو در كنار یكدیگر قرار گرفته وجود داشته باشد . به قطعه كوچك تر اشاره كرده و به نو آموز بگویید: این قطعه كوچك تر از آن قطعه است ( به قطعه بزرگ تر اشاره كنید ). نو آموز را تشویق به تكرار كوچك تر بنمایید . سپس از نو آموز بخواهید تا از میان قطعات چیده شده قطعه كوچك تر را نشان دهد . این عمل را تا جائی كه از یاد گیری اطمینان یابید ادامه دهید . (مهارت های فكری قانون ). 5- بازی آشنایی با پول تعدادی از سكه های 5 ، 10 ، 20 ، 50 ریالی و تعدادی اسكناس 100 ، 200، 500،1000ریالی را تهیه فرمایید . اگر از اسكناس های ساختگی استفاده كنید بهتر است ، پول ها را به صورت جدا از هم بچینید و تعدادی اشیاء و خوراكی هایی تهیه فرمایید. به نو آموز بگویید:این سكه 5 ریالی است – سكه ای 5 ریالی را به او نشان دهید . با این سكه 5 ریالی می توان یك عدد شكلات خرید ، حال من 5 ریال به شما می دهم و شما نیز به جای این 5 ریال یك شكلات 5 ریالی را به من بدهید . به تكرار كلمه 5 ریالی توجه فرمایید. برای تعمیم مفهوم ارزش مبادله ای پول این عمل را با سایر اشیاء و خوراكی ها تكرار فرمایید. بعد از آشنایی نو آموز با ارزش مبادله ای پول ، یك سكه 10 ریالی به نو آموز داده و به او بگویید:این سكه 10 ریالی است ، سكه 10 ریالی دو برابر سكه 5 ریالی ارزش دارد . یعنی هر گاه من به شما سكه ای 10 ریالی بدهم شما باید به من دو سكه 5 ریالی بدهید . حالا من 10 ریال به شما می دهم ، شما چند عدد شكلات 5 ریالی به من بدهید . این عمل را تا جایی كه نو آموز مفهوم مبادله را در یابد ادامه دهید .این فعالیت را می توانید مرحله به مرحله یعنی با سكه های 20 و 50 ریالی ،و پول های كاغذی گسترش دهید تا نو آموز با ارزش مبادله ای پول آشنا شود . در ادامه فعالیت بهتر است با استفاده از قوطی های دور ریختنی كه از نظر بهداشتی سالم باشندو میوه ها و خوراكی های در دسترس ، مغازه كوچكی ترتیب داده و نو آموز را با خرید و فروش و رابطه داد و ستد پول با مواد مورد نیاز آشنا گردانید .(مهارت های فكری – حل مسئله ). 6- بازی نام بردن رنگ ها دو رنگ اصلی زرد و آبی را انتخاب كنید . تعدادی از قطعات آبی و زرد –كه از لحاظ رنگ یكسان ، اما از لحاظ شكل متفاوت باشند . زیرا هدف در این مرحله ، نام بردن از لحاظ رنگ است نه شكل – را بر روی میز قرار دهید . یكی از قطعات زرد را برداشته و به كودك نشان دهید ، از او بخواهید تا قطعه را كاملاً لمس و مشاهده كند . آن گاه بگویید: این رنگ زرد است ، لطفاً یك رنگ زرد را از روی میز به من بدهید . بر روی كلمه زرد تكیه كنید . پس از آن كه كودك قطعه ای زرد رنگ را به شما داد از او بپرسید : این قطعه كه به من دادی چه رنگی است ؟ سپس از كودكان بخواهید تا از میان قطعات موجود بر روی میز ، اشیاء زرد رنگ را انتخاب كندو با هر انتخاب واژه زرد را تكرار نماید . بعد از آن كودك كاملاً قادر به شناختن و نامیدن رنگ زرد شد ، به این ترتیب می توانید اسامی سایر رنگ ها را یك به یك به او بیاموزید. دقت نمایید كه همزمان با پیشرفت كودك بخواهید گاهگاهی آن ها را نیز مورد شناسایی قرار داده و نام آن ها را بیان نماید . این فعالیت به خاطرجلوگیری از تداخل اسامی رنگ ها در نزد كودك است . (یادگیری اطلاعات – بر چسب یا نام ) 7- بازی اسم من چیست ؟به نو آموز بگویید: من پرنده ای كوچك هستم ، خوراك من دانه است ، من جیك جیك می كنم ، اسم من چیست ؟ نوآموز باید نام پرنده را كه گنجشك است بیان دارد . به مثالدیگر توجه نمایید . به نو آموز بگویید: من میوه ای هستم پوست من قرمز است ، من به صورت زرد و سبز نیز توجه دارم ، داخل من دانه های قهوه ای رنگی وجود دارد ، اسم من چیست ؟ نوآموز باید نام سیب را بیان دارد . شما می توانید بر اساس تجربه و آشنایی كودك با میوه ها ، اشیاء ،مكان ها و ; این بازی را تعمیم دهید . (یادگیری اطلاعات واقعیت ها ). 8- بازی عمو زنجیر باف بچه ها را تشویق كنید دست در دست هم بگذارند و دایره ای را تشكیل دهند. به استثنای اولین و آخرین نفر كه دست هایشان از همدیگر باز است یعنی در حقیقت شكافی در دایره به وجود آورده اند . آن گاه یكی از افراد به عنوان رهبر بازی شعر ذیل را خواهد خواند و دیگران نیز به او جواب می دهند.رهبر بازی : عمو زنجیر باف ؟ كودكان : بله رهبر بازی : زنجیر منو بافتی ؟كودكان : بله رهبر بازی : پشت كوه انداختی ؟كودكان : بله رهبر بازی : بابا اومده كودكان : چی چی آورده ؟رهبر بازی : نخود چی كشمش كودكان : بخور و بیا رهبر بازی : با صدای چی ؟كودكان : با صدای گربه در این هنگام بازیكنان صدای حیوان مورد نظر را تقلید می نمایند و همزمان با تقلید صدای حیوان بدون آن كه دست ها را از هم باز نمایند به دنبال رهبر گروه حركت می نمایند. رهبر گروه در هنگام حركت یكی از بازیكنان را انتخاب كرده و از زیر دست او كه به دست نفر بعدی داده شده است حركت می نماید. و سر انجام آن فرد مجبور است كه به دور خود چرخ بزند بدون آن كه دست هایش از دست های طرفین خود باز شود . این فرد بازنده محسوب شده و بازی دوباره از اول شروع شده و آن قدر ادامه می یابد تا فرد برنده مشخص شود . (یادگیری اطلاعات – اطلاعات سازما ن یافته .) 9- تابلو سازی مقوای ضخیمی را آماده كنید . دانه های متفاوتی از حبوبات رنگارنگ و ماكارونی را تهیه فرمایید. تابلویی را ترسیم كنید . گل ، گیاه ، حیوان ، خانه ، حبوبات رنگارنگ و ماكارونی را در اختیار كودك قرار دهید و او را تشویق كنید تا قسمت های مختلف تابلو را به چسب آغشته كند . سپس از كودك بخواهید تا بر اساس برداشت خود حبوبات رنگارنگ و ماكارونی ها را در داخل محدوده تصویر كشیده شده چسبانده و آن ها را جا سازی نماید . بگذارید تا تابلو خشك شود . اینك تابلویی زیبا در اختیار كودك است . در صورت تمایل او را تشویق كنید تا با رنگ گواش ، آبرنگ ، ماژیك ، مداد رنگ و غیره حاشیه تابلو را نقاشی نماید .(مهارت های حركتی – استفاده از عضلات كوچك و ظریف ). 10- بازی توپ در سبدچند عدد كارتن خالی و چند عدد توپ و یك حلقه بسكتبال را تهیه كنید . بازی را به یكی از شكل های ذیل انجام دهید:الف ) یك كارتن خالی و بزرگ را كه یك سر آن بریده باشد را انتخاب كنید . توپ بزرگی را در اختیار نو آموز قرار دهید و او را تشویق كنید كه از فاصله ای نزدیك توپ را به داخل كارتن بیاندازد ، هر گاه در این عمل موفق گردید ف فاصله او را با كارتن خالی زیادتر كنید ، سپس همین عمل را با كارتن ها و توپ های كوچك تر ادامه دهید . در طول بازی می توانید توجه نو آموزان را به كارتن بزرگ و بزرگ تر و بزرگ ترین جلب نمایید. فاصله ها نیز می توانند عاملی دیگر در جلب توجه فراگیر باشند ، به عنوان مثال : یك قدم عقب تر و دو قدم جلوتر ، فاصله نزدیك تر ،فاصله دورتر ، و;ب ) حلقه ای فلزی ( یا از سایر مواد )و تعدادی توپ را تهیه كنید. حلقه را بر روی دیوار و در فاصله ای – بلندتر از قدنو آموز نصب نمایید . نوآموز را تشویق كنید تا با نگاه كردن و حدس زدن فاصله ، توپ را به داخل سبد بیاندازد. بهتر است برای ایمنی نو آموزان ف توپ هایی اسفنجی ، در اندازه ها و رنگ های متفاوت تهیه شود ، در صورت امكان از به كار بردن توپ های سخت و سنگین خودداری گردد. (مهارت های حركتی – استفاده از عضلات بزرگ ). 11- داستان را تمام كن داستانی جدید را برای نو آموز انتخاب كنید داستان را برای او بیان نمایید . در نزدیكی های پایان داستان و یا در جاهای مهیج ، داستان را متوقف نمایید و از نوآموز بخواهید تا ادامه داستان را بر اساس آنچه كه شنیده است به پایان برساند . (راهنما شناختی ). 12- داستان گویی تعدادی از تصاویر مربوط به یك داستان را در اختیار نو آموز قرار دهید . به او بگویید تا با تنظیم كردن این تصاویر داستانی را بسازد . به او كمك نمایید تا تصویر ها را به صورت مرتب و مربوط به هم تنظیم نماید و داستانی را بازگو نماید . در صورتی كه تصاویر از میان داستان هایی كه نو آموز از پیش با آن ها آشنا ست انتخاب شود ،سهولت كار بیشتر خواهد بود . هنگامی كه نو آموز در انجام این فعالیت مهارت كامل را یافت می توان از تصویر های جدیدتر و پیچیده تر استفاده نمود تا قدرت خلاقیت نو آموز نیز افزایش یابد . در این فعالت می توان ، مجلات و روزنامه های باطله را در اختیار نو آموز بگذارید و او را – به استفاده از عكس ها – به داستان گویی تشویق نمایید (راهنما های شناختی ).   منابع 1- كودك و بازی / تالیف دكتر سرخه دون یلدائی / تهران / انتشارات دانشكده تربیت بدنی دی ماه 13582- بازیهای آموزشی / مصطفی مقدم ، منوچهر تركمان / انتشارات مدرسه .3- نقش بازی در پرورش فكری كودك / گردآورندگان : آ .ك . بوندارنكو ، آ. ای . ماتوسیك / مترجم : مهری بابا جان / انتشارات دنیای نو / تهران ، 1366 4- آموزش از راه بازی / تالیف : جین مازلو – جین لوید / مترجم : لیلی انگجی / انتشارات مدرسه .5- بازیهای فكری برای نوجوانان / مترجم : كاظم فائقی / تصحیح كننده : رویا فائقی / انتشارات گوتنبرگ . 6- بازیهای آموزشی برای كودكان فبل از دبستان / شهلا نجفیان ، مریم نوذرآدران / نشر نی .7- بازی درمانی / ویرجینیام . اكسیلن / مترجم : مهندس احمد حجاران / انتشارات كیهان 8- بازی و رشد كودك /9- بازی و حركت / سوفی لویت / مترجم : احمد نظری / انتشارات دانژه سال 138310- بازی ،خانواده و پرورش خلاقیت كودكان / عبدالرضا كردی / انتشارات خانواده /سال 138211- بازی درمانی / الهه محمد اسماعیل / انتشارات دانژه سال 1382 12- كودك و روانشناس / مارك نمروف / مترجم : اشرف السائات موسوی / ناشر مهر كاویان سال 1383 13- كودك و بازی و شهر / آیدا ایزد پناه جهرمی / ناشر سازمان شهرداری های كشور سال 138314- روانشناسی بازی / هایده موثقی / انتشارات آرین ویژه سال 1385 15- روانشناسی بازی / سیامك رضا مهجور / انتشارات رهگشا سال 137216- روانشناسی / محمد علی احمدوند/ پیام نور سال 137217- روانشناسی بازی و مدرسه كودكان / مریم طباطبائی / انتشارات آهنین سال 1382 18- روانشناسی بازی / سیامك خدائی خیاوی / انتشارات احرار سال 1380 19- آموزش و پرورش در كودكستان / تالیف آیلین آلن – بتی هارت / مترجم : محمد حسین نظری نژاد / انتشارات آستان قدس رضوی سال 1370 20- وضعیت كلی كودك / جونا هندریكس 21- بازی های خلاق (365 بازی برای كودكان 2 سال به بالا ) شیلا الیسون . جودیت گری ادامه خواندن مقاله نمونه هايي از بازي هاي آموزشي بر اساس نظريه گانيه

نوشته مقاله نمونه هايي از بازي هاي آموزشي بر اساس نظريه گانيه اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله در مورد سيد جمال‌الدين اسدآبادي

$
0
0
 nx دارای 64 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : پیشگفتار در سالهای‌ اخیر، چند رساله‌ و كتابچه‌ و چندین‌ مقاله‌، بوسیله‌ افرادی‌ كه‌ خود را: مورخ‌، محقق‌، اسنادیاب‌ و پژوهشگر! قلمداد می‌كنند، برضدسیدجمال‌الدین‌ اسدآبادی‌ و فعالیتهای‌ وسیع‌ و پی‌گیر اسلامی‌ او، منتشر شده‌ است‌. نشر این‌ آثار! مغرضانه‌، كه‌ هرگز با واقعیت‌های‌ تاریخی‌سازگار نیست‌، بر اهل‌ اطلاع‌ و كسانی‌ كه‌ حقایق‌ تاریخی‌ را در چهارچوبی‌ دور از تعصب‌ یا غرض‌ورزی‌ ارزیابی‌ می‌كنند، لازم‌ و ضروری‌ساخت‌ كه‌ كتابها، رساله‌ها، اسناد و مدارك‌ روشن‌كننده‌ چهره‌ حقیقت‌ را منتشر سازند تا نسل‌ معاصر و آینده‌ از حقایق‌ تاریخی‌، آنطور كه‌ هست‌آگاه‌ شوند. روی‌ همین‌ اصل‌، اكنون‌ به‌تجدید چاپ‌ كتاب‌: «شرح‌ حال‌ و آثار سیدجمال‌الدین‌ اسدآبادی‌» اقدام‌ می‌شود; اهمیت‌ این‌ كتاب‌ بیشتر ازاین‌ ناحیه‌ است‌ كه‌ به‌قلم‌ مرحوم‌ میرزا لطف‌الله اسدآبادی‌، یكی‌ از نزدیكترین‌ منسوبین‌ سید جمال‌الدین‌ نوشته‌ شده‌ است‌. مرحوم‌ میرزا لطف‌الله،خواهرزاده‌ سید جمال‌الدین‌ بود و در دو سفری‌ كه‌ « سید» به‌ تهران‌ آمد، در كنار او بسر می‌برد و هنگامی‌ كه‌ سید از ایران‌ رفت‌، مقداری‌ از كتابها وآثار و مقالات‌ او در نزد میرزا لطف‌الله باقی‌ ماند كه‌ اخیراً به‌ كتابخانه‌ مجلس‌ شورای‌ ملی‌ واگذار گردید.(1) در همین‌ كتاب‌، شما عكس‌ مؤلف‌ مرحوم‌ را می‌بینید كه‌ در پشت‌ سر سیدجمال‌الدین‌ ایستاده‌ است‌ و این‌ سند زنده‌، خود شاهد گویائی‌ براصالت‌ و صحت‌ مندرجات‌ این‌ كتاب‌ تواند بود; این‌ كتاب‌ یكبار در سال‌ 1304 یعنی‌ 45 سال (2)‌ پیش‌ بوسیله‌ دانشمند فقید ایرانی‌، حسین‌ كاظم ‌زاده‌ ایرانشهر(3) در برلین‌ به‌ چاپ‌ رسید وسپس‌ برای‌ بار دوم‌ در سال‌ 1326 باهتمام‌ علامه‌ فقید، مرحوم‌ حاج‌ میرزا عباسقلی‌ واعظ‌ چرندابی‌ با اضافاتی‌ در تبریز تجدید چاپ‌ شد وآنگاه‌ توسط‌ مرحوم‌ صادق‌ نشأت‌ به‌عربی‌ ترجمه‌ گردید و در قاهره‌ انتشار یافت‌ و اكنون‌ از روی‌ نسخه‌ چاپ‌ برلین‌ ـ پس‌ از مرور و اصلاحات‌لازم‌ و افزودن‌ بعضی‌ عكسها ـ برای‌ بار دیگر چاپ‌ و دراختیار عموم‌ قرار می‌گیرد. (1) آقای‌ صفات‌الله جمالی‌ فرزند مرحوم‌ میرزا لطف‌الله، در نامه‌ مورخ‌ 17/4/49 خود در پاسخ‌ نامه‌ من‌ می‌نویسد: «; چهار نسخه‌ از نسخه‌های‌ اصل‌ العروه‌ الوثقی‌ چاپ‌ پاریس‌ در خانواده‌ ما باقی‌ مانده‌ بود كه‌ آن‌ چهار نسخه‌ را بانضمام‌ مقدار زیادی‌ اسناد و مدارك‌ و مجلات‌ و رسائل‌ كه‌ مربوط‌ به‌ سید بود، تمامت‌ آنها را به ‌كتابخانه‌ مجلس‌ در تهران‌ ارسال‌ نمودم‌، تا این‌ آثار گرانبها محفوظ‌ و به‌ یادگار بماند;». (2) به‌ هنگام‌ انتشار چاپ‌ جدید ـ 1379 ـ درست‌ هفتاد و پنج‌ سال‌ از تاریخ‌ نخستین‌ نشر آن‌ می‌گذرد.(3) مرحوم‌ كاظم ‌زاده‌ دارای‌ تألیفات‌ و آثار زیادی‌ بزبان‌ فارسی‌ و آلمانی‌ است‌ كه‌ بعضی‌ از آنها منتشر شده‌ است‌. او مجله‌ای‌ هم‌ به ‌نام‌ ایرانشهر در برلین‌ منتشر می‌ساخت‌كه‌ دارای‌ مقالاتی‌ درباره‌ سید است‌; قسمت‌ دوم‌ این‌ كتاب‌ كه‌ قبلاً تحت‌ عنوان‌ ملحقات‌ در آخر كتاب‌ چاپ‌ شده‌ بود و دارای‌ مطالب‌ و اطلاعات‌ جالبی‌ بقلم‌ گروهی‌ ازمعاصرین‌ مرحوم‌ سید و فضلای‌ معروف‌ نیم‌ قرن‌ پیش‌ است‌ و از این‌ جهت‌ كه‌ این‌ افراد خود معاصر مرحوم‌ سید جمال‌الدین‌ اسدآبادی‌ بوده‌ و بااو معاشرت‌ داشته‌اند، مطالب‌ و نوشته‌هایشان‌ ارزش‌ تاریخی‌ دارد و برای‌ اهل‌ تاریخ‌ و تحقیق‌، می‌تواند مأخذ و مدرك‌ باشد، چون‌ تهیه‌شده‌بوسیله‌ آقای‌ صفات‌الله جمالی‌ بود و در كتاب‌ تالیفی‌ خود ایشان‌ به‌نام‌ « اسناد و مدارك‌ درباره‌ سید جمال‌الدین‌ اسدآبادی‌» عیناً آمده‌ است‌، از نقل‌آنها در آخر این‌ كتاب‌ خودداری‌ شد ولی‌ باید یادآور شد كه‌ همه‌ آن‌ مطالب‌، در آخر كتاب‌ دوم‌ همین‌ مجلد، آمده‌ است‌. ما پس‌ از كسب‌ اجازه‌ از فرزند مؤلف‌، جناب‌ آقای‌ صفات‌الله جمالی‌ اسدآبادی‌ مقیم‌ همدان‌، به‌ تجدید چاپ‌ این‌ كتاب‌ اقدام‌ می‌كنیم‌ تاسندی‌ باشد برای‌ كسانی‌ كه‌ می‌خواهند اطلاعات‌ صحیحی‌ درباره‌ تاریخ‌ حیات‌ سیدجمال‌الدین‌، فیلسوف‌ بزرگ‌ اسلام‌ و شرق‌، بدست‌ آورند وپاسخی‌ باشد برای‌ آن‌ گروه‌ از افراد مغرض‌ یا بی‌اطلاعی‌ كه‌ قلم‌ بدست‌ گرفته‌ و هر رطب‌ و یابسی‌ را ناجوانمردانه‌ برضد سیدجمال‌الدین‌اسدآبادی‌ و اندیشه‌های‌ اصلاحی‌ ـ اسلامی‌ او، منتشر می‌سازند… سرآغاز حكما گفته‌اند كه‌ ابراز حق‌شناسی‌ و تكریم‌ درباره‌ بزرگان‌ نشانه‌ نجابت‌ و بزرگی‌ است‌. این‌ مسئله‌ نه‌ تنها در روابط‌ افراد با یكدیگر بلكه‌ درزندگی‌ اجتماعی‌ ملتها نیز حقیقت‌ و اهمیت‌ دارد و بقدر حفظ‌ آثار عتیقه‌ و صنایع‌ ظریفه‌ جالب‌ دقت‌ است‌.اظهار قدردانی‌ و حرمت‌ در حق‌ مردان‌ نامور و صاحبان‌ فضل‌ و هنر درمیان‌ یك‌ ملت‌ از یك‌ طرف‌ نام‌ و نشان‌ و عظمت‌ مدنی‌ آن‌ ملت‌ را ازمحوشدن‌ نگه‌ می‌دارد و او را درنظر تاریخ‌ و اهل‌ تحقیق‌ بزرگ‌ می‌نماید و از طرف‌ دیگر برای‌ افراد نسل‌ حاضر و نژاد آینده‌ مایه‌ تشویق‌ وسربلندی‌ و وسیله‌ پرورش‌دادن‌ حس‌ غرور و قوه‌ اراده‌ می‌گردد! چون‌ در هریك‌ از اعمال‌ بشر یك‌ سایق‌ و محرك‌ مادی‌ یا معنوی‌ موجود است‌ یعنی‌ هریك‌ از كارهای‌ ما تكیه‌ بیك‌ امید نفع‌ مادی‌ و یامعنوی‌ می‌كند پس‌ در مساعی‌ و فداكاریهای‌ بزرگ‌ نیز امیدها و سایقهای‌ بزرگ‌ لازم‌ است‌ و آن‌ جز تشویق‌ و تكریم‌ و تبجیل‌ چیز دیگر نیست‌.از اینرو هرقدر نام‌ بزرگان‌ یك‌ قوم‌ بحرمت‌ یاد و خدمات‌ آنان‌ بسط‌ و شرح‌ و تقدیس‌ كرده‌ شود بهمان‌ درجه‌ حس‌ سعی‌ و فداكاری‌ وخدمتگذاری‌ در نهاد افراد پرورش‌ و قوت‌ می‌یابد. حس‌ تقدیر، یك‌ نوع‌ مكافات‌ اجتماعی‌ است‌ و این‌ حس‌ نه‌ تنها درباره‌ زندگان‌ بلكه‌ درحق‌مردگان‌ نیز باید بعمل‌ بیاید تا به‌مشاهده‌ آن‌، زندگان‌ نیز قوت‌ قلب‌ دریابند و بزحمات‌ سترگ‌ تن‌ در داده‌ خود را به‌مقام‌ بلند برسانند.در كیفیت‌ تقدیر خدمات‌ یك‌ شخص‌ نیز دو نكته‌ را كه‌ اغلب‌ ایرانیان‌ در فهم‌ و محاكمه‌ آن‌ بخطا می‌روند درنظر باید گرفت‌:یكی‌ این‌ است‌ كه‌ درجه‌ خدمت‌ یك‌ شخص‌ را بیك‌ هیئت‌ جامعه‌ به‌نسبت‌ اثراتی‌كه‌ در اوض اع‌ زمان‌ حیات‌ خود بخشیده‌ تقدیر باید كرد نه‌ ازنقطه‌ نظر اهمیت‌ آن‌ خدمت‌ در عصر كنونی‌ یا در یك‌ عصر دیگر. مثلاً وقتیكه‌ می‌خواهیم‌ بگوئیم‌ كه‌ فلان‌ پادشاه‌ و یا فلان‌ فیلسوف‌ و عالم‌ و یافلان‌ ادیب‌ و شاعر چه‌ خدمتها به‌جامعه‌ خود كرده‌ اولاً باید اوضاع‌ زمانی‌ را كه‌ او در آن‌ زندگی‌ كرده‌، تدقیق‌ كنیم‌ و ثانیاً اثراتی‌ را كه‌ اعمال‌ وافكار او در زمینه‌ فعالیت‌ مخصوص‌ خود تولید كرده‌ پیش‌ نظر بیاوریم‌ تا بزرگی‌ و اهمیت‌ خدمت‌ او معلوم‌ شود. و اگر برعكس‌، اعمال‌ او را بامقتضیات‌ زمان‌ خودمان‌ مقایسه‌ و محاكمه‌ نمائیم‌ البته‌ بخطا خواهیم‌ رفت‌ چنانكه‌ بسیاری‌ از متجددین‌ ایران‌ از همین‌ راه‌ بخطا می‌روند و اغلب‌بزرگان‌ و ادبا و متفكرین‌ و علمای‌ ایران‌ را عاری‌ از هرگونه‌ مزیت‌ و فضیلت‌ می‌شمارند! نكته‌ دوم‌ این‌ است‌ كه‌ اگر یك‌ مرد نابغه‌ منتهای‌ ذكاوت‌ و قدرت‌ و لیاقت‌ خود را به‌كار انداخته‌، ولی‌ بسبب‌ تهاجم‌ موانع‌ گوناگون‌ و یا وفاننمودن‌ عمر موفق‌ به‌ ایفای‌ نیات‌ خود نشده‌ باشد بازهم‌ از مقام‌ و علویت‌ او نباید كاسته‌ شود چنانكه‌ مجاهدات‌ در راه‌ حق‌، ولو اینكه‌ نتیجه‌ ندهددر نزد خدا باز مثاب‌ و مقبول‌ است‌. چه‌ اساس‌ در حسن‌ نیت‌ و بذل‌ جد و جهد است‌.بنابراین‌ سیدجمال‌الدین‌ اسدآبادی‌ را یكی‌ از نوابغ‌ سیاسی‌ و متفكرین‌ قرن‌ اخیر ایران‌ می‌توان‌ شمرد. اگرچه‌ مقصد اساسی‌ و غایه‌ سیاسی‌ اوكه‌ عبارت‌ از توحید ملل‌ اسلامی‌ یعنی‌ اتحاد اسلام‌ بود امروزه‌ قیمت‌ عملی‌ و اهمیت‌ اجتماعی‌ ندارد و تقریباً این‌ موضوع‌ از میان‌ رفته‌ است‌ وگرچه‌ سید معظم‌ در پیش‌بردن‌ این‌ مقصد یك‌ موفقیت‌ قابل‌ توجه‌ احراز نكرد و جهالت‌ و غفلت‌ دول‌ اسلامی‌ از ثمردادن‌ این‌ شجره‌ فكر مانع‌آمد ولی‌ باز مقام‌ او در نزد عقلا و سیاسیون‌ و متفكرین‌ غرب‌ و شرق‌ بلند است‌ و همیشه‌ مایه‌ مفخرت‌ ایران‌ شمرده‌ خواهد شد چه‌ می‌توان‌ گفت‌كه‌ اغلب‌ نهضتهای‌ علمی‌ و سیاسی‌ ملل‌ اسلامی‌ در عهد اخیر از منبع‌ فیض‌ تبلیغات‌ و تلقینات‌ او آب‌ خورده‌ است‌. ایرانی‌ همواره‌ بوجود چنین‌ مرد بزرگ‌ كه‌ نه‌ تنها در موطن‌ خود بلكه‌ در اغلب‌ ممالك‌ اسلامی‌ و در نزد اقوام‌ مهم‌ غرب‌ مصدر آن‌ همه‌ نفوذكلمه‌ و اصابت‌ نظر و مورد آن‌ همه‌ توقیر و احترام‌ گشته‌ است‌، البته‌ افتخار باید كند و نام‌ او را در ردیف‌ نوابغ‌ بی‌نظیر تاریخ‌ خود ثبت‌ نماید تابدین‌وسیله‌ هم‌ شكران‌ نعمت‌ و اظهار قدرشناسی‌ كرده‌ و هم‌ در پیش‌ چشم‌ نوباوگان‌ نژاد نوزاد خود یك‌ تمثال‌ همت‌ و فضیلت‌ و یك‌ نمونه‌ عزم ‌و اراده‌ و یك‌ مجسمه‌ متانت‌ و بردباری‌ گذاشته‌ باشد. این‌ كتاب‌ كه‌ جزو اول‌ از شرح‌ حال‌ سید جمال‌الدین‌ را تشكیل‌ می‌دهد، قسمت‌ اساسی‌ آن‌ بقلم‌ مرحوم‌ میرزا لطف‌الله‌ خان‌ اسدآبادی‌ كه‌همشیرزاده‌ سید بوده‌، نگاشته‌ شده‌ است‌ و مومی‌الیه‌ در سال‌ 1340 هجری‌ برحمت‌ ایزدی‌ پیوسته‌ و این‌ كتاب‌ را فرزند برومند ایشان‌ آقای‌ صفات‌الله‌ خان‌ اسدآبادی‌ استنساخ‌ كرده‌ و برای‌ چاپ‌ به‌ اداره‌ ایرانشهر فرستاده‌اند. آقای‌ صفات‌الله ‌خان‌ درباب‌ مرحوم‌ پدرشان‌ كه‌ نگارنده‌ این‌ كتاب‌ است‌، چنین‌ نوشته‌اند: « تاریخچه‌ احوال‌ سعادت‌ اشتمال‌ حضرت‌ سید جمال‌الدین‌ را مرحوم‌ پدرم‌ از ایام‌ صباوت‌ تا آخرین‌ وحله‌ زندگانیش‌ كه‌ در اسلامبول‌ ماننداجداد طاهرینش‌، بدست‌ ظلم‌ معاندین‌ مسموم‌ و شهید گردید از روی‌ واقعیت‌ نوشته‌اند و فعلاً موجود است‌ و چون‌ در ایران‌ و بعضی‌ نقاط‌،سرگذشت‌ آن‌ بدر درخشان‌ تا یك‌ اندازه‌ تاریك‌ مانده‌ است‌، لذا برحسب‌ خواهش‌ جناب‌ محامد آداب‌ آقای‌ محمدحسن‌خان‌ آزرمی‌ اسدآبادی‌كه‌ یكی‌ از جوانان‌ برجسته‌ آزادیخواه‌ منورالفكر است‌، تمام‌ آن‌ را استنساخ‌ نموده‌ تقدیم‌ اداره‌ محترم‌ می‌نمایم‌. مرحوم‌ میرزا لطف‌الله‌خان‌ كه‌ یكی‌ از آزادیخواهان‌ روشن‌فكربود و غالباً مقالات‌ حكیمانه‌ و ادبیات‌ بارعش‌ در جراید مركز طبع‌ و انتشارمی‌یافت‌، از تربیت‌یافتگان‌ فیض‌ حضور فیلسوف‌ مشرق‌ زمین‌ حضرت‌ سیدجمال‌الدین‌ اسدآبادی‌ مشهور به‌ افغانی‌ بود و در دو وحله‌ مسافرتش‌ به‌پایتخت‌ ایران‌ در خدمت‌ آن‌ سید بزرگوار مشغول‌ استفاده‌ از فیوضات‌ معنوی‌ و كمالات‌ صوری‌ بوده‌ تا روزی‌ كه‌ از ایران‌ حركت‌ فرمودند. میرزا لطف‌الله‌خان‌ محرر مقالات‌ سیاسی‌ فارسی‌ حضرت‌ سید بوده‌اند . علاوه‌ از مقام‌ قرابت‌ كه‌ همشیره‌زاده‌اش‌ هستند بستگی‌ معنوی‌ هم‌ باآن‌ روح‌ پاك‌ داشته‌اند. قصاید و مثنویاتی‌ كه‌ در توصیفش‌ سروده‌اند شاهد این‌ مقال‌ است‌. همچنین‌ سید هم‌ محبت‌ مخصوص‌ با مرحوم‌ والدم‌داشته‌اند و مكرر در مجمعهای‌ عالی0‌ او را در حضور عالی‌ و دانی‌ بملاطفت‌ و محبت‌ نواخته‌ بودند. اینك‌ سواد كاغذی‌ را كه‌ از پاریس‌ به‌تاریخ‌1301 به‌مرحوم‌ والدم‌ مرقوم‌ فرموده‌اند ذیلاً می‌نگارد»: سواد مكتوب‌: نور دیده‌ میرزا لطف‌الله‌! مكتوب‌ تو كه‌ كاشف‌ بر حسن‌ طویت‌ و طهارت‌ سریرت‌ و لیاقت‌ ذاتیه‌ و استعدادات‌ فطریه‌ بود رسید بسیار خوش‌شدم‌ خصوصاً عبارت‌ آن‌ كه‌ در نهایت‌ انسجام‌ و غایت‌ ارتباط‌ بود با مراعات‌ تشبیهات‌ انیقه‌ و استعارات‌ بدیعه‌ ـ آفرین‌ بر تو باد! جوانان‌ را ادب‌ زیب‌ وزیور كمال‌ است‌ معهذا نباید بدین‌ اكتفا نمود چون‌ قناعت‌ بحدی‌ از درجات‌ كمال‌ با وصف‌ اینكه‌ او را حد و پایانی‌ نیست‌ از دون‌همتی‌ و پست‌ فطرتی‌ است‌ ـ نوشته‌ بودی‌ برای‌ زیارت‌ من‌ می‌خواهی‌ به‌ پاریس‌ بیائی‌ چنانچه‌ جهت‌ زیارت‌ من‌ می‌آئی‌ باید مطیع‌ شده‌ امر نمائی‌ ـ حال‌ موقع‌ نیست‌ زمان‌ مناسب‌ دیده ‌تو را خواهم‌ طلبید ـ والا هرگاه‌ خلاف‌ امر نموده‌ بیائی‌ بعظمت‌ حق‌ سوگند است‌ كه‌ مرا در شهر پاریس‌ نخواهی‌ دید ـ یاران‌ زنده‌ را سلام‌ برسان‌ ـ مكارم‌اخلاق‌ ناصری‌ را مطالعه‌ كن‌.جمال‌الدین‌ الحسینی‌ راجع‌ به‌ شرح‌ حال‌ سیدجمال‌الدین‌، تاكنون‌ تفصیلاتی‌ در بعضی‌ از كتب‌ اروپائی‌ و عرب‌ و فارسی‌ نوشته‌ شده‌ است‌ ولی‌ در هیچكدام‌ از روی ‌قطع‌ و تحقیق‌ مولد و اصل‌ و نسب‌ آن‌ مرد بزرگ‌ را ذكر نكرده‌اند و تاكنون‌ اصلاً در اسدآبادی‌ و ایرانی‌ بودن‌ آن‌ سید بزرگوار شبهه‌ و تردیدداشته‌اند.این‌ كتاب‌ هرگونه‌ شبهه‌ و شك‌ را در این‌ باب‌ ازاله‌ می‌كند و ثابت‌ می‌سازد كه‌ سید جمال‌الدین‌ ایرانی‌ و اسدآبادی‌ بوده‌ است‌ و هنوز ازبستگان‌ و خویشاوندان‌ آن‌ مرحوم‌ در اسدآباد زنده‌ هستند.میرزا لطف‌الله ‌خان‌ همشیره‌زاده‌ مرحوم‌ كه‌ نگارنده‌ این‌ شرح‌ حال‌ است‌ خود در هر دوبار توقف‌ سید در طهران‌ همراه‌ او بوده‌ و به‌ بسیاری‌ ازحالات‌ خصوصی‌ و صفات‌ و جزئیات‌ اعمال‌ و افكار سید پی‌ برده‌ است‌ و در عكسی‌ كه‌ سید در طهران‌ با حضور جمعی‌ از علما انداخته‌ است‌،میرزا لطف‌الله‌ خان‌ نیز در پشت‌سر سید سرپا ایستاده‌ دیده‌ می‌شود.اما مفیدترین‌ شرح‌ حالیكه‌ راجع‌ به‌ سید در زبان‌ فارسی‌ نوشته‌ شده‌ است‌ همانا شرحی‌ است‌ كه‌ آقای‌ تقی‌ زاده‌ در سال‌ دوم‌ جریده‌ كاوه‌ درشماره‌ 3 و 9 مرقوم‌ داشته‌(5) و در آنجا خلاصه‌ نوشته‌های‌ اروپائی‌ و شرقی‌ را جمع‌ و تطبیق‌ كرده‌ تاریخ‌ زندگانی‌ سید را تا یك‌ درجه‌ روشن‌ساخته‌اند ولی‌ باز از اظهار تردید در ایرانی‌بودن‌ سید خودداری‌ نفرموده‌ و در آخر مقاله‌ نوشته‌اند كه‌ ایرانی ‌بودن‌ سید قریب‌ به‌ یقین‌ شده‌ است‌.درضمن‌ همان‌ مشروحه‌ كاوه‌ در صفحه‌ 10 شماره‌ 3 چنین‌ نگاشته‌ شده‌ است‌:« یكی‌ از آشنایان‌ كه‌ در طهران‌ با او مدتی‌ در سفر اولش‌ هم‌منزل‌ بوده‌ و در روسیه‌ هم‌ او را مكرراً دیده‌ روایت‌ می‌كند كه‌ در سفر اول‌بطهران‌ جوان‌ ایرانی‌ كه‌ بعد معلوم‌ شد كه‌ همشیره‌زاده‌ سید بوده‌ همراه‌ بود و سید دو سه‌ صندوق‌ كتب‌ عربی‌ همراه‌ داشت‌ كه‌ بتوسط‌ آن‌ جوان ‌به‌همدان‌ فرستاد.» این‌ جوان‌ بلاشك‌ همین‌ میرزا لطف‌الله‌خان‌ است‌ زیرا در همین‌ كتاب‌ خود می‌نویسد كه‌ سید كتابهای‌ خود را در چند صندوق‌ كرده‌ توسط‌ اومنزل‌ حاجی‌ امین‌الضرب‌ امانت‌ گذارد. مرحوم‌ میرزا لطف‌الله‌خان‌ كه‌ در سال‌ 1339 یعنی‌ در موقع‌ چاپ‌ كاوه‌ زنده‌ بوده‌، ازین‌ شرح‌ حال‌ مندرج‌ در كاوه‌ نیز استفاده‌ كرده‌ و حتی‌دربعضی‌ جاها عین‌ عبارت‌ كاوه‌ را استعاره‌ و استعمال‌ نموده‌ است‌.با وجود این‌، نگارش‌ میرزا لطف‌الله‌خان‌ بسیاری‌ از وقایع‌ خصوصی‌ و تاریك‌ زندگی‌ سید و مخصوصاً گزارش‌ ایام‌ صباوت‌ و بعدها گفتگوهای‌ او را با ناصرالدین‌شاه‌ روشن‌ می‌سازد و در هیچ‌یك‌ از كتبی‌ كه‌ راجع‌ به‌شرح‌ حال‌ سید سخن‌ رانده‌اند، بدین‌ تفصیلات‌ دسترس ‌نمی‌شود و با اینكه‌ در ذكر بعضی‌ از وقایع‌ اختلاف‌ تاریخ‌ و مباینت‌ با نوشته‌های‌ دیگر دارد باز ما بدانها دست ‌ نزدیم‌ و بحال‌ خود گذاشتیم‌. ما چنانكه‌ در مجله‌ هم‌ نوشته‌ بودیم‌، در نظر داشتیم‌ علاوه‌ بر این‌ شرح‌ حال‌، كلیه‌ آثار فكری‌ و قلمی‌ سید را هم‌ كه‌ باز میرزا لطف‌الله‌خان‌جمع‌ كرده‌ و اغلب‌ آنها در هیچ‌جا بچاپ‌ نرسیده‌، در یك‌ جلد بزرگ‌ چاپ‌ كنیم‌ و بهمین‌ ملاحظه‌ دو سه‌بار در مجله‌ هم‌ تقاضا كردیم‌ كه‌ هریك‌از فضلا و ادبا و ارباب‌ اطلاع‌ در داخل‌ و خارج‌ ایران‌ چیزی‌ تازه‌ و نگفته‌ درباره‌ زندگی‌ و افكار و اعمال‌ و آثار سید می‌داند محض‌ خدمت‌ بعالم‌ معارف‌ و ترقی‌ ایران‌ برای‌ ما بنویسد تا ضمیمه‌ كنیم‌. ولی‌ از یك‌ طرف‌ برای‌ معاونت‌ بمخارج‌ چاپ‌ همت‌ كافی‌ ابراز نشد و از طرف‌ دیگر غیر ازسه‌ نفر كه‌ عبارت‌ از جناب‌ میرزا حسین ‌خان‌ عدالت‌ و آقای‌ سیدمحمد توفیق‌ كه‌ خود منسوب‌ به‌ خانواده‌ سید هستند و آقای‌ میرزا حسین‌خان‌دانش‌ باشند، شرحی‌ دیگر درباره‌ سید از كسی‌ نرسید لهذا ما هم‌ عجالتاً بطبع‌ جلد اول‌ اكتفا نمودیم‌ و مشروحه‌های‌ فضلای‌ مزبور را نیز كه‌ بسیارمفید می‌باشد در جزو ملحقات‌ درج‌ می‌كنیم‌. و نیز شرحی‌ را كه‌ در جریده‌ تركی‌ « وطن‌» منطبعه‌ اسلامبول‌ بقلم‌ عیسی‌خان‌ افغانی‌ نوشته‌ شده‌ است‌، با چند قطعه‌ اشعار بقلم‌ آقای‌ میرزالطف‌الله‌خان‌ و حاج‌ سیدهادی‌ و آقا میرزا صادق‌ بروجردی‌ كه‌ درباره‌ سید گفته‌اند بدین‌ ملحقات‌ ضمیمه‌ كردیم‌ تا بیشتر مورد استفاضه‌خوانندگان‌ گردد. در اینجا لازم‌ می‌دانیم‌ كه‌ از آقای‌ آقامیرزا علیمحمد كاشانی‌ كه‌ مبلغ‌ 40 لیره‌ برای‌ مخارج‌ چاپ‌ این‌ جلد مرحمت‌ كرده‌ بنام‌ معارف‌ ایران‌تشكر كرده‌ از ارباب‌ همت‌ تقاضا كنیم‌ كه‌ برای‌ مخارج‌ چاپ‌ جلد دویم‌ نیز ابراز فتوت‌ بنمایند و ارباب‌ اطلاع‌ نیز هرچه‌ درباب‌ حالات‌ و افكار واقدامات‌ سید معلومات‌ دیگری‌ دارند برای‌ ما بنویسند تا در جلد دویم‌ كتاب‌ درج‌ شود. درباره‌ شخصیت‌ سید و افكار فلسفی‌ و عقاید اجتماعی‌ او در این‌ مشروحه‌ چیزی‌ نمی‌نویسم‌ و انشاءالله‌ در نشر جلد دوم‌ كتاب‌ كه‌ مقاله‌ها،خطابه‌ها، مذاكره‌ها، تألیفات‌ و مخصوصاً مباحثه‌ او با فیلسوف‌ و نویسنده‌ فرانسوی‌ «ارنست‌ رنان‌» را حاوی‌ خواهد بود، راجع‌ بعقاید و افكارفلسفی‌ و اجتماعی‌ سید نیز شرحی‌ خواهیم‌ نگاشت‌. و حالا همینقدر متذكر می‌شویم‌ كه‌ زندگانی‌ پر انقلاب‌ و بازحمت‌ و اراده‌ غیرمتزلزل‌ ومتانت‌ این‌ نابغه‌ ایران‌ برای‌ هر فردی‌ كه‌ آرزوی‌ ترقی‌ دارد سرمشق‌ باید شود.شرح‌ حال‌ و آثار 1 مولد و نسب‌ و تاریخ‌ ولادت‌ سیدجمال‌الدین‌ فیلسوف‌ اعظم‌ اسلام‌ سیدجمال‌الدین‌ قدس‌الله‌ سره‌العزیز محقق‌ است‌ كه‌ جد كبارش‌ از سنه‌ 673 هجری‌ در اسدآبادتوطن‌ و سكنا داشته‌اند. از بعضی‌ نوشتجات‌ و بخصوص‌ از الواح‌ قبور نیاكان‌ و اجدادش‌ كه‌ در جنب‌ امام ‌زاده‌ احمد و « محله‌ سیدان‌» كه‌ قرب‌ خانه‌ پدری‌ و اجدادی‌ سیدجمال‌الدین‌ واقع‌ است‌ از سنه‌ هشتصد و شصت‌ و و دو الی‌ یومنا هذا، كه‌ چهارصد و هفتاد و هفت‌ سال‌ می‌شود، اسامی‌ آباء و اجداد او خلفاً بعد سلف‌ و نسلاً بعد نسل‌ معلوم‌ می‌گردد و جد اعلای‌ او را درهمان‌ سنه‌ (862) چون‌ اجداد عظام‌ و خودش‌ شهید نموده‌اند. غرض‌ ایشان‌، اباً عن‌ جدٍ اسدآبادی‌ و آن‌ آفتاب‌ از برج‌ اسدطالع‌ و لامع‌ گشته‌ و از سادات‌ جلیل‌القدر و عظیم‌الشأن‌ بوده‌اند و هریك‌ علی‌ حسب‌ مراتبهم‌ از علوم‌ و كمالات‌ صاحب‌مایه‌و بلندپایه‌ بوده‌اند و در این‌ ولای ت‌ ببزرگی‌ و عظمت‌ مشهور و بعضی‌ را در الواح‌ قبورشان‌ با رفعت‌ تام‌ نام‌ برده‌اند ــ مثلاً:نخبه‌الاكابر و نقبه‌الاخیار جلال‌الدوله‌ و الدین‌ سیدالصالح‌ السعید الشهید منقوش‌ ــ ملقب‌ به‌شیخ‌الاسلام‌ و منسوب‌ بقاضی‌ ـ ودر اسدآباد معروف‌ بطایفه‌ شیخ‌الاسلامی‌ هستند. گذشته‌ از مراتب‌ علمی‌ بعضی‌ بحسن‌ خط‌ نیز موصوف‌ بوده‌اند چون‌میرذكی‌ كه‌ عموی‌ سیدجمال‌الدین‌ و میرزاجلال‌ و میرزاجواد خالویان‌ آن‌ مرحوم‌ كه‌ اگر بشرح‌ احوال‌ آن‌ بپردازد این‌ مختصرمطول‌ خواهد شد ــ از طرف‌ پدر و مادر متفرع‌ از یك‌ اصل‌ و منشعب‌ از یك‌ شعبه‌اند. خواص‌ و عوام‌ این‌ ولایت‌ را اعتقاد و اعتماد تام‌ به‌ شرافت‌ و كرامت‌ خانواده‌ جلیله‌ آنها بوده‌ و هست‌ و از قدیم‌الایام ‌خانواده‌ ایشان‌ مرجع‌ و ملجأ عموم‌ اهالی‌ ولایت‌ بوده‌ و در نزد حكام‌ وقت‌ و اعیان‌ و اشراف‌ نهایت‌ احترام‌ را داشتند و اكنون‌هم‌ همان‌ طریقه‌ را مرعی‌ می‌دارند. از صغیر و كبیر و غنی‌ و فقیر آن‌ خانواده‌ را محترم‌ می‌دارند و بعضی‌ كرامات‌ و خوارق‌عادات‌ را به‌ آن‌ سلسله‌ جلیله‌ نسبت‌ می‌دهند كه‌ نقل‌ و ورد زبانهاست‌. والد ماجدش‌ به‌زیور فنون‌ علم‌ و كمالات‌ صوری‌ و معنوی‌ آراسته‌ بود سیدی‌ مظلوم‌ و محجوب‌، ساكت‌ و صامت‌،حمیده‌ اخلاق‌ و در زهد و ورع‌ طاق‌ عذب‌اللسان‌ و فصیح‌البیان‌ با مرحوم‌ شیخ‌ مرتضی‌ طاب ‌ثراه‌ معاصر و معاشر و رابطه‌ وِدادرا داشت‌. او را امر بتوجه‌ فتاوی‌ امور مسلمین‌ فرموده‌ ولی‌ او خود را داخل‌ در امور دنیوی‌ نمی‌كرد از ارباب‌ رجوع ‌كناره‌جوئی‌ و با محل‌ زراعت‌ و باغ‌ محقری‌ كه‌ داشت‌ قناعت‌ و معیشت‌ خود را می‌گذرانید و با اكثر علماء معروف‌ معاصرخود شناسائی‌ داشت‌. از اوصافش‌ همین‌ بس‌ كه‌ پسری‌ چون‌ سیدجمال‌الدین‌ را پدر و مربی‌ و معلم‌ است‌ ـ هو سید صفدربن‌سیدعلی‌ بن‌ میر رضی‌الدین‌ محمدالحسینی‌ شیخ‌الاسلام‌ میر زین‌الدین‌ الحسینی‌ القاضی‌ بن‌ میر ظهیرالدین‌ محمدالحسینی‌شیخ‌الاسلام‌ میر اصیل‌ الدین‌ محمدالحسینی‌ شیخ‌الاسلام‌ ـ والده‌ ماجده‌اش‌ سكینه‌ بیكم‌ بنت‌ مرحوم‌ میر شرف‌الدین‌ الحسینی‌ القاضی‌ كه‌ از علو مرتبت‌ او سخنها در افواه‌ است‌ و بامیر رضی‌الدین‌ برادر بوده‌ و هر دو پسرهای‌ میر اصیل‌الدین‌ بوده‌اند و برادرهای‌ عالی‌مقدار دیگر نیز داشته‌اند.تاریخ‌ تولد و طلوع‌ آن‌ مهر درخشان‌، اعنی‌ سیدجمال‌الدین‌ اسدآبادی‌ در ماه‌ شعبان‌ (1254) هجری‌ بوده‌. تعیین‌ نامش‌از اشعه‌ جمالش‌ بمصداق‌ (ان‌الله‌ جمیل‌ و یحب‌ الجمال‌) رهنمون‌ آمده‌ و فحوای‌ ( و اذ علمتك‌ الحكمه‌) از تبیین‌ حال‌ وترجمه‌ احوالش‌ در صحایف‌ و اوراق‌ روزگار ثبت‌ و بر جهانیان‌ معلوم‌ خواهد بود، چنانچه‌ امروز در مغرب‌ زمین‌ و اكثرممالك‌ شرق‌ به‌ حكیم ‌الشرق‌ مشهور و در مصر و هند و سودان‌ و آفریقا و بین‌النهرین‌ و روم‌ و افغان‌ كرورها نفوس‌ از بردن‌اسم‌ مبارك‌ او قیام‌ و تعظیم‌ و تقدیس‌ می‌نمایند و ما ایرانیان‌ از حقیقت‌ حال‌ و علو مرتبت‌ و سمو منزلت‌ آن‌ مجدد خبیر وحكیم‌ بصیر اطلاع‌ نداریم‌. هرگاه‌ ترقی‌خواهان‌ و دوستداران‌ وطن‌ طالب‌ باشند 18 نمره‌ عروه‌الوثقی‌ و مقالات‌ جمالیه‌ كلیتاً،رساله‌ نیچریه‌ در رد طبیعیین‌، حجه‌البالغه‌، حمله‌القرآن‌، تاریخ‌ افغان‌، فلسفه‌الدین‌ و اللغه‌، مشاهیرالشرق‌ از تألیفات‌ شیخ‌محمد عبده‌، تاریخ‌ الامام‌ ( چهار جلد است‌)، بیانات‌ میرزا محمدباقرخان‌ بواناتی‌ المقلب‌ به‌ ابراهیم‌جان‌ معطر را از بیروت‌ ومصر بخواهند و مطالعه‌ كنند تا رفعت‌ مقام‌ و سعی‌ و زحمات‌ آن‌ وحید فرید در عوالم‌ اسلامیت‌ معلوم‌ گردد (6). لیكن‌ افسوس‌ كه‌ بمقتضای‌ العاده‌ كالطبیعه‌ الثانیه‌ این‌ عادت‌ بر ما چنان‌ رسوخ‌ یافته‌ كه‌ درعوض‌ توقیر و تعظیم‌ و قدردانی‌ علماء و بزرگان‌ دین‌ خود كه‌ روح ‌الحیاه ‌ قوم‌ و حامی‌ شریعت‌ مقدسه‌ و ترقی‌ خواه‌ وطن‌ هستند در تعظیم‌ و احترام‌ ظالمان‌ و ستمكاران‌ كه‌ خون‌ ما را مكیده‌ و اكنون‌ هم‌ از استخوانهای‌ تفتیت‌شده‌ ما دست‌ برنمی‌دارند بیشتر سعی‌ و كوشش‌ می‌نمائیم‌ وجد بلیغ‌ داریم‌ و همچنین‌ وجود مباركی‌ را كه‌ احیاكننده‌ ملت‌ و فخر ما ایرانیان‌ و قاطبه‌ مسلمانان‌ است‌ نمی‌دانیم‌ كیست‌،افغانی‌ است‌ یا ایرانی‌ و این‌ بسیار محل‌ تعجب‌ است‌ چون‌ این‌ مبحث‌ باعث‌ این‌ می‌شود كه‌ از اصل‌ مطلب‌ خارج‌ شویم‌ لذا به ‌اصل‌ مطلب‌ می‌پردازد: این‌ مولود مسعود پس‌ از گذراندن‌ روزگار شیرخوارگی‌ در آغاز سال‌ پنجم‌ تا اول‌ سال‌ دهم‌ عمرش‌ ایام‌ صباوت‌ سید و تحصیلاتش‌ در قزوین‌ 1259-1264) كه‌ نسبت‌ عشره‌ كامله‌اش‌ می‌توان‌ داد، دبستانش‌ خانه‌ و مربی‌ و آموزگارش‌ پدر فرزانه‌اش‌ بوده‌. درچندماه‌ قرآن‌ را خوانده‌ و مقدمات‌ عربی‌ را هم‌ در سالهای‌ اول‌ بخوبی‌ تحصیل‌ می‌نماید. بعدها در بعضی‌ از آیات‌ قرآنی‌ وبخصوص‌ درمعنای‌ سوره‌ مباركه‌ « الم‌ نشرح‌» كه‌ معنای‌ تحت‌ لفظی‌ آنرا نیز به‌ اصراری‌ كه‌ داشته‌ و پدرش‌ هم‌ بحسب‌ میل‌ وابرام‌ او درس‌ می‌داده‌ است‌، با پدرش‌ درمقام‌ بحث‌ برمی‌آید كه‌ حقیقت‌ و حكمت‌ معنای‌ آنرا برای‌ من‌ بگوئید و حالی‌ كنیدكه‌ بدانم‌ این‌ چه‌ منتی‌ است‌ كه‌ خدای‌ تبارك‌ و تعالی‌ به‌ پیغمبر خود می‌گذارد، و چه‌ وزریست‌ كه‌ پشت‌ او را می‌شكسته‌؟ آنچه‌ پدرش‌ به‌ اختصار می‌كوشیده‌ قبول‌ نمی‌كند و می‌گوید تا آنچه‌ می‌خوانم‌ معنی‌ آنرا به ‌قاعده‌ حالی‌ نكنید درس‌ نخواهم‌خواند. مختصر سه‌ چهار روزی‌ مناظره‌ این‌ مبحث‌ را داشته‌ و درس‌ نمی‌خوانده‌ تا اینكه‌ در موقعی‌ كه‌ با اطفال‌ سرگرم‌ بازی‌ بوده ‌بسرعت‌ از كوچه‌ به‌ خانه‌ می‌آید و می‌گوید كه‌ امروز حقیقت‌ و سر معنای‌ سوره‌ مباركه‌ بر من‌ معلوم‌ شد و قسمی‌ معنای‌ آنرابیان‌ می‌كند كه‌ پدرش‌ مات‌ و مبهوت‌ مانده‌ صورتش‌ را می‌بوسد و سجده‌ شكر بجا می‌آورد. در ایام‌ بچگی‌ از این‌ قبیل‌ مطالب‌ بسیار از او مشاهده‌ شده‌. كتابهای‌ مشكل‌ عربی‌ را از هریك‌ چند ورق‌ و چند فصل‌ وبابی‌ بیش‌ نمی‌خوانده‌ است‌ و باقی‌ را در نهایت‌ خوبی‌ بهم‌شاگردانش‌ درس‌ می‌داده‌. چنانكه‌ یكی‌ از همسالان‌ و هم‌شاگردانش‌جناب‌ شریعتمدار آقای‌ حاجی‌ سیدهادی‌ اسدآبادی‌ است‌ كه‌ در فضایل‌ صوری‌ و معنوی‌ آراسته‌ و فعلاً هم‌ در قید حیات‌ وقریب‌ 88 سال‌ از عمرش‌ می‌گذرد. ( سید جمال‌الدین‌ پسرعمه‌ آقای‌ حاج‌ سیدهادی‌ است‌) بهرحال‌ از ذكاوت‌ و فراست‌ او نقلها می‌كنند كه‌ باعث‌ حیرت‌ هر شنونده‌ایست‌. حافظه‌ فوق‌العاده‌ او باعث‌ ترقی‌ سریع‌ وی‌ گشته‌ و در جوانی‌ در علوم‌ اسلامی‌ متبحر می‌شود. حیرت ‌افزاتر اینكه‌ بازیهای‌ بچگانه‌اش‌ اكثر تهیه‌ سفر روم‌ و مصر و هند و افغان‌ و فرنگستان‌ بوده‌، زاد راحله ‌خود را بر اسبهای‌ چوبی‌ می‌بسته‌ خود و یكی‌ دونفر از اطفال‌ را منتخب‌ می‌كرده‌ است‌ كه‌ یكی‌ همین‌ آقای‌ حاج‌ سیدهادی‌ ودیگری‌ مرحوم‌ مغفور آقا سیدعبدالله‌ كه‌ از سادات‌ رشید و پدر جناب‌ مستطاب‌ آقای‌ امام‌ جمعه‌ حالیه‌ اسدآباد كه‌ درمعارف‌پروری‌ و فضایل‌ معنوی‌ معروف‌ و مشهورند، بودند. همینطور بر اسبهای‌ چوبی‌ سوار شده‌ با پدر و مادر وهمشیره‌های‌ خود وداع‌ می‌كرده‌ است‌ كه‌ باید بهند و مصر و روم‌ و افغان‌ و غیره‌ و غیره‌ بروم‌. ایشان‌ به‌زبان‌ كودكانه‌ با اوهم‌ساز می‌شدند و او هم‌ نویدهای‌ چند از مسافرت‌ خود به‌ پدر و مادرش‌ می‌داده‌ است‌. پدرش‌ چون‌ لیاقت‌ ذاتی‌ و استعداد فطری‌ او را مشاهده‌ می‌كند پنهانی‌ از مادرش‌، سكینه‌ بیگم‌، او را برداشته‌ در حدود تاریخ‌ 1264 ه كه‌ ابتدای‌ سال‌ دهم‌ عمر او بود به‌ قزوین‌ می‌روند. دوسال‌ در قزوین‌ در مدرسه‌ پدرش‌ او را معلم‌ و مدرس‌ بوده‌ چنان‌ شوق‌ تحصیل ‌ را داشته‌ كه‌ ایام‌ جمعه‌ و اعیاد را بهیچوجه‌ تعطیل‌ قرار نمی‌داده‌. پدرش‌ آنچه‌ اصرار می‌كرده‌ كه‌ گاهی‌ به‌سیاحت‌ و گردش‌ شهر برود قبول‌ نمی‌كرده‌ و جواب ‌می‌داده‌ كه‌ خشت‌ و گل‌ چه‌ تماشا و سیاحتی‌ دارد، ناچار پدرش‌ درب‌ حجره‌ را قفل‌ نموده‌ به‌ ملاقات‌ دوستان‌ و عقب‌ مطلب ‌خود می‌رفته‌ وقتی‌ كه‌ مراجعت‌ می‌نماید می‌بیند سید جمال‌الدین‌ اطراف‌ خود را به‌ بلندی‌ قامت‌ خود مانند دیوار، كتاب‌ چیده ‌و خودش‌ در وسط‌ آنها نشسته‌ و مشغول‌ مطالعه‌ آنهاست‌. شبهای‌ ایام ‌البیض‌ ( شبهای‌ 13، 14 و 15 هر ماه‌) را پشت‌ بام‌ مدرسه‌ می‌رفته‌ و تا طلوع‌ صبح‌ مشغول‌ نظاره‌ ستارگان‌ بوده‌. و از كارهای‌ تعجب‌آور او در قزوین‌ این‌ است‌ كه‌ در اواخر سال‌دویم‌ توقف‌ قزوین‌ كه‌ یازده ‌ساله‌ بوده‌ مرض‌ مشئوم‌ « وبا» پیدا شده‌ و چنان‌ شدت‌ می‌كند كه‌ مردم‌ شهر را خالی‌ و بجاهای‌مناسب‌ می‌روند. و اشخاصی‌ كه‌ فوت‌ می‌شده‌ اجساد آنها را در سردابه‌ همان‌ مدرسه‌ كه‌ منزل‌ سید بوده‌، می‌ریخته‌اند. چنانچه‌خود سید می‌فرمودند آخوند ملاحسین‌ قزوینی‌ كه‌ با پدرم‌ دوست‌ بود در وقتی‌ كه‌ من‌ از دكان‌ خبازی‌ نزدیك‌ مدرسه‌ نان‌می‌گرفتم‌ به‌ ملاقات‌ پدرم‌ می‌رفت‌ طولی‌ نكشید كه‌ من‌ مراجعت‌ كردم‌ دیدم‌ در قرب‌ مدرسه‌ افتاده‌ و فوت‌ شده‌. به‌ پدرم‌ خبردادم‌ با چند نفر طلبه‌ آمده‌ او را پس‌ از غسل‌ بهمان‌ سردابه‌ بینداختند. از مشاهده‌ این‌ حال‌ سید تصمیم‌ می‌گیرد كه‌ باید علت‌این‌ مرض‌ مزمن‌ را بدانم‌. چند دسته‌ شمع‌ می‌گیرد و محرمانه‌ از پدرش‌ تا چند شب‌ به‌ سردابه‌ می‌رود از مرده‌ها كفن‌ باز می‌كندبه‌دقت‌ تمام‌ سروصورت‌ و چشم‌ و دامن‌ آنها را تماشا می‌كند، بعد كفن‌ آنها را پیچیده‌ بیرون‌ می‌آید. پدرش‌ با خبرشده‌ درابتدای‌ سال‌ 1266 ه او را برداشته‌ به‌ طهران‌ می‌رود. اولین‌ ورود سید به‌ طهران‌ با پدرش‌ تقریرات‌ خود سید است‌ كه‌ به‌جهت‌ من‌ بیان‌ فرموده‌ بودند:« در ابتدای‌ سال‌ 1266 به‌طهران‌ رفتیم‌ و در محله‌ سنگلج‌ در خانه‌ سلیمان‌خان‌ صاحب‌اختیار كه‌ پدرم‌ را می‌شناخت‌ و اهل‌ ولایت‌ و حاكم‌اسدآباد بود منزل‌ كردیم‌. در روز بعد، از چندنفر پرسیدم‌ كه‌ امروز عالم‌ و مجتهد معروف‌ طهران‌ كیست‌. آقای‌ آقا سید صادق‌ را معرفی‌ كردند.فردای‌ همان‌روز پنهان‌ از پدرم‌ به‌مدرسه‌ ایشان‌ رفته‌ دیدم‌ طلاب‌ دور آقا را گرفته‌ و آقا مشغول‌ تدریس‌ است‌. سلام‌ كرده‌ از نبودن‌ جا درب‌ حجره‌نشستم‌. یكی‌ از كتب‌ مهمه‌ عربی‌ را ( اسم‌ آنرا سید فرمودند و بنده‌ فراموشم‌ شده‌) در دست‌ دارد و مسئله‌ غامضی‌ از آنرا شرح‌ و معنا می‌كنند لیكن‌بطور اختصار و مبهم‌. پس‌ از اتمام‌ درس‌ گفتم‌ جناب‌ آقا این‌ مسئله‌ را مجدداً تكرار فرمائید كه‌ استفاده‌ حاصل‌ شود چه‌ از این‌ بیانات‌ مختصر فایده ‌كامل‌ حاصل‌ نشد؛ آقا نظر تند و غضب ‌آلودی‌ از روی‌ تحقیر به‌جانب‌ من‌ كرده‌ فرمودند تو را به‌ این‌ فضولیها چه‌؟ گفتم‌ تقاضای‌ فهمیدن‌ مسائل‌ علمی‌ ربطی‌ به‌ فضولی‌ ندارد، دانستن‌ علم‌ به‌بزرگی‌ و كوچكی‌ نیست‌ و همان‌ مسئله‌ را بلاتأمل‌ بقدر دو ورق‌ خوانده‌ و ترجمه‌ كردم‌. آقا اینطور كه‌ دیدند فوراً برخاسته‌ به‌جانب‌ من‌ آمدند و من‌ هم‌ برخاسته‌ مستعد شدم‌ و تصور كردم‌ قصد زدن‌ مرا دارد. چون‌ به‌ من‌ رسید صورت‌ مرا بوسیده ‌دستم‌ را گرفته‌ پهلوی‌ خود نشانید، بسیار اظهار ملاطفت‌ كرده‌ از حال‌ و موطنم‌ جویا شدند. معرفی‌ خود را كردم‌ به‌ فوریت‌ فرستادند پدرم‌ را آوردند و یكدست‌ لباس‌ به‌ اندازه‌ من‌ خواستند. پس‌ از ملاقات‌ و بجا آوردن‌ رسوم‌ ظاهری‌، تفصیل‌ را از اول‌ تا آخر به‌جهه‌ پدرم‌ نقل‌ و لباسی‌ كه‌خواسته‌ بودند مرا بپوشیدن‌ آن‌ امر كردند و بدست‌ خود عمامه‌ بسته‌ بسرم‌ نهادند و من‌ تا آنروز عمامه‌ نگذاشته‌ با كلاه‌ بودم‌.» حركت‌ سید به‌ عتبات‌ با پدرش‌ و تحصیلش‌ در نزد شیخ‌ مرتضی‌ چند روز آقای‌ سیدصادق‌ از آنها در منزل‌ خود مهمانداری‌ می‌كند و این‌ مسئله‌ در طهران‌ شیوع‌ پیدا می‌كند. اغلبی‌ ازعلمای‌ وقت‌ فیض‌ حضورش‌ را غنیمت‌ شمرده‌ بخدمتش‌ می‌رسند و در همان‌ سال‌ 1266 از طهران‌ به‌قصد عتبات‌ عالیات‌ به ‌اتفاق‌ پدرش‌ حركت‌ كرده‌ از طریق‌ بروجرد عازم‌ مقصد می‌شوند. در بروجرد هم‌ قرین‌ این‌ مطلب‌ با مرحوم‌ حاجی ‌میرزا محمود مجتهد كه‌ در علم‌ و فضل‌ مشهور بوده‌اند، پیش‌ می‌آید و حاجی‌ مذكور مجذوب‌ كمالات‌ و حالات‌ سید شده ‌تقریباً سه‌ ماه‌ آنها را در منزل‌ خود نگهداری‌ می‌كند و از آنجا به‌ عتبات‌ عالیات‌ مشرف‌ شده‌ بعد از ادای‌ زیارت‌ قبور ائمه‌هدی‌، خدمت‌ شیخ‌ مرتضی‌ طاب‌الله‌ ثراه‌ می‌رسد. چون‌ مرحوم‌ شیخ‌ آن‌ فطرت‌ پاك‌ را منشأ هوش‌ و مجموعه‌ ادراك‌ مشاهده‌ می‌كند و پدرش‌ را دارای‌ علم‌ و فضل‌ می‌بیند منزل‌ برای‌ آنها معین‌ می‌كند و چهارسال‌ در خدمت‌ شیخ‌ مشغول‌ تحصیل‌ و استفاده‌ علوم‌ بوده‌ دوسالش‌ را مشغول ‌تعلیم‌ و دوسال‌ دیگر را بتكمیل‌ خود در علم‌ تفسیر و حدیث‌ و فقه‌ و اصول‌ و كلام‌ و علوم‌ عقلی‌ از منطق‌ و حكمت‌ الهی‌ وطبیعی‌ و ریاضی‌ و طب‌ و تشریح‌ و هیئت‌ و نجوم‌ می‌پردازد. پدرش‌ بعد از دوسه‌ ماه‌ توقف‌ اجازه‌ مرخصی‌ خواسته‌ به‌ اسدآباد می‌آید. مرحوم‌ شیخ‌ درجات‌ علمی‌ او را تصدیق‌ وبه ‌فتاوی‌ امور شرعی‌ اجازه‌اش‌ می‌فرماید. مخارج‌ این‌ مدت‌ سیدجمال‌الدین‌ را هم‌ خود مرحوم‌ شیخ ‌مرتضی‌ اعلی‌الله‌ مقامه ‌متكفل‌ بوده‌. در اندك‌ زمانی‌ وفور استعداد و فراست‌ و كیاست‌ سید بر علمای‌ نجف‌ و كربلا و سامره‌ معلوم‌ شده‌ رفته ‌رفته‌ درهر مدرسه‌ و محفلی‌ از او گفتگوئی‌ برپا می‌شود، جمعی‌ مؤالف‌ و بعضی‌ مخالف‌. از جهال‌ علما با او ضدیت‌ كرده‌ ایرادات‌ وبحث‌ وارد می‌آورند و در حضور مرحوم‌ شیخ‌ معارضه‌ و مباحثه‌ تصدیق‌ و ختم‌ می‌شود. مرحوم‌ شیخ‌ را با او لطف‌ و محبتی ‌بی‌اندازه‌ بوده‌ و با پدرش‌ به‌ واسطه‌ حدت‌ ذهن‌ و ذكاوت‌ سیدجمال‌الدین‌ ابواب‌ مراسلات‌ را بازكرده‌ و او را به‌ ترقیات‌سیدجمال‌الدین‌ بشارت‌ می‌داده‌اند.بالاخره‌ جمعی‌ از علمای‌ سوء بر آن‌ عالم‌ ربانی‌ حسد می‌برند و درصدد اعدام‌ و اطفاء آن‌ نور ربانی‌ برمی‌آیند؛ مرحوم‌ شیخ‌ از عقیده‌ خبیثه‌ آنها باخبر شده‌ توصیه‌ او را به‌ پیروان‌ خود نوشته‌ با پیری‌ روشن‌ ضمیر كه‌ سیدی‌ جلیل‌ بوده‌، بجانب‌ بمبئی ‌و هندوستانش‌ روانه‌ م ی‌فرمایند و سال‌ 16 عمر وی‌ بوده‌ كه‌ در همان‌ سال‌ 1270 ه عازم‌ بمبئی‌ می‌شوند. حركت‌ سید به‌ مكه‌ از راه‌ هند و رفتنش‌ به‌كابل‌ از راه‌ طهران‌ و مشهد مجذوب ‌شدن‌ مجتهد بوشهر از یك‌ مجلس‌ ملاقات‌ با سید و شرح‌ حال‌ میرزا باقرخان‌ بواناتی‌ كه‌ در آن‌ زمان‌ دعوی ‌یوحنائی‌ داشته‌ و ادب‌ شدنش‌ از دست‌ مرحوم‌ سید و نادم‌ شدن‌ او عاقبت‌ از عقاید و دعوی ‌ خود و مطیع‌شدن‌ او به‌امر سید، معروف ‌ و مشهور است‌. رساله‌های‌ منظوم‌ شمسیه‌ لندنیه‌ و سدیره‌ ناسوتیه‌ كه‌ از آثار همین‌ میرزا باقرخان‌ است‌ بر فضل‌ واخلاصش‌ گواهند. در این‌ سفر منزل‌ سید در بوشهر خانه‌ حاج‌ عبدالنبی‌ از آل‌ صفر بوده‌. از بوشهر به‌جانب‌ هندوستان‌ حركت ‌كرده‌ یك‌ سال‌ و چندماهی‌ در آنجا اقامت‌ داشته‌ و علوم‌ اروپائی‌ و ریاضی‌ جدید و غیره‌ را فرامی‌گیرد. و ماهی‌ چند دركلكته‌ منزل‌ حاجی‌ عبدالكریم‌ بوده‌، پس‌ از آن‌ سفر مكه‌ معظمه‌ می‌نماید. این‌ مسافرت‌ وی‌ طول‌ كشید یعنی‌ در ممالك‌عرض‌ راه‌ مدتی‌ اقامت‌ و سیاحت‌ می‌كرد و در خود حجاز چندی‌ مانده‌ با علما و رؤسای‌ دین‌ درخصوص‌ ترقی‌ و اتحاد اسلامی‌ مذاكره‌ها كرد و زحمتها كشید. وصول‌ سید به ‌مكه‌ تقریباً درحدود 1274 بوده‌. پس‌ از آن‌ ثانیاً به‌كربلا و نجف‌ مراجعت‌ كرده‌ و به‌ عزم‌ زیارت‌ خراسان ‌و مسافرت‌ افغانستان‌ از طریق‌ اسدآباد عازم‌ می‌شوند و در سال‌ 1277 به‌ هزار اصرار سه‌شب‌ در اسدآباد و یك‌ شب‌ در خانه ‌پدر و دوشب‌ دیگر را در خانه‌ یكی‌ از همشیره‌هایش‌ می‌ماند و روز چهارم‌ به‌سمت‌ طهران‌ حركت‌ می‌كند. پنج‌ شش‌ ماهی‌ درطهران‌ مشغول‌ خدمت‌ نوع‌ و تربیت‌ خلق‌ بودند. در آنجا میرزا بابای‌ ذهبی‌ سرسلسله‌ ذهبیه‌ خدمت‌ سید می‌رسد از یك‌ توجه‌، درس‌ ارشاد را فراموش‌ كرده‌ حیران‌ و مبهوت‌ آن‌ حالاتی‌ كه‌ دیده‌ است‌ می‌شود و طوق‌ اطاعتش‌ را به‌گردن‌ می‌اندازد. سید، ازطهران‌ با حالت‌ ناخوشی‌ و ضعف‌ بنیه‌ متوجه‌ خراسان‌ می‌شود. در بین‌ راه‌ طایفه‌ای‌ از تركمنها بسر زوار و قافله‌ ریخته‌ زوار را غارت‌ و برهنه‌ می‌كنند. بعد از ملاقات‌ سید با آنها حالتی‌ پیدا می‌شود كه‌ آنها دست‌ سید را بوسیده‌ با كمال‌ عذر تمام‌ اموال‌ واثقال‌ منهوبه‌ را به‌ زوار مسترد می‌دارند. پس‌ از زیارت‌ حضرت‌ امام‌رضا علیه‌السلام‌ به‌كابل‌ كه‌ اصل‌ مقصد مسافرت‌ او بوده‌ قدم‌ گذارده‌ با امیر كابل‌ مصاحب‌ و ندیم‌ می‌شود و بعد از آن‌ به‌خدمت‌ امیردوست‌ محمدخان‌ می‌رسند و در آنجا هم‌ مثل‌ سایر نقاط‌ مشغول‌ تربیت‌ و هدایت‌ وتشویق‌ آنها به‌ ترقیات‌ و اتحاد اسلام‌ بوده‌ و قریب‌ پنج ‌سال‌ در افغانستان‌ توقف‌ فرموده‌ و « تاریخ‌الافغان‌» را به‌ عربی‌ كه‌ ازنیكوترین‌ آثار برجسته‌ اوست‌، نوشت‌ و ملت‌ افغان‌ را از خواب‌ غفلت‌ بیدار و حیات‌ نوی‌ به‌ كالبد ملت‌ افغانی‌ از كلمات‌ حقایق‌ آیات‌ خود داد، چنانكه‌ فعلاً افغانیان‌ اسم‌ او را به‌ تعظیم‌ و تقدیس‌ بر زبان‌ می‌برند و او را ناجی‌ خود می‌پندارند و برای ‌افتخار به‌ كلمه‌ افغانی‌ او مباهات‌ می‌نمایند. سید در افغانستان‌ مناصب‌ بزرگی‌ را طی‌ كرد و بلكه‌ به‌ روایتی‌ وزارت‌ محمداعظم‌خان‌ را دارا بود و به‌ مشورت‌ او كار می‌كرد و در جنگی‌ كه‌ امیردوست‌ محمدخان‌ با عموزاده‌ و داماد خود سلطان‌ احمدخان‌ در تاریخ‌ 1279 ه نمود سید همراه ‌امیر بود و اتفاقاً امیر در همان‌ سال‌ فوت‌ كرد و جنگ‌ داخلی‌ كه‌ تفصیل‌ آن‌ در غالب‌ مجلات‌ و جراید درج‌ است‌، درگرفت‌ و در سنه‌ 1285 شیرعلی‌ خان‌ به‌ كابل‌ هجوم‌ آورده‌ پس‌ از جنگها درحدود جمادی‌الاخر آنسال‌ كابل‌ را گرفت‌ و دوباره ‌به ‌تخت‌ سلطنت‌ نشست‌ و محمد اعظم‌ خان‌ به‌ نیشاپور و برادرزاده‌اش‌ امیرعبدالرحمن ‌خان‌ به‌ بخارا فرار كردند. سید جمال ‌الدین‌ با كمال‌ قوت‌ قلب‌ در كابل‌ ماند و بواسطه‌ سیادت‌ و حق ‌گوئیش‌ مورد انتقام‌ امیرشیرعلی‌ خان‌ نشد ولی‌ بعد صلاح‌ خود را در حركت‌ دیده‌ بعنوان‌ حج‌ از افغانستان‌ خارج‌ شد و با او شرط‌ شد كه‌ از ایران‌ عبور نكند تا مبادا با محمد اعظم ‌خان‌ ملاقات‌ كند. حركت‌ سید از افغانستان‌ به‌عزم‌ مكه‌ و آمدنش‌ از راه‌ مصر به‌ اسلامبول‌ در حدود 1285 از راه‌ هند عازم‌ بیت‌الله‌ گردید و پس‌ از یك‌ ماه‌ توقف‌ در هند كه‌ از طرف‌ حكومت‌ از مراوده‌ ممنوع‌ بوده‌ با كشتی‌ به‌ مصر رفت‌ و در مصر ظاهراً چهل‌ روز مانده‌ در مدرسه‌ معروف‌الجامع‌ الازهر با علمای‌ آنجا ملاقات‌ وسخنهای‌ گفتنی‌ را گفت‌ و بعد از مسافرت‌ مكه‌، منصرف‌ و از آنجا عازم‌ اسلامبول‌ می‌شوند و بدواً در آنجا از طرف‌ رجال‌دولت‌ تركیه‌ مخصوصاً عالی‌پاشا صدراعظم‌ و فؤادپاشا كه‌ از رجال‌ نامی‌ و سیاسیون‌ زبردست‌ بشمار می‌روند، بقاعده‌ پذیرائی‌شد و در نزد سلطان‌ تقرب‌ تام‌ تمامی‌ پیدا كرد. و در آنوقت‌ مسئله‌ یمن‌ اهمیت‌ تمام‌ داشته‌، سلطان‌ و اولیای‌ دولت‌ در اصلاح‌ آن‌ امر مهم‌ هریك‌ رأی‌ و فكری‌ داشته‌اندكه‌ در هریك‌ مبالغی‌ خطیر و استعدادی‌ قوی‌ لازم‌ بود. سید متعهد اصلاح‌ آن‌ می‌شود بدون‌ مخارج‌ و قشون‌ مشروط‌ بر اینكه‌ پس‌ از اصلاح‌ محضری‌ به‌ امضای‌ سلطان‌ و اولیای‌ دولت‌ و ملت‌ اصلاح‌ آن‌ امر را بدست‌ سید تصدیق‌ كنند. این‌ مسافرت‌ در سالی‌ بوده‌ كه‌ مرحوم‌ میرزاحسن‌خان‌ كه‌ یكی‌ از دوستان‌ صمیمی‌ سیدجمال‌الدین‌ بوده‌ در اسلامبول‌ بوده‌است‌. پس‌ از تفكرات‌ در اظهارات‌ سید مسئله‌ را به‌محافل‌ دیگر محول‌ و از ترس‌ و كج‌اندیشی‌، ماندن‌ سید را در اسلامبول‌مناسب‌ نمی‌دانند. علت‌ دیگر دوركردن‌ سید از اسلامبول‌ این‌ است‌ كه‌ سید بخواهش‌ تحسین‌ افندی‌ مدیر دارالفنون‌ در حضور صفوت‌پاشاوزیر علوم‌ و حنیف‌ افندی‌ وزیر علوم‌ سابق‌ و سفیر قدیم‌ طهران‌ خطابه‌ای‌ به‌ محصلین‌ می‌خواند. شیخ‌الاسلام‌ یك‌ جمله‌ نطق ‌را سوء تفسیر می‌نماید و غوغا بلند می‌شود ( تفسیر مضمون‌ این‌ نطق‌ و ایراد شیخ‌الاسلام‌ مفصلاً در مقدمه‌ كتاب‌ « الرد علی‌الدهریین‌» سید بقلم‌ شیخ‌ محمدعبده‌ درج‌ است‌) و طوری‌ اهمیت‌ بهمرساند كه‌ سلطان‌ عثمانی‌ امر می‌دهد كه‌ سید مدتی‌ ازاسلامبول‌ خارج‌ شود. و نیز از ابتدای‌ ورود سید به‌ اسلامبول‌، باعث‌ حسد شیخ‌ الاسلام‌ گردید، چونكه‌ سید جوان‌ و عالم‌ و حكیم‌ و جالب‌ توجه ‌طایفه‌ منورالفكر اسلامبول‌ بود و شیخ‌الاسلام‌ پیر و جاهل‌ نمی‌توانست‌ ببیند یكنفر جوان‌ ایرانی‌ محل‌ توجه‌ سلطان‌ و درباریان ‌و بزرگان‌ مملكت‌ عثمانی‌ بشود. این‌ بود كه‌ در عقب‌ موقع‌ و تفتین‌ بود تا اینكه‌ به‌ مقصود خود رسید.سید نیز از خیالات‌ باطله‌ آنها مستحضر شده‌ به‌عزم‌ هندوستان‌ مسافر می‌شود و از اسلامبول‌ به‌ مصر رفته‌ در نوروز وارد قاهره‌ می‌شود. ورود سید بار دوم‌ به‌ مصر و فعالیت‌ او در آنجا پس‌ از ورود به‌ مصر، ریاض‌پاشا او را دیده‌ مجذوب‌ لیاقت‌ و كمالاتش‌ می‌شود. سید در مصر می‌ماند و طلاب‌ دور او رامی‌گیرند. ابتدا در خانه‌اش‌ و بعد در جامع‌الازهر در علوم‌ مختلف‌ اسلامی‌ تدریس‌ می‌نماید و روزبه‌روز نفوذ و شهرتش‌افزوده‌ می‌شود و با بلاغت‌ فوق‌العاده‌ به‌شاگردان‌ چیزنویس‌، درس‌ تحریر را در معقولات‌ و منقولات‌ مختلف‌ تلقین‌ می‌نماید.قریب‌ ده‌ سال‌ در مصر مقیم‌ شده‌ است‌. خدمات‌ آن‌ حكیم‌ فرزانه‌ بر مصر و مصریان‌ داستانی‌ است‌ كه‌ اندر سر هر بازاریست‌.متمهدی‌ سودانی‌ چهارسال‌ در خدمتش‌ مشغول‌ تحصیل‌ بوده‌. ادیب‌ اسحق‌ نویسنده‌ معروف‌ از وی‌ استفاضه‌ كرده‌ است‌.درینجا بمناسبت‌ مقام‌ و برای‌ توضیح‌ خدمات‌ سید در مصر، این‌ بنده‌ صفات‌الله‌ پسر لطف‌الله‌ خان‌ نگارنده‌ این‌ كتاب‌،شرح‌ ذیل‌ را از كتاب‌ «گفتار خوش‌ یارقلی‌(7) اقتباس‌ و علاوه‌ می‌كنم‌: « شیخ‌ محمد عبده‌ كه‌ از اجله‌ علمای‌ مشهور مصر است‌ جذبه‌ الهیه‌ سید، از اهل‌ و عیال‌ و عز و جاهش‌ ربوده‌ ملازمت ‌خدمت‌ سید را به‌جان‌ خریده‌ در خدمت‌ سید فلسفه‌ قدیم‌ اسلام‌ و علم‌ كلام‌ و فقه‌ و اصول‌ را به‌ انضمام‌ فلسفه‌ جدید و اصول‌ مقتضیات‌ عصر كنونی‌ بدرجه‌ كمال‌ تعلم‌ گرفت‌. چند سفر در خدمت‌ سید سیاحت‌ اروپا را نمود. اعرابی ‌پاشا و اكثر اصحاب ‌متمهدی‌ از تلامذه‌ سید بوده‌اند و اغلب‌ جوانان‌ مصری‌ و نونهالان‌ رود نیل‌ كه‌ در خط‌ حریت‌ و آزادی‌ و ترقی‌ و خیر جمعیت ‌قدم‌ می‌زدند، از فیض ‌یافتگان‌ حضور سیدند. تا اینكه‌ سیدموسی‌ كف‌، عیسی‌ دم‌ به‌ تأسیس‌ یك‌ انجمنی‌ موسوم‌ به‌ « محفل‌ وطنی‌» عزیمت‌ فرمود. نونهالان‌ تازه‌ مصری‌ كه‌ از یمن‌ فیوضات‌ خورشید آن‌ بزرگوار بجای‌ خار مغیلان‌ جهل‌ و كسالت‌ دركانون‌ قلبشان‌ شاخه‌ طوبای‌ عشق‌ كلمه‌ مباركه‌ توحید رویان‌ و در تمام‌ عروق‌ و شریانشان‌ شاخ‌ و برگ‌ و ریشه‌ دوانده‌ حیات‌ وممات‌ ملت‌ اسلام‌ را بالحس‌ در امتثال‌ فرمان‌ سید دیده‌، دعوت‌ حقه‌اش‌ را اجابت‌ گفتند، مفتاح‌ سعادت‌ شش‌ كرور نفوس‌اسلامی‌ در جامعه‌ محفل‌ وطنی‌ قاهره‌ مصر به‌ دستور و ریاست‌ سید افتتاح‌ گردید. این‌ انجمن‌ انجمن‌ عجیبی‌ بوده‌، دزد درآنجا راه‌ نداشته‌، حب‌ شهرت‌، تخلق‌ به‌ اخلاق‌ خارجه‌، بافتن‌ رطب‌ و یابس‌ در آن‌ انجمن‌ قدغن‌ فطری‌ بوده‌. این‌ انجمن‌ میدان‌ صرافی‌ یگانه‌ ممیز فرد اسلامیت‌ و انسانیت‌ سید استاد بوده‌، اعضایش‌ از خودخواهی‌ و خودپسندی‌ منزه‌ بوده‌اند و از برای‌ اقدام‌ هرگونه‌ فداكاری‌ نسبت‌ به‌ عالم‌ و مسلمین‌ بجان‌ حاضر بوده‌اند. عده‌ اعضا به‌ روایتی‌ 300 و به ‌قولی‌ كمتر بوده‌. پس‌ سید بقوه‌ خطابه‌های‌ آتشین‌ مستمعین‌ را از حقایق‌ دین‌ مبین‌ خیرالمرسلین‌ آگاه‌ می‌ساخت‌ كه‌ دین‌ اسلام‌ و قرآن‌ مجید من‌ اوّله‌ الی‌آخره‌، مساعد و راهنمای‌ ترقی‌ روحی‌ و جسمی‌ طبیعت‌ انسانی‌ است‌ و تا وقتی‌ كه‌ اسلاف‌ ما علماً و عملاً متمسك‌ و متشبث‌به‌ حقیقت‌ او بودند در منتهی‌ درجه‌ عرش‌ سعادت‌ استوار بودند و پس‌ از آنكه‌ از این‌ راهنمائی‌ الهی‌ اخلاف‌ ما دور شدند ومیزان‌ علم‌ و عمل‌ آنها كلیتاً بر نقض‌ مواد مقدسه‌ قرآن‌ قرار گرفت‌، به‌ این‌ حال‌ نزول‌ رسیدند. قال‌ الله تعالی‌ ان‌ الله لایغیر بقوم‌،حتّی‌ یغیّروا ما بانفسهم‌. پس‌ در موضوع‌ انحطاط‌ مسلمین‌ شكوه‌ از اروپائیان‌ خطا است‌ و خرابی‌ حال‌ مسلمانان‌ از اخلاط‌فاسده‌ درونی‌ خود مسلمین‌ است‌. و حبل‌ المتین‌ استخلاص‌ مسلمانان‌ از این‌ هفتم‌ طبقه‌ پستی‌ و خواری‌، تمسك‌ عملی‌بعروه‌الوثقای‌ قرآن‌ مبین‌ است‌. در جلسه‌ 15 انجمن‌ سید استاد به‌ كرسی‌ خطابه‌ رفت‌ و بیان‌ فرمود: بارالها گفته‌ تو است‌: «و من‌ جاهد فینا لنهدینهم‌ سبلنا و ان‌الله لمع‌ المحسنین‌» و كلام‌ تو محض‌ حق‌ است‌. از آنجا كه‌ دعوت ‌من‌ و اجابت‌ این‌ نفوس‌ ذكیه‌ خالصاً مخلصاً لوجهك‌ الكریم‌ بود، مرا به‌موجب‌ گفته‌ حق‌ خودت‌ بسبیل‌ هدایت‌ راهنمائی ‌فرمودی‌. آقایان‌! مدینه‌ فاضله‌ انسانی‌ و صراط‌ المستقیم‌ سعادت‌ بشری‌ قرآن‌ است‌. گرامی‌ دستور مقدس‌ كه‌ نتیجه‌ شرافت‌ كل‌ ادیان ‌حقه‌ عالم‌ و برهان‌ قاطع‌ خاتمیت‌ مطلقه‌ دین‌ اسلام‌ الی‌ یوم‌ القیامه‌ و ضامن‌ سعادت‌ دارین‌ و فوز نشأتین‌ است‌؛ آه‌، آه‌ چسان‌ ازفرط‌ غفلت‌ مهجور شده‌. گرامی‌ دستور مقدس‌ كه‌ مختصر شراره‌ از قبسات‌ انوار مضیئه‌اش‌ عالم‌ قدیم‌ و دنیای‌ جدید را به‌ آن ‌حقارت‌ به‌ این‌ تمدن‌ رسانید. آها آها چسان‌ فوائد امروز آن‌ از فرط‌ جهل‌ و غفلت‌ منحصر در امور ذیل‌ شده‌ است‌: تلاوت ‌بالای‌ قبور شبهای‌ جمعه‌، مشغولیت‌ صائمین‌، زباله‌ مساجد، كفاره‌ گناه‌، بازیچه‌ مكتب‌ چشم‌ زخم‌، نظر قربانی‌، قسم‌ دروغ‌، مایه‌ گدائی‌، زینت‌ قنداق‌، سینه ‌بند عروس‌، بازوبند نانوا، گردن ‌بند بچه‌ها، حمایل‌ مسافرین‌، سلاح‌ جن‌زده‌ها، زینت‌ چراغانی‌،نمایش‌ طاق‌ نصرت‌، مقدمه‌ انتقال‌ اسباب‌، حرز زورخانه‌ كار، مال‌التجاره‌ روسیه‌ و هند، سرمایه‌ كتابفروشها، سرمایه‌ گدائی ‌زنان‌ بی‌تقوی‌ و مردان‌ بی ‌سروپا در معابر! آه‌، وا اسفا، یك‌ سوره‌ والعصر فقط‌ كه‌ سه‌ آیه‌ بیش‌ نیست‌، اساس‌ نهضت‌ یكدسته‌ اصحاب‌ صفه‌ گردید كه‌ از فیض‌ مقدس‌ همین‌ مختصر سوره‌ مباركه‌ شرك‌زار بتخانه‌ مكه‌ را قبل‌ از هجرت‌ بستان‌ وحدت‌ و یزدانخانه‌ بطحا نمودند.آه‌ والهفاه‌! این‌ كتاب‌ مقدس‌ آسمانی‌، این‌ گرامی‌ تصنیف‌ حضرت‌ سبحانی‌، این‌ مایه‌ كل‌السعادات‌ انسانی‌، از دیوان‌ سعدی ‌و حافظ‌ و مثنوی‌ و ابن‌فارض‌ امروزه‌ كمتر محل‌ اعتناء و مورد اهتمام‌ است‌. در هر مواعظ‌ و معانی‌ عرشی‌ و فرشی‌ از اواستفاده‌ كنند. برعكس‌، جمعی‌ كه‌ یكی‌ از منسوجات‌ شعریه‌ خوانده‌ می‌شود نفسها از ته‌ دل‌ كشیده‌ چشمها، گوشها و دهنهابرای‌ او باز مانده‌ و چه‌ اندازه‌ قرآن‌، برعكس‌ كه‌ هرگز در هیچ‌جا با قیل‌ و قال‌ فكر و كار كسی‌ مزاحم‌ نخواهد بود. «ای‌ وحقك‌ سبحانك‌ اللهم‌ انت‌ القائل‌ و قولك‌ حق‌ ـ نسوالله فانسیهم‌ انفسهم‌ ـ » تو را فراموش‌ كردیم‌ تو هم‌ آئینه‌ قلوب‌ ما را ازانعكاس‌ توفیق‌ حقایق‌ ذكر مقدست‌ محروم‌ نمودی‌. «سبحانك‌ اللهم‌ و قولك‌ حق‌ ـ ان‌الله لایغیر ما بقوم‌ حتی‌ یغیروا مابانفسهم‌ ـ » وجه‌ نفوس‌ خودمان‌ را از اطاعت‌ مقدست‌ برگرداندیم‌ تو هم‌ سعادت‌ و شرافت‌ ما را بذلت‌ و نكبت‌ تبدیل‌فرمودی‌. «علیكم‌ بذكرالله الاعظم‌ و برهانه‌ الاقوم‌ فانه‌ نوره‌ المشرق‌ الذی‌ به‌ یخرج‌ من‌ ظلمات‌ الهواجس‌ و یتخلص‌ من‌ عتمه‌الوساوس‌ و هو مصباح‌ النجات‌ من‌ اهتدی‌ بها نجی‌ و من‌ تخلف‌ عنها هلك‌. و هو صراط‌الله القویم‌ من‌ سلكه‌ هدی‌ و اهمله‌غوی‌. علیكم‌ بالفوز مما انتثر من‌ لئالی‌ مقالات‌ صاحبه‌ علیه‌السلام‌. لقوله‌ صلوات‌ علی‌ قائله‌ اذا ارادالله بقوم‌ سوء قل‌ّ فیهم‌العمل‌و كثر فیهم‌ الجدل‌. و قوله‌ علیه‌السلام‌ ثلاث‌ لایقل‌ قلب‌ امرء مسلم‌: اخلاص‌ العمل‌ فیه‌، والنصیحه‌ لامراء المسلمین‌، و لزوم‌جماعاتهم‌. المسلمون‌ تكافوء دمائهم‌ ادناهم‌. یسعی‌ بذمتهم‌ من‌ والاهم‌. و هم‌ ید علی‌ من‌ سواهم‌. و قوله‌ علیه‌السلام‌ لایزال‌الامر فی‌ امتی‌ مالم‌ یتخلقوا باخلاق‌ الفرس‌. و اشباه‌ هذه‌الغرور الزاهره‌ التی‌ تضمن‌ واحده‌ منها سعاده‌ الامم‌ كلها. والسلام‌علیكم‌ و رحمه‌الله بركاته‌.» از كرسی‌ خطابه‌ پائین‌ می‌آید در حالتی‌ كه‌ یك‌ ثلث‌ اعضاء انجمن‌ غش‌ نموده‌اند و بقیه‌ را هم‌ حالی‌ نمانده‌، سید بزرگوارهم‌ به‌گریه‌ برمی‌آید و هی‌ می‌گوید: «ای‌ و حقك‌ اللهم‌ نسیناك‌ فانسیتنا» هی‌ می‌گوید تا اینكه‌ می‌افتد و غش‌ می‌كند. سه‌ساعت‌ تمام‌ در انجمن‌ حالت‌ غشوه‌ و شیون‌ حكم‌فرما بوده‌. حسن‌ عطابك‌ داماد خدیو مصر بوسیله‌ عطریات‌ سید و اعضاء رابحال‌ می‌آورد.بالاخره‌ سید می‌فرماید كه‌ یگانه‌ راه‌ علاج‌ و نجات‌ منحصر به‌ این‌ است‌ كه‌ هر فردی‌ از افراد مسلمانان‌ برطبق‌ قرآن‌ مجید طابق ‌النعل‌ بالنعل‌ باید عمل‌ نماید. و به‌اسلاف‌ خود در صدر اول‌ اسلام‌ اقتدا كند و از خلوص‌ نیت‌ و صفای‌ باطن‌ ونوع‌ خواهی‌، دوری‌ از حقد و بخل‌ و حسد، طمع‌، بساطت‌، عیش‌، التزام‌ بواجبات‌ و محرمات‌ كه‌ مابه‌السعاده‌ و السیاده‌ اسلاف ‌ما بود به‌ بازار عمل‌ گذارد. این‌ بود كه‌ اول‌ قدمی‌ كه‌ در میدان‌ جانبازی‌ به‌ عالم‌ اسلام‌ گذاشتند تجملات‌ صوری‌ و زینتهای ‌ظاهری‌ از لوازم‌ خورد و خواب‌ و پوشاك‌ و سواری‌ و پذیرائی‌ در بازار حراج‌ ریخته‌ وجه‌ آنرا در صندوق‌ انجمن‌ برای ‌دستگیری‌ درماندگان‌ و قضاء حوائج‌ نوعیه‌ ملك‌ و ملت‌ اسلام‌ ذخیره‌ كردند، ثانیاً هریك‌ از اعضا ملتزم‌ شد كه‌ خویشتن‌ را درمقابل‌ قرآن‌ مجید مسئول‌ بداند و تلاوت‌ قرآن‌ را اقل‌ در 24 ساعت‌ یك‌ حزب‌ از روی‌ فكر و امعان‌ مواظبت‌ نموده‌ مواد ذیل‌ را عمل‌ نماید: 1 ادای‌ فرایض‌ و نوافل‌ با جماعت‌، 2 امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منكر، 3 دعوت‌ به‌ اسلام‌، 4 بحث‌ با دعاه‌ نصاری‌ بالتی‌هی‌ احسن‌، 5 احسان‌ با فقرا، 6 اعانت‌ و قضاء حوائج‌ هر محتاجی‌ با تمكن‌، 7 صله‌ رحم‌، 8 عیادت‌ مرضی‌، 9 تفقد ازحال‌ غائبین‌، 10 زیارت‌ قـادمین‌، 11 اداء حقـوق‌ مـالیه‌ الهیه‌، 12 ارشـاد جـاهـل‌، تنبیـه‌ غافل‌، 13 تنـزیه‌ و تقدیس‌ آئینه‌نفـس‌ از مطلـق‌ ملكات‌ خبیثه‌ خاصه‌ ملكه‌ رذیله‌ خودخواهی‌، خودبینی‌، خودپسندی‌، 14 عفو و اغماض‌ از خطایای‌ شخصی‌، 15 كظم‌ غیظ‌، 16 اعراض‌ از لغو و سخن‌ بیهوده‌، 17 اینكه‌ هریك‌ یك‌ دفتر در جیب‌ همیشه‌ داشته‌ باشد كه‌ هر كدام ‌یك‌ از مواد هفده‌گانه‌ مزبوره‌ را بجا آورده‌ مثل‌ اینكه‌ فقیریرا احسان‌، غریبی‌ را پرسش‌، قادمی‌ را زیارت‌، غایبی‌ را تفقد، معروفی‌ را امر، منكری‌ را نهی‌، مریضی‌ را عیادت‌، رحیمی‌ را صله‌، جاهلی‌ را ارشاد، غافلی‌ را تنبیه‌، كشیشی‌ را مجاب‌، فاسقی ‌را توبه‌، رذیله‌ را زائل‌، خطائی‌ را عفو، غیظی‌ را كظم‌، كافری‌ را مسلمان‌، حقی‌ را ادا كرده‌ باشد در آن‌ دفتر برحسب‌ نمره‌ وتاریخ‌ ثبت‌ نمایند و هرشب‌ یاد این‌ دفتر بجزء دفتر كل‌ كه‌ راجع‌ به‌همه‌ اعضاء است‌، مستقل‌ گردد تا عمل‌ كرد اعضا در جامعه‌حزب‌الوطنی‌ معلوم‌ و مشخص‌ گردد. آنچه‌ شنیده‌ شده‌ تقریباً ده‌ ماه‌ تمام‌ در كمال‌ حراست‌ به‌وظایف‌ مزبوره‌ پرداختند و حاصل‌ عمل‌كرد انجمن‌ در مدت‌ مزبور و ذخیره‌ در صندوق‌ انجمن‌ برای‌ اصلاحات‌ نوعیه‌ از اینقرار می‌شود:ذخیره‌ 90000 تومان‌ ایرانی‌، عمل‌كرد انجمن‌ حزب‌الوطنی‌ مصر در مدت‌ یك‌ ماه‌:مرضی‌ عیادت‌ شده‌ 1500 نفر، غائب‌ تفقد می‌شود 500، حاجت‌ برآورده‌ 12000، شارب‌ الخمر و تارك‌ الصلوه‌ وفاحشه‌ تائب‌ می‌شوند 25000 مستخدمین‌ ادارات‌ انگلیس‌ تماماً تائب‌ و در سلك‌ اخیار داخل‌ و به‌ پروگرام‌ انجمن‌ عامل‌می‌گردند 80 نفر از اكابر و اعیان‌ كه‌ به‌كلی‌ از تجملات‌ و تزیینات‌ اثاث‌البیت‌ و انواع‌ اطمعه‌ دست‌ شسته‌اند 500، ورشكسته‌را سرمایه‌ دادند 75، سائل‌ بكف‌ كه‌ ابن‌السبیل‌ حقیقی‌ بود مؤنه‌ یك‌ سال‌ داده‌ شد 206، نصاری‌، یهود، بت‌پرست‌ بشرف‌اسلام‌ مشرف‌ شدند 120، مجلس‌ بحث‌ با دعاه‌ نصاری‌ 44، ایراد عقلی‌ و اجتماعی‌ بر آنها كه‌ اظهار عجز از جواب‌ نمودند120 « لورد كرومر» مستشار مالیه‌ انگلیس‌ یكدفعه‌ ملتفت‌ گردید كه‌ نفوذ انگلیس‌ در مصر درصد چهل‌ و پنج‌ كاسته‌ شده‌،تجارت‌ انگلیس‌ صدی‌ سی‌ و پنج‌ تنزل‌ نموده‌، مركز دعات‌ نصاری‌ نسبت‌ عمل‌ كرد حزب‌الوطنی‌ را با حاصل‌ زحمات‌ سی‌ وپنج‌ ساله‌ تمام‌ دعاه‌ در تمام‌ قطر آفریقا سنجیده‌ دید كه‌ نسبت‌ یك‌ به‌ شانزده‌ است‌. ناله‌ رؤسای‌ ادارات‌ انگلیس‌ از عدم‌ معاون ‌و مستخدم‌ به‌ كهكشان‌ فلك‌ بلند شد كه‌ هشتاد نفر مستخدم‌ عالم‌ كاركرده‌ آنها از دست‌ رفته‌، دیگری‌ هم‌ از نو تكلیف‌خدمت‌ و معاونت‌ با خصم‌ قرآن‌ و اسلام‌ را قبول‌ نمی‌كند، فریاد وكلای‌ كمپانیهای‌ تجارت‌ انگلیس‌ و اروپائی‌ به‌ آسمان‌رسیده‌ كه‌ ما دست‌ روی‌ دست‌ گذارده‌ از صبح‌ تا شام‌ به‌اندازه‌ مصارف‌ اجزاء فروش‌ نداریم‌، محصلین‌ مالیه‌ و شرابخانه‌ها وفواحش‌ و تیاترها استعفا تقدیم‌ نمودند كه‌ چون‌ دخل‌ نیست‌ وجه‌ مقرری‌ عاید نمی‌شود. ادامه خواندن مقاله در مورد سيد جمال‌الدين اسدآبادي

نوشته مقاله در مورد سيد جمال‌الدين اسدآبادي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.


تحقيق در مورد تاثير تبليغات فرهنگي در ورزشهاي حرفه اي

$
0
0
 nx دارای 28 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : تاثیر تبلیغات فرهنگی در ورزشهای حرفه ای مقاله حاضر به بررسی اثرات ورزش حرفه ای بر جنبه های فردی و عمومی سلامتی و سیاستگذاری و برنامه ریزی درباره آن پرداخته و لزوم توسعه راهكارهای مختلف برای سرمایه گذاری در جهت گسترش ورزش حرفه ای را مورد بحث قرار می دهد. چیزی كه بیش از همه مهم است توجه دست اندركاران و متولیان ورزش كشور به بعد ورزش حرفه ای است كه محور بحث را تشكیل می دهد. در جامعه ما فضای حاكم بر ورزش به گونه ای است كه آنچه بیشتر در ذهن نقش می بندد بعد قهرمانی آن است. توجه بیش از اندازه به كسب مدال و مقام و از طریق آن دستیابی به ثروت، شهرت و اعتبار اجتماعی منجر به اندیشه ماكیاولیسم ورزشی خواهد شد. در سال های اولیه پس از انقلاب به جنبه حرفه ای ورزش توجه زیادتری می شد و ورزش قهرمانی تقریباً ازدستور كار خارج شده و قهرمان پروری محكوم گردید. رویكرد ورزش حرفه ای مقامات ورزش كشور را بر آن داشت تا اعلام كنند: «ورزش باید در جهتی سوق داده شود كه ورزش قهرمانی نتیجه و ثمره ورزش حرفه ای باشد» . اما در سال های اخیر توجه به ورزش قهرمانی بیش از هر چیز، نشان دهنده افراط و تفریطی است كه در عرصه ورزش دچار آن شده ایم و هنوز هم بیشترین تبلیغات در جهت ورزش قهرمانی به كار می رود و برنامه مشخصی برای عمومی كردن ورزش اجرا نشده است. فرهنگ ورزش حرفه ای در بین اقشار مختلف جامعه نیاز به آموزش دارد. در این راستا نقش دولت، رسانه های گروهی و متولی اصلی ورزش كشور یعنی سازمان تربیت بدنی نمود بیشتری پیدا می كند. نگاهی به تأثیر ورزش بر سلامتی جسمانی و روانی و میزان شركت افراد در دیگر كشورها نشان از اهمیت آن در زندگی روزمره دارد. به نقل از فدراسیون ورزش های حرفه ای، بالغ بر 5/6 میلیون نفر از جمعیت كشور در ورزش حرفه ای شركت می كنند كه این میزان تقریباً معادل 10 درصد جمعیت كشور می باشد. در حالی كه این آمار دركشور استرالیا 52 درصد، در آلمان ،50 دانمارك ،45 نروژ 41 و فرانسه 35 درصد است. با توجه به اینكه فعالیت بدنی می تواند شرایط مطلوبی را برای اندام های بدن فراهم آورد و نیز موجب تكامل روحی انسان، افزایش اعتماد به نفس، داشتن روحیه همكاری و نوعدوستی می شود؛ امر فوق بیانگر رغبت بیشتر مردم به ورزش و آگاهی از اثرات آن در سایر جوامع نسبت به كشور ماست. سازمان بهداشت جهانی اعلام كرده است كه: فعالیت منظم خطر مرگ ناشی از بیماری های قلبی كه مسئول یك سوم مرگ و میر در جهان است را كاهش می دهد؛ همچنین باعث كنترل وزن، كاهش فشار خون و تصلب شرایین می شود و خطر ابتلا به دیابت نوع دو (90 درصد موارد دیابت در جهان) و سرطان روده را كاهش می دهد و حتی باعث جلوگیری از ابتلا به سرطان سینه در زنان می شود. دستیابی به این شرایط نیازمند سیاستگذاری و برنامه ریزی جامعی است و لزوم توسعه ورزش حرفه ای در این جهت بیشتر احساس می شود. برای اینكه مردم هرچه گسترده تر و به شكل حرفه ای ورزش كنند نیاز به اقدامات اساسی دارد و بدیهی است كه با فراهم شدن زمینه های لازم ورزش حرفه ای، برای همه اقشار می توانیم به رشد ورزش قهرمانی امیدوارتر باشیم. یكی از دلایل توجه دولت ها به ورزش قهرمانی درآمد اقتصادی آن می باشد. همچنین جاذبه های ورزش قهرمانی، بازاریابی و جذب تماشاچیان باعث می شود كه این شكل از ورزش مورد توجه بیشتر سازمان ها و ارگان های مختلف دولتی قرار بگیرد . ناگفته نماند كه این سیاست تنها مربوط به كشور ما نیست بلكه در سایر كشورها نیز این نوع بینش كم و بیش وجود دارد. در استرالیا و آمریكا مبالغ گزافی از بودجه عمومی به ورزش قهرمانی اختصاص یافته است . فرایند رقابت های ورزشی همواره موجب افتخار ملت ها بوده است. هر چند كه اغلب به نتایج چشم دوخته می شود و واكنش های مردمی و حتی دولتی نسبت به منفی و یا مثبت بودن آنها كاملاً متفاوت است. البته در خلال این گونه رقابت ها و یا در حاشیه آن، مواردی از هنجارشكنی و كج روی دیده می شود كه نگاهی گذرا بر آن داریم: روند تجاری سازی ورزش قهرمانی آن را از تعلق به ارزش هایی كه بر كیفیت های درونی ورزش تأكید دارد و مروج اصلی شایسته سالاری است منحرف كرده و به وجوه خارجی آن كه تولید كالای مورد تقاضای بازار است، بها می دهد چنین روند نادرستی، ارجمندی را از «فعالیت» و «تلاش» ورزش می ستاند و شكل «نمایش» را بر همه شئون آن مسلط می سازد و سیمای عمدتاً «سرگرم كننده» به آن می دهد. در این شرایط یك مسابقه عالی ورزشی به تدریج به یك برنامه تلویزیونی تبدیل می شود كه در آن دست اندركاران باشگاه و دلال های مربوطه، همچون بردگان تلاش نمایند. موارد متعدد دیگری از جمله دوپینگ، خشونت و قمار از آثار توجه بیش از حد به ورزش قهرمانی است. آنچه دكتر جوهر چنگ رئیس سابق انجمن ورزش حرفه ای آسیا- اقیانوسیه در رابطه با تعادل بین ورزش قهرمانی و حرفه ای می گوید گفته های فوق را به چالش می كشاند: «من به شدت تحت تأثیر این واقعیت هستم كه تجاری شدن ورزش بزرگترین سرگرم كننده زمان ماست و ممكن است بر ساختار ورزش به میزانی كه خارج از درك امروز یا فردا و خارج از كنترل باشد، تأثیر بگذارد. به این دلیل ما به ورزش حرفه ای به عنوان یك متعادل كننده نیاز داریم. ما واقعاً باید هماهنگی را در تلویزیون، مطبوعات و در رسانه های عمومی مشاهده كنیم. ما به ورزش حرفه ای، در بازی هایمان نیازمندیم و در پارك ها، جایی كه كارگران ما استراحت می كنند، نه فقط در تلویزیون یا روزنامه ها و دیگر رسانه ها» . ورزش حرفه ای ذاتاً درآمدزا نیست، در نتیجه دولت ها باید با سیاست های حمایتی برای گسترش آن اقدام كنند. ایجاد تعادل بین ورزش حرفه ای و قهرمانی و نیز نقش دولت در قانون گذاری و توسعه ورزش از چالش های مشترك فراروی دولت ها به شمار می رود. آنچه بیش از همه مشخص است دخالت فزاینده دولت ها در عرصه ورزش برای فراهم نمودن امكانات و اجرا یا هماهنگ كردن فعالیت هاست. حضور زنان، معلولان و افراد مسن در عرصه ورزش، نتیجه دخالت دولت ها و مدیریت آنها بر ورزش است. البته این دخالت ضرورت یك هماهنگی را بیان می كند. اما آنچه مهم است حمایت دولت به عنوان نماینده افكار عمومی از ورزش حرفه ای است. ورزش قهرمانی و حرفه ای به طور افراطی آن می تواند منجر به توسعه ناسیونالیسم تولید شود. ایشبرگ ناسیونالیسم تولید را با ورزش قهرمانی مرتبط ساخته و ادعا می كند كه در صورت غلبه این تفكر، كشور به عنوان واحد اقتصادی تلقی می شود كه با سایر كشورها برای كسب سود بیشتر در رقابت است. سیاستگذاری در زمینه رشد و توسعه ورزش:یكی از راه های تدوین اهداف سازمان های ورزشی توجه به سطوح مشاركتی افراد است. میزان مشاركت افراد در سطوح مختلف ورزشی بر اهداف و سیاست های یك سازمان اثرگذار است. شناسایی سطوح مشترك در ورزش به تشكیل سازمان های ورزشی متناسب با هر سطح كمك می كند. علاوه بر این در اهمیت و اولویت بندی اهداف برنامه های ورزشی مفید است. سطوح مشاركت فعال ورزش در جامعه را می توان به سطح ورزش تربیتی و آموزشی، ورزش غیررسمی و حرفه ای، ورزش قهرمانی و ورزش حرفه ای تقسیم بندی نمود. هرم توزیع نشان می دهد كه میزان مشاركت فعال افراد در سطوح تربیتی و حرفه ای بیشتر از ورزش قهرمانی و حرفه ای است. از سویی بیانگر این موضوع است كه برای رشد ورزش حرفه ای و قهرمانی لازم است تا بستر آن یعنی ورزش حرفه ای توسعه یابد. این الگو می تواند اساس سیاست گذاری و اولویت بندی اهداف ورزشی برای سازمان های متولی باشد. آنچه دكتر جوهر چنگ درباره تعادل بین جنبه های مختلف ورزش می گوید می تواند نقدی بر این هرم باشد: تفریح تماشاگرانكسب لذتورزش حرفه ایورزش قهرمانیورزش حرفه ای و تفریحیورزش تربیتی و آموزشیسرگرمیشركت كنندگان آمادگی بدنی«حقیقت این است كه حركت جهان ورزش به طور مستقیم تحت تأثیر ارزش سرگرم كنندگی آن است. این چیزی نیست كه ما می خواهیم. ما نمی خواهیم مردم جهان تماشاچی ورزش باشند، بلكه می خواهیم ورزشكار باشند. یعنی ما باید تعادل را در ورزش پیدا كنیم. ورزش فقط هیجان نیست كه به تماشاچیان سرایت كند. ورزش چیزی است كه باید داخل آن شد و آن را تجربه كرد.» تعیین راهبرد و استراتژی برای رشد ورزش حرفه ای نیاز به ابزارهایی دارد، از آن جمله: الف) تسهیلات اقتصادی: دولت می تواند با تخصیص بودجه ای متناسب با جمعیت فعال در بخش ورزش حرفه ای در جهت رشد و ارتقای آن اقدام كند. نگاهی به سیاست گذاری كشورهای مختلف در این زمینه نشان می دهد كه در كشوری مانند انگلستان در ده سال آینده 5/1 تا 2 میلیارد پوند به ورزش حرفه ای اختصاص می یابد. در استرالیا هزینه ورزش حرفه ای معادل هزینه رژیم هایی غذایی و بیماری های مرتبط با خوراك (تغذیه) می باشد. دولت ژاپن در سال 1995 بودجه ای معادل 5/444 میلیارد ین به توسعه ورزش اختصاص داد كه 6 درصد از مجموع بودجه ژاپن بوده است. این موضوع نشان دهنده اهمیت فراوان ورزش حرفه ای است كه كشورها برای گسترش آن تا این اندازه سرمایه گذاری می كنند. در ورزش قهرمانی بیشترین بودجه ها و امكانات برای برگزاری مسابقات، مسافرت های پرهزینه، دعوت از تیم های خارجی، تشكیل اردوهای آمادگی، كلاس های آموزشی، استخدام مربیان خارجی و غیرو به مصرف می رسد. اما چنانچه به ورزش عمومی اولویت داده شود، توسعه میادین ورزشی در شهرها و روستاها، تهیه وسایل ورزشی ارزان قیمت، انتشار نشریاتی درباره اثرات ورزش بر سلامتی و توسعه امكانات و تسهیلات برای عموم مردم، مورد مصرف قسمت اعظم بودجه ورزش خواهند بود. برای تأمین این منظور مهم ترین وتنها راه حل اقتصادی كردن ورزش همزیستی بخش های دولتی و خصوصی است تا از این طریق دست یابی به طرح های سازمان یافته آسان تر گردد. ب) تغییر در مدیریت و برنامه ریزی ورزشسیستم ورزش حرفه ای در بسیاری كشورها دست به تغییر استراتژی خود در فضای رشد ورزش حرفه ای زده است و هدفش آن است كه فعالیت های بیشتری را در بخش های خصوصی فراهم آورد. چنین تحولاتی به علت تغییرات اجتماعی كه در زمینه تربیت بدنی روی می دهد، امری ضروری است، زیرا بخش های خصوصی بهتر می توانند شالوده سازمانی خود را برای دسترسی آسان تر به فعالیت های ورزشی برای همه پی ریزی كنند. برنامه ریزی برای ورزش حرفه ای باید ویژگی های زیر را دارا باشد: 1- فراگیر باشد: كلیه گروه های جمعیت زن و مرد در سنین مختلف را شامل شود. 2- تأكید خاصی بر نیازهای جمعیت مسن، در حال رشد و افراد با شرایط ویژه داشته باشد.3- مطابق با بافت محلی و منطقه ای و فرهنگ خاص یك جمعیت باشد.4- به منظور ارتقای مشاركت افراد در ورزش و بهره مندی از فواید آن، برنامه ورزش حرفه ای رایگان باشد و از طریق سازمان های مرتبط مورد حمایت قرار گیرد.از سویی چنانچه ورزش قهرمانی در اولویت باشد پیامدهایی را به همراه خواهد داشت كه زمینه رشد ورزش حرفه ای را تحت تأثیر قرار می دهد، به این صورت كه مدیران ورزش از بین افرادی انتخاب می شوند كه سابقه قهرمانی داشته و یا در این مورد دارای اطلاعات و تجربیاتی هستند. چنین مسئولیتی بیشترین توجه و اقدامات خود را در برگزاری مسابقات پی در پی به كار می گیرند و پیشرفت و توسعه ورزش را در پیروزی در مسابقات داخلی و خارجی، بهتر شدن ركوردها و كسب مدال و مقام جست وجو می كنند. اما ورزش حرفه ای نیاز به مدیرانی دارد كه به عمومی كردن ورزش اعتقاد داشته باشند. درباره اثرات ورزش بر سلامتی افراد و سالم سازی جامعه علاقه و اطلاعات لازم را دارا باشند. توسعه و پیشرفت ورزش را در آن بدانند كه پیوسته افراد بیشتری به ورزش كردن روی آورند و سلامتی خود را تأمین كنند. ج) امكانات ورزشی:دلایل متعددی برای برنامه ریزی و سرمایه گذاری در ورزش و تفریحات سالم وجود دارد. از آن جمله ورزش باعث توسعه مهارت های رهبری و دوستی و نزدیكی جامعه می شود. همچنین باعث افزایش سطح بهداشت عمومی و سلامتی و در نهایت اثرگذاری بر منافع اقتصادی می گردد. اما یكی از اصلی ترین موارد لازم برای مشاركت بیشتر مردم در ورزش، توسعه امكانات ورزشی است . تعداد كافی میادین و زمین های ورزشی، تعداد مناسب مربی و متخصص در زمینه آموزش ورزش و همچنین افزایش مراكز و اماكن ورزشی، از زمینه های رشد مشاركت مردمی در ورزش به شمار می رود. آنچه بیشتر از همه جلوه می كند این است كه رشد امكانات ورزشی در كشور با رشد جمعیت متناسب نبوده است. از طرفی تمهیدات لازم برای استفاده كامل و همه جانبه از امكانات و تأسیسات ورزشی موجود فراهم نیامده است. این موضوع و همچنین استفاده ناكارآمد از حداقل امكانات و تجهیزات موجود موجب عدم برخورداری همه اقشار جامعه از امكانات ورزشی شده است. این در حالی است كه بند سوم قانون اساسی به برخورداری رایگان همه مردم از تربیت بدنی اشاره می كند.بخش ورزشی:ورزش مقوله ای است از جنس فرهنگ که به دلایل مختلف پس از توسعه ابعاد قهرمانی و حرفه ای با گستردگی جنبه اقتصادی و در سطوح بعدی با تاثیر جنبه های سیاسی و بین المللی روبرو شد. در کشور ما، پیروزی انقلاب اسلامی باعث انقلابی فرهنگی در همه ابعاد اعم از ورزش گردید و به تبع آن ارزشهای ورزش مورد تاکید قرار گرفت. به عبارتی آنچه که در ورزش مغایر با اهداف جمهوری اسلامی ایران بود در رهنمودهای مسئولان بلندپایه نظام به طور مکرر هشدار داده شد تا مسائل غیر ارزشی از متن و حاشیه ورزش کشور طرد شود. در این میان، اخلاق نیک قهرمانان شاخص و چهره های سرشناس ورزش کشور یکی از مسائل مهمی است که همیشه مورد اشاره بوده تا هم فضای ورزش از آلودگی دور باشد و هم الگوپذیری فرهنگی در جامعه به سمت مثبت گرایش پیدا کند. اما همشه انگیزه های برنده شدن، کسب مقام قهرمانی، رسیدن به جوائز و به طور کلی جذابیتهای مادی ورزش قهرمانی مانعی برای اخلاق مداری بوده و باعث لغزش شده است. به بیان واضحتر، قهرمانانی بوده اند که در این مسیر نتوانسته اند خود را حفظ کنند چون توانایی ایجاد هماهنگی و تعادل میان منافع مادی و معنوی را نداشته اند. این موضوع هم طبیعی است زیرا سطح رشد فرهنگی چهره های سرشناس ورزش متفاوت بوده و هرکدام به میزان فضای حاکم بر زندگی شخصی و آموزشهایی که در طول سالها به طور مستقیم و غیرمستقیم دیده اند. درک متفاوتی از مسائل دارند. اینجاست که ضرورت سیاستگذاری کلان و برنامه ریزی دقیق برای ترویج ارزشها در ورزش نمود پیدا می کند. به عبارتی متولیان قانون ورزش کشور باید در حدود ترویج صفات پهلوانی و جوانمردی میان قهرمانان باشند که این اخلاق پسندیده، ریشه در آموزه های اسلامی دارد. ادامه خواندن تحقيق در مورد تاثير تبليغات فرهنگي در ورزشهاي حرفه اي

نوشته تحقيق در مورد تاثير تبليغات فرهنگي در ورزشهاي حرفه اي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله زن در ترازوي سخن سعدي

$
0
0
 nx دارای 26 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : چكیده در این مقاله با توجه به كلیات سعدی و در نظر نظر او درباره‌ی زنان مورد بررسی قرار گرفته است. پس از بیان مقدمه‌ای درباره‌ی دیدگاه سعدی و تفاوت زنان معرفی شده در بوستان و گلستان بر اساس همین دیدگاه به نقش‌های گوناگون زنان در آثار سعدی مانند زن در مقام مادر، زن در نقش دختر، و زن در مقام همسر پرداخته می‌شود. سپس با توجه به حكایات مربوط به زنان ملاك‌های جامعه‌ی روزگار سعدی مانند توجه به زیبایی، عدم رعایت هم شأنی، كدخدا منشی پیران و بزرگان در حل مشكلات، تعدد زوجات، ناسازگاری داماد و مادرزن و آزارهای جنسی بررسی شده است. سپس دریافت بعضی از نكات اعتقادی سعدی در مورد زنان از خلال حكایت‌ها بیان شده و پس از آن با توجه به باب هفتم بوستان فضایل و رذایل زنان از نظر سعدی بیان گردیده است. همچنین به بعضی از سخنان سعدی در مورد زنان كه به صورت ضرب‌المثل درآمده اشاره شده و سپس مباحث جمع‌بندی و نتیجه‌گیری شده استكلید واژه‌های: زن، نقش زن، گلستان، بوستان، سعدی، كلیات سعدی   مقدمهشیخ مشرف‌الدین سعدی شاعری است كه شهرتش قلمرو وسیع ایران و تمدن اسلامی را در نور دیده و جهانی گشته است. شهرت آثار سعدی و اسلوب سهل ممتنع او همه‌ی مرزها را در نوردیده است به طوریكه حدود نیم قرن پس از او غزلش را ابن بطوطه از خنیاگران چینی در پكن شنیده است.تا دل به مهرت داده‌ام در بحر فكر افتاده‌ام تا در نماز استاده‌ام گویی به محراب اندری(1) او شاعری رئالیست و واقع گراست به طوری كه در آثار او ردپایی از اساطیر، خرافه‌ها، نمادها و عوالم غیررئالیستی دیده نمی‌شود. او شاعری عاشق است و عارفی واصل كه در میان مردم و در زمین می‌زید و با وجود داشتن تجربه‌های ملموس مادی و چشیدن عشق زمینی قصد صعود به عوالم بالا را دارد. سعدی در عرصه نویسندگی نیز قلمش را در هر دو عرصه‌ی نظم و نثر دوانده و هنر خویش را به بهترین وجه نمایانده است.از آنجا كه سعدی در مسافرت‌های 35 ساله‌ی خود اطراف و اكناف عالم را دیده و تجربه‌های بسیاری از آن اندوخته است، در آثار و حكایت‌های او شخصیت‌های متفاوتی را می‌توان مشاهده كرد. زن نیز از این قاعده مستثنی نمی‌باشد. نقش‌های زنان در آثار سعدی بیشتر مربوط به امور خانوادگی و روابط زن و مرد است و از نقش اجتماعی او به صراحت چیزی نیست. لذا شاید بتوان ادعا كرد كه بررسی و مطالعه‌ی نقش زنان در آثار سعدی نه تنها آیینه‌ای از زنان در شیراز قرن هفتم بدست می‌دهد بلكه با توجه به زن عربی كه سعدی داشته و جهانگردی او تصویری از زنان ممالك اسلامی آن روزگار است. زنان معرفی شده در بوستان و گلستان مانند دیدگاه كلی سعدی در این دو كتاب با هم متفاوتند. زن مطرح شده در گلستان تصویری است درست و زنده از دنیا با همه تضادها و تناقض‌ها و با همه زشتی‌ها و زیبایی‌ها. زن آنچنان كه هست نه آنگونه كه باید باشد و این همان دنیایی است كه سعدی آن را دیده است نه آن كه از خود خلق كرده و آفریده باشد. اگر در مطالعه‌ی گلستان نقش‌های مطرح شده‌ی زنان منفی یا درجه دوم و سوم است نیز ناشی از حقیقت دنیاست نه آن كه سعدی زن ستیز بوده باشد، زیرا اگر در گلستان و بوستان دقیق شویم به ژرف‌نگریهای سخن سعدی پی برده می‌شود. او در بسیاری از جاها به صراحت خود و نیكی در منش زنان را ستوده است، همانگونه كه بازیگران مرد صحنه‌ی حكایات سعدی بد و خوب دارند زنان نیز از همین دو چهره برخوردارند. اما زن به تصویر كشیده شده در بوستان سیمای یك انسان نمونه را دارد مدینه فاضله‌ای كه سعدی در بوستان به تصویر كشیده و آرزوهای بزرگ او در وجود زنان هویداست. زنانی شایسته و اخلاقی، زنانی كه به سوی صلاح نصیحت‌گرند، شایسته‌اند و از ناشایستگی‌ها برحذر می‌دارند. هر گاه سعدی در مورد زنان حكایتی را مثل زده است بی‌شك قصد بیان افكار عالی اخلاقی را داشته و آن را در قالب حكایاتی مختصر بیان كرده و در آن بدنبال مقصود خاص خویش بوده است حكایت‌های مربوط به زنان اغلب كوتاه، پرمغز و آمیخته به داروی تلخ نصیحت است.اگر شربتی بایدت سودمند ز سعدی ستان داروی تلخ پند (3) به پرویزن معرفت بیخته به شهد ظرافت در آمیخته «در بوستان و گلستان هر حكایتی را كه نوشته بخوانیم از آن معنایی عمومی را ملتفت می‌شویم و دانسته می‌شود آنچه در هر حكایت واقع شده نمونه‌ای است از آنچه در باورها واقع می‌شود و در زندگی بسیار كسان اتفاق می‌افتد(4). «به گفته بعضی‌ها سعدی پسندهای قومی و اجتماعی و آنچه را كه رسم مطلوب زمانه‌اش بوده بیان نموده است»(5)، اما باید اقرار نمود ویژگی‌های مثبت زنان یا ذكر صفات رذیله آنان(6) حكایت مردی كه زن صاحب جمالش در گذشته و مادرزن در خانه بود(7) یا عدم تناسب سنی زن و شوهر مانند حكایتی پیرمردی كه دختری خواسته و حجره به گل آراسته بود (8) و همچنین حكایت منجمی كه از رفتار ناشایست همسر خویش در خانه خبر نداشت(9). امروزه مصادیق فراوانی دارد و گرد كهنگی به آن پاشیده نیست. بعضی از حكایات مربوط به زنان، در آثار سعدی «برای انجام پندها و نصایح كلی و عمومی بوده است»(10).مانند اشارات زیر كه می‌تواند تداعی‌گر راضی بودن به قضا و قدر و پذیرفتن حقیقت وجودی خویش و آینده‌نگری باشد. مثلا از زبان زنی كه طفلش دندان در آورده به همسرش كه در غم مخارج طفل است می‌گوید هر آن كس كه دندان دهد نان دهد(11).یكی مرد درویش در خاك كیش نگو گفت با همسر زشت خویش (12) چو دست قضا زشت رویت سرشت میندای گلگونه بر روی زشت كه حاصل كند نیك‌بختی به روز به سرمه كه بینا كند چشم كور به دختر چه خوش گفت بانوی ده كه روز نوا برگ سختی بنه (13) همه وقت بردار مشك و سبوی كه پیوسته در ده روان نیست جوی زن در كلیات سعدی رسالت‌های چندگانه‌ای را ایفا می‌كند. زن در نقش همسر، زن در نقش مادر، زن در نقش دختر، زن مظهر پارسایی، زن مظهر عشق و دلدادگی، زن در مقام توكل، زن مظهر پرهیزكاری، و زن مظهر خردمندی و ; حكایات مربوط به لیلی، زلیخا، شیرین، عذرا، ; نیز به دفعات در كلیات سعدی مشاهده می‌شود.این اشارات فراوان نیز خصوصا در غزلها با چنان تازگی بیان شده است كه به جرأت می‌توان گفت تنها شاعر بزرگی چون سعدی به آن دست یافته است و معلوم می‌نماید كه زنان عاشق مهمترین گروه مموردنظر سعدی بوده‌اند.«نقش‌های مختلف زنان در آثار سعدی»1- زن در مقام مادرسعدی كه در كودكی پدر خود را از دست داده و در آغوش دلپذیر مادر بزرگ شده است علاوه بر آنكه با یتیمان درد آشناست و سروده:مرا باشد از درد طفلان خبر كه در طفلی از سر برفتم پدر(14) به ارزش مادر بسیار واقف است. او در چند حكایت مقام و ارزش مادر را بیان نموده است. در گلستان آمده كه پسر سرهنگی به فرزند هارون‌الرشید دشنام مادر می‌دهد جلسه‌ای تشكیل می‌گردد تا جزای چنین كسی را مشخص كنند هر كس نظری می‌دهد یكی به كشتن، یكی به مصادره و دیگری به زبان بریدن، اما هارون به ترك مخاصمه و گذشت دعوت می‌كند و می‌گوید اگر به ضرورت انتقام‌خواهی تو نیز به مادر او دشنام بده(15).من ار نام مردم به زشتی برم نگویم به جز غیبت مادرم(16) در حكایت دیگر آورده است روزی به جهل جوانی بانگ بر مادر زده و سبب شده كه او دل آزرده و گریان بگوید مگر خردی فراموش كردی كه درشتی می‌كنی؟(17).سعدی در رساله‌ی صاحبیه می‌گوید:هر بد كه به خود نمی‌پسندی با كس مكن ای برادر من (18) گر مادر خویش دوست داری دشنام مده به مادر من او در جایی دیگر از جوانی سخن می‌گوید كه قدر مادر را نكو نمی‌داند و زحماتش را فراموش كرده است.جوانی سر از رأی مادر بتافت دل دردمندش به آذر بتافت (19) چو بیچاره شد پیشش آورد عهد كه ای سست عهد فراموش عهد نه در عهد نیروی حالت نبود مگس راندن از خود مجالت نبود؟ تو آنی كزان یك مگس رنجه‌ای كه امروز سالاری و سرپنجه‌ای به حالی شوی باز در قعر گور كه نتوانی از خویشتن دفع مور سعدی یتیم همیشه لذت زندگی در كنار مادر و خون جگر خوردن‌های او را به خاطر داشته و اشارت نموده است.كنار و بر مادر دلپذیر بهشتست و پستان در او جوی شیر (20) درختی است بالای جان پرورش ولد میوه نازنین در برش نه رگهای پستان درون دل است؟ پس ار بنگری شیر خون دل است بی‌شك دیدگاه اسلامی سعدی در مورد مادر نقش مهمی داشته و تحت تأثیر این سخن پیامبر اسلام بوده است كه: «الجنه تحت اقدام الأمهات»2- زن در مقام دخترسعدی می‌گوید روزی در هنگام سفر دختری را در كاروان دیده است كه هنگام برخاستن گردو خاك شدید با مهربانی تمام با روسری‌اش گردوغبار را از چهره پدر پاك می‌كرده است و مهرورزی او زمینه‌ای فراهم می‌آورد تا پدرش زبان به نصیحت بگشاید و عالم پس از مرگ و گور را به او یادآوری ‌كند.– پدر گفتش ای نازنین چهر من كه داری دل آشفته مهر من (21) نه چندان نشیند در این دیده خاك كه بازش به معجر توان كرد پاك در جایی دیگر با رقم زدن ماجرای دختر حاتم كه آزادی خود را قبول نكرد و خواست كه او را با سایر اسیران گردن بزنند تصویری از یك زن خردمند فداكار به تصویر می‌كشد.به زاری به شمشیرزن گفت زن مرا نیز با جمله گردن بزن (22) مروت نبینم رهایی ز بند به تنها و یارانم اندر كمند 3- زن در مقام همسردر این مقام زن چهره‌ای متضاد دارد، زن با چهره‌ای منفی مانند زن لوط: زنی كه همسر پیامبر بود اما به شوهرش و آئین او ایمان نیاورد و به دلیل طغیان و سركشی به همراه سایر كافران قوم گرفتار عذاب الهی گردید.– با بدان یار گشت همسر لوط خاندان نبوتش گم شد (23) سگ اصحاب كهف روزی چند پی نیكان گرفت و مردم شد و زن منفی دیگر زن خود سعدی است. زنی كه به علت شهرت منفی در جامعه هنوز نیز ضرب‌المثل است چنانكه زن بد زبان، گردشگر را به زن سعدی مثال می‌زنند. به گفته‌ی خود سعدی زنی بدخوی، ستیزه روی، نافرمانبردار و زبان دراز كه عیش سعدی را منغص می‌نمود، زنی طعنه‌زن كه به شوی خویش می‌گفت تو آن نیستی كه پدر من تو را از قید فرنگ به ده دینار خلاص كرد؟این زن چنان بر سعدی سخت گرفته و روزگارش را سیاه نموده كه سروده است– زن بد سرای مرد نكو هم در این عالم است برزخ او (24) زینهار از قرین بد زینهار و قنا ربنا عذاب النار و یا زن با چهره‌ای مثبت، زنی خردمند كه از شوهر خود می‌خواهد به دنبال رزق و روزی برود.– به سرهنگ سلطان چنین گفت زن كه خیز ای مبارك در رزق زن (25) یا زن نصیحت گری كه به شوهر خویش می‌گوید:– زنی گفت بازی كنان شوی را عسل تلخ باشد ترش روی را (26) به دوزخ برد مرد را خوی زشت كه اخلاق نیك آمده است از بهشت 4- زن در مقام دانای نصیحت‌گر و خردمنداین زن نصیحت‌گر شوهر خویش در زندگی است. راه را از چاه و خوب از بد به او می‌نمایاند– به دهقان نادان به خوش گفت زن بدانش سخن گوی یا دم مزن (27) مگوی آنچه طاقت نداری شنود كه جو كشته گندم نخواهی درود ملاك‌های جامعه روزگار سعدی و زن1- توجه به زیباییاز آثار سعدی برمی‌آید كه زیبایی یكی از مهمترین ملاك‌ها برای گزینش همسر در جامعه‌ی او بوده و این امر هم از طرف مردان و هم از طرف زنان مورد توجه قرار می‌گرفته است. سعدی از زنی به غایت زشت روی سخن می‌گوید. زنی كه به سن ازدواج رسیده و با وجود داشتن جهیزیه و مال كسی حاضر به ازدواج با او نبوده است لذا او را به حكم ضرورت به همسری مردی كور در می‌آورند پدر فقیر این دختر به كسانی كه می‌گفتند اكنون كه طبیبی حاذق پیدا شده چرا دامادت را معالجه نمی‌كنی؟ می‌گوید: شوی زن زشت روی نابینا به(28). در جای دیگر آورده است كه زن جوانی به ازدواج مرد پیری درآمد، شوهر پیر این زن هر چه می‌كند زنش با او انس و الفت نمی‌گیرد و خواستار همسری جوان و زیبا است چنانكه به شوهر خود می‌گوید: زن جوان را اگر تیری در پهلو نشیند به كه پیری(29).– زن كز بر مرد بی‌رضا برخیزد بس فتنه و جنگ از آن سرا برخیزد خلاصه از همسر خویش جدا گشته و به عقد جوانی در می‌آید. تند، ترشروی، تهی‌دست و بد خوی، جور و جفای می‌دید و رنج و عذاب می‌كشید اما شكر نعمت می‌گذارد و می‌گفتالحمدلله كه از آن عذاب الیم برهیدم و بدین نعیم مقیم برسیدم– با این همه جور و تندخویی بارت بكشم كه خوبرویی با تو مرا سوختن اندر عذاب به كه بادگری در بهشت بوی پیاز از دهن خوبروی به بحقیقت كه گل از دست زشت كه در بیت اخیر سعدی در خصوص ملاك زیبایی غلو نیز كرده است.در حكایتی دیگر سخن از پیرزنی می‌گوید كه موی سر خود را رنگ می‌كند تا جوان و زیبا جلوه كند و سعدی در مورد او می‌گوید– پیرزنی موی سیه كرده بود گفتمش ای مامك دیرینه روز (30) موی به تلبیس سیه كرده گیر راست نخواهد شدن این پشت كوز لازم به ذكر است در خصوص ملاكهای زیبایی و چیستی آن سعدی در غزلها به نظرات فردوسی و توصیف او از زنان زیبای شاهنامه بسیار نزدیك می‌شود و به صفاتی چون اعتدال قامت، حسن تركیب، حركات دلفریب، بادام چشمی، سیم تنی، خوش سیمایی و ; اشاره می‌نماید كه پرداختن به آنها در این مقاله‌ی محدود نمی‌گنجد. 2- عدم رعایت تناسب سنی و هم كفی در ازدواج از مطالعه چند حكایت چنین برمی‌آید كه هم كفو بودن، هم شأنی و تناسب سنی ازدواج در آن دوران چندان مورد توجه نبوده و همین امر موجب ناسازگاری و جدایی‌ها می‌گردیده است. برای مثال سعدی از زن جوانی به نام گوهر سخن می‌گوید كه به ازدواج پیری درآمده اما سرانجام میان آنها به جدایی می‌انجامد (31) در جایی دیگر حكایت می‌كند كه پیری دختری جوان خواسته و حجره به گل آراسته بود. پیر او را نصیحت می‌كند تا رام او گردد و می‌گوید:– تا توانم دلت بدست آرم ور بیازاریم، نیازارم (32) ور چو طوطی شكر بود خورشت جان شیرین فدای پرورشت اما دل زن صید او نمی‌گردد نفسی سرد از درون پر درد برمی‌آورد و می‌گوید: چندین سخن كه بگفتی، در ترازوی عقل من و زن آن یك سخن ندارد كه وقتی شنیده‌ام از قابله‌ی خویش كه گفت: زن جوان را اگر تیری در پهلو نشیند به كه پیری (33).و سرانجام چون امكان موافقت نبود كارشان به مفارقت می‌انجامد و زن پس از مدتی با جوانی تندخوی ازدواج می‌كند و همچنان شكر نعمت می‌گذارد كه از آن عذاب الیم برهیدم و بدین نعیم مستقیم برسیدم. تعدد طرح حكایات اینچنینی علاوه بر نشان دادن تعدد و سرانجام چنین ازدواج‌هایی در آن دوره بیانگر آن است كه سعدی ازدواجی را كه از آن لذت جنسی به دست نیاید بی‌اهمیت می‌داند.زن كز بر مرد بی‌رضا برخیزد بس فتنه و جنگ از آن سرا برخیزد (34) سعدی برای آنكه این اهمیت را نشان دهد از شیوه غیرمستقیم حكایت سازی استفاده كرده است تا با یك تیر چند نشان زده باشد: برای مثال هم به ازدواج‌های ناهمسان انتقاد كرده و هم به اصل زیبایی پرداخته باشد و هم اهمیت روابط جنسی را متذكر گشته باشد. موضوع ازدواج پیران و جوانان كه سعدی نیز بر آن انگشت گذارده موضوع اصلی داستان‌هایی مانند ویس ورامین، سند بادنامه، مرزبان‌نامه، طوطی نامه و ; نیز می‌باشد و در حقیقت نوعی ادبیات اعتراض است نسبت به یك رسم ناخوشایند و تغییر آن به امید فردایی بهتر. 3- كدخدا منشی برای حل مسائل خانوادهدر آثار سعدی زوج‌هایی كه گرفتار ناسازگاری هستند شكایت به نزد پیران قوم و قبیله می‌برند سعدی با زبان نصیحت آنان را به سازش با یكدیگر فرا می‌خواند گاه به مرد ناراضی می‌گوید– چو از گلبنی دیده باشی خوشی روا باشد ار بار خارش كشی (35)   درختی كه پیوسته بارش خوری تحمل كن آنكه كه خارش خوری و یا به نو عروسی كه خواستار جدایی است می‌گوید:دریغ است روی از كسی تافتن كه دیگر نشاید چون او یافتن (36)   چرا سركشی زانكه گر سر كشد به حرف وجودت قلم در كشد 4- تعدد زوجاتسعدی با بیانی طنزآلود ازدواج مجدد را به مخاطب خویش توصیه كرده است.– زن نو كن ای دوست هر نو بهار كه تقویم پاری نیاید به كار (37) البته تعدد زوجات در اسلام برای مردها مجاز شمرده شده از این رو نباید از این سخن سعدی چندان برآشفت، زیرا پس از این بیت بلافاصله می‌گوید– كسی را كه بینی گرفتار زن مكن سعدیا طعنه بر وی مزن (38) تو هم جور بینی و بارش كشی اگر یك سحر در كنارش كشی 5- ناسازگاری داماد و مادرزناین ناسازگاری مانند دعوای مادرشوهر و عروس سابقه‌ی طولانی دارد سعدی در این مورد حكایتی آورده است كه: زنی جوان درگذشته و مادرش برای دریافت مهر آن زن در خانه داماد مانده است و مرد از مجاورت با مادر زن جانش در رنج است و چاره‌ای ندارد و به دوستی كه از او می‌پرسد چگونه‌ای در مفارقت یار عزیز می‌گوید: نادیدن زن بر من چنان دشوار نمی‌نماید كه دیدن مادر زن(39). – گل به تارج برفت و خار بماند گنج برداشتند و مار بماند دیده بر تارك سنان دیدن خوشتر از روی دشمنان دیدن واجب است از هزار دوست برید تا یكی دشمنت نباید دید دیدن مادرزن بر داماد چنان دشوار است كه به خار و مار مانندش كرده است و دشمنش داشته و زن جوان و زیبا را به گل.6- آزارهای جنسیبا مطالبه‌ی بعضی از حكایات سعدی چنین مستفاد می‌شود كه خشونت جنسی نسبت به زنان در آن زمان رایج بوده است كه بارزترینش توسط اربابان نسبت به كنیزان و مملوكان صورت می‌گرفته است. برای مثال یكی از ملوك كنیزی چینی را چون به خواسته‌ی او در حالت مستی تن نداده بود. به سیاهی زشت، كریه المنظر، بدبوی چون مردار می‌بخشد كه تا پایان عمر در چنگال وی اسیر بماند و آزار ببیند (40). حكایات دیگری نیز در آثار سعدی وجود دارد كه رفتارهای جنسی خشونت بار را نقل می‌كنند مانند حكایت پیرمردی كه دخترش را به كفش دوزی می‌دهد كه رفتار آزاررسان جسمی داشت. سعدی پس از پایان این حكایت نتیجه می‌گیرد: – خوی بد در طبیعتی كه نشست ندهد جز به وقت مرگ از دست(41) «دریافت بعضی از نكات اعتقادی سعدی در مورد زنان از خلال حكایت‌ها»1- مردان یك گام جلوتر از زنان:سعدی به نسبت آن روزگار كه تا امروز نیز ادامه یافته از بعضی جهات مانند نیروی جسمانی و جنگاوری مردان را از زنان برتر دانسته است. امروزه نیز بسیار استعمال می‌شود كه مردی بگوید اگر چنین كنم یا چنان نشود مرد نیستم كه زنم، شواهد شعری این مطلب در آثار سعدی بسیار است– چو مردانگی آید از رهزنان چه مردان لشكر چه فیل زنان (42) – كه گر من گلی بر وجودت زنم به نزدیك مردان نه مردم زنم (43) – در مرد چو بد نگه كنی زن بینی حق باطل و نیكخواه دشمن بینی (44) – زهره‌ی مردان نداری چون زنان در خانه باش و به میدان می‌روی از تیر باران برنگر (45) – مرد و زن گر به جفا كردن من برخیزند گر بگردم زوفای تو نه مردم كه زنم (46) – مردی كه ز شمشیر جفا روی بتابد در كوی وفا مرد خوانش كه زن است آن (47) – لاف مردی زنی و زن باشی همچو خنثی مباش نر ماده (48) – پیدا شود كه مرد كدام است و زن كدام در تنگنای حلقه‌ی مردان به روز جنگ (49) – تو با این مردی و زورآزمایی همی ترسم كه از زن كمتر آیی (50) – مرا از بهر دیناری ثنا گفت كه بختت با سعادت مقترن باد (51) چو دینارش ندادم لعنتم كرد كه شرم از روی مردانت چو زن باد – تو بی‌عذر یك سو نشینی چو زن روای كم ز زن لاف مردی مزن (52) – چو از راستی بگذری خم بود چه مردی بود كز زنی كم بود (53) – اگر چون زنان جست خواهی گریز مرد آب مردان جنگی مریز (54) مخنث به از مرد شمشیرزن كه روز وغا سر بتابد چو زن (55) كم از زن گفتن به مردان، از زن كمتر و همچو زن دشنامی است كه امروزه نیز هیچ مردی آن را بر نمی‌تابد.2- رجحان بعضی از زنان بر مرداناگر چه در خلال حكایت و اشعار سعدی مردان را یك گام جلوتر از زنان می‌داند اما بابت بعضی از فضایل در مواردی زنان را از مردان برتر می‌داند.– چه سرپوشیدگان مرد بودند كه گوی نخوت از مردان ربودند (56) – زنانی كه طاعت به رغبت برند ز مردان ناپارسا بگذرند (57) – زن از مرد موذی به بسیار به سگ از مردم مردم آزار به (58) 3- آزار همسر و در سختی گذاردن آنها و یا آسایش خود را به راحتی آنان ترجیح دادن موجب بدبختی است و نفرین زن خصوصا زن بیوه و یا پیر نفرینی از بین برنده و گیرا است. ادامه خواندن مقاله زن در ترازوي سخن سعدي

نوشته مقاله زن در ترازوي سخن سعدي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله در مورد چاپ کلاقه اي

$
0
0
 nx دارای 21 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : مقدمه :یکی از صنایع دستی کاربردی، چاپ کلاقه ای (باتیک) نام دارد. در واقع باتیک یا چاپ کلاقه ای هنری است که به وسیله موم و رنگ های مختلف، پارچه های ساده یا سفید مخصوصا ابریشم را رنگ آمیزی یا نقش دار می کنند. چاپ باتیک در بدو ورود به کشورمان به رنگ سفید در زمینه مشکی انجام می شد و پس از مدتی رنگ قرمز را با رنگ سفید به کار بردند و به تدریج رنگ های دیگر اضافه شد.ابزار کار هنر باتیک در نوع معمول آن، وسیله ای است به نام تیان، قلم مو، مهر و کارگاه چوبی که برای مهار کردن پارچه به کار می رود.روش کار باتیک بر چند نوع است: چاپ مستقیم، چاپ برداشت، چاپ با شابلون، نقاشی باتیک روی پارچه ابریشمی، قلم مویی، پیچشی و تار عنکبوتی. در روش معمولی آن موم یا صمغ را ذوب نموده، درون تیان ریخته و با حرکت تیان بر روی پارچه، نقش مورد نظر را طراحی می کنند. سپس پارچه را در محلول رنگ فرو می برند. بنابراین قسمت هایی که موم دارد، رنگ نشده باقی می ماند. سپس پارچه را موم گیری می کنند. روش دیگر آن است که به جای استفاده از تیان، مهر را در موم مذاب فرو برده و روی پارچه می زنند. سپس بقیه مراحل آن مانند روش قبلی انجام می شود. در رنگرزی باتیک از 3 نوع رنگ گیاهی، شیمیایی و ری اکتیو استفاده می شود. موارد کاربرد چاپ باتیک یا کلاقه ای بسیار است و شامل انواع پرده ها، تابلوها، دیوارکوب ها، لباس های محلی و هنری، شال و روسری و ; می باشد.کارگاه چاپ باتیک خانه ملک وابسته به میراث فرهنگی خراسان رضوی، از سال 85 در این زمینه فعال است چگونگی چاپ باتیك: چاپ كلاقه ای ( باتیك): باتیك عبارتند از هنری دستی است كه در جنوب شرقی هندوستان ، اروپا وقسمتی از آفریقا تهیه می‌شود ونوعی از آن كه به كلاقه ای معروف است بیشتر در روستا های اطراف وبه ویژه در مناطق روستایی اسكو كهنمو اسكندان ، دیزج، وبا ویل روادارد.باتیك و است جاوه ( یكی از جزایر كشور اندونزی ) كه در فرهنگ نفیسی حصار وضریح معنا شده و عوام آن را كلاغی .كلاقی وكلاقه ای می‌خوانند ومی‌نویسند ودر پاره ای از نقاط نیز ( قنوز) كه معادل اذری ابریشم اشت تلفظ می‌شود و وجـــــــه آن است كه چون در گذشته های دور معمولا قسمتهایی از پارچه را كه قرار بود رنگ آمیزی شود به اشكال خاصی گره زده یا می‌دوختند وسپس مبادرت به رنگرزی می‌كردند . طبیعتا چون رنگ نمی‌توانست در قسمتهای گره خورده یا دوخته شده نفوذ كند‌ ، پس از پایان عملیات رنگرزی وباز شدن گره ها ونقاط دوخته شده قسمتهایی كه رنگ را جذب نكرده بود حالتی نگاتیو در متن رنگی به خود می‌گرفت وبازار آنجا كه معمولا فقط از یك رنگ وبیشتر رنگ سیاه استفاده می‌شود این نقوش تصادفی حالت پر كلاغ را به ذهن تداعی می‌كرد وبه همین جهت نیز برای متمایز ومشخص شدن از سایر منسوجات رنگرزی شده كلانی خوانده می‌شود. باتیك كه بیشتر به پارچه های با چاپ مقاوم در برابر نور. حرارت ، رطوبت ، وسایر عوامل جوی اطلاق می‌شود اصالتا هنری چینی است وبیش از 2000 سال از عمر آن می‌گذرد ودر حال حاضر علاوه بر ایران به صورت هنری ملی در بخشی از كشورهای جنوب و شرق اسیا رواج دارد ومعمولا صنعتگران از ابزار وادواتی بسیار ساده وابتدایی استفاده می‌كنند. یافته های باستان شناسی موجود در موزه های ایران و سایر كشورهای جهان گواه تولید پارچه هایی با چاپ باتیك را مشخص كرد. این نگفته قطعی به نظر می‌رسد كه تزئین پارچه به وسیله هنر صنعت باتیك از سالهای بسیار دور وحتی قبل از كشف سایر شیوه های رنگرزی رواج داشته وكسانی بوده اند كه با كمك وسایل ساده ای مهنند مهرها وقالبهای چوبی ، البسه وسایر پارچه های مورد مصرف عامه را با رنگ های متنوع گیاهی می‌كرده اند. این شیوه های چاپ تدریجا به وسیله اقوام ابتدایی كشور اندونزی تكامل یافته وبا كشف گیاهانی كه عصاره آنها مانع نفوذ رنگ در پارچه می‌شود تحول جدیدی در این هنر صنعت پدید آمده به این طریق صنعتگران برگ موز را در محلول سود سوز حل كرده ومایع چسباندگی را كه بدست می‌آمده با ماسه نرم یا خاك رس مخلوط نموده و‌آنگاه به وسیله قلمهای مخصوص یا ابزار دیگری از این ماده مقاوم به عنوان جوهر استفاده ونقوش دلخواه را بر روی ابریشم خام نقاشی می‌كرده اند واز آنجا كه پس از رنگ آمیزی وشستشوی پارچه نقاطی كه قبلا به وسیله ماده مقاوم پوشانده شده بود سفید باقی می‌ماند . چنانچه صنعتگران قصد رنگ آمیزی قسمت های سفید یا چند رنگ كردن پارچه را داشت مجددا قسمتهای رنگ آمیزی شده را با ماده مقاوم پوشانده ومبادرت به رنگ آمیزی دوباره یا چند باره آن می‌كرد و با تكرار این عمل پارچه نقش های رنگین متنوعی به خود می‌گرفت . نظر استاد حسین کلاقیچی گنجینه” باتیک “، واژه ای جاوه‌ای است و می‌دانیم که جاوه یکی از مهم‌ترین جزایر کشور‌اندونزی – کشوری با بیش از 16000جزیره – است. باتیک به معنای ” چاپ مقاوم ” است. در این هنر، قسمت‌هایی از پارچه را با ماده‌ای مقاوم که مانع از نفوذ رنگ به پارچه می‌شود، می‌پوشانند تا با روشی خاص نقوش دلخواه را بر روی پارچه ایجاد کنند. شروع کار نقاشی و چاپ باتیک به حدود 2000 سال پیش بر می‌گردد. یعنی زمانی که مردم قبایل جاوه کشف کردند که عصاره بعضی درختان از نفوذ رنگ به داخل پارچه جلوگیری می‌کند. بدین‌ترتیب در آغاز یک روش مقاوم ابتدایی بوجود آمد و سپس بتریب به روش نقاشی و چاپ باتیک ایجاد شد. پارچه‌های ابتدایی که از غارها و یا قبور فراعنه مصر به دست‌امده است و هم چنین رواج هنر باتیک در میان بومیان جاوه و سوماترا مؤید این مدعاست که هنرِ نقاشی و چاپ پارچه قبل از رنگرزی به وجود آمده است. انسان آن دوره دریافته بود که با گره زدن، دوختن، چین زدن لایه و تا کردن نقاط معینی از پارچه و بعدها با پوشش بخش یا بخش‌هایی از پارچه با ماده مقاوم می تواند از نفوذ رنگ به داخل نقاط مورد نظر جلوگیری کند.نوعی از چاپ باتیک که به ” کلاقه ای ” مشهور است از حدود 500 سال قبل در ایران رواج یافته است. هم اکنون اسکو و تبریز در استان آذربایجان شرقی که از مراکز قدیمی چاپ کلاقه ای محسوب می شوداز مراكز عمده این هنر است. همچنین تعداد کثیری از هنرمندان جوان و میان سال که شاگردان استاد حسین کلاقیچی گنجینه بوده‌اند این هنر را در برخی دیگر از مناطق کشور به ویژه تهران ادامه می دهند.در ایران به طور عمده نقاشی و چاپ باتیک بر روی پارچه ابریشم طبیعی انجام می‌شود. رنگ‌های مورد استفاده درنقاشی و چاپ تا گذشته‌ای نه چندان دور بیشتر رنگ‌ها طبیعی بود ولی در حال حاضر به طور عمده رنگ‌های شیمیایی مورد استفاده قرار می‌گیرد.‌اما در هر حال باید توجه داشت که رنگرزی پارچه باید به صورت سرد انجام پذیرد از این رو رنگ‌های پروسیون( سرد )، ری اکتیو، خمی، بازیک و رمازول که قابلیت رنگرزی در درجه حرارت‌های پایین – تا حدود 25 درجه سانتیگراد – را دارد، انتخاب می شود البته هم اکنون رنگ‌های‌اماده، به صورت خمیر و در ظروفی (تیوپ‌هایی) با‌اندازه‌های مختلف – از انواع و ینزور، پنتل، ساکورا – موجود است. این رنگ‌ها به‌راحتی در آب حل می‌شود و پس از خشک شدن از ثبات کافی برخوردار است و در اثر شستشو از بین نمی رود.ماده مقاوم یا واکس با بهره گیری از موادی هم چون پیه، پارافین، موم،کلفن و سقز تهیه می شود. ابزار اصلی کار در نقاشی و چاپ باتیک، انواع قلم مو، لوله‌های هدایت کننده موم (تیان) کلاف چوبی و مهر( قالب‌های چوبی )است. با بهره گیری از هنر نقاشی و چاپ باتیک، انواع تابلو، رومیزی، شال، روسری و; تهیه می شود که ارزش کار را ارزیابی نگاره و رنگ‌امیزی، خلاقیت و ابتکار هنرمند، تعیین می کند. در ایران، نام باتیک با نام پر افتخار استاد حسین کلاقیچی گنجینه توأم و همراه است. هنرمندی که در آستانه 90 سالگی هم چنان پر شور و با نشاط به‌اموزش و کار فعالانه در این وادی مشغول است. لذا باید دقایق را از زبان گویای او شنید و بس.استاد گنجینه درمعرفی و شرح کارهای هنری خود گفت : من حسین کلاقیچی گنجینه متولد سال 1296 درشهر گنجه (جمهوری آذربایجان) هستم. چون به درس علاقه نداشتم و علاقه زیادی به باتیک داشتم وارد این هنر شدم. این هنر درخانواده ما موروثی است. پدرم به عمویم یاد داده بود و عمویم به من‌اموزش داد. از این رو از سن 13 سالگی این هنر را شروع کردم. از سال 1310 تا 1324 درشهر تبریز مسئولیت کارخانه چاپ باتیک را بر عهده داشتم.در آن زمان آن قدر کارم عالی شده بود که همه می گفتند کار پسر حاج علی اکبر را بدهید به ما. بشر بخل دارد کم و زیاد دارد. خیلی‌ها می‌گفتند این چه کاری است که می‌کنی برو درس بخوان.‌اما من گوش نکردم و در این هنر پیشرفت کردم به‌اندونزی دعوت شدم وقتی کارهایم را دیدند با اینکه‌اندونزی مهد باتیک است ولی خیلی از کارهایم خوششان‌امد و گفتند نمی دانستیم ایران هم چنین کارهایی دارد حتی در جمهوری آذربایجان نیز متعجب شدند. نمایشگاه‌های داخلی که درآن شرکت کردم خیلی زیاد است. در تهران. انجمن ایران و فرانسه. سازمان صنایع دستی و اکثر شهرهای ایران که نمایشگاه صنایع دستی در آن برگزار شده من هم همراه با آثارم در آن شرکت کرده‌ام. درنمایشگاه‌های خارج از کشور به‌ترتیب در 1365 ‌ترکیه- آنکارا 1373 ‌اندونزی،1382جمهوری آذربایجان(باکو)شرکت کردم. سال 1370 درجه هنری گرفتم. در سال 1380 از طرف وزارت فرهنگ و‌اموزش عالی درجه دانشیاری دریافت کردم. ضمناً کتابی درزمینه باتیک چاپ کرده‌ام.در سال 1348 از طرف دانشکده هنرهای زیبا برای تدریس چاپ سیلک اسکرین دعوت شدم. در دانشگاه‌های الزهرا، هنر، مؤسسه‌اموزش عالی جهاد دانشگاهی( دانشگاه علم و فرهنگی فعلی )مؤسسه‌ آموزش عالی سوره، دانشگاه لویزان و دانشگاه‌های بندر عباس، بوشهر، آبادان، اصفهان، کرمانشاه، شیراز، کرمان، هرمزگان، زنجان، نیشابور و یزد تدریس داشته‌ام. استاد گنجینه بنیان‌گذار چاپ سیلک اسکرین در ایران است. خودشان در این زمینه گفته‌اند: در سال 1325 به تهران‌آمدم در سال 1334 چاپ سیلک اسکرین را در ایران بنیان گذاری کردم البته بعدها شاگردان زیادی را‌تربیت کردم که تا به‌امروز کار را ادامه داده‌اند.استاد گنجینه درباره استفاده از قلم مو در کار چاپ باتیک و ساخت مهرهای چاپ گفتند :یک استاد‌اندونزی موادی درست کرده بود که برگ موز را قیچی می کرد، سود سوزآور اضافه کردیم و به ابتکاراتی رسیدیم مثلاً در ایران ابتدا از قالب قلمکار استفاده می کردند بعد یک استاد کار قدیمی قالب‌های سبک‌تر را در کار چاپ به کار گرفت. پدرم ایشان را دعوت کرد و از ایشان یاد گرفت ولی ایشان رمزکار را یاد نمی‌دادند. آنچه را نیز که من از عمویم یاد گرفتم بسیار ابتدایی بود و درپی علاقه و تلاش خودم قالب‌هایی را ساختم که همه تعجب می کردند. طراحی اساس کار است و ما طرح‌های قدیمی‌را انتخاب می‌کنیم، تغییراتی در آن ایجاد می‌کنیم بعد روی قالب آن‌ها را پیاده می کنیم تا برای برش‌اماده شود. برای هر طرح بنا به سلیقه خود خطوط را روی طرح اصلی می کشیم تا قالب فلزی را که برای ذخیره نقوش ریزتر است بسازیم. از تخته سه لا استفاده می کنیم. قبلاً قالب فلزی نداشتیم یکی از استادان خیلی ساده این‌ها را ساخته بود ولی من تغییراتی در کار دادم و قالب‌ها سبک‌تر، مناسب‌تر و کاربردی‌تر شد.چاپ کلاقه ای را روی ابریشم انجام می‌دهند. آن موقع ابریشم خام را می‌پختند. بعد پارچه‌اماده چاپ می‌شد. درآن زمان پارچه را روی میز می‌انداختند یک آجر نصفه یک طرفش می گذاشتند و یک طرف را در دست می گرفتند و چاپ می‌زدند‌اما وقتی پارچه را بلند می کردند کار جابه جا می‌شد. من بعداً کارها را زیر سازی کردم و دوختم اول از نایلون استفاده کردم ولی نایلون لیز می خورد بعداً از توری استفاده کردم. من این کار را یک روز به کارخانه چاپ پارچه در چالوس بردم دیدم و توجه کردم که زیر دستگاه متقال است پرسیدم علت چیست ؟ گفتند : برای این است که پارچه و چاپ جابه جا نشود.در اسکو از قیر استفاده می‌کنند بعد کار را در نهایت با نفت می شویند. نفت را گرم می‌کنند تا زودتر شسته شود لذا گاه ثبات در کار بسیار ناچیز است. در زمان قدیم از رنگ‌های طبیعی به نام : اسپرک( رنگ لیمویی روشن )، سازغان ( نارنجی )و بغم سیاه استفاده می‌کردند. موادی که من مصرف می کنم در اثر تجربه به دست‌امده است من ابتدا سقز خام را می پزم. اول حباب‌های درشت دارد تا آبش بخار شود کم کم حباب‌ها کوچک‌تر می‌شود و رنگش قهوه‌ای می‌شود. بعد پیه گوسفند را می‌پزم و درنهایت موم را اضافه می‌کنیم تا واکس‌اماده شود. در قدیم با زاج سفید پارچه را دندانه می‌دادیم و با هیدرو رنگ بری می‌کردیم. قبل از هیدرو از آهک استفاده می کردم.الان از رنگ‌های ری اکتیو و بازیک استفاده می‌کنیم و برا ی تثبیت در ری اکتیو از کربنات دو سود و برای بازیک از زاج سیاه استفاده می‌کنیم.استاد درباره فعالیت‌های‌ آموزشی و تبلیغی برای چاپ باتیک گفتند :من تا به حال‌ آموزش تلویزیونی نداشتم‌اما فیلم‌هایی برای تلویزیون ازمن ضبط کرده‌اند که در کشورهای‌امریکا، آلمان و سوئیس و البته در ایران پخش شده است که هم درباره زندگی من و هم معرفی کار چاپ باتیک است. از شاگردانم خانم جعفری نژاد، خانم قوامی، آقای خاویان و خانم تقدس نژاد راباید ذکر کنم. خوشحال‌ام که این‌ها را برای نسل آینده‌تربیت کرده‌ام.‌امیدوارم مسئولان به این هنر بها بدهند چون خیلی‌ها دلشان می‌خواهد این هنر را یاد بگیرند و کارگاه‌هایی را برای‌ آموزش ایجاد کنند. سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری باید این هنر را توسعه بدهد.‌امیدوارم نشست‌هایی با حضور استادان تشکیل شود تا دقیقاً کاستی‌ها بررسی شود. همچنین هر هنری را که به آن کم توجهی شده سعی کنند، آن را تقویت کنند. ” چاپ باتیک “مغولها که خاطره تلخ کشتارهای وحشیانه شان در ایران هرگز از حافظه تاریخ محو نخواهد شد، به پشتوانه وابستگیهایشان به دولت چین شمالی و از انجا که خراجگزار ان دولت بودند. از ابتدای تسلط بر ایران به موازات ارتکاب جرم و جنایت هایی که این متعال اشاره به آنها را ایجاب نمی کند . با گشودن دروازه های کشور به روی انواع تولیدات چینی از سفال و شیشه گرفته تا فلز و پارچه کوشیدند رویاروی هر نوع خلاقیت ایرانی بایستند و شاید به همین ملاحظه بود که در کوتاه مدتی بازارهای ایران از انواع محصولات چینی و منجمله پارچه اشباع شد و صنعتگران دستباف و رنگرز ایرانی که توان مقابله با کالاهای ارزان قیمت ومتوع خارجی را نداشتند خودبخود از گردونه تولید بیرون رفتند . اما از انجا که صنعتگران و اهل حرفه در تمام ادوار تاریخ طبقه مؤثر و فعالی در محیط اجتماعی ایران بودند ، قوم مغول نیز نتوانست نسبت به انها بی اعتنا بماند و به روایت عبید زاکانی ” در تواریخ مغول وارد است که هلاکو خان را چون بغداد مسخر شد، جمعی را که از شمشیر باز مانده بودند بفرمود تا حاضر کردند . حال هر فومی باز پرسید . چون بر احوال مجموع ایشان واقف گشت گفت از اهل حرفه ناگزیر است و ایشان را رخصت داد تا به سر کار خود رفتند و; و همین گروه بودند که از سویی برای مقابله با هجوم مصنوعات چینی ، از سویی به منظور نجات پیشه پر پیشینه خود و از سویی دیگر جهت جلب توجه خوانین مغول و مصون ماندن از اسیب انان دست به ابتکارات و ابداعات جدیدی زدند و کوشیدند کاری کنند که بازتاب سر پنجه هایشان دارای ویژگیهایی نسبت به کالاهای وارداتی باشد و چنین بود که عصر استیلای مغولها ، علیرغم ادم کشتنها و به اتش کشیدنها به صورت یکی از درخشانترین فصول تاریخ صنعت و هنر ایران درامد . قلمکارسازی که امروزه نیز تولید ان در ابعادی گسترده رواج دارد یکی از ابتکارات خاص ایرانیان در این دوره است . این هنر که وجه تسمیه اش را از شیوه تولید اغازین خود وام گرفته و هم اینک به گونه ای وسیع در اصفهان و به شکلی محدودتر در مشهد ، دامغان ، و ابیانه حد فاصل بین کاشان و نطنز رواج دارد ، به نوشته محققین از اوایل قرن هفتم هجری قمری و همزمان با هجوم مغولها در ایران شکل گرفته و در گذشته هایی دور ، اصفهان وشیراز ،بروجرد ، همدان، رشت ، نخجوان ،یزد ،سمنان ، گناباد، نجف اباد و روستاهای فارسان، گزبر خوار ، خورزوق ، برخوار، سنجان، سده و; جزو مراکز مهم تولید پارچه قلمکار به شمار میرفته و ازنظراهمیت پارچه های قلمکار بروجردی در مقام اول بوده . همچنین شواهد و مدارک مکتوبی از جمله نظریه دکتر عیسی بهنام در کتاب صنایع دستی ایران وجود دارد، که حاکی از وجود نوعی پارچه نقاشی شده در قرن پنجم هجری قمری ( یازده میلادی ) است و همین امر باعث شده تا گروهی از سرشت بزرگی سابقه تولید قلمکار را به روزگار محم ود غزنوی برسانند ، در حالی که صحت این مطلب را به دشواری میتوان پذیرفت . زیرا اسناد معتبرتر گویای ان است که قلمکاری و نقاشی روی پارچه به شکل کنونی ان از دوره مغولها رواج یافته است . متعسفانه بدلیل اسیب پذیری نسوج پارچه در برابر عوامل جوی و نیز مصرفی بودن اکثر نولیدات قلمکار ، در حال حاضر هیچگونه نشانه ای از قلمکارهای مربوط به دوران یاد شده در دست نیست ، و فنهای ان تعداد از پارچه هایی که نزد خانواده های ایرانی حفظ شده یا در موزه های کشور محفوظ است و قدمت چندانی هم ندارد ، قدیمی ترین قلمکار ابریشمی ، در مجموعه ژرم پیشون نگهداری می شود و متعلق به قرن دوازدهم ه . ق قرن هجدهم میلادی است و ظاهرأ تعلق به اصفهان دارد . در موزه مترو پولیتن نیز نمونه هایی از تولیدات قرن نوزدهم میلادی موجود است که حاصل کار صنعتگران اصفهان ، یزد و همدان می باشد ، و گویای اینکه تا حدود دویست سال پیش تولید قلمکار در یزد و اصفهان رواج داشته و همچنین مأخزی در دست است که نشان می دهد قلمکار یزد با پا رچه ای که باس درست می شده و از حیث لطافت و خوش نمایی به پای قلمکارهای اصفهان نمی رسیده و دارای عرض کمی بوده و غالبأ در پارچه کم عرض را در کنار هم می دوخته اند تا یک قطعه قلمکار بدست اید . شیوه ابتدائی تولید نحوه ابتدایی تولید قلمکار بدین شکل بود که با قام روی پارچه پنبه ای و احتمالأ ابریشمی طرحهای مورد نظر را نقاشی نموده و سپس با مواد شیمیایی ویژه ای نسبت به تثبیت رنگها اقدام می کرده اند . لیکن به دلیل فقدان هماهنگی لازم بین نقوش و نیز از انجا که این کار مستلزم صرف وقت فراوانی بود ، تکامل تدریجی قلمکاری باعث شد تا برای دسترسی به تولید بیشتر ونیز ایجاد یکنواختی و هماهنگی نقوش ، استفاده از مهرهای چوبی جایگزین استفاده از قلم مو شود و جهت فراهم اوردن امکان استفاده عموم از پارچه قلمکار ، تهیه قلمکارهایی بر روی کتان ، چلوار ، کرباس ، وسایر انواع پارچه نیز رواج یابد و تحقیقأ می توان فاصله اوایل قرن دهم هجری (1502 میلادی ) تا اواسط قرن دوازدهم هجری قمری (1722 میلادی ) را اوج قلمکار سازی و روزگار اعتلای این هنر بحساب اورد . چه انکه طی سالهای یاد شده اکثر مردم کشور مصرف کننده پارچه قلمکار بودند و ضمن استفاده از این پارچه بعنوان پارچه لباس بصورت پرده ، سفره ، مجمعه پوش ، سجاده ، رویه لحاف ، بقچه ، سوزنی ، قطیفه ، دستمال و کتیبه هایی برای تزئین مجالس سوگواری شهدای کربلا نیز از ان بهره می گرفتند . ” باتیک از ابتدا تا امروز “قلمکار سازی که نوعی از چاپهای سنتی بر روی پارچه است گذشته پر فراز و فرودی داشته و تحقیقأ نمی توان گفت طی سالهایی که از عمرش می گذرد دچار چه تغییرات و تحولاتی شده است . عبدالحسین احسانی در کتابی که با عنوان مجموعه قلمکار ایران در سال 1350 انتشار یافته مجموعأ 12 طرح مربوط به قبل از سال 907 هجری قمری _ 79 طرح مربوط به سالهای 709 تا 1148 قمری _ 28 طرح مربوط به سالهای 1148 تا 1214 هجری قمری _ 55 طرح مربوط به سالهای 1214 تا 1345 هجری قمری و تعداد بسیار محدودی از طرحهای مربوط به شستسال اخیر را اورده و کوشیده است تا طی ان تحولات قلمکار سازی را در روزگاران پیشین بکمک نقوش رایج در ان به نمایش بگذارد ، در حالیکه علی چیست ساز ، یکی از قلمکارسازان ایرانی ، در تحقیقی که با عنوان صنعت قلمکار ایران ، از سوی سازمان صنایع دستی ایران انتشار یافته ضمن اشاره به 334 قالبی که در حال حاضر قلمکارسازان ایرانی از انها استفاده می کنند ، به نقوش فراوانی که توسط حاج محمد رضا و حاج تقی اخوان چیت ساز و استاد رحیم بیدادی از روی ضریح ها ، کاشیها و قرائن قلمکار تهیه شده نیز اشاره کرده است که ارزیابی دقیق این قالبها و نقوش بخوبی می تواند سیر تحولی و اوج و حضیض های هنر قلمکار سازی در ایران را نشان دهد و مددرسان محققان در دسترسی به واقعیات باشد . چرا که متأسفانه در زمینه قلمکارسازی تا پیش از سال 907 هجری قمری جز انچه بطور پراکنده در گوشه و کنار کتب و رسالات امده ، اطلاعات قابل توجه دیگری در دست نیست . علی چیت ساز عقیده دارد : در زمان صفویه این صنعت رونق به سزا یافت و بیشتر لباسهای مردانه و زنانه از پارچه قلمکار تهیه می گردید و پارچه های ایران شهرت فراوان داشت و بیشتر لباسهای طبقه اعیان از نوع مخصوص قلمکار به نام قلمکار زر یا اکلیلی تهیه می شد که در نوع خود بی نظیر وبسیار جالب بود و فعلأ نمونه انرا کمتر می توان یافت . در همین زمینه “پیترو دلاواله ” سیاح معروف ایتالیایی که در سال 1025 هجری قمریبه ایران سفر کرده ضمن تشریح لباسهای مردم کاشان که اکثرأ قلمکار و از جنس کتان ، چلوار و کرباس بوده نوشته است :این لباس را شاه فعلی ( شاه عباس صفوی ) مرسوم کرده و به نظر من علت ان است که او می خواهد ابریشم در مملکت زیاد مصرف نشود و این متاع که پول فراوانی عاید خزانه می کند تا حد امکان بیشتر صادر گردد .میرزا حسین تحویلدار ، نویسنده کتاب جغرافیای اصفهان نیز متذکر شده است : در قرن دهم هجری قمری بازار قیصریه اصفهان که بعد از حمله مغولها از بین رفته بود مرمت و باز سازی گردید و بصورت مرکز تجمع قلمکارسازان درامد وکارگاههای تولیدی از سردر قیصریه تا انتهای بازار ادامه داشت و کارگاه و بازارهای فرعی ، کاروانسراهای متعدد ، و تیمچه های زیادی در اختیار هنرمندان وابسته به این حرفه بود . در فاصله سالهای 1148 تا 1214 هجری قمری هنر قلمکارسازی ایران سیری قهقرانی را پیمود و طی سالهای بعدتر کاملأ سقوط کرد و از میان انبوه قلمکارسازان جزء معدودی انگشت شمار باقی نماند . زیرا ضعف و سستی شاهان قاجار از یک سو و طمع بیش از حد کشورهایی نظیر انگلیس ، روسیه، هند و هلند از سویی دیگر ، بازار ایران را به صورت انباری از انواع و اقسام کالاهای وارداتی از کشورهای پیش گفته در اورد و در نتیجه صنعتگران بیشماری به یکبار ماندند و تدریجأ هر یک از گوشه ای فرا رفتند .تا اینکه بعد از سقوط قاجارریه و قطع نسبی مناسبات تجاری گذشته به پشتوانه علاقمندی و همت جمعی از دست اندرکاران صنایع دستی ، نظیر مرحوم شیخ حریری ، مشهدی عبدالخالق ، حاج محمدرضا اخوان ، محمدتقی اخوان ، امینی ، برادران بیرجندی ، شیخ بهایی و چند خارجی بنامهای مارتین و براسل شرکتهای تولید قلمکار و صنایع دیگر تشکیل گردید و بر اثر کوشش انان بار دیگر این صنعت رونق گرفت و اگر چه با شعله ور شدن اتش جنگ جهانگیر دوم ، بار دیگر اطماتی متوجه صنعت قلمکارسازی شد ، اما این ضربه ها چندان کاری نبود که بتواند باعث وقفه یا رکدی در فعالیتهای بعدی دست اندرکاران شود . ” شیوه های فعلی تولید “برای شروع به چاپ باتیک لازم است تا عملیاتی به نامهای صمغ گیری ، سفید گیری و وزن دادن انجام شود . چرا که معمولأ حدود 25% از وزن ابریشم خام را ماده پروتئینی بنام صمغ ابریشم تشکیل می دهد و حذف ان نقش بسیار موثر و محسوس در یکنواختی رنگرزی ، درخشندگی و نرمی پارچه بعد از اتمام عملیات رنگرزی دارد . در اسکو که یکی از بزرگترین مراکز تولید پارچه های کلافه ای است ، صمغ گیری روی پارچه ابریشمین بافته شده انجام می شود و با کمک دو سود و مقداری صابون در جوش شیرین صمغ ابریشم جدا می شود . مدت صمغ گیری به نسبت غلظت کربنات دو سود مصرفی و نیز نوع صابونی که مورد استفاده قرار می گیرد متغیر است . ولی معمولأ از نیم ساعت تجاوز نمی کند . بعد از این مرحله ، چنانچه تهیه پارچه ای با نقوش سفید مورد نظر هنرمند باشد سفیدگری انجام می شود و هنرمندان با کمک تخم خربزه و روشنک (دانه ای به اندازه باقلا با طعم تلخ و رنگ سرخ یا سیاه ) به انجام این کار می پردازد . تخم خربزه علاوه بر انکه ابریشم را سفید می کند در نرم کردن ان نیز موثر است . منظور اصلی از وزن دادن ابریشم ، جایگزین کردن وزنی است که توسط صمغ گیری از ابریشم کاسته می شود . بعلاوه ، وزن دادن سبب ازدیاد درخشندگی پارچه ابریشمی ، بالا رفتن خاصیت افتادگی یا افت پارچه و همچنین بهتر شدن زیر دست ان می گردد . بعد از انجام این اعمال کار چاپ و انتقال نقوش بوسیله قالبهای چوبی یا فلزی انجام میشود و شیوه کار چنین است که هنرمند ” واکس را به صورت جذاب در اورده و سپس مهر چوبی را در داخل ان فرو می برد تا قدی از واکس را بخود جذب نماید . انگاه با دقت انرا بروی پارچه که بر سطح همواری گسترده و حداکثر چروکش گرفته شده می زند و این عمل را تا پر شدن قواره یا طاقه پارچه از نقش مورد نظر ادامه می دهد . در پایان این مرحله ، پارچه سفید دارای نقوشی از واکس است که چنانچه رنگ امیزی شود قسمتهای خالی مانده ان قادر به جذب رنگ خواهد بود ، در حالیکه قسمتهای پوشیده شده از واکس سفید باقی می ماند . در مرحله بعد ( پس از رنگرزی اول ، و خشکاندن پارچه ) هنرمند بدون برداشتن واکس ، قسمتهای دیگری از کلیه نقوش و رنگهای مورد نظر ادامه می دهد . در پایان کار و برداشتن واکس از روی پارچه که اصطلاحأ موم زدایی نامیده می شود طاقه یا قواره پارچه رنگین ومنقوشی بدست می اید که بر ان محل واکس خورده اول به رنگ اصلی ، محلهای پوشیده شده در مرحله دوم برنگ نخستین رنگرزی ، محلهای پوشیده شده در مرحله سوم برنگ دومین رنگ امیزی و; است و متن اصلی پارچه ، رنگ اخرین رنگرزی را دارد . موم زدایی از پارچ ه های کلاقه ای معمولأ بوسیله اطو و کاغذ کاهی انجام می شود هنرمندان بعد از اتمام عملیات چاپ و رنگرزی ، پارچه اماده شده را بر روی سطح همواری گسترده و بر روی ان یک صفحه کاغذ کاهی یا روزنامه قرار داده و اطوئی داغ را بر سطح پارچه می کشند تا در اثر حرارت موم ذوب و جذب کاغذ گردد . گاه برای اطمینان بیشتر موم زدایی دوباره انجام می شود تا احتمالأ موم اضافی بر روی پارچه باقی نماند و رنگی که زیر ان قرار داشته کامأ شفاف جلوه نماید . گنجینه احیا گر چاپ کلاقه ای در ایران استاد گنجینه را باید پدر چاپ كلاقه ای در ایران دانست؛ هنرمندی كه با آموزش هنر خود به مشتاقان این هنر در دوره های مختلف هنری و دانشگاه ها باعث احیای آن گردید.چاپ كلاقه ای جزو رشته هایی از هنرهای سنتی است كه هم جنبه های كاربردی دارد و هم وجه هنری آن اهمیت می یابد؛ هنرهایی كه به مرور زمان كاربردهای اولیه خود را از دست داده و با شرایط اجتماعی و اقتصادی كمتر مورد استفاده قرار گرفته و بیشتر جنبه های تزیینی آن اهمیت یافته است. از آن هنگام كه انسان نیاز به پوشش را احساس كرد و به علت میل به تنوع، پوشش های خود را با رنگ های طبیعی و با وسایل ساده نقش دار كرد، چاپ پارچه آغاز شد. با نگاه به مستندات باستان شناسی باید گفت كه نقش دار كردن پوشش ها قبل از پیدایش رنگرزی به وجود آمد. چاپ به وسیله باسمه یا قالب را نیز باید به هزاره چهارم پیش از میلاد نسبت داد. مهر در پیشرفت تمدن دنیای كهن سهم بسزایی داشت. كهن ترین مهرها دارای نقوش هندسی ساده و مارپیچی و گاه مهرها روایتگر داستان ها و یا نقوش انسانی بوده است. چاپ كلاقه ای كه در شرق آسیا و جاوه به باتیك معروف است، در مراحل اولیه، نوعی مقاوم سازی توسط گره زدن نقاطی از پارچه بود كه از نفوذ رنگ به داخل آن جلوگیری می كرد و امروزه این شیوه را پیچمان یا باندانا می گویند. ادامه خواندن مقاله در مورد چاپ کلاقه اي

نوشته مقاله در مورد چاپ کلاقه اي اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله نورد کاري

$
0
0
 nx دارای 49 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : نورد کاری مقدمه مداركی در دست است كه نشان می دهد یك فرانسوی در سال 1553 برای تولید ورق با ضخامت یكنواخت جهت نقش زدن سكه های نقره و طلا از غلطك استفاده نموده است . حتی در آن زمان نیز مشخص نبود كه نورد می تواند تولید افزونتری از چكش كه مورد استفاده عموم بود بنماید .پدر نورد مدرن به هر حال شخصی است به نام هنری كورت كه در سال 1783 میلادی بعضی از اصول اساسی مربوط به نورد را كه هم اكنون نیز مورد استفاده است ، به دنیا شناساند . سه عامل مهم بر پیشرفت و تكامل پروسه عملیات نورد تأثیر گذاشت كه عبارتند از:الف) نیاز به تولید ورق هایی با ضخامت كمتر، كه تولید ورق های نازك تر نیاز به اعمال فشارهای بیشتری دارد كه این مسئله منجر به بوجود آمدن خمش بیشتر در غلتك ها و محدودیت كاربرد دارد. ب) نیاز به تولید ورق های عریض تر، را می طلبید و گذشته از آن مسئله كنترل صاف بودن سطح ورق را دشوارتر می كرد.ج) نیاز به تولید مقاطعی غیر از مقاطع تخت، معمولاً حدود 4/3 تولیدات (اكثراً فولاد) از طریق نورد انجام می گیرد و 4/1 بقیه از دیگر روش ها محدود می باشد. بهتر است حدود 80 درصد از تولیدات نورد به صورت ورق باشد و بقیه به صورت مقاطع هندسی، زیرا ورق ماده اولیه است، ولی مقاطع هندسی مثلاً تیرآهن یك تولید نهایی می باشد. تعریف نوردپروسه نورد عبارت است از شكل دادن فلزات، به طور سرد یا گرم، توسط عبور دادن از بین دو غلتك كه می توانند صاف یا كالیبردار باشند. غلتك ها معمولاً با یك سرعت مساوی ولی در خلاف جهت یكدیگر می چرخند. در نورد، فلز توسط نیروهای اصطكاكی مابین غلتك ها به داخل گپ غلتك ها كشیده می شود و بر اثر نیروهای فشاری اعمال شده توسط غلتك ها تغییر فرم پلاستیك می دهد. ماده اولیه عموماً از تولیدات ریخته گری (مداوم) می باشد كه پیش از گرم شدن و انجام یك سری نورد گرم برای به دست آوردن ابعاد دقیق نهایی از نورد سرد عبور داده می شود، یا می توان تولیدات نیمه تمام را گرم كرده و اعمال فوق را روی آنها انجام داد. قدرت لازم موتورهای دستگاه نورد را ابتدا به ساكن می توان از روی گشتاور پیچشی مورد نیاز برای نورد، محاسبه كرد. گشتاور پیچشی موتور دستگاه نوردی كه در آن سرعت قطعه به هنگام عبور از میان غلتك ها ثابت بماند، برابر است با مجموع گشتاور پیچشی نیروهای لازم برای تغییر شكل فلز و گشتاور پیچشی نیروهای اصطكاك – عامل اول گشتاوری است كه برای تغییر شكل فلز در غلتك ها لازم است و عامل دوم گشتاور نیروهای اصطكاكی است كه در یاتاقان ها و جعبه دنده های مجموعه انتقال حركت ظاهر می شوند. در دستگاه های نوردی كه سرعت نورد متغیری دارند،‌ گشتاور لازم برای شتاب دادن به موتور به هنگام ازدیاد سرعت، نیز باید منظور شود. این گشتاور، گشتاور دینامیكی خوانده می شود. در مراحل نورد ، شمشها یا محصولات ریخته گری پیوسته تبدیل به محصولات كامل یا نیمه كامل می شوند . محصولات می توانند به صورت صفحه ، نوار ، ورق و مفتول باشند . میزان تغییر شکل جسم مورد نورد کاری در هر مرحله غلتک کاری تابع استحکام فلز و زاویه از حد معین بزرگتر شود ممکن است قسمتی که از غلتک عبور می کند از قسمت در حال ورود به غلتک جدا شود. همچنین تغییر شکل خیلی کم در هر مرحله , به دلیل اتلاف وقت و مصرف انرژی زیاد مقرون به صرفه نیست و موجب بالا رفتن هزینه تولید می شود .بنا بر آنچه که گفته شد میزان کاستن از فاصله بین دو غلتک با کاهش ضخامت قطعه در هر مرحله غلتک کاری باید طبق محاسبات دقیق و اصولی انجام گیرد .حرارت غلتکها با پاشیدن آب کنترل می شود و از گرم شدن بیش از حد آنها جلوگیری میکند. طراحی و طبقه بندی دستگاه های نورددستگاه نورد از واحدهای اصلی زیر تشكیل شده است:1- یك یا چند پایه غلتك2- موتور اصلی 3- جعبه دنده4- قفسه چرخ دنده5- چرخ لنگه6- مجموعه چرخ دنده های درگیر بین واحدهادستگاه نورد روی پی یكپارچه ای نصب شده است.پایه غلتك هاپایه غلتك ها اصلی ترین واحد دستگاه نورد است زیرا نورد واقعی فلز در آن صورت می گیرد. این واحد مركب از دو محفظه با پایه ها و صفحه زیرین كه ستون ها روی آنها قرار می گیرند، تیر عرضی كه محفظه ها را به یكدیگر متصل می كند، سرپوش محفظه، غلتك ها، گوه ها كه متعلق به غلتك های پایینی، میانی و بالایی هستند با یاتاقان های مربوطه، مكانیزم تنظیم غلتك یا پیچ تنظیم و دستگاه موازنه غلتك بالایی است. محفظه ها (قفسه ها)غلتك ها را در بر گرفته اند و بارهای وارد به غلتك ها از طریق گوه ها و سرمحورهای غلتك به محفظه منتقل می شود. سر محور غلتك ها داخل یاتاقان های ساده یا بدون اصطكاك قرار می گیرند. محفظه ها ممكن است دوتكه یا یكپارچه باشند، محفظه های یكپارچه امكان نورد اشكال مختلف را با دقت بسیار فراهم می آورند، ولی تعویض غلتك در آنها مشكل تر از محفظه های دوتكه است. محفظه های یكپارچه در دستگاه های نورد مقطع شكن سنگین و دستگاه های نورد صفحات و ورق ها، كه تحت نیروی نورد زیادی قرار می گیرند (تا 2000 تن) به كار برده می شود، با استفاده از واگن روباز صورت می گیرد. پایه غلتك های نهایی نیز محفظه های یكپارچه ای دارند. محفظه های دوتكه در دستگاه های نورد مقطع شكن و ضخیم كاری، در مواردی كه صلابت محفظه ها از اهمیت زیادی برخوردار نیست، بكار می روند. غلتك ها عمل واقعی كاهش ضخامت فلز و ایجاد شكل مورد نظر در آن را انجام می دهند. در عملیات تغییر شكل فلز، غلتك ها تحت تأثیر نیروهایی كه از طرف فلز به آنها وارد می شود قرار می گیرند و آنها نیز به نوبه خود این نیرو را، به یاتان ها منتقل می كنند. غلتك نورد شامل اجزای اصلی زیر است: بدنه كه در عملیات نورد مستقیماً با فلز در تماس است، گلوهای غلتك كه روی هر دو سر بدنه ایجاد می شوند و داخل یاتاقان ها قرار می گیرند و گلوهای لنگ كه غلتك را به هرزگرد متصل می كنند. جنس غلتك هاجنس غلتك ها ممكن است از چدن یا فولاد باشد. غلتك های چدن خاكستری نرم، كه در قالب های ماسه ای ریخته گری می شوند، در گذرهای ضخیم كاری فولاد بكار می روند. غلتك های چدن خاكستری سخت كه در قالب های فلزی ریخته گری می شوند، لایه سطحی سخت مبردی دارند و در دستگاه های نورد ورق ها و صفحات و در دستگاه های نورد نهایی پروفیل ها و میله گردها كاربرد بسیاری پیدا كرده اند. غلتك های فولادی ریخته گری یا پتك كاری شده، كه قادر به تحمل تنش های خمش زیادی هستند، در دستگاه های نورد شمشه و تختال، در مراحل مقطع شكن، دستگاههای نورد پروفیل های سنگین و در دستگاه های نورد سرد به كار می روند. غلتك های پتك كاری شده از غلتك های ریخته گری شده كمی مقاوم ترند اما 5/1 تا 2 برابر گران ترند. غلتك های ساخته شده از فولاد آلیاژی در دستگاه های نورد ورق ها و صفحات به كار می روند. چنین غلتك هایی اغلب از فولادهای كروم – نیكل یا كروم – مولیبدن ساخته می شوند. گلوی غلتك ها درون یاتاقان های غلافی یا یاتاقان های غلتك دار كه در پایه غلتك ها قرار دارند حركت می كنند.شكل غلتك و چگونگی گنترل آن : شكل غلتك ها در دستگاه نورد با عملیات سنگ زنی كه روی آن انجام می شود ، مشخص می گردد. بهر حال تا حد زیادی شكل غلطك ها بستگی به چگونگی استفاده اپراتور از وسایل كنترل آن دارد . بنابراین ، یك اپراتور خوب ، بایستی به خوبی از چگونگی استفاده از وسایل كنترل تغییر شكل غلطك اطلاع كافی داشته باشد . برای سهولت در تفهیم مطالب ، از نورد دو غلطكی و شكلها و بخش های مربوط به آن استفاده می كنیم . اصطلاح های زیر به درك مطالب كمك می نماید : شكل غلتك گراوان : این اصطلاح بیان وضعیتی است كه در آن مركز غلطك دارای قطر بیشتری از كناره ها می باشد .گراوان منفی : وضعیتی است كه در‌ آن اندازه قطر مركزی غلطك از كناره ها كمتر باشد . موج در وسط (Belly , full center , cano ) : وضعیتی از ورق یا فویل است كه در آن قسمت میانی عرضی ورق یا فویل نازكتر از لبه ها می باشد . در نتیجه قسمت میانی درازتر می شود و چون كلی برای گسترش و رفتن فلز وجود ندارد ، بصورت شل و یا بر آمده در آمده در حالیكه لبه ها محكم می باشد . موج در لبه ( wavy Edges ) : این وضعیت هنگامی در ورق پیش می آید كه لبه های ورق بیشتر نورد شده و در نتیجه ضخامت آن كمتر از قسمت میانی می باشد ، از لبه ها درازتر از قسمت میانی می گردد. سیستم نورد کاری با توجه به گستردگی عمل نورد از تجهیزات مختلفی تشکیل می شود که مهمترین آنها عبارتند از : – غلتکهای تغییر شکل– وسایل حمل و نقل و هل دهنده قطعه– بازو های مکانیکی چرخاندن جسم در هر مرحله غلتک کاری– قیچی برش سر و ته شمش لوحه و برش محصول به ابعاد استاندارد .– غلتکهای صاف و مسطح کننده طبقه بندی دستگاه های نورد براساس طراحی پایه غلتك هاپایه غلتك ها، براساس تعداد و ترتیب قرار گرفتن آنها به پنج گروه تقسیم می شوند:1- پایه های دو غلتكی2- پایه های سه غلتكی3- پایه های چهار غلتكی4- پایه های چند غلتكی5- پایه های اونیورسال -نوردهای دو غلتکی :معمولی ترین دستگاههای نوردی که در تولید ورق های فلزی مورد استفاده قرار می گیرند دو غلتکی هستند این دستگا ها به دو نوع موتور محرکه یک طرفه و موتور محرکه دو طرفه تقسیم می شوند .در موتور محرکه یک طرفه قطعه مورد نورد فقط در یک جهت نورد می شوند و اگر بخواهند بار دیگر قطعه را نورد کنند باید فلز فرم داده رااز بالای دستگاه به درون سیستم نورد برگردانند .در این روش لازم است قطعه سبک باشد . در نوع دوم که موتور محرکه دستگاه دو طرفه است قطعه مورد نورد می تواند در جهت عکس رفت و برگشت کند و در هر رفت و برگشت , با کم شدن فاصله بین غلتکها یک مرحله نورد کاری روی آن انجام می گیرد . در این روش نوردکاری به غلتک توقف دستگاه در هر رفت و برگشت و حرکت مجدد , به قدرت زیاد نیاز دارد. در این روش شمش با لوحه در هر مرحله تغییر شکل 90 درجه حول محور می چرخد و نورد می شود این عمل برای دستیابی به نورد کاری یکنواخت جسم انجام می گیرد اگر از غلتکهای شیار دار استفاده شود در هر رفت و برگشت جسم از داخل یکی از شیارها عبور داده می شود . پایه های دو غلتكی نیز خود به دو دسته تقسیم می شوند:1- پایه های دو غلتكی یك طرفه2- پایه های دو غلتكی دو طرفهپایه های دو غلتكی یك طرفه، دو غلتك با جهت دوران ثابت حول محورهای افقی دارد. چنین پایه هایی در دستگاه های نوردی كه قطعه فقط یك بار از آنها عبور می كند (دستگاه های نورد باز یا پایه های نهایی، دستگاه های نورد با ترتیب متوالی پایه ها و…) و دستگاههای نورد یك طرفه صفحات، زیاد به كار برده می شوند، كه این نوع غلتك ها عموماً در نورد سرد استفاده دارند و دستگاه های نورد سرد مورد بحث در این مجموعه شامل چنین پایه های دو غلتكی می باشند (دروازه ها).نوردهای سه غلتکی : دستگاه های دو غلتکی برای رفت و برگشت به نیروی زیادی نیاز دارند , با استفاده از یک غلتک اضافی ,قطعه به جای رفت و برگشت ,در یک مرحله از میان غلتک میانی و در مرحله بعد از بین غلتک میانی و بالایی عبور میکند و درهر مرحله ,مقداری از ضخامت آن کاسته می شود . نوردهای چهار غلتکی:این دستگاه از دو غلتک محرک با قطرهای کم و دو غلتک متحرک با قطر های زیاد تشکیل می شود .عمل تغییر شکل توسط غلتکهای کوچک انجام می شود و غلتکهای بزرگ نیروی لازم را تامین میکنند .در بعضی از روشهای نورد کاری گرم , غلتکهای کوچک وظیفه تامین دمای مورد نیاز را بر عهده داند. نورد های شش غلتکی :این دستگاه از دو غلتک با قطرهای کوچک جهت ایجاد تغییر شکل و چهار غلتک با قطر های بزرگ برای وارد کردن نیرو تشکیل شده است . نورد های دوازده غلتکی و بیشتر :این دستگاه ها اخیرا مورد استفاده قرار گرفته اند .قطر نورد های شش غلتکهای کوچک این دستگاه خیلی کم (بین 10 الی 30 میلیمتر)است و همین مسئله تولید ورقهای بسیار نازک (حدود 01 میلیمتر )را ممکن ساخته است .در اینجا بر عکس نوردهای قبلی نیروی متحرک به غلتکهای قطر کم داده داده نمی شود و این غلتکها عملا متحرک هستند , در نتیجه نیروی محرک را غلتکهای بزرگ تامین می کنند . نوردهای انیورسال :این دستگاه از دو غلتک افقی برای تغییر شکل و کاستن ضخامت و دو غلتک عمودی برای تنظیم و صاف و گونیا کردن عرض ورق تشکیل شده است . وسایل حمل و نقل و هل دهنده ورق :یکی از تجهیزات دستگاه های نورد وسایل انتقال و هل دادن قطعه و همچنین جابه جا کردن آن است .برای به حرکت در آوردن فلز گرم معمولا از نقاله ها , و برای هل دادن آنها ازاهرم های مخصوص استفاده می شود. نقاله ها مجموعه ای از غلتکهای مقاوم هستند که با وسایل مکانیکی کنترل شدنی به حرکت در می آیند و قطعه گداخته را به هر جهت که لازم باشد منتقل میکنند.هل دهنده ها اهرم های مکانیک هستند که فطعه گداخته را به سوی غلتکها سوق می دهند . بازو های برگردان شمش یا لوحه :برای یکنواختی عمل نورد کاری , قطعه را در مراحل اولیه پس از قدری نورد شدن از طول 90 درجه حول محور خود بر می گردانند و از عرض نورد می کنند تا صفحه به عرض لازم برسد .نورد کاری را در همان جهت طول ادامه می دهند تا آن را به ابعاد لازم برسانند .به این ترتیب ,صفحه در طول و عرض خود دارای مقاومت کششی یکسان خواهد شد . قیچی برش :در عملیات نورد کاری به دو منظور از قیچیها استفاده می شود ,یکی بریدن قسمتهای معیوب سر و ته شمشها یا لوحه در حین نورد کاری و دیگری بریدن کناره های محصول و تقسیم کردن آن به ابعاد استاندارد .سر و ته جسم به دلیل ناصافی باید بریه شود .این عمل توسط قیچی های مخصوص انجام می گیرد. تیغه بابیتی این قیچی ها ثابت است و محصول بین دو تیغه آن قرار میگیرد و با پایین آمدن تیغه بالایی عمل برش انجام می شود. فشار وارد به لبه تیغه قیچی ها بالغ بر 3 هزار تن است که با انرژی الکتریکی یا هیدرولیکی تامین می شود .قطعات بریده شده توسط نقاله ها و سطوح شیب دار به درون جعبه های مخصوص ضایعات ریخته می شود و پس از پر شدن جعبه ها ,آنها را توسط جرثقیلها روی واگنهای حمل , انتفال می دهند و برای ذوب مجدد به کار گاه های تولید فولاد می فرستند . تقسیم کردن محصول به ابعاد استاندارد نیز توسط قیچی های گیوتین انجام می شود اما برای بریدن کناره های محصول معمولا به وسیله قیچی هایی با تیغه های مدور صورت میگیرد .این قیچی ها از دو غلتک گوه ای شکل تشکیل شده اند که با حرکت دورانی لبه های ناصاف جسم را برش می زنند . لبه های ناصاف را پس از بریدن در هم می پیچند و به عنوان ضایعات به کارگاه های تولید فولاد منتقل می کنند .غلتک های صاف و مسطح کننده :محصولات تولید شده در مراحل مختلف نورد کاری و به دلیل تغییرات دما کج و ناصاف می شوند .برای مسطح کردن آنها از غلتکهای مخصوص مطابق شکل زیراستفاده می کنند . این غلتکها به گونه ای قرار گرفته اند که مراکز آنها رئوس یک مثلث را تشکیل می دهند و ورق ناصاف , ضمن عبور از بین آنها صاف و مسطح می شود.ورقهای ضخیم تولید شده پس از این مرحله توسط نقاله ها به طرف بسترهای خنک کننده هدایت می گردند .بستر های خنک کننده متناسب با دما و دبی هوای دمیده شده در زمانهای مختلف ورقها را خنک می کنند . ادامه خواندن مقاله نورد کاري

نوشته مقاله نورد کاري اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

مقاله در مورد تاثير اثربخشي برنامه هاي فوق برنامه تربيت بدني دانشگاههاي کشور

$
0
0
 nx دارای 41 صفحه می باشد و دارای تنظیمات در microsoft word می باشد و آماده پرینت یا چاپ است فایل ورد nx  کاملا فرمت بندی و تنظیم شده در استاندارد دانشگاه  و مراکز دولتی می باشد. این پروژه توسط مرکز nx2 آماده و تنظیم شده است توجه : در صورت  مشاهده  بهم ريختگي احتمالي در متون زير ،دليل ان کپي کردن اين مطالب از داخل فایل ورد مي باشد و در فايل اصلي nx،به هيچ وجه بهم ريختگي وجود ندارد بخشی از متن nx : تاثیر اثربخشی برنامه های فوق برنامه تربیت بدنی دانشگاههای کشور اداره كل تربیت‌ بدنی ‌و فعالیت های فوق برنامه اداره کل تربیت بدنی و فوق برنامه دانشگاه شاهد از زیر مجموعه های معاونت دانشجویی این دانشگاه بوده که خدمات خود را در دو بخش کلی شامل ، تربیت بدنی و ورزش (کلیه فعالیت های ورزشی خواهران و برادران) و فوق برنامه (شامل انجمن های علمی پژوهشی دانشجویی ، همایش دانشجویان جدیدالورود ، جشن دانش آموختگان دانشگاه و عمره دانشجویی) به دانشجویان ، کارکنان و هیئت علمی دانشگاه ارائه می نماید. باتوجه به این که این مکتوب برای افرادی تنظیم شده است که دانشجو هستند یا در آینده دانشجو خواهند شد ، تنظیم شده است ، ازتوضیح ورزش مربوط به کارکنان دانشگاه خودداری شده است. توجه : باتوجه به این اداره کل فعالیت های خودرا حتی الامکان متناسب با نیاز دانشجویان تنظیم می کند لذا از ذکر مصادیق ورزشی (رشته های ورزشی) خودداری شده است.الف : فعالیت های مربوط به بخش تربیت بدنی و ورزش :سیاست های ما در اجرای فعالیت های ورزشی دانشجویی به شرح زیر است : به طور کلی دراین دانشگاه همه درخواست های ورزشی دانشجویان اجابت می شود. اما این اجابت منوط به شرایطی است که ازآن جمله اند : تعداد دانشجویان متقاضی درحد نصاب تخصیص اعبتارات مورد نیاز برای آن فعالیت باشند (تناسب تقاضا با صرفه و صلاح ) . افراد علاوه برثبت نام ، عملا هم دراین کلاس ها شرکت کنند (گاهی مشاهده شده است که اشخاص متقاضی هستند ولی هنگام آغاز کلاس ها با این که هزینه زیادی صرف راه اندازی آن شده است ، شرکت نمی کنند) . ورزش های همگانی که بیشترین افراد را پوشش می دهند ؛ درصورت وجودتقاضا ؛ دارای اهمیت ویژه ای خواهند بود. ورزش های قهرمانی دارای مزیت نسبی (درطول دوره دانشجویی با پرداختن به آن نتایجی برای دانشجویان حاصل می شود) دارای اولویت هستند . به سایر ورزش های قهرمانی که افراد توانمندی در آن ها حضور داشته باشند نیز به صورت خاص می پردازیم . از طرح هایی که ورزش را به داخل سوئیت شما در خوابگاه بیاورد استقبال می کنیم . طرحی را دربعضی از خوابگاه ها به نام هراتاق یک باشگاه اجراکردیم که موفق بود . دراین طرح ، با استفاده از بروشور های آموزشی ، پوستر ویا با استفاده از یک نفر مربی آمادگی جسمانی که به شما سرمی زند و برای اجرای ورزش های عمومی مورد نیاز (حداقل ورزش برای همه) راهنماییتان می کند. خلاصه این که :با درنظر کرفتن بودجه و امکانات مصوب ورزشی ، تلاش می شود حتی الامکان به هیچ درخواست ورزشی معقولی (قهرمانی ، تفریحی و آموزشی) پاسخ منفی داده نشود. که این راهبرد در کمتر دانشگاهی مشاهده شده است. ورزش های تفریحی : درصورتی که دانشجویان بخواهند بادوستان خود به فعالیتی ورزشی به صورت تفریحی (نه آموزشی و حرفه ای ) بپردازند می توانند با ارائه کارت دانشجویی به مسئول مربوط (مسئول انجمن ورزشی رشته مورد نظر که ازبین خود دانشجویان داوطلب و علاقمند انتخاب شده و می شوند) ، اقلامی از قبیل توپ ، تور ، راکت و ; را برای اجرای فعالیت های تفریحی ورزشی خود دریافت نمایند. بدیهی است درصورت وجود تقاضا برای اقلامی که موجود نباشد ، با درخواست مسئول انجمن مربوط ، ازسوی این اداره کل تهیه و دراختیار قرار می گیرد. توضیح : برای انتخاب مسئول انجمن ورزشی موردنظر دانشجویان دواطلب به کارشناس مربوط در اداره کل تربیت بدنی و فوق برنامه مراجعه وبرای پذیرش مسئولیت اعلام آمادگی می کنند . به مسئولان انجمن های ورزشی و تعدادی از دانشجویان همکاروی کاردانشجویی پرداخت می شود. کلاس های آموزشی رشته های مختلف ورزشی : دانشجویان علاقمند به رشته های مختلف ورزشی با ارئه تقاضای کتبی به مسئول انجمن مربوط (اگرانجمن ورزشی آن رشته تشکیل نشده باشد ، شما می توانید موسس آن باشید) ، درصورتی که تعداد به حدنصاب مشخصی (برای هررشته ورزشی متفاوت است) برسد ، آن کلاس بادعوت از مربی مجرب تشکیل می شود. درصورتی که قابلیت ارائه این خدمات در فضاهای ورزشی موجود در دانشگاه وجود نداشته باشد از فضاهای خارج ازدانشگاهی که نزدیک خوابگاه یا دانشکده ها باشد ، به صورت اجاره استفاده می شود. همه هزینه های مربوط (به جزلباس ورزشی تمرین) از سوی این اداره کل پرداخت می شود.درسال 85 حدود 48 کلاس آموزشی رشته های مختلف برای دانشجویان دانشگاه اجرا شد. مسابقات ورزشی داخل دانشگاه : همه ساله متناسب با تقاضا و شرایط هرکدام از خوابگاه ها (7 خوابگاه) و دانشکده های دانشگاه (8 دانشکده) مسابقات ورزشی رشته های مختلف از جمله فوتسال، والیبال ، پینگ پونگ ، طناب کشی ، ورزیده ترین فرد خوابگاهی یا دانشکده ای (سپس دانشگاهی) و ; برگزار می شود.درسال 86 جوایز ورزشی به ترتیب زیر درنظر گرفته شده است : مقام اول (تیمی یا انفرادی) حدود 220000 ریال مقام دوم 180000 ریال و مقام سوم 150000 ریال . درسال 85 حدود 60 مسابقه ورزشی تیمی و انفرادی برای دانشجویان برگزارشد.مسابقات ورزشی چندجانبه استانی و کشوری : درصورت وجود دانشجویانی که دارای توانایی و شرایط لازم برای شرکت در میادین ورزشی کشوری باشند تیم های ورزشی مربوط تشکیل و با شرکت در اردوهای آمادگی در این مسابقات شرکت خواهندکرد. بدیهی است تمامی هزینه های مربوط از سوی این اداره کل پرداخت می شود.این توانایی در حین برگزاری مسابقات ورزشی دانشگاه نیز شناسایی خواهد شد. درسال 85 تیم های ورزشی دانشجویی دانشگاه در حدود 20 مسابقه کشوری شرکت کردند. درمسابقات جشنوراه شاهد استان تهران مقام اول کشتی و مقام سوم والیبال از آن دانشجویان دانشگاه شد و درمجموع مسابقات جشنواره و کشوری (دانشجویان و کارکنان) 25 مقام انفرادی (اول تاسوم) و 8 مقام تیمی (اول تاسوم) نصیب دانشگاه شد.اماکن ورزشی : استخر بین المللی : این مجموعه ورزشی زیبا ، در کنار مجموعه پردیس اصلی دانشگاه ، واقع در کنار بزرگراه خلیج فارس (روبروی مرقد حضرت امام ره) واقع است که برای ورزش های آبی تفریحی ، آموزشی و مسابقات از آن استفاده می شود. مجموعه ورزشی شهید مفتح : این مجموعه نیز در پردیس اصلی دانشگاه واقع شده است و شامل یک سالن ورزش های توپی و یک سالن ورزش های غیرتوپی است . سالن های ورزشی خوابگاه ها : خوابگاه ملت (خواهران) : سالن ورزشی آمادگی جسمانی خوابگاه حجاب یا شهید نجات الهی (برادران) : سالن ورزشی آمادگی جسمانی خوابگاه کوثر (خواهران) : سالن ورزشی آمادگی جسمانی و سالن تیراندازی خوابگاه ایرانشهر (خواهران) : سالن ورزشی آمادگی جسمانی خوابگاه شهید آوینی (برادران) : سالن بدنسازی ضمن این که احداث اماکن ورزشی بیشتراز جمله زمین فوتبال ، سالن های چندمنظوره و ; دردستور کاردانشگاه قراردارد ، تا تحقق آنها ، مابقی نیازمندی های سالن های ورزشی از طریق سالن های استیجاری تامین می شود.ب : فعالیت های فوق برنامه غیرورزشی : دراین بخش از فعالیت های اداره کل تربیت بدنی وفوق برنامه مواردزیر تعریف شده و پیگیری می شود: امور مربوط به انجمن های علمی پژوهشی دانشنجویی :دانشجویان رشته های مختلف می توانند حسب دستورالعمل مربوط اقدام به ایجاد انجمن های علمی پژوهشی دانشجویی نمایند. هدف کلی این انجمن ها ، ایجاد نشاط علمی و بالابردن سطح علمی دانشجویان است. دبیر شوراهای انجمن های علمی پژوهشی دانشگاه (متشکل از انجمن های علمی پژوهشی دانشکده ها که خود از انجمن های رشته تشکیل شده اند) عضو کمیته حمایت و نظارت برانجمن های مذکور است . هرطرح یا پیشنهادی که دراین کمیته تصویب شود مورد حمایت مالی این ادره کل نیز خواهدبود. انتشارنشریات علمی ازسوی دانشجویان نیز درحیطه اختیارات انجمن های مذکوراست.از مقالات دانشجویی که درکمیته حمایت و نظارت مورد تصویب قرارگیرند حمایت مالی می شود.اعزام به اردوهای تخصصی علمی نیز به همان صورت خواهدبود. به طور کلی فعالیت های این انجمن ها بسیار متنوع است و دانشجویان می توانند با هماهنگی اساتید دروس و گروه درسی مربوط بسیاری از فعالیت های علمی را طراحی و اجراکنند (هرگونه نیاز به کمک های مالی دراین خصوص منوط به تصویب کمیته حمایت و نظارت است) . ستاد عمره دانشجویی :همه ساله و براساس سهمیه های تخصیصی از سوی وزارت علوم ، تحقیقات و فناوری (برای گروه های غیر پژشکی) و وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پژشکی (برای دانشجویان گروه پزشکی) فراخوان عمومی صادر و پس از ثبت نام از دانشجویان متقاضی عمره ، فهرست اسامی اعضای اصلی اعزامی مشخص و در تابستان هرسال اعزام آنان به مکه مکرمه صورت می گیرد. (هزینه برعهده دانشجویان است . مبلغ 2000000 ریال وام به متقاضیان تخصیص داده می شود).درسال جاری 131 نفر از دانشجویان برای عمره مشرف خواهندشد. طرح انتخاب دانشجوی نمونه کشوری : براساس آیین نامه مصوب وزارت خانه های فوق الذکر این طرح با هداف شناسایی و انتخاب دانشجوی نمونه کشوری همه ساله دراین اداره کل اجرامی شود. تاکنون دانشگاه شاهد همواره جزو انتخاب شدگان بوده است . این طرح همچنین برای دانشجویان شاهد به صورت خاص و تحت عنوان دانشجوی نمونه شاهد کشوری اجرا می شود. درصورت تمایل دانشجویان جدیدالورود ، می توان کارگاه های توجیهی و آموزشی دراین خصوص برگزار کرد. دانشجویان نمونه کشوری از سال 1377 لغایت در جدول زیر نمایش داده شده است: تعداد كل نمونه كشوری غیر شاهد نمونه كشوری شاهد39 نفر 18 نفر 21نفر همایش دانشجویان جدیدالورود :درابتدای ورود دانشجویان به دانشگاه ، همایشی تحت عنوان همایش شاهدان مهر با هدف آشنایی دانشجویان جدیدالورود با دانشگاه ، باحضور رئیس بنیاد شهید و امورایثارگران ، و رئیس و مسئولان دانشگاه ، برگزار می شود. دراین همایش هدایایی نیز به رسم یادبود تقدیم دانشجویان می شود.جشن دانش آموختگان دانشگاه : همه ساله در پایان تحصیل دانشجویان ، جشنی تحت عنوان جشن دانش آموختگان با حضور سه نفر از اولیاء دانش آوخته ، باحضور رئیس و مسئولان دانشگاه برگزارمی شود. دراین جشن تندیسی به رسم یادبود به همه دانشجویان اهدا می شود و عکس های دس ته جمعی یادگاری گرفته می شود.سایت های رایانه : از سوی این اداره کل ، درهمه خوابگاه های دانشجویی سایت رایانه و اینترنت راه اندازی و تحویل اداره کل خدمات دانشجویی (خوابگاه ها) شده است. برای ادامه کارهای مورد نیاز آن می بایستی از آن اداره کل ، اقدامات لازم را پیگیری نمایید. دکتر علی اصغر یزدانی، معاون پرورشی و تربیت بدنی وزارت آموزش و پرورش، چهار ماه بعد از شروع به کار خود، جدای از مصاحبه های کوتاه و جداگانه در حوزه مسئولیت خود، در سومین مصاحبه تفصیلی اش، خبر از تدوین الگوی جدید فعالیتهای پرورشی مدارس می دهد، که به اعتقاد وی، نوعی نوآوری در مدیریت و برنامه ریزی فعالیتهای پرورشی محسوب می شود. یزدانی این الگو را همراستا با رویکرد وزیر جدید آموزش و پرورش می خواند که در نظر دارد با ارتقای مدیریت مدرسه، آن را به کانون فعالیتهای فرهنگی در محله تبدیل نماید. او تاکید دارد که در الگوی جدید می توانیم به یکی از چشم اندازهای سند تحول راهبردی آموزش و پرورش که نقش آفرینی فعال فرهنگی مدارس در جامعه است، امیدوار باشیم. این مصاحبه، همزمان با هفته تربیت اسلامی انجام شده است. شما را به خواندن این مصاحبه دعوت می کنیم؛سومین مصاحبه تفصیلی شما که همزمان با هفته تربیت اسلامی و روز امور تربیتی انجام می شود، در حالی صورت می گیرد که نزدیک به شش ماه از آغاز طرح تحول بخشی در امور پرورشی می گذرد. در طی این مدت چه کارهایی صورت گرفته و چه دستاوردهایی داشته اید؟– اجازه بدهید در ابتدای صحبت، هشتم اسفند روز امور تربیتی و تربیت اسلامی را هم به کلیه همکاران خدوم و پرتلاش و دلسوزم در مدارس و هم به خانواده های محترم تبریک عرض کنم و یاد شهیدان رجایی و باهنر را که نهاد ارزشمند و مقدس امور تربیتی را بنیان گذاشتند، گرامی بدارم و علو درجاتشان را از خداوند متعال مسئلت نمایم. همان طور که در مصاحبه های قبلی اعلام کرده ام، طرح تحول بخشی امور پرورشی، برای ارتقاء، بهبود و کیفیت بخشی امور پرورشی در وزارت آموزش و پرورش صورت می گیرد. بر همین اساس، ما بررسیهای کارشناسی خود را آغاز کردیم که در قدم نخست، به آسیب شناسی وضع موجود امور پرورشی در وزارت آموزش و پرورش پرداختیم. اولین نتایج آن را هم گزارش کردیم. به طوری که با تشکیل کارگروهی در وزارت آموزش و پرورش، سند راهبردی معاونت پرورشی و تربیت بدنی را مطابق با آسیب شناسیهایی که انجام داده بودیم، تدوین نمودیم و متناسب با آن، طرح مدرسه زندگی را به عنوان یکی از خروجیها برای مهندسی مجدد مدارس، تدوین و ابلاغ کردیم که هم اکنون هم در تلاش هستیم تا آن را با استفاده از رهنمودهای وزیر آموزش و پرورش، به نسخه بالاتری ارتقاء بدهیم. در تدوین سند راهبردی هم تلاش کردیم تا رهنمودهای مقام معظم رهبری را محور قراردهیم. ایشان در یکی از دیدارهای خود با معلمان، افق کار امور پرورشی را به طور صریح و با ذکر شاخصه ها روشن و تبیین فرمودند. همچنین به این نکته نیز توجه نمودیم که از گرایش سلیقه ای در تدوین اسناد و شیوه نامه ها پرهیز کنیم و برای این کار، تلاش کردیم تا از مفاهیم و راهکارهای پذیرفته شده که با چارچوب تعلیم و تربیت اسلامی مطابقت داشته و با جدیدترین یافته ها همخوانی دارند، استفاده کنیم و برای این منظور، به اسناد فرادستی خود مانند سند ملی آموزش و پرورش نیز توجه کرده و به آنها نزدیک شویم. قدم بعدی کار ما، بررسی وضعیت ساحتهای مختلف تربیتی دانش آموزان بود. همان طور که در سند تحول راهبردی آموزش و پرورش، ساحتهای مختلفی برای تربیت دانش آموزان در نظر گرفته شده است، ما نیز کوشش کردیم تا وضعیت امور پرورشی را به نسبت این ساحتها مورد بررسی قرار دهیم که نتیجه آن، تا کنون این بوده است که ضمن آسیب شناسی موردی هر یک از این ساحتها، به تدوین راهبردهای پرورشی مربوط به آن سند و در مجموع تهیه پیش نویسهای اولیه هر یک از آنها پرداختیم. در این فاصله، ویژه نامه ای را هم با عنوان راهنمای تحول بخشی در امور پرورشی منتشر کردیم که هم اکنون هم بر روی وب سایت معاونت پرورشی و تربیت بدنی قابل دریافت و مطالعه است و در آنجا کوشش کردیم تا سرفصلهای مختلف بهبود و کیفیت بخشی امور پرورشی دانش آموزان را برای کارشناسان و نیز برای کارکنان مدارس، از جمله برای مربیان پرورشی، تشریح کنیم. در قدم بعدی، سعی کرده ایم تا به این سئوال پاسخ بدهیم که الگوی مناسب برای فعالیتهای پرورشی مدارس چیست؟ این سئوال در واقع نوعی بررسی مجدد فصل فعالیتهای پرورشی آیین نامه مدارس است که سالهاست تغییر نکرده و نیاز به روزآمد سازی و ارتقاء داشته است. این کار همچنین زمینه تدوین نظامنامه ای برای فعالیتهای پرورشی در مدارس بوده است. به این ترتیب که الگوی مدیریت و نظام ساماندهی فعالیتهای پرورشی در مدارس را مشخص و تبیین کنیم. سرانجام، قدم بعدی ما، تدوین برنامه توسعه پنج ساله امور پرورشی وزارت آموزش و پرورش است که در تدوین آن، سعی بر این بوده است که با در نظر گرفتن سیری که به آنها اشاره کردم، که شامل رصد و آسیب شناسی وضع موجود، ملاحظه مستندات، تدوین چارچوبها و راهبردها و طراحی نظامنامه پرورشی مدارس می باشد، تدوین شود. همه این اسناد، به شکل مجموعه ای انداموار طراحی شده اند که شامل سند راهبردی معاونت پرورشی و تربیت بدنی، اسناد ساحتهای تربیتی دانش آموزان، نظامنامه پرورشی مدارس و برنامه پنجساله امور پرورشی وزارت آموزش و پرورش است. علاوه بر این اقدامات نظری، در راستای تکلیف قانون احیاء معاونت پرورشی و تربیت بدنی به بررسی عملکرد واحدهای ستادی و استانی وزارت آموزش و پرورش در زمینه فعالیتهای پرورشی پرداختیم که به یاری خداوند، به زودی گزارش آن را به وزیر آموزش و پرورش، تقدیم خواهیم کرد.این دستاوردها، چه تاثیر و کاربرد مشخصی برای مدارس دارند؟– دستاوردهایی که از آن سخن گفتم، به طور کلی شامل دو دسته هستند؛ اول، دسته ای که جهت گیری آنها، ارتقاء امور پرورشی وزارت آموزش و پرورش است که هرچند خروجی آن در نهایت به سوی مدرسه خواهد بود اما بیشتر گرایش به ارتقای کارآیی سازمانی و تجمیع و انسجام بخشی درونی و ستادی واحد های وزارت آموزش و پرورش دارد. برنامه پنج ساله توسعه امور پرورشی وزارت آموزش و پرورش، نمونه بارز این دسته است که البته به سمت مدرسه هم جهت گیری دارد. دسته دوم هم شامل خروجیها و دستاوردهایی که به طور مستقیم، مدرسه را شامل می شوند و کوشش آنها، ارتقاء و ساماندهی فعالیتهای پرورشی در مدرسه است. نظامنامه فعالیتهای پرورشی مدرسه، از این دسته است. اگر اجازه بدهید می خواهم در مورد این نظامنامه کمی بیشتر توضیح بدهم تا کاربست آن در مدرسه روشن و مشخص شود. ما در این نظامنامه سعی کردیم به این سوال پاسخ بدهیم که چگونه می توان فعالیتهای پرورشی در مدرسه را مدیریت و برنامه ریزی کرد؟ برای پاسخ به این سوال، چند موضوع باید روشن می شد. اینکه از چه الگوی نظری باید استفاده شود؟ چه قالبهایی برای تعریف فعالیتها مناسبند؟ چگونه می توان آنها را دسته بندی نمود؟ چه ارتباط اندامواری با برنامه های درسی دارند؟ نسبت آنها با فعالیتهای فرهنگی رقیب چیست؟ نقش معلمان و سایر کارکنان مدرسه در این فعالیتها چگونه قابل تعریف است و چگونه از ظرفیتهای آنها استفاده می شود؟ در پاسخ به این سوالات، ما ضمن بازنگری در تعریف فعالیتهای پرورشی و چارچوب آن، الگوی جدیدی را هم به عنوان نظام فعالیتهای پرورشی در مدرسه طراحی کردیم. در این تعریف، چارچوب و نظام جدید، به چند ویژگی و معیار مهم توجه کرده ایم که برخی از آن ها عبارتند از؛ شاد و با نشاط بودن فعالیتهای پرورشی، رقابت پذیری فعالیتهای پرورشی، خلاقیت و نوآوری در روشها، نقش آفرینی فعال در فرهنگ عمومی و; مطابق با همین ویژگیها، ما فعالیتهای پرورشی را به یازده دسته تقسیم کرده ایم که فهرست آنها عبارتند از1 – دینی و قرآنی2 – آموزشی، تربیتی3 – ترویج و فرهنگ سازی4 -خدمات اجتماعی، مشاوره و مددکاری5 – مراقبتهای بهداشتی و مداخله های پیشگیرانه6 – فعالیتهای ورزشی و تربیت بدنی7 – استعدادیابی، توانمند سازی و رشد8 – غنی سازی پرورشی9 – آموزشی، سرگرمی10 – زیباشناختی و با نشاط سازی11 – فعالیتها و همیاریهای دانش آموزی. این دسته بندی، به همراه اصول، ویژگیها و چارچوبهایی که به آنها اشاره کردم، پس از نهایی شدن، مبنای دسته بندی و مدیریت فعالیتهای پرورشی در مدارس می تواند باشد که هم به دغدغه تعمیم فعالیتهای پرورشی توجه دارد و هم نوعی تنوع پذیری در قالب را در خود دارد. ضمن اینکه به تخصصی شدن فعاالیتهای پرورشی و ارتقاء جایگاه آن در مدارس کمک می کند. الگویی که از آن سخن می گویید چه تفاوتی با الگوی فعلی دارد؟– همان طور که می دانید، درالگوی فعلی که اکنون در مدارس اجرا می شود، فعالیتهای پرورشی، مطابق با آیین نامه، به دو دسته تقسیم می شوند؛ فعالیتهای رسمی و فعالیتهای فوق برنامه. این دسته بندی موجب سوء تفاهمهای زیادی حتی برای مدیران و معلمان و مربیان مدارس شده است. به این معنا که گویا فعالیتهای پرورشی، فعالیتهای غیررسمی و فوق برنامه ای هستند که ضرورت و اولویت چندانی ندارند و اگر لازم بود اجرا می شوند و اگر وقت نبود ضرورتی ندارند و حتی می توان از این وقت برای فعالیتهای دیگر آموزشی استفاده کرد. به همین دلیل، فعالیتهای پرورشی ممکن است در مدارس، عملا به ساعت خاص پرورشی محدود شوند و یا از بازدهی مناسب برخوردار نباشند. در حالی که در الگوی جدید، که به امید خداوند متعال، تلاش می کنیم تا پس از نهایی شدن، آن را هرچه زودتر در مدارس اجرایی کنیم، این دسته بندی کنار گذاشته می شود. به عنوان مثال، ما فعالیتهای فوق برنامه و مکملها را در دسته ای به نام «غنی سازی پرورشی» قرار داده ایم و برای آن تعریف مشخصی هم نوشته ایم تا این دسته از فعالیتها که ظرفیت بالایی هم دارند، کارکرد و اثربخشی درست خود را داشته باشند. این الگو، در زمینه تربیت اسلامی چه کاربردهایی دارد؟ما در کنار الگوهای رایج مربوط به تربیت اسلامی که اکنون در قالب سرفصلهای درسی و یا برنامه های پرورشی در مدارس اجرا می شود، در نظر داریم تا رویکردهای ترویج را جدی بگیریم. همچنین، همان طور که می دانید انواع سبکهای زندگی غربی که اغلب آنها، هیچ سنخیت و تناسبی با فرهنگ و آیین ما ندارد، در قالبهای متنوع و جذابی چون فیلم و سرگرمی به نوجوانان و جوانان ما نشان داده می شود و برای آنها تصویرسازی می شود. از طرف دیگر، همان طور که می دانید، یکی از موضوعاتی که در طی سالهای گذشته در کشور ما هم مورد اقبال قرار گرفته است، آموزش مهارتهای زندگی است که حالا دیگر به یک چارچوب شناخته شده تبدیل شده است و مردم هم به خوبی با آن آشنا هستند. این در حالی است که ما منابع دینی و فرهنگی زیادی داریم که همه آنها، مجموعه ای از درسها و آداب زندگی را به ما می آموزند. این را هم در سیره اهل بیت (ع) و هم در ادبیات فارسی مانند حکایتهای سعدی می توانیم مثال بزنیم. در چنین فضایی، ما این سوال را از خودمان پرسیده ایم که در کنار الگوهای رایج تربیت اسلامی، چه قالبها و الگوهای جدیدی را می توان به کار گرفت؟ همان طور که اشاره کردم، در الگوی جدید، ضمن استفاده از قالبهای متنوع یازده گانه، از مجموع ارزیابیهای صورت گرفته، ما الگوی ترویج را مورد توجه ویژه ای قرار می دهیم. به عنوان مثال، ضمن تدوین بسته های فرهنگی، تربیتی در زمینه آداب زندگی، از قالبهایی چون فیلم، انیمیشن، بازی و سرگرمی برای این منظور استفاده خواهیم کرد. دغدغه ما این است که آنچه به عنوان خدمت پرورشی به دانش آموزان عرضه می کنیم، باید قابلیت رقابت با خدمات فرهنگی رقیب را داشته باشد و این در حوزه پر اهمیتی مثل تربیت اسلامی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است.پس می توان گفت که این الگوی جدید، نوعی تحرک و نشاط در فعالیتهای پرورشی مدارس ایجاد می کند؛– همین طور است. این دغدغه اصلی ماست.کوشش ما این است که فعالیتهای پرورشی متنوع شوند و از همین طریق، مربیان پرورشی بتوانند از طیف متنوعی از زیرساختها و قالبها برای مدیریت و برنامه ریزی امور پرورشی در مدرسه استفاده کنند. بازکردن دسته بندیها و خارج شدن از انحصار فعالیتهای رسمی و غیر رسمی هم به همین منظور است. در مجموع، الگوی جدید فعالیتهای پرورشی، در کنار ارتقاء مدیریتی مدرسه و جلب مشارکت محلی، مدارس ما را از نظر پرورشی، به ظرفیت گسترده ای از فعالیتها، بازیها، سرگرمیها، جشنواره ها، تولیدات فرهنگی، هنری و زیرساختهای پرورشی تبدیل می کند و این همان تحقق یکی از چشم اندازهای تصریح شده در سند تحول راهبردی آموزش و پرورش است.آیا در نظام جدید فعالیتهای پرورشی، نحوه برنامه ریزی سازمانها و مناطق هم تغییر می کند؟– بله. در سازمانها و مناطق هم همین تغییر ایجاد می شود. این الگو برای آنها هم صادق است. ضمن اینکه در سازمانها و مناطق، قدم دیگری هم باید برداشته شود، و آن، اینکه مناطق و سازمانها هم باید نقش فراگیری در فعالیتهای فرهنگی حوزه خود داشته باشند. معاونت پرورشی و تربیت بدنی، بر این نکته تاکید ویژه ای دارد که فعالیتهای پرورشی در استانها و مناطق، باید با استناد به جدول برنامه های سالانه و متناسب با اولویتها باشد و از هرگونه گرایش و اولویت دهی سلیقه ای در این زمینه پرهیز شود. در سطح کلان چه تدبیری اندیشیده اید؟ آیا همه این اسنادی که به آنها اشاره کرده اید، زمینه یک طرح توسعه ای در حوزه امور پرورشی را به وجود آورده اند؟ – همان طور که در ابتدای صحبتها اشاره کردم، از مجموع برررسیهای صورت گرفته، ما راهبردهایی را مشخص کرده ایم و متناسب با آن راهبردها، برنامه های جداگانه ای را در قالب برنامه پنج ساله توسعه امور پرورشی احصاء کرده ایم. در تدوین این برنامه ها که نوعی تکلیف برای کلیه بخشهای وزارت آموزش و پرورش محسوب می شود، به انسجام بخشی ظرفیتهای موجود و جهت دهی آنها به سمت تحقق ماموریتهای پرورشی مشترک وزارت آموزش و پرورش توجه کرده ایم. ارزیابی ما این است که اگر همین ظرفیتهای فعلی در بخشهای مختلف آموزش و پرورش، با همدیگر و در ظرف مشخصی تجمیع شوند، رشد قابل ملاحظه ای در زمینه فعالیتهای پرورشی خواهیم داشت.اقدامات بعدی شما چه خواهد بود؟ در واقع در فاز بعدی، ما چه گزارشی می توانیم از شما دریافت کنیم و به طور مشخص، این اقدامات چه پیامدهای عملی به همراه دارد؟– در اولین قدم، در گردهمایی معاونین پرورشی و تربیت بدنی سراسر کشور، به طور خاص الگوی جدید فعالیتهای پرورشی را به بحث و تبادل نظر خواهیم گذاشت و ضمن تشریح الگو، نظرات همکارانمان را دریافت نموده و کارمان را اصلاح و تقویت می کنیم. در قدم بعدی، تلاش می کنیم تا اسنادمان را با صاحب نظران و کارشناسان مختلف به بحث بگذاریم تا پس از اصلاح، آن را به شورای معاونین وزارت آموزش و پروش و شورای عالی آموزش و پرورش تقدیم کنیم. با کارهایی که در ماههای گذشته صورت گرفته است، همه کوشش ما این است که در شش ماه آینده، خود را برای نهایی و اجرایی کردن اسناد و الگوهای جدید فعالیتهای پرورشی در مدارس، در سال تحصیلی90 -89 آماده کنیم و فرصت تابستان پیش رو کمک می کند تا کارگاههای آموزشی لازم برای این منظور را برای معاونین پرورشی و تربیت بدنی سازمانها و مناطق آموزش و پرورش برگزار کنیم و آنها را برای اجرای مدل جدید امور پرورشی در مدارس آماد کنیم. ضمن اینکه به مردم عزیز کشورمان هم نوید این را می دهم که با تدابیر وزیر آموزش و پرورش، اقدامات گسترده ای برای کمک به امور پرورشی آغاز شده است که از جمله آنها اختصاص نمازخانه و سالن ورزشی برای همه مدارس و اختصاص سهمیه برای جذب مربیان تربیت بدنی و مشاوران مدارس است.در پایان چه توصیه ای به مربیان پرورشی دارید؟ به نظر شما شاخصه های یک مربی پرورشی موفق چیست؟ ادامه خواندن مقاله در مورد تاثير اثربخشي برنامه هاي فوق برنامه تربيت بدني دانشگاههاي کشور

نوشته مقاله در مورد تاثير اثربخشي برنامه هاي فوق برنامه تربيت بدني دانشگاههاي کشور اولین بار در دانلود رایگان پدیدار شد.

Viewing all 46175 articles
Browse latest View live


Latest Images